۴.
در مورد ادبیّات عامّه پسند روی کردهای متفاوتی وجود دارد. یک روی کرد که نماینده آن ماتیو آرنولد است ادبیّات عامّه پسند را به این دلیل رد می کند که فرهنگ طبقه کارگر است و باید توسط اقلّیّت نخبه جامعه کنترل شود تا به هرج و مرج منتهی نشود . طرفداران مکتب فرانکفورت نیز ادبیّات عامّه پسند را رد می کنند اما به این دلیل که این یک صنعت فرهنگ است که توسط نظام سرمایه داری به طبقه کارگر تحمیل می شود. روی کرد دیگر، که بر اساسِ نظریّات آنتونیو گرامشی شکل گرفته است، بر مصالحه گری استوار است. از این منظر انسان نه تنها توسط فرهنگ ساخته می شود بلکه خود نیز فرهنگ را می سازد. روی کرد سوم، که مربوط به منتقدین پسا مدرن است، پذیرشِ کاملِ فرهنگ عامّه است. در این نگرش فرهنگ عامّه ابزاریست برای مقاومت نرم در مقابل نظام حاکم. در این جُستار با استفاده از منابعِ کتاب خانه ای و روشِ تحلیل محتوا و سندکاوی، کتاب پنجره فهیمه رحیمی، به عنوان یک رمان عامّه پسند، که به شدّت وامدار ادبیّات دوره ویکتوریا است، مورد بررسی قرار گرفته است و نگارندگان با بررسی مؤلّفههای ادبیّات عامّه پسند از جمله احساسات گرایی، شخصیّت-پردازیِ سطحی، لحن پرتکلّف و شعار گونه، غالب بودن عنصر شانس و تصادف، استفاده نابه جا از ماوراءلطّبیعه، تکرار و ترویج تفکّر کلیشهای نشان داده اند که بر اساس نظریّات طرفداران مکتب فرانکفورت، ادبیّات عامّه پسند نه تنها نشانه مقاومت در برابر نظام حاکم نیست بلکه خواننده را برای پذیرشِ باورهایِ رایج و هم رنگ شدن با جماعت آماده می کند و با ترویج اخلاقیّات بورژوایی بر خواننده تأثیر منفی می گذارد.