فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۵۲۱ تا ۵٬۵۴۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
فقدان رتبه بندی علمی و نظام مند در تعیین جایگاه مکانی- فضایی کانونهای جاذب گردشگری روستایی و بالطبع توزیع نامتناسب تاسیسات و تجهیزات از جمله کاستیهای بنیادی و مشهود در مطالعات و طرحهای توسعه صنعت گردشگری در کشور و به ویژه در بخش مرکزی شهرستان بویراحمد است. شهرستان بویراحمد برخوردار از توانمندیهای بالقوه در توسعه گردشگری است که به دلایل مختلف از جمله عدم مطالعه جامع، به فعلیت نرسیده است، پژوهش حاضر به دنبال بررسی تواناییهای طبیعی، تاریخی و فرهنگی و نیز چگونگی توزیع و پراکنش مکانی- فضایی خدمات گردشگری در نقاط و حوزههای روستایی واقع در قلمرو تحقیق متناسب با جایگاه و عملکرد هر یک بوده است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و با بهرهگیری از روش اسنادی- میدانی در 239 نقطه روستایی دارای سکنه بخش مرکزی شهرستان بویراحمد با اجرای مدل گاتمن و تکنیکهای آماری ویلیام گاست( t )، تحلیل واریانس یک طرفه (آزمون F ) و آزمون همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزارهای Excel ، Spss ، Gis به منظور ، سطح بندی و تعیین سطح فضاهای روستایی از لحاظ توسعه صنعت گردشگری و دستیابی به اهداف تحقیق انجام گرفته است. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که قلمرو تحقیق از جاذبههای طبیعی، فرهنگی و تاریخی متعدد و متنوعی، در توسعه گردشگری برخورداراست اما توزیع خدمات و تاسیسات در کانونهای جاذب روستایی نا متعادل و نامتناسب با جایگاه مکانی، فضایی هر یک بوده است از این رو راهبردهای اجرایی در توسعه ساختار و سازمان فضایی حاکم بر حوزه های گردشگری روستایی ارائه گردید و برای هرکدام از سطوح، تجهیزات و زیرساختهای متناسب با آن پیشنهادگردید.
بررسی راهکارهای بهبود و سازماندهی یکپارچه بافت فرسوده ساحلی؛ نمونه موردی بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲۸
۹۲-۸۱
حوزههای تخصصی:
بافت ساحلی بندر عباس به عنوان لبه یک شهر ساحلی و از آن مهم تر به مثابه پیشانی ارتباطات برون مرزی ایران از اهمیت بسزایی برخوردار است. این بافت به دلیل موقعیت سوق الجیشی خود می تواند به عنوان تجلیگاه فرهنگ و تمدن ایرانی مطرح گردد. علیرغم طرح های موضوعی و موضعی متعددی که در سال های اخیر در ساحل بندر عباس تعریف شده و نیز برخلاف تلاش های بی شائبه طراحان و سازندگان در راستای به روز کردن طرح های در دست احداث ساحلی، سیمای فرسوده و آکنده از اغتشاش این بخش از سواحل کشور نشان از فقدان مدیریت یکپارچه در سازماندهی این بافت دارد. آگاهی از مقتضیات طراحی در بافت های ساحلی، مشخصات فرهنگی، شرایط اقلیمی، مسائل هویتی، ملاحظات اقتصادی و الزامات زیست محیطی و همچنین اشراف به فناوری های روز و مصالح نوین در سازماندهی بافت فرسوده و واجد ارزش تاریخی ساحل بندر عباس بسیار حائز اهمیت است. بدین منظور مقاله حاضر اقدام به بررسی شرایط وضع موجود ساحل بندر عباس در کلیه محورهای فوق نموده و سعی دارد در راستای سازماندهی ساحل با رویکرد مدیریت یکپارچه راهکارهایی را ارائه دهد. روش تحقیق مبتنی بر مطالعه میدانی و هدفمند در شهر بندر عباس است. در این مقاله پس از معرفی الگوها و معیارهایی چند، ارزیابی و تحلیل داده ها بر اساس جدول SWOT صورت گرفته و در نهایت براساس این معیارها مبادرت به استخراج چند استراتژی اساسی شده است. سپس به منظور تحقق بخشیدن به استراتژی ها در بازه های زمانی کوتاه، میان و بلند مدت به تعیین راهکارها و اقدامات اجرایی پرداخته ایم.
بررسی جایگاه مدیریت عمران شهری در تحقق طراحی شهری مطلوب ؛ نمونه موردی: برنامه های توسعه و عمران در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲۸
۲۷۲-۲۵۵
حوزههای تخصصی:
نظام تصمیم گیری شهری نمی تواند کارگزار ناکارایی توسعه شهر و عنصری منفعل و غیر مسئول در قبال عدم تحقق طراحی مطلوب شهرها باشد. امروزه با گذشت چند دهه از تبیین نقش مؤثر طراحی شهری در بهبود شریط زیستی شهرها و ارائه نظریات متعدد در این زمینه، بیشتر گروه های ح رفه ای، س ازمانها و اتحادیه های توسعه شهری جهان در این ارت باط موضع گیری نموده و ت لاش ک رده اند تا جایگاه طراحی شهری را (اگرچه با تعابیر متفاوت) در اسناد حقوقی و الزام آور توسعه شهری تقویت نمایند. این امر متاسفانه بازتاب مؤثری در سازمانهای تخصصی کشورمان نداشته است. از مهمترین جلوه های عدم تحقق پذیری طراحی شهری در کشور می توان به مواردی چون؛ ضعف کیفیت اجرا، زمان طولانی اجرا یا حتی اجرا نشدن طرح ها، ضعف مدیریت تهیه طرحها (نیازسنجی و تعریف پروژه ها، هدایت و نظارت بر پروژه ها و غیره) و در بسیاری از موارد تهیه طرح های موازی و یا متفاوت بودن طرح اجرا شده از طرح (یا طرح های) تهیه شده اشاره کرد. این امر نه تنها موجب اتلاف هزینه های زیاد می شود، بلکه منجر به صرف زمان و منابع تخصصی و آسیب های اجتماعی فراوان نیز می گردد. در این میان نظام مدیریت توسعه شهری بعلت گستردگی وظایف و اختیارات خود در مدیریت و هماهنگ سازی بقیه عوامل مؤثر در نظام مدیریت توسعه شهری، به عنوان مهمترین عامل بسترساز یا مرتبط و مؤثر بردیگر عوامل تأثیرگذار در تحقق طراحی شهری مطرح است. در این تحقیق با بررسی چالش های تحقق پذیری طراحی شهری در ایران به واکاوی عوامل آن در نظام مدیریت توسعه شهری پرداخته و موضوع را از این منظر مورد مداقه قرار داده ایم. در مجموع جامعه مخاطب این تحقیق، مهمترین چالش های مدیریتی تحقق پذیری طراحی شهری را در سطوح و موضوعات زیر مطرح کردند. این چالش ها بعنوان مبنای این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته اند که عبارتند از: سطح کلان: مسائل مربوط به ساختارهای کلان تأثیرگذار؛ چالشهای حقوق و قوانین توسعه شهری؛ چالشهای ساختار مدیریتی (تشکیلات، اختیارات، وظایف و غیره)؛ سطح میانی: ویژگی های نهادی و روابط سازمانی و عوامل مرتبط با آن: 1. چالشهای جلب مشارکت اجتماعی و اقتصادی (سرمایه گذاری)؛ 2. چالشهای فنی و مهندسی نظام مدیریت توسعه شهری؛ 3. سطح خرد: نظام های خرد مؤثر در توسعه شهر؛ 4. چالشهای مدیریت توسعه شهری در ارتباط با بخش تخصصی (حرفه ای و دانشگاهی).
ارزیابی تحقق پذیری پیش بینی های کاربری اراضی و پیشنهادهای جهات توسعه در طرح جامع شهر لار
حوزههای تخصصی:
طرحهای جامع، در واقع طرحهای توسعه شهری به شمار میروند که به منظور ایجاد زمینه توسعه کالبدی موزون و هماهنگ شهرها تهیه شدهاند. هرچند این طرحها با مقدمات فنی و تخصصی و نیز صرف هزینههای زیادی تهیه گردیدهاند و البته تاثیرات مثبتی در منطقهبندی کاربریها، رعایت ضوابط و مقررات ساختمان و بهبود نسبی حیات شهرها داشتهاند، اما به دلایل متعددی نتوانستهاند به تمام اهداف خود برسند. پرداختن به مبحث ارزیابی طرح جامع، به عنوان ابزاری مهم در راستای سنجش موفقیت و تحقق پذیری پیشنهادهای طرح جامع به شمار میرود و به برنامهریزان شهری کمک خواهد نمود بهتر با مشکلات تهیه و تدوین طرحهای جامعی که قبلاً تهیه شدهاند، آشنا شوند. هدف این مقاله ارزیابی تحققپذیری پیشنهادهای اصلی و تاثیرگذار در طرح جامع شهر لار است. روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش، بر پایه روش ارزیابی کمی است. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که اغلب پیشبینیهای سطوح و سرانه کاربریها در این طرح، با توجه به پیشبینی افق جمعیتی شهر، نادرست بوده و علیرغم این که اکنون چندین سال از پایان دوره اجرایی طرح جامع گذشته است، هنوز تعدادی از سرانههای پیشنهادی کاربری محقق نشده است. در عین حال، بر اساس ارزیابی صورت گرفته از طریق منطق فازی، جهات پیشنهادی توسعه شهر در این طرح، در جهاتی مناسب تشخیص داده شده است که با پیشنهادهای جهات توسعه در طرح جامع سازگار نیست. مطالعات وضع موجود شهر لار نشان میدهد جهات توسعه فعلی شهر لار، سازگار با نتایج تحلیل منطق فازی و مغایر با پیشنهادهای طرح جامع است؛ به طوری که بر خلاف پیشنهاد طرح جامع که ناحیه جنوب غربی را مناسبترین جهت توسعه در نظر گرفته است، روند توسعه در وضع موجود، به سمت ناحیه مرکزی شهر و فاصله فضائی مابین شهرقدیم و شهرجدید لار گرایش پیدا کرده است.
تحلیل درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان اصفهان در شاخص های عمده بخش کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت تفاوت های موجود بین مناطق مختلف در سطح استان از نظر میزان برخورداری آنها از شاخص های گوناگون، به منظور آگاهی از سطوح توسعه و یا محرومیت، کاهش نابرابریهای منطقه ای و تنظیم برنامه های متناسب با شرایط و امکانات هر منطقه، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. این پژوهش با بهره گیری از روش موریس، به تعیین درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان اصفهان در زمینه شاخص های عمده بخش کشاورزی پرداخته و هدف اصلی آن یافتن میزان شکاف موجود بین شهرستان ها و نوع محرومیت آنهاست. جامعه آماری تحقیق کل شهرستان های استان اصفهان را شامل می شود. چهارده شاخص مورد استفاده در این تحقیق که از سرشماری های عمومی کشاورزی 1382 و نفوس و مسکن 1385 استخراج گردیده اند، بیشتر بر مسایل مدیریت منابع شهرستان ها در زمینه کشاورزی تاکید دارند. نتایج تحقیق، حاکی از آن است که؛ شکاف و نابرابری بین شهرستان ها در زمینه فعالیت های کشاورزی عمیق بوده و نسبت آن تا 6/ 14 برابر است. شهرستان اصفهان، فلاورجان، نجف آباد در زمره شهرستان های توسعه یافته و خوانسار، چادگان و فریدون شهر از محروم ترین شهرستان ها از نظر شاخص های مورد بررسی هستند.
امکان سنجی تبدیل خیابان بدون خودرو در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه فضاهای باز عمومی مورد توجه بسیاری از محققان و سیاست گذاران شهری قرار گرفته است. توسعه و گسترش این نوع فضاهای شهری از قبیل پارکها، فضاهای همگانی و فضاهای سبز نقش بسزایی در ارتقاء کیفی زندگی شهروندان دارد. خیابان های پیاده شهری، یکی از مورد توجه ترین این مکانها، است که در بسیاری از کشورهای توسعه یافته به عنوان سرزنده ترین فضاهای شهری به اجرا در آمده است. این اماکن به دلیل در بر داشتن فعالیت های اجتماعی، علاوه بر افزایش روابط چهره به چهره افراد، موجب تشویق شهروندان به پیاده روی و استفاده کمتر از خودرو شخصی می شوند. در این تحقیق، یکی از خیابان های پرتردد و اصلی شهر شیراز که درصد قابل توجهی از فعالیت های خدماتی- تجاری را در بر دارد، انتخاب گردیده و امکان تبدیل آن به یک خیابان پیاده بررسی شده است. برای گردآوری اطلاعات و داده های اولیه مورد نیاز از پرسشنامه های بخصوصی که توسط ساکنان و شاغلان آن خیابان تکمیل گردید، استفاده شده است. همچنین برای بررسی رابطه بین رضایتمندی افراد از تبدیل این خیابان به یک خیابان پیاده و مشخصات اجتماعی – اقتصادی، رفتاری و ترافیکی از تجزیه و تحلیل آماری (تحلیل رگرسیون دوتایی) انجام شده است. نتایج نشان داد که تنها برخی از خصوصیات اجتماعی- اقتصادی، رفتاری و ترافیکی همانند جنس، سن، درآمد، روزهای مراجعه و ... رابطه معناداری با رضایتمندی افراد از تبدیل خیابان مذکور به خیابان پیاده محور داشته اند. در مجموع می-توان گفت که ایجاد خیابان پیاده در محدوده مطالعاتی نیازمند بسترسازی مناسبی در زمینه حمل و نقل و نیز ارائه سیاست های تشویقی از طرف مدیران شهری است.
ارزیابی آسیب پذیری شهر با رویکرد پدافند غیر عامل با استفاده از روش دلفی؛ نمونه موردی: شهر بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲۸
۱۱۰-۹۳
حوزههای تخصصی:
«پدافند غیر عامل» از جمله موضوعاتی است که در سال های اخیر در طرح ها و برنامه های شهری مورد توجه قرار گرفته است. در حال حاضر در طرح های جامع شهری این موضوع شامل ضوابط مشخص در مورد مکان یابی کاربری ها و مقاوم سازی بناها می باشد که می تواند برای هر شهری (نه صرفا شهری که مورد مطالعه است)، استفاده شود. این پژوهش با ارائه روشی که در آن شهر و عناصر شهری تاثیر گذار در موضوع پدافند غیر عامل مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند، به دنبال کاهش خسارات احتمالی حاصل از حملات نظامی در شهرها می باشد. بیرجند یکی از شهرهای مرزی کشور است که به علت موقعیت آن به عنوان مرکز استان خراسان جنوبی و استقرار مراکز مدیریتی و فرماندهی در آن، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. بمنظور شناخت عناصر آسیب پذیر با رویکرد پدافند غیر عامل دراین شهر، با توجه به مطالعات پیشین در این زمینه از روش دلفی استفاده گردید. بر این اساس فهرستی بیست گانه از عناصر آسیب پذیر تهیه و با روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، ارزش گذاری و با استفاده از نرم افزار GIS و روش درون یابی تراکمی، پهنه بندی آسیب پذیری شهر بر اساس این عناصر تهیه شد. علاوه بر عناصر آسیب پذیر، شاخص های شهری تاثیرگذار در این موضوع نظیر تراکم های جمعیتی و ریزدانگی قطعات نیز مورد بررسی قرار گرفته و بر اساس آنها پهنه بندی آسیب پذیری شهر ارائه گردید. پهنه های حاصل در نهایت با یکدیگر تلفیق شده و پهنه بندی آسیب پذیری شهر بیرجند با رویکرد پدافند غیر عامل تهیه شد. در پایان با توجه به تحلیل های صورت گرفته در مورد هر یک از عناصر شهری، راهکارهای لازم به منظور کاهش خسارات ناشی از حملات نظامی ارائه گردید.
بررسی و تحلیل نحوه ی توزیع خدمات عمومی شهری از دیدگاه عدالت فضایی (مطالعه موردی: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل جغرافیایی کانون های جرم خیز جرایم مرتبط با مواد مخدر در شهرکرمانشاه
حوزههای تخصصی:
بزهکاری از جمله مفاهیمی است که به شدت تحت تاثیر مشخصه های مکانی و زمانی، زمینه های فرهنگی، مناسبات اجتماعی، ساختار اقتصادی و ملاحضات سیاسی قرار دارد. لزوم برقراری نظم و امنیت سبب شده است تا در تمامی جوامع، همواره رویارویی با بزهکاری مورد توجه قرار گرفته و حائز اهمیت باشد. بررسی ها نشان می دهد در بین انواع ناهنجاری های اجتماعی در شهر کرمانشاه جرایم مرتبط با مواد مخدر بیشترین میزان را به خود اختصاص داده و یکی از مشکلات مهم این شهر در مقطع کنونی محسوب می شود. این پژوهش با هدف تحلیل سازمان فضایی این ناهنجاری ها در شهر کرمانشاه با استفاده از مدل های آماری و سامانه اطلاعات جغرافیایی انجام یافته است. روش پژوهش تحلیلی و تطبیقی است و برای شناسایی الگوهای فضایی توزیع جرایم در سطح شهر از آزمون مرکز متوسط، بیضی انحراف معیار، آزمون خوشه بندی، شاخص های نزدیک ترین همسایه، تخمین تراکم کرنل و تحلیل شبکه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش تمامی جرایم مرتبط با مواد مخدر است که در دوره زمانی یکساله در محدوده شهر کرمانشاه به وقوع پیوسته است. یافته ها نشان می دهد منطقه اسکان غیررسمی جعفرآباد و چهارراه رشیدی از مهمترین کانون های وقوع بزهکاری در ارتباط با جرایم مرتبط با مواد مخدر در شهر کرمانشاه محسوب می شوند و توزیع فضایی جرایم مورد بررسی در این شهر از الگوی خوشه ای و متمرکز پیروی می کند. بالا بودن کاربری های مسکونی و تجاری در این محدوده ها سبب شده است که بیشترین فراوانی وقوع جرایم در مجاورت این کاربری ها صورت بگیرد. همچنین بین تراکم جمعیت در این محدوده ها و نرخ وقوع بزهکاری در آنها رابطه مستقیم وجود دارد.
تحلیلی بر دلایل مهاجر فرستی شهرهای کوچک «مطالعه موردی شهر قیدار»
حوزههای تخصصی:
مهاجرت از شهرهای کوچک یکی از اساسی ترین مسایلی است که کشورهای جهان سوم با آن روبرو هستند. این نوع مهاجرت ها نشان دهنده پیامد عدم تعادل در مجموعه سکونت گاهای شهری و سطوح نابرابر توسعه در جوامع شهری است. جمعیت زدایی ناشی از مهاجرت در شهرهای کوچک به عنوان یک عامل خارجی، نظم طبیعی رشد جمعیت را بر هم می زند و اختلالات عمده ای را در وجوه ساختاری جمعیت و حرکات آن ایجاد می کند. در این پژوهش به منظور درک زمینه های مهاجر فرستی در شهرهای کوچک، یکی از شهرهای استان زنجان (شهر قیدار) مورد بررسی قرار گرفته است. شهر کوچک قیدار علی رغم پتانسیل ها به دلیل برخورداری اندک از سطح امکانات و زیرساخت های اقتصادی و اجتماعی، به عنوان شهر مهاجر فرست عمل می نمایند. تحقیق حاضر با شناخت عوامل موثر بر مهاجر فرستی در شهر قیدار و با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی انجام گرفته است. داده های تحقیق عمدتاً از طریق روش میدانی (مصاحبه و پرسشگری و پیمایش) جمع آوری شده است. پایایی پرسشنامه ها با محاسبه ضریب آلفای کروبناخ 88% به دست آمده است که نشان دهنده همسانی درونی بالای پرسش های میدانی است. بعد از گردآوری داده ها، از نرم افزار SPSS برای تحلیل آنها استفاده شده است. در این پژوهش به منظور شناسایی زمینه های مهاجر فرستی شهر قیدار، متغیرها و شاخص هائی شناسایی و مورد ارزیابی قرار گرفته اند. نتایج تحلیل پرسشنامه ها از 400 نفر از سرپرستان خانوار که از شهر قیدار مهاجرت کرده اند نشان دهنده آن است که اگر چه شاخص های اقتصادی در ایجاد انگیزه مهاجرت از شهر قیدار موثر است اما بدون تردید بین فرآیند تصمیم گیری برای مهاجرت و متغیر های تاثیرگذاری دیگری نظیر کمبود مکانی – فضائی خدمات شهری، کیفیت زندگی در شهر مبدا، تاثیر عملکرد مدیریت شهری، عوامل جاذبه در مرکز استان، اعتقادات هنجاری و شاخص های تبعی (طیف گسترده ای از زمینه های مهاجرت را تشکیل می دهند) و مهاجر فرستی از شهر قیدار رابطه معنی داری وجود دارد.
سنجش توسعه ی پایدار محلّه های شهری با استفاده از منطق فازی و سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه ی موردی: منطقه ی 17 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دهه ی 1980 به بعد توسعه ی پایدار به عنوان مفهوم اصلی و بنیادی در راهبرد حفاظت جهانی سازمان ملل و در گزارش برانت لند قرار گرفت. توسعه شهری پایدار نیز اهمّیّت بسزایی را در دل مفهوم توسعه ی پایدار دارد. شهرنشینی شتابان، هم زمان با ظهور و تکامل سرمایه داری در ایران، انباشت سرمایه، تمرکز فضایی ابزار تولید، بیشتر در چند شهر بزرگ کشور به ویژه تهران، انجام شد که نتیجه ای جز توسعه ناپایدار شهری دربرنداشت. هدف این مقاله استفاده از روش تلفیقی منطق فازی و سیستم اطلاعات جغرافیایی برای سنجش میزان پایداری در سطح محلّه های شهری تهران است، به دلیل وسعت زیاد محدوده ی مورد مطالعه، محلّه های منطقه ی 17 شهرداری تهران برای مطالعه ی موردی انتخاب شد. به همین دلیل، 20 شاخص مختلف اقتصادی اجتماعی و کالبدی برای سنجش پایداری استفاده شد. در ابتدا شاخص ها به شیوه ی لایه ی اطلاعاتی، وارد سیستم اطلاعات جغرافیایی شد. برای تفاوت در مقیاس اندازه گیری، شاخص ها بی مقیاس شدند؛ سپس با استفاده از تابع عضویّت مثلّثی، هر شاخص جداگانه در داخل سیستم اطلاعات جغرافیایی فازی شد. پس از آن با استفاده از استدلال اوّلیّه و نهایی ممدانی، وضعیّت پایداری منطقه در نُه طبقه (کاملاً بد، خیلی بد، بد، نسبتاً بد، متوسّط، نسبتاً بالا، بالا، خیلی بالا، کاملاً بالا) دسته بندی شد و در پایان شاخص ها نافازی شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد که استفاده از روش ترکیبی منطق فازی و سیستم اطلاعات جغرافیایی، تحلیل فضایی مطلوبی را از وضعیّت پایداری در سطح محلّه ها نشان می دهد. نتیجه ی مطالعه نشان می دهد که وضعیّت پایداری محلّه های شهری منطقه ی 17 در سطوح متوسّط و پایین از آن قرار دارند. از جهت پایداری، محلّه فلاح در وضعیّت متوسّط قرار دارد که بهترین وضعیّت را در بین محلّه ها دارد و بدترین وضعیّت از جهت پایداری برای محلّه ی بلورسازی است.
بررسی و رتبه بندی عوامل مؤثّر بر میزان رضایت مندی شهروندان از کیفیّت محیط زندگی (مطالعه ی موردی: مقایسه ی بافت قدیم و جدید شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندازه گیری میزان رضایت از محیط، پیچیده و متأثر از مجموعه عوامل فراوانی است. بر این اساس، با توجّه به مطالعه ی ادبیّات نظری مربوط به کیفیّت محیط، چارچوبی مفهومی، متشکّل از عوامل شانزده گانه و در چهار سطح، برای بررسی در بافت های قدیم و جدید شیراز گردآوری و مبنای پژوهش و تحلیل قرار گرفته است. روش انجام پژوهش، توصیفی تحلیلی بوده و از شیوه های آماری به ویژه آزمون T تک نمونه ای، فراوانی و رگرسیون خطّی چند متغیّره، استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که عوامل تأثیرگذار در کیفیّت محیط در دو محدوده ی مورد بررسی تا حدّ زیادی یک سان بوده است؛ به علاوه مشخص شد، ساکنان بافت جدید نسبت به ساکنان بافت قدیم تا حدودی از کیفیّت محیط زندگی شان رضایت بیشتری دارند. بررسی ها نشان داد که در سه سطح مورد بررسی (خانه، محلّه و شهر) هم در بافت جدید و هم در بافت قدیم، بیشترین میزان رضایت مندی مربوط به مقیاس شهر و کمترین آن مربوط به وضعیّت کیفیّت محیط در مقیاس محلّه ها بوده است؛ همچنین مشخص شد در بافت جدید بُعد اقتصادی اجتماعی و در بافت قدیم بُعد ادراک شده بیشترین تأثیرگذاری را در رضایت مندی از کیفیّت محیط زندگی شهروندان داشته است.
تولید و تلفیق داده های توصیفی و مکانی شهر جهت تصمیم سازی در حوزه فرهنگی (مطالعه موردی شهر بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گسترش بسیار وسیع شهرها و افزایش سرسام آور حجم اطلاعاتی که باید برای مدیریت شهری پردازش شوند اهمیت استفاده از جی آی اس یا سیستم های مرتبط با داده های فضایی در برنامه ریزی شهری را آشکار می سازد. در این مطالعه برای تولید سامانه مدیریت مراکز فرهنگی شهر بندرعباس مراحل مختلفی صورت گرفت که عبارتند از: تعریف جامع از مراکز اوقات فراغت و تعیین سن جوانان هدف، شناسایی سازمان های مرتبط با امور جوانان، تهیه نقشه های پایه اعم از دیجیتالی و آنالوگ، مطالعات میدانی و بررسی صحت اطلاعات، ورود نقشه های پایه شهر در محیط رایانه، ثبت موقعیت مکانی مراکز بر روی نقشه های زمین مرجع شده و تهیه بانک اطلاعاتی برای هر نقشه به تفکیک. در بخش نتایج، اطلاعات مکانی محدوده و نام مراکز گذران اوقات فراغت و همچنین، توسعه و تغییرات محدوده شهر بر روی نقشه ها اعمال گردید. این اطلاعات با دقت 1:2000 و به تعداد 43 شیت قطع A و با حدود 450 مرکز گذران اوقات فراغت تولید گردید. در بخش نتایج اطلاعات توصیفی، جداول اطلاعاتی از سه فیلد با عنوان های نام محل، نوع فعالیت و آدرس محل از 1350 خانه اطلاعاتی تشکیل شده است. نتایج آنالیز نشان می دهد که در برخی از مناطق نظیر محله 2000 و یا تپه الله اکبر، تعداد و تنوع مراکز اوقات فراغت به نسبت تراکم جمعیتی جوان کمتر از حد استاندارد بوده و در مناطق مرکزی شهر نظیر محدوده فلکه برق و دارایی با تراکم بیش از اندازه مواجه است. تعداد این مراکز به 4-8 برابر مناطق محرومتر می رسد. با لحاظ نمودن تنوع مراکز، این مقدار تا 11 برابر نیز افزایش می یابد. ضمن این که پراکنش این مراکز با لحاظ نوع فعالیت در کلیه مناطق یکنواخت نیست. کمبود مراجعه کنندگان و تعطیلی برخی از مراکز واقع شده در مرکز شهر صحت آنالیز را نیز تایید می نماید. ساماندهی توزیع و پراکنش مراکز فرهنگی شهر در آینده و همچنین تاثیر گذاری حداکثری از جمله اهداف مدیریت فرهنگی در توسعه و برنامه-ریزی هوشمند شهر بندرعباس به عنوان پیشنهاد، مد نظر است.
بررسی مفهومی باغسازی ایرانی در رویکرد پدیدارشناسی در معماری منظر، تبارشناسی و شاخص شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲۸
۸۰-۶۱
حوزههای تخصصی:
باغسازی ایرانی به عنوان یکی از اصلی ترین پدیده ها در ساختار شکل دهنده به معماری و ساخت محوطه ها و فضاهای باز در تاریخ ایران و تمام سرزمین های تحت نفوذ آن حضور داشته است. به واسطه این حضور، ایرانیان در تمام شئون زندگی فردی و جمعی خود، ارتباط نزدیکی با این سنت و پدیده کهن داشته اند ازاین رو می توان باغسازی ایرانی را به عنوان یکی از اصلی ترین پدیده ها در ساختار شکل دهنده به منظر و به طور عام طراحی محیط مصنوع در گذشته تاریخی ایران نام برد. در این پژوهش قصد ارزش گذاری و برتری بخشیدن به باغسازی ایرانی در معماری منظر را نداریم، بلکه هدف اصلی در پژوهش حاضر بیان احراز هویت در معماری منظر از طریق بررسی مؤلفه های فضا در باغسازی ایرانی است. اینکه خوانایی فضا در ساختار کالبدی باغ ایرانی برای مخاطب امروزی چگونه احراز می گردد و اینکه آیا ساختار کالبدی این پدیده در خاطره جمعی ایرانیان، هنوز حضوری قابل توجه دارد یا نه، مورد توجه پژوهش حاضر نبوه و هرگونه پرسش در علل پیدایش این تفکرات نیازمند واکاوی در پژوهش های دیگر است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و میدانی بوده است. نتایج حاصل در این پژوهش بیانگر آن است که باغسازی ایرانی، نظامی از شکل گیری مکان در همه ابعاد پدیدارشناسانه این مفهوم بوده است و می توان از آن به عنوان یک نظام شایسته در معماری منظر معاصر به عنوان یکی از انتخاب های پیشرو در امر طراحی و ساماندهی محیط مصنوع در ارتباط با طبیعت، بدان پرداخت.
تحلیلى بر بلند مرتبه سازى و معایب آن در ایران
حوزههای تخصصی:
راهبردهاى طراحى و کنترل فضاهاى پیاده رو شهرى
حوزههای تخصصی:
ارتقای پایداری شهری از طریق تمهیدات بدیل حمل و نقل: سنجش دست آوردها و چالشهای طرح آزمایشی دوچرخه اشتراکی در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۰ شماره ۱
77 - 90
حوزههای تخصصی:
با عنایت به آرمان توسعه پایدار شهری، طی دو دهه اخیر، اجرای طرحهای دوچرخه مورد توجه برنامه ریزان شهرهای گوناگون، از جمله تهران، قرار گرفته است. از آنجا که نخستین طرحهای دوچرخه تهران قرین توفیق نبوده اند، لازم است تمهیدات آزمایشی جدید در مراحل مختلف ارزیابی/ارزشیابی شوند. هدف از این مقاله سنجش مقدماتی دست آوردها و چالشهای طرح دوچرخه اشتراکی منطقه هشت تهران (دو سال پس از آغاز فعالیتها) است. طرح به واسطه غور در نماگرهای دسترسی، آگاهی، ایمنی، تسهیل آمدوشد، رضایت مندی، پایداری و فرهنگ سازی مورد مطالعه قرار می گیرد. سنجش بر اساس نتایج پیمایش کمّی (نمونه 250 نفری از حدود 8000 بهره ور ثبت شده) و نیز مشاهده، اخذ نظر غیرکاربران و مصاحبه با دست اندرکاران انجام می شود. یافته ها نشان می دهد که طرح در جذب کاربران مرد و جلب رضایت آنان موفق بوده، اما در عین حال دارای نارساییهایی از قبیل اطلاع رسانی ناکافی، فقدان فعالیتهای فرهنگ سازی (به ویژه برای حضور زنان)، کمبود علائم راهنمایی و کیفیت نامناسب دوچرخه ها و مسیرهاست. همچنین، پایداری طرح در گرو خدمات در مناطق همجوار و تأمین هزینه های نگهداری و توسعه جغرافیایی خانه های دوچرخه و مسیرها و نوسازی ادواری ناوگان از طریق تخصیص بودجه و فروش خدمات تبلیغاتی است.
بررسی و تحلیل عوامل بازدارنده مشارکت مردم در توسعه روستایی با تأکید بر روش تفکر عقلائی (نمونه موردی دهستان سنبل آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت به عنوان یکی از راهبردهای توسعه پایدار، در عمل با چالشهایی روبهرو است. این چالشها یا ریشه فرهنگی ـ فکری دارد و یا به استراتژیهای جلب مشارکت پیوند خورده است. این نوشتار ریشههای ضعف مشارکت رسمی و غیررسمی روستائیانرا در چهار چوب روش فکری ـ فرهنگی جستجو میکند. روش تحقیق بر مبنای توصیفی ـ تحلیلی و ابزار جمعآوری اطلاعات بر مبنای پرسشنامه و اسناد کتابخانهای است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که حدود 80 درصد جامعه در نهادهای رسمی مشارکت نداشته و یا کمتر مشارکت میکنند. ولی در زمینههای غیررسمی عمومی حدود 60 درصد مردم مشارکت دارندکه علت آن آداب و رسوم و عرف اجتماعی است و به انگیزه شخصی و فکری ارتباط زیادی ندارد. با توجه به آزمونهای آماری، عوامل مشارکت گریزی در فعالیتهای رسمی با میزان فردگرایی، مسؤولیتگریزی، ضعف اعتماد مردم نسبت به همدیگر و فقدان آیندهنگری رابطة معنیداری دارد. با توجه به اینکه نهادهای مدنی میتواند فرهنگ مشارکت را در جامعه نهادینه سازد، ایجاد و تقویت نهادهای اجتماعی و سازمانهای غیردولتی میتواند برموانع مشارکت غلبه نماید.
تحلیل توزیع فضایی خدمات عمومی شهری با استفاده از روش استانداردسازی داده ها، تاکسونومی عددی و مدل ضریب ویژگی (مطالعه ی موردی : شهر اردکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی برابری در توزیع فضایی خدمات و امکانات شهری از مهم ترین عناوین در مطالعات شهری به شمار می آید. این پژوهش به دنبال بررسی توزیع فضایی خدمات عمومی شهری است. روش مطالعه، تحلیلی و توصیفی است و روش های گردآوری داده های پژوهش، ترکیبی از روش های اسنادی و میدانی است. برای تحلیل کمّی، از روش های آماری و مدل های کمّی شامل 4 روش مختلف جمع واحدها در ناحیه، روش استانداردسازی داده های مختلف الجنس، تاکسونومی عددی و مدل ضریب ویژگی استفاده شده است تا چگونگی توزیع فضایی خدمات و امکانات شهر اردکان بررسی شود. درنهایت، بازتاب فضایی آن در رابطه با قیمت زمین و ارزش افزوده مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش مبیّن آن است که در نواحی 13 گانه شهر اردکان، توزیع فضایی خدمات شهری نامتعادل است، به طوری که نواحی 4 و 7 به ترتیب بیش از سایر نواحی به امکانات توسعه دست یافته اند و نواحی 5 و 1 از این نظر کمترین رتبه را به خود اختصاص داده اند. قیمت زمین نیز همبستگی معناداری با شاخص های مورد بحث دارد، پس بنابر یافته های این پژوهش پیشنهاد می شود که برنامه ریزان شهری با رعایت توزیع مناسب خدمات شهری باعث تحقّق عدالت اجتماعی در شهر شوند، این امر می تواند در طرح های جامع شهری دیده شود، به این گونه که علاوه بر برنامه ریزی کالبدی، ابعاد اجتماعی توسعه نیز مورد نظر برنامه ریزان شهری قرار گیرد، همچنین سرانه ی کاربری ها در کلّ شهر محاسبه نشود؛ زیرا که مناطق فقیرنشین شهر نیازمند توجّه ویژه هستند.
تحلیل تناسب زمین برای توسعة شهری با استفاده از مدل AHP مطالعة موردی: شهر فیروزآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در برنامه ریزی برای شهرها، تحلیل تناسب زمین برای توسعة شهری و شناسایی اراضی مناسب و اولویت دار برای توسعة کالبدی آنها حائز اهمیت است. از این رو، هدف از تحقیق حاضر، تعیین اراضی مناسب برای توسعة آتی شهر فیروزآباد و تأکید بر قابلیت های سیستم اطلاعات جغرافیایی در ارائة الگوی بهینة توسعة کالبدی- فیزیکی این شهر بوده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است و به منظور شناسایی اراضی مناسب برای توسعه کالبدی شهر، ابتدا وضعیت موجود شهر و گونه شناسی فیزیکی آن مورد بررسی قرار گرفته است. در مرحله بعد، پس از جمع آوری اطلاعات مورد نیاز و با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی در نرم افزار GIS و پس از طی مراحل مختلف شامل ورود متغیرها و معیارها، تهیة لایه های اطلاعاتی جدید، طبقه بندی و ارزش گذاری متغیرها و لایه های اطلاعاتی و ترکیب این لایه ها، مکان-های مناسب برای توسعة آتی شهر مشخص شده است. متغیرها و لایه های اطلاعاتی در نظر گرفته شده برای تعیین اراضی مناسب برای توسعة آتی شهر، شامل لایه های قابلیت اراضی، سطوح ارتفاعی، شیب، شبکه ارتباطی، گسل، جهت شیب، گورستان، رودخانه، آثار تاریخی و نقاط روستایی اطراف شهر است. یافته های تحقیق نشان می دهد که توسعه شهر فیروزآباد به صورت خطی و نامنظم بوده و لزوم مکان یابی اراضی مناسب برای توسعة آتی شهر، ضروری به نظر می رسد. بر این اساس و با توجه به مکانیابی صورت گرفته، این اراضی عمدتاً در جهات جنوب، جنوب شرق و شرق شهر قرار گرفته اند و این اراضی از موقعیت بهتری برای گسترش آیندة شهر نسبت به سایر بخش ها برخوردار هستند و جهات دیگر، با داشتن محدودیت های طبیعی و مصنوعی، فاقد کارآیی لازم برای توسعة آتی شهر هستند.