ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۲۱ تا ۲٬۹۴۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
۲۹۲۱.

تحلیلی بر ظرفیت نهادی- مدیریتی فضاهای شهری در ارتباط با مشارکت شهروندان در اداره شهرها (مطالعه موردی: منطقه 8 شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مشارکت نهادها ظرفیت نهادی - مدیریتی اداره شهر منطقه 8

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۰ تعداد دانلود : ۴۸۳
تحقق مشارکت شهروندان در اداره شهرها، مستلزم ظرفیت سازی هایی در ابعاد نهادی و سازمانی فضاهای شهری است. از این رویکرد، درجهت تحقق مشارکت و در کنار شکل گیری عناصر ساختاری نظیر شوراهای شهر، عواملی که به چگونگی و ظرفیت های ارتباطی ایجاد شده بین سازمان های مدیریت شهری و شهروندان در فضاهای شهری مربوط است، مورد توجه قرار می گیرد. با توجه به ایده نظری مذکور و با هدف شناخت مؤلفه های ظرفیت نهادی- مدیریتی فضاهای شهری و رابطه آن با مشارکت شهروندان، پژوهش حاضر این موضوع را در منطقه 8 تبریز مورد بررسی قرار داده است. از مشکلات فراروی مدیریت شهری در این منطقه که مرتبط با عدم مشارکت فعال شهروندان است می توان به کمبود درآمد مدیریت شهری، ضعف در خدمات رسانی به شهروندان، عدم همکاری شهروندان در پرداخت عوارض به شهرداری، عدم مسئولیت پذیری مردم نسبت به مسائل بهداشتی و نظافت محلات، بی توجهی به اولویت های شهروندان در اجرای پروژه های شهری، ناآشنایی با حقوق شهروندی و... اشاره کرد. روش تحقیق از نوع توصیفی و همبستگی است که با استفاده از مطالعه کتابخانه ای- اسنادی و میدانی (پرسشنامه و مصاحبه) انجام گرفته است. حجم نمونه انتخاب شده با توجه به حجم جامعه آماری، 384 نفر برآورد شد. پایایی داده ها با بهره گیری از ضریب آلفای کرونباخ 76/0 محاسبه شد. با اجرای آزمون تی تک نمونه ای، دو فرضیه اول تحقیق مبنی بر وضعیت نامطلوب مشارکت و نیز ظرفیت پایین نهادی- مدیریتی فضای شهری برای مشارکت شهروندان در منطقه 8 تبریز مورد تأیید قرار گرفت. نتیجه آزمون رگرسیون گام به گام نشان داد که مؤلفه نگرش دولت به مشارکت با ضریب بتا 469/0 بیشترین تأثیر را در بین مؤلفه های بسترهای نهادی- مدیریتی داشته است. سپس به ترتیب مؤلفه های نقش رسانه های جمعی، نقش تشکل های مردمی و ایجاد فرصت های ارتباط با مدیریت شهری با ضریب بتا 443/0، 408/0 و 370/0 در مراتب بعدی قرار داشته اند. همچنین نتیجه آزمون همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین اقدام به مشارکت و مؤلفه های نهادی و مدیریتی دخیل در مشارکت شهروندان در منطقه مورد مطالعه، رابطه وجود دارد.
۲۹۲۲.

تحلیلی بر برنامه های توسعه و سیاست های زمین شهری با تأکید بر رویکرد حکمروایی خوب زمین؛ موردپژوهی: کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه پایدار حکمروایی زمین سیاست زمین تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲۹ تعداد دانلود : ۱۳۳۴
زمین پایه ی هرگونه توسعه شهری است و نقش مهمی در راستای تحقق توسعه ی پایدار شهری بازی می کند؛ البته این موضوع با چگونگی تصمیم سازی های زمین شهری و به عبارت بهتر حکمروایی زمین ارتباط می یابد. در این میان رویکرد حاکم بر برنامه های توسعه و سیاست های زمین شهری و تحلیل آن بر پایه ی الگوی حکمروایی خوب زمین گام مهمی در آسیب شناسی اقدامات و فعالیت های گذشته و ترسیم دورنمای مناسب برای آینده محسوب می شود. این تحقیق از سنخ تحقیقات توصیفی تحلیلی و روش کلی حاکم بر تحقیق نیز روش تحلیل ثانویه است که با معرفی حکمروایی زمین و ویژگی های آن، تلاش شده است تا برنامه های توسعه و سیاست ها و قوانین زمین شهری از منظر الگوی حکمروایی خوب زمین تشریح و الزامات و چالش های آن به صورت موردی در کلانشهر تهران به بحث گذاشته شود. نتایج نشان می دهد که سیاست های زمین شهری، ضوابط منطقه بندی و تفکیک زمین، نقایص برنامه ریزی مسکن، تداخل قوانین با یکدیگر، نبودِ چشم انداز مناسب در حوزه ی مدیریت زمین شهری و پاسخگو نبودن نهادهای زمین شهری منجر به سوداگری زمین و مسکن در کلانشهر تهران و نادیده گرفته شدن گروه های کم درآمد و آسیب پذیر در طرح های شهری و افزایش پراکنده رویی شهری، گسترش ساخت و سازهای بی رویه و بی ضابطه، تضییع حقوق شهروندی و نقض قوانین معماری و شهرسازی شده است که برخلاف اصول و معیارهای حکمروایی خوب زمین است. روند متمرکز تصمیم گیری و شکل نگرفتنِ مدیریت محلی زمین، فقدان شفافیت و مبهم ماندن وضع مالکیت اراضی داخل و خارج از محدوده و حریم کلانشهر نیز از مواردی است که با اصول حکمروایی خوب زمین در تضاد است. از این رو، لزوم تجدیدنظر در ساختار حکمروایی زمین و تفویض وظایف و اختیارات به سطوح محلی از سوی دولت امری ضروری است؛ البته با ذکر این نکته که تحقق مدیریت محلی زمین خود منوط به تحقق حکمروایی شایسته زمین است.
۲۹۲۳.

تحلیل سطوح توسعه اقتصاد فضا و اثرات فضایی آن درسطح ناحیه پیراشهری سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقتصاد فضا اثرات فضایی ناحیه سنندج

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۵ تعداد دانلود : ۵۳۲
تحولات اقتصاد فضا و اثرات فضایی آن در عرصه های روستایی واقع در پیرامون شهر ها بیشتر ماهیت ساختاری یا فضایی دارند. این تحولات در نظام های سرمایه داری نامولد متکی بر درآمدهای نفتی متاثر از برنامه ها، سیاستگذاری ها در ساختار اقتصاد سیاسی کشور و همچنین ویژگی های خاص نواحی مختلف جغرافیایی است و در نهایت منجر به شکل گیری چشم اندازهای مختلف جغرافیایی می گردد. این چشم اندازها، نه تنها بیانگر سطوح متفاوت در توسعه اقتصاد فضا در سطح نواحی جغرافیایی هستند، بلکه بیانگر عرصه کنش، بازیگران اصلی تحولات اقتصاد فضا جهت دستیابی به اهداف انباشت سرمایه است. مطالعه موردی در این پژوهش، روستاهای ناحیه پیراشهری سنندج است. این روستاها به جهت پیوستگی مکانی – فضایی با شهر سنندج، با چالش ها و مسائلی رو برو هستند که در دیگر روستاها ناحیه به چنین شدتی وجود ندارد. در این راستا، پژوهش حاضر بر اساس روش توصیفی – تحلیلی و با تاکید بر جنبه کاربردی بودن؛ بر آن است، تا با کاربرد روش های تحلیل تصمیم گیری چند معیاره (فازی – تاپسیس) FTOPSIS، مصاحبه نیمه ساختارمند و تدوین پرسشنامه محقق ساخته و بهره گیری از آمار و اطلاعات مستخرج از مرکز آمار ایران و بخشداری سنندج؛ سطوح توسعه اقتصاد فضا و اثرات فضایی آن را در سطح ناحیه پیراشهری سنندج مورد بررسی قرار دهد. جامعه آماری این پژوهش شوراها و دهیارهای 24 روستای ناحیه پیراشهر هستند که به شیوه تمام شماری شامل 96 نفر انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان داد که سطوح توسعه اقتصاد فضا در سطح ناحیه مورد بررسی از یک الگوی نامتوازنی پیروی می کند، به گونه ای که برخی روستاها، باباریز، آرندان، آساوله و دوشان بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده اند و همچنین تحلیل اثرات فضایی تحولات اقتصاد فضا در سطح ناحیه مورد بررسی بیانگر، رشد و گسترش ساخت و ساز، تخریب مناظر طبیعی و افزایش قیمت زمین، کاهش سطح زیر کشت محصولات کشاورزی و گسترش زیرساخت ها و ساخت و ساز غیرمجاز است.
۲۹۲۴.

مطالعه کیفی عوامل مؤثر بر تخریب باغ ها در شهر تهران با رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تخریب باغ های تهران قانون حفظ و گسترش فضای سبز در شهرها اخلاق زیست محیطی نظریه داده بنیاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۹ تعداد دانلود : ۳۴۷
این نوشتار که از نظر هستی شناسی بر موضع پارادایم تفسیرگرایی اجتماعی تکیه دارد، درصدد تبیین فرایند و عناصر تشکیل دهنده تخریب باغ ها در شهر تهران با استفاده از رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. بررسی ها نشان می دهد طی سه دهه گذشته، علی رغم وجود قانون حفظ و گسترش فضای سبز در شهرها که بر حسب وظایف و اختیارات از طرف هر یک از قوای سه گانه (مقننه، مجریه و قضائیه) و مدیریت شهری به عنوان مجری این قانون تضمین شده، نتوانسته است مانع تخریب باغ ها در داخل شهر تهران شود. این در حالی است که در متون شهرهای پایدار فرض بر این است که با تغییر در حکمروایی زیست محیطی از طریق سازوکارهای نهادی، سیاستی و قانونی، می توان رفتار دوستدارانه مردم با طبیعت را تضمین کرد. بدین ترتیب برای دستیابی به علل تخریب باغ ها در شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری نظری و هدفمند تا زمانی که اشباع نظری حاصل گردد با 38 نفر از مطلعین کلیدی مصاحبه عمیق انجام شد. داده های گردآوری شده در قالب 37 مقوله فرعی، 10 مقوله اصلی و نهایتاً مقوله هسته، کدگذاری و تحلیل شده اند. نتایج به دست آمده بیانگر این است که به دلیل نابسامانی در قانون به ویژه عدم سنخیت و تناسب مجازات با جرم، منافع حاصل از تخریب باغ بیش از هزینه های آن برای فرد متخلّف است. بنابراین، این عامل باعث نگرش مثبت فرد به کسب سود و رفاه _ قصد رفتاری از تخریب باغ ها _ می شود. بحران اخلاق زیست محیطی، عامل اصلی نگرش مثبت فرد به کسب سود و رفاه از تخریب باغ ها با نقض قانون حفظ و گسترش فضای سبز در شهرهاست. رفتار اخلاقی با محیط زیست، امری اقناعی است که مقید به زمان و مکان نبوده و بر اثر کرامت نفس حاصل می شود، امّا تحصیل آن با قانون و قواعد حقوقی به دلیل محدودیت عرصه آن نسبت به اخلاق، ممکن و مطلوب نخواهد بود.
۲۹۲۵.

آشکارسازی تغییرات کاربری / پوشش اراضی شهر گنبد کاووس با استفاده از سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شبکه عصبی مصنوعی گنبدکاووس LCM مدل سازی تغییرات کاربری اراضی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶۲ تعداد دانلود : ۵۱۱
توجه به توسعه فیزیکی شهری پایدار، به عنوان یک ضرورت اساسی در برنامه های توسعه ی شهری، حاکی از اهمیت این موضوع در تقویت جبهه های فرهنگی، اجتماعی و کالبدی شهر می باشد. تغییرات پوشش سرزمین و توسعه شهرها سبب تخریب زیستگاه های طبیعی و کاهش تنوع زیستی شده است، یکی از روش های مورد استفاده برنامه ریزان جهت کنترل روند تغییرات پوشش سرزمین و کاربری اراضی، مدل سازی می باشد. این مطالعه با هدف مدل سازی تغییرات کاربری اراضی شهر گنبدکاووس با استفاده از LCM   انجام شد. آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویر ماهواره لندست متعلق به سال های 1366، 1379، 1389 و 1393 انجام شد. مدل سازی نیروی انتقال با استفاده از پرسپترون چندلایه شبکه عصبی مصنوعی و 10 متغیر انجام پذیرفت. سپس با استفاده از مدل پیش بینی سخت و دوره واسنجی 1366 تا 1379 مدل سازی برای سال 1389 صورت گرفت و برای ارزیابی با نقشه واقعیت زمینی سال 1389 مورد مقایسه قرار گرفت، در پایان نیز با استفاده از دوره واسنجی 1379 تا 1389 پوشش سرزمین سال 1404 ،1419 و 1429پیش بینی شد. نتایج نشان می دهد در کل دوره مورد مطالعه به ترتیب 32/2858  کاربری شهری و 47/1106 اراضی آبی افزایش داشته و همچنین به ترتیب 77/2331 اراضی بایر و 5/2135 هکتار از وسعت اراضی دیم کاسته شده است. نتایج مدل سازی نیروی انتقال در اکثر زیرمدل ها صحت بالایی را نشان می دهد. نتایج مدل سازی با استفاده از زنجیره های مارکوف نشان داد که در سال های آتی شهر گنبدکاووس توسعه شدیدی خواهد داشت و اغلب به سمت شرق و جنوب خواهد بود، همچنین توسعه در سمت شمال و غرب نیز وجود دارد که در صورت عدم توجه باعث توسعه حاشیه نشینی خواهد شد.
۲۹۲۶.

سنجش اصول مجاورت کاربری های ویژه از منظر پدافند غیرعامل شهری مطالعه همجواری بیمارستان ها در شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیمارستان شهر اهواز پدافند غیرعامل اصول همجواری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸۵ تعداد دانلود : ۹۹۷
امروزه برنامه ریزی بهینة کاربری های شهری نقش مهمی در کاهش آسیب پذیری کلان شهرها دربرابر حوادث و مخاطرات طبیعی و انسانی دارد. در این بین، برخی کاربری ها از جمله بیمارستان ها نقش حساسی در تاب آوری شهری دارند. از این رو، اطمینان از نبود کاربری های خطرساز در همجواری با این کاربری موجب کاهش آسیب پذیری آن ها می شود. یکی از راه های تحقق این اطمینان، بررسی میزان رعایت سازگاری یا ناسازگاری در همجواری بیمارستان ها از منظر پدافند غیرعامل به عنوان مجموعه ای از اصول و اقدامات غیرنظامی در کاهش آسیب پذیری شهری است. هدف تحقیق حاضر شناخت میزان رعایت اصول همجواری در بیمارستان های مناطق کلان شهر اهواز از دیدگاه پدافند غیرعامل است. روش تحقیق براساس هدف نظری- کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری داده ها نیز کتابخانه ای و برداشت های میدانی و بهره گیری از بانک داده های مکانی بوده است. مدل به کاررفته مدل منطق فازی (fuzzy logic) بوده و از عملگر گاما (Gamma) 9/0 در همپوشانی لایه های اطلاعاتی استفاده شده است. براساس نتایج این پژوهش، میزان رعایت اصول همجواری پدافند غیرعامل در بیمارستان های شهر اهواز به طور متوسط 29 درصد بوده است و در مقایسه بین مناطق، نیز بیمارستان های منطقة چهار با 21 درصد کمترین و بیمارستان های منطقة شش با 40 درصد بیشترین میزان رعایت اصول همجواری پدافند غیرعامل را به خود اختصاص داده اند. همچنین، تحلیل نقشه از همجواری ها نشان از ناسازگاری و عدم رعایت اصول همجواری در محور مرکزی غربی- شرقی و شمالی- جنوبی در پهنة جغرافیایی اهواز دارد.
۲۹۲۷.

سطح پایداری محله ای و رابطه آن با توسعه اجتماعی در محله نازی آباد تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اجتماعی اقتصادی زیست محیطی محلة پایدار نازی آباد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۷ تعداد دانلود : ۴۶۵
به دلیل نیاز گسترده به احیای حس تعلق اجتماعی در شهرهای امروز، هدف مجموعة مدیریت شهری به نوعی سیاست گذاری، برنامه ریزی و مدیریت شهری در «محله» است و با طرح موضوعاتی چون محله محوری، شهروندمداری و مشارکت شهروندی بیش از هر زمان دیگری در راستای تجدید ساختار محله ای تلاش می شود. در پژوهش حاضر، با نگاهی به مقولة برنامه ریزی محله مبنا، ابعاد مختلف آن مطرح و سطح پایداری محلة نازی آباد بررسی می شود. بعد از انتخاب «نازی آباد» به عنوان محلة مورد پژوهش، با استفاده از مدل کوکران 381 نفر از ساکنان برای جامعة نمونه درنظر گرفته شدند. روش تحقیق با توجه به اهداف و ماهیت موضوع «سطح پایداری محله ای» و در ارتباط با پرسش های تحقیق، توصیفی- اکتشافی است. به منظور گردآوری اطلاعات از دو روش مطالعات اسنادی و پیمایشی استفاده شده است. براساس بررسی های صورت گرفته، میزان پایداری محلة نازی آباد از لحاظ اجتماعی و زیست محیطی متوسط رو به پایین و از نظر اقتصادی متوسط است؛ بنابراین، میزان موافقت با این نظر که محلة نازی آباد از نظر شاخص توسعه، محله ای پایدار محسوب می شود در حد متوسط رو به پایین است. درادامه، رابطة متغیرهای شغل، میزان درآمد و تحصیلات با شاخص پایداری محله آزمون شد و مشخص شد بین شغل ساکنان و میزان پایداری محلة نازی آباد رابطة ضعیف و مثبت وجود دارد و بین میزان درآمد و تحصیلات ساکنان با میزان پایداری محلة نازی آباد رابطه ای وجود ندارد.
۲۹۲۸.

تجزیه و تحلیل انگیزه های سفر گردشگران نوروزی به شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انگیزه های گردشگری بازاریابی نوروز مریوان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۹ تعداد دانلود : ۳۲۵
توجه به انگیزه های گردشگران از آن رو اهمیت دارد که به برنامه ریزان و سیاستگذاران این شناخت را می دهد که مقصد های عمده گردشگری کجاست و چه ویژگی هایی باید داشته باشد. به این ترتیب مدیریت مقاصد گردشگری خواهد توانست بازار هدف خود را به گونه ای مناسب در جهت پاسخگویی به نیازهای بازار هدف تجهیز کند. آگاهی از انگیزه ها و خصوصیات روانی گردشگران و الگوهای رفتاری آنان ، به عنوان اولویت در برنامه های دست اندرکاران و متولیان صنعت گردشگری بایستی قرار گیرد. در این میان گردشگری به عنوان فعالیتی خدماتی و بازرگانی، نقش به سزایی در توسعه اقتصادی دارد. بنابراین در این مقاله سعی شده است که انگیزه های گردشگران نوروزی شهرستان مریوان مورد نظر مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. بر این اساس تحقیق حاضر با هدف شناسایی انگیزه های گردشگران در راستای دستیابی به الگوی مناسب برای بازاریابی و تدوین راهبردهای توسعه محصولات در شهرستان مریوان با توجه به عوامل تاثیر گذار بر انگیزه های گردشگران صورت گرفته است. پرسشنامه حاوی 20 گویه در قالب طیف پنج گزینه ای لیکرت بوده که به تعداد 250 پرسشنامه در بین گردشگران نوروزی سال 1394 شهرستان مریوان توزیع شد و 230 پرسشنامه جمع آوری و تجزیه و تحلیل بر روی آنها صورت گرفت. برای اطمینان از پایایی ابزار تحقیق، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. بر این اساس قابلیت اعتماد پرسشنامه با ضریب 0.86 درصد بسیار مناسب بوده است. یافته های تحقیق از طریق تحلیل نتایج حاصل از 230 پرسشنامه به روش تحلیل عاملی، برای شناسایی انگیزه ها و با استفاده از آزمون های T-test و تحلیل واریانس یک طرفه، برای آزمون فرضیات مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان می دهند که در انگیزه های گردشگران، چهار عامل 05/57 درصد واریانس کل گویه های مورد بررسی را تبیین می کنند؛ از این میان عامل فرهنگی- تاریخی و اکوتوریستی – تفریحی بالاترین درصد واریانس ها را به خود اختصاص داده اند. همچنین نتایج آزمون فرضیات نشان می دهد که رابطه بین جنسیت و گونه های انگیزشی گردشگران تنها در عامل انگیزشی خرید کمتر از 0.05 می باشد، بنابراین در بین جنس زن و مرد در مورد عامل انگیزشی خرید تفاوت معناداری مشاهده می شود و در مورد سایر انگیزه ها، تفاوتی بین جنس زن و مرد مشاهده نمی شود. همچنین نتایج آزمون Anova نشان می دهد که تفاوت معناداری بین سطح درآمد و انگیزه های گردشگری مشاهده نمی شود.
۲۹۲۹.

سنجش رضایت مندی کیفیت محیط سکونت و واحد مسکونی در محلات شهری با تأکید بر اصول نوشهرگرایی مورد نمونه: محله شهید همتی فر شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت محیط سکونت سنجش رضایت مندی نوشهرگرایی شهر کرمان محله همتی فر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۵ تعداد دانلود : ۵۰۷
اولین گام در جهت دستیابی به محیط زندگی مطلوب، شناسایی عوامل مؤثر بر رضایتمندی ساکنین از کیفیت محیط سکونتشان است. این پژوهش در صدد است وضعیت رضایتمندی از کیفیت محیط سکونت و مسکن را بر حسب گونه های موجود (ویلایی، آپارتمانی- مجتمع های مسکونی و ...) با توجه به تصورات ذهنی و عینی شهروندان در محله جدید و نوساز شهید همتی فر شهر کرمان و با تأکید بر اصول نوشهرگرایی تعیین کند. روش پژوهش توصیفی، مقایسه ای و پیمایشی است. داده های عینی و ذهنی در سه بُعد محیط اجتماعی، محیط کالبدی و شبکه های ارتباطی و نحوه دسترسی به دو روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شد و با استفاده از آزمون T تک نمونه ای، فریدمن و T دو نمونه مستقل و تحلیل عاملی تائیدی در نرم افزارهای SPSS و AMOS تحلیل شد. بنا بر نتایج تحقیق محله همتی فر از نظر رضایت مندی از کیفیت محیط سکونت با توجه به معیارهای نوشهرگرایی شرایط مورد قبولی را از نظر ساکنان خود دارد. میزان رضایت مندی از کیفیت محیط سکونت در ساکنین منازل ویلایی بالاتر از منازل آپارتمانی قرار دارد. با توجه به اختلاط و تنوع گونه های مسکن در این محله، تنها در معیار شرایط آرامش و آسایش تفاوت معنادار مشاهده شد و واحدهای ویلایی در اولویت بیشتری قرار گرفتند. همچنین مهم ترین عامل تأثیرگذار در ایجاد رضایت مندی از واحد مسکونی ویژگی های کالبدی بنا و تسهیلات و امکانات سکونتی می باشد. نتایج آزمون فریدمن نشان می دهد از دید ساکنان محله معیارهای محیط اجتماعی و سپس کالبدی در رضایت مندی از کیفیت محیط سکونت عوامل تأثیرگذارتری به نسبت دسترسی و شبکه های حمل ونقل هستند. لذا، ضرورت دخالت برنامه ریزان و طراحان نسبت به بهبود وضعیت شبکه حمل ونقل مهم می نماید.
۲۹۳۰.

تحلیل عوامل مؤثر بر کاهش کیفیت محیطی بخش مرکزی شهرها (مورد پژوهی: بخش مرکزی کلان شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کیفیت محیط شهری تکنیک تحلیل عاملی کلانشهر شیراز بخش مرکزی شهر پژمردگی و زوال شهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵۹ تعداد دانلود : ۶۴۳
بخش مرکزی کلانشهر شیراز از گذشته تا کنون، نقش پررنگی در حیات و عملکرد اجتماعی-اقتصادی کلانشهر شیراز ایفا کرده است. دگرگونی های اجتماعی، اقتصادی و کالبدی به عمل آمده در این بخش در طی چند دهه گدشته، موجبات کاهش کیفیت محیطی آن را فراهم آورده است. از آنجا که بخش مرکزی کلان شهر شیراز، کماکان نقش اقتصادی پررنگی را در حیات و پویایی شهرها ایجاد می کند و میراث تاریخی و فرهنگی آن از اساسی ترین عوامل کارکرد شهر در سیستم های شهری محسوب می شود، ضرورت دارد تا ساز و کار رخداد و چگونگی کاهش کیفیت محیطی در آن بخش، مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد و پراکندگی فضایی آن در قالب پهنه بندی سطوح کیفیت محیط شهری، مشخص گردد. بنابراین، این سوال اساسی مطرح می شود که عوامل موثر بر کاهش کیفیت محیطی (بروز زوال) هسته مرکزی شهر شیراز کدامند و رفتار فضایی آن از چگونه است؟این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است که در آن 15 متغیر (داده) در حوزه های مسکن، اشتغال و فعالیت، ساختار جمعیتی و عوامل اجتماعی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته شده اند. جامعه آماری این پژوهش را کلیه 375 بلوک آماری بخش مرکزی شیراز تشکیل می دهد. ابزار تحلیل داده ها که در این پژوهش مورد استفاده شده، عبارتند از: تکنیک تحلیل عاملی و شاخص KMO بارتلت. نتایج نشان داد که از 375 بلوک آماری تشکیل دهنده محلات عرفی بخش مرکزی شیراز، 238 بلوک آن دارای کیفیت محیطی متوسط به پایینی هستند که اصلی ترین دلایل آن به اسکان مهاجرین خارجی، وجود آسیب های اجتماعی به ویژه اعتیاد و پایین بودن نرخ اشتغال مردان و زنان برمی گردد.
۲۹۳۱.

Identify and Evaluate the Dimensions of Organizational Structure at Agile University; Case Study: Azad University Units of Mazandaran(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: organizational structure organizational agility Agile University

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۱۰۳
The objective of present study was to identify and evaluate the organizational structure of agile universities. The research method was mixed (qualitative-quantitative). Statistical populations in the qualitative section consisted of 18 researchers in the field of organizational agility and were selected by purposive sampling method. Statistical society in quantitative section consisted of 150 members of the faculty of management at the University units of Mazandaran province. These subjects have been teaching in the universities at least for 10 years. Stratified random sampling was done considering the size of the faculty members in each college. The sample size was 90 people calculated based on Cochran Formula. Data collection tools in qualitative section were semi-structured interviews and questionnaire respondents agreed determining factor in the quantitative part questionnaire had 25 questions drawn from the results of the interviews. This question has two dimensions and evaluated the existing and desired agile organizational structure. In the qualitative data analysis methods, using the technique of open coding, axial, and selective and Kendall test showed agreement among experts; In the quantitative data analyses using descriptive and inferential statistics were used. The qualitative findings stage of the existence of qualitative show there are 7 factors and 25 indexes. Kendall's coefficient of agreement for the issue of the right size were (0.72), improving the organizational level (0.66) decreased organizational formalities, (0.67), effective communication, (0.69) now and integration (0.61) the center of decision-making (0.67) and the improvement of human resources. So these concepts were introduced as aspects of organizational structure. The findings of this assessment indicate that between the status quo and the ideal situation is marked on all sides there is a significant difference. Most of this difference in the dimensions of formalization and the lowest levels in the structure; According to the strategy managers and planners Islamic Azad University about creating agile university research findings can provide special approaches.
۲۹۳۲.

آموزش و به کارگیری احکام فقهی؛ ایجاد انگیزش دینی برای تعامل مسئولانه و اخلاقی با محیط زیست(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: محیط زیست تعامل مسئولانه آلودگی قاعده لاضرر قاعده اتلاف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۱۹
انسان ها برحسب شرایط اجتماعی و فرهنگی واکنش های مسئولانه یا غیرمسئولانه نسبت به محیط زیست ابراز کرده اند. فقه شیعه، به عنوان نهاد معنوی قدرتمند و الزام آور، محیط زیست را ابزاری برای انسان می داند و آن را دارای حق و حقوقی می داند که باید برآورده شود. مقاله پیش رو در پی پاسخ نظام مند به این پرسش است که ابزار مفهومی و عینی ما برای رویارویی و تعامل با محیط زیست کدام است؟ به نظر می رسد سیستم فقهی و اخلاقی شیعه واجد نظام حقوقی و اخلاق کاربردی استفاده از طبیعت است و مؤمنان با اندکی تأمل و ژرف نگری می توانند با آموزش و به کارگیری چند قاعده ساده و صریح و روشن، رویه مسئولانه تری در قبال حفظ و گسترش محیط زیست در پیش بگیرند؛ چه آن که انسانِ عامل به فقه، همان گونه که نمی تواند حق کسی را ضایع کند، هنگام مواجهه و بهره وری از طبیعت نیز موظف است آن را مانند یک کلّ منسجم، هدف دار و دارای شخصیت و حقوق بداند و در ازای بهره وری، حق نگهداری و توسعه آن را نیز به جای آورد و در غیر این صورت ضامن است و مرتکب عمل حرام شده است. این ساز و کارِ آموزشی - کاربردی به مدد چند دقت فقهی در چارچوب دو قاعده «لاضرر» و «اتلاف» صورت بندی شده و ارائه شده است.
۲۹۳۳.

عوامل تعیین کننده نگرش کشاورزان نسبت به مدیریت پایدار منابع آب (مورد مطالعه: شهرستان کمیجان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کشاورزان فعالیت های ترویجی مالکیت شخصی ادراک نسبت به مشکلات مدیریت پایدار آب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۷ تعداد دانلود : ۶۶۷
با توجه به اهمیت منابع آب به عنوان یک عنصر کلیدی در تمام زیربخش های اقتصادی به ویژه کشاورزی و درعین حال، محدودیت و کمبود شدید این منابع، حرکت به سوی مدیریت پایدار منابع آب امری اجتناب ناپذیر به شمار می آید. در این زمینه، بسیاری از صاحب نظران بر این باورند که عوامل ذهنی و روان شناختی به ویژه نگرش از عوامل اصلی سوق دادن افراد به سوی به کارگیری اقدامات مرتبط با مدیریت پایدار منابع آب می باشند. با در نظر گرفتن اهمیت موضوع، هدف اصلی این تحقیق بررسی عوامل تعیین کننده نگرش کشاورزان نسبت به مدیریت پایدار منابع آب بود. جامعه آماری این پژوهش، تمام سرپرستان خانوار در شهرستان کمیجان بودند (5100=N) که با توجه به جدول بارتلت و همکاران (2001)، تعداد 300 نفر از آنان به روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که روایی محتوایی آن با روش پانلی از کارشناسان تأیید شد. برای تعیین پایایی ابزار تحقیق پیش آزمون انجام گرفت که مقدار آلفای کرونباخ محاسبه شده برای مقیاس های اصلی پرسشنامه در حد مناسب (در دامنه بین 628/0 تا 812/0) بود. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که نزدیک به نیمی از کشاورزان دارای نگرش خاصی نسبت به مدیریت پایدار منابع آب نبودند. با توجه به نتایج کسب شده، متغیرهای ادراک کشاورزان نسبت به مشکلات مدیریت پایدار منابع آب، میزان شرکت در برنامه ها و فعالیت های ترویجی و حجم استخر ذخیره آب، اصلی ترین عوامل تعیین کننده نگرش کشاورزان نسبت به مدیریت پایدار منابع آب در شهرستان کمیجان بودند. همچنین، نتایج تحقیق نشان داد که بین نگرش کشاورزان نسبت به مدیریت پایدار منابع آب بر حسب نوع مالکیت منبع آب آنها، تفاوت معنی دار وجود داشت، به نحوی که کشاورزان با مالکیت شخصی در مقایسه با کشاورزان دارای مالکیت مشاع، از نگرش مطلوب تری برخوردار بودند.
۲۹۳۴.

تحلیلی فقهی بر نامطلوب بودن توسعه عمودی بناهای مسکونی در شهر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابنیه مسکونی توسعه عمودی فقه شیعی آموزه های اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۵ تعداد دانلود : ۳۲۵
این پژوهش به دنبال ژرفکاوی الگوی توسعه عمودی در ابنیه مسکونی از منظر فقه شیعی است و مسئله ای که محور این پژوهش را تشکیل می دهد عبارت است از «مطلوبیت یا عدم مطلوبیتِ فقهیِ توسعه عمودی در ابنیه مسکونی و تبیین علل آن». برای ژرفکاوی این مسئله از روشی ترکیبی در این پژوهش استفاده شده است؛ به نحوی که در مقام گردآوری داده ها از روش اسنادی استفاده شده است اما در مقام تحلیل داده ها از روش های تحلیل محتوای کیفی و استدلال منطقی بهره گیری شده است. بر اساس یافته های پژوهش، توسعه عمودی در ابنیه مسکونی به دلایل متعدد فقهی، مطلوبیت ندارد که این دلایل را می توان به دو دسته ادلّه صریح و ادلّه غیر صریح تقسیم نمود. از مهمترین دلایل دسته اول می توان مواردی همچون موضوع اِشراف و ایجاد مزاحمت ساختمان های بلند در تهویه ابنیه مسکونی مجاور را برشمرد که به صراحت در متون فقهی مورد نهی قرار گرفته است و قبل از این پژوهش، در سایر پژوهش های مشابه نیز کمابیش مورد بحث قرار گرفته است؛ اما نوآوری این پژوهش در تبیین دسته دوم (ادلّه غیر صریح) است که در این خصوص می توان به مواردی همچون تقابل با انجام برخی تکالیف شهروندی و اجتماعی، تقابل با برخی از سنن معصومین (ع) نظیر سنت استهلال و تقابل ضمنی با برخی از آیات و ادعیه اشاره نمود که همانطور که اشاره شد، تحلیل و استنتاج یافته ها از این نوع ادلّه از ابداعات این پژوهش است.
۲۹۳۵.

ذهنیّت سنجی ساکنان محله های جدید و برنامه ریزی شده در ارتباط با مؤلفه های کیفیت زندگی (نمونه موردی: محله جاهدشهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت زندگی (عینی و ذهنی) محله های برنامه ریزی شده محله جاهدشهر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۴ تعداد دانلود : ۴۵۵
توجه صرف به رشد شهرها و بازماندن از رویکردهای توسعه ای نسبت به شهرها موجب به وجود آمدن پدیده ماکروسفالی در آنها شده است و این موضوع تأثیر مستقیم در سطح کیفیت زندگی در شهرها دارد. نکته قابل توجه در مواجهه با کیفیت زندگی، در نظر گرفتن آن در همه ابعاد (ذهنی و عینی) است تا بتواند به صورت جامع مورد ارزیابی قرار گیرد؛ از این رو، مقاله حاضر با هدف تحلیل و بررسی کیفیت زندگی (دو بُعد عینی و ذهنی) در محله های برنامه ریزی شده شهری به دنبال ارتقای کیفیت زندگی در این دست از محله ها از طریق افزایش مؤلفه های محیطی است. محله مورد مطالعه، محله جاهدشهر واقع در منطقه 12 شهر مشهد است. معیارها و شاخص های کیفیت عینی و ذهنی زندگی در 4 سطح به صورت سلسله مراتبی تدوین شده اند. روش مورد استفاده از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش توصیفی- تحلیلی است. گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته و با استفاده از فرمول کوکران تعداد 372 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده و روش توزیع پرسشنامه تصادفی ساده است. در تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای  SPSSو AMOS استفاده شده است. با توجه به نتایج به دست آمده، میزان کیفیت ذهنی زندگی در محله جاهدشهر از نظر ساکنان درحد متوسط رو به ضعیف (فقط در بخش حمل و نقل خوب) و میزان کیفیت عینی زندگی در حد متوسط رو به بالا (فقط در مؤلفه های امنیت اجتماعی و اوقات فراغت متوسط روبه ضعیف) ارزیابی شده است.
۲۹۳۶.

بررسی توزیع فضایی کاربری های عمومی از منظر عدالت فضایی مطالعه موردی؛ شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توزیع فضایی عدالت فضایی شهر اردبیل کاربری های عمومی ضریب نزدیک ترین همسایگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵۴ تعداد دانلود : ۵۰۶
توزیع نامتوازن و نامتعادل کاربری های عمومی یکی از تبعات رشد افسار گسیخته و شتابان شهری در دهه های اخیر است که یکی از تبعات آن برخورداری نابرابر شهروندان از خدمات شهری می باشد. شهر اردبیل با توجه به تحولات اداری-سیاسی و جمعیتی که طی دهه های اخیر پشت سر گذاشته به رشد گسترده فیزیکی دست زده، به طوری که این توسعه فیزیکی افسار گسیخته منجر به عدم تعادل و نابرابری در توزیع کاربری های عمومی گشته و موجبات شکل گیری شهر دوقطبی برخوردار و غیربرخوردار را فراهم آورده است. در این راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل نحوه توزیع فضایی کاربری های عمومی مناطق مختلف شهر اردبیل جهت ارزیابی کجایی و چگونگی توزیع و پراکنش کاربری های عمومی انجام گرفته است. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی، تحلیلی بوده و بر اساس ماهیت نیز جنبه کاربردی دارد. در پژوهش پیش رو به منظور جمع آوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز از روش کتابخانه ای استفاده گردیده است. در راستای دستیابی به اهداف تحقیق دو فرضیه طراحی گردید که جهت آزمون آن ها از روش های گرافیک مبنا استفاده شده است. نتایج تحقیق حاضر مبین این است که توزیع انواع کاربری های عمومی در سطح شهر اردبیل به صورت نامتعادل و متفاوت از یکدیگر شکل گرفته، ضمن تفاوت در الگوی توزیع در بین کاربری ها، منجر به ش کل گیری مناطقی متفاوت از نظر ن وع برخورداری گشته است که لزوم بازنگری در خط مشی ها را در امر مکان یابی و جانمایی آن ها، آشکار می سازد. در نهایت می توان گفت که منطقه دو شهرداری اردبیل در بالاترین سطح برخورداری قرار گرفته و با سایر مناطق شکاف قابل ملاحظه ای را نشان می دهد.
۲۹۳۷.

نقش کاهش فرصت جرم در ارتقای امنیت محله های شهری با استفاده از رویکرد مکانی (مطالعه موردی: محله های سعدی و کوشک میدان، شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کاهش فرصت جرم ارتقای امنیت محله رویکرد مکانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۸ تعداد دانلود : ۴۲۶
جرم در یک تقاطع زمانی و مکانی فاقد نظارت و مراقبت، وقتی بزهکار با انگیزه و بزه دیده مناسب با هم مواجه می شوند، به وجود می آید. تا پیش از قرن بیستم تأکید جرم شناسان بر پیشگیری اجتماعی از جرم بود. تغییر جهت اساسی از عامل انسانی که جرم را به وجود می آورد به مکان یعنی جایی که جرم اتفاق می افتد، در این زمان رخ داد و رویکرد پیشگیری مکانی از وقوع جرم مطرح شد. بر اساس نظریات مطرح شده در این رویکرد با کاهش فرصت ارتکاب جرم به واسطه تغییرات در محیط می توان امنیت را افزایش داد. بدین منظور پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش کاهش فرصت جرم در ارتقای امنیت محله های شهری با استفاده از رویکرد مکانی انجام گرفته است. روش مطالعه پیمایش و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ی محقق ساخته می باشد. دو محله سعدی و کوشک میدان واقع در شهر شیراز با توجه به قرارگیری در محدوده بافت های ناکارآمد شهری به عنوان نمونه موردی انتخاب شدند. تعداد حجم نمونه برای هر یک از محله ها با استفاده از فرمول کوکران و با توجه به حجم جامعه تعیین گردید. داده ها توسط نرم افزارهای SPSS , AMOS تحلیل شده اند. روش نمونه گیری «تصادفی ساده» می باشد. ضریب آلفای کرونباخ برای سنجش روایی و اعتبار پرسشنامه و روش معادلات ساختاری جهت بررسی نقش کاهش فرصت ارتکاب جرم در افزایش امنیت ساکنین محله های شهری استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که در محله سعدی به ازای یک واحد کاهش در فرصت جرم، متغیر امنیت به میزان 0.78 ارتقا می یابد. این میزان برای محله کوشک میدان 0.63می باشد. از میان ابعاد کاهش فرصت جرم، تاثیرگذارترین بعد بر ارتقاء امنیت در محله سعدی همبستگی اجتماعی و در محله کوشک میدان، قلمروگرایی می باشند. بنابراین با دقت در میزان اثر متغیرهای فوق می توان راهکارهای مناسب برای ارتقای امنیت در محدوده های مطالعاتی را تعیین نمود.
۲۹۳۸.

بررسی عوامل کالبدی و سیاسی موثر بر تغییر کاربری اراضی شهرستان محمودآباد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استان مازندران تغییرات کاربری اراضی عوامل کالبدی و سیاسی - حقوقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹۰ تعداد دانلود : ۸۷۷
آگاهی از نسبت کاربری ها و نحوه تغییرات آن در گذر زمان یکی از مهم ترین عوامل در برنامه ریزی هاست. با اطلاع از نسبت تغییرات کاربری می توان تغییرات آتی را پیش بینی کرد و اقدامات لازم را انجام داد. هدف از این مطالعه، تحلیل عوامل تشدیدکننده تغییرات کاربری اراضی در شهرستان محمودآباد در سال های 1357، 1368، 1381 و 1394 است. این تحقیق ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش شناسی، توصیفی - تحلیلی است. به منظور گردآوری داده های موردنیاز از دو روش اسنادی و میدانی (از طریق تکمیل 220 پرسشنامه) استفاده شد. روایی پرسشنامه را جمعی از استادان دانشگاه تهران تأیید کردند. مقدار آلفای کرونباخ نیز 90 درصد به دست آمد. به منظور ارزیابی میزان اثر گویه ها از آزمون کای اسکوئر و درنهایت برای ارزیابی کلی ابعاد از آزمون T تک نمونه ای استفاده شده است. پردازش تصاویر ماهواره ای نشان داد که در سال 1357، 48/38 درصد مساحت شهرستان محمودآباد را جنگل ها تشکیل می داده است؛ در صورتی که در سال 1394، تنها 7/3 درصد شهرستان 262 کیلومترمربعی را جنگل ها تشکیل می دهد. یکی از مهم ترین عوامل این تغییر را می توان تبدیل جنگل ها به اراضی کشاورزی دانست. نتایج حاصل از تحقیقات میدانی نشان داد که مهم ترین عوامل کالبدی تغییر کاربری عبارت اند از: توریستی بودن منطقه، فشار توسعه شهر، افزایش ساخت وساز ویلاهای اجاره ای و گسترش حمل ونقل و ارتباطات. در بعد سیاسی-حقوقی نیز عوامل مهم و مؤثر عبارت اند از: برخورد ضعیف با قانون شکنان، ضعف دستگاه های اجرایی در اطلاع رسانی به مالکان زمین های کشاورزی درباره نوع کاربری و ممنوعیت تغییر کاربری، ضعف نظارت دستگاه های دولتی، و فساد اداری و باندبازی بین برخی از کارکنان. درنهایت پیشنهاد هایی برای جلوگیری یا حداقل کند کردن روند موجود ارائه شده است.
۲۹۳۹.

بررسی و تحلیلی بر شاخص های محیطی اثرگذار بر سلامت زیست شهری در کلانشهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محیط زیست شهری سلامت زیست شهری شاخص های سلامت محیطی شاخص های محیطی شهر کلانشهر قم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲۱ تعداد دانلود : ۵۴۳
شهر به عنوان بستر و محیط زیست انسانِ شهرنشین، نیازمند تأمین استانداردهایی است که در یک نگاه می توان آن را استانداردهای کیفیت و سلامت زیست نامید. سلامت زیست، در واقع مفهومی چند بُعدی و پیچیده است که ازسویِ متفکران علوم شهری و اجتماعی مورد تأکید قرار گرفته است. پژوهش حاضر نیز با علم به اهمیت این موضوع، مقولة سلامت زیست شهری را از منظرِ مطالعات محیطی، مورد بررسی قرار داده است. این پژوهش که از نوع کاربردی و روش تحقیق آن نیز بر مطالعات میدانی و توصیفی- تحلیلی استوار است، به بررسی متغیّرهای کیفیت محیطی و سلامت زیس۷ت شهری پرداخته است. بر این اساس باتوجه به مدل کوکران، تعداد 322 پرسشنامه در میان سرپرست های خانوار (سطح تحلیل) هشت منطقة کلانشهر قم (محدودة مورد مطالعه) توزیع شد. درنهایت برای تحلیل و آنالیز داده های به دست آمده، با استفاده از نرم افزار SPSS و ArcGIS و مدل تاپسیس به عنوان یکی از مفیدترین روش های تصمیم گیری چند معیاره، به تشریح سؤالات مطرح شده پرداخته شد. نتایج این مطالعه نیز درجهتِ پاسخ به سؤالات نشان می دهد که هشت منطقة مورد بررسی، متأثر از شرایط اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و چگونگی تعامل با مدیریت شهری، دارای نوعی تقسیم بندی فضایی از ب ُعد کیفیت محیطی و سلامت زیست شهری است. به طوری که مناطق 4، 3، 1 و 7 با توجه به شرایط مطلوب تر شاخص های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی خانوار، از منظر و کیفیت محیطی بهتری نسبت به مناطق 8، 5، 6 و 2 برخوردارند. به طوری که دیدگاه ساکنان مناطق 1، 4، 3 و 7 در زمینة بهره مندی از شاخص های سلامت، نشان دهندة وضعیت مطلوب تر آن ها در قیاس با سایر است. در نهایت و در مسیر پاسخ به سؤالات تحقیق، مشخص شد که علل وجود تفاوت های مناطق مختلف ازجهت سلامت شهری، وجود تفاوت در شاخص های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خانوار و تأثیر آن بر کیفیت محیطی و تعامل با مدیریت شهری است.
۲۹۴۰.

بررسی توزیع خدمات عمومی بر اساس عدالت اجتماعی (مورد شناسی: شهر سقز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عدالت اجتماعی رتبه بندی توسعة پایدار خدمات عمومی سقز آمایش شهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۳ تعداد دانلود : ۴۱۶
توزیع عادلانة خدمات و امکانات شهری، از مهم ترین موضوعات در مطالعات شهری به شمار می آید. ازنظرِ جغرافیایی، عدالت اجتماعی شهر مترادف با توزیع فضایی عادلانة امکانات و منابع، بین مناطق مختلف شهری و دستیابی برابر شهروندان به آنهاست و از اهداف آمایش شهری به شمار می آید . عدم توزیع عادلانة این امکانات و منابع، به بحران های اجتماعی و مشکلات پیچیدة فضایی خواهد انجامید. هدف اصلی این پژوهش، بررسی چگونگی توزیع خدمات عمومی در شهر سقز با توجه به عدالت اجتماعی است. روش شناسی این تحقیق مبتنی بر رویکردهای توصیفی-تحلیلی با استفاده از سه مدل ضریب مکانی ( L.Q )، ضریب امتیاز استاندارد شده و ویکور ( VIKOR ) به منظورِ رتبه بندی توزیع امکانات و خدمات در سطح محله های شهر است. برای اطمینان از صحت داده های به دست آمده، به تلفیق این سه مدل با استفاده از مدل کپ لند پرداخته شده است. همچنین به منظورِ تهیة جداول و نقشه ها، از نرم افزار های ArcGIS و   Excel استفاده شده است. نتایج به دست آمده از مدل استاندارد نشان می دهد که تفاوت بارزی در سطح محله ها وجود دارد؛ به طوری که بیش از 50 درصد از محله ها دارای میانگین استاندارد شدة منفی می باشند. نتایج به دست آمده از مدل   L.Q حاکی از این است که توزیع خدمات بر اساس توزیع جمعیت صورت نگرفته و نتایج مدل ویکور نشان می دهد که محلة یک بیشترین سطح برخورداری از امکانات و خدمات شهری را داراست؛ ازاین رو، به نظر می رسد مسئولان محلی شهر سقز باید با سیاستگذاری های اصولی و منطبق بر عدالت اجتماعی، شکاف بین محله ها را کاهش دهند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان