فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۸۱ تا ۱٬۴۰۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
Purpose: Entrepreneurship development is one of the important concepts of recent decades that higher education has an important role in promoting it. As a result, the present study was conducted with the aim of investigating the status of entrepreneurship development levels in the Iranian university system. Methodology: This study was a descriptive from type of survey. The research population was managers of calligraphy organizations and professors of entrepreneurship disciplines of country in 2020 year. The research sample was 72 people who were selected by cluster sampling method and answered the researcher-made questionnaire of entrepreneurship development in the university system (82 questions). The face and content validity of the questionnaire was confirmed by 20 experts and its reliability by Cronbach's alpha method was obtained 0.91. Data were analyzed by binomial test in SPSS software. Findings: Findings showed that the entrepreneurship development in the Iranian university system at the institutional level (and its components including cultural factors and social factors) and policy level (and its components including actors in the field of entrepreneurship areas, entrepreneurial elements, policy-making stages and policy-making institutions) was above the average and at the individual level (and its components including individual factors and psychological factors) was below the average (P<0.05). Conclusion: According to the findings of the present study, officials and planners of entrepreneurship development in the Iranian university system should take steps to improve the curriculum and holding entrepreneurship training courses in order to improving the individual level of entrepreneurship development and the personal and psychological characteristics of entrepreneurs
اثربخشی برنامه تقویت خانواده بر افزایش سلامت روانی نوجوانان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۴
۱۰۸-۷۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در بررسی تاثیر نقش خانواده بر مشکلات کودکان بیش از همه به کارکرد خانواده پرداخته شده است ازاین رو مداخله و اصلاح کارکردهای خانواده می تواند نتایج امیدبخشی را در حوزه سلامت نوجوانان داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر مطالعه کارآیی نسخه فارسی برنامه تقویت خانواده و انطباق آن با فرهنگ ایرانی برای استفاده در گروه های والدین و نوجوانان 14-10 سال بود. روش: پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش، کلیه والدین و معلمان دانش آموزان پایه چهارم تا ششم (14-10 سال) کشور بود، نمونه به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردید. گروه نمونه شامل 691 والد (387 نفر گروه آزمایش و 304 نفر گروه کنترل) و 70 معلم از هفت استان بودند. والدین و نوجوانان در گروه هایی با حجم برابر و با گمارش تصادفی آزمایش و گروه کنترل قرار گرفتند. از پرسشنامه ی ارزیابی والدین برنامه تقویت خانواده (مولگارد و اسپوت، 2001) و پرسشنامه مشکلات و توانایی (گودمن، ملتزر و بایلی، 2003) برای گردآوری داده ها استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیره بیانگر آن است که آموزش گروهی برنامه تقویت خانواده، بهبود کارکردهای خانواده؛ کاهش مشکلات برونی سازی (فزون کنشی، کمبود توجه و اختلال رفتار هنجاری) و درونی سازی (مشکلات هیجانی و مشکلات با همسالان) نوجوانان را موجب شد. همچنین این آموزش توانست موجب ارتقای کیفیت کارکردهای فردی، خانوادگی و توانمندی های نوجوانان شود؛ بنابراین این آموزش ها می تواند با کاهش مولفه های خطر و ارتقاء مولفه های محافظت منجر به پیشگیری از مصرف مواد در نوجوانان شود. بحث: مهارت هایی که در برنامه تقویت خانواده با هدف کاهش خطر ابتلا به اعتیاد نوجوانان به والدین و نوجوانان آموزش داده شد، منجر به تقویت توانایی فردی و بین فردی اعضا خانواده شده و در نتیجه به کاهش مشکلات رفتاری- عاطفی از جمله مشکلات رفتارهای ضداجتماعی، مشکلات با همسالان، کمبود توجه و افزایش رفتارهای جامعه پسند در نوجوانان شد. از این رو می توان بیان کرد که نسخه فارسی برنامه تقویت بنیان خانواده از شایستگی لازم برای استفاده در کشور را دارد.
ترکیب جنسیتی در دسترسی به سرمایه اقتصادی- اجتماعی و عوامل مرتبط با آن (زنان و مردان متأهل ساکن در شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقق برابری جنسیتی و کاهش شکاف جنسیتی ازجمله مهم ترین پایه های توسعه متوازن است، کاهش نابرابری در تمامی عرصه های جوامع امروزی جدا از کار صحیح، منطقی اقتصادی است، ازآنجاکه دستیابی به برابری در ترکیب جنسیتی پنجمین هدف توسعه پایدار و از اولویت های اصلی دولت ها است، لزوم توجه به این عرصه در کشور ما امری ضروری است. هدف این پژوهش ارزیابی ترکیب جنسیتی در سطوح دسترسی بر سرمایه اقتصادی- اجتماعی و عوامل مرتبط تأثیرگذار بر آن است. تئوری های مورد استفاده ترکیبی از قشربندی اجتماعی چافتز، نظریه اقتصادی بلومبرگ و سرمایه های بوردیو است. جامعه آماری پژوهش زنان و مردان متأهل بالای 18 سال شهر تبریز است که 600 نفر از آن ها با بهره گیری از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای موردمطالعه قرار گرفتند. بر اساس مهم ترین یافته های پژوهش میزان سرمایه پاسخگویان به تفکیک جنسیت متفاوت است، سرمایه اقتصادی (با میانگین 44/29) و اجتماعی (با میانگین 96/27) در بین مردان بیشتر از سرمایه زنان اقتصادی زنان (با میانگین 73/17) و سرمایه اجتماعی زنان (با میانگین 47/22) در مقایسه با همسرانشان است و از توزیع نابرابری برخوردار است، همچنین همبستگی معکوسی بین متغیر باورها و ساختار جنسیت زده و نابرابری در سرمایه زنان وجود دارد به طوریکه با افزایش باورهای جنسیت زده میزان دسترسی زنان به سرمایه کاهش پیدا می کند این همبستگی در بین مردان جهت عکس دارد و رابطه مثبت است. بر اساس نتایج تحلیل چند متغیره متغیرهای تصورات قالبی و مردسالاری توانسته اند حدود 40 درصد از تغییرات متغیر نابرابری در سرمایه بین زنان و حدود 50 درصد از تغییرات آن را بین مردان تبیین کنند و این دو متغیر با تأثیرپذیری مداخله گر جامعه پذیری جنسیتی 26 درصد بر متغیر نابرابری در سرمایه تاثیر گذار می باشند و در کل 56 درصد از کل تغییرات متغیر وابسته توسط متغیر های وارد شده در مدل تبیین شده است.
بدنمندی و تجربه خود در سینمای ایران: مطالعه پدیدارشناختیِ شش فیلم از دهه 60 تا 90(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجربه زیسته در زیست جهان، مفهومی است که براساس آن، درکِ جامعه شناختیِ فیلم با رهیافت پدیدارشناسی امکان پذیر می شود. این پژوهش با هدف فهمِ بدنمندی و تجربه خود در زیست جهان نمادینِ فیلم با روش پدیدارشناسی توصیفی و تحلیل مضمون انجام شده است. شش فیلم سینمایی ایرانی از دهه 60 تا 90 ازطریق نمونه گیری موارد حاد انتخاب شدند که در آنها بدنمندی و تجربه خودِ سوژه ها به منزله ایده فلسفی و مسئله مند به تصویر درآمده است که عبارت اند از: شاید وقتی دیگر ، هامون ، مسافران ، کاغذ بی خط ، شب های روشن و رگ خواب . طبق نتایج پژوهش، سوژه خودش را در دوگانه خود/دیگری تجربه می کند و بدنمندی واسطه ای برای بازیابی خود یا استحاله در دیگری است. در دهه 60 این دوگانه شکل فردی دارد، بدن زن ساحتِ مستقلی ندارد و در چارچوب ذهنی دیگریِ ابزورد (مرد) قوام می یابد. بدن زن ابژه ای است که زیر نگاه دیگری خاموش و خود به واسطه دیگری بازیابی می شود. در دهه 70 دوگانه خود/دیگری به ساحتِ جمعی کشیده شده است و سوژه ها در دوگانه تکنیک/بین الاذهانِ جمعی قوام می یابند. بدن و خود در قاب بین الاذهان جمعی بازیابی می شوند و ماهیتِ تکنیک در جعلِ سوژه ها برملا می شود. در دهه 80 بدنمندیِ سوژ ها به ساحت تقابل/گذار برکشیده می شود، کنشِ بدنمندِ زن، از بدنِ ابزورد مرد عبور و او را در جهان متروکش رها می کند. در دهه 90 تقابل رنگ می بازد و سوژه ها در شکلی از هم تنانگی قوام می یابند. پیوند جمعی با جسمانیت فست فودی و حس پذیریِ بدنِ زن در هم می آمیزد و سوژه خودش را در شکلِ دگردیسی شده خانه تجربه می کند.
ناهمسانی در حل مسئله، رفتارهای پاندولیک: یک نظریه زمینه ای از چگونگی حل مسئله در بین زوجین یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی و سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۸۷)
153 - 178
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه نحوه برقراری تعامل ها در خانواده ها در حل مسائل و تعارض های آنها نیز نقش مهمی دارد، در پژوهش حاضر کوشش شده است فرآیند و چگونگی حل مسائل با تأکید بر حل مسئله و گفت وگو در میان زوجین یزدی بررسی شود. بدین منظور، از رویکرد کیفی، روش نظریه زمینه ای و همچنین نمونه گیری نظری استفاده شد. در این پژوهش 31 نفر از زوجین خانواده های متعارف شهر یزد انتخاب شدند و با آنها مصاحبه عمیق انجام شد. سپس اطلاعات گردآوری شده با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی در قالب 67 مقوله فرعی و 18 مقوله اصلی دسته بندی شد و در قالب یک مقوله هسته ای با عنوان «ناهمسانی در حل مسئله، رفتارهای پاندولیک» و در نهایت، الگوی پارادایمی و طرح واره نظری پژوهش نیز ارائه شد. نتایج پژوهش به طور کلی، بیانگر ناهمسانی زوجین در حل مسئله با خانواده است که در زیست جهانی جنسیتی و اقتداگرایانه شکل گرفته و دو راهبرد سازش و خشونت / اجتناب را در مقابل یکدیگر قرار می دهند که باعث می شود افراد برای حل مسئله در خانواده از استراتژی هایی گفت وگویانه یا ضدگفت وگویانه استفاده کنند.
مطالعه کیفی پیامدهای کارتن خوابی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
129 - 154
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: کارتن خواب ها، از آسیب پذیرترین و مطرودترین گروه های شهری هستند که با مشکلات پیچیده ای درگیرند. آمار دقیقی از تعداد افراد کارتن خواب، در ایران در دسترس نیست؛ ولی واقعیت ها از افزایش چشمگیر این گروه آسیب پذیر حکایت دارد. هدف از این تحقیق،واکاوی پیامدهای کارتن خوابی مردان در شهر تهران است. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است و در زمره پژوهش های کیفی قرار می گیرد. مشارکت کنندگان، مردان کارتن خواب و مطلعین کلیدی محلی هستند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. تکنیک مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات، «مصاحبه نیمه ساخت یافته» است. این پژوهش، برای افراد کارتن خواب پس از مصاحبه هجدهم و برای مطلعین کلیدی پس از مصاحبه پنجم به اشباع نظری رسید. داده ها از طریق روش تحلیل مضمون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: در فرایند تحلیل بر مبنای مفاهیم پایه، چهار مضمون فراگیر شامل پیامدهای سطح فرد، جامعه، خانواده و محله شناسایی شد. مضامین سازمان دهنده در سطح فرد شامل مضامین اختلالات روانی، تروما، مرگ، شکل گیری هیجانات و احساسات منفی، اعتیاد و تداوم آن و درونی شدن فرهنگ کارتن خوابی؛ در سطح جامعه شامل مضامین خشونت و درگیری، خریدوفروش مواد مخدر، سرقت / خفت گیری، پیوستن به گروه های مجرمانه، قمار، شیوع بیماری های پرخطر در سطح جامعه، طرد اجتماعی و زندان و پیامدهای آن؛ در سطح محله شامل مضامین ناامنی در محلات شهری، نارضایتی در ساکنان، احساس بدنامی اجتماعی / فرودستی محله ای، فروپاشی شیرازه و هویت محله ای و نقل مکان به دیگر محلات و در سطح خانواده شامل مضامین شکل گیری شخصیت ناسازگار در نهاد خانواده، از بین رفتن کارکرد و اقتدار فرد در نظام خانواده و فروپاشی شبکه ارتباطیفرد با خانواده است که استخراج شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که کارتن خوابی با انواع آسیب های اجتماعی مرتبط است و در چهار سطح اصلی فرد، جامعه، محله و خانواده پیامدهایی را به همراه دارد. مزمن شدن وضعیت فرد و در پیش گرفتن کارتن خوابی به عنوان سبکی از زندگی، از پیامدهای مستقیم این آسیب ها برای فرد است که نه تنها وی بلکه به طور همزمان طیف گسترده تری را نیز درگیر پیامدهای خود می کند.
مسئولیت پذیری اجتماعی دانشگاه: ارائه الگوی اثربخشی دانشگاه در توسعه کارآفرینی اجتماعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
عدم توجه و پایبندی سازمان ها و مدیران تابعه به وظیفه و مسئولیت اجتماعی شان یکی از مسائل و مشکلات اجتماعی است که می تواند توسعه پایدار را با مشکل مواجه سازد. تغییر و تحول در شرایط و نیازهای جامعه موجب تغییر و تحول در رسالت دانشگاه ها شده است. هدف اصلی در این پژوهش مسئولیت پذیری اجتماعی دانشگاه: ارائه الگوی اثربخشی دانشگاه در توسعه کارآفرینی اجتماعی می باشد. این پژوهش از نوع هدف کاربردی است. داده ها بی کتابخانه ایی با فیش برداری و میدانی با استفاده از پرسشنامه استاندارد مولفه های دانشگاه کارآفرین براری و همکاران (1399) با تعداد 48 گویه جمع آوری شده است. جامعه آماری مورد نظر کلیه اساتید دانشگاه پیام نور استان مازندران به تعداد 164 نفر بوده که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی در دسترس و جدول مورگان 115 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده های آماری با تشکیل جداول توزیع فراوانی و با استفاده از نرم افزار SPSS و Smart PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ابعاد توانمندسازی، مسئولیت پذیری اجتماعی، ارتباطی، سازمانی و علمی به ترتیب بیشترین اهمیت را در بین ابعاد شناسایی شده دارند. در بین ابعاد شناسایی شده بعد حمایتی دانشگاه در توسعه کارآفرینی اجتماعی با بار عاملی 0.84، بعد سازمانی دانشگاه در توسعه کارآفرینی اجتماعی با بار عاملی 0.79، بعد ارتباطی دانشگاه کارآفرینی اجتماعی با بار عاملی 0.77، بعد توانمندسازی دانشگاه کارآفرینی اجتماعی با بار عاملی 0.75، بعد علمی دانشگاه کارآفرینی اجتماعی با بار عاملی 0.71، و به ترتیب میزان تعلق بیشتری نسبت به سایر ابعاد به مفهوم مدل دانشگاه در توسعه کارآفرینی اجتماعی داشته اند. وضعیت مناسب دانشگاه پیام نور از لحاظ مولفه های شناسایی شده برای دانشگاه در توسعه کارآفرینی اجتماعی در این پژوهش می تواند توانمند بودن این دانشگاه در عرصه کارآفرینی اجتماعی را تایید کند.
مداخله در بافت های مجتمع های زیستی (تحلیلی انتقادی بر سند 2030 با تاکید بر «غذا و خاک» و «آب و انرژی»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۱
105 - 133
حوزههای تخصصی:
تداوم زیست جمعی و استمرار جوامع انسانی در سرزمین موجب شکل یابی تدریجی متقابل جامعه و محیط به صورت انواعی از مجتمع های زیستی است. ارتباط جوامع انسانی با تنوع محیطی در پیشینه زیستی در فلات مرتفع ایران، پیدایی سه نوع جامعه (عشایری، روستایی و شهری) را موجب شد که بخشی از میراث طبیعی-انسانی بشر هستند. تغییر در آن ها با هدف گذاری بهبود زندگی، نیازمند شناخت بافتِ مجتمع های زیستی است تا به «پایداری» بینجامد. اسناد و برنامه های توسعه ای، واجد پشتوانه های علمی -فنی هستند که بر ترکیب و نوع روابط قدرت در سطوح مختلف تاثیرگذارند. دستور کار 2030 هر چند از انسجام بالایی برخوردار می باشد امّا عملاً انعکاسِ مواجهه ی قدرت ها با یکدیگر است. با توجه به محوریت «پایداری» در این سند، پرسش آغازین عبارت است از: «پایداری» توسعه در سند 2030 دارای چه سازوکار و کدام جهت گیری است؟ با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، فرضیه زیر ارائه شده است: سند 2030 در تلطیف روابط شمال و جنوب و جایگزینی همکاری در سطح داده ها و اطلاعات از یک طرف و رقابت در سطحِ دانشی و نقش کاربری از طرف دیگر، تدوین گردیده است و با بخشی نگری و غفلت از پیوندها(غذا و خاک «و» آب و انرژی)، بی توجهی به مساله تقسیم منابع، تقلیل گرایی در مشارکت، نپرداختن به اندرکنش سوادِ زیست بوم شناسی و زنجیره تامین مالی، نتوانسته تجمیع تجارب و یافته های اسناد توسعه ایِ پیشین باشد.
تحلیل داده بنیاد فرهنگ بیگانگی شغلی در نظام بوروکراسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
183 - 194
حوزههای تخصصی:
قصد این جستار تحلیل داده بنیاد فرهنگ بیگانگی شغلی در نظام بوروکراسی- اداری در ایران است. از آنجا که پژوهش حاضر در چارچوب رویکرد کیفی و به طور مشخص نظریه زمینه ای اشتراوس و کوربین به انجام رسیده است می کوشد شرایط علی، زمینه ها، عوامل مداخله گر، راهبردها و پیامدهای بیگانگی شغلی را مطالعه کند. پژوهش با استفاده از شیوه نمونه گیری گلوله برفی با 15 نفر از کارکنان شاغل در بخش اداری مصاحبه عمیق فردی به عمل آورده است. داده ها در مراحل سه گانه کدگذاری تحلیل شدند و نتایج نشان داد که بیگانگی شغلی که امروزه به شکل نوعی فرهنگ درآمده است محصول برخی شرایط علی مثل بی عدالتی، طرد و احساس ناامنی است و همچنین از برخی زمینه ها نظیر بی انگیزشی، احساس تنهایی و فقدان تخصص تأثیر می پذیرد. این شرایط و زمینه ها در کنار اثرات عوامل مداخله ای مثل نوسانات و تغییرات اداری بر شدت بیگانگی شغلی می افزایند. برخی از راهبردهایی که سازمانها می توانند برای مواجهه با این پدیده استفاده کنند عبارتند از انگیزه بخشی، مهارت زایی و ایجاد روحیه تعامل و همدلی در میان افراد. در صورت عدم اتخاذ راهبردها، فرهنگ بیگانگی شغلی می تواند به گسترش نفرت، انزجار، افسردگی، و طرد متقابل میان اعضا دامن بزند. در کل عوامل متعددی در بسط فرهنگ بیگانگی شغلی در نظام بوروکراسی- اداری نقش دارند و شناسایی آنها در سازمان های اداری امکان توسعه اقدامات پیشگیرانه برای جلوگیری از بیگانگی شغلی را فراهم می کند.
ادبیات پسااستعماری، مادیت و غیاب رادیکال: جستاری درباره فرودست سازی اشیاء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در تلاش است تا مفهوم اشیا فرودست را در تقاطع مادیت وغیاب بسط دهد. برای انجام این کار نقد ادبی منتسب به دریدا در ادبیات پسااستعماری در جهت بازخوانی انتقادی انسان شناسی استعماری و بالاخص کار ای.بی.تیلور به کار گرفته شده. در این بازخوانی نشان داده می شود چگونه جنبه های خاصی از زیست بوم به دلیل ناتوانی در ارائه ردی از گذشته خود فرودست سازی می شود و از کنش به مثابه عامل زمانمندسازی منع میگردد. فرایند فرودست سازی زیست بوم مبتنی بر اشیا فناورانه و رابطه ی پیشرونده این اشیا با گذشته خود است که ساختار زمانی خطی مدرن ما را میسازد. یعنی حرکت از معدود اشیاء فناورانه ساده به انبوهی فزاینده از اشیاء فن آورانه پیچیده که پیشرفت-به مثابه-تاریخ را تولید می کند. این مقاله با تاکید بر مفهوم غیاب رادیکال به عنوان نقطه عزیمت یک سیاست-حیات رهایی بخش به پایان می رسد و می پرسد: چه نوع همکاری با اشیا فرودست (زیست بوم) میتواند ایده آلترناتیو «پیشرفت-توسعه» و ساختار زمانی خطی مدرن مرتبط با آن را ممکن کند؟
تبیین مفاد گمرکی در قراردادهای ایران با روسیه در دورۀ ناصری و مظفری با تأکید بر نظریۀ نظام جهانی والرشتاین (1287- 1324 ق/ 1870 -1906م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی تاریخی سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
۱۵۸-۱۱۹
حوزههای تخصصی:
با توجه به ضرورت ارتباطات بین المللی و نقش حقوق گمرکی در پیشرفت کشورها، مقاله حاضر به بازشناسی مفاد گمرکی در قراردادهای ایران با روسیه می پردازد. مقاله با روش توصیفی تحلیلی و بهره گیری از اسناد و منابع کتابخانه ای معافیت های گمرکی در قراردادهای منعقده با روسیه و اقتصاد ایران را در دوره حکومت ناصرالدین شاه (۱۲۶۷-۱۲۷۵ق/۱۸۴۸-۱۸۹۶. م) و مظفرالدین شاه (۱۲۷۵- ۱۲۸۵ق/۱۸۹۶-۱۹۰۷. م) براساس نظریه نظام جهانی موردبررسی قرار داده است. در این پژوهش به این پرسش پاسخ داده می شود که چرا در قراردادهای منعقده با روسیه، عواید گمرکی کشور به عنوان تضمین بدهی های ایران در نظر گرفته می شد؟ ضعف اقتصادی ایران و عدم اطمینان روسیه نسبت به قدرت مالی دولت ، این تردید را برای آن ها به وجود آورده بود که اگر ایران به تعهدات خود در قراردادها عمل نکند، خسارت وارده چگونه باید جبران گردد. به علت ضعف ساختارهای سیاسی- اقتصادی ایران، روسیه در قراردادهای خود، مفادی را درزمینه میزان تعرفه های گمرکی و معافیت های مالیاتی می گنجانید. معافیت های مالیاتی کالاهای وارداتی، صنایع دستی و کارگاهی ایران را در رقابت با محصولات وارداتی بی دفاع گذاشت، اما تضمین پرداخت عواید گمرکی به عنوان پشتوانه تعهدات، که مهم ترین درآمد دولت قاجار بود می توانست تردید روسیه را در زمینه پرداخت بدهی های ایران حل نماید. با توسعه مناسبات تجاری ایران با روسیه تجارت شمال کشور در انحصار روسیه قرار گرفت، ولی با بروز مشکلات گمرکی دولت ایران مجبور به گرایش به کمک های دولت سوم شد. اگرچه با تأسیس وزارت دارایی و الحاق گمرک به آن در سال ۱۳۲۹ق/۱۹۱۱م، ساختار گمرکی بهبود یافت، ولی همچنان مانع از حمایت های تعرفه ای ایران از تولیدات داخلی شد. ایران در این دوره در شمار کشورهای حاشیه ای بود.
عوامل مؤثر بر گرایش به نزاع فردی و جمعی با تأکید بر راهکارهای پیشگیرانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
185 - 229
حوزههای تخصصی:
هدف: خشونت و نزاع از آن نوع پدیده هایی است که نه تنها برای افراد درگیر، بلکه به واسطه ایجاد احساس ناامنی، فرسایش سرمایه اجتماعی و نمایش چهره خشن از شهر یا محله و نظایر آن، پیامدهای منفی متعددی برای کل پیکره اجتماع در پی دارد و لذا ضروری است پس از شناخت ابعاد این آسیب، در جهت کاهش آن اقدام کرد. از این رو، پژوهش حاضر، با هدف شناخت علل نزاع فردی و جمعی و راهکارهای پیشگیری از آن اجرا شد.روش شناسی : روش تحقیق، پیمایش و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه است. جامعه آماری را شهروندان 18 تا 50 ساله ساکن در شهرستان های همدان، اسدآباد و ملایر (به دلیل برخورداری از بیشترین فراوانی نزاع) تشکیل می دهد و حجم نمونه به تعداد 395 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از مناطق پرخطر و مستعد نزاع در شهرستان های مذکور انتخاب گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد کم و کیف ادراک از نظارت والدین، وجود کنترل غیررسمی، و همچنین کنترل رسمی، احساس تعلق به اجتماع (پیوند اجتماعی)، سنگینی کفه هزینه در تحلیل هزینه- فایده از نزاع، رضایت از عملکرد پلیس، اعتماد نهادی (نهادهای قضایی) رابطه معکوس و متغیرهای ظرفیت پرخاشگری، احساس تعلق به شبکه دوستان، احساس محرومیت اجتماعی، احساس ناکامی اجتماعی و احساس آنومی رابطه مثبت و مستقیم با هر دو متغیر (گرایش به نزاع فردی و جمعی) دارند.نتیجه گیری: با مداخله در مکانیزم های علّی مذکور، می توان گرایش به رفتارهای نوع دوستانه (بجای خشونت و نزاع) را افزایش داد. این امر از طریق توجهات ساختاری ممکن خواهد شد.
شناسایی ابعاد و مولفه های تشکیل دهنده و عوامل اثرگذار بر کشف و حمایت استعدادهای دانش آموزان دوره متوسطه اول در مناطق محروم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
167 - 176
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت استعدادیابی در مدارس، هدف این پژوهش شناسایی ابعاد و مولفه های تشکیل دهنده و عوامل اثرگذار بر کشف و حمایت استعدادهای دانش آموزان دوره متوسطه اول در مناطق محروم بود.
روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش اسناد استعدادیابی و خبرگان دانشگاهی و غیردانشگاهی در زمینه استعدادیابی شهر تهران در سال 1399 بودند که 15 سند استعدادیابی و 20 نفر از خبرگان طبق اصل اشباع نظری با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش یادداشت برداری از اسناد و مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان بود که روایی صوری و محتوایی آنها با نظر خبرگان تایید و پایایی آنها با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 79/0 بدست آمد. در نهایت، داده ها با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که کشف و حمایت استعدادهای دانش آموزان دارای یک بعد استعدادیابی و حمایت از آن (با چهار مولفه جذب استعداد، کشف استعداد، توسعه و آموزش استعداد و حفظ و نگهداری استعداد) بود. همچنین، عوامل اثرگذار بر کشف و حمایت استعدادهای دانش آموزان دارای شش بعد عوامل ساختاری (با سه مولفه فرهنگ، آموزش و حمایت مدیر)، عوامل خانوادگی (با سه مولفه امکانات اقتصادی خانواده، تسهیلات فیزیکی و وضعیت تحصیلی و شغلی والدین)، عوامل اجتماعی (با دو مولفه ارتباطات و مسئولیت اجتماعی)، عوامل فردی (با چهار مولفه اعتمادبه نفس، اعتمادپذیری، ریسک پذیری و خوانگیزشی)، عوامل محیطی (با دو مولفه مدرسه و معلم) و عوامل زمینه ای (با دو مولفه سن دانش آموز و جنسیت دانش آموز) بود.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به ابعاد و مولفه های تشکیل دهنده و عوامل اثرگذار بر کشف و حمایت استعدادهای دانش آموزان دوره متوسطه اول در مناطق محروم، مسئولان، مدیران و برنامه ریزان می توانند از آنها برای کشف و حمایت استعدادی دانش آموزان استفاده نمایند
اثربخشی آموزش خودتنظیمی بر ادراک از کیفیت تدریس معلمان، تفکر انتقادی و احساس تعلق به مدرسه در دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
285 - 295
حوزههای تخصصی:
هدف: آموزش خودتنظیمی می تواند سبب بهبود متغیرها و عملکردهای تحصیلی در دانش آموزان شود. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش خودتنظیمی بر ادراک از کیفیت تدریس معلمان، تفکر انتقادی و احساس تعلق به مدرسه در دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه انجام شد.
روش شناسی: در یک مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه های آزمایش و گواه از میان دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه ناحیه 1 شهرسنندج، تعداد 30 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی ساده با کمک قرعه کشی در دو گروه 15 نفری گمارده شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای بر اساس پکیج برزگر بفرویی و همکاران (1398) آموزش خودتنظیمی دریافت کرد و در این مدت گروه گواه هیچ آموزشی ندید. در این مطالعه از پرسشنامه ادراک از کیفیت تدریس معلمان سراج (1392)، پرسشنامه تفکر انتقادی ریکتس (2003) و مقیاس تعلق به مدرسه ارسلان و دیورو (2016) برای گردآوری داده ها استفاده و داده های آن با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS نسخه 19 تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که بین دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه گروه های آزمایش و گواه از نظر هر سه متغیر ادراک از کیفیت تدریس معلمان، تفکر انتقادی و احساس تعلق به مدرسه تفاوت معنی داری وجود داشت. به عبارت دیگر، آموزش خودتنظیمی باعث بهبود ادراک از کیفیت تدریس معلمان، تفکر انتقادی و احساس تعلق به مدرسه در دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شد (001/0P<).
بحث و نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی آموزش خودتنظیمی بر بهبود متغیرها و عملکردهای تحصیلی می توان از روش مذکور در کنار سایر روش های آموزشی برای بهبود و ارتقای متغیرها و عملکردهای تحصیلی به ویژه ادراک از کیفیت تدریس معلمان، تفکر انتقادی و احساس تعلق به مدرسه بهره برد.
طراحی الگوی شناختی بازماندگان بیماری سرطان با رویکرد پدیدارشناسی: مطالعه موردی بیماران در شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تجربه گسست ها و چالش های شناختی متعدّد در زیستن با بیماری مزمنی مانند سرطان پیش بینی می شود این بیماری توان زیادی در ایجاد تغییرات شناختی و تکوین طرح واره ذهنی جدید در بین بازماندگان بیماری سرطان داشته باشد. در مطالعات اجتماعی-شناختیِ دهه های اخیر، به سرطان به عنوان یک چالش شناختی توجه شده است که به طور مؤثری، امکان عامل بودن و چانه زنی برای تغییر را فراهم کرده است. در این پژوهش، برای فهم طرح واره شناختی بازماندگان از رویکرد کیفی با تأکید بر روش پدیدارشناسی تفسیری استفاده شد. داده های میدانی با استفاده از تکنیک مصاحبه، مشاهده و معیار اشباع داده در بین بازماندگان بیماری سرطان شهر ارومیه گردآوری شده است. با 10 زن و 9 مرد مراجعه کننده به بیمارستان امید که بهبود یافته بودند، مصاحبه و داده ها به روش کلایزی تحلیل شد. از تحلیل و کدگذاری مصاحبه ها، 7 مضمون اصلی استخراج شد که عبارت است از: اجتماعی شدن در گذاری آشفته، زیستن در کشاکش خطا و کمال، جانبداری، راهبردهای هیجانی، ادراک قضا-قدری، متابعت و ادراک شناختی جدید. یافته ها نشان می دهد تجربه زیستن با سرطان، منشأ گسست از طرح واره ذهنی پیشین بوده است و ساماندهی تجربه زیسته بازماندگان نشان می دهد بقا در بیماری، مستلزم عامل بودن برای پذیرش تجربه های شناختی جدید است.
بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر قصد خرید مشتری با نقش میانجی اعتبار برند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، سرمایه اجتماعی نقش مهمی در برند سازی یک کالا و چگونگی انگیزه خرید مشتریان دارد. با افزایش سرمایه اجتماعی، کسب و کار شرکت ها از رونق برخوردار است. در غیر این صورت چالشهای زیادی بر سر راه موفقیت شرکت ها برای برند سازی و حفظ مشتریان قرار می گیرد، از مهمترین این چالش ها، نبود اعتماد به یک برند یا کالای تجاری است. بنابراین شرکت هایی که بتوانند باعث خلق سرمایه اجتماعی در بین مشتریان شوند، می توانند به حفظ مشتریان وفاداری برای خرید مجدد امید داشته باشند. هدف اصلی پژوهش حاضر تاثیر سرمایه اجتماعی بر قصد خرید مشتری با نقش میانجی ارزش درک شده برند و نام تجاری بوده است. روش تحقیق این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت از جمله تحقیق های توصیفی و پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل مشتریان مرکز خرید«سیتی سنتر» شهر اهواز می باشد. حجم جامعه آماری در پژوهش حاضر نامعلوم می باشد. در این پژوهش محقق برای افزایش اعتبار و روایی پژوهش خود از 302 نفر با روش نمونه گیری تصادفی استفاده نموده است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد استفاده شده بود که روایی آن توسط اساتید بازاریابی مورد تایید واقع شده است و همچنین پایایی آن نیز بر اساس آلفای کرونباخ مورد تایید واقع قرار گرفت. جهت آنالیز داده های جمع آوری شده دراین تحقیق از نرم افزار SPSS و AMOS استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که، بین متغیر قصد خرید مشتریان و ارزش یا برند تجاری رابطه منفی و معکوس وجود داشت. مدل ساختاری تحقیق نیز نشان داد که متغیر برون زای سرمایه اجتماعی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیر مستقیم با در نظر گرفتن نقش میانجی متغیر ارزش درک شده برند و نام تجاری با متغیر درون زا قصد خرید مشتری ارتباط دارد.
موسیقی محلی؛ چالش ها و راهکارهای خلق ثروت (مورد مطالعه: موسیقی محلی کهگیلویه و بویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
57 - 74
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله مطالعه چالش ها و را ه کارهای خلق ثروت در موسیقی محلی استان کهگیلویه و بویراحمد است. برای رسیدن به این هدف، با استفاده از تحقیق کیفی و مصاحبه با 12 نفر از کنشگران موسیقی محلی استان، چالش های موسیقی محلی شناسایی و راه کارهایی برای رشد و سودآوری در این حوزه ارائه گردید. سابقه نگرش منفی به موسیقی، نبود سابقه مصرف عمومی هنر، ذائقه موسیقیایی، پایین بودن درآمد اقتصادی مردم، نبود حامیان مالی، گران بودن ادوات موسیقی و محدودیت واردات تجهیزات استودیویی، ابهام در احکام موسیقی، حساسیت های مذهبی، مدیران غیرمتخصص، کمبود امکانات زیرساختی و بودجه، استفاده ابزاری از هنرمندان در جهت مقاصد ایدئولوژیک و نقض حقوق مؤلف از جمله چالش ها و محدودیت هایی است که موسیقی محلی با آن روبروست. حمایت از گردشگری موسیقی، تأسیس تلویزیون اینترنتی، تشکیل نهاد مدیریت جمعی، استفاده از بازی های دیجیتال، استفاده از ظرفیت مهاجران قومی در شهرهای بزرگ کشور، استفاده از ظرفیت مهاجران خارج از کشور، حضور در فستیوال های جهانی، بازاریابی محلی، ملی و جهانی، سرمایه گذاری در آموزش، حمایت رسانه ای از کارآفرینی فرهنگی، توزیع نوآورانه و دیجیتال موسیقی و حق پخش رسانه ای راه کارهایی است که می تواند به صورت مستقیم و غیرمستقیم به رشد، ترویج و در نتیجه تولید ثروت در صنعت موسیقی محلی بینجامد. نکته مهم و قابل تأمل آن است که اغلب راه کارها با توجه به فضای نوین رسانه ای ارائه شده است. لذا از آنجا که در ایران گفتمان دولتی بر حوزه سیاستگذاری فرهنگ و رسانه غلبه دارد، تغییر در سیاست های فرهنگی و سرمایه گذاری در زیرساخت هاست که می تواند بستری برای تحقق این راه کارها، فراهم کند.
تأثیر حکمرانی خوب بر فرصت ها و چالش های محلات قدیمی شهر جهرم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مدیریت و اداره مناطق قدیمی و فرسوده شهرها امروز در کانون توجه رویکردها و رهیافت های مختلف مدیریت شهری قرارگرفته است. هدف مقاله بررسی تأثیر فرصت ها و چالش های محلات قدیمی دوازده گانه شهر جهرم بر شکل گیری حکمروایی خوب در این شهر می باشد. نظریه حکمروایی خوب یکی از مهم ترین رویکردهای مردم محور است و راهکاری مناسب برای اداره امور شهری محسوب می شود. روش تحقیق مبتنی بر استفاده از تکنیک سوات برای شناسایی فرصت ها و چالش های مقابل حکمرانی خوب در شهر جهرم است. جامعه آماری کارشناسان شهرداری جهرم هستند که با استفاده از فرمول کوکران نمونه موردنظر 79 نفر محاسبه شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیلی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که مناطق قدیمی دوازده گانه شهر جهرم دارای فرصت هایی هستند که امکان تحقق یافتن حکمروایی مطلوب را بالاتر می برد؛ اما این مناطق علی رغم دارا بودن این ظرفیت ها با چالش هایی درگیر هستند که رفع آن ها برای تحقق یافتن حکمروایی مطلوب، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. تشدید روند مهاجرت ساکنین اولیه از بافت های قدیمی، فقدان برنامه توسعه راهبردی برای بهسازی و نوسازی این مناطق، بی توجهی به مشارکت مردمی، نامناسب بودن زیرساخت ها و تأسیسات شهری برای دفع آب های سطحی و فاضلاب ها، ارزان بودن مسکن و میزان اجاره بهای ساختمان ها ازجمله عواملی هستند که امکان احیای بافت فرسوده و تحقق عدالت اجتماعی برای این مناطق را محدود کرده است. نتیجه کلی پژوهش نشان داد که این مناطق از ظرفیت های مطلوب برای عملیاتی شدن رویکرد حکمروایی خوب برخوردار هستند، کما این که در این مسیر چالش ها و موانعی نیز وجود دارد.
واکاوی تجربه ی زیسته کولی ها از طرد اجتماعی (مورد مطالعه: کولی های شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
106 - 125
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی تجربه زیسته کولی ها از طرد اجتماعی انجام شده است و تلاش شده زیست جهان و نظام معنایی کولی های شهر خرم آباد از طرد و زیست حاشیه ای توصیف و تفسیر شود. بر همین اساس از پارادایم تفسیری و رویکرد روش شناختی پدیدارشناسی، برای اجرای این تحقیق استفاده شد تا از این طریق با رجوع به تاریخچه زندگی اجتماع حاشیه نشین کولی ها به فهم میان ذهنیت های آنها پرداخت. جمع آوری داده ها با مشارکت-کنندگان از طریق ابزارهای مصاحبه نیمه ساختاریافته و بحث گروهی انجام شد. در این مطالعه با انجام مصاحبه با 18 نفر و برگزاری دو بحث گروهی اشباع نظری حاصل شد. برای انتخاب مشارکت کنندگان روش نمونه گیری نظری مبنا قرار گرفت و نمونه گیری گلوله برفی به کار گرفته شد. محور اصلی یافته های این مطالعه، چندوجهی بودن محرومیت و طرد کولی های حاشیه نشین را نشان می دهد که مفهوم پایه «زیست در حاشیه کولی ها» را به تصویر کشیده است. چرخه محرومیت زا زندگی کولی ها در قالب مقولاتی از قبیل «زیستن در حاشیه اقتصاد رسمی، معضل معیشت و ناامنی شغلی، بی پناهی و فروافتادن در چرخه محرومیت، تقلای نافرجام در پذیرش اجتماعی، احساس غریبگی و ناکامی از دوران کودکی، دغدغه روزمرگی و تنزل پیوندهای گروهی، محرومیت مضاعف، پناه گرفتن درفضاهای بی دفاع شهری» توصیف و تفسیر شده است.
آسیب شناسی تأثیر استفاده از شبکه های اجتماعی بر دین داری دختران و زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنان به لحاظ نقشی که در خانواده دارند، به ویژه نقش مادری، در فرزندپروری و جامعه پذیری نسل آینده و از این طریق بر شکل گیری هویت این نسل تأثیرگذارند. از سوی دیگر تحولاتی که طی دهه های اخیر در جهان رخ داده است، فرصت هایی را برای افزایش این تأثیرگذاری فراهم کرده است. پژوهش حاضر با هدف کلی آگاهی از رابطه میان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و دین داری زنان و دختران انجام شده است. در این پژوهش از روش کمی (پیمایشی) استفاده شده است. ابزار تحقیق پرسشنامه همراه با مصاحبه است. جامعه آماری در این پژوهش، زنان و دختران 18 تا 65 ساله شهرهای همدان، شهرکرد، شیراز، اهواز، تهران و کرمان است که بر اساس ارزیابی سازمان مدیریت و برنامه ریزی از سطح توسعه یافتگی استان ها و همچنین ضریب نفوذ اینترنت تعیین شده اند. حجم نمونه، 1418 نفر است و روش نمونه گیری، چند مرحله است. یافته ها نشان می دهد که هرچند شبکه های اجتماعی بر دین داری زنان و دختران جامعه هدف تأثیر دارد، ضرایب تأثیر به گونه ای است که این تأثیر بر ابعاد مناسکی بیش از ابعاد اعتقادی و ابعاد تجربی دین داری است. همچنین شبکه های اجتماعی بر رفتارهای شرعی تاحدی تأثیرگذار است.