فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۰۱ تا ۱٬۵۲۰ مورد از کل ۱۸٬۶۷۸ مورد.
منبع:
کلام و ادیان سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶)
109 - 131
حوزههای تخصصی:
بهائیت به عنوان یکی از مکاتب موجود در جامعه امروز، تلاش می کند خود را دیانتی مترقی، ریشه دار، اصیل و متکی به حقیقت معرفی کند، اما به رغم این تلاش ها برای مترقی نشان دادن خود، نمی تواند انکار کند که ریشه در آیین دیگری به نام بابیت دارد. میرزا حسینعلی بهاء خود را «من یظهره الله» معرفی می کند و «من یظهره الله» شخصیتی موهوم است که تنها از سوی باب به مریدانش معرفی شده است و حقانیت باب هم بستگی به اثبات دعاوی او دارد. این مقاله می کوشد نشان دهد کلیه دعاوی باب باطل است و او واجد حقیقتی نیست.
آسیب شناسی ادراج متنی در احادیث مهدویت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
143 - 163
حوزههای تخصصی:
با توجه به جایگاه احادیث مهدویت، در منظومه معارفی مکتب اهل بیت:، بهره درست و صیانت از این گنجینه پربهاء، نیازمند زمینه هایی است. یکی از این زمینه ها، شناسایی آسیب ها و آفت هاست؛ بدین منظور که حدیث پژوه مهدوی بتواند پیامدهای نامطلوب آن ها را درحوزه فهم حدیث از میان ببرد. بررسی ها حکایت از آن دارد که از آسیب های بنیادین عارض بر احادیث مهدوی، «ادراج» به معنای وارد شدن سخن راوی یا نسخه بردار، بر فرمایش معصوم7 است. از آن جا که گاهی اندک دگرگونی در حدیث، ما را در رسیدن به مقصود معصوم7 ناکام می گذارد و سبب اختلاف دیدگاه خواهد شد، توجه به این آسیب ها اهمیت ویژه ای دارد. و نیز از آن جایی که بررسی ادراج در همه منابع روایی مهدوی و روایات مهدویت، کاری بس بزرگ و گسترده می نماید در این نوشتار، با استفاده از روش توصیفی _ تحلیلی، انتقادی، برخی از احادیث را بررسی کرده، به این نتیجه رسیده ایم که این پدیده، در برخی از روایات از تمسک به ظهور بدوی حدیث جلوگیری کرده، سبب اختلال در انتقال مفاهیم مورد نظر معصوم7 می شود. اگرچه این آسیب در برابر انبوه روایات معتبر اندک می نماید، اما مناسب است بدان اهتمام و برای این اندک نیز علاجی در نظر گرفته شود. و بهترین راه علاج این روایات تشکیل خانواده حدیث بر پایه منابع اصیل و معتبر حول روایت مورد نظر است.
مبانی انسان شناسی انتظار و عوامل زمینه ساز آن در اندیشه حضرت آیت الله خامنه ای
حوزههای تخصصی:
از آن هنگام که پیامبران الهی انسان ها را از وجود آینده ای درخشان و رسیدن روزی موعود آگاه کردند و نوید آن روز را دادند، انسان ها در انتظار و چشم به راه موعود الهی در چنین روزی بودند و به یک معنا می توان گفت انتظار برای فرارسیدن ظهور آن حضرت، امرى فطری و عقلى است. از سویی حضرت آیت الله خامنه ای نیز در تبیین نظریه انتظار بر مبانی انسان شناسانه ای تأکید دارد که بیانگر عمومیت و دوام این نظریه ارزشمند است. در آثار ایشان اهم مبانی انسان شناسانه این نظریه که عبارت اند از کرامت ذاتی انسان، خلیفه اللهی انسان کامل، واسطه فیض بودن امام، سعادت، کمال نهایی و ذومراتب بودن انسان پیگیری شده و درنهایت عوامل زمینه ساز ظهور از نگاه ایشان به روش توصیفی و تحلیلی در این نوشتار بررسی شده است.
چیستی «معرفت نفس» در فلسفه صدرالمتألّهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصور روشن و متمایز از «خودشناسی» به لحاظ روشی، به دیگر مباحث پیشی دارد، زیرا پیش از تحلیل مسائل خودشناسی و داوری در بود و نبود احکام، اوصاف، پیامدها و متغیرهای وابسته، باید دانست خودشناسی چیست و چه چیزی نیست؟ تحلیل چیستی خودشناسی ما را به دو مسئله مقدماتی میرساند: مراد از معرفت در خودشناسی چیست؟ مراد از خود در اینجا چیست؟ صدرالمتالّهین معرفت را همان حضور و از سنخِ وجود می داند. وی در بابِ حقیقتِ نفس نیز معتقد است، نفس از سنخِ وجودِ سیّال است که سیّالیّت عینِ حقیقتِ آن است و در حرکتِ جوهری خویش از پایین مرتبه هستی به سمتِ تکامل حرکت می کند. با توجّه به اینکه صدرا معرفت نفس را عینِ حضورِ نفس برای خود می داند و حضورِ نفس تابع وجودِ آن است، براساسِ وحدت تشکیکیِ وجود، خود شناسی در دستگاه حکمتِ متعالیه امری بی نهایت مرتبه ای است و تابِعِ وجودِ نفس است. وجودِ نفس در هر مرتبه ای باشد به همان اندازه برای خود حاضِر است. این مراتِب بی شمار در غالِب چهار عنوان کلّی حسّی، خیالی، عقلی و ماورای عقلی قابل دسته بندی است.
پی جویی مبانی صلح فرهنگی گالتونگ در نظام فکری ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال دهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
93 - 108
حوزههای تخصصی:
یوهان گالتونگ، صلح پژوه شهیر نروژی، سه ضلع برای خشونت قائل است: مستقیم، ساختاری و فرهنگی. خشونت فرهنگی به نوعی از خشونت اطلاق می شود که در بستر یک فرهنگ مجاز شمرده شده و ارتکاب آن منفی و ناشایست به حساب نیاید و ضمناً زمینه ساز یا توجیه گر سایر انواع خشونت باشد. در دیدگاه گالتونگ فرهنگ شامل ایدئولوژی، مذهب، زبان، هنر و ... است که در این نوشتار به تناسب نظام فکری صدرایی تنها به جنبه های الهیاتی فرهنگ می پردازیم و از جنبه های دیگر صرف نظر می کنیم. خشونت دینی گونه ای از خشونت فرهنگی است که در آن یک «دین» به خشونت مشروعیت می بخشد. دیدگاه مرتکبان چنین خشونتی حق مطلق دانستن خود و باطل مطلق دانستن دیگران است که باعث مقدس شمرده شدن خشونت و عدم تحمل غیر می گردد. نوشتار حاضر بر آن است که نشان دهد در نظام فکری صدرایی، اصولی تأثیرگذار برای کاهش این نوع از خشونت وجود دارد. صدرالمتألهین در کنار رد کثرت گرایی معرفتی، معتقد است اکثر انسان ها از نجات اخروی بهره مند خواهند شد– که نوعی کثرت گرایی نجات شمرده می شود. چنین نگاهی با وسیع کردن دایره تحمل دیگران زمینه کاهش بسیاری از خشونت های دینی و به تعبیر گالتونگ خشونت های فرهنگی را فراهم می آورد. همچنین کرامت ذاتی که صدرالمتألهین برای انسان قائل است، مانعی استوار در برابر خشونت دینی به شمار می آید. به علاوه، رحمت واسعه الهی و خلیفه الله بودن انسان موجب می شود رحمت انسان ها نسبت به مجموعه مخلوقات از غضبشان پیشی بگیرد و در نتیجه خشونت جای خود را به صلح و دوستی بدهد. قابل تحمیل نبودن دین هم از مبانی فکری صدرا در این زمینه است. این اصول را می توان با استفاده از مبانی اصالت وجود، تشکیک در وجود، مساوقت وجود و خیر و نیز حرکت جوهری از آراء ملاصدرا برداشت کرد.
بررسی نسبت دین و پدیدارشناسی در اندیشه هگل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت اسراء بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
117-151
حوزههای تخصصی:
پدیدارشناسی دانش تجربه آگاهی است. هگل نشانداد که تحقق دانش مطلق تنها از طریق روش دیالکتیک و منظر پدیدارشناسی امکان دارد. او بر خلاف متفکران روشنگری دین را جزو جدا نشدنی اندیشه بشری می دانست. در این ن.شتار برآنیم که به این سوال پاسخ دهیم که دین در نگاه پدیدارشناسانه هگل چه سرنوشتی پیدا می کند و چه جایگاهی در نظام دانش دارد؟ پاسخ اینست که دین یکی از مهم ترین موقف هایی است که مطلق در آن به ظهور می رسد. منزلگاه و ظهور مطلق در دین نه محسوس است و نه عقلی محض بلکه منزلی بینابینی است که هگل آن را (vorstellung) و یا انگار یا تمثل می نامد.
بررسی انتقادی نسبت «آب، ارتعاش و معنویت» در اندیشه ماسارو ایموتو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۵
59-74
حوزههای تخصصی:
ماسارو ایموتو با استناد به آزمایش های تجربی مدعی است درک آدمی از خویشتن متوقف بر فهم تغییرات آب موجود در بدن است و بر این اساس، مسئله تحقیق بررسی اعتبار این ایده و تحلیل راهکارهای ایموتو جهت کسب بهبودی و معنویت است که به روش تحلیلی - انتقادی و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده است. بدین سان، یافته های تحقیق نشان می دهد که دیدگاه ایموتو از انسجام کافی برخوردار نیست؛ چرا که نخست، ماده به مثابه امر ناپایدار نمی تواند آگاه باشد و خردمندی نیز جز در حصول صورت معقول نزد مجرد حاصل نمی شود؛ دوم، ایموتو در تبیین خودشناسی و بهبودی بر اساس آب موجود در بدن انسان و با استناد به آزمایش های تجربی مرتکب تسری حکم و سفسطه شده است. سوم، وی در تشریح این نظریه مرتکب تشبه امر – خلط مبحث – شده است؛ زیرا به این نکته توجه ندارد که پدیده های مادی علل بی شماری دارند، اینکه انحصار پدیده ای در علت جسمانی می تواند مستلزم تناقض باشد و اینکه علامت غیر از علت است.
دگردیسی گنوسی از اندیشه تا آیین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاستگاه اندیشه گنوسی و سیر تحول آن از موضوعات مورد اختلاف است. در این تحقیق، با بررسی انتقادی فرقه های گنوسی و تحلیل آراء صاحب نظران، به این سوال ها پاسخ داده خواهد شد: الف: مولفه های اندیشه گنوسی چیست؟ ب: سرچشمه های اندیشه گنوسی کدامند؟ ج: آیا پیش از میلاد فرقه ای به گنوسی موسوم بوده اند؟ این تحقیق نشان می دهد که غالب شناخت ما از گنوسی بر آثار جدلیِ مسیحی و بر اسناد قُمران و بحرالمیّت استوار است. براساس اسناد مذکور هیچ گروه و فرقه ای، پیش از میلاد، گنوسی نامیده نشده اند. هرچند سابقه پاره ای از مولفه های اندیشه گنوسی مانند اصالت معرفت و غربت روح به پیش از میلاد و زمان افلاطون می رسد اما برخی دیگر از مؤلفه ها مانند ثنویت و تمایز میان خدای مسیحی و یهودی(خدای متعال و خدای خالق)، اعتقاد به کثرت مسیح ازلی، تقدم معرفت بر ایمان و... محصول دوره شکل گیری آیین های گنوسی و مجادله آنها با آبای کلیسا در سده های نخستین میلادی است.
ابتنای مفهومی منجی گرایی شیعی بر معنای زندگی فراطبیعت گرایانه الهی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
117 - 132
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر در پی تدقیق مفهوم شناسی «منجی گرایی شیعی» و جایگاه «معنای زندگی فراطبیعت گرایانه الهی» در معرفت به آن مفهوم است. این پژوهش می کوشد به روش تحلیل مفاهیم و نگاهی پدیدارشناسانه به این پرسش پاسخ دهد که حقیقت معنای زندگی فراطبیعت گرایانه الهی چه نقشی در مفهوم «منجی گرایی شیعی» دارد؟ در پژوهش حاضر سه اصل «باور به امامت منجی موعود»، «باور به اصل انتظار صحیح ظهور منجی موعود» و «تصور غایت متعالی ظهور منجی» به عنوان داده هایی به شمار می آیند که مفهوم و معنای اساسی منجی گرایی شیعی را سامان می دهند، به این معنا که معرفت به حقیقت منجی گرایی شیعی بدون کمک باورهای سه گانه فوق محقّق نمی شود. اما نکته اساسی این است که هر یک از باورهای سه گانه فوق _ به طور مستقلّ _ پیوند وثیقی با معنای زندگی فرد دارند. یعنی در تفکر شیعی هر یک از آنها بدون ارتباط و پیوند با معنای زندگی فراطبیعت گرایانه الهی ماهیتی ندارند. در مجموع هدف این پژوهش کمک به تحقّق نظامی منسجم در حوزه مفاهیم معطوف به اندیشه مهدویت است. همچنین درک دقیق هر یک از مفاهیم مهدوی و نسبت آنها با دیگر باورهای دینی به برون رفت از بسیاری چالش های حوزه مهدویت کمک می کند. نتیجه بحث این است که مفهوم «منجی گرایی شیعی» بدون «معنای زندگی فراطبیعت گرایانه الهی» قابل ادراک نیست و معنای آن سامان نمی یابد.
بررسی و تحلیل مسألهی وحدت و علم واجبتعالی از منظر علامه خفری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۹
85 - 104
حوزههای تخصصی:
علامه خفری (م. 942 ه. ق.) وحدت واجبتعالی را بر مبنای وجوب وجود و اوصاف وجود حقیقی و با ارائهی ده برهان به اثبات میرساند. وی در مسألهی علم الهی نیز با نقد و رد نظریهی صوَر مرتسمهی ابنسینا و با مطرحکردن علم کمالی اجمالی و تفصیلی بر آن است که علم باریتعالی عین ذات اوست و ذات واجب به اعتبار ذاتش، منشأ انکشاف و ایجاد تمامی موجودات بوده و عین آن چیزی است که در خارج ایجاد کرده است. از دیدگاه علامه خفری نظریهی صور مرتسمه به علت توالی فاسدی که دارد، همچون لزوم محل واقع شدن ذات باریتعالی، انفعال و استکمال ذات باری با آن صور، مردود است. شواهد و قرائن نشان میدهدکه ملاصدرا در مسألهی علم باریتعالی، قبل و بعد الایجاد اشیاء، از آرای علامه خفری تأثیر پذیرفته است. ردیابی و معرفی این تأثیرپذیری و نیز نقد تقسیمبندی علامه خفری در براهین اثبات وحدت واجب، از نوآوریهای این جستار محسوب میشود. روش تحقیق در این مقاله توصیفی و تحلیلی است.
بررسی سه تقریر نوصدرایی از تبیین ملاصدرا درخصوص نفی شریک از خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیست و یکم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۹
59 - 78
حوزههای تخصصی:
عدم شراکت ممکنات در اوصاف وجودی و کمالی خداوند، با تحلیل های مختلفی در عرفان نظری و فلسفه اسلامی همراه بوده است. حکمای مسلمان در بحث از یگانگی خداوند، مرادشان نفی شریک از خداوند به مثابه واجب بالذات است. از نظر ملاصدرا، شریک نداشتن خداوند بدین معنی است که اساساً فرض شریک هم برای او محال است. این حکم، سایر مفاهیم صادق بر خداوند را هم شامل می شود، مانند شیئیت و علم و قدرت. حکمای نوصدرایی تحلیل های نسبتاً متفاوتی مطرح کرده اند که در این جستار تلاش خواهیم نمود به تبیین و ارزیابی سه تقریر نوصدرایی و میزان قرابت آنها به دیدگاه ملاصدرا توجه نماییم. زنوزی و آقا علی مدرس تلاش می کنند تا بر اساس تمایز وجود رابط و مستقل و عین ربط بودن رابط به واجب، و نیز تشابه به مالک و مملوک، نظر ملاصدرا را تحلیل نماید اما در تحلیل علامه طباطبائی، در مفاهیمی که بر خداوند و ممکنات به طور مشترک می توان حمل نمود، خداوند از نظر خصوصیتِ مصداق، شریک و مثل ندارد.
نقد و بررسی دیدگاه مایکل روس در باب رابطه علم و دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل و بررسی رابطه علم و دین همواره یکی از مهمترین دغدغه های فلسفی و کلامی بوده است. از جمله کسانی که به طور مفصَّل به این مسئله پرداخته مایکل روس است. مدعای وی آن است که ماهیت علم ذاتاً استعاری است و از آن جا که استعاره محدود است، علم نیز محدود بوده و اساساً برخی مسائل، برای دانشمند مسئله نیست تا در صدد پاسخ به آن ها برآید. وی فهرستی از این گونه مسائل به شرح زیر ارائه می دهد: منشأ موجودات، مبانی اخلاق، ماهیت آگاهی و معنای جهان؛ لذا موقعیتی برای دیگر حوزه ها از جمله دین فراهم می شود تا به آن سؤالات پاسخ دهند. بنابراین، روس خود را از حامیان دیدگاه استقلال می داند. نقطه ضعف دیدگاه روس آن است که وی ادعا می کند شاید مسائلی که امروزه در قلمرو دین اند، در آینده ذیل علم قرار گیرند، حال آنکه نگارندگان بر این باورند که اولاً، غالب مسائل چهارگانه ای که در فهرست فوق وجود دارند، به دلیل ویژگی هایی مانند: مسئله محور بودن علم، غیرارزشی بودن و حاکمیت استعاره ماشین در علم، هرگز نمی توانند ذیل علم قرار گیرند، لذا همواره ذیل دین باقی می مانند. ثانیاً، با توجه به استعاری بودن زبان علم باید در رابطه علم و دین به دیدگاه مکمّل باور داشت، نه دیدگاه استقلال.
وجودشناسی اجتماعی علامه طباطبایی بر اساس اعتباریات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۹
131 - 159
حوزههای تخصصی:
وجودشناسی اجتماعی، حوزه ای ذیل متافیزیک کاربردی است که به بررسی ماهیت و ویژگی های هستی شناختی اجتماع می پردازد. پرسش اصلی وجودشناسی اجتماعی این است که جهان اجتماعی چگونه ساخته شده است که خود شامل دو پرسش است: اجزاء تشکیل دهنده جهان اجتماعی چیست؟ و چه عاملی آن را برپا داشته است؟ طباطبایی در مبحث «اعتباریات» و به ویژه «اعتباریات بعد از اجتماع» نظریاتی دارد که به نظر رابطه محکمی با موضوع دارد. در این مقاله کوشیده ام پاسخ های بالقوه او را به این پرسش از اصطلاح شناسی و ساختار مفهومی تفکر او استخراج کنم. در این راستا، نخست به تلخیص دیدگاه طباطبایی در باب شکل گیری مقولات اجتماعی، و سپس به مقایسه آراء وی با نظریه های موجود پرداختم. به نظر می رسد که علامه اجزاء تشکیل دهنده اجتماع را اجزایی غیر اجتماعی شامل اعتبارات و حالات ذهنی اعضای جامعه، نظیر روان شناخت گرایی می داند و عامل برپایی مقولات اجتماعی را یک عامل در مقیاس جامعه (توافق دو استخدام و بیشتر) تلقی می کند که لزوماً «توافق» یا «قرارداد» نیست.
طرح کلی حرکت انبیاء و ائمه(ع) از منظر آیات و روایات(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
179 - 207
حوزههای تخصصی:
حرکت هر موجود ذیشعوری براساس نوعی محاسبه و برنامهریزی قبلی است، حرکت انبیاء و ائمه؟عهم؟ از این قاعده مستثنا نبوده ما در این تحقیق به دنبال به دست آوردن طرح کلی حرکت آنها هستیم بدون آنکه آن را منحصر به شخص یا زمان خاصی نمائیم تا در سایه آن ربط حرکات پراکنده یا متفاوت آنان را بفهمیم و نقشه کلی آن را در راستای الگوگیری به دست آوریم. مسئله قدرت و دولت زمینهای است که حرکت انبیاء و اولیا در این زمینه مطرح میگردد و خود به خود مسائلی را همچون منشأ، حفظ، توسعه و کیفیت تعامل با سایر قدرتها را به همراه دارد ما در این تحقیق به روش تحلیلی، مسائل قدرت را از نگاه اسلام مطرح و به طرح کلی حرکت انبیاء و ائمه؟عهم؟ که عبارت از: انتظار، تقیه و قیام باشد رسیدهایم.
بررسی و نقد مبانی فلسفی رویکرد اکتسابی بودن «ملکات اخلاقی» با تأکید بر مباحث نفس شناسی ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
117 - 137
حوزههای تخصصی:
از مباحث مهم در اخلاق کیفیت حصول ملکات اخلاقی است. اما متاسفانه از جمله خلاهای مهم در حوزه دانش اخلاق عدم تبیین نظریات اخلاقی بر اساس مبانی نفس شناسی فلسفی است.ابن سینا تاحدودی از این امر مستثنی است. وی همانند سایر اندیشمندان ملکات اخلاقی را اکتسابی می داند و برای آن دلیل عقلی و نقلی اقامه نموده است. ابن سینا بر مبنای اصول خویش در نفس شناسی مانند؛ جوهریت نفس، تجرد ذاتی نفس، روحانیه الحدوث و البقا بودن نفس و حرکت استکمالی نفس به تبیین کیفیت پیدایش و زوال ملکات اخلاقی پرداخته است. وی نفس را جوهرِ مجردِ ذاتی می داند که در تعامل با بدن بوده و با استفاده از قوای مختلف، افعالی را از خود بروز می دهد که آن رفتار، حالاتی در نفس ظاهر می کنند و به علت تکرار آن اعمال و در اثر حرکت، آن حالات در نفس به ملکات راسخی تبدیل می گردند که استکمال عرضی نفس را در پی-دارند. اما مبانی انسان شناسی ابن سینا با ناسازگاری هایی همچون: ناسازگاری تجرد نفس با خالی بودن نفس از کمالات، ناسازگاری تجرد نفس با رویکرد اکتسابی بودن بر اساس مفهوم حرکت، ناسازگاری هدف اخلاق با حرکت در اعراض و عدم تغییر در ذات نفس و نیز عدم سنخیت نفس مجرد با بدن مادی مواجه می باشد. براین اساس رویکرد اکتسابی بودن ملکات به دلیل ناسازگاری با برخی از مبانی نفس شناسی ابن سینا مورد پذیرش نیست. در این پژوهش تلاش شده است تا ضمن بررسی و نقد رویکرد اکتسابی ملکات اخلاقی رویکردی جایگزین با عنوان نظریه انکشاف در ملکات اخلاقی مطرح شود.
نفی علم حجت الهی به قرائت قرآن و قواعد عرب در جریان های انحرافی با تأکید بر ادعای احمد اسماعیل بصری
منبع:
جامعه مهدوی سال دوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳)
88 - 114
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های حجج الهی، دارابودن علم مخصوص به امامت است و متکلمان و محدثان شیعه محدوده هایی را برای علم امام× تعریف کرده اند. آنچه تمام شیعیان بر آن اتفاق دارند علم امام به حلال و حرام الهی و معارف قرآنی است که از جمله معارف آن، علم به قرائت صحیح قرآن و قواعد ادبیات عرب ذکر شده است. در این میان، مدعیان دروغینی همانند احمد اسماعیل بصری، پس از رسوایی در قرائت ناصحیح قرآن، در نفی ضرورت قرائت صحیح قرآن و مذمت علم به قواعد ادبیات عرب تلاش کرده اند و به برخی ازآیات و روایات در این زمینه پرداخته اند. این تحقیق با روش آمیزه ای تلفیقی و داده پردازی توصیفی- تحلیلی، با ذکر پیشینه ای از این نوع ادعاها، ضمن تبیین ادعای این جریان بدین نتایج رسیده است که نخست علم قرائت قرآن و آگاهی از ادبیات عرب از لوازم ادعای امامت است. دوم آیات مورد ادعای مدعیان دروغین درباره عدم فصاحت حضرت موسی× دلالتی بر اشتباهات این پیامبر در قرائت اشتباه ندارد، بلکه نهایتاً سخن در عدم فصاحت در ابلاغ است. سوم مراد روایات مورد ادعا که دچار ضعف در سند و منابع نقل اند افراط در ادبیات عرب و تغییر در قرآن با اجتهادهای بدون دلیل است.
انگاره سازی معلم ثانی درباره نبوت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکیم فارابی، فیلسوفی است که با رویکرد فلسفی برای اولین بار، با تفسیر عقلانی وحی، نبوت را از شکل مسئله ای صرفاً کلامی خارج کرد و درشمار مباحث فلسفی قرار داد. او با استفاده از روش استدلالی- برهانی، کلیاتی را درباره جایگاه پیامبری، چگونگی ارتباط یافتن پیامبر با عالم غیب و ویژگی های پیامبر اثبات کرد. وی برای بیان قوانین کلی نبوت، به ورود به جزئیات نیازی نداشته و برای بیان نظرهای خود، لزوماً از واژگان شناخته شده دینی استفاده نکرده است؛ بلکه اسمی را جانشین آن ها کرده و به انگاره سازی روی آورده است. سؤال موردنظر در این پژوهش، آن است که نبوت در آثار معلم ثانی، چگونه مطرح شده و او چگونه درباره این مسئله انگاره سازی کرده است؛ درضمن، این انگاره جدید با نبی چه نسبتی دارد و به عبارت دیگر، وی چه تصویری از نبی در فلسفه اش ترسیم کرده است. یکی از نتایج پژوهش حاضر، پس از اثبات ادعای مطرح نشدن مبحثی مستقل تحت عنوان نبوت و همچنین به کارنرفتن لفظ «نبی» (مگر در اولین مرحله از فرایند شکل گیری انگاره)، با استفاده از تبیینی که فارابی درباره وحی انجام داده، این است که وی از رئیس اول به عنوان گیرنده وحی یاد کرده و با بهره گیری از وجه اشتراک موجود میان تعریف های صورت گرفته درباره رئیس اول و نبی، ذهن مخاطب خود را به سوی موضوع نبوت سوق داده است. در تفکر او، رئیس اول در مدینه فاضله و با قید علی الاطلاق، مطابق با نبی است. درضمن تصریح به این همانیِ فیلسوف علی الاطلاق و رئیس اول، این همانیِ نبی و فیلسوف نیز تأیید می شود و چالش پیش آمده درباره پایین آوردن مقام نبی نسبت به مقام فیلسوف در تفکر فارابی ازبین می رود.
بررسی تطبیقی فراز «یا مَن دلّ علی ذاتِه بِذاته» دعای صباح با تقریرات برهان صدیقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۴
۴۵-۶۰
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی پژوهش حاضر انطباق فراز «یا مَن دلّ علی ذاته بِذاته» در دعای صباح با تقریرهای مختلف برهان صدیقین است. با روش توصیفی تحلیلی مهمترین این تقریرها مورد بررسی قرار گرفته شده و یافته های این تحقیق نشان می دهد تنها می توان براساس تقریر علامه طباطبایی ادعا کرد که این فراز اشاره بر برهان صدیقین دارد. در این تقریر از اصل وجود واقعیت به وجوب آن نایل آمده و از طریق لوازم همین وجود، وجوب خدا اثبات می شود و به نظر می رسد این همان دلالت ذات بر ذاتی است که امام علی× در دعای صباح به آن اشاره فرمودند. اما بر اساس تقریر ابن سینا و ملاصدرا این فراز از دعا مصداق برهان صدیقین نیست. در تقریر ابن سینا امکان ماهوی مأخوذ است و از استحاله دور و تسلسل کمک گرفته شده و در تقریر ملاصدرا از اصول فلسفی مانند اصالت و تشکیک وجود و ربط علّی استفاده شده که در هر دو تقریر از غیر ذات حق برای اثبات وجوب حق کمک گرفته شده است.
مفهوم شناسی نظام تأمین اجتماعی در دولت کریمه مهدی موعود(عج) با تأکید بر مفهوم قرآنی حیات طیبه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
133 - 164
حوزههای تخصصی:
تأمین اجتماعی در مفهوم رایج آن، به تأمین نیازهای مادی محدود می شود. از آن جا که از سویی بنا بر روایات متواتر، دولت کریمه مهدی موعود؟عج؟، دولتی عدالت گستر معرفی و از سوی دیگر در اندیشه معاصر بشری، یکی از ارکان تحقق عدالت اجتماعی، تأمین اجتماعی در مفهوم رایج آن تلقی شده است، این پرسش مطرح است که تأمین اجتماعی در دولت مهدوی؟عج؟ دارای چه مفهومی و تامین کننده کدام نیازهاست و آیا می توان آن را محدود به مفهوم رایج آن تصور کرد؟ فرضیه این پژوهش آن است که با توجه به این که دولت منجی موعود؟عج؟، دولتی با حاکمیت قرآن کریم است، قهراً تمامی راهکارهای عدالت گستری از جمله تأمین اجتماعی، دارای رویکرد و مفهومی قرآنی خواهد بود؛ از این رو، این پژوهش، در پیِ مفهوم قرآنی تأمین اجتماعی و جایگاه آن در دولت منجی موعود؟عج؟است. از سوی دیگر، از آن جا که هدف نظام تأمین اجتماعی، حتی در مفهوم رایج و متداول آن، نهایتاً تأمین آرامش انسان است و به نظر می رسد این هدف، ارتباطی تنگاتنگ با حیات طیبه انسان دارد، در این پژوهش به مفهوم شناسی تأمین اجتماعی در دولت مهدوی؟عج؟ با تأکید بر مفهوم حیات طیبه پرداخته شده است. براین اساس، مفهوم نظام تأمین اجتماعی در دوران ظهور، مفهومی ایمان مدار و عمل صالح محور خواهد بود. دو عنصری که هم در اعتقاد به مهدویت و هم در زمینه سازی دوران ظهور نقش بسیار سازنده ای دارد. این تلقی از تأمین اجتماعی، موجب خواهد شد که در دوران انتظار، تمامی اندیشه ها و قوانین تأمین اجتماعی در جوامع قرآن مدار، در راستای مفهوم آن در دولت مهدوی؟عج؟ و برای تأمین نیازهای مادی و معنوی و در نتیجه کرامت، امنیت و آرامش هر دو جهانی انسان اجتماعی تنظیم گردد و تمامی تصمیمات و راهکارها در راستای تأمین ایمان و عمل صالح باشد و نه آنچه که در اندیشه سکولار و تنها برای تأمین جنبه های محدود مادی و لذت های دنیوی مطرح شده است؛ که در این صورت زمینه ساز تشکیل هرچه زودتر دولت مهدوی؟عج؟ خواهد بود.
طرح کلی دین از نظر علامه محمدتقی مصباح یزدی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
61 - 75
حوزههای تخصصی:
در این نوشته درصدد تحقیق این مسئله هستیم که آیا در آثار آیتالله محمدتقی مصباح از طرح کلی دین بحث شده است یا خیر؟ و اینکه در آثارشان به این عنوان تصریح کردند یا از کنار هم قرار دادن جملاتشان چنین استفادهای میشود؟ و آیا بیانشان در این موضوع یکی است و یا متعدد میباشد؟ و در فرض اختلاف هر کدام از آنها چه تفاوت و اشتراکی با بقیه موارد دارند؟ شاید بتوان گفت که اگرچه ایشان به عنوان «طرح کلی دین» در آثارشان تصریح نکردند، اما از مجموع عباراتشان استفاده میشود که درصدد بحث از طرح کلی دین بودهاند و آن را عبارت از نظامی هماهنگ و به هم پیوسته و براساس محور واحد میدانند. ایشان در چهار اثر از آثار خود با رویکردهای متفاوت به این مسئله پرداختهاند، بنابراین از مجموع مباحث ایشان میتوان اینگونه نتیجه گرفت که: بین اجزاء این طرح کلی باید هماهنگی و ارتباط و به هم پیوستگی بوده و محور در میان همه اجزاء باید امر واحدی باشد و رابطه اجزاء هم باید طولی بوده و ارتباط منطقی و ترتبی بین آنها وجود داشته باشد. طرح باید اللهمحور باشد نه انسانمحور که بوی اومانیستی دارد. محتوای قرآن از نظر ایشان همان محتوای دین بوده و فرقی ندارند. محور دعوت انبیاء؟ع؟ به عنوان یک طرح کلی ایمان است و لذا لازم است کشف این محور مستند به دین باشد. در نوشته حاضر جمعآوری دادهها به صورت کتابخانهای بوده و تحقیق به گونه توصیفی تحلیلی انجام شده است، بنابراین در مواردی صرفاً آراء ایشان نقل و تبیین شده و در پارهای موارد نقد و بررسی مطالب هم انجام شده است.