مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
هرمزگان
حوزه های تخصصی:
درجه حرارت یکی از مهمترین عوامل محیطی موثر بر رشد و نمو گیاهان است. دماهای بالاتر از حد مقاومت گیاهان موجب کاهش فعالیت فیزیولوژیک آنها می گردد که اصطلاحا تنش گرمایی گفته می شود. واکنش گیاهان به دماهای بالا با نوع کشت و مرحله رشد متفاوت است. دوره بحرانی حساسیت برای گندم در زمان پرشدن دانه است؛ به طوری که در طی مرحله رسیدن چنانچه دمای بیشینه از 30 درجه سلسیوس فراتر رود و رطوبت نسبی کمینه کمتر از 30 درصد و همزمان وزش باد بیش از 3 متر بر ثانیه باشد، سبب بروز تنش گرمایی در محصول می شود. چنانچه مجموعه عوامل فوق در یک روز رخ بدهد، آن روز به عنوان روز بحرانی نامیده می شود. در چنین حالتی گندم دچار تنش گرمایی می شود؛ به طوری که دانه ها چروک خورده، وزن آنها کاهش می یابد. بررسیهای همدیدی بیانگر آن است که احتمال رخداد چنین شرایطی در استان های جنوبی کشور (خوزستان، بوشهر، هرمزگان و سیستان و بلوچستان) در طی مرحله پرشدن دانه بسیار زیاد است. از این رو، بررسی فراوانی و شدت تنش گرمایی بر این محصول استراتژیک حایز اهمیت است. در این بررسی، با استناد به دو تعریف برای روزهای بحرانی و شدیدا بحرانی و با استفاده از داده های روزانه اقلیمی، تنش گرمایی برای محصول گندم مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که میانگین تعداد روزهای بحرانی در طول دوره پرشدن دانه در مناطق عمده کشت گندم در استان خوزستان از 3 تا 9 روز و روزهای شدیدا بحرانی به غیر از ایذه از 2 تا 4 روز متغیر است. در استان هرمزگان به علت بالا بودن رطوبت نسبی در دوره حساس گندم روز بحرانی تقریبا وجود نداشته و صرفا در برخی از سال ها رخ می دهد. میانگین این روزها در میناب به یک روز می رسد. در استان سیستان و بلوچستان، میانگین تعداد روزهای بحرانی در زاهدان 5 و در خاش 4 روز است. این روزها در ایرانشهر 6 و در سراوان به 12 روز می رسد که به ترتیب 2 و 3 روز از آنها بشدت بحرانی است. میانگین تعداد روزهای بحرانی در دوره حساس گندم در بندر دیر و بوشهر هر کدام یک روز محاسبه گردیده است. نتایج حاصل از بررسی داده های ایستگاه های مورد مطالعه به دشت های هم اقلیم آنها تعمیم داده شده است.
ارزیابی منابع آب های زیرزمینی دشت های بوچیر و حمیران جهت بهره برداری پایدار از منابع آب (هرمزگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سی سال گذشته افزایش رو به رشد جمعیت در کشور و توسعه سطوح زیر کشت کشاورزی از یک سو و استحصال آب از منابع زیرزمینی از سوی دیگر، موجب برداشت بی رویه از منابع آب شیرین زیرزمینی شده است؛ به طوری که سفره های آب زیرزمینی غالبا دچار بیلان منفی شده اند. در منطقه مورد مطالعه (دشت های بوچیر و حمیران) بهره برداری بی رویه از منابع آب زیرزمینی، نه تنها باعث افت سطح آب زیرزمینی، بلکه هجوم آب شور به آبخوان محدوده آب شیرین این دشت را نیز در پی داشته است. ادامه چنین روندی موجب بروز مشکلات زیست - محیطی، از قبیل شور شدن کامل آبخوان، خشک شدن آب چاههای دشت و از دست رفتن سرمایه های عظیم مالی و بروز مسایل عمده اجتماعی در آینده خواهد شد.بررسی آمار و اطلاعات وضعیت کمی و کیفی آب دشت مذکور و تجزیه و تحلیل آن و ترسیم نقشه های TDS و EC نشان می دهد که بیشتر مساحت دشت وضعیت بسیار بحرانی دارد که باید با ارایه راهکارهای مدیریتی، خصوصا مدیریت منابع سطحی این مشکل را کاهش داد.فعالیت های مخاطره آمیز انسانی در دشت با استفاده از روش AHP بررسی شده و مهمترین عامل تاثیرگذار منفی بر روی آبخوان دشت - اعم از کیفی و کمی - فعالیت های انسانی در امر کشاورزی و استحصال آب شرب بوده است که با استفاده از روش مقایسه های دو به دو (Pair wise comparisons) تحت عنوان فرآیند سلسله مراتب تحلیلی AHP، (Analytical Hierarchy process) شناسایی و رتبه بندی شده است.
مطالعه تطبیقی نقوش رودوزی های پوشاک زنان هرمزگان و هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رودوزی منسوجات دارای اهمیت خاصی است و با آداب و رسوم و فرهنگ ملل ارتباط تنگاتنگ دارد. زنان در این فعالیت نقش اصلی را بر عهده دارند. در ایران و هند، هنر رو دوزی جایگاه ویژه ا ی دارد. ارتباطات سیاسی و تجاری ایران با هند از زمان هخامنشیان وجود داشته و به خصوص در قرون 9ه.ق/15م تا 11ه.ق/17 م گسترش یافته است. به دنبال فعالیت های تجار هندی در ناحیه هرمزگان،که مربوط به اَواخر دوره ناصر الدین شاه و در زمان مظفرالدین شاه (1300 تا1344 ه / ق) می باشد.ارتباط فرهنگى و هنرى میان دو کشور افزایش یافت و زمینه ساز تأثیر هنر دو منطقه بر یک دیگر گردید. محور اصلی این پژوهش بررسی نقوش مشترک به کار رفته در رودوزی های پوشاک بانوانهرمزگان و هند می باشد. شیوه پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی است که نقوش رودوزی های هرمزگان با هند، به صورت تطبیقی مورد بررسی قرار گرفته اند. بر این اساس ابتدا به معرفی انواع رودوزی ها در دو منطقه پرداخته شدهو سپس نقوش مشترک آن ها معرفی شده اند.این نقوشبه سه گروه نقوش هندسی، گیاهی وحیوانی تقسیم بندی می شوند که هر گروه انواع دیگری را شامل می شود واین نقوش در اکثر البسه زنان هرمزگان و هندوستان دیده می شود.
بررسی خصوصیات الگوی توزیع مکانی فرسایندگی باران در استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیرومحرکه فرسایش آبی نیروی برشی حاصل از سقوط قطرات آب باران می باشد که تحت عنوان عامل فرسایندگی باران در معادله جهانی فرسایش خاک (USLE) نیز مطرح می باشد. ازاین رو آگاهی از میزان و الگوی تغییرات مکانی آن برای بهبود مدیریت سرزمین و ارزیابی ریسک فرسایش خاک در شرایط آینده کاربری اراضی و تغییر اقلیم بسیار مهم و حیاتی است. هدف از این تحقیق بررسی الگوی تغییرات فضایی عامل فرسایندگی باران با استفاده از شاخص فورنیه اصلاح شده در استان هرمزگان می باشد. بدین منظور، اطلاعات نقطه ای شاخص فورنیه اصلاح شده در ۶۷ ایستگاه باران سنجی استان برآورد گردید. تبدیل اطلاعات نقطه ای عامل فرسایندگی به اطلاعات ناحیه ای این عامل، بعد از برازش مدل تغییرنما و انتخاب روش میان یابی برتر در محیط نرم افزارهای ArcGIS و GS+ صورت گرفت. همچنین جهت بررسی ارتباط عامل فرسایندگی باران با متغیرهای ارتفاع، بارندگی و طول و عرض جغرافیایی، ماتریس همبستگی محاسبه شد و معلوم گردید که قدرت فرسایندگی بارندگی در استان هرمزگان تنها با مقادیر بارندگی ارتباط معنادار دارد و با دیگر متغیرها ارتباط معناداری مشاهده نگردید. نتایج نشان داد که ساختار فضایی داده های تحقیق از مدل تغییرنمای خطی تبعیت می کند و روش میان یابی عکس فاصله با توان 3، برترین روش برای پهنه بندی داده های تحقیق تشخیص داده شد. همچنین نتایج نشان داد که دامنه فرسایندگی برای ایستگاه های موردبررسی از 32 MJ mm ha-1h-1yr-1 در ایستگاه جاسک تا 414 MJ mm ha-1h-1yr-1 در ایستگاه سد استقلال متغیر می باشد. همچنین تغییرات عامل فرسایندگی باران استان هرمزگان، از الگوی منظمی پیروی نمی کند به طوری که لکه های نامتناجنس، در مناطق مختلف استان قابل مشاهده است. درمجموع بیشترین فراوانی با حدود 40 درصد از کل مساحت منطقه در دامنه فرسایندگی ۱4۰-۱۰۰ MJ mm ha-1h-1yr-1 قرار دارد و تنها 6/7 درصد از مساحت استان هرمزگان متأثر از بارش هایی باقدرت فرسایندگی بیش از 20۰ MJ mm ha-1h-1yr-1 می باشد.
پهنه بندی خطر سیلاب در حوضه آبریز گابریک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مخاطرات سیلاب یکی از مهم ترین و پرحادثه ترین مخاطرات طبیعی ایران می باشد که در سال های اخیر تکرار و شدت وقوع آن بیشتر شده است. شدت این مخاطره در حوضه آبریز گابریک به دلیل موقعیت جغرافیایی، شرایط خاص اقلیمی، زمین شناسی و عوامل حوضه ای بیشتر بوده و همه ساله حجم عظیمی از جریان سیلاب باعث تخریب اماکن مسکونی، اراضی کشاورزی و خسارات جانی و مالی زیادی می گردد. منطقه مورد مطالعه، یکی از حوضه های آبریز سواحل جنوب شرق ایران واقع در شرق استان هرمزگان بوده که با هدف کاهش خسارات جانی و مالی ناشی از مخاطره سیلاب در سکونتگاه های موجود در حوضه، به صورت تجزیه وتحلیل آماری، پیمایش میدانی و سنجش ازدور اقدام به شناسایی و تهیه نقشه پهنه بندی مناطق سیل گیر گردیده است. در این تحقیق با استفاده از فنون مختلف، پارامترهای مؤثر در وقوع سیلاب شناسایی و با به کارگیری مدل AHP در سیستم اطلاعات جغرافیایی، نقشه ای با دقت بالا تهیه شده است. نتایج حاصل از این پهنه بندی گویای آن است که مناطق با خطر بالا و بسیار بالا مجموعاً ۴/۲۳ درصد مساحت حوضه را تشکیل داده که نشان از سیلابی بودن پهنه های وسیعی از این حوضه به خصوص در مناطق پست نیمه جنوبی است که از دلایل اصلی این وضعیت، بارندگی های بسیار شدید لحظه ای، نفوذپذیری کم، فرسایش پذیری زیاد و شیب زیاد ارتفاعات می باشد؛ بنابراین به منظور کاهش و مهار این مخاطره و بهبود شرایط منطقه، اجرای طرح های آبخیزداری و احداث سد لازم و ضروری است.
بررسی موانع، چالش ها و فرصت های پیش روی رشد و توسعه اشتغال و ارائه راهکارهای تأثیرگذار بر بهبود شاخص های اشتغال (مطالعه موردی استان های کرمان، لرستان و هرمزگان)
حوزه های تخصصی:
اشتغال به یکی از دغدغه های اصلی مردم و مسئولان در سال های اخیر تبدیل شده است. شواهد و واقعیات موجود در مناطق شهری و روستایی کشور بالأخص مناطق محروم و مرزی گواه آن است که پدیده بیکاری و قاچاق کالا همچنان مهار نشده است. این پدیده بیکاری را تشدید کرده است و می طلبد تا از میزان نرخ واقعی اشتغال پایدار و مولّد در بین نیروی انسانی از قشرهای مختلف و در بخش های مختلف تولیدی ، صنعتی، کشاورزی و خدمات و ضریب اشتغال در اقتصاد غیررسمی (قاچاق کالا) در استان های هدف (کرمان، لرستان و هرمزگان) نسبت به یکدیگر و بر اساس پارامترها در سطح مختلف میانه اطلاع کسب نمود و عوامل و راهکارهای نوین اثربخش را در رشد و توسعه اشتغال پایدار به ترتیب اولویت و درجه تأثیر شناسایی کرد تا برنامه های کاربردی لازم برای بهره گیری از آن ها اتخاذ شود. روش تحقیق از نوع پیمایش توصیفی و تبیینی بوده و برای سنجش متغیرهای مورد نظر از پرسشنامه مبتنی بر جداول ماتریس تعاریف متغیرها و ابعاد سازی و شاخص های چندساحتی مدرج و ترکیبی بهره گرفته شده است. سیستم تشویقی و انگیزشی و فقدان سرمایه اجتماعی ، تشدید و افزایش ابعاد مختلف امنیت و احساس امنیت در بین سرمایه گذاران، کارفرمایان و صاحبان کار ، وجود قوانین دست وپاگیر و بروکراسی شدید حاکم بر سازمان ها و ادارات دولتی و انتظارات و توقعات فزاینده از صاحبان کار و سرمایه ازجمله مهم ترین موانع خرد و منطقه ای ایجاد اشتغال است.
نقش خواهر داماد در باسنک های آیین ازدواج هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ششم خرداد و تیر ۱۳۹۷ شماره ۲۰
195-224
حوزه های تخصصی:
آیین ازدواج در استان هرمزگان خلاف مشابهت هایی که با مراسم عروسی دیگر اقوام ایران دارد به لحاظ مراسم جشن و چگونگی انجام آن تفاوت هایی دارد. یکی از این تفاوت ها خوانش مرتب باسنک (واسنک) در مراحل مختلف ازدواج توسط زنان و در بعضی از موارد توسط مردان است که البته بسامد خوانش زنان بسیار بالاتر از خوانش مردان است. این مقاله به شیوه تحلیل محتوا و با ابزار مشاهدات عینی و مصاحبه به بررسی باسنک ها و نقش خواهر داماد در هرمزگان می پردازد. باسنک های هرمزگان بیشتر جنبه مذهبی دارد و توسط اطرافیان عروس و داماد خوانده می شود. دو نفر از خوانندگان باسنک ها خواهر و مادر دامادند. نتایج حاصل این پژوهش نشان می دهد خواهر داماد حضور پررنگ تری در باسنک (واسنک)ها دارد؛ اما مادر داماد نیز هرگاه مهمانان با کمی و کسری در مراسم ازدواج به خصوص در مراحل پذیرایی مواجه شوند در باسنک ها حضور دارد که به صورت اعتراض و طنز مخاطب قرار می گیرد. این مقاله به بررسی هفتاد باسنک در هرمزگان می پردازد که در 16 مورد خواهر داماد نقش مستقیم دارد. اشعار باسنک در هرمزگان بیشتر در وزن های فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن و مستفعلن فعولن و یا مفاعلین مفاعیلن فعولن و چند وزن دیگر سروده شده است، البته به دلیل شفاهی و عامیانه بودن اشعار مشکل وزن و قافیه در تعدادی از آن ها دیده می شود.
قاچاق کالا در مرزهای دریایی استان هرمزگان و تأثیر آن در امنیت منطقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ششم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
103 - 124
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: قاچاق کالا ورود یا خروج پنهانی و غیرقانونی کالا از مبادی رسمی و غیر رسمی بدون پرداخت عوارض و حقوق گمرکی است. شهرها و مناطق مرزی به خاطر موقعیت خاص جغرافیایی مهمترین مبادی ورود و خروج کالای قاچاق محسوب می شوند. قاچاق کالا پیامدهای مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی را برای مناطق مرزی به همراه دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی پیامدهای امنیتی این پدیده در استان هرمزگان صورت گرفته است. روش شناسی: تحقیق از نوع کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و پیمایشی است. جامعه آماری ساکنان مناطق مرزی استان هرمزگان، حجم نمونه 200 نفر و روش نمونه گیری تصادفی است. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات کمی و کیفی که در روش کمی داده ها با استفاده از آزمون آماری خی دو و تی تک نمونه ای تحلیل شدند. یافته ها و نتایج: نتایج تحقیق بیانگر ارتباط معنادار بین قاچاق کالا و امنیت مرزها در استان هرمزگان است. یعنی قاچاق کالا موجب گسترش ناامنی در مناطق مرزی شده است. سنجش ارتباط بین امنیت و توسعه مناطق مرزی نیز بیانگر معناداری بالای ارتباط آنهاست. توسعه بدون امنیت امکان پذیر نیست از طرفی توسعه نیافتگی خود یکی از عوامل ناامنی و قاچاق در این مناطق است. سنجش میزان رضایت مردم منطقه از عملکرد نیروی انتظامی در برخورد با قاچاق کالا و امنیت مرزها بیانگر رضایت نسبی مردم از عملکرد نیروی انتظامی بود. اما اعتقاد داشتند نیروی انتظامی توان و نیروی لازم برای مبارزه با پدیده قاچاق را ندارد و اساساً پدیده قاچاق بسیار ریشه دارتر از آن است که بتوان با برخورد قهری و انتظامی آن را از بین برد و نیازمند اصلاحات ساختاری در کلان اقتصاد کشور است.
تحلیل عوامل زمینه ساز تفرق و چندپارچگی در مدیریت مناطق ساحلی استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
31 - 53
حوزه های تخصصی:
مشکلات روزافزون مناطق ساحلی جهان در نیمه دوم قرن گذشته باعث نگرانی کشورها و مجامع جهانی گردید. به همین خاطر در دهه های آخر قرن بیستم تلاش گردید تا راهکارهای متعددی برای حل مسائل مناطق ساحلی ارائه شود که یکی از این راهکارها، ایجاد مدیریت یکپارچه این مناطق بود. این در حالی است که به رغم گذشت حدود چند دهه از طرح مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی در سطح جهانی و وجود تجربیات متعدد در این حوزه، سازوکار مدیریت مناطق ساحلی در ایران به طور عام و در استان هرمزگان به طور خاص نشان می دهد که یکپارچگی در راهبردها و سیاست ها و هماهنگی در فعالیت ها و اقدام ها که اساس مدیریت یکپارچه است، وجود ندارد و در عین حال به رغم عِلم به وجود چنین مسایلی، دلایل آن، آنچنان که لازم است بررسی و تحلیل نشده اند. بنابراین، مقاله حاضر به دنبال پاسخ به این سوال است که عوامل اصلی تفرق و غیریکپارچه بودن مدیریت در مناطق ساحلی استان هرمزگان به عنوان یکی از استان های ساحلی ایران کدامند؟ برای پاسخ به سوال فوق با استفاده از روش تحقیق کیفی (تحلیل محتوای اسناد و پرسشنامه مشتمل بر سوالات باز و بسته)، نظام مدیریت مناطق ساحلی استان هرمزگان مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که عوامل اصلی تفرق و عدم یکپارچگی در مدیریت منطقه ساحلی استان هرمزگان شامل مواردی همچون فقدان رویکرد قانونی جامع و مستقل به موضوع مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی، عدم تقسیم کار مشخص بین نهادهای مرتبط با مدیریت منطقه ساحلی، عدم پوشش لازم در تمام ابعاد موضوعی و فضایی مرتبط با مدیریت منطقه ساحلی، و عدم حمایت موثر و عادلانه از کلیه ذی نفعان مرتبط با مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی مهمترین عوامل تفرق و غیریکپارچه بودن مدیریت در مناطق ساحلی استان هرمزگان هستند.
مطالعه تطبیقی پوشش محلی مردم هرمزگان با زرتشتیان
پوشش در ادیان، آیین ها و اقوام مختلف اهمیت ویژه ای دارد. زرتشتیان و مردم هرمزگان نیز پوشش مختص به خود را دارند که به نظر می رسد شباهت هایی با یکدیگر داشته باشند و طبق تحقیقات صورت گرفته متوجه ویژگی های پوشش محلی مردم هرمزگان که شامل زنان و مردان می شود و زرتشتیان می شویم و با اجزا و شکل پوشش ها آشنا شده و درباره چگونگی پوشش ها آگاهی می یابیم.
بررسی ساختار تقسیمات کشوری «بندر لنگه » در یکصد سال اخیر
منبع:
مطالعات خلیج فارس سال اول تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
82-90
شهرستان بندرلنگه در استان هرمزگان چون شهرستانهای دیگر ایران به مرور زمان از ترکیب بخشها، دهستانها و روستاهای متعدد تشکیل شده است. مجاورت شهرستان بندرلنگه با خلیج فارس موجبات اهمیت تاریخی و استراتژی خاصی برای این منطقه از ایران را فراهم آورده است. در بررسی سیر تقسیمات کشوری شهرستان بندرلنگه، در یکصد سال گذشته، این شهرستان در پاره ای از مقاطع جزء فارس(استان هفتم) و لار؛ در زمانی جزء فرمانداری بنادر و جزایر عمان؛ همچنین زیر مجموعه فرمانداری بوشهر و استان ساحلی بنادر و جزایر و در نهایت استان هرمزگان بوده است. بندر لنگه طبق سرشماری سال 1390 از چهار بخش، هشت دهستان، نه شهر و 174 روستا، تشکیل شده است.
بررسی مفهوم دریا و خلیج فارس در شعر شاعران بومی جنوب ( مطالعه موردی، استان هرمزگان)
دریا و خلیج فارس در شعر شاعران هرمزگانی که از دهه سی در ادبیات این منطقه حضور دارند، جایگاه ویژه دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی مفهوم دریا و خلیج فارس در شعر شاعران بومی استان هرمزگان میباشد. راهبرد این تحقیق کیفی و راهکار اجرایی بصورت اسنادی و رویکرد آن، تحلیل محتوا و روش توصیفی تحلیلی است. پژوهش از دو مرحله اصلی: الف) توصیف و ارائه مفاهیم و ب) تحلیل، استنباط و استنتاج تشکیل شده است. دریا با بسامد بالا در شعر شاعران هرمزگان حضور دارد، اما تفاوتهای معنایی در استفاده از این واژه کاملا آشکار است تا جایی که دریا بعنوان یکی از شاخصهای بومی منطقه و از سوی دیگر، سمبل و نشانی از میهن و وطن، همواره اقبال شاعران منطقه جنوب را به همراه داشته است. شاعران، دریا را بعنوان دروازه ورود مدرنیته به این سرزمین نیز قلمداد نموده و از این منظر نیز به دریا نگاه ویژه یی داشته اند. تخیل سیال، شرایطی را فراهم نموده است تا شاعران بومی بویژه در دهه های اخیر دریا را فراتر از مفهوم قاموسی آن در مفهومی انتزاعی نیز بتصویر بکشند.
تصویرهایی از جامعه جنوب ایران ( لارستان و هرمزگان ) در آینه «بومی سروده » های رامی و طالع زاده
سروده های اجتماعی شعرا، آیینه یی هستند که میتوان سیمای سراینده و مردم روزگار وی را در آن مشاهده کرد. این تصویرها در بومی سروده ها شفافیت بیشتری دارند؛ شاید از اینرو، که زبان بومی و مخاطبان آن محدوده صمیمی خانواده، همشهریان و اقوام هنرمند را در برمیگیرد. پس در بومی سروده ها، همدلی سراینده و خواننده- پیش و بیش از هرچیزی- ازحس مشترک آشنایی و خویشاوندی آنها (یعنی زبان و زندگی مشابه) مایه میگیرد. وقتی شعرهای محلی را میخوانیم یا همزبان و همشهری سراینده ایم که در اینصورت به خود حق میدهیم علاوه بر نقد سخنوری هنرمند و سنجش قدرت زبان، صداقت بیان و سلامت گزارش او را نیز به چالش بکشیم یا اینکه با گویشی دیگر مواجهیم اما توان درک و دریافت آن را داریم و میتوانیم درکنار بحثهای واژگانی و تحلیلهای صرف و نحوی، تصویرهایی از محیط زندگی شاعر ببینیم و اوضاع زمانه او را بشناسیم و با موارد مشابه بسنجیم. این نوشتار بر آن است تا با ارائه بخشی از بومی سروده های خطه لارستان و هرمزگان به بررسی گوشه هایی از زبان و زندگی مردم جنوب ایران بپردازد.
نگاهی به تاریخچه پژوهش های باستان شناختی جزایر هرمزگان
نخستین گام ها در باستان شناسی هرمزگان، تقریباً هم زمان با سایر نقاط ایران در یک ونیم قرن پیش برداشته شد و از ابتدای امر، جزایر هرمزگان مرکز توجه این پژوهش ها به شمار می رفت. این فعالیت ها همچون دیگر نقاط کشور، از سوی پژوهشگران غربی آغاز و سه دهه بعد توسط پژوهشگران ایرانی دنبال شد. بااین حال مقطعی بودن این پژوهش ها و نبود کاوش و بررسی گسترده و مداوم سبب شد که این جزایر به رغم غنای تاریخی - فرهنگی، چندان که باید شناخته شده نباشد. در این نوشتار سعی شده است با مرور روند فعالیت های باستان شناختی جزایر هرمزگان، کاستی های این حوزه پژوهشی بررسی شود. نتایج به دست آمده حاکی از اهمیت پژوهش های باستان شناختی در جزایر هرمزگان و لزوم رشد و گسترش آنها است. عدم انسجام و نبود یک برنامه کلی، از جمله مسائل قابل توجه دیگر این پژوهش ها به شمار می روند. متأسفانه، حجم قابل توجهی از اطلاعات جمع آوری شده طی چند دهه اخیر، به صورت گزارش های منتشر نشده در مراکز اسناد نگهداری می شود؛ و در بسیاری از موارد، همین گزارش های اولیه نیز تحویل داده نشده و از این رو، از نتایج برخی از پژوهش ها اطلاعی در دست نیست. با همه این کاستی ها، نتایج حاصل از بررسی ها، کاوش ها و گمانه زنی هایی که در دو دهه اخیر توسط نسل جوان باستان شناسان ایرانی صورت گرفته است، نشان از آغاز مرحله جدیدی از این پژوهش ها در این بخش از سرزمین ایران است. در نوشتار حاضر فراز و نشیب های فعالیت های باستان شناختی در جزایر هرمزگان به ترتیب تاریخ در هر جزیره بررسی و مرور شده است.
ارزیابی شاخص های کیفیت زندگی در طرح مسکن مهر با رویکرد پایداری (نمونه موردی: محله بهشتی همدان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۷
1 - 24
حوزه های تخصصی:
امروزه شاید یکی از مهم ترین چالش برنامه ریزی شهری کشور ما، بحث مساکن مهر باشد که بصورت انفجاری در سطح ملی به اجرا در آمد و تغییرات کالبدی، فضایی و جمعیتی قابل توجهی را به عنوان طرح خانه دار کردن خانواده های پایین دست جامعه ایجاد کرد، که با اصول توسعه پایدار هماهنگی ندارند. مقوله کیفیت زندگی از شاخص های توسعه پایدار و دولت رفاه در هر جامعه ای است که امروزه تاثیر بسزایی در عرصه های مدیریتی دارد. در شهر همدان هم مانند سایر نقاط، مساکن مهر در چندین نقطه طراحی و اجرا شد که از نظرمکان یابی، نحوه ی ساخت، اماده سازی اراضی و.... دچار مشکل هستند. این پژوهش با هدف بررسی شاخص های کیفیت زندگی در مساکن مهر، سعی بر آن دارد در ارتقاء کیفیت زندگی در این نوع مساکن با تاکید بر پایداری شهری گامی به جلو داشته باشد. و در این راستا با استفاده از روش کیفی و اسنادی و تحلیل های صورت گرفته ازطریق نرم افزار GISو SPSSو lisrel و سپس تحلیل شاخص ها با نرم افزار AMOS و روش SEM ، به بررسی وضعیت کیفیت زتدگی منطقه با توجه به رویکرد پایدای پرداخته شد، نتایج حاکی از ان است که این منطقه با اصول شهرپایدار همخوانی ندارد. در انتها نیز به ارائه طرح بهینه اقدام شد.
سنجش سرمایه های معیشتی روستاهای مناطق کوهستانی با رویکرد معیشت پایدار (مورد مطالعه: دهستان کوه شاه، بخش احمدی - هرمزگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی مسئله فقر در جوامع بشری حاکی از آن است که روستاییان از فقیرترین و آسیب پذیرین گروه های انسانی هستند و عدم توجه به وضعیت معیشتی آنان می تواند عدم توسعه یافتگی در سکونتگاه های انسانی را دو چندان نماید. به عبارتی، سرمایه های معیشتی اساس توانمندی و دخالت روستائیان در سرنوشت فردی و اجتماعی آنها است و شالوده اصلی توسعه جوامع را شکل می دهد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف سنجش وضعیت دارایی ها و سرمایه های معیشتی روستاهای دهستان کوهشاه بخش احمدی با رویکرد معیشت پایدار طراحی شد. بدین منظور با روش توصیفی – تحلیلی و با ابزار پرسشنامه اطلاعات جامعه محلی گردآوری و مورد بررسی قرار گرفت. در مقاله حاضر، براساس چارچوب معیشت پایدار، سرمایه های معیشتی روستاهای کوهستانی منطقه کوهشاه مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. نتایج حاصله بیانگر آن بود که میزان دارایی و سرمایه معیشتی در زمینه های مختلف انسانی، مالی، فیزیکی، طبیعی، اجتماعی، در روستاهای مورد مطالعه متفاوت است و به دلیل آسیب پذیری در زمینه های مختلف در طی سال های اخیر از میزان دارایی های فیزیکی، مالی و طبیعی کاسته شده و بر میزان دارایی های اجتماعی و انسانی افزوده شده است.نتایج نشان داده که پایداری سرمایه های معیشتی یکسان نیست، سرمایه مالی و فیزیکی با میانگین 1.41 و 2.46 جزو ناپایدارترین سرمایه، و سرمایه اجتماعیو انسانی با میانگین3.68 و 3.25 پایدارترین بعد معیشت در روستاهای مورد مطالعه است. با توجه به نتایج مشخص گردید که وضعیت پایداری در سرمایه های معیشتی کل نیز مناسب نیست و این امر زمینه ناپایداری را در روستاهای منطقه فراهم نموده است. نگارندگان در این مقاله به دنبال بیان این نکته هستند که برای خروج ساکنین از چرخه فقر و آسیب پذیری و ایجاد پایداری در منطقه و توانمندسازی جامعه محلی، تنها نمی توان با توجه به یک بعد (بعد اقتصادی) از زندگی موفق بود و باید به دارایی و آسیبپذیری آنها از زوایای مختلف انسانی، مالی، فیزیکی، و زیست محیطی توجه نمود. چرا که در این توانمندسازی جامعه محلی در طرح توان افزایی فقط به بعد اقتصادی آن توجه شده است.
باور عامه «باد زار» در مجموعه داستان ترس و لرزِ غلام حسین ساعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باورها بن مایه اساسی داستان های سبک رئالیسم جادویی را تشکیل می دهند؛ بنابراین درک درست این گونه از داستان ها نیازمندِ تبیین و تحلیل باور/ باورهایی است که داستان از آن سرچشمه گرفته است. یکی از مجموعه داستان هایی که به سبک رئالیسم جادویی در ایران نوشته شده، مجموعه ترس و لرز اثر غلام حسین ساعدی است که فهم این مجموعه داستان با دشواری هایی همراه است. یکی از دلایل این دشواری بهره گیری غیرمستقیم ساعدی از باور عامه زار است. نگارندگان در این جستار کوشیده اند برای درک دقیق این مجموعه داستان، باور عامه زار را در مجموعه داستان ترس و لرز ، بررسی کنند. برای انجام این کار، نخست به شیوه کتاب خانه ای درباره باور زار در نقاط مختلف جهان تحقیق شده و سپس یافته ها به شیوه میدانی با نمونه موردی آن در استان هرمزگان مطابقت داده شده و با افراد مطلع در این منطقه مصاحبه شده است، سپس به شیوه توصیفی تحلیلی، عناصر باور عامه زار در مجموعه داستان ترس و لرز ، بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که چند عنصر مربوط به باور عامه باد زار در این مجموعه داستان، نقش محوری دارند: 1. انواع باد زار: که ویژگی پنج نوع از آن ها در داستان بارز است، 2. بایدها و نبایدهایی که مبتلایان به باد زار باید رعایت کنند، 3. مامازار و بابازار: درمان گرانی محلی که به وسیله موسیقی، کمک گرفتن از نیروهای ماورائی و داروهای محلی به درمان بیماران می پردازند، 4. مراسم حجاب که در آن بیماران درمان می شوند، 5. موسیقی که یکی از عناصر درمان است، 6. باور به موجودات اسطوره ای (بچه بنینگی).
تحلیلی بر نقش معیشت بر شکل سکونت گاهای روستایی نواحی ساحلی شهرستان بندرعباس (مورد پژوهی: روستای بوستانو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
204 - 219
حوزه های تخصصی:
شکل مسکن و بافت کالبدی یک سکونت گاه روستایی تحت تاثیر عوامل مختلفی از جمله عوامل اقلیمی، طبیعی، عوامل اجتماعی – فرهنگی و عوامل اقتصادی قرار دارد که مجموعه این عوامل نیز خود بر یکدیگر تاثیر می گذارند. نحوه تاثیر گذاری این عوامل بر شکل سکونتگاه های انسانی به روش های مختلف و در پژوهش های متعددی مورد بررسی قرار گرفته است؛ اما این در حالی است که تاثیر عوامل اقتصادی که برگرفته از نوع معیشت ساکنین است، بر شکل سکونت گاه ها، کمتر مورد کنکاش قرار گرفته است. بر همین اساس در پژوهش حاضر این موضوع مورد بررسی قرار گرفته و با استخراج الگوهای غالب معیشتی در یک روستا در حاشیه خلیج فارس، تاثیر این الگوها با شکل گیری مسکن روستایی در سه مقیاس کلان، میانی و خرد مورد تحلیل قرار گرفته است. در این پژوهش روستای بوستانو از توابع شهرستان بندرعباس در استان هرمزگان به عنوان نمونه موردی انتخاب شده است. بر اساس یافته های پژوهش، در میان ساکنین این روستا، سه الگوی معیشت شامل معیشت مبتنی بر صیادی، معیشت مبتنی بر تجارت و معیشت کارگری وجود دارد. در جریان فرایند توسعه کالبدی روستا نیز حوزه زندگی ساکنین این سه الگوی معیشتی در قالب سه بافت متمایز شامل بافت قدیم در حاشیه دریا، بافت میانه و بافت جدید روستا شکل گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی مبتنی بر استدلال منطقی است که شیوه گردآوری اطلاعات در آن شامل مشاهده مستقیم، مصاحبه با اهالی و نیز بررسی اسناد و مدارک موجود در ارگان های ذیربط بوده است. در نهایت این پژوهش ضمن تایید فرضیه تاثیرپذیری شکل سکونتگاه های روستایی از الگوهایی معیشت ساکنین آنها، به این نتیجه دست یافت که در سکونت گاه های روستایی، استفاده از فضاهای انعطاف پذیر با قابلیت انجام تنوع عملکردی، افزایش نسبت فضا به توده در نظام پیکره بندی خانه ها و نیز ساخت انبارها و فضاهای مناسب جهت تهیه، تفکیک و دپوی محصولات تولیدی، از جمله مهمترین الزاماتی است که تحت تاثیر معیشت در سازمان فضایی خانه ها شکل می گیرد.
بررسی تأثیر آموزش های محیط زیستی بر سطح دانش محیط زیستی دانش آموزان مقاطع تحصیلی مختلف در زمینه تالاب ها (مطالعه موردی: تالاب شور، شیرین و میناب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش محیط زیست و توسعه پایدار سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
131 - 142
حوزه های تخصصی:
افزایش جمعیت موجب استفاده ناپایدار بشر از اکوسیستم ها از جمله تالاب ها گردیده و مشکلات زیست محیطی متعددی را به وجود آورده است. تالاب بین المللی شور، شیرین و میناب در استان هرمزگان واقع شده که معیشت جوامع محلی به طور مستقیم بدان وابسته است. این تالاب ساحلی در سال های اخیر دچار آسیب هایی شده که با توجه به اهمیت اکولوژیکی، اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی تالاب، لزوم حفاظت از آن احساس می گردد. به دلیل اینکه بهترین روش جلوگیری از تخریب محیط زیست، آموزش و مشارکت افراد جامعه هست و دانش آموزان یکی از مهم ترین گروه های اجتماعی هر جامعه ا ی می باشند، دانش آموزان به عنوان گروه هدف انتخاب شدند. هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش های محیط زیستی بر سطح دانش محیط زیستی دانش آموزان مقاطع تحصیلی مختلف در زمینه تالاب ها بوده است. این مطالعه در مدارس روستای تیاب از روستاهای حاشیه تالاب صورت گرفت و از میان مدارس دخترانه این روستا که درمجموع 313 نفر دانش آموز داشتند، 72 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری، از نوع هدفمند و روش تحقیق نیز پیمایشی- مقطعی می باشد. گردآوری اطلاعات به وسیله پرسشنامه صورت پذیرفت که روایی محتوایی آن توسط متخصصان این حوزه تأیید گردیده بود. پایایی پرسشنامه نیز با نرم افزار SPSS22 سنجیده شد و ضریب آلفای کرونباخ 8/0 به دست آمد. جهت تحلیل داده های پژوهش از آزمون های آماری مناسب استفاده گردید. نتایج نشان می دهند که آموزش های ارائه شده در هر سه مقطع تأثیر مثبت داشته و موجب ارتقاء سطح دانش زیست محیطی دانش آموزان شده است؛ بنابراین می توان با آموزش محیط زیست به در جهت حفظ اکوسیستم های تالابی کشور گامی مثبت برداشت.
سیمای زن در تمثیل های عامیانه هرمزگان (بر مبنای قصه های گردآوری شده توسط محمدصالح امیری)
حوزه های تخصصی:
این مقاله، تحقیقی در باره جایگاه زنان در فرهنگ عمومی هرمزگان، براساس قصه های عامیانه هرمزگان می باشد. تمثیل های عامیانه به عنوان روایت هایی مهم، در بسیاری از جوامع به وسیله زنان نقل می شوند. در این قصه های تمثیلی، تصویری روشن از کارکرد، نقش و وضعیت زنان ترسیم شده است؛ بنابراین بررسی آنها می تواند ما را به شناخت هرچه بیشتر وضعیت زنان و زندگی آنها رهنمون گردد. در این مقاله اطلاعات به شیوه کتابخانه ای گردآوری و با استفاده از روش تحلیل کیفی، تمثیل ها بررسی می شوند. ضرورت این پژوهش از آن جهت است که دریابیم بازتاب تصویر زنان در فرهنگ عامه هرمزگان چگونه است. پرسش اصلی این پژوهش این است که: زنان در نگاه راویان این تمثیلات از چه جایگاه و کارکردی برخوردار هستند؟ این پزوهش در دو بخش، فعالیت های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی زنان را در تمثیل های عامیانه بررسی می کند. نتایج این بررسی نشان می دهد اگرچه فرهنگ هرمزگان، فرهنگی مردسالار است و نابرابری جنسیتی نیز محدود کننده فعالیت های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی زنان می باشد، اما در بسیاری موارد به ویژه در حوزه های فرهنگی و اجتماعی، زنان موضعی فعالانه تر دارند. ازدواج برای زنان قصه ها از اهمیت بالایی برخوردار است و گاهی در انتخاب همسر نیز آزاد اند. ذهن اسطوره ای راویان این دست از تمثیل ها، سبب شده است تا نقش زنان در کارکردها و ژرف ساخت های متضاد و متناقض دیده شود.