فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۴۱ تا ۳٬۲۶۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر واکاوی، شناسایی معانی، زمینه ها و راهبردهای برساخت نظم اجتماعی به میانجی تجربه زیسته نمونه ای از کارکنان ناجا است. رویکرد مدنظر ما از نوع کیفی بوده و با روش نظریه زمینه ای با انتخاب میان نمونه ای از کارکنان ناجا در شاهین دژ انجام شده است. همچنین، برای انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری هدفمند با بیشترین تنوع و برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شده است و در نمونه پژوهش، 32 نفر از افسران ناجا مشارکت داشته اند. برای کارکنان ناجا نظم اجتماعی چارچوب مدار و قانون مدار است و در تقابل با ناامنی تعریف می شود؛ چنانکه متضمن مشارکت اجتماعی و نهادی است. ازنظر کارکنان ناجا نظم اجتماعی به کمک فرهنگ سازی در بر داشتن قواعد، تعمیق شهروندی، وجدان کاریِ کارگزاران نظم اجتماعی و اقدامات و رویکردهای بسترمند و اقتضایی بر ساخته می شود. آنها پی ریزی و قوام بخشی نظم اجتماعی را به استفاده از راهبردهایی چون اعتمادسازی اجتماعی- نهادی، عدالت رویه ای، انعطاف پذیری در روش، و ارتقا- کارآمدی سازمانی وابسته می دانند. بازسازی معنایی بر درک و تفسیر کارکنان ناجا از جهان اجتماعی و اعیان اجتماعی و بازسازی فرهنگی بر «سازش ناپذیری با مخلان نظم عمومی و افراد فرصت طلب»، «پذیرش اعتراض و مطالبه محوری»، «ضرورت مدیریت فضای مجازی» و «بازگشت به هویت اسلامی» دلالت دارد. مقوله هسته نیز ناظر بر «مسئله ساز شدن نظم اجتماعی؛ نظم اجتماعی در میانه نظم انتظامی و نظم انسجامی» است که بر اختلاطی شدن نظم اجتماعی و وجود هم زمان وجوه آمرانه و اجتماعی (برگرفته از جامعه و مشارکت اجتماعی) دلالت دارد.
مطالعه کیفی دلایل و زمینه های مشارکت نکردن زنان سرپرست خانوار در برنامه های توانمندسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از سازمان های مددکاری اجتماعی برای کمک به زنان سرپرست خانوار، برنامه های توانمندسازی در نظر می گیرند؛ اما زنان همیشه از این برنامه های اجتماعی و اقتصادی استقبال نمی کنند؛ بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف مطالعه دلایل و زمینه های مشارکت نکردن زنان در برنامه های توانمندسازی انجام شده است. برای انجام این کار کیفی از روش نظریه زمینه ای بهره گرفته شده است و زمینه مدنظر مطالعه، زنان سرپرست خانواری هستند که در اداره بهزیستی شهر یزد پرونده خدمات حمایتی دارند؛ به همین دلیل، با 30 نفر از این زنان تحت پوشش اداره بهزیستی این شهر، با روش نمونه گیری هدفمند مصاحبه شده است. اطلاعات به دست آمده، با شیوه کدگذاری نظری شامل کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی تجزیه وتحلیل شده اند و یافته ها درخصوص دلایل مشارکت نکردن زنان، 7 مقوله اصلی و 1 مقوله مرکزی (دلسردی از وضعیت موجود) را نشان می دهند. این مقولات، شامل احساس بی نیازی، رنجوری، اجبار به خانه نشینی، الزام به کار، فراز و نشیب وام، هزینه مسافت و ترس از شکست است. به طور کلی می شود چنین استنتاج کرد که موفقیت در اجرای برنامه های توانمندسازی زنان سرپرست خانوار، نیازمند توجه به وضعیت جسمی، روانی، خانوادگی و توانایی های زنان و آموزش آنان برای حضور و مشارکت در این برنامه ها است.
شناخت اثرات طرح ساماندهی کودکان خیابانی در سایه چالش های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۱
75 - 132
حوزههای تخصصی:
طرح مراکز ساماندهی کودکان خیابانی به عنوان بخشی از تلاش سازمان بهزیستی در کاهش آسیب، بیش از یک دهه در حال اجراست. هدف این مطالعه، فهم اثرات طرح با در نظر گرفتن چالشهای آن بر اساس تجربه خدمت دهندگان و خدمت گیرندگان است. این پژوهش از نوع کیفی در سال 1396 و با جامعه پژوهش شامل مدیران، کارشناسان، مربیان، کودکان و سرپرستان در 4 استان تهران، سمنان، کردستان و سیستان و بلوچستان انجام شد. با روش نمونه گیری هدفمند، نمونه ای شامل مجموعاً 124 نفر مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند و داده ها با روش تحلیل تماتیک بررسی شد. 11 مضمون اصلی، 28 مضمون فرعی و 79 مفهوم به دست آمد. دو مضمون اصلی شامل کاستی های طرح و پیچیدگی مختصات مساله کودکان خیابانی فراتر از قابلیتهای طرح اشاره به چالشهای ماهیتی طرح و مضمونهای اصلی شامل دیدگاه سازمانی و فرا سازمانی غیرمسئولانه، کمبود های مادی، فنی و مهارتی، مشکلات نیروی انسانی و هم افزایی آسیبهای مرکز و خدمت دهی ناقص از چالشهای اجرایی طرح بودند. در سایه این چالشها، اثرات طرح شامل مضمونهای اصلی کار پاسخی به تداوم ضعفهای خانوادگی، تحصیلی و محیطی، تقویت سرپرستی ، ترس از مرکز مولد نقشهای بهتر والد-فرزندی، تداوم دشواریهای والدگری و درهم تنیدگی احساس گرفتاری و دلخوشی از اثرات بود. به طور کلی طرح درگیر چالشهای ذاتی و اجرایی متعددی بوده که موجب اجرای ناقص وحداقلی آن شده است. طرح در کاهش اشتغال به کار و افزایش اشتغال به تحصیل، هنوز راه زیادی برای موفقیت دارد اما در تغییر سرپرستی برخی کودکان خیابانی موفق بوده است.
خستگی و رضایت ناشی از شفقت ورزی: تجربه مادران مراقب فرزند توانخواه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مراقبان خانگی در تمام دنیا در کنار متخصصان نظام سلامت از بیماران مراقبت می کنند؛ اما برای این مراقبت حقوقی دریافت نمی کنند و در بیشتر موارد نیازهای آنها نادیده گرفته می شود. هدف پژوهش حاضر، مطالعه تجربه مادران دارای فرزند توانخواه از خستگی یا رضایت ناشی از شفقت ورزی است. روش انجام این پژوهش کیفی و از نوع تحلیل مضمون براون و کلارک است. برای این منظور دو مجموعه از داده ها تجزیه و تحلیل شدند. مجموعه اول داده ها براساس مصاحبه عمیق با 12 مادر بود که دست کم یک فرزند توانخواه داشتند و به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند و مجموعه دوم از داده ها براساس خاطرات 8 مادر توانخواه بود که در کانال رسمی یکی از انجمن های خیریه منتشر شده بود. یافته های به دست آمده در این پژوهش در سه مضمون اصلی گذار از هویت مادرانه به هویت مراقب، حمایت ادراک شده و برکت نگهداری از فرزند دسته بندی شد. براساس یافته های به دست آمده مصاحبه شوندگان ابتدا گذاری ناگهانی از هویت مادرانه به مراقبتی داشته اند و همزمان با این گذار حمایت اجتماعی کمی را ادراک می کنند. مادران فعالانه به دنبال درمان اند و با در پیش گرفتن راهبردهای معنوی یا فردی با این گذار سازگار می شوند و رضایت ناشی از شفقت را تجربه می کنند. نتایج پژوهش می توانند در تهیه پروتکل های مداخله ای برای تسهیل فرایند سازگاری با تغییرات عمیق در روال زندگی مادران مراقب و توانمندسازی آنها برای گذاری موفق کمک کنند.
Identifying the Dimensions, Components and Indicators of Talent Management(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this study was to identify the dimensions, components and indicators of talent management. Methodology: The method of the present study was qualitative and in terms of purpose was part of applied / basic research. The target population includes professors in different fields in universities who had a history of teaching at different levels in the Islamic Azad University in the university units of Mazandaran. Sample size was selected based on purposive sampling, 10 people. The research tools were semi-structured interviews, document review and web pages as a visual medium for applying multilateralism. The validity and reliability of the instrument were evaluated and confirmed. Content analysis was used to analyze the data. Findings: The results showed that the dimensions, components and indicators of talent management include talent retention (replacement), talent retention (service compensation system), talent retention (empowerment), talent retrieval (employment brand), talent retrieval (tools and resources) is. Conclusion: Explaining the above findings, it can be said that universities are considered to be one of the most fundamental elements of change and one of the most important factors in shaping the future world. Due to the drastic changes that have affected the world of higher education today, the goals, programs and orientations of universities have become more and more in the spotlight.
The Relationship between Positive Emotional Styles with Life Expectancy and Mediation of Quality of Life in Older Men(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of the present study was to investigate the relationship between positive emotion styles with life expectancy and mediation of quality of life in male elderly. Methodology: This study was a descriptive-correlational study that aimed to investigate the mediating role of quality of life in the relationship between positive emotion styles and life expectancy in the elderly. The statistical population of this study included all elderly men over 60 years old in Neyshabour Welfare Office. The sample consisted of 132 elderly people who were selected through available sampling. Beck, Haffer & Scobler (2009), Schneider et al. (1991) Life Expectancy Questionnaire, and World Health Organization Quality of Life Questionnaire (1998) were used for data collection. Data were analyzed based on structural equations and correlation coefficient. Findings: The direct effect of positive emotion styles on life expectancy was 0.425 with a significance level of 0.008 and the indirect effect of positive emotion styles on life expectancy with respect to quality of life of the elderly was 0.404 and the corresponding significance level was It is less than 0.5, so the mediating role of quality of life is confirmed. The results of regression analysis and structural equations showed that there was a relationship between positive emotion styles with life expectancy and mediation of quality of life in male elderly. P≤ 0.001). The results also showed that the role of quality of life in the relationship between positive hyper-emotion style and hyper-interest with partial life expectancy was. (P ≤0.001) Conclusion: Based on the findings of this study, it is shown that extrasensory styles such as being pleasant, socializing, inhibiting and accepting change in quality of life increase in elderly men, which leads them to experience higher life expectancy.
Comparison of personality traits of students of single-parent families, two children and many children(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this study was to compare the personality characteristics of single-child, two-child and multiple-child students in Sari. Methodology: This study was a descriptive-comparative study. The statistical population of this study included all male and female students of first, second and third grade high schools of public and private schools in Sari in the academic year of 2018-19. The sample of the study population was 370 people using random sampling method based on Morgan table. In order to predict the decrease of subjects, the tests were performed on 500 people, but finally 324 questionnaires were completed. Demographic and personality questionnaires were completed by the 5-item Neo. Data was analyzed by SPSS software using descriptive statistics and multivariate analysis of variance at the significant level of 0.05. Findings: The results showed that there was a significant difference between the characteristics of neuroticism, extraversion, openness, agreeableness, and conscientiousness of students belonging to single-parent, two-parent and multi-child families (p <0.05). Also, no significant gender differences were found among the five personality traits of male and female students of single, two and multiple children (p <0.05). Conclusion: Student personality traits of single-child, two-child and multiple-child families. Happiness, life satisfaction and hope for the future are higher in single-parent families than single-parent families. In the present study, the agreement and extraversion of single children were higher than two children and multi children. Extraversion also includes traits such as positive thinking, happiness, life satisfaction and hope for the future. To illustrate this incongruity, it can be stated that single children in their families do not have conflicts with their peers and always remain in the strong position of the first child who has no successor and who has not been affected by the birth of the next child. Cause higher extravasation of this stratum.
جامعه شناسی تاریخی– تطبیقی ماکس وبر، تئوری عام و برخی ملاحظات در مورد گفتمان شرق شناسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماکس وبر از جمله بنیان گذاران عمده در جامعه شناسی تاریخی است. او نه تنها دغدغه بررسی “تاریخی" مسائل اجتماعی را داشت، بلکه این امر را به جد به صورت "تطبیقی" پیگیری می نمود و آثار خود را با محوریت سرمایه داری غربی و با تاکید بر فرایند عقلانی شدن پی می گرفت. نکته اساسی که در این میان مطرح است، این است که وبر در تمام پروژه خود سعی نمود بین تفسیرگرایی در نظریه و کار تطبیقی در پژوهش، بین تفسیر و تبیین، بین خاص بودگی و امر عام آشتی برقرار کند، برای او عینیت در علوم انسانی بسیار مهم بود. به عبارتی دیگر وبر سعی می نمود با ایجاد یک تعریف مشخص-به شکل نوع های مثالی- نگاه ژنریک خود از پدیده مورد نظر را به دست دهد، در این نوشته سعی می شود: نخست؛ با نگاه به مقالات روشی وبر، کار فکری و تلاش وی در زمینه توصیف، تبیین، تطبیق و تعمیم در جامعه شناسی تاریخی بحث شود، دوم؛ با بررسی ریشه های گفتمان شرق شناسی، تفاوت های اساسی نگاه وبر با گفتمان شرق شناسی مورد بررسی قرار گیرد و سوم؛ با اشاره به وضعیت فعلی جامعه شناسی تاریخی ایران، بحث خواهد شد که : برخلاف نظریه گفتمان می توان با بازگشت به ایده نوع های مثالی وبر که در جامعه شناسی تاریخی ارائه داد ه است، هم نظریه عام و هم نظریه خاص در مطالعات تاریخی را لحاظ کرد، امر "تطبیق"، "نقد" و "عینیت" را نیز همچنان مد نظر قرار داد تا کلیت تجدد غربی به "برساخت" فرو کاسته نشود.
تبیین تکوین و تطور حرکت سمکو بر بستر ناکامی جنبش مشروطه خواهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات پژوهشی و تاریخی موجود درباره انقلاب مشروطه مشتمل بر حجم عظیمی از منابع تاریخی است که در قالب گفتارهای مختلف تاریخ نگاری، جامعه شناختی و... تولید گشته اند. هر کدام از آثار یادشده کلیت و یا بخشی از کلیت رخداد مشروطه را مورد توجه قرار داده اند. بخش مهمی از گام های عملی مشروطه خواهان در راستای تکوین دولت سازی نوین ایران برداشته شد، اما این پروسه در جریان دوره اول مشروطیت در خلال سال های 1285- 1299ه.ش با ناکامی روبه رو شد. این ناکامی از یک سو به دلیل عدم موفقیت مشروطه خواهان در ایجاد مجلس و قوه مجریه مستقل و از سوی دیگر ناتوانی در کنترل منظومه قدرت، یعنی هسته مرکزی سلطنت و نیروهای پیرامونی ایلات و قبایل بود. عدم موفقیت مشروطه خواهان در ایجاد دولت مدرن بسترساز بازتولید تحرکات منطقه ای ایلات و قبایل در این دوره شد. حرکت سمکو در چنین فضایی ظاهر شد. هرچند حرکت سمکو متأثر از فضای فکری حاکم بر مشروطیت و ضد مشروطیت در این دوره نبود، بلکه در سطح رهبری متکی بر آرمان های سیاسی- قومی و در سطح عملکردی متکی بر دینامیسم قبیله ای بود، اما فضای آنومی سیاسی پس از مشروطه زمینه ساز شکل گیری قدرت مندی حرکت وی در خلال سال های پس از مشروطه بود. در این مقاله نگارندگان ارتباط رخداد مشروطه و پی آیند های آن با حرکت سمکو را مورد وارسی قرار داده اند. نگارندگان در این مقاله مبنای کار خود را براساس دو فرض معین کرده اند. فرض نخست این است که رخداد مشروطه از منظر پروژه دولت- ملت سازی ناتمام و ناقص بود. فرض دیگر این است که حرکت سمکو بر بسترهای این انقلاب ناتمام توانست تطور یابد.
تأثیر دشواری های تنظیم هیجان و تکانشگری ناکارآمد بر اخلاق ترافیک شهروندی رانندگان تاکسی های درون شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
17 - 36
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عوامل متعددی از جمله عوامل انسانی، راه، وسیله نقلیه و محیط در ترافیک تأثیر دارند که در این بین، عامل انسانی بیشترین نقش را دارد و یکی از مهم ترین عوامل انسانی اخلاق ترافیک شهروندی رانندگان است پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر دشواری های تنظیم هیجان و تکانشگری ناکارآمد بر اخلاق ترافیک شهروندی رانندگان تاکسی های درون شهری، مطالعه گردید. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه پژوهش رانندگان تاکسی های درون شهری خرم آباد در سال 1397 بودند، که از میان آنها 129 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها با کمک پرسشنام های اخلاق ترافیک شهروندی، دشواری های تنظیم هیجان و تکانشگری ناکارآمد جمع آوری گردید. داده ها با روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل همزمان تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که دشواری های تنظیم هیجان (0.55-=r) و تکانشگری ناکارآمد (0.42-=r) با اخلاق ترافیک شهروندی رانندگان تاکسی همبستگی منفی، معکوس و معنادار داشتند. همچنین متغیرهای دشواری های تنظیم هیجان30/0و تکانشگری ناکارآمد 18/0 درصد از تغییرات اخلاق ترافیک شهروندی رانندگان را پیش بینی کردند (01/0>p). نتیجه گیری: دشواری های تنظیم هیجان و تکانشگری ناکارآمد با اخلاق ترافیک شهروندی رانندگان تاکسی های درون شهری همبستگی مثبت و معنادار داشتند و متغیرهای پیش بین به طور معناداری توانستند اخلاق ترافیک شهروندی را پیش بینی کنند. بنابراین نتایج حاکی از اهمیت متغیرهای دشواری های تنظیم هیجان و تکانشگری ناکارآمد در پیش بینی اخلاق ترافیک شهروندی رانندگان تاکسی های درون شهری می باشند.
بررسی اثربخشی برنامه خانواده محور مدیریت رفتارهای اضافه اٌتیسم: مطالعه تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۸
267-282
حوزههای تخصصی:
مداخلات والدمحور، روشی مؤثر برای درمان کودکان دارای اوتیسم محسوب می شوند. بیشتر این مداخلات متمرکز بر نقائص ارتباطی اجتماعی هستند و کمتر به رفتارهای اضافه پرداخته اند. برای رفع این نیاز برنامه خانواده محور مدیریت رفتارهای اضافه اوتیسم تهیه شد. هدف این مطالعه بررسی اثربخشی این برنامه روی سه تن از والدین کودکان دارای اوتیسم است. این مطالعه از نوع طرح های تک آزمودنی است که روی سه کودک دو تا سه ساله دارای اختلال اوتیسم انجام شده است. این والدین 10 جلسه انفرادی مداخله را دریافت کردند. ارزیابی ها در 9 مرحله (سه ارزیابی خط پایه، پنج ارزیابی در مدت درمان و یک ارزیابی پیگیری) انجام شد. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر پرسشنامه تجدیدنظرشده رفتارهای تکراری، چک لیست رفتار ناهنجار و سیاهه ارزیابی درمان اوتیسم بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل بصری و اندازه اثر استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد رفتارهای اضافه چون رفتار کلیشه ای (82/0d=)، رفتار خودجرحی (100/0d=)، رفتار وسواسی (85/0d=)، رفتار آیینی (69%d=)، رفتار یکنواختی (100/0d=)، رفتار محدود (83/0d=)، بی قراری (79/0d=)، پژواک گویی (84%d=) و بیش فعالی (26/0d=) کاهش یافت. هم زمان، کمبودهای رفتاری (چون گفتار، ارتباط، معاشرت) بهبود یافت، بدون آنکه هیچ مداخله ای روی کمبودهای رفتارهای اجرا شده باشد. نتایج این مطالعه از اثربخشی برنامه خانواده محور مدیریت رفتارهای اضافه اوتیسم حمایت می کند. پیشنهاد می شود این برنامه به عنوان یکی از درمان های زودهنگام رفتارهای اضافه، حتی مقدم بر مداخلات کمبودهای رفتاری مورد استفاده قرار گیرد تا فواید برنامه های خانواده محور، حاصل شود.
بررسی اولویت رسانه ای نوجوانان و جوانان از برنامه های آموزشی-امنیتی پلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
141 - 162
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در حال حاضر سازمان های متولی امنیت اجتماعی از رسانه های مختلفی برای آموزش های مورد نیاز به افراد جامعه بهره می گیرند که آگاهی از ترجیح رسانه ای افراد، در بهره گیری بهینه از رسانه ها تأثیر بسزایی دارد. از این رو پژوهش حاضر با هدف تعیین اولویت رسانه ای نوجوانان و جوانان از برنامه های آموزشی-امنیتی پلیس انجام پذیرفت. روش شناسی: روش این پژوهش از نوع ترکیبی است. جامعه ی هدف شامل نوجوانان و جوانان شهر همدان در سال 1397 است که در بخش کمی از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، 400 نفر و در بخش کیفی نیز با روش نمونه گیری گلوله برفی، 40 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته از نوع طیف لیکرت 5 گزینه ای است که روایی پرسشنامه با بهره گیری از نظرات هفت نفر از صاحب نظران حوزه رسانه و آموزش و پایایی آن نیز از طریق محاسبه آلفای کرونباخ 85/0 محاسبه گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد میزان استفاده نوجوانان شهر همدان (میانگین16/3 و01/0p<) و جوانان (میانگین24/3 و01/0p<) از رسانه ها بالاتر از حد متوسط است و ترجیح رسانه ای آنها برای دریافت برنامه های آموزشی-امنیتی پلیس، ابتدا رسانه های دیداری- شنیداری و بعد از آن به ترتیب: چند حسی، تصویری، شنیداری، و نوشتاری است. همچنین دسترس پذیری، راحتی استفاده، تنوع، به روزبودن، واقع گرایی و تعاملی بودن به ترتیب از مهم ترین دلایل ترجیح رسانه ای نوجوانان و علاقمندی، عادت رسانه ای، جذابیت، خلاقیت، قابلیت اعتماد و باورپذیری به ترتیب از مهم ترین دلایل ترجیح رسانه ای جوانان برای دریافت برنامه های آموزشی پلیس است. نتیجه گیری: تمایل نوجوانان و جوانان به رسانه های دیداری-شنیداری به ویژه در قالب دیجیتال بیش از سایر رسانه هاست. بنابراین نیروی انتظامی می تواند جهت جذب مخاطب نوجوان و جوان به برنامه های آموزشی خود، ترجیح رسانه ای آنها را در انتقال برنامه های آموزشی-امنیتی در نظر گیرد.
شناخت شناسی ایدئولوژی دولت مدرن و یوتوپیاهای اجتماعی در عصر پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر تحلیلی مبتنی بر روش شناسی جامعه شناسی معرفت برای فهم سیاست و مناسبات دولت و جامعه در عصر پهلوی است. این مقاله کوشیده تا ماهیت ایدئولوژیک دولت پهلوی را در ساحت واپایش گری و تلاش برای تغییر اجتماعی مورد واکاوی قرار دهد و به توصیف چرایی مقاومت های اجتماعی و ستیهندگی جامعه تارنمای ایرانی با خواست های دولت مدرن پهلوی بپردازد. مقاله ی پیشِ روی برای سنجش مناسبات دولت و جامعه در ایران با روش توصیفی و تحلیلی پسارویدادی و با استفاده از آموزه های نظری «میگدال» در مورد دولت مدرن ضعیف، آموزه های کنترل اجتماعی و همچنین آرای «کارل مانهایم» در باره ی «ایدئولوژی» و «یوتوپیا» تلاش می کند تحلیلی جامعه شناختی و در عین حال قابل تعمیم به ادوار بعدی از ساختار روابط دولت و جامعه در ایران عصر پهلوی ارائه دهد. مقاله حاضر نشان می دهد که «ایدئولوژی» حاکم بر ایران عصر پهلوی توان واپایش اجتماعی و در عین حال پاسخ گویی به «یوتوپیا» های جامعه تارنما را نداشت و مناسبات دولت ایدئولوژیک و جامعه تارنمای آرمان خواه در عصر پهلوی نتوانستند با یکدیگر به تفاهم و تناظر برسند و درنهایت وارد الگوی تضاد ستیهندگی شدند.
تحلیل محتوای کتاب فیزیک پایه دهم رشته ریاضی فیزیک با استفاده نظریه نمایش اجزای مریل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای کتاب فیزیک پایه دهم با استفاده از نظریه نمایش اجزای دیوید مریل انجام شد. روش: روش پژوهش مقاله حاضر اسنادی و مبتنی بر تحلیل محتوا با رویکرد کمی و کیفی بود و جامعه آماری آن تمام فصول کتاب فیزیک پایه دهم بود. برای جمع آوری داده ها از چک لیست استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که: در ارائه محتوا توجه لازم به تمام انواع مختلف محتوا (حقایق، مفاهیم، اصول و روش کار) مبذول شده است اما بیشتر ارزیابی های صورت گرفته از سطوح مختلف عملکردی مربوط به سطوح عملکردی یادآوری و کاربرد است و سطح عملکرد کشف و ابداع به ندرت ارزیابی شده است. مولفین کتاب در عرضه محتوای آموزشی از بیشتر انواع ارائه های اولیه، بجز تعمیم سوالی، استفاده کرده اند و ارئه محتواهای آموزشی را با انواع مختلف ارائه های ثانویه تقویت کرده اند.نتیجه گیری: با مقایسه نتایج پژوهش و اهادف مدنظر مولفین کتاب نشان داد که کتاب نقد عمده وارد بر کتاب عدم استفاده از تعمیم سوالی و عدم ارزیابی از سطح عملکرد کشف و ابداع است که این رویه با شایستگی های مورد انتظار از فراگیر، که در ابتدای کتاب درسی ذکر شده است، مغایر می باشد.
دین داری و محیط زیست گرائی: تأملی تجربی بر مناقشات نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بعد از گذشت چهل سال از وقوع انقلاب اسلامی در ایران لزوم وارسی تأثیرات نظام حکمرانی مابعدانقلابی بر ابعاد مختلف زندگی ایرانیان بیش ازپیش به چشم می خورد. یکی از این وجوه که روزبه روز اهمیت بیشتری می یابد وضعیت زیست محیطی ایران ازیک طرف و اندیشه و رفتارهای ساکنین این نظام پیرامون این وضعیت از سوی دیگر است. ازآنجا که ایدئولوژی حاکم بر انقلاب ایران و نظام حکمرانی مابعدانقلابی بدون شک ماهیتی دینی داشته است به نحوی که سیاست گذاری ها بر مبنای شرع اسلام اعمال شده و زمان لازم برای نهادینه شدن ارزش های مورد تأیید حاکمیت و جامعه پذیری دینی و سیاسی بر دست کم یک نسل سپری شده است، اکنون زمان مناسبی برای بررسی نسبت شریعت مداری و هر آنچه فرض می شود پیامد این شریعت مداری باشد، ازجمله محیط زیست گرائی در جمعیت های نمونه به نظر می رسد. در تحقیق حاضر، با مروری بر ادبیات نظری در خصوص چگونگی ارتباط دین و محیط زیست گرایی سه نوع ارتباطِ ممکن میان دو متغیر دینداری و رفتار محیط زیستی (ارتباط مثبت، ارتباط منفی، و عدم ارتباط) در قالب سه فرضیه متباین فرموله گردید. برای وارسی تجربی این فرضیات رقیب، مطالعه ای پیمایشی با نمونه ای 400 نفری از دانشجویان دانشگاه تهران سازمان داده شد. یافته های پژوهش به طور هماهنگ نشان داد که فقط فرضیه ارتباط منفی یا معکوس دینداری با رفتار محیط زیستی از حمایت تجربی برخوردار شده که مقدار یا شدت این ارتباط، «ضعیف» ارزیابی شده است.
اسطوره فقر در سینمای ایران: تحلیل نشانه شناختی فیلم ابد و یک روز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر ابتدا به طرح موقعیت فقرا در جامعه مصرفی جدید از دیدگاه زیگمونت باومن، ژان بودریار و جان گالبریت می-پردازیم و با بررسی جایگاه فقرا در ایران پس از انقلاب اسلامی، رویکردی برای بررسی بازنمایی از فقرا در سینمای پس از انقلاب ارائه می دهیم؛ سپس به تحلیل نشانه شناسانه فیلم ابد و یک روز (سعید روستایی، 1394) می پردازیم؛ این فیلم از جمله آثار سینمایی درباره فقرا و تهی دستان است که در دهه هشتاد و نود بر پرده سینما اکران شده است. این مقاله تلاش دارد تا از خلال شناسایی دلالت های ضمنی برساخته شده از فقرا، اسطوره پردازیِ جامعه مصرفی از فقر را تحلیل کند و به نقد این روایت در سینمای دو دهه اخیر ایران بپردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد که در فیلم ابد و یک روز، تصویری از "فقرای تقدیرگرا"، "فقرای تبعیدی" ،"فقرای مقصر" برساخته می شود که با بهره از مکانیسم های "تاریخ زدایی" و "جابجایی رمزگان نابرابری با توانایی های ذاتی"، تصویر اسطوره ای و تغییرناپذیر از فقر ارائه می دهد؛ تصویری که سعی در بازتولید کلیشه های فرهنگی از فقر و در نهایت حفظ نظم طبقاتی و طبیعی سازی فقر در جامعه دارد.
از مادرانگی همچون اسطوره تا بحران مادرانگی خوانشی نشانه شناختی بر بازنماییِ مادرانگی در سینمای ایرانِ پس از انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این نوشتار بررسی برساخت مادرانگی، با توجه به ساختار ایدئولوژیکِ فیلم های منتخب در سینمای ایرانِ پس از انقلاب است. پرسش بنیادینِ این مقاله پرسش از بازنماییِ ایدئولوژیکِ مضمون مادری است. برای بررسی این موضوع، منظومه ای از مقوله های مطالعات جامعه شناختی زنان در زمینه بازنماییِ مادرانگی همچون مادری، مادرانگی، غریزه مادرانگی، تجربه مادرانگی، مادرانگی متکثر و اسطوره ای را به وام گرفته ایم. ایده نظری مقاله این است که سینما در ایران، مادرانگی را به مثابه یک تقابل برساختی به تصویر می کشد. در تداومِ کار با استفاده از روش نشانه شناسیِ انتقادیِ جان فیسک، فیلم های «مادر»، «مهرِ مادری»، «دعوت»، «گیلانه» و «من مادر هستم» مورد بررسی واقع شده اند. خوانش نشانه شناختیِ این فیلم ها، بیان از این دارد که سینمای ایران تحول مادرانگی را در از اسطوره مادرانگی تا بحران مادرانگی را بازنمایی می کند و در این زمینه مادرانگی را همچون نشانه ای در حال تحول که معنای آن در ارتباط با امور بیرونی و نه درونی زنان همچون مردسالاری، اسطوره-های فرهنگی، طبقاتی و طردشده بر می سازد.
بررسی تجربه دانشجویان سه دهه گذشته تا کنون از سیر تحول مفهوم خانواده ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
79 - 114
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با دیدی غیر آسیب شناسانه با رویکرد کیفی صورت گرفته است و از این رو ابزار گردآوری داده های پژوهش، روش مصاحبه عمیق بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر افرادی هستند که در یک برهه از زندگی شان و به طور ویژه در دوران جوانی دانشجو بوده اند. نمونه گیری نظری هم در بین این افراد تا رسیدن به اشباع نظری صورت گرفته است. به این ترتیب دانشجویان که قشر جوان اجتماع به شمار می روند به عنوان جامعه آماری انتخاب شده اند چرا که این قشر در هر دوره ی زمانی مهمترین عنصر بازتولیدکننده جامعه به شمار می روند و در ضمن در مقایسه با سایر اقشار جامعه، نوخواهی از خصیصه های این قشر است و همیشه در صف مقدم تحولات و نوگرایی هم هستند و همگام با تحولات جامعه نیز زندگی-شان را سازماندهی می کنند. بر این اساس در این مطالعه که چگونگی تحول مفهوم خانواده است و در بین کسانی صورت گرفته است که در دهه های 60، 70، 80 دانشجو بوده اند به این نتیجه دست یافته که پیکربندی خانواده ایرانی در این سه دهه از درون و بیرون دچار تحولاتی شده است. تحولاتی از قبیل شکل-گیری کانال جدید تعاملات درخانواده، تغییرات کیفی در روابط خانوادگی و... که در نتیجه آنها پوسته ای از خانواده ایرانی باقی مانده است. بر اساس این یافته اصلی پژوهش، در سیر تحول مفهوم خانواده «عینیت ها» و «ذهنیت ها» در مورد خانواده متحول گشته و این تحول از تطابق کامل عینیت ها و ذهنیت ها تا دو شاخه شدن-شان را شامل می شود و مطابق هم نیستند.
الگوی ساختاری بهزیستی ذهنی دانش آموزان براساس جو آموزشی، اجتماعی، عاطفی، فیزیکی و امنیتی مدرسه با میانجیگری تاب آوری تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۹ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۷۳
۲۵۵-۲۲۱
حوزههای تخصصی:
ازآنجایی که سال های مدرسه به عنوان دوره های سازنده رشد انسانی در نظر گرفته می شود، محیط مدرسه یک ابزار مناسب برای درجه بندی سلامت، عزت نفس، توانایی های زندگی و رفتار مناسب است و اطمینان از سلامت روانی دانش آموزان و دانشجویان به اندازه سلامت جسمی آنها اهمیت دارد. هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی ساختاری بهزیستی ذهنی دانش آموزان بر اساس جو آموزشی، اجتماعی، عاطفی و فیزیکی مدرسه با میانجی گری تاب آوری است. روش: جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه مدارس دولتی مناطق 11، 18، 2 و 7 شهر تهران در سال تحصیلی 97-96 است. حجم نمونه در این پژوهش 630 دانش آموز است که از این تعداد 209 نفر پایه هفتم و 213 نفر پایه هشتم و 208 نفر پایه نهم بوده که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و به مقیاس بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو (2003) و مقیاس تاب آوری تحصیلی (2004) و پرسشنامه جو مدرسه (2015) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS(24) و AMOS(24) مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: بین جو مدرسه و بهزیستی روانی با واسطه گری تاب آوری تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین تاب آوری و بهزیستی روانی، بین جو مدرسه و تاب آوری تحصیلی و بین جو مدرسه و بهزیستی روانی دانش آموزان رابطه مثبت وجود دارد. بحث: به طورکلی، یافته های پژوهش حاضر شواهدی را برای نقش واسطه ای تاب آوری تحصیلی در ارتباط بین بهزیستی ذهنی دانش آموزان فراهم آورده و اهمیت جو مدرسه را در ایجاد تاب آوری و بهزیستی روانی دانش آموزان نمایان می کند.
تحلیل جامعه شناختی عوامل مؤثر بر گرایش جوانان به مدیریت بدن مطالعه موردی: جوانان 18-16ساله شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل جامعه شناختی عوامل مؤثر بر گرایش جوانان به مدیریت بدن است. روش پژوهش توصیفی از نوع تحلیلی و ازلحاظ هدف، کاربردی بود که به روش میدانی اجرا شد. جامعه آماری همه دختران و پسران 18-16 سال شهر اصفهان بودند که در 6 ماه اول سال 1397 در 470 باشگاه دولتی و خصوصی فعال در حوزه بدنسازی، پرورش اندام و ایروبیک شرکت کرده بودند که با توجه به وجودنداشتن آمار دقیق از تعداد آنها، براساس جدول کرجسی و مورگان (1970) برای جامعه نامعلوم، تعداد 384 نفر به منزله نمونه پژوهش به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش پرسش نامه محقق ساخته ای بود که روایی صوری و محتوایی آن ضمن بررسی دقیق متون و ادبیات پژوهش، پس از نظرخواهی از استادان و متخصصان (10 نفر) تأیید و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ (86/0) محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد) و روش های آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم) استفاده شد. نتایج نشان دادند مهم ترین عوامل مؤثر بر گرایش جوانان به مدیریت بدن، به ترتیب شامل فرهنگ عمومی بین جوانان (84/0)، پذیرش اجتماعی و گروه دوستان و همسالان (81/0)، تبلیغات ماهواره ها و رسانه ها (79/0)، گروه های مرجع (72/0)، نارضایتی از بدن (71/0)، عوامل اقتصادی (62/0) و سرمایه فرهنگی (41/0) است.