فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۳۲۱ تا ۴٬۳۴۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۳
235-269
حوزههای تخصصی:
مسکن مهر سیاست خانه دار شدن دولت در سال های اخیر برای آن شهروندانی است که فاقد مسکن بودند. به نظر می رسد عدم برنامه ریزی و توجه به مسائل اجتماعی و فرهنگی در تشکیل و ساخت مسکن مهر از سوی تصمیم گیران، باعث پدیداری ناهنجاری های اجتماعی در آینده خواهد شد. مفهوم مسکن علاوه بر مکان فیزیکی، کل محیط مسکونی را نیز در برمی گیرد که شامل تمامی خدمات و تسهیلات ضروری مورد نیاز برای به زیستن خانواده ها است. ساخت مسکن حداقلی برای شهروندان بدون توجه به آسیب های اجتماعی آن، می تواند جامعه را با چالش های اساسی روبرو کند که حل آنها هزینه های بسیاری را می طلبد. مقاله حاضر بر آن است تا با روش توصیفی-تحلیلی با بهره جستن از نظریه های مختلف حوزه سیاستگذاری اجتماعی، ناهنجاری های اجتماعی در رابطه محیط مسکونی، اکولوژی شهری و بی سازمانی اجتماعی به تبیین چالش های سیاستگذاری اجتماعی در حوزه مسکن با تأکید بر شناسایی و سنجش میزان تأثیر مؤلفه های سیاستگذاری اجتماعی در شکل گیری ناهنجاری های اجتماعی در بین ساکنین مهر پرند، بپردازد. به منظور دستیابی بدین مهم، به کمک ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیونی و تحلیل مسیر میزان همبستگی، اثر و مسیر تأثیرگذاری این مؤلفه ها براساس فرضیات تحقیق، سنجیده شده است. نتایج بیانگر آن است که ناهنجاری های اجتماعی در بین ساکنین مسکن مهر نتیجه ی عدم دسترسی به مؤلفه های؛ حس تعلق خاطر، فراغتی و تفریحی، نظارتی و کنترل، ارتباطی و تعاملات اجتماعی، سرمایه اجتماعی، تجانس فرهنگی، دسترسی به کار و اشتغال و سرانه های فرهنگی است که تا حد زیادی در محدوده مورد مطالعه رعایت نشده و بروز پیدا کرده است.
بنیان های تصوّری نظم اجتماعی در اندیشة ُِ شیخ فضل الله نوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال هجدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
99-130
حوزههای تخصصی:
شیخ فضل الله نوری از تأثیرگذارترین شخصیت های صدر مشروطه و مهم ترین مخالف آن جنبش به شمار می رفت. دربارة دلایل مخالفت های او با مشروطه و نیز دریافت او از حکومت قانون، فراوان سخن گفته اند. اما ما در این جا به بررسی تصور شیخ فضل الله از بنیان های نظم اجتماعی می پردازیم. پرسش اصلی این است که او چه دریافت و تصوری از منشأ نظم اجتماعی داشت؟ و چه نسبتی میان این نظم و اراده الهی برقرار می کرد؟ این پرسش را بر اساس تمایزی که چارلز دیویس میان سه گونه برداشت از نظم اجتماعی قائل است، مورد بررسی قرار می دهیم. او به لحاظ نسبتی که جوامع با امر قدسی برقرار می کنند، میان سه جامعة قدسی، سکولار و کثرت گرا تمایز قائل می شود. بر این اساس می توان گفت تصور شیخ نوری از بنیان های نظم اجتماعی منطبق با جامعة قدسی است؛ یعنی جامعه ای که نه حاصل اراده و توافق انسان های تشکیل دهندة آن، که برآمده از اراده ای فوق بشری یا الاهی است که انسان ها باید خود را با آن منطبق سازند. در واقع نوری با مقدس ساختن نظم موجود آن را از دسترس انسان خارج می سازد و از هرگونه تغییری مصون می داند. به دیگر سخن، شیخ با انجماد قوانین و خارج کردن آن از دسترس عاملان اجتماعی، مخالف هرگونه تغییر و نوآوری به شمار می رود. او تدوین و نگارش قانون را بدعت در دین و حفظ بیضة اسلام را در زمان غیبت برعهدة نواب عام می داند. او شاه را قوة مجریة حکومت اسلامی معرفی می کند و تضعیف «سلطان اسلام پناه» را همچون تضعیف دین می شمارد. در مجموع، تمام استدلال های شیخ در جهت حفظ و تقویت نظم موجود از طریق مقدس ساختن آن است. دریافت او از عدالت نیز در انطباق کامل با تصور قدسی از نظم است. عدالت به گمان شیخ چیزی جز اجرای احکام شریعت نیست و از آن جا که در نظر وی تساوی حقوق برخلاف احکام شریعت است، عین ظلم تلقی می شود.
اثربخشی آموزش معنویت بر کاهش تعارضات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱۳
95 - 120
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با موضوع اثربخشی آموزش معنویت بر کاهش تعارضات زناشویی انجام شد. پس از بررسی و مطالعه مباحث و دیدگاه های گوناگون انجام شده، در خصوص روابط میان متغیرها، تعداد 2 فرضیه مطرح شد. ابزار مورد استفاده پرسشنامه استاندارد تعارضات زناشویی دکتر ثنایی بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره دادگستری شهرستان شاهرود در سال 1395 بود که با روش نمونه گیری تصادفی، تعداد 30 زوج به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. طرح پژوهشی طرح نیمه تجربی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. ابتدا برای هر گروه پیش آزمون اجرا گردیده، سپس مداخله آزمایشی (مهارت های معنویت) در طی 10 جلسه به اجرا درآمد. پس از اتمام برنامه آموزشی، پس آزمون اجرا گردید. زوجین پس از گذشت 5/1 ماه تحت آزمون پیگیری قرار گرفتند. نتایج فرضیات با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس تک متغیری و چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند؛ داده ها نشان داد که بین گروه آزمایش و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارتی آموزش معنویت موجب کاهش تعارضات زوجین گردید.
تفاوت آرای قضات در سرقت خشن: نقش زمینه های اجتماعی متهمان (مطالعه ی میدانی دادسرا و دادگاه شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۸ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
79 - 102
بررسی رابطه ی وضعیت اجتماعی متهمان سرقت و آرای صادره، نشان دهنده ی ارتباط میان دادرسی و ریشه های اجتماعی حقوق است و تعریفی واقعی تر از حقوق حاکم بر جامعه ارائه می دهد. مسائل اصلی که در مقاله حاضر به دنبال پاسخ گویی آن هستیم عبارتند از اینکه: کدام یک از زمینه های خانوادگی و اجتماعی متهمان، مؤثر بر روند دادرسی کیفری از ابتدای ورود به مرجع تعقیب تا اجرای حکم است؟ نحوه ی واکنش نظام دادرسی کیفری به اتهام افراد بر اساس این زمینه ها چگونه است؟ با دسته بندی الگوهای نظری مرتبط با موضوع تحقیق، دو دسته بندی مرسوم در قالب وفاقی (با تأکید بر رویکرد کارکردگرایی) و تضاد مد نظر قرار گرفت. بر این اساس، حساسیت های نظری به منظور پاسخ گویی به مسائل و ورود به میدان تحقیق سامان یافت. برای پاسخ گویی به مسائل تحقیق از روش کیفی و از ابزارهای مصاحبه، تحلیل اسناد و مشاهده در دادسرای ویژه سرقت و ناحیه 12 و دادگاه کیفری دو بعثت تهران استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد زمینه های خانوادگی و اجتماعی همچون جنسیت، نسل، پایگاه اقتصادی-اجتماعی، قومیت و تابعیت متهمان بر روند رسیدگی دادرس به سرقت های خشن مؤثر است. یکی از محورهای اصلی استدلال دادرس هنگام صدور رأی ارجاع به این زمینه هاست که به نظر می رسد آفریده ی نظام حقوقی نیستند بلکه یک سری قواعد و کلیشه های برخاسته از ساختار اجتماعی، فرهنگ، دین، اقتصاد و ... هستند.
تجربه استیگما و هویت مخدوش مادران دارای فرزند اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۸ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
103 - 117
داغ ننگ برچسب بدنام کننده ای است که افراد مبتلا به اتیسم و خانواده های آن ها همواره در جامعه با آن مواجه می شوند. در این تحقیق با ۲۰ مادر و ۱۰ پدر دارای فرزند اتیسم در شهر تهران مصاحبه های عمقی انجام شده است. در این مصاحبه ها از افراد درباره ی زندگی روزمره، اوقات فراغت در خانه، خانواده و جامعه، حضور در اماکن عمومی و سبک زندگی آن ها سؤال شده است. مادران تحقیق در داخل خانواده خود، در میان بستگان، دوستان و در جامعه در میان افراد غریبه داغ ننگ بیشتری را نسبت به پدران گزارش کرده اند. همچنین هر دو در مواجهه با پزشک تشخیص دهنده ی اتیسم تجربه داغ ننگ یکسانی داشته اند. بیشترین داغ ننگ هایی که افراد با آن مواجه شده اند، زل زدن، برچسب های کلامی، مسخره کردن از جانب بزرگ سالان و همسالان فرزندان بوده است. همچنین زنان بیشتر از مردان برچسب زننده بوده اند. علاوه بر این مادران استراتژی هایی همچون گریز از موقعیت، رشوه دادن به فرزند، انزوا، پرخاشگری و آگاهی بخشی را در کنار استراتژی های منحصربه فرد خود اتخاذ کرده اند.
سنجش نگرش دانشجویان نسبت به ازدواج و عوامل مؤثر در آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نگرش دختران نسبت به ازدواج و عوامل مؤثر در آن در دانشجویان دختر دانشگاه فردوسی مشهد انجام شده است. چارچوب نظری این پژوهش، ترکیبی از مجموعه نظریات مدرنیزاسیون، گذار جمعیتی دوم، نقش، انتخاب عقلانی و نظام کارکردی پارسونز است که برای بررسی متغیرهای هزینه فرصت، کلیشه های نقش جنسیتی و دینداری استفاده شده است. روش پژوهش در این مطالعه، پیمایش و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بوده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول عمومی کوکران 374 نفر (222 نفر در مقطع کارشناسی، 110 نفر در مقطع کارشناسی ارشد، 42 نفر در مقطع دکتری) تعیین شده است. پرسشنامه در سطح دانشگاه فردوسی مشهد و با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم اجرا شده است. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی (ضریب همبستگی و تفاوت میانگین، رگرسیون، تحلیل مسیر) و با کمک دو نرم افزار Spss وAmosبررسی شدند. نتایج نشان می دهند بین متغیرهای مدّنظر با نوع نگرش به ازدواج، رابطه وجود دارد. همچنین بین متغیرهای پایگاه اقتصادی- اجتماعی، دینداری، هزینه فرصت و کلیشه های نقش جنسیتی با نوع نگرش به ازدواج، رابطه وجود دارد. بیشترین میزان اثرگذاری در نگرش سنتی به ازدواج مربوط به متغیر دینداری و برای نگرش مدرن به ازدواج، مربوط به هزینه فرصت است. همچنین به لحاظ توصیف توزیع پاسخگویان نسبت به نوع نگرش به ازدواج، نتایج نشان دادند بیشتر پاسخگویان، نگرش سنتی تری به ازدواج داشتند.
بررسی جامعه شناختی رابطه شبکه های اجتماعی مجازی و تغییرات جاری در خانواده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش تغییر و تحولات در حوزه خانواده یکی از چالش های اساسی خانواده در عصر کنونی است. پژوهش حاضر، به تبیین جامعه شناختی تغییرات جاری در خانواده های شهر تهران با تکیه بر گرایش زوجین به شبکه های اجتماعی مجازی بر اساس نظریه های گیدنز، هابرماس، برگر و لاکمن، کاستلز، والدهال و کلاپر، تامپسون، نای و نظریه کاشت گربنر پرداخت. در این مطالعه که به روش پیمایش انجام شد، با کمک رویکردهای نظری درباره خانواده و نیز پژوهش های موجود، ابعاد اصلی تغییرات خانواده در شهر تهران شناسایی و شاخص هایی برای سنجش آن پیشنهاد شد. تعداد 400 نفر نمونه به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و سهمیه ای از بین زوجین ساکن در منطقه یک شهر تهران (به تعداد 112986 نفر) انتخاب شدند. از طریق پرسشنامه هدایت شده، اطلاعات جمع آوری و با نرم افزار spss تحلیل شد. یافته های تحقیق نشان داد که تفاوت معناداری بین زوجین کاربر و غیرکاربر شبکه های اجتماعی مجازی از نظر سست شدن پیوندهای خویشاوندی، گرایش های انزواجویانه، عدم پایبندی به تعهدات زناشویی، سردی روابط، بی اعتمادی زناشویی وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چند گانه و تحلیل مسیر، نشانه آن است که در مجموع 64% تغییرات جاری در خانواده های شهر تهران بستگی به استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی دارد.
بررسی نابرابری جنسیتی و عوامل مرتبط با آن در بین زنان شهربوکان و میاندآب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نابرابری جنسیتی پدیده ای است یکی از پدیده هایی است که در بیشتر جوامع بشری دیده می شود وبه عنوان یک مسئله اجتماعی، همانند سایر پدیده های اجتماعی، تحت تأثیر عوامل مختلفی است، در این تحقیق به بررسی عوامل تاثیر گذاراز قبیل ""جامعه پذیری نقش جنسیتی،ایدئولوژی مردسالاری و باورهای قالبی"" برنابرابری جنسیتی پرداخته شده است و ازتئوری های تلفیقی بینا رشته ای"" روانشناسی، روانشناسی اجتماعی و بویژه تئوریهای جامعه شناسی"" استفاده شده است .پس از آن فرضیه هایی طراحی گردید.روش اجرای پژوهش، پیمایش (survey)بوده و جامعه آماری آن تمام زنان متأهل شهر بوکان و شهر میاندوآب می باشد که جمعا ً شامل ""135833 ""نفر می باشد.نمونه گیری در این پژوهش به روش ""نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای"" بوده و روش تعیین حجم نمونه ازطریق فرمول"" کوکران"" با حجم نمونه"" 383 "" انتخاب شده است. روایی متغیرها با استفاده از آزمون تحلیل عاملی و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (84/0) مورد بررسی قرارگرفت.داده ها باآزمون های آماری پیشرفته ""ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل ، آزمون رگرسیون"" مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت..نتایج بدست آمده نشان داد که بین نابرابری جنسیتی و عوامل مرتبط بر آن رابطه وجود دارد.
اطلس فرهنگی ایران؛ مؤلفه محوری در پیوست نگاری و مهندسی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شیوه های تحلیل پدیده های فرهنگی در حوزه سیاست گذاری فرهنگی تهیه اطلس فرهنگی است. در کشورهای توسعه یافته مانند فرانسه، آمریکا، انگلستان و روسیه داده های پایه فرهنگی و مردم شناختی در مهندسی فرهنگی (کلان) کشورشان به طور مستمر مورد استفاده قرار می گیرد و نتایج آن در اطلس فرهنگی ارائه می شود. به هر حال، هر گونه اقدام و فعالیتی در دایره ارزیابی تأثیرات اجتماعی و یا پیوست نگاری فرهنگی و در نگاهی کلان تر تدوین چارچوب سیاست گذاری فرهنگی در کشور مانند تدوین نقشه مهندسی فرهنگی کشور، نیازمند خوانشی فرهنگی در قالب شاخص ها و مؤلفه هایی فرهنگی است که یکی از آن ها اطلس فرهنگی می باشد. هدف این تحقیق بررسی تأثیر تدوین اطلس فرهنگی در سیاست گذاری ها و مهندسی فرهنگی کشور است. ازاین رو، سؤال تحقیق این است که شرایط و شاخصه های فرهنگ ملی و منطقه ای تا چه اندازه می تواند در بازنمایی ابعاد مختلف فرهنگ مؤثر باشد و این امر تا چه میزان در چرخه سیاست گذاری و مهندسی فرهنگی نقش دارد. همچنین، آیا می توان در این زمینه با تدوین اطلس فرهنگی ایران به نتایج مطلوبی در ارائه الگوی مهندسی کشور دست یافت؟ لذا با این پرسش ها می توان به تفاوت های فرهنگی در نواحی جغرافیای فرهنگی کشور که در نظرگاه هافستد مطرح شده به میان آورد. در این تحقیق بر اساس مطالعات کتابخانه ای و سندپژوهشی در کنار فراتحلیل پژوهش های ملی و بین المللی صورت گرفته، ابعاد و مؤلفه های اطلس فرهنگی ایران را که مبنایی برای پیوست نگاری ها و ارزیابی تأثیرات اجتماعی است، تبیین می شود. این پژوهش با تصویر بایسته هایی از آمارها و مطالعات صورت گرفته مانند مطالعات هافستد، گلوب و ... ، نشان می دهد که توجه به این عناصر می تواند، علاوه بر ارائه تعریفی جدید از اطلس فرهنگی، حیطه پیوست نگاری و ارزیابی های فرهنگی و اجتماعی در ایران را متحول و ابعاد جدیدی را بر آن بگشاید.
ساختار «فعل» در گویش خزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گویش خزلی یکی از گویش های کردی جنوبی است که گستره آن بخش هایی از استان های ایلام، کرمانشاه و همدان می باشد. بدیهی است شرایط اقلیمی، فرهنگی و اجتماعی متفاوتی که گویشوران خزلی با آن در ارتباط هستند، باعث می شود که در این گویش، لهجه های متعددی به وجود آید و این خود باعث تمایز ساختار زبانی این گویش می شود؛ بنابراین، بررسی ساختار و نظام صرف فعل در این گویش، جهت شناخت هر چه بهتر و بیشتر آن، ارزشمند و ضروری به نظر می رسید. در این مقاله گاهی به اقتضای کلام، به شباهت ها و تفاوت های ساختار فعلی گویش خزلی با گویش کلهری اشاره شده است. روش انجام پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی بوده و برای گردآوری اطلاعات نیز از منابع کتابخانه ای استفاده شده است. بر اساس یافته های پژوهش، دستگاه فعلی گویش خزلی دارای ویژگی های مشترکی با گویش کلهری است و در عین حال، تفاوت هایی نیز با آن دارد. این تفاوت ها را که دلیلی بر استقلال و تمایز دستگاه فعل در گویش خزلی از دیگر گویش هاست، می توان در جایگاه قرارگیری شناسه ها و نحوه ساخت و حتی صرف فعل هایی چون: مرکب، متعدی، لازم، معلوم، مجهول و ... به وضوح دید. در برخی موارد، فعل ها از نظر شخص و شمار یکسان هستند؛ چنانکه دو صیغه دوم و سوم شخص جمع در هر دو وجه امر و نهیِ حاضر و امر و نهیِ غایب، ساختار یکسانی دارند؛ همچنین این پژوهش نشان داد که ساخت فعل مجهول در زمان ماضی با قاعده و در زمان مضارع بی قاعده است.
ارتباط معنا و سبک زندگی در گستره قرآن کریم و نقد دیدگاه ویکتور فرانکل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط معنای زندگی با سبک زندگی از نگاه و نقد دیدگاه ویکتور فرانکل، انجام شد. روش این پژوهش در متون دینی، کریم روش اجتهادی بوده و در بررسی دیدگاه فرانکل از روش تحلیل محتوا استفاده شد. دارای سه مؤلفه شناختی، قرآن کریم یافته ها نشان داد که معنای زندگی از دیدگاه نگرشی و انگیزشی است. ارتباط این معنا با شاخص های سبک زندگی، در چهار محور ارتباط با خود، ارتباط با خدا، ارتباط با انسان های دیگر و ارتباط با طبیعت، حیطه سبک زندگی اسلامی را نشان می دهد. معنای زندگی از دیدگاه فرانکل بر دو مؤلفه شناختی و رفتاری استوار است. در دیدگاه وی ارتباط معنای زندگی و سبک زندگی با نفی سبک هایی همچون لذت طلبی، سبک زندگی مبتنی بر توجه به بیرون از خود را تأیید می کند. این دیدگاه علاوه بر اشکالاتی در مبانی انسان شناسانه، در چیستی و چگونگی کشف معنا و ارتباط آن با سبک زندگی نیز مورد نقد است.
تحلیلی بر رابطه ی خطی و غیرخطی بلندمرتبه سازی و میزان و نوع جرائم شهری (مطالعه ی موردی: مناطق حوزه ی شمال و جنوب شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد روزافزون و بی رویه ی جمعیت در مناطق شهری بخصوص در کلان شهرها، چه بسا موجب ازدیاد بلندمرتبه سازی ها و همچنین بروز مشکلات زیادی همچون افزایش ناهنجاری های اجتماعی، کاهش امنیت و... شده است که در دهه های اخیر در شهر اصفهان نیز رو به افزایش بوده است. این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی بلندمرتبه سازی و میزان و نوع جرائم شهری است. جرم در مفهوم عام زاییده ی اجتماع و از توابع زندگی اجتماعی است اما جرائم شهری نیز با جرائمی که در مناطق روستایی خالی از سکنه روی می دهند، از حیث نوع، میزان و شرایط تفاوت دارند (السان، 1387: 7). در این پژوهش علاوه بر ارزیابی ارتباط دو متغیر اصلی، عوامل دیگری را که در میزان جرائم شهری مؤثرند بررسی می شود. روش مورد استفاده آن روش توصیفی-تحلیلی است، از این رو برای انجام تحلیل های پژوهش، از ضرایب همبستگی پیرسون و اسپیرمن و ضریب همبستگی تفکیکی استفاده می شود. جامعه ی آماری تعیین شده 7 منطقه ی حوزه ی شمال و جنوب شهر اصفهان- به ترتیب مناطق 12، 8، 7، 14 و 13، 5، 6- است. این پژوهش به سبب محدودیت در اطلاعات مورد نیاز برای همه ی مناطق، فاقد نمونه بوده و تحلیل ها بر روی جامعه ی آماری انجام شده است. تحلیل های انجام شده نشان داده است که رابطه ی خطی بین بلندمرتبه سازی و جرائم شهری، اندک بوده؛ به طور کلی افزایش بلندمرتبه سازی به میزان 6.5 درصد سبب افزایش جرائم می شود. از سوی دیگر رابطه ی غیرخطی شدیدی که میان دو متغیر فوق ایجاد شد، عدد 0.92 را نشان داده که رابطه ای بسیار شدید است. ضرایب اسپیرمن و پیرسون در میان 4 گروه جرائم شهری نیز حاکی از آن است که گروه جرائم علیه اموال و مالکیت، با ضریب همبستگی پیرسون 0.47 و ضریب اسپیرمن 0.6، در میان سایر گرو ه ها رابطه ای قوی را برقرار ساخته است؛ که می تواند نشان دهد که احتمال ارتکاب جرم در مناطق بلندمرتبه همانند منطقه ی 6 به دلیل وضعیت اقتصادی نسبتاً مناسب، بخصوص در برخی محله ها، توسط ساکنان دیگر مناطق، افزایش می یابد. در بررسی تأثیرات متغیرهای مداخله گر نیز نتایج حاصله نشان داد که هرچه وضعیت اشتغال، دوام و قدمت بناها در میان مناطق از وضعیت مناسب تری برخوردار باشد، میزان جرائم شهری نیز کمتر خواهدشد.
تحلیل عوامل مؤثر بر مشارکت مردمی در ساماندهی بافت های فرسوده شهری مطالعه موردی: منطقه 3 شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، باهدف بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت مرد می در ساماندهی بافت فرسوده شهری منطقه 3 شهر زاهدان تدوین شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و نوع آن کاربردی است. جمع آوری اطلاعات با دو روش اسنادی و میدانی (پرسشنامه) صورت پذیرفت. جامعه آماری تحقیق، محدوده بافت فرسوده منطقه 3 شهر زاهدان که مشتمل بر 61304 نفر و نمونه طبق فرمول کوکران 325 نفر تعیین گردید. تجزیه و تحلیل با کمک نرم افزار Spss و آزمون های آماری تحلیل عاملی، پیرسون و آزمون کروسکال والیس انجام گرفته است. نتایج تحلیل عاملی بیانگر آن است که اولین عامل به تنهایی 76/27 درصد از واریانس را تبیین می کند و عامل دوم 99/15 درصد، عامل سوم 20/10، عامل چهارم 61/7، عامل پنجم 56/6، عامل ششم 12/4، عامل هفتم 74/4، عامل هشتم 17/4 درصد از واریانس را محاسبه می کند. همچنین نتایج حاصل از آزمون پیرسون نشان داد که بین میزان مشارکت مرد می درروند ساماندهی بافت فرسوده با مؤلفه های میزان امکانات و خدمات شهری و اعتمادسازی رابطه معناداری وجود دارد. در نهایت نتایج آزمون کروسکال والیس حاکی از آن بود که محلات کارخانه نمک و غریب آباد به ترتیب، با میانگین رتبه های 59/136، 39/73 در بهترین و بدترین شرایط قرار داشتند. واژه های کلیدی: بافت فرسوده، ساماندهی، مشارکت، اعتمادسازی، منطقه 3 شهر زاهدان.
کیفیت توسعه اجتماعی درمیان شهروندان مناطق شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال نهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
1 - 34
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: توسعه اجتماعی از فراگیرترین ابعاد توسعه محسوب می گردد. این بُعد از توسعه را یک حوزه میان رشته ای و میان بخشی تجربی می دانند که رفاه مادی و معنوی مردم در همه سطوح جامعه را جستجو می کند این پژوهش به بررسی وضعیت توسعه اجتماعی در میان شهروندان مناطق شمال و جنوب شهر تهران می پردازد.<br /> روش شناسی: در این پژوهش با استفاده از متغیرهای کیفیت زندگی، انسجام اجتماعی، احساس امنیت اجتماعی و پایگاه اجتماعی- اقتصادی و با بهره جستن از روش پیمایش وضعیت توسعه اجتماعی در شهر تهران مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش شهروندان 18 تا50 سال ساکن شهر تهران هستند. نمونه پژوهش 384 نفر از شهروندان دو منطقه3 به عنوان شمال شهر و 18 به عنوان جنوب شهر با شیوه نمونه گیری چند مرحله ای ساده انتخاب شدند. ابزار این پژوهش پرسشنامه می باشد. داده های حاصل نیز با استفاده از نرم افزار Spssمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند.<br /> یافته ها و نتیجه گیری: نتایج حاصل از آزمونt دو نمونه مستقل نشان <br /> می دهد متغیرهای کیفیت زندگی(t=2/65)، انسجام اجتماعی(t=1/78)، احساس امنیت اجتماعی(t=2/60) و پایگاه اجتماعی- اقتصادی(t=7/26) و متغیر توسعه اجتماعی (t=2/57) با سطح معناداری کوچکتر از 0/05در مناطق 3 و 18 متفاوت است. بنابراین متغیرهای بررسی شده از یک منطقه تا منطقه دیگر متفاوت است و مهم تر اینکه در منطقه 3 بیشتر از منطقه 18 می باشد و نیز متغیر اصلی پژوهش که توسعه اجتماعی است، در منطقه 3 بیشتر از منطقه 18 بوده است . توسعه اجتماعی در بعضی مناطق در شرایط متعادل تری نسبت به مناطق دیگر قرار دارد از این رو شهر تهران از نظر توسعه اجتماعی در وضعیت نامتعادلی قرار دارد.<br /> <br />
مطالعه بررسی نقش مشارکت شهروندان در تأمین احساس امنیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال نهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
139 - 166
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف اصلی این مطالعه بررسی نقش مشارکت شهروندان در تأمین احساس امنیت اجتماعی (مورد مطالعه شهر مبارکه) می باشد.<br /> روش شناسی: این تحقیق باروش پیمایش انجام گردیده و داده های پژوهش از طریق پرسشنامه جمع آوری شده است. جامعه آماری در این تحقیق شامل شهروندان بالاتر از 20 ساله شهر مبارکه در سال 1395 است. بر اساس سالنامه آماری و سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395 جمعیت شهر مبارکه برابر 120737 می باشد. با توجه به اینکه حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران برابر 383 نفر به دست آمد، محقق برای بالا رفتن پایایی ابزار پژوهش تعداد 400 نفر به عنوان نمونه در نظر گرفت. نحوه پیدا کردن نمونه ها در این پژوهش بر اساس خوشه های تعیین شده از شهر مبارکه انجام می گیرند.<br /> یافته ها و نتیجه گیری: نتایج حاصله نشان می دهد که بین میزان مشارکت مردمی و احساس امنیت همبستگی بالایی وجود دارد، به طوری که مقدار T برای مشارکت مردمی برابر (28/6) و ضریب معنی داری (000/0=Sig.T)، برای محل تولد برابر (42/5) و ضریب معنی داری (000/0=Sig.T)، برای رضایتمندی از عملکرد پلیس برابر (87/4)، مسئولیت پذیری افراد برابر (002/3) و ضریب معنی داری (017/0=Sig.T)، برای جنسیت برابر (85/2) و ضریب معنی داری (006/0=Sig.T) و برای وضعیت تأهل برابر (44/2) و ضریب معنی داری (004/0=Sig.T) می باشد. در این مرحله میزان ضریب تعیین برابر با 49/. به دست آمده است.
نقش شبکه های اجتماعی مجازی در ایجاد بحران های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در سال های اخیر جوامع انسانی با ظهور پدیده نوینی با عنوان شبکه های اجتماعی مواجه شده اند که یکی از پیامدهای ظهورشان، فراهم شدن زمینه حرکت های جمعی و ایجاد بحران های اجتماعی است. این پژوهش با هدف تبیین نقش شبکه های اجتماعی مجازی در ایجاد بحران های اجتماعی انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی است. جامعه آماری پژوهش را مدیران و کارشناسان فضای مجازی جامعه اطلاعاتی شهر تهران تشکیل داده اند که به روش نمونه گیری تصادفی تعداد 106 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب و مورد پرسش قرار گرفته اند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه روا و پایا (آلفای کرونباخ 73/87) استفاده شده و برای تحلیل داده ها آزمون تحلیل رگرسیون مورد استفاده قرار گرفته است. یافته ها و نتایج: پژوهش نشان داد که شبکه های اجتماعی مجازی در ایجاد بحران های اجتماعی نقش مستقیم و قابل توجهی دارند و به موازات توسعه این شبکه ها، در ایجاد بحران های اجتماعی و گسترش شرایط بحرانی در جامعه نقش بیشتری خواهند داشت. در این راستا برنامه ریزی برای مدیریت این شبکه ها به ویژه برای پلیس ضروری است
بازگویی تجربیات زنان در ارتقا به مرتبه استادی در دانشگاههای ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۶۶
۱۰۶-۵۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پیشرفت زنان در ورود به دانشگاه و پیوستن به جامعه علمی سبب شده تا در بسیاری از کشورهای جهان سهمی نزدیک به 50 درصد از اعضای هیئت علمی و حدود 20 تا 30 درصد از رتبه های استادی را از آن خود نمایند. بر پایه اطلاعات موجود در ایران، از مجموع اعضای هیئت علمی تمام وقت دارای مدرک دکتری در مؤسسات وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری 8/15 درصد را زنان تشکیل می دهند که فقط 8/3 درصد آنها به مرتبه استادی دست یافته اند و در کل استادان کشور سهمی حدود 8/5 درصد به زنان تعلق دارد که در مقایسه با مردان و سهم زنان در سایر کشورها نیز بسیار کم تر است. روش: این مقاله با هدف درک دلایل سهم کم زنان نسبت به مردان و شناخت عوامل تسهیل کننده و بازدارنده آن تدوین شده است. روش تحقیق کیفی از نوع پدیدارشناسی و ثبت تجربه زیسته زنانی است که به مقام استادی دست یافته و یا از دستیابی به آن بازمانده اند. یافته ها: اهمیت بیشتر فعالیتهای آموزشی برای زنان هیئت علمی در مقابل امتیازدهیهای بیشتر به پژوهش و همکاریهای بین المللی مطابق آیین نامه های ارتقا، همراه با دشواری جذب بودجه های پژوهشی به دلایل فرهنگی و عدم حضور در شبکه های غیررسمی و عضویت نداشتن در کمیته های ارتقا و بالاخره مسئولیت زنان در خانواده سبب سهم بسیار کم زنان در دستیابی به مقام استادی شده است. بحث: هرچند اقدام برای اصلاحات فرهنگی صرفاً بر عهده دانشگاه نیست، اما درعین حال نمی توان تعهد اخلاقی و قانونی نهادهای علمی را برای تحول فضای دانشگاهی و اصلاح آیین نامه ها کوچک پنداشت. به نظر می رسد برای کاهش مشکل، بهترین و ساده ترین راه این است که به جای این که انتظار داشته باشیم زنان هیئت علمی برای ارتقا به مرتبه استادی مشابه مردان عمل کنند و خود را با مقررات موجود که به طور تاریخی بر اساس نیازها و دیدگاه مردان طراحی شده، سازگار کنند، مقررات را تا حد ممکن و با تأکید بر توسعه علم و پرورش عالمان سازگار نماییم.
ارزشیابی اثربخشی دوره آموزشی عملیات انتظامی بر اساس مدل کرک پاتریک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال نهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
23 - 46
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ارزشیابی اثربخشی یکی از مهم ترین سازو کارهای تحقق کیفیت در آموزش است. هدف پژوهش ارزشیابی اثربخشی دوره آموزشی عملیات انتظامی است.<br /> روش شناسی: روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دانشجویان دوره آموزشی عملیات انتظامی است، هم چنین جامعه آماری را فرماندهان و رؤسای مستقیم محیط کار و رده های تخصصی تشکیل می دهند. برای انتخاب نمونه آماری از روش تصادفی طبقه ای نسبی و جدول برآورد حجم نمونه کرجسی و مورگان استفاده شده است. حجم نمونه دانشجویان 186 نفر است و حجم نمونه فرماندهان و رؤسای مستقیم با حجم جامعه برابر است. ابزار اندازه گیری پرسش نامه های محقق ساخته و کارنامه تحصیلی فراگیران بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی، آزمون کالموگروف– اسمیرونوف و آزمون T تک گروهی استفاده شد.<br /> یافته ها: یافته ها نشان داد که واکنش دانشجویان نسبت به برنامه آموزشی دوره، متوسط بود. بیش ترین میزان یادگیری تخصصی دوره مربوط به درس دفاع شخصی و کم ترین مربوط به درس آیین دادرسی کیفری است و میانگین دروس تخصصی 86/16 است. بیش ترین میزان یادگیری عمومی مربوط به درس مبانی امور انتظامی و کم ترین مربوط به درس نقشه خوانی، قطب نما و کار با جی. پی. اس بوده است. در مجموع میانگین یادگیری دروس عمومی62/16بوده است و از دیدگاه دانشجویان و فرماندهان سطح رفتار شرکت کنندگان در حد متوسط است.<br /> نتیجه گیری: با تمسک بر مدل های مختلف ارزشیابی اثربخشی از جمله مدل پاتریک می توان امکان باز اندیشی، بازآفرینی و اصلاحات بنیادی در برنامه های آموزشی دوره عملیات انتظامی را فراهم کرد.
تحلیل علل مهاجرت های داخلی ایران در سرشماری های 1385 و 1390(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت های داخلی براساس دلایل متعددی صورت می گیرد و در حال حاضر یکی از مهم ترین مسائل جمعیتی در ایران به شمار می رود. در این پژوهش، با تحلیل ثانویة داده های سرشماری های عمومی نفوس و مسکن 1385 و 1390، مهم ترین علل مهاجرت های داخلی در ایران به همراه عوامل و تبیین کننده های آن شناسایی شده است. مهم ترین علت مهاجرت پیروی از خانوار (یک علت کلی و مبهم) است و بعد از آن دلایل مربوط به اشتغال، تحصیل و پایان تحصیل، دستیابی به مسکن مناسب تر، انجام دادن و پایان خدمت وظیفه است که می توان آن ها را در دو دستة کلی مهاجرت تبعی و مهاجرت اقتصادی قرار داد. مهاجران واردشده به مناطق شهری و روستایی، مهاجران مرد و زن و مهاجران دارای دوره های سنی مختلف، دلایل تقریباً متفاوتی را برای مهاجرت خود برشمرده اند. براساس نتایج تحلیل های چند متغیره، جنس و سن مهاجران (به عنوان دو متغیر جمعیتی) از تبیین کننده های بسیار قوی در احتمال وقوع مهاجرت های تبعی و اقتصادی محسوب می شوند و پس از آن ها متغیرهای تحصیلات، جریان مهاجرت، نوع مهاجرت و سطح توسعه یافتگی مقصد قرار می گیرند. نوع مهاجرت های مورد بررسی، پیامدهای متفاوتی برای مبدأ و مقصد به همراه دارد که با آگاهی از تبیین کننده های آن می توان در راستای برنامه ریزی مهاجرت های داخلی در ایران گام برداشت.
مدرنیته، شهر و مصرف (بررسی پدیدار مصرف در زیست جهان شهروندان تهرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر در پی بررسی جایگاه مصرف در زیست جهان شهروندان تهرانی هسنیم. در این مسیر بر جایگاه مصرف در منظومه تجارب زیسته شهروندان و نقش آن در شکل دادن به فضاهای شهری تهران و هویت های سیال موجود در این کلانشهر تمرکز نموده و تاثیر مصرف در برساخت هویت شهر و شهروندان را مورد بررسی قرار داده ایم. این تحقیق با استفاده از روش نظریه مبنایی و از خلال مشاهده میدانی مشارکتی و مستقیم و همچنین مصاحبه با 31 نفر از شهروندان تهرانی انجام شده و در نهایت یافته های بررسی در قالب هشت مقوله اصلی و تعدادی مقوله فرعی سازمان یافته اند. پل زدن میان سطوح تحلیلی به جای باقی ماندن در سطح خرد یا کلان و همچنین اتخاذ رویکردی چند وجهی برای بررسی وجوه پارادوکسیکال مصرف، از جمله ویزگی های تحقیق و شیوه بررسی حاضر هستند. تکثر تقلیل ناپذیر نیروهای موثر بر مصرف و هویتهای چند پاره و فضاهای شهری مرتبط، نشانه ای شدن مصرف و استقلال نسبی پرکتیس های مصرفی از عمل مصرف و همینطور وجود رابطه دیالکتیکی میان مصرف و چارچوب های محدود کننده و جهت دهنده به رفتارها و ذهنیت های مصرفی و همزمانی تثبیت و فراگذشتن از این چارچوب ها در قالب دیالکتیک مصرف از یافته های تحقیق حاضر هستند.