فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۵۲۱ تا ۵٬۵۴۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
کیفیت محیط، از عوامل موثر بر حرکات جمعیتی درون شهری محسوب می شود. در چند دهه اخیر پدیده تنزل کیفیت محیطی همچون شبحی بر ساختار اقتصادی کهن شهرهای ایرانی سایه افکنده و پایداری درازمدت آن را با خطر مواجه ساخته است. نتیجه این امر برون رانی بومیان از هسته های باارزش قدیم شهری به سمت مناطق نوساز و میانی است. کاهش عملکردی و فرسودگی کالبدی بیش از پیشِ بافت و کاهش کیفیت آن، از بدیهی ترین نتایج حاصل از توالی این چرخه (مهاجرت بیشتر = کیفیت نازل تر محیطی) است که امروزه گریبانگیر شهر قدیمی خرم آباد نیز شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی این چرخه و ناپایداری شهری در بافت قدیم شهر خرم آباد صورت گرفته است و پیش فرض اساسی آن این است که با درک و شناخت میزان و علل رضایت مندی شهروندان از محیط زندگی شان، می توان مانع خروج جمعیت از این محله ها و کاهش جمعیت بافت تاریخی و مرکزی شهرها و ایجاد تعادل فضایی در محله ها و بافت های شهری شد. روش جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه و انجام مصاحبه میدانی و حجم نمونه 388 عدد بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری Spss انجام شده است. فرضیه این پژوهش، عبارت است از: میان سطح رضایت شهروندان از کیفیت محیط سکونتی شان و تمایل به مهاجرت درون شهری آنها ارتباط معنا داری وجود دارد. نتایج تحقیق نشان می دهد که، حدود 60 درصد از جامعه نمونه، تمایل به مهاجرت از بافت دارند. میزان رضایت مندی ساکنان بافت قدیم از محیط سکونتی شان تقریبا در حد متوسط (1<2.6<5) با میانه نظری 3 ارزیابی شده است.میزان رضایت مندی از معیار هویت محیطی، نسبتا زیاد است. ساکنان از امنیت محله شان و آرامش در آن، اظهار رضایت نسبی داشتند و در مورد سایر معیارها، رضایت مندی کمتر از حد متوسط بوده است. نتایج حاصل از ارتباط کیفیت محیط سکونتی و تمایل به مهاجرت های درون شهری، در جهت تایید نسبی تاثیرپذیری این گونه حرکات از کیفیت محیط سکونتی است و نشان از عدم ارتباط معنا دار بین دو معیار مهاجرت های درون شهری و مالکیت مسکن؛ و برعکس، وجود ارتباط معکوس برخی از معیارها مثل امنیت، هویت محیط شهری، خدمات عمومی و بهداشتی، ویژگی های کالبدی با مهاجرت های درون شهری دارد. همچنین رابطه خویشاوندی و طایفه ای محکم، موجب تحکیم روابط همسایگی می گردد و این خود منجر به کاهش مهاجرت های درون شهری می شود.
امکان سنجی ارتقاء کیفیت محیط از طریق پیاده راه سازی محورهای شهری مورد: محور خیابان ارم بخش مرکزی شهر قم
حوزههای تخصصی:
پیاده راه ها یا مسیرهای پیاده برای تبدیل فضاهای سکونتگاهی به مکانهای امن و لذت بخش برای پیادهروی اختصاص داده شدهاند. امروزه، در سیاستهای برنامهریزی شهری به دنبال تقویت محیطهای پیاده و از بین بردن موانعی هستیم که توانایی ما را برای پیادهروی آسان و ایمن، محدود میکند . مطالعه حاضر به منظور بررسی و سنجش تمایل به حضور گروههای مصرف کننده و ایجاد شرایطی به منظور ارتقاء کمی و کیفی محیط شهری، افزایش ارتباطات و تعاملات اجتماعی افراد با یکدیگر در محیطی امن و سالم، رفع آلودگیهای زیست محیطی و مهمتر از همه احترام به هویت عابر پیاده به عنوان جزئی مهم از سیستم حمل و نقل شهری در قالب بستر کالبدی مناسب، انجام شده است. فضای پیاده پیشنهاد ایجاد مسیرهای خاص حرکت پیاده و فضاهای مکث در جهت بهبود کیفیت فضاهای شهری را مطرح میکند . این مقاله به سنجش کیفیت محیط، به بررسی امکان ایجاد پیاده راه، از سه بعد کالبدی، کارکردی و ادراک محیطی پرداخته است. کیفیت محیط با ایجاد مدل تجربی سنجش کیفیت (درخت ارزش) توسط روش کل به جزء و بررسی 13 معیار ارائه شده در 4 سطح ارزیابی شد. تحلیلهای آماری (رگرسیون چند متغیره، تحلیل مسیر،آزمون همبستگی پیرسون و tb کندال و...) نشان می دهد که بین متغیر وابسته (کیفیت محیط) با متغیرهای مستقل(معیارها) با اطمینان ٩٩ ٪ رابطه معنی داری وجود دارد، به عبارت دیگر، بین متغیرهای مستقل تحقیق با متغیرافزایش کیفیت محیط پیرامون حرم حضرت معصومه(س) به واسطه پیاده محور کردن خیابان ارم، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ بنابراین، با توجه به یافتههای تحقیق امکان ایجاد پیاده راه در این محیط به منظور ارتقاء کیفیت محیط در بخش مرکزی شهر قم وجود دارد.
تحلیلی بر تجربیات علمی راهبرد توسعه شهر (GDS) در جهان
حوزههای تخصصی:
به دنبال رشد فزاینده جمعیت شهرنشین، عدم آمادگی مناطق شهری برای پاسخگویی به نیازهای جامعه، دیدگاه و روندهای برنامه ریزی بخشی منجربه بروز مشکلات جدی اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی در شهرها شده است. چنان که امروزه صدها میلیون فقیرشهری در محلات ناامن، غیربهداشتی و فاقد امکانات اولیه گزینه های بسیار اندکی برای زندگی فراروی خود دارند. برهمین مبنا راهبرد توسعه شهر (CDS) توسط سازمان ائتلاف شهرها برای حل بخشی از این مسائل پدید آمد.
راهبرد توسعه شهر در ایجاد فرآیندهای تصمیم سازی مشارکتی در کشورهای در حال توسعه و کاستن از سطح فقرشهری و تامین توسعه پایدار راهبرد بسیار مؤثری است. این مقاله با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی به نگرش های سازمان ائتلاف شهرها و پس از آن به تجربیات عملی راهبردتوسعه شهر (CDS)در جهان می پردازد. هدف این مقاله تحلیل تجربیات CDS در جهان به منظور کمک به برنامه ریزان شهری کشور در راستای ارتقای کیفیت زیست و سکونت شهروندان می باشد. در این تحقیق تجربیات عملی CDS در شهر پنوم پن، شن یانگ، امان و اورادآ، سانتوآندره مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
سطح بندی و برنامه ریزی فضاهای گردشگری روستایی بخش مرکزی شهرستان بویراحمد
حوزههای تخصصی:
فقدان رتبه بندی علمی و نظام مند در تعیین جایگاه مکانی- فضایی کانونهای جاذب گردشگری روستایی و بالطبع توزیع نامتناسب تاسیسات و تجهیزات از جمله کاستیهای بنیادی و مشهود در مطالعات و طرحهای توسعه صنعت گردشگری در کشور و به ویژه در بخش مرکزی شهرستان بویراحمد است. شهرستان بویراحمد برخوردار از توانمندیهای بالقوه در توسعه گردشگری است که به دلایل مختلف از جمله عدم مطالعه جامع، به فعلیت نرسیده است، پژوهش حاضر به دنبال بررسی تواناییهای طبیعی، تاریخی و فرهنگی و نیز چگونگی توزیع و پراکنش مکانی- فضایی خدمات گردشگری در نقاط و حوزههای روستایی واقع در قلمرو تحقیق متناسب با جایگاه و عملکرد هر یک بوده است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و با بهرهگیری از روش اسنادی- میدانی در 239 نقطه روستایی دارای سکنه بخش مرکزی شهرستان بویراحمد با اجرای مدل گاتمن و تکنیکهای آماری ویلیام گاست( t )، تحلیل واریانس یک طرفه (آزمون F ) و آزمون همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزارهای Excel ، Spss ، Gis به منظور ، سطح بندی و تعیین سطح فضاهای روستایی از لحاظ توسعه صنعت گردشگری و دستیابی به اهداف تحقیق انجام گرفته است. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که قلمرو تحقیق از جاذبههای طبیعی، فرهنگی و تاریخی متعدد و متنوعی، در توسعه گردشگری برخورداراست اما توزیع خدمات و تاسیسات در کانونهای جاذب روستایی نا متعادل و نامتناسب با جایگاه مکانی، فضایی هر یک بوده است از این رو راهبردهای اجرایی در توسعه ساختار و سازمان فضایی حاکم بر حوزه های گردشگری روستایی ارائه گردید و برای هرکدام از سطوح، تجهیزات و زیرساختهای متناسب با آن پیشنهادگردید.
ارزیابی آسیب پذیری شهر با رویکرد پدافند غیر عامل با استفاده از روش دلفی؛ نمونه موردی: شهر بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲۸
۱۱۰-۹۳
حوزههای تخصصی:
«پدافند غیر عامل» از جمله موضوعاتی است که در سال های اخیر در طرح ها و برنامه های شهری مورد توجه قرار گرفته است. در حال حاضر در طرح های جامع شهری این موضوع شامل ضوابط مشخص در مورد مکان یابی کاربری ها و مقاوم سازی بناها می باشد که می تواند برای هر شهری (نه صرفا شهری که مورد مطالعه است)، استفاده شود. این پژوهش با ارائه روشی که در آن شهر و عناصر شهری تاثیر گذار در موضوع پدافند غیر عامل مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند، به دنبال کاهش خسارات احتمالی حاصل از حملات نظامی در شهرها می باشد. بیرجند یکی از شهرهای مرزی کشور است که به علت موقعیت آن به عنوان مرکز استان خراسان جنوبی و استقرار مراکز مدیریتی و فرماندهی در آن، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. بمنظور شناخت عناصر آسیب پذیر با رویکرد پدافند غیر عامل دراین شهر، با توجه به مطالعات پیشین در این زمینه از روش دلفی استفاده گردید. بر این اساس فهرستی بیست گانه از عناصر آسیب پذیر تهیه و با روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، ارزش گذاری و با استفاده از نرم افزار GIS و روش درون یابی تراکمی، پهنه بندی آسیب پذیری شهر بر اساس این عناصر تهیه شد. علاوه بر عناصر آسیب پذیر، شاخص های شهری تاثیرگذار در این موضوع نظیر تراکم های جمعیتی و ریزدانگی قطعات نیز مورد بررسی قرار گرفته و بر اساس آنها پهنه بندی آسیب پذیری شهر ارائه گردید. پهنه های حاصل در نهایت با یکدیگر تلفیق شده و پهنه بندی آسیب پذیری شهر بیرجند با رویکرد پدافند غیر عامل تهیه شد. در پایان با توجه به تحلیل های صورت گرفته در مورد هر یک از عناصر شهری، راهکارهای لازم به منظور کاهش خسارات ناشی از حملات نظامی ارائه گردید.
بررسی جایگاه مدیریت عمران شهری در تحقق طراحی شهری مطلوب ؛ نمونه موردی: برنامه های توسعه و عمران در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲۸
۲۷۲-۲۵۵
حوزههای تخصصی:
نظام تصمیم گیری شهری نمی تواند کارگزار ناکارایی توسعه شهر و عنصری منفعل و غیر مسئول در قبال عدم تحقق طراحی مطلوب شهرها باشد. امروزه با گذشت چند دهه از تبیین نقش مؤثر طراحی شهری در بهبود شریط زیستی شهرها و ارائه نظریات متعدد در این زمینه، بیشتر گروه های ح رفه ای، س ازمانها و اتحادیه های توسعه شهری جهان در این ارت باط موضع گیری نموده و ت لاش ک رده اند تا جایگاه طراحی شهری را (اگرچه با تعابیر متفاوت) در اسناد حقوقی و الزام آور توسعه شهری تقویت نمایند. این امر متاسفانه بازتاب مؤثری در سازمانهای تخصصی کشورمان نداشته است. از مهمترین جلوه های عدم تحقق پذیری طراحی شهری در کشور می توان به مواردی چون؛ ضعف کیفیت اجرا، زمان طولانی اجرا یا حتی اجرا نشدن طرح ها، ضعف مدیریت تهیه طرحها (نیازسنجی و تعریف پروژه ها، هدایت و نظارت بر پروژه ها و غیره) و در بسیاری از موارد تهیه طرح های موازی و یا متفاوت بودن طرح اجرا شده از طرح (یا طرح های) تهیه شده اشاره کرد. این امر نه تنها موجب اتلاف هزینه های زیاد می شود، بلکه منجر به صرف زمان و منابع تخصصی و آسیب های اجتماعی فراوان نیز می گردد. در این میان نظام مدیریت توسعه شهری بعلت گستردگی وظایف و اختیارات خود در مدیریت و هماهنگ سازی بقیه عوامل مؤثر در نظام مدیریت توسعه شهری، به عنوان مهمترین عامل بسترساز یا مرتبط و مؤثر بردیگر عوامل تأثیرگذار در تحقق طراحی شهری مطرح است. در این تحقیق با بررسی چالش های تحقق پذیری طراحی شهری در ایران به واکاوی عوامل آن در نظام مدیریت توسعه شهری پرداخته و موضوع را از این منظر مورد مداقه قرار داده ایم. در مجموع جامعه مخاطب این تحقیق، مهمترین چالش های مدیریتی تحقق پذیری طراحی شهری را در سطوح و موضوعات زیر مطرح کردند. این چالش ها بعنوان مبنای این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته اند که عبارتند از: سطح کلان: مسائل مربوط به ساختارهای کلان تأثیرگذار؛ چالشهای حقوق و قوانین توسعه شهری؛ چالشهای ساختار مدیریتی (تشکیلات، اختیارات، وظایف و غیره)؛ سطح میانی: ویژگی های نهادی و روابط سازمانی و عوامل مرتبط با آن: 1. چالشهای جلب مشارکت اجتماعی و اقتصادی (سرمایه گذاری)؛ 2. چالشهای فنی و مهندسی نظام مدیریت توسعه شهری؛ 3. سطح خرد: نظام های خرد مؤثر در توسعه شهر؛ 4. چالشهای مدیریت توسعه شهری در ارتباط با بخش تخصصی (حرفه ای و دانشگاهی).
شناسایی عوامل کلیدی توسعة منطقه ای با رویکرد برنامه ریزی بر پایة سناریو: مطالعه موردی استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجربة تهیة برنامه های توسعة منطقه ای و میزان تحقّق و انعطاف پذیری آن ها در دهه های اخیر، باعث سلب اعتماد مدیران و برنامه ریزان از روش های برنامه ریزی مبتنی بر پیش بینی و تحلیل روندها شد. با پیشرفت های علمی و ظهور علم جدید آینده پژوهی و آینده نگاری، محققان برنامه ریزی سعی کردند از قابلیت های این علم در توسعة فنون برنامه ریزی استفاده کنند؛ که به این ترتیب به تدریج با استفادة گسترده از آن ها، روش ها و فنون آینده نگاری وارد بطن فعالیت های برنامه ریزی شد. یکی از این روش ها، تحلیل عوامل کلیدی و شناسایی پیشران های توسعة است. در این روش به جای برنامه ریزی برای توسعة بلوکی تمام عناصر و عوامل دخیل در واحد برنامه ریزی، سعی میشود عوامل کلیدی و پیشران های اصلی توسعه شناسایی شود؛ سپس با مدیریت آن عناصر و عوامل اصلی و با طراحی سناریوهای ممکن در آینده، چارچوب برنامه ریزی و سیاست گذاری انعطاف پذیری متناسب با شرایط منطقة برنامه ریزی ارائة شود. این مقاله سعی دارد ضمن ارائه الگویی برای شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر روند توسعة در مقیاس منطقه ای، زمینة تهیة سناریوهای ممکن و محتمل در ده سال آیندة استان آذربایجان شرقی را فراهم کند. داده های این مقاله شامل 76 عامل است که با روش دلفی از کارشناسان توسعة استان جمع آوری و با نرم افزار میک مک تحلیل شده است و سر انجام سیزده عامل به عنوان عوامل کلیدی و پیشران توسعه، شناسایی و وضعیت احتمالی آن ها در ده سال آینده جهت تهیه سناریوها تدوین شده است.
تحلیلی بر دلایل مهاجر فرستی شهرهای کوچک «مطالعه موردی شهر قیدار»
حوزههای تخصصی:
مهاجرت از شهرهای کوچک یکی از اساسی ترین مسایلی است که کشورهای جهان سوم با آن روبرو هستند. این نوع مهاجرت ها نشان دهنده پیامد عدم تعادل در مجموعه سکونت گاهای شهری و سطوح نابرابر توسعه در جوامع شهری است. جمعیت زدایی ناشی از مهاجرت در شهرهای کوچک به عنوان یک عامل خارجی، نظم طبیعی رشد جمعیت را بر هم می زند و اختلالات عمده ای را در وجوه ساختاری جمعیت و حرکات آن ایجاد می کند. در این پژوهش به منظور درک زمینه های مهاجر فرستی در شهرهای کوچک، یکی از شهرهای استان زنجان (شهر قیدار) مورد بررسی قرار گرفته است. شهر کوچک قیدار علی رغم پتانسیل ها به دلیل برخورداری اندک از سطح امکانات و زیرساخت های اقتصادی و اجتماعی، به عنوان شهر مهاجر فرست عمل می نمایند. تحقیق حاضر با شناخت عوامل موثر بر مهاجر فرستی در شهر قیدار و با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی انجام گرفته است. داده های تحقیق عمدتاً از طریق روش میدانی (مصاحبه و پرسشگری و پیمایش) جمع آوری شده است. پایایی پرسشنامه ها با محاسبه ضریب آلفای کروبناخ 88% به دست آمده است که نشان دهنده همسانی درونی بالای پرسش های میدانی است. بعد از گردآوری داده ها، از نرم افزار SPSS برای تحلیل آنها استفاده شده است. در این پژوهش به منظور شناسایی زمینه های مهاجر فرستی شهر قیدار، متغیرها و شاخص هائی شناسایی و مورد ارزیابی قرار گرفته اند. نتایج تحلیل پرسشنامه ها از 400 نفر از سرپرستان خانوار که از شهر قیدار مهاجرت کرده اند نشان دهنده آن است که اگر چه شاخص های اقتصادی در ایجاد انگیزه مهاجرت از شهر قیدار موثر است اما بدون تردید بین فرآیند تصمیم گیری برای مهاجرت و متغیر های تاثیرگذاری دیگری نظیر کمبود مکانی – فضائی خدمات شهری، کیفیت زندگی در شهر مبدا، تاثیر عملکرد مدیریت شهری، عوامل جاذبه در مرکز استان، اعتقادات هنجاری و شاخص های تبعی (طیف گسترده ای از زمینه های مهاجرت را تشکیل می دهند) و مهاجر فرستی از شهر قیدار رابطه معنی داری وجود دارد.
لزوم مشارکت پلیس در برنامه ریزی شهری
حوزههای تخصصی:
امکان سنجی تبدیل خیابان بدون خودرو در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه فضاهای باز عمومی مورد توجه بسیاری از محققان و سیاست گذاران شهری قرار گرفته است. توسعه و گسترش این نوع فضاهای شهری از قبیل پارکها، فضاهای همگانی و فضاهای سبز نقش بسزایی در ارتقاء کیفی زندگی شهروندان دارد. خیابان های پیاده شهری، یکی از مورد توجه ترین این مکانها، است که در بسیاری از کشورهای توسعه یافته به عنوان سرزنده ترین فضاهای شهری به اجرا در آمده است. این اماکن به دلیل در بر داشتن فعالیت های اجتماعی، علاوه بر افزایش روابط چهره به چهره افراد، موجب تشویق شهروندان به پیاده روی و استفاده کمتر از خودرو شخصی می شوند. در این تحقیق، یکی از خیابان های پرتردد و اصلی شهر شیراز که درصد قابل توجهی از فعالیت های خدماتی- تجاری را در بر دارد، انتخاب گردیده و امکان تبدیل آن به یک خیابان پیاده بررسی شده است. برای گردآوری اطلاعات و داده های اولیه مورد نیاز از پرسشنامه های بخصوصی که توسط ساکنان و شاغلان آن خیابان تکمیل گردید، استفاده شده است. همچنین برای بررسی رابطه بین رضایتمندی افراد از تبدیل این خیابان به یک خیابان پیاده و مشخصات اجتماعی – اقتصادی، رفتاری و ترافیکی از تجزیه و تحلیل آماری (تحلیل رگرسیون دوتایی) انجام شده است. نتایج نشان داد که تنها برخی از خصوصیات اجتماعی- اقتصادی، رفتاری و ترافیکی همانند جنس، سن، درآمد، روزهای مراجعه و ... رابطه معناداری با رضایتمندی افراد از تبدیل خیابان مذکور به خیابان پیاده محور داشته اند. در مجموع می-توان گفت که ایجاد خیابان پیاده در محدوده مطالعاتی نیازمند بسترسازی مناسبی در زمینه حمل و نقل و نیز ارائه سیاست های تشویقی از طرف مدیران شهری است.
سنجش توسعه ی پایدار محلّه های شهری با استفاده از منطق فازی و سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه ی موردی: منطقه ی 17 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دهه ی 1980 به بعد توسعه ی پایدار به عنوان مفهوم اصلی و بنیادی در راهبرد حفاظت جهانی سازمان ملل و در گزارش برانت لند قرار گرفت. توسعه شهری پایدار نیز اهمّیّت بسزایی را در دل مفهوم توسعه ی پایدار دارد. شهرنشینی شتابان، هم زمان با ظهور و تکامل سرمایه داری در ایران، انباشت سرمایه، تمرکز فضایی ابزار تولید، بیشتر در چند شهر بزرگ کشور به ویژه تهران، انجام شد که نتیجه ای جز توسعه ناپایدار شهری دربرنداشت. هدف این مقاله استفاده از روش تلفیقی منطق فازی و سیستم اطلاعات جغرافیایی برای سنجش میزان پایداری در سطح محلّه های شهری تهران است، به دلیل وسعت زیاد محدوده ی مورد مطالعه، محلّه های منطقه ی 17 شهرداری تهران برای مطالعه ی موردی انتخاب شد. به همین دلیل، 20 شاخص مختلف اقتصادی اجتماعی و کالبدی برای سنجش پایداری استفاده شد. در ابتدا شاخص ها به شیوه ی لایه ی اطلاعاتی، وارد سیستم اطلاعات جغرافیایی شد. برای تفاوت در مقیاس اندازه گیری، شاخص ها بی مقیاس شدند؛ سپس با استفاده از تابع عضویّت مثلّثی، هر شاخص جداگانه در داخل سیستم اطلاعات جغرافیایی فازی شد. پس از آن با استفاده از استدلال اوّلیّه و نهایی ممدانی، وضعیّت پایداری منطقه در نُه طبقه (کاملاً بد، خیلی بد، بد، نسبتاً بد، متوسّط، نسبتاً بالا، بالا، خیلی بالا، کاملاً بالا) دسته بندی شد و در پایان شاخص ها نافازی شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد که استفاده از روش ترکیبی منطق فازی و سیستم اطلاعات جغرافیایی، تحلیل فضایی مطلوبی را از وضعیّت پایداری در سطح محلّه ها نشان می دهد. نتیجه ی مطالعه نشان می دهد که وضعیّت پایداری محلّه های شهری منطقه ی 17 در سطوح متوسّط و پایین از آن قرار دارند. از جهت پایداری، محلّه فلاح در وضعیّت متوسّط قرار دارد که بهترین وضعیّت را در بین محلّه ها دارد و بدترین وضعیّت از جهت پایداری برای محلّه ی بلورسازی است.
بررسی و رتبه بندی عوامل مؤثّر بر میزان رضایت مندی شهروندان از کیفیّت محیط زندگی (مطالعه ی موردی: مقایسه ی بافت قدیم و جدید شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندازه گیری میزان رضایت از محیط، پیچیده و متأثر از مجموعه عوامل فراوانی است. بر این اساس، با توجّه به مطالعه ی ادبیّات نظری مربوط به کیفیّت محیط، چارچوبی مفهومی، متشکّل از عوامل شانزده گانه و در چهار سطح، برای بررسی در بافت های قدیم و جدید شیراز گردآوری و مبنای پژوهش و تحلیل قرار گرفته است. روش انجام پژوهش، توصیفی تحلیلی بوده و از شیوه های آماری به ویژه آزمون T تک نمونه ای، فراوانی و رگرسیون خطّی چند متغیّره، استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که عوامل تأثیرگذار در کیفیّت محیط در دو محدوده ی مورد بررسی تا حدّ زیادی یک سان بوده است؛ به علاوه مشخص شد، ساکنان بافت جدید نسبت به ساکنان بافت قدیم تا حدودی از کیفیّت محیط زندگی شان رضایت بیشتری دارند. بررسی ها نشان داد که در سه سطح مورد بررسی (خانه، محلّه و شهر) هم در بافت جدید و هم در بافت قدیم، بیشترین میزان رضایت مندی مربوط به مقیاس شهر و کمترین آن مربوط به وضعیّت کیفیّت محیط در مقیاس محلّه ها بوده است؛ همچنین مشخص شد در بافت جدید بُعد اقتصادی اجتماعی و در بافت قدیم بُعد ادراک شده بیشترین تأثیرگذاری را در رضایت مندی از کیفیّت محیط زندگی شهروندان داشته است.
ارزیابی چالش های مدیریت شهرهای کوچک اندام از دید گروه های ذی نفوذ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۰ شماره ۱
91 - 108
حوزههای تخصصی:
توسعه شهرنشینی در جهان و به ویژه در کشورهای در حال توسعه، عوارض و مسائل گوناگونی را به همراه داشته است. ظهور شهرهای کوچک و نوبنیاد، با ماهیت روستا شهری، پدیده ای است که بسیاری از کشورهای مختلف و از جمله ایران با آن روبرو هستند. مزایای شهرهای کوچک در تعادل بخشی در توسعه ی منطقه ای و زندگی در شهرهای کوچک، باعث شده است تا در سال های اخیر در سیاست گذاری توسعه شهری و ملی توجه بیشتری را به خود جلب کنند. این شهرها با وجود نقاط قوت و فرصت های متنوع پیش رو، به لحاظ مدیریتی به ویژه در امور مالی با مشکلات زیادی روبرو هستند. شهرهای کوچک، با گرایش های شهری، در دل خود، سادگی روستا را دارند و غالباً از مناسبات اقتصادی و اجتماعی روستایی برخوردارند، این شهرها با ماهیتی ویژه، دارای مشکلات خاص خود (از جمله منابع مالی ناپایدار، ضعف نیروی انسانی و فنی و ...) هستند و از این رو نیازمند مدیریت ویژه هستند. از رو در این نوشتار با نگاهی تازه به مدیریت شهری در شهرهای کوچک، سعی شده مشکلات مدیریتی فراروی این شهرها شناسایی و تاحدی تحلیل گردد. به این منظور ضمن بررسی کتابخانه ای اسناد و اطلاعات موجود، در یک بررسی میدانی، با استفاده از پرسش نامه و مصاحبه با شهرداران چند شهر در استان های کرمانشاه، همدان و کردستان، چند و چون مشکلات مدیریتی این شهرها تحلیل شده است. اطلاعات به دست آمده از این بررسی نشان می دهد که عمده ترین مسأله بر سر راه مدیریت شهری در شهرهای کوچک، مسائل مالی و کمبود منابع مالی پایدار است، که البته این ضعف با مشکلاتی همچون عدم انتخاب صحیح مدیران، عدم استفاده از فرصت های موجود (به دلیل ضعف مدیریتی و اقتصادی) تشدید می شود؛ این بررسی نشان می دهد که تامین مالی و درآمد پایدار برای شهر و استفاده از تجربه های بخش خصوصی، از نیازهای ضروری مدیریت شهری در شهرهای کوچک است. همزمان این شهرها باید به رفع مشکلاتی در عرصه نیروی انسانی، فنی و ظرفیت سازی در حوزه های مختلف توجه جدی نشان دهند. اگرچه محدودیت منابع مالی خود عاملی اصلی در دامن زدن به سایر مشکلات، همچون کاستی زیرساخت ها و ظرفیت های انسانی و فنی است، اما مقایسه شهرهای مختلف نشان می دهد که مدیریت شهری و نوآوری مدیران شهری به عنوان یک عامل تعیین کننده، نقشی اساسی در کاهش مشکلات مالی و مادی شهرهای کوچک دارد. همچنین شهرهای کوچک دارای وضعیت و ویژگی های اجتماعی و فرهنگی خاص هستند که برای این شهرها ممکن است به فرصت های مانند بهره گیری از سرمایه اجتماعی موجود، و تهدیدهایی مانند ندیده گرفتن قوانین و مقررات موجود بیانجامد.
تولید و تلفیق داده های توصیفی و مکانی شهر جهت تصمیم سازی در حوزه فرهنگی (مطالعه موردی شهر بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گسترش بسیار وسیع شهرها و افزایش سرسام آور حجم اطلاعاتی که باید برای مدیریت شهری پردازش شوند اهمیت استفاده از جی آی اس یا سیستم های مرتبط با داده های فضایی در برنامه ریزی شهری را آشکار می سازد. در این مطالعه برای تولید سامانه مدیریت مراکز فرهنگی شهر بندرعباس مراحل مختلفی صورت گرفت که عبارتند از: تعریف جامع از مراکز اوقات فراغت و تعیین سن جوانان هدف، شناسایی سازمان های مرتبط با امور جوانان، تهیه نقشه های پایه اعم از دیجیتالی و آنالوگ، مطالعات میدانی و بررسی صحت اطلاعات، ورود نقشه های پایه شهر در محیط رایانه، ثبت موقعیت مکانی مراکز بر روی نقشه های زمین مرجع شده و تهیه بانک اطلاعاتی برای هر نقشه به تفکیک. در بخش نتایج، اطلاعات مکانی محدوده و نام مراکز گذران اوقات فراغت و همچنین، توسعه و تغییرات محدوده شهر بر روی نقشه ها اعمال گردید. این اطلاعات با دقت 1:2000 و به تعداد 43 شیت قطع A و با حدود 450 مرکز گذران اوقات فراغت تولید گردید. در بخش نتایج اطلاعات توصیفی، جداول اطلاعاتی از سه فیلد با عنوان های نام محل، نوع فعالیت و آدرس محل از 1350 خانه اطلاعاتی تشکیل شده است. نتایج آنالیز نشان می دهد که در برخی از مناطق نظیر محله 2000 و یا تپه الله اکبر، تعداد و تنوع مراکز اوقات فراغت به نسبت تراکم جمعیتی جوان کمتر از حد استاندارد بوده و در مناطق مرکزی شهر نظیر محدوده فلکه برق و دارایی با تراکم بیش از اندازه مواجه است. تعداد این مراکز به 4-8 برابر مناطق محرومتر می رسد. با لحاظ نمودن تنوع مراکز، این مقدار تا 11 برابر نیز افزایش می یابد. ضمن این که پراکنش این مراکز با لحاظ نوع فعالیت در کلیه مناطق یکنواخت نیست. کمبود مراجعه کنندگان و تعطیلی برخی از مراکز واقع شده در مرکز شهر صحت آنالیز را نیز تایید می نماید. ساماندهی توزیع و پراکنش مراکز فرهنگی شهر در آینده و همچنین تاثیر گذاری حداکثری از جمله اهداف مدیریت فرهنگی در توسعه و برنامه-ریزی هوشمند شهر بندرعباس به عنوان پیشنهاد، مد نظر است.
بررسی مفهومی باغسازی ایرانی در رویکرد پدیدارشناسی در معماری منظر، تبارشناسی و شاخص شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲۸
۸۰-۶۱
حوزههای تخصصی:
باغسازی ایرانی به عنوان یکی از اصلی ترین پدیده ها در ساختار شکل دهنده به معماری و ساخت محوطه ها و فضاهای باز در تاریخ ایران و تمام سرزمین های تحت نفوذ آن حضور داشته است. به واسطه این حضور، ایرانیان در تمام شئون زندگی فردی و جمعی خود، ارتباط نزدیکی با این سنت و پدیده کهن داشته اند ازاین رو می توان باغسازی ایرانی را به عنوان یکی از اصلی ترین پدیده ها در ساختار شکل دهنده به منظر و به طور عام طراحی محیط مصنوع در گذشته تاریخی ایران نام برد. در این پژوهش قصد ارزش گذاری و برتری بخشیدن به باغسازی ایرانی در معماری منظر را نداریم، بلکه هدف اصلی در پژوهش حاضر بیان احراز هویت در معماری منظر از طریق بررسی مؤلفه های فضا در باغسازی ایرانی است. اینکه خوانایی فضا در ساختار کالبدی باغ ایرانی برای مخاطب امروزی چگونه احراز می گردد و اینکه آیا ساختار کالبدی این پدیده در خاطره جمعی ایرانیان، هنوز حضوری قابل توجه دارد یا نه، مورد توجه پژوهش حاضر نبوه و هرگونه پرسش در علل پیدایش این تفکرات نیازمند واکاوی در پژوهش های دیگر است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و میدانی بوده است. نتایج حاصل در این پژوهش بیانگر آن است که باغسازی ایرانی، نظامی از شکل گیری مکان در همه ابعاد پدیدارشناسانه این مفهوم بوده است و می توان از آن به عنوان یک نظام شایسته در معماری منظر معاصر به عنوان یکی از انتخاب های پیشرو در امر طراحی و ساماندهی محیط مصنوع در ارتباط با طبیعت، بدان پرداخت.
تحلیلى بر بلند مرتبه سازى و معایب آن در ایران
حوزههای تخصصی:
تحلیل کیفیت زندگی روستاهای ادغام شده در شهر (مطالعه موردی : شهر میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل مقایسه ای قواعد محیط زیستی برای توزیع کاربریهای شهری مطالعه های موردی: امریکا، بریتانیا، کانادا و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تحلیل اصول و قواعد محیط زیستی توزیع کاربریهای شهری مورد استفاده برای برنامه ریزی کاربری زمین در ایران است تا مشخص شود آیا این اصول و قواعد برای حفظ و بهبود کیفیت محیط زیست شهری، کافی و کاربردی است یا خیر. در این پژوهش ابتدا اصول و قواعد محیط زیستی توزیع کاربریهای شهری از سطح طرحهای جامع در نظام برنامه ریزی فضایی ایران و کشورهای پیشرو در موضوع برنامه ریزی کاربری زمین شهری مانند امریکا، بریتانیا و کانادا استخراج و در قالب دو مجموعه طبقه بندی شد. سپس از طریق تحلیل مزایا، معایب و سازگاری اعضای این دو مجموعه، اصول و قواعد محیط زیستی همگن و دارای توانایی کاربرد در برنامه ریزی کاربری زمین شهری در ایران در قالب مجموعة تطبیقی جدید پیشنهاد شد. در مرحلة بعد اصول و قواعد محیط زیستی توزیع کاربریهای طرح توسعة شهری منطقة 5 شهرداری تهران (به عنوان نمونه ای از جدیدترین مجموعه اصول و قواعد کاربردی) با مجموعه اصول و قواعد پیشنهادی تحقیق مقایسه شد. نتایج تحلیل ها نشان میدهد که اصول و قواعد محیط زیستی توزیع کاربریهای شهری مورد استفاده در طرح مذکور نسبت به اصول و قواعد همتا در مجموعة تطبیقی پیشنهادی، ناکافی و غیرکاربردی است. در نهایت مشخص شد که بخشی از اصول و قواعد محیط زیستی عام توزیع کاربریهای شهری مورد استفاده کشورهای پیشرو، توانایی کاربرد در برنامه ریزی کاربری زمین شهرهای ایران را دارد و در ترکیب با اصول و قواعد همتا مورد استفاده در ایران میتواند الگوهای مناسبی برای برنامه ریزی پایدار شهرهای ایران شکل دهد.
تأثیر تصویر ذهنی گردشگران بر ارزش ادراک شده از شهرهای ساحلی دریای خزر با تاکید بر نقش واسط کیفیت عوامل ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، لزوم تحقیق و بررسی اثرات مثبت توسعه گردشگری به خوبی احساس می شود. تسهیلات مناسب می تواند وسیله ای برای بهبود تصویر مقصد، حس مباهات و افتخار مردم منطقه باشد. توسعه گردشگری در شهرها و روستاهای شمالی می تواند اثرات بلندمدتی را بر اقتصاد محلی، زیرساخت ها، جنبه های فرهنگی- اجتماعی و تجاری داشته باشد و به عنوان عاملی مؤثر برای توسعه و بهبود وضعیت اقتصادی (افزایش درآمدها و اشتغال زایی) و بهبود تصویر این مناطق (آگاهی و دانش از منطقه بازدید شده) درنظر گرفته شود. از این رو، تحقیق حاضر به بررسی ارتباط بین متغیرهای تصویرذهنی، کیفیت ادراک شده عوامل ملموس و ناملموس به همراه ارزش ادراک شده پرداخته است و بدین منظور ابتدا مدل مفهومی بر اساس مبانی نظری، استنتاج و طراحی گردید و سپس با استفاده از روش تحقیق پیمایشی در معرض آزمون قرار گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل گردشگران مناطق ساحلی دریای خزر است که با استناد بر فرمول کوکران، 200 نفر به عنوان نمونه تصادفی مورد مطالعه، در تحقیق در نظر گرفته شدند. داده های به دست آمده به وسیله پرسشنامه-های توزیع شده از بین افرادی که حداقل یک بار به شهرهای ساحلی دریای خزر سفر کرده اند از طریق معادلات ساختاری و روش حداقل مربعات جزیی به کمک نرم افزار پی. ال. اس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از پردازش داده ها نشان داد که کیفیت ادراک شده نسبت به ارزش ادراک شده از مهمترین پیامدهای تصویر ذهنی گردشگران است. همچنین، مشخص گردید که کیفیت عوامل ناملموس در تصویر ذهنی گردشگران تاثیر معناداری ندارد.