فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۵۶۱ تا ۴٬۵۸۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه با افزایش روزافزون جمعیت شهرنشین و به دنبال آن افزایش بی رویه وسایل نقلیه و وابستگی الگوی زندگی شهری به آنها، تحقق توسعه پایدار به عنوان یکی از مهم ترین مسائل شهری مطرح شده است. از این رو پیاده مداری که هدف آن بازیابی و توسعه فضاهای پیاده شهری و مقدم دانستن عابران پیاده به عنوان مهم ترین عناصر شهری است، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین این پژوهش با فرض اینکه تقویت پیاده مداری در تحقق توسعه پایدار شهری موثر است، به دنبال آن است که شاخص های موثر بر پیاده مداری را درنمونه های مورد مطالعه (خیابان بوعلی واکباتان شهر همدان) ارزیابی کند. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و با استفاده از ابزارهای رایج کتابخانه ای و مشاهده میدانی انجام شده است. اصلی ترین شاخص های خیابان پیاده مدار از طریق مرور ادبیات داخلی و خارجی و پیشینه پژوهش استخراج گردیده، سپس به ارزیابی معیارها در نمونه های مورد مطالعه پرداخته شده است و از مدل فرایند تحلیل شبکه (ANP) جهت وزن دهی به معیارها و زیرمعیارها و مقایسه دو خیابان استفاده شده است و یافته های پژوهش نشان می دهد که خیابان بوعلی نسبت به خیابان اکباتان امتیاز بالاتری را کسب نموده است؛ بنابراین خیابان بوعلی برای تبدیل به محور پیاده مدار در اولویت قرار می گیرد؛ همچنین پیشنهاد می شود که با در نظر گرفتن ترتیب اولویت معیارها، سیاست گذاری هایی در جهت ارتقای معیارهای«حرکتی- دسترسی»، «اجتماعی- اقتصادی»، «فعالیتی– حرکتی» و «کالبدی-زیست محیطی» انجام گیرد که لحاظ نمودن این موارد می تواند گام مهمی درجهت ایجاد قابلیت پیاده مداری و در نهایت تحقق توسعه پایدار شهری محسوب شود.
شناسایی پهنه های همگن جریانی بر اساس جابه جایی های فضایی و الگوهای سفر مطالعه موردی: منطقه کلانشهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۴
61 - 76
حوزههای تخصصی:
الگوهای مختلف جابجایی فضایی، حاصل تأثیر عوامل مختلف سکونت، اشتغال و سطح درآمدند. در واقع نسبت به درجه انحراف از میزان رضایت افراد از ارائه این قبیل عناصر، پراکندگی و جابجایی های فضایی اتفاق افتاده و الگوهای مختلف فضایی شکل می گیرد. بر این اساس، در سطح منطقه کلانشهری تهران با توجه به نحوه پراکندگی این عناصر، انواع مختلفی از جابجایی های فضایی و الگوهای سفر شکل گرفته است. شناسایی پهنه های همگن جریانی در این منطقه، علاوه بر آنکه درکی از ساختار فضایی منطقه به دست می دهد، می تواند موجب برنامه ریزی برای الگوهای بهینه جابجایی فضایی در سطح منطقه شود. از این رو، در این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی _ تحلیلی و با استفاده از ابزار تحلیل شبکه، بر اساس داده های مرتبط با جریان سفر افراد در سال 1385 به عنوان در دسترس ترین و مستندترین آمار موجود تا زمان انجام پژوهش، به شناسایی پهنه های همگن جریانی و ویژگی های آنها پرداخته شده است. در این راستا چگونگی برقراری پیوندهای ارتباطی میان شهرها در سطح منطقه کلانشهری و شکل گیری سطوح مختلفی از کانون های جذب و تولید سفر، راهنمای این پژوهش بوده است. نتایج یافته های حاصل از این مطالعه، به شناسایی سه پهنه همگن در سطح منطقه کلانشهری تهران منجر شده است که در هر یک از پهنه ها جابجایی های صورت گرفته بیشتر و منسجم تر از سایر پهنه ها بوده است. پهنه نخست به مرکزیت کلانشهر تهران و کلانشهر کرج، بیشترین سطح از میزان روابط و جابجایی ها را به خود اختصاص داده و همچنین پیوندهای قوی تری را با سایر پهنه ها برقرار کرده است، اما پهنه های شرقی و غربی به دلیل فاصله زیاد از یکدیگر رابطه جریانی قوی را با همدیگر شکل نداده اند.
عرصه های گذار به مدیریت شهری یکپارچه در ایران با تاکید بر وظایف، کارکردها و صلاحیتهای شورای شهر و شهرداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
70 - 81
حوزههای تخصصی:
نتایج تحقیقات مختلف در دهههای اخیر درباره ابعاد نهادی، مالی و کارکردی مدیریت شهری ایران، بیانگر تداخل مسئولیتها و اختیارات سازمانهای دولتی و عمومی، ناهماهنگی در ارائه خدمات شهری، محدود بودن گستره وظایف و اختیارات نهادهای محلی، ناپایداری منابع مالی، اغتشاش قلمرویی و مشکلات دیگر در نظام مدیریت محلی است. در پاسخ به این مشکلات، راهحل مناسب در افزایش یکپارچگی در نظام تصمیمگیری و اقدام و در قالب «مدیریت شهری یکپارچه» جستوجو شده است. در این مقاله از روشهای مرور تحقیقات و اسناد، مصاحبه و تحلیل محتوا در گردآوری و تحلیل دادهها استفاده شده است. عواملی که مدیریت یکپارچه شهری را از مدیریت متفرق متمایز میکنند، متنوع هستند و ابعاد مختلف قلمرویی، کارکردی، حقوقی، مالی و غیره دارند. در میان اینها، شیوه توزیع یا تخصیص کارکردها و وظایف، صلاحیتها و مسئولیتها میان دولت مرکزی و مراجع محلی یکی از عرصههای مهم تحلیل از نظر یکپارچگی و استقلال عمل در اداره امور محسوب میشود. این مقاله نشان میدهد چند اصل بنیادین در عرصه کارکردی باید مورد تأکید قرار گیرد: نخست) واگذاری وظایف و کارکردهای بیشتر به شورا و شهرداری، به یکپارچگی بیشتر مدیریت شهری و در نتیجه، افزایش کارایی، اثربخشی و پاسخگویی منجر خواهد شد. دوم) شورا و شهرداری، نزدیکترین سطح مدیریت به شهروندان است و از اینرو، مشروعیت و کارایی بیشتر نسبت به دیگر نهادها و سازمانهای دولتی در خدماترسانی دارد. سوم) شورا و شهرداری به دلیل مکانمبنا بودن، چندکارکردی بودن و انتخابی بودن، بهترین گزینه برای به عهده گرفتن نقش سازمان رهبر، در مدیریت شهری است.
امکان سنجی گسترش شبکه پیاده راهی در بافت مرکزی شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
131 - 142
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مهمترین راهبردهای توسعه شهری، افزایش کیفیت محیط با رویکرد پیاده مداری است. شبکه های پیاده راهی با افزایش تعاملات اجتماعی و فرهنگی، نقش مهمی در تجدید حیات شهری بر عهده دارند. بدیهی است تقویت محورهای پیاده، همچون سایر فضاهای شهری، با در نظر گرفتن معیارهای متناسب و توجه به نیازهای مختلف کاربران امکان پذیر است. در این مقاله بافت مرکزی شهرکرد که از قابلیت هایی همچون دسترسی مناسب به منابع طبیعی، وجود بناهای شاخص تاریخی، قرارگاه های رفتاری مشخص و ارتباطات فرهنگی مناسب برخوردار است، به عنوان مورد مطالعاتی انتخاب شده است. هدف مقاله شناسایی پهنه های مستعد به منظور توسعه شبکه های پیاده راهی با تأکید بر معیارهای مؤثر در این زمینه است. نوع تحقیق کاربردی، روش آن توصیفی_تحلیلی و شیوه گردآوری و وزن دهی داده ها با استفاده از پرسشنامه است. در ابتدا به مطالعه مبانی نظری پرداخته، معیارهای مؤثر در افزایش پیاده مداری شناسایی و پرسشنامه ای متناسب با مؤلفه های پیشنهادی تهیه شده است. سپس با استفاده از روش دلفی و امتیازدهی طیف لیکرت به سنجش میزان اهمیت معیارها پرداخته شده است. نتایج تحقیق بیانگر آنست که از میان 15 معیار انتخاب شده، معیارهای امنیت، آسایش و جذابیت بیشترین تأثیر را در افزایش پیاده مداری در محدوده مورد مطالعه داشته اند. به منظور تعیین قابلیت هر مسیر، از روش مقایسه زوجی در نرم افزار اکسپرت چویس استفاده شده است. مقایسه امتیازهای نهایی نشان می دهد، محور تاریخی فرهنگی آقابزرگ، خیابان ولیعصر و خیابان ملت گزینه های برتر برای تبدیل به پیاده راه هستند. در نهایت به منظور تقویت شبکه پیاده راهی در این ناحیه پیشنهادهایی متناسب با هر مسیر ارائه شده است.
بررسی سرمایه اجتماعی در بافت های شهری ارگانیک و برنامه ریزی شده (مطالعه لار قدیم و لار جدید)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
165 - 187
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، تحلیل تطبیقی سرمایه اجتماعی در دو گونه بافت شهری ارگانیک و برنامه ریزی شده است. برای این منظور شهر لار در قالب دو محدوده لار قدیم و لار جدید به عنوان محدوده پژوهش انتخاب شد. این پژوهش به روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسش نامه محقق ساخته انجام شد. جامعه آماری شهروندان بالای 15 سال و نمونه آماری 380 نفر است. سرمایه اجتماعی در شهر از طریق مؤلفه های روابط اجتماعی، شبکه اجتماعی، اعتماد بین فردی، اعتماد نهادی، مشارکت اجتماعی و هنجارهای مشترک اجتماعی سنجیده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد، در هر دو محدوده لار قدیم و لار جدید تراکم جمعیت و اختلاط کاربری اراضی تقریباً مشابه و در هر دو در حد متوسط است و سرانه کاربری های خدماتی و عمومی در لار جدید بیشتر از لار قدیم است. براساس نتایج، وضعیت سرمایه اجتماعی شهروندان شهر لار (هر دو محدوده) 59/3 است و در میان مؤلفه های سازنده سرمایه اجتماعی، به استثنای هنجارهای اجتماعی، در سایر مؤلفه ها، میانگین امتیاز بالای میانگین است. تحلیل مقایسه ای سرمایه اجتماعی در لار قدیم و جدید نشان می دهد که تفاوت معناداری میان آن ها وجود دارد. تحلیل مؤلفه های سازنده سرمایه اجتماعی نیز نشان می دهد، در هر شش مؤلفه مورد مطالعه، نه تنها تفاوت معناداری میان دو محدوده لار قدیم و جدید وجود دارد، بلکه در بیشتر آن ها (جز هنجارهای اجتماعی) وضعیت امتیازها در لار قدیم بیشتر از لار جدید است. در هر دو محدوده، رابطه معکوسی میان سرمایه اجتماعی و دسترسی به خدمات عمومی وجود دارد و با کاهش فاصله شهروندان با این خدمات، سرمایه اجتماعی شهروندان افزایش یافته است. در هر دو محدوده رابطه مستقیم و معناداری میان سابقه سکونت در شهر و سرمایه اجتماعی وجود دارد. سابقه سکونت در محل و تعلق به مکان از جمله متغیرهای مهمی بوده است که بر سرمایه اجتماعی در هر دو محدوده تأثیرگذار بوده اند. تأثیر کاربری مذهبی نیز که از طریق میزان تعاملات مردم با مساجد سنجیده شد، نشان داد که در هر دو محدوده، به جز مؤلفه هنجارهای اجتماعی، در سایر مؤلفه ها هم بستگی مستقیم و معناداری میان دو متغیر وجود دارد.
رتبه بندی شیوه های زمان بندی طرح های قیمت گذاری تراکم ترافیک در کلانشهرهای توریستی مطالعه موردی: شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
27 - 38
حوزههای تخصصی:
در اجرای سیاست قیمت گذاری تراکم ترافیک در کلانشهرها، نحوه تغییرات نرخ عوارض نسبت به زمان اهمیت زیادی دارد و در میزان کارایی طرح قیمت گذاری تراکم ترافیک و بازدارندگی آن در میزان استفاده از خودروهای شخصی مؤثر است. بنابراین انتخاب مناسب ترین شیوه برای زمان بندی طرح های قیمت گذاری تراکم ترافیک نیازمند تحلیل و بررسی دقیق شیوه های مختلف زمان بندی و ارزیابی آنها با توجه به ویژگی های ترافیکی و اجتماعی شهر مورد نظر است. در کلانشهرهای توریستی به دلیل حضور گردشگران، حجم سفرهای با اهداف تفریحی و خرید در این کلانشهرها بیشتر از سایر شهرهاست. از طرفی بخش زیادی از رانندگان نیز با مسیر آشنایی نداشته و موجب متفاوت شدن الگوی سفرهای درون شهری در این کلانشهرها با سایر شهرها می شوند. به همین دلیل، انتخاب شیوه مناسب زمان بندی طرح های قیمت گذاری تراکم ترافیک در کلانشهرهای توریستی اهمیت بیشتری می یابد. در این تحقیق، سه شیوه زمان بندی عوارض ثابت، عوارض زمان بندی شده و عوارض هوشمند برای زمان بندی طرح های قیمت گذاری تراکم ترافیک در کلانشهرهای توریستی انتخاب شده و با استفاده از روش تحلیل شبکه ای (ANP) و براساس مقایسات زوجی و نظرات کارشناسان رتبه بندی شدند. براساس نتایج، شیوه عوارض زمان بندی شده برای طرح های قیمت گذاری تراکم ترافیک با وزن نرمال 49/0 در رتبه نخست و شیوه های عوارض ثابت و عوارض هوشمند به ترتیب با وزن های نرمال 26/0 و 25/0 در رتبه های دوم و سوم قرار گرفتند. مؤثرترین شاخص های این ارزیابی به ترتیب شاخص های کاهش زمان سفر، افزایش استفاده از حمل ونقل عمومی، کاهش تردد خودروهای تک سرنشین، افزایش سرعت عملکردی و کاهش تصادفات با عابرپیاده، موتور و دوچرخه سواران شناخته شدند. استفاده از نتایج این تحقیق در سیاست گذاری های مدیریت شهری موجب بهینه سازی سیاست قیمت گذاری تراکم ترافیک در کلانشهرهای توریستی مانند شهر مشهد شده و اثرگذاری این سیاست در کاهش تراکم ترافیک و مشکلات ناشی از آن را افزایش می دهد.
کاربست تئوری زمینه گرایی در طراحی ورودی شهرکرمانشاه از سمت همدان
حوزههای تخصصی:
عدم توجه به فضای ورودی شهر در جریان رشد شتابان شهرنشینی، این فضاها را با بحران بی هویتی روبه رو کرده است. دستیابی به طراحی دارای کیفیت قابل فهم ، رجوع به زمینه طرح راه برون رفت از این مسائل است. هدف از این پژوهش؛ حفظ و تداوم هویت پیشین، ارتباط مخاطب با هویت مکان از طریق ارتباط بصری با عناصر نمادین، ایجاد مکث از طریق ارتباط بصری با نشانه ها و عناصر نمادین محلی در طراحی ورودی شهر کرمانشاه (از سمت همدان) است. روش پژوهش در این پژوهش ترکیبی است. در این پژوهش با رویکرد تفسیرگرایی، سعی شد به این سؤال که افراد، هویت ورودی شهر کرمانشاه از سمت همدان را چگونه درک و ارزیابی می کنند؟ پاسخ داده شود. در این راستا داده ها از طریق فنون مصاحبه عمیق و مشاهده و بازدید میدانی، گردآوری و موردبررسی قرار گرفتند. نمونه گیری، هدفمند بوده و مصاحبه ها پس از 30 نمونه به اشباع نظری رسید. در تحلیل داده های مصاحبه، از روش تحلیل تماتیک استفاده شد. در نهایت نتایج برگرفته از تحلیل تماتیک و مشاهدات میدانی طبقه بندی و تفسیر شد. نتایج این پژوهش نشان داد عدم به کارگیری عناصر محیطی (انسانی و طبیعی) در ورودی شهر کرمانشاه باعث شده تا ورودی شهر، فاقد مؤلفه های یک ورودی متمایز باشد. مهم ترین عناصر محیطی شناسایی شده به عنوان نشانه و نمادهای بومی کرمانشاه عبارت اند از ؛ طاق بستان، طاق گرا، مصالح سنگ و پوشش گیاهی منطقه، که در صورت کاربست این عناصر در ورودی شهر بر اساس رویکرد زمینه گرایی می توانند باعث هویت بخشی به ورودی و آن را واجد مؤلفه های یک ورودی متمایز نمایند.
بررسی علل وقوع تخلفات ساختمانی در شهرهای ایران با تأکید بر نقش شهرداری مطالعه موردی: محدوده منطقه 3 شهریزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
17 - 30
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلاتی که در دهه ﻫﺎی ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻧﻈﺎم ﻣﺪیﺮیﺖ و برﻧﺎمه ریﺰی ﺷﻬﺮی را در کشورﺗﺤﺖاﻟﺸ ﻌﺎع ﺧ ﻮد ﻗ ﺮارداده، روند روزافزون ﺳﺎخت وﺳﺎزﻫﺎی ﻏیﺮﻣﺠﺎز مسکونی است. تخلف ﺳﺎﺧﺖوﺳﺎزها از ﺿﻮاﺑﻂ ﻓﻨﯽ و ﺷﻬﺮﺳازی در ﺷﻬﺮهای ایران واقعیتی ریشه دار و در عین ﺣﺎل در حال ﮔﺴﺘﺮش است و با ﻭﺟﻮﺩ ﻣﺠﺎﺯاﺕﻫﺎیﻰ کﻪ ﺑﺮﺍﻯ آن ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷ ﺪﻩ، همچنان در شهرها و منجمله در محدوده شهرداری منطقه 3 شهر یزد، رو به افزایش است. برای ﺟﻠﻮﮔیﺮﻯ ﺍﺯ ﺗﺨﻠﻔﺎت ساختمانی لازم است ماهیت ﺍیﻦ مسئله و علل وقوع آن ﺍﺯ ﻫﺮ ﺟﻬﺖ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺮﺭﺳﻰ ﻗﺮار گیرد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی، علّی، همبستگی و پیمایشی بوده و داده ها به روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. براساس یافته ها60درصد تخلفات ساختمانی منطقه 3 طی سال های 95-1370 مربوط به ساخت وسازهای بدون پروانه و 40درصد برخلاف مفاد پروانه بوده است. نگرش مردم نسبت به علل تخلف با نگرش کارشناسان شهرداری یزد کاملاً همسان نیست و مردم عمده ترین علل را «نقص مدارک، ضعف برنامه های آموزشی، عدم آگاهی کامل متقاضیان صدور پروانه نسبت به قوانین ساخت وساز، بوروکراسی اداری، نقض آرا و ضعف نظارت به وسیله شهرداری» می دانند. همچنین میان نگرش درآمدزایی شهرداری به پدیده تخلف ساختمانی، ناکارآمدی سیستم نظارت بر ساخت وسازهای مسکونی و وضعیت بوروکراسی اداری در امر صدور پروانه ساختمانی در منطقه 3 شهرداری یزد با وقوع تخلف ساختمانی، رابطه همبستگی نسبتاً بالایی وجود دارد. بنابراین تأمین منابع درآمدی پایدار، بهبود سیستم نظارت بر ساخت وسازِ شهرداری و نیز بهبود وضعیت بوروکراسی اداری صدور پروانه در شهرداری منطقه 3 شهر یزد می تواند به کاهش تخلفات ساختمانی در این محدوده کمک کند.
جداشدگی اجتماعی- فضایی در ایران: مرور نظام مند و فرا تحلیل کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
79 - 94
حوزههای تخصصی:
جداشدگی شهری به عنوان یکی از ویژگی های ذاتی شهرها، به فاصله اجتماعی و جدایی فیزیکی میان ساکنان در یک بستر شهری اشاره دارد؛ هنگامی که این پدیده مانع از دسترسی برخی گروه ها به خدمات، فعالیت ها و فضاها شود، به یک مسئله و مشکل شهری تبدیل می گردد. ماهیت بین رشته ای و ابعاد گسترده و در هم تنیده این پدیده باعث شده در سه دهه اخیر، پژوهشگرانی از گروه های تخصصی مختلف به بررسی آن بپردازند. اگرچه تعداد پژوهش ها در این زمینه کم نیست، اما پراکندگی محورها و موضوعات مورد بررسی و در نتیجه فقدان چارچوب های مفهومی منسجم به دلیل تنوع تخصص های مرتبط به چشم می خورد. از این رو پژوهش حاضر سعی دارد با بررسی وضعیت مقاله های فارسی و ارائه صورت بندی منظمی از آنها گامی در جهت روشن تر شدن خلأهای پژوهشی در حوزه مفهومی جداشدگی بردارد. در این پژوهش از روش شناسی کیفی به عنوان رویکرد پژوهش و از تکنیک های متن پایه ای چون مرور نظام مند و فراتحلیل کیفی استفاده شده است. بدین منظور 50 مقاله منتخب فارسی در بازه سال های 1400-1375در موضوع جداشدگی، در دو بخش ویژگی های ساختاری و محتوایی در قالب 15مقوله بررسی شده اند. یافته های این پژوهش، مقالات منتخب را بر اساس نوع پرسش اصلی آنها (چیستی، چرایی و چگونگی) در قالب پنج محور موضوعی اصلی دسته بندی کرده است. همچنین سیر تحول مفهوم جداشدگی در پژوهش های این حوزه به چهار دوره کلی اولیه، میانی، متأخر (دوره کنونی) و آینده تقسیم و با یکدیگر مقایسه شده اند و بر اساس آن تعریفی برای جداشدگی اجتماعی _ فضایی ارائه شده است. نتایج این مقایسه بیانگر آن است که جداشدگی شهری به عنوان موضوعی میان رشته ای، چندوجهی و زمینه گرا، دارای ابعاد اجتماعی _ اقتصادی، کالبدی _ فضایی و سیاسی _ مدیریتی بوده که در شرایط کنونی پژوهشی کشور، نیازمند پژوهش های کیفی با محوریت موضوعاتی چون مدل سازی مفهومی و مدل سازی سنجش جداشدگی (در تبیین چیستی)، شناسایی و بررسی عوامل زمینه ای مؤثر بر جداشدگی از جمله ساختار و پیکره بندی شهرها (در تبیین چرایی) و همچنین شناسایی و بررسی سیاست ها و گرایش های اثرگذار بر جداشدگی (در تبیین چگونگی) با در نظر گرفتن تمامی ابعاد آن است. در این صورت می توان با دستیابی به درک درستی از این مفهوم، در مباحث شهرسازی، برنامه ریزی و طراحی شهری دقیق تر به بررسی الگوهای فضایی آن در طول زمان پرداخت.
تبیین رابطه بین مولفه های موثر برکیفیت فضای باز جمعی در ارتقاء اجتماع پذیری محیط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
45 - 56
حوزههای تخصصی:
میزان موفقیت فضاهای جمعی به میزان استفاده از آن مکان و حضور انسان وابسته است. انسان به صورت پیوسته با مکان همراه بوده و نوعی تعامل در آن را ایجاد کرده که منجر به شکل گیری روابط اجتماعی و اجتماع پذیری فضای باز جمعی شده است. در دهه های اخیر، بی توجهی به حفظ و ارتقای حیات جمعی در برخی فضاهای باز موجب از بین رفتن اهمیت و نقش فضا شده است. همچنین عدم استفاده از معیارهای فضاهای باز عمومی برای اجتماع پذیری فضاها منجر به خالی و رانده شدن فضاها شده است. از این رو شناخت معیارهای ایجاد کننده و ارتقادهنده اجتماع پذیری در فضاهای باز جمعی به منظور رونق بخشیدن به این گونه فضاها در مقیاس های مختلف ضروری است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر کیفیت فضای باز جمعی محیط های مسکونی و تأثیر آن در ایجاد تعامل بین کاربران و پاسخ به این پرسش که حضور افراد در این فضاها چگونه منجر به اجتماع پذیری فضای باز جمعی و عاملی در جهت موفقیت فضا می شود، انجام شده است. از این رو چهار فضای باز مشترک جمعی در مقیاس مجتمع های سکونتی در منطقه شش شهرداری شهر شیراز انتخاب شد. این پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی به روش پیمایش و با استفاده از ابزار سنجش پرسشنامه صورت گرفته است. حجم نمونه 488 نفر از ساکنان مجتمع مسکونی است. تجزیه تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و با بهره گیری از نرم افزار SPSS انجام شده است. پس از تحلیل و دسته بندی ابعاد در سطح نظریه مکان و استخراج هفت مؤلفه مؤثر بر کیفیت فضاهای جمعی و اجتماع پذیری (که شامل ایمنی و امنیت، انعطاف پذیری، نفوذ پذیری، فعالیت پذیری، تعامل اجتماعی، هویت مکان و ادراک محیط است) در چگونگی برقراری تعامل و ارتباط کاربران محیط چهار نتیجه حاصل گردید. نخست ایجاد آفرینش فضاهایی پویا، دوم ایجاد فضاهای جمعی، سوم پیوستگی و تعامل و چهارم تقویت درک متقابل از رفتارهای محیط کیفیت مکان های باز جمعی را می توان ارتقا بخشید.
تبیین مؤلفه های معناشناسی شهر اسلامی در راستای سیاست گذاری توسعه پایدار شهری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در سیاست گذاری شهر اسلامی باید اصول دین، احکام و احادیث، بر تصمیم سازی ها و تصمیم گیری های شهری تاثیرگذار باشند. می توان در موضوع های گوناگون شهرسازی از طریق استخراج مؤلفه های معنایی، به صورت (کالبد) شهر پرداخت و نیز بر اساس کالبد شهری به ذات هستی(معنا) در شهر اسلامی دست یافت. در همین راستا پژوهش حاضر به تبیین مؤلفه های معناشناسی شهر اسلامی در راستای سیاست گذاری توسعه پایدار شهری پرداخته است. روشی که در این پژوهش به کار گرفته شده است روش کیفی می باشد که به صورت توصیفی و تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و اسنادی صورت گرفته است. مطالعات با توجه به تبیین مفهوم معنا و معناشناسی و خاستگاه آن در آثار معماری و همچنین معیارهایی به منظور تحلیل معنایی فضای شهری به عناصری چون نشانه و نشانه شناسی و همچنین هنرشناسی صورت گرفت. سپس رابطه معنادار بین معنا و نشانه ها و زیبایی شناسی در کالبد شهر اسلامی بررسی شده و علاوه بر بیان چیستی شهر اسلامی، مبانی، ارکان، عناصر آن و بیان شکل شهر اسلامی از منظر نظریه پردازان، تحلیلی در راستای مؤلفه های معنایی شهر اسلامی بیان گردید و تبیین شاخص های اصالت وجود، اصالت ماهیت، علم نسبت به پدیده ها، یگانگی عین و ذهن، ارتباط دو سویه معنا و صورت گرفت. یافته تحقیق حاکی از این است که با توجه به اینکه در شکل گیری شهر اسلامی، توجه به مراتب هستی دارای اهمیت می باشد، بنابراین با توجه به نقش مهم کالبد در جوامع امروزی و عدم توجه به ابعاد معنایی در کالبدهای شهری، سیاست حضور و ارتباط مؤلفه های معنایی در شهر اسلامی، می تواند فضا را به سمت آرمان های اصلی اسلامی رهنمون سازد.
تحلیل مکانی نقشه ی کاربری اراضی شهری جهت تولید نقشه ی آسایش صوتی در شهر همدان
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش مدل سازی مکانی نقشه ی کاربری اراضی شهر همدان جهت تولید نقشه آلودگی صوتی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی است. داده های نظری پژوهش به روش کتابخانه ای و طرح های پژوهشاتی، آمارنامه ها، کتب موجود و مقالات، طرح های شهری جمع آوری شد. هم چنین اطلاعات میدانی به روش مشاهده گردآوری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، ابتدا با بهره گیری از آراء خبرگان از مدل چند متغیره (FAHP) برای وزن بخشی به شاخص ها استفاده شده، سپس اصول و معیارهای همجواری مدنظر استخراج و شناسایی گردیده است و با استفاده از GIS نقشه های همجواری طراحی شده اند. در این مرحله نقشه های تولید شده فاقد واحدهای همگن می باشد، جهت استانداردسازی و همگن کردن و هم چنین افزایش انعطاف پذیری آن ها از منطق فازیFuzzy Membership استفاده می شود. پس از ارزش گذاری و تعیین وزن ها، نتایج را در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی در لایه ها تأثیر داده و در انتها با استفاده از ابزار Fuzzy Overly با گامای 9/0 نقشه های لایه های موردنظر تلفیق و تحلیل مکانی گردیده اند. تحلیل یافته ها نشان می دهد که در پهنه با خطرپذیری خیلی کم 34/7 درصد کل کاربری های منتخب، پهنه با خطرپذیری کم 02/6، پهنه با خطر متوسط 49/7 درصد، پهنه با خطرپذیری زیاد 48/40 درصد و در محدوده با خطرپذیری خیلی زیاد 67/38 درصد از تعداد 1354367035کاربری موجود را در بر گرفته است.
اثر تصویر و شخصیت برند شهری و تأثیر آن ها بر نگرش و قصد انتخاب مقصد گردشگری مطالعه موردی: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
37 - 50
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تأثیرات تصویر و شخصیت مقصد بر نگرش و قصد انتخاب مقصد گردشگری پرداخته است. ازآنجاکه مهم ترین هدف در صنعت گردشگری جذب هرچه بیشتر گردشگران برای دیدن کشور، منطقه یا محل ی خ اص است، بنابراین باید مؤلفه های مؤثر در جذب گردشگران به خوبی شناسایی شوند. ازجمله مهم ترین این مؤلفه ها، می توان به تصویر و شخصیت مقصد اشاره کرد که بازاریابان صنعت گردشگری از طریق ترکیب این دو با مفهوم برند در پی تأثیرگذاری هرچه بیشتر بر نگرش گردشگران هستند، تا بدین وسیله بر قصد رفتاری آن ها اثر گذاشته و گردشگران را به بازدید مجدد از مقصد ترغیب کنند. جامعه آماری این پژوهش متشکل از گردشگران داخلی شهر تهران است. داده های جمع آوری شده از طریق نرم افزار آموس و SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. در این پژوهش از مدل معادلات ساختاری برای آزمون فرضیات تحقیق و روابط بین متغیرهای تحقیق (تصویر مقصد، شخصیت مقصد، نگرش و قصد رفتاری) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که تصویر مقصد بر شخصیت مقصد و نگرش به مقصد اثر مثبت دارد. همچنین، یافته های پژوهش اثر شخصیت مقصد بر تصویر مقصد و نگرش به مقصد را نیز تائید کرد و درنهایت اینکه تأثیر نگرش به مقصد بر قصد رفتاری و انتخاب مقصد گردشگری نیز مورد تائید قرار گرفت.
تحلیل توزیع فضایی جمعیت در نظام شهری استان کردستان طی سال های 1390-1355
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل تأثیرگذار بر نظام شهری، توزیع فضایی جمعیت بوده که تا حد زیادی مطلوبیت این نظام شهری را به واسطه مطلوبیت خود تعریف کرده است. در این مقاله سعی شده به بررسی و تحلیل توزیع فضایی جمعیت در نظام شهری استان کردستان در بازه زمانی 1355 تا 1390 پرداخته شود. روش مورداستفاده در این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و از شاخص های سنجش نخست شهری، تمرکز و تعادل به منظور تحلیل تحولات جمعیتی در نظام شهری در استان کردستان استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در استان مذکور شاهد وجود پدیده نخست شهری و تمرکز بارز یک نقطه کانونی بر سایر نقاط شهری نیستیم و در طی سال های 1355 تا 1385 بر میزان شدت آن نیز کاسته شده است؛ گرچه نتایج شاخص های نخست شهری در دوره 1385 تا 1390 گویای وجود تمایل شهر سنندج برای قطبی شدن است. بر اساس ضریب آنتروپی شانون، ظهور یازده شهر در دوره 1375 تا 1385 موجب شده که نظام شهری استان کردستان به سمت عدم تعادل حرکت کند؛ شهرهایی که عمدتاً از تبدیل روستا به شهر شکل گرفته و در جمعیت پذیری توفیق چندانی نداشته اند. منحنی لگاریتمی رتبه-اندازه، نیز گویای عدم تعادل در توزیع جمعیتی بخصوص در سطح شهرهای میانی این استان است.
ارزیابی زیست پذیری شهری در شهرهای نفتی ایران، مطالعه موردی: بندر ماهشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
69 - 80
حوزههای تخصصی:
شهر نفتی ماهشهر همچون سایر همتایان خود با نابرابری فضایی در برخورداری از امکانات، خدمات و کیفیت مطلوب شهری مواجه است. در حقیقت نقش نفتی و صنعتی این شهر بر اکولوژی اجتماعی دوگانه شهری، ساختاریابی، سلسله مراتب شغلی-طبقاتی، و طراحی و توسعه فیزیکی شهری مؤثر بوده است. در این راستا، ارزیابی شاخص های زیست پذیری در سطح محلات بندر ماهشهر به عنوان یکی از مهم ترین بندرها نفتی ایران، می تواند بیانگر تأثیرگذاری نقش و کارکرد شهر در ایجاد فضاهای نابرابر بوده و راهبردهایی جهت افزایش شاخص های زیست پذیری و کیفیت زندگی شهروندان را به همراه داشته باشد. هدف این مطالعه ارزیابی زیست پذیری شهری در 32 محله مسکونی بندر ماهشهر است. در گام بعد، تحلیل اثرات شاخص های زیست پذیری در تعیین میزان کیفیت زندگی شهری موردنظر است. برای این منظور از ابزار پرسشنامه به همراه اطلاعات جمعیتی سازمان آمار استفاده شده است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. برای سنجش تفاوت حق به شهر در محله ها و سطح بندی محلات، نواحی، و مناطق از آزمون های آنالیز واریانس، تحلیل رگرسیون و تحلیل مکانی استفاده شده است. یافته ها نشان داده است که محله های موردمطالعه با نابرابری فضایی دوگانه ای در رضایت شهروندان در ابعاد مختلف زیست پذیری و متعاقباکیفیت زندگی مواجه بوده است. مطابق نتایج آنالیز واریانس میانگین زیست پذیری در محلات شهر ماهشهر در سطح معناداری 95/0 درصد یکسان نبوده و محلات مختلف از میزان متفاوت زیست پذیری برخوردارند. مناطق زیست پذیرتر عمدتاً بر ماهشهر جدید و محلات کمتر زیست پذیر بر ماهشهر قدیم و حومه های مهاجرپذیر کارگری منطبق اند. همچنین مطابق نتایج تحلیل رگرسیون زیست پذیری و ابعاد دوازده گانه ی در سطح معناداری 95 درصد بر کیفیت زندگی در شهر ماهشهر مؤثر است. به نحوی که طی سه گام، ابعاد زیست پذیری (زیرساخت های اوقات فراغت و تفریحی، اشتغال و اقتصاد، امنیت، امکانات و خدمات، محیط زیست+ویژگی های مسکن، امکانات حمل ونقل، سلامت و بهداشت+ویژگی های خانوار، حکمروایی و ویژگی های مدنی، تأسیسات و تجهیزات) قادر به پیش بینی کارایی کیفیت زندگی شهروندان بوده اند.
روش های کمی در تحلیل توسعه ی فضایی مسکن شهری بجنورد (1384-1394)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۷
67 - 76
حوزههای تخصصی:
مسکن به عنوان یکی از اصلی ترین نیازهای انسانی و یکی از مهم ترین عناصر شکل دهنده ی هر شهر، نقشی پراهمیت در هرگونه برنامه ریزی برای شهرها پیدا کرده است. با روشن شدن بیش از پیش اعتبار و ارزش دبدگاه فضایی در برنامه ریزی شهری و لزوم ارزیابی کمی و قابل دفاع از آن، توجه به جنبه های فضایی توسعه ی مسکن شهری ضروری به نظر می رسد. شهر بجنورد پس از ارتقا به مرکزیت استان خراسان شمالی در سال 1383، رشد و توسعه ای همه جانبه از جمله در جمعیت و فعالیت و به تبع آن در بخش مسکن شهری خود تجربه کرده است. بررسی روند این رشد و توسعه از دیدگاه برنامه ریزی فضایی و نحوه ی تغییر این روند، هدف اصلی این پژوهش است. با توجه به ماهیت کاربردی این تحقیق روش مورد استفاده در آن، توصیفی – تحلیلی است و برای یافته اندوزی علاوه بر سالنامه های آماری استان از داده های مربوط به پروانه های صادر شده ی شهرداری بجنورد در بازه ی زمانی 1384 تا 1393 بهره گرفته شده است. روند کلی توزیع فضایی توسعه های جدید مسکن در سه رده در سطح 26 واحد فضایی شهر بجنورد با استفاده از آنتروپی شانون و ضریب جهانی موران تحلیل گردید. همچنین از تحلیل همبستگی برای بررسی عوامل اثرگذار بر روند تغییرات توزیع فضایی مسکن شهری بهره گرفته شد. یافته های پژوهش بیانگر آن هستند که توزیع فضایی مسکن جدید در بجنورد با افزایش ساخت و سازها به سوی تمرکز بیشتر میل می کند و این روند بیش از آنکه تحت تأثیر عوامل محلی و داخلی همچون قیمت زمین و جمعیت باشد، از عوامل خارجی و کلان اقتصادی پیروی کرده است. در نهایت چنین نتیجه گیری و پیشنهاد شده است که هرگونه برنامه ریزی برای موضوع مسکن ضرورت دارد رویکردی فضایی در پیش بگیرد و علاوه بر آن نمی تواند تنها متکی بر متغیرها و مؤلفه های داخلی ارزیابی گردد.
ارزیابی کیفیت طرح های توسعه و عمران شهرهای میانی و بزرگ در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
133 - 145
حوزههای تخصصی:
جایگاه و اهمیت طرح ها در برنامه ریزی و ارزیابی آنها در جهات مختلف، همچنان موضوعی داغ، مورد توجه و قلمروی چالش برانگیز در محافل علمی و حرفه ای است. یکی از رویکردهای رو به گسترش ارزیابی طرح ها، بررسی "کیفیت طرح ها" برای بررسی مطلوبیت طرح ها، کاربرد روش ها و تئوری های برنامه ریزی و نقاط قوت و ضعف آنها نسبت به وضعیت آرمانی است. هدف اصلی این مطالعه نیز ارزیابی کیفیت طرح های توسعه شهری (طرح جامع) در ایران برای شناسایی و تحلیل نقاط قوت و ضعف درونی طرح ها در زمینه های یاد شده است. روش تحقیق، ترکیبی از رویکردهای پژوهشی تحلیلی و تبیینی است. بدین روی طرح ها براساس چارچوب نظری و مدل مفهومی طراحی شده کیفیت طرح های جامع شامل هفت مؤلفه پایه (مبنای واقعی، تجزیه وتحلیل، طرح و برنامه، اجرا، هماهنگی سازمانی، سازمان دهی و ارائه، روش برنامه ریزی) و سه مؤلفه پیشرو (مشارکت، نظارت و ارزیابی و توسعه پایدار) ارزیابی شده اند. جامعه آماری این مطالعه، طرح های شهرهای میانی (29 طرح) و بزرگ (پنج طرح) در نظر گرفته شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد، امتیاز کلی کیفیت طرح های جامع در هر دو گروه شهرهای میانی و بزرگ در حد متوسط (میانگین نمره 4.95 از 10) قرار دارد. از میان هفت مؤلفه پایه کیفیت طرح، مؤلفه های مبنای واقعی، تجزیه وتحلیل، سازمان دهی و ارائه، وضعیت مطلوبی داشته و مؤلفه های طرح و برنامه، هماهنگی سازمانی، اجرا و روش برنامه ریزی دارای وضعیت مطلوبی نیستند. مؤلفه های پیشرو توسعه پایدار نیز علی رغم نمره پایین، وضعیت مستعد و قابل پیشرفت دارند و مؤلفه های "مشارکت" و "نظارت و ارزیابی" به صورت عمومی در طرح ها مورد توجه قرار نمی گیرند. در بین طرح مورد بررسی طرح جامع شهر رشت و پس از آن چهار طرح مهاباد، بجنورد، آمل، سبزوار، کرمان و بیرجند به عنوان بهترین طرح ها شناسایی شدند و می توان از آنها به عنوان طرح های پیشرو یاد کرد. در بررسی همبستگی درونی اجزای طرح نیز مشخص شد، مؤلفه "طرح و برنامه" مهم ترین و تأثیرگذارترین مؤلفه کیفیت طرح است و آن را می توان به عنوان شاخص اصلی و نمایانگر کیفیت طرح های جامع برشمرد. همچنین بین کیفیت طرح های شهرهای بزرگ و شهرهای میانی تفاوت معنی داری وجود ندارد و طرح ها به صورت عمومی دارای وضعیت مشابه هم هستند. با این حال کیفیت طرح ها طی دو دهه گذشته افزایش یافته است.
بوم گردشگری و تأثیر آن در توسعه منطقه ای ایران
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری یکی از امیدبخش ترین فعالیت هایی است که از آن به عنوان گذرگاه توسعه یاد می شود. بوم سازگان ایران، بستر مناسبی برای سودآوری در بخش بوم گردشگری است. رشد سریع طبیعت گردی باعث شده است تا تأثیرات این صنعت موردتوجه قرار گیرد. رشد تقاضا برای گردشگری بر پایه طبیعت این علاقه را در مدیران مناطق حفاظت شده پدید آورده است تا گردشگری را به حوزه حفظ محیط زیست بکشانند. ایجاد اشتغال و توسعه منطقه از اهداف بوم گردشگری می باشد. بوم گردشگری دارای بیشترین ک ارایی در استفاده از قابلیت های طبیعی و فرهنگی است که در عین استفاده کارآمد و ایجاد زمین ه ب رای اش تغال و درآم دزای ی کمترین تأثیر منفی را بر محیط زیست وارد نموده و ابزاری مناسب برای توسعه متوازن به ویژه در کشورهای درحال توسعه م ی باش د.
نوزایی شهری رویکردی نوین جهت احیا و ارتقا کیفیت زندگی در بافت تاریخی شهرها (نمونه موردی: محدوده میدان امام علی (ع) شهر اصفهان و بافت پیرامون آن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
141 - 154
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر رشد بی رویه و ناهماهنگ محیط شهری به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر کیفیت زندگی شهری، بافت های تاریخی و ارزشمند و انسان تأثیرگذار بوده است.÷ وسعت زیاد بافت های قدیمی و فرسوده و معضلات پیچیده آن ها و تأثیر مستقیم بر کیفیت زندگی شهری، مسئولان شهری را وادار به اتخاذ رویکردهای جدید در جهت مقابله با این معضلات کرده است. رویکردهای مرمت و بهسازی درگذر زمان تکامل یافته اند که از جدیدترین رویکردها می توان به نوزایی شهری اشاره نمود. هدف تحقیق حاضر، ارزیابی کیفیت زندگی شهری در محدوده پیرامونی بافت تاریخی میدان امام علی (ع) اصفهان بر اساس سه معیار اجتماعی، اقتصادی و کالبدی با رویکرد نوزایی شهری می باشد. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی بوده و کاربردی می باشد. جامعه آماری ساکنین محدوده موردمطالعه و متخصصین شهری می باشند که 30 نفر به صورت هدفمند انتخاب و پرسشنامه ها بین آن ها توزیع شده است. از طریق روش سوات به تحلیل وضعیت موجود پرداخته و زیرمعیارهای اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و همچنین گزینه های نوزایی شهری از طریق مدل تحلیل شبکه ای (ANP) اولویت بندی گردیده اند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که مهم ترین معیار در جهت ارتقا کیفیت زندگی، معیار اقتصادی با وزن 41/0 و در رده بعد معیار کالبدی با وزن 31/0 و درنهایت معیار اجتماعی با وزن 25/0 می باشد. در زیر معیار اجتماعی میزان رضایت از محله، در زیر معیار اقتصادی بازار مسکن و زمین، در زیر معیار کالبدی نظارت بر ساخت وساز جدید و در گزینه های نوزایی شهری برنامه های توسعه مناسب و انعطاف پذیر از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر کیفیت زندگی در محدوده مورد مطالعه شناخته شده اند. بر این مبنا راهکارهایی همچون برقراری تعادل بین عملکردهای بافت از طریق تزریق فعالیت های تجاری و گردشگری، تدوین ضوابط شهرسازی با در نظر گرفتن اقتصاد زمین، نظارت بر نظام انسانی در ساخت وسازهای جدید برای جلوگیری از کم ارزش شدن بناهای باارزش جهت احیا مجدد این محدوده می تواند ارائه گردد.
مدل سازی پذیرش فناوری از سوی کاربران برای دستیابی به شهر هوشمند مطالعه موردی: مراکز استان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۲
27 - 42
حوزههای تخصصی:
تکوین فناوری های دیجیتال و در دسترس قرار گرفتن آنها، عملیاتی شدن نظریه شهر هوشمند و دولت الکترونیک را امکان پذیر نموده است. سنسورهای جمع آوری داده های شهری، ابزارهای ویرایش آنلاین سامانه های اطلاعات مکانی و گوشی های هوشمند از جمله فناوری هایی اند که به جمع آوری و گردش سریع اطلاعات شهری کمک می نمایند. در زمینه شناخت، ارتقا و توسعه میزان دقت این فناوری ها، تحقیق های فراوانی منتشر شده است. با وجود این درک دقیقی از چگونگی فرایند پذیرش و عملیاتی کردن آنها توسط کاربران اعم از اشخاص یا سازمان های شهری وجود ندارد. هدف این پژوهش مدل سازی پذیرش فناوری توسط کاربران مراکز استان ها با به کارگیری مدل ساختار یافته می باشد. این مقاله به معرفی یک مدل اولیه شامل نُه سازه می پردازد که براساس مرور ادبیات موضوع طراحی شده است. این مدل براساس داده های 110 پرسشنامه از زاهدان مورد آزمون و اصلاح قرار گرفت. مدل اصلاحی با داده های حاصل از 428 پرسشنامه از بجنورد، اصفهان، شیراز و تبریز مورد اعتبارسنجی و اصلاح نهایی قرار گرفت. مدل نهایی به پنج سازه کارآمد کردن فرد، قابلیت بهره برداری، تسهیل در انجام امور، مزیت نسبی و سازگاری به عنوان اولویت نخست کاربران مراکز استان ها و به سه سازه کیفیت کم خدمات، امنیت داده ها و ذخیره انرژی با عنوان کم اهمیت ترین ها اشاره دارد. مدل پذیرش فناوری توسط کاربران مراکز استان ها، ابزاری مهم برای پیش بینی پذیرش فناوری برای مدیران شهری است. نتایج حاصله می تواند در جلوگیری از تأمین و اجرای ناموفق فناوری در مقیاس کلانشهری که هزینه های بالایی خواهند داشت، مؤثر باشد. مدل ارائه شده در این مقاله می تواند در شهرهای کوچک مقیاس نیز به عنوان تحقیق آتی مورد آزمون قرار گیرد.