هرمنوتیک ابتدا به مجموعه قواعد تفسیر متن مقدّس میپرداخت، ولی طولی نکشید که قدم به حوزه فلسفی نهاد، تا آنجا که در اواخر قرن بیستم، بحث غالب فلسفه غرب گردید. شناخت دورههای هرمنوتیکی و تفاوت نحلههای متعدد هرمنوتیکی کمک زیادی به فهم مقصود طرّاحان آن میکند.
هرمنوتیک فلسفی در این میان، در پی چارهجویی برای تأسیس فلسفهای ناظر به ساختار هستیشناختی فهم، ابتدا توسط هایدگر و سپس توسط گادامر، طرّاحی گردید.
این مقاله با بررسی نحلههای هرمنوتیکی، به معرفی تفصیلی هرمنوتیک فلسفی و در انتها، به نقد آن پرداخته است.
از آنجا که اعتقاد به قضا و قدر الهی از مسلّمات دین مبین اسلام است و فلاسفه و متکلمان اسلامی بر طبق مبانی خود به تبیین آن پرداختهاند، یکی از سوءالاتی که مطرح است، سازگاری قضا و قدر با اختیار انسان است.
این نوشتار با تبیین مسأله قضا و قدر و ردّ دیدگاه اشعری و معتزلی درباره آن، در پی اثبات سازگاری قضا و قدر با اختیار انسان است.
در نگاه ژرف و دقیق شهید مطهری، دین، انکار ناپذیرترین جریان و کارامدترین عامل در حیات فردی و اجتماعی است. از آنجا که دین بر مبنا و اساس فطرت انسان شکل یافته نمیتواند با پویایی و نوآوری انسان در تضاد باشد. زیرا از خصوصیات ذاتی بشر این است که آفرینش او به گونهای است که در پی تحول، پویایی و نوآوری است.
بیتردید، خرد و دانش ابزار و عامل اصلی توسعه و پیشرفت به شمار میآید. از آنجا که در بینش و نگرش اسلامی میان عقل و علم و دین پیوند ناگسستنی وجود دارد، دین خود بهترین محرک و مهمترین عامل برانگیزانندهی توسعه است.
لذا به اعتقاد شهید مطهری برای افزایش کارامدی هر چه بیشتر اسلام در فرایند توسعه، هرگز نیازی به «اصلاح دینی» نیست، بلکه تنها با «اصلاح دینداری»، در بستر درک و فهم صحیح آموزههای دینی و انطباق رفتارها و روابط اجتماعی با حقایق دین اسلام، میسر است.