مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
سطح برخورداری
حوزههای تخصصی:
در مطالعات روستایی ایران، کمبود تحلیل کیفی توزیع عملکردها، به ویژه خدمات برتر از طریق ارزشیابی موانع دسترسی به آنها کاملا مشهود است. یکی از نتایج این ارزشیابی، به چالش کشاندن مکان یابی هایی است که عمدتا در قالب رهیافت اوزالیدی – غیر مشارکتی، به وقوع پیوسته است. مقاله حاضر با بررسی روند رشد، مکان یابی و سنجش مشکلات دسترسی خدمات برتر طی سال های 85- 1345 با استفاده از روش های توصیفی- تحلیلی، تداومی – مقطعی ونیز ارزشیابی سریع روستایی در سطح روستاهای شهرستان مشهد، به نتایج مهمی دست یافته است. از جمله این نتایج عبارت اند از: وقوع رشد معنادار در سطوح برخورداری، گوناگونی شدید و معنادار دهستان های سیزده گانه از نظر سطوح برخورداری (بعد کمی) و مشکل دسترسی (بعد کیفی) و از همه مهمتر، نبود رابطه معنادار میان دو متغیر اصلی تحقیق، یعنی سطح برخورداری و مشکل دسترسی به خدمات برتر. از نظر فضایی، «دهستانهای طوس، درزاب، کارده و تبادکان (همه از بخش مرکزی) و آبروان و سرجام» و از جنبه نوع خدمات، «دبیرستان، مرکز بهداشتی- درمانی و بانک» بالاترین ضریب مشکل دسترسی را تحمل می کنند. بنابراین اجرای هر چه سریع تر مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری کشور در خصوص سطح بندی سکونتگاههای روستایی، البته با رهیافتی مشارکتی، از اولویت برخوردار است.
تحلیلی بر توسعه منطقه ای و سطح بندی نظام شهری در منطقه زاگرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشور ایران نظیر بسیاری از کشورهای در حال توسعه با مشکل تمرکز جمعیت و فعالیت در چند نقطه روبرو است. روند رو به رشد شهر نشینی در دهه های اخیر، همگام با مهاجرت های شدید روستا- شهری و همزمان با سیر تحولات اقتصادی - اجتماعی و سیاسی از مهم ترین عوامل ایجاد الگوی نظام نامتوازن شهری در ایران بوده که می توان ریشه آن را در نحوه توزیع منابع در سطح این مناطق جستجو کرد. منطقه زاگرس شامل استان های ایلام، کرمانشاه، کردستان، لرستان و همدان، با مسائلی همچون مهاجرت شدید روستا - شهری، پراکندگی سکونتگاهها و نارسایی توزیع تأسیسات و تجهیزات زیربنایی، عدم یکپارچگی فضایی و عدم وجود سلسله مراتب سکونتگاهی منظم و کارآمد دست به گریبان است. در این مقاله جهت تحلیل چگونگی توزیع جمعیت در طبقات مختلف شهری از منحنی لورنز و ضریب جینی استفاده شده است که نتایج از نامناسب بودن توزیع جمعیت در طبقات مختلف شهرها حکایت دارد. همچنین با بهره گیری از شاخص موریس به تعیین و تحلیل سطوح برخورداری شهرهای منطقه در زمینه های مختلف فرهنگی- اجتماعی، آموزشی، بهداشتی- درمانی، زیربنایی و کالبدی پرداخته شده است که نتایج بیانگر تفاوت زیاد در سطوح برخورداری شهرهاست.
بررسی و تحلیل سطح برخورداری شهرستان های استان چهارمحال و بختیاری از شاخص های توسعه با استفاده از مدل تاپسیس فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی منطقه ای با هدف توسعه و کاهش نابرابری منطقه ای، از موضوعات مهم در کشورهای در حال توسعه محسوب می شود. شناخت و تجزیه و تحلیل وضع مناطق در زمینه های محیطی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نخستین گام در فرایند برنامه ریزی توسعه منطقه ای است. با این کار تنگناها و محدودیت های مناطق مشخص شده و می توان برای رفع آن ها اقدام کرد. به عبارتی برای تخصیص اعتبارات و منابع میان مناطق مختلف، شناسایى جایگاه آن منطقه در بخش مربوطه و رتبه بندى سطوح برخوردارى از مواهب توسعه ضرورى است. با عنایت به مباحث فوق الذکر در پ ژوهش حاضر سعی شده است، با روش توصیفی- تحلیلی به تعیین درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان چهار محال بختیاری در شاخص های انتخابی توسعه پرداخته شود. در این پژوهش شهرستان های استان براساس 11 مولفه مختلف توسعه در قالب 50 شاخص (با تاکید بر شاخص های اقتصادی، اجتماعی و کالبدی) با استفاده از مدل های کمی برنامه ریزی از جمله مدل تصمیم گیری چند معیاره شباهت به گزینه ایده آل TOPSIS و وزندهی شاخص ها با تکنیک AHP، سطح بندی و میزان نابرابری های موجود در شهرستان های استان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده از این بررسی ها حاکی از آن است که شهرستان های شهرکرد و بروجن به ترتیب با 5721% و 5062% در سطح برخوردار و شهرستان های اردل، فارسان و کوهرنگ به ترتیب با 3838% و3644% و 3071% در سطح نیمه برخوردار و شهرستان لردگان با 2042% در سطح عدم برخورداری هستند. یافته ها نشان می دهد لزوم توجه به برنامه ریزی غیرمتمرکز بر اساس منابع و محدودیت ها به منظور نیل به توسعه و پیشرفت متعادل و یکپارچه منطقه ای، ضرورتی اجتناب ناپذیراست.
کاربرد تطبیقی روش های تصمیم گیری چندشاخصه در تعیین سطح برخورداری (مطالعة موردی: دهستان های شهرستان کامیاران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کوشش می شود با استفاده از روش ها و مدل های گوناگون، سطوح برخورداری مناطق مختلف سنجش شوند. این امکان وجود دارد که نتایج حاصل از به کارگیری این روش ها، متفاوت باشند. هدف از انجام پژوهش حاضر، به کارگیری روش های تصمیم گیری چندشاخصه در تعیین سطوح برخورداری دهستان های شهرستان کامیاران است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است و اطلاعات مورد نیاز به روش اسنادی گردآوری شده ا ند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان دادند که جایگاه هریک از دهستان های مطالعه شده با روش های چندشاخصة SAW، TOPSIS و WSM یکسان نیست. بین روش های مذکور، روش های TOPSIS و WSM با 28/14 درصد، کمترین میزان تغییرات و روش SAW با 56/28 درصد، بیشترین میزان تغییر را در میان روش های مورد مطالعه داشتند. از نظر سطح برخورداری نیز، دهستان های گاورود، بیلوار و ژاورود در سطح فرابرخوردار، دهستان های امیرآباد و شاهو در سطح میان برخوردار، و دهستان های عوالان و سورسور در سطح فروبرخوردار قرار گرفتند.
تحلیل توسعه یافتگی روستاهای پیراشهر با رویکرد پیوند متقابل مورد: دهستان سهرین زنجان
منبع:
توسعه فضاهای پیراشهری سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
107 - 119
حوزههای تخصصی:
پیوند متقابل شهر - روستا، از عوامل تعیین کننده توسعه روستایی است. ب ا توجه به نقش این روابط در فرآیند تحولات و توسعه روستا- شهر، علاوه بر بررسی انوع روابط، شناخت و آثار و پیامدهای آن بر روستا و تلاش برای کاهش اثرات منفی این روابط در راستای توسعه پایدار نواحی روستایی ضروری به نظر می رسد. با این رویکرد پژوهش حاضر به سهم خود کوشید پیوند متقابل روستاهای پیرامون شهر زنجان و اثرات آن بر میزان توسعه یافتگی روستاها را در دهستان سهرین زنجان مورد واکاوی قرار دهد. این تحقیق به لحاظ هدف توسعه ای و به لحاظ روش ترکیبی از شیوه های توصیفی - تحلیلی بکار گرفته شده است. جامعه آماری مورد مطالعه دهستان سهرین بوده که 12 آبادی را شامل می شود. بنا به تیپ بندی روستاها در سه موقعیت کوهستانی، کوهپایه ای و دشتی و با در نظر گرفتن تعداد خانوار هر روستا، 12 روستا به عنوان نمونه انتخاب گردیده و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 318 سرپرست خانوار محاسبه شد که به منظور اطمینان بیشتر، در نهایت تعداد 320 خانوار برای مطالعه برگزیده شده اند. از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. تحلیل داده ها به کمک تکنیک تحلیل سلسله مراتبی AHP انجام شده است. نتایج نشان داد که از نظر پیوند روستا- شهری و سطح برخورداری و میزان مراودات اقتصادی-اجتماعی و سیاسی، سطح برخورداری کامل روستا از امکانات مورد نیاز شهری، تنها مرکز دهستان (روستای سهرین) با جمعیت بیش از 3 هزار نفر، برخوردارترین روستا بوده است. در این رابطه، روستاهایی که در موقعیت دشتی، نزدیکی به شهر زنجان، دسترسی به جاده اصلی و وسیله نقلیه عمومی دارد، وابستگی بیشتری داشته و روستاهای کوهستانی و دور از جاده در موقعیت نابرخوردار قرار گرفته است؛ همچنین این روستاها دارای کمترین مراودات با شهر بوده است. در بین سکونتگاه های پیرامونی مورد مطالعه، دو روستای سهرین و سارمساقلو بیشترین پیوند دوجانبه را با شهر زنجان داشته است. این روستاها تقریبا نزدیک به شهر بوده دارای و موقعیت دشتی است. همچنین با فاصله گرفتن از شهر زنجان و با رفتن به سوی نواحی کوهستانی و کوهپایه ای، میزان پیوند دوجانبه روستایی کم شده و روابط روستاشهری بیشتر بر مبنای تسلط شهر بر روستا شکل می گیرد.
بررسی عوامل اقتصادی و کالبدی در ایجاد تعارضات حاصل از الحاق روستا به شهر(نمونه موردی شهر اسلامشهر)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال اول زمستان ۱۳۹۱ شماره ۴
60 - 78
حوزههای تخصصی:
یکی از اثرات فرآیند شهرگرایی شتابان، رشد فزاینده تعداد شهرها و همچنین تبدیل مراکز روستایی به نقاط منفصل شهری است؛ که با بر هم زدن تعادل توزیع فضایی جمعیت و برنامه ریزی، آسیب های اجتماعی وسیعی از آن مترتب است. این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از مطالعات اسنادی و میدانی وسیع ازجمله تکمیل 220 پرسشنامه خانوار در روستای شاطره و شهر اسلامشهر انجام پذیرفته، تاثیر عوامل اقتصادی و کالبدی در ایجاد تعارضات حاصل از الحاق مورد بررسی قرار داده و مشخص می سازد عوامل اقتصادی و کالبدی روستای شاطره و شهر اسلامشهر دارای تفاوت معناداری است و به عنوان عوامل موثر در ایجاد تعارضات ناشی از الحاق نقاط روستایی به محدوده شهر محسوب می گردد.
سطوح برخورداری از خدمات بهداشت و درمان در شهرستان های استان خوزستان با بهره گیری از تکنیک فرایند سلسله مراتبی فازی (Fuzzy AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال دهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۷
37 - 64
حوزههای تخصصی:
امروزه خدمات بهداشت و درمان به عنوان یکی از عوامل مؤثر در توسعه یافتگی جوامع شناخته شده است. اگر خدمات حیاتی سلامت به طور هماهنگ توزیع نشده باشند، مطلوبیت چندانی برای همه ساکنان ایجاد نمی کنند و این امر ضعفی است که روند نیل به توسعه پایدار را با مشکل مواجه می سازد. در استان خوزستان نیز مشاهده شده است که خدمات بهداشت و درمان تمایل به تمرکز در شهر اهواز را داشته اند و برخی شهرستان های این استان از داشتن حداقل خدمات سلامت محروم بوده اند. به خاطر همین، این پژوهش با هدف بررسی و تحلیل شاخص های خدمات سلامت در استان خوزستان انجام شده است. راهبرد پژوهش، کاربردی و شیوه انجام آن توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز از روش کتابخانه ای استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش ضریب پراکندگی (CV)، آزمون T و مدل فرایند سلسله مراتبی فازی (Fuzzy AHP) بهره گیری شد. این روش ها وضعیت سلامت استان خوزستان را به وسیله 20 شاخص منتخب بررسی کردند. برای انجام بهتر محاسبات از نرم افزارهای excel و spss استفاده شد. مدل فرایند سلسله مراتبی یکی از مدل های تصمیم گیری چندشاخصه (MCDM) است که کارایی آن در شرایط عدم اطمینان تأیید شده است. محاسبات این مدل نشان داد که شهرستان اهواز با اخذ امتیاز 302/2، برخوردارترین شهرستان استان خوزستان است. در رتبه های دوم و سوم، به ترتیب شهرستان های آبادان (474/0) و دزفول (326/0) قرار دارند و سایر شهرستان های استان خوزستان در وضعیت بسیار محروم جای دارند. محاسبات حداقل وزن استاندارد نشان داد که به جزء شهرستان اهواز، سایر شهرستان های استان در ارائه خدمات سلامت به ساکنان خود عملکرد موفقی نداشته اند. محاسبات ضریب پراکندگی نشان داد که توزیع خدمات در استان خوزستان تمایل زیادی به تمرکز داشته است. آزمون T نیز نشان داد که چه در سطح شهرها و چه در سطح روستاها، توزیع هماهنگ خدمات سلامت وجود ندارد. از محاسبات چنین نتیجه گیری شد که در استان خوزستان در رابطه با توزیع خدمات سلامت، ضعف ساختاری و عملکردی وجود دارد و نظام توزیع خدمات سلامت، تابع اصول توسعه پایدار نیست.
سنجش سطح برخورداری شهرستان های استان مرکزی به لحاظ زیرساخت های گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
امروزه گردشگری از مهم ترین فعالیت های درآمدزا به ویژه به منظور کاهش وابستگی به نفت در کشور محسوب می شود و در چند دهه اخیر توجه و نظر بسیاری از پژوهشگران، برنامه ریزان و برنامه سازان در حوزه های مختلف علمی برای تدوین و اجرای برنامه های گسترش و پیشرفت این صنعت را به خود جلب کرده است. ازجمله موضوع ها و برنامه هایی که توجه ویژه ای را طلبیده تا بتواند رضایت گردشگران را تأمین و بازار گردشگری کشور را تقویت کند، مبحث زیرساخت های گردشگری است. این پژوهش باهدف بررسی نحوه توزیع زیرساخت های گردشگری استان مرکزی و رتبه بندی شهرستان ها ازنظر سطح برخورداری با استفاده از تکنیک Toppsis - Saw انجام شده و برای تعیین نحوه توزیع زیرساخت ها از ضریب چولگی پیرسونی استفاده شده است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی _ تحلیلی بوده و داده های موردنیاز با به روش اسنادی و کتابخانه ای جمع آوری شده است. نتایج نشان می دهد که شهرستان اراک، ساوه و خمین در رتبه های نخست و شهرستان های خنداب و فراهان در رتبه های آخر قرار دارند. همچنین نتایج به کارگیری ضریب چولگی پیرسونی بیانگر نامتعادل بودن و ضعف شهرستان های استان مرکزی ازلحاظ برخورداری از زیرساخت های گردشگری است. لذا اولویت بندی شهرستان های این استان به لحاظ معیارهایی نظیر؛ پتانسیل های گردشگری، حوزه نفوذ، مناطق محرک توسعه، انگیزه سرمایه گذاری؛ به منظور توزیع بهینه زیرساخت ها امری الزامی است که در اسناد توسعه و آمایش استان مرکزی باید مورد بازبینی و اقدام جدی قرار گیرند.