فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۰۱ تا ۳٬۸۲۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
A controversial and comprehensive debate that has resulted in numerous discursive clashes in Iran pertains to the presence of women at stadiums during male soccer matches. Different discourse systems have expressed their own contradictory and opposite stances in terms of whether Iranian women have the right to attend such events inside or outside the stadium, ranging from different notions of ritual pollution and moral threats to gender equality and women rights in public spheres and spaces. When the debate is considered more in depth, a question arises about the female representation of national identity in Iran: What is the status and role of the female body in symbolic demonstration of the national body of Iranian society as a kind of social body? It seems that there is a discursive debate about the symbolic representation of female body in public sphere in Iran. To provide further insight into this question, ethnographic methods, participant observations and different models of interviews (focus and nominal interviews) were employed in the fields and cultural areas under study. The purpose of this article is to examine the systems of discourses about the allowance or prohibition of the presence of women at soccer stadiums and the cultural foundations and backgrounds that have given shape to these discourses over recent decades.
بررسی عوامل خانوادگی مؤثر بر مدارای اجتماعی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی عوامل خانوادگی مؤثر بر مدارای اجتماعی است. در این پژوهش که از نوع پژوهش های پیمایشی است، داده ها با پرسش نامه، جمع آوری و با نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شده اند. جامعة آماری را دانشجویان دانشگاه شهید چمران تشکیل می دهند که با فرمول کوکران، تعداد 374 نفر نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری، طبقه بندی متناسب با حجم است. آزمون فرضیه نشان داد از بین متغیرها تنها دو متغیر دینداری خانواده و سبک تربیتی اقتدارگرایانه با مدارای اجتماعی رابطة معنادار داشتند و بقیة متغیرها یعنی سبک تربیتی دموکراتیک و سهل گیرانه و شبکة روابط اجتماعی خانواده با مدارای اجتماعی رابطة معنادار نداشتند. نتایج تحلیل رگرسیونی نیز نشان داد متغیرهای مستقل پژوهش به میزان 5/38%، تغییرات متغیر مدارای اجتماعی را پیش بینی می کنند.
مقایسه میزان حمایت اجتماعی ادراک شده و رضایت از زندگی در افراد مبتلا به بی قراری جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه میزان حمایت اجتماعی ادراک شده و رضایت از زندگی در افراد مبتلا به بی قراری جنسیتی با توجه به جنسیت و مرحله های درمان آنهاست. روش پژوهش از نوع علی - مقایسه ای و جامعه آماری شامل همه افراد ایرانی مبتلا به بی قراری جنسیتی در سال ۱۳۹۳ است. نمونه شامل 47 نفر مرد به زن و 47 نفر زن به مرد (94 نفر) است که با روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شده اند. ابزارهای استفاده شده شامل مقیاس رضایت از زندگی داینر و همکاران (SWLS) و مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (MSPSS) است. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس یک راهه استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند میزان حمایت اجتماعی ادراک شده میان افراد مبتلا به بی قراری جنسیتی مرد به زن و زن به مرد متفاوت است؛ اما میزان رضایت از زندگی میان این افراد، تفاوت معناداری ندارد. همچین میزان حمایت اجتماعی ادراک شده ازطرف خانواده و دوستان و نیز رضایت از زندگی در افراد مبتلا به بی قراری جنسیتی که دوره درمان تغییر جنسیت را تمام کرده اند، بیشتر از سایر آزمودنی هاست. براساس این یافته ها، عمل جراحی تغییر جنسیت برای این افراد پیشنهاد می شود؛ البته با توجه به محدودبودن نمونه، تعمیم دادن نتیجه ها باید با احتیاط صورت بگیرد.
شناسایی فرصت های کارآفرینانه در علوم اجتماعی و تبیین جامعه شناختی عوامل مؤثر بر بهره برداری از فرصت ها در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش بی سابقه میزان بیکاری بین دانش آموختگان دانشگاهی از یک سو و توانایی نداشتن دولت در استخدام آنها ازسوی دیگر، نشان دهنده این است که باید به طور جدی تری به کارآفرینی توجه شود. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر شناسایی فرصت های کارآفرینانه در علوم اجتماعی و تبیین جامعه شناختی عوامل مؤثر بر بهره برداری از فرصت هاست. در فرایند انجام این پژوهش از روش کیفی و کمی استفاده شده است. در چارچوب روش کیفی، تعدادی از استادان و کارشناسان اجرایی باتجربه علوم اجتماعی شناسایی و پس از انجام مصاحبه های عمیق با آنان، برخی از مهم ترین فرصت های کارآفرینی در علوم اجتماعی ایران شناسایی شدند. پس از تنظیم فهرستی از فرصت های مدنظر، فرایند کمی در قالب روش پیمایشی آغاز شد. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان دوره دکتری جامعه شناسی در سراسر کشور است که 121 نفر از آنان به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش برای سنجش متغیرهای مستقل سرمایه فرهنگی، سرمایه اقتصادی و روحیه کارآفرینی، پرسش نامه های محقق ساخته است که با استفاده از اعتبار محتوا و اعتبار سازه، تعیین اعتبار و با استفاده از همسانی درونی به روش آلفای کرونباخ تعیین پایایی شدند. یافته های پژوهش نشان می دهند سرمایه فرهنگی و روحیه کارآفرینی به ترتیب با ضریب 54/0 و 36/0 بر بهره برداری از فرصت های کارآفرینانه تأثیر معنادار دارند؛ ولی سرمایه اقتصادی تأثیر معناداری ندارد. همچنین ضریب همبستگی چندگانه الگوی معادله ساختاری نشان می دهد متغیرهای مستقل قادرند 33/0 تغییرات بهره برداری از فرصت های کارآفرینانه را تبیین کنند. نتیجه به دست آمده چنین است که برای ایجاد زمینه های کار و اشتغال در علوم اجتماعی باید ابتدا فرصت های مختلف کار و کارآفرینی شناسایی شوند؛ سپس سرمایه فرهنگی و روحیه کارآفرینی دانشجویان ارتقا داده شود.
تحلیل باستان شناسی سیر تحول واژگان تاریخ و آرکیولوژی در جوامع آسیای غربی و یونان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی تاریخی سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
134-154
حوزههای تخصصی:
زبان همواره به عنوان پدیده ای مهم در حوزه علوم انسانی مطرح بوده و خود بخشی از تحقیقات علوم اجتماعی و انسانی مانند جامعه شناسی، انسان شناسی، زبان شناسی، تاریخ و باستان شناسی قرار گرفته است. تحقیقاتی در مورد ریشه شناسی و چگونگی ظهور کلمه «تاریخ» در منابع و متون تاریخی آسیای غربی و یونان انجام گرفته است. از آن جائی که کلمه آرکیولوژی یونانی با کلمه تاریخ شباهت ساختاری دارد، موجب ایجاد فرضیه هایی در این زمینه شده است. برخی ریشه این کلمات را در زبان های سامی و برخی دیگر در زبان های ایرانی و یونانی بیان کرده اند، ولی همه محققین در مورد منشاء اصلی آنها ابراز تردید کرده اند. این تحقیق با تکیه بر بستر تاریخی واژه تاریخ به خصوص در جوامع سومر و عیلام، منشاء این واژه را در شهر اوروک و حوادث اجتماعی- سیاسی آن جستجو کرده و آن را با ارخ یادشده در تورات مطابقت داده است. براساس یافته های تحقیق، نه تنها واژه یادشده بلکه کلیت و شاکله میراث تمدنی سومر و عیلام در جوامع ایرانی از طریق هخامنشیان، در جوامع عرب زبان از طریق اکدها، و در جوامع یونانی از طریق اسکندر و سلوکیان حفاظت شده و تا به امروز دوام آورده است.
ترسیم صورت بندی تطورات گفتمانی گفت وگوهای قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به کانونی بودن گفت وگو در کنش ارتباطی و نقش تحلیل کلام در بازسازی و استقرار گفتمان، 133 گفت وگوی موجود در قرآن به روش تمام شماری استخراج و سپس به ترتیب نزول سوره ها (و نه به ترتیب مصحف) با اقتب اس از دیگر پژوهش های قرآنی، در چهار مرحله، دعوت علنی پی امبر و ایمان مخفی مؤمنان؛ گسترش دعوت و علنی شدن اعتقادات مؤمنان؛ تشکیل جامعه ایمانی؛ و تثبیت و پایش جامعه اسلامی طبقه بندی شدند (مراحل اول و دوم مکی و مراحل سوم و چهارم مدنی است).
سپس با به کار بستن یک ترکیب چند سطحی از انواع و سطوح مختلف نظریه و روش تحلیل گفتمان، ابتدا مهم ترین عناصر زبان شناختی گفت وگوها بر اساس مکتب نقش گرای هلیدی استخراج و سپس گفت وگوها در بافت و زمینه متن و کلان اجتماع بازخوانی شدند. در انتها با استخدام مفاهیم نظریه گفتمانی لاکلائو و موف؛ صورت بندی تطورات گفتمانی گفت وگوها طی 23 سال نزول قرآن ترسیم و ارائه شده است که در آن فرآیند اضمحلال گفتمان شرک آلود حاکم و شکل گیری اولیه گفتمان حاکمیت اسلامی در چهار مرحله «بی قراری گفتمان حاکم»؛ «غیریت سازی»، «مفصل بندی گفتمانی» و «پیرایش گفتمانی» معرفی شده است.
تجارب و چالش های کودکان دارای پدر مصرف کننده مواد (یک مطالعه پدیدارشناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
127 - 167
حوزههای تخصصی:
یکی از ارزش های اساسی حرفه مددکاری اجتماعی، عدالت اجتماعی و توجه ویژه به افراد و اقشار آسیب پذیر و به خصوص کودکان در شرایط دشوار است. این مقاله به بررسی تجارب و تنش های ناشی از زندگی با پدر مصرف کننده مواد، به منظور کاهش مشکلات این کودکان پرداخته است.روش پژوهش حاضر، پدیدارشناسی بوده و برای تحلیل اطلاعات و مصاحبه ها از تحلیل تماتیک بهره گرفته شد. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و نیز معیار اشباع نظری، 28 کودک دارای پدر مصرف کننده مواد، در بحث های گروهی متمرکز و مصاحبه های عمیق انفرادی شرکت نمودند. با تحلیل اطلاعات به دست آمده از مصاحبه ها، هفت مقوله اصلی در خصوص مشکلات کودکان به دست آمد که شامل؛ نگرش منفی به خود، آزار و اذیت توسط اعضای خانواده و دیگران، طرد و انزوا، بی برنامگی و روزمرگی، پذیرش قهرمان نگون بخت، درام هرج ومرج در خانواده و اختلال حمایت والدین می باشد. یافته ها نشان می دهد که کیفیت روابط کودکان و والدین و همچنین اعضای خانواده رضایت بخش نیست. خشونت خانگی یکی از مشکلات شایع این نوع خانواده ها محسوب می شود و کودکان از عوامل محافظتی تاب آوری محروم هستند.
سیاستهای فراگیر رفاه خانواده در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۸ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۷۰
۱۴۰-۱۰۵
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در جوامع امروزی خانواده، به عنوان عامل و ذی نفع توسعه دیده می شود و لذا سیاست گذاران و برنامه ریزان، کلیه تصمیمات و اقدامات خود را بر مبنای ارتقا و حفاظت از این نهاد اجتماعی قرار می دهند. کشورهای مختلف سیاستها و خط مشیهای مختلفی درزمینه سیاست گذاری برای خانواده دارند که برای نمونه می توان به تفاوت دیدگاه میان همگانی بودن ارائه خدمات رفاهی در مقابل استحقاق سنجی، اشاره کرد. لذا این پژوهش سعی بر آن دارد تا سیاستهای خانواده در ایران را با توجه به اسناد و قوانین موجود، بررسی و تحلیل کند تا مشخص شود، چه سیاستها و به تبع آن خدماتی برای عموم خانواده ها تدوین و برنامه ریزی شده است. روش: پارادایم این مطالعه کیفی است و برنامه ها و سیاستهای اجتماعی حوزه خانواده، تحلیل محتوای کیفی شده اند. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه قوانین و اسناد بالادستی پس از انقلاب جمهوری اسلامی ایران تا پایان سال 1395 است. حجم نمونه در ابتدا 171 سند بود و درنهایت 130 سند با توجه به معیارهای تعیین شده باقی ماندند که پس از طبقه بندی اسناد در 14 گروه مخاطب خدمات رفاهی، 35 سند مرتبط با عموم خانواده ها بودند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد تا مفاهیم و تمهای اصلی استخراج شوند. یافته ها: از تحلیل و کدگذاری 35 سندی که مرتبط با سیاستهای کلان و اجرایی رفاه عموم خانواده ها بودند، سه مقوله اصلی ارزشمندی و قداست خانواده، توجه به نیازهای اساسی خانواده و تنظیم خانواده استخراج شده است. با توجه به مقوله قداست خانواده، حفظ و حراست از بنیان خانواده و تلاش برای پایداری آن بر اساس ضوابط اسلامی را می توان هدفی کلان و معیار حاکم بر تمامی مقولات دیگر دانست. انواع راهبردهایی که برای تحکیم بنیان مقدس خانواده مورداشاره واقع شده اند، شامل مواردی چون ایجاد واحدهای مشاوره، ایجاد دادگاههای اختصاصی خانواده و پیشگیری از طلاق است. همچنین قانون گذار توجه به نیازهای پایه عموم خانواده ها را در حوزه های بهداشت و سلامت، بیمه، مسکن، اقتصاد و درآمد و امنیت مدنظر قرار داده است که در اسناد مختلف به آن اشاره شده است. درنهایت نیز مقوله تنظیم خانواده و جمعیت، در اسناد مختلف پیرو تغییرات مربوط به سیاست گذاری در خصوص جمعیت متغیر است و هم راهبردهای کاهش و هم افزایش جمعیت را شامل می شود. بحث: با توجه به یافته های حاصلی از تحلیل اسناد و قوانین می توان عنوان کرد که سیاستهای رفاه خانواده در اسنادی که به عموم خانواده ها توجه کرده کمتر صراحت دارند و در قالب توجه به نیازهایی مانند مسکن و درآمد و ... مطرح شده اند. همچنین در راستای تحقق هدف تداوم خانواده در اسناد، به جای ایجاد بستر و ساختار برای پایداری خانواده، سعی بر حفظ و تداوم آن با ایجاد دادگاهها، مشاوره خانواده و ایجاد تسهیلات حقوقی شده است. لذا لازم است که راهبردهای کلانی که برای حفظ و حراست از قداست خانواده پیشنهاد شده اند، در سطح میانه و خرد برنامه ریزی شوند و همچنین سیاست گذاری صریح در حوزه رفاه خانواده ها به صورت مشخص بخشی از سیاستهای کشور را به خود اختصاص دهد.
The Relationship of Spiritual Health and Self-Awareness with Positive-thinking in Second-Grade Female High school students of didtrict one of Tehran city(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Introduction: Students from any country are considered as intellectual and spiritual resources of the country and their issues and problems are important for successful study and providing their physical and mental well-being. The purpose of this study was to investigate the relationship between Spiritual Health and Self-Awareness with Positive-Thinking in second-grade female high school students of district one of Tehran city. Methodology: The present study was a descriptive (correlational) one in terms of method and an applied one in terms of the purpose. The statistical population of the present study was second-grade female high school students of district one of Tehran city in the academic year of 2017-2018. The sample of the study was 100 students who were selected by multi-stage cluster sampling. Data collection was done by Self-Awareness Questionnaire by Fenigstein, Scheier & Buss (1975), Self-Awareness Questionnaire by Oxford Argyle (2001), and Psychological Well-being Questionnaire by Pulotsin and Ellison (1982). For statistical analysis, the mean and standard deviation of descriptive statistics and multivariate regression were used at the level of inferential statistics and the correlation coefficient was used using SPSS22 software at a significance level of 0.05. Findings: The results showed that the relationship between Spiritual Health and Self-Awareness with Positive-Thinking was significant in the female high school students in Tehran city, so that these two variables had the ability to predict Positive-Thinking and were able to explain Positive-Thinking variable to 14.4 percent (P <0.01). Conclusion: Self-awareness and its role in Spiritual Health showed that self-awareness was related to mental and physical well-being.
The role of family functioning and generation gap in the relationship between parental controls style and addiction to social networks(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of present study is investigation the role of family functioning and generation gap in the relationship between parental controls style and addiction to social networks. Methodology: The present study is a descriptive one. Theoretical bases of the study were collected by reputable sites, books and related articles. The information and data for hypothesis testing were gathered by standard and a researcher-made questionnaire. Statistical society was all of male and female student of the second year of high schools in district 5 of Tehran (140 persons). After data collection, data analysis was performed using SPSS and PLS. In this study, Validity and reliability of the questionnaire was approved. Validity of the questionnaire was accepted by expert opinion of university and reliability of that was calculated by Cronbach's alpha and the value of that was 0.82. Findings: Results showed that family functioning and generation gap have significant roles in the relationship between parental controls style and addiction to social networks. Discussion: Therefore, it can be concluded that by improving family functioning and reducing the generation gap, better control of addiction to social networks can be created.
Role of Self-Efficacy and Sensation-Seeking in Predicting Adolescents' Tendency towards Risk-Taking Behaviors (Case Study: high school second-grade students in the fifth region of Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The present study was aimed to predict adolescents' tendency towards risk-taking behaviors based on self-efficacy and sensation seeking. Methodology: Research method was descriptive-correlational. The statistical population of the present study consisted of high school second-grade students in the fifth region off Tehran. From the schools of this region, two schools were randomly selected; and from each school, 60 students were randomly selected and examined. Hence, totally 120 individuals were chosen as a sample group. The tools used in this study included Scherer's et al (1982) general self-efficacy questionnaire and Zukerman's (1996) sensation seeking scale as well as احمدabadi and محمدizadeh's (2011) risk taking scale. According to the level of data analysis and statistical hypotheses, multifold linear regression was used in order to test hypotheses. Findings: The results of the statistical analysis showed that factors such as excitability and adventure as well as seeking experience were significantly correlated with risk-taking behaviors in a 5% level. Discussion: The positivity of these coefficients, in fact, indicates that with an increase in these factors, there will be an increase in risk-taking behaviors. In addition, self-efficacy was negatively and significantly correlated with risk-taking behaviors
بررسی و مقایسه میزان اهمیت اثر متغیرهای کلان اقتصادی در وقوع جرم سرقت اماکن و وسایل نقلیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
75 - 98
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: جرم یک پدیده نامناسب اجتماعی است که آثار منفی اقتصادی و اجتماعی به دنبال دارد. وقوع آن در جامعه موجب اتلاف منابع بخش خصوصی و عمومی در مبارزه و کنترل با جرم می شود و با تهدید امنیت اجتماعی و اقتصادی، انگیزه های تولید و سرمایه گذاری را کاهش می دهد. سرقت از جمله جرایم اقتصادی مهم محسوب می شود. جرم سرقت، جرم مورد نکوهش همه قوانین و ادیان است که در این پژوهش بررسی تأثیر شاخص های اقتصادی بر وقوع جرم سرقت اماکن و وسایل نقلیه که یکی از مهم ترین انواع سرقت می باشد در استان های منتخب؛ تهران، آذربایجان شرقی، خوزستان، خراسان رضوی، کرمان در یک دوره 7 ساله طی 1394-1388 مورد آزمون قرار گرفته است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و مطالب آن به روش کتابخانه ای با استفاده از منابع آماری و مقالات تألیفی و ترجمه ای و پژوهش انجام شده در بنیاد نخبگان نیروهای مسلح گردآوری شده است و در این تحقیق با استفاده از روش های مرسوم در تحلیل اقتصادی جرم به ویژه مدل جرایم مبتنی برانگیزه، به بررسی عوامل مؤثر بر جرم (سرقت اماکن و وسایل نقلیه) در ایران پرداخته شده است. بدین منظور ضمن پایه گذاری و تحلیل مدل بازاری جرم، یک مدل اقتصادسنجی مبتنی بر داده های تلفیقی طراحی و برآورد گردیده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که ضریب متغیر شاخص رشد اقتصادی در هر سه معادله سرقت کل، سرقت اماکن و سرقت وسیله نقلیه دارای ضریب منفی و معنی دار می باشد. مقدار ضریب متغیر رشد اقتصادی در مدل سرقت اماکن بزرگتر از سایر معادلات است و به این معناست که افزایش نرخ رشد اقتصادی موجب کاهش وقوع جرم سرقت خصوصاً سرقت اماکن خواهد شد. نتیجه گیری: بنابراین می توان گفت که تأثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر وقوع جرم سرقت اماکن و وسایل نقلیه در استان های منتخب معنی دار می باشد و همچنین سیاست گذاران کشور برای کاهش جرایم مربوط به سرقت پیش از این که توجه خود را به مسایل انتظامی و قضایی معطوف نمایند می بایست به عوامل افزایش جرم توجه بیش تری داشته باشند. تلاش برای ایجاد رونق و رشد و توسعه اقتصادی جهت کاهش نرخ بیکاری و افزایش درآمد خانوارها می تواند از جمله این علاج ها باشد.
از مصرف پایی تا حسرت مصرف کاوشی زمینه مند از بسترهای اجتماعی شکل گیری چشم و همچشمی در خرید و مصرف بین زنان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مصرف فراتر از نیازهای اولیه برای تمایز، تفاخر، تنوع و... استفاده می شود. در ایران مصرف همگام و همراه با فرهنگ چشم و همچشمی پیش رفته است. این پژوهش تلاش کرده است پویایی های شکل گیری فرایند چشم وهمچشمی در خرید و مصرف را در نمونه هدف بررسی کند؛ بدین منظور، در قالب روش شناسی کیفی و با استفاده از نظریه زمینه ای، با تعدادی از زنان متأهل طبقه متوسط و متوسط روبه بالای شهر مشهد با استفاده از مصاحبه های عمیق و نمونه گیری هدفمند و نظری، مصاحبه شد. اطلاعات جمع آوری شد و تحلیل داده ها به شیوه کدگذاری باز و محوری و گزینشی انجام شد. یافته های پژوهش شامل سی ویک مقوله اصلی و یک مقوله هسته با عنوان حسرت مصرف شد. بر همین اساس جدول های مفهومی، الگوی پارادایمی و طرح واره نظری پژوهش ارائه شد. تبیین نتایج به طور کلی نشان دهنده «مصرف پایی» بالای جامعه هدف و قدرت خرید پایین آنهاست که نتیجه آن «حسرت مصرف» بیشتر بوده است؛ اما فرایند ارضای حسرت مصرف، فرایندی ناتمام و دوری باطل است و به همین دلیل پویایی های مصرف پایی و چشم وهمچشمی را به طور دورانی و هم افزا، فعال تر و قدرتمندتر می کند.
مطالعه جامعه شناختی عاملیت زنان: مورد مطالعه شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مورد توجه اندیشمندان جامعه شناسی، توجه به عاملیت و فاعل بودن زنان در کنش های روزمره اجتماعی و به طور کلی در رفتارهای اجتماعی می باشد. هدف اصلی این مطالعه جامعه شناختی عاملیت زنان با تأکید بر شهر کرمانشاه می باشد. این مطالعه با روش توصیفی و تکنیک پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه روی 400 نفر از زنان شهر کرمانشاه انجام گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و از آزمون های مقایسه میانگین ها و ضریب همبستگی استفاده به عمل آمد. در این مطالعه مسائلی مانند قدرت تصمیم گیریبعد از ازدواج، استقلال و آزادی، مالکیت و توانایی رفتن به اماکن مختلف برای زنان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از آن نشان می دهد که متغیرهایی مثل سن (26/0=r) میزان آرایش (31/0- =r)، میزان استفاده از رسانه های جمعی (33/0 =r)، وضعیت شغلی همسر (13/5 =f)، محل تولد (512/5 =f)، اوقات فراغت (31/0- =r) بر روی عاملیت زنان تأثیر معناداری دارد. اجرای استراتژی هایی مثل استراتژی ارائه خدمات مالی، استراتژی اشتغال و استراتژی مهارت های زندگی و حمایت اجتماعی می تواند عاملیت زنان را در جامعه تقویت نماید.
سنخ شناسی زیارت؛ مطالعه ای در میان زایران حرم رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال نوزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
78 - 107
حوزههای تخصصی:
در جامعه شناسی دین، مطالعه شاخص ها و گونه های دین ورزی و تجارب دینی اهمیت ویژه دارد. بر این اساس، تمایز بین گونه های مختلف زیارت و به بیان دیگر، سنخ شناسی انواع تجربه های زیارت، محور اصلی این مطالعه تجربی کیفی بوده است. برای این مطالعه، از تکنیک مصاحبه و مشاهده میدانی استفاده شده است. 28 مصاحبه با زایران حرم امام رضا (ع) انجام شد. در چارچوب مفهومیِ پژوهش از نظریه ویلیام جیمز در تعریف تجربه دینی، و در تعریفِ وجوه مختلفِ مفهوم تجربه زیارت بر اساس تلفیقی از مدلهای بومی سنجش دین داری، سه بعد اندیشه ها (باورها)، کنش ها (اعمال) و احساسات و عواطف در نظر گرفته شده است. یافته ها نشان دهنده تنوعی از تجربه های دینی در هر سه بعد تجربه زیارت بوده است. بر این اساس پنج سنخ «زیارت سنت گرا- عادت گرا»، «زیارت شریعت گرا- مناسک گرا»، «زیارت عاطفه گرا-معناگرا»، «زیارت مبادله گرا-کارکردگرا» و «زیارت عقلانیت گرا-بازاندیش» بر اساس میزان حضور و بروز شاخص های مختلف تجربه زیارت، شناسایی و از هم متمایز شدند.
رابطه سلامت روان با کیفیت زندگی کودکان آزاردیده 7 تا 12 سال: اثر تعدیل کننده ادراک حمایت اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۸ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۶۹
۵۵-۷۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کودک آزاری و سوء رفتار با کودکان تأثیرات زیان آوری بر روی رشد و سلامتی آنان دارد و پیامدهایی نظیر اضطراب، افسردگی، خطر خودکشی، رفتارهای ضداجتماع و سوءمصرف دارو را در پی دارد. یکی از مؤلفه های مهمی که بر سلامت روان تأثیرگذار است، حمایت اجتماعی است. حمایت اجتماعی به عنوان یکی از فاکتورهای بحرانی می تواند مانع از پیشرفت بیماریهای روانی و بهبود سلامت روان شود؛ به این معنا که هر چه حمایت اجتماعی افزایش یابد، سطح سلامتی نیز افزایش پیدا می کند و بالعکس. یکی از موضوعاتی که بر سلامت روان کودکان آزاردیده اثر می گذارد، کیفیت زندگی است. سازمان بهداشت جهانی، کیفیت زندگی را برداشت یا پندارهای فرد از وضعیت زندگی خود می داند و آن را با توجه به فرهنگ و نظام ارزشی که فرد در آن زندگی می کند و ارتباط این دریافتها با اهداف، انتظارات، استانداردها و اولویتهای موردنظر تعریف کرده است. با توجه به اهمیت کیفیت زندگی و ادراک حمایت اجتماعی بر سلامت روان، محقق در پژوهش حاضر به بررسی نقش تعدیل کننده ادراک حمایت اجتماعی در رابطه سلامت روان بر کیفیت زندگی کودکان آزاردیده پرداخته است. روش: پژوهش حاضر به صورت توصیفی از نوع همبستگی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کودکان آزاردیده بین 7 تا 12 ساله شهرستان تربت حیدریه در سال 1395 است. تعداد این کودکان شامل 60 نفر است که در اورژانس اجتماعی شهرستان تربت حیدریه دارای پرونده بوده و یکی از انواع کودک آزاریها (غفلت، جسمی و جنسی) را تجربه کرده اند و به صورت تمام شمار انتخاب شدند. برای گردآوری داده های این پژوهش از سه پرسشنامه ادراک حمایت اجتماعی خانواده، سلامت روان و کیفیت زندگی استفاده گردیده است. جهت تعیین نرمال بودن توزیع داده ها از آزمون کولموگروف-اسمیرنف استفاده شد، سپس جهت بررسی رابطه بین سلامت روان و کیفیت زندگی از ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید و برای بررسی نقش تعدیل کننده حمایت اجتماعی در رابطه سلامت روان با کیفیت زندگی، از رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد. یافته ها: بین سلامت روان و کیفیت زندگی رابطه مثبت وجود دارد؛ بدین معنا که با افزایش سلامت روان کیفیت زندگی نیز افزایش می یابد. نتایج حاصل از رگرسیون سلسله مراتبی نیز بیانگر آن است که اثر توأمان سلامت روان و حمایت اجتماعی ادراک شده معنادار است. بنابراین حمایت اجتماعی ادراک شده نقش تعدیل کننده در رابطه سلامت روان و کیفیت زندگی دارد. در مرحله بعد از آزمونهای تعقیبی استفاده شد؛ تا نشان دهد متغیر حمایت اجتماعی ادراک شده در چه شرایطی (زمانی که حمایت اجتماعی ادراک شده بالاست و زمانی که حمایت اجتماعی ادراک شده پایین است) نقش تعدیل کنندگی دارد. بدین منظور یک بار اثر توأمان سلامت روان و حمایت اجتماعی ادراک شده بالا و بار دیگر اثر توأمان سلامت روان و حمایت اجتماعی ادراک شده پایین مورد تحلیل آماری در آزمونهای تعقیبی قرار گرفت و مشخص گردید زمانی که کیفیت زندگی پایین است، اما حمایت اجتماعی بالاست سلامت روان بالاست و زمانی که کیفیت زندگی بالاست اما حمایت اجتماعی پایین است سلامت روان پایین است. بحث: نتایج پژوهش نشان داد که با افزایش سلامت روان، کیفیت زندگی نیز افزایش می یابد. در خصوص متغیر تعدیل کننده ادراک حمایت اجتماعی نیز نتایج بیانگر این است که حمایت اجتماعی ادراک شده نقش تعدیل کننده در رابطه سلامت روان و کیفیت زندگی دارد. درمجموع حمایت اجتماعی به عنوان یک عامل حفاظتی در برابر تأثیرات آسیب زای انواع استرسها مطرح است. ادراک حمایت اجتماعی باعث ایجاد ارتباطات مثبت، مهارت حل مسئله و مهارت حفاظت در برابر مشکلات رفتاری و عاطفی می شود. حمایت اجتماعی به عنوان یک فاکتور مهم در بین قربانیان بالغ و کودکان تحت سوء رفتار مطرح است و تأثیرات روان شناختی آسیبهای استرس آور را کاهش می دهد، همچنین باعث تسهیل عملکرد عاطفی و شناختی در بین قربانیان سوء رفتار می گردد.
ارائه الگوی راهبری در هسته های علمی بنیاد ملی نخبگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل دهی هسته های علمی، اقدام جدیدی است که در همین راستا توسط بنیاد ملی نخبگان کشور در حال اجرا است. در این برهه یکی از مهم ترین مسائل بنیاد ملی نخبگان، شناخت الزامات و بایسته های مدیریتی برای تقویت و گسترش هسته های علمی در دانشگاه ها است. این پژوهش درصدد است که به صورت کاربردی و عملیاتی، عوامل و مؤلفه های مهم و مؤثر بر راهبری هسته های علمی بنیاد ملی نخبگان را کشف کند تا این نهاد بتواند به صورت کاراتر و اثربخش تر مدیریت و رهبری این عرصه را انجام دهد. این پژوهش در زمره پژوهش کیفی عام قرار می گیرد و رویکرد آن کیفی و از نوع اکتشافی است. در این پژوهش بنا بر هدف پژوهش از راهبرد مطالعه چند موردی استفاده می شود. ابزار تجزیه وتحلیل داده های این پژوهش، روش تحلیل مضمون است که با استفاده از نرم افزار MAXQDA انجام می گیرد. موردهای پژوهش حاضر، هسته های علمی تحت حمایت بنیاد ملی نخبگان است. داده ها و اطلاعات از طریق انجام مصاحبه، برگزاری جلسات گروه کانونی، تجربیات هسته های علمی دانشگاه های جهان و گزارش های دریافتی از هسته های علمی گردآوری شد. بعد از تجزیه وتحلیل داده ها، تعداد 547 مضمون و مفهوم اولیه استخراج شد. بامطالعه چندباره، مضامین به دست آمده تعدیل و اصلاح شد و شبکه مضامین به دست آمده پژوهش شامل 122 مضمون پایه، 16 مضمون سازمان دهنده و 4 مضمون فراگیر شد. عرصه های فعالیت هسته های علمی، سازمان و اداره درونی هسته های علمی، نظام راهبری هسته های علمی و نتایج و آثار هسته های علمی چهار مضمون فراگیری بودند که مضامین سازمان دهنده و پایه ذیل آن جای گرفتند.
The sociolinguistic content analysis of imported ELT textbooks’ cultural values (global or local) and their impact on Iranian EFL learners’ social identity(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Investigating the cultural content of EFL textbooks is significant in critical discourse studies. The effect of cultural values on EFL learners’ social identity has been less investigated in the Iranian context. This study aimed at identifying type of cultural values embedded in New Interchange and Passages textbooks in terms of being global, local or glocal and the impact of these textbooks’ cultural values on Iranian EFL learners’ social identity. Methodology: 90 upper-intermediate EFL learners at 2 private language institutes and high schools in the city of Gilanegharb were selected among a population of 120 EFL learners based on taking an Oxford Placement Test (OPT). They were randomly divided into an experimental group (45 learners) and a control group (45 learners). The experimental group received global cultural teaching through exposure to private institute textbooks’ cultural values while the control group was taught through local cultural values embedded in the local textbooks. A Student Identity Questionnaire (SIQ) was used as both pre-test and posttest. Data were analyzed through Independent Sample T-tests using SPSS 21 software. Findings: The results indicated that the most frequent textbook cultural values were social power through the U.S. superiority, social relation through friendship and party, and accomplishments through success. Further analysis showed that the textbook cultural values had a significant impact on social identity scores of Iranian EFL learners showing stronger agreement with global cultural values promoted in the imported textbooks. Discussion: Results had implications for EFL teachers, learners, policy makers and material developers.
رابطه ابعاد دلبستگی و الگوهای ارتباطی زوجین با رفتارهای هنگام بازی کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ی میان ابعاد دلبستگی و الگوهای ارتباطی والدین کودکان پیش دبستانی با رفتارهای هنگام بازی این کودکان بود. این پژوهش از نوع توصیفی (همبستگی) بود که 360 کودک (198 پسر و 162 دختر) 6-4 سال مشغول در مراکز پیش دبستانی شهر یزد در سال تحصیلی 96-1395 در آن شرکت داشتند و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از مقیاس رفتار بازی کودکان پیش دبستانی (PPBS)، پرسشنامه ی روابط میانی دلبستگی (KCAQ) و پرسشنامه ی الگوهای ارتباطی زوجین - فرم کوتاه شده (CPQ-SF) استفاده شد. نتایج بیانگر آن بود که بیشترین میزان بازی در کودکان را بازی اجتماعی و کمترین میزان را رفتارهای کم گویی تشکیل می دهند. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان داد، ابعاد دلبستگی و الگوهای ارتباطی زوجین در مواردی قادر به پیش بینی رفتارهای بازی کودکان هستند. رفتارهای تکاملی انطباقی مثبت، بازی اجتماعی را به طور مثبت و رفتارهای کم گویی را به طور منفی پیش بینی می کنند. رفتارهای منفی نیز قادر به پیش بینی بازی خشن و رفتارهای گوشه گیری منفعل در جهت مثبت در کودکان بودند. همچنین بعد دوری گزینی از حمایت نگاره ی دلبستگی/ فرد مراقب، رفتارهای کم گویی را در جهت مثبت پیش بینی می کند. الگوی ارتباطی مرد متوقع/ زن کناره گیر به صورت مثبت رفتار گوشه گیری منفعل را پیش بینی نمود. برای رفتارهای گوشه گیری فعال ارتباط معناداری با سایر متغیرها یافت نشد.
The Narrative Research of Women's Semantic into TheirDevelopmental Experiences at Senior Management Posts in TehranCity Higher Education Centers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Today, women's participation in economic and business activities, along with the evolution of their employment, has created fundamental changes in their traditional role. The purpose of this research is to examine the women's semantic understanding of their developmental experiences at senior management positions in higher education institutions using a qualitative research methodology in narrative studies. For this purpose, an in-depth interview was used to access narratives. Methodolgoy: The research participants comprise 20 women in senior management posts in Tehran's higher education institutions who were selected through purposive sampling. The findings of the study, using the method of thematic analysis, have identified the factors that promote women's development in senior management positions in three themes: individual, organizational and socio cultural, and five themes of growth and training and family, personal characteristics, attitudes of employees and officials, community attitudes.Findings: The findings of the study, have identified the factors preventing women's development in senior management positions in three main themes of individual, organizational and cultural-social and seven themes of growth and training and education, family, personal characteristics, discrimination, attitudes of employees and officials, community attitudes, cultural stereotypes. Conclusion: Research shows that successful women leaders have unique a self-concept that allows them to overcome traditional gender boundaries.