فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۰۱ تا ۳٬۰۲۰ مورد از کل ۴٬۲۳۴ مورد.
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۵)
153 - 168
حوزههای تخصصی:
امروزه پذیرفتن رسانه های اجتماعی به عنوان جزئی از گردشگری و کسب وکار منجر به موفقیت بیشتر صنایع در دنیا شده است؛ بنابراین هدف این مطالعه، تحلیل نقش تعدیل کنندگی خو گرفتن با رسانه اجتماعی و شدت رابطه در ارتباط میان اعتماد و قصد بازدید در صنعت گردشگری شهر تبریز است که اطلاع یابی از رسانه اجتماعی نیز از اولویت های این بررسی است. جامعه آماری این پژوهش گردشگران داخلی و خارجی شهر تبریز است که به روش نمونه گیری تصادفی ساده از نظرات 263 گردشگر برای بررسی پژوهش کمک گرفته شده است. پژوهش حاضر به صورت کمی است و برای سنجش رابطه بین متغیرها نیز از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج تحلیل داده ها نشان می دهند که به جز نقش تعدیل کنندگی شدت رابطه در ارتباط بین اطلاع یابی از رسانه اجتماعی و قصد بازدید، همه روابط معنادار و قابل توجه است. این مطالعه نشان می دهد، زمانی که افراد از رسانه مورد نظر، آشنایی دقیق تری داشته باشند، اعتماد به رسانه موجبات افزایش بازدید از محل مورد نظر را فراهم می کند.
توسعه صنعت گردشگری از طریق برندسازی صنایع دستی (مورد مطالعه: صنایع دستی استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۷)
226 - 240
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف توسعه گردشگری اصفهان از طریق برندسازی برای برای صنایع دستی اصفهان از طریق مدل PCDL انجام گرفته است. پژوهش از نوع پژوهشهای آمیخته (کیفی و کمی) می باشد که در مراحل مختلف تحقیق از روشهای کیفی و کمیِ دلفی فازی، کارت امتیازی متوازن و توصیفی پیمایشی استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته در بخش کیفی و پرسشنامه در بخش کمی است. جامعه آماری بخش کیفی خبرگان صنایع دستی و در بخش کمی مشتریان صنایع دستی بود. نمونه گیری بخش کیفی قضاوتی هدفمند و در بخش کمی به روش تصادفی انجام شد. نتایج مرحله اول شناسایی دو عامل کیفیت و قیمت به عنوان ویژگی های تعیین کننده خرید صنایع دستی و تعیین صنایع قلمزنی، فرش، ملیله دوزی و خاتم سازی، بعنوان صنایع دستی برجسته اصفهان در مقایسه با رقبای دیگر بود. در مرحله دوم نشان و لوگوی مناسب شناسایی گردید. در مراحل بعد مشخص شد معیارهای مشتری و فرآیندهای داخلی در سطح مطلوب و معیارهای رشد و مالی در سطح نامطلوب بوده و در نهایت راهبرهای ارتقا برند ارایه شد.
واکاوی معنایی وضعیت تحولات و دگرگونی در کار اقتصادی زنان در مناطق روستایی: مطالعه موردی روستای گرمه از توابع بخش کامفیروز در استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
121 - 144
حوزههای تخصصی:
در پژوهش کیفی حاضر، وضعیت تحولات نقش زنان در روستای گرمه از توابع بخش کامفیروز شهرستان مرودشت به روش نظریه زمینه ای (بنیانی) بررسی شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان فعال در بخش کشاورزی منطقه بود و حجم نمونه، منطبق با نمونه گیری سهمیه ای و هدفمند و تا حصول اشباع نظری، شانزده نفر را دربر می گرفت. یافته های مطالعه نشان داد که در مقایسه با گذشته، میزان کار کشاورزی زنان روستایی کاهش یافته است و از عمده ترین دلایل بروز این پدیده در بین گروه های سنی مختلف «تأثیرپذیری از جامعه شهری»، «تمایل به شهری بودن» و «مقایسه خود با دختران و زنان شهرنشین» و... بوده، که همگی موجب ظهور پدیده «دگرگونی ارزشی- هنجاری» در بین دختران و زنان روستایی نسل های دوم و سوم شده است؛ همچنین، روستاییان با اتخاذ راهبردهایی مانند «عدم تمایل به انجام فعالیت کشاورزی»، «جایگزین کردن نیروی کارگر روزمزدی» و...، به تعامل با این پدیده می پردازند؛ و پیامدهای به کارگیری این راهبردها در روستای مورد مطالعه عبارت اند از: «اتمام سریع کار در شالیزار»، «افزایش میزان دستمزد کارگران به دلیل بالا رفتن تقاضا»، «افزایش هزینه کاشت، داشت و برداشت»، «ادامه تحصیل فرزندان و عدم تمایل آنها به انجام فعالیت کشاورزی و زندگی در روستا»، «فروش خانه روستایی به شهرنشین ها، اجاره به مستأجران روستایی یا خالی ماندن خانه و...» و «تمایل سایر روستاییان به مهاجرت»
ارزیابی تغییرهای اقلیمی در حوضه تالاب بین المللی هامون با استفاده از مدل LARS-WG6(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۱
107 - 122
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه ارزیابی وضعیت متغیرهای اقلیمی در حوضه ی تالاب بین المللی هامون با استفاده از مدل های مختلف گردش عمومی مدل ریزمقیاس گردان LARS-WG6 در دو سناریوی انتشار RCP4.5 و RCP8.5 در دوره های 2040-2021، 2060-2041 و 2080-2061 براساس داده های مشاهداتی ایستگاه سینوپتیک زابل در دوره ی پایه ی 2019-1983 است. ارزیابی دقت داده های شبیه سازی شده بیانگر تطابق بالای مقادیر شبیه سازی شده توسط مدل و مقادیر واقعی در دوره ی پایه است. نتایج ریزمقیاس گردانی نشان داد میانگین دمای کمینه و بیشینه در همه ی ماه ها در هر سه دوره، تحت دو سناریو ی در همه مدل ها افزایش خواهد یافت. روند افزایش در در دوره ی 2080-2061 نسبت به دوره های پیشین شدیدتر خواهد بود. بیشترین و کمترین افزایش در میانگین دما ی کمینه و بیشینه ی ماهانه به ترتیب در مدل HadGEM2-EC ، سناریوی RCP8.5 و مدل MPI-ESM-MR ، سناریوی RCP4.5 پیش بینی شده است. طی دوره ی 2080-2021 دامنه ی تغییرات دمای بیشینه ماهانه در سناریوهای RCP4.5 و RCP8.5 به ترتیب 85/3-29/0 و 80/5-54/0 درجه ی سلسیوس و دامنه ی تغییرات دمای کمینه ماهانه به ترتیب 51/3-18/0 و 38/5-61/0 درجه ی سلسیوس خواهد بود. میانگین بارش ماهانه در مدل ها و سناریوهای مختلف به صورت نوسانی پیش بینی شده است. تغییرات میانگین بارش ماهانه تحت مدل ها و سناریوهای مختلف بین 68/3- الی 6/8 میلی مترخواهد بود. بیشترین میزان افزایش میانگین بارش ماهانه در ماه مارس توسط مدل HadGEM2-EC در سناریوی RCP4.5 به میزان ۶/۸ میلی متر در دوره 2060-2041 پیش بینی شده است. بیشترین میزان کاهش میانگین بارش ماهانه در ماه ژانویه توسط مدل MIROC5 در سناریوی RCP4.5 به میزان ۶۸/۳ میلی متر در دوره 2080-2061 پیش بینی شده است. نتایج این مطالعه می تواند در اتخاذ راهکارهای معیشتی و شیوه های کشاورزی سازگار با اقلیم برای مدیران عرصه های منابع طبیعی مفید باشد.
بررسی تاثیر تلاش عرضه کننده و مصرف کننده در رضایت مشتری با توجه به نقش میانجی تجربه مصرف کننده (مورد مطالعه: مشتریان هتل های شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
140 - 153
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تحلیل اثر تاثیر تلاش عرضه کننده و تلاش مصرف کننده به واسطه تجربه مصرف کننده به منظور نیل به رضایت مراجعه کنندگان هتل های شهر اهواز می باشد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، در گروه تحقیقات کاربردی قرار گرفته و از جهت روش، تحقیق توصیفی و در زمره تحقیقات پیمایش و همبستگی قرار می گیرد. در این پژوهش تلاش های عرضه کننده و مصرف کننده به عنوان متغیرهای مستقل و رضایت مصرف کننده به عنوان متغیر وابسته و تجربه مصرف کننده بعنوان متغیر میانجی می باشد. جامعه آماری در این پژوهش شامل مراجعه کنندگان هتل های شهر اهواز می باشد. حجم نمونه آماری پژوهش با استفاده از فرمول کوکران بدست آمد که تعداد 384 نفر به صورت خوشه ای دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه می باشد که پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ و پایایی ترکیبی، و روایی پرسشنامه با استفاده از روایی همگرا و روایی محتوا با استفاده از نظر متخصصان آشنا به موضوع پژوهش مورد تایید قرار گرفت. همچنین برای تعیین همبستگی و تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS22 و AMOS22 استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها منجر به تایید همه ی فرضیه های پژوهش گردید: تلاش عرضه کننده بر تجربه مصرف کننده تاثیر مثبت و معنادار دارد؛ تلاش مصرف کننده بر تجربه مصرف کننده تاثیر مثبت و معنادار دارد؛ تجربه مصرف کننده بر رضایت مصرف کننده تاثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین نتایج بیان می کند که تجربه مصرف کننده ارتباط میان تلاش های عرضه کننده و مصرف کننده با رضایت مصرف کننده را تسهیل می کند.
تأثیر تغییر سیاست های یارانه ای بر فقر غذایی در جامعه روستایی استان فارس در فاصله سال های 1387 تا 1393(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
119 - 150
حوزههای تخصصی:
در ایران، در آذرماه سال 1389، سیاست اعطای یارانه از رویکرد همگانی به رویکرد هدفمند تغییر کرد. بدیهی است این تغییر سیاست بر وضعیت فقر غذایی در جامعه روستایی تأثیر می گذارد. از این رو، هدف مطالعه حاضر بررسی پیمایشی تأثیر این تغییر سیاست بر فقر غذایی در جامعه روستایی استان فارس بود. در این راستا، از هرم غذایی به عنوان راهنمای برنامه غذایی متعادل و از شاخص های فقر غذایی در چارچوب رویکرد چندبعدی فقر شامل شاخص نسبت سرشمار و شاخص نسبت شکاف فقر غذایی استفاده شد. داده های لازم از طرح هزینه- درآمد خانوارهای روستایی در سال های 1387، 1389، 1391 و 1393 به دست آمد. نتایج نشان داد که سیاست های یارانه ای (صرف نظر از نوع آن) ابزاری مؤثر برای کاهش نرخ و عمق فقر غذایی در گروه های غذایی جامعه روستایی است؛ همچنین، تغییر در سیاست یارانه ای موجب افزایش 98/10 درصدی نرخ فقر غذایی و 02/23 درصدی عمق فقر غذایی در گروه چربی ها و نیز به ترتیب، افزایش 10/10 و 31/29 درصدی در گروه قندها و کاهش 03/31 و 17/38 درصدی در گروه غلات شده است. بر این اساس، در راستای بهبود و ارتقای اثربخشی سیاست هدفمندی یارانه ها در مقابله با فقر غذایی، پرداختن به ابزارهای تکمیلی از قبیل سیاست های جبرانی و افزایش سطح سواد تغذیه ای خانوارها ضروری می نماید.
برآورد حساسیت زمین لغزش با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک و شاخص آنتروپ ی مطالعه موردی: ارتفاعات شهرستان دالاهو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ششم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
165-180
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش ها بخصوص در کشورهای در حال توسعه و جهان سوم، یکی از شناخته شده ترین مخاطرات طبیعی در جهان هستند و نتایج آنها به ویژه در مناطق شهری می تواند تهدیدی مستقیم برای زندگی و اقتصاد مردم در معرض خطر باشد. در این مطالعه به تهیه نقشه حساسیت زمین لغزش دامنه های شهرستان دالاهو با استفاده از مقایسه ی شاخص آنتروپی و رگرسیون لجستیک پرداخته شده است. پارامترهای مورد مطالعه در تهیه نقشه LSM شامل شیب، جهت شیب، ارتفاع، فاصله از رود، فاصله از جاده، فاصله از گسل، کاربری اراضی، لیتولوژی و بارش هستند. هر یک از پارامترها با توجه به تأثیر بر مخاطره لغزش، طبق نظرات کارشناسی امتیازدهی شده و به صورت رستری به عنوان لایه های اصلی در شاخص آنتروپی بکار گرفته شده اند. ماتریس آنتروپی برای هر یک از عوامل محاسبه شده، و در محیط GIS نقشه پهنه بندی زمین لغزش منطقه، تهیه شده است. در تهیه نقشه حساسیت زمین لغزش با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک با توجه به متغیرهای مستقل( پارامترهای مؤثر بر لغزش) و متغیر وابسته(داده های زمین لغزش) به تعیین بهترین معادله اقدام شده و با استفاده از ضرایب مربوط به هر یک از متغیرهای مستقل، نقشه LSM منطقه مورد مطالعه تهیه شده است. جهت اعتبار سنجی مدل ها، با استفاده از 30 درصد نقاط لغزشی، منحنی ROC ، ترسیم شده و مساحت زیر منحنی( AUC ) محاسبه شده است. نتایج اعتبار سنجی نشان داده که شاخص مدل آنتروپی( AUC = .86 .) نسبت به مدل رگرسیون لجستیک ( AUC= .80 ) در تولید نقشه های حساسیت زمین لغزش در منطقه مورد مطالعه از صحت بیشتری برخوردار است.
تأثیر درگیری ذهنی با برند مقصد و شخصیت برند مقصد بر خودتجانسی گردشگران و تعلق به برند مقصد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
207 - 218
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر درگیری ذهنی با برند مقصد و شخصیت برند مقصد بر خودتجانسی گردشگران و تعلق به برند مقصد در شهر اصفهان صورت گرفته است. این پژوهش کاربردی، توصیفی و از نوع پیمایشی است. برای جمع آوری اطلاعات از روش میدانی با ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه گردشگران ایرانی هستند که شهر اصفهان را به عنوان مقصد گردشگری در تابستان سال 1397 انتخاب کرده بودند. روش نمونه گیری در این پژوهش نمونه گیری در دسترس بوده است. حجم نمونه با فرمول نمونه گیری مدل سازی معادلات ساختاری (5q≤n≤15q) تعیین شد، که در نهایت تعداد 384 پرسشنامه جمع آوری گردید. برای تحلیل داده ها و آزمون فرضیه های پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزارSmart PLS 2.0 استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که درگیری ذهنی با برند مقصد بر شخصیت برند مقصد تأثیر دارد. شخصیت برند مقصد بر تجانس با خود واقعی و تجانس با خود ایده آل تأثیر دارد. همچنین، شخصیت برند مقصد بر تعلق به برند مقصد تأثیر دارد. در نهایت، تجانس با خود واقعی و تجانس با خود ایده آل بر تعلق به برند مقصد تأثیر دارند. پیشنهاد می شود که یافته های این پژوهش را می توان در راستای برندسازی شهر اصفهان و برای ایجاد ذهنیتی مشترک در گردشگران با توجه به جاذبه های گردشگری این شهر به کار گرفت.
واکاوی عوامل مؤثر بر اشتراک گذاری دانش در مورد مقصد گردشگری در شبکه اجتماعی اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
173 - 188
حوزههای تخصصی:
شبکه های اجتماعی به عنوان نیروی رو به رشد در زمینه تجارت الکترونیک شناخته شده اند و به نحوی ارتباط افراد با یکدیگر و سایر شرکت ها را متحول کرده است. این اتفاق به طور ویژه در صنعت گردشگری رخ داده؛ زیرا گردشگران بیش از پیش در مراحل مختلف برنامه ریزی سفر در شبکه های اجتماعی با دیگر افراد تعامل دارند. پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر اشتراک گذاری دانش در رابطه با مقصد گردشگری انجام شده است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از حیث روش انجام توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه ی آماری، کاربران ایرانی شبکه اجتماعی اینستاگرام می باشند که به منظور تعیین مقاصد گردشگری خود از صفحات گردشگری بهره می-برند. همچنین تعداد 420 کاربر به روش نمونه گیری چند مرحله ای جهت گرد آوری داده ها انتخاب شده اند. تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری از طریق نرم افزار لیزرل نشان داد که سهولت ادراک شده بر مزیت های کاربردی، اعتقاد به یکپارچگی و هنجارهای ذهنی تأثیر مثبت و معناداری دارد. هنجارهای ذهنی نیز بر هزینه های تغییر و نگرش به اشتراک گذاری دانش تأثیر دارد؛ و نهایتاً نگرش فرد تنها عامل مؤثر بر تمایل به اشتراک گذاری دانش و تجربه سفر خود در صفحات گردشگری می باشد.
عوامل مؤثر بر آمادگی فردی در برابر وقوع سیل در روستاهای کوهستانی مستعد طغیان سیل شهرستان پلدختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۱
117 - 139
حوزههای تخصصی:
مدیریت مخاطرات شامل کلیه اقداماتی است که از طریق آن ها بتوان از بروز حوادث ناگوار، پیشگیری نمود یا در صورت بروز آن حادثه، بتوان اثرات آن را کاهش داده و آمادگی لازم را برای امدادرسانی سریع و بهبود اوضاع فراهم نمود. از اقدامات مهم مدیریت مخاطرات، توجه به افزایش آمادگی فردی در مواجهه با مخاطرات است. با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر به بررسی عوامل مؤثر بر آمادگی فردی در برابر وقوع سیل پرداخته است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن ترکیبی (کیفی و کمّی) است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه و مصاحبه بوده است. جامعه آماری پژوهش 3861 خانوار ساکن در روستاهای کوهستانی در معرض طغیان سیل شهرستان پلدختر بوده است که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده 360 خانوار از 30 روستای سیل گیر به عنوان نمونه انتخاب شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و مدل رگرسیون لجستیک باینری و تحلیل کیفی صورت گرفت. یافته های پژوهش در زمینه عوامل مؤثر بر آمادگی فردی در برابر وقوع سیل حاکی است که از بین چهار عامل مدنظر در این پژوهش به ترتیب عوامل: جامعه شناختی فردی، وضعیت اقتصادی- اجتماعی خانواده، تأثیر جامعه و سازگاری با خطر بیشترین نقش را در آمادگی فردی برابر سیل داشته اند. بررسی الزامات و اقدامات آمادگی در مواجهه با سیل نیز نشان داد که به ترتیب: توسعه اقتصاد محلی، توسعه زیرساخت های محلی، اعطای اعتبار خرد برای افزایش آمادگی، کمک های دولتی و افزایش استراتژی های تنوع معیشت خانوارها برجسته ترین الزامات و اقدامات مهم برای افزایش آمادگی در مواجهه با رخداد سیل می باشند.
آینده پژوهی پیشران های موثر بر توزیع فضایی زیرساخت های استان خراسان رضوی با تأکید بر پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال چهارم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۴
121 - 153
حوزههای تخصصی:
امروزه شناخت وضع موجود و چشم اندازسازی وضع مطلوب در ارتباط با تحلیل فضایی زیرساخت ها در پرتو ملاحظات امنیتی و دفاعی و با بهره گیری از رویکردهایی همچون مطالعات آینده نگرانه و به کارگیری توأمان آن با سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS)، از اهمیتی اساسی در حوزه تصمیم سازی و برنامه ریزی های متناسب با آن در مطالعات آمایش دفاعی برخوردار می باشد. از این رو، هدف پژوهش حاضر، تحلیل پیشران های موثر بر توزیع فضایی زیرساخت های استان خراسان رضوی با رویکرد پدافند غیرعامل و استفاده از مطالعات آینده پژوهی می باشد که برای نیل به این مقصود از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، مطالعات کتابخانه ای- اسنادی و پیمایش های آماری در چارچوب تحلیل های مدلی، نرم افزاری(میک مک و سناریوویزارد) و سیستمی(GIS) استفاده گردید. جامعه آماری تحقیق در دو مقیاس انسانی و فضایی تعریف گردید. در بُعد فضایی، کل فضای جغرافیایی استان خراسان رضوی و در مقیاس انسانی، با استفاده از الگوی غیرتصادفی هدفمند، 40 نفر از کارشناسان(15 نفر) و نخبگان(25 نفر) مطرح در حوزه پژوهش حاضر که از دانش علمی و اجرائی لازم برخوردار بودند، به عنوان نمونه مطالعاتی، انتخاب شدند. نتایج نشان داد که با توجه به مجموع شاخص های تحقیق، پهنه های آسیب پذیر استان خراسان رضوی در پنج حوزه به صورت پهنه هایی با آسیب پذیری خیلی زیاد(7.33 درصد)، زیاد(16.52 درصد)، متوسط(29.78 درصد)، کم(16.94 درصد) و خیلی کم(29.4 درصد)، قابل تفکیک است. همچنین، به اعتبار نتایج به دست آمده، الگوهای تراکم و پراکندگی زیرساخت های محدوده موردمطالعه به ترتیب متمرکز و خوشه ای و به صورت خودهمبسته تصادفی بوده است. در این بین، عواملی همچون ضوابط قانونی- سیاستگزاری و زیرساختی- نهادی، به عنوان پیشران های کلیدی اثرگذار بر توزیع فضایی زیرساخت های استان شناسایی شدند و متناسب با آن، الگوهای آتی قابل تحقق در سه گروه سناریوهایی با مطلوبیت بالا(وضعیت سبز)، قابل قبول(وضعیت زرد) و بحران(وضعیت قرمز)، ارائه شدند. در نهایت نیز پیشنهادهایی جهت افزایش مطلوبیت زیرساخت های استان خراسان رضوی ارائه گردید.
سنجش همسانی وزنی و تحلیل عامل اکتشافی تاب آوری شهری از منظر بحران زلزله (مطالعه موردی: شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
37-50
حوزههای تخصصی:
با ظهور مدرنیته و در شرایطی که شهر به عنوان برترین شکل سکونت انسانی در حال گسترش است. هر روز گسست های شهری بیشتری در جوامع بروز می نماید ارتقای تاب آوری دغدغه مهمی برای شهرها محسوب می شود. لذا تاب آوری در مبحث مدیریت بحران می تواند به عنوان تولد فرهنگ جدیدی برای واکنش به بلایا دیده شود. شهر ایلام نیز به عنوان شهری با خطرپذیری با درجه زیاد و قرارگیری آن در منطقه زاگرس سبب اهمیت و ضرورت بررسی تاب آوری گردیده است. لذا روش تحقیق حاضر ترکیبی از روش های تحقیق (توصیفی، تحلیلی، کتابخانه ای و میدانی) از دیدگاه تاب آوری و مدیریت بحران اقدام به بررسی موضوع نموده است. نتایج تحقیق نشان داده است ضرایب همبستگیِ روایی هم زمان حاکی از بیشترین همبستگی مثبت در مجموع متغیرهای تاب آوری شهری ایلام عامل تأسیسات و زیرساخت شهری با میزان (800/0) درصد دارا بوده است. همچنین مقدار آزمون Bartlett's برابر (000/0) بوده و مقدار آزمون KMO برابر (203/0) بوده است که نشان از مناسب بوده داده های مورد نظر جهت تحلیل عاملی در نواحی و موضوع تاب آوری شهری بوده است و تنها 4 عامل توانسته است نقش اساسی در تاب آوری شهر ایلام را ایفا نماید که از این عوامل متغیر جمعیت نواحی شهر ایلام به تنهایی 5/51 درصد نقش را دارا بوده است.
قدرت نرم ورزش در خدمت اهداف ژئوپلیتیکی سیاست خارجی (مطالعه موردی: چین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
182 - 202
حوزههای تخصصی:
امروزه ورزش به عاملی تأثیرگذار در جامعه و روابط بین الملل تبدیل شده است و می توان سیاست ورزشی را به عنوان بعدی تازه از سیاست خارجی مورد توجه قرار داد. پرسش محوری این است که کشور چین چگونه توانسته از قدرت نرم ورزش در عرصه بین المللی در راستای اهداف و منافع ژئوپلیتیکی خود بهره برداری نماید. فرضیه پیشنهادی مقاله این است که چین با اتخاذ یک "راهبرد فعال ورزشی"در قالب سیاست خارجی خود توانسته است به خوبی از ظرفیت های بین المللی ورزش برای اهداف ژئوپلیتیکی خود بهره گیری نماید. در این پژوهش با روشی توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای به تجزیه و تحلیل نقش و تأثیرات ژئوپلیتیکی ورزش در عرصه بین الملل و مشخصاً الگوی چین پرداخته می شود. یافته های پژوهش مؤید اهمیت خاص ورزش و دیپلماسی ورزشی در راهبرد سیاست خارجی چین و ارتقاء آن تا سطح یک ابزار راهبردی برای بهره برداری ژئوپلیتیکی از آن است. طبق مدل مفهومی طراحی شده کشور چین از طریق دیپلماسی ورزشی فعال میدان بین المللی ورزش را به میدان روابط بین الملل پیوند زده و از سرمایه های این دو میدان برای تحقق اهداف سیاست خارجی خود بهره برداری می نماید
ارزیابی میزان تاب آوری اجتماعی نواحی روستایی در برابر سیلاب با استفاده از مدل FANP و WASPAS(مطالعه موردی: بخش چهاردانگه شهرستان ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیلاب از جمله مخاطرات طبیعی محسوب می شود که علاوه بر عوامل طبیعی تا حدودی تحت تأثیر عوامل انسانی نیز می باشد و اجتماعات روستایی به دلیل ارتباط عمیقی که با محیط و فعالیت های کشاورزی دارند بیش تر از سایر گروه های انسانی تحت تأثیر آسیب های ناشی از مخاطره سیلاب می باشند. بر این اساس در سطوح مختلف مدیریت سوانح شرایط مطلوبی برای کاهش کارآمد و موثرتر خطرها ایجاد شده است. در این میان تاب آوری و افزایش آن در ابعاد مختلف به عنوان یکی از مهم ترین عوامل تحقق پایداری و عامل مکمل در فرایند مدیریت بحران در نظر گرفته شده است. هدف تحقیق حاضر آن است تا میزان تاب آوری اجتماعی روستاهای بخش چهاردانگه شهرستان ساری را در برابر سیلاب ارزیابی کند. پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی و بر اساس روش و ماهیت توصیفی-زمینه یابی است. جامعه آماری تحقیق را تعداد 10 روستا از روستاهای بخش چهاردانگه تشکیل می دهد که بیش از سایر روستاهای این بخش در معرض سیلابند (حدود 1435 نفر) که 303 نفر به عنوان حجم نمونه و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی و برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل های FANP و WASPAS استفاده شده است. نتایج تحقیق بر اساس مدل FANP نشان داد که در بین شاخص های 24 گانه تاب آوری اجتماعی شاخص های پیوند همسایگی و حس تعلق به مکان به ترتیب با ضریب 0935/0 و 0902/0 بیش ترین تأثیر را در تاب آوری اجتماعی روستاهای بخش چهاردانگه شهرستان ساری داشتند. در نهایت نتایج حاصل از مدل WASPAS برای سنجش میزان تاب آوری اجتماعی نشان داد که روستاهای مورد مطالعه از لحاظ میزان تاب آوری اجتماعی در سطوح متفاوتی قرار دارند، به طوری که روستای اراء با ضریب اهمیت نسبی 9184/0 دارای بیش ترین و روستای ذکریاکلا با ضریب اهمیت نسبی 6597/0 دارای کم ترین میزان تاب آوری اجتماعی در برابر سیلاب بودند. لذا برقراری تعامل مستمر بین روستاهایی با ضریب تاب آوری بالا و روستاهایی با ضریب تاب آوری پایین به منظور بهره مندی از تجربیات یکدیگر و برگزاری کارگاه ها و دوره های آموزش آمادگی و نحوه مقابله با سیلاب احتمالی برای تشریح و عملیاتی کردن شاخص های تاب آوری اجتماعی در روستاهای مورد مطالعه پیشنهاد می گردد.
تحلیل مضامین موثر بر خلق ارزش از طریق زنجیره تامین یکپارچه الکترونیکی خدمات گردشگری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
321 - 335
حوزههای تخصصی:
یکپارچگی زنجیره تامین، با توجه به تنوع و پیچیدگی محصولات نهایی خدمت گردشگری، بسیار با اهمیت بوده و می تواند موجب ایجاد ارزش برای همه ذینفعان شود. با وجود موانع متعددی که باعث شده اند زنجیره تامین خدمات گردشگری در ایران یکپارچه نشود، محرک هایی نیز وجود دارند که آن را به سمت یکپارچگی سوق می دهند. توسعه فناوری اطلاعات و الکترونیکی شدن زنجیره تامین در این روند نقشی کلیدی دارد. در این مقاله به منظور تحلیل مضامین موثر بر این موضوع، با استفاده از روش کیفی، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان و آگاهان موضوع، انجام و در نرم افزار MAXQDA تحلیل و در نهایت بر اساس یافته ها شبکه مضامین موثر بر خلق ارزش زنجیره تأمین ترسیم شده است. بر این اساس عوامل موثر بر یکپارچگی زنجیره تامین شامل عوامل محرک و موانع یکپارچگی هستند. یکپارچگی زنجیره تامین در ابعاد درونی، بیرونی و با مشتریان می تواند موجب خلق ارزش شود. زنجیره تامین الکترونیکی با ایجاد بستر همکاری و یکپارچگی، خلق همکارانه ارزش و ظهور یکپارچه سازهای خدمت می تواند به ارزش آفرینی کمک کند. اما از سوی دیگر این بسترها همچنین می توانند موجب ایجاد ارزش برای ذینفعان یا تخریب و تغییر ارزش ها شوند. در نهایت زنجیره های یکپارچه با درنظر گرفتن الزاماتی می توانند موجب خلق ارزش شوند.
The Response of Malaysia and Turkey on COVID-19 Pandemic: A Comparative Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ ویژه نامه
22 - 50
حوزههای تخصصی:
Malaysia and Turkey are progressive, modern Muslim-majority countries. Both have shown strong resolve and capabilities in dealing with issues and challenges both at home and international level. In dealing with COVID-19 pandemic, both countries have adopted various measures and strategies to contain the virus outbreak. Yet, the biggest challenge in executing those is balancing the need to protect the public and maintain economic growth. Hence, this study compares and contrasts the measures and strategies taken by both countries in containing the COVID-19 outbreak as well as ensuring the continuity of economic growth. The time period of this study was from March 2020 until early February 2021 as most of the countries, including Malaysia and Turkey, by then had introduced new COVID-19-related health policies and economic stimulus packages. The finding compares and contrasts the effectiveness of those measures and strategies so that both countries can share and learn from this pandemic.
.
تحلیل نقش قدرت های بزرگ در ایجاد مرز دیورند و تأثیر آن بر روابط افغانستان و پاکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایجاد کشورها بر بنیاد مرزها محصول نیمه دوم سده نوزدهم است، افغانستان یکی از اولین کشورهایی است که بر این بنیاد ایجادشده است. مرزهای سیاسی کنونی افغانستان از نوع مرزهای تحمیلی بوده که عمدتاً تحت تأثیر منازعات و رقابت های سیاسی بین دو قدرت انگلیس و روسیه تزاری در قرن 19 و در جریان بازی بزرگ جهت جلوگیری از رویارویی مستقیم این دو قدرت در منطقه آسیای مرکزی به وجود آمده است و در این دوره افغانستان را به عنوان یک منطقه حایل بین خودشان قرار داده و مرزهای سیاسی آن کشور را طی چندین معاهده تعیین و تثبیت نمودند. در این میان معاهده دیورند و مسئله پشتونستان بسیار بااهمیت است زیرا تحولات افغانستان بعد از عقد معاهده دیورند وارد فاز جدیدی شد که باگذشت زمان و تغییرات بزرگی چون خروج انگلیس از شبه قاره و استقلال هند نه تنها نتوانست اصل و ماهیت منازعات مرتبط به مرزهای جنوبی افغانستان را حل وفصل نماید بلکه با ظهور کشور پاکستان و تضاد منافع بین این دو کشور همسایه، بر پیچیدگی حوادث و رخدادها افزوده شد که تا به امروز نیز ادامه دارد. تحقیق حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و با استناد به منابع معتبر کتابخانه ای به دنبال بررسی نقش قدرت های بزرگ همچون انگلیس و روسیه در شکل گیری مرزهای سیاسی افغانستان به ویژه مرز دیورند و پیامدهای منفی آن برای کشور افغانستان و نقش آن در ایجاد اختلاف بین افغانستان و پاکستان می باشد. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که در شکل گیری مرزهای افغانستان قدرت های منطقه و فرامنطقه به ویژه انگلیس نقش داشتند و معمای دیورند یکی از باقی مانده های استعمار هند بریتانیایی است که در حال حاضر به عامل اختلاف بین افغانستان و پاکستان تبدیل شده است و پیامدهای منفی آن برای افغانستان شامل، محصور شدن در خشکی و عدم دسترسی به آب های آزاد، حمایت و تشدید بی ثباتی سیاسی در افغانستان، ناامنی سراسری، فروپاشی نظام اجتماعی و... بوده است.
نقش اصالت اقامتگاه های بوم گردی در توسعه اقتصاد فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
243 - 257
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری یکی از بسترهای مناسب برای کم کردن فاصله بین فرهنگ و اقتصاد است؛ چراکه گردشگری، در کنار مزایای اقتصادی، فعالیتی با نفوذ فرهنگی اجتماعی شناخته می شود. یکی از الگوهای نسبتاً جدید گردشگری که شدیداً به این نفوذ وابسته است بوم گردی است و اقامتگاه های بوم گردی پاسخی به نیازهای این بخش است. با بررسی جامعه شناختی اصالت در بستر اقامتگاه های بوم گردی، به منزله معرف اقتصاد فرهنگ، می توان به این پرسش پاسخ داد که چگونه می توان از اصالت در توسعه اقتصاد فرهنگ بهره جست. بر این اساس، پیش از هرچیز، درک ذی نفعان حوزه گردشگری از اصالت با روش تحلیل محتوای کیفی قیاسی مطالعه شد. بر مبنای این روش، ابتدا داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته از مالکان 16 اقامتگاه بوم گردی و 17 گردشگر ساکن در آن ها جمع آوری شد. سپس، داده ها بر مبنای نظریه گیلمور و پاین مقوله بندی شدند. نتایج این پژوهش نشان داد که ارائه اصالت به مخاطب باید فازبندی شود و به صورت مستمر ادامه داشته باشد. براساس مضامین استخراج شده، هر اقامتگاه بوم گردی باید اصالت مدنظر خود را در پنج فاز به مهمانش عرضه کند: اصالت پیش از ساخت، اصالت حین صحنه سازی المان های ذهنی، اصالت حین صحنه سازی المان های عینی، اصالت حین برقراری ارتباط، اصالت پس از رفتن مهمان. تلاش مالکان برای عرضه اصالت در اقامتگاه های بوم گردی باعث توسعه اقتصاد فرهنگ در جامعه خواهد شد.
بررسی ظرفیت های شوراهای روستایی برای بهبود مشارکت جوامع روستایی در انتخابات شهرستان خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
1 - 29
حوزههای تخصصی:
یکی از نهادهای مدنی فعال در روستاها، شوراهای روستایی است که می توان از ظرفیت و توان آن ها در عرصه نهادینه سازی مشارکت سیاسی جامعه هدف بهره گرفت. از این رو، در پژوهش حاضر، با بهره گیری از نظریه مفهوم سازی بنیادی(GT) و بر اساس مدل اشترواس و کوربین، ظرفیت شوراهای روستایی برای بهبود و اصلاح مشارکت جوامع روستایی در انتخابات بخش روستایی شهرستان خرم آباد، شناسایی و چگونگی بهره مندی از آن مورد بررسی قرار گرفت. جامعه هدف تحقیق اعضای شوراهای روستایی شهرستان خرم آباد و کارشناسان مرتبط با امور شوراهای روستایی در فرمانداری و بخشداری مرکزی این شهرستان بودند که از آن میان، با نمونه گیری هدفمند به شیوه گلوله برفی، هجده نفر انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات، مصاحبه های نیمه ساختارمند صورت گرفت که اعتبار و درستی داده ها به روش بازبینی توسط مشارکت کنندگان مورد تایید قرار گرفت؛ و همچنین، ب رای افزای ش اطمین ان پذیری پژوه ش اقدام به مس یرنمایی حسابرس ی گردید. نتایج نشان داد که "انجام اقدامات لازم برای تقویت جایگاه شوراها در عرصه سیاسی در سطوح قانون گذاری و اجرایی و نیز بازنگری در شرح وظایف شوراها" می تواند زمینه ساز تحول بزرگی در راستای افزایش مشارکت جوامع روستایی در انتخابات باشد؛ همچنین، "تقویت روحیه مشارکت و کار گروهی در مناطق روستایی"، "مشارکت دادن شوراها در تصمیمات منطقه ای" و "رعایت بی طرفی اعضای شوراها نسبت به نامزدهای انتخاباتی" می تواند در این راستا، مؤثر و سودمند باشد و در نهایت به "افزایش مشارکت روستاییان در تعیین سرنوشت خود" منجر گردد.
تبیین مولفه های ژئوپلیتیک مؤثر بر مداخله بشردوستانه براساس دیدگاه ها و نظریه های ژئوپلیتیک و مداخله بشردوستانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشه حمایت از حقوق بشر از دیرباز برای مبارزه در برابر ستم و بی عدالتی همواره موردتوجه بوده است که دارای مفاهیم بنیادین از جمله «حق حیات، منع شکنجه، منع برده داری، منع تبعیض نژادی، آزادی بیان و عقیده اجتماعی و مذهبی، نوع پوشش، حق اشتغال و...» می باشد، حق حیات، مهمترین و برجسته ترین حق بشریت است که از طریق مداخله بشردوستانه مورد حمایت دولت های مختلف قرارمی گیرد. در میان مداخلات صورت گرفته از سوی کشورها در فضاهای جغرافیایی می توان به مداخله بشردوستانه اشاره کرد. کشورها و حکومت ها همواره برای دستیابی به مقاصد و منافع ملی مختلف خود و متناسب شرایط و موقعیت کشورهای دیگر، به مداخله در امور داخلی و خارجی آنان می پردازند. به نظرمی رسد که این مداخلات بشردوستانه تا حدقابل توجهی تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله عوامل ژئوپلیتیک صورت می گیرد. براین مبنا، تحقیق حاضر با هدف شناخت مولفه های ژئوپلیتیک مؤثر بر مداخلات بشردوستانه مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی و بر پایه یافته های کتابخانه ای و میدانی به انجام رسیده است. بررسی های صورت گرفته نشان دهنده آن است که به صورت کلی 47 عامل در مداخله بشردوستانه برگرفته از نظریات و دیدگاه های مختلف، مؤثر می باشند. این مولفه های ژئوپلیتیک را می توان در قالب ابعاد جغرافیایی، اقتصادی، سیاسی و جمعیتی تقسیم بندی کرد. براساس یافته های میدانی از میان این 47 عامل 28 عامل جزء مؤلفه های (عوامل) ژئوپلیتیک مؤثر بر مداخله بشردوستانه محسوب می گردد و بقیه عوامل مؤثر بر مداخله بشردوستانه غیرژئوپلیتیک محسوب می گردند. در مجموع می توان گفت مداخله بشردوستانه تحت تأثیر مولفه های مختلف ژئوپلیتیک صورت می گیرد که حکومت ها با شناخت و آگاهی از این مولفه ها می توانند متناسب با آنها، منافع و اهداف کشور مداخله شونده و کشور مداخله گر را تدوین نمایند.