مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
توزیع فضایی جمعیت
حوزههای تخصصی:
نظام های سکونتگاهی شهری در بلندمدت تبعیت از انتظام فضایی سلسله-مراتب گونه دارد. روند روبه رشد شهرنشینی در دهه های اخیر تعادل در ساختار فضایی شهرها را الزامی نموده است . در این راستا بررسی الگوی نظام شهرنشینی و نحوه توزیع اندازه جمعیت سکونتگاه های شهری یک ضرورت تلقی می شود. هدف از این مقاله بررسی و تحلیل نظام شهری استان مازندران با تکیه برنحوه پراکندگی جمعیت شهرهای این استان با استفاده از مدلها و تکنیکهای رایج در زمینه تحلیل نظام شهری- قانون مرتبه- اندازه زیپف و الگوی نخست شهری- در چهار دوره سرشماری 1355 ،1365 ،1375 و 1385 می باشد. نظم فضایی موجود در نحوه پراکنش شهرهای استان در انطباق کامل با نظمها و تئوریهای تجربه شده در سطح جهانی نیست اما بطور شماتیک چهره عمومی سلسله مراتب شهرهای استان مازندران را بازگو می کند. در کل می توان گفت نظام شهری استان مازندران درچهار دوره مورد مطالعه 1355-1385 منطبق بر الگوی نخست شهری می باشد و از قانون مرتبه و اندازه پی روی نمی-نماید.
بررسی و تحلیل روند شکل گیری نخست شهری در سطح استان خوزستان طی سال های 1335-1390(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم اجتماعی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم فرهنگی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی اجتماعی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی تاریخ محلی
بر اساس اطلاعات به دست آمده از نتایج سرشماری های اخیر در استان خوزستان، شهر اهواز نسبت به دیگر شهرهای این استان برتری و حاکمیت مطلقی را داراست. هدف کلی این پژوهش ارزیابی وضعیت نخست شهری در کانون های شهری استان خوزستان در طی سال های 1335 تا 1390 است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از لحاظ روش مطالعة توصیفی ـ تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات، ضمن مطالعه آثار کتابخانه ای و استفاده از آمارنامه ها (سالنامه آماری و سرشماری نفوس و مسکن در همه دوره های سرشماری)، از بانک های اطلاعاتی واقع در استانداری نیز استفاده شده است. در ادامه، با بررسی اطلاعات و همچنین تجزیه و تحلیل آنها با استفاده از نرم افزار Excel، در تبیین مناسب داده ها تلاش شده است. برای پی بردن به وضعیت نخست شهری در استان خوزستان، از مدل های مرتبه- اندازه و مدل های رایج نخست شهری شامل شاخص های نخست شهر، دو شهر، کینزبرگ، موما و الوصابی و مهتا استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد توزیع فضایی جمعیت در سطح شبکه شهری استان خوزستان در طی این سال ها به سمت تمرکز بیشتر در شهر اهواز و کاهش جمعیت در دیگر شهرهای متوسط و کوچک استان در حرکت بوده است. سرانجام، با توجه به ارزیابی های صورت گرفته از وضعیت نخست شهری در استان خوزستان، برای بهبود وضعیت، نسبت به ارائه راهکارهای مناسب تلاش شده است.
مطالعه تطبیقی قاعده رتبه اندازه و مدل دیفرانسیل شهری در نظام سلسله مراتبی شهری استان همدان با تأکید بر نقش شهرهای کوچک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد شتابان شهرنشینی، توزیع فضایی جمعیت را در پهنه سرزمین نامتوازن نموده است. تمرکز امکانات و خدمات در کلانشهرها و عدم رشد متوازن شهرهای متوسط و کوچک باعث نابرابری جمعیتی در پهنه سرزمین و اختلاف سطح طبقاتی در جوامع شده است. همچنین به نظر می رسد توزیع جمعیت در شهرها بر پایه قاعده رتبه اندازه، از خط نرمال فاصله معناداری داشته و بر مدل دیفرانسیل شهری مطابقت ندارد. این پژوهش به دنبال تطبیق مدل دیفرانسیل شهری و قاعده رتبه اندازه در شبکه شهری استان همدان با هدف ارائه راهکارهایی جهت ایجاد نظام سلسله مراتبی متوازن با تأکید بر شهرهای کوچکی است که به تازگی نقش شهر به آنها داده شده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و ماهیتی توصیفی تحلیلی بوده که از شاخص چهار شهر مهتا و فرآیند بلوغ شبکه شهری گی یر در فرآیند تحلیل بهره برده است و مطالعات برپایه اطلاعات 6 دوره سرشماری عمومی نفوس و مسکن منتهی به سال 1390 و 30 شهر استان همدان انجام شده است. نتایج حاکی از ضعف شهرهای کوچک، میانی و فاصله زیاد نخست شهر با خط نرمال در قاعده رتبه اندازه است همچنین نقاط شهری در مراحل ابتدایی رشد شهرهای میانی متوقف شده اند به گونه ای که ضعف شهرهای میانی چه از نظر تعداد چه از نظر جمعیت باعث کثرت شهرهای کوچک شده است. از طرفی بررسی جمعیت پذیری شهرهای استان و فراوانی آنها طی 50 سال اخیر نشان می دهد تبدیل روستاها به شهرهای کوچک در استان همدان سیاستی ناکارآمد بوده است زیرا طبق مدل دیفرانسیل شهری ابتدا باید به تقویت شهرهای میانی پرداخته شود سپس سیاست های توسعه شهرهای کوچک در دستور کار قرار گیرند.
تحلیل و مقایسه توزیع اندازه ی شهرها در نظام شهری استان همدان
حوزههای تخصصی:
افزایش شدید جمعیت شهری در جهان به ویژه در کشورهای درحال توسعه در طی دهه های اخیر باعث به وجود آمدن پدیده نخست شهری در آن ها شده است. کشور ایران نیز به عنوان یکی از کشورهای درحال توسعه، در طی دهه های اخیر به ویژه از سال 1345 به بعد از روند متعادل خود خارج و افزایش شدید جمعیت شهری در آن مشاهده می شود. این مقاله، به تحلیل و مقایسه توزیع اندازه شهرها در نظام شهری استان همدان طی سال های 1365 تا 1390 می پردازد. پژوهش حاضر از نوع نظری – کاربردی و از لحاظ روش مطالعه توصیفی – تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات، ضمن مطالعه آثار کتابخانه ای، از آمارنامه ها (سالنامه آماری و سرشماری نفوس و مسکن در همه دوره های سرشماری) استفاده شده است. در ادامه، با بررسی اطلاعات و همچنین تجزیه وتحلیل آن ها با استفاده از نرم افزار Excel، در تبیین مناسب داده ها تلاش شده است. برای پی بردن به وضعیت نخست شهری در استان همدان، از مدل مرتبه – اندازه و مدل های رایج نخست شهری شامل شاخص های نخست شهر، دو شهر، گینزبرگ، موماو و الوصابی، مهتا و ضریب آنتروپی استفاده شده است. می توان گفت نظام شهری استان همدان در پنج دوره موردمطالعه 1365 – 1390 منطبق بر الگوی نخست شهری بوده است و از قانون مرتبه – اندازه پیروی نمی نماید. در پایان، با توجه به ارزیابی های صورت گرفته از وضعیت نخست شهری در استان همدان، برای بهبود وضعیت، راهکارهایی ارائه شده است.
تحلیل توزیع فضایی جمعیت در نظام شهری استان کردستان طی سال های 1390-1355
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل تأثیرگذار بر نظام شهری، توزیع فضایی جمعیت بوده که تا حد زیادی مطلوبیت این نظام شهری را به واسطه مطلوبیت خود تعریف کرده است. در این مقاله سعی شده به بررسی و تحلیل توزیع فضایی جمعیت در نظام شهری استان کردستان در بازه زمانی 1355 تا 1390 پرداخته شود. روش مورداستفاده در این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و از شاخص های سنجش نخست شهری، تمرکز و تعادل به منظور تحلیل تحولات جمعیتی در نظام شهری در استان کردستان استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در استان مذکور شاهد وجود پدیده نخست شهری و تمرکز بارز یک نقطه کانونی بر سایر نقاط شهری نیستیم و در طی سال های 1355 تا 1385 بر میزان شدت آن نیز کاسته شده است؛ گرچه نتایج شاخص های نخست شهری در دوره 1385 تا 1390 گویای وجود تمایل شهر سنندج برای قطبی شدن است. بر اساس ضریب آنتروپی شانون، ظهور یازده شهر در دوره 1375 تا 1385 موجب شده که نظام شهری استان کردستان به سمت عدم تعادل حرکت کند؛ شهرهایی که عمدتاً از تبدیل روستا به شهر شکل گرفته و در جمعیت پذیری توفیق چندانی نداشته اند. منحنی لگاریتمی رتبه-اندازه، نیز گویای عدم تعادل در توزیع جمعیتی بخصوص در سطح شهرهای میانی این استان است.
تحلیل تأثیر تغییرات اقلیم شهری بر میزان توزیع فضایی جمعیت با تأکید بر جزایر حرارتی نمونه موردی: شهر ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۷
231 - 243
حوزههای تخصصی:
در طول قرن بیستم آب و هوای زمین تعادل خود را از دست داده و دما رو به افزایش گذاشته است و اقلیم در حال تغییر و گرمایش جهانی در حال وقوع است. تغییرات اقلیمی از مباحث مهم اقلیمی است که در سال های اخیر افکار پژوهشگران و حتی سران حکومت ها و سازمان ها را به دلیل اثراتی که بر فعالیت های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی دارا می باشد، به خود مشغول داشته است. هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان اثرات توزیع فضایی جمعیت شهر ساری بر تغییر اقلیم شهری با تأکید بر جزایر حرارتی می باشد. پژوهش حاضر از نوع تحلیلی – توصیفی بوده و به لحاظ هدف، ماهیتی کاربردی – توسعه ای دارد. اطلاعات لازم برای پژوهش از سازمان های مدیریت شهری و ارگان هایی که مرتبط با موضوع پژوهش بوده اند، بدست آمده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها به جهت بررسی میزان توزیع فضایی جمعیت در هر یک از مناطق شهر ساری، از مدل آنتروپی شانون نسبی و برای محاسبه حداکثر شدت جزیره حرارتی معادله عددی – نظری Oke به کار گرفته شده است. برای تولید نقشه ها از نرم افزارArcGIS و برای بررسی ضریب اسپیرمن از نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که ارتباط مستقیمی میان شاخص توزیع فضایی جمعیت در نواحی و بیشینه جزایر حرارتی در شهر ساری وجود دارد به طوری که هر ناحیه که توزیع فضایی جمعیت زیاد بوده است، میزان جزایر حرارتی نیز متوسط رو به بالا بوده است. لذا در جهت رفع معضلات ناشی از بروز جزایر حرارتی در شهر لازم است تا به مقوله توزیع فضایی جمعیتی شهر در برنامه ریزی جهت طرح های توسعه شهری توجه بیشتری شود.
تحلیل تحولات و الگوی نظام شهری استان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش شدید جمعیت شهری در جهان به ویژه در کشورهای درحال توسعه در طی دهه های اخیر باعث به وجود آمدن پدیده ی نخست شهری در آن ها شده است. کشور ایران نیز به عنوان یکی از کشورهای درحال توسعه، در طی دهه های اخیر به ویژه از سال 1345 به بعد از روند متعادل خود خارج شده است. هدف از تعریف این مقاله، تحلیل تحولات و الگوی نظام شهری در استان کهگیلویه و بویراحمد در طی سال های 1335 تا 1390 می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی می باشد. مدل های استفاده شده در این تحقیق عبارت اند از: شاخص نخست شهری، شاخص دو شهر، شاخص چهار شهر، شاخص چهار شهر مهتا، شاخص موماوالوصابی، شاخص تمرکز هرفیندال، شاخص پراکندگی هندرسون و ضریب آنتروپی می باشد. در این راستا برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار EXCEL و برای ترسیم نقشه ی محدوده ی موردمطالعه از نرم افزار ARC GIS9.3 استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد در بازه ی زمانی موردمطالعه استقرار جمعیت در کانون های شهری استان به صورت متعادل و همگون توزیع نشده است. شهرهای یاسوج، گچساران و دهدشت در نظام شهری استان تقریباً از مرتبه ی ثابتی برخوردار بودند و فاصله ی آن ها با بقیه ی شهرهای استان بسیار است. نخست شهر یاسوج به مرورزمان فاصله خود را با بقیه شهرها زیاد کرده و شبکه ی شهری استان به سمت عدم تعادل در جریان است.
تحلیل تغییرات شبکه شهری استان همدان در یک دوره 50 ساله (1385- 1335)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال هشتم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳۰
19 - 38
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی، سلسله مراتب و تحولات شبکه ی شهری استان همدان بررسی شده است. پژوهش حاضر سعی دارد به بررسی الگوی پراکنش سکونتگاه های شهری، نظام یابی استقرار شهرها و نحوه ی توزیع و استقرار جمعیت در آنها بپردازد. در این راستا شهرهای استان بر اساس نتایج سرشماری های عمومی نفوس و مسکن در طی سال های 1335 تا 1385 و با استفاده از مدل های تحلیل نزدیک ترین همسایگی، نخست شهری، ضریب آنتروپی و ضریب جینی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که الگوی پراکنش سکونتگاههای شهری استان تصادفی و فاقد نظم بوده است و به علت وجود نخست شهر همدان، عدم تعادل در سلسله مراتب شهری استان مشهود است. جهت رسیدن به سلسله مراتب شهری متعادل و توزیع فضایی بهینه جمعیت، رعایت عدالت در توزیع بودجه، سرمایه، امکانات و خدمات و همچنین ایجاد فرصت های برابر توسعه ی برای شهرهای کوچک استان مخصوصاً شهرهای نیمه توسعه ی نیافته استان( نیمه شمالی) ضرورت دارد.
تبیین پیچیدگی های ساختاری در آینده نگری جمعیت پذیری مناطق کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خطا در آینده نگری توزیع فضایی جمعیت و فعالیت می تواند به تحمیل هزینه های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی به شهر، مدیریت شهری و سایر ذی نفعان منجر شود. این پژوهش، ابتدا به ارزیابی عملکرد آینده نگری طرح های ساماندهی تهران، جامع تهران و جامع حمل ونقل و ترافیک تهران، در مقایسه با نتایج سرشماری های عمومی نفوس و مسکن 1375 و 1395 می پردازد. سپس عوامل موثر بر خطای آینده نگری (شامل پیچیدگی های عام مسایل آینده نگری توزیع فضایی جمعیت و عوامل خاص بالقوه اثرگذار بر تغییرات توزیع فضایی جمعیت کلان شهر تهران) با استفاده از تحلیل آماری مورد ارزیابی قرار گرفته اند. یافته های پژوهش عبارتند از: 1) آینده نگری های فوق الذکر از منظر خطای نسبی، تعداد خطاهای شدید و سوگیری وضعیت مطلوبی ندارند، 2) از میان پیچیدگی های عام، تنها اثر افزایش بازه آینده نگری و اثرات متقابل سیاست های مبتنی بر آینده نگری های بخشی بر خطای یکدیگر به لحاظ آماری معنی دار است، 3) از میان عوامل خاص، تنها اثر مساحت بافت فرسوده منطقه و فاصله منطقه از مرکز اشتغال بر افزایش جمعیت مناطق کلان شهر تهران به لحاظ آماری معنی دار است. بر اساس یافته های پژوهش، با کاهش طول بازه آینده نگری، اجتناب از برنامه ریزی های بخشی و ملاحظه عدم تمایل جمعیت به سکونت در مراکز اشتغال و بافت های فرسوده، می توان کیفیت آینده نگری ها و تحقق پذیری برنامه ریزی های مبتنی بر آنها را افزایش داد.
تحلیل سلسله مراتب شهری و متعادل سازی توزیع فضایی جمعیت کانونهای شهری استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
سلسله مراتب شهری از نظر کمی بهترین شکل سازماندهی فضاست. زیرا باعث توزیع فعالیت ها و خدمات در سطح جامعه، طبقه بندی متعادل، عملکردها و پیدایش روش های مختلف زندگی در محیط های گوناگون جغرافیایی می شود. نظام توزیع جمعیت در استان گیلان متعادل نیست و شکل اسکان و استقرار جمعیت و شهرها تصویر مناسبی را بدست نمی دهد. هدف پژوهش حاضر تحلیل نظام سلسله مراتب شهرهای استان گیلان به منظور متعادل سازی توزیع فضایی می باشد. روش تحقیق به کار رفته توصیفی - تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات روش کتابخانه ای بوده است. با مطالعه سلسله مراتب شهری استان گیلان ط ی سال های 1355 تا 1395 مشخص گردید که شهر رشت به عنوان مرکز استان گیلان و کلان شهر ناحیه ای با داشتن 41/42 درصد از جمعیت شهری استان در سال 1395 در قالب نخست شهر نقش غالب خود را نشان داده و در حال حاضر همه شاخص های: جغرافیایی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و... به سود این شهر و به زیان کانون های زیستی کوچک آن است. ضمن این که تمرکز جمعیت در آن مشکلات فراوان اجتماعی و فرهنگی از قبیل: مشکل مسکن، گرانی زمین، اجاره خانه، ازدحام ترافیک، نارسایی در خدمات و بالاخره طیف گسترده ای از آلودگی های زیست محیطی را به دنبال داشته است. این شهر به لحاظ داشتن زمینه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مناسب، مهاجرین مختلف را از مناطق پیرامونی خود جذب کرده و سلسله مراتب شهری استان را از قانون مرتبه- اندازه دور کرده است؛ به نحوی که در سال 1355 جمعیت اولین شهر (رشت) 41/3 برابر دومین شهر (انزلی) بوده است. در سال 1395 جمعیت شهر رشت 73/5 برابر جمعیت شهر دوم (انزلی) است. با مشخص شدن تغییرات جمعیت و رتبه شهرهای استان در سال های گذشته و اثرات آن بر نظام نامتعادل توسعه مراکز شهری، تمرکزگرایی و تسلط تک شهری در نظام شهری استان لازم است تا تدابیری به منظور ساماندهی فضایی مراکز شهری و توزیع متعادل جغرافیایی جمعیت متناسب با امکانات و محدودیت ها و مزیت های نسبی هر منطقه و با توجه به سیاست های آمایش سرزمین و اصلاح توسعه فضایی کانون های شهری آن صورت گیرد. تمرکزگرایی از شهر و منطقه رشت و توجه به شهرهای کوچک و متوسط استان از مهمترین رهیافت های این پژوهش است.
تبیین ساختار فضایی شهر و شکل گیری مراکز فرعی در شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۷ بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۰
۳۲۲-۳۰۵
حوزههای تخصصی:
تغییرات ساختار فضایی شهرها از عوامل مختلفی نشأت می گیرد که یکی از آن ها شهرنشینی است. شهرنشینی با دو مقوله جمعیت و اشتغال قابل اندازه گیری است. جمعیت به صورت یکنواخت در شهر توزیع نمی شود. بلکه بسته به شرایطی از الگوهای مختلفی تبعیت می کند. همچنین عامل جمعیت در کنار سایر پارامترهای فضایی، منشأ ایجاد هسته های فرعی شده و بر توزیع فضایی اشتغال نیز تأثیر می گذارد. در پژوهش حاضر هدف اصلی بررسی تغییرات جمعیتی و کانون های فعالیتی به صورت توزیع فضایی در شهر اردبیل است. در این پژوهش با روش کمی، توصیفی و تحلیلی، روند الگوهای فضایی جمعیت و اشتغال مورد بررسی قرارگرفته است. داده های استفاده شده برای تحلیل های جمعیتی، داده های سرشماری سال های 1390 و 1395 بوده است اما برای بررسی توزیع فضایی اشتغال از داده های توزیع کاربری های تجاری و خدماتی برای سال های 1385 و 1390 طرح جامع شهر اردبیل استفاده شده است. روش تجزیه وتحلیل داده ها، آمار فضایی موران عمومی و محلی بوده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که جمعیت شهر اردبیل طی سال های آماری 1390 و 1395 از الگوی فضایی خوشه ای تبعیت می کند که این روند باگذشت زمان قوت گرفته است. همچنین روند توزیع فضایی اشتغال به صورت الگوی خوشه ای با مراکز فرعی همراه است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که ساختار فضایی شهر طی سال های اخیر به سمت چندهسته ای شدن پیش می رود.
ارزیابی تحقق پذیری هدف های برنامه های جامع ناحیه ای بر نظام توزیع فضایی جمعیت در سکونتگاه های شهری استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی در قالب ﻃﺮح ﻫﺎی ﺗﻮﺳﻌﻪ و عمران در ایران از ﺑﻨﯿﺎدی ﺗﺮﯾﻦ اﺑﺰار ﺷﮑﻞ دﻫﯽ سکونتگاه های شهری ﺑﺮ اﺳﺎس ﻧﻈﻢ و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ از ﭘﯿﺶ اﻧﺪﯾﺸﯿﺪه ﺷﺪه ﻣﺤﺴﻮب ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ. در این مقاله با هدف ارزیابی تحقق پذیری هدف های برنامه های جامع ناحیه ای بر نظام توزیع فضایی جمعیت در سکونتگاه های شهری استان هرمزگان، دو موضوع دنبال شده است؛ اول اینکه نظام سکونتگاهی در نقاط شهری استان هرمزگان بر اساس برنامه ها و اهداف طرح های ناحیه ای تحقق پیدا کرده است یا خیر؟ و دوم آنکه وضعیت توزیع فضایی جمعیت حداقل سکونتگاه های شهری استان هرمزگان از نظر تعادل تمرکز و توازن چگونه می باشد؟. بر این اساس نوع تحقیق کاربردی-توسعه ای و روش بررسی کمی-تحلیلی است. با توجه به اهداف کلان هر چهار طرح ناحیه ای در استان هرمزگان مبنی بر توزیع متناسب و متعادل جمعیت و نقاط سکونتگاهی، به بررسی وضعیت نخست شهری، تعادل و تمرکز جمعیت و الگوی پراکنش سکونتگاه های شهری در استان هرمزگان بر اساس شاخص ها و مدل های مختلف شامل شاخص نخست شهری، شاخص دو شهر، شاخص چهارشهر-دیویدسون، شاخص چهارشهر مهتا، شاخص موماو و الوصابی، شاخص هرفیندال، شاخص هندرسون، شاخص آنتروپی، قاعده رتبه اندازه و شاخص میزان مجاورت پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد اگرچه طرح های ناحیه ای در استان هرمزگان در پیش بینی و پیشنهاد نقاط سکونتگاهی شهری در سطح استان در سطح قابل قبولی موفق عمل کرده است، با وجود پیش بینی های، جمعیت از وضع موجود پایین تر می باشد ، اما در دهه های اخیر از شدت تمرکز جمعیت کاسته شده و توزیع جمعیت در نظام شهری استان به سمت تعادل نسبی پیش رفته است.
بررسی و تحلیل روند تحول تاریخی نظام شهری و توزیع فضایی جمعیت در استان خوزستان طی سال های 1390-1335(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۶ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۲۱
67 - 85
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه برآن هستیم که به تحلیل شبکه شهری وتوزیع فضایی جمعیت در کانون های شهری استان خوزستان طی سالهای1335 تا1390 بپردازیم. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از لحاظ روش بررسی توصیفی- تحلیلی می باشد. داده های تحقیق از سالنامه های آماری استان خوزستان گرداوری شده و به وسیله نرم افزار EXCEL و روش های مرتبه اندازه، توزیع لگاریتمی، حد اختلاف طبقه ای، ضریب آنتروپی و ضریب کشش پذیری به بررسی وضعیت شبکه شهری، سلسله مراتب شهری و توزیع فضایی جمعیت در استان خوزستان می پردازیم.در طول این سالها دو دوره کاملا مجزا از یکدیگر قابل شناسایی می باشد.دوره اول شامل سالهای1335 تا1355 می باشد. از ویژگی های این دوره می توان به عدم حاکمیت نخست شهری، تعادل نسبی توزیع جمعیت در طبقات شهری ،تعدد شهرهای بزرگ و تمرکز بخش اعظم جمعیت درآنها،عدم وجود برتری مطلق اهواز برشهرهای بزرگ استان و تعداد کم شهرهای کوچک اشاره کرد.دوره دوم شامل سالهای1355تا1390می باشد.با حمله عراق به ایران درسال1359یک نقطه عطف در نظام شهری استان خوزستان به وقوع می پیوندد.این جنگ منجر به تخلیه جمعیتی دو شهر بزرگ استان یعنی آبادان و خرمشهر وتحولات شدیدجمعیتی در نظام شهری خوزستان می شود.درطی این دوره شبکه شهری استان بطورکلی از توازن خارج شده،نخست شهری به شدت افزایش می یابد، اهواز خود را از بقیه شهرها جدا می کند وتبدیل به یک کلانشهر میلیونی می شود.به تعداد شهرهای کوچک هم شدیدا افزوده می شود.
سنجش اثرات مهاجرتی بر الگوی پراکنش فضایی جمعیت سکونتگاههای روستایی و آینده نگری برای افق 1400 (مطالعه موردی: شهرستان بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
نظام توزیع فضای ی جمعیت سکونتگاههای انسانی ماحصل عملکرد عوامل مختلف محیطی است. هدف از مقاله حاضر، سنجش اثرات مهاجرتی بر الگوی پراکنش جمعیتی سکونتگاههای روستایی با استفاده از روش آنتروپی و پیشبینی گرایش نظام سکونتگاهی در افق 1400 میباشد.روش تحقیق در مقاله حاضر، از نظر ماهیت از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی و از حیث هدف، از نوع تحقیقات کاربردی است. برای انجام پژوهش حاضر، ابتدا بانک اطلاعات جمعیتی سکونتگاه های روستایی شهرستان بیرجند در دوره زمانی 85-1335 تهیه و به کمک نرم افزارهای آماری Exel وSpss طبقهبندی جمعیتی و میزانهای رشد انجام شد و سپس با استفاده از روش آنتروپی نسبت به سنجش میزان بیقوارهگی و گرایش به تعادل یا عدم تعادل توزیع فضایی جمعیت سکونتگاههای روستایی اقدام گردید. نتایج حاصل از تحلیل بر اساس مدل آنتروپی، بیانگر عدم تعادل فضایی جمعیت در دهستان های شهرستان بیرجند و گرایش نسبی به عدم تعادل در افق 1400 میباشد.