مقالات
حوزه های تخصصی:
نوشتارحاضر، از ویژگی های فلسفه و نسبت آن با علوم دیگر سخن می گوید و بر آن است که اولا فلسفه امام و پیشوای سایر دانش ها است و ثانیا فلسفهٴ الهی جهان بینی ویژه ای است که قضایای ممکن را ضروری و قضایای ضروری را به قضایای ازلی که اصلی ترین مبادی معرفتی اند و بدون آنها راهی به سوی حقیقت نیست منتهی می کند. این نوشتار نشان می دهد که فلسفه به لحاظ برخورداری از ثبات و کلیت و اطلاق، ترازوی حق و باطل و صدق و کذب علوم دیگر است. بر این اساس الهی و یا الحادی بودن دیگر علوم بستگی به فلسفه ای دارد که آن علوم بدان تعلق دارند. بدین ترتیب اگر فلسفه الهی باشد همهٴ علوم در پرتو آن الهی و دینی می شوند؛ زیرا همهٴ موجودات اعم از مادی و مجرد و حقیقی و اعتباری مخلوق پروردگارند و صحنهٴ هستی ساحت خلقت الهی است که معلوم انسان نیز هست و علم انسان چیزی جز شرح و تفسیر آن مخلوق نیست. در ادامه این نوشتار نکاتی درباره فلسفهٴ اسلامی به عنوان دانشی الهی و دینی در برابر الحادی و غیردینی آمده است.
تقریرهای برهان آنسلم در فلسفه جدید غرب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی اولیه (قرون 5-11)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی براهین خداشناسی
برهانی که آنسلم در قرن یازدهم اقامه کرد، در فلسفهٴ جدید غرب، یعنی از قرن هفدهم به بعد مورد توجه و بازخوانی دکارت، اسپینوزا، لایپ نیتس، هیوم و کانت قرار گرفت و هر یک از ایشان در مقام دفاع یا انتقاد نسبت به آن برآمدند. این مقاله مباحثی را که از قرن هفدهم تا کنون در فلسفهٴ غرب، درباره برهان آنسلم شکل گرفته است، از منظر حکمت اسلامی بر می رسد.
امکان معرفت در قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بهره گیری از قران کریم در پاسخ به پرسش ها و چالش های علوم انسانی و به طور خاص فلسفه و معرفت شناسی، افق های جدیدی را به روی علوم انسانی می گشاید. این مقاله تلاشی است برای کشف برخی از این پاسخ ها دربارهٴ یکی از مهم ترین مباحث معرفت شناسی، یعنی امکان معرفت. مقالهٴ حاضر، ضمن نگاهی اجمالی به یکی از معانی معرفت در قرآن کریم و تطبیق آن بر معرفت حصولی گزاره ای، دیدگاه های مختلف فلاسفه را در باب اصل واقعیت و امکان فهم آن بیان و سپس به دیدگاه های قرآنی می پردازد. نتیجه ای که مطلوب این نوشتار است، تأکید قرآن کریم بر اصل واقعیت، امکان معرفت انسان به آن و نفی شکاکیت و نسبیت گرایی عام می باشد.
فلسفه عرفان نظری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
عرفان، ابعاد مختلفی دارد که مهمترین آنها بُعد معرفتی و طریقتی آن است. مطالعه در ابعاد مختلف عرفان، علوم متعددی را پدید آورده است که می توان از آنها به «علوم عرفانی» تعبیر کرد. مهمترین شاخه های علمی عرفان در سنت اسلامی، عبارتند از عرفان نظری و عرفان عملی. عرفان نظری حاصل تأمل در یافته های سلوکی و شهودی عرفا است و عرفان عملی، علم سلوک و طریقت است. با پیدایی و گسترش فلسفه های مضاف در غرب که به فرانگری و مطالعه امور از بیرون می پردازند، پدیدهٴ عرفان نیز مورد تأمل و مداقه عقلانی بیرونی قرار گرفت و دانشی به نام «فلسفهٴ عرفان» ظهور کرد. فلسفهٴ عرفان، چیستی و چگونگی تجربهٴ عرفانی و احکام آن را برمی رسد. اما بحث و کاوش از چیستی و چگونگی علم عرفان نظری و پرسش های نظری راجع به آن همچون بحث از موضوع، مبادی، مسائل، روش و ساختار آن می تواند موضوع علم مستقلی قرار گیرد که به آن «فلسفهٴ عرفان نظری» می گوییم. این گونه مباحث به طور سنتی و به اجمال در مقدمهٴ برخی از کتب مربوط آمده است؛ اما گسترش این علم و طرح پرسش ها و تردیدهای بنیادی در باب ماهیت و مبادی و پیش فرض های آن ایجاب می کند که به طور مستقل نیز به آن پرداخته شود. در این نوشتار به اجمال برخی از مهمترین خطوط کلی فلسفهٴ عرفان نظری را مرور خواهیم کرد.
راه های راستی آزمایی در مکاشفات عرفانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
عرفان نظری مکتبی در شناخت هستی است که منبع معرفتی و اصلی آن کشف و شهود است. وجود اختلاف و گاه تنافی و تعارض میان شهودهای عارفان، یکی از مهم ترین مسائلی است که اعتبار کشف و شهود را به عنوان منبعی معرفتی به چالش کشیده است. در این مقاله ضمن اذعان به اصل وجود اختلاف و تعارض میان مراتبی از کشف و شهود، مهم ترین میزان هایی که در آثار عرفا برای تمیز مکاشفات صحیح از سقیم، بیان شده است، معرفی و بررسی می شود.
مسئله «رؤیت» در حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از جمله مباحث کلامی، بحث رؤیت، یعنی دیدن خداوند متعال است. مشبّهه و مجسمّه به تبع برخی از یهودیان، برای خدا جسم قائل شده و گفته اند: حق تعالی را می شود دید.
اشاعره گرچه خدا را مادّی نمی دانند، گمان کرده اند در قیامت برای مؤمنین قابل رؤیت است و برای اثبات مدّعای خود، ادّلهٴ عقلی و نقلی آورده اند. به عقیدهٴ معتزله و امامیه ادعای اشاعره با مبنای آنها در تضاد است. حضرت امام خمینی4 رؤیت را ممکن، ولی قلبی و از نوع حقیقت ایمان دانسته اند. ایشان معتقد بودند که ایمان به مقام توحید و ولایت، حجاب را از بین می برد و علمی که منتهی به ایمان و خوف از خدا نشود، حجاب اکبر است. نیز ایمان را نور الهی دانسته اند که قلب را آماج تجلیات خدا قرار می دهد.
همچنین ایشان بین ایمان و عمل صالح و لقاء الله، قائل به پیوند بوده و معتقدند: اگر انسان اهل ایمان و عمل صالح باشد، با عنایات الهی و به اندازهٴ ایمان و اعمالش صاحب کرامات می شود.
مشروعیت، پیامد کلامی انگاری امامت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اصل امامت که از اصول بی بدیل شیعه است و در ادامهٴ نبوت و از مسائل علم کلام شمرده می شود، نشان از خاستگاه کلامی سیاست دارد. فلسفهٴ امامت که روشنگر نظام اجتماعی اسلام و توجه آن به ابعاد وجودی انسان و سعادت حقیقی بشر در دنیا و آخرت و بیانگر حکمت جهانی بودن اسلام است، به طور مستقیم با سرنوشت حکومت ها، مشروعیت و جایگاه مذهبی سیاسی آنها گره خورده است و این امر حاکی از ظهور سیاست در علم کلام است که می توان از آن به کلام سیاسی تعبیر کرد. امامت، تداوم پیوند دین و سیاست و تحقق حاکمیت خدا در زمین و مشروعیت خلافت انسان است. حکومت دینی، قائم به امام است و اطاعت از امام نیز حتمیت و ضرورت می یابد تا زعامت سیاسی امام در جامعه تحقق یابد؛ هرچند پذیرش این زعامت از طرف مردم تأثیری در ماهیت امامت و مرجعیت دینی امام که منصوص از طرف خداوند است ندارد؛ زیرا مشروعیت امام به نصب از سوی خداوند است و شرط این مشروعیت، عصمت است تا غرض از نصب امام که اطاعت و انقیاد کامل است، حاصل شود. از این رو امامت، از زنده ترین بحث های کلامی است که در هر عصر و زمانی با رویکردها و پیامدهای مختلف مواجه بوده است. تبیین جایگاه امامت در علم کلام، در شناسایی این پیامدها سهم بسزایی دارد.