فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۶۱ تا ۲٬۵۸۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مفهوم قدرت ملی بعد از پیدایش و شکل گیری دولت های ملی از اروپا به سایر نقاط گسترش یافت و اکنون دستیابی به آن برای همه کشورها، مهم ترین سازوکار تحقق منافع و اهداف ملی محسوب می شود. قدرت ملی با منشأ و مبادی گوناگون نظامی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فناورانه، جغرافیایی و... در یک کارکرد جمعی حاصل می شود، درحالی که عوامل مختلفی دولت ها را در حصول و تحقق آن مرتب با تهدید روبه رو می سازد. درنتیجه، گسترش کشمکش های قومی و افزایش اهمیت آن در سیاست بین الملل، وجود قومیت ها و به تبع آن تصور تضعیف قدرت ملی به فرضیه ای تعمیم پذیر در تحلیل مناسبات قومیت و چالش حاکمیت سیاسی تبدیل شده است. در همین راستا، «ترکیب ملت»، «کمیت اقلیت» و «مشارکت سیاسی مردم (اقلیت)» از نظر اینکه نشان دهنده میزان همگونی یا ناهمگونی جمعیت کشور و میزان مشارکت سیاسی مردم جامعه در مشروعیت بخشیدن به نظام حاکم است، همواره به عنوان عاملی قدرت آفرین مدنظر دولت هاست. براساس استدلال پژوهش حاضر، روابط متقابل گروه های اقلیت (قومی، مذهبی و...) و حاکمیت کشورها بر افزایش یا کاهش قدرت ملی نقشی مؤثر دارد. روش این تحقیق توصیفی- تحلیلی است و نتایج آن نشان می دهد تلفیقی از خواست اقلیت ها، ضعف حاکمیت ملی و همچنین حمایت های عوامل خارجی ممکن است نقش اقلیت ها را در کاهش قدرت ملی کشورها افزایش دهد.
سنجش و ارتقای کیفیت نمایانگرهای کارکردی و اجتماعی دروازه های ورودی و خروجی شهر در راستای توسعه گردشگری (مطالعه موردی: شهر بانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
1 - 18
حوزههای تخصصی:
دروازه شهر اولین فضایی است که مسافر در هنگام ورود به شهر با آن مواجه می شود و همچنین آخرین فضایی است که در هنگام خروج از شهر مخاطب بعد از طی نمودن آن، از شهر خارج می شود؛ بنابراین، دروازه شهر در ایجاد خاطره ذهنی، نقش مؤثری برعهده دارد. در فضای دروازه شهر، ویژگی های طبیعی بیرون و پیرامون شهر و همچنین خصوصیات محیط انسان ساخت داخل شهر قابل مشاهده است. فضای دروازه شهر با توجه به موقعیتی که دارد، باید عملکردها و کیفیت های متنوع محیطی داشته باشد تا در زمان ها و شرایط مختلف به کار گرفته شود. مطلوبیت کیفیت های محیطی دروازه شهر و وجود عملکردهای متنوع در آن موجب می شود که این عرصه به یک کانون فعالیتی برای جذب جمعیت تبدیل شود و فعالیت گردشگری در آن ادامه یابد. این مقاله از نوع کاربری و با روش آمیخته انجام شده است. براساس سنجه های درنظر گرفته شده برای بررسی کیفیت نمایانگرهای کارکردی و اجتماعی در دروازه های شهر بانه، برداشت های میدانی انجام شده و برای بررسی میزان مطلوبیت سنجه ها از آزمون z با میزان اطمینان 95 درصد استفاده شده و نتایج به دست آمده، تحلیل و بررسی شد. سپس در راستای توسعه گردشگری در دروازه های شهر بانه راهکارهای بهبود کیفیت کالبدی فضاهای جمعی، افزایش قابلیت دعوت کنندگی فضای دروازه، افزایش قابلیت حضور افراد در فضاهای دروازه در فصل های مختلف سال و در طول شبانه روز، حفظ و ارتقای ایمنی و امنیت، بهبود کیفیت معابر و دسترسی ها، ایجاد اختلاط کاربری و سازگاری میان کاربری ها، آرام سازی ترافیک در طول مسیرهای ورود به شهرو افزایش کارایی اقتصادیارائه شد. برای هریک از راهکارهای یادشده، سیاست های ویژه ای برای تحقق آن ها تعریف شده است.
سنجش کیفیت زندگی در محلات شهری در راستای ارتقاء کیفیت زندگی (مطالعه موردی محله قلعه شهر بافق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر به عنوان عالی ترین نمود تمدن بشر، نقش بنیادی در ایجاد زندگی خوب برای شهروندان دارد. در عین حال، تأکید بر ابعاد کمی رشد شهرها منجر به دو قطبی شدن آنها شده و برای حل مشکلات شهرنشینان و ارتقاء زندگی آنها مفهوم «کیفیت زندگی» مورد تحقیق قرار گرفت. تحولات شهرسازی و رشد شهر بافق، موجب برهم خوردن ساختار محله ای آن گردیده است. محله قلعه از محلات با سطح کیفیت پایین شهر بافق است . عوامل متعددی منجمله کیفیت نامناسب معابر و مصالح ابنیه، کمبود خدمات، عدم جمع آوری زباله ها و تجمع آنها در اراضی بایر و خرابه ها باعث کاهش سطح کیفیت زندگی محله شده و تهدید جدی در جهت تخلیه تدریجی آن محسوب می شود. هدف پژوهش، سنجش کیفیت زندگی در محله قلعه شهر بافق و ارائه راهبردهای مطلوب در جهت ارتقای آن است. لذا، پس از مرور شاخص های کیفیت زندگی و از طریق معیارهای برگزیده و تعریف گویه های مرتبط، میزان کیفیت زندگی در محله مورد سنجش قرار گرفت. پژوهش از لحاظ شیوه انجام، توصیفی – تحلیلی است و از تکنیک SWOT ، QSPM و نرم افزار SPSS برای توصیف، طبقه بندی و تحلیل داده ها استفاده شد. حجم نمونه به روش کوکران، 223 مورد تعیین گردید. بنابر یافته های تحقیق: کیفیت زندگی در محله قلعه، با نمره 4.8 کمتر ازحد متوسط (5) است، مولفه کالبدی با امتیاز 3.8 پایین ترین سطح و مولفه اجتماعی با امتیاز 6.66، بالاترین سطح را از لحاظ کیفی دارا هست. پس، مولفه کالبدی بیشترین تاثیر را در کاهش سطح کیفیت زندگی محله دارد. در پایان، راهبردهای برتر در راستای بهبود کیفیت زندگی محله ارائه شد. از مجموع راهبردها در ابعاد مختلف، تقویت و بهبود منظر محله، بازنگری بافت موجود و طراحی مجدد آن،ایجاد فضاهای پاتوق و فعالیت های جمعی، تقویت بخش کشاورزی بمنظور اشتغال زایی، تعریف و اصلاح سلسله مراتب معابر درونی، بهبود وضعیت بهداشت و ساماندهی زباله ها و ضایعات بعنوان راهبردهای برتر، بیشترین نمره را کسب کردند.
کاربرد مدل شاخص محور (PTVA) در ارزیابی آسیب پذیری مخاطرات مرکب (حریق در پی زلزله) در منطقه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناطق شهری بسیاری به وسیله مخاطرات مرکب مورد تهدید قرار می گیرند که منجر به ایجاد آسیب های جدی به انسان ها ، ساختمان ها و زیر ساخت ها می گردد. این مسأله متأثر از تحولات مرتبط مانند شهرنشینی، ساخت و سازها در مناطق با آسیب پذیری بالا می باشد. مهمترین هدف در این مطالعه، توسعه رویکردی شاخص محور می باشد که بستری را برای ارزیابی آسیب پذیری در خصوص مخاطرات مرکب (حریق در پی زلزله )فراهم می نماید. مدل شاخص محور ارائه شده، بر اساس انتخاب مشخصات رتبه هایی می باشد که شاخص های آسیب پذیری کالبدی و انسانی را در محدوده مورد مطالعه مطرح می نماید. کاربرد مدل PTVA [1] ، در محدوده ای از شهر شیراز می باشد. تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده بر اساس نوع و هدف مطالعه با توجه به روش های آماری و مبتنی بر مشخصات ارزیابی ریسک کمی با استفاده از نرم افزارهای HAZUS & GIS و تجزیه و تحلیل آسیب پذیری معیار محور ( RVI [2] ) می باشد، یافته ها در برآورد سطوح آسیب پذیری کالبدی و انسانی(تلفات) نهایی حاکی از این می باشد که 69 ساختمان با مساحتی برابر 47523.64متر مربع از محدوده مورد مطالعه دارای سطح ریسک گسترده و کامل می باشند. [1]- Papathoma Tsunami Vulnerability Assessment [2]- Relative Vulnerability Index (RVI)
سنجش کیفیت زندگی در سکونتگاه های غیررسمی (مطالعه موردی: محله اسلام آباد تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهبود کیفیت زندگی در یک مکان خاص یا برای اشخاص و گروه های خاص همواره کانون اصلی توجه برنامه ریزان بوده است. در واقع بهبود کیفیت زندگی در هر جامعه ای، یکی از مهم ترین اهداف سیاست های عمومی آن جامعه می باشد. در سال های اخیر مطالعات پیرامون کیفیت زندگی به طور عمده بر ماهیت شهری تمرکز کرده و بحث بر روی کیفیت زندگی شهری در میان تحقیقات و مطالعات تجربی رواج یافته است. امروزه با افزایش مهاجران به شهرهای بزرگ جهت دستیابی به شغل و وضعیت بهتر اقتصادی و به دلیل عدم توانایی اسکان در بخش های رسمی شهری به قسمت های حاشیه ای شهرها و سکونتگاه های غیررسمی متوسل می شوند. در این قسمت از شهرها زیرساخت های لازم شهری فراهم نبوده و ساکنان این مناطق از کیفیت زندگی مطلوبی برخوردار نیستند این مشکل در کلان شهر تهران هم در محلات مختلف وجود دارد؛ بنابراین، ضروری است در این سکونتگاه ها میزان رضایت از کیفیت زندگی مورد بررسی قرار گرفته و مهم ترین عوامل نارضایتی شناسایی شده و برای برطرف کردن این موارد اقدام گردد. در این تحقیق از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون t تک نمونه ای و رگرسیون چند خطی بهره برده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بیشترین نارضایتی از عوامل اقتصادی و امنیتی در محله مورد نظر می باشد؛ همچنین، تحلیل ها نشان می دهد که عوامل کالبدی و خدمات و دسترسی بیشترین تأثیر ذهنی را بر کیفیت زندگی می گذارد.
ارزیابی کاربری های زمین با توجه به دسترسی حمل و نقلی (مطالعه موردی: منطقه 6 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم ""دسترسی"" مشخصه ای مهم در فضاهای شهری بوده و رابطی حیاتی میان حمل و نقل و کاربری زمین است که در رشته های مختلف به خصوص برنامه ریزی حمل و نقل و برنامه ریزی شهری نقش مهمی را در سیاست های اتخاذ شده توسط تصمیم گیران ایفا می کند. بنابراین، در مطالعه پیش رو با اندازه گیری دسترسی به مراکز شهری و تسهیلات حمل و نقلی و با تکیه بر بررسی مطالعات گذشته، مجموعه مناسبی از پارامترهای مرتبط با دسترسی جمع آوری شده و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و بهره گیری از روش های تصمیم گیری چند معیاره برای وزن دهی به پارامترها، ارزش بلوک های منطقه بر اساس پارامترهای دسترسی مورد ارزیابی قرار گرفته شد. این مطالعه نشان می دهد دسترسی به ایستگاه های حمل و نقل عمومی بر ارزش نهایی هر بلوک تأثیر قابل توجهی دارد، بطوریکه حدود 94% بلوک های با دسترسی مناسب به ایستگاه ها، از حیث ارزش دسترسی نهایی نیز نسبت به بلوک های دیگر مسکونی منطقه دارای رتبه بالاتری هستند. در نهایت، با گردآوری نتایج حاصل از بررسی تمامی پارامترها مشخص شد 60% بلوک ها ارزشی بالاتر از میانگین منطقه و 40% پایین تر از حد میانگین در دسترسی به تسهیلات منطقه ای قرار دارند. همینطور مشخص شد از بین پارامترهای بررسی شده مؤثر در دسترسی، پارامتر ""فاصله از حمل و نقل عمومی"" بیشترین تأثیر را در ارزیابی میزان دسترسی مناطق دارد. به این طریق، این مطالعه می تواند به برنامه ریزان شهری به منظور تصمیم گیری مناسب در رابطه با توزیع مناسب خدمات شهری و تسهیلات حمل و نقلی در سطح منطقه یاری برساند.
پیش بینی جهات توسعه شهری با استفاده از روش ترکیبی سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل احتمالاتی بیزین (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعة غیراصولی شهرها به ویژه در کشورهای درحال توسعه، مدیریت رشد شهرها را به یکی از مهم ترین چالش های قرن 21 تبدیل کرده است. با وجود این، می توان با پیش بینی توسعة آتی شهر، برنامه ریزی بهینه ای برای شهر انجام داد. هدف از این پژوهش، پیش بینی جهات توسعة آتی شهر اردبیل با استفاده از تصاویر ماهواره ای چندزمانة مربوط به سال های 1987 و 2013 است. در این پژوهش، با استفاده از تئوری بیزین و 14 معیار طبیعی و انسانی مؤثر در توسعة شهری، نقشة پهنه بندی قابلیت توسعة شهری برای شهر اردبیل تهیه شد. سپس با استفاده از احتمالات تئوری بیزین، ارتباط میان معیارها و مناطق توسعه یافته تعیین و درنهایت، نقشة قابلیت توسعة شهری در پنج کلاس طبقه بندی شد. مطابق نقشة پهنه بندی، 8/17 درصد منطقه در کلاس با قابلیت توسعة خیلی زیاد، 6/29 درصد در کلاس با قابلیت توسعة زیاد، 4/20 درصد در کلاس با قابلیت توسعة متوسط، 9/18 درصد در کلاس با قابلیت توسعة کم و 3/24 درصد نیز در کلاس با قابلیت توسعة بسیار کم قرار گرفته اند. مناطق با قابلیت توسعة زیاد و بسیار زیاد به طور عمده در قسمت جنوب غربی و شمال غربی واقع شده اند. دقت نقشة قابلیت توسعة شهری، با استفاده از یک سوم مناطق توسعه یافته ارزیابی شد. نتیجه ارزیابی نشان داد که مدل با قابلیت پیش بینی 8/98 درصد در کلاس های با قابلیت توسعه زیاد و بسیار زیاد، دقت قابل قبولی در ارزیابی و پیش بینی توسعه آتی شهر دارد.
تحلیل فضایی نواحی شهر بروجرد از نظر برخورداری از خدمات شهری با الگوهای تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کی از موضوعات بررسی در شهرهای امروزی دستیابی به توسعه پایدار است. از راهکارهای رسیدن به توسعه پایدار، حفظ تعادل، توازن و هماهنگی بین جمعیت و امکانات و خدمات موجود در شهر است. هدف این مقاله تعیین میزان برخورداری هریک از نواحی هفده گانه شهر بروجرد از امکانات و خدمات شهری است و روش پژوهش، توصیفی - تحلیلی است. ابتدا سرانه وضع موجود هریک از کاربری های شهری از نقشه تفصیلی برای هریک از نواحی به طور جداگانه استخراج و سپس با بهره گیری از روش تاپسیس به ارزیابی هریک از نواحی از نظر برخورداری از امکانات و خدمات شهری پرداخته شد. در این پژوهش سرانه کاربری های تجاری، آموزشی، فرهنگی، جهانگردی - پذیرایی، بهداشتی - درمانی، اداری - انتظامی، فضای سبز، تأسیسات و تجهیزات و ورزشی در هریک از نواحی، شاخص های پژوهش و نواحی 17 گانه شهر، گزینه ها در نظر گرفته شده اند. نتایج به دست آمده بیان می کند بیشتر نواحی شهر بروجرد از نظر برخورداری از امکانات و خدمات شهری وضعیت مناسبی ندارند؛ به طوری که می توان نواحی شهر را از لحاظ توسعه یافتگی در چهار سطح توسعه قرار داد؛ به این ترتیب که ناحیه 17 در سطح اول توسعه، نواحی 2، 12 و 15 در سطح دوم توسعه، نواحی 1، 4، 5، 8، 9، 11 و 16 در سطح سوم توسعه و نواحی 3، 6، 7، 10، 13 و 14 در سطح چهارم توسعه قرار دارند؛ بنابراین، توجه به جنبه های ساختار فضایی شهرها از نظر شاخص های مختلف خدماتی و شیوه توزیع جمعیت، ضروری به نظر می رسد.
تأثیر اعتماد به شهرداری بر تمایل به سرمایه گذاری بخش خصوصی در پروژه های مشارکتی شهرداری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: شهرداری ها از رویکرد وظیفه محور به سمت رویکرد بازارمحور، مشتری مدار و مشارکت کننده در فعّالیت های اقتصادی در قالب مشارکت با سرمایه گذاران بخش خصوصی در احداث پروژه های مشارکتی، به منظور دستیابی به درآمدهای پایدار روی آورده اند. دراین میان، اعتماد سرمایه-گذاران به شهرداری در تداوم این حرکت، بسیار اساسی است. هدف این مقاله سنجش اعتماد سرمایه گذاران پروژه های مشارکتی شهرداری مشهد به شهرداری مشهد با ملاحظه ۹ شاخص در ۳۸ پروژه می باشد. روش: روش تحقیق توصیفی تحلیلی و ابزار گردآوری اطّلاعات، پرسش نامه است. برای تحلیل داده ها نیز از نرم افزار SPSS استفاده شده است. جامعه آماری نیز کلیه سرمایه گذاران در پروژه-های مشارکتی شهرداری مشهد می باشند و حجم نمونه نیز برابر با کلیه این سرمایه گذاران می باشد. یافته ها/نتایج: برای سنجش این متغیّرها در ابتدا، معناداری شاخص ها از طریق آزمون کای-اسکوئر بررسی و مشخّص شد که پاسخ ها با سطح معناداری ۹۹ درصد درمورد متغیّرهای خیرخواهی، سهیم کردن و اهمّیت دیدگاه مشتریان معنادار نمی باشند. همچنین شاخص های تمایلات همکاری-جویانه، پیش بینی پذیری، اعتبار و صداقت، صلاحیت، کیفیت مدیریت و صراحت به عنوان عوامل مؤثّر بر جلب اعتمادِ سرمایه گذاران به شهرداری شناخته شدند. نتیجه گیری: ارتباط میان اعتماد به شهرداری و تمایل به مشارکت سرمایه گذاران با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و کندال تائوسی سنجیده شد که این ارتباط، در سطح ۹۹ درصد معنادار است.
بررسی تأثیر معیارهای اجتماعی و کالبدی بر توانمند کردن محلات شهری (مطالعه موردی: محله بازار شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد توانمند کردن در اواخر دهه 1980 و اوایل 1990 در کشورهای آمریکا و هلند مطرح شد و در باززنده سازی محلات فرسوده تاریخی برای ارتقای کیفیت سکونت استفاده شد. در دهه های گذشته، بافت های مرکزی قدیمی شهرها به حال خود رها و براثر بی توجهی و رسیدگی نشدن، به مسائل متعددی دچار شده اند. ارزش های نهفته در این بافت ها شامل بناها و گذرهای تاریخی و سازمان فضایی کالبدی آن ها که در واقع یادگارهای گذشتگان و زنده کننده خاطرات جمعی مردم شهر هستند، بر اثر این مشکلات فرسوده شده اند یا از بین رفته اند. محدوده های تاریخی به دلیل معاصرنشدن و ناکارآمدی برای زندگی روزمره نیازمند توجه جدی است؛ زیرا شناسنامه هویتی و ارزش های فراوان فرهنگی دارند. محله قدیمی بازار در بافت مرکزی شهر کاشان واقع شده است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر معیارهای اجتماعی و کالبدی بر توانمند کردن محلات شهری و نیز بررسی نمونه موردی محله بازار کاشان است. پژوهش حاضر، توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، 4633 نفر جمعیت ساکن در محله بازار است که با حجم نمونه 150 نفر بررسی شد. برای جمع آوری اطلاعات وداده ها از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. برای پردازش داده ها از نرم افزارهای Spss و Amos استفاده شد. نتایج این بررسی نشان می دهند عوامل اجتماعی کالبدی در توانمند کردن محله بازار کاشان نقش بسزایی دارند. بعد کالبدی با سطح معناداری 78/0، نقش بسزایی در توانمندکردن محله بازار نسبت به بعد اجتماعی با مقدار سطخ معناداری 43/0 دارد؛ بنابراین رشد امنیت، خدمات، کیفیت زندگی، مشارکت و دسترسی در ای ن محله در گرو س امان دهی کالبدی آن ها اس ت که در جریان آن راهبرد توانمند کردن اجراشدنی است.
نقش الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت در تقویت پیوندهای روستایی - شهری (مطالعه موردی: شهرستان شهرضا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقویت پیوندهای روستایی - شهری مستلزم داشتن روش و الگوی مناسبی از توسعه و توسعه منطقه ای است. هر کشوری به دنبال الگوی مطلوب و بومی توسعه است که با فرهنگ بومی، مبانی اعتقادی و شرایط اجتماعی، اقتصادی، جغرافیایی و سیاسی خود تطابق داشته باشد؛ ازاین رو مسئولان کشور برای ایجاد جامعه مطلوب و استقرار تمدنی اسلامی - ایرانی، الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت را برای برنامه ریزی کشور مطرح کردند. پژوهش حاضر با هدف تقویت پیوندهای روستایی - شهری برمبنای الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت در شهرستان شهرضا، تدوین شده است و درصدد آن است که با نگاهی نو و رویکردی منطبق بر مبانی نظری الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت، الگوی بومی متناسب با شرایط جغرافیایی و مقتضیات اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی، اعتقادی، محیطی و کالبدی روستاهای شهرستان را معرفی کند. پژوهش حاضر، باتوجه به هدف، از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش، از نوع تحقیقات توصیفی - تحلیلی و پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل مسئولان و مدیران مرتبط با موضوع در سطح شهرستان است که به دلیل حجم کم جامعه، همه جامعه آماری با روش تمام شماری انتخاب شدند. ابزار و روش های گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی و کتابخانه ای، مصاحبه و پرسش نامه است. با بهره گیری از نرم افزار SPSS، داده های پژوهش، تجزیه و تحلیل شدند و برای پاسخ گویی به پرسش ها و آزمون فرضیات، از آزمون T تک نمونه ای، آزمون میانگین نمونه زوجی و آزمون خی دو (Chi-Square) استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان دادند که وضعیت موجود پیوندهای روستایی - شهری، با تحقق الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت، تغییر خواهد کرد و شرایط مطلوب تری به دست خواهد آورد و کاهش فقر و نابرابری های موجود بین شهر و روستا را موجب می شود. بنابراین، باتوجه به اثرپذیری پیوندهای شهری - روستایی از تحقق الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت و بهبود شرایط وضعیت موجود می توان گفت که تحقق الگوی اسلامی - ایرانی تقویت پیوندهای روستایی - شهری را در شهرستان شهرضا موجب خواهد شد.
تحلیل ارتباط شاخص های منطقه ای محرومیت با پایداری محیطی(مورد مطالعه: روستاهای شهرستان پلدختر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه به تحلیل ارتباط ابعاد محرومیت روستایی با پایداری محیطی پرداخته شد. روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و روش انجام، توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه، مصاحبه با مردم محلی، سالنامه آماری استان لرستان و داده های معاونت توسعه روستایی و مناطق محروم بوده است. جامعه آماری خانوارهای روستایی شهرستان پل دختر می باشد (10619N=). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده، 400 خانوار به عنوان نمونه انتخاب گردید. جهت شناسایی مهم ترین ابعاد محرومیت از آزمون رتبه ای هم انباشتگی اکتشافی، برای بررسی عوامل پایداری محیطی از آزمون t تک نمونه ای و نهایتا برای بررسی ارتباط ابعاد محرومیت روستایی و پایداری محیطی از مدل توبیت استفاده شد. نتایج نشان داد بیشترین میزان محرومیت مربوط به محرومیت اقتصادی و فرهنگی بود. در زمینه عوامل پایداری محیطی نتایج نشان داد که هیچ کدام از عوامل مورد نظر در شرایط پایداری قرار ندارند. منابع آب، درختان و مراتع در وضعیت ناپایداری قرار دارند و تنها عاملی که وضعیتی نسبتاً پایدار داشته خاک می باشد. بررسی ارتباط بین ابعاد محرومیت و ناپایداری محیطی نشان داد که محرومیت اقتصادی (418/0) و محرومیت اجتماعی با ضریب (308/0) بیشترین اثر و رابطه را با ناپایداری محیطی داشته در حالی که محرومیت فرهنگی منطقه در سطح بالایی قرار داشته، ولی با ضریب (039/0) کمترین رابطه را با ناپایداری محیطی دارا بوده است. لذا برای کاهش ناپایداری محیطی و جلوگیری از تخریب محیط زیست توجه به ابعاد محرومیت و برنامه ریزی برای کاهش آن باید در اولویت قرار گیرد.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر در توسعه یکپارچه با تأکید بر پیوندهای روستایی- شهری (مطالعه موردی: شهرستان مینودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نابرابری های ناحیه ای در بسیاری از کشورها چالشی اساسی در مسیر توسعه است؛ در این راستا برنامه ریزی ناحیه ای پاسخی به نارسایی ها و کاستی ها و کوششی در جهت از میان بردن نابرابری ها و تحقق توسعه یکپارچه ناحیه ای است. هدف تحقیق حاضر شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه یکپارچه ناحیه ای با تأکید بر پیوندهای روستایی- شهری در شهرستان مینودشت بوده است؛ بنابراین ماهیت تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است. در این راستا از سه تکنیک طوفان مغزی، دلفی و ماتریس اثرات متقاطع (به کمک نرم افزار میک مک) استفاده شد. با استفاده از تکنیک طوفان مغزی و دلفی 54 عامل شناسایی شد که 11 عامل در بخش کشاورزی، 4 عامل در بخش صنعت، 13 عامل در بخش خدمات، 4 عامل در بخش نیروی انسانی، 4 عامل در بخش زیربنایی، 3 عامل در بخش آموزشی، 5 عامل در بخش اجتماعی، 4 عامل در بخش منابع طبیعی و 6 عامل در بخش مدیریت و برنامه ریزی قرار گرفته اند. این عوامل با استفاده از نرم افزار میک مک تجزیه و تحلیل شدند. براساس نتایج به دست آمده سیستم مورد مطالعه از نوع ناپایدار بوده و بنابراین در آن با پنج دسته از عوامل تأثیرگذار، دو وجهی، تأثیرپذیر، مستقل و تنطیمی سروکار داریم. عوامل تأثیرگذار شامل دوازده عامل از جمله مدیریت یکپارچه ناحیه ای، برنامه محوری، زیرساخت ها، شبکه حمل و نقل ناحیه ای و... است. عوامل مستقل شامل پانزده عامل مانند کشت دانه های روغنی، جنگل ها و مراتع، شبکه های اجتماعی و سازمان های غیردولتی و... می گردد؛ عوامل دوجهی شامل شانزده عامل است که از آن جمله به کارآفرینان، گردشگری ورزشی، امنیت، تجارت الکترونیک، سرمایه های بخش خصوصی و... اشاره نمود. عوامل تأثیرپذیر نیز شامل یازده عامل می گردد که می توان در این زمینه از عواملی نظیر واحدهای خدماتی، تعاونی ها، باغداری، گردشگری فرهنگی، منابع آب و... نام برد. در سیستم مورد مطالعه عامل تنظیمی وجود ندارد.
بررسی همدیدی برف سنگین جلگه گیلان در بهمن 1392 و تأثیر آن بر سنجش مدیریت بحران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوادث و رخدادهای جوی هر از گاهی بسته به وسعت و دامنه زمانی وقوع شان در زمره بحران های طبیعی قابل پیش بینی، مشکلات جدی را در روند زندگی بشر ایجاد می کنند. یکی از پرمخاطره ترین آن ها بارش برف سنگین منطقه جلگه ساحلی گیلان در بهمن 1392 می باشد. در این پژوهش به منظور درک ساختار گردشی جو در زمان وقوع این مخاطره طبیعی، روش تحقیق محیطی به گردشی در نظر گرفته شد. بر این اساس داده های روزانه ایستگاه های هواشناسی استان گیلان برای روزهای 10ام تا 14ام بهمن 1392 مورد مطالعه قرار گرفتند و آمارهای مربوطه استخراج شدند. پس از آن با تعیین روز اوج بارش برف به منظور دستیابی به تهیه نقشه های ترکیبی همدید با استفاده از پایگاه داده مرکز ملی پیش بینی محیطی و مرکز ملی تحقیقات جوی آمریکا، داده های فشار سطح دریا، ارتفاع ژئوپتاسیل، نم ویژه، سرعت قائم، تابش طول موج خروجی، مولفه باد مداری و نصف النهاری در تراز های مختلف جوی دریافت شد. نتایج حاکی از بارشی سراسری در روزهای مذکور در جلگه گیلان می باشد. ایستگاه انزلی بیشترین و منجیل کمترین بارش ها را داشته اند. مهمترین عامل گردشی جو نیز مرکز پرفشار قوی است که در بخش های شمالی اروپا شکل گرفته است. این مرکز با جریانات جنوب سوی خود بر روی دریاچه خزر مستقر شده و با ایجاد اختلافات شدید دمایی بین آب دریا و توده هوای ورودی، با ایجاد همرفت شدید و صعود قوی بر روی منطقه ی مورد مطالعه بارش های شدید و مخاطره آمیز سواحل جنوبی خزر بویژه جلگه گیلان را منجر شده است. بنابراین در راستای برنامه ریزی مدیریت بحران حوادث غیرمترقبه، یک برنامه جامع پیش بینی و ایجاد یک ساختار عملیاتی مناسب دارای قابلیت اجرایی در هنگام وقوع چنین مخاطراتی در سطح ملی با هدف کاهش آسیب ها ضروری می باشد.
تحلیل و بررسی الگوی توسعه فضایی کلانشهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۲۲-۷
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز ابزارها و تکنیک های برنامه ریزی شهری پیشرفت بسیار زیادی داشته اند؛ لذا، نظریه پردازان برنامه ریزی شهری از مدل های مختلفی جهت سنجش رشد و توسعه کلانشهرها استفاده می کنند. در پژوهش حاضر که از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد، محققین با استفاده از روش های کمی تراکم جمعیت، اندازه متروپل، مدل آنتروپی و مدل هلدرن، با هدف شناخت الگوی توسعه فضایی کلانشهر مشهد، پرداخته اند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که از میزان رشد پراکنده کلانشهر مشهد کاسته شده و این کلانشهر به سمت فشردگی در حال حرکت می باشد. همچنین اندازه متروپل نشان می دهد که مساحت کلانشهر مشهد طی دوره 1270 تا 1390، 47 برابر و جمعیت این کلانشهر 56 برابر شده است. نتایج معادله هلدرن نیز مشخص می کند، به طور میانگین یک دهم رشد کالبدی شهر نه بر اثر رشد و افزایش جمعیت بلکه بر اثر عواملی جدای از رشد جمعیت که هلدرن آن را پراکنش افقی می نامد، صورت گرفته است. به عبارت دیگر، در فرایند رشد شهری، کلانشهر مشهد در دوره (1355-1390)، 9 درصد از میزان اسپرال یا گسترش کالبدی شهر کاسته و بر عامل جمعیتی افزوده شده است. نتایج بررسی و تحلیل فرایند توسعه کلانشهر مشهد در نیم قرن اخیر، گویای این واقعیت است که طرح ها و پروژه های برنامه ریزی شهری پاسخگوی تحولات و پیامدهای حاصله نبوده و نوعی شهرسازی نااندیشیده و ناموزون در حال وقوع است. چنین شکلی از توسعه، الگویی از یک شهر بیمار است که انسجام کالبدی/ فضایی خود را از دست داده است.
کاربرد برنامه ریزی استراتژیک در مدیریت و برنامه ریزی کلان شهرتهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۶۲۴-۶۰۹
حوزههای تخصصی:
از دورانی که بشر برای شناسایی محیط اطراف خود و رفع نیازهای خود و تسهیل نمودن امور زندگی به تکاپو پرداخت، دست به برنامه ریزی زد. در شرایط کنونی برنامه ریزی جهت دست یابی به اهداف یک امری ضروری می باشد که هر مجموعه ای در سطح ملی و فراملی بدون داشتن هدفهای بلندمدت و همچنین راه کارهای عملی برای دست یابی به آنها از ادامه حیات خود باز خواهند ماند. باید خاطر نشان کرد که برنامه ریزی استراتژیک در تقابل با برنامه ریزی سنتی بیشتر مورد توجه قرار گرفته است که با ارائه استراتژیهای مناسب و به کارگیری آنها، به اهداف مورد نظر دست خواهد یافت. بطور کلی کلان شهر تهران نیز که اجرای طرحهای برنامه ریزی سنتی در آن موفقیت نداشته نیازمند رویکرد به برنامه ریزی استراتژیک می باشد. هدف از این پژوهش کاربرد برنامه ریزی استراتژیک در مدیریت و برنامه ریزی کلان شهرتهران است. پژوهش حاظر از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد و اطلاعات با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کارشناسان می باشد و با توجه به میسر نبودن امکان اجرای تحقیق بر روی کل جامعه، از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای استفاده شده است و اطلاعات یدست آمده با استفاده از روش دلفی و روش های تصمیم گیری چند معیاره، تاپسیس، ویکور و ساو تحلیل شده است و نتایج نشان می دهد که کنترل و مهار نمودن رشد بی رویه جمعیت توانسته است با ادغام مدل ها رتبه اول را بین معیاها مورد ارزیابی بدست آورد.
زمانبندی حرکت اتوبوس های BRT با در نظر گرفتن محدودیت های ترافیکی حاصل از زمان های متغیر چراغ های راهنمایی و رانندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۵۳۰-۵۲۳
حوزههای تخصصی:
سامانه اتوبوس تندرو BRT به عنوان راه حلی کارآمد برای سیستم حمل و نقل عمومی در کشورهای توسعه یافته شناخته می شود؛ لذا سعی بر آن است که این سامانه همزمان با گسترش فناوری با ارایه روش ها و سیستم ها پیشرفته، با کیفیت بالا به جابجایی مسافرین در شهرها بپردازد. نتیجه نهایی تمامی توابع هدفی که برای مدل کردن این مساله در نظر گرفته می شوند کاهش انتطار مسافر تا رسیدن اتوبوس و کاهش زمان سفر است، اما در مسیری که اتوبوس طی می کند با موانعی مانند گذر از تقاطع ها و رخدادهای غیرمترقبه ای که می تواند در مسیر حادث شود بر سرعت اتوبوس ها تاثیر می گذارد. در این تحقیق بهینه سازی زمانبندی حرکت اتوبوس ها از مبدا انجام می گیرد و تابع هدف مینیمم کردن زمان انتظار مسافر در ایستگاه و طول زمان سفر است، با لحاظ اینکه حجم تقاضای سفر در ایستگاه ها بسته به زمان های مختلف یک روز کاری متغیر و از توزیع پواسون تبعیت می کند و همچنین زمانی که اتوبوس مسیر بین دو ایستگاه را طی می کند نیز از یک توزیع خاص پیروی می کند. حل مدل با استفاده از نرم افزار GAMS صورت گرفت و با داده های خلاصه شده یک روز کاری مورد سنجش قرار گرفت.
A model to learn from mistakes (using TOPSIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶ ضمیمه
۱۴۴-۱۳۱
حوزههای تخصصی:
Learning is a new paradigm that is introduced in today's organizations. The purpose of this study is to determine learning contingency model from the mistakes using TOPSIS. Variables were identified using the Delphi technique. The samples of this study were consisted 30 public administrators in Iran. The results show which factors have the greatest impact and which causes the least impact on learning from mistakes in public sector of Iran.
Economic analysis of contractual breach sanctions(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶ ضمیمه
۳۷۲-۳۶۵
حوزههای تخصصی:
The conclusion of any contract aims at implementation of the obligations arising from it. Morality dictates that people adhere to what they assumed regarding others. The law also supported the moral judgment and in case of breach of obligations to oblige, compensation as a sanction is imposed on obligor. In view of the economic analysis, he also committed to respect his contract and the Contract shall be performed contrary to the intention of breaching party, and on both sides the effectiveness is motivated to build trust and to maximize contract efficiency. Typically there are two basic solutions in compensation for breach of contract. First, the obligation of obligator to perform obligation, secondly, payment of damages for non-performance, either by the parties in the form of penalty clause or by the court to refer the matter to the expert identified and they are required to pay it. In choosing one of these, economic perspective considers the economic benefits of each of these two solutions. If so economic benefit in cases where subjective commitment and intellectual damage on the implementation of the commitment, as compensation for these losses not compensated correctly, and basically cannot be estimated. In second view, sentence in view of the compensation usually refers to material damages or economic damages, in such cases compensation for losses caused to the obligee can be compensated better and more efficient method is considered. Finally, it must be borne in mind that the purpose of signing the contract because is its implementation and in cases where the performance of contractual obligations under changed circumstances faced hardships, the elimination of obstacles to the implementation of the contract will be resolved, it seems to modify the contract as a mechanism for the implementation of the contract must be considered unless they agreed to be imposed on them by law or judicial authority. In this case, unless the modification is done by mutual consent, it is modification by legal and judicial means economically, we'll see how the parties to the agreement have wanted to do risk allocation or choose the more efficient ones, that is, which party can a lower cost can bear the risk of changing circumstances and consider same party responsible for it.
بررسی تحلیلی پیرامون بحران معماری و شهرسازی و پدیده شناسی گونه های خانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۳۴۸-۳۲۱
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار، معماری سبز، هویت اسلامی- ایرانی و معماری همسان با اقلیم ترکیب بندی جملاتی هستند که امروزه در هر شهری از ایران بر روی بیلبوردهای تبلیغاتی در مورد همایش ها و یا طراحی بافت و ساختمان خودنمایی می کنند. جالب این جاست که هر شهروندی بی دیدگاه مسلح به اندیشه و فلسفه معماری اوضاع نابسامان و آشفته ساختمان ها و نحوه ساخت آن ها را با پوست و گوشت خود درک می کند و شاید از خود بپرسد ریشه این تناقض ها در کجاست؟ چه اندیشه هایی پشت این بناها پنهان شده اند؟ آیا ادامه معماری گذشته و یا فرم های مدرن شده ی آن ها و روش آموزش های آکادمیک این شهرها را شکل داده اند؟ آیا معماران هنوز از ابزارهایی که شالوده معماری هستند مانند: نور، صدا، دسترسی، جهت ها، حد و مرزها و غیره در طراحی فضا کمک می گیرند؟ محور اصلی این پژوهش به نحوه پیدایش و علل توسعه معماری بر اساس کمیت هایی مانند ابعاد و اندازه، مصالح صنعتی و به صورت کلی قالب شدن ریاضی و فیزیک در ساخت فضا، به جای استفاده از کیفیت هایی که رابطه ی فضا با تن، نحوه زندگی و فرهنگ های انسانی را ارج می نهد می پردازد. برای این مهم، اشاره ای به پیشرفت های علوم در قرن 17 و برتری اندیشه های دکارت در فضا خواهد شد و با نقد ذهنیت مهندسی به بحران علم اروپایی و چالش های پیش روی آن و همچنین یافتن راه حل هایی مانند پدیده شناسی نو برای رویارویی با این بحران پرداخته می شود. پیگیری این اندیشه ها و تاثیرات آن ها در ایران و نحوه مهندسی شدن معماری ایران، توضیحات و نمونه هایی آورده خواهد شد. در این تحقیق از روش های کیفی به منظور شناخت و تحلیل این تاثیرات با مقایسه عملکردهای مختلف ساختمان های مسکونی از دوره قاجار، پهلوی اول و در پهلوی دوم از مجتمع مسکونی نارمک به عنوان نماینده از معماری مهندسی استفاده خواهد شد تا روند این دگرگونی ها مورد ارزیابی قرار گیرد.