فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۸۱ تا ۱٬۴۰۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه، سرمایه اجتماعی نقش مهمی در برند سازی یک کالا و چگونگی انگیزه خرید مشتریان دارد. با افزایش سرمایه اجتماعی، کسب و کار شرکت ها از رونق برخوردار است. در غیر این صورت چالشهای زیادی بر سر راه موفقیت شرکت ها برای برند سازی و حفظ مشتریان قرار می گیرد، از مهمترین این چالش ها، نبود اعتماد به یک برند یا کالای تجاری است. بنابراین شرکت هایی که بتوانند باعث خلق سرمایه اجتماعی در بین مشتریان شوند، می توانند به حفظ مشتریان وفاداری برای خرید مجدد امید داشته باشند. هدف اصلی پژوهش حاضر تاثیر سرمایه اجتماعی بر قصد خرید مشتری با نقش میانجی ارزش درک شده برند و نام تجاری بوده است. روش تحقیق این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت از جمله تحقیق های توصیفی و پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل مشتریان مرکز خرید«سیتی سنتر» شهر اهواز می باشد. حجم جامعه آماری در پژوهش حاضر نامعلوم می باشد. در این پژوهش محقق برای افزایش اعتبار و روایی پژوهش خود از 302 نفر با روش نمونه گیری تصادفی استفاده نموده است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد استفاده شده بود که روایی آن توسط اساتید بازاریابی مورد تایید واقع شده است و همچنین پایایی آن نیز بر اساس آلفای کرونباخ مورد تایید واقع قرار گرفت. جهت آنالیز داده های جمع آوری شده دراین تحقیق از نرم افزار SPSS و AMOS استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که، بین متغیر قصد خرید مشتریان و ارزش یا برند تجاری رابطه منفی و معکوس وجود داشت. مدل ساختاری تحقیق نیز نشان داد که متغیر برون زای سرمایه اجتماعی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیر مستقیم با در نظر گرفتن نقش میانجی متغیر ارزش درک شده برند و نام تجاری با متغیر درون زا قصد خرید مشتری ارتباط دارد.
مطالعه جنسیتی پژوهش ورزی در علوم انسانی؛کاووشی در ادوار جشنواره بین المللی فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۵)
111-136
حوزههای تخصصی:
شناخت تفاوت های جنسیتی در علم موضوع مطالعاتی مهمی در ساحت جامعه شناسی علم و مطالعات زنان و جنسیت است که به بررسی سهم هر یک از دو جنس بعنوان کنشگر علم در قالب تولید، پژوهش، آموزش و ارزیابی پرداخته و می تواند در سامان مندی سیاستگذاریهای علم و بهینه سازی برنامه ها تاثیرگذار باشد. این پژوهش به روش کمی از نوع تحلیل ثانویه اطلاعات به تحلیل جنسیتی وضعیت برگزیدگان در جشنواره بین المللی فارابی در بخش برگزیدگان داخلی، خارجی و سایر عناوین و نیز دست اندرکاران کمیته علمی در سالهای ۱۳۸۶-۱۳۹۸ میپردازد. تعداد برگزیدگان مرد در بخش داخلی بیش از سه برابر برگزیدگان زن است. زنان در بهترین موقعیت (دوره نهم) توانسته اند به۳۰ درصد جوایز دست یابند. پژوهشگران زن در گروه فناوری اطلاعات، اطلاع رسانی و کتابداری، زبان و ادبیات و زبانشناسی و هنر و زیبایی شناسی با بالاترین امتیاز، حضور نه چندان شاخصی را به ثبت رسانده اند. در بخش های جانبی تنها سه زن در این سالها برگزیده شده اند. در بخش بین المللی، نسبت جنسیتی ۰/۰۹است. در مجموع ۵ زن در مقابل ۱۳۵ مرد توانسته اند در شورای علمی جشنواره عضویت یابند. مقاله با رویکرد تحلیلی به طرح راهبردهایی جهت تغییر و برون رفت از وضعیت موجود پرداخته است.
تأثیر بازاریابی سیاسی ازطریق شبکه های اجتماعی بر وفاداری شرکت کنندگان در انتخابات از منظر حقوق جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر انتخابات زیر سایه شبکه های اجتماعی ملی، که در چارچوب قوانین حقوقی داخل فعالیت می کنند، رسانه ای شود، نه تنها شرکت کنندگان را در جریان مسائل انتخاباتی قرار می دهد، وفاداری آنها را نیز برای شرکت در انتخابات محک می زند. هدف از انجام این پژوهش، تحلیل تأثیر بازاریابی سیاسی ازطریق شبکه های اجتماعی بر وفاداری شرکت کنندگان در انتخابات، از منظر حقوق جمهوری اسلامی ایران است. جامعه آماری این پژوهش را افراد شرکت کننده در انتخابات (نامحدود) تشکیل می دهند که تعداد (384 نفر) از آنها به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه استانداردی بود که در این زمینه وجود داشت و روایی و پایایی پرسش نامه ها حاکی از آن بود که این ابزار دارای روایی و پایایی خوبی اند. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش ازطریق مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از Smart-PLS انجام شد. نتایج نشان داد شبکه های اجتماعی بر وفاداری شرکت کنندگان در انتخابات از منظر حقوق جمهوری اسلامی ایران تأثیر مستقیم و قوی دارد. با وجود مدل طراحی، می توان انتظار داشت که نهادهای مربوطه قادر باشند تا پوشش انتخاباتی کشوری را در استان کرمانشاه، زیر سایه شبکه های اجتماعی ملی برگزار و از این طریق به برگزاری هرچه پرشورتر انتخابات، کمک کنند.
طراحی و تبیین مدل معادلات ساختاری سبک رهبری پدرسالارانه بر رفتار شغلی و سرمایه روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
67 - 98
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از انواع سبک های رهبری که می تواند تأثیر مهمی بر عملکرد شغلی افراد و به تبع آن افزایش خدمات آنان داشته باشد، سبک رهبری پدرسالارانه است. هدف از انجام این پژوهش، طراحی و تبیین مدل معادلات ساختاری سبک رهبری پدرسالارانه بر سرمایه روان شناختی و رفتارهای شغلی کارکنان در فرماندهی انتظامی استان اردبیل با رویکرد افزایش خدمات فرانقشی است. روش شناسی: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل همه کارکنان فرماندهی انتظامی استان اردبیل است. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده و تعداد نمونه برابر 255 به دست آمد که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از ابزار پرسش نامه استفاده شد و داده ها به وسیله نرم افزار SPSS و روش معادلات ساختاری در نرم افزار Lisrel مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، ضرایب مسیر و مقادیر آماره T مربوط به هر یک از مسیرهای متغیرهای پژوهش در بازه مطلوب قرار دارند و همچنین بر اساس شاخص های برازش مورد استفاده (CFI، NNFI، NFI، AGFI، GFI و RMSEA)، مدل ارائه شده از برازش مناسبی برخورد است. مقدار شاخص RMSEA یا ریشه میانگین مربعات خطاهای تخمین؛ 0/078 به دست آمده که نشان می دهد نیکویی برازش مدل تحلیلی مطلوب بوده و برای تبیین کوواریانس ها مناسب است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که با توجه به مدل و شاخص های برازش و ارتباط معناداری که بین متغیرها برقرار است، به کارگیری سبک رهبری پدرسالارانه در فرماندهی انتظامی استان اردبیل موجب افزایش سرمایه روان شناختی از یک سو و مشارکت شغلی کارکنان از سوی دیگر می شود که درنهایت افزایش خدمات فرانقشی پرسنل را به دنبال دارد.
مسئولیت پذیری اجتماعی دانشگاه: ارائه الگوی اثربخشی دانشگاه در توسعه کارآفرینی اجتماعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
عدم توجه و پایبندی سازمان ها و مدیران تابعه به وظیفه و مسئولیت اجتماعی شان یکی از مسائل و مشکلات اجتماعی است که می تواند توسعه پایدار را با مشکل مواجه سازد. تغییر و تحول در شرایط و نیازهای جامعه موجب تغییر و تحول در رسالت دانشگاه ها شده است. هدف اصلی در این پژوهش مسئولیت پذیری اجتماعی دانشگاه: ارائه الگوی اثربخشی دانشگاه در توسعه کارآفرینی اجتماعی می باشد. این پژوهش از نوع هدف کاربردی است. داده ها بی کتابخانه ایی با فیش برداری و میدانی با استفاده از پرسشنامه استاندارد مولفه های دانشگاه کارآفرین براری و همکاران (1399) با تعداد 48 گویه جمع آوری شده است. جامعه آماری مورد نظر کلیه اساتید دانشگاه پیام نور استان مازندران به تعداد 164 نفر بوده که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی در دسترس و جدول مورگان 115 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده های آماری با تشکیل جداول توزیع فراوانی و با استفاده از نرم افزار SPSS و Smart PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ابعاد توانمندسازی، مسئولیت پذیری اجتماعی، ارتباطی، سازمانی و علمی به ترتیب بیشترین اهمیت را در بین ابعاد شناسایی شده دارند. در بین ابعاد شناسایی شده بعد حمایتی دانشگاه در توسعه کارآفرینی اجتماعی با بار عاملی 0.84، بعد سازمانی دانشگاه در توسعه کارآفرینی اجتماعی با بار عاملی 0.79، بعد ارتباطی دانشگاه کارآفرینی اجتماعی با بار عاملی 0.77، بعد توانمندسازی دانشگاه کارآفرینی اجتماعی با بار عاملی 0.75، بعد علمی دانشگاه کارآفرینی اجتماعی با بار عاملی 0.71، و به ترتیب میزان تعلق بیشتری نسبت به سایر ابعاد به مفهوم مدل دانشگاه در توسعه کارآفرینی اجتماعی داشته اند. وضعیت مناسب دانشگاه پیام نور از لحاظ مولفه های شناسایی شده برای دانشگاه در توسعه کارآفرینی اجتماعی در این پژوهش می تواند توانمند بودن این دانشگاه در عرصه کارآفرینی اجتماعی را تایید کند.
ساخت و اعتباریابی ابزار سنجش مهارت های ارتباط اجتماعی دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی امین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۲
201 - 237
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، ساخت و اعتباریابی پرسشنامه ای برای سنجش مهارت ارتباط اجتماعی دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی امین است. با توجه به هدف ونوع، پژوهش حاضر از نوع «تحقیق و توسعه» است.. از نظر شیوه جمع آوری داده ها روش مورد استفاده توصیفی (غیرآزمایشی) و از طرح های همبستگی و به صورت خاص تحلیل عاملی و روش مدل یابی معادلات ساختاری بود . به منظور حصول روایی صوری وسازه به برآورد شاخص های CVR و CVI با استفاده از کارشناسان و خبرگان اقدام شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش همسانی درونی سنجیده شد. جامعه پژوهش حاضر، کلیه دانشجویان مقاطع تحصیلی کاردانی و کارشناسی مصوب دانشگاه علوم انتظامی امین بودند که از بین آنها، به صورت روش نمونه گیری طبقه ای نسبی (397 نفر) انتخاب شدند. نتایج حاصل از تحلیل عاملی داده ها تأییدی در قالب مدل اندازه گیری پس از تأمین کلیه پیشفرض ها نشان داد که از 195 گویه شناسایی شده برای مهارت ارتباط اجتماعی، 131 گویه با مؤلفه های خود(9 مؤلفه) همبستگی داشتند و به عنوان سوال های نهایی پرسشنامه مورد تایید قرار گرفتند. این مطالعه نشان داد که پرسشنامه مهارت ارتباط اجتماعی با ضرایب روایی و پایایی مناسب، ابزاری مناسب برای سنجش مهارت ارتباط اجتماعی دانشجویان است و می توان نسبت به هنجاریابی آن در دانشجویان اقدام کرد.
بررسی دیدگاه نو دانشجویان نسبت به یادگیری در فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
۶۵-۴۳
حوزههای تخصصی:
یادگیری در فضای مجازی مفهومی است که با توجه به فناوری های نوین در عرصه تعلیم و تربیت موردتوجه بوده است؛ اما امروزه به دلیل شیوع ناگهانی ویروس کرونا، یادگیری در بستر فضای مجازی همگانی شده است، به طوری که غالب مؤسسات آموزش عالی بر مبنای فضای مجازی فعالیت می کنند. بااین حال برای بسیاری از دانشجویان به ویژه نو دانشجویان دوره کارشناسی که با فضای یادگیری سنتی عجین شدند با تجربیات متفاوتی همراه بودند. این پژوهش با هدف شناسایی بررسی دیدگاه نو دانشجویان دوره کارشناسی به یادگیری در بستر فضای مجازی به مطالعه می پردازد. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی انجام شده و روش منتخب در این پژوهش پدیدارشناسی از نوع توصیفی بوده است. میدان پژوهش موردمطالعه نو دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه تهران، شهید بهشتی، علامه طباطبائی، گیلان، یزد می باشد که بر اساس ملاک های تعیین شده به صورت هدفمند از نوع مطلوب و ملاک محور انتخاب شدند و درنهایت با 22 نفر از نو دانشجویان مصاحبه نیمه ساختاریافته ای ترتیب داده شد. با تحلیل و بررسی داده ها، یافته ها به چهار مضمون اصلی و 18 زیر مضمون فرعی استخراج گشت که مضامین اصلی عبارت اند از: عوامل مربوط به دانشگاه، عوامل مربوط به اساتید، عوامل درون فردی دانشجویان و عوامل میان فردی دانشجویان. نتایج حاکی از آن است، یادگیری در فضای مجازی موانع زیادی برای دانشجویان به وجود آورده است. لذا توصیه می شود مسئولین، مدیران و اساتید دانشگاه ها، تدابیر و تصمیمات مقتضی، قوانین موردنیاز در شرایط کنونی را تدوین کنند. همچنین بستر موردنیاز برای تغییر رویکرد یادگیری سنتی به یادگیری در بستر فضای مجازی و ترکیبی را در جهت اعتلای آموزش عالی فراهم نمایند.
شناسایی و تعیین روابط ارکان و مولفه های دانشگاه نسل چهارم در دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
221 - 232
حوزههای تخصصی:
هدف: دانشگاه ها نقش مهمی در پویایی و رشد منطقه ای دارند و دانشگاه های نسل چهارم نسبت به دانشگاه های نسل اول تا سوم، نقش موثرتری در این زمینه دارند. بنابراین، هدف این مطالعه شناسایی و تعیین روابط ارکان و مولفه های دانشگاه نسل چهارم در دانشگاه آزاد اسلامی بود.روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آمیخته (کیفی-کمّی) بود. جامعه بخش کیفی اساتید و مدیران آموزشی دانشگاه های آزاد اسلامی استان البرز بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 12 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. جامعه بخش کمّی اساتید دانشگاه آزاد اسلامی استان البرز در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 620 نفر بودند که طبق فرمول کوکران تعداد 273 نفر از آنها با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر اساس جنسیت به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته گردآوری و روایی و پایایی آنها مناسب ارزیابی شد. همچنین، برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون در نرم افزار MAXQDA-2020 و در بخش کمّی از روش های تحلیل عاملی اکتشافی و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-25 و Smart PLS-3 استفاده شد.یافته ها: یافته های بخش کیفی نشان داد که برای دانشگاه نسل چهارم در دانشگاه آزاد اسلامی 48 شاخص، 16 مولفه و 4 رکن شناسایی شد؛ به طوری که ارکان شامل سطح سازمانی (با 3 مولفه تحلیل رقبا، منابع مالی و منابع انسانی)، سطح کلان (با 6 مولفه مدیریت راهبردی، تحلیل محیط داخلی، تحلیل محیط خارجی، فرهنگ سازی، آینده نگری و آینده پژوهی و سیاست گذاری)، سطح میانی (با 2 مولفه فناوری و استقلال و آزادی) و سطح خرد (با 5 مولفه آموزش کاربردی، ارزیابی و تغییرات محتوایی، تشخیص فرصت، خلاقیت و مهارت محوری) بودند. همچنین، یافته های بخش کمّی نشان داد که همه مولفه ها بار عاملی بالاتر از 70/0، میانگین واریانس استخراج شده بالاتر از 50/0 و پایایی بالاتر از 70/0 داشتند. علاوه بر آن، هر چهار سطح سازمانی، کلان، میانی و خرد بر دانشگاه نسل چهارم و هر یک از مولفه ها بر ابعاد مرتبط اثر معنادار مثبت داشتند (05/0P<).بحث و نتیجه گیری: با توجه به ارکان و مولفه های شناسایی شده در پژوهش حاضر، برای بهبود وضعیت دانشگاه نسل چهارم می توان زمینه را برای بهبود ارکان و مولفه های دانشگاه نسل چهارم از طریق شاخص های هر یک از آنها بهبود بخشید.
بررسی رفتار زباله پراکنی در ایران با رویکرد تحلیل لایه ی علّی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
141 - 166
محیط زیست و حفاظت از آن یکی از دغدغه های کنونی دنیای پرمخاطره ی مدرن است. دنیای امروز با وجود پیشرفت های فراوان نه تنها قادر به حل مشکلات محیط زیست نبوده بلکه همواره باعث تشدید وخامت آن نیز شده است. زباله پراکنی در جنگل، ساحل، اماکن و معابر عمومی به عنوان یکی از معضلات زیست محیطی از مسایل مهم جامعه ی ایرانی به شمار می رود. هدف از مطالعه ی مذکور بررسی علل شکل گیری مسئله ی زباله پراکنی با رویکرد تحلیل لایه ی علّی و سناریونویسی است. در این رویکرد، پژوهشگر با تحلیل لایه هایی که باعث شکل گیری این مسئله ی اجتماعی شده اند، در جستجوی ریشه ی علل مسئله ی مزبور برآمده است. بدین منظور، با استفاده از روش کیفی و اکتشافی و با به کارگیری تکنیک مصاحبه ی عمیق، 15 متخصص و کارشناس حوزه ی محیط زیست و جامعه مورد مصاحبه قرار گرفته و پس از استخراج مطالب و تحلیل تم مصاحبه ها، نظرات آنها در قالب 4 جدول با عناوین لیتانی، علل سیستماتیک، گفتمان و کنایات ارایه گردیدند. سپس با کمک گفتمان های موجود، 2 گفتمان شکاف دولت – ملت و ملت – ملت به عنوان پیشران های مهم شناسایی شده و در ارایه ی سناریوهای احتمالی مورد استفاده قرار گرفتند. در نهایت 4 سناریو در قالب نموداری ارایه شدند که می توانند در تصمیم سازی های مسئولین جامعه مورد توجه قرار گیرند.
آسیب شناسی تأثیر استفاده از شبکه های اجتماعی بر دین داری دختران و زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنان به لحاظ نقشی که در خانواده دارند، به ویژه نقش مادری، در فرزندپروری و جامعه پذیری نسل آینده و از این طریق بر شکل گیری هویت این نسل تأثیرگذارند. از سوی دیگر تحولاتی که طی دهه های اخیر در جهان رخ داده است، فرصت هایی را برای افزایش این تأثیرگذاری فراهم کرده است. پژوهش حاضر با هدف کلی آگاهی از رابطه میان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و دین داری زنان و دختران انجام شده است. در این پژوهش از روش کمی (پیمایشی) استفاده شده است. ابزار تحقیق پرسشنامه همراه با مصاحبه است. جامعه آماری در این پژوهش، زنان و دختران 18 تا 65 ساله شهرهای همدان، شهرکرد، شیراز، اهواز، تهران و کرمان است که بر اساس ارزیابی سازمان مدیریت و برنامه ریزی از سطح توسعه یافتگی استان ها و همچنین ضریب نفوذ اینترنت تعیین شده اند. حجم نمونه، 1418 نفر است و روش نمونه گیری، چند مرحله است. یافته ها نشان می دهد که هرچند شبکه های اجتماعی بر دین داری زنان و دختران جامعه هدف تأثیر دارد، ضرایب تأثیر به گونه ای است که این تأثیر بر ابعاد مناسکی بیش از ابعاد اعتقادی و ابعاد تجربی دین داری است. همچنین شبکه های اجتماعی بر رفتارهای شرعی تاحدی تأثیرگذار است.
تحلیل عملکرد صادقی بیگ افشار در میدان هنر صفوی براساس رابطه دوسویه منش و میدان (نیمه دوم سده دهم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نیمه دوم سده دهم هجری/شانزدهم میلادی، با روی گردانی شاه تهماسب صفوی از میدان هنر، حمایت درباری از هنر و هنرمندان به حداقل خود رسید و حوادث سیاسیِ پس از مرگ شاه تهماسب نیز بر پیچیده گی اوضاع افزود. شرایط پیش آمده صادقی بیگ افشار، نقاش، شاعر و کتابدار کتابخانه سلطنتی صفویان را وادار کرد تا به فراخور روابط جدید حاکم بر میدان فرهنگ، استراتژی مناسبی را درپیش گیرد. این استراتژی روی آوردن به منش شخصی و اتّکا به فردیت خویش بود. پژوهش حاضر ضمن توجه به زمینه تاریخی و تحولات اجتماعی مؤثر در هنر صفوی نیمه دوم سده دهم/شانزدهم، به مناسبات مابین کنشگرانِ عرصه فرهنگ، انگیزه های احتمالیِ شخصیِ هنرمند، و یا تأثیر روابط مذکور در عملکرد نهاییِ وی تأکید داشته است. هدف اصلی، شناخت رابطه میان عملکرد هنرمند (در اینجا صادقی بیگ) و نیروهای مؤثر در صحنه هنر نیمه دوم سده دهم/شانزدهم است. درنتیجه، عملکرد خاص هنرمند در رابطه با گفتمان حاکم بررسی و بازشناسی شده است . برای تقویت مفاهیم مذکور به عملکرد هنرمندانِ هم عصر صادقی چون آقارضا و علی رضا عباسی نیز مختصراً پرداخته شده است. برای یافتن این رابطه و ترسیم مختصات آن، منابع و اسناد تاریخیِ درجه اول تحلیل و تفسیر شده اند . لذا ماهیت این پژوهش کیفی و تاریخی است و با روش توصیفی تبیینی، به تحلیل عملکرد ویژه و نمادین صادقی بیگ در جریان تغییرات اجتماعی و سیاسی آن دوران پرداخته است . رویکرد تحلیلی مورد استفاده در تفسیر متن ها، گزارش ها و عملکردها در این مقاله مبحث جامعه شناسی رابطه گرایانه پی یر بوردیو است . این رویکرد سبب شد تا دریابیم روابط موجود در میدان هنر و فرهنگ صفوی در نیمه دوم سده دهم/ شانزدهم به گونه ای بود که کنشگران حاضر در آن را وادار می کرد تا براساس منش (عادت واره) شخصی شان و میزان سرمایه نمادینی که در اختیار داشتند، دست به انتخاب استراتژی مناسب با مقتضیات میدان بزنند و در این راستا از قوانین حاکم بر میدان سیاست و قدرت نیز تبعیت می کردند.
Identifying Effective Factors on Educational Reform at the Level of National and Regional Supports for High School Mathematics(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: This research was conducted with the aim of identifying effective factors on educational reform at the level of national and regional supports for high school mathematics. Methodology: The present study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was qualitative, which was performed in two stages of synthesis research and content analysis. The research environment in the synthesis research stage were all reference texts about recognizing the needs of the high school mathematics curriculum in the period of 2007 to 2020 years, which number of 47 sources were selected as a sample by purposeful sampling method. The research environment in the content analysis stage were all reference texts of educational reform of the high school mathematics curriculum and national and regional support in the period of 2010 to 2020 years, which number of 7 sources were selected as a sample by purposeful sampling method. The content validity of the data was confirmed by 5 experts in the field of curriculum and education of mathematics and their reliability was obtained by the agreement coefficient method between the two coders 0.88. Data were analyzed by synthesis research and content analysis methods via deductive. Findings: The results of synthesis research showed that for the effective factors on educational reform were identified 5 components and 12 subcomponents, which the components included the need to review the curriculum, preparation of teachers to change the curriculum, the need for teacher training, supervision of the education system on the teachers' performance and providing curriculum implementation arrangements. Also, the results of content analysis showed that for the effective factors on educational reform were identified 2 components and 7 subcomponents, which the components included preparation teachers to change the curriculum and providing curriculum implementation arrangements. Finally, the diagram of the effective factors on educational reform at the level of national and regional supports for high school mathematics was drawn. Conclusion: According to the results of this study, planning to improve the education of high school mathematics is essential through the use of effective factors on educational reform.
بازنمایی ذهنیت قبیله گرایی سیاسی در توسعه نیافتگی: استان کهگیلویه و بویر احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه جزء ضرورت های نظام جهانی است تا جایی که نیل به پیشرفت و توسعه ازجمله دغدغه عمده حکمران های کشورهاست. برای ورود به توسعه باید افکار و ساختارهای ذهنیِ مانع توسعه اصلاح شوند و بر این مبناست که توسعه در تعارض با ذهنیت قبیله ای است. پژوهش حاضر با هدف کاوش فرآیند قبیله گرایی سیاسی و توسعه نیافتگی در استان کهگیلویه و بویر احمد صورت گرفته و از این رو از نظریه زمینه ای استفاده شده است. در این پژوهش مصاحبه شوندگان دوازده نفر از نخبگان علمی و پژوهشگران این حوزه در استان هستند. داده ها به صورت مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته به دست آمد و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. تحلیل داده ها با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد که نتیجه تحلیل آنها رسیدن به چهار مقوله محوری و یک هسته مرکزی است. مقوله های محوری عبارت است از: برجستگی ذهنیت قبیله گرایی، سیاست های ساختاری نامطلوب و بازتولید ذهنیت قبیله گرایی سیاسی، تضعیف مرزهای سیاسی و ظهور قبیله گرایی سیاسی، نقش متناقض گونه نخبگان سیاسی در فرایند توسعه. مقوله هسته عبارت است از: قبیله گرایی سیاسی، دافع و بازدارنده توسعه. یافته های پژوهش نشان داد بین قبیله گرایی سیاسی و توسعه یافتگی استان کهگیلویه و بویر احمد پارادوکس ها و کشمکش های متعدّدی وجود دارد و افزایش تمایل به قبیله گرایی سیاسی، موجب کاهش توسعه یافتگی در استان می شود؛ اما توسعه و افزایش آن در جامعه اثر های قبیله گرایی سیاسی را کمرنگ می کند و موجب از بین رفتن روحیه قبیله گرایی سیاسی می شود.
واکاوی تجربه ی زیسته کولی ها از طرد اجتماعی (مورد مطالعه: کولی های شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
106 - 125
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی تجربه زیسته کولی ها از طرد اجتماعی انجام شده است و تلاش شده زیست جهان و نظام معنایی کولی های شهر خرم آباد از طرد و زیست حاشیه ای توصیف و تفسیر شود. بر همین اساس از پارادایم تفسیری و رویکرد روش شناختی پدیدارشناسی، برای اجرای این تحقیق استفاده شد تا از این طریق با رجوع به تاریخچه زندگی اجتماع حاشیه نشین کولی ها به فهم میان ذهنیت های آنها پرداخت. جمع آوری داده ها با مشارکت-کنندگان از طریق ابزارهای مصاحبه نیمه ساختاریافته و بحث گروهی انجام شد. در این مطالعه با انجام مصاحبه با 18 نفر و برگزاری دو بحث گروهی اشباع نظری حاصل شد. برای انتخاب مشارکت کنندگان روش نمونه گیری نظری مبنا قرار گرفت و نمونه گیری گلوله برفی به کار گرفته شد. محور اصلی یافته های این مطالعه، چندوجهی بودن محرومیت و طرد کولی های حاشیه نشین را نشان می دهد که مفهوم پایه «زیست در حاشیه کولی ها» را به تصویر کشیده است. چرخه محرومیت زا زندگی کولی ها در قالب مقولاتی از قبیل «زیستن در حاشیه اقتصاد رسمی، معضل معیشت و ناامنی شغلی، بی پناهی و فروافتادن در چرخه محرومیت، تقلای نافرجام در پذیرش اجتماعی، احساس غریبگی و ناکامی از دوران کودکی، دغدغه روزمرگی و تنزل پیوندهای گروهی، محرومیت مضاعف، پناه گرفتن درفضاهای بی دفاع شهری» توصیف و تفسیر شده است.
تبیین جامعه شناختی تأثیر سرمایه اجتماعی بر سازگاری اجتماعی نمونه: ساکنان مجتمع های مسکونی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی و سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۸۵)
159 - 188
حوزههای تخصصی:
تغییر ساختار کاربری فضایی شهرها موجب تشدید مسائل اجتماعی ازجمله کاهش سازگاری اجتماعی میان ساکنان مجتمع های مسکونی شهری شده است؛ بنابراین، هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی و ابعاد آن بر سازگاری اجتماعی بین ساکنان مجتمع های مسکونی مناطق شهر اصفهان در سال 1398 با ترکیبی از نظریه های جامعه شناختی و روان شناختی است. جامعه آماری این پژوهش، همه افراد و خانوارهای ساکن مجتمع های مسکونی شهر اصفهان اند که تعداد 385 نفر از ساکنان، طبق فرمول کوکران به منزله نمونه با شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. این پژوهش به روش پیمایشی انجام شد و داده ها با ابزار پرسش نامه با پایایی و روایی مناسب جمع آوری شدند. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین و درصد) و آمار استنباطی (تحلیل عاملی تأییدی و روش مدل سازی معادلات ساختاری) با نرم افزار SPSS وAMOS استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد سرمایه اجتماعی و ابعاد آن (اعتماد اجتماعی، اتصال به شبکه های اجتماعی و هنجارگرایی) بر میزان سازگاری اجتماعی ساکنان تأثیر داشته است.
تحلیل داده بنیاد فرهنگ بیگانگی شغلی در نظام بوروکراسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
183 - 194
حوزههای تخصصی:
قصد این جستار تحلیل داده بنیاد فرهنگ بیگانگی شغلی در نظام بوروکراسی- اداری در ایران است. از آنجا که پژوهش حاضر در چارچوب رویکرد کیفی و به طور مشخص نظریه زمینه ای اشتراوس و کوربین به انجام رسیده است می کوشد شرایط علی، زمینه ها، عوامل مداخله گر، راهبردها و پیامدهای بیگانگی شغلی را مطالعه کند. پژوهش با استفاده از شیوه نمونه گیری گلوله برفی با 15 نفر از کارکنان شاغل در بخش اداری مصاحبه عمیق فردی به عمل آورده است. داده ها در مراحل سه گانه کدگذاری تحلیل شدند و نتایج نشان داد که بیگانگی شغلی که امروزه به شکل نوعی فرهنگ درآمده است محصول برخی شرایط علی مثل بی عدالتی، طرد و احساس ناامنی است و همچنین از برخی زمینه ها نظیر بی انگیزشی، احساس تنهایی و فقدان تخصص تأثیر می پذیرد. این شرایط و زمینه ها در کنار اثرات عوامل مداخله ای مثل نوسانات و تغییرات اداری بر شدت بیگانگی شغلی می افزایند. برخی از راهبردهایی که سازمانها می توانند برای مواجهه با این پدیده استفاده کنند عبارتند از انگیزه بخشی، مهارت زایی و ایجاد روحیه تعامل و همدلی در میان افراد. در صورت عدم اتخاذ راهبردها، فرهنگ بیگانگی شغلی می تواند به گسترش نفرت، انزجار، افسردگی، و طرد متقابل میان اعضا دامن بزند. در کل عوامل متعددی در بسط فرهنگ بیگانگی شغلی در نظام بوروکراسی- اداری نقش دارند و شناسایی آنها در سازمان های اداری امکان توسعه اقدامات پیشگیرانه برای جلوگیری از بیگانگی شغلی را فراهم می کند.
آزمون مدل تعامل هواداران، هویت هوادار و تصویر برند تیم های منتحب لیگ برتر فوتبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
267 - 274
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف کلی پژوهش حاضر آزمون مدل تعامل هواداران، هویت هوادار و تصویر برند تیم های منتحب لیگ برتر فوتبال ایران (مورد مطالعه: هواداران پرسپولیس، استقلال، تراکتورسازی و سپاهان) بود.روش شناسی: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و مبتنی بر مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی بود و از لحاظ هدف نیز جزء تحقیقات کاربردی محسوب می شود. جامعه تحقیق حاضر هواداران لیگ برتر فوتبال ایران است. دراین بین چهار تیم (پرسپولیس، استقلال، تراکتورسازی و سپاهان) به ترتیب به عنوان چهار تیم برتر لیگ 99-1398 انتخاب شد، تشکیل دادند. با توجه به این که حجم جامعه آماری نامحدود است از نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد. در این تحقیق از مقیاس تعامل هوادار با برند از پرسشنامه دسارت (2017)، تصویر برند تیم بائر و همکاران (2008) و هویت تیمی مایل و اشورث (1992) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرم افزار Smart Pls نسخه 3 استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد که تعامل هوادار بر تصویر برند و هویت هواداران تیم تاثیر مثبت معناداری داشت.بحث و نتیجه گیری: در نهایت، مدل تحقیق نیز از برازش قوی برخوردار بود و می تواند به عنوان یک الگوی عملیاتی در لیگ برتر ایران برای جذب هر چه بیشتر هواداران فوتبال مورد استفاده قرار گیرد.
تبیین ارتباط جامعه پذیری جنسیتی و طلاق (مقایسه زنان مطلقه و غیر مطلقه دارای طلاق عاطفی شهر بندر عباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
225 - 255
جامعه پذیری جنسیتی به عنوان یکی از پایه ای ترین انواع جامعه پذیری، حیات فردی و اجتماعی شخص، از جمله، ثبات زندگی زناشویی وی را متأثر می سازد. هدف تحقیق حاضر، تبیین رابطه جامعه پذیری جنسیتی با طلاق، بین 178 زن مطلقه و 222 زن دارای طلاق عاطفی است که به روش پیمایشی و در بندرعباس، انجام شد. این مطالعه برای تبیین جامعه پذیری جنسیتی، از تئوری های زیستی و اجتماعی و برای تبیین طلاق، از نظریه های کارکردگرایی ساختاری و مثلث عشق بهره برد. در پژوهش حاضر، نمونه گیری تصادفی ساده و طبقه ای متناسب با حجم، جهت زنان دارای طلاق عاطفی و نمونه گیری زنجیره ای جهت زنان مطلقه استفاده شد. داده های پرسشنامه با مصاحبه جمع آوری و روایی صوری از طریق مرور ادبیات و قضاوت خبرگان، روایی سازه ای با تحلیل عاملی و پایایی آن با آلفای کرونباخ تأیید گردید. نتایج بدست آمده نشان داد، جامعه پذیری جنسیتی 4/29 درصد از زنان مطلقه و 6/70 درصد از زنان دارای طلاق عاطفی، سنتی است و از سوی دیگر 2/60 درصد از زنان مطلقه و 8/39 درصد از زنان دارای طلاق عاطفی، جامعه پذیری جنسیتی مدرن داشتند. مطابق نتایج آزمون کای اسکوئر نیز، بین نوع جامعه پذیری جنسیتی زنان، ارزش های جنسیتی، نابرابری جنسیتی و روابط قدرت با نوع طلاق، رابطه معناداری وجود دارد. بر این اساس، زنان دارای طلاق عاطفی، نسبت به زنان مطلقه، دیدگاه سنتی تری دارند.
مطالعات فرهنگیِ ایرانی، نادیده گرفتن فرودستان و سیاست زدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
75 - 88
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به تحلیل جایگاه مطالعات فرهنگی در ایران از خلال مقالات منتشرشده در فصلنامه مطالعات فرهنگی و ارتباطات در فاصله زمانی 1392- 1396 می پردازد. مبنای نظری مقاله مبتنی بر دسته بندی کریس روجک است که این حوزه از دانش را به چهار برهه ملی- مردمی، متنی- نمایشی، جهانی-پساذات باوری و حکومت مندی و سیاست تقسیم می کند. روش مورد استفاده «فراتحلیل کیفی»، و فن گردآوری داد ه ها مبتنی بر بررسی اسناد است. یافته ها نشان می دهد که از 156 مقاله بررسی شده، 97 مقاله در حوزه متون فرهنگی، 25 مقاله در حوزه فرودستان، 8 مقاله در باب زندگی روزمره، 7 مقاله در تحلیل فرهنگ عامه، 4 مقاله مربوط به سیاست گذاری فرهنگی و 14 مقاله نیز سایر مباحث را در بر می گیرند. مضمون مقالات بیانگر آن است که مطالعات فرهنگی در ایران تمایلی به بازنمایی و نمایندگی صداهای خاموش ندارد؛ به بافت و زمینه وقعی نمی نهد؛ انتزاعی است و جامعه هدفِ آن طبقه متوسط تهران. این در حالی است که کشور ایران دارای طیفی از گروه های اجتماعی مختلف با تجربه شکل های چندگانه نابرابری هم در حوزه سیاستِ بازتوزیع و هم در قلمرو سیاستِ بازشناسی است. از این حیث، به نظر می رسد اغلب این مطالعات به سیاست زدایی از جامعه و مردم محدود می شوند و چندان به مداخله راه نمی برند. ولی این تمام داستان نیست. برای مثال، با این که در دو دهه اخیر تغییرات اجتماعی چشمگیری رخ داده است و بخش مهمی از زندگی ما متأثر از فرآیندهای پیچیده اقتصادی و سیاسی است، اما این حوزه از دانش کماکان در پی مطالعات متنی است و التفاتی به چگونگی تغییر در سطح واقعیت مادی زندگی روزمره ندارد. مهم تر از همه این که مطالعات فرهنگی در ایران تاکنون نتوانسته سنت پژوهشی خاصی را دنبال کند و از این رهگذر هنوز به خلق مطالعات فرهنگی ایرانی که ذاتی این شیوه از اندیشه است دست نیافته است.
کارکردهای رسانه ای موسیقی رپ در چارچوب خرده فرهنگ هیپ هاپ (مورد مطالعه: رپ زیرزمینی فارسی در دهه های هشتاد و نود شمسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
89 - 108
حوزههای تخصصی:
در جهان کنونی «موسیقی» رسانه ای تاثیرگذار و یک کالای پرمصرف فرهنگی محسوب می شود. موسیقی به واسطه جذابیت های سمعی و تهییج روانی افراد، اثرات روحی و روانی موثر و ماندگاری ایجاد می کند. در سال های اخیر، موسیقی «رپ» به عنوان ابزار رسانه ایِ خرده فرهنگِ «هیپ هاپ»، طرفداران زیادی را جذب خود کرده که عمدتاً در تنش و یا تضاد با فرهنگ غالب جوامع حرکت می کند و از این حیث به آن موسیقی زیرزمینی نیز گفته می شود. این نوع موسیقی سعی می کند با خیابانی ترین کلمات، عامی ترین افراد جامعه را تهییج و جذب نمایند. این نوع از رسانه در متن ها و فرامتن های خود انواعی یافته و کارکردهای متفاوتی را برای شنوندگان مهیا می کند که مقاله حاضر به دنبال پاسخ به این سئوال است که کارکردهای رسانه ای موسیقی رپ زیرزمینی فارسی در دهه های 80 و 90 شمسی چگونه است و با چه مضامینی خودش را ترویج می کند؟ برای رسیدن به پاسخ، از روش کیفی تحلیل مضمون استفاده شد و متن آهنگ های رپ 4 خواننده زیرزمینی و معروف این حوزه در 20 سال اخیر که قریب به ۹۲ آهنگ و ۶۵۷۴ کلمه بود، کدگذاری و تحلیل گردید که در نهایت به این نتیجه رسیدیم که مضامین کارکردی این متن ها، بیشتر حول آگاه سازی، اطلاع رسانی، انتقال ناآگاهانه و آگاهانه فرهنگ، تعلق اجتماعی و همبستگی اجتماعی بوده است.