فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۲۱ تا ۱٬۶۴۰ مورد از کل ۱۱٬۲۵۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، کوشش مختصرى است جهت پاسخ به برخى پرسشهاى بنیادین و مبنائى در حوزه معرفت دینى.
پرسشهاى اصلى که نوشتار حاضر در صدد پاسخگویى به آنها مىباشد، عبارت است از این که: 1ـ آیا فهم و شناخت یقینى از دین امکانپذیر است؟ 2ـ آیا نفس الامر و حاق دین، قابل دسترسى است؟ 3ـ آیا شریعت عریان قابل وصول است؟ 4ـ و آیا...
اینها سؤالاتى است که در صورت پاسخ آنها، خیلى از شبهات و مسائل حساس در زمینه دین و معرفت دینى برطرف خواهد شد. از اینرو جهت پاسخ به سؤالات یاد شده، نخست لازم است اشارهاى هر چند گذرا به مباحث عام معرفتشناسى (امکان معرفت یقینى، انواع یقین، انواع شناخت، معیار صحت و سقم آنها و...) داشته باشیم. سپس با تحلیل معارف دینى و انواع آنها، به پاسخهاى اصلى دست یابیم. در معرفت دینى به این نتیجه رسیدیم که: اولاً، در تمامى آموزههاى دینى، قابلیت فهم و شناخت یقینى وجود دارد. ثانیا، در برخى معارف دینى، فهم یقینى از نوع منطقى نیز قابل تحقق است و در برخى دیگر، صرفا یقین روانشناختى بدست مىآید. ثالثا، با اثبات امکان یقین در معرفت دینى، واقعنمایى و معقولیت دین و گزارههاى دینى نیز اثبات مىگردد. رابعا، وقتى فهم یقینى از دین امکان دارد، این نشان از معنادارى گزارههاى دینى است.
خامسا، وقتى گزارههاى دینى معنادار، قابل فهم و یقینآور بود، به این نتیجه مىرسیم که ساختار زبانى گزارههاى دینى، متناسب با مکانیزم فهم عرف عقلا مىباشد.
نقد روش شناختی مقاله « نبوت در دین های یهود و مسیحیت »
حوزههای تخصصی:
در مقاله «نبوت در دین های یهود و مسیحیت» نویسندگان ادعا کرده اند که بر مبنای روش «پدیدارشناسی دین» مقاله را تدوین کرده اند، اما نگارنده این سطور این ادعا را نقد کرده، بر این باور است که این مقاله نوعی گردآوری داده های تاریخی جریان نبوت در یهودیت و مسیحیت است بدون اینکه با تفسیر پدیدارشناسانه همراه باشد. نگارنده ضرورت می داند مطالعه پدیدارشناختی موضوع مذکور را به اجمال نشان دهد:برای تبیین بهتر حیث التفاتی جریان نبوت در یهودیت، مسیحیت و اسلام، این دوره از تاریخ ادیان باید به عنوان یک حلقه فکری در فرایند تفکر بشر در تاریخ بررسی شود.
ساختار شناسی علم و دین(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
توطئه بر ضد مرجعیت شیعه و آثار گرانبهای تشیع(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
دین مدنی و مدنیت دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار، دو نظریه مطرح و نقد میشود: یکی تعاند و ناسازگاری دین و تمدن، و دیگری ترابط آن دو. نظریه اوّل مردود اعلام میشود. پیروان نظریه دوم، سه گروهند: گروه اوّل، دین را ساخته و پرداخته تمدن میداند و گروه دوم به عکس. گروه سوم دین را آسمانی و تمدن را بشری میداند. لکن معتقد است که دین، تمدن را تلطیف و هدایت میکند و تمدن، دست آوردههای خود را در خدمت اهداف دینی قرار میدهد.
بررسی دیدگاه های کلامی و رویکرد روشی ابن قبه رازی در رساله ی «نقض کتاب الاشهاد»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی آثار کلامی متکلمان امامیه، نشان می دهد که آن ها رویکردهای روشی مختلفی جهت اثبات عقاید، به کار گرفتند. این متکلمان گاه با اتکاء به اصالت نص، از اخبار، نصوص و روش های نقلی جهت اثبات عقاید بهره گرفتند، گاه با رویکردی عقل گرایانه به اثبات دیدگاه های کلامی خویش پرداخته و از روش های استدلالی مبتنی بر مقدمات عقلی جهت تبیین اندیشه های دینی استفاده کردند. در این مقاله، ضمن واکاوی دیدگاه های کلامی و رویکرد روشی ابن قبه رازی، به این سوال پاسخ می دهیم: ابن قبه با چه رویکردی، به اثبات عقاید کلامی امامیه پرداخته و روش وی با متکلمان پیشین چه تفاوتی داشته است؟
متن مورد بررسی در این مقاله، رساله ای از ابن قبه در رد کتاب الاشهاد ابوزید علوی است. بخش مهمی از رساله ، در اثبات مسئله امامت و غیبت محمد بن حسن عسکری و بخش دیگر اثبات امامت در شاخه حسینی فرزندان حضرت علیعلیه السلام و ذکر ویژگی های امام است. در این مقاله با استفاده از روش تحلیل محتوا و رویکردی توصیفی به بررسی آراء کلامی ابن قبه پرداخته و رساله ی او از دو منظر محتوایی و روش شناسی مورد تحلیل قرار گرفته است. این پژوهش نشان داد؛ ابن قبه با رویکردی استدلالی و با استفاده از اخبار متواتر و مشهور و چینش آن در قالب استدلال، به اثبات نظریه امامت منصوص و رد دیدگاه ها و شبهات زیدیه پرداخته است. ابن قبه، با کاربرد ادله نقلی، از رویکرد عقلی هشام بن حکم ـ رویکرد استدلالی مبتنی بر مقدمات عقلی و حسی ـ فاصله گرفته و با دیگر متکلمان نص گرای امامیه هم سو شده است.
آخرین دولت
منبع:
موعود ۱۳۸۱ شماره ۳۶
حوزههای تخصصی:
اخلاق در دین زرتشت از منظر مینوی خرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخلاق در دین زرتشت، پیوند عمیقی با سرشت هستی دارد. اقتدار مطلق اهوره مزدا در جهان و نجات انسان در دین زرتشت، در گرو زیست اخلاقی انسان است. از این رو، این آرمان با رعایت تمام آنچه به عنوان اعتقادات، آیین و مناسک تلقی می شود، باید در ساحت های مختلف زندگی انسانی تحقق یابد. آدمی در هر رتبه و جایگاه، باید با تمام قوا همراه با رعایت اخلاق، تلاش کند تا امشاسپندان را در خویشتن، متوطن سازد و جهانی را که به دست اهریمن آلوده گردیده، پاک کند و اهریمن را از پا در آورد. داشتن قلبی سلیم همراه با ایمانی سرشار از معرفت، بسیار ارزشمندتر از رفتار بیرونی است. انسان با یاری خرد که توأم با اختیار است، می تواند زمینه رشد اخلاقی را فراهم سازد. شایسته توجه است که اهریمن با آسیب رساندن به دانایی انسان و تقدیری که برای انسان رقم خورده، می تواند مانعی جدی در به کمال رسیدن انسان باشد.
شمایل نگاری در الهیات ارتدوکس: نمادها و نشانه های آن در کتاب مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناقشات تمثال شکنی، در سده هشتم میلادی میان کلیسای کاتولیک رم و کلیسای قسطنطنیه، موجب ایجاد شکاف میان آنها شد. کلیسای ارتدوکس به صورت رسمی در قرن یازدهم میلادی، اعلام جدایی کرد که شمایل نگاری از مشخصه های آن است. این مقاله با بررسی ارتباط مبانی نظری شمایل نگاری با کتاب مقدس، چگونگی پیوستگی آن دو را تبیین می کند.
بنابر الهیات ارتدوکس، بسیاری از آموزه های مسیحی موجود در کتاب مقدس به نحوی در شمایل ها تجلی یافته است. ازاین رو، شمایل نگاری را به نوعی «تفسیر بصری» کتاب مقدس دانسته اند. در مقابل، کتاب مقدس را به منزله «شمایل مکتوب» مسیح انگاشته، در نتیجه، احترام برابری را برای شمایل و کتاب مقدس قائل شده اند. علاوه بر مسائل الهیاتی، به جنبه های هنری شمایل ها در مقام هنر دینی یا هنر مقدس نیز توجه شده است. وجوه زیبایی شناختی شمایل ها، با استناد به تصویرسازی های موجود در کتاب مقدس، تصاویر روایی و غیرروایی ازجمله تصویر خداوند، عیسی مسیح و انسان و نشانه شناسی برخی از شمایل ها طرح شده است. این شمایل ها در مقام نمادهایی از متون مکتوب و سنت شفاهی اند و صرفاً کاربردی تزئینی ندارند.
نقد شیئیت معدوم معتزله از دیدگاه مولوی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
امامت در آثار سنایی غزنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث «امامت» از مهمترین بحث های فرقه های کلامی به خصوص فرقه شیعه امامیه است. اهمیت فراوان این موضوع و نیز اشارات گسترده سنایی در این زمینه، موجبات تهیه نوشته حاضر را فراهم کردند. برای این منظور در قسمت اول با استفاده از منابع کلامی به خصوص منابع شیعی به بررسی خیلی مختصر مباحثی مانند ضرورت امام، عصمت امام و ... و در قسمت دوم، که مهمترین، قسمت این مقاله است، به اشارات مختلف و همه جانبه حکیم سنایی در خصوص «امامت» توجه شده است. وی به جزییاتی از قبیل پذیرش امامت علی (ع) با وجود رعایت جوانب احتیاط، اعتقاد به لعن و نفرین، ظهور حضرت مهدی (عج) و عصمت غیر پیامبر اشارت کرده است که نشانگر گرایش شیعی اوست. همچنین توجه به بحث هایی مانند رعایت ترتیب خلفای راشدین (در بعضی موارد) و اولوالامر دانستن پادشاه، نماینده تمایل سنی وی است.
دلیل آفتاب(بررسى تطبیقى آراى کلامى و عرفانى مولوى در باب اسما و صفات حق تعالى)
حوزههای تخصصی:
چکیده
در قرآن کریم و در عرف متکلمان مسلمان آنچه بهعنوان جایگزین نام اللّه یا در وصف او بهکار مىرود، اسم (جمع آن اسماء) اللّه نامیده مىشود. این که آیا مىتوان خداوند را با نامها و اوصافى خطاب کرد که در قرآن، سنّت و اجماع نیامده و یا آنکه اسماءاللّه توقیفى است؛ یعنى مقیّد به ذکر آنها در منابع مذکور است، از جمله موارد اختلاف مهم اندیشمندان عالم اسلام، بهویژه متکلمان و فلاسفه مسلمان بوده است. اختلاف دیگر آنان این بوده که آیا آنچه بهعنوان اسماء اللّه اطلاق کردهاند، با مسمایشان عینیت دارد یا بهکلى بیگانه است؟
از فِرَق عمده کلامى و غالب اهل سنّت حنبلى و اشعرى بر توقیفیت اطلاق اسما و به عینیت آنها با مسمایشان باور داشتهاند، در هر دو مورد معتزله و شیعه در موضع مخالف ایستادهاند، ولى ماتریدیه با وجود عدم قبول توقیفیت اسماى خداوند، گرچه به عینیت این اسما با مسمایشان اعتقاد راسخ ندارند، لزوما منکر عینیت اسما با ذات و صفات حق نیست.
جلالالدین محمد مولوى (متوفاى 672)، از سویى، در آثارش خداوند را با نامهاى بىشمارى از قبیل: خورشید، آفتاب، دریا، دوست، معشوق، یار، دلبر، خلیفه، شاه، مادر، عروس، صید، صیاد و ... خوانده، اما به منصوص بودن آنها مقید نبوده است و از سوى دیگر، توصیف و اسم شایسته حضرت حق، را چون شب قدر، گمشده در اینها مىداند، اما در هر دو مورد اشعرى نیست و موضعى ماتریدى دارد. با توجه به نظرى که در باب گوهر ایمان و سابق دانستن رحمت الهى دارد، نیت گوینده را بر اقوال او مقدم و مایه نجات مىشمارد.
فاطمه(س) در حدیث دیگران
منبع:
فرهنگ کوثر ۱۳۷۶ شماره ۸
بررسی و تحلیل معناداری زندگی از دیدگاه علامه جعفری مبتنی بر انسان شناسی دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه علامه جعفری، معنای حقیقی زندگی انسان، از طریق تکامل و رسیدن به حیات عقلانی حاصل می شود؛ این امر با شناخت انسان و توجه به جایگاه او به عنوان محور هستی و جانشین خداوند در زمین، رابطه ای مستقیم دارد. منِ انسانی، وجودی قانون مند است که با زیستن بر اساس این قوانین و هماهنگ با کل هستی معنادار، تکامل می یابد. خاستگاه این قوانین و قوای انسانی، نفس است که در مقایسه با وجود طبیعی انسان، ارزش وجودی بیش تری دارد. از این رو، توجه صرف به وجود طبیعی انسان، او را از توجه به ظرفیت های متعالی وجودی اش محروم می سازد؛ زیرا انسان با فعلیت یافتن قوای نفسانی و الهی، در مسیر تکامل به پیش رفته و به زندگی خود معنا می بخشد. در این مقاله سعی خواهد شد بر مبنای انسان شناسی فوق، به بررسی معنای زندگی از دیدگاه علامه پرداخته شود
معرفت قلبی از دیدگاه شریعت و مکتب ابن عربی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی معاد در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات معرفت شناسی عرفان
درمنظومة آیات و روایات اسلامی، محل معرفت قلب است و علم حقیقی همان معرفت قلبی است.مهم ترین ویژگی های معرفت شهودی و قلبی مطرح در آیات و روایات عبارت اند از: وهبی و از سوی خداوند بودن، نامتعارف و غیرعادی بودن، مستقیم و عاری از تفکر و واسطه بودن، شناختی بودن، برخورداری از حقیقت و صدق، برخورداری از متعلَّق فرامادی وغیبی، نتیجة تقوا و مجاهده [درونی و بیرونی] بودن. عرفا نیز، به تبعیت از شریعت ناب، قایل به معرفت عرفانی و قلبی اند. از دیدگاه ابن عربی معرفت حقیقی شناختی قلبی، بی واسطه، غیراکتسابی و وهبی است که با حصول استعداد نفس از طریق رعایت تقوا، مجاهده و سلوک عملی حاصل می شود . روشن است که تطابق دیدگاه عرفا بر شریعت مبین اسلام به دلیل پایبندی آنان به دستورات و اصول اسلامی است