مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
عوامل اقلیمی
حوزه های تخصصی:
در یک اکوسیستم مرتعی، بین پوشش گیاهی و عوامل محیطی مختلف ارتباط تنگاتنگی وجود دارد و آنها بر یکدیگر آثار متقابلی می گذارند. از این ارتباط می توان برای رسیدن به هدف پژوهش پیش رو استفاده کرد که همانا پیش بینی مکانی گونه های گیاهی مرتعی، بر اساس تغییرات مکانی عوامل محیطی مؤثّر بر پوشش مرتعی است. این مطالعه در مراتع رینه، واقع در دامنه ی جنوبی کوه دماوند انجام گرفته است. تعدادی از عوامل محیطی شامل 16 ویژگی خاک، 3 عامل توپوگرافیک و 16 عامل اقلیمی انتخاب شدند. تصاویر ماهواره ای IRS نیز، به عنوان داده های کمکی برای مدل سازی مورد استفاده قرار گرفت. نمونه برداری با روش طبقه بندی تصادفی مساوی انجام گرفت و به حضور و عدم حضور گونه های غالب منطقه توجّه شد. روش رگرسیون لجستیک برای تعیین عوامل محیطی مؤثّر و ارائه ی مدل برای گونه های غالب مورد استفاده قرار گرفت. نقشه های عوامل محیطی مؤثّر بر گونه ها در محیط GIS تهیّه شد. برای تهیّه ی نقشه ی عوامل خاکی از روش درون یابی کریجینگ به کمک نرم افزار زمین آماری GS+ بهره گرفته شده است. برای تهیّه ی نقشه ی پیش بینی تیپ های گیاهی، مدل گونه ی غالب هر تیپ بر نقشه ی عوامل مؤثّر بر آن گونه، در محیط GIS اِعمال شد و نقشه ی پیش بینی حضور و عدم حضور برای آن گونه به دست آمد. آستانه ی بهینه برای طبقه بندی حضور و عدم حضور گونه ها در تهیّه ی نقشه ی پیش بینی با کمک نمودارهای حسّاسیّت، خصوصیّت و صحّت کلّی تعیین شد. نتایج نشان داد که بالاترین ضرایب همبستگی مربوط به مدل گونه های گراس چندساله و Acantholimon demawendicum با ضریب 1 است و در مرتبه ی بعدی مدل گونه Onorychis corunata با ضریب 879/0 قرار دارد و کمترین ضریب همبستگی نیز مربوط به مدل گونه Astragalus ochrodeucus با ضریب 076/0 است. نتایج پژوهش پیش رو برای مقاصد مدیریتی در توسعه ی پایدار اکوسیستم های مرتعی، حفاظت، احیا، نظارت و ارزیابی این اکوسیستم ها کاربرد دارد.
عوامل مؤثّر بر رخداد روزهای همراه با هوای پاک در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: با توجّه به اهمّیت رخداد هوای پاک و نقش آن در برنامه ریزی ناحیه ای کارهای حسّاس به آلودگی هوا، در این پژوهش علّت رخداد روزهای همراه با هوای پاک به منظور امکان پیش بینی آنها بررسی شده است. روش: در این تحقیق، داده های مربوط به کیفیت هوای پاک، از بانک اطّلاعات مربوط به شرکت کنترل کیفیت هوا و داده های اقلیمی مربوط به بارش و سمت و سرعت باد از سازمان هواشناسی کشور در دوره آماری ۱۳۹۳ ۱۳۸۷ اخذ گردید. داده ها براساس یک الگوریتم به روش توصیفی آماری تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها/ نتایج: بررسی توزیع فراوانی سالانه رخداد روزهای همراه با هوای پاک نشان داد که از توزیع خاصّی پیروی نکرده و روند تغییرات معنی داری را نشان نمی دهند. توزیع ماهانه رخدادها بیشترین فراوانی را در فروردین ماه و سپس ماه هایی که ناپایداری های جوّی بیشتر است، نشان داد. بنابراین رخداد هوای پاک را در دو عامل کلّی، شامل عوامل طبیعی اقلیمی، سمت و سرعت باد و بارش و نیز عامل انسانی، روز تعطیلی جست وجو کردیم. براساس این عوامل، ۱۳ ویژگی در یک الگوریتم تعریف و علّت اصلی شرایطِ رخدادِ روز همراه با هوای پاک استخراج شد. درصد فراوانی هریک از ویژگی ها محاسبه و سهم هریک از عوامل استخراج گردید. با ترکیب ۱۳ ویژگی، سه عامل به صورت انفرادی و چهار عامل به صورت ترکیبی و یک عامل هم به صورت جداگانه تعیین گردید. نتیجه گیری: در تعیین علل رخداد روز همراه با هوای پاک، در بین عوامل انفرادی، عامل تعطیلی و در بین عوامل ترکیبی، عامل تعطیلی همراه با بارش بیشترین درصد را به خود اختصاص داده است. تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد بعد از یک روز تعطیل همراه با بارش، رخداد یک روز همراه با هوای پاک جهت هرگونه برنامه ریزی از سطح کلان و ناحیه ای گرفته تا برنامه ریزی های روزمرّه افراد، به احتمال زیاد قابل پیش بینی است.
تحلیل پراکنش تصادفات جاده ای منجر به فوت با رویکرد اقلیمی مطالعه موردی: استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوادث جاده ای و تلفات ناشی از آن یکی از علل اساسی مرگ ومیر در سراسر جهان به شمار می رود که هزینه های اقتصادی زیادی را بر اقتصاد کشورها تحمیل کرده است. چهار عامل انسان، وسیله نقلیه، جاده و محیط در امر تصادفات دخالت دارند که در این میان عوامل محیطی و اقلیمی سهم قابل توجهی را به خود اختصاص می دهند. مؤلفه های «یخبندان، رطوبت و دما» از عوامل مؤثر اقلیمی می باشند که نقش عمده ای در تصادفات جاده ای دارند. از این رو پژوهش حاضر به تحلیل پراکنش تصادفات جاده ای منجر به فوت با رویکرد اقلیمی در فصول مختلف سال با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیای در استان اردبیل پرداخته است. روش پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی است. نظر به اینکه تصادف یک پدیده مکانی است و تحلیل های Arc GIS نیز مبتنی بر مکان است، برای تحلیل از GIS و روش درونیابی کریجینگ استفاده شده است. در این پژوهش، تصادفات جاده ای استان اردبیل در فصول مختلف سال و با در نظر گرفتن عوامل اقلیمی یخبندان، دما و رطوبت در محدوده زمانی 1389 الی1393 بررسی شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که از 762 مورد تصادف انجام شده 35 درصد در فصل تابستان، 75/25 درصد در بهار، 55/24 درصد در پاییز و 70/14 درصد در زمستان اتفاق افتاده است. مقایسه نمودار تعداد تصادفات منجر به فوت برمبنای ماه های سال، با نمودار تعداد روزهای یخبندان استان اردبیل نشان می دهد که تصادفات جاده ای در استان اردبیل در ماه های یخبندان به دلیل کاهش تردد وسایل نقلیه گردشگران نسبت به ماه های غیر یخبندان کمتراست، بیشترین تصادف از نظر رطوبت با میزان رطوبت 69-72 درصد و از لحاظ دما، در دمای خیلی پایین با «8» درجه سانتی گراد و خیلی بالا «16» درجه سانتی گراد اتفاق افتاده است.
بررسی عامل های مؤثر بر عملکرد محصول های راهبردی کشاورزی (گندم و جو)در استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد کشاورزی دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
111-134
حوزه های تخصصی:
چکیده تغییر اقلیم در ایران همواره یکی از چالش های مهم در بخش کشاورزی بوده است. چراکه سبب تأثیرپذیری عملکرد محصول های این بخش و افزایش ریسک عملکرد تولید می شود. از سوی دیگر، نهاده های تولید مورد استفاده در بخش کشاورزی نیز بر عملکرد این محصول ها تأثیرگذارند. لذا در این پژوهش اثرگذاری گذاری نهاده های قابل کنترل تولید و عامل های اقلیمی بر میانگین و نوسان عملکرد تولید محصول های کشاورزی منتخب استان خراسان رضوی (گندم، جو) به عنوان محصول های راهبردی بخش کشاورزی برای سال های 1390 تا 1394 با به کارگیری مدل جاست و پاپ ارزیابی شده است. نتایج مطالعه نشان داد که در تابع میانگین عملکرد، یک میلی متر افزایش لگاریتم بارش سبب افزایش میانگین عملکرد محصول های گندم آبی، گندم دیم و جو آبی به میزان 11/0 ، 24/0 و 04/0 کیلوگرم در هکتار و کاهش 57/0 کیلوگرم در هکتار جو دیم شده است. افزایش یک درجه سلسیوس در لگاریتم میانگین بیشینه دما سبب کاهش 02/0، 1/0 کیلوگرم در هکتار در میانگین عملکرد گندم آبی و جو آبی شد، اما میانگین عملکرد گندم دیم و جو دیم را به میزان 28/1 و 17/0 کیلوگرم در هکتار افزایش داده است. همچنین لگاریتم عامل های سطح زیر کشت، ضریب مکانیزاسیون، کود نیتروژنه مصرفی و سم مصرفی دارای تأثیر مثبت بر میانگین عملکرد بوده است. بنابر نتایج تابع ریسک عملکرد بیان شد که پراکنش در بارش سبب افزایش ریسک عملکرد گندم آبی، گندم دیم و جو دیم به میزان 27/0، 65/3 و 83/2 کیلوگرم در هکتار شده و عامل افزایش لگاریتم میانگین بیشینه دما سبب کاهش 69/0، 30/5 و 13/6 کیلوگرم در هکتار ریسک عملکرد این محصول ها شده است. با توجه به نتایج به دست آمده در تابع های میانگین و ریسک عملکرد، ابزارهای مدیریتی ریسک شامل بیمه بر اساس آب و هوا برای محصول های کشاورزی و به کارگیری رقم های بذر مقاوم به خشکی، در جهت جلوگیری از ریسک تولید محصول ها و کاهش آسیب پذیری کشاورزان از نهاده های تولید و عامل های اقلیمی پیشنهاد می شود. طبقه بندی : C23, Q10, Q54.
مطالعه تأثیر عوامل اقلیمی و زیست محیطی در ارتقاء بهره وری آب جوامع روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات در کشورهای مختلف نشان می دهد که هرچند تغییرات آب وهوایی و زیست محیطی تأثیر تعیین کننده ای بر منابع آب و بهره وری آن دارد، لزوماً برداشت افراد تأثیرگذار در تصمیمات سیاستی ممکن است یکسان نباشد؛ این به نوبه خود می تواند در اولویت های سیاستی تأثیرات متفاوتی داشته باشد. ازاین رو، مقاله حاضر ارتباط بین عوامل اقلیمی و زیست محیطی را با بهره وری آب جوامع روستایی از منظر نخبگان بررسی کرده است. بدین منظور اطلاعات موردنیاز با استفاده از فنون پرسشنامه و مصاحبه در چهار مؤلفه مشتمل بر 25 شاخص گردآوری و با استفاده از نرم افزارهای Excel ، SPSS و Smart PLS تجزیه وتحلیل شده است. در این مقاله، میزان اهمیت و اثرگذاری مؤلفه ها و شاخص های بُعد «اقلیم و عوامل زیست محیطی» بر ارتقاء بهره وری آب جوامع روستایی برآورد شده است. نتایج حاصله نشان می دهد مؤلفه «کیفیت عوامل اقلیمی و زیست محیطی» و شاخص «کارایی مصرف آب زیرزمینی در محصول آبی»، مؤثرترین و مهم ترین، همچنین شاخص «درصد کاهش آلودگی هوا» کم اهمیت ترین شاخص های موردمطالعه هستند. با فرض ثابت بودن سایر متغیرها، تغییرات عوامل اقلیمی و زیست محیطی حدود 4/85 درصد از تغییرات مدل را تبیین می کند. ازاین رو برنامه ریزی هوشمندانه برای مواجه مناسب با تغییرات اقلیمی به ویژه اجرای مجموعه اقدامات فنی در راستای استفاده بهینه از منابع آب زیرزمینی در جوامع روستایی توصیه می شود.
بررسی روند تغییرات زمانی- مکانی پوشش گیاهی و واکنش آن به عوامل محیطی در شمال استان فارس، ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پوشش گیاهی یکی از عوامل ضروری در ساختار و عملکرد اکوسیستم های خشکی و یکی از حلقه های اساسی زنجیر حیاتی آب-خاک-گیاه و اتمسفر است. مطالعات متعدد ثابت کرده که پوشش گیاهی به تغییرات عوامل اقلیمی و ادافیکی حساس است. بر این اساس، تغییر در پوشش گیاهی و رابطه اش با عوامل ذکر شده از اهمیت بسیار برخوردار است. تحقیق حاضر به منظور بررسی تغییرات پوشش گیاهی و عوامل موثر بر آن در حوزه خارستان استان فارس انجام شد. در این رابطه، تصاویر برگرفته از سنجنده ETM لندست 7 طی دوره 2000-2017و داده های اقلیمی حاصل از ایستکاه های هواشناسی استان استفاده شد. با استفاده از این تصاویر تغیرات زمانی و مکانی NDVI و آنومالی آن بررسی شد. در نهایت رابطه بین این شاخص با عوامل اقلیمی و توپوگرافی بر مبنای روش های رگرسیون وزن دار فضایی و حداقل مربعات معمولی به دست آمد. در مجموع، تغییرات زمانی مبین روند افزایش آهسته NDVI بود. آنومالیNDVI در سال های قبل از 2008 روند مثبت و برای سال های بعد روند منفی را نشان داد. توزیع مکانی NDVI مبین یک روند افزایشی از شمال به سمت مرکز و جنوب غرب منطقه مورد مطالعه بود. نتایج حاکی از تاثیر دو دسته عوامل طبیعی و انسانی بر تغییرات پوشش گیاهی بود. علاوه بر این تغییرات پوشش گیاهی بر حسب ارتفاع، جهت و شیب هم متفاوت بود. به طوری که از ارتفاع بیشتر از 2500 متر مقدار NDVI کاهش، در شیب های کمتر از ˚5، مقدار این شاخص افزایش و در جهت های شمال و شرق بیشتر از دامنه های جنوبی بود. روند کلی نشان دهنده افزایش دما و کاهش بارندگی در طول دوره مورد مطالعه بود. بیشترین مقدار ضریب تبیین مکانی (Local R 2 ) بین NDVI با بارندگی و دما به ترتیب 87/0 و 75/0 بود. با توجه به نتایج می توان اظهار داشت که عوامل محیطی نظیر ارتفاع، جهت، شیب، دما و بارش فاکتورهای اصلی کنترل کننده پوشش گیاهی در این منطقه هستند.
تاثیرشرایط اقلیمی بر کشت گندم در شهرستان دزفول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با شناسایی اهدافی چون بررسی تأثیر شرایط اقلیمی بر کشت محصول گندم در شهرستان دزفول، شناسایی استعدادهای این شهرستان متناسب با ویژگی های گیاه گندم، بررسی محدودیت های آب و هوایی و ارائه راهکارهای مناسب انجام گرفته و هم چنین نقش عناصر اقلیمی بر راندمان و عملکرد تولید گندم در شهرستان دزفول و فراهم ساختن زمینه و انگیزه بیش تر برای پژوهش های علمی و کاربردی در رابطه با، اقلیم و کشاورزی محصولات مهم و استراتژیک از دیگر اهداف این پژوهش محسوب می شود. نتایج به دست آمده از این پژوهش تأثیر عوامل اقلیمی بر میزان عملکرد گندم در شهرستان دزفول را بهتر مشخص می سازد، تا جایی که بر اساس ضریب همبستگی پیرسون رابطه میان عملکرد گندم و عواملی چون بارش و رطوبت نسبی مستقیم، ساعات آفتابی مستقیم و معنی دار، میزان تبخیر و درجه حرارت به صورت معکوس می باشد. امید است نتایج حاصل از این پژوهش بتواند در ارتقاء میزان عملکرد تولید گندم در شهرستان دزفول مؤثر واقع گردد.
بررسی تأثیر عوامل اقلیمی و احساس آسایش حرارتی بر ترجیح رنگی افراد در فضاهای شهری (نمونه موردی: شهر مهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال چهاردهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۲
123 - 146
حوزه های تخصصی:
توجه به ترجیح رنگی شهروندان در فضاهای شهری یکی از عواملی است که میتواند تاثیر زیادی بر رضایت از فضای شهری داشته باشد. در بررسی های مربوط به ترجیح رنگی شهروندان عوامل مختلفی مانند سن، فرهنگ، جنسیت و غیره مورد بررسی قرار گرفته ، اما تاثیر پارامترهای اقیلمی بر ترجیح رنگی افراد کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش بر آن است تا به تاثیر پارامترهای آسایش حرارتی (دما، رطوبت، سرعت باد و احساس آسایش حرارتی) بر ترجیح رنگی افراد با انتخاب کارنهای رنگی و نیمکت های شهری با رنگهای گرم و سرد بپردازد. بدین منظور پس از مطالعه ادبیات موضوع و استخراج متغیر های مربوطه، به روش میدانی پارامترهای اقلیمی با دستگاه-های دماسنج، رطوبت سنج و باد سنج اندازه گیری و احساس آسایش حرارتی و ترجیح رنگی افراد با ابزار پرسشنامه مورد پرسش قرار گرفت. برای سنجش ترجیح رنگی افراد از دو نیمکت رنگی محقق ساخته و کارتهای رنگی با رنگهای گرم و سرد استفاده گردید.
بررسی عوامل مؤثر در بهبود فضاهای دامداری روستایی درتوسعه ی دامداری روستایی (مطالعه موردی روستای دازمیرکنده، استان مازندران)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۸
66 - 82
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعه دامداری های سنتی به ویژه در روستاهای کشور امری بدیهی به نظر می رسد، متاسفانه در راستای صنعتی شدن واحدهای دامپروری توجه کافی به ساختمان ها و تاسیسات دامداری های کوچک روستایی به عمل نمی آید، جهت بالا بردن سطوح کمی و کیفی فضاهای دامی در سطح کشور در سال 1373محورهای مطالعاتی زیر در برنامه کوتاه مدت در دفتر تحقیقات معاونت امور دام وزارت جهاد کشاورزی مورد مطالعه، بررسی و تحقیق قرار گرفته است. این طرح دارای مراحل مختلفی است که عبارتند از :1 ) بررسی و شناخت وضع موجود : شامل مراحلی از قبیل شناخت نوع مصالح بومی، فرهنگ ساخت، فرهنگ نگهداری دام، دسترسی به امکانات بالقوه و بالفعل منطقه و برآورد اقتصادی می باشد.2 ) تهیه ضوابط، استانداردها و اصول طراحی در تیپ بندی فضاهای دامی : اهدافی از قبیل مطالعات شرایط نگهداری دام، استانداردهای فضایی جهت دامداری های بومی،تهیه ضوابط بهداشتی، مطالعات اقلیمی را دارا می باشد. از اینرو تحقیق حاضر به بررسی عوامل مؤثر در بهبود ساختمان هاو فضاهای دامداری در روستای در روستای دازمیرکنده که از توابع شهرستان ساری می باشد،می پردازد که با جمع آوری داده ها از طریق استفاده از پرسشنامه انجام شد. 3 فرضیه برای این پژوهش در نظر گرفته شده و تجزیه تحلیل آن در دو سطح توصیفی و استنباطی بوده است.و با استفاده از روش آماری SPSS وآزمون استقلال صفات به اثبات رسیده اندبا توجه به اثبات فرضیه ها می توان نتیجه گرفت که طراحی ساختمان های مناسب دامداری بر اساس ضوابط و اصول و با توجه به اقلیم منطقه، توجه به میزان آب مصرفی – میزان نیاز به فضاهای باز و بسته در استانداردهای فضایی و استفاده از مصالح بومی و رعایت بهداشت و آگاهی در طراحی مناسب فضای دامداری به گسترش و بهبود دامداری و بهره دهی دام کمک می کند.
تحلیل شرایط اقلیمی در جهت توسعه پایدار گردشگری شهری (مطالعه موردی: شهر بندر چابهار، ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ارزیابی و سنجش شرایط و عوامل اقلیمی در فرایندهای گردشگری با تاکید بر رضایتمندی گردشگران، در کنار داده های اقلیمی و شاخص های اقلیم گردشگری، تدوین شده است تا ارزیابی نتایج این شاخص ها، به دلیل وجود تفاوتهای طبیعی و انسانی بین مقاصد گردشگری و ویژگی های خاص گردشگران، تغییراتی را در روند ارزیابی شرایط اقلیمی برای گردشگران، اعمال و نتایج جدیدی را ارائه نماید. برای این منظور، شهر بندرچابهار در کشور ایران به عنوان مطالعه موردی جهت این ارزیابی، انتخاب شد. بندرچابهار به دلیل موقعیت مهم سیاسی، اقتصادی و گردشگری و شرایط خاص اقلیمی، مورد توجه گردشگران داخلی و بین المللی است. برای نیل به این هدف، شاخص های اقلیم آسایش یا اقلیم گردشگری TCI، PMV و CIT جهت ارزیابی ترکیبی در بازه زمانی 30 ساله (1985-2014) انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان دهنده این مسئله بود که بر اساس شاخص CIT، کلیه ماه ها و مقاطع زمانی در یک شبانه روز بندرچابهار، برای گردشگران، مطلوب یا قابل قبول است که این مسئله کمی با واقعیت موجود فاصله داشت.در ارزیابی شرایط اقلیمی، این پژوهش، با اعمال تغییراتی جزئی در شاخص CIT و ترکیب نتایج شاخص PMV با میزان رضایتمندی گردشگران از شرایط احساس حرارتی مختلف، به نتایج متفاوتی دست یافت که نشان از تاثیرگذاری بیشتر داده های میدانی در نظرات کارشناسانه بود. با توجه به روحیات متفاوت گردشگران نسبت به ساکنان مقاصد و تمایل آنها به کسب تجربه های خاص گردشگری، مطلوبیت اقلیم برای گردشگران ممکن است الزاما با نتایج علمی و کارشناسانه سازگاری نداشته باشد
واکاوی مؤلفه های درون گرایی در معماری بومی روستای قلعه نوی سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷۴
۷۲-۵۷
حوزه های تخصصی:
معماری خانه های روستای قلعه نو در سیستان هم پاسخی درخور به شیب بستر روستا داده و هم با ملاحظه ی اقلیم به فرهنگ پرداخته است. پرسش اصلی پژوهش این است که آیا درون گرایی به صرف سازگاری با اقلیم است یا برکنار از جبر اقلیمی، عوامل فرهنگی هم در کار است. هدف اصلی از پژوهش حاضر، تحلیل فضا در معماری بومی جهت نشان دادن مؤلفه های درون گرایی روستای قلعه نو است. این پژوهش ماهیتی بنیادی دارد، در روش کیفی است و رویکرد توصیفی و تفسیری برای تبیین موضوع اتخاذ شده است. گونه شناسی مسکن خانه ها را در 8 تیپ قرار می دهد که وجه مشترک آن ها وجود میانسرا است. پس از معرفی و تحلیل عناصر و اجزاء خانه های روستای قلعه نو، آرایش فضایی خانه ها با بهره گیری از گراف جهت نشان دادن چگونگی چیدمان فضاها و نحوه ارتباط آن ها با یکدیگر واکاوی شده است. با توجه به خطی بودن و توزیع نرمال داده های آماری، بررسی همبستگی با استفاده از ضریب پیرسون انجام شده است. مقدار ضریب به دست آمده در دو مورد نشان از آن دارد که نخست تعداد میانسرا با درون گرایی همبسته است و در مورد دوم میان تعداد فضاها با درون گرایی همبستگی وجود دارد. بررسی های در مورد روستای قلعه نو، ویژگی های عمده ای را درباره معماری بومی آن نشان می دهد که هیچ فضایی پنجره ای گشوده به فضای عمومی بیرون ندارد، کولک و سورک که دیدبند هستند جانشین پنجره به فضای عمومی بیرون شده اند، فضاهایی مانند هشتی و خم به عنوان مفصل درون و بیرون به ایفای نقش پرداخته اند، حیاط یا میانسرا نقش پررنگی دارد و گاه یک خانه پنج میانسرا دارد و اینکه در و پنجره ی اتاق ها به میانسرا گشوده می شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که علاوه بر اینکه معماری بومی قلعه نو درون گراست، تأثیر وزنی عوامل فرهنگی در درون گرایی بیش از عوامل اقلیمی است. علاوه براین عامل تمایز اصلی معماری بومی قلعه نو از دیگر معماری های واقع بر شیب وجود میانسرا و تعداد آن است.
ویژگی های حرارتی فضا های باز و نیمه باز در شرایط اقلیم شهر تهران
حوزه های تخصصی:
دوران معاصر ما به طور کامل تحت تاثیر مسائل مربوط به عوامل محیطی است. در سالهای اخیر توجه به طراحی معماری جهت دستیابی به معماری پایدار و سازگار با محیط زیست از دغدغه های معماری، معماران و پژوهشگران این حوزه می باشد. معماری ایران در گذشته خود به طور کامل نسبت به محیط زیست خود مسئول بوده و آسایش حرارتی ساکنین خود را بدون لطمه زدن به طبیعت ومحیط زیست خود تامین می کرده است. لذا توجه اکولوژیکی به معماری و شهرسازی امروز و کمبود پژوهشی مباحث اکولوژیکی در معماری ضرورت پژوهشی نوشته حاضر را تبیین می کند. در همین راستا در این پژوهش با استفاده از نرم افزار انویمت3.1 به شبیه سازی ساختار مختلف فضای باز در اقلیم تهران پرداخته است. در این پژوهش فضاهای نیمه بسته، فضاهای نیمه باز، فضاهای باز محصور، فضاهای کاملا باز در قالب طراحی محیط یک مجتمع مسکونی و رفتارهای حرارتی این فضا ها بررسی می شود. نتایج این پژوهش بیان می کند. کمترین میزان دمای هوا مربوط به فضای نیمه باز است. رفتار حرارتی فضای نیمه بسته بسیار شبیه فضای نیمه باز است ولی به علت جریان هوای راکدتر دمای هوای بیشتری نسبت به فضای نیمه باز تجربه می کند. فضای نیمه بسته به علت مجاورت کمتر با محیط اطراف خود عموماً از میزان رطوبت کمتری برخوردار هستند. رطوبت نسبی در فضا های باز و نیمه باز بیشتر از دمای هوا متاثر از رطوبت مطلق آن فضاست. سرعت باد در محیط های باز محصور از میزان کمتری نسبت به سایر نقاط بر خوردار است و بطور عکس سرعت باد در فضاهای کاملا باز میزان بالاتری را بر خوردار است. همگی میانگین دمای تابشی در فضا های نیمه بسته به کمترین مقدار خود می رسد.
تطبیق معماری با اقلیم بر اساس شاخص های حرارتی نمونه موردی: اقلیم سرد و خشک مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
از آغاز تاریخ، بشر تحت تأثیر اقلیم قرار داشت و به همین دلیل، انسان اولین پناهگاه را به منظور حفاظت در برابر عناصر اقلیمی بنا نمود. با گذشت زمان و پیشرفت فناوری بسیاری از کشورها، از جمله ایران، سعی نمودند با معماری همساز با اقلیم، فضای آسایش ایجاد کنند. معماری و اقلیم، دو سیستم انسان ساخت و طبیعی هستند که تأثیرگذاری تنگاتنگی بر یکدیگر دارند، به نحوی که بررسی چگونگی تأثیر عناصر اقلیمی و بازخوردهای آن بر معماری امری اجتناب ناپذیر است. به طور کلی عواملی مانند چگونگی تابش آفتاب، دمای حاصله از تابش خورشید، رطوبت هوا و میزان بارندگی و در مجموع وزش بادهای مختلف در مسائل اقلیم دخالت دارد و محیط زندگی انسان را تحت الشعاع قرار می دهد که این عناصر، محدودیت هایی را نیز در زمینه معماری به همراه دارد. در این مقاله با استفاده از روش های اقلیمی به تجزیه و تحلیل اقلیم مشهد پرداخته شده است برای این کار از آمار سازمان هواشناسی در یک دوره 30 ساله (از سال 1984 تا 2014) استفاده شد. نتایج بدست آمده از نمودار آمبروترومیک و میزان دما و بارش باران نشان داد که مشهد در اقلیم سرد و خشک قرار گرفته است. هدف از این مقاله بررسی شرایط اقلیمی شهر مشهد با استفاده از شاخص های آسایش حرارتی ماهانی، اولگی، اوانز و گیونی و به تبع آن بررسی راهکارها و پیشنهادهای مناسب در زمینه سازگاری بیشتر اقلیم و معماری و توسعه پایدار می باشد. امید است تا نتایج این مقاله بتواند در زمینه معماری و ساخت بناهای جدید در این شهر مفید واقع گردد.