فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۰۱ تا ۵٬۱۲۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
پیاده راه ها، مکان هایی برای حضور و مشارکت شهروندان در زندگی جمعی شان هستند. شهرها در گذشته از قابلیت پیاده مداری بالایی برخوردار بودند اما به دنبال انقلاب صنعتی و سلطه اتومبیل در شهرها این موضوع به فراموشی سپرده شد. از آنجا که مهمترین کارکرد پیاده راه ها تعاملات اجتماعی، توسعه پایدار شهری، ایجاد حوزه های امن با کاربری های مختلط است از این رو نیاز به برنامه ای هدفمند برای توسعه این گونه فضاها در شهرهای امروزی وجود دارد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت از نوع تحقیقات قیاسی است .داده های مورد استفاده ترکیبی از داده های کمی و کیفی می باشند. به منظورجمع آوری داده ها، ابتدا به جمع آوری ادبیات علمی در خصوص ماهیت پژوهش شده و سپس نظریه ها، رویکردهای موجود و تجربیات جهانی در خصوص پیاده راه و همچنین برداشت های میدانی، طبقه بندی و مورد تحلیل قرار داده شده است و با هدف دستیابی به مناسب ترین محور جهت تبدیل شدن به پیاده راه، واقع در لوپ میدان آزادی تا بلوار فارابی شهر کرمان ، با استفاده از شاخص های امنیت، اختلاط کاربری، همجواری، دسترسی به حمل ونقل عمومی، طول و عرض خیابان با استفاده از تحلیل سلسله مراتبیAHP و سیستم GIS انجام می شود. نتایج این تحقیق نشان می دهد که از بین محورهای مورد مطالعه، حد فاصل خیابان امام جمعه تا خیابان شفای شهر کرمان خیابان پرستار و امام جمعه با ارزش وزنی بیش از 5 مستعدترین محورها جهت تبدیل شدن به پیاده راه می باشند.
تحلیل رضایتمندی شهروندان از فضای نوار ساحلی در شهرهای بندرگاهی (مطالعه موردی: شهر بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
211 - 229
حوزههای تخصصی:
سواحل یکی از ارکان هویت بخش به شهرهای بندرگاهی هستند که بازتاب ارزش های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آن شهر به شمار می آیند. اگرچه بخشی از نوار ساحلی شهرها کارکردهای غیرشهری دارند، همچنان محدوده های وسیعی از آن ها را می توان به مثابه فضای شهری دانست. از همین رو، پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر با هدف تحلیل رضایتمندی شهروندان از فضاهای نوار ساحلی شهرها، به استخراج نظرات کاربران این فضاها در شهر بوشهر پرداخته و مبتنی بر مطالعات اسنادی و مشاهدات میدانی از طریق پرسش نامه است. جامعه هدف پژوهش، ساکنان شهر بوشهر است که 100 نفر از آن ها به روش نمونه گیری هدفمند بررسی شدند. در ادامه، داده ها در نرم افزار SPSS وارد شدند و تحلیل آن ها به کمک مدل تحلیل عاملی اکتشافی و مدل رگرسیون چندمتغیره خطی صورت گرفت. نتایج تحلیل نشان می دهد پنج عامل سرزندگی، آسایش محیطی، پایداری اکولوژیکی، حضورپذیری و نفوذپذیری به ترتیب بیشترین تأثیر را بر سطح رضایتمندی مردم از فضای نوار ساحلی دارند. همچنین نتایج تفصیلی تر نشان می دهد از میان چهار محدوده مورد مطالعه، نوار ساحلی جفره بالاترین امتیاز و نوار ساحلی نفتکش کمترین امتیاز را کسب کرده اند. با توجه به امتیاز عوامل مختلف، اولویت مداخله برای نوار ساحلی جفره به عامل پایداری اکولوژیکی، نوار ساحلی ریشهر به عامل آسایش محیطی و نوارهای ساحلی لیان و نفتکش به عامل سرزندگی مربوط هستند که براساس آن ها راهبردهایی پیشنهاد شده است.
ارزیابی کیفی پیاده راه های شهری در شهرهای ایرانی (نمونه موردی پیاده راه بوعلی شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
پیاده روی قدیمی ترین شکل جابه جایی انسان در فضاست که می توان آن را حق طبیعی استفاده کنندگان از فضای شهری دانست. تا قرن قبل اکثر شهرها در مقیاس حرکت عابر پیاده بوده و محورهای پیاده به ویژه در مراکز شهری که مکان های اصلی خرید و گردش و عبور شهروندان به شمار می آمدند. با ورود رویکرد پیاده مداری در دو دهه اخیر به عنوان استراتژی شهرسازی به نظر می-رسد مکان یابی و عدم مطالعه کافی بر روی این فضاها نتوانسته است نقشی که این فضاها باید درراستای بازتولید عرصه عمومی ایجاد کنند به وجود آورد. در همین راستا پژوهش حاضر بامطالعه و بررسی میدانی و تحلیلی خیابان بوعلی همدان به عنوان نمونه موردی سعی در شناخت نقاط ضعف و میزان موفقیت پیاده راه ها به عنوان عرصه هایی عمومی است. یافته های ناشی از تحلیل داده-ها بیانگر این حقیقت هستند که مهم ترین عامل در بازتولید عرصه های عمومی و فضای شهری در بیشتر پیاده راه ها شناخت و مطالعه این مکان ها با توجه به سازگاری با تصاویر ذهنی مردم هست تا این امر موجب کارکرد هرچه بیشتری آن ها درراستای ایجاد تعاملات اجتماعی شود.
خلق فضاهای شهری همه شمول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دهه های گذشته بحث مشارکت مساوی افراد کم توان و به حاشیه رانده شده در زندگی اقتصادی، اجتماعی و مدنی در رأس دستور کار سیاسی بسیاری از کشورها قرار گرفته است. با توجه به اینکه با افزایش امید به زندگی در سرتاسر جهان، شهرها می باید جمعیتی که هم در حال پیری و هم در حال افزایش هستند را به نحو شایسته ای در خود جای دهند؛ ازاین رو نیاز به توسعه محیط های شهری همه شمول که از ساکنان خود با توانایی های مختلف در تمام مراحل زندگی حمایت کنند، ضرورتی اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. بازگرداندن عزت نفس و استقلال افراد ناتوان و درعین حال تشویق توسعه و اجرای طراحی کاربرپسند، فراگیر و دربرگیرنده از اهداف مترقی چنین رویکردی است. در این راستا پژوهش حاضر که از حیث هدف کاربردی- توسعه ای است و از روش اسنادی و پیمایشی برای جمع آورده داده ها بهره برده است، به تحلیل عوامل مؤثر بر خلق فضاهای شهری همه شمول می پردازد. با بررسی ادبیات نظری پژوهش و با توسل به نظرات 20 خبره جغرافیای شهری که با روش نمونه گیری هدفمند به مشارکت دعوت شدند، ابعاد و مؤلفه های محوری خلق چنین فضاهایی استخراج گردید. سپس با استفاده از مدل سازی ساختاری -تفسیری ارتباطات میان ابعاد و همچنین میزان نفوذ و وابستگی هر یک تعیین و با نرم افزار میک مک بررسی و تحلیل گردید. بر اساس یافته های پژوهش عوامل مؤثر بر خلق فضاهای شهری همه شمول در 7 سطح و متشکل از 36 مؤلفه ارائه شد که تأثیرگذارترین آن ها شامل دسترسی، استفاده ساده و قابل درک، راحتی و انعطاف پذیری بوده است.
کاربرد تحلیل پوششی داده ها در سنجش کارایی مناطق شهرداری تهران در پاسخگویی به درخواست های شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
312 - 325
حوزههای تخصصی:
ارزیابی عملکرد، فرآیند کمی سازی اثربخشی و کارایی فعالیت های مرتبط با عملکرد یک سازمان می باشد. منظور از کارایی، میزان موفقیت سازمان در استفاده بهینه از نهاده ها در جهت تولید ستاده های بیشتر است. یکی از روش های نوین ارزیابی عملکرد محاسبه کارایی واحدهای سازمانی با استفاده از تحلیل پوششی داده هاست. از آنجا که شهرداری تهران ملزم به پاسخگویی و جلب رضایت شهروندان است، مطالعه حاضر به بررسی کارایی مناطق 22 گانه شهرداری تهران در پاسخگویی به درخواست های شهروندان با روش تحلیل پوششی داده ها پرداخته است. بدین منظور از روش یادشده با فرض های بازده ثابت و متغیر به مقیاس و با رویکردهای خروجی و ورودی محور استفاده شده است. شاخص های تعداد پرسنل، سرانه هزینه، تعداد درخواست های شهروندان در هر منطقه به عنوان ورودی و شاخص های امتیاز زمان پاسخگویی و صحت عملکرد رسیدگی به درخواست های سامانه 137 به عنوان خروجی مدل انتخاب شده اند. رویکرد مدل پیشنهادی با متغیرهای انتخابی فوق موضوعی است که تاکنون به آن پرداخته نشده است. نتایج نشان می دهد، با فرض بازده ثابت نسبت به مقیاس مناطق 4، 8، 9، 13، 17 و با فرض بازده متغیر نسبت به مقیاس علاوه بر مناطق قبلی، مناطق 3، 14، 21 و22 نیز کارا هستند. همچنین از مدل اندرسون-پیترسون جهت رتبه بندی واحدهای کارا استفاده شد و میزان تغییر در ورودی ها و خروجی ها جهت بهبود کارایی نسبی مناطق ناکارا مشخص گردید. مهم ترین دستاورد مدیریتی پژوهش حاضر، ارائه برنامه پیشنهادی جهت افزایش کارایی مناطق ناکارا است.
تدوین الگوی بازآفرینی محلات شهری بر اساس درس آموخته های مداخلات بزرگ مقیاس (نمونه موردی: محله چوخورلار شهر تبریز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین رویکردهای مطرح در چند دهه اخیر در زمینه حل مشکلات بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری رویکرد بازآفرینی بوده است که سازمان های ذی ربط با مدیریت شهری بهره گیری از آن را مدنظر قرار داده اند. یکی از مهم ترین چالش هایی که در استفاده از رویکرد بازآفرینی در بافت های مسئله دار شهرهای کشور وجود دارد عدم تدوین و پیاده سازی یک الگوی مناسب می باشد. در راستای حل این مسئله فراگیری از تجارب مداخلات بزرگ مقیاس بازآفرینی در شهرها و کشورهای مختلف جهان می تواند آموزه هایی را جهت تدوین یک الگوی مناسب بازآفرینی شهری گردهم آورد. بر همین اساس اصلی ترین هدف پژوهش حاضر تدوین الگوی بازآفرینی محله چوخورلار شهر تبریز بر اساس درس آموخته های مداخلات بزرگ مقیاس بازآفرینی شهری و در تلفیق با هنجارهای جامعه ایرانی– اسلامی می باشد. این محله از بافت های فرسوده شهر تبریز می باشد که مورد توجه مدیریت شهری به منظور بازآفرینی قرار گرفته است که این اقدام چالش ها و مشکلاتی را هم برای ساکنان محله و هم برای مدیریت شهری به وجود آورده است. این پژوهش از نظر هدف در حیطه پژوهش های کاربردی و از نظر روش تحقیق با توجه به موضوع و هدف، از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد. نحوه گردآوری اطلاعات نیز مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای- اسنادی و برداشت های میدانی در قالب مشاهده و مصاحبه می باشد. در الگوی نهایی تدوین شده، شاخص های اثرگذار تبیین شده و عناصر و اجزای مرتبط با هر کدام و روابط حاصل از آن مشخص شده است. در نهایت می توان گفت این الگو و ساختار آن زمانی می تواند نقشی مؤثر در بازآفرینی شهری داشته باشد که با مشارکت واقعی و فعال همه ی ذی نفعان کلیدی اعم از ساکنان و نهادهای ذیربط همراه باشد.
شناسایی و تحلیل موانع گذار از ساختارهای سنتی به بستر هوشمند در مقاصد گردشگری روستایی بخش بن رود شهرستان اصفهان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی این چالش ها و تلاش در جهت برطرف شدن آن ها شکل گرفته است. روش بررسی: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، نظری- کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش مطالعه، توصیفی- تحلیلی است. در روند تهیه و تولید داده ها ابتدا عوامل موانع گذار از گردشگری سنتی به گردشگری هوشمند با استفاده از نظرات 30 نفر از خبرگان حوزه گردشگری از طریق روش دلفی شناسایی شده است. سپس تجزیه و تحلیل اطلاعات سیزده عامل به عنوان موانع تاثیرگذار قوی بر گردشگری هوشمند بخش بن رود شهرستان اصفهان، از مدلسازی تفسیری-ساختاری ISM و سپس با نرم افزار میک مک بهره گرفته شده است. یافته ها و نتیجه گیری: نتیجه به دست آمده از مدل تفسیر ساختاری نشان داد که اساسی ترین عامل چالش ها و مشکلاتی در خصوص فراهم کردن بستر هوشمند برای مردم محلی و گردشگران در روستاهای بخش بن رود بخش اصفهان مرتبط با سطح اول است که مربوط به عدم اعتقاد کسب و کار به بسترهای انلاین، عدم قابلیت های اقامتگاه های بوم گردی برای رزرو انلاین هستند.این عوامل دارای بالاترین قدرت تاثیر گذاری هستند؛ همچنین نتایج حاصل از تحلیل میک مک می توان بیان کرد همه متغیرهای جزء متغیرهای پیوندی هستند، این متغیرها از وابستگی بالا و قدرت هدایت بالا برخوردارند.
تبیین مدل مفهومی برنامه ریزی شهری درمانگر استرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
52 - 75
حوزههای تخصصی:
مقدمه شهرها با سرعت بسیار زیادی به ویژه در مناطق شمال شرقی آفریقا و جنوب غربی آسیا در حال گسترش هستند [1]. در سال 2007، جمعیت شهری جهان برای نخستین بار در تاریخ از 50 درصد پیشی گرفت و این نسبت همواره در حال رشد است [2]. با توجه به پیش بینی های انجام شده در سال 2050 حدود 70 درصد جمعیت جهان در شهر ها زندگی خواهند کرد [3] و حدود 90 درصد این رشد در آفریقا و آسیا اتفاق خواهد افتاد [4]. با وجود اینکه زیرساخت ها، شرایط اقتصادی اجتماعی، تغذیه و خدمات مراقبت های بهداشتی در شهرها بهتر از مناطق روستایی است، اما زندگی در یک محیط شهری از دیرباز به عنوان یک عامل خطر برای بیماری های روانی شناخته شده است [5]. با توجه به مزیت های یادشده ایجاد تعادل بین این دو موضوع نیازمند درک بهتر تعامل بین زندگی شهری و سلامت روان است [6]. تأثیر شهرنشینی بر سلامت روان بسیار قابل توجه بوده و با توجه به پیش بینی افزایش جمعیت شهری به احتمال زیاد طی چند دهه آینده افزایش خواهد یافت [1]. سلامت روان با توجه به نقش آن به عنوان یک جزء ضروری از سلامت عمومی موضوع بسیار مهمی است و تأثیرات عمیقی بر افراد، جوامع، و اقتصاد دارد [7] و ارتقای آن برای بالا بردن سطح کیفیت زندگی و تاب آوری جامعه ضروری است [8]. بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی اختلالات سلامت روان در سال 2020 به یکی از تهدیدهای بزرگ برای سلامت انسان مبدل شده است. این امر همچنین پیامدهایی برای رونق اقتصادی دارد، چرا که استرس، افسردگی و اضطراب تأثیر بسیاری بر بازده کاری افراد دارد [9]. همچنین، از هر پنج بزرگسال در جهان یک نفر از یک اختلال روانی رنج می برد [10] و 13 درصد از بیماری های جهانی منشأ روانی دارند [11]. اهمیت رابطه زندگی شهری و سلامت روان به اندازه ای است که انجمن جهانی روانپزشکی برای مطالعه بیشتر آن بخش علمی سلامت روان شهری را تأسیس کرده است [12]. با توجه به پیمایش ملی سلامت روان کشور ایران 23/6 درصد افرادی که مورد بررسی قرار گرفته اند، نیازمند مداخلات روان شناختی هستند و 14/6 درصد افراد از اختلال اضطرابی رنج می برند [13]. در حالی که مطالعات کمی به پیوندهای بالقوه بین جنبه های محیط ساخته شده و سلامت روان پرداخته اند و مطالعات این حوزه بیشتر بر سلامت جسمی متمرکز بوده اند [14]. قرار گرفتن در معرض استرس زیاد و آسیب های ناشی از آن مهم ترین عامل افزایش خطر اختلالات روانی است [15]. ساکنان شهر در معرض سطوح بالاتری از عوامل استرس زا قرار می گیرند و مواجهه با استرس بیشتر ممکن است موجب شیوع بیماری های روانی مرتبط با استرس در میان ساکنان شهر باشد [16]. در واقع، استرس زندگی شهری مدرن می تواند زمینه ای برای پرورش روان پریشی و اختلالات روانی باشد [17]. استرس شهری علاوه بر اینکه از عوامل مهم ایجاد بیماری های جسمی (نظیر انواع سرطان، بیماری های قلبی و عروقی، بیماری های گوارشی) و بیماری های روانی (نظیر افسردگی، اسکیزوفرنی، انزوای افراد و...) است، میزان ناهنجاری های اخلاقی را نیز افزایش داده و موجب کاهش امنیت شهروندان می شود. علاوه بر این، استرس به دلیل تحمیل هزینه های درمانی زیاد به شهروندان موجب از دست رفتن سرمایه های انسانی در شهر نیز می شود. به همین دلیل لازم است برنامه ریزان و طراحان شهری در برنامه ها و طرح های خود آرامش روانی شهروندان را به عنوان اصلی مهم در نظر بگیرند و از اقداماتی که به این آشفتگی ذهنی دامن می زند، بپرهیزند. در واقع، با توجه به اینکه ایجاد یک محیط شهری سالم در اولویت اصلی سیاست گذاران قرار دارد [18] و استرس شهری در شهرهای جهان رو به افزایش است [19] به تدوین یک شهرنشینی برنامه ریزی شده برای جلوگیری از اثرات منفی زندگی شهری نیاز است [20]. از ابتدای قرن 20 مطالعات بسیاری به بررسی رابطه شهرنشینی و استرس و راهکارهای مؤثر بر آن با رویکرد های متفاوت پرداخته اند. اما تا کنون هیچ مطالعه ای در راستای برنامه ریزی شهری درمانگر استرس به صورتی که همه شاخص های مؤثر بر استرس شهری را در نظر بگیرد و بر اساس ارتباطات میان آن ها مهم ترین شاخص ها را کشف و مدل مفهومی مؤثر بر آن را ارائه دهد، انجام نشده است. به همین منظور، این پژوهش با هدف تحلیل محتوا مطالعات پیشین و شناسایی مهم ترین شاخص ها و ارائه مدل مفهومی برنامه ریزی شهری درمانگر استرس انجام شده است. مواد و روش این پژوهش از نوع مروری بوده و روش تحقیق در آن کیفی است. برای جمع آوری داده ها از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و به منظور تحلیل آن ها از شیوه تحلیل محتوا استفاده شده است. در واقع، این پژوهش در چهار گام اساسی با استفاده از یک رویکرد تفسیری اسناد کتابخانه ای را تحلیل و بر اساس کدهای متنی استخراج شده سعی در شناسایی، تحلیل و تشریح ارتباطات میان شاخص های برنامه ریزی شهری درمانگر استرس دارد. یافته ها یافته های پژوهش بیانگر آن است که سلامت روان شهری و استرس شهری دارای تأثیرات دو جانبه مستقیم و غیرمستقیم هستند. شاخص های مستخرج از مطالعات نظری در دو گروه دسته بندی می شوند. گروه اول افزاینده استرس شهری و به تبع آن، کاهنده سلامت روان شهری بوده و شامل محرومیت فرهنگی و روانی، تراکم ساختمانی، اضافه بار حسی، سبک معماری مدرن، تراکم رفت و آمد (شلوغی معابر)، طراحی شهری استرس زا، آلودگی هوا، مهاجرت، جرم و جنایت، محرومیت اجتماعی، خشونت، محرومیت اقتصادی، اقلیت قومی بودن، تراکم جمعیتی، میزان فشار زمان و اتلاف وقت و آلودگی صوتی است. گروه دوم کاهنده استرس شهری هستند و به تبع آن، سلامت روان را ارتقا می دهند و شامل دسترسی به منابع و خدمات، حمایت اجتماعی، سرمایه اجتماعی، تنوع فضایی، تنوع اجتماعی، تعاملات اجتماعی، ادغام محلی، فضای سبز و دسترسی به آن، احساس تعلق، هویت، عدالت در شهر، انسجام اجتماعی، سطح مشارکت، ثبات مسکونی، سرزندگی، میزان تاب آوری، کنترل و پیش بینی محیط و دید به محیط شهر (تا 10 متر) است. درخور یادآوری است در نهایت پس از بررسی اثرات و پیامدهای نهایی برنامه ریزی شهری درمانگر استرس ارتقای کیفیت زندگی در محیط های شهری به عنوان مهم ترین و جامع ترین اثر این برنامه ریزی شناسایی شده است. نتیجه گیری در نتیجه، با کاهش محرومیت فرهنگی و روانی، تراکم ساختمانی، اضافه بار حسی، سبک معماری مدرن، تراکم رفت و آمد (شلوغی معابر)، طراحی شهری استرس زا، آلودگی هوا، مهاجرت، جرم و جنایت، محرومیت اجتماعی، خشونت، محرومیت اقتصادی، اقلیت قومی بودن، تراکم جمعیتی، میزان فشار زمان و اتلاف وقت و آلودگی صوتی و افزایش دسترسی به منابع و خدمات، حمایت اجتماعی، سرمایه اجتماعی، تنوع فضایی، تنوع اجتماعی، تعاملات اجتماعی، ادغام محلی، فضای سبز و دسترسی به آن، احساس تعلق، هویت، عدالت در شهر، انسجام اجتماعی، سطح مشارکت، ثبات مسکونی، سرزندگی، میزان تاب آوری، کنترل و پیش بینی محیط و دید به محیط شهر (تا 10 متر) می توان تا حد زیادی استرس شهری را کاهش و سلامت روان شهری را ارتقا داد. این شاخص ها پس از بررسی جامع ادبیات نظری انتخاب شده و با توجه به تأثیراتی که بر دیگر شاخص ها می گذارند و تأثیراتی که از آن ها می گیرند همه شاخص های شناسایی شده را پوشش می دهند.
ارزیابی نقش جنسیت در احساس امنیت شهروندان در محلات مسکونی با رویکردی بر نظریه بی نظمی مطالعه موردی: پنانگ، مالزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۸
21 - 36
حوزههای تخصصی:
افزایش وقوع جرایم شهری و راهبرد محوری شهرها در دستیابی به توسعه پایدار، موجب شده تا در طی نیم قرن اخیر محققان در خصوص ریشه های ناامنی و نتایج آن در شهرهای کشورهای توسعه یافته نظریه پردازی کنند. مجموعه ای از این نظریه ها که به ناهنجاری های محیطی شهره گشته اند، تاکید دارند که ناهنجاری های محیطی می تواند بر افزایش ترس از جرم تاثیرگذار باشد. اگرچه مباحث تئوریک و پیشنیه تحقیقات نظری اتفاق نظر بر رابطه مستقیم میان گستردگی ناهنجاری ها و احساس ترس شهروندان در محیط های شهری دارند، اما تحقیقات ناشی از آزمایش های عملی برای سنجش این رابطه بسیار محدود و در شهرهای کشورهای در حال توسعه علیرغم همه چالش های امنیتی رو به رشد آن، نادر می باشد. از این رو، این تحقیق تلاش می کند ارتباط میان بی نظمی، ریسک درک شده و ترس از جرم با تکیه بر متغیر جنسیت به عنوان یک متغیر کنترل را بواسطه یک آزمون عملی بررسی نماید. برای نیل به هدف تحقیق، جامعه آماری مشتمل بر 160 نفر از ساکنین یکی از محلات مسکونی در مالزی مورد پیمایش میدانی با ابزار پرسشنامه قرار گرفته اند و داده های جمع آوری شده بواسطه مدل یابی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصله نشان می دهد علاوه بر رابطه ی مستقیم، یک رابطه ی غیرمستقیم نیز میان میزان بی نظمی و احساس نگرانی از جرم به واسطه ی ریسک درک شده وجود دارد. همسو با تحقیقات پیشین، این پژوهش تاکید می کند که زنان بیش از مردان، در برابر افزایش ناهنجاری های محیطی، ریسک درک شده و نگرانی از جرم فزاینده تری را تجربه کرده اند. نتایج این پژوهش، با آزمون عملی نظریه ی بی نظمی در یک محله شهری کشور در حال توسعه، نشان می دهد که یافته-های مطالعات تحقیقاتی پیشین ارجاع پذیر و قابل تعمیم می باشد.
ارائه مدل ساختاری تفسیری از شاخص های تحقق پذیری شهر خلاق (مطالعه موردی: منطقه 3 شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
94 - 110
حوزههای تخصصی:
در شهرهای امروزی جای خالی فضاهایی برای جذب و نگهداشت گروه های شهری خلاق بیشتر احساس می شود. فضاهایی که بتوانند هم محلی برای بروز خلاقیت شهروندان بوده و هم به عنوان فضایی برای تعاملات و فعالیت های دانش محور و خلاقانه در شهر در جذب افکار نوآورانه شهروندان نقش آفرینی کنند. هدف از این پژوهش، ارائه مدلی جهت بررسی شاخصه های شهر خلاق در منطقه 3 شهر یزد است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و از نظر ماهیت، کاربردی است. با مرور ادبیات پژوهش و اخذ نظر خبرگان، 10 شاخص اصلی شناسایی شده؛ سپس پرسشنامه ماتریسی ساخت یافته برای تعیین ارتباطات بین این شاخص ها تدوین و داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM)، تحلیل و در 8 سطح در یک شبکه تعاملی ترسیم شد. همچنین، قدرت نفوذ و میزان وابستگی این شاخص ها نسبت به هم بررسی شد. طبق یافته های پژوهش، پرنفوذترین شاخص در ماتریس قدرت نفوذ-وابستگی، شاخص «آموزش عالی» و وابسته ترین شاخص «سرزندگی فضای شهری» است؛ در نتیجه، شاخص «آموزش عالی» یکی از مهمترین و کلیدی ترین شاخص های شهر خلاق و «سرزندگی فضای شهری» متأثر از دیگر شاخص های شهر خلاق می باشد. لذا تحقق شهر خلاق در گرو توجه ویژه مسئولان به شاخص «آموزش عالی» در منطقه 3 شهر یزد است و باید سازمان های مربوطه با این نگرش، برنامه های بلندمدت خود را جهت تحقق شهر خلاق طراحی کنند. در نتیجه راهبردهایی همچون استفاده از توانایی های دانشگاه های همکار جهت انجام پروژه های خلاقیت محور، برگزاری کارگاه های خلاقیت و کارآفرینی در زمینه هنرهای بومی و صنایع دستی، استفاده از تسهیلات دولتی و سرمایه گذاری بخش خصوصی پیشنهاد می شود.
سنجش شاخص های سرمایه اجتماعی در محلات بافت تاریخی شهر یزد (نمونه موردی: محله پشت باغ)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۵
۹۳-۱۰۵
حوزههای تخصصی:
روابط اجتماعی در بافت تاریخی شهر یزد بر اساس هویت محله ای شکل گرفته اند. انباشت این روابط در طی سالیان، مجموعه گسترده ای از پیوندهای اجتماعی را در بین ساکنان سبب شده است. از آنجا که در چند دهه اخیر به دلایلی، مفهوم سرمایه اجتماعی در بافت تاریخی شهر یزد رو به نزول نهاده، ضروری است تا با تعیین سطح سرمایه اجتماعی در این محلات، نسبت به تقویت شاخص های آن اقدام گردد. هدف اصلی از این پژوهش، اندازه گیری سرمایه اجتماعی در محله تاریخی پشت باغ یزد است. روش تحقیق حاضر از نوع پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شد. پس از بررسی منابع معتبر در این زمینه و با توجه به شرایط و مقتضیات جامعه موردمطالعه، تعداد 12 شاخص مشتمل بر ظرفیت پذیرش تفاوت ها، اطلاعات و آگاهی از محله، احساس امنیت، فعالیت گروهی و هدف مشترک، مشارکت در اجتماع محلی، توانمندسازی، حس اعتماد، شبکه های حمایتی، ارزش ها و هنجارهای جمعی، حس تعلق، پیوندهای همسایگی و بها دادن به زندگی تعیین گردید. در این پژوهش جهت نمونه گیری از روش تصادفی مرحله ای استفاده شد. بر اساس فرمول کوکران، حجم نمونه متشکل از 333 نفر از ساکنین محله پشت باغ است که هرکدام یک خانوار را نمایندگی می کند. نتایج نشان می دهند با توجه به سطح معنی داری شاخص ها تمامی آن ها بر روی سرمایه اجتماعی تأثیرگذارند و بین آن ها با سرمایه اجتماعی رابطه چندگانه وجود دارد. همچنین سرمایه اجتماعی در بافت تاریخی محله پشت باغ در سطح متوسط قرار دارد که عامل اصلی آن را می توان خالی از سکنه شدن محدوده مورد مطالعه در پی مهاجرت ساکنین اصلی به حومه شهر و جایگزینی آن ها با اتباع بیگانه و اقشار کم درآمد دانست.
ضرورت ایجاد شهر های اکولوژیک ، چالش ها و موانع پیش روی آن در ایران
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رویکردهای مختلفی برای رسیدن به تعادل و پایداری شهری ارائه شده است، یکی از این رویکردها شهر اکولوژیک است. هدف این پژوهش تبیین ضرورت توجه به ایجاد رویکرد شهراکولوژیک در نظام برنامه ریزی شهری کشور در راستای دستیابی به توسعه پایدار است. روش بررسی: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی است و از لحاظ ماهیت توصیفی، تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی و تحلیل محتوا بوده است. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد؛ امروزه به رویکرد شهراکولوژیک در بسیاری از مناطق دنیا توجه خاصی شده است. در ایران در بسیاری از شهرها تحت تأثیر تحولات جهانی و اجرای طرح های مختلف شهری، عامل اقتصادی به عنوان عامل اصلی تعیین کننده می باشد و تحولات قرن جاری و اقتصاد متکی بر نفت، تراکم بیش از حد جمعیت، تمرکز فعالیت ها و فراوانی ساخت و سازها، رشد و گسترش فیزیکی کانون های شهری و تخریب اکوسیستم طبیعی شهرهای کشور را در پی داشته است؛ هر چند در برخی از شهرهای کشور اقداماتی در جهت دستیابی به شهراکولوژیک انجام شده است ولی نمی توان ادعا کرد که ساخت شهر اکولوژیک به طور کامل در ایران انجام شده است و ضرورت ایجاد و برنامه ریزی برای ساخت شهر اکولوژیک با توجه به مشکلات پدید آمده برای شهرهای کشور هر روز بیشتراحساس می شود.
بازشناسی عوامل مؤثر بر کالبد فضاهای مسکونی و سنجش میزان رضایتمندی ساکنان مجتمع های مسکونی از کیفیت کالبدی محیط مسکونی (مورد شناسی: مجتمع مسکونی آسمان تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
149 - 220
حوزههای تخصصی:
سنجش درجه رضایتمندی فضایی الگوی سکونت و مجتمع های سکونتی، طیف گسترده ای از مؤلفه های فرهنگی، اجتماعی، کالبدی و... را دربرمی گیرد که در مجموع ارزش کیفیت محیط مسکونی و سکونت را نمایان می کند. شاخص های کیفی مسکن همواره به عنوان حساس ترین ابزار برنامه ریزی مسکن محسوب می شوند. عرصه مسکن به منظور تأمین رشد اجتماعی، علاوه بر خود واحد مسکونی، محیط پیرامون آن را نیز دربرمی گیرد. رضایت از سکونت، امری چندبُعدی است و توجه به عوامل متعدد سازنده کیفیت و رضایتمندی آن در تدوین الگوی ارزیابی ضروری است. ارزیابی میزان رضایتمندی ساکنان می تواند درجهت سنجش میزان دستیابی به اهداف پروژه های شهری مؤثر واقع شود و همین طور نتایج حاصل از این گونه پژوهش ها را می توان در ارتقای کیفیت محیط زندگی به ویژه در مجتمع های مسکونی به کار برد. این پژوهش که با هدف ارزیابی میزان رضایتمندی ساکنان مجتمع های مسکونی تبریز صورت گرفته، به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و برای ارزیابی نهایی داده ها از نرم افزار SPSS و روش آماری همچون آزمون T تک نمونه ای، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون همبستگی پیرسون بهره گرفته شده است. شیوه جمع آوری اطلاعات بر پایه چک لیست هایی برای تکنیک های پرسشنامه، مشاهده، بررسی ویژگی های مکانی-فضایی بوده و در این مسیر از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای استفاده شده است. بررسی های به عمل آمده حاکی از آن است که رضایتمندی افراد در زمینه های دیاگرام عملکردی و فرم فضاهای خارجی در سطح بسیار خوب و فرم ساختمان، فرم فضاهای داخلی و ابعاد واحد مسکونی، ارتفاع سقف واحدهای مسکونی و ابعاد و اندازه مشاعات، امکانات و ارتباطات فضای خارجی در حد متوسط (بالاتر از حد میانه) و تعداد اتاق های واحد مسکونی و تعداد واحدهای موجود در مجتمع در حد ضعیف (پایین تر از حد میانه) هستند و در کل میزان رضایتمندی ساکنان از این مجتمع مسکونی در بالاتر از حد متوسط قرار دارد.
مدل اثرگذاری هوشمندی بر رقابت پذیری مقصدهای گردشگری شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهور و بروز گردشگری هوشمند، توجه مدیران و سیاست گذاران مقصدها را به فرصت هایی که از تطبیق راهبرد هوشمندی در سطح مقصدهای گردشگری ایجاد می شود، جلب کرده است تا بتوانند با اتخاذ رویکرد نوآورانه و هوشمندانه، مزیت رقابتی در گردشگری ایجاد و رقابت پذیری مقصدها را افزایش دهند. این پژوهش در پی شناسایی و ارائه مدلی بوده که در آن سازوکار اثرگذاری هوشمندی بر رقابت پذیری مقصدهای گردشگری شهری در ایران تبیین شده باشد؛ بدین منظور و برای ایجاد فهم و ادراک عمیق از ابعاد، عوامل و چگونگی اثرگذاری هوشمندی بر رقابت پذیری در مقصدهای گردشگری شهری، رویکرد کمّی اتخاذ و دو مرحله پژوهشی تدوین شد. در مرحله اول با روش تحلیل داده های آرشیوی، به گردآوری و تلفیق پژوهش های پیشین و تعیین مؤلفه ها و شاخص های سنجش هوشمندی و رقابت پذیری مقصدهای گردشگری پرداخته شده و یافته ها با استفاده از نظر خبرگان گردشگری اعتبارسنجی شد. در مرحله دوم با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری و ابزار پرسشنامه، اثرگذاری هوشمندی بر رقابت پذیری مقصدهای گردشگری براساس نظر خبرگان در سطح مقصدهای دوازده گانه شهری منتخب سنجیده شده و به تأیید مدل ارائه شده، پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان داد که براساس مدل تحقیق، هوشمندی بر رقابت پذیری مقصدهای گردشگری شهری اثرگذار است و هوشمندی روی هم رفته توانسته است 88 درصد از تغییرات رقابت پذیری مقصدهای گردشگری شهری را پیش بینی کند. ارائه مدل اثرگذاری هوشمندی بر رقابت پذیری، تعیین مؤلفه ها و شاخص های هوشمندی و رقابت پذیری مقصدهای گردشگری شهری، وجوه تمایز این تحقیق نسبت به تحقیقات پیشین بوده اند.
ارائه مدل یکپارچهمدیریت آلودگی های محیطزیستی در سکونتگاههای غیررسمی بر اساس چهارچوب DPSIR (مطالعه موردی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
340 - 354
حوزههای تخصصی:
امروزه سکونتگاههای غیررسمی، شاخصه اصلی گسترش شهرنشینیِ ناپایدار در دنیا بهشمار میآیند. مشکلات محیطزیستی این سکونتگاهها، درهمتنیدگی جدی با جنبههای اقتصادی و اجتماعی فعالیتهای انسانی دارد؛ چهارچوب نیروی محرکه، فشار، وضعیت، اثر، پاسخ (DPSIR) روشی انعطافپذیر است که هم فاکتورهای اقتصادی و اجتماعی و هم فاکتورهای محیطزیستی را در ارزیابی آلودگیهای محیطزیستی در نظر میگیرد. در این پژوهش با روش مشاهده مبتنی بر پیمایش میدانی، فراتحلیل مطالعات پیشین، مطالعات کتابخانهای و بررسی اسناد بالادستی و سندهای توسعهشهری مشهد، مؤلفههای اصلی DPSIR در موضوع پژوهش شناسایی شدند؛ سپس با استفاده از روش مصاحبه نیمهساختاریافته با گروه خبرگان بر مبنای شاخصهای استخراجشده اصلی، نظر ایشان، گردآوری و با استخراج و دستهبندی عوامل مطرحشده توسط خبرگان و حذف همپوشانیها با عوامل اولیه استخراجشده توسط نویسندگان و تلفیق گویههای همسو، عوامل نهایی مؤثر در آلودگی محیطزیستی سکونتگاههای غیررسمی مشهد شناسایی شدند. در ادامه با تحلیل عوامل نهایی، مدل مفهومی یکپارچهمدیریت آلودگیهای محیطزیستی در سکونتگاههای غیررسمی شهر مشهد بهدست آمد. افزایش جمعیت ناشی از نرخ بالای مهاجرت به شهر مشهد و توسعه نامتوازن فضایی- کالبدی سکونتگاههای غیررسمی، ویژگیهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی حاکم بر این سکونتگاهها، در کنار پایین بودن سواد محیطزیستی ساکنان و نبود حکمروایی خوب شهری، بهعنوان مهمترین نیروهای محرکهدر ایجاد آثار آلودگیهای محیطزیستی در سکونتگاههای غیررسمی شهر مشهد شناسایی شدند. متناسب با این آثار، پاسخهایی نشانگر سیاستگذاری و برنامهریزی توسعه پایدار این سکونتگاهها ارائه شدند. در چهارچوب DPSIR، ارتباط بین پاسخها و اثرات متقابل است و این انعطافپذیری را دارد تا با پایش اثرات، راهکارها تعدیل یا تشدید یا جایگزین شوند.
بافت های فرسوده فرصتی برای توسعه درون زای شهری در راستای تأمین مسکن محله سرچشمه منطقه سه شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
بافت های فرسوده مهم ترین پتانسیل شهرها برای استفاده از زمین، جهت اسکان جمعیت، تأمین فضاهای باز و خدماتی و نیز بهبود محیط زیست محسوب می شوند. از سوی دیگر این بافت ها راهکاری عملی برای جلوگیری از گسترش کالبدی شهر از زمین های توسعه نیافته پیرامون شهری و توسعه زمین های خالی و متروکه داخل متاطق شهری است که می تواند به احیاء و تجدید حیات شهری کمک نماید. در این راستا هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی ظرفیت پذیری بافت فرسوده در جهت تولید مسکن می باشد. این پژوهش از حیث ماهیت و روش، از نوع تحقیقات توصیفی –تحلیلی و از حیث هدف، از نوع تحقیقات کاربردی است. در جهت رسیدن به اهداف پژوهش با به کارگیری داده های مکانی و انج ام تحلیل های مربوطه در سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل تصمیم گیری چن د معی اره AHP,VIKOR,SAW اقدام شده است. جامعه آماری این پژوهش متخصصین حوزه شهری شهر اصفهان و حجم نمونه از طریق اشباع نظری به تعداد 30 کارشناس است. روش نمونه گیری هم به صورت نمونه گیری گلوله برفی می باشد. نتایج حاصل از دو روش ویکور و ترکیب وزنی خطی نشان می دهد که از مجموع کل مساحت محله سرچشمه، در مدل ویکور حدود 336354.29 مترمربع و در مدل ترکیب خطی وزنی حدود15213.59مترمربع ظرفیت بالا جهت تولید مسکن دارا می باشند. ازآنجایی که تعداد پیکسل های در آستانه مطلوبیت در مدل ویکور بیشتر است خروجی مدل ویکور در جهت استفاده از بافت فرسوده جهت تأمین مسکن آتی در اولویت می باشد.
اولویت بندی مولفه های مورد نیازپارکینگ های هوشمند در محیط های شهری (مطالعه موردی شهر مرودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۵
203 - 218
حوزههای تخصصی:
امروزه تاثیر فناوری اطلاعات و هوش مصنوعی در هیچ یک از جنبه های زندگی بشر قابل کتمان نیست. از آغاز هزاره سوم تاکنون همگرایی فناوریهای نانو، زیست فناوری، اطلاعات و ارتباطات و علوم شناختی در قالب حوزه ای واحد به نام NBIC1و استفاده از آن در مدیریت شهری و هوشمندسازی شهرهای از پیش موجود یا طراحی هوشمند شهرهای نوپدید روند رو به رشدی داشته است. اقتصاد هوشمند، حمل و نقل هوشمند، محیط زیست هوشمند، شهروندان هوشمند، سبک زندگی هوشمند و مدیریت اداری هوشمند از جمله موارد مورد نیاز در یک شهر هوشمند می باشند. در این بین، پارکینگ هوشمند به عنوان یکی از موارد تاثیر گذار در حمل و نقل هوشمند از اهمیت بالایی برخوردار است. پارکینگ هوشمند دارای 6 معیار سخت افزاری، نرم افزاری، سیستم تشخیص، سیستم پرداخت، سنسورها و تابلوهای راهنما می باشد. مجموع این معیارها دارای 32 مولفه است. با توجه به پروژه های هوشمند سازی انجام شده، کمتر پارکینگی را می توان یافت که همه ی این مولفه ها را دارا باشد. لذا اولویت بندی این مولفه ها در فرایند هوشمند سازی پارکینگ های شهر مرودشت از نگاه متخصصین این حوزه در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش از لحاظ روش، نظری و متکی بر تحلیل و توصیف است که تحلیل های آن، ترکیبی از تحلیل های کیفی و کمّی است که در آن اولویت بندی شاخص های پارکینگ هوشمند با استفاده از آزمون و رتبه بندی فریدمن و با استفاده از نرم افزار spss انجام شده است. نتایج این بررسی نشان می دهد پارکینگ های شهر مرودشت از نظر هوشمند سازی در وضعیت مناسبی قرار ندارند و در بهترین حالت میزان هوشمند سازی پارکینگ های شهر مرودشت 47 در صد می باشد.
نقش شهرهای مرزی در توسعه ژئوپولیتیک گردشگری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال دوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵)
87 - 102
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از عوامل مهم برای دستیابی به توسعه، نقش درآمدی توریسم و جذب گردشگر درون کشورهاست که این مهم همواره در گرو داشتن فضای ملی و سرزمینی منسجم و شهرهایی با کارکرد بهینه است. موفقیت در زمینه توریسم، در گروِ داشتن آثار تاریخی و دیدنی، شهرهای زیبا و توسعه یافته، مردمان با فرهنگ و دانش و آگاهی بالا، دولتمردان عاری از القای تفکرات شخصی، نظام برنامه ریزی کارامد و ... است. در این میان می توان گفت که نقش شهرها در جذب گردشگر درجات بالاتری را دارا می باشند. شهرهای مرزی به دلیل داشتن نقش امنیتی و دروازه ورود کالا و انسان، می توانند در جذب گردشگر، موفق عمل کنند. ایجاد بازارچه های مرزی، وجود رودخانه و عوامل طبیعی، وجود بناهای تاریخی مانند قلعه و یا نوع مرز در این گونه شهرها، از عوامل جذب توریسم به شمار می روند. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و سایت های اینترنتی، به دنبال بررسی نقش و جایگاه شهرهای مرزی در توسعه ژئوپولیتیک گردشگری و جذب گردشگر است. سؤال اصلی این مقاله این است که: آیا شهرهای مرزی با استفاده از ژئوپولیتیک گردشگری می توانند در جذب توریسم و توسعه گردشگری موفق باشند؟ نتایج نشان می دهند که شهرهای مرزی با توجه به موقعیتشان، توانایی توسعه ژئوپولیتیک گردشگری و در جذب گردشگر، قابلیت بالایی را دارند.
بررسی میزان زیست پذیری فضایی - مکانی مناطق شهری ایلام
حوزههای تخصصی:
زیست پذیری مفهومی است که با برخی از مفاهیم زندگی، کیفیت مکان و اجتماعات سالم مرتبط است. امروزه رشد جمعیت شهری، شهرنشینی و مشکلات ناشی از آن شهرها را به شدت از معیارهای زیست پذیری و استانداردهای زندگی دور کرده است. در این میان، کیفیت زندگی و به تبع آن زیست پذیری را در شهرها به شدت کاهش داده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان زیست پذیری فضایی-مکانی مناطق شهر ایلام به روش توصیفی – تحلیلی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش را ساکنان 4 منطقه شهر ایلام تشکیل می دهد که تعداد 383 نفر از آنها به روش تصادفی طبقه ای به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. ابزار گردآوری پژوهش پرسشنامه محقق ساخته است که روایی آن با استفاده از نظر اساتید و کارشناسان تأیید و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ به میزان 72/0 تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری T تک نمونه ای، و رتبه بندی فریدمن استفاده شد. نتایج نشان داد که از نظر ساکنان زیست پذیری فضایی - مکانی شهر ایلام در بعد دسترسی (936/2m=)، آموزشی (065/3m=)، تفریحی – رفاهی (001/3m=)، مسکونی (001/3m=) متوسط و نامطلوب و در بعد حمل و نقل (362/3m=)، بهداشتی – درمانی (181/3m=) متوسط و مطلوب ارزیابی شد. همچنین زیست پذیری مناطق شهر ایلام رتبه بندی شد که منطقه 1، در رتبه اول و مناطق 3، 4 و 2 در رتبه های بعدی زیست پذیری قرار دارند.
سنجش میزان آگاهی اساتید دانشگاه از حقوق شهروندی
حوزههای تخصصی:
مشارکت مبنایی است برای تبدیل فرد به شهروند. برای شهروند بودن در کامل ترین معنای آن، باید مؤثر و فعال بود. شهروندی فعال، معطوف به درگیرکردن مردم در فرا گرد تصمیم گیری است؛ مردمی که فرصت پیدا می کنند تا در زمینه های برنامه ریزی و انجام خدمات عمومی سخن گفته و به ارتقاء نتایج و خدمات بیندیشند. آگاهی شهروندان موجب رسیدن ایشان به حقی است که جامعه برای آن ها در نظر می گیرد. این آگاهی دارای جنبه های مختلفی از قبیل آگاهی اجتماعی، آگاهی فرهنگی و ... است. آگاهی شهروندی، به معنای شناخت شهروندان از وظایف حکومت و شهرداری در قبال شهروندان و تلاش برای تحقق حقوق و اجرای تکالیفشان است. آگاهی از حقوق شهروندی موجب می شود که مشارکت شهروندان در امور شهری از مراتب پایداری، استمرار و مسئولیت پذیری بیش تری برخوردار گشته، مثمر ثمر گردد. این پژوهش با استفاده از ابزار پرسشنامه به جمع آوری اطلاعات مربوط به میزان آگاهی اساتید دانشگاه، به عنوان نیروی متخصص جامعه نموده است. به منظور تحلیل این اطلاعات از نرم افزار آماری SPSS استفاده شده است. نتایج نشان می دهد این گروه از سطح آگاهی بالایی درزمینه حقوق شهروندی برخوردار هستند. در ادامه به آزمون فرضیات مطرح شده پرداخته است.