فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۲٬۴۶۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مقاله، بررسی نحوة توزیع هزینه و درآمد خانوارهای روستایی در استان های کشور و تحلیل توزیع فضایی است.
روش: روش تحقیق حاضر برحسب هدف از نوع مطالعات کاربردی و برحسب روش گردآوری اطلاعات از نوع اسنادی است که از داده های مرکز آمار ایران استفاده شده است. به منظور بررسی توزیع فضایی هزینه و درآمد خانوار روستایی از نرم افزار ArcGis۱۰.۲ استفاده شد. در مطالعة حاضر با استفاده از روش فراتحلیلی و بهره گیری از داده های آماری مرکز آمار ایران به بررسی نابرابری های درآمدی خانوارهای روستایی در دورة زمانی ۱۳۹۱-۱۳۷۵ در سطح استان های کشور پرداخته شده است.
یافته ها: یافته ها نشان می دهد که مقدار هزینة خانوار روستایی از ۱/۵۶ درصد در سال ۱۳۶۵ به ۱/۴۱ درصد در سال ۱۳۸۰ و ۲/۳۱ درصد در سال ۱۳۹۰ در جهت مثبت کاهش یافته است و از طرفی روستاییان با تغییر در الگوی مصرف خود (از هزینة خوراکی به غیرخوراکی و دخانی) از سطح زندگی بهتر و مطلوب تری برخوردار شده اند؛ به طوری که رشد هزینة غیرخوراکی و دخانی به خوراکی و دخانی در سال ۹۱ نسبت به سال ۹۰ حدود ۳۹ درصد بوده است، در حالی که در همین بازة زمانی هزینة خوراکی و دخانی تنها ۳/۲۲ افزایش رشد داشته است. همچنین، طی این دورة زمانی از سهم مشاغل کشاورزی در تأمین منابع درآمدی خانوارهای روستایی کاسته شده و بیشتر به سهم مشاغل غیرکشاورزی و متفرقه افزوده شده است.
راهبردها: براساس یافته های تحقیق می توان گفت بهترین راهبرد برای توزیع فضایی مناسب درآمدها نگرش فضایی به ساختار سکونت گاه های روستایی در حدود و ثغور منطقه ای و یا ناحیه ای، توان مندسازی روستاها و روستاییان، تغییر در نقش دولت (دولت برنامه ریز به دولت تسهیلگر)، ایجاد صنایع تبدیلی و تکمیلی و برنامه ریزی یک پارچه با توجه به توان های مناطق مذکور است.
راهکارهای عملی: می توان به صورت خلاصه به برخی از مهم ترین عوامل مؤثر در بهبود وضع اقتصادی روستاییان اشاره کرد. درگیرکردن روستاییان در بهبودبخشیدن به اوضاع اقتصادی با کمک ها و تسهیلگری های حکومت مرکزی، ایجاد نواحی صنعتی در روستاها با توجه به توان و سطح دانش بومیان، ایجاد مناطق آزاد تجاری در نواحی روستایی مرزی کشور و دادن تعرفه هایی برای تجارت روستاییان مرزنشین و غیره.
اصالت و ارزش:. یافته های این تحقیق با توجه به عوامل دارای اولویت می تواند مورد استفاده و توجه دست اندرکاران و کنشگران این عرصه قرار گیرد.
تحلیل ساختار فضایی ناحیه خمین با تأکید بر برنامه ریزی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگاه های حاکم بر برنامه ریزی توسعه خمین طی چند دهه گذشته مبتنی بر ثبات و فقدان جامع نگری بوده است و تنها با تکیه بر حرکت از وضعیت فعلی به وضعیت مطلوب، سعی در چیدمان مجدد فضا داشته اند، در صورتی که پویایی جزء ذاتی سازمان فضایی حاکم بر ناحیه است و تنها با تکیه بر رویکردی پویا و ارائه آینده ای چندگانه قادر خواهیم بود که به برنامه ریزی فضایی توسعه پایدار سکونتگاه ها روستایی ناحیه دست یابیم. هدف پژوهش حاضر شناخت و تحلیل ساختار فضایی ناحیه خمین در چارچوب پویش ساختاری- کارکردی است. تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی با جنبه نظری و کاربردی است. جامعه آماری پژوهش 142 روستای دارای سکنه با مجموع 32092 نفر جمعیت و 10121 خانوار در شهرستان خمین است که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه بندی تصادفی و نمونه گیری ناحیه ای 21 روستا به عنوان نمونه انتخاب شده است. جمع آوری اطلاعات به روش اسنادی و میدانی بوده است. در روش اسنادی سوابق آماری، کارهای صورت گرفته در دانشگاه ها و مؤسسات و اطلاعات موردنیاز در این زمینه از طریق سازمان هایی از قبیل: مرکز آمار ایران، جهاد کشاورزی شهرستان، فرمانداری شهرستان و بخشداری دو بخش و در روش میدانی نیز جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه روستا(دهیار و شورای روستا) بوده است. به منظور پهنه بندی ناحیه خمین از آمارهای فضایی استفاده شده و همچنین به منظور سطح بندی سکونتگاه های ناحیه خمین، از روش سطح بندی بر اساس شاخص های خدمات و جمعیت استفاده شده است. در این راستا، نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که مجموع ساختارهای محیطی بوم شناختی(توپوگرافی، منابع آب و خاک) و انسانساخت (راه های ارتباطی، خدمات و صنایع) در سطح ناحیه موجب شکل گیری عرصه هایی شده است که تمرکز جمعیت، خدمات و نقاط سکونتگاهی را در عرصه دشتی و مرکزی ناحیه به دنبال داشته است؛ پیامد حاصل از آن نیز موجب شکل گیری نابرابری فضایی، فشار بیش از حد بر منابع محیطی در قسمت دشتی، رها شدگی و تخلیه جمعیتی سکونتگاه ها در سایر عرصه ها بوده است.
تحلیل و سطح بندی توسعه در مناطق روستایی شهرستان دشتی با تأکید بر رویکرد فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی حاضر در قالب یک پژوهش بنیادی با هدف تبیین وضعیت توسعه در مناطق روستایی شهرستان دشتی به انجام رسید. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده، گردآوری داده ها به شیوه کتابخانه ای با بهره گیری از آمارنامه سال 1390 استان بوشهر صورت گرفت که طی آن، 59 شاخص در ابعاد مختلف استخراج شد و سطح بندی میزان توسعه یافتگی دهستان های شهرستان دشتی به شیوه کمّی با استفاده از روش تاپسیس فازی و بهره گیری از نرم افزار SPSS انجام شد. یافته های پژوهش، با ترسیم سیمایی نامتعادل از توسعه مناطق روستایی، از وجود یک شکاف منطقه ای عمیق در شهرستان دشتی حکایت داشت، به گونه ای که روند توزیع و دسترسی به منابع در هفت دهستان شهرستان دشتی گویای آن بود که دهستان های خورموج و کبگان، به ترتیب، دارای بیشترین میزان توسعه بودند و دهستان های شنبه، چغابور و مرکزی نیز در جرگه مناطق روستایی محروم قرار داشتند؛ همچنین، توسعه دهستان های طسوج با 379/0 و کاکی با 359/0 در سطح متوسط بود. نتایج نشان داد که توسعه متوازن مناطق روستایی در شهرستان دشتی مستلزم بازنگری در تخصیص منابع و امکانات، توزیع برابر فرصت ها و ارتقای کیفی خدمات در مناطق دورافتاده با هدف آمایش سرزمین است.
توسعه روستایی و الگوی مطالعات ناحیه ای «نمونه موردی - جنت آباد»
حوزههای تخصصی:
ارزیابی مؤلفه های سرمایه ی اجتماعی در مناطق روستایی شهرستان خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه سرمایه ی اجتماعی به عنوان یکی از مفاهیم تأثیرگذار بر توسعه ی جوامع و موضوع بحث و پژوهش بسیاری از محققان است. خصوصاً در روستاها با توجه به اینکه بیشتر تشکل ها و همکاری ها مردمی است و در واقع اکثر کارهای روستا بطور جمعی انجام پذیر است، سرمایه ی اجتماعی اهمیت دوچندان می یابد.هدف تحقیق حاضر در گام اول سنجش میزان سرمایه ی اجتماعی در سطح روستاهای شهرستان خرم آباد و در گام بعدی بررسی تفاوت های مکانی سرمایه ی اجتماعی در مناطق روستایی این شهرستان بوده است. روش تحقیق میدانی و بر اساس تکنیک پرسشنامه و در مواردی نیز کتابخانه ای و اسنادی بوده است.
در این تحقیق از 180 خانوار روستایی پرسشگری به عمل آمده است و در تجزیه و تحلیلداده های پرسشنامه ها نیز از نرم افزار(spss) استفاده شده است. نتایج تحقیق نیز به این صورت بوده است که در بین روستاهای مورد مطالعه از نظر سطح سرمایه ی اجتماعی تفاوت وجود داشته و در بین روستاهای بزرگتر و دارای امکانات بیشتر سرمایه ی اجتماعی کمتری وجود دارد. همچنین فاصله ی روستاها از شهر خرم آباد نیز در میزان سرمایه ی اجتماعی روستاها تأثیر گذار بوده است.
نقش فعالیت های اقتصادی خاص بر ساختارهای اجتماعی فرهنگی نواحی روستایی (مطالعه ی موردی: روستاهای کمباین دار استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربرد فن آوری های نوین و تنوّع بخشی به فعّالیّت های اقتصادی روستاها، علاوه بر آثار مثبت و منفی در ابعاد دیگر اقتصادی، کالبدی و فضایی، همواره دگرگونی هایی را بر ابعاد اجتماعی و فرهنگی آن جامعه خواهد داشت. ورود کمباین به عرصه ی فعّالیّت کشاورزی، یکی از بارزترین این فن آوری هاست که منجر به شکل گیری و گسترش نوع خاصّی از مشاغل، ازجمله کمباین داری و فعّالیّت های مربوط به آن در برخی روستاهای کشور شده است. مقاله ی پیش رو که برگرفته از پژوهشی میدانی در روستاهای کمباین دار استان فارس است، در پی شناخت و تشریح آثار اجتماعی نهادی ایجاد شده، منتج از گسترش فعّالیّت کمباین داری و بازتاب آن در توسعه ی سکونتگاه های روستایی است. پژوهش پیش رو، از نوع توصیفی پیمایشی است که در آن برای گردآوری داده ها، از دو شیوه ی مطالعه ی اسنادی و بررسی های میدانی (مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه) استفاده شده است. جامعه ی آماری پژوهش، شامل 928 خانوار است که از میان آنها 101 خانوار به شیوه ی نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. نتایج پژوهش، نشان دهنده ی آن است که هرچند این فعّالیّت از نظر اقتصادی و درآمدزایی برای روستاییان فعّالیّتی به نسبت پُردرآمد محسوب می شود؛ اما، این امر مشروط به پذیرفتن بسیاری از مشکلات و مسائل اجتماعی در درون و بیرون روستا، هم برای شاغلان و هم برای خانواده های آنهاست. با این همه می توان گفت، باوجود موانع و مشکلات پیش روی کمباین داران، این فعّالیّت در ارتقای شاخص های اجتماعی نهادی روستاهای مورد مطالعه، آثار مثبتی در پی داشته است.
نقش سرمایه اجتماعی در توسعه روستایی نمونه موردی روستای عشایری قره بلاغ
حوزههای تخصصی:
یکی از مفاهیمی که در دهه گذشته مورد استقبال قرار گرفته موضوع سرمایه اجتماعی است.در تمامی شهرها و روستاهای جهان سرمایه اجتماعی یکی از عوامل موثر بر عملکرد اقتصادی کشورها است که حاصل تاثیر نهادهای اجتماعی،روابط انسانی و هنجارها بر روی کمیت و کیفیت تعاملات اجتماعی است و همراه خود آرامش و امنیت و رفاه و نگهداشت منابع اقتصادی و پیشرفت و توسعه را به ارمغان می آورد که ابن خلدون آنرا به عصبیت تعبیر کرده است.
از طرف دیگر روستاها با عدم استفاده بجا و بهینه از این عصبیت و الگو قرار دادن آن برای سایر مناطق،نابود کننده حیات ملت و سرعت دهنده بی هویتی خود هستند. بر این اساس در مقاله سعی شده است با روش برگزاری کارگاه مشارکتی در روستای عشایری قره بلاغ از استان مرکزی به بررسی نقش سرمایه اجتماعی در توسعه روستایی بپردازد.انتخاب روستای عشایری قره بلاغ به لحاظ وجود بافت سنتی و بافت جدید و تنوع جمعیتی و همچنین به لحاظ منشا عشایری آن است.در نتیجه گیری می توان گفت دولت با تمهیداتی می تواند شاخص های سرمایه اجتماعی از جمله مشارکت،هنجارها و اعتمادسازی را در روستاهای عشایری افزایش دهد تا به توسعه روستایی بیانجامد.
ارزیابی و اولویت بندی مؤلفه های آمیخته بازاریابی تأثیرگذار در توسعه گردشگری روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان فومن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری در مناطق روستایی اهمیت ویژه ای یافته است و راهی برای رفاه جوامع محلی تلقی می شود. با وجود مزایای بسیار زیاد گردشگری روستایی برای توسعه روستاها، باید برنامه ریزی خاصی برای جذب گردشگر انجام شود. از این رو در این تحقیق وضعیت آمیخته بازاریابی شامل هفت مؤلفه مکان، برنامه ریزی و مدیریت، شواهد و امکانات فیزیکی، تبلیغات، مردم و کارکنان، قیمت و محصول در روستاهای شهرستان فومن بررسی شد. روستاهای این شهرستان با وجود داشتن امکانات بالقوه، جاذبه های گردشگری فراوان و نزدیکی به کانون های پرجمعیت شهری، فرصت بسیار مناسبی برای توسعه گردشگری دارند. با وجود این، تاکنون اقتصاد گردشگری در این روستاها جایگاه واقعی خود را نیافته است. در این راستا با پیمایش میدانی و روش تحقیق توصیفی تحلیلی داده ها بر اساس پرسش نامه محقق ساخته 46 سؤالی گردآوری و موضوع از دیدگاه 40 تن از کارشناسان سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان گیلان بررسی شد. پردازش داده ها با نرم افزار SPSS و آزمون های دوجمله ای، همبستگی و فریدمن صورت گرفت. نتایج حاصل نشان دهنده وضعیت نامطلوب بیشتر شاخص ها، به ویژه در مؤلفه های تبلیغات و مردم و کارکنان در عین اهمیت زیاد آن ها در بازاریابی گردشگری روستایی منطقه است.
تحلیل معیارهای شناسایی روستای خوب از دیدگاه کارشناسان و مدیران روستایی در شهرستان بناب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: سکونت گزینی بشر در فضاهای مطلوب و مناسب یا به عبارتی، مدینه فاضله از دیرباز دغدغة او بوده است؛ امّا در جهان واقعی، سکونت و زیستن بر روی کره خاکی، قاعده و نظم و ترتیب دیگری را طلب می کند. بر این اساس، در پژوهش حاضر، تلاش شد تا معیارها و شاخص هایی که بیش ترین تأثیر را در شناسایی یک سکونت گاه به عنوان «روستای خوب» دارند، از نظر کارشناسان و مدیران روستایی در منطقه مورد مطالعه، بررسی شود.
روش: روش تحقیق، از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی است که بخش عمده ای از داده های آن براساس مطالعات میدانی و از طریق مصاحبه و تنظیم پرسش نامه از 30 نفر از کارشناسان فعّال و دهیاران در سطح ناحیه، جمع آوری شده است.
یافته ها: یافته های مطالعه براساس نتایج به دست آمده از روش تحلیل سلسله مراتبی، نشان می دهد در بین شاخص های شناسایی شده برای روستای خوب، بعد اقتصادی با ضریب 349/0 بیش ترین رتبه و شاخص زیست محیطی کم ترین رتبه را با ضریب 076/0 به خود اختصاص دادند. براساس آزمون تی دونمونه ای برمبنای تحلیل واریانس ها، مشاهده شد که از بین معیارهای شش گانه، در معیارهای اقتصادی، فرهنگی، کالبدی و زیست محیطی، فرض عدم برابری واریانس ها تأیید شده است؛ یعنی بین کارشناسان و مدیران روستایی، اختلاف معناداری در معیارهای شناسایی یک سکونت گاه به عنوان روستای خوب وجود دارد. در شاخص های 36 گانه فقط در 6 شاخص سرمایه های اجتماعی، نبود انواع بزهکاری و مشکلات اجتماعی، احترام به ارزش های دینی و سایر ارزش ها، وجود امکانات تفریحی مناسب، قانون مداری، شایسته سالاری و توجه به مشکلات مردم روستایی و مشارکت دادن آن ها در تصمیم گیری، فرض عدم برابری واریانس ها تأیید شده است. بنابراین، در اکثر قریب به اتفّاق شاخص ها، اختلاف معناداری بین نظرات دو گروه کارشناسان وجود ندارد.
ارزیابی عملکرد دهیاریها درتوسعه کالبدی - فضایی سکونتگاههای روستایی (مطالعه موردی: بخش کردیان - شهرستان جهرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از سال 1377 که نخستین اقدامات برای ایجاد مدیریت روستایی در کشور انجام شد تاکنون فعالیت های گسترده ای از سوی دهیاری ها در روستاهای کشور صورت گرفت. تا حدی که در سال های اخیر دهیاری ها محرک و زمینه ساز توسعه کالبدی- فضایی روستاها شناخته می شوند. هدف اصلی این پژوهش بررسی عملکرد دهیاری ها در توسعه کالبدی- فضایی سکونتگاه های روستایی در بخش کردیان شهرستان جهرم است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و برای گرداوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. ابزار پژوهش پرسشنامه مربوط به دهیاران و سرپرست خانوار است که قبل و بعد از تشکیل دهیاری آن را مطالعه کرده است. جامعه آماری ساکنان روستاهای بخش کردیان و جامعه نمونه از 6 روستای منتخب با 1672 خانوار تعیین شده و بر اساس روش نمونه گیری کوکران حجم نمونه برابر 300 نفر برآورد گردید. برای تحلیل داده های از نرم افزار spss استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد از دیدگاه دهیاران، تغییرات چشمگیری در روستاها در شاخص های کیفیت ساخت و ساز و تثبیت و سند دار شدن املاک در روستا صورت گرفته و در زمینه شاخص های اداری- انتظامی و خدمات آموزشی تغییرات اندکی مشاهده می شود. از دیدگاه خانوارهای ساکن روستا، در بررسی عملکرد دهیاران، بهسازی و مقاوم سازی مساکن و کیفیت خدمات عمومی روستا مثبت و مکانیابی خدمات و تأسیسات منفی بوده است.
واکاوی میزان نگرش مردم از معیارهای مسکن مناسب روستایی (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان هشترود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسیدگی به وضعیت مسکن روستایی جزو یکی از برنامه های اساسی توسعه روستایی در اکثر کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه است. در نواحی روستایی با توجه به ماهیت متفاوت مسکن و کارکرد چندمنظوره آن، مسکن روستایی باید دارای ویژگی هایی باشد، هرچند شکل مساکن در بسیاری از مناطق روستایی تابعی از اقلیم، پوشش گیاهی و موقعیت سکونتگاه ها می باشد. در همین راستا هدف اصلی این تحقیق در پی بررسی مساکن روستایی در نواحی روستایی بخش مرکزی هشترود و ارزیابی معیارهای مسکن مناسب از دید جامعه نمونه می باشد. روش تحقیق در این مقاله از نوع پیمایشی مبتنی بر پرسشنامه که اطلاعات جمع آوری شده در قالب پرسشنامه با اس تفاده از نرم افزار آماری SPSSمورد بررسی قرار گرفته است. یافته های مقاله حاکی از آن است که ساکنان از استحکام و مقاومت مسکن در برابر بلایا، رضایت ندارند این وضعیت در مورد معیارهای سیستم گرمایشی و سرمایشی و طراحی و چشم انداز مسکن هم صادق است. یافته های دیگر حاکی از آن است که از بین معیارهای مرتبط با مسکن مناسب، مقاومت بنا در برابر بلایا در اولویت اول و بهداشت محیط، مساحت و اندازه مسکن، نمای ظاهری، معماری جدید و استفاده از مصالح بومی در اولویت های بعدی قرار دارد.
تحلیل الگوی فضایی سکونتگاههای روستایی در ارتباط با آسیب پذیری از زلزله (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان مرند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: زلزله یکی از مهمترین عوامل آسیب پذیری نواحی روستایی در ایران است که به خصوص به دلیل عمق کم کانون، خسارات زیادی را به دنبال دارد. علاوه بر موقعیت مطلق و نسبی نواحی مختلف کشور، گسیختگی سازمان فضایی و فقدان سلسلهمراتب مبتنی بر رابطه تعاملی میان سکونتگاه ها، یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار است. این امر منجر به نابه سامانی جمعیت، فعّالیت، خدمات و کارکردها و در نتیجه، افزایش میزان آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی در برابر مخاطرات طبیعی و از آن جمله زلزله می شود. در این ارتباط، تعیین الگوی مناسب نظام استقرار سکونتگاه ها برای محدودکردن اثرات نامطلوب زلزله، ضروری به نظر می رسد که تلاش شده تا در منطقه مورد مطالعه به انجام رسد.
روش: این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و با روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. داده های مورد نیاز از مطالعات کتابخانه ای و داده های مرکز آمار ایران ۱۳۹۰ گردآوری شده اند. جامعه آماری این تحقیق شامل ۷۴ روستای بخش مرکزی شهرستان مرند می باشد که به صورت تمام شماری مورد مطالعه قرار گرفتند. در این راستا از بین مدل ها و تکنیک های مورد برّرسی برای تحلیل فضایی، مدل همبستگی خودکار فضایی مبتنی بر شاخص مورن I، جهت تعیین پراکندگی/ تمرکز آسیب پذیری فضایی سکونتگاه-های روستایی و آزمون آماری کالموگراف- اسمیرنف جهت تحلیل معناداری تفاوت توزیع روستاها در سطوح مختلف آسیب پذیری در محدوده مورد مطالعه استفاده شد. در پردازش و تحلیل داده ها و نیز نمایش نتایج، سیستم اطّلاعات جغرافیایی (GIS) مورد توجّه بوده است.
یافته ها: نتایج تحلیل مورن I، آماره ۹۴/۰ را نشان می دهد. بر این اساس، چنین به نظر میرسد که از نظر هندسه فضایی، الگوی اسکان حاکم در منطقه مورد مطالعه، متمرکز یا خوشه ای بوده و روستاها به صورت متعادل و یکنواخت در محدوده مورد مطالعه توزیع نشده اند. نتایج آزمون کالموگراف- اسمیرنف نیز نشان می دهد که آماره آزمون Dmax=۰.۲۰۵)) از مقدار بحرانی W(۱- )بزرگتر است. این نشان دهنده وجود تفاوت معنادار بین توزیع روستاها در طبقات مختلف آسیب پذیری با مقادیر مورد انتظار است.
محدودیت ها/ راهبردها: فقدان پیشینه تحقیق کافی، از چالش های مطالعه حاضر است.
راهکارهای عملی: با عنایت به آسیب پذیری بالای محدوده مورد مطالعه و الگوی فضایی حاکم بر منطقه، در برنامه ریزی توسعه فضایی روستاها، لازم است تغییرات در ویژگی های اقتصادی- اجتماعی و کالبدی- فضایی آنها لحاظ شود تا آسیب پذیری کاهش و محدوده مورد مطالعه نسبت به شرایط بحرانی انعطاف پذیر شود.
اصالت و ارزش: پژوهش حاضر در مقایسه با مطالعات صورتگرفته، به دنبال ارائه رویکردی متفاوت و نو برای مطالعه فضایی آسیب-پذیری سکونتگاه ها است.
بررسی راهبردهای توسعه طبیعت گردی در بخش چهاردانگه شهرستان ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تا کنون بیش از ۳۰۰ منطقه طبیعت گردی در کشور شناسایی شده و مازندران با حدود ۳ هزار جاذبه گردشگری طبیعی همچون غارها، تالاب ها، چشمه های آب معدنی، آبشارهای زیبا، جنگل، کوه و دریا، از استان های برتر در جذب گردشگر است که سالانه بیش از ۱۵ میلیون گردشگر داخلی و خارجی به آن وارد می شوند. بهره برداری از این موقعیت ضرورت ایجاد فضای مساعدی در قالب برنامه ریزی جامع و فراگیر را ضروری می سازد. لذا به منظور بهبود و استفاده از توانمندی های محیطی و توریستی در منطقه نمونه گردشگری دریاچه الندان و باداب سورتکه به لحاظ ساختاری، اکولوژیکی و فضایی برای گذران اوقات فراغت و لذت بردن از طبیعت مورد توجه گردشگران و مسافران می باشد، ضرورت ارائه راهبردهای مناسب به جهت توسعه گردشگری منطقه مورد مطالعه با توجه به شرایط و ویژگی های زیست محیطی و جاذبه ها و فراورده های اکولوژیکی (طبیعی و انسانی)به طور فزاینده ای احساس می شود. در این پژوهش با نظر گرفتن نکات فوق و فهم این مطلب که شناخت پتانسیل ها و محدودیت های گردشگری بخش چهار دانگه ساری می تواند تاثیر سازنده ای در برنامه ریزی مناسب برای توسعه توریسم منطقه و رفع مشکلات و مسائل آن داشته باشد، تلاش بر این شده است که تا ضمن پاسخگویی به این پرسش که آیا راهکارهایی جهت توسعه گردشگری که منجر به توسعه گردشگری منطقه و ملی بشود وجود دارد؟ به بررسی و تحلیل نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها جهت توسعه گردشگری دریاچه الندان و باداب سورت پرداخته و در نهایت امر با توجه به این دیدگاه ها و نظرات، راهبردهایی مناسب برای توسعه توریسم با استفاده از تکنیک سوات (SWOT) به جهت بهره گیری بهینه و هدفمند از نقاط قوت و فرصت ها و تقویت یا از بین بردن نقاط ضعف و تهدیدها در جهت دستیابی به توسعه گردشگری باداب سورت، دریاچه پله ازنی و دریاچه میانشه ارائه شود.
درخت قربانی
حوزههای تخصصی:
تحلیل اثرات اقتصادی تبدیل روستاها به شهر مورد: شهر محمودآباد در استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دهه 1370 خورشیدی، شکل گیری مراکز شهری کوچک به عنوان راهبردی برای بهبود وضعیت اقتصادی و رسیدن به عدالت اجتماعی در مناطق روستایی ایران، نمود بیشتری یافت؛ چرا که شهرهای کوچک از حیث اقتصادی، می تواند با ایجاد فرصت های شغلی در بخش های کشاورزی، صنعت، خدمات و با جذب نیروی کار فعال که در پی یافتن شغل و درآمد به دنبال مهاجرت به شهرهای بزرگ هستند، موجب تعادل اقتصادی در مناطق گردد و بسیاری از مسائل و مشکلات شهرهای بزرگ را کاهش دهد. با توجه به کارکردهای شهرهای کوچک، تحقیق حاضر به دنبال واکاوی و تحلیل اثرات اقتصادی تبدیل به شهر شدن محمودآباد در استان آذربایجان غربی بوده است. در این خصوص به بررسی و مقایسه عملکرد اقتصادی شهر محمودآباد در دو مقطع زمانی قبل و بعد از شهر شدن پرداخته شده است. روش گردآوری داده ها از نوع اسنادی و پیمایشی (کتابخانه ای، میدانی، مصاحبه، پرسشنامه) است. جامعه آماری مورد مطالعه 1835 خانوار ساکن در شهر محمودآباد بوده که با استفاده فرمول نمونه گیری کوکران محاسبه و 320 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شده است. داده ها با بهره گیری از نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون T زوجی تحلیل شده است. نتایج بررسی ها نشان داد با تبدیل شدن محمودآباد به شهر، وضعیت اقتصادی این سکونتگاه بعد از شهر شدن بهبود نسبی یافته است که عمدتا ناشی از مشاغل خدماتی و اداری بوده است. در ارتباط با وضعیت درآمدی نیز بهبود بسیار کمی ایجاد شده است که این امر می تواند ناشی از وجود تورم بالا در شهرهای کوچک و کاهش قدرت خرید مردم، در سال های اخیر باشد.
برنامه ریزی راهبردی گردشگری روستایی با استفاده از ماتریس ارزیابیIFE و EFE (مطالعه موردی: بخش سامان- شهرستان شهرکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد و توسعه نواحی روستایی نیازمند برنامه ریزی و اجرای راهبردهای کارآمد در زمینه های مختلف از جمله گردشگری است. پژوهش حاضر با تدوین راهبرد توسعه گردشگری روستایی و به روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، و از نوع پیمایشی انجام شده است. سه گروه (خانوارهای روستایی، گردشگران، مسئولان) در انجام این پژوهش مشارکت داشته اند. بخش سامان دارای 23 روستاست که از 8 روستا با مجموع 2848 خانوار بر اساس پتانسیل ها و جاذبه ها و موقعیت جغرافیایی شان، 150خانوار به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری جامعه محلی انتخاب شدند. و از جامعه آماری گردشگران نیز بر مبنای برآورد تعداد گردشگران در طول یک هفته (600 نفر)، 60 نفر و از مسئولان به تعداد 20 نفر (تقریباً همه آنها) انتخاب شدند. این پژوهش در چند مرحله و با تحلیل SWOT انجام گرفته و در آن به ارائه راهبرد برای توسعه گردشگری پرداخته شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که در ماتریس ارزیابی داخلی و خارجیIE ، راهبردهای تدافعی به عنوان راهبردهای اجراشدنی در بخش سامان مطرح اند، که از بین آنها بهترین راهبردWT2 با امتیاز 36/7 با نام «زمینه سازی و تشویق مردم به مشارکت در جهت توسعه و تجهیز روستاها از نظر زیرساختارها، تسهیلات و تجهیزات توریستی با حمایت های دولتی» انتخاب و معرفی شد.
تحلیل عوامل اجتماعی- فرهنگی مؤثر بر گرایش روستاییان به کشاورزی پایدار (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بخش کشاورزی سهم بالایی در اقتصاد کشورهای در حال توسعه دارد؛ ولی با توجه به گستردگی فعالیت های آن، نه تنها ابعاد اقتصادی و زیست محیطی آن مورد توجه سیاست گذاری های جهانی قرار می گیرد؛ بلکه ابعاد اجتماعی و فرهنگی آن نیز به اندازه دیگر ابعاد حایز اهمیت است. توجه هم زمان به سه بعد مذکور را معمولاً در قالب کشاورزی پایدار مطرح می-کنند، در حالی که غالب تحقیقات پیشین به دو بعد اول توجه کردند، مقاله حاضر بر بعد سوم؛ یعنی ابعاد اجتماعی تأکید کرده است. دو هدف اصلی این مقاله عبارت اند از: الف) شناخت میزان گرایش روستاییان نسبت به کشاورزی پایدار و ب) شناسایی عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر این گرایش.
روش: ابزار گردآوری اطلاعات تحقیق، پرسش نامه محقق ساخته بود و میزان پایایی سؤالات بیش از 65 درصد برآورد شده است. جامعه آماری این تحقیق را روستاییان شهرستان بابلسر (مازندران)تشکیل می دهند. تعداد 140 نفر از کشاورزان به عنوان نمونه آماری برگزیده شدند.
یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد روستائیان نسبت به کشاورزی پایدار گرایش کمی داشتند. بررسی وضعیت نگرش زیست محیطی و پایبندی روستاییان به ارزش های زیست محیطی نیز مطلوب بود. سطح اعتماد اجتماعی روستاییان و نیز میزان بهره گیری از منابع اطلاعاتی متوسط رو به پایین بود. در بین عوامل مورد بررسی، نگرش زیست محیطی، ارزش های زیست محیطی و سن بر گرایش به کشاورزی پایدار، بیشترین تأثیر را داشتند.
راهبردها: بر اساس نتایج این تحقیق، به منظور بهبود نگرش های طبیعت محور بر تقویت هنجارهای اخلاقی و هنجارهای ذهنی اجتماعی کشاورزان تأکید شد. علاوه براین، حمایت اقتصادی نهادهای مرتبط در امر کشاورزی از روستاییان، استفاده از نظرات و دیدگاه های روستاییان در امر نوسازی مراحل کاشت، داشت و برداشت، تقویت مدیریت دانش افزایی افراد بومی و محلّی نسبت به مخاطرات زیست محیطی و آلودگی های زیست محیطی و تغییر باورهای مخالف فرآیند توسعه پایدار در روستا نیز حایز اهمیت است.
اصالت و روش: دراین تحقیق سعی شده است برخی از عوامل اجتماعی و فرهنگی تأثیرگذار بر گرایش روستاییان به پایداری نظام های زراعی ارزیابی شوند، در حالی که در تحقیقات پیشین، بیشتر تأکید بر عوامل اقتصادی و معدودی از شاخص های اجتماعی؛ مانند تحصیلات بوده است.
پیوندهای روستایی- شهری زاهدان و توسعه نواحی روستایی (مطالعه موردی: شهرستان زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیوند های روستایی - شهری می توانند تأثیر بسزایی در توسعه روستایی منطقه داشته باشند، کما اینکه از شهر به مثابه موتور توسعه روستایی یاد شده است. این آثار می تواند نقش مثبت یا منفی و به بیان دیگر نقش زایا یا انگلی بر حوزه یا ناحیه خویش بر جای بگذرد و از منطقه ای به منطقه دیگر و از شهری به شهر دیگر متفاوت باشد. از این رو شناخت علمی این آثار می تواند در برنامه ریزی های منطقه مؤثر افتد. هدف مقاله حاضر شناسایی و تعیین وضعیت معناداری پیوند های روستا- شهری سطوح توسعه روستایی منطقه و نقش زایا یا انگلی بودن شهر درخصوص آن است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و بر مبنای استفاده از داده های میدانی و اسنادی استوار است. جامعه آماری شامل روستاهای 20 خانوار و بالاتر شهرستان و حجم نمونه 90 روستا یا حدود 37 درصد روستاهای منطقه است. به منظور تعیین سطح توسعه یافتگی روستایی از 42 شاخص توسعه و روش موریس استفاده شده و در سه سطح روستاهای توسعه یافته، در حال توسعه و محروم دسته بندی شده اند. اثر شهر به وسیلة سه عامل اصلی: اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و سیاسی- اداری با 15 شاخص یا پیوند روستا با شهر اندازه گیری شده و رابطة معناداری بین آنها با سطوح توسعه روستایی مورد محاسبه قرار گرفته است. نرم افزار مورد استفاده، Spss16 بوده است. یافته های تحقیق نشان داد که از مجموع 15 مورد پیوند روستایی- شهری مورد بررسی در این منطقه، 10 مورد آن در قالب سه عامل اثرگذار مورد اشاره شهر، دارای رابطه معنادار و از نوع مثبت با سطوح توسعه روستایی بوده اند.
سنجش توان سازگاری خانوارهای کشاورز در برابر خشکسالی مورد: دهستان درودفرامان در شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشکسالیبهعنوانبلایطبیعی،ازدیربازکشورهایمختلف را تحت تأثیر آثار زیان بار قرار داده است.کشور ایران نیز، یکی از کشورهایی است که در سال های اخیر، از پیامدهای خشکسالی متضرر شده است. در این میان، خانوارهای روستایی به دلیل وابستگی معیشتی به اقتصاد کشاورزی، در برابر این پدیده چندبعدی، توان سازگاری کمتری دارند. هدف پژوهش حاضر، سنجش توان سازگاری خانوار کشاورز در برابر خشکسالی است. جامعه آماری تحقیق، 3329 خانوار کشاورز ساکن دهستان درود فرامان از توابع شهرستان کرمانشاه بوده است که از بین آن ها تعداد 172 خانوار به عنوان نمونه آماری انتخاب شده است. بر اساس یافته ها، توان سازگاری خانوارهای نمونه در سه طبقه کم، متوسط و زیاد معرفی شده است. طبقه بندی توان سازگاری بر اساس روستای محل سکونت نیز نشان داد که از میان چهارده روستای مورد بررسی، خانوارهای ساکن روستای مرادآباد و بزگدار سفلی، بیشترین میزان توان سازگاری را در برابر خشکسالی داشته اند. دستاوردهای حاصل از این پژوهش نشان می دهد، برنامه ریزان درباره خشکسالی استان، می بایست با در نظر گرفتن میزان و علت بروز آسیب پذیری، برنامه هایی را جهت کاهش آن در دهستان درود فرامان تدارک دهند.
گسترش فناوری اطلاعات، دولت و فضاهای روستایی (مورد مطالعه: روستاهای استان خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه فن آوری اطلاعات از طریق مباحث دولت الکترونیک، یکی از محورهای توجه دولت در مسیر برقراری ارتباط با آحاد مختلف جامعه است. بدون شک، روابط دولت با بخش روستایی در حوزه الکترونیک، بسیار ضعیف تر از بخش شهری است. اما در راستای نیل به توسعه سرزمینی و جغرافیایی، گسترش فن آوری اطلاعات به ویژه در مناطق روستایی از ملزومات اساسی به شمار می آید که مستلزم سرمایه گذاری وسیعی است. در این تحقیق تلاش شده است تا پاسخی مناسب به این پرسش بنیادی داده شود که آیا در صورت سرمایه گذاری و گسترش فن آوری های ارتباطات و اطلاعات می توان به بهبود روابط دولت با روستائیان کمک نمود؟ و ابعاد مختلف روابط دولت با روستائیان را بهبود بخشید؟ جامعه مورد مطالعه شامل کلیه روستاییان بین 15 تا 30 سال ساکن در مناطق روستایی استان خراسان جنوبی بوده که از میان آن ها به کمک فرمول کوکران حجم نمونه 389 نفر تعیین و با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. ابزار مورد استفاده در تحقیق پرسشنامه محقق ساخته بوده که با استفاده از نظر کارشناسان و محاسبه آلفای کرونباخ آن روایی و پایایی آن مورد تأیید واقع شد. نتایج نشان داد توسعه فن آوری ارتباطات و اطلاعات و به ویژه سهولت دسترسی به اینترنت در روستاها سبب گسترش روابط الکترونیکی دولت با روستاییان و در پی آن بهبود روابط اقتصادی دولت با جوامع روستایی شده است. کمک به توسعه فعالیت های مربوط به بخش کشاورزی، امور عمرانی و در نهایت حصول امنیت در ابعاد گوناگون از دیگر پیامدهای گسترش فن آوری اطلاعات و ارتباطات می باشد.