فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱٬۰۵۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
دین داری پدیده ای است که از همان ابتدای پیدایش انسان ها در روند تحول جوامع تأثیرگذار بوده است و به موضوعی اساسی و مهم در روند زندگی افراد تبدیل شده است. امروزه نیز دین داری به عنوان عاملی مؤثر در جنبه های مختلف زندگی شناخته شده است لذا مقاله حاضر در نظر دارد آن را با توجه به فرآیند جامعه پذیری افراد و همچنین بررسی نقش عوامل اجتماعی و روان شناختی در این ارتباط به بررسی میزان دین داری بپردازد. جامعه آماری تحقیق را کلیه دانشجویان دانشگاه تبریز در تمامی مقاطع در سال تحصیلی 93-92 تشکیل می دهد که از بین آن ها، 402 نفر با استفاده از نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب، و داده ها جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون آنالیز واریانس و آزمون تی و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که بین سرمایه اجتماعی، سرمایه روان شناختی و جامعه پذیری با دین داری دانشجویان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد؛ یعنی با افزایش هر یک از متغیرهای سرمایه اجتماعی، سرمایه روان شناختی و جامعه پذیری می توان به افزایش میزان دین داری دانشجویان کمک نمود. علاوه بر این، نتایج بیانگر وجود ارتباط مثبت و معنی داری بین ابعاد دین داری (تجربی، مناسکی و پیامدی) و ابعاد متغیرهای سرمایه اجتماعی و روان شناختی بود. نتایج تحقیق همچنین میانگین نمره دانشجویان را برای دین داری، متوسط رو به بالا ارزیابی نمود. بعد تجربی بیشترین میانگین را در بین ابعاد دین داری به خود اختصاص داده است. همچنین بر اساس نتایج تحقیق، دین داری بیشتر از همه از متغیر سرمایه اجتماعی متأثر است. بعد از آن نیز متغیرهای جامعه پذیری و سرمایه روان شناختی به ترتیب بیشترین نقش را در تبیین متغیر وابسته دارند. نتیجه تحلیل مسیر صورت گرفته نیز نشان داد که متغیر جامعه پذیری به صورت مستقیم 18/0 درصد بر متغیر وابسته و از طریق سازه های سرمایه اجتماعی و سرمایه روان شناختی 14/0 درصد و در کل نیز حدود 32/0 درصد بر میزان دین داری تأثیر گذاشته است. این نتایج همچنین بیانگر تأثیر مستقیم 40/0 درصدی متغیر سرمایه اجتماعی و 09/0 درصدی متغیر سرمایه روان شناختی بر میزان دین داری بوده است.
بررسی رابطة انواع دینداری دانشجویان و گرایش آنان به مهاجرت خارج از کشور (دانشجویان کلیه مقاطع دانشگاه علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی رابطة انواع دینداری دانشجویان و گرایش آنان به مهاجرت خارج از کشور بوده است. روش تحقیق، پیمایش و جامعة آماری، دانشجویان کلیه مقاطع دانشگاه
علامه
طباطبایی و حجم نمونه ٣٢١ نفر می باشد. روش نمونه گیری نیز، نمونه گیری طبقه ای است. این تحقیق برای سنجش نوع دینداری، از ترکیب نظریه های جمعی از صاحب نظران بهره برده و انواع دینداری عامیانه، سنتی، متجددانه، سکولار، لائیک و ترکیبی را مناسب جامعةآماری یافت. همچنین از تئوری «تفاوت ها» و «سرمایه بومی» برای تبیین مهاجرت دانشجویان استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که میزان گرایش دانشجویان به مهاجرت متوسطِ رو به بالا بوده، به طوری که ٨/٤٦ درصد دارای گرایش متوسط و ٦/٣٠ درصد دارای گرایش بالا بوده اند. یافته ها بیانگر آن است که بین انواع دینداری دانشجویان و گرایش آنان به مهاجرت از کشور رابطه معناداری وجود دارد.
مدیریت خانواده و کار در سبکزندگی اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
زمینه: با گسترش شهرنشینی و فعالیتهای اجتماعی، عمده وقت سرپرست خانوار، بیرون از خانه میگذرد. مردان برای انجام فعالیت اقتصادی، کسب علم و مهارت، ورزش و...، وقت کمتری را برای اهل خانه صرف میکنند. از سوی دیگر، خانه، بستر شکلگیری نهادی مقدس است و چیدمان تعالی یا اضمحلال جامعه نیز در آن صورت میگیرد. هدف این تحقیق، یافتن سبک متعادلی از زندگی است که بتواند بین زندگی خانوادگی و کاری، سازگاری ایجاد کند. این تعادل بر اساس سبکزندگی اسلامی خواهد بود.
روش کار: در این تحقیق با استفاده از یافتههای دانش مدیریت و آموزههای اسلامی در امور اجتماعی، تلاش شده است که یافتههای ترکیبی بر مبنای تحلیل عقلی و اجتهادی به دست آید. بر این اساس، یافته های پژوهش با استفاده از شیوه توصیفی – تحلیلی یافتهها، ارزیابی شده است.
یافتهها: با توجه به اهمیت روابط خانوادگی و گستره آن و از سوی دیگر، اهمیت کار برای بهبود وضع زندگی و پیشرفت جامعه، طیفی از ترکیبِ این دو زندگی به دست آمد که عبارت بود از: بیتوجه به زندگی، بدون برنامه، کار محور، خانواده محور و زندگی تعادلمدار. بر اساس توصیههای اسلامی، سبکزندگی تعادل مدار مورد تأکید قرار گرفت.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای تحقیق، میتوان به این نتیجه رسید که مدیران جامعه اسلامی باید تلاش کنند تا بر اساس آموزههای دینی، شرایط تحقق سبک تعادلمدار را در زندگی خانوادگی و کاریِ کارکنان به وجود آورند. تلاش مستمر، قناعت، اعتدال، توکل و دعا، از مهم ترین راهکارها برای تقویت سبک تعادلمدار است.
سیالیت و مناسک دینی (مطالعة موردی زیارت مزار سهراب سپهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر، شرح یک پژوهش کیفی میدانی است که به بررسی یکی از مهم ترین تحولات حوزة مناسک دینی می پردازد؛ مقدس سازی اشخاص و مکان هایی که سنت دینی آنها را به عنوان چیز مقدس نشناخته است. مزار سهراب سپهری، یکی از نمونه های این «مکان های جدید» است که پژوهش حاضر مطالعه ای موردی در خصوص مناسک و جهان معنایی زائران این مکان است. زائران جوان مزار سهراب، تلاش می کنند تا گونه های جدیدی از دینداری را خلق و تجربه کنند؛ الگوهای متنوعی که هرکدام در عین فاصله داشتن از دین و مناسک سنتی، عناصری از آن را وام می گیرند و آنها را به نحو جدیدی نمایش می دهد. در ایران این پدیده را می توان به عنوان نوعی تلاش برای ابداع شکلی گشوده و منعطف از دین تفسیر کرد. تجربة اشکالی از معنویت و دینداری که کثرت گرایی، کم رنگ بودن وجوه سیاسی و سیال و منعطف بودن از ویژگی های اصلی آن است و درعین حال قادر به تولید تجربه های گرم و شورانگیز معنوی در قالب ایجاد تحول در مناسک دین عامه است.
مصرف گرایی در سبکزندگی مدرن و دینی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
موضوع «مصرف گرایی» یکی از ویژگی ها و ترجیحات سبکزندگی غربی است که تحت تأثیر تحولات ناشی از انقلاب صنعتی به ویژه غلبه نظام سرمایه داری متأخر در چند دهه اخیر به ظهور رسیده است. همچنین مصرف گرایی از رهگذر فرآیند جهانی شدن، ارتباطات گسترده جوامع، اشاعه فرهنگی، رسانه های جهان گستر به رویه نسبتا رایج و شایع جامعه جهانی تبدیل شده است.
در تبیین علل و عوامل مؤثر در رواج و نفوذ روزافزون این فرهنگ و نیز پیامدهای فردی و اجتماعی آن تاکنون دیدگاه های مختلفی با رویکردهای روان شناختی، روان کاوی، جامعه شناختی و مطالعات فرهنگی، اقتصادی، ارتباطاتی و الهیاتی عرضه شده است. در این رویکردها، بیش از جنبه های اقتصادی به جنبه های فرهنگی و اجتماعی این پدیده، توجه شده است.
این نوشتار درصدد است که با ارجاع ضمنی به دیدگاه های ارائه شده، جایگاه این رفتار را در سبکزندگی غالب و رایج کنونی، از ابعاد مختلف و با رویکرد غالب مطالعات فرهنگی، تحلیل کند و در پایان به صورت گزاره وار و مختصر به خطوط عام الگوی مصرف از دیدگاه اسلام توجه دهد. روش آن در مقام گردآوری اطلاعات اسنادی و در مقام بررسی آن ها، تفسیری، تعلیلی و تحلیلی است.
نسبت نظریه فرهنگستان علوم اسلامی درباره علم دینی با واقع گرایی معرفت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی اثر مذهب، مادی گرایی و ویژگی های جمعیت شناختی مصرف کننده بر درگیری ذهنی با پوشاک مد (مورد مطالعه: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان عواملی که به منظور تسهیل زندگی روزمرة مصرف کننده با درگیری ذهنی بالا لازم است، پوشاک مد عاملی مهم و قابل توجه برای بسیاری از مصرف کنندگان است و در سال های اخیر توجه مصرف کنندگان به این حوزه بیشتر شده است. با توجه به ضرورت موضوع، این پژوهش بررسی اثر مذهب، مادی گرایی و ویژگی های جمعیت شناختی مصرف کننده بر درگیری ذهنی با پوشاک مد را در بین شهروندان یزدی مورد بررسی قرار داده است. روش تحقیق حاضر به صورت پیمایشی و از بُعد هدف، توصیفی است. در آمار تحلیلی این پژوهش برای تعیین نقش و جایگاه هریک از مؤلفه های پژوهش، با استفاده از نرم افزار Amos، روش تحلیل عاملی تأییدی به کار گرفته شده است. همچنین به منظور بررسی روابط بین درگیری پوشاک مد با ابعاد آن از آزمون همبستگی، و برای تعیین نحوة تأثیر درگیری با پوشاک مد و دانش ذهنی بر اطمینان در تصمیم گیری مد، از آزمون رگرسیون خطی استفاده شده است. جامعة آماری پژوهش شامل کلیة افراد بالای بیست سال در سطح شهر یزد است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 99 نفر محاسبه شد. نتایج تحقیق نشان داد که مذهب و مادی گرایی بر درگیری ذهنی با پوشاک مد تأثیر معنی داری دارند و درگیری بر اطمینان تصمیم گیری مد تأثیر مثبت و معنی داری دارد. همچنین درگیری ذهنی با پوشاک مد و دانش ذهنی تأثیر مثبت و معنی داری بر اطمینان تصمیم گیری مد دارد. در بررسی ارتباط عوامل جمعیت شناختی (جنسیت، سن، تحصیلات و درآمد) با متغیرهای مورد مطالعه مشخص شد که همبستگی بین آنها حتی در سطح اطمینان 95 درصد هم معنی دار نبود.
سنجش رابطة سرمایة اجتماعی با تساهل مذهبی (نمونه پژوهی: دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جوامعی که چندگونگی مذهبی وجود دارد، زندگی مسالمت آمیز، جز در سایة تساهل مذهبی و به رسمیت شناختن تمامی مذاهب، امکان پذیر نیست. نبود تساهل مذهبی، پیامدهایی چون خشونت مذهبی را در پی دارد. همچنین تساهل مذهبی، تأثیر بسزایی نیز بر نگرش سیاسی افراد برجای می گذارد. پرسش های پژوهش حاضر عبارت اند از: 1. تساهل مذهبی شیعیان نسبت به مذاهب رسمی کشور، در چه سطحی است؟ 2. چه عواملی بر تساهل مذهبی تأثیرگذارند؟ بنابراین، هدف از این پژوهش- که به روش پیمایشی انجام گرفته است- سنجش تساهل مذهبی و عوامل مؤثر بر آن، در میان دانشجویان دانشگاه فردوسی است. با توجه به پیشینة نظری، متغیرهای سرمایة اجتماعی، تحصیلات، جنسیت و سن، به عنوان عوامل مؤثر بر تساهل مذهبی انتخاب شدند. نتایج نشان می دهد که تساهل مذهبی شیعیان نسبت به سایر مذاهب، وضعیت مطلوبی ندارد. همچنین آزمون فرضیه ها نیز نشان می دهد که سرمایة اجتماعی درون گروهی، بر تساهل مذهبی تأثیر منفی و سرمایة اجتماعی برون گروهی، تأثیر مثبت دارد. تحصیلات و جنسیت نیز تأثیر مثبت و سن، تأثیر منفی بر تساهل مذهبی دارند. تأثیر مثبت تساهل مذهبی بر تساهل سیاسی نیز تأیید شده است.
مطالعة وضعیت دین ورزی جوانان با تأکید بر دینداری خودمرجع (ارائة یک نظریة زمینه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دینداری در زمانة کنونی متنوع و متکثر شده است. این مطالعه با پذیرفتن این پیش فرض که دینداری به مثابه امری متنوع و متلون، خارج از دوگانة دیندار یا بی دین بودن افراد است، به شناسایی و تفسیر نوع خاصی از دینداری در بین جوانان شهر اصفهان پرداخته است. بدین منظور، با مرور مطالعات پیشین، در چارچوب روش کیفی، رویکرد تفسیری، سنت نظریة زمینه ای و ابزار مصاحبه و در پرتو الهامات نظری زیمل در بحث دینداری های نوگرا، داده های تحقیق جمع آوری شد. نتایج یافته های کیفی تحقیق، بیانگر آن است که می توان با تأکید بر معیار «خودتشخیصی» فرد دیندار به نوعی خاص از دینداری تحت عنوان دینداری «خودمرجع» اشاره کرد. نتایج این مطالعه و بررسی یافته های کیفی همچنین گویای آن است که دینداری جوانان در این سنخ، بدل به امری شخصی، غیرالزام آور، خصوصی، سلیقه ای، گزینشی، مبتنی بر تعقل، خرد فردی و همراه با نپذیرفتن دگرسالاری نهادهای دینی شده است و به سمت امری اقتضایی و لذت گرایانه سیر می کند. همچنین در این مطالعه تلاش شده است تا مدل پارادایمیک اخذشده از داده ها در چارچوب نظریة زمینه ای در قالب شرایطِ علی، زمینه ای، تعاملی و پیامدی، در ارتباط با ظهور و تأثیرات این سنخ دینداری، ترسیم، توصیف و تشریح شود.
بررسی تأثیر پایگاه اقتصادی اجتماعی والدین بر دین داری فرزندان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی چگونگی تأثیر پایگاه اقتصادی- اجتماعی والدین بر میزان و ابعاد دین داری فرزندان تدوین، و در آن از روش پیمایش، با جمعیت نمونه 339 نفری از میان دانش آموزانِ مقطع پیش دانشگاهی شهر شیراز استفاده شده است. روایی و پایایی پرسش نامه توسط اعتبار صوری و آلفای کرونباخ (71/0) مورد سنجش قرار گرفته است. تحلیل و بررسی یافته ها نشان می دهد که میزان دینداری پاسخ گویان در ابعاد مختلف اعتقادی، ایمانی، اخلاقی، عبادی و تکلیفی متمایز است. میان تحصیلات والدین و میزان دینداری فرزندان رابطة معناداری وجود دارد. با افزایش درآمد والدین، میزان دینداری فرزندان کاهش می یابد. نوع دینداری فرزندان در پایگاه های اقتصادی- اجتماعی مختلف والدین، متمایز است؛ به این معنا که در هر سطح از پایگاه اقتصادی- اجتماعی، بُعد خاصی از دینداری حاکم است؛ با افزایش پایگاه اقتصادی- اجتماعی والدین، میزان دینداری فرزندان نیز کاهش می یابد.
بازنمایی شیطان در رسانه ملّی براساس آموزه های اسلامی (موردکاوی: سریالهای اغماء و اویک فرشته بود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیما و شخصیت شیطان به عنوان موجودی که از جانب پرودگار رانده شده است، همواره بحث برانگیز بوده است. شیطان در برابر پروردگار سوگند یاد کرده است که همواره تلاش خواهد کرد انسان ها را از صراط مستقیم دور سازد و آنها را به سمت خود یعنی به سوی کفر و شرک به پرودگار هدایت کند. قرآن کریم همواره انسان را از فریب و شیطان برحذر داشته است. با توجه به تأکیدات قرآن کریم و منابع دیگر همچون احادیث و روایات، شخصیت شیطان برای مسلمانان و مؤمنان منفور است. سینما و تلویزیون به عنوان مهمترین و پرمخاطب ترین رسانه جهانی، سعی در بازنمایی و مصور کردن دنیای نامرئی و ماورایی داشته اند. زیرا نه تنها برای انسان پرسش برانگیز است، بلکه بازنمایی چنین موجودات و جهانی، انسان را در شناخت و درک آنها یاری می دهد. اما بدون تردید این بازنمایی باید قبل از هر چیز بر آموزه های اسلامی تکیه کند. سریال تلویزیونیاغماء و او یک فرشته بود، که توسط رسانه ملّی تولید و پخش شده اند، ابلیس را به تصویر کشیده اند. پژوهش حاضر تلاش دارد به روش کیفی و توصیفی، ابتدا سیما و جایگاه ابلیس را در جهان مورد واکاوی قرار دهد و سپس با تحلیل موضوعی این دو سریال تلویزیونی به چگونگی بازنمایی ابلیس در رسانه بپردازد.
زندگی و سیره حضرت زهرا(س) به عنوان الگوی سبک زندگی دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی، نشان دهنده مجموعه جهت گیری های ارزشی، هنجارها، خواسته ها، تمایلات و شیوه رفتار و در کل وضعیت فرهنگی جامعه است. یکی از الزامات تحقق الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، شکل گیری سبک زندگی بومی و اسلامی است و البته تحقق این مهم منوط به ارائه و تبلیغ انواع سبک های زندگی مقبول و منطبق با آموزه ای دینی و اسلامی است. براین اساس، در مقاله پیش رو به ارائه برخی از مهم ترین زوایای زندگی حضرت فاطمه زهرا (س) به عنوان یکی از مهم ترین الگوهای سبک زندگی دینی به خصوص در میان شیعیان و ایرانیان معتقد به مکتب اهل بیت (ص) که همان اسلام ناب است، پرداخته می شود. سؤال اصلی این مقاله عبارت است از: مهم ترین ویژگی های زندگی پر برکت حضرت زهرا (س) که نسل امروز می توانند یا باید به آنها تأسی جویند، کدامند؟ به عبارت دیگر، الگوهای رفتاری و عملی که از سیره و زندگی آن حضرت در دوران مدرن قابل استفاده است، کدامند؟
تلویزیون و پایبندی مذهبی: بررسی رابطة میان تماشای تلویزیون با پایبندی مذهبی در بین جوانان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر بر اساس پیمایشی است که در مورد رابطة تلویزیون با پایبندی مذهبی در بین جوانان ساکن شهر مشهد انجام شده است. جامعة آماری این تحقیق جوانان 18-24 سالة ساکن شهر مشهد است و نمونه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه بندی با انتساب مناسب حجم نمونه انتخاب شده است. در تحلیل یافته های تحقیق از روش های آماری آزمون T، تحلیل واریانس یک طرفه، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیونی یک و چندمتغیره استفاده شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که با افزایش میزان تماشای تلویزیون از سوی جوانان، میزان پایبندی مذهبی آنان نیز بیشتر می شود. همچنین با افزایش میزان تماشای برنامه های تفریحی و سرگرم کننده، برنامه های علمی آموزشی، برنامه های مذهبی و ارشادی و تماشای بخش های خبری، شاهد افزایش پایبندی مذهبی هستیم و با کاهش علاقه به این نوع برنامه ها از میزان پایبندی به مذهب کاسته می شود.
دو گونه طبقه بندی علوم در نگاه اِخوان الصّفا و خُلّان الوَفا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در میان مسلمانان اِخوان الصّفا و خُلّان الوَفا، یکی از مهم ترین گروه هایی هستند که به موضوع طبقه بندی علوم توجه ویژه داشتند. هدف اخوان الصفا، ایجاد تحول فکری و بنیادی در جامعه بود تا از آن طریق، انسان ها را به سعادت برسانند. از این گروه بیش از پنجاه رساله در زمینه های گوناگون دانش و فرهنگ به جای مانده است که نمایانگر سهم قابل توجه ایشان در رشد و شکوفایی فرهنگ اسلامی باشد. چینش موضوعات و تربیب این رسائل که شباهت بسیارى به یک دایرة المعارف فلسفی- علمى دارد، یکی از مهم ترین منابع برای استخراج طبقه بندی مطلوب علوم از نگاه اخوان الصفا است. در کنار این طبقه بندی که بر اساس ماهیت سلسله مراتبی علوم به سامان آمده، در رساله هفتم این مجموعه رسائل و ذیل رساله «فی الصنائع العلمیه و الغرض منها»، طبقه بندی دیگری از علوم مطرح شده که با طبقه بندی به دست آمده از ترتیب رساله ها تفاوت فراوانی دارد. این مقاله می کوشد ضمن شرح دوگانگی این دو طبقه بندی، به تبیین دیدگاه و نقش اخوان الصفا در دسته بندی علوم اسلامی بپردازد.
پاپ شدن نوحه؛ ابزار نرم تقدس زدایی از عزاداری ( تحلیل تقارن محتوای نوحه پاپ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل زیادی در پاپ شدن نوحه دخالت دارند اما دو عامل از سایر عوامل مهم ترند؛ اولین عامل استفاده از موسیقی پاپ غربی در اجرای نوحه یعنی تغییر ریتم نوحه از ماژور به مینور است؛ این امر به معنای استفاده از اشعار و آهنگ هایی با ریتم تند و ضربی در اجرای نوحه هاست که نوحه را هیجانی می نماید در حالی که در نوحه سنتی ایرانی ریتم نوحه ماژور بود و از اشعار و آهنگ هایی با ریتم کند و آرام استفاده می شود که نوحه را دلنشین تر و حزین تر می نماید. دومین عامل استفاده از اصطلاحات خاص غیر دینی با سبک محاوره ای به مثابه آزاد نمودن عزاداری از تقیدات مذهبی است. هر دو عامل مذکور در سال های اخیر با هوشمندی خاصی از طریق قدرت نرم بر عزاداران اعمال شده است و عزاداران بی آنکه خود بدانند در دامن فرهنگ غربی افتاده اند. در مقاله حاضر تأثیر موسیقی پاپ به عنوان یکی از نمادهای قدرت نرم غربی در میزان پاپ نمودن نوحه و تقدس زدایی از آن بررسی شده است. 200 کلیپ (فارسی و ترکی) که در فاصله سال های 1382 تا 1392 اجرا شده بودند با استفاده از تکنیک تحلیل محتوای کمی بررسی گردید. این کلیپ ها با استفاده از روش تحلیل احتمال وقوع از جنبه تقارن در مفاهیم؛ آموزه های دینی، آموزه های اخلاقی، آموزه های معرفتی، عبارات عاطفی احساسی، عبارات سخیف، عبارات سلطنتی، عبارات موهوم، ریتم نوحه، عبارات مرتبط با تحریف تاریخی بررسی شده، از طریق آزمون خی دو تقارن مفاهیم فوق اندازه گیری شد. نتایج تحقیق نشان دادند؛ اولاً تقارن معنی داری بین مفاهیم مرتبط با نوحه عاری از تقدس در بین نمونه های آماری هر دو زبان مورد مطالعه وجود دارد که این امر نشانگر فاصله گرفتن نوحه از متن مذهبی و تقدس زدایی از نوحه است. ثانیاً همگرایی در بین نوحه های فارسی و ترکی در زمینه تقدس زدایی مشاهده شد.
بررسی رابطه دینداری و امیدواری اجتماعی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امید به عنوان نیروی محرکه انسان و یکی از عوامل مهم در بهزیستی مادی و معنوی به شمار می رود. ادیان الهی همواره متدینین را در سخت ترین شرایط به امید، رجا و توکل دعوت می کنند. امیدواری در سن نوجوانی که مرحله شکل گیری بنیانی ترین نظرها و مهم ترین انتخاب هاست به مراتب بیش از مراحل دیگر عمر اهمیت دارد. این تحقیق به دنبال این است که میزان امیدواری را در بین دانش آموزان دختر دوره متوسطه بسنجد و رابطه آن را با دینداری بررسی کند. روش این تحقیق از نوع پیمایشی و جامعه آماری آن را تمامی دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر شیراز (5673 نفر) در سال تحصیلی92-93تشکیل داده است که از آن میان، 400 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نظریه اسنایدر، نظریه منتخب این تحقیق بود. اطلاعات و داده های به دست آمده به وسیله روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی و جز آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد بین ابعاد دینداری (بعد اعتقادی، مناسکی، عاطفی و پیامدی) با امیدواری دانش آموزان رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد. از بین ابعاد دینداری بُعد پیامدی رابطه قوی تری با امیدواری داشت.
سناریو های تکوین علم اجتماعی اسلامی: امکان/امتناع(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، صرفاً به عنوان یک موضع نظری معرفتی ( و نه رتوریک سیاسی ایدئولوژیک) به سناریوهای تکوین یک علم اجتماعی اسلامی ( امکان/امتناع) می پردازد. براساس استدلال هایی مبتنی بر معرفت شناسی و منطق رشد علمی، این مقاله درصدد است نشان دهد که شکل گیری یک علم اجتماعی اسلامی هم «ممکن» است و هم «ممتنع»، اما امتناع از تکوین یک علم اجتماعی اسلامی بیشتر از نوع «عملی» است تا «ذاتی». امتناع عملی بیش از هر چیز ناشی از طرح علم اجتماعی دینی در چشم اندازی کاملاً محدود از علم و رشد عملی است. بنابراین، امتناع «در عمل» به موانعی مانند زمان بری، کافی نبودن دانش دینی در همه عرصه ها، توجه نکردن به دیگر سرچشمه های معرفت، استریل کردن متافیزیکی، عدم اتکای به عقل و بافت زدایی دانش اجتماعی اشاره دارد.
نوع دیگری از امتناع نیز متصور است؛ یعنی ممکن است بیشتر به خاطر انعطاف ناپذیری مدل علم شناسی فلسفی باشد که بر مبنای آن نمی توان معرفت علمی را به هر اندازه و به هرطور با هر سلیقه سازگار کرد. تو گویی توصیه به احتراز از رفتن به سمت تکوین علم اجتماعی اسلامی می خواهد نشان دهد که ادعای هر علم اجتماعی نو پدید ( از جمله علم اجتماعی اسلامی) باید ادعایی متکی به «اجتماعیت» ( عرفی بودن) و «علمیت» (معرفتی بودن) باشد و این میسّر نیست مگر تن دادن به همان قواعد علم شناسیِِِِ فلسفی و معرفت شناسیِِِِ علمی بر پیشینة ساخته شده قبلی.
باری در مقاله حاضر تلاش شده است تا با طرح چشم اندازی گسترده تر و قرار دادن مفهوم علم اجتماعی اسلامی در مدلی پویا از علم شناسی فلسفی و الگوی رشد علمی (مدل پویای تولید علم) تصویری پویا از علم اجتماعی دینی تصویر شود. این تصویر نیز مانند هرگونه معرفتی دستخوش تغییر و تحول خواهد بود و پیامش آن است که تلاش های نظری ما برای تعریف رابطه دین و علم و رشد نظریه های اجتماعی دینی (اسلامی) جریانی بی پایان خواهد بود. نمی توان یک بار و برای همیشه آن را تعریف کرد و کار را تمام شده پنداشت. خود این تعریف و بازتعریف ها نیز بخشی از علم اجتماعی دینی خواهد بود.
بررسی فقهی حق بر محیط زیست با تأکید بر منفعت جمعی و مسئولیت همگانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بحث در زمینه"" حق بر محیط زیست در فقه ""، از جمله مباحث بنیادی و پایه ای در استنباط است که شناخت لازم نسبت به آن مبنای بسیاری از احکام و فتوا و قوانین مستنبط از ادله در خصوص نحوه بهره برداری از محیط زیست قرار می گیرد، این بحث نو پیدایی است که تاکنون در فقه امامیه بطور جدی بحث نشده، آنچه در این مقاله بررسی می شود؛ گام جدید جهت قراردادن محیط زیست در قالب یک حق از حقوق نسل سوم که یک منفعت جمعی و حق جمعی و عمومی است؛ این واژه را از نسل سوم حقوق بشر در حقوق بین الملل به امانت گرفته ایم و به دنبال آن در فقه امامیه هستیم که چگونه به حق بر محیط زیست باید رسید. قاعدتاً برای اثبات این حق باید به ادله و منابع و مبانی و اهداف و ضمانت اجرایی این حق در فقه امامیه بپردازیم چرا که این حق، یک حق حقوقی است نه یک حق اخلاقی، یافته مقاله این است که؛ آموزه های فقه امامیه در حق بر محیط زیست توان حق انگاری محیط زیست را دارد وقتی سخن از حق است؛ دیگر مثل حق نسل اول و دوم نیست که یک طرف محق و طرف دیگر مکلف، یک طرف بدهکار و طرف دیگر طلبکار باشد، بلکه حق بر محیط زیست در فقه امامیه یعنی؛ تحقق یک مسئولیت جمعی وحقوقی است نه مسئولیت اخلاقی؛ سخن از حلال و حرام بودن، مجازات کردن ومجازات داشتن متعدیان و متجاوزان به محیط زیست است. بنابراین با توجه به محق و مکلف بودن انسان، امانت الهی (تعهد، تکلیف و ولایت الهی) و حق جمعی بودن محیط زیست، منفعت جمعی و اینکه سود و زیان این حق متوجه جامعه بشری است؛ حقی است عمومی که در قالب امر به معرف و نهی از منکر به عنوان یک فریضه همگانی بالاترین ضمانت اجرایی شکل گیری مسئولیت مشترک است؛ علاوه بر ضمانت اجرایی بیرونی، ضمانت اجرایی درونی منبعث از حق حقوقی است و شخص خاطی و ظالم، ضامن و پاسخگو و مستوجب مجازات گردد.