فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۲۱ تا ۳٬۶۴۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
علی رغم شکل گیری بزرگ ترین منطقه تولید و فرآوری سنگ کشور در منطقه کلانشهری اصفهان در دهه های اخیر (شامل چهار خوشه محمودآباد، نجف آباد، دولت آباد و خمینی شهر) و وجود بحث های شفاهی و غیرمستند گسترده درباره تأثیرات منطقه ای آنها، کمتر بررسی دقیقی درباره این خوشه ها به ویژه در ارتباط با نقش آنها در توسعه منطقه ای اصفهان صورت پذیرفته است. با عنایت به این خلاء مطالعاتی در این مقاله هدف آن است تا میزان شدت اثرات خوشه های صنعتی سنگ منطقه کلانشهری اصفهان بر توسعه منطقه ای و میزان مطلوبیت آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. در این راستا از پارادایم روش شناسی مختلط در این مقاله بهره گرفته شده است؛ ضمن اینکه برای جمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی (از نوع پرسشنامه ای) استفاده گردیده و برای این منظور با توجه به ویژگی های جامعه هدف، روش نمونه گیری چند مرحله ای (مرحله نخست روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده برای تعیین حجم نمونه و روش نمونه گیری سیستماتیک برای مشخص نمودن واحدهای مورد نمونه گیری) انتخاب و بر این مبنا به 223 عدد از بنگاه های خوشه های صنعتی منتخب از بین 1115 بنگاه موجود در آن، مراجعه شده است. در ادامه نیز از فن تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم (به عنوان یکی از فنون مدل سازی معادلات ساختاری) برای فهم میزان شدت تأثیرگذاری و از تکنیک تبدیل مقیاس خطی برای درک میزان مطلوبیت تأثیرگذاری خوشه های صنعتی در توسعه منطقه ای بهره گرفته شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که علی رغم وجود پتانسیل تأثیرگذاری خوشه های صنعتی منتخب بر توسعه منطقه کلانشهری اصفهان، این خوشه ها در زمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و کالبدی هنوز دارای تأثیرگذاری بسیار مطلوب نبوده و این تأثیرگذاری در حد متوسط مانده است که این قضیه به همراه این مورد که برخلاف تصور خوشه های مذکور بیشتر در توسعه اجتماعی منطقه تأثیرگذار بوده تا در توسعه اقتصادی و نیز اینکه خوشه ها بیش تر بر مبنای ارتباطات درونی خود بنگاه ها، جلوگیری از مهاجرت مدیران و سرمایه های فیزیکی به توسعه منطقه ای کمک نموده است. بر مبنای ارتباطات برونی بنگاه ها، جلوگیری از مهاجرت کارکنان و سرمایه انسانی، نهایتاً می تواند منجر به این نتیجه شود که خوشه های صنعتی سنگ منطقه کلانشهری اصفهان هنوز در مرحله جنینی توسعه می باشد و از ویژگی های خوشه های صنعتی به صورت نظری و آرمانی که تاثیرگذاری مطلوب و با شدت زیادی را برای منطقه دربرگیرنده خود ایجاد می نماید، فاصله دارند.
تحلیل زیست پذیری بافت های فرسوده شهری (مطالعه موردی: بافت فرسوده شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر زیست پذیر، طیف کاملی از فضاها و فعالیت های اجتماعی و اقتصادی جذاب و پرمعنا دارد. چنین شهری، مکانی مطلوب برای کار و زندگی به شمار می رود. رویکردهای گوناگونی درباره زیست پذیری شهری مطرح شده است، مانند رویکرد تجربی، رویکرد ادراک های فردی و رویکرد کیفیت زندگی. این پژوهش، با رویکرد کیفیت زندگی، به مطالعه بافت های فرسوده شهری زنجان می پردازد. هدف این پژوهش، شناخت وضعیت زیست پذیری بافت فرسوده شهر زنجان و عوامل مؤثر بر آن است. برای دستیابی به این هدف، با بهره گیری از روش های توصیفی- تحلیلی و پیمایشی و با بهره گیری از ابزار پرسشنامه، 381 نفر از ساکنان بافت فرسوده، به روش نمونه گیری احتمالی ارزیابی شدند و اطلاعات گردآوری شده با به کارگیری تحلیل های عاملی، رگرسیون و تحلیل مسیر در محیط نرم افزار spss از لحاظ آماری تجزیه و تحلیل شد. مطابق نتایج تحلیل عاملی، زیرشاخص های مدیریتی (982/0= Ex) سهم بیشتری در تأثیرگذاری بر میزان زیست پذیری بافت فرسوده شهر زنجان دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیونی زیست پذیری بافت فرسوده شهر زنجان نشان می دهد در میان عوامل، زیست پذیری بافت فرسوده شهر زنجان، بیشترین مقدار همبستگی را با شاخص اجتماعی (645/0= R2) دارد و به تحولات و توسعة مناسبات اجتماعی بسیار وابسته است؛ چنانکه تحلیل مسیر نیز نشانگر آن است که شاخص اجتماعی (622/0= β) در میان سایر عوامل، به طور مستقیم بیشترین اثر را بر زیست پذیری داشته است.
تدوین اهداف و گزینه های توسعه گردشگری در چارچوب تفکر ارزشی: مطالعه موردی فرح آباد ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر تعیین ارزش ها و اهداف جامعه میزبان و کشف دیدگاه های متنوع در مورد توسعه گردشگری روستای فرح آباد شهرستان ساری با استفاده از رویکرد تفکر ارزشی بود تا با شناسایی فرصت ها، ابداع گزینه های جدید و ارزیابی آنها، در نهایت، بهترین گزینه توسعه انتخاب شود. پژوهش کاربردی به لحاظ ماهیت داده ها در گروه تحقیقات کیفی قرار داشت. به منظور اجرای پژوهش، از نظریه زمینه ای و برای اولویت بندی گزینه های توسعه گردشگری نیز از شیوه فرایند تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل افراد مطلع در زمینه گردشگری این حوزه بودند که با استفاده از شیوه گلوله برفی انتخاب شدند و با آنها مصاحبه شد. یافته های پژوهش نشان داد که اهداف مؤثر در توسعه گردشگری این حوزه طبق رویکرد تفکر ارزشی به دو نوع بنیادی و مقطعی تقسیم و سپس، تصمیم گیری در خصوص آنها با ابداع گزینه ها و فرصت های تصمیم و ارزیابی این گزینه ها به انجام رسید و در نهایت، گزینه توسعه متنوع به عنوان گزینه ارجح برای توسعه پایدار محلی فرح آباد انتخاب شد.
پهنه بندی آسیب پذیری مناطق شهری در برابر زلزله با استفاده از تکنیک WLC وOWA مورد شناسی: منطقة 7 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زلزله یکی از عوامل مخرب و تهدیدکنندة حیات انسانی است که همه ساله خسارت های جانی و مالی زیادی بر کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه وارد می سازد. کشور ایران نیز به دلیل ساختار طبیعی مخاطره آمیزش از این قاعده مستثنی نبوده است؛ به طوری که بیشتر شهرهای ایران روی خط زلزله قرار دارند و تهران به عنوان بزرگترین کلان شهر ایران به واسطة وجود گسل های فعال در اطرافش با ریسک بالایی روبه روست. بنابراین با توجه به اینکه روش شناخته شده ای برای تغییر مکانیسم زلزله وجود ندارد و هنوز نمی توان به طور دقیق زمان و مکان وقوع زلزله را تخمین زد، می توان با شناسایی نقاط آسیب پذیر، پهنه بندی و سیاست گذاری صحیح، خسارت های ناشی از زلزله را کاهش داد. در این پژوهش به منظور پهنه بندی آسیب پذیری منطقة 7 تهران در برابر زلزله؛ 10 پارامتر شیب زمین، جهت دامنه، ارتفاع، تراکم جمعیت، فاصله از گسل، کاربری اراضی، فاصله از راه های اصلی، فاصله تا رودخانه های اصلی، جنس زمین (زمین شناسی) و مقدار بارش سالانه؛ از سه شاخص محیطی، کالبدی و اجتماعی انتخاب گردید. نقشة پارامترها در محیط نرم افزار ArcGIS تهیه و در محیط نرم افزار IDRISI فازی سازی شد. وزن دهی پارامترها به روش ANP انجام و با استفاده از تکنیک های WLC و OWA نقشه ها تلفیق شده و نقشة پهنه بندی آسیب پذیری منطقة 7 تهیه شد. نتایج نشان داد که نواحی شرقی و مرکزی، آسیب پذیری بیشتری نسبت به سایر نقاط دارند.
طراحی مدل دسترسی به جاذبه های گردشگری جهت پایداری قطب های گردشگری با استفاده از GIS ، مطالعه موردی: استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در رویکرد توسعه پایدار گردشگری نه تنها نیازهای بازار مورد توجه است بلکه نیازهای (ضروریات) جامعه و محیط زیست طبیعی نیز مورد تأکید قرار می گیرد. در همین راستا از GIS می توان برای بسیاری از فعالیت های مرتبط با گردشگری، برنامه ریزی و مدل سازی استفاده کرد. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل دسترسی به جاذبه های گردشگری برای پایداری در قطب های گردشگری استان اصفهان انجام گرفته است. با توجه به مؤلفه های مورد بررسی نوع تحقیق کاربردی و روش تحقیق توصیفی و پیمایشی است. این تحقیق بر اساس نزدیک ترین دسترسی با توجه به سرعت دسترسی (کیفیت جاده) بر حسب دقیقه و به منظور ارائه مدلی برای پایداری مناطق دارای بیشترین جاذبه و تمرکز توریسم در یک پهنه به جای یک نقطه صورت گرفت. شهرهای اصفهان و کاشان (تاریخی- فرهنگی) و شهرستان های سمیرم و فریدون شهر (توریسم طبیعی) به ترتیب دارای بیشترین ظرفیت توریسم در استان هستند.نتایج تحقیق نشان می دهد بر اساس مدل «نزدیکترین دسترسی» برای پایداری چهار قطب گردشگری در استان پنج طبقه در نظر گرفته شده که طبقه اول نقاط روستایی و شهری دارای پتانسیل را تا شعاع 60 دقیقه ای (بر اساس نظر کارشناسان میزان فاصله 60 دقیقه میزان فاصله ای است که گردشگر تمایل دارد به صورت سواره تا جاذبه مورد نظر طی کند) از قطب های گردشگری طبیعی، غرب (فریدون شهر) و جنوب غرب (سمیرم) و قطب های گردشگری تاریخی - فرهنگی اصفهان و کاشان در نظر گرفته است که باید مورد توجه مسؤلان امر همچنین برنامه ریزان گردشگری استان در هدایت گردشگر واقع شود.
تأثیر توسعه شهری و تغییرات کاربری بر عناصر آب و هوایی شهر شیراز و فسا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد اجتناب ناپذیر شهری طی دو دهه آینده در کشورهای کمتر توسعه یافته به یک چالش بسیار مهم برای برنامه ریزان و مدیران شهری تبدیل خواهد شد. گسترش مناطق شهری، اثرات متفاوتی بر آب و هوا در مقیاس محلی و جهانی، در زندگی ساکنان این مناطق گذاشته است. بدین جهت در این پژوهش میزان تأثیرگذاری تغییرات ناشی از دگرگونی پوشش زمین و کاربری اراضی در یک بازه زمانی بلند مدت بر وضعیت آب و هوا در شهرهای شیراز و فسا بررسی و برای اطمینان از نرمال بودن سری های سالانه از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف استفاده شد. همچنین روند سری زمانی فراسنج های کمینه و بیشینه دما و رطوبت نسبی با استفاده از روش های ناپارامتری من-کندال و تحلیل رگرسیون طی یک دوره 45 ساله (1966-2010) بررسی شدیافته های پژوهش نشان داد کمیت های کمینه دما و رطوبت نسبی فسا و کمینه و بیشینه رطوبت نسبی شیراز روند کاهشی و سایر کمیت ها روند افزایشی داشته اند. در ادامه اثرات تغییرات کاربری و نوع پوشش زمین در بازه زمانی 23 ساله (1987-2010) با استفاده تصاویر سنجنده TM ماهواره لندست بر الگو دمایی در این دو شهر پرداخته شد. بر این اساس کاهش 113 و 5/7 کیلومتر مربعی کاربری بایر و افزایش 110 و 3/5 کیلومتر مربعی کاربری مسکونی به ترتیب برای شهرهای شیراز و فسا محاسبه گردید.
شناسایی عوامل مؤثر بر ایجاد نهادهای اجتماعی در مدیریت هر چه بهتر محلات؛ نمونه موردی: محلات واقع در شهر فردوسیه - شهرستان شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محلات به عنوان یک واحد تصمیم گیری خرد امروزه حرف کمتری را در تصمیمات گرفته شده از طرف مسئولان می زند و این در صورتی است که اصلی ترین هسته اولیه شهرها را محله های آنان تشکیل می دهد و شهروندان برای مشارکت در تصمیم های گرفته شده در سطح شهر نیاز به نهادهایی اجتماعی در سطح خردتر آن یعنی محلات دارند و اعتماد به نهادهای محلی در شهروندان نیز بیشتر است و به همبن دلیل ایجاد نهادهای اجتماعی در سطح محلات نیازی مبرم و ضروری است. بنابراین، ضرورت مطالعه بیشتر در این زمینه که چه عواملی در ایجاد نهاد های اجتماعی در سطح محلات از نظر شهروندان مؤثر است از اهمیت بالایی برخوردار است. در همین ارتباط مقاله حاضر در نظر دارد که به شناسایی عوامل مؤثر در ایجاد نهادهای اجتماعی در سطح محلات و میزان همبستگی آن با ویژگی های این نهادها بپردازد و همچنین عوامل مؤثرتر را از میان عوامل شناسایی شده با آزمون رگرسیون خطی شناسایی کند. نوع تحقیق در این پژوهش کاربردی و روش بررسی آن توصیفی تحلیلی و پیمایشی است و ابزار آن برای پژوهش مصاحبه و استفاده از پرسشنامه و تحلیل نتایج آن ها با نرم افزار SPSS است. پس از شناسایی عوامل مؤثر در ایجاد نهادهای اجتماعی در سطح محلات، آن عوامل را در نمونه ای موردی در محلات واقع شده در شهر فردوسیه مورد سنجش قرار دادیم که نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که از نظر شهروندان هر 5 عامل اعتماد، مشارکت، کارایی، عدالت و کیفیت زندگی با بالای 50 درصد و به طور زیاد در تحقق ایجاد نهادهای اجتماعی محله محور تأثیرگذار است و نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون خطی نیز تأثیرگذاری دو عامل مشارکت و اعتماد را با 8/57 درصد معلوم می دارد و در نهایت برای ایجاد نهادهای اجتماعی در سطح محلات باید شهروندان را در تصمیمات گرفته شده در شهر فردوسیه مشارکت داد تا اعتماد را در آن ها برای ایجاد نهادهای اجتماعی محله محور بالاتر برد و در سطح محلات می توان از شهروندان با تجربه بالاتر استفاده نمود.
بررسی میزان تاثیر گذاری عناصر معماری بومی بر سرزندگی شهروندان در محلات بافت قدیم رشت (نمونه موردی: محله ساغری سازان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۰
۲۸۴-۲۶۹
حوزههای تخصصی:
اگر شهر را به مانند یک موجود زنده فرض کنیم برای ادامه زندگی به سرزندگی و نشاط نیازمند است. از طرفی بومی&zwnjگرایی یکی از مهمترین مسائلی است که انسان همواره با آن درگیر بوده و یکی از شاخصه&zwnjهای مهم در تولید و ساخت فضاها بوده است. از بین&zwnjرفتن معماری بومی منطقه به معنای از بین رفتن تجربیات گذشتگان و از همه مهم&zwnjتر از بین رفتن آرامش و آسایش و کم شدن کیفیت زندگی انسان می&zwnjباشد. میزان سرزندگی افراد درمحیط زندگی نیزکاملا تحت تأثیر این موضوع میباشد زیرا سرزندگی یکی از متغیرهای روانشناسی مثبت نگر است که با بهبود کیفیت زندگی رابطه دارد. در این پژوهش سعی شده عوامل موثر بر میزان سرزندگی شهروندان در قرارگاه های رفتاری اجتماعی بومی استان گیلان بررسی شود و با توجه به اهمیت بافت قدیم شهر در کیفیت زندگی گذشته و حال شهروندان، محله ساغری سازان رشت در قالب نمونه&zwnjای از قرارگاه&zwnjهای رفتاری اجتماعی مورد مطالعه قرار گرفته است. مقاله حاضر تلاشی در جهت بررسی و شناسایی میزان تاثیرگذاری عناصر معماری بومی فضای عمومی در قالب تحلیل یک بافت قدیمی است. در راستای این هدف این مقاله به شیوه توصیفی- تحلیلی است. مبانی نظری تحقیق با روش کتابخانه ای و تحلیل نظرات استفاده کنندگان محله ساغری سازان شهر رشت نیز به واسطه تدوین پرسشنامه و روش تحلیل عاملی صورت گرفت. بدین منظور از ابزارهای نرم افزاری Ecxel و Spss استفاده شد. نتایج نشان می دهد که شاخص&zwnjهای معماری بومی بافت قدیم قرارگاه رفتاری اجتماعی گیلان همواره بر میزان سرزندگی افراد موثر هستند.
سنجش شاخص های توسعه پایدار محله ای در شهر مشهد با استفاده از روش PROMETHEE
حوزههای تخصصی:
شهر پایدار برآمده از فرایند توسعه ای است که امکان ارتقای همیشگی سلامت اجتماعی-اقتصادی بوم شناسانه شهر و منطقه را ف راهم ک رده و این ذهنیت و امکان را به عینیت و اقدام مبدل سازد. محله به عنوان مفهومیهنجاری که در آن تعهدات اجتماعی بر مبن ای ارزش ه ای مش ترک ش کل می گیرد، می تواند زمینه ساز دست یابی به توسعه پایدار در س طح ش هر و جامعه گردد. بر این اساس، در این پژوهش به سنجش شاخص های توسعه پایدار محله ای در شهر مشهد پرداخته شد. این پژوهش به لح اظ ه دف از نوع کاربردی بوده که ابتدا بر اساس مطالعات کتابخانه ای اطلاعات مورد نیاز در زمینهٴ توسعه پایدار محله ای جمع آوری شد. سپس با تعیین خانوار ب ه عنوان واحد تحلیل، حجم نمونه با استفاده از فرم ول نمون ه گی ری ک وکران معادل 323 خانوار، از 804391 خانواده ساکن در شهر مشهد برآورد ش د. در مرحله بعد با طبقه بندی شهر مشهد بر اس اس ویژگ ی ه ای اجتم اعی، اقتصادی و کالبدی، به روش نمونه گیری تصادفی از ه ر طبق ه ی ک محل ه انتخاب شد. سپس با استفاده از ابزار پرسشنامه اطلاعات مورد نی از جم ع آوری و با استفاده از آزمون آماری کروسکال والیس ماتریس اولی ه تص میم گیری در محیط نرم افزاری SPSS تهیه گردید، در مرحله بعد با بهره گیری ،از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و روش پرومته پای داری محل ه ای، مح لات مورد مطالعه مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس ب ا اس تفاده از آزم ون آم اری تحلیل واریانس یک طرفه فرضیه تحقیق مورد بررسی ق رار گرف ت. نت ایج تحقیق نشان داد که محله سید رضی با میزان=0.1162 Φو محله مهرآباد باΦ=-0.1344 به ترتیب در بهترین)رتبه اول( و ب دترین )رتب ه پ نجم ( وضعیت از نظر شاخص های پای داری محل ه ای و مح لات ن وده، مص لی و مهرآباد ب ا Φ=0.0702 ، Φ=-0.0138 و Φ=-0.0380 ب ه ترتی ب در رتبه های دوم تا چهارم از نظر شاخص های پایداری محلهای قرار دارند
بررسی ارتباط مشارکت پایدار گردشگران و ارزش ویژه برند مقصد گردشگری (مورد مطالعه: شهر اصفهان)
حوزههای تخصصی:
در بازار بسیار رقابتی صنعت گردشگری، بازاریابان مقصد دائماً به دنبال افزایش ارزش ویژه برند خود با تمرکز بر تعدادی از عوامل کلیدی هستند. ارزش ویژه برند مقصد به طور مستقیم تحت تأثیر ادراکات بازدیدکنندگان در مورد مقصد است. از جمله عواملی که بر ادراکات افراد اثر می گذارد، انگیزه و علاقه فرد نسبت به سفر به مقصد می باشد. علاقه فرد به انجام فعالیتی به خصوص، چون سفر به صورت پی در پی و مداوم به یک مقصد گردشگری خاص، مشارکت پایدار سفر نامیده می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر مشارکت پایدار سفر گردشگران داخلی شهر اصفهان بر ارزش ویژه برند این مقصد گردشگری است. در این پژوهش شهر اصفهان به دلیل برخوداری از جاذبه های فراوان گردشگری و نقش به سزای آن در تأمین درآمدهای حاصل از گردشگری انتخاب شده است. اصفهان قطب گردشگری ملی ایران محسوب می شود که سالیانه پذیرای هزاران بازدیدکننده است و از این جهت مقصد بسیار مطلوبی برای پژوهش های علمی و تحقیقات گردشگری است. بر این اساس در این تحقیق، فضای نمونه 143 نفری از میان تمام گردشگران داخلی شهر اصفهان در بازه زمانی تیر و مرداد سال 1393 با استفاده از فرمول کوکران برای جامعه نامحدود انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده است که پس از تأیید روایی و پایایی آن، داده ها جمع آوری شده و با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که لذت از سفر، اهمیت از سفر و خودبیان-گری تأثیر مثبت بر مشارکت پایدار سفر دارند و از این بین اهمیت سفر با ضریب مسیر 445/0 بیشترین تأثیرگذاری را بر مشارکت پایدار سفر دارد. همچنین مشارکت پایدار سفر از طریق اثرگذاری بر آگاهی از برند، تصویر برند و کیفیت ادراک شده برند بر وفاداری به برند مقصد مؤثر است. وفاداری به برند مقصد نیز با ضریب مسیر 654/0 بر ارزش ویژه برند مقصد گردشگری تأثیری مستقیم دارد.
تحلیل توزیع خدمات عمومی شهر شیراز با مدل های خودهمبستگی فضایی در نرم افزار ArcGIS و Geoda(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داده های فضایی در فضا توزیع یکنواختی ندارند و تکنیک ها و تحلیل های منحصر به فرد خود را می طلبند. از این رو، مدل های گوناگونی در زمینه، زمین آمار به وجود آمده اند. از آنجا که بررسی و تحلیل توزیع خدمات عمومی شهر به صورت همگن در فضا توزیع نشده اند بنابراین یکی از اساسی ترین عناصر ارتقاء دهنده کیفیت محیط شهری دسترسی مناسب به خدمات است و یک عامل ضروری برای توفیق پایداری محیط شهری تلقی می شود. در چنین شرایطی مدل های جدید تحلیل فضایی از جمله تحلیل حریم و تکنیک های خودهمبستگی فضایی توانسته اند، مسأله ی دسترسی به خدمات شهری را نه تنها برای یک نوع خدمت خاص بلکه برای تعداد زیادی از خدمات تحلیل نمایند و چگونگی پراکنش فضایی خدمات (تمرکز و تفرق) و دسترسی شهروندان و در نهایت عدالت فضایی شهری را تبیین نمایند. روش تحقیق حاضر توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و بررسی های میدانی در سطح شهر شیراز است. با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و نرم افزار Geoda و شاخص موران و آماره عمومی G و شاخص دو متغیره موران به تجزیه و تحلیل اطلاعات پرداخته شد. نتایج نشان می دهد که خدمات متناسب با جمعیت در مناطق شهری شیراز توزیع شده اند، اما دسترسی شهروندان به خدمات عمومی شهری برابر نیست و از مدل مرکز پیرامون تبعیت می کنند. نواحی مرکز شهر از دسترسی مطلوبی به خدمات برخوردارند و نواحی پیرامونی از دسترسی ضعیفی برخوردار هستند.
ارزیابی معابر پیاده از منظر تخلیه اضطراری مطالعه موردی: مجموعه اداری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۷
5 - 14
حوزههای تخصصی:
افزایش تراکم جمعیت مناطق شهری در کنار فراهم آوردن مزایایی همچون کوتاه نمودن فاصله ها، باعث آسیب پذیری بیشترِ ساختارهای شهری در هنگام بروز حوادث می شود. ازجمله، تخلیه اضطراریِ مجتمع های ساختمانی شهری با دشواری های زیادی روبرو است که عمدتا به علت تلاش شمار زیاد افراد برای خروج به موقع با استفاده از راهرو، دستگاه پله ها و خروجی های کم عرض است. بر این اساس، بررسی چگونگی رفتار جریان پیاده ها در شرایط تخلیه اضطراری از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف این مقاله، ارزیابی معابر پیاده مجموعه اداری شهر اصفهان -به عنوان نمونه ای از مجتمع های ساختمانی پر جمعیت و با اهمیت- با استفاده از شبیه سازی تردد در شرایط تخلیه اضطراری است. دلیل استفاده از روش شبیه سازی نیز آن است که گردآوری داده های پیشینی رفتاری و بازتولید شرایط واقعی تخلیه با دقت مناسب، در مواردی غیرممکن و یا اغلب پرهزینه و زمان بر است. درنتیجه امروزه پژوهش های زیادی مرتبط با موضوع تخلیه، با روش شبیه سازی شرایط تخلیه، به تحلیل رفتارها و سناریوهای محتمل می پردازند. در این مقاله، ضمن توصیف روش های موجودِ شبیه سازی تردد پیاده ها، روش مورد استفاده (رویکرد عامل مبنا) شرح داده شده است. سپس نرم افزار مورد استفاده معرفی و روش تحلیل آن ارائه شده است. در ادامه کلیه تهدیدات و مخاطرات برای مجموعه اداری شهر اصفهان بررسی شده و به منظور تعیین محتمل ترین آن ها، از نظر کارشناسان این حوزه استفاده شده است. سپس هفت سناریو متناسب با مخاطرات محتمل تر تعریف و در نرم افزار، شبیه سازی شده است. از نتایج اصلی این پژوهش، شناسایی شش معبر بحرانی (گلوگاه تخلیه)، ارزیابی خروجی های فعلی و تعیین مکان دقیق احداث یک خروجی جدید در ضلع شرقی مجموعه اداری شهر اصفهان می باشد.
مکان گزینی مراکز درمانی شهر سیرجان با استفاده از روش Ad-Hock
حوزههای تخصصی:
رشد شهرها و توسعه روزافزون و اغلب نامتناسب آنها تحت تأثیر عوامل مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی صورت می گیرد. ارائه خدمات به شهروندان و دسترسی آنها به امکانات شهری از مهمترین اولویت های برنامه ریزان و مدیران شهری محسوب می شود. ارائه بهترین خدمات، معمولاً با مکان یابی مراکز خدماتی معنا و مفهوم واقعی خود را پیدا می کند. مسلماً مشخص کردن معیارهای لازم و مؤثر بر مکان یابی این مراکز و تعیین اولویت یا وزن هر معیار در فرآیند مکان یابی اهمیت به سزایی دارد. در این پژوهش به منظور مکان یابی مراکز درمانی شهر سیرجان از ۱۱ معیار از قبیل فاصله تا مراکز درمانی موجود، فاصله تا معابر، تراکم جمعیت، فاصله تا مراکز محله های شهری و ... استفاده شده است. ابتدا با استفاده از نرم افزار ArcGIS نسبت به تهیه لایه های رستری هر کدام از معیارها اقدام شده و سپس با وزن دهی به زیرمعیارهای هر معیار به روش تحلیل سلسله مراتبی AHP و روش اَد-هوک نسبت به همپوشانی لایه های رستری وزن دارشده اقدام گردیده و معیار تراکم جمعیّت و فاصله تا مراکز درمانی موجود بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده اند. نتایج حاصل که به صورت نقشه مناسبت عرصه و نقشه بهترین مناطق جهت احداث مراکز درمانی جدید به دست آمده، نشان می دهد که از مجموع مساحت ۴۸ کیلومتر مربعی شهر سیرجان، در حدود ۹/۶ کیلومتر مربع جهت احداث مراکز درمانی جدید مناسب است. همچنین با بهره گیری از تابع اشتراک در محیط ArcGIS مشخص شد که هیچ گونه ارتباط مؤثر و مناسبی بین تراکم جمعیت و مراکز درمانی فعلی شهر سیرجان وجود ندارد. در نهایت با استفاده از آزمون «فاصله تا مکان های مطلوب» مشخص شد که مراکز درمانی فعلی شهر سیرجان در مکان های مناسبی احداث نشده اند.
ارزیابی میزان فرسودگی بافت محلات منطقه3 شهراصفهان و جایگاه مشارکت ساکنین در فرآیند ساماندهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائل گریبانگیر بافت های شهری مسئله فرسودگی است که در مناطق تاریخی و قدیمی شهرها محسوس تر می باشد. مبحث شاخص شناسی بافت های فرسوده و تعیین میزان فرسودگی در راستای ساماندهی این گونه بافت ها اهمیت ویژه ای دارد. همچنین مشارکت ساکنین در فرآیند ساماندهی، در اجرا و موفقیت طرح ها موثر می باشد. منطقه3 اصفهان به عنوان بافت تاریخی با مساحت قریب 300هکتار بافت فرسوده، مورد مطالعه این پژوهش می باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است و در روند تحلیل ها از «فرآیند تحلیل سلسله مراتبی1» استفاده شده است. هدف پژوهش، رتبه بندی و اولویت بندی محلات از نظر میزان فرسودگی و تعیین جایگاه تمایل ساکنین به مشارکت در فرآیند ساماندهی می باشد. بدین منظور، شاخص های جدیدی در این زمینه مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج حاصل نشان می دهد که محلات جویباره و احمدآباد به ترتیب حائز رتبه یک و هشت از نظر میزان فرسودگی و محلات احمدآباد و نقش جهان به ترتیب بیشترین و کمترین تمایل به مشارکت در ساماندهی را دارا می باشند.
تحلیلی بر اصول و قواعد شهرسازی ایرانی- اسلامی با رویکرد زیبایی شناسی شهری
حوزههای تخصصی:
زیبایی جویی یکی از ابعاد فطری انسان است و درک آن شاخص ترین امتیاز معنوی انسان بشمار می آید. زیبایی از نوعی ویژگی همگرایی برخوردار است و باعث می شود، عناصر ازهم گسسته با نوعی آرامش، کنار هم قرار گیرند. به همین جهت زیبایی قدرت آرام سازی قابل توجهی دارد. شهرسازی ایرانی – اسلامی به عنوان الگویی غنی از شهرسازی، با برخورداری از بنیان های فکری و فرهنگی ایرانی و اسلامی، امروزه با تأکید بر اصول دین مبین اسلام ازنظر مفهومی و تأکید بر ارزش های پایدار عرفان ایرانی ازنظر معنایی درصدد ساماندهی و بازآفرینی فضاهای شهری است. ازاین رو تحقیق حاضر قصد دارد به منظور تبیین میزان تحقق پذیری زیبایی شهری به عنوان یکی از مهم ترین عوامل مؤثر در ارتقاء سلامت جامعه و کیفیت زندگی شهروندان، در شهرسازی ایرانی- اسلامی با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی به عنوان روش شناسی تحقیق به بررسی و تحلیل اصول و قواعد شهرسازی مکتب اصفهان، به عنوان نماد شهرسازی ایرانی- اسلامی و انطباق و مقایسه آن با مهم ترین مؤلفه های زیبایی شناسی بصری شهری ازجمله ایمنی، سرزندگی، عدالت، اجتماع پذیری فضا، خودمانی بودن فضا، همخوانی با طبیعت و خوانایی بپردازد. نتایج حاصل از تحقیق بیانگر آن است که از یک سو اصول و قواعد تبیین شده برای شهرسازی بومی در سطح عالی از تأکید و انطباق بر معیارهای عام زیبایی شناسی شهری ازنظر مفاهیم محتوایی قرار دارد و از سوی دیگر اکثر قریب به اتفاق اصول و قواعد تبیین شده برای شهرسازی ایرانی – اسلامی درمجموع از میزان تحقق پذیری بالایی درزمینه زیبایی شهری برخوردارند؛ بنابراین درنهایت بر این اساس می توان چنین نتیجه گرفت که شهرسازی ایرانی- اسلامی آفریننده زیبایی شهری هست.
گستره های فضایی فقر شهری اراک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گستره های فقر، نابرابری و تفاوت در الگوی زیست در کلان شهرهای بزرگ ماحصل اقتصاد دوگانه با حاکمیت سرمایه داری بازار آزاد است. گسترش شهرها با ساختار فضایی نامنسجم و ازهم گسیخته سبب تمرکز نامعقول امکانات و خدمات در بخش های گوناگون شهر و توسعه ی اجتماعی اقتصادی نابرابر در آن هاست. شهر اراک از جمله شهرهایی است که فضای شهری آن دارای عدم تعادل اجتماعی اقتصادی و وجود گستره های فضایی فقر در حاشیه های شهر است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی و سطح بندی گستره های فقر شهری در شهر اراک است. با توجه به ماهیتِ شناختی مسئله، روش انجام این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است که برای دستیابی به این هدف از مؤلفه های چندگانه ی اقتصادی، اجتماعی و کالبدی استفاده شد. داده های پژوهش بر مطالعات اسنادی و پیمایش چندگانه (پرسش نامه، مصاحبه، مشاهده) محققان استوار است. به دلیل تفاوت در نوع داده ها و هدف تحقیق، از نرم افزار ARCGIS 10.2 برای شناسایی گستره های فقیر و از مدل های کمی ELECTRE و AHP در زمینه ی سطح بندی گستره های شناسایی شده استفاده گردید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که با توجه به تلفیق شاخص های چندگانه اجتماعی و اقتصادی و کالبدی، هفت گستره ی اصلی در شهر شناسایی شدند که، به جز بخش مرکزی، عمدتاَ در حاشیه شهر قرار دارند. نتایج سطح بندی گستره های شناسایی شده حاکی از آن است که به لحاظ برخورداری و شرایط مطلوب زیستی بخش مرکزی در رتبه ی اول، محور 20 متری میقان و محله های رودکی و باغ خلج در رتبه ی دوم، محله ی داوران و کشتارگاه، محله ی فوتبال و کوی ولی عصر در رتبه ی سوم و، سرانجام، کوی قنات ناصری در رتبه ی چهارم قرار دارندگستره های فقر، نابرابری و تفاوت در الگوی زیست در کلان شهرهای بزرگ ماحصل اقتصاد دوگانه با حاکمیت سرمایه داری بازار آزاد است. گسترش شهرها با ساختار فضایی نامنسجم و ازهم گسیخته سبب تمرکز نامعقول امکانات و خدمات در بخش های گوناگون شهر و توسعه ی اجتماعی اقتصادی نابرابر در آن هاست. شهر اراک از جمله شهرهایی است که فضای شهری آن دارای عدم تعادل اجتماعی اقتصادی و وجود گستره های فضایی فقر در حاشیه های شهر است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی و سطح بندی گستره های فقر شهری در شهر اراک است. با توجه به ماهیتِ شناختی مسئله، روش انجام این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است که برای دستیابی به این هدف از مؤلفه های چندگانه ی اقتصادی، اجتماعی و کالبدی استفاده شد. داده های پژوهش بر مطالعات اسنادی و پیمایش چندگانه (پرسش نامه، مصاحبه، مشاهده) محققان استوار است. به دلیل تفاوت در نوع داده ها و هدف تحقیق، از نرم افزار ARCGIS 10.2 برای شناسایی گستره های فقیر و از مدل های کمی ELECTRE و AHP در زمینه ی سطح بندی گستره های شناسایی شده استفاده گردید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که با توجه به تلفیق شاخص های چندگانه اجتماعی و اقتصادی و کالبدی، هفت گستره ی اصلی در شهر شناسایی شدند که، به جز بخش مرکزی، عمدتاَ در حاشیه شهر قرار دارند. نتایج سطح بندی گستره های شناسایی شده حاکی از آن است که به لحاظ برخورداری و شرایط مطلوب زیستی بخش مرکزی در رتبه ی اول، محور 20 متری میقان و محله های رودکی و باغ خلج در رتبه ی دوم، محله ی داوران و کشتارگاه، محله ی فوتبال و کوی ولی عصر در رتبه ی سوم و، سرانجام، کوی قنات ناصری در رتبه ی چهارم قرار دارند
تحلیل توزیع فضایی محل اسکان مجرمین درشهرمشهد با تأکید برمحدوده های حاشیه نشین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسکان غیررسمی، که بهموجب شهرنشینی شتابان در جهان معاصر بهوجود آمده است، نتیجه نابرابریهای اقتصادی-اجتماعی است که در سطح مناطق شکل گرفته و شهرها بهویژه کلانشهرهای کشور را با مشکلات فراوانی روبهرو ساخته است. شهر مشهد بهعنوان یکی از کلانشهرهای کشور با پدیده اسکان غیررسمی مواجه است. شکل گیری مناطق اسکان غیررسمی در این شهر مشکلات فراوانی را برای مدیریت شهری فراهم کردهاست. ویژگیهای ناهنجار کالبدی در کنار ویژگیهای اجتماعی حاکم بر این محدودهها باعث شده تا این مناطق محل سکونت تعداد قابل توجهی از مجرمان شهر مشهد باشد. تحلیل عوامل مؤثر و جاذب سکونت در این مناطق از اهداف این مطالعه است. روش پژوهش توصیفی و تحلیلی با استفاده از مدلهای زمین آماری است. در این نوشتار تحلیل توزیع فضایی مجرمان در شهر مشهد بهلحاظ موقعیت سکونتی و اینکه این موضوع میتواند متأثر از چه عواملی باشد را مدنظر داشته است. در این راستا با استفاده از مدلهای رگرسیون اقدام به تحلیل متغیر وابسته(مجرمنشینی) در سطح محلهها گردید. مدل های مورد استفاده شامل OLS و GWR بود که به ترتیب ضرایب رگرسیونی آنها 68 و 74درصد محاسبه شد و توانایی بالاتر GWR را در مقایسه با رگرسیون معمولی ارایه کرد. در این مدلها متغیرهای مستقل مهاجرپذیری، بیسوادی و فضای سبز تأثیر معناداری بر روی مجرمنشینی داشته است که با تحلیل های بیشتری میتوان این فضاها را ناامنتر برای مجرمان و کاهش جذابیتهای آن در انتخاب محله های سکونتی برای مجرمان نمود.
ارزیابی عوامل طبیعی و معرفی مدل تشخیص پهنه های نیازمند جابجایی در سکونتگاه های غیر رسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد روز افزون جمعیت و افزایش شهر نشینی موجب گسترش سکونتگاه های غیررسمی شده است. سکونتگاه های غیررسمی در کشورهای در حال توسعه بیشتر از سایر بافت های شهری در معرض انواع خطر و سوانح طبیعی هستند. معمولا این نوع از سکونتگاه ها با توجه به نبود برنامه مشخص و عدم اعتناء بر ضوابط و مقررات و بدون توجه به مخاطرات طبیعی بسط و گسترش می یابند. گسترش سکونتگاه های غیر رسمی در شهر بندرعباس باعث به وجود آمدن مشکلاتی برای شهر و مدیریت شهری شده است. یکی از مهمترین محلات غیررسمی در این شهر، محله چاهستانیهاست. در این مطالعه برای تشخیص پهنه های نیازمند جابجایی از منظر عوامل تاثیر گذار طبیعی، از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شده است. ابتدا به بررسی عوامل طبیعی تاثیرگذار پرداخته شد، سپس با توجه به مقادیر کمی وزن هر یک از عوامل، نقشه وزنی هر عامل تهیه و در نهایت اقدام به تهیه نقشه آسیب پذیری با استفاده از لایه های وزنی و ضریب وزنی مربوط به هر یک از عوامل شده است؛ سپس برای تدقیق پهنه های نیازمند جابجایی، از محیط Arc Scene نرم افزار Arc Gis استفاده شد، سرانجام با استفاده از توپوگرافی سه بعدی محله و پس از بازدیدهای میدانی و تدقیق نتایج، پهنه های نیازمند جابجایی مشخص گردیده اند. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان می-دهد که بخش های شمالی و شمال شرقی محله از نظر محیطی در محدوده خطر بالایی قرار دارند و در صورت بروز خطر، آسیب های جبران ناپذیری را بر جای می گذارد. عواملی از قبیل نامناسب بودن ساخت و سازها، مقاومت کم مصالح بکار رفته در ساختمان ها و عمر زیاد آنها، وجود معابر تنگ و باریک، استقرار بر روی عناصر منفصل و نامقاوم، شیب زیاد و بالاخره ناپایداری دامنه های مشرف به محله در بخش های شرقی و خطر حرکات توده ای، آسیب پذیری این محله را تشدید می کند. بر این اساس، توجه به عوامل محیطی و تأثیر پدیده های مرفوژنیک در تصمیم گیری هایی که منجر به تهیه طرح های ساماندهی این نوع از سکونتگاه ها می شود، ضرورت دارد.
تحلیل توزیع فضایی کاربری های شهری منطقه 3 شهر اهواز با تاکید بر کاربری آموزشی
حوزههای تخصصی:
توزیع فضایی نامطلوب مدارس در سطح شهر اهواز نیز مشکلاتی چون طولانی شدن مسافت و زمان دسترسی به مدارس ،عدم وجود سطح و سرانه مناسب فضاهای آموزشی ناسازگاری کاربری های آموزشی با سایر کاربری ها را به همراه داشته که آثار منفی به بار آورده است. بنابراین تحقیق حاضر به دنبال تحلیل الگوی فضایی کاربری آموزشی و تعیین الگوی بهینه پراکنش فضایی دبیرستان های منطقه 3 شهر اهواز می باشد. روش تحقیق حاضر توصیفی – تحلیلی می باشد. داده های مورد نیاز (لایه های نقشه) با استفاده از تصاویر ماهواره ای، نقشه های کاربری اراضی شهری و نقشه تفصیلی شهر اهواز بدست آمده است. تجزیه و تحلیل و استاندارد سازی لایه ها با استفاده از نرم افزار ArcGis صورت گرفته است. وزن دهی لایه ها نیز با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی AHP انجام شده است. تلفیق نهایی لایه ها به روش همپوشانی و با استفاده از گزینه Raster Calculator صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که از تعداد 17 دبیرستان در محدوده مورد مطالعه تعداد 6 دبیرستان (تندگویان – جنت – فرهنگیان – حکمت – فردوسی- آزادگان ) در محدوده طیف مکان های بسیار مناسب از نظر الگوی بهینه توزیع فضایی مدارس قرار دارند. همچنین دبیرستان موعود در وضعیت فضایی بسیار نامناسب قرار دارد.