فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۱٬۶۷۸ مورد.
نگاهی به اندیشه های استاد مطهری در فلسفه تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۳ شماره ۳۰ و ۳۱
حوزههای تخصصی:
این مقاله، در باب فلسفة تاریخ از دیدگاه استاد مطهری است. انگیزة طرح مسائل فلسفة تاریخ، رواج اندیشههای مارکسیستی در بیان محرّک تاریخ و نهضتهای اجتماعی در آن دوره بوده است امّا فلسفة تاریخ فی حدّ نفسه، ارزش امعان نظر را دارد.
در این مقاله، ابتدا اجتماعی بودن انسان و دیدگاههای گوناگون در این باره، سپس اصالت جامعه در عین اصالت فرد، سوسیالیسم مذهبی، پیروزی نهایی صالحان یا مستضعفان در رابطه انتظار فرج و اصلاح جامعه مورد بررسی قرار گرفته است. در هر مورد استاد به نقد و بررسی این موضوعات میپردازد و به نظریة مورد نظر خود نیز اشاره میکند.
استاد مطهری و نقد اندیشه های جامعه شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۳ شماره ۳۰ و ۳۱
حوزههای تخصصی:
نویسنده با فحص در آثار گوناگون استاد مطهری، درصدد ارائه و نتیجهگیری مباحث انتقادی وی بر نظریات جامعهشناسان است. با توجّه بهاینکه در علم جامعهشناسی، دانشمندان غربی نظریههای جدیدی را ارائه کردهاند و با توجّه به سیطره علمی غربیان، آن نظریات، اصول مسلّمانگاشته میشده، استاد شهید با جسارت و توان علمی کمنظیر خود بر آنها نقدهای اصولی وارد کرد و در جایگاه متفکّر مسلمان، آنها را بهچالش کشاند. جمعآوری و دستهبندی نقدهای استاد مطهری بر آن نظریات وجه همّت این مقاله است.
نظریه دین حداکثری: درآمدی بر قلمرو گستره دین از نظر استاد مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۳ شماره ۳۰ و ۳۱
حوزههای تخصصی:
بهطور کلّی در باب قلمرو و گسترة دین دو دیدگاه عمده وجود دارد:
1. دیدگاه حدّاقلی که دین را محدود به قلمرو خاصّی کرده و از دخالت آن در بسیاری از امور (اجتماعی، سیاسی، فقهی و...) میپرهیزد؛
2. دیدگاه حدّاکثری که دیدگاهی جامعگرایانه در برابر گسترة دین اتّخاذ میکند.
نوشتار حاضر، از نظریة دین حدّاکثری با تأکید بر دیدگاه استاد مطهری دفاع کرده، دیدگاه حدّاقلی را به چالش میکشاند.
مباحثی که در این مقاله بحث و بررسی شده است، عبارتند از: قلمرو پیام پیامبران، جامعیت دین، دین و سیاست، قلمرو فقه و... .
در درس فلسفه چه می آموزیم و از آموزش آن چه بهره ای می بریم
حوزههای تخصصی:
فلسفه را معمولا در عرض علوم قرار می دهند و با موازین و ملاکهای متدولوژی علم در باب آ ن حکم می کنند و حال آْنکه فلسفه بحث در شرایط امکان وجود چیزها چیست (و از جمله علم) است بر اثر این اشتباه است که گاهی بعضی از دانشمندان با فلسفه مخالفت می کنند. اگر بتوان اختلاف علم و فلسفه را روشن ساخت بسیار یاز انی اختلافها از میان می رود فلسفه نه فقط با علم مخالف نیست بلکه علوم در طی دو هزار سال و مخصوصا علم چهار صد سال جدید بدون فلسفه نمی توانسته است بوجود آید فلسفه و علم یکی نیستند اما لازم و ملزوم یکدیگرند علم نیاز به به فلسفه دارد و اگر فلسفه نباشد علم نشاط پیدا نمی کند و بی پیشوانه می شود .
از کوره راه تا قلّه
ماهیت نفس و رابطه ی آن با بدن از دیدگاه ابن سینا، ملاصدرا و دکارت
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مقولات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت روانی
آیا فلسفه پایان یافته است
منبع:
نامه فرهنگ ۱۳۸۳ شماره ۵۴
حوزههای تخصصی:
دکارت و ملاصدرا
منبع:
نامه فرهنگ ۱۳۸۳ شماره ۵۲
خاتمیت از دیدگاه استاد مطهرى و اقبال لاهورى
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۳شماره ۲۸
حوزههای تخصصی:
بحث «خاتمیت» در دوره معاصر در کلام جدید صورت تازهاى به خود گرفت; روشنفکران دینى با رویکردى متمایز از نگاه سنتى و با پرسشهایى برآمده از تفکر مدرنیستى، به تحلیل خاصى از وحى، نبوت و خاتمیت پرداختند; این نوع نگرش به مساله با سخنان اقبال لاهورى آغاز شد و با نقدهاى شهید مطهرى بر سخنان وى، این نظریه گسترش و تکامل یافت .
در این مقاله به دیدگاه این دو بزرگوار درباره «خاتمیت» و نقدهاى شهید مطهرى بر دیدگاه اقبال لاهورى پرداخته شده است; و در پایان نقد دکتر سروش بر استاد مطهرى و پاسخ آن بیان گردیده است .
فلسفه از نظر ویتگنشتاین دوم
حوزههای تخصصی:
چکیده
این مقاله به بررسى دیدگاه ویتگنشتاین دوم درباره فلسفه مىپردازد. نگاه او به فلسفه تفاوتى بنیادین با دیدگاههاى غالب فیلسوفان دارد. فلسفه نزد او نه حل مسائل به روشى جدید، بلکه بازخوانى دوباره اصل مسائل فلسفى است. براى رسیدن به این هدف گزارههاى گرامرى مطرح مىشود که وظیفه آن بررسى کاربردهاى واژهها و نشان دادن استعمالات نابجاى آنهاست. «بازىهاى زبانى» از ابداعات دیگر اوست که نقش مهمى در نشان دادن تنوّع حوزههاى مختلف زبانى به عهده دارد، بازىهایى که شباهت آنها خانوادگى است و همه به نوعى قاعدهمندند. ویتگنشتاین بازىهاى زبانى مختلف را به صورت امورى بدیهى مىپذیرد و صرفا آنها را توصیف مىکند. از این رویکرد به «طبیعتگرایى ویتگنشتاین» تعبیر شده است. زبان صورت زندگى است و قابل تفکیک از سایر فعالیتهاى انسان نیست. ویتگنشتاین زبان را نهادى انسانى مىداند؛ یعنى زبان مجموعهاى از فعالیتهاىِ خود ـ ارجاع و جمعى است. بررسى خصوصیات زبان و بازى ما را به شناخت دقیقترى از بازىهاى زبانى مىرساند. ویتگنشتاین این شناخت دقیق را براى آشکار کردن مرزهاى بازىها از یکدیگر و در نهایت، ایضاح مشکلات فلسفى بهکار مىگیرد. انتهاى مقاله به مقایسهاى میان تراکتاتوس و تحقیقات فلسفى مىپردازد و نشان مىدهد که چگونه رأى ویتگنشتاین درباره گزارههاى فلسفى، از تراکتاتوس تا تحقیقات فلسفى دچار تحوّل شده است.