فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۶۶۴ مورد.
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
حوزههای تخصصی:
مسئله مشارکت زنان از سرفصلهای مورد توجه در عرصه های پژوهشی کشور طی دهه های اخیر محسوب می گردد. نگاهی کلان و جامع به کم و کیف این عرصه و ارائه تحلیلی از نحوه ی بازنمود مشارکت زنان در پژوهش ها، رسالتی است که این مقاله به دنبال تحقق آن بوده است. در این پژوهش با فراتحلیل 29 پایان نامه، 212 کتاب و123 مقاله که به ترتیب از پایگاه های اطلاعاتی ایران داک، کتابخانه ی ملی و سایت نورمگز استخراج شده، به این یافته ی مهم و اساسی در حوزه زنان نائل آمدیم که حوزه مشارکت زنان، در بدنه ی نخبگانی و دانشگاهی از بعد از انقلاب تا کنون از روند مشخصی که ذیل آن بتوان به ارائه مدلی نظامند از کم و کیف مشارکت زنان در تمامی حوزه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دست یافت، برخوردار نبوده و به صورت مشهودی تحت تأثر فضاهای گفتمانی دولتهای حاکم بوده است و متأسفانه نگاه جزئی و موردی داشتن نسبت به مشارکت زنان در عرصه های محدود(اقتصادی-سیاسی) منجر به غفلتی مهم در شکل گیری نگاهی همه جانبه به این حوزه گردیده است.
بررسی تأثیر فناوری اطلاعات بر عملکرد سازمانی با تبیین نقش متغیر میانجی ساختار سازمانی (مورد مطالعه: کارکنان بانک ملی شهرستان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز، هیچ عاملی همانند فناوری اطلاعات، قادر به تغییر سازمان ها نخواهد بود. پژوهش حاضر، گامی در جهت بررسی تأثیر فناوری اطلاعات و ابعاد آن (سرعت، سهولت، دقت و قابلیت اطمینان) بر عملکرد سازمانی با تبیین نقش متغیر میانجی ساختار سازمانی در کارکنان بانک ملی شهرستان ایلام است. روش پژوهش، توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری آن، کلیه کارکنان بانک ملی شهرستان ایلام می باشد. برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسش نامه، استفاده شده که روایی آن، به تأیید خبرگان و متخصصان رسیده و پایایی آن نیز با استفاده از آلفای کرونباخ (91%) تعیین شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که: فناوری اطلاعات بر عملکرد سازمانی با تبیین نقش میانجی ساختار سازمانی، تأثیر مثبت و معناداری دارد. ضریب معناداری تأثیر فناوری اطلاعات بر عملکرد، 4.69، فناوری اطلاعات بر ساختار سازمانی، 6.82 و ساختار سازمانی بر عملکرد، 5.80 می باشد؛ همچنین ابعاد فناوری اطلاعات (سرعت، سهولت، دقت و قابلیت اطمینان) با تبیین نقش میانجی ساختار سازمانی، تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد دارند؛ در نتیجه می توان با آموزش کارکنان در زمینه فناوری اطلاعات و اصلاح و تعدیل در ساختار مشاغل، با نصب تجهیزات و نرم افزارهای کاربردی به روز، زمینه های بهبود عملکرد، تسهیم دانش برای تسهیل یادگیری سازمانی، تسریع در اجرای فرایندهای اداری و کاهش حجم کاری را فراهم کرد.
تحلیلی بر جایگاه آینده پژوهی در تولید دانش انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: دانش آینده پژوهی به عنوان دانشی نو که دارای تفکری نظام یافته و صریح در مورد آینده و بر مفروضات ویژه استوار است و در نظام فکری خود رو ها، ارزشها و نظریه های ویژه ای را استفاده می کند، در مأموریت های انتظامی که دائماً با پدیده های اجتماعی سر و کار دارد بسیار با اهمیت و نیازمند بحث و بررسی است. هدف این تحقیق، بررسی جایگاه آینده پژوهی در تولید دانش انتظامی است. روش: این پژوهش از نظر هدف،کاربردی و از نظر روشهای گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعة آماری این تحقیق تعداد 125 نفر از مسئولان دفاتر تحقیقاتی و مطالعاتی ناجا، مدیران و کارشناسان ستادی تحقیقات و دست اندرکاران نشریات علمی ناجاست که با توجه به تعداد نمایندگان فعال و مدیران و کارشناسان مربوط از روش تمام شماری استفاده و نظرسنجی شد. ابزار اندازه گیری در این پژوهش، پرسشنامة محقق ساخته با روایی و پایایی قابل قبول(70%) در سه محور دانش تخصصی، دانش پشتیبانی و دانش مدیریتی بوده است. در بخش مطالعة اسنادی تعداد 66 نشریه علمی فعال در ناجا به صورت تمام شماری، بررسی اسنادی شده است. یافته ها و نتایج: یافته های این تحقیق نشان می دهد که میزان دانش تولیدشده در حوزة آینده پژوهی در محیط تولید مقالات علمی میزان مناسبی از کل مقالات را به خود اختصاص نداده است و در مقایسه با میزان مطلوب آن از نظر مسئولان مربوط، در جایگاه مطلوبی قرار ندارد. نتایج ما را به این امر رهنمون می کند که می باید از قابلیتها و ظرفیتهای موجود، در تولید این دانش، تلاش جدی تری صورت گیرد و با راه اندازی حداقل یک نشریه علمی- ترویجی یا علمی – پژوهشی، زمینه سازی لازم برای بسط دانش آینده پژوهی در ناجا و همچنین زمینه سازی جذب فعالیتهای علمی نخبگان و علاقه مندان به این موضوع فراهم شود.
بررسی چگونگی ارتقای کمی و کیفی دسترسی به آموزش عالی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دسترسی به یادگیری در سطح عالی، بخشی از حقوق شهروندان برای دانستن به ویژه در اقتصاد دانش و جامعه یادگیرنده است. نشانگرهای کمی و کیفی دسترسی به آموزش عالی از شکاف عمیق میان وضع موجود کشور ما با جوامع توسعه یافته موفق از حیث روند توسعه حکایت می کند. این در حالی است که جهت گیری برنامه چهارم به افزایش نرخ نام نویسی ناخالص در آموزش عالی، از یک سو مستلزم چالش ها و ریاضت سختی برای تامین منابع و ظرفیت سازی جدید، و از سوی دیگر در بایست هدف گزینی ها و فعالیت های بلند کیفی است تا رشد کمی به نتایج معکوس منجر نشود. در همین راستا، ضرورت هایی همچون تنوع منابع مالی، توسعه زیر ساخت های لازم برای یادگیری از راه دور و الکترونیکی، توسعه کیفیت نظام سنجش و پذیرش، کیفیت منابع انسانی و هیات علمی، نهادینه شدن ارزشیابی و اعتبار سنجی، رقابتی شدن آموزش عالی، تعامل سه جانبه دانشگاه، بنگاه و دولت و ضرورت های دیگری از این قبیل به میان می آید
بررسی جامعه شناختی ارتقاء علمی زنان هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی و شناخت موانع، مشکلات آنها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
طرح مسأله: یکی از نابرابریهایی که در عرصه علم قابل توجه است مقوله جنسیت می باشد که به موقعیت حاشیه ای زنان در این عرصه منجر شده است، تاریخچه حضور زنان نشان می دهد که در بسیاری از موارد حضور زنان یا نادیده انگاشته شده و یا اهمیتی بسیار کمتر از مردان داشته است.در ایران نیز شواهد حاکی از این است که وضعیت زنان در سطوح مختلف آموزش عالی به موقعیت زنان دانشگاهی در سایر نقاط دنیا شبیه است، علی رغم افزایش تعداد زنان در دانشگاه ها می بینیم که تعداد زنان در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری (خصوصاً) با کاهش چشمگیری روبرو است. این مطالب در مورد تعداد زنان هیات علمی نیز صادق است، آمار موسسه آموزش عالی نشان می دهد که از میان 79617 نفر (22/65 درصد)، اعضاء هیات علمی تمام وقت و حق التدریس دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی تنها 25/18 درصد به زنان اختصاص دارد و 75/81 درصد به مردان اختصاص دارد.این پژوهش قصد دریم به بررسی جامعه شناختی ارتقاء علمی زنان هیات علمی واحد تهران مرکزی و موانع و مشکلات آنان بپردازیم.این پژ وهش از حیث هدف کاربردی و از حیث روش،توصیفی (همبستگی)است که شامل کلیه اساتید خانم دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز می باشد و نمونه آماری آن در مجموع شامل300 نفر استاد خانم می باشد. که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده بودند. گردآوری داده ها بر اساس پرسشنامه های اطلاعات زمینه ای وآزمون های محقق ساخته(30 سئوال) انجام شد.داده های پژوهش با بهره گیری از شاخص آمار توصیفی و آزمون همبستگی پیرسون تحلیل شدند یافته ها:یافته ها نشان دادکه بین متغیر ارتقاءعلمی اساتید خانم دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز با پایگاه اقتصادی-اجتماعی خانواده¬( ضریب 03/0)، ساختار سازمانی( ضریب 02/0) ، علاقه مندی به رشته تحصیلی مشغول به تدریس ( ضریب 029/0)، آشنایی با آئین نامه ها و بخشنامه های پژوهشی (ضریب 031/0 )، میزان آشنایی با اینترنت و فضاهای مجازی( ضریب 019/0)، میزان آشنایی با زبانهای خارجی( ضریب 024/0)، ویژگی های تحصیلی و تجربی( ضریب 024/0)، و ویژگی های جمعیتی و اجتماعی ( ضریب 00/0 درصد) رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد. نتایج: با توجه به یافته های بدست آمده که در بالا ذکر شد نتایج نشان می¬دهد که وضعیت زنان چه در دانشگاه و چه در سایر جایگاه های اجتماعی- در عین مسأله آمیز بودن، روزبه روز ارتقاء پیدا می کند؛ آگاهی های زنان نسل جدید از وضعیت خود روز به روز در حال افزایش است .بنابراین به نظر می رسد که به جای تاکید و پافشاری بر تدابیر حمایتگرانه افراطی معطوف به جنسیت زنان، بهتر این باشد که در فرآیندهای تصمیم سازی و سیاست گذاری های فرهنگی، طرز تلقی ها فراتر از سوگیری های جنسیتی باشد، افراد، خواه مرد و خواه زن، بدون اصل قرار گرفتن جنسیت شان، به مثابه انسانی واجد کرامت، حقوق و تکالیف در نظر گرفته شوند، این امر مستلزم تعمیق و بسط نگاهی فراجنسیتی در رده های تصمیم گیرنده سازمانی در نهاد دانشگاه است که در آن به جای اولویت دادن به جنس خاصی بر توانایی ها و شایستگی های افراد برای کسب یا تصدی مدارج علمی و مناصب مدیریتی و اجرایی تأکید گردد.
سرایت زبانی در ارتباطات سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" این مقاله میکوشد نشان دهد که رسانههای نوین مستقل از رسانههای قدیمی نیستند و به ویژه نوعی سرایت زبانی از رسانههای قدیمی نظیر تلویزیون به رسانههای نوین وجود دارد. کاربران اینترنت اگرچه در عرصه عمومی مجازی از آزادیهای بیشتری نسبت به عرصه عمومی واقعی برخوردار هستند، اما ارتباطات سیاسی آنان در تالارهای بحث و گفتگو مستقل از ساختارهای زبانی رسانهها گذشته نظیر تلویزیون نیستند. از دیگر سو، انتقال گفتمان سیاسی از تلویزیون به اینترنت در خدمت نوعی هویتیابی سیاسی کاربران اینترنت قرار میگیرد.
"
بررسی تحلیلی سیر تفسیر اجتماعی قرآن کریم در قرن اخیر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی این پژوهش، بررسی فرایند شکل گیری تفسیر اجتماعی، به عنوان یکی از تحولات فرهنگی - اجتماعی قرن اخیر در جهان اسلام است که با روش تحلیل محتوای و با مطالعه تفاسیر ترتیبی و موضوعی مفسران قرآن صورت می پذیرد. این رویکرد تفسیری، در چارچوب مواجهه جهان اسلام با جهان مدرن قابل شناسایی است. مواجهه دنیای اسلام با پیشرفت های علمی و فنی جهان غرب، در کنار عقب ماندگی جهان اسلام، برخی از مصلحان اجتماعی را به چاره اندیشی واداشت. آنان با شناخت درد جامعه اسلامی، درمان آن را در بازگشت به قرآن و بازخوانی آن، به گونه ای که پاسخ گوی نیازهای زمانه باشد، یافتند. تفسیر اجتماعی از آغاز قرن چهاردهم توسط برخی مفسران، مثل رشیدرضا، در قالب تفسیر ترتیبی «المنار» شروع شده و سیر تکاملی آن را در قالب تفسیر ترتیبی و موضوعی تا به امروز ادامه داده است. مهم ترین ویژگی این رویکرد تفسیر واقع گرایی و ملاحظه واقعیت اجتماعی در بررسی پیام الهی و نیز رویکرد انتقادی نسبت وضعیت موجود جهان اسلام و به ویژه جامعه مدرن است.
تبادل دانش بومی
کدام معیار؟ بررسى اى انسان شناختى در زمینه تولید علم و چالش هاى علوم انسانى در ایران
حوزههای تخصصی:
" مقاله حاضر بحثى درباره وضعیت تولید علم در رشته هاى علوم انسانى در ایران است. براى این منظور به بررسى انتقادى مسئله چاپ مقاله در مجلات خارجى که اخیراً به مثابه یک شرط ضرورى براى ارتقاى اعضاى هیئت علمى مطرح شده است، پرداخته ایم. سعى شده است ابعاد این مشکل عملى در دانشگاه هاى کشور از منظر معرفت شناختى تحلیل و تبیین شود. ضمن تایید اهمیت چاپ مقاله خارجى به مثابه شکلى از تولید و انتقال ایده و دانش در رشته هاى علوم انسانى، تلقى آن به مثابه یک شرط اجتناب ناپذیر را مورد نقد قرار داده ایم. این مقاله به بررسى تفاوت هاى رشته اى، گفتمانى و اجتماعى در علوم انسانى ایرانى و غرب پرداخته و محدودیت هاى گفتمانى و اجتماعى نشر مقالات ایرانى در این مجلات را تحلیل کرده است. در بخش دیگر مقاله ضمن تایید ضرورت تلاش براى بین المللى شدن هر چه بیش تر آموزش عالى ایران، به این بحث پرداخته شده که با تاکید صرف بر چاپ مقاله نمى توان فرآیند بین المللى شدن را تحقق بخشید، بلکه باید کلیت ساختار آموزش و پژوهش در دانشگاه هاى کشور آمادگى این امر را داشته باشند. در زمینه برخى موضوعات محورى، سیاست هاى قابل توجه به صورت تجویزى توصیه شده است.
"
بررسی وضعیت اشتغال دانش آموختگان جامعه شناسی و عوامل مرتبط با آن
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل اجتماعی مهم جامعه ایران، بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی است که در همه رشته های دانشگاهی به ویژه علوم انسانی وجود دارد. هدف پژوهش حاضر این است که وضعیت اشتغال فارغ التحصیلان رشته جامعه شناسی را بررسی و ارتباط آن را با برخی متغیرهای اجتماعی و جمعیتی، تعیین نماید.روش پژوهش، پیمایش از نوع پیگیری است. جامعه آماری، کلیه فارغ التحصیلان رشته جامعه شناسی دانشگاه یاسوج طی سال های 1389، 1390 و 1391است. اطلاعات مورد نظر با استفاده از تماس تلفنی با فارغ التحصیلان و نیز کارنامه تحصیلی آنان به دست آمده است. بر اساس یافته های توصیفی، 9/43% فارغ التحصیلان شاغل و1/56% بیکار بودند. از مجموع کل شاغلین، 7/51% در بخش غیر دولتی مشغول به کار بودند، 5/65% دارای شغل موقت بودند و 38% در مشاغلی بودند که مستقیما مرتبط با رشته تحصیلی شان نبود. یافته های تحلیلی نشان داد جنسیت، دوره تحصیلی، شرکت در دوره های آموزشی، محل سکونت و معدل دروس نظری، ارتباط معناداری با وضعیت اشتغال ندارند اما مقطع تحصیلی، معدل دروس عملی، معدل کل و انجام فعالیتهای پژوهشی، ارتباط معناداری با وضعیت اشتغال دارند.تبیین وضعیت اشتغال براساس مجموع متغیرهای مستقل به روش رگرسیون لجستیک نشان داد مقطع تحصیلی(کارشناسی ارشد) و معدل دروس عملی، تاثیر معناداری بر احتمال اشتغال فارغ التحصیلان دارند و قادرند حدود 38 درصد واریانس را تبیین نمایند
متدولوژی مفهوم شناسی: از فروکاستگی مفهومی تا فروکاستگی پدیدارشناسانه/بررسی موردی مفهوم سیاست در متن اندیشه مسلمانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسایل مهم در فهم ساحت اجتماعی، سخن گفتن از روش است. تا تحولی در عرصه روش شناسی رخ ندهد، جهشی نیز در تولید و آفرینش جدید و متفاوت در حوزه علوم اجتماعی اتفاق نخواهد افتاد. پژوهش حاضر درآمدی است به معرفی روشی جدید در ساحت علوم اجتماعی، البته در سطح خردترِ مفهوم شناسی، تا گامی در جهت نیل به هدف مورد نظر برداشته شود. پرسش اصلی متن حاضر را می توان اینگونه بیان نمود: چگونه توان فهم نسبت به یک مفهوم حاصل می شود و چگونه آن مفهوم برای ما معنادار می شود؟ به عبارت دیگر روش شناسی شناخت یک مفهوم در حوزه علوم اجتماعی چگونه باید باشد؟ بر این اساس با بهره گیری از آموزه های ویتگنشتاین متاخر، اولا مقوله ای بسیار مهم در ساحت علوم اجتماعی یعنی متدولوژی مفهوم شناسی که عموماً نسبت به آن بی توجهی می شود، مورد بحث قرار می گیرد، چرا که عموماً پژوهشگران علوم اجتماعی مفاهیم را آن گونه که باید معنا کنند، معنا نمی کنند و از این رو دچار اختلالی زبانی به نام «فروکاستگی مفهومی» می شوند. ثانیا سعی شده بواسطه معرفی روش و قالبی نو، تحت عنوان «فروکاستگی پدیدارشناسانه»، مسیری جدید جهت فهم و معنابخشی واژگان تاثیرگذار در حوزه های مختلف علوم اجتماعی پیشنهاد شود. در نهایت نیز این روش به عنوان نمونه در مورد مفهوم سیاست در شبکه مفهومی- زبانی اندیشمندان مسلمان مورد بررسی قرار گرفته است، تا به صورت عملی نیز روش فروکاستگی پدیدار شناسانه پیاده شود.
تدوین، پایایی سنجی، اعتباریابی و هنجاریابی مقیاس سنجش «درک عمومی از علم» در اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تدوین پرسشنامه درک عمومی از علم و تعیین اعتبار، پایایی و هنجاریابی آن بوده است. روش پژوهش از نوع پیمایش است و از تکنیک تحلیل عاملی بهره گرفته شده است . به منظور تعیین اعتبار و هنجاریابی 384 نفر و به منظور تعیین پایایی دو نمونه 40 نفری از مردم شهر اصفهان با روش نمونه گیری سهمیه ای انتخاب شدند . در این مطالعه برای تعیین اعتبار پرسشنامه درک عمومی از علم از روش اعتبار محتوا و تحلیل عاملی تأییدی (توسط نرم افزار amos ) و برای تعیین پایایی پرسشنامه از دو روش همسانی درونی و پایایی بازآزمایی استفاده شده است. یافته ها نشان داد متغیر درک عمومی از علم دارای چهار بعد اصلی« علاقه به موضوعات علمی»، «شناخت مفاهیم علمی»، «سطح دانش علمی»، «نگرش به علم و فناوری» و یازده بعد فرعی است. مدل عاملی تأییدی مرتبه دوم مربوط به سنجش درک عمومی از علم نیز، شاخص های برازش خوبی را کسب نمود. پایایی تمام ابعاد درک عمومی از علم با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و ضریب بازآزمایی در حد مطلوبی قرار داشت . پایایی کل پرسشنامه نیز با آلفای کرونباخ 84/0 و بازآزمایی 69/0 در حد مطلوبی است. بنابراین، پرسشنامه تدوین شده درک عمومی از علم دارای اعتبار سازه و پایایی است و از این پس می تواند در تحقیقات اجتماعی به منظور سنجش درک عامه مردم از مفاهیم علمی استفاده شود.
دو گونه طبقه بندی علوم در نگاه اِخوان الصّفا و خُلّان الوَفا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در میان مسلمانان اِخوان الصّفا و خُلّان الوَفا، یکی از مهم ترین گروه هایی هستند که به موضوع طبقه بندی علوم توجه ویژه داشتند. هدف اخوان الصفا، ایجاد تحول فکری و بنیادی در جامعه بود تا از آن طریق، انسان ها را به سعادت برسانند. از این گروه بیش از پنجاه رساله در زمینه های گوناگون دانش و فرهنگ به جای مانده است که نمایانگر سهم قابل توجه ایشان در رشد و شکوفایی فرهنگ اسلامی باشد. چینش موضوعات و تربیب این رسائل که شباهت بسیارى به یک دایرة المعارف فلسفی- علمى دارد، یکی از مهم ترین منابع برای استخراج طبقه بندی مطلوب علوم از نگاه اخوان الصفا است. در کنار این طبقه بندی که بر اساس ماهیت سلسله مراتبی علوم به سامان آمده، در رساله هفتم این مجموعه رسائل و ذیل رساله «فی الصنائع العلمیه و الغرض منها»، طبقه بندی دیگری از علوم مطرح شده که با طبقه بندی به دست آمده از ترتیب رساله ها تفاوت فراوانی دارد. این مقاله می کوشد ضمن شرح دوگانگی این دو طبقه بندی، به تبیین دیدگاه و نقش اخوان الصفا در دسته بندی علوم اسلامی بپردازد.