فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۴۱ تا ۱٬۴۶۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات اساسی جامعه روستایی در گذشته فقدان برنامه راهبردی برای ساماندهی فضاها و مراکز روستایی بوده است و امروزه نیز عمران و توسعه روستایی کشور در گرو ساماندهی سنجیده محیط روستایی و تجهیز سلسله مراتبی این مراکز و فضاها طبق استانداردهای معین می باشد. این موضوع مورد توجه برنامه های عمرانی دوم، سوم و چهارم کشور نیز قرار گرفته است. در این راستا تعیین و تشکیل سلسله مراتبی از سکونتگاه های روستایی که بتواند چارچوب مؤثری برای توزیع جمعیت، خدمات و کارکردها باشد، ضروری است. هدف از این پژوهش بررسی و سطح بندی روستاهای بخش مرکزی شهرستان شیراز از نظر سطح توسعه یافتگی می باشد. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی است که در آن با استفاده از مستندات آماری و مدل های کاربردی در جغرافیا به تحلیل موضوع پرداخته می شود. روش جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای می باشد. برای انجام پژوهش ابتدا با مراجعه به کتابخانه استانداری فارس و سپس سایت مرکز آمار ایران، اطلاعات مورد نیاز به شیوه اسنادی گردآوری شد. سپس با به کارگیری 24 متغیر در قالب 7 شاخص مختلف و با استفاده از شاخص مرکزیت و روش تحلیل خوشه ایK میانگین، به سطح بندی روستاهای منتخب در 3 سطح توسعه یافته، درحال توسعه و توسعه نیافته اقدام گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بیشتر روستاهای بخش مرکزی شهرستان شیراز، در خوشه 3 قرار گرفته و همچنین از نظر سطح توسعه یافتگی نیز 54/72 درصد توسعه نیافته، 52/24 درصد درحال توسعه و 94/2 درصد توسعه یافته می باشند.
ارزیابی کیفیت زندگی در روستا- شهرهای جدید مطالعه ی موردی: شهر بانوره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اغلب کشورهای درحال توسعه، گرایش برنامه ریزان به تمرکززدایی فضایی، کاهش نابرابری های منطقه ای و دوگانگی های شهری و روستایی دردهه های اخیر، به اتخاذ راهبرد های متفاوتی دراین زمینه انجامیده، که یکی ازمهمترین آنها تبدیل روستاهای مرکزی به شهر و توسعه ی کالبدی و ارتقای جایگاه آنها در سلسله مراتب شبکه ی سکونتگاهی است. در ایران در بسیاری از روستاها، روستاییان با هدف تسریع روند توسعه ی سکونتگاه خود، مصرّانه پیگیر تبدیل روستای خود به شهر هستند. اما اینکه این تغییر منجر به بهبود کیفیت زندگی شهروندان شده است، موضوعی است که در این مطالعه در مورد شهر بانوره از توابع استان کرمانشاه بررسی می شود. نوع پژوهش حاضر، کاربردی و پیمایشی است. جامعه ی آماری تحقیق کلیه سرپرستان خانوارهای شهر بانوره می باشد. حجم نمونه با استفاده از آماره کوکران محاسبه و در مجموع 250 نفر به صورت تصادفی انتخاب و پرسشنامه ها تکمیل شد. روایی محتوایی پرسشنامه بر اساس نظر اساتید و کارشناسان و پایایی آن در چهار مقیاس اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، کالبدی- فضایی و زیست محیطی با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ بررسی و مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از آماره های توصیفی و آزمون های کای اسکوئر و t تک نمونه استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد کیفیت زندگی در سکونتگاه مورد مطالعه در بُعد کالبدی- فضایی برابر523/1، زیست محیطی برابر 906/1، اقتصادی برابر 916/1 و در بُعد اجتماعی- فرهنگی برابر 952/1 در بازه ی طیف لیکرت (صفر تا چهار) می باشد.
بر اساس نتایج آزمون t تک متغیّره ی آزمون ها در همه موارد (به جز بُعد اجتماعی و فرهنگی) در سطح اطمینان بالای 99 درصد معنی دار و اختلاف بین مقدار واقعی و عدد مفروض منفی است. به عبارت دیگر تغییر روستای بانوره به شهر باعث بهبود وضعیت ساکنان در ابعاد مذکور نشده است. همچنین بر اساس نتایج آزمون تجزیه واریانس یک طرفه بهبود کیفیت زندگی در بُعد اجتماعی و فرهنگی در بهترین وضعیت و سایر ابعاد در گروه دوم طبقه بندی شدند. در مجموع نتایج نشان می دهد تبدیل روستا به شهر مزایای متعددی برای ساکنان به خصوص در ابعاد اقتصادی، ارائه ی برخی خدمات اجتماعی و کالبدی داشته است اما به تبع آن حجم گسترده ای از پیامدهای منفی به ساکنان تحمیل شده و از طرفی به دلیل انتظارات بالای ساکنان، به اعتقاد پاسخ گویان، در مجموع تبدیل روستا به شهر باعث افزایش کیفیت زندگی ساکنان روستا شهر جدید نشده است.
تحلیل آثار محیطی توسعه گردشگری در نواحی روستایی و عوامل مؤثر بر آن (مطالعه موردی: ناحیه آق سو- کلاله/ استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری یکی از بخش های بزرگ اقتصاد است که با رشدی سریع قابلیت حمایت از جامعه محلی را در ایجاد تنوع اقتصادی دارا ست؛ در حالی که، توسعه گردشگری در نواحی روستایی پیامدهای مختلف مثبت و منفی زیست محیطی را در پی دارد. برنامه ریزی برای ایجاد تعادل بهینه بین منافع و هزینه های زیست محیطی توسعه گردشگری، نیازمند شناخت نگرش جامعه میزبان نسبت به پیامدهای محیط زیستی گردشگری است. ناحیه آق سو در شهرستان کلاله استان گلستان نیز جاذبه های طبیعی فراوانی دارد که در فصول مختلف سال همواره مورد توجه گردشگران زیادی است. این مطالعه با هدف بررسی نگرش جامعه روستایی نسبت به تأثیرات زیست محیطی گردشگری در ناحیه آق سو در استان گلستان اجرا شده است. به این منظور، از روش پژوهش توصیفی- تحلیلی مبتنی بر پیمایش پرسشنامه ای استفاده شد. از ابزار پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه بر اساس نظرات خبرگان محلی و برخی از استادان دانشگاه و پایایی پرسشنامه از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای بخش های پرسشنامه در دامنه 687/0=α تا 888/0=α تأیید شد. از داده های 130 نفر از سرپرستان خانوار که به صورت تصادفی از 5 روستای دهستان آق سو انتخاب شدند، برای تحلیل استفاده شد. در این پژوهش دو متغیر وابسته تأثیرات مثبت و منفی محیط زیستی بود که اثر متغیرهای مستقل شامل تعلق اجتماعی، وابستگی اقتصادی به گردشگری، نگرش محیط زیستی، استفاده از جاذبه های گردشگری، دغدغه اجتماعی و ادراک از وضعیت اقتصادی بر آنها از طریق رگرسیون چندگانه توأم بررسی شد. همچنین، وضعیت این دو متغیر در بین گروه های مختلف پاسخگویان از طریق آزمون های مقایسه ای t و F برای نمونه های مستقل نیز ارزیابی شد. نتایج نشان داد، مواردی مانند «افزایش همکاری مردم روستا برای حفظ محیط زیست» و «توجه بیشتر به اصول بهداشتی و جلوگیری از مصرف بی رویه» از جمله مهم ترین تأثیرات مثبت و «افزایش زباله، فاضلاب و آشغال» و «ازدحام جمعیت در مسیر و محدوده جنگل» نیز از جمله مهم ترین تأثیرات منفی بوده است. همچنین، متغیرهای جنسیت، تأهل، بومی بودن، تحصیلات، سن، درآمد و فاصله مکانی تا جاذبه گردشگری تأثیری بر ادراک از پیامدهای مثبت و منفی محیط زیستی نداشتند. در حالی که، افراد عضو نهادهای روستایی تأثیرات منفی محیط زیستی را بیشتر از افراد غیرعضو ارزیابی کردند، افراد با سابقه اقامتی بیشتر در روستا تأثیرات مثبت را کمتر ارزیابی کردند. نتایج آزمون ویلکاکسون نشان داد پاسخگویان تأثیرات منفی محیط زیستی توسعه گردشگری در روستاهای محل سکونت خود را بسیار بیشتر از تأثیرات مثبت آن ارزیابی کرده اند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد متغیرهای تعلق اجتماعی، نگرش زیست محیطی و دغدغه اجتماعی تأثیر معنا دار مستقیمی بر ادراک از هزینه های منفی زیست محیطی دارند. همچنین، متغیرهای تعلق اجتماعی، وابستگی اقتصادی به گردشگری و ادراک از وضعیت اقتصادی نیز تأثیر معنادار مستقیمی بر ادراک از تأثیرات مثبت دارند.
اصلاح سازمانی بخش توسعه روستایی بر مبنای هوش سیاسی مروجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر هوش سیاسی مروجان کشاورزی در مورد اصلاح سازمانی جهاد کشاورزی در بخش توسعه روستایی صورت گرفت. جامعه آماری شامل 109 کارشناس ترویج جهاد کشاورزی استان گیلان بود که به دو گروه تقسیم شدند، گروهی که بر ضرورت اصلاح ساختار فعلی برای توسعه روستایی تأکید داشتند و گروهی که چنین ضرورتی را متصور نبودند. طی پژوهشی توصیفی زمینه یاب، ارتباط معنی دار متغیرها در پنج بُعد شامل بازی اجتماعی، پویایی قدرت، شخصیت سیاسی، مدیریت استرس، و دانش عملی با نگرش نسبت به اصلاح سازمانی بخش توسعه روستایی سنجیده شد و با روش رگرسیون لجستیک، تبیین متغیرهای متمایزکننده دو گروه پاسخ دهنده صورت گرفت. نتایج نشان داد که 72 درصد پاسخ دهندگان اصلاح سازمانی بخش توسعه روستایی را ضروری تشخیص می دهند و آن را در افزایش بهره وری مدیریت روستایی مؤثر می دانند. همچنین، بر پایه دیگر نتایج پژوهش، نُه متغیر هوش سیاسی شامل همکاری سازمانی، ظاهر صادقانه مدیر، ارتباط با مقام بالادستی، آگاهی از پایگاه های قدرت، ترغیب، کنترل درونی، کانون تمرکز، باور در به کارگیری منابع، و دانش ضمنی در پیش بینی اصلاح سازمانی بخش توسعه روستایی نقش داشتند؛ و در نهایت، افراد با درک مثبت از مدیر و واحد کاری از سازگاری فردی بهتر با تغییر در سازمان برخوردار بودند.
روند، زمینه ها و میزان سرمایه گذاری مورد انتظار در راستای زیرساخت ها و اماکن مورد نیاز توسعه گردشگری روستایی توسّط گروه های مرتبط در استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این تحقیق، یافتن زمینه ها و پیش بینی میزان سرمایه گذاری در بخش زیرساخت ها و اماکن مورد نیاز توسعه توریسم روستایی دراستان تهران توسط سه بخش دولت، ساکنان روستایی و بخش خصوصی است.
روش: این پژوهش براساس روش پژوهش اسنادی و پیمایشی، با استفاده از پرسش نامه و هم چنین، مصاحبه چهره به چهره انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل سه گروه زیر است: گروه مسؤولان که متشکّل از تعداد ۱۱۹ نفر از مسؤولان دولتی ستادی، شهرستانی و محلّی مرتبط با مقوله توسعه روستایی هستند. گروه مردم محلّی یا ساکنان روستایی شامل ۱۲۲ نفر از ساکنان روستایی استان تهران که دارای سکونت دائم و یا موقّت در روستا هستند و گروه دارندگان مشاغل خصوصی متشکّل از ۱۸۳ نفر که در این گروه تعدادی از اعضای سازمان های غیردولتی نیز مشارکت داشته اند.
یافته ها: در مناطق روستایی استان وضعیت زیرساخت هایی هم چون جادّه، برق و گاز مناسب بوده؛ ولی تعداد هتل، مهمان سرا، کمپ و بازارچه های روستایی نامناسب است. به اعتقاد مسؤولان دولتی، دولت باید در زمینه هایی هم چون جادّه سازی، مرمّت آثار تاریخی، خدمات بهداشتی، گاز و برق رسانی و توسعه مراکز بهداشتی سرمایه گذاری کند. ساکنان محلّی معتقدند که آن ها باید در زمینه هایی هم چون مهمان سرا، کمپ، و بازارچه های روستایی سرمایه گذاری کنند و به اعتقاد بخش خصوصی، سرمایه گذاری آن ها باید در زمینه هتل سازی، مهمان سرا، کمپ و بازارچه های روستایی و مراکز خدمات فنّی و نیازهای توریست ها باشد. طی سال های ۱۳۹۳-۱۳۸۴ در استان تهران، میزان سرمایه گذاری در ازای هر توریست، ۷.۷۷ دلار بوده است. براساس سرمایه گذاری های پیش بینی شده به ازای ۵ درصد افزایش سرمایه گذاری سالیانه توسّط این سه گروه، می توان به افزایش اشتغال سالیانه ۱۱۲۱۳ شغل در مناطق روستایی استان دست یافت.
محدودیت ها و راهبردها: ازمهم ترین محدودیت های این تحقیق، نبودن سابقه مطالعاتی در زمینه سرمایه گذاری در بخش توریسم روستایی در کشورمان و هم چنین، فقدان آمار و اطّلاعات مورد نیاز در این زمینه بوده است.
راه کارهای عملی: برنامه ریزی های کلان در زمینه سرمایه گذاری در بخش توریسم روستایی، جلب مشارکت سرمایه گذاری مردمی و خصوصی توسّط دولت و حمایت های تسهیلاتی و غیرنقدی دولت از این سرمایه گذاران.
اصالت و روش: نوآوری این مقاله در ارتباط با سوق دادن سرمایه گذاری های روستایی در زمینه توسعه روستایی و نه در جهت عمران روستایی می باشد. هم چنین، چشم انداز مستندی را نسبت به توسعه توریسم روستایی و در نهایت، توسعه روستایی ترسیم می کند.
ارایه مدلی برای ارزیابی کیفیت محیط طبیعی نواحی روستایی به کمک سیستم های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر به دنبال ارایه الگویی دانش بنیان برای اندازه گیری و ارزیابی کیفیت محیطی در مناطق روستایی است و مناطق روستایی شهرستان های قوچان- فاروج به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است.
روش: در این تحقیق نواحی روستایی شهرستان های قوچان- فاروج مورد ارزیابی قرار گرفته است. برای ارزیابی از 15 شاخص، در قالب 4 مؤلفه استفاده شده است. برای ارزیابی کیفیت محیطی از سیستم دانش بنیان بر اساس سیستم استنباط فازی به کارگرفته شده است.
یافته ها: زندگی انسان به شدت وابسته به محیط و خدماتی است که از سوی محیط ارایه می شود. کیفیت محیطی، با مجموعه ای از خصوصیات و صفات مشخص می شود که به کمک آن ها می توان به ارزیابی شرایط محیط پرداخت. مناطقی که دارای شرایط محیطی بهتری هستند بستر و زمینه مناسبت تری برای زندگی و فعالیت های بشر فراهم می آورند. یافته های تحقیق دو بخش می باشد: یک بخش پایگاه دانش است که به کمک آن امکان ارزیابی کیفیت محیطی وجود دارد و همچنین، قوانین و شرایط حاکم برای ارزیابی کیفیت محیطی مشخص می شود و دیگر، پهنه بندی منطقه است. بسط این مدل می تواند در تحقیقات بعدی با تلفیق آن روش های کشف دانش و شبکه های عصبی مصنوعی باشد.
راهکارهای عملی: در مطالعات و برنامه ریزی نواحی روستایی، کیفیت محیطی برتصمیم گیری ها اثر مستقیم داشته و می تواند موفقیت برنامه ها را تضمین کند. ارزیابی کیفیت محیط، یکی از ابزارهای مهم در زمینه برنامه ریزی فضایی و برنامه ریزی محیطی است و مدل ارایه شده در این جا می تواند راهکاری عملی در زمینه سنجش و ارزیابی کیفیت محیطی محسوب شود.
بومی سازی شاخص های سرمایه اجتماعی در مناطق روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش بالقوه سرمایه اجتماعی در کاهش فقر و تقویت توسعه پایدار، تلاش های زیادی برای طراحی ابزارهای سنجش سرمایه اجتماعی صورت گرفته است. سرمایه اجتماعی به عنوان مفهومی پیچیده را نمی توان با سنجه منفرد یا عدد سنجید. برای این کار باید از مجموعه ای از شاخص ها استفاده کرد تا بتوان ابعاد گوناگون آن را مقایسه کرد. در این چهارچوب این پرسش مطرح شد که فرایند بومی سازی شاخص های سرمایه اجتماعی در مناطق روستایی ایران چگونه است. برای پاسخ علمی به پرسش و ایجاد مجموعه ای مناسب از شاخص ها برای اندازه گیری سرمایه اجتماعی در مناطق روستایی ایران، مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و پیمایشی و نظرخواهی از خبرگان و اساتید و متخصصان امر، به شیوه دلفی شاخص ها و معیارهای مناسب و بومی شده را ارائه کرده است. بر اساس یافته های تحقیق، در مجموع 9 مؤلفه و 18 شاخص و 53 نماگر انتخاب شد که با مناطق روستایی ایران سازگار هستند. افزون بر این، با بومی سازی شاخص های سرمایه اجتماعی در توسعه پایدار روستایی، این امکان فراهم می شود تا علاوه بر انتخاب شاخص های سازگار و منطبق با شرایط روستاهای ایران، به جنبه عملیاتی بودن و قابل اجرا بودن این مؤلفه ها و شاخص ها و نماگرها در برنامه های توسعه پایدار روستایی نیز توجه شود.
بررسی و ارزیابی تأثیر الگوهای اسکان مجدد بر تغییرات سرمایه ی اجتماعی در روستاهای زلزله زده مطالعه ی موردی: روستاهای زلزله زده شهرستان ورزقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقوع زلزله ی تابستان سال 1391 در شهرستان ورزقان منجر به تخریب بسیاری از مناطق روستایی شد. دولت به منظور بازسازی و جلوگیری از تلفات مالی و جانی دوباره، اقدام به اسکان مجدد برخی از روستاها در قالب سه الگوی جابجایی، تجمیع و بازسازی برخی از روستاهای این شهرستان نموده است. هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی تأثیرات الگوهای سه گانه ی اسکان مجدد روستاهای آسیب دیده از زلزله شهرستان ورزقان بر میزان سرمایه ی اجتماعی ساکنان جوامع روستایی می باشد.بدین منظور سه قلمرو اعتماد اجتماعی،مشارکت اجتماعی،انسجام و همبستگی اجتماعی برای مطالعه ی سرمایه ی اجتماعی در ناحیه ی مورد مطالعه انتخاب شد. جامعه یآماریاینپژوهش،خانوارهایمحلیساکندرروستاهایمحدوده ی مطالعاتیاستکهبااستفادهازفرمولکوکرانتعداد400سرپرستخانواربه عنوانحجمنمونه و به روش تصادفی سادهتعیین شدند. با مطالعه ی راهنما در منطقه ی مشابه جامعه ی آماری با تعداد 50 پرسش نامه صورت گرفت و با داده های کسب شده و با استفاده از فرمول ویژه کرونباخ آلفا، پایایی بخش های مختلف پرسش نامه تحقیق 895/0 الی 912/0 به دست آمد.
تجزیه وتحلیل داده های پژوهش حاضر در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد. جهت مقایسه ی سه الگوی جابجایی، تجمیع و بازسازی از آزمون t نمونه های مستقل استفاده گردید. نتیجه ی این آزمون نشان دهنده ی آن است که بین الگوهای اسکان مجدد تفاوت معنی داری در سطح 000/0 در زمینه ی میزان تغییرات سرمایه ی اجتماعی وجود داشته است. علاوه بر این یافته های پژوهش نشان داد که میزان سرمایه ی اجتماعی در الگوی بازسازی با میانگین 87/2 بیشتر از دو الگوی دیگر است. علاوه بر این سطح همبستگی متغیّرهای مشارکت همبستگی و انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی به ترتیب برابر با 795/0، 354/0 و 324/0 بوده است. در نهایت با توجه به یافته های پژوهش پیشنهادات کاربری در زمینه های آموزشی، حمایتی، رویکردهای مدیریت اصولی و همچنین آینده پژوهشی ارائه شده است.
مقایسه کارایی روش های TOPSIS رستری و MOLA در آمایش سرزمین مورد شناسی: حوضه آبخیز حبله رود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه به دلیل وجود بحران های محیط زیستی حاصل از استفاده غیر منطقی و تبدیل زمین، ارزیابی توان بوم شناختی و آمایش کاربری ها در سرزمین قبل از اجرای توسعه، امری ضروری است. روش های متفاوتی در جهان برای ارزیابی و آمایش سرزمین استفاده می شوند. روش های رتبه بندی براساس شباهت به راه حل ایده آل (TOPSIS) و تخصیص کاربری ها بر اساس اهداف چندگانه (MOLA)، از جمله روش های ارزیابی و آمایش چندمعیاره هستند. در این مقاله از روش های TOPSIS و MOLA برای آمایش رستری سرزمین در حوضه حبله رود استفاده شده است. برای این منظور، از نقشه های توان بوم شناختی، اقتصادی و اجتماعی به عنوان معیار ارزیابی استفاده شد و کاربری های آبزی پروری، باغداری، توسعه و مرتعداری به عنوان گزینه های ارزیابی در نظر گرفته شدند. در ابتدا روش آنتروپی برای وزن دهی نقشه های توان استفاده شد. سپس، روش TOPSIS برای اولویت بندی کاربری ها در منطقه استفاده شد. روش های آنتروپی و TOPSIS هر دو به شکل رستری در نرم افزار ایدریسی اجرا شدند. در مرحله بعد به منظور مقایسه نتایج، روش MOLA نیز در نرم افزار ایدریسی برای آمایش کاربری ها استفاده شد. نتایج حاصل از دو روش، مورد تحلیل و مقایسه قرار گرفت. همچنین، به منظور بررسی نحوه چینش کاربری ها، پارامترهای سیمای سرزمین برای نقشه های آمایش نهایی به وسیله نرم افزار FRAGSTATS محاسبه شد. نتایج نشان داد روش های TOPSIS و MOLA هردو نقشه های آمایش مطلوبی را ارائه می کنند؛ اما نحوه چینش کاربری ها در منطقه در آنها متفاوت است؛ به طوری که نتایج آنها تنها در 41/57 درصد مساحت منطقه با یکدیگر هم پوشانی دارند. تحلیل پارامترهای سیمای سرزمین نشان داد کاربری ها در روش TOPSIS دارای پیوستگی بیشتری هستند؛ در حالی که در روش MOLA کاربری ها در بعضی مناطق دارای پراکندگی هستند. هر دو روش مورد استفاده دارای نواقص و مزایایی هستند و یکی از مسائل مهم در مطالعات آمایش سرزمین ارائه راهکارهایی برای بهبود این روش ها و یا حتی استفاده از نتایج ترکیبی این مدل هاست.
توسعه پایدار، واکاوی نگرش و دیدگاه های کشاورزان گندم کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، واکاوی نگرش کشاورزان گندم کار به توسعه پایدار و عوامل مؤثر بر آن در شهرستان اسلام آباد غرب بود. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه ای بود که روایی و پایایی آن توسط صاحب نظران توسعه پایدار مورد تائید قرار گرفت و الفای کرونباخ برای بخش های مختلف پرسشنامه بین 65 تا 77 صدم محاسبه گردید. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی از نرم افزارهای SPSS 20و Lisrel 8.8استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نگرش به توسعه پایدار نشان داد که از میان سه عامل نگرشی، عامل ""عاطفی"" با ضریب تأثیر 60/0λ= بیش ترین میزان واریانس به عنوان قوی ترین شاخص مرتبط با نگرش پایدار کشاورزان موردمطالعه، شناسایی شده است. همچنین نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره، بیانگر این است که از بین متغیرهای مختلف تنها متغیر سطح زیر کشت، اثر مثبت و سن، اثر منفی در پیش بینی نگرش افراد در زمینه پایداری کشاورزی دارد. با افزایش سطح زیر کشت، نگرش افراد، مثبت و با افزایش سن، نگرش آن ها، منفی می شود. با توجه به نتایج بدست آمده؛ جهت بهبود نگرش کشاورزان به توسعه کشاورزی پایدار پیشنهاد هایی ارائه گردید.
بازنمایی هویت مکانی روستاهای حومه ای در طرح های توسعه روستایی (مطالعه موردی: روستای دره مرادبیگ شهرستان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی هویت از زبان ساکنان محلی به مبنای نظری بازنمایی اجتماعی مربوط است. در این ارتباط باید به گفتمان های محلی اشاره کرد. روستای حومه ای دره مرادبیگ در فاصله سه کیلومتری از مرکز شهر همدان بر اثر جریان های شهرگریزی و تکامل روستا با استفاده از امکانات شهری تغییر هویت داده است. دره مرادبیگ از قدیم برای مردم همدان مکانی تفریحی با هویت ویلانشینی و گذراندن اوقات فراغت بوده است. با توجه به طرح توسعه روستا ها، هویت مکانی روستای دره مرادبیگ تحت تأثیر تحولات اخیر چگونه باید باشد؟ با تغییرات صورت گرفته هویت مکان برای افراد با سنین مختلف چگونه است؟ از نظر هانری لوفور، فضا عاملی سیاسی و اجتماعی است که هویت مکان آن بر اساس عوامل درونی و بیرونی است. هالفکری بر اساس این مدل، هویت روستاها را برآمده از موقعیت های روستا، بازنمودهای رسمی و زندگی روزمره روستاییان می داند. نتایج تحقیق نشان می دهد برای پاسخگویی به نیاز ساکنان با سنین مختلف و به منظور هویت بخشی در الگوی مسکن ویلایی و روستایی باید توسعه عمرانی و امکانات شهری در روستا لحاظ شود. همچنین فضاهای جمعی مرکز محله، قابلیت های طبیعی، فرهنگی و اکولوژیکی رودخانه آلوسجرد و سرمایه اجتماعی باید با سازماندهی و دستیابی به بافت ترکیبی افزایش یابد.
مدل دینامیکی اثرات نوسازی مساکن روستایی در روستای پل باباحسین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساخت مساکن جدید بر اساس ارزش های کاذب وارد شده از شهرها و نامتناسب با شرایط اقلیمی و ارزش های اصیل روستایی منجر به تغییرات اساسی در ابعاد مختلف زندگی روستاییان شده است. بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در دهه ی اخیر به این امر دامن زده و با عنوان طرح نوسازی مساکن روستایی تسهیلات لازم برای ساخت مساکن مقاوم در برابر حوادث طبیعی را در اختیار روستاییان قرار داده است. این طرح همانند سایر طرح های توسعه روستایی، دارای اثرات و پیامدهای مثبت و منفی متعددی بوده است. در این راستا تحقیق پیش رو با رویکرد کیفی و روش مطالعه موردی با هدف بررسی مدل دینامیکی اثرات نوسازی مساکن روستایی انجام پذیرفت. در نهایت مدل دینامیکی اثرات نوسازی مساکن روستایی از ابعاد مطرح شده ترسیم و تحلیل شد. جامعه ی مورد مطالعه شامل تمامی ساکنانی است که خانه های خود را نوسازی کرده اند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند و گلوله برفی بود. بر اساس اشباع تئوریک 52 نفر از افرادی که خانه های خود را نوسازی کرده اند مورد مطالعه قرار گرفت. به منظور طبقه بندی داده ها از نرم افزار NVIVO و ترسیم مدل دینامیکی از نرم افزار ونسیم استفاده گردید. نتایج بخش کیفی نشان داد مهم ترین اثرات اجتماعی، اقتصادی، روانی و زیست محیطی نوسازی خانه ها به ترتیب شامل تمایل به ماندگاری روستاییان در روستا، تحمیل هزینه های نوسازی به خانوار، دغدغه ی پرداخت وام و سرد شدن خانه های نوساز در زمستان و گرم شدن آن ها در تابستان بوده است.
تحلیل نیازسنجی مشارکتی در زمینه استقرار مدیریت اجتماع محور روستایی (منطقه بررسی شده: روستای بزیجان شهرستان محلات در استان مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیازسنجی مشارکتی فرایندی است که بر اساس رویکرد مدیریت اجتماع محور به بررسی ابعاد مختلف نیاز جوامع محلی می پردازد. پروژه الگوی ایرانی مشارکت و توانمندسازی جوامع محلی با رویکرد شبکه اجتماعی گامی در راستای تدوین برنامه عمل روستای بزیجان شهرستان محلات در استان مرکزی است. اولویت بندی و نیازسنجی مشکلات و چالش ها یکی از مهم ترین اصول در برنامه ریزی روستایی است. بدین منظور در این تحقیق ابتدا با استفاده از روش های کیفی ازجمله بحث گروهی و بارش افکار، چالش ها به صورت مشارکتی مشخص شد. سپس با استفاده از روش AHP اولویت های توسعه روستایی از دیدگاه ذی نفعان محلی مشخص شد. نتایج نشان داد در دو گروه مردان و زنان بر اساس روش AHP، عدم صدور پروانه مرتع داری برای بهره برداری از مراتع منطقه و نبود بستر مناسب برای اشتغال زنان با بیشترین اولویت به ترتیب 15 درصد از نیاز گروه مردان و 29 درصد از نیاز گروه زنان را به خود اختصاص داده اند. در این تحقیق تمام مشکلات از دیدگاه ذی نفعان محلی (مردان و زنان) مشخص و اولویت بندی شد که می توان از آن به منظور برنامه ریزی و سیاست گذاری برای دستیابی به توسعه جامع روستایی استفاده کرد.
ارزیابی اثرات کیفیت مسکن در سرزندگی سکونتگاه های روستایی دهستان خاومیرآباد، شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی وضعیت کیفیت مسکن و سرزندگی روستایی و رابطه آن ها با یکدیگر در منطقه موردمطالعه پرداخته است. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی و نوع پژوهش از نوع کاربردی است. جامعه آماری تحقیق، خانوارهای دهستان خاومیرآباد با 2737 خانوار بوده که انتخاب نمونه ها با استفاده از روش تصادفی صورت گرفته و با بهره گیری از فرمول نمونه گیری کوکران حجم نمونه برابر 290 خانوار به دست آمده است. روش جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و میدانی (مصاحبه و پرسش نامه) است که پاسخ هایی با طیف لیکرت پنج مقیاس تشکیل شده است. جهت تجزیه وتحلیل داده های حاصل از پرسش نامه از دو روش آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون T تک نمونه ای، رگرسیون خطی و کای دو) استفاده شده است. نتایج تحقیق حاضر بیانگر پایین بودن سطح ابعاد اقتصادی (2.34) و سیاسی (2.97) سرزندگی و کیفیت مسکن کمتر از شرایط متوسط (2.74) است. این تفاوت در سطح آلفا 01/0 معنادار است و تفاوت آن ها از مطلوبیت عددی نیز به شکل منفی ارزیابی و برآورد شده است. همچنین نتایج نشان می دهد که بیشترین اثرگذاری کیفیت مسکن بر روی بعد اجتماعی با ضریب بتای 570/0 و کمترین بر روی بعد اقتصادی با ضریب بتای 077/0 است.
بررسی سیر تحول روستاهای خوابگاهی در شرق کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیرات متقابل فضایی و روابط عملکردی بین شهرها با نواحی پیرامونی واز آن جملهنواحی روستایی واقع در حوزه نفوذ آن ها، به مرور منجر به تغییرات مختلف در عرصه های گوناگون آن ها می گردد. ازجملهاین پدیده هاتحرکات مکانی جمعیت به صورت مهاجرت شهری- روستایی است. بدیهی است که این حجم مهاجران اثرات زیادی بر ساختارهای جمعیتی، اقتصادی و حتی کالبدی روستاها خواهند داشت. در مطالعه حاضر، علاوه بر بررسی روند تحولات ساختار جمعیتی، اقتصادی و کالبدی آن تعداد از سکونتگاه های روستایی واقع درشرق تبریز که در جریان جنین تحرکاتی قرار گرفته و ویژگی خوابگاهی به خود گرفته اند، ریشه یابی علل این شکل گیری نیز مورد بررسی قرار می گیرد. اساس مطالعه مبتنی بر مطالعات میدانی (مشاهده مستقیم، تکمیل پرسشنامه های مختلف ومصاحبه با صاحب نظران) می باشد. جهت تحلیل داده ها، از نرم افزار آماری SPSSو از روش های آماریf.statistics و xi2 بهره گرفته می شود. نتایج بررسی ها نشان داد که روابط متقابل فضایی و نیز عملکردی موجود بین کلان شهر تبریز و روستاهای مورد مطالعه، نقش عمده ای در تحولات جمعیتی، اقتصادی و کالبدی روستاها داشته است. در این میان گسترش لجام گسیخته شهر تبریز و وجود مشکلاتی چون بالا بودن هزینه های زندگی و مشکلات معیشتی، گرانی زمین و مسکن، آلودگی بیش از حد هوا به عنوان عوامل دافع و در مقابل ارزانی زمین و مسکن، پاکیزگی هوا در روستاها، وجود تسهیلات حمل ونقل و جاده های ارتباطی مناسب در روستاهای مورد مطالعه به عنوان عوامل جاذب عمل کرده و بخشی از شهرنشینان را به سکونت در روستاهای مزبور سوق داده است.
تأثیر سرمایه اجتماعی بر رفتار زیست محیطی روستاییان شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتارهای فردی و جمعی افراد جامعه بر روی محیط زیست و مشکلات آن تأثیرگذار است. شناسایی تأثیر سرمایه اجتماعی روستاییان بر رفتارهای زیست محیطی آنها می تواند کمک مهمی به برنامه ریزان حوزه حفاظت از محیط زیست روستاها فراهم کند. پژوهش توصیفی همبستگی حاضر با هدف بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر رفتار زیست محیطی روستاییان انجام شد. جامعه آماری، کلیه خانوارهای روستایی شهرستان مریوان بودند (11228N= ) که با استفاده از فرمول کوکران 250 نفر به عنوان نمونه محاسبه و از طریق روش نمونه گیری چندمرحله ای تصادفی انتخاب و مطالعه شدند. داده های تحقیق با استفاده از نرم افزار 20 SPSS و آزمون های تحلیل همبستگی و رگرسیون گام به گام تحلیل شدند و نتایج نشان داد که 8/82 درصد روستاییان در حد متوسطی رفتار حفاظت محیط زیستی را دارا هستند. سطح اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی و مشارکت اجتماعی از دید اکثریت روستاییان موردمطالعه (به ترتیب 6/65، 4/62 و 98 درصد) در حد متوسط بود. تحلیل همبستگی نشان داد که بین هر سه مؤلفه سرمایه اجتماعی و رفتارهای زیست محیطی روستاییان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. تحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام نیز نشان داد که چهار متغیر سطح تحصیلات، مشارکت اجتماعی، سن و انسجام اجتماعی 7/37 درصد واریانس سطح رفتارهای حفظ محیط زیستی روستاییان را تبیین می کنند.
مقایسه ویژگی های پذیرندگان و نپذیرندگان بیمه محصول انار در مناطق روستایی شهرستان نطنز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف مقایسه ویژگی های پذیرندگان و نپذیرندگان بیمه محصول انار، از طریق روش پیمایشی و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده در مناطق روستایی شهرستان نطنز انجام گرفت. حجم نمونه با استفاده از آماره کوکران 250 نفر برآورد شد. اطلاعات مورد نیاز به کمک ابزار پرسشنامه جمع آوری شد. روایی صوری ابزار سنجش از طریق پانل متخصصان و پایایی آن با اجرای یک مطالعه راهنما و محاسبه آزمون آلفای کرونباخ مورد ارزیابی و تأیید قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که بین دو گروه بیمه گزار و غیربیمه گزار از نظر سازه های فردی، اجتماعی و اقتصادی، تفاوت های معنی دار وجود دارد. با توجه به نتایج تحلیل تشخیصی و توان تفکیک دو گروه بیمه گزار و غیر بیمه گزار توسط شش متغیر مستقل، متغیر «سابقه مبادرت به بیمه » مهم ترین متغیر متمایزکننده این دو گروه بود. در پایان، با توجه به یافته های پژوهش، پیشنهادهایی در راستای افزایش پذیرش بیمه از سوی کشاورزان ارائه شد.
ارزیابی اثرات گردشگری مذهبی بر توسعه کارآفرینی روستاهای پیرامونی (مطالعه موردی: منطقه قره پشتلو- شهرستان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف تحقیق حاضر، شناسایی فعالیتهای کارآفرینانه در زمینه گردشگری مذهبی در مناطق روستایی است. این هدف، با قبول اصول مسؤولیتهای ترکیبی در مقابل مردم (اشتغال، سلامتی، آموزش، سود)، استمرار آن و همچنین، محافظت از منابع و محیط پیرامونی آن به عنوان ضرورتی الزامی برای کارآفرینی گردشگری مناسب، همراه است.
روش: نوع تحقیق، کاربردی و روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای و میدانی (پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده) و روش تجزیهوتحلیل اطلاعات هم به صورت آمار توصیفی (شامل فراوانی، انحراف معیار و میانگین) و استنباطی (ضریب همبستگی، آماره t تک نمونه، آزمون توکی و آزمون فریدمن) صورت گرفته است.
یافتهها : یافتههای تحقیق نشان میدهد، زمینههای موجود گردشگری مذهبی در منطقه مورد مطالعه باعث بروز و خلق ایدههای کارآفرینانه نشده؛ امّا در بین ابعاد اشتغال، درآمد و مهاجرت، تنها در بعد اشتغال تأثیراتی داشته است؛ البته این تأثیرات بیشتر برای ساکنان غیربومی و خانوارهای که در نزدیک امامزاده محمدابنابراهیم (ع) روستای حاج سیران ساکن هستند، بوده است.
محدودیت/ راهبردها: راهبرد توسعه کارآفرینی گردشگری در روستاهای پیرامونی.
راهکارهای عملی: حمایتهای نهادی در آموزش و خلق مسیرهای جدید جهت ایجاد فرصتها برای توسعه فعالیتهای کارآفرینانه گردشگری مذهبی با ارتقای میزان دانش و مهارت کافی مردم جهت انجام فعالیتهای تولیدی و خدماتی مرتبط با گردشگری، ایجاد زیرساختهای مناسب حملونقل کالایی و مسافری برای گردشگران و بالابردن فرهنگ پذیرش و استقبال از گردشگران.
اصالت و ارزش: آشکارشدن موانع موجود در خلق ایدههای کارآفرینانه در زمینه گردشگری مذهبی در منطقه مورد مطالعه و بررسی عوامل اثرگذار در اشتغال، درآمد و مهاجرت سکونتگاههای روستایی، ناشی از گردشگری مذهبی در محدوده مورد نظر.
تحلیل معیارهای شناسایی روستای خوب از دیدگاه کارشناسان و مدیران روستایی در شهرستان بناب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: سکونت گزینی بشر در فضاهای مطلوب و مناسب یا به عبارتی، مدینه فاضله از دیرباز دغدغة او بوده است؛ امّا در جهان واقعی، سکونت و زیستن بر روی کره خاکی، قاعده و نظم و ترتیب دیگری را طلب می کند. بر این اساس، در پژوهش حاضر، تلاش شد تا معیارها و شاخص هایی که بیش ترین تأثیر را در شناسایی یک سکونت گاه به عنوان «روستای خوب» دارند، از نظر کارشناسان و مدیران روستایی در منطقه مورد مطالعه، بررسی شود.
روش: روش تحقیق، از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی است که بخش عمده ای از داده های آن براساس مطالعات میدانی و از طریق مصاحبه و تنظیم پرسش نامه از 30 نفر از کارشناسان فعّال و دهیاران در سطح ناحیه، جمع آوری شده است.
یافته ها: یافته های مطالعه براساس نتایج به دست آمده از روش تحلیل سلسله مراتبی، نشان می دهد در بین شاخص های شناسایی شده برای روستای خوب، بعد اقتصادی با ضریب 349/0 بیش ترین رتبه و شاخص زیست محیطی کم ترین رتبه را با ضریب 076/0 به خود اختصاص دادند. براساس آزمون تی دونمونه ای برمبنای تحلیل واریانس ها، مشاهده شد که از بین معیارهای شش گانه، در معیارهای اقتصادی، فرهنگی، کالبدی و زیست محیطی، فرض عدم برابری واریانس ها تأیید شده است؛ یعنی بین کارشناسان و مدیران روستایی، اختلاف معناداری در معیارهای شناسایی یک سکونت گاه به عنوان روستای خوب وجود دارد. در شاخص های 36 گانه فقط در 6 شاخص سرمایه های اجتماعی، نبود انواع بزهکاری و مشکلات اجتماعی، احترام به ارزش های دینی و سایر ارزش ها، وجود امکانات تفریحی مناسب، قانون مداری، شایسته سالاری و توجه به مشکلات مردم روستایی و مشارکت دادن آن ها در تصمیم گیری، فرض عدم برابری واریانس ها تأیید شده است. بنابراین، در اکثر قریب به اتفّاق شاخص ها، اختلاف معناداری بین نظرات دو گروه کارشناسان وجود ندارد.
برنامه ریزی فضایی با رویکرد پویش ساختاری-کارکردی: به سوی پیوند جبرگرایی فضایی با انسان گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از الزامات اساسی برای توسعه مردم و مکان های جغرافیایی طرح نظریه های برنامه ریزی فضایی زمینه محور و نقد عناصر تشکیل دهنده این نظریه ها است. براساس این چشم انداز اولیه، رویکرد پویش ساختاری-کارکردی نخستین گام یعنی صورت بندی یک رویکرد بدیل را در برنامه ریزی فضایی و در ارتباط با محتوای جغرافیای اجتماعی ایران برداشته است. نوشتار حاضر در پی آن است تا با روش تحلیلی، بر نحوه صورت بندی دو مفهوم کلیدی انسان و فضا در رویکرد فوق متمرکز شود و امکانات مفهومی آن را در برنامه ریزی فضایی ایران تحلیل کند. همانطور که نوشتار حاضر استدلال می کند مفاهیم فضا و انسان در رویکرد پویش ساختاری-کارکردی بدون ارتباط با یکدیگر مفهوم سازی شده اند. در واقع، مفهوم فضا بدون توجه به الزامات روش شناسی آن برای مفهوم انسان صورت بندی شده است. در نتیجه، در حالی که رویکرد پویش ساختاری-کاکردی از یک سو عینیّت گرایی، برنامه ریزی نخبه گرایانه، رهیافت از بالا به پایین، مفهوم آستانه در اقتصاد نئوکلاسیک، شهرنشینی شتابان و جستجوی قوانین عام را از زاویه دید انسانگرایی نقد می کند، ولی از سوی دیگر، به واسطه تأکید بر جغرافیای پوزیتویستی و اقتصاد نئوکلاسیک، همان موارد موردنقد را بازتولید می کند. فائق آمدن بر گسستگی های مفهومی در رویکرد پویش ساختاری-کارکردی مستلزم بازتعریف تعاملی مفاهیم انسان و فضا است. اما پیش از بازتعریف این مفاهیم، بهتر است هویت جغرافیدانان و برنامه ریزان برمبنای تجارب گذشته و چشم انداز پیش روی برنامه ریزی فضایی در ایران بازتعریف شود.