مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
خانوارهای شهری
حوزه های تخصصی:
تفاوت خانوارها در سطح رفاه پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی زیادی به همراه دارد. یکی از عوامل زمینه ساز تفاوت سطح رفاه در بین خانوارها محل سکونت در روستا و شهر است. در این مقاله، برای بررسی تطبیقی سطح رفاه خانوارهای روستایی و شهری، از داده های طرح آمارگیری از خصوصیات اجتماعی - اقتصادی خانوار1380 استفاده شده و متغیرهای رفاه خانوارها از لحاظ تغذیه، هزینه، مسکن، تسهیلات مسکن، مالکیت کالاهای مصرفی بادوام، و وضعیت بیمه مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که در همه شاخص های رفاه، خانوارهای شهری وضعیتی به مراتب بهتر از خانوارهای روستایی دارند. از مهم ترین عوامل مؤثر بر این امر می توان به پایین بودن وضع مالی روستاییان، هنجارهای حاکم بر خانوارهای روستایی از جمله اهمیت زمان حال نسبت به آینده، شیوه های امرار معاش و نوع شغل آنها اشاره کرد. سرانجام، پیشنهادهایی برای افزایش سطح رفاه خانوارهای روستایی ارائه شده است.
تأثیر ویژگی های اقتصادی– اجتماعی خانوارهای شهری استان فارس در استفاده از رایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت پذیرش نوآوریهای جدید در مناطق مختلف، در این مطالعه عوامل اقتصادی و اجتماعی مؤثر بر استفاده از رایانه توسط خانوارهای شهری استان فارس مورد بررسی قرار گرفت و برای این منظور از مدل پروبیت استفاده شد. داده های اولیه این پژوهش، اطلاعات جمع آوری شده در قالب طرح آمارگیری هزینه و درآمد خانوار مرکز آمار ایران، در سال 1387 میباشد و 580 خانوار شهری استان فارس را در بر میگیرد. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از بسته نرم افزاری Microfit استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد که عوامل مختلفی از جمله بعد خانوار، تعداد افراد با سواد در خانواده، درآمد خانوار و همچنین استفاده از سایر فن آوریهای جدید مانند تلفن همراه بر استفاده از رایانه مؤثر میباشند.
بررسی فقر و عوامل تعیین کننده آن در بین خانوارهای شهری کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خط فقر، ابعاد فقر و عوامل تعیین کننده ی آن به عنوان مهم ترین عوامل برنامه های کاهش فقر همواره مورد توجه اقتصاد دانان بوده است.در این مطالعه با استفاده از داده های طرح هزینه و درآمد خانوارهای شهری کشور طی سال های 87-1373 و با به کار گیری سیستم مخارج خطی (LES) خط فقر برآورد و شاخص های اندازه گیری فقر محاسبه شده است. در ادامه به بررسی عوامل تعیین کننده ی فقر در سطح خرد پرداخته شده و تأثیرپذیری احتمال وقوع فقر از خصوصیات و ویژگی های خانوارها، با استفاده از مدل پروبیت در سال 1387 مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد بیشترین کاهش احتمال فقر خانوارهای شهری مربوط به تحصیلات سرپرست خانوار و جنسیت سرپرست خانوار می باشد. همچنین سن سرپرست خانوار ، نسبت تعداد افراد دارای درآمد در خانوار و بعد خانوار نیز در کاهش احتمال فقر خانوارها مؤثر می باشند.
بررسی اثر رشد ظرفیت واردات مواد غذایی بر امنیت غذایی خانوارهای شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخص های مهم ارزیابی امنیت غذایی شاخص ظرفیت واردات مواد غذایی است. شاخص ظرفیت واردات مواد غذایی، یا نسبت کل صادرات به واردات غذا، معیاری از ظرفیت یک کشور برای تأمین مالی واردات مواد غذایی خود با استفاده از درآمدهای حاصل از صادرات کالا و خدمات است. مطالعه حاضر با استفاده از مقادیر شاخص های ظرفیت واردات مواد غذایی و شاخص کلی امنیت غذایی خانوار در دوره زمانی 1362-1387، به بررسی اثر ظرفیت واردات مواد غذایی بر امنیت غذایی خانوارهای شهری با به کارگیری روش تصحیح خطای برداری(VECM) می پردازد. نتایج نشان داد سطح امنیت غذایی خانوارهای شهری مناسب بوده و روند افزایشی داشته است. همچنین تأثیر شاخص ظرفیت واردات مواد غذایی بر امنیت غذایی در سطح ملی مثبت و برآورد الگو حاکی از اثر مثبت شاخص ظرفیت واردات مواد غذایی بر امنیت غذایی خانوارهای شهری در کوتاه مدت و بلند مدت است.
بررسی خط فقر غذایی خانوارهای شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله فقر به خصوص فقر غذایی یکی از مسائل مهم جامعه است، آگاهی از میزان و عمق خط فقر تغذیه ای اهمیت فراوانی برای حل این مسلئه دارد. لذا در این مطالعه حداقل معاش غذایی ( خط فقر غذایی) برای خانوارهای شهری ایرانی طی دوره 91-1367 با استفاده از سیستم MAIDADS مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که خط فقر تغذیه ای (ماهانه) طی دوره مذکور روندی افزایشی داشته است به طوریکه از 74851 ریال در سال 1367 به 6882346 ریال در سال 1391رسیده است اما با نرخ رشد یکنواختی همراه نبوده است. مهمترین علت افزایش خط فقر غذایی در این مدت را می توان افزایش تورم مواد غذایی دانست در نتیجه باید تورم را مهار کرد.
بررسی خط فقر غذایی خانوارهای شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله فقر به خصوص فقر غذایی یکی از مسائل مهم جامعه است، آگاهی از میزان و عمق خط فقر تغذیه ای اهمیت فراوانی برای حل این مسلئه دارد. لذا در این مطالعه حداقل معاش غذایی ( خط فقر غذایی) برای خانوارهای شهری ایرانی طی دوره 91-1367 با استفاده از سیستم MAIDADS مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که خط فقر تغذیه ای (ماهانه) طی دوره مذکور روندی افزایشی داشته است به طوریکه از 74851 ریال در سال 1367 به 6882346 ریال در سال 1391رسیده است اما با نرخ رشد یکنواختی همراه نبوده است. مهمترین علت افزایش خط فقر غذایی در این مدت را می توان افزایش تورم مواد غذایی دانست در نتیجه باید تورم را مهار کرد.
بررسی وضعیت فقر در خانوارهای شهری ایرانطی پنج برنامه توسعه اقتصادی ایران: 1394-1368(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، کاهش فقر و افزایش سطح رفاه خانوارها، به یکی از مباحث مهم توسعه اقتصادی کشور ها تبدیل شده است، به طوری که فقرزدایی و بهبود سطح رفاه افراد در جامعه، شرط لازم برای رشد اقتصادی محسوب می شود. البته، برنامه های مبارزه با فقر همان اندازه که به کارآیی سیاستگذاری و نحوه اجرای آن نیاز دارد، به شناخت ابعاد مختلف پدیده فقر و دلایل و پیامدهای آن نیز نیاز دارد. بنابراین، بررسی و آگاهی از وضعیت فقر در هر جامعه ای، اولین گام در مسیر برنامه ریزی برای مبارزه با فقر و محرومیت است. در این راستا، با استفاده از داده های هزینه و درآمد خانوار های شهری که توسط مرکز آمار ایران همه ساله منتشر می شود، ابتدا خط فقر را طی سال های ۱۳۹۴-۱۳۶۸ که پنج برنامه توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور به اجرا درآمده است، با استفاده از هشت گروه کالایی، به روش سیستم مخارج خطی ( LES ) و با استفاده از نظریه حداقل عادات نسبی ( HLES ) محاسبه شده، سپس با استفاده از شاخص های سنجش فقر، شدت فقر در مناطق شهری، مورد مطالعه قرار می گیرد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که طی سال های مورد مطالعه، گرچه خط فقر در خانوارهای شهری ایران طی پنج برنامه توسعه اقتصادی- اجتماعی کشور دارای روند صعودی بوده است، لیکن شدت و گستردگی فقر در شهرها روند نزولی داشته است. بر اساس نتایج به دست آمده در این تحقیق، حداقل معاش در سال ۱۳۶۸ – سال اول برنامه اول- ۸۰۲۹۶۳۸۷ ریال (به قیمت واقعی سال ۱۳۹۰) بوده است که در سال ۱۳۹۴- آخرین سال برنامه پنجم- به ۹۶۷۷۵۷۴ رسیده، یعنی طی ۵ برنامه توسعه اقتصادی، دارای رشد متوسط ۷/۰ در صد بوده، لیکن شدت و گستردگی فقر طی ۵ برنامه توسعه اقتصادی، دارای روند نزولی، و در سال ۱۳۹۴ شاخص های میانگین نسبت سرشمار، شکاف فقر و FGT به ترتیب، ۰۸/۳۱، ۹/۱۰ و ۳/۴ بوده که کمترین مقدار طی سال های مورد مطالعه است و مؤید بهبود نسبی معیشتی خانوارهای شهری می باشد.
پهنه بندی کالبدی استان های کشور بر مبنای سلامت خانوارهای شهری در دوره زمانی (1389-1395)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
1 - 16
حوزه های تخصصی:
پرداخت های مستقیم از جیب، یکی از منابع اصلی تأمین مالی خدمات سلامت در اغلب کشورهای در حال توسعه، از جمله ایران است. این پرداخت ها در صورتی که بیش از 40% توان پرداخت خانوارها باشد، منجر به رویارویی آنها با هزینه کمرشکن سلامت می شوند. هدف این مطالعه بررسی پهنه بندی کالبدی استان های کشور بر مبنای نسبت رویارویی خانوارهای شهری با هزینه کمرشکن سلامت، با استفاده از داده های درآمد- هزینه خانوارهای شهری مرکز آمار ایران، طی سال های 1389 تا 1395 است. نتایج حاکی از آن است که نسبت رویارویی خانوارهای شهری با هزینه کمرشکن سلامت برای کل کشور در دوره زمانی یاد شده، با روندی نسبتاً ثابت، به طور متوسط3/10 درصد بوده است، هم چنین،، از مقایسه نسبت رویارویی خانوارهای شهری با این هزینه به تفکیک استان ها می توان دریافت که به رغم روند کم وبیش نوسانی آن در دوره مورد مطالعه، این نسبت برای 3/63% استان ها افزایش و در 3/23% استان ها کاهش یافته است. بر این اساس، می توان اظهار داشت که نظام سلامت نتوانسته به هدف بهبود نسبت رویارویی خانوارها با هزینه قابل توجه سلامت بر اساس ماده 78 قانون برنامه ششم توسعه اقتصادی اجتماعی و فرهنگی دست یابد.
بررسی آثار رفاهی افزایش قیمت گروه های کالایی در خانوارهای شهری کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اقتصادی دوره ۴۸ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۳)
131 - 150
حوزه های تخصصی:
بررسی آثار رفاهی افزایش قیمت گروه های کالایی مختلف همواره مورد توجه اندیشمندان و سیاست گذاران اقتصادی بوده است این مقاله تلاش کرده است با استفاده از روش های اقتصاد خرد، به بررسی تأثیر افزایش قیمت گروه های مختلف کالایی بر رفاه خانوارها بپردازد. در این بررسی از داده های هزینه ای 8 گروه کالایی طرح هزینه و درآمد خانوارهای شهری طی سال های 86-1373 استفاده و جهت تعیین تقاضای گروه های کالایی از سیستم مخارج خطی (LES) [1] بهره گرفته شده است. در این مقاله پس از برآورد حداقل معاش گروه های مختلف کالایی و محاسبه، کشش های قیمتی و درآمدی نسبت به محاسبه ی شاخص های رفاهی تغییرات جبرانی و تغییرات معادل در گروه های مختلف کالایی اقدام شده است. نتایج بررسی شاخص های رفاهی نشان می دهد بیش ترین کاهش رفاه ناشی از افزایش قیمت ها به ترتیب به گروه های مسکن و خوراکی ها، آشامیدنی ها و دخانیات تعلق دارد.
طبقه بندی JEL : D12, D60, I31
ارزیابی اثرات تحریم های اقتصادی در تحلیل تقاضای سبد چای، قند و شکر خانوارهای شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست ها و تحقیقات اقتصادی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
87 - 113
حوزه های تخصصی:
باتوجه به اهمیت برآورد صحیح کشش های درآمدی و قیمتی تقاضا و تأثیر تکانه تحریم های اقتصادی بر رفتار مصرفی خانوارهای ایرانی، هدف پژوهش حاضر بررسی رفتار مصرفی خانوارهای شهری ایران با به کارگیری سیستم تقاضای تقریباً ایده آل درجه دوم و بررسی وجود شکست ساختاری در ترجیحات سبد مصرفی چای، قند و شکر خانوارهای شهری با استفاده از رویکرد پارامتریک و چارچوب رگرسیون سوئیچینگ توسعه یافته توسط Ohtani & Katayama (1986) در بازه زمانی 1375-1401 است. نتایج نشان می دهد که شکست ساختاری در ترجیحات در سال 1389 و به صورت ناگهانی بوده است. کشش قیمتی تقاضا انواع چای، قند و شکر بعد از تحریم ها افزایش یافته و چای ایرانی و خارجی، قند و شکر از محصولات بی کشش به محصولات با کشش تبدیل شده اند. افزایش کشش های قیمتی تقاضا نشان می دهد که با افزایش قیمت ها و تورم در سال های بعد از تحریم ها حساسیت مصرف کنندگان نسبت به تغییرات قیمت افزایش یافته است؛ بنابراین، باتوجه به کشش قیمتی تقاضای بالای محصولات بعد از تحریم ها، برای حمایت از مصرف کنندگان استفاده از ابزار قیمتی همچون طرح کالابرگ الکترونیکی، تصمیم درستی خواهد بود.
زیان رفاهی افزایش قیمت در اقلام عمده غذایی کاربردی از روش Panel- SURE در استان های کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مقداری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
53 - 92
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مخارج مصرفی خانوارهای شهری در پنچ گروه عمده غذایی (نان و غلات، گوشت، لبنیات و تخم مرغ، میوه ها و خشکبار، انواع سبزی و حبوبات) و استخراج معیار تغییرات جبرانی در جهت ارزیابی زیان رفاهی می باشد. برای این منظور پارامترها در سیستم تقاضای تقریبا ایده آل (AIDS) بر اساس داده های بودجه خانوار شهری استان های کشور (93-1382) در قالب داده های تابلویی با روش رگرسیون های به ظاهر نامرتبط برآورد شد. نتایج نشان می دهد که مطابق با انتظارات نظری، کشش قیمتی گروه های مصرفی به جزء گروه میوه ها و خشکبار منفی بوده و اندازه ی حساسیت در استان های مختلف، متفاوت است. بر اساس کشش درآمدی گروه های نان و غلات و گوشت جزء کالاهای ضروری و گروه های لبنیات و تخم مرغ، میوه ها و خشکبار، انواع سبزی و حبوبات جزء کالاهای لوکس محسوب می شود.محاسبه ی زیان رفاهی ناشی از تغییرات قیمت مواد غذایی با استفاده از معیار تغییر جبرانی (مثبت) نشان داد که طی دوره ی مورد بررسی خانوارها بدلیل افزایش قیمت مواد غذایی با کاهش رفاه مواجه شده اند. اندازه معیار محاسباتی تغییر جبرانی نشان می دهد که بطور متوسط خانوارها در استان تهران با 23 درصد و استان قم با 14 درصد به ترتیب از بالاترین و پایین ترین سطح در زیان رفاهی برخوردارند. به نحوی که در هر سال لازم است تا خانوارها در استان تهران و قم بطور متوسط به ترتیب معادل 5208093 و 2427796 ریال جبرانِ درآمد شوند تا در سطح مطلوبیت سال ماقبل قرار گیرند. همچنین رابطه ی یک به یکی بین تورم و معیار محاسباتیِ زیان رفاهی در استان های کشور ... (250 کلمه!!)
بررسی تابع تقاضا و تحلیل رفتار خانوارهای شهری ایران و برآورد کشش های قیمتی و درآمدی دهک های هزینه ای طی دوره 1396- 1376(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مقداری دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
1 - 32
حوزه های تخصصی:
بررسی مخارج مصرفی خانوارها و ارزیابی رفتار آن ها در هر اقتصادی از اهمیت ویژه ای برخوردار است که می تواند ضمن آشکار نمودن نتیجه اجرای سیاست های گذشته، نقشه راهی برای سیاست گذاری های دولت در سطح اقتصاد خرد باشد. با توجه به تنوع الگوی مصرف خانوارها و اهمیت چگونگی اختصاص درآمد محدود خانوار به کالاها و خدمات مختلف، بررسی رفتار مصرفی خانوارها، با استفاده از برآورد میل نهایی به مصرف فرامعیشتی و کشش های قیمتی و درآمدی، جایگاه ویژه ای در سیاست گذاری های اقتصادی دارد. لذا تحلیل تابع تقاضا و بررسی کشش های آن ضروری است. در این راستا هدف این مقاله بررسی رفتار مصرفی خانوارهای شهری و بررسی وضعیت گروههای مختلف کالایی اعم از جانشین و مکمل بودن در قبال یکدیگر می باشد.
متدولوژی:
این پژوهش با استفاده از اطلاعات خانوارهای شهری کشور طی سال های (1396-1376) و با بهره گیری از سیستم مخارج خطی (LES) و استفاده از تکنیک اقتصادسنجی رگرسیون به ظاهر نامرتبط (SUR) به اندازه گیری پارامترهای تابع تقاضا و محاسبه کشش های قیمتی و درآمدی تابع تقاضای مصرفی ایران به تفکیک در قالب 8 گروه کالایی پرداخته است. در دستگاه معادلات به ظاهر نامرتبط ابتدا هر یک از معادلات به روش [1]OLS برآورد شده و پس از به دست آمدن پسماندها، برآوردی از ماتریس واریانس کوواریانس جملات اختلال ساخته می شود. سپس ضرایب معادله به روش [2]GLS تخمین زده می شوند.
یافته ها:
هر گونه رشد درآمد خانوارهای شهری، (پس از کسر مخارج حداقل معاش) ابتدا منجر به تقاضای بیشتر از گروه مسکن، سوخت و روشنایی می گردد و سپس به سایر گروه های کالایی اختصاص می یابد. بدین ترتیب، پس از گروه کالایی مسکن و انرژی به ترتیب گروه های کالایی خوراکی ها، حمل و نقل، کالاهای متفرقه، بهداشت و درمان، پوشاک، لوازم خانگی و تفریح و امور فرهنگی بیش ترین اولویت را برای اختصاص مخارج فرامعیشتی در بین خانوارهای شهری دارند. هم چنین، کم ترین سهم به گروه تفریح، امور فرهنگی و تحصیل با سهم هزینه نهایی 044/0 تعلق دارد.
نتیجه:
نتایج پژوهش نشان می دهد که در اقتصاد ایران طی سال های 1376 تا 1396، بطور متوسط، گروه مسکن و انواع انرژی ها (آب، برق، گاز و ...) با ضریب حدود 34 درصد بیش ترین میل نهایی به مصرف حداقل معاش را دارد. پس از مسکن، گروه های کالایی خوراکی ها و حمل و نقل به ترتیب با ضریب 19 و 15 درصد در اولویت های بعدی تمایل خانوارها به اختصاص یک واحد اضافی از درآمد خود به گروه های مختلف کالا و خدمات قرار دارند. بنابراین، در طول 20 سال اخیر، سه گروه کالایی مذکور بطور متوسط نزدیک به 70 درصد دغدغه (تمایل) خانوارهای شهری ایران جهت تخصیص مازاد درآمد را شکل می دهند. از آنجا که ایران به عنوان کشوری در حال توسعه شناخته می شود، لذا این نتیجه مطابق با واقعیت های اقتصاد ایران می باشد. البته باید با برنامه ریزی های صحیح و هدفمند بتوان در آینده نزدیک، با رفع یا تعدیل این دغدغه ها، این نتایج را به نفع سایر گروه های کالایی و خدماتی که از نظر توسعه و پیشرفت مهم می باشند (از جمله تحصیل و بهداشت) تغییر داد.
نتایج پژوهش حاکی از منفی بودن کشش های قیمتی خودی می باشد که گویای حاکمیت قانون تقاضا بر تقاضای کالاهای مصرفی است؛ به عبارت دیگر، طبق تئوری اقتصاد خرد انتظار می رود که با افزایش قیمت کالا یا خدمت، با فرض ثابت بودن سایر شرایط، مقدار تقاضا برای آن کالا یا خدمت کاهش یابد.. نتایج کشش های متقاطع قیمتی نیز نشان می دهد که رابطه مکملی بین گروه های کالایی وجود دارد که نشا ندهنده آن استکه در سبد مصرفی خانوارهای شهری ایران در سال 1396 تنوع کالایی و خدماتی زیادی وجود ندارد تا بتوان با تغییر قیمت ها کالاها یا خدمات را جانشین یکدیگر نمایند. همچنین طبق نتایج، گروه خوراکی ها و آشامیدنی ها و گروه مسکن و انواع انرژی ها کالاهایی ضروری برای خانوار محسوب می شوند. گروه کالایی بهداشت و درمان یک کالای نرمال می باشد و سایر گروه های کالایی جزو کالاهای لوکس می باشند.