فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۴۱ تا ۲٬۲۶۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
تغییرات فرهنگی و اُفت باروری در ایران (برپایه تحلیل ثانوی داده های پیمایش ارزش ها و نگرش های ایرانیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس داده های منتشر شده از سوی سازمآن های مختلف جمعیت شناختی، نرخ باروری در بسیاری از کشورهای جهان و از جمله در ایران در حال کاهش است. این امر می تواند ناشی از دلایل متعددی باشد. با وجود این، دگرگونی های فرهنگی طی چند دهه اخیر، در میان سایر تغییرات، بیشتر از همه خودنمایی می کنند: رشد فردگرایی، تغییرات مذهبی، رشد سکولاریسم و دگرگونی در ارزش های خانوادگی، در زمره مهم ترین تحولاتی قرار دارند که می توان ارتباط آن ها را با باروری بررسی کرد. هدف از این پژوهش، مطالعه رابطه تحولات فرهنگی در حوزه های فردی، خانوادگی و مذهبی با تغییرات نرخ های باروری در مراکز استآن های ایران است. داده های مربوط به این تحولات فرهنگی از یافته های پیمایش ارزش ها و نگرش های ایرانیان در سال 1380 استخراج شده است. برای به دست آوردن نرخ های باروری عمومی در این سال نیز، میزآن های باروری در سال 1375، براساس روش ""فرزندان خود"" به داده های استاندارد برای سال 1380 تبدیل شده است. براین اساس، روش تحقیق در این مطالعه، از نوع تحلیل ثانوی است. نتایج پژوهش نشان داد که رابطه کاملاً معناداری میان متغیرهای فردگرایی، دینداری، سکولاریسم و ارزش های خانوادگی در میان مراکز استانی ایران با نرخ های باروری در این استان ها وجود دارد؛ به این معنا که هر چه میزان دینداری شهرها بیشتر، سطوح سکولاریسم و فردگرایی کمتر، میزان توجه به ارزش های خانوادگی بیشتر باشد، نرخ باروری در آن شهرها بیشتر است و برعکس، دینداری کمتر، سکولاریسم و فردگرایی بیشتر و توجه به ارزش های خانوادگی کمتر، با نرخ های پایین باروری رابطه ای مثبت و همسو دارند.
مطالعه پدیدارشناسانه نگرانی مردان از ابژه سازی و خود- ابژه سازی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با اتکا به رویکردی پدیدارشناسانه، استقرایی و اکتشافی، به دنبال کشف فهم مردان از «غیرت ناموسی» و همچنین کشف موقعیت ها و لحظاتی از زندگی روزمره بوده ایم که مردان در آن غیرتمندانه احساس و رفتار می کنند. بدین منظور از نظریه مبنایی به عنوان روش پژوهش کیفی بهره گرفته ایم. داده های پژوهش نیز به وسیله مصاحبه و مشاهده مستقیم جمع آوری شده اند. جمعیت مورد مطالعه شامل مردان 20 تا 40 ساله تهرانی است و نمونه ها شامل 25 مرد و 5 زن بوده اند که طبق روش نمونه گیری نظری انتخاب شده اند. طبق نتایج این پژوهش، غیرت ناموسی نگرانی و تشویش مردان ایرانی از ابژه سازی و خود_ابژه سازی نوامیس خود و کنش های متناظر با آن است. منظور از ابژه سازی تقلیل کلیت وجودی زن به جنسیت اش و تعامل با او به عنوان یک شی جنسی از سوی اجتماع مردانه و از طریق نگاه، کلام، تماس های بدنی، روابط عاطفی، معاشرت های اجتماعی و روابط جنسی است. خود_ابژه سازی نیز به نقش ارادی یا غیرارادی اما فعال زن در چنین تجربیاتی اشاره دارد. بر اساس یافته ها مردان درجات متغیری از نگرانی را در برابر سطوح مختلف ابژه سازی و خود_ابژه سازی تجربه می کنند. ترکیب ادراک مرد از فضای تعامل، وضعیت سایر مردان و وضعیت زن، نقش برجسته ای در برانگیختن عواطف غیرتمندانه یا غیرغیرتمندانه و واکنش های متناظر با آن ها دارد. از این رو در بیش تر موارد غیرت بیش از آن که عاطفه ای درونی باشد، عاطفه ای فرهنگی و موقعیت مند به نظر می رسد.
سرمایه اجتماعی و رابطه آن با پایگاه اجتماعی-اقتصادی در میان جوانان شهر ساری مازندران
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی، ثروت و دارایی نهفته ای است که از آمادگی روحی – روانی افراد یک جامعه برای صرف نظر کردن از منافع شخصی و درگیرشدن در عمل جمعی پدید می آید. سرمایه اجتماعی در حقیقت به آرمان های مشترک، وفاق و انسجام اجتماعی و انگیزهای قوی برای پیشرفت، کسب افتخارات فزاینده، اعتماد، صداقت و احترام متقابل افراد جامعه نسبت به یکدیگر، رعایت ارزش ها و هنجارها و اصول اخلاقی و پرهیز از هر گونه تظاهر در کنشهای اجتماعی به منظور کمک به پویایی جامعه و ... اطلاق می گردد. پژوهش حاضر از نوع پیمایش و جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه جوانان شهر ساری (بر اساس تعریف سازمان ملی جوانان) تشکیل می دهند. به گزارش سازمان ملی جوانان تعداد 84541 جوان 15 تا 29 سال در شهر ساری زندگی می کنند. ضریب آلفا 91% به دست آمد. نتایج نشان داد: بین پایگاه اجتماعی-اقتصادی و میزان سرمایه اجتماعی رابطه معنی داری وجود دارد. میان سرمایه اجتماعی در میان جوانان شهر ساری از حیث جنسیت تفاوت معنی داری وجود دارد. میان سرمایه اجتماعی در میان جوانان شهر ساری از نظر سنی تفاوت وجود دارد. میان سرمایه اجتماعی در میان جوانان شهر ساری از حیث وضعیت تاهل تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین با به کارگیری از روش «ورود آزاد» (Enter) در رگرسیون چند متغیره، سرمایه اجتماعی تعمیم یافته به میزان 42%، سرمایه اجتماعی غیررسمی به میزان 25%، سرمایه اجتماعی امنیت به میزان 55%، سرمایه اجتماعی مشارکت به میزان 30%، سرمایه اجتماعی اعتماد به میزان 36%، پایگاه اجتماعی- اقتصادی 17% و تحصیلات 11% بر سرمایه اجتماعی مؤثراند. در نتیجه بیشترین میزان تاثیر در میان متغیرهای یاد شده متعلق به امنیت و کمترین تاثیر ناشی از تحصیلات افراد بوده است. در نهایت با توجه به میزان R2 به دست آمده می توان گفت متغیرهای این تحقیق 374% از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کنند.
جلای وطن: بررسی عوامل مؤثر بر گرایش دانشجویان به مهاجرت به خارج از کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر درصدد است برخی عوامل مؤثر بر گرایش دانشجویان به مهاجرت به خارج از کشور را تبیین نماید. به این منظور بخشی از اطلاعات طرح «سنجش گرایش ها، رفتار و آگاهی های دانشجویان دانشگاه های دولتی» که در سال 1380 با یک نمونه 1522 نفری از دانشگاه های ایران به انجام رسیده، گزینش شده و با استفاده از روش تحلیل ثانویه مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این مطالعه نشان دهندة آن است که 59 درصد از دانشجویان درحد متوسط و17 درصد در حد زیاد گرایش به مهاجرت به خارج از کشور دارند و فقط 23 درصد از آن ها در اندیشة مهاجرت نیستند.
نقش دو متغیر «پایبندی به جامعة ملی» و «دینداری» به عنوان عوامل بازدارنده و «نگرش انتقادی نسبت به شرایط کنونی و آتی جامعه» به عنوان عوامل ترغیب کننده گرایش به مهاجرت، از نظر آماری مورد تأیید قرار گرفت. به طورکلی گرایش به مهاجرت در مردان بیش از زنان و در پایگاه اقتصادی اجتماعی بالا بیش از پایگاه پایین است. به منظور شناسایی نقش هم زمان کلیه متغیرهای تأثیرگذار از رگرسیون لجستیک اسمی چندگانه استفاده شده است.
بررسی عوامل مؤثر بر فرهنگ سیاسی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی مطالعة موردی: دانشجویان واحد پارس آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ سیاسی در عصر حاضر، یکی از پدیده های مهم زندگی اجتماعی به شمار می رود و نفوذی انکار ناپذیر بر کردار سیاسی اعضای جامعه دارد. همچنین یکی از ارکان و محورهای اصلی رشد و توسعه جامعه به شمار می رود؛ به طوری که اعتقاد به برابری سیاسی، اعتماد، احساس امنیت و وفاداری ملی یا قومی، ازجمله مواردی است که با فرهنگ سیاسی و درنتیجه با الگوی توسعة جامعه ارتباط دارد. هدف از این پژوهش، بررسی عوامل تأثیر گذار بر فرهنگ سیاسی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی، واحد پارس آباد می باشد. پرسش اساسی که این پژوهش به دنبال پاسخ آن است، «عوامل مؤثر بر فرهنگ سیاسی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی، واحد پارس آباد» است. مفروضات پژوهش، حاکی از آن است که متغیرهای قوم گرایی، مذهب گرایی، انگیزة سیاسی، شخصیت و پایگاه اجتماعی اقتصادی، رابطه ای معنی دار با فرهنگ سیاسی دارند.
در پژوهش حاضر، از روش پیمایشی (از نوع همبستگی بین متغیرها) و از مصاحبة کتبی (پرسش نامه) به عنوان ابزار گردآوری اطلاعات برای پاسخ گویی به پرسش ها استفاده شده است؛ همچنین از روش آماری و نرم افزار SPSS، برای تجزیه و تحلیل داده ها بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش، حاکی از آن است که به جز وجود رابطه بین انگیزة سیاسی و فرهنگ سیاسی پاسخ گویان، هیچ کدام از فرضیات تحقیق، تأیید نشد. این مسئله نشان دهندة این مطلب است که موقعیت زمانی و مکانی حاکم بر بوم شناسی منطقة پارس آباد و به تبع، دانشجویان، متفاوت از موقعیت مکانی و زمانی نظریه هایی است که در این زمینه ارائه شده است
هویت و فضای عمومی در شهر: مطالعة موردی: دختران دانشجو در شهرستان رفسنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زندگی شهری یکی از نشانه های بارز نفوذ مدرنیته به زندگی جوامع بشری است و تعلق داشتن به جمع و حضور در فضاهای اجتماعی یکی از نیازهای زندگی انسان امروز است. در جوامع گوناگون استفاده از فضاهای عمومی شهر برای افراد جامعه برحسب متغیرهایی چون سن، جنس، گروههای اجتماعی، اقلیتهای قومی و نژادی و... متفاوت است و این عوامل بر میزان و نحوة حضور در فضاهای عمومی شهر تأثیرگذار هستند. بحران هویت در میان نسل جوان جامعه که آینده ساز آن تلقی میشوند امروزه عمیق تر شده و از جنبههای سطحی و ناپایدار به جنبههای کنشی و ذهنی پایدار رسیده است. جوان امروزی نیازمند آن است که افزون بر سازگارشدن با هنجارهای اجتماعی و غیررسمی جامعه، عادت وارههای خویش را گاه حتی در جهتی نه چندان دلخواه دستکاری کند. هدف مقالة حاضر شناخت، بررسی و تحلیل چگونگی شکل گیری و تحول زمینه های اجتماعی و فرهنگی هویت و موقعیت جوانی دختران دانشجو در شهر رفسنجان است. بدین منظور، با استفاده از روش کیفی و از خلال مصاحبه های فردی و گروهی50 نفر از دختران دانشجو در رفسنجان متناسب با شاخص های مورد نظر انتخاب شدند و با کمک تکنیک تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد فشارهای روانی ـ اجتماعی بر دختران جوان که هم از سوی خانواده و هم قوانین رسمی و غیررسمی جامعه بر آن ها اعمال می شود، اندیشهها و کنشهای دختران را تحت تأثیر قرار داده و هویت جنسیتی آن ها را پررنگتر ساخته است. یافته ها همچنین تضاد و ارائة موقعیت دوگانة دختران و زنان را در مواجهه با گسست و همسازی میان سنت و مدرنیتة موجود در جامعه و در نتیجه اختلال در شکل گیری هویت آن ها را نشان می دهد.
خودسازمانی جنبش های اجتماعی
حوزههای تخصصی:
در تحقیقات مربوط به جنبش های اجتماعی، رویکرد جنبش اجتماعی جدید و رویکرد بسیج منابع رویکردهای مسلط هستند. هر دو رویکرد دارای جنبه های کلان و بیرونی یا دارای جنبه های خرد و درونی هستند. این نوشته بر مفهوم خودسازمانی که شامل جنبه های درونی و بیرونی و هم جنبه های ساختاری و کنشی جنبش های اجتماعی است و هم بر مفهوم پویایی اعتراض، دلالت دارد. ظهور جنبش های اجتماعی یک روند جبرگرایانه نیست، اما مجموعه ای از بحران، بسیج منابع، بسیج هویت شناختی، خودتولیدی است که قوانین منحصر به فردی برای ظهور جنبش هایی که تفکرات یک بعدی، خطی و جبرگرایانه را بیان می دارند، جستجو می کند. جنبش های اجتماعی بخشی از نظام جامعه مدنی هستند که به با موضوعات جایگزین و تقاضاهایی که پویایی نظام سیاسی را تضمین می کند، به همراه است. رویکردهای نظری – سیستمی موجود در مورد جنبش های اجتماعی (لومان، جاپ، آلمایر، هلمن) بیشتر غیر انتقادی هستند و روابط تولیدی بین کنشگران انسانی و ساختار اجتماعی را در جریان خودسازمانی نادیده می گیرند. جنبش های اعتراضی نظام های ارتباطات پویایی هستند که به طور دائم بازتاب حوادث سیاسی و اجتماعی اعمال اعتراضی خودسازمانی و ارتباطات اعتراضی هستند که از پیدایش و تفکیک (تولید و بازتولید) ساختارهای اعتراضی (حوادث، موضوعات متضاد، ارزش های جایگزین، الگوهای منظم تعامل و سازمان) ناشی می شوند. پویایی جنبش های اجتماعی بر ظهور دائمی و تولید دوگانه اعمال اعتراضی و ساختار اعتراضی مبتنی است. خودسازمانی یک جنبش اجتماعی یک جریان پویا است، که مبتنی است بر حرکت دائمی و تفکیک کنشگران و ساختارهایی که با اعتراضات همگانی رابطه برقرار می کنند. در مراحل بحرانی اعتراضات در نظام های اجتماعی جدید ظهور می کند، که این امر به صورت حتمی تعیین کننده نیست، اما به ساختارهای قدیم وابسته است. بدین معنی ساختارهای قدیم چنین امری را قادر می سازد و ساختارهای جدید را تحت فشار قرار می دهد. در مراحل بحرانی اعتراض می تواند گسترش یابد. دلایل کوچک می تواند به طور ناخواسته تاثیرات بزرگی داشته باشد. تصور خودسازمانی، نظامی است که به منظور دستیابی به مفهوم پویای اعتراض ایده شبکه ای، مشترک، عرضه همیارانه ناشی از خصوصیات پیدایش جنبش ها را به کار خواهد گرفت. این نوشته به منظور انعکاس پیچیدگی در حال افزایش جامعه و ظهور دانش طبقه بندی جامعه، به چند مدل چند بعدی طبقه که به طور ساختاری با مفهوم جنبش های اجتماعی وابسته است اشاره دارد.
بررسی رابطه باورهای جنسیتی و عملکرد خانواده دانشجویان فارس و کًرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه و مقایسه باورهای جنسیتی و عملکرد خانواده در دانشجویان کُرد و فارس بود. روش تحقیق حاضر همبستگی بود و برای انجام آن از بین جامعه آماری پژوهش (دانشجویان کُرد دانشگاه کرمانشاه و فارس دانشگاه شهید بهشتی) تعداد 200 نفر از هر قومیت (100 دختر و 100 پسر) و در کل 400 نمونه به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه عملکرد خانواده (ساخته شده توسط اپستین، بالدوین، و بی شاب، 1983) و پرسشنامه باورهای جنسیتی (برگرفته از پرسشنامه باورهای جنسیتی بم، 1974) استفاده شد.
جهت تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و آزمون t برای مقایسه گروه های مستقل استفاده گردید. نتایج نشان داد که در دانشجویان فارس بین مؤلفه های پرسشنامه باورهای جنسیتی با هیچ یک از مؤلفه های پرسشنامه عملکرد خانواده رابطه معناداری وجود ندارد. در دانشجویان کُرد بین باور دوجنسیتی با مؤلفه حل مسئله و هم چنین بین مؤلفه کاملاً زنانه با مؤلفه های حل مسئله، آمیختگی عاطفی، پاسخگویی عاطفی، کنترل و هم چنین با عملکرد کلی رابطه معنادار وجود دارد (05/0p<). مقایسه عملکرد خانواده دانشجویان کُرد و فارس نشان داد که بین این دو گروه در خرده-مقیاس آمیـخـتـگی عـاطفی تـفـاوت معنـادار وجـود دارد (0001/0p<). با توجه به نتایج به دست آمده می-توان گفت که مسائل قومی و فرهنگی از عوامل تأثیرگذار بر رابطه باورهای جنسیتی و عملکرد خانواده هستند. همین طور تصور می شود که خانواده های کُرد و فارس در میزان آمیزش بین اعضاء و نشان دادن علائق و عواطف خود به دیگر اعضای خانواده با هم تفاوت دارند.
بررسی یک آگهی تلویزیونی از منظر مطالعات فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، پیدایش «مطالعات فرهنگی» تاثیری همه جانبه در پژوهش های مربوط به علوم انسانی باقی گذاشته است، چندان که می توان مدعی شد این روش شناسی نو حتی ادراک ما از موضوع تحقیقات علوم انسانی را نیز دگرگون کرده است. پژوهشگران مطالعات فرهنگی با از میان برداشتن مرزهای معهود میان هنر نخبه گرا و هنر عامه پسند، عرصه های جدیدی را که تا پیش از این جزو حیطه کار محققان علوم انسانی محسوب نمی گردید در کار خود ملحوظ کرده اند. یکی از مهم ترین این حوزه ها، آگهی های تجاری است. در پس ظاهر «خنثی» و «معصوم» آگهی های تجاری تلویزیون، رفتارهایی گفتمانی به نمایش در می آیند که حکم تعریفی تلویحی از واقعیت اجتماعی را دارند و در نهایت نحوه فاعلیت ذهن (سوبژکتیویته) ما را تعیین می کنند. در مقاله حاضر، یک آگهی نمونه از مجموعه آگهی هایی که از تلویزیون ایران پخش می شوند (مربوط به ماشین لباسشویی حایر) با اتخاذ رهیافت میان رشته ای مطالعات فرهنگی و با هدف پرتوافشانی بر سازوکارهایی برساخته شدن هویت جنسیتی زنانه در فرهنگ معاصر ایرانی، تحلیل می شود. به این منظور، ایماژهای زن در این آگهی از منظری فمینیستی و نیز با استناد به برخی مفاهیم روانکاوانه و جامعه شناسانه و نشانه شناسانه بررسی می شوند. بخش پایانی این نوشتار، به جمع بندی بحث در خصوص مطالعات فرهنگی اختصاص دارد.
بررسی کیفیت بصری سیما و منظر شهری ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجموعه ای از عناصر طبیعی و مصنوع اعم از کالبد و فضاهای شهر، انسان ها، رفتارها و فعّالیّت های آن ها و ... آیینه ی تمام نمای ویژگی های تاریخی فرهنگی اقتصادی و طبیعی هر شهر هستند. منظر و سیمای یک شهر مطلوب با قابلیت تأثیرگذاری بر ادراک شهروندان از تجربهی زندگی شهری در تحقق آن شهر مطلوب نقش عمده ای دارد .
نابسامانی و آشفتگی سیمای شهری در ابعاد و لایه های مختلف آن بر روحیات و رفتارهای شهروندان تأثیر قابل توجهی می گذارد، سبب تنزل کیفیت محیطی میگردد؛ و نارضایتی شهروندان نسبت به شهر و عدم تلاش برای بهبود وضعیت آن را رقم می زند .
یکی از تأثیرگذارترین مسایل در مورد ارتقای کیفیت سیمای شهری مدیریت شهری است. در مدیریت شهری علاوه بر ارایه ی راه کارهای اجتماعی و فرهنگی و سیاستگذاری، از طریق وضع قوانین و ضوابطی ناظر بر ارتقای کیفی منظر شهری و هدایت طرح های توسعه، زمینه های اولیهی تغییر و تحول در اوضاع نابسامان کنونی فراهم می آید.
در این نوشتار سعی شده در مرحله ی اول مفاهیم سیمای شهری و عوامل تأثیر گذار بر سیما و منظر شهری به شیوه ی کتابخانه ای و تحلیلی مورد بررسی قرار گیرد ؛ پس از آن، این عوامل به صورت خاص و به شکل مطالعات میدانی در بارهی شهر ایلام مورد نقد و بررسی قرار گیرد .
بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی برون گروهی بر توسعه اقتصادی در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر بحث در مورد نتایج مثبت سرمایه اجتماعی رشد چشمگیری یافته است؛ به گونه ای که از آن به عنوان حلقه مفقوده توسعه یاد می شود. در این نوشتار این باور به چالش کشیده می شود و فرض بر این است که سرمایه اجتماعی انواع گوناگون دارد و ممکن است که نوعی از آن تأثیر منفی بر توسعه داشته باشد و نوع برون گروهی آن که به روابط مبتنی بر اعتماد گروه های باز و نهادهای مدنی ارجاع داده می شود، در شرایط خاصی می تواند موجب کاهش هزینه مبادلات، اعتماد تعمیم یافته و افزایش سرمایه انسانی شود و در نتیجه تأثیر مثبت بر روند توسعه یک کشور داشته باشد. همچنین دو مفهوم متفاوت از توسعه در ارتباط با سرمایه اجتماعی مورد بررسی قرار می گیرد. روش تحقیق مبتنی بر تحلیل ثانویه است. برای تدوین سازه ها از مراکزی چون مرکز آمار ایران، مرکز پژوهش های بازرگانی، پیمایش ملی ارزش ها و نگرش های ایرانیان، معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی و برخی از تحقیقات پیشین، شاخص های متعددی انتخاب شدند، و با استفاده از نرم افزار AMOS و مدل معادلات ساختاری، فرضیات تحقیق مورد آزمون قرار گرفتند. جامعه آماری، کل ایران و واحد تحلیل استان های آن است. یافته های تحقیق نشان می دهد که رابطه منفی میان سرمایه اجتماعی برون گروهی و توسعه وجود دارد بدین گونه که هر چه میزان سرمایه اجتماعی برون گروهی در استان های کشور بیشتر باشد، میزان توسعه اقتصادی آن استان کاهش می یابد. این امر در ارتباط با سازه توسعه اقتصادی نسل دوم، شدت بیشتری دارد.
تحول نقش دولت در صنعتی شدن: بررسی تطبیقی-تاریخی ایران و مالزی
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، تفاوت های موجود در پیامدهای حاصل از مداخله دولت در توسعه صنعتی در دو کشور ایران و مالزی را بررسی می کند. تاریخ استقلال مالزی از نظر زمانی با انقلاب ایران فاصله زیادی ندارد، اما تفاوت توسعه صنعتی دو کشور بسیار متفاوت است. این مقاله تفاوت های دو کشور در توسعه صنعتی را با توجه به قابلیت های حکمرانی خوب و سیر تکوین این قابلیت ها در بستر دو جامعه مطالعه کرده و نقش تأثیر میراث نهادی بر ظرفیت خط مشی گذاری، ظرفیت اجرا، و ظرفیت دولت را نشان می دهد. نفتی بودن دولت در ایران و مستعمره بودن در مالزی بر کیفیت میراث نهادی مؤثر بوده است. روش تحقیق، تطبیقی-تاریخی با رویکرد نهادی است که موردهای ایران و مالزی را در دو سطح، درون سیستمی با استفاده از روایت تاریخی، و بین سیستمی با استفاده از تحلیل وابستگی به مسیر، بررسی می کند. تأکید پژوهش بیشتر بر تحولات دهه 80 میلادی در دو کشور است، اما شروع جدی فرایند صنعتی شدن در دو کشور مد نظر قرار گرفته است. این فرایند در مالزی پس از استقلال (1958) و در ایران در دوران پهلوی (رضاشاه، دهه 40 میلادی) آغاز شده است. این پژوهش سازوکارهایی را نشان می دهد که طی آن، مداخله موفقیت آمیز دولت در توسعه صنعتی تحت تأثیر کیفیت حکمرانی و در تعامل با بسترهای اجتماعی صورت گرفته است.
نقش توسعه اعضای هیات علمی در ارتقاء مطالعات میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش عالی به عنوان نظام پرورش نیروی انسانی متخصص و تولیدکننده دانش نقش مهمی در توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هر کشور دارد. این نقش به ویژه در توسعه انسانی کارآزموده کشورها و پرورش افراد متخصص به ویژه اعضای هیات علمی انکارناپذیر است. در این راستا می توان سند چشم انداز بیست سال آینده توسعه جامعه ایرانی را مورد نظر قرار داد. در این سند بر ضرورت توجه به پرورش نیروی انسانی، برخوردار از دانش پیشرفته، توانا در تولید علم و فناوری، متکی بر سهم برتر منابع انسانی و سرمایه اجتماعی تاکید شده است. از این رو می توان به نقش و اهمیت آموزش عالی در توسعه آینده این کشور پی برد. بنابراین ماهیت و کیفیت یک موسسه آموزش عالی در گرو کیفیت توان علمی اعضای هیات علمی آن می باشد. به عبارتی دیگر ارتقای دانشگاه ها از طریق ارتقای توانمندی های اعضای هیات علمی و ارتباط آنها با تغییرات تکنولوژیکی وتاثیرات آنها بر تدریس ویادگیری تسریع می گردد. از سوی دیگر پاسخ گویی به نیازهای نوظهور جوامع علمی مستلزم بهره مندی از مطالعات میان رشته ای است.
در این مقاله ابتدا به مفهوم و ماهیت توسعه اعضای هیات علمی پرداخته می شود وسپس حیطه های مطالعاتی مربوط به این حوزه مطالعاتی با تاکید بر علوم میان رشته ای مورد بررسی قرار می گیرد. همچنین رویکردهای جدید ونقش اعضای هیات علمی در ارتقاء مطالعات میان رشته ای مورد بررسی وتحلیل واقع شده ودر پایان راهکارهای مناسب برای ارتقا کیفیت علوم میان رشته ای ارائه می شود.
جوانان و مصرف گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"این مقاله در پی مطالعه و بررسی توریسم جوانان است و در این راستا استدلال می کند مطالعه توریسم جوانان جدا از سایر رفتارهای جوانان و خرده فرهنگ جوانی،میسر نیست. از این منظر ، فرهنگ جوانان را از دریچه مصرف قابل بررسی می داند و بر همین قیاس توریسم جوانان را مصرف زمان، مکان و نشانه ارزیابی می کند. با این رویکرد ، پس از مرور مباحث نظری و دسته بندی های موجود ، جوانان و مؤلفه های توریسم آن ها را مورد کاوش قرار می دهد. این نوشته ادعا می کند توریسم جوانان و فرهنگ جوانی در تعامل و تاثیر و تاثر متقابل با هم قرار دارند همان طور که توریسم جوانان بر اساس شاخصه های فرهنگ جوانی قابل فهم است، فرهنگ جوانی نیز بر اعمال توریستی مبتنی و متکی است. نتیجه گیری مقاله به فهم توریسم جوانان بر مبنای مؤلفه های خرده فرهنگ جوانی- که خود با رویکرد مصرف قابل بررسی است- استوار است.
"
انتخاب همسر و معیارهای آن: مطالعه ای در بین مردان و زنان ازدواج کرده ی شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تفاوت ها و شباهت های موجود در معیارهای همسرگزینی بین مردان و زنان ازدواج کرده شهر رشت است. این پژوهش به روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته در بین 400 نفر از مردان و زنان ازدواج کرده با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای سیستماتیک انجام گرفته است. یافته ها نشان می دهند که مردان به معیارهای جسمانی و زنان به معیارهای اقتصادی- اجتماعی توجه بیشتری دارند و در سایر معیارها از جمله معیارهای عاطفی و شخصیتی تفاوت معنی داری مشاهده نگردید. تحلیل عاملی معیارهای همسرگزینی نشان داد که معیارهای به کار گرفته شده در پژوهش حاضر به شش دسته تقسیم می شوند که این شش معیار نیز به دو دسته معیارهای درونی و بیرونی قابل تقلیل هستند. این دسته بندی ها در مورد مردان مطابق با دیدگاه نظری پژوهش است اما برای زنان صدق نمی کند. از آنجا که در جامعه ایران هنوز مردان نقش انتخاب کننده و زنان نقش انتخاب شونده را دارند، تفاوت های موجود در انتخاب همسر ممکن است به مشارکت پایین زنان در امر همسرگزینی و وابستگی آنان به انتخاب شدن از طرف مردان ارتباط داشته باشد. بنابراین، مردان و زنان در معیارهای درونی برای همسرگزینی مشابهت دارند، اما در معیارهای بیرونی، بر الگوهای متفاوتی تأکید دارند.