فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۴۱ تا ۲٬۷۶۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲
168-192
حوزههای تخصصی:
ساختار مدیریت شهری در ایران به منظور گذر از نظام متمرکز و حرکت به سمت نظام غیرمتمرکز و بیرون رفتن از چالش های رخ داده، لاجرم باید ایجاد تحول در نظام برنامه ریزی و مدیریت، توسعه پایدار شهری را به عنوان یک راه حل اساسی پذیرا باشد. منظور از دستیابی به یک وضعیت پایدار واقعی در شهرها، تدوین سیاست هایی جهت حصول به شهرهای پایدار ضروری می نماید. امروزه شهرها به عنوان مصرف کننده و توزیع کننده اصلی کالاها و خدمات، کانون توجه بحث پایداری شده اند. بنابراین به یک مدیریت بهینه، جهت کاهش مشکلات فرهنگی، اجتماعی، خدماتی، ایجاد آرامش و آسایش، ایجاد عدالت به نحو مؤثر و تقویت روحیه مشارکت شهروندان نیازمندند. به همین منظور مقوله ای مهم تحت عنوان توسعه پایدار مورد توجه قرار گرفته است. بطوری که در دهه های اخیر یکی از ارکان اساسی توسعه پایدار، دستیابی به توسعه پایدار شهری است. این مقاله ضمن پرداختن به بیان روشن تری از مفهوم مدیریت شهری، ارتباط میان توسعه پایدار و مدیریت شهری را مورد بررسی قرار می دهد. روش تحقیق این مقاله توصیفی-تحلیلی است و جمع آوری اطلاعات آن به روش کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مدیریت شهری در دستیابی به توسعه پایدار شهر ایلام دارای تأثیر مثبت و معناداری می باشد همینطور همکاری ها و تعامل مدیران شهری در ارتقای شاخص های توسعه پایدار شهر تأثیر مثبت و معناداری دارد.
نقش راهبردی توسعه شهری (CDS) در توسعه گردشگری شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
طرح استراتژی توسعه شهری، بستری را فراهم می کند تا مردم و مسئولان شهری با یکدیگر به این توافق برسند که از شهرشان چه می خواهند و سپس نقش هر یک را به منظور رسیدن به این هدف مشخص می نماید. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش راهبرد توسعه شهری در توسعه گردشگری شهری اصفهان انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان و مدیران سازمان گردشگری و میراث فرهنگی شهر اصفهان، شورای شهر و شهرداری شهر اصفهان، شهرسازی و معاونت شهری استانداری و متخصصین به تعداد 1132 نفر می باشد. از بین این افراد به روش نمونه گیری تصادفی، نمونه ای به تعداد 287 نفر طبق فرمول کوکران انتخاب گردید. پژوهش از منظر هدف کاربردی و از منظر شیوه انجام؛ توصیفی از نوع همبستگی است. در این پژوهش از پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده گردیده که برای تأیید روایی از نظرات خبرگان و برای سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ بهره گرفته شده است. یافته های تحقیق نشان داد که مولفه های راهبرد توسعه شهری بر توسعه گردشگری شهر اصفهان تاثیر مثبت و معناداری دارند و در میان مولفه های راهبرد توسعه شهری؛ قابلیت زندگی با ضریب (712/0) و بانک پذیری با ضریب (598/0) به ترتیب بیشترین و کمترین تأثیر را بر توسعه گردشگری شهر اصفهان داشته اند.
تحلیلی بر نقش شهرهای میانی در تعادل بخشی به شبکه شهری، نمونه موردی: شهر ایرانشهر
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳
49-64
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین راهبردهای موجود جهت ایجاد تعادل و توازن بخشیدن به شبکه شهری، تمرکززدایی از کلان شهرها و حل پدیده ی نخست شهری، توجه به تقویت شهرهای متوسط و حمایت از ایجاد این گونه شهرها در شبکه شهری است؛ ازآنجایی که در شبکه شهری استان سیستان و بلوچستان با پدیده ی نخست شهری مواجه هستیم؛ هدف این پژوهش بررسی و تحلیل نقش شهر میانی ایرانشهر در ایجاد تعادل در شبکه شهری این استان است. مقاله حاضر با روش توصیفی–تحلیلی و با نگرش سیستمی به بررسی نقش شهر میانی ایرانشهر در ایجاد تعادل در شبکه شهری استان سیستان و بلوچستان با استفاده از روش ها و مدل های کمی مانند مرتبه-اندازه، منحنی لورنز و ضریب جینی، نخست شهری مهتا، آنتروپی، کشش پذیری و جاذبه از لحاظ متغیرهای جمعیتی و فضایی پرداخته است. نتایج مدل ها نشان می دهد که شبکه شهری استان سیستان و بلوچستان دچار پدیده نخست شهری است و در این بین شهر میانی ایرانشهر بر اساس مدل های رشد و اندازه شهر توانسته است از میزان نخست شهری بکاهد به طوری که بر اساس مدل مرتبه–اندازه این شهر در رده سوم شبکه شهری قرار دارد؛ با استفاده از مدل لورنز و ضریب جینی از 45/0 در سال 1335 به 74/0 در سال 1390 رسیده است و شبکه شهری به تعادل نزدیک تر شده است. نتایج کشش پذیری نیز نشان می دهد که ضریب کشش پذیری جمعیت ایرانشهر در اکثر دوره ها بالای عدد یک بوده که خود گویای جذب جمعیت در این شهر است و بر اساس مدل های آنتروپی و نخست شهری مهتا با احتساب ایرانشهر میزان آنتروپی و نخست شهری کاهش پیداکرده است؛ بنابراین نتایج نشان دهنده ی تأثیر جایگاه مثبت شهر ایرانشهر به عنوان یکی از وزنه های جمعیتی در ایجاد تعادل در شبکه شهری استان است.
زندگی شبانه در کلان شهر با تأکید برتأثیر عوامل فرهنگی بر فضای شهری (مطالعه موردی: مرکز فعالیت های نوین تهران)
حوزههای تخصصی:
از قرن نوزدهم میلادی با رشد و توسعه های بعد از انقلاب صنعتی، یک ساختار زمان بندی منسجم برای کار و فعالیت حاصل شد. این ساختار زمان بندی تغییرات و اختلال هایی بر روی رفتارها و فعالیت های اجتماعی از جمله احساس کمبود وقت برای گذراندن اوقات فراغت به وجود آورد. با هدف ایجاد استفاده ی مناسب از زمان، اهمیت زمان غروب و شب برای استفاده ی فعالیت های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و... مورد توجه قرار گرفت. همچنین در شهرهای بزرگ، تفاوت های عملکرد روز و شب به عنوان عامل تباهی شهرها، ازبین رفتن فضاهای شهری و کاهش رونق اقتصادی محسوب گشت. در عصر حاضر راهبردهای کلان مدیریت شهری به دنبال ضرورت بازآفرینی مراکز شهری است، که یکی از مهم ترین مؤلفه های چنین ضرورتی ترغیب فعالیت های شبانه است. از نکات قابل توجه که در این مقاله به آن توجه شده است می توان فرهنگ را عامل مؤثر در ایجاد زندگی شبانه متذکر شد. عوامل فرهنگی از جمله مهمترین عوامل در ایجاد شهرهای 24ساعته هستند، به این دلیل که عوامل فرهنگی می بایست امکان تغییراتی که شهرهای 24 مسبب آن هستند را داشته باشد. همچنین زندگی شبانه با توجه به عوامل فرهنگی می بایست شکل بگیرند. در چشم انداز اسناد فرادست شهر تهران، هدف ساماندهی تغییرات اخیر، برآوردن نیازهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی شهری است. در این مقاله با توجه به نقش عملکردی مرکز فعالیت های نوین تهران در طرح جامع به عنوان قطب فناوری و پژوهشی شهر تهران، در جهت تعریف زندگی شبانه در کلان شهر، سه مؤلفه ی اصلی فضای شهری (کالبد، عملکرد و معنا) را در ارتباط با سه عامل اصلی و سازنده ی مکان های فرهنگی شبانه (مردم، زمان و خلاقیت) با استفاده از روش سلسله مراتبی AHP مورد بررسی قرار داده و در نهایت دستورالعمل های لازم برای تعریف زندگی شبانه در محدوده فعالیت های نوین تهران، با ارائه راهبرد و سیاست ها، داده شده است.
تعیین سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان مرزی کردستان با تأکید بر شاخص های توسعه شهری با استفاده از تلفیق تکنیک های AHP و TOPSIS
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان کردستان است.در این پژوهش جهت تعیین درجه اهمیت شاخص ها از روش دلفی استفاده گردید، به طوری که پرسشنامه هایی بین 35 نفر از متخصصان رشته های مختلف مرتبط با موضوع پژوهش توزیع گردید و داده های حاصل با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP) و در نرم افزار Expert Choice مورد مقایسه زوجی قرار گرفتند. برای تعیین سطح توسعه یافتگی شهرستان ها هم از روش تصمیم گیری چند معیاره TOPSIS بهره گرفته شد و درنهایت جهت نمایش فضایی نتایج از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) استفاده گردید.نتایج پژوهش نشان داد که شهرستان سنندج (با امتیاز 989.)در رتبه اول قرار دارد.به ترتیب شهرستان سقز(با امتیاز 165.)در رتبه دوم، شهرستان بانه(با امتیاز 1307.)در رتبه سوم، شهرستان مریوان(با امتیاز 1302.)در رتبه چهارم،شهرستان قروه(با امتیاز 114.)در رتبه پنجم،شهرستان بیجار(با امتیاز 088.)در رتبه ششم، شهرستان کامیاران(با امتیاز 051.)در رتبه هفتم، شهرستان دیواندره(با امتیاز 016.)در رتبه هشتم،شهرستان دهگلان(با امتیاز 011.)در رتبه نهم و درنهایت شهرستان سروآباد(با امتیاز 006.)در رتبه دهم قرار دارد.
سنجش و تحلیل برخی مؤلفه های فرهنگی توسعه در شهرستان های استان بوشهر با بهره گیری از مدل های ترکیبی تصمیم گیری چند شاخصه
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر شاخص های فرهنگی به عنوان یکی از اصلی ترین ارکان توسعه جوامع مطرح می باشند که ضمن برخورداری از جایگاه ویژه در برنامه ریزی ملی، بستر رشد اقتصادی و توسعه سرزمینی را نیز مهیا می سازند. با عنایت به اهمیت بنیادین فرهنگ و نقش آن به عنوان کلیدی ترین عنصر تحولات اجتماعی در جهان امروزی، این پژوهش درصدد است تا جهت تبیین کمی توسعه فرهنگی در شهرستان های استان بوشهر، 24 مؤلفه اساسی فرهنگی را مورداستفاده و بررسی قرار دهد. این مطالعه با تکیه بر منابع اسنادی و بهره گیری از نرم افزار Spss و مدل های تاپسیس، وایکور و ساو، سعی دارد با روشی توصیفی-تحلیلی، داده های موجود را مورد ارزیابی و تحلیل قرار دهد. یافته های پ ژوهش حاکی از آن است که در برخورداری از امکانات و زیرساخت های فرهنگی، شکاف عمیقی بین شهرستان های استان بوشهر وجود دارد. به طوری که از یک سو شهرستان های بوشهر و دشتستان ازنظر برخورداری فاصله زیادی با سایر شهرستان ها داشته و در سطح بالایی از توسعه قرارگرفته اند و از سوی دیگر شهرستان های جم و دیلم در زمره مناطق محروم از توسعه جای گرفته اند. نتایج نشان می دهد دستیابی به توسعه فرهنگی مطلوب در مناطق کمتر توسعه یافته، محروم و بسیار محروم، مستلزم توجه خاص به شرایط طبیعی، اجتماعی و فرهنگی مناطق، بازنگری در وضعیت موجود و برنامه ریزی فضایی جهت افزایش کمی و کیفی منابع در شهرستان های استان است. چراکه آمایش فرهنگی جز در سایه تمرکززدایی، به کارگیری ظرفیت های جدید، سیاست گذاری های نوین فرهنگی- اجتماعی و اتخاذ راهبرد عدالت اجتماعی در تخصیص هدفمند خدمات میسر نخواهد گردید.
بررسی و ارزیابی پهنه ها و عناصر آسیب پذیر شهر از دیدگاه پدافند غیرعامل مطالعه موردی: شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدافند غیرعامل از جمله موضوعاتی است که در طرح های شهری و برنامه های آن با مباحثی مانند مکانیابی کاربری ها و مقاوم سازی بناها در نظر گرفته شده است. این مباحث به دنبال کاهش خسارت و افزایش توان مقاومت در شهر با رعایت اصول پدافند غیرعامل در تأسیسات حیاتی، حساس، مهم و مدیریتی می باشد. شهر سنندج به عنوان مرکز استان کردستان و قرار گیری مراکز مهم مدیریتی و تأسیسات حیاتی و مهم در این شهر از اهمیت زیادی برخودار است. لذا پژوهش حاضر به بررسی و شناخت عناصر و تأسیسات و پهنه های آسیب پذیر شهر سنندج با رویکرد پدافند غیرعامل پرداخته است. بر این اساس پنج معیار اصلی و یازده زیر معیار بر اساس نظر کارشناسان به عنوان عناصر و پهنه های مهم شهر سنندج فهرست بندی شده است. برای امتیاز دهی به این معیارهای از 14 کارشناس به روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP ) و جهت تحلیل آن از نرم افزارExpert Choice استفاده شده است. بیشترین میزان آسیب پذیری به ترتیب مربوط به معیار شریان حیاتی با امتیاز 623/0، مراکز مدیریت بحران با امتیاز 300/0 و کمترین میزان آسیب پذیری مربوط به معیار مراکز پشتیبانی با 029/0 می باشد. این امتیازها با استفاده از نرم افزارArc Map درون یابی شده و مناطق آسیب پذیر مشخص شده است. سپس برای بررسی کاهش آسیب پذیری شهر با استفاده از مدلSWOT اقدام به تدوین راهبردها و جهت اولویت بندی آنها از مدلQSPM استفاد شده است. نتایج پژوهش گویای آن است که منطقه پنج شهرداری سنندج به دلیل داشتن تأسیسات حیاتی و حساس و مهم و عدم رعایت اصول پدافند غیرعامل، به ویژه در مکانیابی و استتار و اختفاء به عنوان پهنه آسیب پذیر شهر شناخته شده است. در نهایت می توان بیان کرد که شهر سنندج از نظر اصول پدافند غیرعامل دارای نقاط ضعف می باشد. بر اساس مدل های بکار رفته، موقعیت شهر رقابتی است که در این زمینه راهبردهای مناسب با موقعیت رقابتی ارائه شده است.
بررسی نقش ژئومورفولوژی در توسعه فیزیکی شهرستان بندر لنگه با استفاده از مدل AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه فیزیکی در شهرهای ایران به دلیل ویژگی های جغرافیایی و تراکم انسانی و نیز رشد جمعیت و مهاجرت های روستایی همواره با دگرگونی در ساختار شهر همراه بوده و در شکل گیری توسعه نامتوازن شهری اثر فراوان داشته است. بنابراین ب ا توج ه ب ه وض عیت من ابع زیستی کشور، لازم است هرگونه برنامه ریزی درخصوص توس عه و عم ران ملّ ی و منطق ه ای ب ا نگ رش ب ه اس تعداد و قابلیت های سرزمین صورت گیرد. پژوهش حاضر به عنوان یک مطالعه کاربردی با شیوه توصیفی – تحلیلی انجام گرفته است. جهت دستیابی به هدف از اسنادو مدارک مختلف مانند نقشه های زمین شناسی 1:100000 موجود منطقه همچنین از لایه های خاک شناسی و کاربری اراضی و از آمارهای موجود در سازمان های مربوط، مانند آمار جمعیتی و از نظرات 10 نفر از کارشناسان و اساتید دانشگاه ها در رشته های ژئومورفولوژی و سنجش از دور و نرم افزارهای GIS و Expert choice و مدل تحلیل سلسله مراتبی(AHP) استفاده شد، جهت تعیین اراضی مناسب برای توسعه آتی شهرستان بندرلنگه 9 معیار شیب، جهت شیب، ارتفاع، فرسایش خاک، لیتولوژی و زمین شناسی، کاربری اراضی، فاصله از گسل، فاصله از دریا و فاصله از رودخانه در نظر گرفته شد که بیشترین وزن در بین معیارها با 305/0متعلق به کاربری اراضی می باشد. اراضی شهرستان بندرلنگه برای توسعه آتی شهرستان در 5 طبقه دسته بندی شد، بر اساس نقشه نهایی می توان گفت اراضی مناسب جهت توسعه شهرستان عمدتاً بطور پراکنده در مرکز و شمال شهرستان قرار گرفته اند و قسمت های جنوبی و غربی شهرستان به دلیل وجود گنبدهای نمکی و بدلندها و قرار گیری آبراهه های فصلی برای توسعه مناسب نمی باشند.
سازمان یابی فضایی و گسترش سکونتگاه های غیررسمی در کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان فضایی و ساختار فضایی شهر منبعث از نیروهای طبیعی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی است. از گذشته تا به امروز این نیروها به عنوان عاملی مهم در چینش فضایی شهرها نقش ایفا کرده اند. به طوری که شکل گیری و سازمان یابی سکونتگاه های غیررسمی نیز منبعث از نیروهای موجود در چینش فضایی شهرهاست. با توجه به ماهیت موضوع، هدف این تحقیق بررسی سازمان یابی فضایی و گسترش سکونتگاه های غیررسمی در کلان شهر تبریز است. روش تحقیق پژوهش حاضر کاربردی – نظری با ماهیت توصیفی – تحلیلی بوده و روش گردآوری اطلاعات اسنادی– میدانی است. جامعه آماری تحقیق کارشناسان، مسائل شهری کلان شهر تبریز (1400 نفر) است که به روش نمونه گیری تصادفی ساده 110 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از ضریب رگرسیون و آزمون فریدمن در نرم افزار SPSS و برای تهیه نقشه ها از نرم افزار GIS استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که سازوکار تبعیض آمیز و فقرزا بر پایه توزیع غیرعادلانه منابع، فقدان نهادسازی برای تجهیز و تجمیع منابع اقشار کم درآمد و ارزان قیمت بودن زمین در فضاهایی با شرایط طبیعی نامناسب، به ترتیب با ضریب بتای 767/0، 716/0 و 682/0 بیشترین تأثیر را در سازمان یابی و گسترش سکونتگاه های غیررسمی تبریز، طی ادوار مختلف می گذارند. همچنین نتایج نشان می دهد که سازمان یابی سکونتگاه های غیررسمی کلان شهر تبریز در قبل از دهه 1340، بیشتر بر اثر نیروهای سیاسی - طبیعی، بعد از دهه 1340، بر اثر عوامل کلان (ساختاری) و نیروهای طبیعی، اجتماعی و اقتصادی و بعد از سال 1362، ناشی از عوامل ساختاری و غیرساختاری و نیروهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی بوده است. سازمان یابی این سکونتگاه ها نیز در کلان شهر تبریز نشان می دهد که پهنه های غیررسمی شمال شهر دارای سابقه طولانی تر از سایر پهنه هاست. پهنه های جنوب غربی نیز مربوط به توسعه شهر در دوره های اخیر و ادغام روستاهای اطراف در متن کلان شهر تبریز بوده و سابقه اندکی دارند.
سنجش احساس امنیت در بافت محلات شهری با تأکید بر پارامترهای اجتماعی (مطالعه موردی: منطقه 6 شهرداری اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برحسب رویکرد جامعه شناسی امنیت، نمی توان امنیت را به تنهایی به عنوان یک وضعیت بدون ارتباط با عوامل اجتماعی آن تحلیل کرد. درنتیجه، هدف اصلی این پژوهش سنجش میزان اثرگذاری عوامل اجتماعی بر احساس امنیت در منطقة 6 شهرداری اصفهان و ارائة راهکارهایی به منظور حذف عوامل ناامنی در منطقه است. روش تحقیق در این بررسی توصیفی-تحلیلی است. بدین منظور، با استفاده از نظریه های مربوط به موضوع تحقیق، شاخص های اجتماعی مورد نظر به دست آمد. شایان ذکر است متغیرهای تحقیق از نظر روایی و پایایی در سطحی قابل قبول ارزیابی شد. براساس فرمول کوکران، حجم نمونه 382 نفر درنظر گرفته شد و پرسشنامه ها از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای بین شهروندان منطقة 6 شهرداری اصفهان توزیع شد. نتایج بررسی ها نشان داد احساس امنیت در منطقة 6 شهرداری اصفهان در سطحی پایین قرار دارد (83/17-=t) و بین عوامل اجتماعی و احساس امنیت شهروندان در محلات منطقة 6 رابطة معناداری وجود دارد. همچنین، مشخص شد عوامل اجتماعی مؤثر بر احساس امنیت بین محلات در منطقة 6 شهرداری اصفهان تفاوت معناداری دارد؛ بنابراین، با شناسایی این عوامل در محلات و مشخص شدن میزان اثرگذاری آن ها و شناسایی ضعف های محلات می توان با اقداماتی مؤثر در پیشگیری از جرایم، تدابیری را تدوین و اجرا کرد. به همین منظور، با توجه به نتایج آزمون ها، در پایان پیشنهاد هایی برای بهبود وضعیت محلات ارائه می شود.
تحلیل فضاهای عمومی شهری با رویکرد امنیتی به روش S.A (مورد مطالعه: بوستان آزادی شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی وضعیت بوستان آزادی شهر اردبیل به عنوان مهم ترین بوستان در این شهر از منظر مؤلفه های امنیتی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع تحقیق توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری داده ها از روش برداشت میدانی و فرم محقق ساخته استفاده شده است. در انجام این پژوهش از 15مؤلفه و 72شاخص استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش ممیزی ایمنی(S.A) و برای رتبه بندی معیارها از مدل ویکور(VIKOR) استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهند که الف) وضعیت عمومی بوستان از نظر مؤلفه هایی مثل نشانه ها، خطوط دید، مکانهای کور و بدون دفاع، کاربری های مجاور و تعمیر و نگهداری بوستان مطلوب است. ب) وضعیت امنیتی بوستان در برخی مؤلفه ها ازجمله خوانایی و نوع مبلمان شهری کاملاً نامطلوب است. نتیجه نهایی اینکه وضعیت عمومی این بوستان از نظر مجموع مؤلفه های امنیتی تا حدودی مطلوب است.
تبیین پدیده ی پراکنده رویی در منطقه های کلان شهری؛ مورد پژوهی: منطقه ی کلان شهری شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده ی پراکنده رویی، توسعه ی کالبدی کم تراکم، بدون برنامه و جسته گریخته ای که با گسترش نامحدود به نواحی پیرامونی غالباً دارای ارزش طبیعی شهر مشخص می شود، در سال های اخیر به یکی از چالش های اصلی برنامه ریزی توسعه ی فضایی شهرهای سرتاسر جهان مبدل شده است. در این رابطه پژوهش پیشِ ِ رو بر آن است تا با هدف برنامه ریزی رویارویی با پدیده ی پراکنده رویی در موردپژوهی منطقه ی کلان شهری شیراز، از طریق شناسایی پیش ران های اثرگذار، چارچوب جامع و یکپارچه ای پیشنهاد دهد. روش اصلی منتخب مقاله، که پژوهشی تبینی به شمار می رود، با نیت شناسایی روابط سببی اثرگذار بر وقوع پدیده ی پراکنده رویی، روش آماری مبتنی بر تحلیل مسیر در کنار روش های تحلیل فضایی هم چون تحلیل هولدرن و ANN است. داده های مورداستفاده از نوع داده های ثانویه و در قالب سری زمانی بوده که بخشی از سرشماری های نفوس و مسکن مرکز آمار ایران و بخشی نیز از طرح های جامع، مجموعه شهری و ناحیه شیراز بهره گیری شده است. نتایج تحلیل های صورت پذیرفته، نشان گر آن است که شدت پراکنده روییِ به وقوع پیوسته رابطه ی مستقیمی با فاصله از مرکز کلان شهر شیراز دارد. بررسی شاخص ها و پیش ران های اثرگذار بر وقوع پدیده ی پراکنده رویی در منطقه ی کلان شهری شیراز گویای آن است که برخلاف بسیاری از تجارب مرور شده، عامل ""سرانه ی مصرف زمین"" عامل اصلی نبوده و ""رشد جمعیّت"" ناشی از فرصت های شغلی، بالاتر بودن درآمد نسبی خانوار، سیاست های توسعه ی مسکن ارزان قیمت پیرامون کلان شهر شیراز در قالب شهرک های متعدد مسکونی از عوامل اصلی قلمداد می شوند. همچنین جذب جمعیّت خلاق، ناشی از توسعه ی اقتصادِ دانشی و نیز پیشرفت زیرساخت های فناوری اطلاعات و ارتباطات، اثرگذاری معکوسی بر وقوع پراکنده رویی داشته است؛ توسعه ی شهری مبتنی بر اتومبیل نیز در نهایت از طریق تحریک پراکنش شهری در نواحی ارزشمند طبیعی و روستایی باعث تشدید این پدیده شده است. براساس پیشنهادهای نهایی مقاله در خصوص رویارویی با پدیده پراکنده رویی، توسل یک سویه بر راهکارهای مرسومی همچون افزایش تراکم ساختمانی و توسعه ی میان افزا و در نتیجه کاهش سرانه ی مصرف زمین به تنهایی مؤثر نخواهد بود؛ بلکه در نظر گرفتن نقش عوامل شناسایی شده در اولویّت های برنامه ای و تخصیص منابع، هم زمان با توجه به روابط سببی برقرار میان آن ها، ضروری است.
مدل سازی اکولوژیک توسعه شهری با استفاده از مدل های تصمیم گیری تعاملی AHP وFuzzy AHP باکلی (مطالعه موردی: حاشیه شهر اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انجام توسعه و ایجاد نقاط مناسب برای توسعه شهری بدون در نظر گرفتن توان اکولوژیکی مشکلات اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی متعددی را درپی دارد. این پژوهش در چارچوب روش آنالیز سیستمی با هدف تعیین نقاط مناسب جهت توسعه شهری، براساس شاخص های مدل ارزیابی توان اکولوژیک توسعه شهری ایران در حاشیه شهر اراک انجام شده است. به این منظور از روش های تصمیم گیری چندمعیارهAHP و فازی AHP باکلی جهت تعیین وزن معیارها و توابع عضویت فازی برای استاندارد سازی آن ها استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که از مجموع کل مساحت منطقه به روش FAHP، % 63 دارای اراضی با توان درجه یک و %12 دارای اراضی نامناسب برای کاربری توسعه شهری هستند و به روش AHP، %65 دارای توان درجه یک و %21 نامناسب است. نتایج کنترل طبقات مدل توسعه شهری در این مطالعه ضمن تأیید مدل تصمیم گیری سلسله مراتبی AHP در منطقه مورد مطالعه مشخص نمود که روش تصمیم گیری چندمعیاره FAHPبهترین روش ارزیابی است که عمل ارزیابی توان اکولوژیک سرزمین را با دقت بیشتری مدل سازی کرده و تطابق بیشتری با واقعیت زمینی داشته است.
تأثیر جنوب شرق ایران به عنوان منطقه ویژه انتقال انرژی بر شکاف های حاصل از تفاوت سطح توسعه منطقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۲۱۶-۱۹۹
حوزههای تخصصی:
به اعتقاد بیشتر صاحب نظران حوزه حمل و نقل، جنوب شرق ایران به ویژه سیستان و بلوچستان و بندر چابهار نزدیک ترین و بهینه ترین مسیر انتقال انرژی و کالا است. مسیری که از اتصال دریای عمان و اقیانوس هند به افغانستان و کشورهای حوزه CIS، هند، چین و حتی کریدور شمال- جنوب روسیه و سن پترزبورگ ایجاد شده است. همان طور که ناحیه پارس جنوبی منطقه وی ژه اقتصادی انرژی ب رای کشور محسوب می شود چابه ار نیز دارای پتانسیل تبدیل شدن به منطقه ویژه انتقال انرژی است. این موضوع با توجه به رقابت کشوره ای مصرف کننده انرژی و ظرفیت بالقوه ترانزیت بین المللی در این مسیر قابل اثبات است. اما جنوب شرق ایران و به ویژه بلوچستان از محرومیت های فراوانی رنج می برد و در این میان شکاف تفاوت سطح توسعه در زمره شکاف هایی قرار می گیرد که گفتگوپذیر و قابل مذاکره هستند. بنابراین ارتقاء محور شرق به منطقه ویژه انتقال انرژی و اتصال بازارهای افغانستان، هند، چین و کشورهای حوزه CIS به اروپا، خاورمیانه و آفریقا، فرآیند توسعه در این منطقه را تحت تأثیری مثبت قرار می دهد. با ایجاد فرصت های شغلی، گسترش ارتباطات و به تبع آن خروج منطقه از انزوای جغرافیایی شاخص های توسعه بهبود یافته و شکاف های اجتماعی کاهش خوهند یافت.
امکان سنجی اجرای روش انتقال حق توسعه جهت تامین زمین خدمات شهری در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۲
3 - 14
حوزههای تخصصی:
امروزه نحوه توزیع خدمات شهری یکی از ضروریات مهم زندگی شهری به حساب می آید. این در حالی است که استفاده از روش های سنتی تأمین زمین خدمات شهری، زمینه تخریب اراضی کشاورزی را در پی داشته است. بنابراین این مسئله راهی جز روی آوردن به روش های نوین را پیشِ رویِ برنامه ریزان و مدیران شهری باقی نمی گذارد؛ که از جمله این روش ها می توان به برنامه انتقال حق توسعه که مبتنی بر احترام به حقوق مالکیت بوده اشاره کرد. پژوهش کاربردی حاضر، با به کارگیری زمینه ها و مبانی نظری موضوع به مطالعه تکنیک مزبور در سطح شهر شیراز پرداخته و به دنبال پاسخ به این سئوال است که الزامات و شرایط استفاده از این رویکرد چیست و کدام یک از نواحی شهر شیراز مناسب این الگو می باشند. برای پاسخ به این سئوالات از فرایند تحلیل سلسله مراتبی و نرم افزار ArcGIS استفاده شده است. براساس الگوی انتقال حق توسعه، نواحی شهر شیراز به مناطق دریافت و انتقال حق توسعه تقسیم شدند. نتایج نشان داد در مناطق دریافت، پارامتر مشارکت شهروندان با وزن 271/0 رتبه نخست را به خود اختصاص داده است. تمایل به افزایش تراکم در دهه اخیر و همچنین برخورداری از شبکه معابر در رتبه های دوم و سوم قرار دارند. در مناطق ارسال نیز پارامتر آثار و ابنیه تاریخی و با ارزش، با امتیاز 273/0 در اولویت نخست قرار دارد. به این ترتیب مشارکت پذیری شهروندان در اولویت دوم و باغات در اولویت سوم قرار دارند. براساس نتایج پژوهش ناحیه 5 از منطقه 1 و ناحیه 7 از منطقه 4 و نواحی 2، 3 و 4 از منطقه 8 از پتانسیل بسیار بالایی در دریافت توسعه و همچنین ناحیه 1 از منطقه 1 و نواحی 1 و 6 از منطقه 2 و ناحیه 2 از منطقه 6 و 8 پتانسیل بسیار بالایی برای ارسال حق توسعه دارند.
ارزیابی و مقایسه دو راهبرد پیاده راه سازی و پیاده مداری در مراکز شهری؛ مطالعه موردی: بافت مرکزی شهر ایلام
حوزههای تخصصی:
سیاست های پیاده مداری و پیاده راه سازی به عنوان نیرومندترین و اثرگذارترین جنبش های طراحی مجدد خیابان، از راهکارهایی هستند که در دهه های اخیر به منظور کاهش تبعات منفی حضور گسترده خودرو در شهرها و رونق اجتماعی، اقتصادی و محیطی مراکز شهری به کار بسته می شوند؛ به گونه ای که بسیاری از مدیران و سیاستگذاران شهرهای کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه با اولویّت بندی دقیق و سنجیده فضاها و خیابان های مساعد و سپس کاربست پروژه های پیاده راه سازی و آرام سازی آمد و شد، ضمن کاهش اثرات زیانبار زیست محیطی ناشی از خودرو-محوری، موجبات بازآفرینی اقتصادی، اجتماعی و کالبدی مراکز شهری را نیز فراهم آورده اند. در این راستا، در پژوهش حاضر با هدف گزینش سیاست مناسب برای ارتقاء جایگاه عابران پیاده در سطح شهر و کاهش تسلط اتومبیل در بافت مرکزی شهر ایلام سعی شده است به مقایسه دو راهبرد پیاده مداری (تقلیل تردد خودروهای شخصی) و پیاده راه سازی (حذف کامل خودروهای شخصی) در داخل بخش مرکزی شهر پرداخته شود. روش تحقیق، توصیفی–تحلیلی و برای جمع آوری داده ها از روش مشاهده و پیمایش میدانی استفاده شده است. معیارها و شاخص های ارزیابی این دو راهبرد از منابع داخلی استخراج شده و با روش AHP و با استفاده از نرم افزار Expert choice معیارها و زیرمعیارها مورد ارزیابی قرار گرفته اند. بررسی این معیارها در نمونه مورد مطالعه، برتری راهبرد پیاده مداری نسبت به راهبرد پیاد ه راه سازی را نشان می دهد.
سنجش رابطه محیط با ترس از جرم در مجموعه های مسکن مهر (مطالعه موردی: شهرستان پاکدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
515 - 537
حوزههای تخصصی:
مطالعه رابطه متقابل محیط شهرها با رفتارهای اجتماعی از نوع منفی و ناهنجار آن، موضوعی است که طی چند دهه اخیر به مطالعات جغرافیایی افزوده شده و چارچوبی علمی و عملی برای تحلیل فضایی- مکانی بزهکاری و مطالعه ناهنجاری در فضای جغرافیایی فراهم کرده است. پژوهش حاضر در حوزه جغرافیایی مجموعه مسکن مهر پاکدشت انجام شده است؛ مجموعه ای که علی رغم مدت کوتاه شکل گیری، براساس آمار و اطلاعات، یکی از کانون های اصلی جرم و ناهنجاری های اجتماعی در این شهرستان است. در پژوهش حاضر، با شناسایی عوامل مؤثر بر ترس از جرم در مجموعه مسکن مهر امام رضای پاکدشت، بخشی از معضلات اجتماعی را که مجموعه های مسکن مهر به شهر تحمیل کرده اند شناسایی، و برای رفع آن ها راهکارهای درخور ارائه می کنیم؛ بدین منظور از دو دسته عوامل عینی (فقر و مهاجرت) و ذهنی (ویژگی های محیطی از نگاه شهروندان) استفاده کرده ایم. روش این پژوهش تحلیلی-توصیفی است. ابتدا تعدادی معیار و شاخص براساس مرور متون و تجارب مرتبط به دست آمده و با توجه به آن پرسشنامه ای تنظیم شده است. درادامه به منظور جمع آوری اطلاعات، 384 پرسشنامه (براساس فرمول کوکران) به صورت تصادفی در بین ساکنان توزیع شده است. تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS و با استفاده از تحلیل عاملی و رگرسیونی خطی انجام گرفته است. چهار عامل کالبدی، اجتماعی، رضایتمندی و امنیت در مجموعه مسکن مهر مقدار ویژه بزرگ تر از یک دارند که نشان دهنده حدود 63 درصد از تغییرات است، همچنین با توجه به نتایج، فقر در دسته عینی، و عوامل کالبدی در دسته ذهنی مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر ترس از جرم در مجموعه مسکن مهر هستند.
پیاده سازی الگوریتم معکوس سلسله مراتب تصمیم گیری جهت آسیب پذیری محل استقرار ساختمان های حیاتی حساس و مهم شهر اهواز
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲
211-230
حوزههای تخصصی:
بشر همواره در زندگی و ساخت و سازهای خود با تهدید مواجه بوده و در طول تاریخ، انواع حوادث را تجربه کرده است. عصر حاضر عصر آسیب پذیری شهری است، زیرا همسو با پیچیده شدن حیات شهری، شهرها در ابعاد مختلف با مخاطرات طبیعی و بحران تکنولوژیک از یک سو و بحران-های اجتماعی-امنیتی از دیگر سو مواجه اند. نظام چندنقشی کلان شهر اهواز در کنار موقعیت ژئواستراتژیک، ژئواکونومیک، ژئوکالچر و بافت اجتماعی و فرهنگی این شهر همچنین همجواری نامناسب بسیاری از کاربری ها با یکدیگر میزان آسیب پذیری کاربری های حیاتی، حساس و مهم را با توجه به اهمیت بسیار زیاد آن ها بشدت افزایش داده است. این پژوهش جزو تحقیقات کاربردی و ماهیت تحقیق توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی در شهر اهواز است. شاخص های منتخب در دو مرحله گردآوری شد. با توجه به ضریب متفاوت هر یک از شاخص های منتخب در آسیب پذیری کاربری های حیاتی، حساس و مهم، از روش معکوس وزن بخشی چند معیاره (AHP) برای تعیین وزن بخشی به شاخص ها استفاده گردید. و با استفاده از نرم افزار ArcGIS10. 1 ابزار Spatial Analysis و از طریق توابع همپوشانی فازی رستر نهایی سنجش آسیب-پذیری تهیه شد. همچنین سوالاتی برای این پژوهش طراحی شد و در پایان به آن ها پاسخ داده شد به طوری که آسیب پذیرترین نقاط در بین کاربری های حیاتی، حساس و مهم نمایش داده شد نتایج حاکی از آن است که بخش عمده ای از شهر اهواز بخصوص منظقه یک این شهر از لحاظ شاخص های همجواری برای آسیب پذیری کاربری های حیاتی، حساس و مهم دارای میزان آسیب پذیری بالایی هستند. در پایان نیز پیشنهادهایی ارائه شده است.
تبیین رابطه بین قابلیت پیاده مداری مناطق شهری با توزیع فضایی مرگ ومیرهای ناشی از سرطان های سینه و کولورکتال در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میزان مرگ ومیرهای سرطان های سینه و کولورکتال در دهه های اخیر به طور قابل ملاحظه ای افزایش یافته است. اضافه وزن، چاقی و عدم تحرک فیزیکی از عوامل خطر کلیدی این سرطان ها هستند. با توجه به ارتباط معکوس این عوامل با پیاده روی و نامشخص بودن نقش بالقوه محیط های شهری در کاهش این روند، پژوهش حاضر درصدد است تا ارتباط بین مشخصه های قابلیت پیاده روی فرم شهری (اختلاط کاربری، پیوستگی معابر، تراکم مسکونی، نسبت سطح واحدهای خرده فروشی) و نرخ مالکیت خودرو را با مرگ ومیرهای سرطان های کولورکتال و پستان در مناطق شهر تهران در بازه زمانی (1386-92) تبیین نماید. چراکه شواهد زیادی وجود دارد که شرایط محیط ساخته شده (مصنوع) و محیط اجتماعی نواحی شهری که ساکنان آن ها با آن مواجه هستند به همان اندازه ویژگی های فردیِ خود ساکنان بر سلامت آن ها مؤثر است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی با رویکرد آمار فضایی بوده است. در این راستا از داده های مرگ ومیر ناشی از سرطان های کولورکتال (کولون و رکتوم) و سینه (پستان) برگرفته از سازمان بهشت زهرا تهران، داده های سرشماری مرکز آمار ایران و داده های کاربری زمین و شبکه ارتباطی شهرداری تهران بهره گرفته شده است. نتایج کلی تحقیق ارتباط فضایی معکوس و معنی دار بین قابلیت پیاده مداری مناطق شهری، نرخ مالکیت خودرو و مرگ ومیرهای ناشی از سرطان های کولورکتال و سینه را مورد تأیید قرار داد. یافته ها نشان داد که تمرکز مرگ ومیرها در مناطق نیمه شمالی شهر، یعنی بخش هایی از شهر که عمدتاً الگوی استفاده از خودروی شخصی برای جابجایی غالب است و همچنین از نظر شاخص های قابلیت پیاده روی از شرایط پایینی برخوردار هستند، بیشتر از مناطق نیمه جنوبی شهر بوده اند که از نظر شاخص های مذکور وضعیت بهتری دارند. بااین حال برای تأیید این یافته ها لازم است تحقیقات بیشتری در مقیاس های مختلف (بلوک، محله و ناحیه شهری) صورت گیرد.
امکان سنجی احداث و توسعه خطوط حمل ونقل عمومی متناسب با ساختار کالبدی و زیست محیطی شهر و پیرامون (مطالعه موردی: مترو در شهر سنندج)
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت در شهرهای بزرگ کشور و گسترش بی رویه شهرها بدون برنامه ریزی صحیح، چیدمان اتفاقی مراکز تولید و جذب سفر و عدم وجود فن آوری ارتباطی جایگزین، سبب ایجاد سفرهای شهری زیاد به ویژه با وسایل نقلیه شخصی شده است. حرکت، عامل اصلی پویایی زندگی شهری و تداوم بخش کلیه فعالیت های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی در سطح شهرها است. همچنین، نقل و نقل و زیرساخت های مرتبط با آن هم به صورت مستقیم و هم باواسطه بر توسعه کالبدی شهرها اثرگذار هستند. در صورت ساماندهی شبکه دسترسی به عنوان شاهراه های حیاتی شهر، بافت شهری قادر به ادامه حیات خود بوده و امکان رشد و توسعه هرچه بیشتر شهر را فراهم می کند. بی شک یکی از مهم ترین معضلات رشد شهرها، ناکارآمدی شبکه ارتباطی است. معابر کم عرض، درهم تنیده، غیر هندسی و ناهماهنگ با نیازهای دسترسی، افزون بر اینکه آمدوشد و دسترسی به بافت را برای ساکنان دشوار می سازد، تأمین خدمات و تأسیسات شهری را نیز با دشواری روبه رو می کند. شهر سنندج به عنوان مرکز سیاسی اداری استان کردستان و مادر شهر منطقه ای و ازنظر ارتباطی در محور مواصلاتی شمال- جنوب (شماره 10) و محور ارتباطی شرق-غرب واقع شده است و نقش قطب مسلط جمعیتی و اقتصادی و سیاسی استان را دارد همچنین به خاطر ساختار خاص در عرضه خدمات و امکانات مختلف نه تنها مکان مراجعه روستاییان، بلکه ساکنان سایر شهرهای استان و حتی شهرها و روستاهای خارج از استان نیز هست. در این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی که باهدف امکان سنجی ایجاد خطوط مترو برای شهر سنندج و حومه انجام پذیرفته است سعی بر آن شده است تا با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و بهره گیری از مدل IHWP و با در نظر گرفتن معیارهای ارتباطی، اجتماعی – اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی- فضایی مسیرهای بهینه جهت حمل ونقل (مترو) مکان یابی گردد. نتایج نشان دهنده آن است که بهترین مسیرهای پیشنهادی جهت حرکت مترو در محور شمالی – جنوبی ننله –فرودگاه و شرقی – غربی آبیدر- نایسر با اولویت زمانی میان مدت (تا 15 سال) تعبیه شده است.