فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۰۱ تا ۲٬۸۲۰ مورد از کل ۴٬۲۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
ریزش سنگ نوع رایجی از زمین لغزشها در دامنه مناطق کوهستانی هستند که به دلیل ناگهانی بودن سبب خسارت جانی و مالی می شوند بنابراین لازم است آنها شناسایی و از لحاظ میزان خطر با روشهای مناسب پهنه بندی شوند. هدف از انجام این پژوهش پهنه بندی خطر ریزش در شهرستان ماکو با استفاده از مدلهای فازی و تاپسیس، مقایسه و معرفی مناسب ترین مدل با کمک داده های میدانی در شناسایی این پهنه ها میباشد. بنابراین ده پارامتر نظیر اختلاف دما، بارش، یخبندان، ارتفاع، شیب، زمین شناسی، پوشش زمین، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه، فاصله از جاده و داده های میدانی جهت تجزیه و تحلیل ریزشهای منطقه مورد استفاده قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان می دهد که مدل گامای 9/0 مناسب ترین پهنه بندی را از حرکات ریزش ارائه می دهد. بر اساس نقشه بدست آمده بوسیله این مدل سطوح با پتانسیل بالای حرکات دامنه ای دارای شیبی بیش از 30 درصد و ارتفاع حدود 1300 تا 1600 متر می باشند و اغلب از سنگ آهک تشکیل گردیده اند، و در مجموع حدود 28 درصدمحدوده را شامل می شوند.
پهنه بندی خطر رویداد حرکات دامنه ای در استان آذربایجان غربی
حوزههای تخصصی:
شناساییعواملمؤثردروقوعحرکات دامنه ایوپهنه بندیخطرآن،یکیازابزارهایاساسیجهتدستیابیبه راهکارهای کنترلاینپدیدهوانتخاب مناسب ترینوکاربردی ترینگزینةموثرمی باشد.ازاینرواینتحقیقباهدف شناسایی عوامل مؤثردرایجادحرکات دامنه ای و مشخَص کردن مناطقدارای پتانسیل، به پهنه بندیحرکات دامنه ای دراستان آذربایجان غربی پرداختهاست. بهاینمنظورابتدامهم ترین عوامل موثردروقوعحرکات دامنه ای در استان آذربایجان غربی شناسایی شد. بسیاری از اطلاعات حرکات دامنه ای به دست آمده در این تحقیق بر مبنای مشاهده مستقیم می باشد. مکان پدیده، اندازه گیری نسبی آن، نمونه برداری از مواد دامنه ای و تعیین قلمرو از جمله مواردی است که در روش میدانی انجام شده است.سپس با استفاده از روی هم گذاری لایه ها و تدقیق پهنه های مختلف ناپایداری، با کمک مطالعات میدانی و نظرات کارشناسی اقدام به پهنه بندی انواع مختلف حرکات دامنه ای در سطح استان گردید. در این زمینه از دو نرم افزار Arc View و Arc GISاستفاده شده است.تطبیق عوارض با تصاویر ماهواره ای و هوایی از جمله موارد دیگر در این تحقیق است.
نتایج نشان می دهد که سولی فلاکسیون و خزش با مساحتی برابر با 8/757898 هکتار در حدود 20 درصد از کل مساحت استان آذربایجان غربی را دربر می گیرد. هم چنین در بین شهرستان های استان بیشترین احتمال خطر حرکات دامنه ای مربوط به شهرستان خوی می باشد که بامساحتی بالغ بر 39/556092 هکتار حدود 78/14 درصد از کل حرکات دامنه ای در استان آذربایجان غربی را در بر می گیرد.
سنجش عوامل آسیب رسان ناشی از زلزله در منطقه یک شهر تهران با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران از جمله کشورهای زلزلهخیز جهان است. نود درصد خاک ایران بر روی کمربند زلزله واقع است. کلانشهر تهران بر اساس نقشههای پهنهبندی زلزله، جزو مناطق پرخطر محسوب میشود. منطقه یک شهرداری تهران بر روی یکی از اصلیترین گسلهای شهر تهران به نام گسل شمال تهران واقع است. از آنجایی که شناسایی عوامل آسیبرسان در کاهش مخاطرات ناشی از زلزله نقش به سزایی دارد، لذا سنجش عوامل آسیبزا به منظور کنترل این عوامل و کاهش خسارات جانی و مالی میتواند در کاهش آسیبها نقش بسزایی داشته باشد.
هدف اصلی این پژوهش شناسایی مهمترین عوامل تشدیدکننده آسیبرسان ناشی از زلزله در منطقه یک شهرداری تهران و همچنین شناسایی آسیبپذیرترین نواحی در سه گروه نواحی با آسیبپذیری زیاد، متوسط و آسیبپذیری کم میباشد. دادهها و اطلاعات جمعآوری شده در این پژوهش، دادههای فضایی، آماری و توصیفی است. روش پژوهش در این مقاله توصیفی- تحلیلی با بهرهگیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) است. نتایج حاصله مشخص میسازد مهمترین عوامل تشدیدکننده آسیبها در منطقه یک به ترتیب اولویت؛ فاصله از گسل، شیب زمین، همجواری با کاربریهای ناسازگار، عمر بنا، تراکم زیاد جمعیت، عدم دسترسی به فضاهای باز شهری و مساحت نامناسب قطعات زمین کاربریها میباشد. همچنین آسیبپذیرترین نواحی در این منطقه به ترتیب اولویت نواحی؛ هشت، شش، ده و چهار میباشند
بررسی علل مهاجرت های روستا ـ شهری در بخش خاو و میرآباد شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت روستا- شهری پدیده ای است که از یک سو به دلیل ماهیت پیچیده اش، مسئله ای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، جمعیتی و روان شناختی است و ازسوی-دیگر، نشان دهندة کارکرد نامناسب اقتصاد ملی در فراهم کردن امکانات لازم در کشور است. بدیهی است که نبود کنترل مهاجرت گسترده به شهر، مشکلات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی فراوانی را برای شهرهای مقصد مهاجران و نیز روستاهای تخلیه شده ایجاد می کند و برای توسعة اشتغال و تولید در کشور، مفید نخواهد بود؛ بنابراین، ریشه یابی علل و عوامل پدید آورندة آن درجهت کاهش مهاجرت و به تبع آن کاهش مشکلات ناشی از آن، ضروری به نظر می رسد. در این تحقیق، به بررسی علل مهاجرت های شهری- روستایی در بخش خاو و میرآباد شهرستان مریوان پرداخته شده است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و جامعة آماری، جمعیت روستاهای بخش خاو و میرآباد هستند. با توجه به امکانات تحقیق و نیز یکدست بودن روستاها، 20% از کل روستاهای این بخش که شامل شش روستا است، به صورت تصادفی به عنوان روستاهای نمونه انتخاب شدند. براساس فرمول کوکران، از میان جامعة آماری، 372 نفر از مهاجرین شش روستای نمونه که به شهر مریوان مهاجرت کرده بودند، به عنوان نمونه انتخاب شدند. در پژوهش حاضر، ابتدا بینش لازم دربارة موضوع ازطریق منابع کتابخانه ای حاصل شد. پس از آن، داده ها و اطلاعات مربوط به منطقه گردآوری شد. در بررسی های میدانی، برای گردآوری داده های مورد نیاز، اقدام به تهیه و تکمیل پرسش نامه در بین مهاجران روستاهای موردنظر همراه با مصاحبه و مشاهده شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار Excel، تحلیل شد و با توجه به نتایج پژوهش، به آزمون فرضیه ها پرداخته شد. در نهایت، مشخص شد کمبود اشتغال و وجود بیکاری و پس از آن کمبود درآمد، علت اصلی مهاجرت روستاییان بخش خاو و میرآباد به شهر و درنهایت، تخلیة روستاهایشان محسوب می شوند.
تحلیل فضایی و سطح بندی شاخص های اشتغال در استان های کشور (با به کارگیری تحلیل عاملی و خوشه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فزونی جمعیت جوان و افزایش نرخ بیکاری سبب شده است موضوع اشتغال و شاخص های مربوط به آن یکی از چالش های جدی و بحث انگیز کشور باشد. در تحقیق پیرامون اشتغال در گسترة استان های کشور، متغیرها و مؤلفه های گوناگونی دخالت دارند و به نظر می رسد نبود توازن در توزیع این متغیرها نابرابری های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را در بین استان ها به دنبال داشته است. هدف اصلی این پ ژوهش توصیفی- تحلیلی، روشن شدن بخشی از نابرابری اجتماعی اقتصادی در زمینة اشتغال، به منظور توزیع عادلانه امکانات در استان های کشور است. در این نوشتار، بر اساس نتایج عمومی نفوس و مسکن سال 1385 کشور، 55 متغیر نرمال شده به کار گرفته شد. این متغیرها با روش تحلیل عاملی به 10 عامل کاهش یافت و به طور ترکیبی در مؤلفه های معنی دار قرار داده شد. سپس، استان های کشور با مدل تحلیل خوشه ای به 4 طبقه همگن تقسیم شدند. نتیجة تحقیق نشان داد عدم تعادل های شدیدی در سطح کشور وجود دارد، به طوری که استان های تهران و قم بهترین شرایط را از لحاظ شاخص های اشتغال داشته و در سطح اول، یعنی بسیار برخوردار می باشند و استان خراسان جنوبی در ردیف آخر و سطح چهارم، یعنی محروم قرار می گیرد.
پیدایش هویت ایرانی و تطوّر مفهوم کشور State در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جغرافیای سیاسی نیز همانند علوم سیاسی، متأسفانه ایده ی پیدایش مفاهیم درهم تنیده ی حکومت، سرزمین و مرز که به مفهوم کشور state واقعیّت می بخشند، به پیمان وستفالیا در سال 1648 بازمی گردد و این واقعیّت نادیده انگاشته می شود که این مفاهیم مدرن، ریشه در دوره های قبل از پیدایش حکومت ملّت پایه در اروپا دارند. متأسفانه این شناسایی وجود ندارد که در مواردی، تمدّن های دوران باستان با مفهوم ""حکومت state""که با مفاهیم ""سرزمین"" و ""مرز"" پیوند دارد، آشنا بودند. متون دوران باستان آشکار می کنند که این اصل اساسی در ادبیّات جغرافیایی سیاسی ایران باستان در مورد موضوعات حکومت، سرزمین، و سامان وجود داشت. همین طور این احتمال وجود دارد که این مفاهیم ایران باستان بر تمدّن روم تأثیر نهاده باشد.این باور گسترده نیز وجود دارد که تلفیقی از تمدّن های یونان روم باستان و ایران باستان سهم عمده ای داشته است، در آنچه زیربنای فرهنگ غرب را تشکیل می دهد. بعدها در دوران ساسانیان مفاهیم درهم تنیده ی حکومت، سرزمین، و سامان به گونه ی چشمگیری گسترش یافتند و از همان دوران به شکل های امروزین خود نزدیک شدند. از سوی دیگر، با توجّه به این حقیقت که ""دادگری = عدالت"" شالوده ی اصلی فلسفه ی مدیریت سیاسی کشور در ایران باستان بود، تأمل در مورد این ایده ی چندان دشوار نخواهد بود که سازمان فضایی کشور در ایران باستان، چه بسا به سیر تکاملی مفهوم دموکراسی در غرب کمک کرده است.
بنیادهای هویت سیاسی کُردهای ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویت اقوام"" با مباحث مربوط به وحدت و امنیت ملی کشور درهم آمیخته است ؛ زیر ا
هویت های قومی از یکسو می توانند نقش مؤثّری در وحدت ملّی کشورها ایفا کنند و از دیگر سو،
قادرند به طور همزمان باطرح مطالبات و توقّعات فزاینده ی تاریخی، اید هها ی جدایی طلبی را
جایگزین ایده ی وحدت و امنیت ملّی کنند. یکی از هویت های جمعی مورد مطالعه در جغرافیای
سیاسی، ""هویت سیاسی"" است. از نظر برخی، مؤلّفه هایی چون تاریخ مشترک، منافع مشترک
و سرنوشت سیاسی مشترک، از دسته وجوهی هستند که به هویت سیاسی شکل می دهن د.
مطالعه ی هویت سیاسی یا ابعاد سیاسی هویت کُردها، نیازمند بررسی مؤلّفه های هویت سیاسی
در میان کُردها است. پرسش اصلی این است که این قوم از چه نوع هویت سیاسی برخوردارند
و چه عواملی بر هویت سیاسی آنها تأثیرگذار هستند؟ براساس پی ش فرض اولیه ی نوشتار
حاضر، کُردها به دلیل آشنایی با منابع معرفتی جدید و تجرب ه های مکانی مختلف، از هویت
سیاسی سیالی برخوردارند. در این مطالعه با روش اسنادی تلاش شده است تا مشخّص شود
چگونه مؤلّفه هایی مانند تاریخ مشترک، منافع مشترک و سرنوشت سیاسی مشترک، به هویت
سیاسی کُردها شکل می بخشند. مهم ترین عنصر در این باره، بررسی ""ناسیونالیسم قومی ""
و""منازعات سیاسی درون و برون قومی"" بوده است. نتایج نشان می دهند دو عنصر بنیادی این
جنبش ها، یعنی ""درخواست کمک از خارج یها"" و ""مطالبات داخلی""، با آنکه در تضاد با هویت
قومی کُردی قرار دارند؛ ولی از روابط قومی و هویت های قومی متأثّر می شوند. همچنین فعالیت
کُردها و احزاب کُردی پس از انقلاب اسلامی تاکنون نیز، بیانگر این نکته است که چگونه این
فعالیت ها برهویت سیاسی مردم کُرد ایران تأثیر گذاشته است. به دلیل وجود خلاء مطالعاتی
درباره ی هویت سیاسی کُردها در حوزه های مطالعات علوم اجتماعی و مطالعات جغرافیای
سیاسی ایران، این پژوهش برای نخستین بار در ایران انجام می گیرد.
نگرش گردشگران به شاخص ها و راهکارهای توسعه ی گردشگری در مناطق مرزی آذربایجان غربی با تأکید بر رویکرد تحلیل سلسله مراتبی فازی- دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت در ایران به مانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه، به عنوان یکی از ارکان اصلی توسعه ی گردشگری تلقی می شود. برقراری امنیت، ایجاد زیرساخت ها، تدوین قوانین، پرورش نیروی انسانی متخصص و برقراری مناسبات بین المللی، تنها بخشی از وظایف دولت برای توسعه ی گردشگری سطح بزرگ و یا کوچک می باشد. این کارکردها، ارتباط مستقیم و یا غیرمستقیمی با جوامع محلی، گردشگران داخلی، گردشگران خارجی (بین المللی) و فعالان بخش گردشگری دارد. هدف اصلی این مقاله، بررسی نوع نگرش گردشگران بین المللی نسبت به اقدامات و سیاست های بازدارنده ی دولت در توسعه ی گردشگری در مناطق مرزی استان آذربایجان غربی می باشد.
بدین منظور، ابتدا با استفاده از روش دلفی، مبادرت به جمع آوری نظرات خبرگان شد و سپس با استفاده از این نظرات، پرسشنامه ای برای جامعه ی آماری گردشگران و نمونه ی آماری 381 نفر تدوین شد و نتایج حاصل از داده های خام پرسشنامه، وارد مدل رویکرد تحلیل سلسله مراتبی فازی شد. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که تقدم امنیت بر توسعه، روابط خارجی محدود، ساختار سلسله مراتبی و بوروکراتیک و ضعف زیرساخت ها، اولویّت های مطرح از سوی گردشگران بین المللی به عنوان موانع اصلی توسعه ی گردشگری در مناطق مرزی استان آذربایجان غربی می باشند.
بررسی تأثیر دیاپیرها بر شور شدن منابع آب و خاک مورد: دیاپیر حوضه ی رودخانه ی شور کاکان یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گنبدهای نمکی زاگرس یکی از مهمترین مناطق معرف پدیده ی دیاپیرسم در ایران و جهان است. دیاپیر منطقه ی کاکان یکی از دیاپیرهای سری هرمز محسوب میشود ولی تأثیر مخربی که بر کیفیت آب و خاک منطقه دارد، از منظر منابع طبیعی معرفی نشده است. لذا به منظور محرز شدن تأثیر این دیاپیر بر منابع آبی و خاکی منطقه، اقدام به نمونهبرداری آب و خاک گردید. برداشت نمونه آب، طیّ زمانها و مکانهای مختلف و به صورت کاملاً تصادفی انجام شد؛ بهطوریکه تراکم نمونهها در نزدیکی دیاپیرها بیشتر بود. همچنین دبی جریان آب مربوط به هر نقطه نیز اندازهگیری گردید.
نتایج سنجش و آنالیز، خصوصیات شیمیایی نمونههای آب و خاک نشان داد که دیاپیر موجود در حوضه ی مورد مطالعه هر چند که از وسعت زیادی برخوردار نمیباشد و طول کمی از رودخانه از حاشیه ی آن میگذرد ولی تنها عامل شوری آب رودخانه شور میباشد که با توجه به شرایط هیدرولوژیکی و هیدروژئولوژیکی میزان تأثیر آن متفاوت میباشد.
در واقع دیاپیر منطقه از نوع فعال بوده که بسته به شرایط آب و هوایی سالانه، میتواند تخریب بسیار شدیدی در منطقه ایجاد کند. نتایج تحلیلهای آماری نیز نشان دهنده ی اختلاف معنی دار بین خصوصیات کیفی آب رودخانه در قبل و بعد از بارندگی می باشد (05/0P<). همچنین نتایج ماتریس همبستگی ارتباط معنی داری بین خصوصیات کیفی آب با میزان دبی در بعد از بارندگی را نشان داد (05/0P<) در صورتیکه قبل از بارندگی ارتباط معنیداری مشاهده نگردید. به دلیل کم بودن وسعت منطقه ی تأثیرگذار بر کیفیت آب و به سبب آن تخریب خاک، میتوان گفت که با کنترل آب خروجی چشمههای نمکی و نیز ایجاد پوشش برای بستر آبراهه در محدوده ی دیاپیر، میزان تخریب آب و خاک تا حد زیادی در منطقه و نیز در مناطق پایین دست کاهش مییابد.
ارزیابی تطبیقی از مکان گزینی و توسعه ی مراکز شهری استان مازندران با رویکرد اکولوژیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان گزینی و استقرار مناسب شهرها جهت پیشگیری از بحران های محیط زیست و همچنین استفاده ی شایسته و پایدار از امکانات یک منطقه از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف از این تحقیق ارزیابی توان اکولوژیکی استان مازندران و مقایسه ی آن با مکان گزینی و توسعه ی شهرهای موجود است. برای این منظور تحقیق حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) انجام شده است. در این راستا ابتدا نقشه ها در محیط GIS رقومی شده و لایه های اطلاعاتی جنس زمین، موقعیت و شکل زمین، ارتفاع از سطح دریا، شیب، جهت دامنه، خطوط هم باران، هم دما، رطوبت نسبی، منابع آب و پوشش گیاهی تهیه گردیدند. سپس برای اجرای مدل به فرمت مناسب تبدیل شدند. آنگاه جهت ارزیابی توان اکولوژیکی توسعه ی شهری و تلفیق لایه های اطلاعاتی از روش شاخص های وزنی استفاده شده است که در نتیجه نقشه ی تناسب اراضی جهت استقرار و توسعه شهرها به دست آمد. نتایج حاصله نشان می دهد که پهنه های با توان مناسب برای توسعه ی شهری، پس از حذف مناطق حفاظت شده و سطوح جنگلی تنها 75/22 درصد از مساحت منطقه را شامل می شود. و نیز با توجه به مقایسه ی محل استقرار شهرهای موجود و محاسبه ی مجموع امتیازهای به دست آمده جهت توسعه مشخص گردید که از مجموع 51 شهر استان 42 شهر در موقعیت مناسب قرار دارند. همچنین مقایسه ی مجموع امتیاز معیارهای اکولوژیکی شهرهای موجود استان و جمعیّت آن ها نشان می دهد که بین استقرار مناسب شهرهای استان و توسعه ی آن ها رابطه ای مستقیم اما نسبتاً ضعیف وجود دارد.
بررسی تأثیر بهینه سازی کاربری اراضی در کاهش فرسایش و رسوب حوضه آبخیز سدّ چم گردلان به کمک GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تخریب محیط زیست یکی از مشکلات جوامع انسانی ناشی از مدیریت نامناسب در حوضههای آبخیز است. بهینه سازی کاربری اراضی یکی از استراتژیهای مناسب برای دستیابی به توسعه پایدار و کاهش هدر رفت منابع است. تحقیق حاضر در حوضه آبخیز سد چم گردلان استان ایلام با مساحت 46822 هکتار و به منظور تعیین مناسبترین ترکیب کاربری اراضی شامل باغ، کشت آبی، کشت دیم، مرتع و جنگل جهت کمینه سازی فرسایش خاک و رسوب صورت گرفت. با توجه به اهداف مورد نظر در این تحقیق، ابتدا نقشههای توپوگرافی، زمین شناسی، شیب، جهت، طبقات ارتفاعی، زمین شناسی و غیره با استفاده از نرم افزار GIS تهیه شد. سپس از روی هم گذاری دو به دوی نقشه طبقات ارتفاعی با جهت و زمین شناسی با شیب، دو نقشه اولیه تهیه و از روی هم گذاری دو نقشه اولیه، نقشه پایه با 190 واحد همگن به دست آمد. سپس، نخست با استفاده از مدل EPM مقدار فرسایش و رسوب ویژه در حوضه مورد مطالعه در محیط GIS محاسبه شد و نقشه شدت فرسایش ترسیم گردید. بالاخره، برای بررسی تأثیر بهره برداری مناسب از اراضی در کاهش میزان فرسایش و رسوب در مدل EPM، اقدام به بهینه سازی کاربری اراضی از طریق ارزیابی و آمایش سرزمین گردید. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که اعمال مدیریت مناسب و آمایش میتواند به طور کلی میزان فرسایش و رسوب حوضه آبخیز را حدود 401276 تن در سال (حدود 54%) کاهش دهد. بنابراین، چنانچه کاربریهای مناسب و سازگار با شرایط طبیعی و محیطی و با هدف استفاده بهینه از طبیعت ارائه و انتخاب شوند، فرسایش در آبخیز مورد مطالعه و در نهایت رسوب تولید شده در حوضه به میزان قابل توجهی کاهش می یابد.
تحلیلی بر الگوهای تخصصی شدن منطقه ای و تمرکز فضایی صنایع در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف اصلی آمایش سرزمین و برنامه های کلان توسعه کشور تأکید برگسترش فعالیت های صنعتی در فضای جغرافیایی و تخصص یابی منطقه ای برای شکل گیری تقسیم کار فضایی است. اما در عمل و در برنامه های توسعه قبل و بعد از انقلاب، هدف های آمایش سرزمین تحقیق نیافته است. تمرکز فعالیت های صنعتی در چند نقطه خاص کشور و توزیع نامتوازن آنها در پهنه ی سرزمین به یکی از مهم ترین چالش های، فراروی سیاست گزاران کشور تبدیل شده است. با در نظر گرفتن این مسأله، این تحقیق، به دنبال پاسخ به این سؤال کلیدی است که آیا بین تخصصی شدن منطقه ای و تمرکز صنعتی در ایران رابطه معنی داری وجود دارد؟ در این راستا، مقاله بررسی دو فرضیه یِ افزایش تمرکز فضایی فعالیت های صنعتی در ایران در دو مقطع زمانی10 ساله 1376- 1385 و افزایش تخصصی شدن مناطق در نتیجه یِ تمرکز فضایی فعالیت های صنعتی را دنبال می کند. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از حیث روش کمی- تحلیلی است. جامعه آماری مورد بررسی کل کشور بوده و داده ها و اطلاعات مورد نیاز برای شاخص های اندازه گیری، از آمار سرشماری کارگاه های صنعتی ده نفرکارکن و بیش تر برای دوره مزبور استفاده شد. بمنظور آزمون فرضیه های پژوهش، تکنیک های گوناگونی همچون ضریب جینی، شاخص صرفه جویی مقیاس، ضریب اقتصاد جغرافیایی و ضریب مکانی مورد توجه قرار گرفت. نتایج یافته ها نشان می دهد که: متوسط تمرکز فضایی در طی دو مقطع 1376 و 1385،20 درصد افزایش یافته است؛ که نشان دهنده ی گرایش صنایع کشور به سوی تمرکز فضایی می باشد؛ و این تمرکز عمدتاً در استان های تهران و اصفهان اتفاق افتاده است. اگرچه در پایان دوره به نظر می رسد که این تمرکز به سمت استان هایی مانند خراسان و خوزستان نیز متمایل شده است. هم چنین دیگر نتایج نشان می دهد که رابطه ی معنی داری بین تخصصی شدن منطقه ای و تمرکز صنعتی در ایران وجود داشته و استان های متمرکز در فعالیت های تمرکز یافته، تخصصی شده اند.
برنامه ریزی و تخصیص بهینه منابع تولید کشاورزی در شرایط عدم قطعیت؛ کاربرد رهیافت چندهدفه برنامه ریزی آرمانی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نادقیق بودن و عدم قطعیت از جمله جوانب اجتناب ناپذیر در برنامه ریزی ها و تصمیم گیری های زراعی است. لحاظ نمودن عدم قطعیت در بهینه سازی برنامه ریزی محصول و مدیریت منابع آب و خاک، طی سال های اخیر به کمک انواع مدل ها و رهیافت های برنامه ریزی ریاضی فازی میسر شده است. تحقیق حاضر به معرفی و کاربرد رهیافت چندهدفه برنامه ریزی آرمانی فازی (FGP) در بهینه سازی الگوی کشت و برنامه ریزی کاربری اراضی زراعی در شرایط عدم قطعیت در منطقه روستایی براآن شمالی در شرق شهر اصفهان می پردازد. برای این منظور معیارهایچندگانه حداکثرسازی سطح زیرکشت، سود خالص و فرصت های اشتغال در قالب اهداف فازی و کاهش هزینه ها و جلوگیری از فشار بر منابع آب (بصورت ماهانه) در کنار محدودیت های ماهانه نیروی کار و تناوب زراعی نیز در قالب محدودیت های فازی در تدوین مدل تحقیق در نظر گرفته شده اند.علاوه بررهیافت FGPبعنوان مدل اصلی تحقیق، مدل های GP و LP دیگری نیز تدوین و همگی به کمک نرم افزار LINDO حل گردیدند. تحلیل کمی نتایج حاصل، بیانگر برتری رهیافت FGP بر دیگر مدل ها به لحاظ دستیابی همزمان به اهداف و همچنین کاهش هزینه ها و مصرف منابع آب نسبت به الگوی کشت فعلی، با وجود مجموع سطح زیرکشت تقریباً برابر در این دو الگو می باشد که نشان دهنده بهینه نبودن وضعیت موجود بهره برداری از منابع آب و خاکدر منطقه مورد مطالعهاست.ترکیب کشت محصولات در الگوی FGP با حذف جو، برنج، ذرت دانه ای و پیاز، کاهش سطح زیرکشت یونجه و افزایش سطح زیرکشت گندم و سیب زمینی نسبت به الگوی فعلی به گونه ای تغییر کرده است که مجموع سطح زیرکشت این دو الگو تقریباً مساوی می باشد. .
ارزیابی آسیب پذیری فیزیکی بافت های شهری در برابر زلزله در روش RADIUS (نمونه موردی: منطقه 3 شهرداری شیراز)
حوزههای تخصصی:
کشور ایران به علت موقعیت جغرافیایی خود (قرارگیری روی کمربند زلزله آلپ - هیمالیا) به طور مکرر با وقوع سوانح طبیعی، به ویژه زلزله مواجه بوده است. به دلیل شدت یافتن روند گسترش شهرها و تمرکز جمعیت و سرمایه در آنها، اهمیت خطر زلزله در کشور ما بیشتر شده است. شیراز - مهم ترین شهر جنوب کشور- به دلیل وجود چندین گسل فعال در اطراف و درون آن، ریسک بالایی در برابر خطر زلزله دارد. شناسایی میزان آسیب پذیری اجزا و عناصر شهری با استفاده از مدل ها و روش های موجود اولین گام در این زمینه است. با توجه به اهمیت موضوع ارزیابی آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله در مباحث مربوط به برنامه ریزی شهری، در این مقاله سعی شده است با به کارگیری روش RADIUS با استفاده از شاخص هایی چون جنس خاک منطقه، فاصله از گسل و... برآورد مناسبی از آسیب پذیری منطقه 3 شهرداری شیراز در برابر زلزله ارائه شود. بعد از تحلیل های انجام گرفته، مشخص گردید که ناحیه ذکرشده با در نظر گرفتن این عوامل آسیب پذیری زیادی در برابر زلزله دارد. به طوری که در صورت وقوع زلزله ای با بزرگی 4/7 ریشتر بیش از یک سوم بناهای منطقه تخریب خواهد شد و حدود 3700 نفر کشته و 30508 زخمی بر جا خواهد ماند. این مطالعه نشان می دهد بافت ارگانیک، شبکه ارتباطی نامنظم و نبود تجهیزات شهری مناسب، آسیب پذیری شهرها را در برابر زلزله افزایش می دهد. به این ترتیب، از نتایج این ارزیابی می توان در پیش بینی برنامه های مدیریتی و شهری برای کاهش آسیب ها و تلفات استفاده کرد.
بررسی ارتباطات اکوژئومورفولوژِی توده زیستی و حجم رسوبات مخروط نبکاهای گونه Reaumaria Turcestanica در کویر خیرآباد سیرجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعات ژئومورفولوژی شکلهای سطح زمین منعکسکنندهی فرآیندها و ساختار سیستمهایی است که در حال فعالیت هستند. بررسی ساختار و عملکرد این سیستمها امکان دستیابی به گذشته آنها و ترسیم روند تحول آینده آنها را هموار میسازد. وجود ارتباطات قوی بین شکل،حجم و پراکنش نبکا با فرایندهای مؤثر بر آنها حاکی از دستیابی این چشماندازها به مورفولوژی تعادلی برای شرایط اقلیمی مناسب میباشد. وجود پوشش گیاهی عامل مهمی است که با کاهش سرعت باد نزدیک سطح زمین باعث تشکیل نبکا در محیطهای خشک و نیمه خشک میشود.
در این پژوهش ارتباطات موجود بین خصوصیات مورفولوژی گونه Reaumaria Turcestanica با عوامل مورفومتری نبکاها مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته است. بر اساس نتایج آنالیز رگرسیون بهترین عوامل توجیهگر حجم نبکا دو مؤلفهی تاج پوشش و ارتفاع گیاه تواماً با ضریب تبیین 86 درصد و 474/11085- H 347/76 + L 983/262 = V میباشد. همچنین مؤلفه تاج پوشش گیاه به تنهایی با ضریب تبیین 85 درصد و رابطه 297/11141 –L 435/299 = V و مؤلفه ارتفاع گیاه با ضریب تبیین 67درصد و رابطه452/5054 –H 520/488 = V در مرتبهی بعدی از نظر توجیه حجم نبکا قرار میگیرند. بنابراین گونه Reaumaria Turcestanica با داشتن تاج پوششی با تراکم متوسط قابلیت به دام انداختن رسوبات بادی در محدودهی تاج پوشش را دارا بوده و در نهایت منجر به ایجاد نبکا میگردد. ایجاد ارتباطات قوی بین تاج پوشش و ارتفاع گیاه با حجم نبکا شاهد این مدعاست.
تحلیل نقش متغیر همسایگی در الگوی رأی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری دورة دهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جغرافیای انتخابات از شاخه های جغرافیای سیاسی است که به مطالعة جنبه های جغرافیاییِ انتخابات مانند سازمان دهی فضایی انتخابات، تنوعات فضایی در الگوهای رأی گیری و تأثیر عوامل محیطی و فضایی در تصمیم های رأی دهندگان می پردازد. عواملی که به لحاظ موقعیتی، جغرافیایی و فضایی نوع تصمیم گیری های انتخاباتی را تحت الشعاع قرار می دهند، بسیار گسترده اند. یکی از این عوامل پدیدة همسایگی است که از عوامل اثرگذار در رفتار سیاسی شهروندان و پیدایش الگوهای فضایی انتخابات به شمار می آید. منظور از مقولة همسایگی این است که ساکنان یک محدودة خاص (محله، روستا، شهر و استان) در قالب رأی دهندگان، با نامزدی که در آن مکان زاده شده است یا زندگی می کند، همزادپنداری بیشتری دارند و تصور می کنند که نامزد محدوده (زادگاه) شان تنگناها و مشکلات آنان را بهتر درک می کند؛ ازاین رو بیشتر به او رأی می دهند. این پژوهش به دنبال بررسی و تحلیل نقش متغیر همسایگی در الگوی رأی کاندیداهای دهمین دورة انتخابات ریاست جمهوری در ایران است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و برای تبیین بهتر موضوع با استفاده از نرم افزار GIS نقشه های انتخاباتی ترسیم شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد متغیر همسایگی در الگوی رأی سه کاندیدا از چهار کاندیدا یعنی آقایان محسن رضایی، محمود احمدی نژاد و مهدی کروبی تأثیر زیادی داشته است و دربارة آقای میرحسین موسوی این تأثیر مشهود نیست و به عبارت دقیق تر، عوامل دیگر در مرحلة بالاتری قرار دارند.
ارزیابی و تحلیل میزان سازگاری کاربری اراضی با مجموعه آثار زندیه
حوزههای تخصصی:
بافت های تاریخی و فرهنگی شهرها آثار گرانبهایی از فرهنگ، دانش معماری و شهرسازی بومی اند و به عنوان جزئی از هویت اجتماعی هر قوم و کشوری تلقی می شوند. شهرهای تاریخی - فرهنگی فرصت های بسیاری برای گردشگران براساس منابع موروثی و باستانی دارند، به همین جهت مهمترین کانون های جذب گردشگران هستند. کلانشهر شیراز دارای سابقه فرهنگی- تاریخی غنی و برخوردار از مناظر و چشم اندازهای تاریخی دارای پتانسیل بالا برای جذب گردشگران داخلی و خارجی است. با این وجود آن چنان که باید نتوانسته است از این صنعت به عنوان منبع درآمد استفاده کند. عوامل گوناگونی در این مسئله دخیل اند، که عدم تناسب کاربری اراضی اطراف مجموعه زندیه به عنوان آثاری که از شهرت جهانی برخوردار هستند، می تواند از جمله ی این عوامل باشد. به نظر می رسد عمده ترین علت بوجود آمدن این ناسازگاری، مکان یابی یک سری ازکاربری های ناسازگار در شعاع چند متری مجموعه زندیه بوده تا از این طریق از تمرکز جمعیت موجود در این بخش از شهر برای عملکرد بهینه این کاربری-ها استفاده نموده و از ناسازگار بودن این کاربری ها با مجموعه آثار زندیه غافل ماندند. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تناسب کاربری های بافت قدیم شیراز با تأکید بر مجموعه زندیه، انجام گرفت که با توجه به ماهیت پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که کاربری اراضی این آثار از تناسب مطلوبی برخوردار نیستند که می توان با کمک گرفتن از سیستم اطلاعات جغرافیایی شرایط مناسبی را جهت تجزیه و تحلیل وضع فعلی کاربری های اطراف مجموعه زندیه فراهم نمود.
بررسی کیفیت آب شرب استحصالی از منابع زیرزمینی بر بیماری های انسانی دهه اخیر در دشت مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با رشد روزافزون جمعیت در بیشتر مناطق جهان ، تامین آب شرب از منابع زیرزمینی از اهمیت ویژه ای برخورداراست. این بهره مندی در بعضی مناطق و موقعیت ها با بروز بیماری هایی همراه بوده است. این مطالعه به منظور بررسی کیفیت آب زیرزمینی دشت مشهد به لحاظ قابلیت شرب و میزان تاثیر بر سلامت انسان ها انجام شده است. برای شناسایی و نحوه ی توزیع کیفیت آب زیرزمینی این دشت از اطلاعات 60 حلقه چاه در رابطه با پارامترهای میزان مواد جامد محلول ، سختی کل ، کلر، سدیم و سولفات در طی دهه اخیر استفاده گردید. به نحوی که این پارامترها براساس استانداردهای بین المللی و طبقه بندی شولر در سیستم اطلاعات جغرافیایی از طریق روش های وزن دهی معکوس فاصله و ترکیب وزن دهی خطی پهنه بندی و با هم مقایسه شدند و سپس میزان ارتباط مرگ و میرهای ناشی از بیماریهای قلبی و کلیوی با پارامترهای مذکور با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون محاسبه و مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. نتایج بررسی تغییرات کیفی آب زیرزمینی دهه گذشته ، حاکی از روند نزولی و وضعیت نامطلوب به خصوص در قسمت های جنوبی دشت می باشد . همچنین بین میزان مرگ و میرهای ناشی از بیماری قلبی عروقی با پارامتر کلر ارتباط معناداری (p<0.05) وجود دارد. با تداوم روند تغییرات منفی کیفیت آب زیر زمینی، احتمال بروز این بیماری در سالهای آتی نیز افزایش خواهد یافت. لذا به منظور جلوگیری از پیش روی آب های شور و کاهش کیفیت آب های زیرزمینی و به خطر افتادن سلامتی ساکنین این دشت، بایستی از نشت فاضلاب های خانگی و صنعتی و همچنین برداشت بی رویه ی آب های زیرزمینی، اقدامات جدی انجام گیرد.
بررسی تغییرات کاربری اراضی بر اساس تجزیه و تحلیل متریک های سیمای سرزمین با استفاده از سنجش از دور و GIS در منطقه خشک و نیمه خشک دهلران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از فعالیتهای انسانی به دلیل عدم توجه به محدودیتهای محیط زیستی بر سیمای محیط تأثیرگذار بوده و اثرات زیست محیطی شدیدی بر اکوسیستمهای طبیعی دارد. این مطالعه به منظور بررسی روند تغییرات سیمای سرزمین در منطقه دهلران استان ایلام انجام شده است. به منظور تهیه نقشههای پوششسرزمین و تحلیل تغییرات، به ترتیب، از تصاویر ماهوارهای (1364) TMو (1386) ETM+و متریکهای مساحت طبقه، تراکم لکه، تعداد لکه، متوسط اندازه لکه، تراکم حاشیه و متوسط شاخص شکل استفاده شد. برای آنالیز گسستگی چشمانداز، متریکهای متنوع الگوی چشمانداز در سطح کلاس با استفاده از نرمافزار FRAGSTATS محاسبه شد. تجزیه و تحلیل متریکهای سیمای سرزمین بیانگر جایگزینی گسترده اراضی مرتعی متوسط توسط اراضی کشاورزی، مرتعیفقیر، مسکونی و بایر بوده است. بر طبق نتایج، افزایش تعداد لکهها و کاهش میانگین مساحت، شاخص مهم تجزیه بوده و روند تخریب و تجزیه سیمای سرزمین به صورت افزایشی بوده است و توجه به وضعیت کاربری و پوشش سرزمین در منطقه، به منظور بهرهبرداری مناسب و پایدار از منابع طبیعی الزامی است.