فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۳٬۲۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
موضوع حیات و مرگ پدیده هایی مانند تمدن، فرهنگ و حتی جامعه، مسئله ای است که در میان اندیشمندان حوزة علوم اجتماعی، محل پرسش است. برخی از نظریاتی که در صدد تبیین فرایندهای تغییر و تحول اجتماعی هستند، با استناد به امکان تولد و مرگ پدیده های اجتماعی، فرایند تحول را در دو سر حدّ تولد و مرگ صورت بندی می کنند. «چرخة حیات» عنوان نظریه ای است که با تکیه بر چارچوب مذکور، چگونگی تحول در پدیده ها را تبیین می کند. وجود حقیقی جامعه و فرهنگ با تکیه بر حکمت متعالیه اثبات پذیر است و به تبع آن، منطق حِکمی، حیات و مرگ جوامع و فرهنگ ها را نیز جملگی تأیید می کند، همچنان که اشارات قرآنی نیز این مسئله را تصدیق کرده است. به تبع این تأیید و تصدیق می توان عوامل و مؤلفه هایی را با تکیه بر تبیین های حِکمی و معارف قرآنی احصا کرد که در مانایی یا میرایی جوامع و فرهنگ ها مؤثر هستند. این عوامل و مؤلفه ها را از منظرهای مختلفی می توان گونه بندی کرد. یکی از تقسیم بندی های کلان در این باب، تقسیم عوامل مؤثر در بقا و فنای فرهنگ ها و جوامع به دو دستة «مؤلفه های ناظر به نظام های معنایی (ویژگی های ذاتی و نفس الامری فرهنگ ها)» و «مؤلفه های ناظر به اصحاب یک فرهنگ» است. در ذیل این دو شاخة کلی، موارد مختلف دیگری را می توان دسته بندی کرد. چارچوب نظری فلسفی برای تبیین موضوعات یادشده، مستلزم به کارگیری روش قیاسی برهانی است.
تبیین جامعه شناختی الگوی مصرف برق شهروندان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله انرژی و استفاده بی رویه از آن از مهم ترین مسائل محیط زیستی در جهان امروز قلمداد می شود. استفاده بیش ازحد از منابع انرژی بحران هایی نظیر آلودگی آب و هوا، و از بین رفتن انرژی های تجدیدناپذیر را به همراه دارد و درنتیجه، بسیاری دولت ها درصدد تغییر نحوه مصرف انرژی برآمده اند. هدف اصلی این تحقیق، بررسی نقش عوامل جمعیت شناختی و نگرش و دانش مصرف انرژی در تبیین رفتار مصرف برق است. مطالعه حاضر درباره مشترکان خانگی ساکن در مناطق شهری در سال 93 صورت گرفته است که تحت پوشش شرکت توزیع نیروی برق استان مازندران بوده اند. مطالعه با استفاده از روش پیمایشی صورت گرفته است. برای تعیین نمونه، از شیوه نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده و 437 نفر از مشترکان نمونه تحت بررسی را تشکیل داده اند. ابزار این تحقیق پرسش نامه بوده است. یافته ها نشان می دهد که افراد تحت مطالعه رفتار مصرف برق مطلوبی داشته اند. علاوه براین، یافته ها نشان می دهد افراد از دانش مصرف انرژی نسبتاً خوبی برخوردارند. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که از بین متغیرهای تحقیق، فقط بین متغیرهای تحصیلات و دانش مصرف انرژی با رفتار مصرف برق رابطه ای مشاهده نشده است. نهایتاً، دلایل فقدان رابطه بین تحصیلات و دانش مصرف انرژی و رفتار مصرف برق تببین شده است.
تربیت نسل جدید؛ دال شناور جدال گفتمانی در ایران (تحلیل گفتمان سریال ستایش با رویکرد لاکلائو و موفه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سریال ستایش یکی از مجموعه سریال های تلویزیونی است که در سال های اخیر توجه بسیاری از بینندگان را به خود جلب کرد. اینکه چه گفتمان هایی در این سریال نمود یافته اند، گفتمان حاکم بر این سریال چیست و چه رابطه ای بین گفتمان ها وجود دارد، سؤال های اصلی این مقاله را تشکیل می دهد. در راستای پاسخ به این سؤال ها، از نظریات لاکلائو و موفه به عنوان چارچوب نظری استفاده شد و برای گردآوری و تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل گفتمان استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد: این مجموعه سریال بیانگر تقابل گفتمانی بین دو گفتمان دینی و دنیاگرایی است و شیوه تربیت نسل جدید به عنوان دال شناور محور اصلی این تقابل گفتمانی است.
نقد اخلاقی و اجتماعی پارادایم زیست ْپزشکی؛ با تأکید بر تعامل علوم پزشکی و علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضرورت هم افزایی رشته های پزشکی و غیر پزشکی، از جمله مقولات بین الاذهانی در میان بیشتر اصحاب جامعه شناسی است؛ کارآمدی رویکردهای سلامت و درمان، مشروط به پاسداشت سایر وجوه انسان، مزید بر ابعاد زیستی و ذیل مفهوم «انسان یکپارچه» است. امر مذکور متضمن اتخاذ رویکردهای بین رشته ای و کاربست انواع فلسفه مضاف در روند جامعه پذیری کنشگران نظام سلامت خواهد بود، زیرا پرداختن به مضامین فرازیستی، در شرایط غلبه پارادایمی پوزیتیویسم، امری قریب به محال می نماید. براساس فرض اصلی مقاله، در صورت در نظر گرفتن الگوی زیست پزشکی، به منزله یک وجه خاص از معرفت قدسی، انتظار می رود «حاشیه ای شدن اخلاق در پزشکی»، که آسیب هایی نظیر «تقلیل طبابت از حکمت به فن»، «پزشکی سازی جامعه» و «کالایی شدن خدمات» از مهم ترین مصادیق آن هستند، به نحو مؤثری برطرف گردند. رفع پیامدهای مترتب بر محوریت بلاوجه رویکرد زیست پزشکی، منوط به ارائه صورت بندی جدید علوم پزشکی و علوم انسانی در وحدتی فراگیر با یکدیگر است. اصلاح آن دسته از ساختارهای آموزشی که بر پایه جدایی شاخه های علوم از یکدیگر تکوین یافته اند، نقطه شروع اصلاحات در این باره خواهد بود که در قالب یکپارچه سازی نظام آموزش عالی محقق می شود. مقاله حاضر، بر مبنای تقابل فکنی میان «ترجیحات تخصصی در پارادایم زیست پزشکی» و «نیازهای فرازیستی انسان»، می کوشد از طریق تحلیل محتوای داده های کیفی، علاوه بر شناسایی مضامین مربوط، برداشت های تفسیری را با محوریت فرضیه مذکور، از طریق تأکید بر همبستگی اندامواره میان علوم پزشکی و علوم انسانی ارائه نماید.
پژوهشی تطبیقی در چند باور عامیانه ایلام و انعکاس آنها در متون کهن ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ جامعه شناسی ادبیات
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ مطالعات فرهنگی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی قوم شناختی قومیت ها
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی کاربردی انسانشناسی شهری فرهنگ مردمی
باورهای عامیانه که ریشه در اساطیر، آیین ها و معتقدات بشر ادوار کهن دارند، در نواحی مختلف ایران، از جمله ایلام با تاریخ و فرهنگ چند هزار ساله، حضور دارند. تحقیق در سابقه باورها و سنن عامه، ما را با گوشه هایی از ذهنیت مردم در ادوار کهن آشنا می کند. به سبب سیطره سنت شفاهی بر ادبیات و فرهنگ ایلام و عدم کتابت آثار در روزگاران کهن، نمی توان در باب ریشه و قدمت آیین ها و باورهای این ناحیه، تحقیقی اطمینان بخش عرضه کرد. یکی از راه های تحقق این امر، جستجو در آثار کهن ادبیات فارسی و نشان دادن موارد همسان و مشابه در این متون است. بیان این اشتراک به این معنی نیست که آیین ها و باورهای عامیانه ایلام از رهگذر متون کهن ادبیات فارسی در این ناحیه رواج یافته است؛ بلکه به منظور نشان دادن ریشه و قدمت این امور در زمان های کهن است. باورها و آیین هایی که از روزگاران کهن کمابیش به صورت یکسان در نواحی مختلف ایران رواج داشته، در خراسان و آذربایجان و فارس به متون کهن راه یافته؛ اما در ایلام در آن عهد، ثبت و ضبط نگشته است. پژوهش حاضر بیانگر این است که آیین ها و باورهایی چون: کارد و کفن برگرفتن به نشانه طلب عفو، خجسته انگاشتن مهره فیروزه، آواز بی هنگام خروس و دلالت آن، جَستن چشم و معنای رمزی آن، تقدس درخت و همسان پنداری آن با انسان، بانگ زاغ و مرغوا و نظایر آنها، ریشه در ژرفای روزگاران بسیار کهن دارد و حاکی از استمرار فرهنگی دیرپا با عناصری مشخص در ایلام است.
گرایش به ارتباط با جنس مخالف: مطالعه ای درباب نوجوانان پسرِ مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله اساسی این مطالعه این است که نوجوانان ِ پسرِ شهر مشهد برقراری رابطه با جنس مخالف را چگونه معنا و بازنمایی می کنند؟ بدین منظور، از رویکرد برساختی- تفسیری و از روش نظریه زمینه ای و تکنیک مصاحبه عمیق بهره گرفته شد. برای انتخاب نمونه روش نمونه گیری هدفمند و برای تعیین حجم نمونه نیز معیار اشباع نظری برگزیده شد. باکمک روش نمونه گیری نظری و هدفمند با 20 نفر از مشارکت کنندگان مصاحبه شد و نهایتاً داده های گردآوری شده در قالب 13 مقوله محوری و یک مقوله هسته، کدگذاری و تحلیل شدند. نتایج پژوهش مبین آن است که نوجوانان مورد مطالعه، به دلیل مشکلات عاطفی، شدت یافتن امیال جنسی، و عضویت در گروه دوستان به رابطه با جنس مخالف روی آورده اند و رابطه با جنس مخالف برای افراد تحت مطالعه در این پژوهش در حکم پروژه ای است که از طریق آن بخشی از هویت اجتماعی و نیاز جنسی خود را برطرف می کنند. این امر باعث می شود در گروه دوستانشان پذیرش اجتماعی لازم را به دست بیاورند و از قدرت و نفوذ اجتماعی بیشتری در بین هم سن و سال ها برخوردار شوند. براساس مطالعه حاضر، تجربه رابطه با جنس مخالف، پیامدهای خوشایند و ناخوشایندی مثل وابستگی، لذت عاطفی و جنسی، درگیری های آزاردهنده فضای ذهنی، میل به تنوع طلبی و مشکلات تحصیلی را درپی داشته است.
نقش سه گانه مساجد در ترویج فرهنگ ایثارگری و شهادت طلبی (مطالعه موردی: مساجد استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله، بررسی نقش مساجد بر شهادت طلبی و ایثارگری در استان خراسان رضوی است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی و در مساجد استان خراسان رضوی اجرا شده است. روش پژوهش پیمایش بوده که با استفاده از یک پرسشنامه محقق ساخته بسته پاسخ به گردآوری داده ها پرداخته شده است. با مروری که بر کارکردهای مسجد، نظریه رسانش نوآوری و اقناع و اشاعه شد، نقش مساجد از منظر شاخص های سه گانه منظر (تصویرسازی)، محتوا (تجهیز) و برنامه (اجرا) مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد: سه شاخص پژوهش مقداری کمتر از متوسط را داشته است. این بدان معناست که مساجد استان، اگرچه ظرفیت بالایی در ترویج فرهنگ ایثار و شهادت دارند، از این ظرفیت غفلت شده است.
خانواده و الگوی مصرف: تحلیلی کیفی بر الگوهای رفتار خرید مبتنی بر نظریه های سبک زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خرید و مصرف جزء انکارناپذیری از کنشهای اجتماعی خانواده است و نقشی تعیین کننده در تخصیص منابع برای تولید انواع کالاها، شیوه توزیع آنها و هم چنین توسعه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دارد. چنانچه از دید رفتار مصرف کننده به این پدیده نگریسته شود، الگوی مصرف و خرید مردم به عنوان یک پدیده فرهنگی تلقی می شود که ذیل مقوله سبک زندگی قابل تبیین و بررسی است. هدف این مقاله بررسی رویکردهای کلان در حوزه رفتار خرید و نیز تبیین نظریه های حوزه سبک زندگی که به رفتار خرید اشاره دارد، است. با استفاده از روش تحلیل محتوای جهتدار، پس از بررسی و مقایسه جامع الگوهای مختلف رفتار خرید مصرف کننده مبتنی بر سبک زندگی، منطق حاکم بر آنها استخراج شده و مورد بحث قرار گرفته و در نهایت عوامل درونی و محیطی مؤثر بر رفتار خرید با توجه به نقش کلیدی سبک زندگی تبیین و ارائه شده است.
هویت جنسی جوانان در رمان های عامه پسند اینترنتی؛ مطالعه رمان های برگزیده سایت «نودهشتیا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمان های عامه پسند اینترنتی یکی از نمودهای تولید محتوا در فضای مجازی است که الگوی در حال تحول استفاده از اینترنت در ایران را از مصرف یک سویة محتوای سایت ها و رسانه های اجتماعی به سوی تولید محتواهای گوناگون، نشان می دهد. آنچه در این پژوهش انجام شده، بررسی رمان های عامه پسند پربازدیدترین سایت ها در میان سایت های منتشرکننده رمان های عامه پسند اینترنتی، یعنی سایت نودهشتیا[1] است. پرسش اصلی پژوهش چگونگی بازنمایی هویت جنسی جوانان در رمان های تولیدشده توسط کاربران در این پایگاه اینترنتی است. 24رمان از میان محبوب ترین رمان های این سایت، با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و مورد تحلیل محتوای کیفی قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که آنچه نویسندگان جوان این رمان ها منتشر کرده اند، کمابیش بازنمایی کنندة تقید اندک جوانان به حدود و چارچوب های جامعه سنتی در ابراز هویت جنسی در ظاهر و پوشش، ارزش ها و نگرش های جنسی و رفتارهای بین جنسی است. این تقید اندک، با کمی اختلاف بین طبقات پایین و بالای جامعه، کمابیش قابل تشخیص است. جوانان نسل جدید در رمان های مورد بررسی، جوانانی با نگرش ها، الگوی ابراز هویت و رفتارهای بین جنسی هستند که ارزش های نسل پیش از خود را در عمل به چالش می کشند. در عین حال، محتوای رمان های عامه پسند سایت نودهشتیا نشان دهندة تصویری غالب از سبک زندگی طبقه بالای جامعه است. [1]. www.98ia.ir
چرایی شکل گیری و تداوم جریان منع برده فروشی در عصر قاجار با تکیه بر تحلیل گفتمانیِ یادداشت های امیرکبیر و جَستِن شِیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جریان منع برده فروشی که از اواخر قرن هجدهم میلادی/دوازده هجری قمری از فرانسه آغاز شده و به تدریج سراسر اروپا را فراگرفته بود، در ابتدای قرن نوزدهم میلادی به آسیا و منطقه خلیج فارس نیز رسید. سردمدار هدایت این جریان در خلیج فارس، انگلیسی ها بودند که از هر طریقی سعی در تثبیت بیشتر موقعیت و حفظ منافع خویش در منطقه داشتند. این مبارزه تا اوایل قرن بیستم میلادی/ چهاردهم هجری قمری ادامه یافت.
چرایی شکل گیری و تداوم تقریباً به مدت یک قرن این جریان، مسئله ای تأمل برانگیز است که در این پژوهش، با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف به آن پرداخته ایم. این روش رویکرد تحلیل متنی دارد و متون را به مثابه نمودار حساس فرآیندها، حرکت ها و گوناگونی های سیاسی و اجتماعی به کار می گیرد؛ بنابراین در پژوهش پیشِ رو، با انتخاب بخشی از یادداشت های امیرکبیر و جَستن شِیل وزیرمختار انگلیس در تهران - که در فاصلة بین 17 ربیع الثانی تا 10 جمادی الاول 1267 درباره منع برده فروشی به تحریر درآمدند - به تحلیل این جریان پرداخته و از این رهگذر، نفوذ و تسلط «گفتمان امپریالیسم» در مناسبات قدرت و درمقابل، ضعف حکومت مبتنی بر «گفتمانِ استبداد مطلقه» قاجار را از علل اصلی ایجاد و تداوم مبارزه با برده فروشی در این دوره برشمردایم.
جغرافیای تاریخی ماسبذان در دوره سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماسبذان به عنوان بخشی از ایالت بزرگ جبال در غرب ایران، به واسطه داشتن شرایط مناسب اقلیمی و موقعیت استراتژیک جغرافیایی، از آغاز دوره اسلامی تا حمله مغول همواره مورد توجه خلفا، سلاطین، سرداران و بزرگان کشوری و لشکری بوده و در نتیجه، بخشی از رخدادهای مهم سیاسی- اجتماعی جهان اسلام در این گستره جغرافیایی حادث شده است. با توجه به تغییر شرایطِ اقلیمی و جغرافیایی این منطقه، بسیاری از اماکن جغرافیاییِ قدیمیِ آن از میان رفته یا تغییر نام داده است و اینک ناآشنا هستند. این مقاله به روش پژوهش تاریخی و با شیوه توصیفی- تحلیلی، ضمن تحدید حدود ایالت ماسبذان، به معرفیِ اماکنِ جغرافیاییِ آن در دوره مورد مطالعه پرداخته است. این پژوهش نشان داد که در دوره مورد پژوهش، از نام ماسبذان برای نامیدن این ناحیه استفاده نشده و در اواخر همین دوره، ماسبذان به عنوان جزئی از کردستان از جبال جدا شده است؛ همچنین در این مقطع، چندین مکان جغرافیایی مهم؛ همچون: سیروان، آذیوخان، قلعه ماهکی، قلعه خولنجان و قریه الرذ در این ناحیه قرار داشته اند. مهمتر از هر چیزی در این پژوهش معلوم شد که برخلاف عقیده همه پژوهشگران، قلعه بهار، به عنوان پایتخت کردستان در عهد ایلخانی و مرکز حکومت سلیمانشاه ایوه، نه در نزدیکی همدان که در ناحیه کوهستانی ماسبذان قرار داشته است.
بررسی رابطه هویت اجتماعی و سبک فرزندپروری مادران شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده نخستین هسته جامعه و از عوامل اصلی انتقال فرهنگ، اندیشه، اخلاق، سنت و عواطف از نسلی به نسل دیگر است و ثمره این نهاد فرزند است. برای به ثمر رسیدن فرزندان هر یک از پدر و مادر وظایفی را بر عهده دارند، در این میان بیشترین سهم در تربیت و تأثیرپذیری بر فرزندان را مادران بر عهده دارند؛ مادر از ابتدایی ترین مراحل پیدایش به عنوان مربی همراه انسان است. بنابراین سلامت روانی، جسمانی، اجتماعی و هویت مادران برای تربیت فرزندان سالم لازم و ضروری است. به همین دلیل در این پژوهش به بررسی رابطه بین سبک فرزندپروری والدین و ابعاد هویت اجتماعی مادران شهر ایلام پرداخته شده است. در ابتدا مطالعه های انجام شده در این حوزه مرور گردیدند، سپس بر اساس نظریه ای مبتنی بر آراء گیدنز شش فرضیه ارائه شد. برای آزمون فرضیه ها 400 نفر از مادران شهر ایلام به شیوه نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. روش تحقیق این مطالعه پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه است. نتایج حاصل از آزمون اتا نشان دهنده همبستگی بین متغیرهای ابعاد هویت اجتماعی و سبک فرزندپروری والدین است؛ از همه مهم تر همبستگی بین هویت اجتماعی مادران با سبک فرزندپروری مقتدرانه است. در واقع مادرانی که به هویت جنسی، ملی، قومی و گروهی تثبیت شده ای دست پیدا کرده اند شیوه تربیتی مقتدرانه که سالم ترین شکل روابط خانوادگی است را برای تربیت فرزندان خود اعمال کرده اند. در مقابل بحران هویت مادران به انتخاب نامناسب ترین سبک فرزندپروری؛ یعنی سبک فرزندپروری بی توجه منجر شده است.
بررسی رابطه تفکر انتقادی و ابعاد اصلی دینداری در بین دانشجویان کارشناسی ارشد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت وافر دین و دینداری برای جوامع بشری، لزوم بررسی های علمی درمورد جنبه های گوناگون این پدیده و تغییرات آن را روشن می سازد. شرایط معرفتی دنیای مدرن و رشد تفکر انتقادی با حضور در دانشگاه از عواملی است که به ایجاد تغییرات در دینداری افراد می انجامد. این پژوهش رابطة تفکر انتقادی و ابعاد اصلی دینداری (بعد باور، مناسک و تجربه) دانشجویان را بررسی می کند. پژوهش حاضر با استفاده از روش کمی پیمایش و با ابراز پرسشنامه انجام گرفته است. از مجموع دانشگاه های دولتی تهران، جامعة آماری را دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه های الزهرا، امام صادق و شهید بهشتی تشکیل می دهند. تعداد نمونة تحقیق از طریق فرمول کوکران و با روش نمونه گیری متناسب با حجم 370 نفر تعیین شد. نتایج نشان می دهد بین میزان تفکر انتقادی و ابعاد دینداری (باور، مناسک و تجربه) رابطة معنادار و مثبت وجود دارد. همچنین، از بین خرده مقیاس های تفکر انتقادی، خرده مقیاس ذهن باز با هیچ یک از ابعاد رابطة معناداری ندارد. درمورد بعد باور، علاوه بر ذهن باز، کنجکاوی نیز رابطة معناداری با این بعد ندارد. از دیگر نتایج این پژوهش بالابودن میزان ابعاد باور و تجربه در بین دانشجویان و پایین بودن میزان بعد مناسک در بین آنان است. از نظر میزان تفکر انتقادی نیز 20 درصد از دانشجویان در سطح بالایی از تفکر انتقادی قرار دارند.
تبیین سرمایه ی اجتماعی محله ای توسط ترکیب گونه های مختلف ابعاد سرمایه ی فرهنگی؛ تحلیل فازی با رویکرد شبکه های عصبی مصنوعی (ANNFIS) (مطالعه ی موردی شهروندان 18 سال و بالاتر شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر پاسخگویی به این سؤال اساسی است که سرمایه ی فرهنگی و ابعاد آن چه تأثیری بر سرمایه ی اجتماعی در سطح محلات شهر تهران دارد و آیا تفاوتی در میزان سرمایه ی اجتماعی و سرمایه ی فرهنگی در محلات شمال و جنوب شهری وجود دارد؟ برای پاسخگویی به سؤالات اساسی بالا، پرسشنامه ای فازی برای جمع آوری اطلاعات طراحی شد. روش تحقیق در این پژوهش، روش فازی با رویکرد شبکه های عصبی مصنوعی است. جامعه ی آماری تحقیق، شامل افراد 18 سال و بالاتر شهر تهران است و حجم نمونه نیز 2538 نفر را شامل می شود. یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که متغیر سرمایه ی فرهنگی عینیت یافته (533/0-) و متغیر سرمایه ی فرهنگی تجسم یافته (260/0-) به ترتیب، بیشترین و کمترین تأثیر را بر متغیر وابسته ی مذکور دارند. باید اضافه نمود که از بین سه متغیر وارد شده به معادله ی رگرسیونی، تنها متغیر سرمایه ی فرهنگی نهادینه شده از معادله خارج شده است و سایر متغیرها در معادله باقی مانده است. لازم به ذکر است که تأثیر تمام متغیر هایی که در معادله باقی مانده اند بر متغیر وابسته ی سرمایه ی اجتماعی محله ای منفی است.
چالش ها و فرصت های هم افزایی فرهنگی تفریحی در فضای مذهبی: مطالعه موردی امام زاده قاضی الصابر (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به بررسی چالش ها و فرصت های هم افزایی فرهنگی تفریحی امام زاده قاضی الصابر (ع) می پردازد و در همین راستا نحوه تعامل سه سازمان میراث فرهنگی، اداره اوقاف استان تهران و شهرداری منطقه 3 تهران در زمینه ی مدیریت و ساخت مجموعه فرهنگی تفریحی در کنار یک فضای مذهبی را مورد مداقه قرار می دهد. در مطالعه حاضر از روش انسان شناختی کیفی و فن های مصاحبه نیمه ساخت یافته، مصاحبه روایی- اپیزودیک، گروه کانونی (فوکوس گروپ) و استراتژی مشاهده میدانی استفاده شده است، همچنین برای ساخت مدل مفهومی از مبانی نظری «حکمرانی خوب و سرمایه اجتماعی» و «اوقات فراغت و نشاط اجتماعی» مورد نظر قرار گرفته است. یافته های مطالعه نشان می دهد که هم افزایی فرهنگی تفریحی امام زاده قاضی الصابر (ع) فرصت هایی نظیر، «تمرکزگرایی دینی و مسجد محوری»، «تجمیع نهادهای مذهبی»، «جذب جوانان به فضای مذهبی»، «افزایش مصرف فرهنگی»، «احیای نمادهای هویت بخش محله»، «معرفی امام زاده»، «افزایش وجوهات امام زاده (ع)»، «مشارکت و تعامل فرهنگی»، «افزایش سرمایه اجتماعی شهرداری»، «افزایش نشاط اجتماعی در محله»، «کاهش هزینه فعالیت فرهنگی و تفریحی» و «بازسازی بنای فرسوده امام زاده» را به همراه دارد. همچنین این هم افزایی با چالش هایی نظیر «تقدس شکنی»، «تخریب هویت محله»، «تخریب معماری سنتی امام زاده»، «عدم تناسب معماری امام زاده و مجموعه فرهنگی و تفریحی» و «عدم تناسب معماری امام زاده با فضای محله» مواجه است.
ارزیابی عملکرد مؤسسه ی قرآنی بیت الأحزان در تغییرات فرهنگی زنان روستایی (مورد: شهرستان ممسنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ به عنوان مجموعه ای از خاستگاهِ اندیشه، هنجارها، عادات و باورهای جوامع انسانی که ضمن ایجاد قوام و پویایی جامعه؛ بازگوکننده تاریخ و هویت ساکنین یک کشور می باشد، در گذر زمان و با تکیه بر آموزش و ارتباط میان انسانها دائماً دستخوش تحول شده است. در این میان باورهای فرهنگی روستانشینان به دلیل داشتن ارتباط محدود با دیگر جوامع و نیز حاکم بودن سنت بر زندگی آنها در طی تاریخ کمتر دچار تغییرات بنیادین گشته است. پژوهش پیش رو با رویکردی کاربردی به بررسی و سنجش عملکرد مؤسسه قرآنی- فرهنگی بیت الأحزان در تغییرات فرهنگی زنان روستاییِ دهستان فهلیان از توابع شهرستان ممسنی می پردازد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و ابزار گردآوری داده ها تهیه پرسشنامه و مصاحبه می باشد. جامعه آماری شامل 438 نفر از زنان روستایی است؛ که از بین آنها تعداد 120 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شده اند. به منظور تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق، ابتدا پرسشنامه ها کدگذاری شدند، سپس داده های کدگذاری شده به نرم افزار spss انتقال داده شد. جهت سنجش سؤالات از آزمون T تک نمونه ای و برای آزمون فرضیه ها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن می باشد که مؤسسه بیت الأحزان بیشتر در زمینه تربیت و آموزش کودکان موفق بوده است، به طوری که رضایت بیش از90 درصد از زنان نمونه را به همراه داشته است. همچنین در زمینه های برگزاری کلاس های قرآن خوانی، مداحی و نیز برگزاری سفرهای زیارتی زنان روستایی رضایتمندی بالای80 درصد داشته اند. در نهایت با ضریب همبستگی 985/0رابطه معناداری بین برگزاری کلاس ها و جلسات فرهنگی توسط سازمان مردم نهاد بیت الأحزان و ایجاد تغییر نسبی در باورها و ارزش های فرهنگی جامعه زنان روستایی مشاهده گردید.
تحلیل جامعه شناختی رابطه ی اعتماد اجتماعی و تحقّق شهروند الکترونیک در شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه ی شهروند الکترونیک، راهکار مناسبی برای مشکلات اجتماعی شهرهای بزرگ ایران همچون ترافیک، آلودگی های زیست محیطی و مصرف زیاد انرژی است اما شهروند الکترونیک در ایران توسعه ی مطلوبی نداشته است. با استناد به مباحث نظریه پردازان اعتماد اجتماعی، استفاده از خدمات الکترونیک توسط شهروندان، پیوند نزدیکی با اعتماد اجتماعی دارد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر این است که رابطه ی اعتماد اجتماعی را با شهروند الکترونیک واکاوی کند. روش پژوهش، پیمایشی است و جامعه ی آماری پژوهش، شهروندان 18 سال به بالای شهر یاسوج هستند که 346 نفر از آنان به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شده اند. ابزار تحقیق برای سنجش شهروند الکترونیک، پرسشنامه ی پژوهشگر ساخته است که با استفاده از اعتبار محتوا تعیین اعتبار شده و با استفاده از روش کودر-ریچاردسون تعیین پایایی گردیده است. ابزار تحقیق برای سنجش اعتماد اجتماعی، پرسشنامه ی استاندارد شده اعتماد اجتماعی صفاری نیا و شریف (1392) است. براساس یافته های تحقیق، رابطه ی معناداری بین اعتماد اجتماعی و تحقق شهروندالکترونیک وجود دارد و طی آن، اعتماد اجتماعی قادر است 106/0 تغییرات شهروند الکترونیک را تبیین کند. با ورود متغیرهای کنترل جنسیت، وضع تأهل و تحصیلات دانشگاهی به مدل، ضریب تبیین به 259/0 افزایش می یابد. نتیجه گیری پژوهش حاضر این است که با ارتقای اعتماد اجتماعی می توان، شهروند الکترونیک را گسترش داد و از این طریق به تسکین برخی از مسائل اجتماعی حادّ شهرها کمک نمود.