ارائه الگو بازاریابی گردشگری روستایی مبتنی بر سامانه های اطلاعات جغرافیایی مشارکتی، مطالعه موردی: روستاهای کریک و کوخدان شهرستان دنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش پس از بررسی روستاهای هدف گردشگری کریک و کوخدان (شهرستان دنا)، الگوی بازاریابی گردشگری روستایی مبتنی بر سامانه های اطلاعات جغرافیایی مشارکتی ارائه شده است. بدین منظور برای تحلیل داده از روش پژوهش کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد بهره گرفته شده است. ابتدا با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و نظری، افراد مطلع واجد شرایط از میان خبرگان محلی، مدیران روستا، صاحبان مشاغل و کارکنان پارک ملی دنا انتخاب شد. داده موردنیاز پژوهش ماحصل بازدیدهای حضوری، مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته و جلسات مشارکتی بوده که این فرایند در چندین مرحله تکرار شده است. به منظور تدوین الگوی مناسب بازاریابی گردشگری روستایی، تجزیه وتحلیل اطلاعات در پنج مرحله کلی صورت گرفته است. این مراحل عبارت اند از: 1) کدگذاری باز و تبیین مفاهیم، 2) توسعه مفاهیم و طبقات، 3) تحلیل داده برای زمینه، 4) دستیابی به فرایند تحلیل و 5) یکپارچه سازی طبقات. در نهایت الگوی پارادایمی، بر اساس شرایط علّی (فناوری ارتباطات و تسهیل مشارکت)، بستر (عرضه گردشگری و جذابیت مقصد)، عوامل مداخله گر (چالش های فناورانه و جنبه های مدیریتی_ساختاری)، راهبردها (بازاریابی گردشگری با سامانه های اطلاعات جغرافیایی مشارکتی، ملزومات سیاست گذاری) و پیامدها (توسعه گردشگری مقصد) استخراج شده است. با توجه به یافته های پژوهش، جهت رفع چالش های مدیریتی و فناورانه که مانعی برای تحقق بازاریابی گردشگری روستایی است، راهکارهایی همچون توسعه بستر مکانی-مشارکتی بازاریابی، ایجاد نهاد مستقل گردشگری و توانمندسازی اجتماعی به دست آمده است. درنهایت، زیر مقوله های ایجاد مزیت رقابتی، نگهداشت گردشگران و مردم بومی به عنوان پیامدهای حاصل از اجرای این راهبردها مطرح شده است.