فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۴۱ تا ۱٬۳۶۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
دیاسپورای سیک در شهر زاهدان
حوزههای تخصصی:
سنجش پایداری مسکن در سیاست های مسکن اجتماعی ایران (مطالعه موردی: مسکن استیجاری هزار دستگاه شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، ارزیابی سیاست ساخت مسکن اجاره به شرط تملیک (نمونه: هزار دستگاه شهر خرم آباد) با توجه به شاخص های پایداری مسکن است. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است و برای جمع آوری داده ها از دو روش پیمایشی و کتابخانه ای استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و متعاقباً از مدل هایی همچون آزمون T، رگرسیون خطی و چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که میزان پایداری (66/2) و میزان کارایی مسکن در نمونه تحت مطالعه، کمتر از میانگین بوده است. در میان شاخص های سطح چهارم، شاخص تعلق به مکان دارای کمترین میانگین بوده است. نتایج آزمون T بیانگر آن است که بیشترین میزان میانگین متعلق به دو شاخص دسترسی (00/3) و ابعاد کمی (2/3) بوده است. نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان می دهد که شاخص روابط اجتماعی (67/0) در سطح چهارم مدل، شاخص ابعاد فرهنگی (47/0) و شاخص ابعاد کمی (31/0) در سطح دوم مدل و شاخص ابعاد اجتماعی- فرهنگی در سطح دوم مدل بیشترین نقش را در کارایی مسکن داشته اند. همین طور نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان می دهد که احساس تعلق به مکان با ضریب همبستگی 57/0 و ابعاد اجتماعی با ضریب 50/0 بیشترین همبستگی را با کارایی مسکن داشته اند. ضمناً میزان همبستگی دو شاخص پایداری و کارایی مسکن 534/0 محاسبه شده که بیانگر همبستگی قوی میان این دو متغیر است.
محلات پایدار شهری؛ الگویی جدید در بازساخت مفهوم «محله» در ایران (مطالعه موردی: محله اردام در منطقه ۱۰ شهرداری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم محلات پایدار شهری (SUN) رویکردی جدید در طراحی و برنامه ریزی محلات شهری است که برنامه ریزی را در راستای آفرینش، ارتقا و پایداری کیفیات زیست محیطی و سلامت شهروندان در ساختار محلات شهری به کار می گیرد. در همین راستا هدف این مقاله، سنجش اصول، معیارها و شاخص های الگوی محلات پایدار شهری در محله ۲ اردام در منطقه ۱۰ شهرداری مشهد است. روش شناسی این پژوهش از نظر هدفِ پژوهش، کاربردی و از منظر چارچوبِ پژوهش، توصیفی-تحلیلی است که به شیوه پیمایشی و در سطح محله ۲ طرح اردام انجام می شود. ابزار جمع آوری اطلاعات، مشاهدات و نیز پرسشنامه های محقق ساخته مبتنی بر معیارهای کالبدی، ارتباطی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی همراه با برخی زیرمعیارها در الگوی محلات پایدار شهری است. در این پژوهش همچنین از تکنیک SWOT برای تبیین سیاست های توسعه و ارائه راهبرد استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که بالابودن اعتماد و تعلق اجتماعی و پس از آن پوشش تمامی تسهیلات و امکانات رفاهی ازجمله نقاط قوت مهم و یکنواختی و نبود تنوع در فضاسازی و پس از آن نبود نشاط و سرزندگی در تمام اوقات شبانه روز در محله از جمله نقاط ضعف این محله از منظر الگوی محلات پایدار شهری (SUN) است.
شناسایی عرصه های مداخله در بافت های تاریخی براساس اصل توسعه میان افزا (مورد شناسی: بافت تاریخی شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت های تاریخی تجلی زندگی نسل های گذشته، هویت و سرمایه شهرها و کشورها می باشند. رشد و توسعه فزاینده شهرها سبب ایجاد مسائل اجتماعی، کارکردی، زیست محیطی و کالبدی در این بافت ها شده است. وجود این مسائل نیازمند تغییر رویکرد مدیریت توسعه شهر و استفاده از رویکردهایی مانند بازآفرینی و توسعه میان افزا به منظور تجدید حیات و دمیدن روحی تازه در بافت های تاریخی است. هدف این پژوهش، شناسایی عرصه های مداخله در بافت تاریخی شهر براساس رویکرد توسعه میان افزاست. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی-تحلیلی است. معیارهای استفاده شده در این تحقیق کاربری اراضی، کیفیت بنا، عمر بنا، اسکلت بنا،مالکیت، تعداد طبقات، دانه بندی قطعات به عنوان شاخصکالبدی، معیارهای سواد، اشتغال و تراکم جمعیت به عنوان شاخص اجتماعی و دسترسی به کاربری های فضای سبز، درمانی، تجاری و آموزشی به عنوان شاخص دسترسی می باشند. لایه های مناسب در محیطArcGis با استفاده از توابع عضویت فازی نرمال سازی شده اند. به منظور تعیین وزن معیارها، از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد و با ضرب وزن ها در لایه ها، نقشه نهایی عرصه های مداخله در بافت تاریخی در 5 طبقه به دست آمده است. نتایج نشان می دهد، اولویت اول 10 درصد، اولویتدوم 17 درصد، اولویت سوم 38 درصد، اولویت چهارم 25 درصد و اولویت پنجم 10 درصد از مساحت بافت تاریخی یزد را به خود اختصاص داده اند. باید تدابیری اتخاذ شود تااز عرصه های شناسایی شده با رعایت حریم بناهای ارزشمند به منظور بهبود شرایط کالبدی و اجتماعی بافت و افزایش حضور گردشگران بهره برداری شود.
بررسی شاخص های امنیت اجتماعی در شهرستان های استان آذربایجان غربی (مورد مطالعه: بزه سرقت و قاچاق موادمخدر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازآنجایی که امنیت یک نعمت بی بدیل بوده و در همه ابعاد فردی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، قضایی و غیره از نیازهای اصلی فرد و جامعه بوده و ایجاد گسترش آن نیز وظیفه آحاد ملت، حکومت ها و دولت ها است بنابراین، هیچ مکتب یا نظام حقوقی نمی تواند خود را نسبت به موضوع امنیت بی تفاوت قلمداد کند. زیرا امنیت گذشته از اینکه یکی از ضروری ترین نیازهای بشر است عامل مهمی برای رشد و توسعه فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، علمی و اقتصادی است. باتوجهبه امنیت در کشور به ویژه مناطق مرزی، پژوهش حاضر با هدف بررسی شاخصهای امنیت اجتماعی با بهره گیری از 15شاخص در زمینه سرقت و قاچاق موادمخدر در شهرستانهای 17گانه استان آذربایجان غربی تهیه شده است. نوع پژوهش کاربردی و روش آن توصیفی- مقایسه ای است. همچنین، برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش ویکور(VIKOR) و سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده شده است. طبق یافته های پژوهش، شهرستان پلدشت با بیشترین میزان ویکور(Qi=1) در جایگاه نخست و شهرستان های چالدارن با میزان ویکور(Qi=0.99) در جایگاه دوم و درنهایت شهرستان شوط نیز با میزان ویکور(Qi=0.98) در جایگاه سوم از لحاظ شاخص های مورد مطالعه قرارگرفته اند. در مقابل، شهرستانهای ارومیه با کمترین میزان ویکور(Qi=0.00)، شهرستان میاندوآب با میزان ویکور(Qi=0.87) و شهرستان شاهین دژ با میزان ویکور(Qi=0.876) بهترتیب در جایگاه های آخر قرارگرفته اند.
بررسی الگوهای رفتاری عربستان سعودی نسبت به نقش یابی ژئوپلیتیک جمهوری اسلامی ایران در منطقه خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه خلیج فارس به عنوان بخشی از گستره سیستم بین المللی به دلیل ویژگی های منحصر به فرد در دوران گذار تاریخی خود به عنوان یک بخش مهم و مساله ساز مطرح بوده است، اما به دلیل گسترش صنعت و نیاز روزافزون دنیای صنعتی به نفت، خلیج فارس به تدریج به عنوان یک واحد ژئوپلی استراتژیکی تابع سیستم بین المللی تبدیل شد و به عنوان یک سیستم تابعه مطرح گردید. در این بین افزایش قدرت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران به عنوان بازیگر پیرامونی سیستم تابع خلیج فارس باعث واکنش هایی از سوی بخش مرکزی این سیستم و به خصوص عربستان سعودی شده است. بر اساس آنچه تئوری سیبرنتیک می گوید؛ همه ساخت های سیستم که با توجه به ویژگی های کارگزاران آن شکل می گیرد در خدمت دو ساخت اصلی، تحت عنوان ساخت کنترل کننده و کنترل شونده است که عربستان سعودی به عنوان کنترل کننده با اتخاذ الگوهای رفتاری انطباقی و کسب حمایت قدرت مداخله گر درصدد مقابله با نقش یابی جمهوری اسلامی ایران، در جهت حفظ نظم موجود در سیستم تابع خلیج فارس می باشد. این مقاله با این فرضیه که الگوهای رفتاری عربستان سعودی در برابر نقش یابی جمهوری اسلامی ایران در منطقه خلیج فارس به اتخاذ تصمیمات انطباقی با محیط بین المللی و وابستگی به کسب حمایت قدرت مداخله گر منجر شده است، در صدد یافتن پاسخ برای این پرسش است که الگوهای رفتاری عربستان سعودی در برابر نقش یابی جمهوری اسلامی ایران به چه سمت و سویی می رود؟ همچنین کوشیده می شود به نحوه شکل گیری الگوهای رفتاری و نقش قدرت مداخله گر در سیستم تابع خلیج فارس پرداخته شود.
بررسی الگوی مدیریت تعارض ذی نفعان و ذی نفوذان در ابرپروژه های شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابرپروژه های شهری، کنشگران و ذی نفعان متعددی شامل مسؤولین امور شهری، سرمایه گذاران، طراحان، پیمانکاران، مالکین و شهروندان را بطور مستقیم و غیر مستقیم درگیر خود می سازند. لذا شناخت درست ذی نفعان و پذیرش اجتماعی از عوامل مهم موفقیت ابرپروژه های شهری است. شهر مشهد، پروژه های بزرگ مقیاس متعددی را طیّ دو دهه ی اخیر تجربه کرده است و با وجود طرح انتقادات نسبت به تفکر حاکم بر فرایند تعریف و تصویب الگوی نوسازی و توسعه در این پروژه ها، قلمرو و تعداد این پروژه ها در حال گسترش است. در این مقاله، با هدف بررسی وضعیت مدیریت تعارض در ابرپروژه های مشهد، از طریق نظریه زمینه ای به بررسی سه پروژه نوسازی شهدا، نوسازی مجد و پروژه منطقه ی گردشگری سپاد پرداخته شده است. اطلاعات مورد نیاز برای پاسخ گویی به سؤالات پژوهش که شامل چگونگی حضور و چگونگی الگوی مدیریت تعارض کنشگران مختلف در هر پروژه است، از طریق مصاحبه نیمه سازماندهی شده با کنشگران مختلف در این پروژه ها گردآوری شد. طبق نتایج پژوهش، الگوی مدیریت تعارض در ابرپروژه های مشهد بیش از همه مبتنی بر اجتناب از بروز تعارض یا رقابت با تعارض بوده و الگوی توافق عمدتاً در تعارضات با سازمان ها، سرمایه گذاران، سازندگان و مالکان عمده به کار گرفته شده است.
مقایسه ی تحلیلی الگوی سکونتگاه های غیررسمی مطالعه موردی: شهر مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های غیررسمی یکی از چالش های اساسی مدیریت شهری است و شناخت الگوهای موجود در این سکونتگاهها کمک شایانی به مدیریت این نوع شیوه سکونتی می نماید. این مقاله بر آن است الگوهای موجود در سکونتگاه های غیررسمی شهر مریوان را تعیین و تحلیل نماید. پژوهش به شیوه ی توصیفی- تحلیلی انجام شده و محدوده ی مورد پژوهش شامل 4 منطقه ی حاشیه نشین شهر مریوان( کوثر،تپه موسک، سردشی، تفینی ها) می باشد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 320 نمونه است که به صورت تصادفی و به نسبت سهم جمعیّتی از چهار محله انتخاب شده و ویژگی های اجتماعی، اقتصادی و کالبدی محلات مورد مطالعه، جمع آوری و تحلیل گردیده است. نتایج نشان می دهد از نظر مبداء قبل از مهاجرت، بالاترین درصد مهاجران روستایی متعلق به محله تفینی (49 درصد) است و در بقیه محلات سردشی (67 درصد) کوثر (72 درصد) و تپه موسک 64 درصد ساکنان غیرمهاجر بوده و از سایر محلات به این سکونتگاههای غیررسمی آمده اند. از نظر شاخص های اجتماعی، اقتصادی و کالبدی دو گروه محله غیر رسمی تفینی و تپه موسک با کوثر و سردشی، ویژگی های متفاوتی دارند. در بخش آمار استنباطی نیز بر اساس آزمون تاوی- بی کندال، بین محله های تفینی و تپه موسک با هم 214R=. و محله های کوثر و سردشی با هم 449/R=. از نظر ویژگی های اقتصادی، اجتماعی و کالبدی رابطه ی مستقیم و معناداری وجود دارد. همچنین آزمون یومن- ویتنی در مقایسه ی بین محله های تفینی و تپه موسک با محله های کوثر و سردشی 000sig=.، نشان داد که از نظر ویژگی های (اجتماعی و کالبدی) تفاوت آماری معناداری بین دو گروه وجود دارد. نتیجه اینکه محلات کوثر و سردشی ها ترکیبی از ویژگی بافت های رسمی و غیررسمی را همزمان دارند و محله ی تفینی ها و تپه موسک ویژگی مشابهی با سایر سکونتگاه های غیررسمی متداول دارند در واقع در این شهر با دو نوع الگو در سکونتگاههای غیررسمی مواجه هستیم.
بررسی و تحلیل فضایی نابرابری های اجتماعی در مناطق شهری ارومیه
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، تحلیل نابرابرهای اجتماعی و سطوح توسعه در مناطق شهری ارومیه است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است که از مدل های کمی ازجمله از مدل تاپسیس و نرم افزار های رایانه ای برای رتبه بندی مناطق و سطوح توسعه استفاده شده است. بنابر یافته های این پژوهش نظام برخورداری های اجتماعی و ضریب نابرابری در فضای شهری ارومیه بسیار شدید بوده به طوری که منطقه چهار(منطقه مرکزی شهر) و منطقه یک(منطقه سکونت قشر نخبه شهری) مناطق برخوردار، مناطق دو و سه مناطق محروم شناخته شدند. در واقع توسعه مادر شهر ارومیه همانند اکثرمادر شهرهای کشورهای در حال توسعه از نظام دو قطبی بالاشهری وپایین شهری پیروی کرده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد، برای رسیدن به فضای تعادل در سطوح شهر ارومیه، راهبرد پیشرفت توأم با توزیع درآمد و مازاد اجتماعی بویژه تخصیص آن به مناطق کم برخوردار برای حل مسایل رشد و عدالت اجتماعی بهتر می تواند رشد و عدالت را به همراه داشته باشد.
تحلیل کمی و کیفی روند رشد و مکان یابی خدمات برتر در سکونتگاههای روستایی شهرستان مشهد
حوزههای تخصصی:
در مطالعات روستایی ایران، کمبود تحلیل کیفی توزیع عملکردها، به ویژه خدمات برتر از طریق ارزشیابی موانع دسترسی به آنها کاملا مشهود است. یکی از نتایج این ارزشیابی، به چالش کشاندن مکان یابی هایی است که عمدتا در قالب رهیافت اوزالیدی – غیر مشارکتی، به وقوع پیوسته است. مقاله حاضر با بررسی روند رشد، مکان یابی و سنجش مشکلات دسترسی خدمات برتر طی سال های 85- 1345 با استفاده از روش های توصیفی- تحلیلی، تداومی – مقطعی ونیز ارزشیابی سریع روستایی در سطح روستاهای شهرستان مشهد، به نتایج مهمی دست یافته است. از جمله این نتایج عبارت اند از: وقوع رشد معنادار در سطوح برخورداری، گوناگونی شدید و معنادار دهستان های سیزده گانه از نظر سطوح برخورداری (بعد کمی) و مشکل دسترسی (بعد کیفی) و از همه مهمتر، نبود رابطه معنادار میان دو متغیر اصلی تحقیق، یعنی سطح برخورداری و مشکل دسترسی به خدمات برتر. از نظر فضایی، «دهستانهای طوس، درزاب، کارده و تبادکان (همه از بخش مرکزی) و آبروان و سرجام» و از جنبه نوع خدمات، «دبیرستان، مرکز بهداشتی- درمانی و بانک» بالاترین ضریب مشکل دسترسی را تحمل می کنند. بنابراین اجرای هر چه سریع تر مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری کشور در خصوص سطح بندی سکونتگاههای روستایی، البته با رهیافتی مشارکتی، از اولویت برخوردار است.
سنجش کیفیت زندگی شهری مهاجران افغان مقیم ایران با رویکرد ذهنی (مطالعه موردی: شهر رباط کریم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر، کیفیت زندگی به عنوان یکی از موضوعات مورد علاقه بسیاری از علوم، مورد توجه محققان، برنامه ریزان و دولت ها قرار گرفته است. کیفیت زندگی دارای دو رویکرد اساسی عینی و ذهنی است. در این تحقیق کیفیت زندگی شهری با رویکرد ذهنی و با در نظر گرفتن شاخص های اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، کالبدی- محیطی و زیست محیطی بررسی شده و روش تحقیق توصیفی– تحلیلی است. یافته های حاصل از پرسش نامه میدانی با استفاده از میانگین و آزمون های آماری t تک نمونه ای، آزمون یومن– وایت نی، آزمون کولموگروف – اسمیرنوف تک نمونه ای و همچنین دونمونه ای و رگرسیون خطی چندمتغیره به کمک نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از آزمون t تک نمونه ای نشان دهنده این است که شرایط کیفیت زندگی مهاجران در شهر رباط کریم پایین و کمتر از حد متوسط ارزیابی شده است. این نتایج نشان داد که پایین ترین میزان رضایت از کیفیت زندگی مربوط به جنبه اقتصادی و تفریح و اوقات فراغت است. همچنین با استفاده از مدل رگرسیون چندگانه، 84% از بالا بودن کیفیت زندگی شهری ناشی از شاخص های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی است. نتایج نشان داد که متغیرهای اجتماعی فرهنگی با میزان ۸۸۴/۰ آثار بیشتری را در بالا رفتن میزان کیفیت زندگی در شهر رباط کریم دارند. در نتیجه، برای بهبود کیفیت زندگی مهاجران در سطح شهر رباط کریم برنامه ریزی در شاخص های اجتماعی و اقتصادی بسیار تأثیرگذار است.
میزان فشردگی و گستردگی توسعه مدیریت شهری از منظر توسعه پایدار (مطالعه موردی: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با افزایش سریع جمعیت جهان و تمرکز آن در شهرها، حومه گستری و گسترش افقی شهرها سرعت بالایی گرفته و بحران برنامه ریزی شهری در اکثر نقاط جهان، ابعاد گسترده ای یافته است؛ از این رو، پارادایم توسعه شهری فشرده برای نیل به پایداری و عدالت اجتماعی و فضایی مطرح گردید. در همین راستا، این مقاله درصدد است با روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از مقوله تراکم شهری، چگونگی توسعه شهری فشرده و گسترده شهر یزد را تبیین نماید. جامعه آماری تحقیق، شهر یزد و سازمان مسکن و شهرسازی این استان و همچنین حجم نمونه، کل مساحت شهر یزد می باشد. برای جمع آوری اطلاعات جامع و مفید مرتبط با موضوع تحقیق، از پرسشنامه، بازدید و پایش میدانی استفاده گردید. به منظور آزمون فرضیه های تحقیق، بررسی نقش متغیرها و به دست آوردن نتایج، از نرم افزارهای SPSS و LISREL، مدل تحلیل رگرسیون و تحلیل واریانس استفاده شد. براساس بررسی های صورت گرفته در سال های 85-1345، مساحت شهر یزد، حدود 19 برابر و جمعیت آن، 5 برابر افزایش یافته است. طی این سال ها، تراکم ناخالص جمعیتی شهر، از 3/131 نفر به 5/34 نفر در هکتار، کاهش یافته است. کاهش شدید تراکم ناخالص جمعیتی، بیانگر گستردگی بیش از حد شهر و خالی ماندن فضاهای زیاد و غیرفعال سطوح شهری در محدوده شهری یزد و در نهایت، توسعه افقی و گسترده شهر یزد می باشد که این امر باعث ناپایداری شهری در توزیع بهینه خدمات و دسترسی به امکانات زندگی برای ساکنان شهر و افزایش هزینه های زیرساختی و اتلاف انرژی شده است.
بررسی و تحلیل تأثیر نابرابری ها بر امنیّت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدون شک تأمین امنیّت کلان شهرهایی همچون مشهد تأثیر بسزایی در تأمین امنیّت ملّی کشور دارد. برقراری امنیّت در این گونه شهرها مستلزم رویکردهای عدالت محور در جنبه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و... است. از سویی، از مهم ترین عوامل تهدید امنیّت ملّی، همانا نابرابری های شهری است. امروزه، با برهم خوردن توازن جمعیّتی در ایران به نفع شهرها و رشد بی سابقه ی شهرنشینی و افزایش نابرابری ها در مناطق مختلف شهری، جغرافیای سیاسی شهری ویژه ای را ایجاد کرده است. تأثیرپذیری شهرها از انگاره ها و تصمیم های سیاسی، حاشیه نشینی و نظایر آن، توجّه بیش از پیش به شناخت هر چه بیشتر این معضلات را ضروری می کند. در مقاله ی حاضر تلاش بر این بوده تا ارزیابی وجوه نابرابری با استفاده از شاخص های اعتیاد، ضدّعفّت، جعل، سرقت، علیه اموال عمومِی و موادّ مخدّر، در مناطق دوازده گانه ی شهر مشهد مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در بین مناطق دوازده گانه ، منطقه ی 5 بیشترین فراوانی را دارد؛ یعنی افزون بر 2/17 درصد از مجرمان در این منطقه قرار گرفته اند. پس از این منطقه، مناطق 2 و 4 قرار دارند که این مناطق در قسمت های شمال و شرق شهر مشهد واقع شده اند. همچنین مناطق دوازده گانه از نظر شاخص های اعتیاد، ضدّعفّت، جعل، سرقت علیه اموال و موادّ مخدّر، تفاوت های قابل-ملاحظه ای را نشان می دهند. بنابراین وجود این نابرابری ها و شاخصهای مورد بررسی به علّت تمرکز جرم و جنایت در شمال و شرق شهر، مهم ترین منابع تهدیدهای امنیّت اجتماعی و اقتصادی و سیاسی شمرده می شوند. همچنین نابرابری و محرومیّت به مثابه آن روی سکهی توسعه، خطری مستقیم برای امنیّت اجتماعی به شمار میآیند. بنابراین هیچ گونه سیاست و تدابیر امنیّتی نمی تواند بدون توجّه و برنامهریزی عمومی برای از میان برداشتن نابرابریها انجام گیرد.
سطح بندی شهرستان های استان خراسان رضوی بر اساس شاخص های جامعه اطلاعاتی با استفاده از روش تحلیل خوشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادبیات جامعه ی اطلاعاتی، بین استفاده و تولید دانش با توسعه، ارتباطی مستقیم وجود دارد؛ اگرچه بر اساس گزارشات بین المللی این نوع از توسعه، یک توسعه متعادل نبوده است. به هر حال برای سنجش هرنوع توسعه ای به شاخص ها و عامل هایی نیاز داریم. این تحقیق پس از مروری بر شاخص های جامعه اطلاعاتی و جمع بندی و بومی سازی آن ها، به خوشه بندی سطح توسعه اطلاعاتی در شهرستان های استان خراسان رضوی اختصاص یافته است. نتایج تحلیل خوشه ای نشان می دهد شهرستان مشهد به تنهایی در یک خوشه و سایر شهرستان های استان در خوشه دیگر قرار می گیرند و در صورت حذف شهرستان مشهد از تحلیل می توان سایر شهرستان ها را در سه خوشه دسته بندی نمود. از طرف دیگر خوشه بندی فوق نشاندهنده ی رابطه مستقیمی با سایر شاخص های توسعه ای در استان مانند سطح توسعه اجتماعی، توسعه انسانی و توسعه زیرساختی است. از مجموع این یافته ها می توان چنین نتیجه گرفت که شهرستان مشهد به عنوان مرکز سیاسی و قطب اصلی رشد استان، بیشتر زیرساخت ها و شاخص های جامعه اطلاعاتی را در خود متمرکز کرده است. با توجه به اینکه توسعه آینده بر پایه جوامع اطلاعاتی است، بایستی به توسعه متعادل استان از این نظر توجه دوچندان داشت.
ارزیابی تحقق پذیری مؤلفه های توسعه فضایی- کالبدی طرح جامع شهر بیجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش ارزیابی میزان تحقق پذیری طرح جامع شهر بیجار در مؤلفه های توسعه فضایی- کالبدی به ویژه جمعیت، اشتغال، کاربری زمین و چگونگی و جهت گسترش شهر است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و مقایسه ای است. برای جمع آوری داده ها از روش های اسنادی و میدانی و برای پردازش داده ها و اطلاعات از مدل های AHP و مدل ELECTRE و نرم افزار Expert Choice بهره گیری شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که میزان تحقق پذیری طرح جامع در مؤلفه جمعیت 17/46 درصد، در مؤلفه اشتغال 60/58 درصد و در مؤلفه مساحت پیشنهادی شهر 44 درصد بوده است. درباره جهت گسترش شهر، پیش بینی طرح جامع در کوتاه مدت هم گام با طرح بوده است، اما به دلیل تکمیل ظرفیت محدوده پیشنهادی، گسترش شهر بر خلاف جهت پیشنهادی طرح جامع که در سمت شمال شرقی بوده، در جهت شمال غرب و روی زمین های کشاورزی گسترش یافته است. از مهم ترین دلایل محقق نشدن پیش بینی های طرح می توان به پیش بینی های غیرکارشناسانه در زمینه تحولات جمعیتی و اقتصادی در درازمدت، ضعف در هماهنگی و مشارکت مؤثر مردم و نخبگان محلی و ضعف در بهره گیری از الگوهای مطلوب و مناسب رشد و توسعه شهری و عدم انسجام مطالعات جغرافیایی به ویژه اجتماعی- اقتصادی با الگوی پیشنهادی توسعه کالبدی- فضایی شهر اشاره کرد. بنابراین می توان گفت مشارکت نکردن نخبگان و جمعیت بومی در فرایند تهیه و تدوین و نظارت مستمر و ضعف در انعطاف پذیری طرح از دلایل عدم موفقیت طرح جامع شهر بیجار بوده است.
واسنجی و ارزیابی روش های مختلف تخمین تابش خورشیدی روزانه (مطالعه موردی: رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده تابش خورشیدی رسیده به سطح زمین (Rs) در بسیاری از علوم مانند کشاورزی و آبیاری دارای کاربرد فراوانی می باشد، اما اندازه گیری آن در تعداد کمی از ایستگاه های هواشناسی ایران انجام می شود. از این رو می توان از روش های تخمینی Rs استفاده نمود. در این تحقیق از داده های اندازه گیری شده Rs در ایستگاه رشت طی سال های 2004 تا 2006 برای واسنجی معادله ها و طی سال های 2007 و 2008 برای ارزیابی معادله ها استفاده شد و روزهای ابری و غیر ابری نیز از یکدیگر تفکیک شدند. نتایج نشان داد که برای روزهای غیر ابری معادله ساده آنگستروم مناسب تر از سایر معادله ها می باشد. همچنین نتایج نشان داد که برای روزهای ابری هیچ کدام از معادله های ارائه شده برای تخمین Rs مناسب نیستند، اما در صورت نیاز می توان با دقت کمی از معادله ساده پیشنهاد شده به وسیله آلن و همکاران (1998) استفاده نمود.
سرمایه اجتماعی، توانمندسازی زنان حاشیه نشین و بازار کار شهری مطالعه موردی: جامعه زنان محلات اسکان غیر رسمی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس ادبیات موجود، سرمایه اجتماعی عبارت است از مجموعه ای از هنجارها و قوانین و شبکه های غیر رسمی که همراهی، اعتماد و کنش جمعی برای به دست آوردن کالای عمومی را فراهم می آورد و شامل جنبه هایی از ساختار اجتماعی است که کنش جمعی را تسهیل کرده و منابعی را جهت دستیابی مردم به اهدافشان در اختیار می گذارد. پروژه های توانمند سازی بانک جهانی که از اواخر دهه ۱۹۸۰ در بسیاری از کشورهای جهان سوم به اجرا گذاشته شده است به دنبال آن است تا با نگرش غیر تقلیل گرایانه فرا کالبدی و ادغام مسائل فرهنگی و اجتماعی- اقتصادی، تحول و پویایی اجتماعات محلی را بر مبنای شبکه های اجتماعی محلی پیش ببرد. نسبت جنسی در سکونتگاههای غیر رسمی تبریز ۱۰۴ می باشد بنابراین حجم عظیم جمعیت سکونتگاههای غیر رسمی شهر تبریز را زنان تشکیل می دهند که با توجه به نگرشهای فرهنگی مرد سالارانه از بسیاری از فرصتهای شغلی و ورود به بازار کار شهری محروم مانده اند. متوسط نرخ مشارکت زنان در فعالیتهای اقتصادی کلانشهر تبریز ۸۲/۸ درصد می باشد که این میزان در محلات اسکان غیر رسمی مورد بررسی ( ملا زینال، احمد آباد، خلیل آباد، سیلاب) ۶/۵ درصد است. حضور مداوم آنها در فضای جغرافیاییِ اسکان غیر رسمی زمینه تولید سرمایه اجتماعی را فراهم کرده است که به منظور توانمندسازی جهت ورود به بازار کار شهری نیازمند مکانیسم های منعطف و تسهیل کننده هستند. ماهیت متاخر بازار کار شهری نیز تا حدودی به این موضوع واقف شده و با قراردادهای فرعی فرصت هایی را برای تشکیل کسب و کارهای کوچک مبتنی بر نظام کار خانگی یا تعاونیِ مکان- مبنا فراهم ساخته است. این مقاله به امکان سنجی سرمایه اجتماعی در توانمند سازی و تشکیل نظامهای کار نو در میان جامعه زنان سکونتگاههای غیر رسمی جهت ورود به بازار کار شهری می پردازد. انعطاف بازار کار شهری در برابر کارآفرینی گرایی اجتماعات محلی ناشی از گذار به انباشت انعطاف پذیر در نظام اقتصادی –اجتماعی بزرگتر است. موضوع مقاله در چارچوب نظری پسافوردیسم و گذار به انباشت انعطاف پذیر بحث شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین سرمایه اجتماعی جامعة زنان محلات اسکان غیر رسمی تبریز که تولید و تداوم آن مسبوق به حضور ایشان در فضای جغرافیایی همسان است و توانمندسازی آنها برای ورود به بازار کار منعطف و کارآفرینی مبتنی بر تعاونی مکان – مبنا رابطه معنی داری وجود دارد.
ارزیابی و ارائه راهکارهای توسعه سیستم حمل و نقل BRT در کلانشهر تهران با استفاده از مدل SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مسائل مربوط به حمل و نقل در شهرها به یکی از چالش های عمده و اصلی مدیریت شهری تبدیل شده است. حمل و نقل یکی از مهمترین ارکان توسعه شهری است که برای جابجایی مردم و کالاها در بین فضاها و اماکن مختلف جغرافیایی بکار می رود. یکی از چالش هایی که معمولا در زمینه توسعه پایدار شهر ها مطرح است، تعیین نوع سیستم حمل و نقل مطلوب شهر می باشد. سیستم حمل و نقلی که الگو و ساختار شهر نیز تا حد بسیار زیادی از آن تاثیر می پذیرد. کلانشهر تهران در کنار مشکلات عدیده ای که با آنها روبروست، با مشکل ترافیک و حمل و نقل نیز به ویژه در حوزه حمل و نقل عمومی مواجه است. برای حل مشکل ترافیک در تهران ر حل های گوناگونی ارائه شده است. یکی از طرح هایی که در سال های اخیر جهت رفع این مسائل ترافیکی در تهران ارائه و اجرا شده است، ایجاد سیستم حمل و نقل BRT یا سامانه حمل و نقل سریع اتوبوسی، در قالب سیستم حمل و نقل عمومی است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و بر اساس روش مطالعات کتابخانه ای و پژوهش میدانی به ارزیابی عملکرد سیستم حمل و نقل BRT در کلانشهر تهران و ارائه راهکارهای توسعه آن در قالب تکنیک SWOT می پردازد. در نتیجه پژوهش حاضر ظرفیت ها و محدودیت های موجود در خط یک سیستم BRT مطالعه و مشخص گردید و در نهایت، پاسخ های علمی و راهکارهای توسعه آن ارائه گردید. در کل حدود 97 عامل اثرگذار بر خط یک سیستم BRT کلانشهر تهران شناسایی شد.
توسعه پایدار در سطوح حساس: نمونه مطالعاتی: شهرستان فردوس در حاشیه کویر
حوزههای تخصصی:
شهرها و روستاهای ما در گذشته بهترین نمونه های پایداری را در خود متجلی ساخته بودند. توجه به محدودیتهای اکولوژیک محل نظیر آب، توسعه متناسب و سازگار با طبیعت، صرفه جویی در منابع، استفاده از مواد و مصالح بومی، ابداع روشهای مؤثر و مناسب برای ادامه حیات نظیر قنات و بادگیر و... نمونه هایی از شیوه های پایدار و سازگار با توان محیطی تلقی می شدند. اما افزایش جمعیت و ازدیاد خواسته های مادی و معنوی انسان و نوع نگاه به طبیعت، این تعادل را تا حد زیادی از بین برده است. این وضعیت در محیط هایی که محدودیت های طبیعی بیشتر است،بحرانی تر به نظر می رسد.
شهرستان فردوس از آن محیط هایی است که در حاشیه کویر قرار دارد و با تنگناهای متعددی روبرو است.با روند افزایش جمعیت به شیوه کنونی و استمرار روندهای تولید به طریقه سنتی، استمرار حیات در این بخش از کشور، با تنگناهای متعددی روبرو خواهد بود. این مقاله در نظر دارد با معرفی قابلیت های بلا استفاده شهرستان و چگونگی بهره برداری از آنها، تا حدودی فشارها و تهدیدهای موجود را تقلیل دهد.