فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۶۱ تا ۳٬۱۸۰ مورد از کل ۴٬۳۹۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
از دسته مخاطرات طبیعی که جان و مال انسان ها را تهدید می کنند، ناپایداری های دامنه ای هستند و ازجمله این دامنه های ناپایدار، می توان به دامنه های مشرف بر مسیر ارتباطی پاوه نودشه اشاره کرد. این دامنه ها شاید در گذشته چندان ناپایدار نبوده اند، اما امروزه با دخالت مستقیم و غیرمستقیم انسان، تعادل طبیعی خود را از دست داده و درنتیجه ناپایدار شده اند. در این پژوهش با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی AHP و با استفاده از نرم افزار Expert Choice 11، به عوامل مؤثّر در ناپایداری این دامنه ها شامل: شیب، لیتولوژی، پوشش گیاهی، گسیختگی سنگی و فاصله از گسل با توجّه به تأثیراتشان وزن داده شد و درنهایت، لایه های اطلاعاتی تهیّه و در محیط GIS نقشه ی پهنه بندی ریزش آنها تهیّه شده است. ازجمله عواملی انسانی که سبب ناپایداری این دامنه ها شده است، می توان به تغییر در کاربری اراضی، کاهش پوشش گیاهی، تغییر در هندسه ی شیب دامنه ها و زیربری دامنه ها و احداث راه های ارتباطی روی این دامنه ها، اشاره کرد که سبب شده است این دامنه ها ناپایدار شده و تعادل طبیعی خود را از دست بدهند، به گونه ای که در بیشتر طول مسیر شاهد ریزش دامنه هستیم.
ما کم نویس بار آمده ایم
حوزههای تخصصی:
مطالعه توسعه فیزیکی شهر بیرجند با معیار مخاطرات محیطی
حوزههای تخصصی:
در سایه فقدان قوانین و مقررات شهرسازی مناسب و به هنگام، شهرها به گسترش خود بر روی بسترهای طبیعی مخاطره آمیز ادامه می دهند. این شرایط ضمن آن که فراوانی این مخاطرات را بیشتر می کند، به دلیل تراکم جمعیت شهرها، میزان تلفات انسانی را نیز به بالاترین مقدار ممکن افزایش می دهند. هدف اصلی مقاله توجه به وضعیت رشد فیزیکی شهر بیرجند و چگونگی پیشروی این شهر به سوی مناطق پر خطر است. برای پیگیری دقیق و علمی این روند، مطالعه حاضر با شیوه توصیفی و تحلیل به انجام رسیده است. داده های مورد نیاز از طریق اسناد و مدارک موجود و بررسی های میدانی گردآوردی شده است. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزارهای آماری و ابزارهای تحلیلی و فنی(از جمله مدلهای آنتروپی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج بیانگر آن است که با ارتقای این شهر به مرکز استان، نه تنها توسعه فیزیکی شهر تشدید شده است، بلکه تراکم ساخت و سازهای شهری افزایش داشته است و این تراکم بدون توجه به عوامل خطرساز و پهنه های خطرناک به انجام رسیده است. به همین دلیل، دخالت هدفمند و قانونی برای هدایت ساخت و سازها و تدوین راهکارهای اجرایی برای به حداقل رساندن خسارات و تلفات، ضروری به نظر می رسد.
آشکارسازی تغییرات پوششی و کاربری اراضی با رویکرد به مجموعه های فازی (مطالعه ی موردی: شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه ی ارتباطات جهانی در ابعاد مختلف و گسترش شهرها، شرایطی را به وجود آورده است که انسان خواسته یا ناخواسته، پا را از چارچوب مجاز بهره برداری ضابطه مند از محیط زیست فراتر گذاشته است که سبب افزایش روند تغییرات غیراصولی در کاربری زمین شده است. در تخریب زمین های کشاورزی اطراف شهرها و روستاهای مجاور، عوامل خارجی، مانند تصمیمات سیاسی، تغییر در استانداردهای زندگی و فن آوری، آثار نیروهای بازار و فشار توسعه ی شهر، بسیار مؤثّر است و آثار عمیق و پُرشتابی در نابودی زمین های کشاورزی بر جای می گذارد. در این پژوهش برآنیم تا به تأثیر گسترش افقی شهر گرگان بر تغییر کاربری کشاورزی و جنگلی، پیش بینی روند تغییرات و تعیین مناطق جنگلی و کشاورزی مهم، از نظر خطر تبدیل به شهر بپردازیم. برای پی بردن به شدّت و میزان تغییرات کاربری در محدوده ی شهر گرگان تصاویر LISS III سال 2007 ماهواره، IRS-1D و TM سال 1991 ماهواره لندست منطقه، مورد استفاده قرار گرفت. نقشه ی تغییرات کاربری و پوشش منطقه با استفاده از نرم افزارهای ERDAS و ENVI به عنوان نرم افزار های پردازش تصاویر ماهواره و Arc GIS به عنوان نرم افزارهای سامانه ی اطلاعات جغرافیایی تهیّه شد. با استفاده از الگوریتم های مناسب از لحاظ هندسی و رادیومتریک، بازنگری های لازم انجام شد. برای تجزیه و تحلیل تغییرات کاربری از ترکیب روش های تفریق تصاویر، همچنین تقسیم تصاویر و تحلیل مؤلّفه های اصلی با استفاده از رویکرد فازی، احتمال تبدیل کاربری ها مورد بررسی قرار گرفت. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که مناطق جنوبی شهر گرگان، از نظر میزان تغییر کاربری در رده ی اوّل بوده و در رده های بعدی، بیشترین تغییرات مربوط به زمین های هموار و دشت شهر گرگان در شمال و شمال شرق است و به کارگیری امور حفاظتی برای کنترل تبدیل اراضی مرغوب کشاورزی و چشم اندازهای زیبای جنگلی ناهارخوران به شهر در این مناطق، اهمّیّت بیشتری دارد.
ژئوپلیتیک مرز و الگوی مدیریت و کنترل مرزهای شرقی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطق ژئوپلیتیک مرز حکم میکند که حفاظت، حراست و پاسداری از مرزهای کشور به عنوان یک ارزش اساسی در راستای اعمال حق حاکمیت ملی، استقلال سیاسی و تمامیت ارضی در کانون سیاستگذاری و سیاست راهبردی قرار گیرد. این امر راهبردی بدون داشتن مدیریت مرزها و وجود مرزهای امن که آحاد جامعه و کشور بویژه مرزنشینان در آن احساس آرامش کرده، ممکن نخواهد بود. وجود کانون های ناامن ساز و ضد امنیتی در درازای مرزهای ایران با همسایگانش، نگرانی هایی برای مرزنشینان، دولت مرکزی و دست اندرکاران امور مرزی فراهم کرده است. در همین زمینه، تدابیر، تمهیدات، طرح ها و برنامه های بسیاری در سنوات گذشته در مرزهای شرقی به انجام رسیده که این مقاله در پی بررسی اثربخشی این برنامه ها بر امنیت مرزی میباشد. روش تحقیق ، از نوع تحلیلی- توصیفی بوده است و اطلاعات به روش میدانی و با استفاده از پرسشنامه ای که بین جامعه نمونه به حجم 200 نفرگردآوری شده و توزیع و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان میدهد که پاسگاه های مرزی، بازارچه های مرزی و راه های مرزی به ترتیب اولویت یک تا سه، جزو مؤثرترین و اثربخش ترین متغیرها بر روی طرح مدیریت و کنترل مرزهای شرقی کشور میباشند. همچنین، جامعه نمونه بر اثربخش بودن دیپلماسی، ایجاد موانع فیزیکی، استقرار و توسعه هنگ های مرزی و استفاده از تجهیزات فنی و الکترونیکی تأکید دارد.
An Outlook on Energy Cooperation Approaches in the Shanghai Cooperation Organization (SCO) Region(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In twentieth century, especially during the Cold War era, the two ideas of Nationalism and Internationalism were the main competitor approaches in different schools of thought in the field of international studies. However, global integration between states and nations from economic, cultural, and communicational aspects has created a new magnificent world which is more integrated and the interests of political units are more incorporated. Based on this new world order, the major rival trends in the world arena are two recent dominant approaches of globalism and regionalism. The appearance of the successful regionalism regimes in Europe and also in the South East Asian region while they have tried to keep their correlations with the global trends, have prepared a suitable model for other regions to construct regional unities in a globalized framework.
This paper aims to examine one of the most important issues in the SCO region - the exploration and transportation of energy - in the framework of regionalism and globalism approaches. Regarding to this matter, the outlook of the energy cooperation between the SCO countries and the position of the other powerful players in the region will be analyzed. The opportunities and challenges confronted with the producers and consumers of this strategic commodity to achieve energy security in this region also will be discussed
بررسی موانع و مشکلات توسعه کشاورزی ارگانیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه سیستم های تولیدی کشاورزی به منظور پاسخ گویی به نیاز روزافزون غذا برای جمعیت رو به رشاد کاره
زمین با کاربرد فناوری های نوین، تولیدات خود را به صورت کمی افزایش داده اند، اما همواره این افزایش تولید با
مشکلات زیست محیطی متعددی روبه رو شده است. در راستای حل این مشکلات، کشاورزی ارگانیب به عناوان
یکی از نظام های کشاورزی پایدار مطرح گردید، اما با وجود مزایای فراوان، توسعه این نظام کشااورزی در باین
کشاورزان با موانع و مشکلات فراوانی مواجه است. در این راستا، پژوهش حاضر به روش کیفی و با هادف کلای
بررسی موانع و مشکلات توسعه کشاورزی ارگانیب انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها مصااحبه در قالاب گارو ه
بحث متمرکز با 11 نفر از کشاورزان ارگانیب کار شهرستان دره شهر )استان ایلام( بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات
حاصل از بحث و مصاحبه در گروه های مورد مطالعه با استفاده از فنون خاا روش تحقیاق کیفای و از طریاق
دسته بندی، طبقه بندی و رسیدن به مفاهیم کلی و مشخص انجام پذیرفت. یافته های تحقیاق نشاان داد کاه از
دیدگاه کشاورزان مورد مطالعه موانع و مشکلاتی مانند: مسائل زیرساختی، مساائل اقتصاادی، ضاعف داناش و
آگاهی کشاورزان، مسائل فنی و مدیریتی، مسائل حمایتی و موانع انگیزشی و نگرشی در راه توسعه کشااورزی
ارگانیب وجود دارد. نتایج این مطالعه می تواند در بهبود و تسریع توسعه کشاورزی ارگانیب با همنظاور تولیاد
محصولات سالم در بخش کشاورزی به برنامه ریزان و سیاست گذاران بخش مذکور کمب نماید.
رقابت های ژئوپلیتیکی تأثیرگذار بر ضلع جنوب شرقی ایرانِ بزرگ و عملکرد حکومت قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازجمله نتایج رقابت ژئوپلیتیکی""بازی بزرگ""، تجزیه ی سرزمین های تاریخی ایرانِ بزرگ و تحدید مرزهای ایران جدید در جناح شرقی و جنوب شرقی بود. این وقایع در دوره ی ژئوپلیتیک استعماری و همزمان با دوره ی حکومت قاجاری به وقوع پیوست. موقعیّت حاشیه ای جنوب شرق، همجواری آن با هندوستان، محدودیت های جغرافیای طبیعی و تمایزات جغرافیای انسانی آن به همراه پیش زمینه های تاریخی و حکمرانی حکومت های محلّی مدّعی و نیمه مستقل، این بستر جغرافیایی را مستعدّ تأثیرپذیری از رقابت های ژئوپلیتیکی کرد. هنگامی که در یک ظرف فضایی زیرملّی زمینه ها برای تأثیرپذیری از رقابت های ژئوپلیتیکی و بازیگران فراملّی فراهم است، این وظیفه حکومت است که با عملکرد صحیح خود در قبال ظرف فضایی و بازیگران جهانی، منطقه ای و محلّی، رقابت های ژئوپلیتیکی تأثیرگذار بر آن را مدیریت کند. در جریان رقابت های ژئوپلیتیکی قرن نوزدهم و ابتدای قرن بیستم این نقش برعهده ی حکومت قاجاری گذاشته شده بود. این پژوهش با رویکردی تاریخی ضمن کنکاش رقابت های ژئوپلیتیکی تأثیرگذار بر جنوب شرق ایرانِ بزرگ و زمینه ها و بستر جغرافیایی تاریخی این ظرف، به ارزیابی عملکرد حکومت قاجاری در قبال جنوب شرق و رقابت های تأثیرگذار بر آن پرداخته است. یافته های پژوهش نشان داد که علاوه بر بسترهای جغرافیایی و تاریخی جنوب شرق، ضعف های ساختاری، شناختی و عملکردی حکومت قاجار عامل زمینه ساز دیگری برای تأثیرپذیری جنوب شرق ایران بزرگ از رقابت های ژئوپلیتیکی و درنتیجه تجزیه ی سرزمین های تاریخی ایران و شکل گیری مرزهای شرقی و جنوب شرقی ایران جدید شد.
بهینه سازی چندهدفه تخصیص کاربری اراضی با استفاده از الگوریتم NSGA-II(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی کاربری اراضی به واسطه افزایش فعالیت ها و دخل و تصرف های بشر بر زمین به منظور برآوردن نیازهای مختلف، دائماً در حال تغییر است. بهینه سازی تخصیص کاربری اراضی همانا یافتن بهترین الگوی ممکن با در نظر گرفتن نیازهای حاکم بر مقولة تخصیص است. اغلب جست وجوها و بهینه سازی های کاربری اراضی در دنیای واقعی، ماهیتاً دربردارندة چندین هدف اند. در این مطالعه قابلیت الگوریتم ژنتیک مرتب سازی نامغلوب نخبه گرا (NSGA-II) با طراحی و استفاده از دو نوع عملگر تقاطع یکنواخت (UC) و عملگر تقاطع دوبعدی (TDC) برای بهینه سازی تخصیص کاربری اراضی با اهداف چندگانه در بخشی از حوضه طالقان مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفت. داده های به کار رفته شامل نقشه کاربری اراضی سال 2002، توپوگرافی، خاک شناسی، اطلاعات مربوط به میزان فرسایش خاک و بازدهی اقتصادی از منطقه مورد مطالعه بوده است. اهداف مورد نظر شامل میزان فرسایش، میزان رواناب، تناسب اراضی، میزان فشردگی ـ سازگاری و بازدهی اقتصادی است. مدل طراحی شده با دو جمعیت اولیه متفاوت اجرا گردید. بار اول با جمعیت کاملاً تصادفی و بار دوم با تولید جمعیت اولیه تصادفی راهنمایی شده که در آن نسبت مساحت کاربری های مختلف تعیین شده بود. نتایج نشان داد کارکرد عملگرهای تقاطع کاملاً تحت تأثیر شرایط اولیه قرار دارد و عملگر UC فاقد توانایی مناسب در ایجاد همگرایی کلی است. همچنین استفاده از تقاطع TDC با جمعیت اولیه راهنمایی شده، همگرایی را بسیار افزایش داد و موجب بهبود نتایج گردید. به لحاظ پیوستگی قطعات کلاس های مختلف کاربری نیز عملگر TDC بهتر از UC کارکرد داشته است. نتایج این مطالعه نشان داد که پس از بهینه سازی کاربری اراضی در منطقه مورد مطالعه، علاوه بر کاهش فرسایش خاک، میزان سوددهی کلی نیز افزایش یافته است.
الگویی برای برنامة راهبردی سامان دهی عشایر استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که در بسیاری از مناطق جهان و از جمله در کشور ما، جامعة عشایری با تأثیرپذیری از جریان نوسازی شهری رو به افول نهاده و اسکان حمایت شده از سوی دولت ها شدت یافته است، پژوهش حاضر به تدوین برنامة راهبردی سامان دهی عشایر استان تهران می پردازد. بدین منظور، برای تعیین نقاط ضعف، قوت، فرصت و تهدید جامعة عشایری در قالب ماتریس SWOT، بررسی های لازم صورت می پذیرد و سپس، راهبردهای سامان دهی جامعة عشایری استان تهران انتخاب و عوامل چهارگانة راهبردی از سوی خبرگان جامعة عشایری تعیین
می شود؛ آنگاه آزمون صحت آن از طریق توزیع پرسشنامه ای با 41 سؤال در میان جامعة عشایری صورت می گیرد. مهم ترین عامل راهبردی تعیین شده بر این فرضیه تأکید می کند که راهبرد اسکان در قشلاق و کوچ در ییلاق مناسب است. در ادامه، برنامه های عملیاتی دستیابی به اهداف تعیین شده تدوین و در پایان، چشم انداز 1404 امور عشایر استان تهران ترسیم می شود.
تحلیل فرصت ها و تهدید های ژئوپولیتیکی قوم بلوچ ازدیدگاه نظریه ی شکاف های سیاسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهور کشورهای جدید در خارج از اروپا که به دنبال استعمارزدایی و ناسیونالیسم پس از جنگ جهانی دوم به وجود آمد، موجب اضمحلال تحلیل ها و برداشت هایی شد که علوم اجتماعی را برپایه ی سنّت اروپایی و تفکّرات کلاسیک پوزیتویستی پی ریخته بود و در بیهودگی نظریه های کلان و تعمیم آن به مسائل کلّ جهان مؤثّر افتاد. بحث قومیّت در ایران نیز جدا از این امر نبوده است. ایران کشوری چندقومی است که بیشتر جمعیّت آن را قوم فارس تشکیل می دهد. فارس ها به طور عمده در بخش مرکزی کشور استقرار یافته و گروه های دیگر قومی در نوار مرزی کشور مستقر هستند. گروه های قومی مستقر در نوار مرزی، دارای دنباله ی قومی در آن سوی مرزهای کشور هستند. این وضعیّت، شرایط ویژه ای را در روابط قومی با حکومت مرکزی شکل داده است. بخش بزرگی از مسائل ژئوپلیتیکی و چالش های ملّی، منطقه ای و بین المللی ایران، ناشی از این شرایط است. مقاله ی پیش رو با روش هرمونتیکی و رویکردی پست مدرن به مسأله ی قومیّت می پردازد و در تلاش است به ضعف نظریه های کلان در مسائل قومیّت بپردازد که مربوط به دوره ی مدرنیته و روش پوزیتیویستی است و نشان دهد که در گفتمان پست مدرن، تحوّلات هر منطقه را باید در ارتباط با زمان و جغرافیای آن مکان مورد کنکاش قرار داد. نتایج پژوهش نشان می دهد، جامعه ی ایران با وجود داشتن ساختار چند قومی، دچار واگرایی قومی نشده است. به نظر می رسد که مهم ترین دلیل این امر، وجود شکاف های سیاسی اجتماعی متقاطع است که در اثر آن، آثار واگرایی به شدّت کاهش داشته است.
اوویی، شهری دست کَند در فلات ایران
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل پیامدهای ژئوپلیتیک عادیسازی روابط ترکیه- ارمنستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی شده است ضمن بررسی و مطالعه تاریخی روابط ترکیه- ارمنستان، روند عادی سازی روابط و نیز مطالعه مهمترین عوامل تأثیرگذار در مناسبات بین دو کشور، پیامدهای سیاسی- اقتصادی عادیسازی روابط ترکیه- ارمنستان در گستره منطقه از دید ژئوپلیتیک مورد تحلیل واقع شود. با توجه به نتایج این تحقیق، بهبود مناسبات ترکیه با ارمنستان تنها در صورتی برای ترکیه مفید خواهد بود که در عادیسازی روابط منافع ملی دیگر کشورهای منطقه نیز لحاظ شود. به عبارتی، نادیده گرفتن منافع دیگر کشورهای منطقه در مسیر عادیسازی روابط طرفین با از دست رفتن منافع ترکیه در مناسبات آن با آذربایجان و گرجستان همراه خواهد بود. از دید قدرت های صاحب نفوذ در منطقه نیز پیامدهای احتمالی بهبود روابط ترکیه- ارمنستان با پیچیدگی های خاص خود همراه است. با بهبود مناسبات ترکیه- ارمنستان شاید شاهد نوعی توازن نفوذ در بین قدرت های ذینفع در منطقه باشیم.
واکاوی همدید آتش سوزی در جنگل های شمالی ایران مورد: استان های گیلان و گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی همدید آتش سوزی های جنگل در ناحیة خزری است. برای این منظور، اطلاعات روزانة آتش سوزی سال های1383-85 شامل روز وقوع آتش سوزی، منطقة آتش گرفته و مساحت سوخته شده از اداره های کل منابع طبیعی استان های منطقه و داده های روزانة هواشناسی برای دورة مورد نظر از سازمان هواشناسی کشور گرفته شده است. در این تحقیق از شش ایستگاه در سواحل دریای خزر و شش ایستگاه در جنوب رشته کوه های البرز برای مقایسة داده های اقلیمی استفاده شده است. تحلیل های همدید نیز با استفاده از نقشه های سایت NOAA در ساعت های صفر و 12 و در چهار سطح 1000، 850، 700 و 500 هکتوپاسکال صورت گرفته است. مؤلفه های U وV در این چهار سطوح در ساعت های صفر و 12 محاسبه و تحلیل شده اند. نتاج تحقیق نشان می دهد وقوع پدیدة آتش سوزی هم زمان با حضور زبانة کم ارتفاعی در سطوح میانی جو است که محور آن در شرق دریای مدیترانه روی کشورهای ترکیه و عراق قرار می گیرد. این سامانه در غرب دامنه های تالش و جنوب رشته کوه های البرز بارش ایجاد کرده و در دامنه های شرقی تالش و شمال البرز موجب باد گرم و خشک شده که می تواند توجیه کنندة آتش سوزی های منطقه باشد.
مخاطرات انسانی: تهدیدهای امنیّتی ناشی از تقابل انسان و محیط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهانی که در آن زندگی می کنیم، نسبت به گذشته خطرناک تر شده است و با این روند و به دلیل وجود برخی از نیازهای انسانی و زیاده خواهی های وی، تضعیف نقش دین در مسائل مختلف، پیشرفت علم و فن آوری و رفاه و قدرت طلبی با بحران ها و مخاطرات زیادی، همانند انفجار جمعیّت، تخریب محیط زیست، منابع و نابرابری روزافزون بین فقیر و غنی روبه رو خواهد شد. بشر امروز با بیماری های کشنده و خطرناکی روبه روست که ناشی از تغییر در ژنتیک و دستکاری در طبیعت است. تغییرات آب وهوایی ناشی از علل انسانی و بسیاری از پیامدهای منفی ناشی از رابطه ی انسان و محیط، از رهیافت ژئوپلیتیک محیط زیست قابل بررسی است. برخی از این موارد حتّی از سوی قدرت های مختلف به عنوان یک اسلحه در جهت مقابله با دشمن استفاده می شود که از آن به نام جنگ اکولوژیک یا در مورد بیماری ها، جنگ بیولوژیک نام برده می شود؛ جنگ برسر منابع کمیاب نیز، به ویژه در مناطق بحرانی وجود دارد؛ برخی ها از ایجاد جنگ ها برای آب در مناطق خشکی همانند خاورمیانه بحث می کنند. تمامی مواردی که به عنوان مخاطره مطرح می شود، زمینه ی اختلال در زندگی انسان که موجودی تنها در این هستی بوده را فراهم کرده است. انسان در این سیّاره ی خاکی و در کیهان تنهاست و هیچ موجود دیگری نمی تواند به آنان در رفع مشکلات عظیمی که بخش زیادی از آن، به دست خود وی ایجاد شده کمک کنند. این مقاله به مسائل و مشکلات محیطی با رهیافت مخاطرات انسانی توجّه می کند و معتقد به افزایش مخاطرات در آینده است. این پژوهش ماهیّتی توصیفی تحلیلی داشته و با نگاهی آینده پژوهی به مخاطرات جهانی می نگرد.