فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۲۱ تا ۲٬۵۴۰ مورد از کل ۱۱٬۲۵۴ مورد.
بررسی روند تحولات شبه پارادایم های جامعه شناسی دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دین به عنوان یکی از فراگیرترین ویژگی های زندگی انسانی، با نهادها و نیروهای سازنده جامعه، ارتباطی متقابل داشته است. در این پژوهش سیر جامعه شناسی دین و روند تحولاتی که جامعه شناسان دین، در حوزه چالش های بین دین، نهادهای اجتماعی و مدرنیته داشته اند، با هدف بازنمودن آن برای علاقه مندان ایرانی، تصویر شده است. به طورکلی، می توان گفت: جامعه شناسان دین، نسبت دین و اجتماع و همچنین مسئله سکولاریسم را در قالب سه پارادایم «عرفی شدن»، «انتخاب عقلانی» و «مدرنیته های چندگانه» مورد بررسی قرار داده اند. به نظر می رسد، آنچه در سیر جامعه شناسی دین با آن مواجهیم، گسترش فهم پدیده «مدرنیته» به مرور زمان است و بهتر است از هریک از سه پارادایم فوق، با عنوان «شبه پارادایم» نام برد.
این پژوهش، به روش اسنادی و کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی تحلیلی انجام، و گردآوری اطلاعات بر اساس مطالعه آثار مکتوب چاپی و الکترونیکی صورت گرفته است.
تحلیل مبانی معرفت دینی غزالی، با نگاهی به استدلال شرطیه ی پاسکال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
علم از نظر معرفت شناسان عبارت است از باور صادق موجه. درباره ی صدق سه نظریه ی اصلی وجود دارد که عبارت است از: نظریه ی مطابقت؛ نظریه ی سازگاری؛ نظریه ی عمل گرا. نظریه های در باب توجیه را می توان به دو دسته ی درون گرایی و برون گرایی تقسیم کرد. نظریه های عمده ی درون گرایی عبارت اند از: نظریه ی مبناگرایی؛ نظریه ی انسجام گرایی. در نظریه های توجیه برون گرایی، باورکننده ملزم به داشتن بینه نیست و توجیه، به عوامل بیرون از باورکننده مربوط است؛ مانند نظریه های اعتمادگرایی و احتمال گرایی. استدلال شرطیه ی غزالی که استدلالی است در باب پذیرش باور به وجود خدا و معاد، در مقام صدق، نظریه ای عمل گراست و در مقام توجیه، از نظری مبناگراست؛ چراکه معرفت یقینی در این استدلال، همان معرفت خود موجه و پایه است. از نظری، برون گراست؛ زیراکه به عوامل بیرون از فاعل شناسا برای توجیه باور، مثل فرآیند حصول باور، ساحت ارادی عاطفی و وضعیت عقلانی باور توجه دارد.
بدعت های دینی از نگاه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدعت حکمی است که به دین افزوده و یا از آن کاسته شود، بدون اینکه مستندی از کتاب یا سنّت داشته باشد. خداوند متعال دین خود را کامل و بی هیچ گونه کاستی به آدمیان هدیّه فرموده است و جایی برای افزودن یا کاستن در آن نگذاشته است و اعلام فرموده که دین خالص تنها از آنِ خداست و تنها همان را می پذیرد. با این همه، همواره کسانی بوده اند که آگاهانه یا ناآگاهانه آنچه را در دین نبوده است، به آن نسبت داده اند و در دین بدعت گذاشته اند. این مقاله ضمن معناشناسی بدعت به ابعاد مختلف آن مانند عوامل پیدایش بدعت، مصادیق بدعت و ... با استفاده از روش تفسیر موضوعی و تحلیل محتوای کیفی پرداخته است. حقیقت بدعت را سه مطلب تشکیل می دهد: 1 دستکاری در امور دینی، اعمّ از اصول و فروع با افزودن و کاستن. 2 گستردن آن در میان مردم. 3 نبود دلیل خاص یا عام بر کاری که به دین نسبت داده شده است. از این بیان روشن می شود که هر گونه نوآوری که در آن، این عناصر سه گانه وجود داشته باشد، بدعت است و در صورت نبود یک یا همگی آنها، از قلمرو بدعت خارج است. برای مواجهه با بدعت ها، اوّلین گام آگاه ساختن مردم از حقیقت دین، دومین گام، جلوگیری از تقلید کورکورانه و سومین گام، برائت از بدعت گذاران است. پی ریزی نظام امر به معروف و نهی از منکر نیز کمک خواهد کرد که بدعت ها شناخته گردد و جلوی اجرای آن در جامعه گرفته شود.
گستره عصمت انبیا از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی نبی کیست، وحی چیست
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی عصمت و معانی آن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات متکلمین
خواجه طوسی در مرحله عصمت انبیا به اعتبار بُعد نظری، معتقد است که پیامبر در دریافت، حفظ و انتقال وحی کاملاً معصوم است و هیچ گونه خطایی نه سهواً و نه عمداً از او صادر نمی شود اما به اعتبار بُعد عملی، معتقد است که عصمت شامل قبل از بعثت و بعد از بعثت، گناهان کبیره و صغیره، عمدی و سهوی، نفرت آور و غیرنفرت آور و حتی داوری در منازعات، تشخیص موضوعات احکام دینی، مسائل اجتماعی و تشخیص مصالح و مفاسد امور و مسائل عادی زندگانی هم می شود. او با تأکید بر لطف بودن «عصمت» در حقّ دارنده آن بیان می کند که عصمت این گونه است: عبد معصوم، در عین قدرت بر انجام معصیت، انگیزه ترک دارد و به سمت طاعات ترغیب می شود. ازآنجاکه خواجه حصول وثوق و اعتماد کامل به انبیا را که تأمین کننده غرض از رسالت ایشان است بدون تصور عصمت امکان پذیر نمی داند، «عصمت» را عقلاً و نقلاً به طور مطلق ضروری می شمارد. ایشان به دلایل نقلی نظیر آیات ناظر به عدم نفوذ شیطان نسبت به مخلصان و مطهران، هدایت یافتگی انبیا، و نرسیدن عهد الهی به ظالمان، و دلایل عقلی نظیر لزوم وثوق و اطمینان، لزوم تکلیف به محال، و لزوم مخالفت با پیامبر در صورت عدم عصمت استناد می کند.
رویکرد درون گروانه و برون گروانه پلانتینگا درباره معقولیت باور به خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی نیازانگاری، یکی از دیدگاه های مهم معرفت شناختی درباره معقولیت باور به خدا به شمار می آید. به طور کل، می توان گفت بر اساس این دیدگاه، باور به وجود خداوند نیازمند هیچ گونه استدلال عقلانی نیست. تقریرهای متعددی از این دیدگاه ارائه شده است: یکی از تقریرهای دیدگاه بی نیازانگاری را می توان دیدگاه تجربه گرایی دانست که از سوی افرادی، همچون: سوئین بِرن، آلستون و پلانتینگا ارائه شده است. پلانتینگا درباره معقولیت باور به خدا، دیدگاه معرفت شناسی اصلاح شده را مطرح می کند. تقریر پلانتینگا، در طول آثار وی دو بیان متفاوت داشته است: او در آثار اولیه خود، با اتخاذ رویکردی درون-گروانه از مسأله توجیه، به نقد دیدگاه مبناگروی کلاسیک پرداخته و با طرح تبیینی دیگر از این دیدگاه، باور به خدا را بدون ارائه استدلال عقلانی معقول دانسته است؛ در حالی که در آثار اخیر خود، با ردّ موضع درون گروانه درباره مسأله توجیه، به رویکرد برون گروانه معتقد شده و با ارائه مفهوم تضمین، باور به خدا را بی نیاز از استدلال معرفی می کند. این مقاله به ذکر این دو رویکرد متفاوت پلانتینگا در خصوص معقولیت باور به خدا می پردازد.
رابطه معنا شناسی زبانی و تفسیر قرآن به قرآن با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات انواع تفسیر وتأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات موارد دیگر کتاب شناسی تفسیر
معناشناسی زبانی و تفسیر قرآن به قرآن در مطالعات قرآنی ارتباط نزدیکی با هم دارند. مقاله حاضر سعی دارد تا با روش توصیفی تحلیلی، ضمن توصیف نقاط اشتراک این دو رویکرد در مطالعات قرآنی، نقش مثبت معناشناسی زبانی را در فرایند تفسیر قرآن به قرآن، روشن و مزایای آن را به اختصار بررسی کند و نیز کاستی های برخی از نحله های معناشناختی را یادآور شود. رابطه معناشناسی و تفسیر قرآن به قرآن در دو بعد مبنایی و فرایندی قابل بررسی است. در بعد نخست، نوع نگاه هر یک از این دو روش بر نقش بافت زبانی و غیرزبانی و نیز جایگاه روابط بینامتنی در کشف معنا بررسی شده است، و در نگاه فرایندی به رغم همسویی درخور توجه دو رویکرد مزبور، معناشناسی با قرائت متکامل آن می تواند نقش مکمل و سازنده ای در قاعده مندی و مقوله بندی واژگان قرآن و اثبات نظام مندی معارف آن و مهار روشمند پیش دانسته ها در تفسیر قرآن به قرآن داشته باشد.
نقش اراده انسان در تحقق آینده موعود از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آینده بشریت و فرجام تاریخ، همواره مورد دقت نظر متفکران و اندیشمندان الهی و غیرالهی بوده است. از میان طرح های تاریخی موجود در مکاتب مختلف، قرآن کامل ترین و نویدبخش ترین طرح را برای بشریت ترسیم نموده که براساس آن، آینده ای سرشار از خیر و سعادت برای همه انسان ها بیان گردیده است. برمبنای تفکر آینده گرای قرآن، انسان ها با اراده خویش و به کارگیری قوانین جاری تاریخ که در قالب سنت های اجتماعی- تاریخی در آیات مطرح شده، به هیچ وجه نسبت به آینده خویش منفعل و مجبور نبوده، بلکه بدین وسیله آگاهی لازم برای ساختن آینده خود و جهان را کسب کرده و با اراده ای فعال، مسیر آینده جهان و سرنوشت خود را معین می سازند. بر این اساس، مقاله حاضر بر آن است تا در ابتدا مبانی تفکر آینده گرای قرآن را با استفاده از تفسیر آیات و سخن معصومان (ع) تبیین نماید و سپس نقش فعال انسان را در تحقق آینده موعود از نظر قرآن با استفاده از مبانی تفکر آینده گرای این کتاب الهی اثبات نماید.
تحلیل ساختار روایت اصحاب کهف در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت، «عمل زبانی» با هدف انتقال معناست و تحلیل روایت، مطالعة اعمال، زندگی ها، سنّت ها، کشف شیوه های انتقال تجربه است. از اهداف خداوند در قرآن کریم، تربیت و معرّفی الگوست و روایت ها و قصص قرآنی، بدون تخیّل، دروغ و مبالغه در خدمت اهداف تربیتی و هدایتی قرآن قرار گرفته اند. بنابراین، قرآن از عناصر روایت بهره می برد تا هدف تربیتی خود را دنبال کند و بیش از آن، قصّه پردازی نمی کند. روایت اصحاب کهف از زاویة دیدِ تنها دانای کُلّ مطلق حقیقی بیان می شود و از این رو، بی نیاز به منبع یا شاهد، از جزئیّات داستان خبر می دهد. در معرّفی شخصیّت ها، تکیة روایت بیشتر بر نیّات درونی است تا افعال بیرونی و این شخصیّت ها (حتّی سگِ آنان) پویا هستند و به خاطر قدم نهادن در راه حق با کمال اختیار، مشمول رحمت و هدایت خداوند شده، به شرافت و حُسنِ انجام می رسند. در این فضا، حتّی غار محلّ مأوای آنان تقدّس می یابد و به عبادتگاهی مورد تأیید خداوند بدل می شود. زمان و مکان در روایت دقیقاً ذکر نشده است و گویی این واقعه، می تواند در هر صحنة تقابل توحید و شرک رخ دهد. حتّی زمان در این روایت، حول محور شرایط جامعه به دو عنصر «شرک» و «ایمان» تقسیم می گردد. استنتاج از روایت، بدون حاشیه و مقدمّه، به صورت برجسته بیان می شود و یکی از مهم ترین اهداف خداوند برای آوردن این روایت و سایر روایت های قرآنی، استنتاج هایی است که در جای جای روایت بیان می فرماید
بررسی متنی«عقیدة عصمت»، در روایات کتابِ «کفایهالأثر فی النصّ عَلَی ائمّه الأثنی عشر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی بن محمّد خزّاز رازی قمی، از محدّثان، عالمان و فقیهان برجسته و دانشمندان نامدار شیعه در نیمة دوم سدة چهارم و اوائل سدة پنجم هجری است. وی دارای آثار فراوانی در زمینة دانش های مختلف دینی است. در این میان، کتاب کفایة الأثر فی النّص علی ائمّة الأثنی عشر به دلیل دلبستگی وی به ولایت اهل بیت عصمت و طهارت(ع) از جایگاه ویژه ای برخوردار است؛ زیرا در این کتاب که از دیدگاه مکتب تشیّع در موضوع «خلافت و امامت ائمّه(ع)» نوشته شده، بسیاری از نصوص و احادیث مربوط به «امامت و مسئلة عصمت» بیان شده است و هدف از تألیف این کتاب بنا بر گفتة خود مؤلّف، روشن و برطرف ساختن تحیّر عوام، بلکه خواصّ شیعه و شبهه افکنی های گروه معتزله از اهل سنّت دربارة امامت و خلافت ائمّه(ع) بعد از پیامبر(ص) می باشد. لذا در این پژوهش سعی شده به بررسی محتوایی این روایات پرداخته شود. به همین منظور، بعد از ذکر احادیث دالّ بر عقیدة عصمت و آوردن احادیث هم مضمون با این روایات از کتب معتبر حدیثی شیعه و اهل سنّت، به بررسی محتوایی و متنی روایات با تأکید بر «عقیدة عصمت» پرداخته شده است. روش ما در این مقاله، بررسی روایات هشتگانة کتاب کفایةالأثر و تبیین آن با روایات هم راستا با آنها در کتب شیعه و اهل سنّت است که با بررسی این روایات می توان پی برد امامانی که وارث علم پیامبر(ص) و ایمان، نور و ... معرّفی شده اند، نمی توانند معصوم نباشند که خود این روایات نیز بر این امر با واژه های «مطهّرون» و «معصمون» اشاره نموده اند.
باورداشت آموزه مهدویت و نقش آن در احیای فرهنگ و تمدن اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه ی خدا و آفرینش با معنای زندگی با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان همواره به دنبال معنای زندگی خویش بوده است. معناداریِ زندگی او را از پوچی و سرگردانی بیرون می آورد. دانستن معنای زندگی با اعتقاد به وجود یا نبود خدا و بالتبع با بحث آفرینش جهان و انسان پیوندی آشکار دارد. وجود خدا، به مثابه ی موجود کامل یا واجب الوجود، مستلزم صفاتی مانند خالقیت، حکمت و علم است. خلقت عالمانه و حکیمانه مستلزم وجود معنا و غایت برای موجودات جهان و از جمله انسان است. از نگاه فیلسوف، متکلم و مفسری همچون علامه طباطبایی، واجب الوجود یا خدا فاقد هدفِ فاعل و البته واجدِ هدفِ فعل است. مراد از فعل خدا مجموعه ی عالمِ مخلوقات و از جمله انسان است و هدفِ فعلِ خدا در خلقتِ غیر انسان، عمدتاً فراهم کردن زندگی پاک برای انسان است. در این مقاله با رویکرد فلسفی-کلامی، به واکاوی این مسأله پرداخته خواهد شد.
دگردیسی انسان در خوانش صاحب المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئلة اصلی پژوهش پیش رو، بیان چیستی و چگونگی دگرگونی انسان در کلام وحی با خوانش و رهیافت خِرَد و ساختار اندیشة صاحب «المیزان» می باشد. همچنین این مقاله کوشیده است پرسش های پیرامون این مسئله بر اساس مبنای علاّمه طباطبائی(ره) را تبیین نماید و بر اساس داده های کتابخانه ای و به روش توصیفی تحلیلی نوشته یافته است. فرایند این برآیند رسیدن به سه دیدگاه اصلی در چگونگی دگرگونی انسان یعنی دگردیسیظاهری، روحی و نیز ظاهر و باطن انسان می باشد. در خوانش صاحب المیزان، علاوه بر تحقّق تنزّل روحی (دگردیسی اخلاقی)، مرحله ای پس از این امر یعنی دگردیسی جسمانی (دگرگونی تکوینی) نیز محقّق گردیده است. با ملاحظة این سخن که انسانیّت آنان به صورت کامل و نهایی از میان نرفته است. علاّمه تداوم این قاعده در دیگر امّت ها را ممکن دانسته است که مبنای این گفتار را در تأثیرپذیری بدن از روح در نگاه وی می توان پیگیری کرد.
آسیب شناسی رشد جریان های تکفیری در خاورمیانه
حوزههای تخصصی:
در طی چند دهه اخیر اسلام گرایی به یکی از محوری ترین تحولات در جهان امروز تبدیل شده است. با وقوع انقلاب اسلامی ایران و ارائه ی الگوی نظام سیاسی دینی در مقابل لیبرال دموکراسی غربی پتانسیل های اسلام گرایی هر چه بیشتر آشکار شد. با شروع تحولات اخیر در خاورمیانه (انقلابهای عربی) این فرصت به وجود آمد کهنظام سیاسی ج. ا. ایران به عنوان یک جایگزین مناسب برای نظام های خودکامه خاورمیانه مطرح شود؛ اما این فرصت با رشد جریان های تکفیری در خاورمیانه که از طرف کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای مورد حمایت قرار می گیرند، با چالش مواجهه شده است. این نوشتار محور کار خویش را آسیب شناسی رشد جریان های تکفیری قرار داده است. از این رو پرسش بنیانی این است گسترش جریان های تکفیری چه تاثیر بازدارنده ای بر رشد اسلام گرایی در منطقه و جهان خواهد داشت؟ رشد جریان های تکفیری از دو بعد اساسی فرایند اسلام گرایی را با چالش مواجهه خواهد نمود، نخست قطبی سازی جوامع اسلامی بر اساس تقابل شیعه و سنی و دیگری کاهش مشروعیت و مقبولیت اسلام گرایی به عنوان یک جایگزین در مقابل لیبرال دموکراسی، این پژوهش در راستای رفع چالش جریان های تکفیری فراروی اسلام گرایی راهکارهایی ارائه نموده که در قالب دو راهکار دیپلماسی ارتباطات گسترده میان گروه ها و کشورهای اسلامی، و مقابله با گسترش جریان های تکفیری قابل بررسی است
تبیین کاربست عقل در فهم نصوص دینی از دیدگاه ابوحامد غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش شناسی فهم نصوص دینی از مسائل اساسی روش شناسی مطالعات دینی است؛ به این معنا که برای فهم نصوص دینی از چه ابزراها و رویکردها و رهیافت هایی می توان بهره گرفت. در این میان عقل در فهم متن، از موضوعیت خاصی برخوردار است. درباره نقش عقل در فهم نصوص دینی، همواره بین متفکران اسلامی، اعم از نص گرایان و عقل گرایان اختلاف بوده است. نص گرایان برای عقل در فهم متن مقدس اعتبار چندانی قائل نیستند و دربرابر عقل گرایان، برای آن حجیت و اعتبار قائل اند. آیا غزالی در روش فهم نصوص دینی با مشی عقل گرایی طی مسیر می کند یا با روش نص گرایی؟
به لحاظ روشی بین این دو نگاه تعارض به نظر می رسد. یعنی نمی توان هم به نص گرایی تمایل داشت و هم عقل گرایی را پذیرفت. راه جمع این دو چیست؟ غزالی ازجمله متفکرانی است که بین این دو جمع می کند. در این تحقیق روش تجمیع غزالی را بررسی خواهیم کرد.
میراث شرایع پیشین و حکیمان متاله در معنای توحید در اندیشه فلسفی علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
بررسی تطبیقی فضایل اخلاقی و ویژگی های حضرت یوسف؛ در قرآن کریم و تورات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن وحی ونبوت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
یکی از مطالب مشترک بین قرآن و کتب آسمانی گذشته، بیان قصه های مربوط به انبیا است. بیان تفاوت های داستان سرایی در قرآن با دیگر کتب آسمانی
به صورت روشمند و با تأکید بر فضایل اخلاقی و ویژگی های یوسف از اهداف نگارش این مقاله است. بر اساس بررسی های انجام شده به روش توصیفی تحلیلی، فضایل اخلاقی و ویژگی های یوسف در قرآن و تورات به سه دسته تقسیم می شوند: 1. اختصاصیِ قرآن؛ 2. اختصاصیِ تورات؛ 3. مشترک بین قرآن و تورات. مراد از ویژگی ها، شاخصه های زندگی یوسف است که به واسطه آن ها معرفی می شود. محوریت سرگذشت یوسف در قرآن، فضایل اخلاقی و شخصیت والای اوست، ولی محوریت آن در تورات، تاریخ زندگی اوست، به طوری که به بیان جزئیات پرداخته و ترتیب تاریخی در آن رعایت شده است. نتیجه بررسی این دو کتاب آسمانی در این زمینه، این است که شخصیت ایشان در قرآن، درخشان تر از تورات است؛ چون با دلایلِ روشن آمده، هدایت شده و به هدایت مردم می پردازد، اما در تورات از هدایت کردن او خبری نیست و حتی به تهمتِ جاسوسی دادن به برادران توصیف می شود. با این حال، نقطه مشترک دو کتاب، این است که در هر دو، دامن یوسف از معاصی پاک است.
بازخوانى دیدگاه آیت اللّه مصباح در تبیین شناخت عقلى خدا در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امکان شناخت عقلى خدا و میزان آن، اثبات وجود خدا و استدلال بر توحید الوهى از مباحث مهم خداشناسى است. این مقاله به روش توصیفى تحلیلى و با هدف بازخوانى دیدگاه آیت اللّه مصباح در تبیین عنوان هاى یادشده در معارف قرآن است. از دیدگاه آیت اللّه مصباح، شناخت عقلى خداوند ممکن است و انسان مى تواند از اوصاف خداوند که در آیات و سخنان معصومان آمده، در حد سطح درک خود آگاه گردد. قرآن اصل وجود خدا را بى نیاز از استدلال مى داند و آن را به عنوان مسئله مطرح نکرده است، اما استدلال ضمنى بر اثبات وجود خدا در قرآن وجود دارد. استدلال بر توحید اله مکرر در قرآن آمده که ازجمله آنها، مى توان به برهان موجود در آیه 22 انبیاء اشاره کرد. این برهان ارتباطى به برهان معروف تمانع نداشته و نتیجه آن، اثبات وحدت اله از راه استوارى و عدم فروپاشى جهان موجود است.