فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۲۱ تا ۲٬۳۴۰ مورد از کل ۴٬۳۶۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
بهره برداری بهینه از منابع طبیعی و ساماندهی کاربری اراضی براساس توان اکولوژیکی آن ها، نقش مهمی در مدیریت محیط زیست و جلوگیری از تخریب آن ها در راستای توسعه پایدار دارد؛بنابراین، بهره برداری از توان ها و قابلیت های گردشگری و اکوتوریسمی در هر منطقه ، زمینه ای پویا و فعال برای توسعه آن منطقه فراهم می کند. از این رو، ارزیابی توان اکوتوریسمی و تحلیل قابلیت های مزبور، ضرورتی ویژه دارد. در این پژوهش، ارزیابی تناسب اراضی منطقه خائیز شهرستان بهبهان با شناسایی پارامترهای شیب، جهت، دما، عمق خاک، تحول یافتگی خاک، بافت خاک، زهکشی خاک و تیپ پوشش گیاهی و بهره گیری از مدل های تصمیم گیری FUZZY- AHP باکلی و ANP در محیط GIS به منظور کاربری اکوتوریسم انجام گرفت. همچنین، بعد از تعیین لایه های موزون استاندارد، تلفیق لایه ها با کمک روش WLC صورت گرفت. نتایج نشان می دهد در روش ANP، 23 درصد از سطح منطقه دارای توان درجه یک و در روش FAHP حدود 19 درصد از سطح منطقه دارای توان درجه یک برای کاربری اکوتوریسم است. با توجه به نقشه های نهایی به دست آمده از هر دو روش و تجزیه و تحلیل آن ها در Google Earth، مشاهده شد مناطقی که از هر جهت شباهت یکسان دارند در روش ANP در یک طبقه و در روشFAHP در دو طبقه متفاوت قرار می گیرند که این با واقعیت موجود منطقه سازگار نیست. با استفاده از نرم افزار Google Earth و بررسی های میدانی، می توان گفت نتایج روش ANP با واقعیت سازگاری بیشتری دارد و زمینه گسترش فعالیت های اکوتوریسم در منطقه وجود دارد.
The Middle East Security and Donald Trump’s Grand Strategy(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
20 - 52
حوزههای تخصصی:
The Middle East region has been a longstanding major source of concern for American leaders due to its eternal religious and cultural relevance, a strategically pivotal location, huge oil reserves, interlocked and intractable conflicts, and the persistence of major security threats such as terrorism and the risk of nuclear proliferation. <br />The Middle East region is undergoing security shifts. Regional security in the Middle East will be changed in Trump era. Security and power in each region has connected, empowered and influenced a new generation of young people, who are questioning political authority with new intensity. <br />The outcomes of the Arab Spring mostly disappointed the world and its policymakers. The region is violent; disfigured by inter and intrastate conflict and by sectarian divisions. Power and security in Middle East countries has been fragmented. The nature of security in Middle East policy is based on Proxy war and Non-state actor’s initiation. Non-state actor who are active in the region, are both a symptom of state weakness and amplify the threats to states. <br /> The Middle East region recognize with economic bedrock of the regional security as exports of hydrocarbons is under threat. Surveying the region shows that, in the throes of historic turmoil and facing massive challenges. The US, UK and other European countries has critical interests in the region, both economic and security. Moreover, what is happening in the Middle East, it will be expanded to other regions and does not stay in the Middle East. In this situation, Trump’s policy and strategy lead to instability, turmoil and power transition. For control and leading this process, world politics to need co-operational security model with other great powers and regional actors like Iran, Turkey and Saudi Arabia. <br />This article, by descriptive-analytical method, seeks to study the "Trump’s Grand strategy in the Middle East". the main hypothesis emphasis that “U.S strategy on Middle East in Donald Trump policy based on offshore balancing, proxy war and increasing chaos’’. <br /> <br />
به کارگیری روش های تصمیم گیری چند معیاره در ارزیابی مخاطرات زیست محیطی تالاب بین المللی شادگان، خورالامیه و خورموسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود تالاب ها و پهنه های آبی منحصربه فردی نظیر تالاب بین المللی شادگان، خورالامیه و خورموسی با ویژگی های خاص علاوه بر اینکه یک ثروت ملی به شمار می آیند، از جایگاه و اهمیت محلی، ملی و بین-المللی برخوردار می باشند؛ اما متأسفانه این اکوسیستم ها امروزه با تنگناهای بسیاری از جمله ریسک های ناشی از عوامل طبیعی و فعالیت های انسانی همراه هستند؛ بنابراین با توجه به اهمیت حفاظت از محیط-زیست بالأخص اکوسیستم های آبی و تالاب ها، این تحقیق در سال 1394 با هدف شناسایی عوامل تخریب و تهدید تالاب بین المللی شادگان، خورالامیه و خورموسی به منظور وضع قوانین کارآمد و اتخاذ مکانیسم های مناسب در برخورد با تخریب کنندگان و مدیریت صحیح و پایدار، صورت پذیرفت. بدین منظور ابتدا با استفاده از تکنیک دلفی ریسک های شاخص تالاب شناسایی و به منظور رتبه بندی و مشخص نمودن اولویت عوامل تهدید، از روش های تصمیم گیری چند معیاره AHP و TOPSIS استفاده گردید. نتایج اولویت بندی 35 عامل ریسک در دو گروه طبیعی و زیست محیطی (ریسک های فیزیکوشیمیایی، بیولوژیکی، اقتصادی-اجتماعی و فرهنگی) بر اساس سه شاخص شدت اثر، احتمال وقوع و حساسیت محیط پذیرنده حاکی از آن است که به ترتیب برحسب میزان نزدیکی (CL+)، پدیده خشکسالی و تغییرات اقلیم (1)، برداشت آب در بالادست و طرح توسعه آبی (9106/0)، احداث سد در بالا دست (91/0) و آلودگی نفتی (7991/0) به ترتیب در اولویت های اول تا چهارم می باشند. همچنین نتایج نشان می دهد که پدیده خشکسالی و تغییرات اقلیم، برداشت آب در بالادست (طرح توسعه آبی)، احداث سد در رده بحرانی و آلودگی نفتی، پساب های صنعتی و تردد لنج ، شناور و قایق ها در رده غیرقابل تحمل برای تالاب قرار دارند؛ بنابراین بدون تردید شناخت درست و دقیق عوامل تهدید کننده تالاب ها بر اساس اهمیت و میزان تأثیرگذاری آن ها می تواند زمینه را برای جلوگیری و مقابله اصولی تر با این عوامل و نیز تهیه و اجرای دقیق طرح های حفاظت از تالاب ها و مدیریت زیست محیطی آن ها فراهم آورد.
قلمروسازی های ادعایی کشورهای ساحلی و همپوشانی قلمروها (مطالعه موردی: بررسی تزاحم قلمروسازی های ایران و پاکستان در دهانه خلیج مرزی گواتر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با اهمیت یافتن روزافزون دریاها، فرایند قلمروسازی در دریاها نیز اهمیت بیشتری یافته است و یکی از اقدامات مهم بین المللی در قرن بیستم، تشکیل کنفرانس ها و کنوانسیون های مربوط به حقوق بین الملل دریاها به منظور قاعده مندنمودن ادعاهای کشورهای ساحلی در زمینه قلمروسازی در دریا بوده است. اغلب کشورهای ساحلی نیز متعاقب و در راستای تصویب قوانین بین المللی حقوق دریاها، به تصویب قوانین مناطق دریایی ملی خود اقدام نموده اند. با این همه برخی از این قلمروسازی ها به دلایل مختلف از جمله ابهام در برخی مواد و یا تفسیر متفاوت مواد کنوانسیون، از سوی برخی صاحبنظران محل اشکال است. از سوی دیگر در برخی موارد قلمروسازی ادعایی دو کشور ساحلی در برخی موارد با همدیگر تزاحم و تعارض پیدا می کند. از جمله این موارد می توان به نحوه ترسیم خطوط مبدأ مستقیم از جمله خطوط محصور کننده دهانه خلیج و یا نحوه انتخاب نقاط خطوط مبدأ اشاره کرد. خلیج گواتر در منتهی الیه شمال شرقی دریای عمان، یک خلیج کوچک مرزی بین دو کشور ایران و پاکستان به حساب می آید. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی بر آن است تا اسناد و قوانین دو کشور ساحلی را در خصوص قلمروهای دریایی و مرز دریایی دو کشور مورد بررسی قرار داده و با ترسیم این ادعاها و قلمروسازی ها بر روی نقشه، با تحلیل کارتوگرافیکی و انجام محاسبات لازم، ضمن بررسی این اقدامات، انطباق یا عدم انطباق این قلمروسازی ها با همدیگر و احتمال همپوشانی آنها را مورد بررسی قرار دهد. مهمترین اقدامات مرتبط با قلمروسازی دو کشور ساحلی علاوه بر تصویب قوانین مربوط به مناطق دریایی، تعیین و اعلام مختصات نقاط خط مبدأ مستقیم و بالاخره تعیین مرز دریایی دو کشور است. از نقاط خطوط مبدأ دو کشور نقطه (25) خط مبدأ ایران و نقطه (a) خط مبدأ پاکستان در پهنه آبی و در دهانه خلیج گواتر قرار می گیرند که این از نظر برخی متخصصان ترسیم خطوط مبدأ براساس کنوانسیون مورد اشکال است. همچنین ترسیم این نقاط با توجه به مختصات جغرافیایی آنها نشان از عدم انطباق این دو نقطه با هم دارد. این عدم انطباق و تاکید بر این دو نقطه با مختصات مربوطه، احتمال بروز اختلاف و تنش را در این قسمت از مرزهای دریایی بین دوکشور به ذهن متبادر می سازد اما از آنجا که دو کشور ایران و پاکستان در سال 1997 مرز دریایی خود را تعیین و تحدید کرده اند، به نظر می رسد که نقطه (1) خط مرز دریایی ایران و پاکستان که در دهانه خلیج قرار می گیرد می تواند جایگزین مناسبی برای نقطه (25) ایران و نقطه (a) پاکستان تلقی گردد چرا که این نقطه در نزدیکترین فاصله از دو نقطه مذکور و در دهانه خلیج گواتر قرار دارد و از سوی دو کشور در تعیین مرز دریایی مورد توافق قرار گرفته است.
تحلیل تاثیر نزاع های طایفه ای- قبیله ای بر توسعه نیافتگی روستایی (مطالعه موردی: استان کهگیلویه و بویراحمد دهستان بهمئی سرحدی شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناهمگنی در طوایف همواره از انسجام جامعه در سطوح مختلف می کاهد و موجب بروز نزاع های طایفه ای- قبیله ای می شود و در پی آن مشارکت و انسجام اجتماعی به حداقل خود می رسد که نمود آن در سطح محلی بسیار بالا می باشد. به ویژه ضعف در انسجام و مشارکت مردمی در جامعه روستایی از پویایی روستاها می کاهد و رشد و توسعه روستایی را با دشواری مواجه می سازد. براین اساس هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه نزاع های طایفه ای- قبیله ای و توسعه نیافتگی روستایی در استان کهگیلویه و بویراحمد می باشد. به همین منظور با روش شناسی کتابخانه ای و توصیفی- تحلیلی تعداد 300 نفر سرپرست خانوار از طریق نمونه گیری در 9 نقطه روستایی که بیشترین تعداد نزاع به عنوان جامعه آماری انتخاب گردید و پرسشنامه های تدوین شده از طریق شاخص های تحقیق تکمیل گردید. برای دستیابی به اهداف پژوهش، از روشهای آماری استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان داد که نزاع های طایفه ای- قبیله ای در محدوده مورد مطالعه همچنان یک چالش اساسی در فرایند توسعه یافتگی بشمار می رود. همچنین میان نزاع های طایفه ای- قبیله ای و توسعه نیافتگی روستایی ارتباط عمیقی وجود دارد. علاوه بر این در بین طوایف و روستاهای مختلف تفاوت معناداری به لحاظ سطح نزاع طایفه ای- قبیله ای و توسعه نیافتگی روستایی مشاهده شده است.
تلفیق روش های تصمیم گیری چندمعیاره با روش رگرسیون لجستیک برای بررسی مناطق حساس به وقوع زمین لغزش در حوضه زیلبیرچای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی مناطق مستعد حرکت های توده ای ازجمله زمین لغزش از راه الگوسازی خطر با الگو های مناسب و کارا، یکی از اقدام های اساسی در کاهش خسارت احتمالی و مدیریت خطر است. هدف مطالعه حاضر، تلفیق روش های تصمیم گیری چندمعیاره با روش آماری رگرسیون لجستیک برای بررسی مناطق حساس به وقوع زمین لغزش در حوضه زیلبیرچای است؛ ازجمله الگو های یادشده، الگوی ترکیب خطی وزن دار (WLC) است که در آن، ابتدا متغیرهای مؤثر در وقوع زمین لغزش به شکل زیر معیارهایی تقسیم بندی می شوند و وزن خاصی به هر کدام از آن ها تعلق می گیرد. برای جلوگیری از نقش سلیقه کارشناسی به عبارتی روش دلفی، زمین لغزش های رخ داده در منطقه مطالعه شده با زیرمعیارهای هر متغیر قطع داده شدند و درصد مساحت وقوع زمین لغزش در هر یک از آن ها ملاک وزن دهی زیرمعیارها قرار گرفت و استانداردسازی فازی بر این اساس انجام شد. در الگوی WLC علاوه بر وزن دهی به زیر معیارها، به خود متغیرها نیز از راه روش فرایند تحلیلی سلسله مراتبی (AHP) وزنی اختصاص داده می شود. در مطالعه حاضر، علاوه بر وزن دهی معمول، وزن دهی از راه روش آماری رگرسیون لجستیک (RL) و ملاک قراردادن وزن های حاصل و نرمال سازی آن ها نیز انجام و مستقیماً در الگوی WLC بر متغیرها اعمال شد. برای الگو سازی از 9 شاخص مستقل اع لایه بارش، لیتولوژی، کاربری اراضی، ارتفاع، شیب، جهت شیب، فاصله از شبکه زهکشی، فاصله از گسل و فاصله از جاده استفاده شد. نتیجه الگوی WLC-RL نشان دهنده مساحتی حدود 4/7 درصد در پهنه های خطر زیاد و بسیار زیاد با اعتبار سنجی 94/0 و با وزن دهی AHP و به صورت کارشناسی حدود 7/4 درصد با اعتبارسنجی 90/0 در پهنه های یادشده است. 36 درصد مساحت منطقه نیز جزو پهنه های خطر متوسط است که این پهنه های خطر با سو مدیریت و ساخت وسازهای عوارض انسانی ازجمله جاده بدون توجه به ساختار ژئومورفولوژی و لیتولوژی منطقه متأثر شده و به پهنه های خطر زیاد و بسیار زیاد تبدیل می شوند.
رابطه دانش محیط زیستی با رفتار محیط زیست گرایانه دانشجویان کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا: نقش میانجی گری نگرش محیط زیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتار محیط زیست گرایانه یکی از عوامل مهم حفظ محیط زیست است. این رفتار تحت تأثیر عوامل زیادی ازجمله نگرش و دانش محیط زیستی افراد قرار دارد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی رابطه دانش محیط زیستی با رفتار محیط زیست گرایانه دانشجویان کشاورزی و در نظر گرفتن نقش میانجی گری نگرش محیط زیستی انجام شد. این پژوهش از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر 1850 نفر دانشجوی کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا بود که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 300 نفر از میان آنان به صورت تصادفی ساده گزینش شدند. داده های تحقیق با استفاده از پرسشنامه استانداردشده گردآوری شد. روایی ظاهری و محتوایی پرسشنامه توسط اساتید ترویج و آموزش کشاورزی و پایایی آن از طریق مطالعه راهنما و آماره آلفای کرونباخ تأیید شد (72/0 تا 78/0). نتایج نشان داد که نگرش محیط زیستی تأثیر مثبتی بر رفتار محیط زیستی دانشجویان دارد. نتایج همچنین نشان داد که هر دو نوع دانش محیط زیستی عینی و ذهنی با رفتار محیط زیستی رابطه مثبت و معنی داری دارد. به علاوه، نگرش محیط زیستی رابطه بین دانش محیط زیستی عینی و رفتار محیط زیستی را میانجی گری می کند. پژوهش حاضر با بررسی رابطه دانش عینی و ذهنی و نگرش محیط زیستی با رفتار محیط زیستی به درک بهتر و عمیق تر این رفتار کمک می کند.
مدل علی تطبیقی میان فرهنگی روابط ارزش های نوع دوستانه و خودخواهانه بر رفتارهای حفاظتی زیست محیطی گردشگران: نقش واسطه ای آگاهی و هنجار شخصی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ششم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۱۳)
48 - 63
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل روز جهان مسئله حفظ محیط زیست است. دوران معاصر دوران افزایش آگاهی های محیط زیستی و توجه بر نقش محیط زیست سالم در ارتقاء کیفیت و کمیت حیات انسان است. عوامل بسیاری در توفیق طرح ها و برنامه های مرتبط با محیط زیست سالم مورد نظر ایفای نقش می کنند. نیروی انسانی یکی از مهمترین آن ها می باشد و با توجه به تأثیر انسان بر محیط اطراف خود، به طور کلی یکی از مهمترین اقدامات برای رفع مشکلات محیط زیستی، ارتقاء فرهنگ عمومی در این زمینه است که این خود نیازمند آموزش درباره محیط زیست می باشد. بنابراین ما محتاج آنیم که آگاهی های محیط زیستی را به صورت جزیی از فرهنگ عمومی درآوریم. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل فرهنگی و اجتماعی موثر بر نگرش محیط زیستی گردشگران در سال 1395انجام یافت. بدین منظور برای جامعه آماری این تحقیق پیمایشی که شامل گردشگران داخلی و خارجی استان فارس بود، از ابزار پرسشنامه استفاده و در مجموع 260 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. یافته ها حاکی از آن بود که متغیرهای ارزش نوع دوستانه و خودخواهانه به ترتیب به صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق متغیرهای واسطه ای آگاهی محیط زیستی و هنجارهای شخصی بر رفتارهای حفاظتی محیط زیستی گردشگران داخلی و خارجی اثر معنی دار داشته اند.
شناسایی ابعاد و مولفه های رفتار شهروندی سازمانی در صنعت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ششم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
109 - 133
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی ابعاد و مولفه های رفتار شهروندی سازمانی در صنعت گردشگری است. این پژوهش از حیث رویکرد، ترکیبی و تکنیک های مورد استفاده تحلیل محتوای جهت دار و دلفی فازی می باشد. با طراحی چارچوب فرایند رمزگذاری؛ کدها، زیرمقوله ها، مقوله ها و تم اصلی مشخص شده با پیشرفت تحقیق رمزهای جدید و به اقتضاء آن زیر مقوله های جدید اضافه یا اصلاح شد. کنترل جزئی و کنترل نهایی مطابق با اصول تحلیل محتوای جهت دار، جهت بررسی اعتبار نتایج انجام شد. برای اجرای تحقیق 14 مدل مطرح انتخاب شد. با استفاده از نظریات پیشین و مطالعات صنعت گردشگری مولفه هایی که متناسب با تعریف مفهومی بود استخراج شد. در ادامه پرسشنامه ای با هدف کسب نظرات خبرگان با استفاده از روش دلفی فازی طراحی گردید. با توجه به اجماع خبرگان در دور سوم فرآیند دلفی فازی، تعداد 12 مولفه در مدل نهایی شناسایی شد که از دو بعد (سازمان محور یا فرد محور و پیشبرد یا مراقبت) و چهار ناحیه (محافظ، خدمتگزار، راهنما و پیشگام) تشکیل شد. مولفه های هواداری، ابتکار فردی، اطاعت پذیری، ادب و فضیلت شهروندی که در مطالعات پیشین شناسایی شده بودند به خوبی در این چارچوب جای گرفتند. باقی مولفه ها اگرچه با اقتباس از نظریه های پیشین است اما با اصلاح در مدل آورده شدند. فراوانی بیشتر مقوله هایی مانند اطاعت پذیری، فضیلت شهروندی و کمک بین فردی نشانگر اصالت این مولفه ها در مدل های اولیه است که توانسته اند در مدل های بعدی نیز باقی بمانند.
تحلیل فضایی آسیب پذیری سکونتگاه های شهری و روستایی در برابر مخاطره زلزله مطالعه موردی: استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش در زمینه مخاطرات طبیعی دارای سابقه ای غنی در علم جغرافیا است. در میان تمام مخاطرات طبیعی، زلزله یکی از جدی ترین آن ها است که زیان های عظیم اقتصادی و مرگ ومیر مردم را به بار می آورد. کشور ایران بر روی کمربند زلزله خیز آلپ هیمالیا واقع شده که یک منطقه مستعد زلزله است. از این رو زمین لرزه های مخرب عظیمی در گذشته در کشور ایران روی داده است. هدف اصلی از انجام این پژوهش تحلیل فضایی میزان خطر زلزله در سکونتگاه های شهری و روستایی استان گیلان است. در این راستا از تحلیل های فضایی در نرم افزار ArcGIS و تحلیل فاصله اقلیدسی استفاده شد. احتمال وقوع خطر زلزله در استان گیلان بر اساس فاصله از خطوط گسل های فعال و غیر فعّال تحلیل شد. نتایج نشان داد که72/40 درصد از مساحت استان گیلان در فاصله صفر تا 15 کیلومتری گسل های فعّال قرار دارد و همچنین 45/64 درصد از مساحت این استان در فاصله ای کمتر از هشت کیلومتر تا گسل های غیر فعال قرار دارند. تحلیل خطر زلزله در نقاط شهری استان گیلان براساس خطوط گسل فعّال حاکی از آن است که 18 نقطه شهری در پهنه با خطر بسیار بالای زلزله و 14 شهر در پهنه با خطر بالای زلزله قرار دارند. براساس مطالعات انجام شده 57/20 درصد از جمعیت نقاط شهری در پهنه با خطر بالای بسیار بالای زلزله (80 تا 100 درصد) ساکن هستند. تحلیل خطر وقوع زلزله در نقاط شهری استان گیلان براساس گسل های غیر فعّال حاکی از آن است که، 20 نقطه شهری با جمعیت نسبی 44/25 درصد در پهنه با خطر بسیار بالای زلزله ساکن هستند. مطالعات انجام شده در زمینه نقاط روستایی استان گیلان براساس گسل های فعّال نشان داد که از مجموع 2925 سکونتگاه روستایی، 1350 روستا با جمعیت نسبی 90/24 درصد در پهنه با خطر بسیار بالای زلزله ساکن هستند. تحلیل خطر زلزله در نقاط روستایی استان گیلان براساس فاصله از گسل های غیرفعّال نشان داد که 1679 روستا در پهنه با خطر بسیار بالای زلزله قرار دارند. در پایان پژوهش پیشنهاد هایی در راستای مقابله با خطر وقوع زلزله ارائه شد.
تحلیل شاخص های ناپایداری توفان های تندری در ایران با استفاده از داده های بازتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه توفان تندر به عنوان یک پدیده مخاطره آمیز جوی با استفاده از شاخص های ناپایداری به دلیل کمبود ایستگاه های مشاهداتی در ایران کمتر مورد توجه قرارگرفته است. این پژوهش با استفاده از داده های بازتحلیل به ارزیابی توفان های تندری در ایران با دو شاخص CAPE و VWS می پردازد. ابتدا فراوانی، روند و ساعات وقوع توفان های تندری در ایران طی یک دوره 37ساله (1980 تا 2016) بررسی شد. سپس برای تحلیل توفان ها، از داده های بازتحلیل شبکه ای ERA-Interim متعلق به «مرکز اروپایی پیش بینی های جوی میان مدت» (ECMWF) استفاده شد. داده های ERA با استفاده از داده های مشاهداتی80 رخداد توفان در 14 ایستگاه جو بالای کشور با نرم افزار RAOB ارزیابی شد. پس از تأیید صحت داده های ERA، مقادیر دو شاخص CAPE و VWS مربوط به 4542 رخداد توفان تندری برای ساعت های صفر و 12 گرینویچ در 42 ایستگاه سینوپتیک به دست آمد. سپس برای تمایز محیط های رخداد توفان تندری بسیارشدید از شدید و ملایم، از تحلیل ممیزی استفاده شد. در نهایت، معادله خط تشخیص برای هرکدام از گروه های شدت توفان به دست آمد. نتایج نشان داد که روند توفان های تندری در ایران رو به افزایش است. بیشترین فراوانی رخداد مربوط به ماه می و ساعت 21:30 است. داده های ERA تخمین بسیار نزدیکی برای VWS ارائه می دهند؛ اما تخمین ها برای شاخص CAPE اندکی بیش از مقادیر مشاهداتی است. بیشترین میزان شاخص CAPE در استان های جنوبی و جنوب غرب سواحل خزر، و بیشترین مقادیر شاخص VWS در سواحل خلیج فارس مشاهده می شود. بین مقادیر میانگین CAPE و VWS در سه گروه شدت توفان، اختلاف معناداری وجود ندارد. نقش شاخص VWS در تعیین نوع توفان بیشتر بوده است.
شناسایی عوامل موثر بر جریانات و جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی و رابطه آن با صنعت گردشگری
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۴ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۸
24 - 38
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین بسترهای افزایش تعاملات اقتصادی در عرصه بین المللی سرمایه گذاری مستقیم خارجی است. از جمله موضوعات مهم در این رابطه عوامل مؤثر بر جریان و جذب سرمایه گذاری خارجی است که در دستور کار بسیاری از پژوهش های اخیر قرار گرفته است . امروزه جذب سرمایه گذاری خارجی و توسعه صنعت گردشگری در اغلب عرصه ها، مورد توجه برنامه ریزان دولتی و نیز بنگاه های خصوصی قرار گرفته است . از یک سو رشد این صنعت می تواند با گسترش انواع خدمات، ایجاد فرصت های شغلی و توسعه زیرساخت ها به جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی کمک نماید؛ از سوی دیگر سرمایه گذاری مستقیم خارجی نیز می تواند نقش مهمی را در توسعه اقتصادی و بخصوص بخش گردشگری ایفا کند . این پژوهش از نوع هدف، کاربردی بوده و روش تحقیق مورد استفاده توصیفی تحلیلی است و پس از مطالعاتی در - زمینه ادبیات موضوع، عوامل موثر بر جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی شناسایی شدند. سپس رابطه آن با گردشگری مورد بررسی قرار گرفته و داده های جمع آوری شده مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان می دهد که توجه به زیرساخت های قانونی، تشویق و تقویت سرمایه گذاری داخلی بخش خصوصی، توجه به کارایی و بهره وری سرمایه گذاری های انجام شده در زیر ساخت ها و تحقیق و توسعه، توجه به کارایی، بهره وری و سطح مهارت نیروی کارا و اقداماتی در جهت افزایش ثبات سیاسی کشور شاید بتواند به جذب بیشتر سرمایه گذاری مستقیم خارجی در صنعت گردشگری و شکوفایی هر چه بیشتر این صنعت در کشور ایران منجر شود.
عوامل خارجی مؤثر بر توسعه نیافتگی روابط ایران و گرجستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از فروپاشی شوروی، به دلایل مختلف و از جمله نبود مرز مشترک میان دو کشور، وزن اندک گرجستان در عرصه منطقه ای و نیز بی علاقگی ج. ا. ایران به ارتباط با این کشور، روابط ایران با گرجستان پیشرفتی نداشت و اولویتی در سیاست خارجی ایران نیافت. در چند سال اخیر، به ویژه پس از حمله نظامی سنگین روسیه به گرجستان در اوت 2008 و برقراری رژیم لغو روادید میان دو کشور در نوامبر 2010، سطح مناسبات دوجانبه تهران-تفلیس ارتقا یافت. همین تحول در توسعه روابط میان دو کشور نیز، تا حدودی به عوامل بیرونی و پاسخ گرجستان به کم توجهی غرب بود و به فهم ضرورت گسترش روابط تفلیس با تهران ارتباطی نداشت. بر این اساس، بازیگرانی مانند روسیه، آمریکا، ترکیه و همچنین اسراییل، به گونه ای متفاوت بر روابط دوجانبه تهران-تفلیس اثرگذار بوده اند. هرچند این کشور جایگاه مهمی در سیاست منطقه ای ایران نداشته، اما در آینده اهمیت گسترش روابط ایران با گرجستان از جنبه های مختلف و به ویژه اقتصادی و ملاحظات جغرافیایی تغییر پیدا می کند. در این راستا، نویسندگان در این نوشتار با رویکردی توصیفی-تحلیلی، بر آن هستند تا با نشان دادن محدودیت ها و نیز موانع موجود (با تمرکز بر عوامل خارجی)، به تبیین نقش آفرینی چهار بازیگر یادشده در روابط دوجانبه بپردازند و در پایان، چشم انداز همکاری ایران و گرجستان تجزیه و تحلیل می شود.
عملکرد توابع مفصل ارشمیدسی در تخمین سیل سالانه، مطالعه موردی: حوزه آبخیز قره سو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیل به عنوان یکی از ویرانگرترین خطرهای طبیعی شناخته شده است که آسیب های زیادی به جوامع انسانی، تاسیسات، مراکز صنعتی و اراضی کشاورزی وارد می کند. تخمین میزان دبی سیلاب در محل تلاقی رودخانه ها - با توجه به قرار گرفتن بسیاری از زیر ساخت ها در این مناطق – با توجه به مسائل اقتصادی و محیط زیستی از اهمیت زیادی برخوردار است. در مطالعه حاضر با توجه به آمار دبی اوج سالانه موجود در بازه زمانی سال های 1358 لغایت 1379 در حوزه آبخیز رودخانه قره سو در استان کرمانشاه، با استفاده توابع مفصل در چهار مدل: 1)رگرسیون 2) جمع 3) عامل وزنی 4) نزدیکترین ایستگاه، اقدام به تخمین میزان دبی اوج سالانه در محل تلاقی جریان های بالادست (ایستگاه هیدرومتری قره باغستان) شده است. بدین منظور ابتدا همگنی و کیفیت داده-ها مورد بررسی قرارگرفت. سپس برازش توزیع های احتمالاتی مناسب به سری داده ها صورت گرفت و با توجه به توابع توزیع حاشیه-ای ایستگاه های بالادست تابع توزیع توام در محل تلاقی جریان ها با استفاده از توابع مفصل ارشمیدسی بدست آمد که بهترین تابع مفصل برای ایستگاه های بالادست تابع مفصل گامبل انتخاب شد. نتایج حاصل نشان داد مدل مفصل با استفاده از رابطه رگرسیونی، با ضریب تعیین 711/0، خطای جذر میانگین مربعات 387/79، ضریب همبستگی تائو کندال 872/0 و ضریب رواسپیرمن 677/0 دارای دقت بیشتر بوده و برای تخمین دبی اوج نسبت به سایر مدل ها ارجحیت دارد. در نهایت مقادیر دبی برای دوره بازگشت های مختلف با توجه به مدل منتخب بدست آمد.
بررسی عوامل مؤثر بر اثربخشی طرح های عمرانی انتقال آب سازمان جهاد کشاورزی استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیستم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
111 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر تعیین عوامل مؤثر بر اثربخشی اجرای پروژه های انتقال آب سازمان جهاد کشاورزی استان خراسان رضوی بود؛ و در این راستا، با ارائه یک مدل مفهومی جامع، با استفاده از مدل معادلات ساختاری، چارچوبی برای ارزیابی این عوامل در هر پروژه فارغ از نوع و منطقه اجرای آن فراهم شد. گردآوری اطلاعات لازم از کارشناسان حوزه آب و خاک ادارات جهاد کشاورزی شهرستان های استان و همچنین، از کشاورزان منتفع از پروژه های اجراشده صورت گرفت. نتایج مطالعه نشان داد که اثربخشی اعتبارات طرح های آب و خاک بیش از آنکه معطوف به نتایج عملیاتی و کیفیت اجرای پروژه باشد، حاصل اجرای پروژه های انتقال آب در زمان و مکان مناسب است. در همین راستا، پیشنهاد شد که طرح های آب و خاک در مرحله مطالعاتی با دقت بسیار مورد بررسی قرار گیرند.
توان سنجی توسعه کشاورزی در حوضه آبخیز دشت الشتر با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی ( GIS )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعات محیطی، مهم ترین راه نیل به توسعه مبتنی بر علم و شناخت علمی محیط توجه اصولی به توان ها، ارزیابی توان های محیطی و بالاخره، استفاده همه جانبه و منطقی از سرزمین است. در این خصوص، توسعه کشاورزی ارتباطی تنگاتنگ با محیط و منابع محیطی دارد. در پژوهش حاضر، به ارزیابی توان های محیطی حوضه آبخیز الشتر برای توسعه بخش کشاورزی، بر اساس رهیافت تحلیل سیستمی پرداخته شد. در فرایند انجام مطالعه، ابتدا با اتکا به بررسی و شناخت توان های محیطی، منابع بوم شناختی شناسایی و با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی ( GIS )، این اطلاعات تجزیه وتحلیل، جمع بندی، تلفیق و در نهایت، به صورت لایه های اطلاعاتی تهیه شد. در ادامه، با استخراج واحدهای بوم شناختی و سنجش آنها با معیار های بوم شناختی، توان ها و استعداد های بالقوه برآورد و در پایان، اولویت بین کاربری های مجاز تعیین شد. نتایج پژوهش نشان داد که در حال حاضر، 86/32 درصد از سطح حوضه آبخیز الشتر فاقد توان کشاورزی و مرتع داری و 14/67 درصد دارای این توان است؛ در این میان، 06/25 درصد دارای توان 2 تا 4 کشاورزی و 24/41 درصد نیز دارای توان 1 تا 3 مرتع داری است؛ به دیگر سخن، بر اساس راهنمای مطالعات بوم شناختی مرکز ملی آمایش سرزمین، حوضه آبخیز الشتر شرایط مناسب برای انجام فعالیت های مستمر و ممتد کشاورزی، دیم کاری، باغداری و دامداری را دارد.
ژئواستراتژی آمریکا در آسیا پاسیفیک؛ تداوم یا تغییر؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
139 - 175
حوزههای تخصصی:
ایالات متحده آمریکا به عنوان قدرت برتر در نظام بین الملل همواره به دنبال موازنه سازی در مناطق مختلف به منظور عدم ظهور قدرت همسنگ خود در مناطق مختلف بوده است. پس از حادثه یازده سپتامبر مقابله با تروریسم به محور سیاست خارجی آمریکا و منطقه خاورمیانه نیز به عنوان منطقه محوری کنش سیاست خارجی این کشور تبدیل شد. اما با افزایش نقش منطقه آسیاپاسیفیک در اقتصاد و امنیت جهانی، باراک اوباما با طرح استراتژی محور آسیایی به دنبال اولویت بخشی به این منطقه در سیاست خارجی این کشور بود. از نمودهای این استراتژی می توان به تلاش ایالات متحده جهت تقویت سیستم اتحادی و افزایش تعاملات با قدرت های در حال ظهور، تلاش جهت افزایش حضور نظامی، حضور چندجانبه فعال تر و پیشبرد دمکراسی و حقوق بشر بوده است. اما با توجه به چالش های پیش رو و انتخاب ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا سؤالاتی در خصوص تداوم یا تغییر در این استراتژی این کشور مطرح شده است. این پژوهش با توجه به اهمیت آسیاپاسیفیک در اقتصاد، امنیت و سیاست جهان به بررسی پیامدهای مثبت و منفی رویکردهای مطرح شده دولت ترامپ می پردازد. با توجه به پیامدهای منفی کاهش حضور، این پژوهش بر این فرض مبتنی است که ایالات متحده گرچه همراه با تغییراتی، اما همچنان منطقه آسیاپاسیفیک را یکی از مهمترین اولویت های سیاست خارجی خود می داند.<br />
تحلیل چرایی ناکامی کشورهای عربی منطقه خلیج فارس در حلوفصل اختلافات ارضی و مرزی فی ما بین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی چرایی ناتوانی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در دست یابی به یک راه حل جامع و کامل برای پایان بخشیدن به اختلافات ارضی و مرزی نوشته شده است. گرچه کشورهای عربی این حوزه در دهه های گذشته گام هایی جدّی برای پایان بخشیدن به این اختلافات برداشته اند، اما این اقدامات مؤثر نبوده و ویژگی اختلافات ارضی و مرزی در این منطقه پایداری آنهاست. این واقعیت معلول عوامل چندی، از جمله تحمیلی بودن مرزها، کشف نفت و منابع انرژی، موقعیت استراتژیک برخی مناطق یا جزایر، تمایلات توسعه طلبانه دولت های منطقه در قبال یکدیگر، دخالت قدرت های فرا منطقه ای و ..... می باشد. استدلال اصلی این مقاله آن است که از بین عوامل مذکور، دو عامل تمایلات توسعه طلبانه کشورهای منطقه در قبال یکدیگر و موقعیت استراتژیک مناطق مورد مناقشه، نقش محوری را در ایجاد بن بست اختلافات مرزی در منطقه ایفا می کنند و تا زمانی که رقابت های توسعه طلبانه و منافع حاصله از موقعیت استراتژیک مناطق مورد مناقشه برای دولت ها همچنان پررنگ باشد، نمی توان امیدی به بهبود کامل اختلافات ارضی و مرزی در منطقه داشت.
تحلیل و ارزیابی توان ژئوتوریستی دریاچه زریوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توریسم صنعتی درآمدزا و با صرفه اقتصادی بسیار مناسب است که امروزه، با ایجاد تبادلات فرهنگی و اجتماعی میان ملل مختلف و به علت فقدان آلودگی های زیست محیطی درخور توجه بسیار است. جاذبه های طبیعی هر کشور نقش بسزایی در جذب گردشگر دارند. ژئوتوریسم شاخه ای از اکوتوریسم است که در آن، بازدید کننده به دنبال مشاهده جاذبه های ژئومورفولوژیکی، یافته های دیرینه انسان شناسی، غارها، جذابیت های معدنی و ... است. دریاچه زریوار در استان کردستان ازجمله نقاط دیدنی است که در کنار جاذبه های تاریخی و فرهنگی استان، جذابیت های طبیعی بکر و بی نظیری دارد که توجه هر طبیعت گردی را به خود جلب می کند؛ در این راستا، هدف پژوهش حاضر ارزیابی توان و استعدادهای گردشگری زمین ساختی و فرهنگی دریاچه زریوار است. روش پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر رویکرد، توصیفی – تحلیلی و ارزیابی است. داده ها و اطلاعات از اسناد و پژوهش میدانی (پرسش نامه) حاصل و الگوهای رینارد و پریرا برای تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شدند. بر اساس نتایج الگوی پریرا، عیار ژئومورفولوژیکی منطقه (71/3) حدود 5/67 درصد استاندارد الگو را کسب کرده است و شاخص های قابلیت دید (امتیاز 25/3)، ارزش محافظت (امتیاز 8/1) و ارزش کاربردی (امتیاز 9/4) به ترتیب 72، 8/61 و 70 درصد سطح استاندارد الگو را کسب کرده اند. بر اساس الگوی رینارد، از زیرشاخص های ارزش علمی، سطح پایداری با امتیاز 404/0 و جغرافیای دیرینه با امتیاز 62/0 به ترتیب با سطح کیفی متوسط و خوب ارزیابی شدند. از زیرشاخص های ارزش افزوده، زیرشاخص اکولوژیکی (متوسط)، فرهنگی (خوب)، زیبایی (خوب) و اقتصادی (خوب) ارزیابی شدند.
شناسایی پتانسیل منابع آب زیرزمینی در سازندهای سخت به عنوان راهکاری در جهت مدیریت بحران آب (مطالعه موردی: حوضه آبخیز کلات نادری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحران آب در بسیاری از کشورهای جهان و ازجمله کشورهای واقع در کمربند خشک کره زمین مانند ایران، روز به روز ابعاد پیچیده تری به خود گرفته است. با شدت گرفتن مشکل بحران آب بسیاری از پژوهشگران حوزه منابع آب در پی ارائه راهکارهایی جهت مقابله با این بحران هستند. منابع آب در سازندهای سخت، از مهم ترین منابع آب شیرین به حساب می آیند و با توجه به گسترش زیاد این سازندها در کشور، به طرق مختلف سعی بر شناخت آن ها شده است. این پژوهش سعی دارد با بررسی پراکنش چشمه های موجود در منطقه به عنوان یکی از نشانگرهای منابع آبی به بررسی منابع آب زیرزمینی در سازندهای سخت بپردازد. بدین منظور جهت تولید نقشه پیش بینی منابع آب زیرزمینی در حوزه آبخیز کلات نادری، از مدل سازی با نرم افزار مکسنت بر پایه رگرسیون لجستیک، تکنیک های سیستم اطلاعات جغرافیایی (ARCGIS) و سنجش ازدور (RS) استفاده گردید. نتایج نمودارهای آنالیز حساسیت، نوع رابطه عوامل محیطی و مرفومتریک را با رخنمون چشمه ها نشان دادند. همچنین نتایج حاصل از روش متعامد اعتبارسازی منحنی جک نایف، نشان داد که مهم ترین عامل در مدل سازی پیش بینی منابع آب زیرزمینی، پارامتر بارندگی و سنگ شناسی بوده است. درنهایت نقشه پیش بینی منابع آب زیرزمینی به چهار طبقه کیفی پتانسیل خیلی کم، کم، متوسط و زیاد تقسیم گردید که به ترتیب 03/33، 07/14، 01/4 و 9/48 درصد از حوضه آبخیز کلات را در بر می گیرد. نتایج درنهایت دقت مدل با استفاده از منحنی ROC، 3/92 درصد تخمین زده شد که نشان دهنده دقت بالای مدل در تحلیل فراوانی چشمه ها در منطقه مورد مطالعه است. با توجه به مطالعات اخیر و تطابق خوب این مدل با داده های موجود، می تواند روشی مطلوب در شناسایی منابع آب زیرزمینی به ویژه در سازند های سخت باشد و استفاده از آن در جهت برنامه ریزی های محیطی بسیار مفید و کارا باشد.