فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۶۱ تا ۱٬۴۸۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
55 - 68
حوزههای تخصصی:
پایداری اجتماعی شهری درگرو تأمین رفاه نسبی، مشارکت شهروندان، تحقق عدالت اجتماعی، امنیت و افزایش بینش اجتماعی برای همه اعضای جامعه است؛ که دست یابی به آن از آرمان های مدیریت شهری است. هدف این پژوهش ارزیابی شاخص های پایداری اجتماعی و بررسی نقش این متغیر در رضایت مندی از زندگی در محلات شهر نورآباد است. حجم نمونه با بهره گیری از فرمول کوکران 382 برآورد و پایایی ابزار تحقیق با استفاده از آلفای کرونباخ به مقدار 897/0 محاسبه شد که نشان دهنده مطلوبیت ابزار پژوهش است. برای تجزیه و تحلیل توصیفی و استنباطی داده ها از آزمون آماری T-Test و جهت تبیین و مدل سازی اثرات نیز از مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار های SPSS و AMOS استفاده گردید. در ابتدا وضعیت پایداری اجتماعی با آزمون T تک نمونه ای بررسی گشت که نتایج حاصل از این آزمون حاکی از آن است که وضعیت اکثر شاخص های پایداری اجتماعی در محدوده موردمطالعه در وضعیت قابل قبولی قرار ندارند و تمامی شاخص ها با میانگین 63/2 پایین تر از حد متوسط اند. تحلیل یافته های منتج از مدل سازی معادلات ساختاری بیانگر این نکته است که از بین شاخص های مورد سنجش پایداری اجتماعی عامل پیاده مداری و سرزندگی شهری بیشترین بار عاملی را با وزن عاملی 78 /0 (با سطح معناداری بیش از 95/0) را دارا می باشد. درنهایت مشخص شد که بین پایداری اجتماعی و رضایت مندی ساکنین از محلات رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد.
بررسی و تحلیل موانع توسعه ناوگان حمل ونقل عمومی در کلان شهر اهواز با تأکید بر موانع فیزیکی خودروها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
51 - 68
حوزههای تخصصی:
حمل ونقل عمومی نقش مهمی در کاهش مصرف انرژی و گازهای گلخانه ای دارد و با کاهش ازدحام اتومبیل و کاهش فواصل مسافرتی ناشی از استفاده از وسایل حمل ونقل عمومی می توان میلیون ها لیتر از بنزین را ذخیره کرد و از افزایش گازهای دی اکسید کربن جلوگیری کرد؛ اما در راستای دستیابی به این اهداف، حمل ونقل عمومی با موانع متعدد اقتصادی، سیاسی- مدیریتی، زیرساختی و ... روبه رو است؛ که موانع کالبدی از دیگر موانع قابل روئیت تر است و از میان مشکلات کالبدی موانع ناوگان حمل ونقل عمومی به خصوص فیزیک خودروها بیشتر به چشم می آید. ازاین رو هدف این مقاله بررسی و تحلیل موانع توسعه ناوگان حمل ونقل عمومی در کلان شهر اهواز با تأکید بر موانع فیزیکی خودروها است. رویکرد حاکم بر این پژوهش، توسعه ای - کاربردی و روش تحقیق به شیوه توصیفی، تحلیلی و پیمایشی است. اطلاعات موردنیاز تحقیق از طریق روش اسنادی، کتابخانه ای، پیمایشی و مصاحبه با مردم و کارشناسان گردآوری شده است. جهت رتبه بندی موانع از روش تصمیم گیری ARAS و جهت پهنه بندی این موانع در سطح شهر از مدل کریجینگ استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که موانع در هر یک از ناوگان های اتوبوس و تاکسی دارای ضریب تأثیر متفاوتی هستند؛ به گونه ای که برای تاکسی رانی؛ کمبود ناوگان (وزن 0.0161)، کیفیت پایین بهداشت داخل (0.074) و ضعف تنوع (0.066) دارای بیشترین تأثیر اما برای اتوبوس رانی؛ فرسودگی ناوگان، ضعف سیستم گرمایشی- سرمایشی و ایمنی پایین (با وزن مشترک 0.0116) دارای بیشترین تأثیر هستند. پهنه بندی این موانع در سطح شهر نشان می دهد که بیشترین پهنه های شهر در طیف خیلی نامناسب است و مناطق 2 و 5 به ترتیب مناسب ترین و نامناسب ترین مناطق هستند.
ارزیابی اقتصادی نقشه های بزرگ مقیاس مستخرج از فتوگرامتری پهپادی در تهیه نقشه کاداستر شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
70 - 79
حوزههای تخصصی:
در نقشه برداری زمینی برای تهیه کاداستر مناطق شهری، با دستگاه گیرنده متحرک، قطعات املاک طبق قانون جامع حد نگار، تعیین مختصات می شود. سپس، نقشه کاداستر تهیه شده و بعد از تثبیت، سند صادر می شود. تهیه این نقشه ها به دلیل مشکلاتی مانند اختلاف های ملکی، مسائل قومی و فرهنگی، مناطق صعب العبور و خطرناک که مراجعه مستقیم به محل ملک وجود ندارد، مشکلات فراوانی دارد. بنابراین، تحقیق حاضر با هدف مقایسه روش فتوگرامتری پهپادی با نقشه برداری زمینی انجام شد. تصویربرداری توسط پهپاد Phantom4 از بافت مسکونی به مساحت 12 هزار مترمربع با ارتفاع پرواز 80 متر با پوشش طولی و عرضی 80 درصد انجام شد، طراحی و تعیین مختصات نقاط کنترل شامل 12نقطه توسط گیرنده متحرک GNSS/RTK با استفاده از شبکه شمیم صورت گرفت. مثلث بندی و محاسبات فتوگرامتری در محیط نرم افزار Agisoft، عملیات تبدیل و تعیین مختصات گوشه ها در Leica و ویرایش های بعدی در Bentley انجام شد. طول های املاک به روش فتوگرامتری پهپاد با طول های سندی استخراج شده از بانک جامع کاداستر با استفاده از آزمون T بررسی و اختلاف معناداری نداشتند. همچنین از نظر دقت، زمان و هزینه با هم مقایسه شدند. نتایج نشان داد روش پهپاد فتوگرامتری با توجه به میزان خطا برای نقاط کنترل (RMSE: X=3.51,Y=4.94, Z=0.60cm) و نقاط چک (RMSE: X=3.87 ,Y=5.75 Z=2.38cm) دقت لازم برای تهیه نقشه 1:500 را دارد. همچنین، هزینه فتوگرامتری پهپاد 25 درصد هزینه برداشت زمینی و زمان صرف شده در فتوگرامتری پهپاد 31 درصد زمان برداشت زمینی بود. براساس نتایج روش فتوگرامتری پهپاد در خصوص هزینه و زمان هم نسبت به روش زمینی به صرفه بود.
ابزارهای مسیریابی گردشگران با میزان آشنایی متفاوت با محیط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
3 - 12
حوزههای تخصصی:
مسیریابی فعالیتی آگاهانه است که با به کارگیری ابزارها و علائم انجام می شود. گردشگران با توجه به میزان آشنایی متفاوت با محیط از ابزارها و علائم راهنمای مختلف در انتخاب مسیر استفاده می کنند. شناخت متفاوت از محیط باعث تفاوت در شکل گیری نقشه های شناختی در ذهن گردشگران می شود. آشنایی با محیط و داشتن تجربه در فضاهای شهری در مسیریابی بسیار قابل توجه است. بنابراین توجه به مسیریابی گردشگران از جمله کلیدی ترین موضوعات در فضاها و نقاط تصمیم گیری است. هدف از این پژوهش تحلیل فرآیند مسیریابی گردشگران با میزان آشنایی متفاوت است. روش مورداستفاده در پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت پیمایشی است. در این راستا به منظور گردآوری داده ها از مشاهدات میدانی، پرسشنامه و بازدید از سایت استفاده شده است. روش نمونه گیری با استفاده از فرمول کوکران با توجه به جمعیت محدوده 359 نفر محاسبه شده است. تحلیل داده ها و ارزیابی ابزارهای گردشگران در فرآیند مسیریابی با استفاده از تحلیل های آماری شامل تحلیل واریانس یک سویه (آنوا)، آزمون تی وابسته و آزمون K 2 برای اولویت بندی متغیرها و سطح معناداری شاخص ها با استفاده از آزمون دانکن تحلیل گردیده است. نتایج پژوهش حکایت از آن دارد که میزان آشنایی با محیط بر انتخاب نوع استراتژی در مسیریابی مؤثر است. گردشگرانی که به دلیل شناخت بیشتر، درک و تحلیل ذهنی عمیق تر از محیط آشنایی بیشتری دارند، از استراتژی پیمایشی با استفاده از بازنمایی جهت و فاصله تعیین مسیر می کنند. این در حالی است که گردشگران با میزان آشنایی کمتر از استراتژی نشانه از طریق بازشناسی نوع نشانه ها و تشخیص موقعیت قرارگیری آنها مسیر خود را پیدا می کنند. اولویت گردشگران برای استفاده از ابزارهای بصری در مسیریابی به ترتیب شامل جاذبه های گردشگری، جداره ها، علائم و الگوی شبکه معابر هستند.
مطالعه اثربخشی راهبردهای «فنی-کالبدی» و «اجتماعی-اقتصادی» در بهبود تاب آوری شهری در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه تاب آوری شهرها در مقابل زلزله از الزامات برنامه ریزی کاهش خسارات جانی و مالی زلزله در شهرهاست. تاب آوری تعاریف گوناگونی دارد و مدلی جامع به منظور محاسبه کمی آن وجود ندارد. در این پژوهش، به مطالعه اثربخشی راهبردهای بهبود تاب آوری شهری مرتبط با بخش های فنی-کالبدی و اجتماعی-اقتصادی در برابر زلزله با هدف ایجاد ابزاری برای تصمیم گیران و سیاست گذاران پرداخته شده است. بدین منظور ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و نظر خواهی از خبرگان ابعاد و شاخص های مؤثر در تاب آوری شهرها در مقابل زلزله استخراج شد. سپس با استفاده از نظر خبرگان و روش مقایسه زوجی، وزن هریک از ابعاد و شاخص ها معین و شاخص تاب آوری معرفی شد. با استفاده از این شاخص و درنظرگرفتن سه سناریوی لرزه ای گسل شمال تهران، گسل ری و گسل شناور، اثربخشی راهبردهای فنی-کالبدی و اجتماعی-اقتصادی در بهبود تاب آوری برای منطقه 6 شهرداری شهر تهران با یکدیگر مقایسه شد. مقدار شاخص تاب آوری در سناریوی گسل شمال تهران 458/0، در سناریوی گسل ری 454/0 و در سناریوی شناور 456/0 است. نسبت هزینه به افزایش شاخص تاب آوری در راهبرد های اجتماعی اقتصادی کوتاه مدت S1، میان مدت S2 و بلندمدت S3 به ترتیب 17/6، 69/11 و 52/18 است. همچنین در راهبردهای فنی کالبدی کوتاه مدت T1، میان مدت T2 و بلندمدت T3 به ترتیب 90/3، 67/4 و 41/7 است. بهترین راهبرد در افزایش شاخص تاب آوری در مقایسه با هزینه راهبرد S3 و ضعیف ترین راهبرد T1 است. با وجود این از نظر زمان مورد نیاز برای اجرا، راهبردی T1 بهینه ترین راهبرد است. انتخاب راهبرد بهینه برای یک شهر با پارامترها و متغیرهای گوناگونی ارتباط دارد. تنها یک راهکار فنی یا اجتماعی نمی تواند ضامن موفقیت طرح های بهبود تاب آوری شهری باشد. در کوتاه مدت راهبرد T1 و در طولانی مدت راهبرد S2 بهینه ترین راهبردها هستند.
افتراق معنایی در تحلیل کیفی فضاهای شهری (مطالعه موردی: خیابان سپه قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
193 - 211
حوزههای تخصصی:
افتراق معنایی یکی از روش های پرکاربرد در تحلیل توصیفی و کیفی فضاهای شهری است. فضاهای شهری سنتی و معاصر همواره مدنظر و قضاوت مردم و کارشناسان قرار گرفته است. این روش می تواند مبنایی علمی برای قضاوت این گروه های هدف قرار بگیرد. هدف از این مقاله آزمودن تکنیک افتراق معنایی در تحلیل کیفی یک فضای شهری (خیابان سپه قزوین) است تا بر مبنای آن قضاوت صفات مورد نظر این تکنیک صورت بگیرد. مسئله اصلی پژوهش در تطبیق پذیری مؤلفه های عینی و ذهنی و بررسی اختلاف و افتراق میان این مؤلفه ها در تحلیل کیفی مناظر شهری است. تکنیک افتراق معنایی می تواند با بهره گیری از ساز و کار علمی خود و بهره جستن از نظام سنجش دوگانه (دوقطبی) در این موارد، متخصصان امور شهری را یاری کند و توانایی مدیریت شهری را در حل مسئله نابسامانی ها و معضلات فضاهای شهری افزایش دهد. افتراق معنایی بر مبنای صفات زوجی و ویژگی های دوقطبی در تحلیل کیفی منظر شهری در این مقاله، درمورد منظر یک خیابان شهری (خیابان سپه قزوین) آزموده شد. پژوهش حاضر کاربردی و توصیفی-تحلیلی با تأکید بر روش تحلیل محتواست. شاخص ها و مؤلفه های ارتقای کیفی فضاهای شهری در دو بعد عینی (زیبایی، نظم، تداوم، تکرار، تقارن و شفافیت) و ذهنی (معنا، اصالت، آرامش، خوانایی، جذابیت و هماهنگی) تقسیم شده است و نتایج پژوهش حاکی از آن است که برداشت های مؤلفه های عینی و ذهنی از مناظر شهری میان مردم و کارشناسان متفاوت است و کیفیت های مؤلفه های ذهنی در فضاهای شهری مشخص شده مطلوبیت ندارند.
تحلیل مقایسه ای گردشگری منطقه ای با رویکرد درآمد محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
85 - 96
حوزههای تخصصی:
با توجه به گسترش صنعت گردشگری و نقش آن در اقتصاد کشورها، به ویژه کشورهای درحال توسعه فاقد منابع تولیدی، شناسایی عوامل مؤثر در بهبود گردشگری، امری ضروری بوده و از اهمیت بسیاری، برخوردار می باشد. ازاین رو پژوهش حاضر به دنبال این هدف است تا عوامل کلیدی و اثرگذار در توسعه گردشگری منطقه ای را بر اساس شاخص های مختلف هر منطقه (ازجمله مباحث درآمدی) شناسایی و با تقسیم مناطق به سه بخش درآمد بالا، پایین و متوسط، شاخص های اثرگذار بر گردشگری را در مناطق مختلف، با رویکرد مدل سازی اقتصادی، موردقیاس قرار دهد. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش، تحلیلی – توصیفی می باشد. دوره زمانی موردبررسی تحقیق، 1995 تا 2015 بوده و نمونه موردبررسی 120 شهر از پایتخت های کشورهای با درآمد متوسط، پایین و بالا می باشد. نتایج حاصله از تحقیق، نشان می دهد که متغیرهای نرخ ارز، شاخص قیمت خرده فروشی (CPI) و تولید ناخالص داخلی سرانه از مهم ترین عوامل اثرگذار بر گردشگری جهانی همه کشورها و هر سه گروه کشورهای با درآمد پایین، متوسط و بالا، محسوب می شود و در این میان، شاخص های نرخ ارز و تولید ناخالص داخلی سرانه تأثیر مثبت و شاخص خرده فروشی قیمت ها (تورم)، تأثیر منفی بر گردشگری در کشورهای مختلف داشته که نشان دهنده تأثیرگذاری یکنواخت این شاخص ها در مناطق مختلف می باشد. همچنین، ضرایب کاملاً یکسان مربوط به کشورهای با درآمد متوسط و بالا، در مدل های تخمینی، شباهت زیاد این دو گروه در بخش گردشگری و جذب گردشگر را نشان می دهد و بالطبع حاکی از این است که سیاستمداران و قانون گذاران بخش گردشگری در این گروه کشورها، می توانند از یکدیگر تبعیت کنند.
بررسی گردشگری چند حسی در شهر تبریز با رویکرد حس مکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
61 - 74
حوزههای تخصصی:
در چند سال اخیر بازار گردشگری در شهر تبریز رشد قابل توجهی داشته و جذابیت چند حسی در این شهر می تواند قدرت جذب گردشگران داخلی و خارجی را افزایش دهد. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین حس مکان به عنوان یکی از شاخصه های گردشگری حسی و جذب گردشگر، به دنبال پاسخ سؤال است که بین ابعاد حس مکان و جذب گردشگر در شهر تبریز چه ارتباطی وجود دارد؟ خصوصیات کالبدی، معانی و فعالیت ها، سه پایه هویت مکانرا شکل می دهند و تعامل انسان با این سه عنصر، حس مکان را خلق می نماید؛ بر این اساس، در این پژوهش، حس مکان با سه بعد کالبدی، معنایی و فعالیتی سنجیده شده و رابطه آن با جذب گردشگر موردبررسی قرارگرفته است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی و از نوع پیمایشی بوده و کاربردی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل گردشگران داخلی و بین المللی شهر تبریز در سال 97-98 و روش نمونه گیری احتمالی بوده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر برآورد گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای آماری SPSS و SmartPLS استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بین متغیر کالبدی حس مکان و جذب گردشگر، رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین متغیر معنایی و فعالیتی حس مکان با متغیر جذب گردشگر نیز ارتباط معناداری برقرار است و در این بین، متغیر معنایی بیشتر از دو متغیر دیگر، تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کند و متغیر کالبدی و فعالیتی در اولویت بعدی قرار می گیرند. نتایج این پژوهش آن دسته از شاخص های حس مکان را که در جذب گردشگر شهری نقش بیشتری را ایفا می کنند، شناسایی نموده است.
تحلیل فضایی شاخص های کمّی و کیفی مسکن در نواحی شهری با رویکرد مسکن پایدار (مطالعه موردی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: در جهانی که به سرعت در حال شهری شدن و تغییر است راهبرد مسکن پایدار با توجه به اثرات منفی رشد شهرها راهکارهایی برای به حداقل رساندن مسائل شهری و به ویژه در ارتباط با مسکن مطرح می شود. هدف مقاله حاضر تحلیل شاخص های کمی و کیفی مسکن در نواحی شهری با تاکید بر مسکن پایدار است. روش: مقاله حاضر از لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی-تحلیلی باشد. روش گردآوری اطلاعات اسنادی- کتابخانه ای از قبیل سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395 و طرح تفصیلی سال 1395 می باشد. برای تجزیه وتحلیل از نرم افزار Arc Catalog برای آماده سازی دادها و از مدل فرایند تحلیل شبکه برای وزن دهی معیارها و برای ارزیابی پایداری شاخص های کمی وکیفی مسکن از مدل تودیم و از مدل موران برای سنجش افتراق فضایی استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان می دهد ناحیه 3-5(محلات نیک سازان، ولیعصر، زعفرانیه، منظریه، بهارستان، انصاریه) با رتبه اول دارای پایداری خیلی زیاد می باشد این در حالی است، ناحیه 6-4(محلات گلشهرکاظمیه) و نواحی منطبق با محلات فرودست از قبیل ناحیه 1-3(محله اسلام آباد). ناحیه 2-5(محلات بیسیم، بنیاد). ناحیه 1-2(محلات فاطمیه، شهدا، گلیجک آباد) از پایداری خیلی کم برخوردار است. از کل مساکن محدوده موردمطالعه 27.5 درصد پایداری خیلی کم، 16.1 درصد پایداری کم، 21.3 درصد پایداری متوسط، 11.6 درصد از پایداری زیاد،23.5 درصد از پایداری خیلی زیاد برخوردارند که بیانگر ناپایداری در بین نواحی 25 گانه شهر می باشد؛ براساس نتایج مدل موران، توزیع فضایی پایداری شاخص های کمی و کیفی مسکن در نواحی شهر زنجان از الگوی خوشه ای تبعیت می کند که نشان دهنده نابرابری فضایی در نواحی 25 گانه شهر زنجان می باشد. نتایج: بنابراین جهت اقدامات لازم به منظور کاهش نابرابری های فضایی کیفیت و کمیت مسکن در نواحی شهر زنجان، تدوین برنامه مدون بر اساس عدالت فضایی برای کاهش نابرابری های آن امری ضروری به نظر می رسد.
بررسی تطبیقی محورهای کلیدی کنفرانس اسکان بشر برای آینده ای بهتر (هبیتات II،I و III)
حوزههای تخصصی:
روند تند شهرنشینی و اثرات ناشی از آن، لزوم تلاش سازمان اسکان بشر ملل متحد در جهت ایجاد محیط شهری بهتر و مسکن مناسب را طلب می کند. یکی از اقدامات مهم در جهت دستیابی به این چشم انداز، برگزاری همایش هایی در دوره های 20 ساله است که دستیابی به دستور کارهای جدید شهری را مد نظر قرار می دهد . در طرح های ارائه شده، بحث مسکن به عنوان یکی از عوامل اساسی همواره مورد توجه برنامه ریزان بوده است و به منظور بهبود بخشیدن به وضعیت سکونتگاه ها در هر دوره، راهبردهای جدیدی به کار گرفته می شود. این مطالعه با روش توصیفی-تحلیلی ضمن بررسی پیشینه و اهداف کنفرانس های هبیتات، به ارائه اصول و برنامه اقدام آن ها می پردازد. سپس با تکیه بر چارچوب استخراج شده، مقایسه تطبیقی سیاست ها و برنامه های اقدام در قالب محورهای اصلی توسعه پایدار صورت می گیرد. در نهایت به منظور جمع بندی و ارزیابی برنامه های راهبردی در قالب های مشخص، راهکارهایی در راستای بهبود عملکرد طرح ها در حوزه اجرایی ارائه می گردد. نتایج نشان داد که از نظر پایداری، رقابت پذیری اقتصادی، برنامه ریزی شهری و مسکن تغییر رویکرد به سمت جامع نگری بوده است. در نهایت این که هرچند درک درستی از شرایط و چالش های در حال ظهور شهرها وجود ندارد اما باید فرصت های شهرنشینی بعنوان موتور توسعه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در نظر گرفته شود. اکنون باید تفکری شهری به بسیج کردن جوامع جهانی در جهت تمرکز به تمام ابعاد سکونتگاهی از کوچکترین نقاط روستایی تا کلانشهرها وجود داشته باشد. این امر نیازمند تفکر آینده پژوهانه نسبت به چالش های سکونتگاهی انسان ها در سطح خرد و کلان است.
از تدوین چشم انداز شهر سرخس تا برنامه ریزی عملیاتی شهرداری
حوزههای تخصصی:
تغییرات رخ داده شده در عرصه جهانی و شهری به این معناست که پیش بینی آینده شهری مبهم است و دیگر نمی توان فقط با استفاده از طرح های جامع به پیش بینی آینده شهرها پرداخت. در این میان، شهرهای مرزی به دلیل عملکرد فضایی شان، از موقعیت ویژه ای برخوردارند. تدوین چشم انداز توسعه شهری سرخس برای سال 1415، تنظیم چارچوب راهبردی در حوزه مدیریت شهری و همچنین ارائه برنامه عملیاتی 5 ساله شهرداری (1400-1396) اهداف تحقیق هستند. در این راستا شش کارگروه اجتماعی_فرهنگی، حمل ونقل، خدمات شهری و محیط زیست، مدیریت بحران، شهرسازی_ معماری و خدمات مدیریت تشکیل شد. کارگروه اقتصاد نیز نقش کارگروه پشتیبان را ایفا نمود. روش تحقیق ترکیبی است و به 36 سازمان شهر سرخس مراجعه شد و 36 مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گشت. 177 پرسشنامه در میان کارشناسان سازمان ها توزیع شد. دو نشست با نخبگان شهری برگزار شد و نتایج در قالب جدول SWOT ارائه گردید و راهبردها با روش QSPM اولویت بندی شدند. یافته های تحقیق عبارت اند از: تدوین چشم انداز توسعه شهر سرخس در 6 کارگروه، تدوین چشم انداز نهایی شهر سرخس، تدوین برنامه راهبردی توسعه شهری و تدوین برنامه عملیاتی شهرداری (1400-1396). در ارتباط با برنامه ریزی عملیاتی، کارگروه اقتصاد برآورد درآمدها و منابع تأمین اعتبار شهرداری سرخس را انجام داد و سناریوهای درآمدی مختلف را پیش بینی نمود. برای شهرداری سرخس 126 پروژه و 47 فعالیت شناسایی و ارائه شده است.
تحلیل عوامل مؤثر در کیفیت منظر پیاده راه های شهری از دیدگاه شهروندان (مطالعه موردی: پیاده راه بوعلی شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
577 - 596
حوزههای تخصصی:
زمانی ادراک و خوانش فضاهای شهری می تواند ارتقا یابد که مسائل شهری براساس دیدگاه ها و مشارکت کاربران بنا گذاشته شود. از آنجا که دیدگاه های مختلفی برای ارتقای سیما و منظر پیاده راه های شهری وجود دارد، سنجش و ارزیابی کیفیت منظر این پیاده راه ها از دیدگاه کاربران اهمیت خاصی دارد. پیاده راه بوعلی شهر همدان، اولین تجربه پیاده راه سازی در این شهر است. شواهد نشان دهنده ارتباط خوب و رضایت مندی کاربران از روند پیاده سازی در این خیابان است. هدف این پژوهش، خوانش منظر خیابان بوعلی شهر همدان بعد از تبدیل آن به پیاده راه شهری از منظر شهروندان است. شاخص ها و معیارهای مورد سنجش در ارتباط با خوانش مکان شامل مؤلفه های فعالیتی-اجتماعی، زیبایی شناختی-ادراکی و هویتی-معنایی است. به کمک فرمول کوکران، 360 نمونه آماری با توجه به جامعه آماری درنظر گرفته شده است. برای بررسی سطح معناداری مؤلفه های سه گانه و معیارهای آن ها، از آزمون t و تحلیل عاملی و استفاده شده است. همچنین از آزمون های مقایسه ای و ضریب ماتریس های هم بستگی برای بررسی ارتباط میان اجزای متغیرها بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده رابطه مستقیم عوامل فعالیتی، اجتماعی و زیبایی شناختی با خوانش پیاده راه های شهری است. برگزاری مراسم های آیینی مختلف و حضورپذیری اقشار گوناگون، در حوزه مؤلفه فعالیتی-اجتماعی است. از سوی دیگر، تنوع فضایی عناصر محیطی و همچنین نقش بافت و نوع مصالح در حوزه مؤلفه زیبایی شناختی و عنصر و جداره های آشنا و باهویت و خاطره انگیزی رویدادها در فضا در مؤلفه هویت-معنایی بیشترین اولویت را از سایر معیارها در بازخوانی کیفیت منظر پیاده راه های شهری از دیدگاه شهروندان دارد.
تبیین راهبردهای توسعه گردشگری خلاق در شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
127 - 142
حوزههای تخصصی:
از جمله مهم ترین ذخایر فرهنگی و معنوی گیلان می توان به فرهنگ غذایی غنی و متنوع آن اشاره نمود. باوجود گذشت چند سال از کسب عنوان شهر خلاق غذا و خوراک به نظر می رسد که شهر رشت نتوانسته به خوبی از این پتانسیل در راستای توسعه گردشگری شهری خلاق استفاده نماید. فقدان نگاه و چهارچوب برنامه ریزی راهبردی در این زمینه منجر گردیده است مجموعه اقدامات مدیریت شهری یکپارچگی و هماهنگی مناسبی نداشته باشند. ازاین رو کنش شهرداری رشت و سایر بازیگران در توسعه گردشگری خلاق شامل مجموعه ای از فعالیت هایی مقطعی، پراکنده و غیر هماهنگ بوده است. لذا هدف اصلی مقاله حاضر به دنبال ارزیابی شاخص های خلاقیت شهری در رشت و ارائه راهبردهایی در جهت توسعه گردشگری خلاق شهری در این شهر است. تحقیق حاضر از نوع توصیفی - کمی با ماهیت کاربردی است. برای جمع آوری اطلاعات تعداد 393 پرسشنامه از طریق ساکنین تکمیل شده است. داده های حاصل با استفاده از آزمون های دوجمله ای، همبستگی و تحلیل عاملی اکتشافی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. پس از تجزیه وتحلیل داده های آماری، راهبردهای پیشنهادی از طریق مدل استراتژیک SOAR ارائه شده اند. نتایج تجزیه وتحلیل پرسشنامه ها نشان می دهد در میان شاخص های شهر خلاق وضعیت شاخص اقتصادی شهر رشت نسب به سایر شاخص ها بهتر است. همچنین شاخص امکانات و اقدامات آموزشی دارای پایین ترین سطح در میان شاخص های شهر خلاق رشت است. لذا افزایش آموزش فرهنگ و هویت بومی، خلق جشنواره های نوآورانه و تقویت زیرساخت های شهری گردشگری موضوعاتی محوری در راهبردهای پیشنهادی هستند.
پیشنهاد ارائه ضوابط در طراحی نورگیرهای واحدهای مسکونی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نورگیرها یا چاه های نور، بخشی جدایی ناپذیر از طراحی ساختمان هایی با بر کم و عمق زیاد، به حساب می آیند. طراحی این نورگیرها در مناطق مختلف بر اساس ضوابط خاصی انجام می گیرد. در ضوابط موجود در همدان صرفا به ابعاد این نورگیرها و نسبت مساحت نورگیر به ارتفاع بنا جهت طراحی نورگیر اکتفا گردیده است. هدف این پژوهش بررسی صحت عملکرد نورگیرهای طراحی شده بر اساس ضوابط موجود در شهر همدان و برآورد ابعاد بهینه نورگیر، جهت دستیابی به روشنایی موردنیاز فضا و در نتیجه کاهش مصرف انرژی الکتریکی جهت روشنایی است. برای دستیابی به این هدف ابتدا مطالعاتی در زمینه نور روز، انرژی خورشیدی، مشخصات اقلیمی منطقه و استانداردهای موجود در زمینه روشنایی انجام شد. سپس سه ساختمان به عنوان نمونه موردی انتخاب شده و در چهار فصل سال، روشنایی دریافتی در فضاهای مشرف به نورگیر، بوسیله لوکس متر، برداشت شد و بر اساس مطالعات صورت گرفته، میزان روشنایی به دست آمده تحلیل شد. در مرحله بعدی با استفاده از نرم افزارهای شبیه ساز، ابعاد نورگیر، مدل سازی شده جهت دستیابی فضا به روشنایی استاندارد، تغییر داده شد و در مرحله آخر با تغییر پارامتر ارتفاع، ابعاد بهینه نورگیر برای ساختمان های یک تا نه طبقه توسط نرم افزار تعیین گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که ضوابط موجود در همدان، کارآمد نبوده و دریافت نور این سامانه، به طور کافی انجام نمی گیرد و ابعاد جدیدی در این تحقیق معرفی گردید.
تدوین چارچوب مفهومی آموزش دانشجویان مبتدی در کارگاه های مقدمات طراحی معماری: تحلیل محتوا کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هماهنگی مقوله های آموزش و فعالیت های دانشجویان مبتدی در کارگاه های مقدمات طراحی معماری، ضروری است و می تواند منجر به ارتقاء توانایی طراحی و گذر به سمت حرفه مندی و خبرگی شود. هدف، تدوین چارچوب مفهومیِ آموزش معماری، براساس مقوله های آموزش معماری و فعالیت های دانشجویان مبتدی در کارگاه های مقدمات طراحی است. روش تحقیق، تحلیل محتوای کیفی، در سطح کلمات و مفهوم است. برای تدوین چارچوب از همسازی و یافت معنای درونیِ نگرش ها و اولویت های آموزش معماری در حوزه های روش های آموزش، آموزش معماری، و فرایند طراحی استفاده شده است. گردآوری اطلاعات از روش اسناد و مدارک است، ۸۴ منبع پرارجاع و مرتبط با کلمات کلیدی آموزش معماری، مبتدی، توانایی طراحی، فرایند طراحی، و تفکر طراحانه انتخاب شده است. با تحلیل متون و گردآوری اطلاعاتِ علمی داخلی و خارجی، و بررسی موقعیت کارگاه طراحی معماری در پی استخراج و استنباط مقوله های آموزش معماری، فعالیت های کارگاه طراحی، و تدوین چارچوب مفهومی آموزش معماری دانشجویان مبتدی است. تحلیل و تفسیر داده های متنی، در سه مرحله انجام شد، کدگذاری با مطالعه متون، کلمات و مفاهیم مشترک، تحلیل، تفکیک، تلفیق و تجمیع آن ها انجام شد؛ مقوله های مفهومی آموزش معماری و فعالیت ها در کارگاه معماری برای پوشش دهی مقوله ها یافت شد؛ و چارچوب مفهومی آموزش در کارگاه طراحی معماری تدوین شد. یافته های تحقیق شش مقوله آموزش معماری شامل توانایی طراحی، تفکر طراحی، اثربخشی کارگاه، آموزش مشارکتی، رسانه ها و سنجش است. برای تدوین چارچوب مفهومی و تدریس در کارگاه های طراحی، فعالیت های مناسب کارگاه ها در ابعاد و جنبه های مختلف یافت و تعریف می شود. فعالیت ها برای ارتقا نیازمندی های دانشجو مبتدی معماری و پوشش دهنده چندین مقوله یافت شد، شش سری فعالیت شامل مطالعات، تحلیل بنا، ماکت سازی، اسکیس ها، رسانه های مختلف، و ارزیابی بیان و در نهایت چارچوب مفهومی تدوین شد. دانشجویان مبتدی در یادگیری طراحی با الهام از عملکرد معماران خبره، تفکر همگرا و واگرا، تامل در فرایند طراحی، مشارکت و نقد در فعالیت های کارگاه در نهایت به ایده پردازی، خلق فضا، و ساخت طرح واره می پردازند. در این مسیر توانایی های فردی برای ساخت مفاهیم، و شناخت مسئله طراحی ارتقاء می یابد.
طراحی سیستم نوآوری شهری (UIS) در بستر رشد اقتصادی درون زا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
252 - 265
حوزههای تخصصی:
مسیر نظریات رشد اقتصادی، به ویژه معرفی نظریات رشد درونزا، نشان می دهد که سیستم های اقتصادی برای دستیابی به اهداف رشد اقتصادی بلندمدت نیاز به تبلور محرک و بهبود مولفه های درونزایی دارند که از درون این سیستم ها تکامل می یابند. در برخی از مدل های رشد درونزا بیان شده است که اگر کشوری منابع بیشتری را به نوآوری اختصاص دهد، در شرایط مشابه می تواند از سایر کشورها موفق تر باشد. بنابراین امروزه، بررسی چگونگی ایجاد نوآوری در سیستم های مختلف اقتصادی به یک موضوع چالش برانگیز در محافل اقتصادی جهان تبدیل شده است. شواهد تجربی نشانگر آن است که پیاده سازی یک سیستم نوآوری در جغرافیای شهری، می تواند بر بسیاری از مشکلات شهری، منطقه ای و حتی ملی فائق آید. بنابراین انتظار می رود که ایجاد یک سیستم مناسب نوآوری شهری با توجه به شرایط خاص هر شهر، امکان تبدیل چالش های عمیق اجتماعی - اقتصادی را به فرصت های ارزشمند توسعه یافتگی فراهم کند. از اینرو، این مطالعه به بررسی اهمیت سیستم های نوآوری شهری (UIS) می پردازد.
بررسی ساختار فضایی منطقه شهری مازندران مرکزی با تاکید بر شبکه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درسال های اخیر شهرها، هم به لحاظ فرم فیزیکی و هم از نقطه نظر عملکردی، به یک پدیده ی منطقه ای بدل شده اند از این رهگذر، با تغییر جایگاه هستی شناسانه از فضا، منطق و معنای «مکان» در متنی جدید، یعنی در فضای جریان ها تفسیر شده است. فقدان استراتژی های توسعه یکپارچه منطقه ای، عدم توجه به رقابت یا همکاری کانون ها را در شبکه شهری مازندران مرکزی با چالش های تفرق عملکردی روبه رو کرده است. به نظر می رسد تحت فضای جریانی موجود، پژوهش های صورت گرفته قادر نخواهد بود تمامیت، کارکرد و ساختار شبکه شهری استان را توصیف کند. هدف پژوهش این است تا با بهره گیری از روش توصیفی_تحلیلی و ابزار تحلیل شبکه، ضمن تبیین مولفه ها و شاخص های تحلیل تعامل فضایی، الگوی فضایی عملکردی شبکه شهری مازندران مرکزی را با تحلیل داده های مبدا- مقصدی سال 1397 مورد مطالعه قرار دهد. نتایج حاصل گواه شکل گیری نظام چند مرکزیتی و حتی شبکه ای متعادل در این منطقه است. بنابراین با شکل گیری و تکوین این الگوی جدید در منطقه، تغییر در نحوه برنامه ریزی فضایی این مناطق مبتنی بر مزایای اقتصادی شبکه نیز ضروری است. روابط بین شهرهای بزرگتر نه تنها صرفاً رقابتی دیده نمی شوند بلکه آنها باید مکمل یکدیگر هم باشند. همچنین، نتایج حاصل از تحلیل رهیافت های نوین (شبکه مبنا) در شبکه شهری چند مرکزیت مازندران مرکزی، بیانگر آن است که، مورفولوژی منطقه ی چند مرکزیت مازندران مرکزی، دخالت محسوسی در ریخت شناسی این منطقه دارا می باشد. زیرا فرم منطقه به گونه ای است که شهرهای مجاور از الگوی خوشه ای پیروی می کنند و شکل شبکه ای به منطقه الحاق کردند.
ارزیابی مناسب سازی فضاهای شهری برای معلولان و افراد کم توان جسمی- حرکتی مطالعه موردی: شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
117 - 132
حوزههای تخصصی:
معلولیت به منزله پدیده ای زیستی و اجتماعی، واقعیتی است که تمام جوامع، صرف نظر از میزان توسعه یافتگی، اعم از کشورهای صنعتی و غیرصنعتی با آن مواجه هستند. فضاهای عمومی شهری نقش مهمی در برنامه های توسعه مناطق شهری دارند و در فرآیند برنامه ریزی شهری، هنر برنامه ریزی این است که بتواند تعامل و تعادلی بین گروه های ذی نفع ایجاد کند. با توجه به اهمیت موضوع مناسب سازی فضاهای شهری برای معلولان (جسمی_حرکتی و نابینایان) از یک سو و نیز تعداد قابل توجه شهروندان کم توان جسمی و حرکتی در شهر اردبیل از سوی دیگر، پژوهش حاضر با هدف واکاوی و بررسی میزان رضایت مندی معلولان و ارزیابی وضع موجود مناسب سازی بخش مرکزی شهر اردبیل با رویکردی نظام مند، در جهت پاسخ دهی به نیاز این قشر از شهروندان است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی_تحلیلی است. داده های مورد نیاز از طریق روش های میدانی گردآوری شده اند و با استفاده از نرم افزارspss و آزمون های،T تک نمونه ای،t مستقل و آزمون تحلیل واریانس یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از پژوهش(آزمونT) نشان می دهد که میزان رضایت مندی معلولان از شاخص های مناسب سازی کمتر از حد متوسط(3) است. نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نشان می دهد که سطح معنی داری متغیرهای شغل، سن و نوع معلولیت کمتر از 05/.، (000/.) بوده و به لحاظ آماری رابطه معنی داری در سطح 95درصد وجود دارد که نشان دهنده تأثیر متغیرهای مورد بررسی بر میزان رضایت مندی از شاخص های مناسب سازی است. همچنین آزمون tمستقل گویای اینست که در متغیر جنسیت بین میانگین نظری دو گروه مردان و زنان در خصوص ارزیابی رضایت مندی معلولان از مناسب سازی با توجه به این که سطح معنی داری (000/.) کمتر از 05/. است، رابطه معنی داری بین نظرات دو گروه زن و مرد وجود دارد. نتایج به دست آمده از مطالعه حاکی از آن است که با توجه به اقدامات صورت گرفته به منظور مناسب سازی بخش مرکزی شهر اردبیل، شرایط کالبدی، اجتماعی_اقتصادی، وضعیت مبلمان شهری و مدیریت کنونی قادر به رفع نیازهای معلولان به شکل شایسته نیست.
بررسی چگونگی اثرگذاری خدمات و زیرساخت های شهری بر کیفیت زندگی ذهنی شهروندان در رینگ اول شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نواحی شهری مراکز اصلی رشد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در هر کشوری هستند و خود را به عنوان جذاب ترین نقاط برای ایجاد ثروت، کار، خلاقیت و نوآوری اثبات کرده اند؛ اما درعین حال، این نواحی با چالش های مهمی نیز در زمینه های تخریب فیزیکی و محیطی، محرومیت اجتماعی، ناامنی، بیکاری، کمبود مسکن، ترافیک و حاشیه نشینی روبرو هستند که این مشکلات کیفیت زندگی شهری را به شدت کاهش می دهند. بااین وجود سیاست گذاران و برنامه ریزان در سطوح بین المللی و ملی بر قابلیت شهرها برای بهبود کیفیت زندگی انسان ها تأکید دارند. این امر سبب شده است که مقایسه کیفیت زندگی شهری در شهرها به منظور بررسی عدالت شهری اهمیت دوچندانی پیدا کند که در تحقیقات گذشته کمتر به آن توجه شده است؛ بنابراین، پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی سعی بر آن داشته است که چگونگی اثرگذاری عوامل خدماتی و زیرساختی شهری که به عنوان کیفیت زندگی عینی شناخته می شوند بر کیفیت زندگی ذهنی شهروندان را موردبررسی قرار دهد. برای رسیدن به این هدف، شاخص های مسکن، تأسیسات و تجهیزات شهری، حمل ونقل شهری، اقتصادی، آموزش، تفریحات، سلامت و بهداشت، ایمنی و امنیت به عنوان متغیرهای مستقل تحقیق و شاخص کیفیت زندگی ذهنی (رضایتمندی) به عنوان متغیر وابسته تحقیق در قالب مدل مفهومی تحقیق انتخاب شدند. سپس بر مبنای این شاخص ها پرسشنامه ای 72 سؤالی تبیین و طراحی شد در محلات رینگ مرکزی همدان توزیع شد. سپس داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 19 و روش آماری رگرسیون خطی چندگانه مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که با توجه به مرکزیت و هسته تجاری بودن رینگ مرکزی در شهر همدان، اثرگذاری عامل اقتصاد و اشتغال بر کیفیت زندگی ذهنی شهروندان به طور معناداری از دیگر عوامل استخراج شده تحقیق بیشتر و قابل توجه تر است.
پایش سلامت شهروندان با رویکرد مکان یابی بهینه دکل های مخابراتی تلفن همراه (مورد شناسی: منطقه 1 شهرداری شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش تقاضا برای خدمات ارتباطی تلفن همراه، فزونی تعداد دکل های مخابراتی را به ویژه در نقاط شهری در طی سالیان اخیر به دنبال داشته است. از مسائل مهمی که به موازات افزایش تعداد دکل های مخابراتی گریبان گیر جوامع بوده، نگرانی های مرتبط با خطرات احتمالی ناشی از تشعشعات دکل های مذکور بر سلامتی شهروندان است. در این بین مناطق مسکونی و مراکز حساس جمعیتی بخش هایی از شهر به شمار می روند که شهروندان مدت زمان طولانی تری را در معرض تشعشات دکل های مخابراتی تلفن همراه قرار می گیرند و به تبع آن نگرانی های مربوط به سلامت شهروندان ابعاد جدی تری را در مناطق مذکور به خود می گیرد؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر پایش سلامت شهروندان با رویکرد مکان یابی بهینه دکل های مخابراتی تلفن همراه در منطقه 1 شهرداری شهر زنجان است. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی بوده و به لحاظ کاربست نتایج، کاربردی است. گردآوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز نیز از طریق مطالعات کتابخانه ای و بازدیدهای میدانی انجام شده و برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده، سیستم اطلاعات جغرافیایی مورد استفاده قرارگرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد در حال حاضر، به دلیل وجود عدم قطعیت در پاسخ گویی به خطرزا بودن تأثیرات بلندمدت تشعشعات دکل های مخابراتی تلفن همراه بر سلامت شهروندان، راه حل موجود اجتناب از قرارگیری در معرض تشعشات دکل ها است. براساس پژوهش حاضر از مجموعه 29 دکل موجود در محدوده مورد مطالعه، 5 دکل به دلیل عدم رعایت فاصله استاندارد با مناطق مسکونی و مراکز جمعیتی حساس بایستی جابه جا شوند.