فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۸۱ تا ۲٬۶۰۰ مورد از کل ۶٬۳۱۶ مورد.
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۷۴-۶۱
حوزههای تخصصی:
امروزه ضرورت مشارکت شهروندان در بهبود وضعیت شهرها بر کسی پوشیده نیست. اما در حوزه ی طراحی شهری این ضرورت در بسیاری از موارد نادیده گرفته شده و مطالبات مردم مغفول مانده است. علاوه بر این در اغلب مطالعات انجام شده، استفاده از مشارکت شهروندان در فرآیند طراحی نتوانسته است نتایج چندانی را در عرصه ی کاربرد به همراه داشته باشد؛ چرا که این مورد غالباً بی توجه به امکان سنجی صحیح به منظور انتخاب بهینه ی ابزارهای مشارکت مردمی صورت می گیرد. بازار نوغان مشهد از قدیمی ترین بازار های این شهر است که در طرح نوسازی و بهسازی بافت اطراف حرم امام رضا (ع) واقع شده است. با نگاهی به این طرح می توان دریافت که نقش مردم به عنوان مخاطبان اصلی تصمیم گیری به درستی تبیین نشده است. این پژوهش با هدف کاربردی به دنبال کاربست شیوه ها و فنون طراحی شهری مشارکتی مناسب در فرآیند ساماندهی عرصه های همگانی شهری است. از این رو در بستری اجتماعی- مکانی، سعی در انتخاب بهینه ی ابزار های مناسب جهت مشارکت حداکثر مردمی دارد. روش مورد استفاده در این پژوهش از نوع پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسش نامه می باشد و داده های مستخرج از پرسش نامه ها با استفاده از نرم افزارSPSS و روش های آماری تجزیه و تحلیل گردید. بر اساس نتایج به دست آمده از پرسش نامه با پایایی 0.76، میزان حس جمعی افراد در محدوده ی بازار نوغان بالا است و تکنیک های مناسب جهت تعامل با آن ها، تکنیک های چاپی نظیر بروشور، بهره گیری از افراد تسهیل گر اجتماعی، مصاحبه، پرسش نامه، برگزاری جلسات برای تمامی گروه های سنی و جنسی و کاربرد شبکه های اجتماعی برای گروه سنی جوانان می باشد.
بررسی تأثیر طراحی شهری بر رفتار و اخلاق شهروندان (مطالعه موردی: خیابان های امام، مدرس و کاشانی ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، خیابان های شهری به دلیل وجود کاربری های مختلف، از تأثیرگذارترین عناصر شهری در زندگی روزمرة شهروندان محسوب می شوند، اما متأسفانه بی توجهی به ابعاد اجتماعی در طراحی شهری، آثار نامطلوبی بر الگوهای رفتاری شهروندان در خیابان ها داشته است. این پژوهش با تحلیل مفهومی رابطه میان فضا و اخلاق و رفتار شهروندان، رویکرد فضامحور در مدیریت رفتارهای شهری را به بحث می گذارد و تأثیر معیارهای کالبدی و بصری را بر میزان اخلاق محوربودن خیابان ها با تأکید بر سه خیابان امام، کاشانی و مدرس شهر ارومیه بررسی می کند. روش تحقیق توصیفی-همبستگی به کاررفته در این پژوهش از نوع کاربردی است و 80 نفر با ضریب اطمینان 95 درصد به عنوان حجم نمونه با استفاده از مدل کوکران از میان افرادی که تجربة حضور و قدم زدن در هر سه خیابان را داشته اند انتخاب شده اند. گردآوری داده ها (18 شاخص کالبدی-بصری) به صورت پیمایشی (داده های اولیه) و با استفاده از مصاحبه و پرسشنامه صورت گرفت که به صورت خوشه ای میان دو گروه زنان و مردان به طور مساوی توزیع شد. برای ارزیابی و پردازش داده ها از شیوه های آماری توصیفی و استنباطی، در قالب نرم افزار spss استفاده شده است. نتایج نشان می دهد رابطة نزدیکی میان محیط کالبدی-بصری و میزان اخلاق محوربودن خیابان وجود دارد و امتیازات وزنی به دست آمده از پرسشنامه بیان می کند از لحاظ میزان مطلوبیت عناصر کالبدی و بصری و کیفیت اخلاق و رفتار محوری بودن، خیابان امام بیشترین امتیاز را داشته است و خیابان های کاشانی و مدرس به ترتیب در رده های بعدی قرار گرفته اند. در این میان، معیارهای کالبدی و بصری تأثیر بیشتری بر زنان نسبت به مردان دارند. بدین منظور، مداخلة فضایی برای ساماندهی فضای خیابان به عنوان ابزار کنترل کنندة الگوهای رفتاری و اخلاق (فردی و جمعی) در خیابان ها پیشنهاد شده است.
تأثیر متقابل ساختار فضایی و نظام جریان های مؤثر منطقه ای در البرز جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث بسیار مهم در مطالعات منطقه ای و آمایش سرزمین، از دیرباز تحلیل و بررسی تغییرات ساختار و ارتباط آن با تحولات جریان های شکل دهنده آن است. بدین ترتیب، در این مقاله سعی بر آن است تا تغییرات ساختار فضایی منطقه در پهنه البرز جنوبی مشتمل بر شش استان کشور با تأکید بر جریان مسافران جابه جاشده بررسی شود. در این مقاله به منظور پاسخ گویی به پرسش ها و دستیابی به اهداف ترسیم شده از روش تحقیق توصیفی و تحلیل بهره گرفته شده است. روش تحقیق مقاله از نظر هدف کاربردی و بنیادین و از منظر نوع در دسته مطالعات پس رویدادی قرار می گیرد. برای تحلیل و بررسی ساختار فضایی فعالیت و نظام سکونتگاهی در این مقاله شامل انواع آزمون ها در نرم افزار Arc GIS و آزمون های آماری تحلیلی نرم افزار UCINET و نرم افزار NET DRAW با هدف بررسی سازمان فضایی جریان ها استفاده شده است. بر اساس بررسی ها، الگوی ساختار فضایی جمعیت و فعالیت به عنوان یک کل هماهنگ در ارتباط نزدیک با تغییرات نظام جریان فضایی مسافران در دوره مورد مطالعه است و این مهم در گذر زمان به دلیل تغییرات در نقش پذیری فضا، گاهاً تصویر متفاوتی به نمایش گذاشته است.
پتانسیل سنجی اراضی جنوب آذربایجان غربی جهت توسعه کشاورزی و مدیریت توسعه پایدار روستایی با استفاده از AHP و GIS و تصاویر Aster(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۱۱۸-۱۰۷
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، سنجش تناسب اراضی مستعد کشت چغندرقند به منظور رشد و افزایش تولید محصولات و مدیریت و توسعه روستایی با استفاده از AHP و GIS می باشد. بدین منظور، داده های رقومی لایه های بارش سالیانه، بارش دوره رشد، دمای سالیانه، دمای دوره رشد، دمای دوره جوانه زنی، نقشه لایه های توپوگرافی، ارتفاع، شیب، جهت شیب و نوع خاک، پوشش گیاهی، کاربری اراضی، نواحی روستایی و راههای ارتباطی جمع آوری شد. با استفاده از تکنیک AHP وزن دهی نقشه لایه های رقومی انجام شد و به کمک تابعOverlay در ArcGIS نقشه لایه ها با هم تلفیق و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که، اگرچه 18% از اراضی منطقه برای کشت چغندرقند در وضعیت خیلی مناسب و مناسب قرار دارند، اما در صورت بهره برداری صحیح از منابع آب و خاک همین مقدار هم می تواند در تثبیت و کاهش مهاجرتهای روستایی منطقه نقش آفرینی کند.
تأثیر جنوب شرق ایران به عنوان منطقه ویژه انتقال انرژی بر شکاف های حاصل از تفاوت سطح توسعه منطقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۲۱۶-۱۹۹
حوزههای تخصصی:
به اعتقاد بیشتر صاحب نظران حوزه حمل و نقل، جنوب شرق ایران به ویژه سیستان و بلوچستان و بندر چابهار نزدیک ترین و بهینه ترین مسیر انتقال انرژی و کالا است. مسیری که از اتصال دریای عمان و اقیانوس هند به افغانستان و کشورهای حوزه CIS، هند، چین و حتی کریدور شمال- جنوب روسیه و سن پترزبورگ ایجاد شده است. همان طور که ناحیه پارس جنوبی منطقه وی ژه اقتصادی انرژی ب رای کشور محسوب می شود چابه ار نیز دارای پتانسیل تبدیل شدن به منطقه ویژه انتقال انرژی است. این موضوع با توجه به رقابت کشوره ای مصرف کننده انرژی و ظرفیت بالقوه ترانزیت بین المللی در این مسیر قابل اثبات است. اما جنوب شرق ایران و به ویژه بلوچستان از محرومیت های فراوانی رنج می برد و در این میان شکاف تفاوت سطح توسعه در زمره شکاف هایی قرار می گیرد که گفتگوپذیر و قابل مذاکره هستند. بنابراین ارتقاء محور شرق به منطقه ویژه انتقال انرژی و اتصال بازارهای افغانستان، هند، چین و کشورهای حوزه CIS به اروپا، خاورمیانه و آفریقا، فرآیند توسعه در این منطقه را تحت تأثیری مثبت قرار می دهد. با ایجاد فرصت های شغلی، گسترش ارتباطات و به تبع آن خروج منطقه از انزوای جغرافیایی شاخص های توسعه بهبود یافته و شکاف های اجتماعی کاهش خوهند یافت.
Typology of Arak Monuments with the composition features standard(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶ ضمیمه
۳۴۰-۳۳۱
حوزههای تخصصی:
Historical fabric of Arak, as one of the most important inorganic cities in urbanization history of Iran, has been implemented from the beginning based on predetermined plan and project. During the age that majority of cities in Iran used to be created organically and gradually based on public needs, all steps of construction of Arak City including spatial organization, physical structure, communicative network system, activity distribution pattern and composition of urban elements were firstly designed and then implemented. The main objective of this study is to identify and analyze the physical features of monuments of Arak city to discover the behavioral system of monuments with the composition features standard. According to the research objective, the method applied is descriptive, analytical and comparative method based on field and library investigations. In this study, first architectural composition features including scale, proportion, hierarchy, axis, focus point, composition center, modulus, flexibility, rhythm and geometry are analyzed in each monument. Then, the monuments were classified in sub-factors of each composition feature and then, through comparing the classified groups, common features of monuments in each sub-factor with most frequency are extracted. The results obtained from the study showed existence of unit behavioral system in special groups of monuments compared to architectural composition features leading to typology of Arak’s historical monuments.
Analysis of The climatic changes in Kermanshah province based on the five criteria of precipitation, temperature, wind, weather phenomena, and horizontal visibility(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶ ضمیمه
۲۷۴-۲۵۹
حوزههای تخصصی:
Score for exposure factor is the sum of scores for the five criteria of precipitation, temperature, wind, weather phenomena, and horizontal visibility. Hourly data on precipitation, temperature, relative humidity, weather condition codes, and horizontal visibility obtained at 23 synoptic stations in the Province, and from those located in an area within a radius of 100 kilometers from the borders of it, since the time they were established up to the end of 2012, was first received from Iran Meteorological Organization. Those stations were then selected that had data related to eight daily measurements in the interval 1990-2010. Based on this, data processing was carried out for nine stations (five in Kermanshah Province and four in neighboring Provinces) within MATLAB environment. The scores for exposure factors for climate change in two five-year intervals were calculated to assess climate vulnerability of Kermanshah Province. In the next stage, the study period was divided into three intervals: the base interval (from 23, 9, 1990 to 21, 9, 2000), the first interval (from 22, 9, 2000 to 22, 9, 2005), and the second interval (from 23, 9, 2005 to 22, 9, 2010). Following that, exposure criteria and markers were determined. It was then necessary to define and measure a broad range of markers because of the temporal-spatial non-uniformity in the climate of Kermanshah Province that results from land location and variety in this Province. In the present research, climatic data was processed in the framework of five criteria that included 29 markers. In general, it was found that Kermanshah Province is faced with increased hazards resulting from current changes in climate.
فراتحلیل تحقیقات مشارکتهای مردمی در ارزیابی طراحی معماری مسکن روستایی در روند بازسازی بعد از وقوع زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۳۹۲-۳۷۵
حوزههای تخصصی:
امروزه رویکردهای مختلفی در راستای بازسازی بعد از وقوع زلزله در مناطق آسیب دیده، مورد توجه برنامه ریزان و معماران در فرایند بازسازی مساکن زلزله زده است. در این میان، انتخاب نوع رویکرد یا رویکردهای بهینه، نیازمند لحاظ شاخص هایی از قبیل زمینه های فرهنگی موجود، ارتقای وضعیت ایمنی خانوار و جامعه، هزینه بازسازی، ترمیم و بهبود معیشت، شرایط سیاسی حاکم، مکانیزم های تطبیق، و چگونگی بالا بردن ظرفیت های جامعه آسیب دیده است. لذا مشاوره با مردم و ارزیابی نیازها و ظرفیت های آنها و بهره گیری از میزان مشارکت آنها در فرایند بازسازی، قبل از اتخاذ تصمیمات اجرایی امری مهم محسوب می شود. عوامل اساسی که در روند تصمیم گیری در روند مداخله در فرآیند بازسازی نقش ویژه ای دارند مشتمل بر نقش و جایگاه دولت مرکزی، نهاد مسوول بازسازی، سازمان های مشارکت کننده در بازسازی، دولت محلی، و جامعه آسیب دیده و مهمتر از همه میزان مشارکت آسیب دیدگان در بحرانهای طبیعی در راستای طراحی و یا ساخت نواحی زلزله زده است. چگونگی تعامل میان بازیگران مزبور، در اتخاذ رویکرد بهینه بازسازی اثر می گذارد. در این مقاله با روش فراتحلیل به بررسی و جمعبندی مطالعات، تحقیقات و تجارب صورت گرفته در زمینه مشارکت آسیب دیدگان در روند بازسازی بعد از وقوع زلزله است که از ابزار گردآوری داده مشتمل بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی بهره برده است. در انتها نیز تمام تحقیقات دردسترس جمعبندی و تحلیل شده و نتایج آنها در قالب جداولی مورد اشاره قرار گرفته است.
ایجاد پیاده راه برای ارتقاء نشاط و سرزندگی در فضاهای شهری (نمونه موردی: خیابان ملت شهرکرد، حدفاصل میدان 12 محرم تا چهار راه بازار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با رشد شتابان هوشمندشدن شهرها، توجه به انسان که صاحب و مالک فضاهای شهری است کم رنگ شده است. شاید این شتاب و پیشرفت برای رفع نیازهای انسان در آینده و کمک به کاهش اتلاف وقت او باشد؛ اما متأسفانه آن چنان که ضرورت دارد به مهم ترین نیاز بشر یعنی نشاط و سرزندگی در فضای شهری توجهی نشده است؛ ازاین رو در پژوهش حاضر، نشاط و سرزندگی در فضاهای شهری با ایجاد پیاده راه بررسی شد و خیابان ملت شهرکرد برای نمونه موردی انتخاب شد. اهمیت امکان سنجی ایجاد پیاده راه در خیابان ملت شهرکرد در این ناچیزبودن هزینه ایجاد شبکه پیاده راه در مقایسه با سایر وسایل نقلیه است. پیاده راه از نظر وقت، انعطاف پذیر است؛ توزیع عادلانه دسترسی به امکانات شهری برای همگان، افزایش امنیت و زمینه توجه به سابقه تاریخی را موجب می شود و به ارتقاء نشاط و سرزندگی در شهروندان کمک می کند. جامعه آماری، همه شاغلان و عابران این خیابان در سال 1393 بودند و نمونه ای با حجم 178 نفر با رابطه کوکران، انتخاب شد. شیوه پژوهش، توصیفی - تحلیلی بود و داده ها با پژوهش های کتابخانه ای، برداشت های میدانی، روش پرسش نامه و مصاحبه جمع آوری شدند. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS، با آزمون های آماری فریدمن، خی دو، t و رگرسیون چند متغیره انجام شد. یافته های حاصل از این پژوهش نشان می دهند مردم به ایجاد پیاده راه در فضاهای شهری علاقه مند هستند. باتوجه به نتایج پرسش نامه، برخی از اولویت های پیاده راه سرزنده از دیدگاه مردم عبارت اند از: تنوع کاربری، امنیت و ایمنی، سامان دهی و بهسازی، روحیه و فرهنگ، فضای مکث و مبلمان شهری. براساس یافته های پژوهش، پیشنهادهایی برای افزایش سرزندگی و نشاط شهری ارائه شدند که شامل ایجاد کاربری های جدید مانند رستوران، کافی شاپ، سینما و ... و بهسازی معابرند.
سنجش عوامل بهبود پایداری اجتماعی در بازآفرینی از منظر ساکنان مطالعه موردی: محله شیوا تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۲
59 - 74
حوزههای تخصصی:
امروزه بافت های فرسوده شهری ناهنجاری های بسیاری را پیشِ روی ساکنان خود قرار داده اند؛ از جمله مهم ترین این مشکلات و ناهنجاری ها، ناپایداری اجتماعی آنهاست. از این رو معضلات اجتماعی بافت های فرسوده یکی از مهم ترین موضوعات پیشِ روی نوسازی و مداخله در این بافت ها می باشد. از سوی دیگر، نوسازی بافت های فرسوده نیز همانند بسیاری دیگر از مسائل شهری امروزه تحت تأثیر مفاهیم پایداری قرار دارند. بنابراین در مداخله با رویکرد اجتماعی در بافت های فرسوده در نظر گرفتن موضوعات پایداری اجتماعی ضروری به نظر می رسد. به همین سبب، پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا با بررسی ادبیات موجود پیرامون پایداری اجتماعی، عوامل کلیدی موضوع را استخراج کرده و به تحلیل آنها در بافت فرسوده شیوا بپردازد. هدف این پژوهش توجه به مشکلات اجتماعی بافت های فرسوده و از جمله آن بافت فرسوده شیوا و بررسی عوامل تأثیرگذار در ارتقای پایداری اجتماعی آنها می باشد. در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی پیمایشی در بستری از مطالعات کتابخانه ای برای استخراج معیارها و همچنین نرم افزار SPSS برای تحلیل داده های آماری، بهره گرفته شده است. این پژوهش از نوع کیفی_کمی بوده و از حیث هدف، کاربردی قلمداد می شود. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که تساوی حقوق، کیفیت زندگی، امنیت اجتماعی، تعامل اجتماعی، عدالت اجتماعی و مشارکت اجتماعی به ترتیب بیشترین تأثیر را در ارتقای پایداری اجتماعی بافت فرسوده شیوا دارا می باشند که با در نظر گرفتن این عوامل در نوسازی بافت می توان شاهد حفظ و تقویت نظام های اجتماعی_فرهنگی محله بود و از ناهنجاری های رفتاری، روانی، شغلی و هویتی پیشگیری کرد.
تبیین رابطه بین قابلیت پیاده مداری مناطق شهری با توزیع فضایی مرگ ومیرهای ناشی از سرطان های سینه و کولورکتال در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میزان مرگ ومیرهای سرطان های سینه و کولورکتال در دهه های اخیر به طور قابل ملاحظه ای افزایش یافته است. اضافه وزن، چاقی و عدم تحرک فیزیکی از عوامل خطر کلیدی این سرطان ها هستند. با توجه به ارتباط معکوس این عوامل با پیاده روی و نامشخص بودن نقش بالقوه محیط های شهری در کاهش این روند، پژوهش حاضر درصدد است تا ارتباط بین مشخصه های قابلیت پیاده روی فرم شهری (اختلاط کاربری، پیوستگی معابر، تراکم مسکونی، نسبت سطح واحدهای خرده فروشی) و نرخ مالکیت خودرو را با مرگ ومیرهای سرطان های کولورکتال و پستان در مناطق شهر تهران در بازه زمانی (1386-92) تبیین نماید. چراکه شواهد زیادی وجود دارد که شرایط محیط ساخته شده (مصنوع) و محیط اجتماعی نواحی شهری که ساکنان آن ها با آن مواجه هستند به همان اندازه ویژگی های فردیِ خود ساکنان بر سلامت آن ها مؤثر است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی با رویکرد آمار فضایی بوده است. در این راستا از داده های مرگ ومیر ناشی از سرطان های کولورکتال (کولون و رکتوم) و سینه (پستان) برگرفته از سازمان بهشت زهرا تهران، داده های سرشماری مرکز آمار ایران و داده های کاربری زمین و شبکه ارتباطی شهرداری تهران بهره گرفته شده است. نتایج کلی تحقیق ارتباط فضایی معکوس و معنی دار بین قابلیت پیاده مداری مناطق شهری، نرخ مالکیت خودرو و مرگ ومیرهای ناشی از سرطان های کولورکتال و سینه را مورد تأیید قرار داد. یافته ها نشان داد که تمرکز مرگ ومیرها در مناطق نیمه شمالی شهر، یعنی بخش هایی از شهر که عمدتاً الگوی استفاده از خودروی شخصی برای جابجایی غالب است و همچنین از نظر شاخص های قابلیت پیاده روی از شرایط پایینی برخوردار هستند، بیشتر از مناطق نیمه جنوبی شهر بوده اند که از نظر شاخص های مذکور وضعیت بهتری دارند. بااین حال برای تأیید این یافته ها لازم است تحقیقات بیشتری در مقیاس های مختلف (بلوک، محله و ناحیه شهری) صورت گیرد.
ارزیابی کیفیت محیطی فضاهای شهری پیاده مدار و پاسخدهی اجتماعی (نمونه موردی: خیابان فردوسی شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنچه در شهرهای امروز، حیات شهری و زندگی سالم شهروندی را بیش از سایر عوامل موجب می شود، توجه به ابعاد اجتماعی در طرح های شهری است. وجود قابلیت ها و کیفیت های محیطی برای درک و دریافت فضا و در نتیجه آن مکث و حضور افراد در فضاهای شهری، زمینه ساز دیدن و دیده شدن در سطوح پایین و در سطحی فراتر تعاملات و مراودات اجتماعی می شود. در واقع، تمرکز بر کیفیت های محیطی است که کارایی و سرزندگی فضاهای شهری، استمرار حیات شهری و تقویت سرمایه اجتماعی را به دنبال دارد. یکی از مهم ترین معیارهایی که در ارزیابی شهرها و محیط های شهری لحاظ می شود، کیفیت عرصه های عمومی شهری موجود در آن است و این واقعیت اجتناب ناپذیر است که کیفیت این فضاها معیار ارزیابی برای میزان مطلوبیت شهرها محسوب می شود. یکی از روش هایی که از دهه های گذشته به منظور ارزیابی کیفیت فضاهای شهری مورد استفاده قرار می گرفت، ارایه پارامترهای مشخص با عنوان مولفه های کیفی محیط بوده است که در نهایت با ارزیابی مولفه ها، به میزان مطلوبیت یا عدم مطلوبیت محیط اشاره می گردید. این پژوهش با هدف ارزیابی کیفیت محیطی در فضاهای عمومی شهری پیاده مدار و پاسخگویی به نیازهای شهروندان با روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. متغییرهای اصلی این پژوهش، در رابطه با وضعیت رضایت مندی شهروندان از پاسخگویی اجتماعی کیفیت محیط و عناصر موجود در محدوده مورد مطالعه از نظر ابعاد کالبدی و عملکردی در نظر گرفته شده اند. نتایج حاکی از آن است که میانگین رضایت مندی از پاسخگویی اجتماعی پایین تر از حد متوسط بودهکه بیانگر عدم رضایت شهروندان از کیفیت فضایی و عدم تناسب فضاهای طراحی شده با نیاز شهروندان در استفاده از فضای خیابان فردوسی است.
ارزیابی پهنه های مناسب توسعه اکوتوریسم در مناطق حفاظت شده مطالعه موردی: منطقه حفاظت شده خاییز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مناطق بسیار مناسب برای فعالیت های طبیعت گردی (اکوتوریسم) مناطق حفاظت شده است. ترویج اکوتوریسم در مناطق حفاظت شده، به عنوان سازوکاری برای خودگردانی مالی، پشتوانه ای برای حفاظت و ابزاری برای تسهیل مدیریت این مناطق محسوب می شود. ازاین رو شناسایی مناطق مناسب جهت گسترش اکوتوریسم در مناطق حفاظت شده به منظور حفظ چشم انداز اکولوژیکی که سبب رسیدن به توسعه پایدار منابع طبیعی می شود، از اهمیت بسزایی برخوردار است. تحقیق حاضر با استفاده از شیوه ای از روش ارزیابی چندمعیاره به نام ترکیب خطی وزن دار (WLC)، با به کارگیری فن آوری GIS و روش وزن دهی AHP به تحلیل پهنه های مناسب توسعه اکوتوریسم در منطقه حفاظت شده خاییز جنوبی پرداخته. معیارهای به کاررفته در ارزیابی شامل منابع آبی، جانوران، پوشش گیاهی، فیزیوگرافی، تاریخی–طبیعی–مذهبی، تغییرات کاربری اراضی و زمین شناسی بودند که هر معیار خود از زیر معیارها و گزینه های تشکیل شده است. درنهایت مناطق مناسب برای اکوتوریسم با درجه ی متفاوتی از توان و مطلوبیت تعیین گردید. طبق نقشه های طبقه بندی شده منطقه برای اکوتوریسم توانایی بالایی دارد، به گونه ای که 496/4771 هکتار (5/60 درصد) برای اکوتوریسم مناسب بوده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که استفاده از روش WLC و روش وزن دهی AHP در فرآیند مکان یابی مناطق تفرجی کارایی بالایی دارد. یکی از مناطق بسیار مناسب برای فعالیت های طبیعت گردی (اکوتوریسم) مناطق حفاظت شده است. ترویج اکوتوریسم در مناطق حفاظت شده، به عنوان سازوکاری برای خودگردانی مالی، پشتوانه ای برای حفاظت و ابزاری برای تسهیل مدیریت این مناطق محسوب می شود. ازاین رو شناسایی مناطق مناسب جهت گسترش اکوتوریسم در مناطق حفاظت شده به منظور حفظ چشم انداز اکولوژیکی که سبب رسیدن به توسعه پایدار منابع طبیعی می شود، از اهمیت بسزایی برخوردار است. تحقیق حاضر با استفاده از شیوه ای از روش ارزیابی چندمعیاره به نام ترکیب خطی وزن دار (WLC)، با به کارگیری فن آوری GIS و روش وزن دهی AHP به تحلیل پهنه های مناسب توسعه اکوتوریسم در منطقه حفاظت شده خاییز جنوبی پرداخته. معیارهای به کاررفته در ارزیابی شامل منابع آبی، جانوران، پوشش گیاهی، فیزیوگرافی، تاریخی–طبیعی–مذهبی، تغییرات کاربری اراضی و زمین شناسی بودند که هر معیار خود از زیر معیارها و گزینه های تشکیل شده است. درنهایت مناطق مناسب برای اکوتوریسم با درجه ی متفاوتی از توان و مطلوبیت تعیین گردید. طبق نقشه های طبقه بندی شده منطقه برای اکوتوریسم توانایی بالایی دارد، به گونه ای که 496/4771 هکتار (5/60 درصد) برای اکوتوریسم مناسب بوده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که استفاده از روش WLC و روش وزن دهی AHP در فرآیند مکان یابی مناطق تفرجی کارایی بالایی دارد.
تبیین و تحلیل نابرابری های خدمات توسعه سلامت و بهداشت با استفاده از روش های تصمیم گیری چند معیاره ( نمونه موردی: استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی شاخص های بهداشت و درمان و نحوه پراکنش آن ها در فضاهای مختلف جغرافیایی باعث می شود تا عدم تعادل در توزیع امکانات بهداشتی بهتر مشخص شود و برنامه ریزی در جهت توزیع عادلانه آن ها و دسترسی تمام افراد جامعه به خدمات مورد نظر، به نحو مطلوبی محقق شود. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از 11 شاخص بهداشتی- درمانی، به تحلیل و تبیین نابرابری در خدمات بهداشتی- درمانی و نحوه توزیع آنها در سطح شهرستان های استان گلستان پرداخته است که در این راستا از تکنیک های TOPSIS ، SAW و ضریب چولگی پیرسون برای رتبه بندی و آنتروپی شانون، به منظور امتیازدهی استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار آماری EXCEL و برای بی مقیاس سازی داده ها از روش نروم و خطی استفاده شده است. همچنین برای نمایش فضایی از نرم افزار ARC GIS 9.3 استفاده شده است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز به روش اسنادی و کتابخانه ای جمع آوری گشته است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که پراکنش شاخص های بهداشتی درمانی در پهنه استان گلستان به صورت قطبی و ناموزون است؛ به گونه ای که شهرستان گرگان مرکز استان؛ برخوردارترین شهرستان و شهرستان مراوه تپه محروم ترین شهرستان استان بوده است. نتایج پژوهش ضرورت نگاهی عدالت محور در عرصه برنامه ریزی و تلاش برای ایجاد استقرار فضایی بهینه تر این خدمات و شاخص ها را در سطح استان گلستان آشکار می سازد.
تحلیل مزیت رقابتی مکان های بالقوه برای احداث مراکز درمانی با استفاده از روش تحلیل فرایند شبکه ای نمونه موردی: کلان شهرهای تهران، مشهد و تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پی افزایش توجه دولت به مقوله سلامت و ایجاد فضای رقابتی در عرصه ارائه خدمات سلامت، اهمیت کیفیت خدمات درمانی و سطح انتظارات مردم از سیستم سلامت و درمان نیز در پی ارتقای استانداردهای کیفیت زندگی به نحو مؤثری افزایش یافته است. انتخاب مکان مناسب برای راه اندازی یک مرکز درمانی ازجمله تصمیمات استراتژیک است که بالقوه می تواند تأثیرات پایدار بر عملکرد آن مرکز در بلند مدت داشته باشد. معیارهای تصمیم گیری متعددی می توانند بر تصمیم ارزیابی مکان یک مرکز درمانی تاثیرگذار باشند که می بایست به صورت توأمان در نظر گرفته شوند. در مقاله حاضر، معیارهای ارزیابی مکان مناسب برای راه اندازی یک مرکز درمانی جدید در سه شهر تهران، مشهد و تبریز با استفاده از روش دلفی و به کارگیری مدل رقابتی الماس پورتر مبتنی بر اطلاعات پیمایشی دریافت شده از خبرگان ارائه شده است. با توجه به ماهیت مسئله تصمیم گیری از منظر وجود ارتباطات متقابل مابین معیارهای تصمیم گیری ، از روش تحلیل شبکه با بکارگیری نرم افزار Super Decisionبرای انتخاب گزینه مناسب استفاده شده است. نتایج حاصل از پیاده سازی مدل کمی تصمیم گیری چند معیاره در این تحقیق، حاکی از انتخاب شهر تهران به عنوان مکان منتخب برای راه اندازی یک مرکز جدید با امتیاز 722/0و قرار گرفتن دو گزینه نسبتا همتراز مشهد و تبریز در جایگاه بعدی به ترتیب با امتیازهای 526/0 و 517/0 است. توسعه زیرساخت ها و استفاده از فرصت های بالقوه گردشگردی در دو شهر مشهد و تبریز به عنوان دو راه کار برای ارتقای جایگاه رقابتی آن ها با توجه به یافته های تحقیق پیشنهاد می شود.
راهبردهای توسعه پایدار حمل و نقل شهری با استفاده از تحلیل شبکه (مطالعه موردی: ساختار مدیریت حمل و نقل کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حمل و نقل شهری یکی از مهم ترین مسایل کلانشهرهای ایران است و علی رغم اهمیتی که این سیستم در کلانشهرهای ایران دارد، برنامه ریزی راهبردی مدونی که راهنمای توسعه این سیستم باشد کم تر به چشم می خورد. شهر تبریز نیز به عنوان یکی از کلانشهرهای کشور از مشکلات ناشی از سیستم حمل و نقل ناکارآمد مستثنی نمی باشد. و حمل و نقل این شهر نیز نیازمند یک برنامه جامع و راهبردی می باشد. مقاله حاضر با هدف ارایه راهبردهای توسعه حمل و نقل هوشمند شهر ت بریز به روش کاربردی تهیه شده است؛ از ن ظر روش، این پژوه ش، توصیفی- تحلیلی و ش یوه جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای و مطالعات میدانی (مصاحبه و پرسشنامه) می باشد. در این فرایند، روایی پرسشنامه در زمینه موضوع پژوهش بر اساس نظر کارشناسان حاصل گردید و پایایی پرسشنامه ها نیز با استفاده از بررسی آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. در ادامه با استفاده از تکنیک SWOT نقاط ضعف و قوت و فرصت ها و تهدیدها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و سپس راهبردهای حاصل از اعمال روش دلفی و تکنیک SWOT، با استفاده از تکنیک ANP اولویت بندی شده اند. نتیجه حاصل از این فرایند پژوهش، نشان دهنده این است که راهبردهای مورد قبول در این برنامه ریزی، راه بردهای تهاجمی بر پایه ت قویت نقاط قوت و استفاده از فرصت ها می باشد. لذا، راهبرد های موجود در رویکرد تهاجمی با استفاده از مدل ANP تجزیه و تحلیل شده و اولویت نهایی آن ها به همراه میزان وزن هر کدام از راهکارها ارایه شده است. نتیجه نهایی حاصل از تحلیل ANP نشان می دهد که بیش ترین نمره (395/0) مربوط به راهبرد SO1؛ (بهره گیری از تجربیات طرح های پایلوت اجرا شده شهر تبریز و سایر کلانشهرهای ایران در زمینه حمل و نقل هوشمند در جهت ارتقاء و توسعه سامانه های هوشمند حمل و نقل) می باشد و اجرای این راهبرد در اولویت اول قرار دارد
تحلیلی بر ساختار فضایی شهرهای استان بوشهر در راستای تدوین برنامه ریزی راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از شهرهای بزرگ جهان در محیط های ساحلی واقع شده اند و همة این شهرها موقعیت های مهمی در اقتصاد، فرهنگ و کارکردهای اجتماعی دارند. با چنین شرایطی، توسعة این شهرها به سرمایه گذاری گستردة سهامداران و ذی نفعان منجر می شود و به این ترتیب ساختار فضایی سایر شهرهای غیرساحلی منطقه از این توسعه تأثیر می پذیرند. هدف از این پژوهش، تحلیلی بر ساختار فضایی شهرهای ساحلی و غیرساحلی در راستای تدوین برنامه ریزی راهبردی شهرهای استان بوشهر است. نوع پژوهش کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی است. جامعة آماری مورد مطالعه در این تحقیق 31 نقطة شهری ساحلی و غیرساحلی استان بوشهر در سال 1390 است. برای جمع آوری اطلاعات در این تحقیق از روش کتابخانه ای (اسنادی) استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل های برنامه ریزی شهری و منطقه ای (رتبه– اندازة شهری، نخست شهری، ضریب کشش پذیری و مدل برنامه ریزی راهبردی SWOT) و به منظور بررسی ارتباط بین متغیرهای مستقل و وابسته و تجزیه و تحلیل استنباطی داده ها از آزمون های آمار استنباطی و مدل های پیشرفتة آماری مانند ضریب رگرسیون چندمتغیره، تحلیل واریانس، برازش رگرسیون و آزمون T-text استفاده شده است. یافته های تحلیلی استفاده از مدل رگرسیونی چندگانة توأم نشان می دهد شهرهای ساحلی که میدان های نفتی و گازی عظیمی دارند، سطح توسعة فضایی بسیار بالاتری نیز دارند؛ به طوری که به ازای یک واحد تغییر در اثر انحراف معیار کارکرد اقتصادی ساحل 814/0 واحد تغییر در ساختار فضایی شهرهای ساحلی ایجاد می شود. همچنین، نتایج ضریب اسپیرمن برابر با 865/0 است که این مقدار نشان می دهد ارتباط خیلی مثبت و قوی بین توزیع جمعیت و رشد و توسعة کارکردهای اقتصادی، فرهنگی، زیربنایی و حمل ونقل بین شهرهای ساحلی و غیرساحلی استان بوشهر وجود دارد. درنهایت، با مقایسة شهرهای ساحلی و غیرساحلی به لحاظ شاخص های مختلف مورد مطالعه براساس آزمون T-test می توان گفت از آنجاکه میانگین شهرهای ساحلی در شاخص های اقتصادی، بهداشتی- درمانی و زیربنایی و حمل ونقل بیشتر است، توسعة ساختار فضایی شهرهای ساحلی بیشتر از شهرهای غیرساحلی است.
Elaboration of Spatial Function in Political Organization of Space with an Emphasis on Country Divisions in Great Khorasan(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶ ضمیمه
۱۸-۹
حوزههای تخصصی:
One of the aims of spatial political management is to increase access to social and economic services to all residents in an area in order to enhance their satisfaction. There is a great space in the action that has a broad scope. If the spatial political organization implemented in a country is unable to organize such services in a condensed manner, it will face reduced efficiency and lack of satisfaction of its residents of their access to economic, socio- cultural services, so it will lose its political authority before its residents. The distance between the rural- urban centers of the Great Khorasan province to its capital (Mashhad) along with its consequent complications have always been one of the problems of this Great province before conducting the political divisions of the province in 2004. One of the most significant purposes of assigning the law of the state divisions in the province has been to lower its physical distance to the political center of the province and to increase the socio- economic facilities provided to raise its inhabitants’ satisfaction. The present reearch was conducted using a descriptive- analytric approach to analyze the effects ofthe state’s divisions and to increase the effect of the political centers (Birjand and Bojnord) on thesatisfaction level in terms of economic, socio- cutural needs of the citizens in the North Khorasan province. The resultsshowed that reducing thedistance created in the political divisions of the province and adjacency of the urban rural centers to the political sites in the province has failed satisfying the satisfaction of the local residents of these areas.
شناسایی میزان تأثیر هویت بافت های محلات بر رضایت ساکنان از محیط زندگی نمونه موردی: محله علی قلی آقا و ولیعصر در اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیشتر محلات قدیمی اصفهان هویت دارند؛ اما رشد برون زای شهر، تزریق عملکردهای متعدد در بخش های مختلف و گسترش آن باعث شد که این بافت ها به تدریج با مشکلاتی روبه رو شوند. امروزه نیز شاهد به وجودآمدن محلاتی هستیم که جز تفاوت در نامشان، هیچ ویژگی متمایز دیگری نسبت به یکدیگر ندارند. این سیر نادرست و حرکت های معیوب، چنان وضعی را به وجود آورده است که در بافت های جدید شهری، ویژگی سنتی محله از بین رفته و ارزش هایی، همچون روابط همسایگی، آرامش و...، همگی رنگ باخته است. حال پرسش های مطرح این است: آیا محله ای باهویت، ساکنان راضی تری دارد؟ هویت بافت های سنتی چه تأثیری بر رضایت مردم دارد؟ هدف این پژوهش، پاسخگویی به این پرسش هاست؛ یعنی بررسی میزان تأثیر هویت محلات بر رضایت مردم از محله زندگی شان و ارتباط این دو مفهوم؛ بنابراین تأثیر مؤلفه های هویت بخش محله علی قلی آقا به منزله محله ای با هویت تاریخی و محله ولیعصر به منزله محله ای جدید بر رضایت ساکنانشان بررسی و با هم مقایسه شده اند. بدین منظور، از روش مطالعه کتابخانه ای، پیمایشی و پرسش نامه استفاده شده است. حجم نمونه با روش کوکران محاسبه (126نمونه) شده، روش نمونه گیری از نوع تصادفی بوده و درنهایت تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گیری از نرم افزار SPSS و AMOS انجام شده است. نتایج به دست آمده بیان کننده میزان رضایت زیاد ساکنان محله جدید و حس تعلق بسیار ساکنان محله سنتی به دلیل بومی بودن و هویت تاریخی محله است. درنتیجه هویت تاریخی محله به تنهایی نتوانسته است باعث رضایت ساکنان خود شود.
تحلیل سنجش ابعاد احساس امنیت گردشگران در شهرهای مرزی (مورد مطالعه: شهر مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساس امنیت، که به سنجش ذهنی افراد می پردازد، امروزه دارای وسعت زیادی است و با شاخصه های مختلفی سنجیده می-شود. افراد تا زمانی که احساس امنیت نداشته باشند در فضاهای شهری حضور پیدا نخواهند کرد. این مفهوم در شهرهای مرزی، که آمیزه ای از شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشورهای هم جوار را نیز پذیرفته اند، دارای اهمیت ویژهای است. وجود احساس ناامنی میتواند تأثیر بازدارندهای در رونق صنعت گردشگری داشته باشد. شهر مریوان نیز، که در استان کردستان و غرب کشور واقع شده است، از کانون های اصلی جذب گردشگران در کشور به شمار می رود. به همین دلیل این پژوهش ارتباط میان امنیت و توسعه گردشگری در این شهر را مورد بررسی قرار داده است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و شیوه جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی می باشد. تعداد 150نفر از گردشگران ورودی به شهر مریوان به صورت روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب و بااستفاده از آزمونهای T-test و اسپرمن تحلیل شدهاند. نتایج پژوهش گویای آن است که شاخص کل امنیت با مقدار 3.67 دارای وضعیت نسبتاً مطلوبی است و فقط در زیرشاخص امنیت جاده ای میانگین 2.71 بهدست آمده که نشان دهنده امنیت نامطلوب است. همبستگی میان کل امنیت و توسعه گردشگری به صورت مثبت و معنادار با ضریب 0.459 محاسبه شده است. درنهایت، پیشنهاد هایی مانند ارتقای امنیت جادهای و حفاظت از جان گردشگران در مسیرهای برون شهری در راستای یافته های پژوهش ارایه شده است.