مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی
حوزه های تخصصی:
آن چه امروزه به عنوان یک ضرورت برای مدیران به اثبات رسیده، لزوم استفاده از مدیریت راهبردی جهت ادامه حیات در محیط های پیچیده و متغیر کنونی است. مدیریت راهبردی عبارت است از: تدوین راهبرد مناسب جهت تحقق اهداف بلند مدت در شرایط متحول و متغیر کاری.تمرکز اصلی این مقاله بر قسمت اول مراحل مدیریت راهبردی (مرحله تدوین راهبرد) یعنی شناسایی موقعیت راهبردی است.در این مقاله تکنیکی جدید تحت عنوان تکتیک چهار مرحله ای دلتا در جهت شناسایی موقعیت راهبردی معرفی می گردد. مراحل چهار گانه این تکنیک عبارتند از: غربال سازی مدل دلتا، اولویت بندی شاخص های تأیید شده با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی، رسم منطقه موجه تار عنکبوتی برای راهبردهای مدل دلتا و تعیین موقعیت راهبردی در نمودار سه بعدی. در ضمن این تکنیک بر اساس مدل دلتا طراحی شده است.
کاربرد فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی در اولویت بندی عوامل مؤثر بر انتخاب سهام در بورس اوراق بهادار تهران از دیدگاه سهامداران
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی و اولویتبندی عوامل مؤثر بر ترجیح سرمایهگذاران در انتخاب سهام در بورس اوراق بهادار با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی میپردازد. پس از بررسی ادبیات مرتبط با موضوع و ارزیابی نظر برخی از کارشناسان بورس اوراق بهادار، معیارهای مسئله نقدشوندگی، سهام شناور آزاد، ترکیب سهامداران عمده، سود هر سهم، نسبت P/E، ارزش ذاتی هر سهم، نوع صنعت، انتشار مستمر اطلاعات شفاف و روند بازار به عنوان مهمترین عوامل مؤثر بر ترجیح مشتریان در انتخاب هر سهم مشخص و تشریح شده است. مسئله تصمیم¬گیری در سه سطح به صورت سلسله مراتبی ساختار داده شده و تجزیه و تحلیل با استفاده از نرم افزار انتخاب خبره صورت گرفته است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که سرمایه¬گذاران بیشترین تأکید را بر معیارهای روند بازار، امکان نقدشوندگی سهام، نسبت P/E، و EPS قرار میدهند.
اولویت بندی شاخصهای ارزیابی کیفیت خدمات الکترونیک فازی AHP و QFD ، با تکنیک ترکیبی کانو
حوزه های تخصصی:
مروزه، بسیاری از سازمانهای ارائه دهنده خدمات برای زنده ماندن و پیش افتادن از سایر رقبا در
جهان باید رقابت کنند. این سازمانها تکنیک ها و ابزارهای جدید را برای شناسایی و اولویت بندی
معیارهای مهم به کار میگیرند تا رضایت مشتریان را به دست بیاورند. بانک ها، به عنوان یکی از
سازمانهای ارائه دهنده خدمات از این قاعده مستثنی نیستند. کیفیت نقش اساسی در صنعت بانکداری
دارد و رضایت و ارضاء مشتری به عنوان یکی از اهداف اصلی در این زمینه در نظر گرفته میشود.
شناخت و آگاهی از نیازهای مشتریان و نیازمندیهای آنها ارائه خدمات رضایت بخش به مشتریان را
تسهیل میکند. می توان گفت درک بهتر، شناسایی دقیق و اولویت بندی نیازهای مشتریان کلید
موفقیت برای مدیران بانک در صنعت بانکداری در نظر گرفته میشود .گسترش ارتباطات الکترونیکی و
دسترسی تعداد زیادی از مردم جهان به شبکهی جهانی اینترنت، بستری مناسب برای برقراری مراودات
تجاری و اقتصادی فراهم نموده است .این امر موجب افزایش رقابت در صنعت بانکداری شده و ارائهی
خدمات بانکداری الکترونیکی را به همراه داشته است. سوالی که در این پژوهش مطرح میشود این است
که آیا از این مدل مفهومی میتوان برای ارزیابی کیفیت خدمات الکترونیک استفاده کرد و الویت
شاخصهای کیفیت خدمات الکترونیک به چه صورت است. نوآوری این پژوهش یکپارچهسازی روشهای
برای ارزیابی (FAHP) مدل کانو و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی ،(QFD) گسترش عملکرد کیفیت
کیفیت خدمات الکترونیک میباشد. این مطالعه یک روش جدید برای شناسایی و تجزیه و تحلیل
اولویتهای نیازمندیهای مشتریان بانک پیشنهاد میدهد. نتایج نشان می دهد که اولویت های مشتریان
ب ان ک قبل و بعد از ادغام مدل کانو در ماتریسبرنامهریزی خانه کیفیت متفاوت است.
ارزیابی آمادگی استقرار سامانه های برنامه ریزی منابع سازمان بر مبنای مدل 7S مکینزی در دانشگاه کاشان
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق با مرور ادبیات موضوع و تحلیل معیارهای مورداستفاده در مدل های موجود، مدل 7 اس مکینزی و بعد عوامل محیطی برای ارزیابی آمادگی دانشگاه کاشان جهت استقرار سیستمERP آموزشی استفاده شده است. این مدل دارای 8 معیاراصلی (استراتژی، ساختار، سامانه ها، سبک مدیریتی، کارکنان، ارزش های مشترک و عوامل محیطی) و 25 زیر معیار است که با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی و روش مقایسات زوجی به ارزیابی معیارها و زیرمعیارها و وزن دهی آن ها پرداخته است و در ادامه در مطالعه میدانی، پرسشنامه ارزیابی آمادگی به کارگرفته شده است.یافته های تحقیق نشان می دهد که بعد ارزش های مشترک با 42% بیشترین میزان آمادگی و سبک مدیریتی با 7% کمترین میزان آمادگی را جهت استقرار سیستمERP دارا است؛ بنابراین دانشگاه کاشان از لحاظ بعد ارزشی و ساختار شرایط مطلوب تری در پیاده سازی سامانه برنامه ریزی منابع سازمان دارد. نتایج و پیشنهاد های مرتبط جهت سطح مطلوبیت هر معیار و زیر معیار ارائه شده است.
شناسایی و رتبه بندی عوامل ریسک رایانش ابری در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی علوم اطلاع رسانی اطلاعات (به طور عام) فن آوری اطلاعات
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی علوم اطلاع رسانی خدمات اطلاع رسانی مدیریت اطلاعات
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی علوم اطلاع رسانی خدمات اطلاع رسانی مدیریت اطلاعات سازماندهی اطلاعات
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی علوم اطلاع رسانی امنیت اطلاعات
با پیشرفت سریع فناوری های پردازشی و ذخیره سازی و موفقیت اینترنت، منابع رایانشی، ارزان تر، قوی تر و در دسترس تر از قبل شده اند. این روندِ فناوری تحقق یک مدل محاسباتی جدید به نام رایانش ابری را قادر ساخته است. اخیرا سازمان های دولتی شروع به بکارگیری معماری، بسترها و برنامه های رایانش ابری جهت تحویل خدمات و برآورده ساختن نیازهای زیرمجموعه خودکرده اند.با وجود مزایا و فرصت های بسیار فناوری رایانش ابری،ریسک های متعددی وجود دارند که سازمان های دولتی باید قبل از مهاجرت به سمت محیط ابری آنها را بشناسند. هدف از انجام این پژوهش، شناسایی و رتبه بندی عوامل ریسک رایانش ابری در سازمان های دولتی با استفاده از دیدگاه خبرگان فناوری اطلاعات می باشد. ابتدا با مرور مقاله های کلیدی، لیست جامعی از ریسک ها استخراج و در دو دسته محسوس و غیرمحسوس طبقه بندی شدند. سپس از 6 نفر از خبرگان در خصوص این ریسک ها و تقسیم بندی شان، مصاحبه به عمل آمد و 10 ریسک شناسایی شد. پس از آن، با نظرسنجی از 52 خبره و با کمک فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی این ریسک ها رتبه بندی گردیدند. نتایج نشان می دهد که خبرگان ریسک های نامحسوس را به عنوان مهم ترین ریسک ها در بکارگیری رایانش ابری در سازمان های دولتی شناسایی کرده اند. در این میان ریسک «محرمانگی داده» رتبه نخست را بدست آورده است.
مکان یابی و آمایش صنایع پتروشیمی با رویکرد برنامه ریزی محیط زیست و بهره گیری از روش تلفیقی پرومته و فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی (مطالعه ی موردی: استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، مکان یابی و آمایش صنایع پتروشیمی از دیدگاه برنامه ریزی محیط زیست با استفاده از روش تلفیقی پرومته و فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی در استان لرستان است. پردازش و تحلیل داده ها به کمک سیستم اطلاعات جغرافیایی و براساس ده معیار مهم از نظر کارشناسان محیط زیستی شامل طبقات ارتفاع، طبقات شیب، فاصله از مناطق حفاظت شده، قابلیت کاربری اراضی، فاصله از رودخانه ها، فاصله از گسل، فاصله از نقاط روستایی، فاصله از نقاط شهری، فاصله از صنایع موجود و فاصله از راه ها صورت گرفته است. در این پژوهش از روش پرومته برای رتبه بندی آلترناتیوها و از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی برای تعیین وزن هریک از معیارها استفاده شد. برپایه ی نقشه وزن بندی نهایی، از مجموع مساحت منطقه، شانزده درصد (45 هزارو207 کیلومتر مربع) برای توسعه ی صنایع پتروشیمی مناسب هستند. نتایج تجزیه و تحلیل حساسیت مدل نیز نشان داد که بخش زیادی از مکان های ب ا ت وان نسبتاً مناسب و مناسب نقشه ی نهایی، منطبق بر کلاس های ک املاً مناس ب ه ریک از مشخصه های ورودی در مدل بوده است و این ام ر رض ایت بخ ش بودن مدل به کار رفته را در مطالعات مکان یابی صنایع پتروشیمی نشان می دهد.
اولویت بندی عوامل مؤثر بر کژگزینی و کژمنشی در بانکداری بدون ربا (مطالعه موردی: بانک صنعت و معدن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد اسلامی سال هجدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۶۹
173-199
حوزه های تخصصی:
نظام بانکی یکی از ارکان اقتصاد هر کشوری به شمار می رود که کارآمدی یا ناکارآمدی آن می تواند به طورمستقیم و غیرمستقیم روی عملکرد اقتصاد آن کشور اثرگذار باشد. از چالش های پیش روی نظام بانکداری بدون ربا، مسئله اطلاعات نامتقارن میان بانک و متقاضی تسهیلات در قرارداهای مشارکتی است. وجود اطلاعات نامتقارن موجب بروز پدیده کژگزینی و کژمنشی در بازارها می شود. از دهه 1970 به بعد عدم تقارن اطلاعات به عنوان یکی از موضوعات مهم در اقتصاد مطرح شد. تحقیق حاضر جهت پاسخ گویی به سؤال «عوامل مؤثر بر شکل گیری کژگزینی و کژمنشی در عقود مشارکتی مورد استفاده در بانک های تخصصی در بانکداری بدون ربا کدام اند» با به کارگیری ترکیبی از روش های ریاضی AHP و TOPSIS و با استفاده از داده های میدانی (پرسش نامه ای) به بررسی این فرضیه ها می پردازد که عوامل متعددی نظیر عدم توجه به درجه ریسک اعتباری مشتریان و عدم وجود سازوکار تشویق و تنبیه مشتریان، بر شکل گیری کژگزینی و کژمنشی مؤثر است. نتایج حاصل از تحقیق نشان دهنده آن است که عوامل مذکور تأثیر بیشتری روی کژگزینی در مقایسه با کژمنشی دارند. نظارت و کنترل بیشترین تأثیر و استفاده گسترده از عقد مشارکت مدنی کمترین اهمیت را در کژگزینی و کژمنشی دارد.
ارزیابی تأمین کنندگان در زنجیره ی عرضه با استفاده از تکنیک ترکیبیMOLP–AHP فازی (مورد مطالعه: گروه صنعتی آذران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت صنعتی (آزاد سنندج) سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۵
34 - 48
حوزه های تخصصی:
در دهه ی اخیر، نحوه ی تأمین مواد اولیه و انتخاب تأمین کنندگان در زنجیره تأمین، چالشی برای بیشتر سازمان ها بوده است. از آنجا که عملکرد تأمین کنندگان، اثر اساسی بر موفقیت یا شکست زنجیره تأمین دارد، انتخاب تأمین کننده، وظیفه ای راهبردی شناخته می شود . از این رو در این تحقیق که در شرکت شیرگاز آذران انجام گرفت، سعی بر آن است تا ضمن شناسایی معیارهای مهم در انتخاب تأمین کنندگان و تعیین اهمیت هر یک از آنها از نظر کارشناسان، بهترین تأمین کننده انتخاب گردد. بنابراین، ابتدا معیارهای اصلی انتخاب تأمین کنندگان برای یک قطعه از قطعات شرکت شیرگاز آذران با نظرسنجی از کارشناسان مربوطه از طریق پرسشنامه شناسایی شد . سپس با استفاده از روش AHP فازی بر اساس روش آنالیز توسعه، امتیاز هر معیار و وزن هر تأمین کننده در ارتباط با هر معیار تعیین شد و بعد از آن، یک تابع هدف فازی برای هر معیار ایجاد شد، که هدف از آن، حداکثر کردن عملکرد تأمین کننده در ارتباط با هر معیار بود. پس از خارج کردن مدل از حالت فازی، با استفاده از روش جمع پذیری وزنی، بهترین تأمین کننده انتخاب شد.
پتانسیل سنجی بهره برداری از مزارع خورشیدی مبتنی بر فاکتورهای اقلیمی: مطالعه موردی استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انرژی خورشیدی یکی از انواع منابع انرژی تجدیدپذیر می باشد که با توجه به موقعیت جغرافیایی و شرایط اقلیمی استان ایلام، می تواند مورد استفاده قرار گیرد. هدف این مقاله، ارزیابی و شناسایی مناطق مستعد و دارای پتانسیل بالا جهت بهره برداری از انرژی خورشیدی در استان ایلام می باشد. با توجه به ضرورت لحاظ نمودن محدودیت های فنی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی؛ به منظور شناسایی مناطق غیرقابل بهره برداری لایه های رقومی مربوط به محدودیت های تعریف شده اعم از حداقل فاصله از مناطق حفاظت شده، حداقل فاصله از مناطق مسکونی، حداقل فاصله از خطوط انتقال و ... در محیط نرم افزار GIS تهیه می گردد و با استفاده از روی هم قراردادن این لایه ها با منطق AND نقشه نهایی مربوط به مناطق غیرقابل بهره برداری استان تهیه می گردد. در ادامه به منظور ارزیابی قابلیت مناطق قابل بهره برداری، پس از شناسایی و تعریف 4 دسته معیاراصلی و 11 زیرمعیار مربوطه؛ وزن نسبی این معیارها و زیرمعیارها با استفاده از تکنیک FAHP و براساس نظرات گروهی از خبرگان دانشگاهی، دولتی و صنعتی مرتبط با حوزه انرژی های تجدیدپذیر تعیین می گردد و نقشه نهایی مربوط به قابلیت بهره برداری از انرژی خورشیدی برای 18 بخش مختلف استان ایلام مطابق با تقسیمات سیاسی کشور با روش جمع وزنی در محیط نرم افزار GIS تهیه می گردد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر گرایش سازمان به کارآفرینی با استفاده از تکنیک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی (Fuzzy AHP) (مطالعه موردی: شرکت خودروسازی پارس)
حوزه های تخصصی:
کارآفرینی سازمانی به عنوان مقوله ای که می تواند به سازمان ها کمک کند تا با محیط سازگار بوده و از فرصتهای آن استفاده کرده و از تهدیدات آن دوری کنند، پا به عرصه گذاشت؛ اما اینکه چه عواملی در روند کارآفرین شدن سازمان مؤثر هستند و همچنین کدام یک از این عوامل از اهمیت بالایی برخوردار هستند، مواردی است که در این تحقیق به آن پرداخته شده است. مدل سه شاخگی راهی بود که به وسیله آن، عوامل استخراج شده طبقه بندی شدند و سه معیار اصلی و بیست زیرمعیار برای این پژوهش انتخاب شدند. در این پژوهش، روش به کارگیری شده برحسب هدف، کاربردی و بر اساس نحوه گردآوری، توصیفی و پیمایشی می باشد. پرسشنامه مقایسات زوجی با نظر اساتید طراحی شد و خبرگان متخصص در این زمینه و همچنین مدیران ارشد شرکت مورد مطالعه معیار و زیرمعیارها را مورد مقایسات زوجی قرار دادند. در رابطه با معیار ها، عوامل زمینه ای با 153/0 بیشترین وزن نهایی را دارا شدند. در زیر معیار های عامل ساختاری، راهبرد (073/0)، ساختار سازمانی (07/0) و فرآیند ها (068/0) سه زیر-معیاری بودند که در رتبه بندی بیشترین وزن ها را داشتند. زیر معیار های عامل رفتاری نیز مورد مقایسات زوجی قرار گرفت و در نهایت زیر معیار های آموزش با وزن 097/0، انگیزش با وزن 094/0 و فرهنگ سازمانی با وزن 085/0 در رتبه های برتر قرار گرفتند. در مورد زیر معیار ها عامل زمینه ای نیز نتایج به این صورت بود: بستر قانونی با وزن 09/0، زیر ساخت ها با وزن 084/0 و بازار با وزن 082/0 زیر معیار هایی بودند که سه وزن بیشتر رتبه بندی را به خود اختصاص دادند.
مدل انتخاب و تخصیص بهینه پروژه های آموزشی و پژوهشی آجا با استفاده از FAHP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال دهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۲۹
5 - 23
حوزه های تخصصی:
ارتش جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک سازمان نسبتاً بزرگ به طور مستمر در زمان صلح و یا جنگ پروژه هاپروژه ها و طرح های مختلفی را در حوزه هایحوزه های آموزشی و پژوهشی برنامه ریزیبرنامه ریزی و اجرا می نمایدمی نماید. این قبیل پروژه هاپروژه ها و طرح ها در قالب تحقیقات صنعتی، نظری، مطالعات گروهی، تدوین آیین نامه ها و دستورالعمل ها، در مراکز دانشگاهی و دفاتر مطالعاتی آجا برنامه ریزیبرنامه ریزی و اجرا می گردندمی گردند. از اهداف کلان ارتش جمهوری اسلامی ایران و نیروهای مختلف آن تخصیص و اجرای بهینه طرح ها و پروژه هاپروژه ها به گونه ای است ککه ضمن تحقق اهداف سازمانی را به شیوه ای مطلوب و بدون صرف منابع اضافی و ییا نادییده گرفتن ساییر محدودیت ها برآورده سازد. در تخصیص و اجرایی پروژه هاپروژه ها باییستیی معییارهایی متعددیی همچون عوامل عملیاتی، پشتیبانی، مالیی، تککنیکییکی و فنی، مدییرییتیی، محییطیی و سازمانیی مدنظر قرار گییرند. در ایین مقاله به منظور استخراج مدل مناسب انتخاب، تخصیص و اجرایی طرح ها و پروژه هایپروژه های آموزشی و پژوهشی از نظرات ککارشناسان خبره و متخصص در سطح مراکز دانشگاهی آجا استفاده شده است. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات و استخراج مدل مناسب از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) استفاده گردید در این بخش مشخص گردید که عوامل و نیازمندی سازمانی بالاترین اهمیت را در تخصیص بهینه دارا می باشدمی باشد. به منظور تعیین روایی مدل استخراج شده از روش تحلیل اهمیت عملکرد (IPA) استفاده گردید در این قسمت نیز مشخص گردید که پروژهای که در ده سال گذشته عملکرد مناسب داشتند؛ عوامل معیارهای آن از اهمیت بالایی مطابق مدل برخوردار بودند. در پایان با تائیید پیشنهادهای برای اجرایی نمودن مدل استخراج شده ارائه گردیده است.
مدل سازی ترکیبی Pareto/NBD و RFM موزون فازی به منظور بخش بندی مشتریان در روابط غیرقراردادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۶ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳
417 - 440
حوزه های تخصصی:
درآمدسازی در شرکت ها از طریق ایجاد رابطه با مشتریان و حفظ این روابط در درازمدت صورت می پذیرد. از این رو توانایی پیش بینی مناسب روابط با مشتریان نکته ای اساسی در مدیریت رابطه با مشتریان است. بخش بندی روشی است که طی آن با تفکیک مشتریان به بخش های متجانس با رفتار خرید مشابه، تلاش می شود تا ارزش آتی رابطه با مشتریان پیش بینی شود. روش RFM یکی ازمتداول ترین روش های بخش بندی است که از تحلیل پایگاه داده تراکنشی برای رده بندی ارزش مشتریان استفاده می کند. پژوهش حاضر تلاش دارد تا از ترکیب مدل سازی Pareto/NBD که به مدلی قدرتمند در پیش بینی رفتار مشتریان مشهور است با روش معمول RFM، کیفیت بخش بندی مشتریان را ارتقا بخشد. در این پژوهش از روش Pareto/NBD برای تخمین سه مؤلفه مقدار انتظار احتمال فعالیت آتی، تعداد تراکنش های آتی و متوسط ارزش پولی استفاده شده است. سپس نتایج بخش بندی مشتریان با استفاده از این مؤلفه ها با کاربرد روش مرسوم RFM مقایسه شده است. نتایج حاصل بیانگر بهبود کیفیت بخش بندی در رده بندی ارزش آتی مشتریان، به ویژه در رده های ارزشمند مشتری با کمک رویکرد پیشنهادی است.
اولویت بندی پیشران های پیچیدگی زنجیره تأمین با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۹ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
79 - 102
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر، پیچیدگی های متعددی در زنجیره تأمین وجود دارد. این پیچیدگی ها، به واسطه ظهور مقوله هایی مانند جهانی شدن، سفارشی سازی، نوآوری، انعطاف پذیری، پایداری و عدم قطعیت در حال تکامل و رشد هستند. رشد پیچیدگی زنجیره تأمین بر هزینه ها و خدمات ارائه شده به مشتریان، تأثیر منفی می گذارد. از این رو، هدف این پژوهش اولویت بندی پیشران های پیچیدگی زنجیره تأمین در شرکت های تولید لوازم خانگی است. برای این کار، پس از بررسی ادبیات نظری پژوهش، پیشران های پیچیدگی زنجیره تأمین برای اولویت بندی شناسایی شدند؛ سپس به کمک روش تحلیل سلسله مراتبی فازی و نظرسنجی، این شاخص ها بر پایه مقایسه های زوجی صورت گرفته، توسط تعدادی از خبرگان حوزه تولید لوازم خانگی، وزن دهی شدند. طبق نتایج کسب شده از این مدل تحقیقاتی، مشخص شد که از 46 پیشران پیچیدگی بررسی شده «سازوکارهای بازگشت مواد اولیه به تأمین کنندگان» بیشترین درجه اهمیت را دارد.
شناسایی و اولویت بندی اقدامات زنجیره تأمین بشر دوستانه برای تأمین مواد غذایی ضروری قبل از زمین لرزه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
1 - 16
حوزه های تخصصی:
هدف: نگرانی درباره تأمین مواد غذایی یک از دغدغه های اصلی قبل از وقوع زمین لرزه است. هدف این پژوهش، ارائه مدل مفهومی «اقدامات زنجیره تأمین بشردوستانه برای تأمین مواد غذایی ضروری قبل از زمین لرزه» و اولویت بندی ابعاد آن است.روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و از نظر ابزار گردآوری اطلاعات، توصیفی به شمار می رود. ابتدا پس از بررسی ادبیات نظری و انجام مصاحبه، پرسشنامه اولیه ای طراحی شد و در اختیار نمونه آماری قرار گرفت. با استفاده از 281 پرسشنامه جمع آوری شده، مدل اندازه گیری اقدامات زنجیره تأمین بشردوستانه برای تأمین مواد غذایی قبل از زمین لرزه با 7 متغیر مکنون و 19 زیرشاخص به دست آمد؛ سپس به کمک روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی، اهمیت هر یک از ابعاد و زیر شاخص ها مشخص شد.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که ابعاد اصلی «نظارت»، «آموزش»، «آمادگی برای لجستیک و توزیع»، مهم ترین ابعاد مدل هستند. از آزمون میانگین برای سنجش عملکرد هر شاخص استفاده شد.نتیجه گیری: در نهایت با استفاده از ماتریس اهمیت عملکرد اقدامات اولویت بندی شدند. امید است نتایج این تحقیق راهنمای خوبی برای مدیران و تصمیم گیران حوزه زنجیره تأمین بشردوستانه برای درک بهتر اقدامات به منظور تأمین مواد غذایی قبل از زمین لرزه باشد.
اولویت بندی کاربردهای فناوری اینترنت اشیا در بخش بهداشت و درمان ایران: محرکی برای توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۸ بهار ۱۳۹۵ شماره ۱
155 - 176
حوزه های تخصصی:
توجه به سلامت یکی از زمینه های توسعه پایدار در کشورهاست. فناوری اینترنت اشیا در این بخش کاربردهای متنوعی دارد که در ایران بررسی نشده است. هدف این پژوهش اولویت بندی کاربردهای اینترنت اشیا در بخش بهداشت و در مان ایران برای دستیابی به توسعه پایدار است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی است و از لحاظ ابزار گردآوری اطلاعات، توصیفی به شمار می رود و با توجه به روش پژوهش (فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی) در میان پژوهش های توصیفی از نوع پیمایشی تک مقطعی است. پس از جمع آوری ماتریس های مقایسه های زوجی توافقی، به شاخص ها وزنی اختصاص یافت و اولویت کاربردهای فناوری اینترنت اشیا تعیین شد. بر اساس یافته های پژوهش، شاخص های کامیابی اقتصادی و کیفیت زندگی به ترتیب بیشترین اهمیت را برای توسعه پایدار اینترنت اشیا در بخش سلامت ایران دارند. همچنین بر اساس نتایج پژوهش، مهم ترین اولویت در ایران برای استفاده از فناوری اینترنت اشیا در بخش بهداشت و درمان، به ترتیب کاربردهای «مدیریت بیماری های مزمن»، «نظارت بر بیماران»، «کنترل آلودگی» و «تشخیص افتادن» شناخته شدند.
کندوکاو تحلیلی در گزارشگری مالی مدل کسب وکار با استفاده از منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۲۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
173 - 212
حوزه های تخصصی:
هدف: افشای اطلاعات مدل کسب وکار، به کاهش شکاف اطلاعاتی، بهبود اعتبار گزارشگری مالی و محتوای اطلاعاتی صورت های مالی کمک می کند. رسالت پژوهش حاضر، کندوکاو تحلیلی در گزارشگری مالی مدل کسب وکار با رویکرد فازی است. روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری آن، اساتید دانشگاهی و کارشناسان اجرایی با آشنایی کافی از گزارشگری مالی و مدل های کسب وکار است. به منظور اعتباریابی مؤلفه های گزارشگری مالی، پرسش نامه ای محقق ساخته، شامل 43 گویه با مقیاس لیکرت پنج گزینه ای طراحی شد و مؤلفه های پژوهش از طریق توزیع پرسش نامه بین 38 نفر از خبرگان جمع آوری و با استفاده از روش دلفی فازی ارزیابی شدند. سپس با توزیع پرسش نامه مقایسه زوجی بین 18 نفر از خبرگان و استفاده از تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی، ابعاد و مؤلفه های تأیید شده اولویت بندی شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که خبرگان تمامی ابعاد و مؤلفه های گزارشگری مدل کسب وکار را تأیید کردند. همچنین، نتایج مبین این است بُعد شفافیت و روایی و بُعد پاسخ گویی اجتماعی بیشترین اهمیت را دارند. نتیجه گیری: نظر خبرگان در خصوص اولویت بندی ابعاد و مؤلفه های گزارشگری مدل کسب وکار می تواند نقش، اهمیت و اولویت شاخص های گزارشگری را برای متولیان امور حسابداری و گزارشگری مالی آشکار کند تا در برنامه ریزی های خود برای بهبود اعتبار گزارشگری مالی و غنای محتوای اطلاعاتی صورت های مالی، این عوامل را در کانون توجه قرار دهند.
ارزیابی ریسک در پیاده سازی سیستم اطلاعات بیمارستانی: مطالعه موردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۰ بهار ۱۳۹۶ شماره ۶۷
۲۳-۷
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سیستم های اطلاعات بیمارستانی در بهبود هماهنگی بین بخش های مختلف و افزایش کارایی فرآیندها، نقش بسزایی دارند. اما علیرغم مزایای فراوان، بسیاری از بیمارستان ها در فرآیند پیاده سازی این دستگاه ها با رخدادها و موانع فراوانی روبه رو می شوند که می توان آن ها را در قالب ریسک های مدیریتی، فنی، سازمانی و فردی دسته بندی کرد هدف مطالعه حاضر ارائه مدلی برای شناسایی و اولویت بندی ریسک ها در طراحی و پیاده سازی سیستم اطلاعات بیمارستانی می باشد. روش کار: این پژوهش ابتدا با مطالعه ادبیات علمی موضوع، ریسک های حوزه تحقیق شناسایی، استخراج و دسته بندی گردیدند. سپس با نظرسنجی از افراد مطلع، پیامدهای وقوع آن ها استخراج گردید. ریسک ها بر اساس میزان تأثیرشان در شکست پروژه، بر اساس نظر متخصصین حوزه فناوری اطلاعات سلامت و انفورماتیک پزشکی در بیمارستان میلاد و با بهره گیری از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی، رتبه بندی شدند. روایی پرسشنامه از طریق سنجش اعتبار محتوا و اعتبار وابسته به ملاک و پایایی آن از طریق نرخ سازگاری ماتریس ها تأیید گردید. یافته ها: بیشترین امتیاز کسب شده در عوامل چهارگانه ریسک های شناسایی شده، مربوط به عوامل مدیریتی با وزن 84 درصد و کمترین امتیاز کسب شده مربوط به عوامل سازمانی با وزن نسبی 01/0 می باشد. پس از ضرب پیامدهای ریسک در احتمال وقوع آن ها، اولویت ها در بیمارستان میلاد تغییر یافت. نتیجه گیری: به کارگیری افراد باتجربه و متخصص درزمینه فناوری اطلاعات سلامت، ارائه آموزش های لازم و بسترسازی فنی جهت پیاده سازی سیستم همراه با اختصاص منابع موردنیاز بیمارستان، توجه ویژه به عوامل مبتنی بر روابط میان فردی در کاهش عوامل شکست پروژه پیاده سازی سیستم اطلاعات بیمارستان بسیار مؤثر می باشد.