فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۶۱ تا ۳٬۷۸۰ مورد از کل ۴٬۳۹۶ مورد.
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
1 - 33
حوزههای تخصصی:
قدرت ملی یکی از بحث های مهم و مورد تاکید در بین صاحب نظران جغرافیای سیاسی و روابط بین الملل محسوب می گردد. زیرا عامل اصلی دوام، بقا و پایداری یک سازه سیاسی فضایی یا کشور محسوب می گردد. قدرت ملی از ابعاد گوناگونی تشکیل شده است. در این مقاله با بررسی ادبیات و مبانی نظری، و نیز بهره گیری از نظرات 77 متخصص داخلی و خارجی شاخص های مهم و تاثیرگذار بر وزن ژئوپلیتیکی و قدرت ملی کشورها در ابعاد نه گانه (سرزمینی، اقتصادی، علمی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، نظامی، فرامرزی و فضایی) احصا شده است. سپس در قالب مدل ریاضی امکان اندازه گیری قدرت ملی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که می توان وزن ژئوپلیتیکی و قدرت ملی کشورها را بصورت جمع جبری نقش مثبت و منفی متغیرهای کمی و کیفی در غالب مدل ریاضی و جامع برآورد نمود. همچنین با استفاده از روش بی مقیاس خطی، می توان داده ها را به صورت همتراز درآورد و در ترکیب با یکدیگر قدرت ملی کشورها را مورد سنجش و ارزیابی قرار داد. در این پژوهش مدل سنجش قدرت ملی بصورت پویا ملاحظه شده و با طراحی نرم افزار ویژه، امکان بروزسازی متغیرهای مدل و نیز سنجش سالیانه نظام قدرت جهانی و منطقه ای و بررسی تطبیقی تغییرات نظام قدرت و نیز الگوی توزیع فضایی قدرت جهانی، منطقه ای و ملی فراهم شده است.
پیامدهای گسست مدیریت سیاسی فضا در کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
۱۱۵-۹۲
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به دنبال شناسایی گسست های ناشی از مدیریت سیاسی فضا در کلانشهر تهران است. در حال حاضر حاصل تشدیدیافته این گسست نهادی و سازمانی در گذر زمان در کلانشهر تهران، عناصر رسمی نظام مدیریت شهری، طیف وسیعی شامل وزارت کشور و واحدهای تابعه آن، مسکن و شهرسازی، مهندسان مشاور، سازمان برنامه و بودجه، شرکت برق منطقه ای، شرکت گاز، شرکت مخابرات، شرکت پست، اداره آموزش و پرروش، دانشگاه ها و موسسات آموزش پزشکی، سازمان تربیت بدنی، اداره ارشاد اسلامی، ثبت اسناد و املاک و ... می باشد. روش پژوهش حاضر به صورت توصیفی- تحلیلی است وجمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای می باشد. در این تحقیق درآمدهای نفتی دولت به عنوان یکی از فاکتورهای بسیار تأثیرگذار در زمینه انباشت قدرت و ثروت در منطقه کلانشهری تهران مدنظر قرار گرفته که در نهایت به تمرکز و تجمیع سازمان ها و نهادهای دولتی پرشمار در کلانشهر تهران و ایجاد کارکردهای موازی با سازمان های مدیریت شهری و در نهایت گسست در مدیریت سیاسی فضا منتهی شده است
مدیریت بحران پساکرونا در گردشگری با تأکید بر تاب آوری
حوزههای تخصصی:
بیماری کرونا آسیب جدی به صنعت گردشگری وارد کرده است. نکته ی مهم پساکرونای گردشگری است که نتایج مطالعات نشان می دهند گردشگری موضوعی اجتماعی و پساکرونای گردشگری در ایران موضوعی قابل تأمل است. لذا، این تحقیق، که با هدف بررسی و تحلیل مدیریت بحران پساکرونای گردشگری از منظر تحلیل روان شناختی اجتماعی و با تأکید بر مؤلفه های تاب آوری آنتونوفسکی (SOC) انجام شده است، از شیوه ی کیفی و مصاحبه ی عمیق نیمه ساختاریافته با خبرگان بهره گرفته و، با روش تحلیل مضمون، پساکرونای گردشگری را تحلیل و بررسی کرده است. نتایج حاصل از یافته های تحقیق به بحران پساکرونا اشاره دارد، بحرانی جدی که با بازاری نابسامان و تقاضای انبوه، بروز رفتارهای آسیب زننده ی ناشی از فشارهای دوران کرونا، تمایل به سفرهای داخلی و توجه بیشتر به امور بهداشتی همراه و مؤید مشکلات بسیاری بوده است. مدیریت بحران پساکرونای گردشگری، با توجه به روحیه ی تاب آوری، بر ایجاد آگاهی و درک بالا از شرایط آتی توسط متولیان و مدیران گردشگری و برنامه ریزی عملیاتی و کوتاه مدت با محوریت گردشگری شهری تأکید می کند تا از رسانه ها برای آگاهی بخشی، توصیف و آماده سازی جامعه ی میزبان و گردشگران برای دوران پس از کرونا بهره مند شود.
بررسی تاثیر شهرهای خواهرخوانده در توسعه شهری با تاکید بر دیپلماسی شهری و توسعه ملی؛ مطالعه موردی: کلان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۰)
453-436
حوزههای تخصصی:
دیپلماسی شهری، از ابزارهای مهم سیاست خارجی است که حکومت ها آن را در اختیار دولت های محلی، شهرها و انجمن ها قرار می دهند و نوعی از گفت وگو و همکاری های بین المللی در سطح خُرد، اما با اهداف کلان سیاسی است. در این شکل از دیپلماسی زمینه توسعه و روابط صلح آمیز برای همه شهروندان فراهم می شود و یکی از جنبه های آن، ایجاد روابط خواهرخواندگی میان شهرها است. خواهرخواندگی نوعی قرارداد و تفاهم میان دو شهر در سطوح ملی و بین المللی است که زمینه روابط گسترده تر سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی میان شهرها و کشورها را فراهم می سازد. بر این اساس، مقاله می کوشد تا به بررسی تاثیر شهرهای خواهرخوانده در توسعه شهری و با تاکید بر دیپلماسی شهری و توسعه ملی با مطالعه موردی کلانشهر شیراز بپردازد. روش پژوهش آمیخته و داده ها کتابخانه ای و میدانی هستند. ابزار روش میدانی، پرسشنامه و ﺟﺎمعه آﻣﺎری آن استادان دانشگاه، خبرگان، مدیران و مهندسان شهرداری شیراز هستند. نمونه گیری نیز با روش گلوله برفی بود. یافته ها نشان داد، چهار مولفه سیاسی و امنیت پایدار، توسعه اجتماعی- فرهنگی، توسعه اقتصادی و توسعه منابع انسانی به ترتیب دارای بیشترین اهمیت هستند. همچنین شاخص های درک و آگاهی متقابل فرهنگی، دیپلماسی و همکاری های سیاسی کلان، مزایا و فرصت های اقتصادی، توسعه همکاری های سیاسی در سطح محلی، رشد و توسعه پایدار شهر و تبادل اطلاعات و تکنولوژی بیشترین اهمیت را در میان شاخص های بیست و شش گانه احصا شده در مقاله، دارا هستند
بررسی میزان همبستگی بین فرونشست و تغییرات سطح آب زیرزمینی با استفاده از آنالیز سری زمانی تداخل سنجی راداری (منطقه مطالعاتی: اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
173 - 192
حوزههای تخصصی:
فرونشست زمین یکی از مخاطرات طبیعی است که به صورت تدریجی اتفاق می افتد، این پدیده در اکثر مناطق ایران به وضعیت بحرانی رسیده است. عوامل تأثیرگذار بر فرونشست شامل تغییرات سطح آب زیرزمینی، جنس خاک، عمق بستر سنگی و ... است. برای جلوگیری از پیشروی فرونشست باید علل رخداد آن بررسی شود تا با توجه به ویژگی های هر منطقه تصمیم گیری ها مبتنی بر واقعیت باشد. افت سطح آب زیرزمینی یکی از عوامل مهم مؤثر بر فرونشست است ولی به دلیل پیچیدگی ارتباط فرونشست با عوامل تأثیرگذار دیگر، نمی توان به صورت عام یک رابطه خطی مستقیم بین تغییرات سطح آب زیرزمینی و فرونشست در نظر گرفت. این تحقیق با هدف بررسی رابطه بین فرونشست و تغییرات سطح آب زیرزمینی به بررسی همبستگی بین دو پارامتر مذکور در بازه زمانی 1393 تا 1397 در منطقه اصفهان پرداخته است. در این راستا سری زمانی تداخل سنجی راداری و سری زمانی سطح آب چاه های پیزومتری در منطقه اصفهان موردبررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد، در 12% از چاه ها، عدم همبستگی ، در 9% همبستگی ضعیف و مثبت، در 12% همبستگی متوسط و مثبت، در 48% همبستگی قوی و مثبت، در 6 % همبستگی ضعیف و منفی، در 4% همبستگی متوسط و منفی و در 9% همبستگی قوی و منفی بین میزبان فرونشست و افت سطح آب زیرزمینی وجود دارد. مقادیر همبستگی پیچیدگی ارتباط میزان فرونشست و افت سطح آب را نشان می دهد. پیچیدگی ارتباط میزان فرونشست و عوامل ایجاد آن، نشان دهنده لزوم انجام بررسی های دقیق تر و ارائه مدل های جامع تر است.
بررسی تأثیر مسئولیت اجتماعی شرکت و بازاریابی سبز در جهت توسعه صنعت گردشگری (موردمطالعه: استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال بیستم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
279 - 257
حوزههای تخصصی:
بررسی نظری و پیشینه مطالعات قبلی نشان می دهد، شکاف پژوهشی همبستگی بین عوامل مسئولیت اجتماعی، استراتژی بازاریابی سبز، شهرت شرکت و عملکرد تجاری وجود دارد. زمینه عملی صنعت خدمات گردشگری است که روز به روز به اهمیت گردشگری و توسعه آن افزوده می شود. گردشگری صنعتی خدماتی است که به ارائه مطلوب خدمات به گردشگران وابسته است. جامعه آماری این پژوهش، مدیران و کارشناسان و کسب و کارهای خدماتی وابسته به گردشگری استان اردبیل بودند. با توجه به وجود 315 هتل، مهمان پذیر، هتل آپارتمان و بومگردی، نمونه ای به تعداد 173 مورد و 346 پرسشنامه با استفاده از فرمول کوکران و به صورت هدفمند و نظری انتخاب شد. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری (نرم افزار PLS ) انجام شد. نتایج حاکی از تأیید فرضیات تحقیق به جز تأثیر استراتژی بازاریابی سبز بر نتایج کسب و کار بود. شایسته است، مدیران مجموعه گردشگری مسئولیت اجتماعی را اصل اخلاقی در نظر بگیرند و با به کارگیری استراتژی بازاریابی سبز موجب رفع نگرانی گردشگران حامی محیط زیست شوند و با ایجاد شهرت قوی عملکرد تجاری خود را بهبود دهند.
واکاوی پهنه های اقلیمی و خطر بیابان زایی حوضه آبریز کارون تحت شرایط تغییر اقلیم آینده با استفاده از شاخص UNEP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
1 - 27
حوزههای تخصصی:
انتشار بیش ازحد گازهای گلخانه ای در دهه های اخیر و تغییرات به وقوع پیوسته در اقلیم، موجب شده که پارامترهای هواشناسی و به تبع آن، پهنه های اقلیمی دستخوش تغییراتی گردد. در این تحقیق، چشم انداز آتی پهنه های اقلیمی و خطر بیابان زایی حوضه آبریز کارون با استفاده از شاخص UNEP و با به کارگیری مدل ریزمقیاس کاهی LARS-WG6 و خروجی مدل HadGEM2-ES، تحت سناریوهای انتشار RCPs برای سه دوره 2040-2021، 2060-2041 و 2080-2061 بررسی شد. بر اساس نتایج حاصل از آزمون مَن-کندال، مشخص گردید که در دوره پایه (2015-1996) و در سطح حوضه آبریز کارون، روند تغییرات سالانه دمای حداقل، افزایشی غیر معنی دار است؛ درحالی که دمای حداکثر و تبخیر و تعرق دارای روند افزایشی معنی دار در سطح 05/0 است. همچنین روند تغییرات سالانه بارش کاهشی است؛ اما این روند کاهشی، معنی دار نیست. مطابق یافته های تحقیق در هر سه دوره آتی و بر اساس سناریوهای انتشار RCPs، متوسط بلندمدت بارش سالانه بین 9/1 تا 6/14 درصد نسبت به دوره پایه کاهش می یابد اما متوسط سالانه دمای حداقل بین 2/1 تا 4/3 درجه سلسیوس، دمای حداکثر بین 3/1 تا 7/3 درجه سلسیوس و میانگین سالانه تبخیر و تعرق بین 7/4 تا 3/12 درصد نسبت به دوره مشاهداتی افزایش خواهد یافت. در دوره های آتی و بر اساس الگوهای واداشت تابشی موردبررسی، وسعت اقلیم خشک (خطر بیابان زایی بسیار شدید) و اقلیم نیمه خشک (خطر بیابان زایی شدید) به ترتیب 5/3 و 4/4 درصد افزایش و مساحت اقلیم خشک نیمه مرطوب (خطر بیابان زایی متوسط) و اقلیم مرطوب و بسیار مرطوب (بدون خطر بیابان زایی) به ترتیب 4 و 7/4 درصد کاهش خواهد یافت؛ اما قلمرو آب و هوایی نیمه مرطوب (خطر بیابان زایی کم) با 8/0+ درصد، تغییرات ناچیزی خواهد داشت. گستره اقلیم نیمه خشک در دوره آینده نزدیک و تحت سناریوی بدبینانه (RCP8.5)، با 4/12 درصد افزایش به بیشترین سطح ممکن در بین سناریوهای انتشار خواهد رسید؛ لذا این جابه جایی در مرزهای طبقه بندی اقلیمی، باعث تشدید روند بیابان زایی حوضه آبریز کارون در دوره های آتی خواهد شد.
تاثیر راهبردهای اکتشافی و بهره بردای بر شهرت برند گردشگری با تأکید بر نقش وفاداری و تصویر ذهنی گردشگران (مورد مطالعه: هتل های چهار و پنج ستاره شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
191 - 206
حوزههای تخصصی:
صنعت هتل داری آمیخته ای از خدمات محسوس و نامحسوس است؛ بر همین اساس میهمانان هتل ها معمولا در یک زمان خدمتی را با چندین معیار ارزیابی متکی بر نشانه ها خریداری می کنند. هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر راهبردهای اکتشافی و بهره برداری بر شهرت برند گردشگری با در نظر گرفتن نقش وفاداری و تصویر ذهنی می باشد. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری گردشگران اسکان یافته در بهار 1397هتل های 4و5 ستاره در شهر یزد به تعداد 4783 نفر می باشند. جهت نمونه گیری از طریق فرمول کوکران تعداد 355 نمونه در دسترس جمع آوری گردید. ابزار گردآوری داده های پژوهش، پرسشنامه است. روایی پرسشنامه با استفاده از میانگین واریانس استخراج شده در حدقابل قبول بیشتر از5/0 و پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ بررسی و مقدار آن بالای 7/0 بوده و مورد تائید قرار گرفت. از نرم افزار ایموس جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد راهبردهای دوسوتوانی تاثیر معنی داری بر تصویر ذهنی گردشگران دارند. همچنین یافته ها نشان داد که تصویر ذهنی گردشگران تاثیر معنی داری بر وفاداری گردشگران و شهرت برند گردشگری دارد. نتایج نشان داد که وفاداری گردشگران نیز بر شهرت برند تاثیر گذار است. همچنین، راهبرد اکتشافی با اثر میانجی تصویر ذهنی برند بر شهرت و وفاداری برند گردشگری تاثیر می گذارد. راهبرد بهره برداری نیز با اثر واسطه ای تصویر ذهنی برند بر وفاداری برند گردشگری تاثیر می گذارد. اما راهبرد بهره برداری از طریق تصویر ذهنی تأثیر معناداری بر شهرت برند گردشگری ندارد.
Qeshm Geopark and an Evaluation of its Capabilities for Various Activities(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
323 - 349
حوزههای تخصصی:
The registration of Qeshm Geopark as the first geopark of Iran and the Middle East region in the list of global geoparks by UNESCO along with its natural, cultural, historical, economic, commercial and military capabilities has brought Qeshm Island to a unique position. It has made it have international value in addition to national and regional value. One of the ways to achieve coordinated development with the principles of sustainability and spatial planning is to evaluate the ecological potential of areas; this article examines the potential of using Qeshm Geopark for various activities. The current research has evaluated the potential of Qeshm Geopark in relation to agricultural activities, environmental protection, tourism, urban and commercial development, and industrial development using a systemic perspective and providing an ecological model. In this research, documentary information was collected from available library sources, and in the next step, maps related to the shape of the land in Qeshm Geopark were prepared in the GIS environment, after combining and analyzing the maps and combining them with existing social information ؛Economic information, in the final exploitation capacity of Qeshm Geopark, based on the ecological model of exploitation and using the multi-factor evaluation method, has been investigated at the level of the whole island. The results show that Qeshm Geopark has a suitable and high capacity for tourism development and extensive and concentrated industrial development and lacks sufficient capacity for agricultural development And the ecological potential and urban development and environmental protection has been assessed as moderate.
شناسایی و اولویت بندی روستاهای درمعرض خطر سوانح طبیعی کشور با هدف ارائه طرحهای ایمن سازی و تحقق بند 8 ماده 27 برنامه ششم توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۱۰۸-۹۱
حوزههای تخصصی:
سوانح طبیعی به عنوان پدیده هایی تکرارشدنی و مخرب، همواره در طول دوران حیات کره زمین وجود داشته و زندگی بشر را با خطر جدی مواجه ساخته اند؛ به ویژه در مناطق روستایی که به دلیل توان محدود در مقابله با این تهدیدات محیطی و ارتباط تنگاتنگ زندگی ساکنان این سکونتگاهها با محیط طبیعی، از دیرباز بیش از دیگر جوامع در معرض خطر سوانح طبیعی و اثرات گسترده آنها بوده اند. از آنجا که شناخت محیطی و برنامه ریزی پیش از سانحه، در کاهش اثرات فاجعه آفرین سوانح طبیعی در سکونتگاههای روستایی اثربخش می باشد، در این پژوهش با استناد به بند 8 ماده 27 قانون برنامه ششم توسعه کشور و با رویکرد پیشگیری، کاهش خطر و مدیریت ریسک مخاطرات و بویژه تعیین اولویت مداخله به منظور تخصیص بودجه جهت ایمن سازی روستاها در برابر مخاطرات طبیعی، به شناسایی، ارزیابی آسیب پذیری و اولویت بندی سکونتگاه های روستایی در سراسر کشور پرداخته شده و همزمان با توجه به برداشت حجم عظیمی از اطلاعات میدانی در مقیاس روستا در سرتاسر کشور، سامانه اطلاعات مکانی بر بستر وب طراحی و مستقر گردیده و اطلاعات برداشت شده در بازدیدهای میدانی 1418 روستا در 31 استان، مشتمل بر ویژگیهای محیطی، کالبدی، سوابق مرتبط با مخاطرات مورد بررسی، شاخصهای خطر و پتانسیل خطرپذیری در این پایگاه داده ثبت گردیده است. این سامانه قادر است با کنار هم قرار دادن اجزای خطر سوانح و حوادث، راهکارهای مدیریتی مناسب جهت کاهش آسیب پذیری را آشکار سازد و با تعریف سطح دسترسی برای ذینفعان مختلف از سطوح ملی تا سطوح محلی، امکان به روز رسانی اطلاعات فراهم گردد.
آشکارسازی کانون های جدید گردوخاک گسترش یافته در شمال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۱۷۴-۱۵۷
حوزههای تخصصی:
فرایند مستمر و رو به گسترش گرمایش جهانی به ویژه در منطقه آسیا، شرایط را برای افزایش خشکی و گسترش پدیده بیابان زایی فراهم کرده است. بسیاری از بیابان هایی که تا چندی پیش در تعادل اکولوژیک، شرایط حفاظت خاک را داشتند، امروزه به عنوان کانون های تازه ای از ایجاد مخاطره گردوخاک گسترش یافته تبدیل شده اند. نمونه های متعددی در ایران با توجه به موقعیت جغرافیایی خاص اش، در میان برخی از بیابان های مهم دنیا، اتفاق افتاده است. ناهنجاری دمایی 8 درجه ای در زمستان سال گذشته در حوضه آبخیر دریای کاسپین، کانون های گردوخاک جدیدی برای سواحل جنوبی این دریا فراهم کرده است. در تاریخ 30 الی 31 اردیبهشت 1400، گردوخاکی کم سابقه از لحاظ وسعت منطقه درگیر و همچنین غلظت، در ایستگاه های هواشناسی استان گیلان به ثبت رسید. اجرای مدل های پسگرد شیمیایی جو HYSPLIT نشان از گسیل گردوخاک از منطقه شمال غربی دریای کاسپین برای اولین بار به سواحل جنوبی دریای کاسپین (استان گیلان) با چنین شدتی دارد. کانون و منشاء این گردخاک بیابان راین در شمال غربی دریای کاسپین شناسایی شد. گرمایش مستمر و کم سابقه در منطقه و همراهی با جریان های قوی شمالی-جنوبی شرایط را برای گسیل این گردوخاک فراهم کرد. به دلیل منشاء گردوخاک گسیل شده و همچنین وضعیت جغرافیایی و توپوگرافیکی حوضه دریای کاسپین، تراز این گردوخاک از سطح زمین تا ارتفاع کمتر از 1500 متر ارزیابی شد. تحلیل شرایط همدید با استفاده از داده های بازتحلیل NCEP/NCAR با تفکیک مکانی 1 درجه، بیانگر استقرار توده هوای پرفشار با مرکز 1018 هکتوپاسکال روی بخش های شمال غربی دریای کاسپین و نفوذ زبانه پرفشار تا سواحل جنوبی دریای کاسپین است. با توجه به گرادیان مناسب فشاری و افزایش سرعت باد، چشمه های مولد گردوخاک روی مناطق بیابانی راین شکل گرفته و با حاکمیت جریان های شمالی (جنوب سو) توده گردوخاک به سمت استان گیلان گسیل می یابد.
The Effects of China-Pakistan Economic Corridor (CPEC) on Regional Geopolitics(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
206 - 230
حوزههای تخصصی:
The China-Pakistan Economic Corridor (CPEC) brings a multidimensional shift in regional geopolitics. The objective of this study examines the changing dynamics in regional geopolitics regarding the China-Pakistan Economic Corridor (CPEC) by analyzing the theoretical spectrum of the geopolitical theories of Heartland and Rimland. This paper hypothesized the economic gravity of the China-Pakistan Economic Corridor could potential to develop a favorable geopolitical environment across the region. In sum, the outcomes of this research, the CPEC could transform the regional geopolitics from conventional to critical as converting the current hostile geopolitical environment into favorable geopolitics regarding its geo-economic potential. Resultantly, CPEC will convert the economic vulnerable, and war turn zone into economic well-being, peace and stable region.
نقش افغانستان در تغییر وضعیت هیرمند از هیدروپلیتیک به ژئوپلیتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۹)
357-336
حوزههای تخصصی:
افغانستان تا اسفند ماه 1236 خورشیدی جزوئی از ایران بود و در آن زمان براساس معاهده پاریس از ایران جدا و تحت قیمومیت بریتانیا قرار گرفت؛ این وضعیت تا سال 1298 ادامه یافت و در آن سال افغانستان اعلام استقلال کرد. پیش از جدائی افغانستان از ایران، رود هیرمند یک رود داخلی محسوب می شد و حساسیتی در خصوص بهره برداری از آب آن وجود نداشت. مشکل بهره برداری و حقابه از زمان استقلال افغانستان پدیدار شد. چگونگی پیدایش مشکل و روندهای گوناگون آن و نقش افغانستان در آن موضوع اصلی پژوهش حاضر است. این مقاله که با رویکردی استقرائی و با راهبرد مطالعات تاریخی- جغرافیایی انجام شده، از نوع تحلیلی است و به شیوه کتابخانه ای انجام شده و در نگارش آن منابع داخلی و خارجی مرتبط با موضوع پژوهش مورد توجه بوده اند. یافته های پژوهش تاکید دارند سهم ایران از آب هیرمند یک حق تاریخی است که پس از جدائی و استقلال افغانستان و با وجود معاهده در سال 1351 همواره رو به کاهش بوده و در مواردی به طور کامل قطع شده و منطقه سیستان را گرفتار زیان محیط زیستی و اقتصادی قابل توجهی کرده است. ساخت سدهای بزرگ و ایجاد کانال های انحراف آب از جمله اقدامات افغانستان بوده که به حقابه ایران از هیرمند و دوام جریان آن لطمه وارد کرده است. کارشکنی های افغانستان، آب هیرمند را از وضعیت هیدروپلیتیک به سطح ژئوپلیتیکی تغییر داده است. ضمن اینکه آن اقدامات مخالف اصل رفتار بر مبنای حسن همجواری و همچنین مغایر با کنوانسیون ها و اسناد بین المللی در خصوص آب های مشترک است.
تحلیل اقدامات کشاورزان برای بهبود تاب آوری نظام های بهره برداری کشاورزی کوچک مقیاس استان همدان در شرایط تغییر اقلیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
31 - 52
حوزههای تخصصی:
وقوع بلایای طبیعی همواره با آسیب های شدیدی در بخش کشاورزی به ویژه در واحدهای کوچک مقیاس همراه است. یکی از رویکردهای مقابله با این آسیب ها بهبود تاب آوری نظام های بهره برداری است. از همین رو این تحقیق با هدف کلی تحلیل اقدامات مناسب بهبود تاب-آوری نظام های بهره برداری کشاورزی کوچک مقیاس از دیدگاه کشاورزان استان همدان در شرایط تغییراقلیم انجام شد. جامعه آماری پژوهش کشاورزان فعال در واحدهای بهره برداری کوچک مقیاس (زیر10هکتار) بودند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 300 نفر محاسبه شد. نمونه گیری به روش خوشه ای در طی چندمرحله انجام و کشاورزان به وسیله پرسشنامه های جداگانه مورد مصاحبه قرار گرفتند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه محقق ساخته ای بود که روایی آن توسط جمعی از متخصصان پایداری کشاورزی و اعضای هیئت علمی گروه مدیریت و توسعه کشاورزی دانشگاه تهران و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تایید گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSSwin25 و SMART PLS 3 انجام شد. نتایج نشان داد که برای بهبود تاب آوری واحدهای بهره برداری کشاورزی موردمطالعه سه دسته اقدامات دولتی، اقدامات اقتصادی-اجتماعی و اقدامات محلی-زراعی لازم است. درهمین-راستا پیشنهادهایی به منظور بهبود تاب آوری واحدهای بهره برداری موردمطالعه همچون بکارگیری فناوری های نوین، توسعه خدمات زیربنایی، توسعه مکانیزاسیون و نوسازی، تقویت زیرساخت های توسعه، تنظیم بازارمحصولات کشاورزی، حل کردن بحران های سیاسی و کاهش حضور یک جانبه یا تسلط کشاورزان بزرگ مقیاس در مدیریت تشکل های محلی ارایه شد. این پیشنهادها آسیب پذیری واحدهای کوچک مقیاس را کاهش داده و موجب افزایش تاب آوری آن ها می شود.
مؤلفه های فرهنگی مرزنشینان و نقش آن در امنیت پایدار مناطق مرزی کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال هفتم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۷
85 - 105
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مؤلفه های فرهنگی مرزنشینان و نقش آن در امنیت پایدار مناطق مرزی کرمانشاه است که در قالب فرضیه؛ بین مؤلفه های فرهنگی مرزنشینان و امنیت پایدار مناطق مرزی رابطه معنادار وجود دارد، مورد بررسی و آزمون قرار گرفته است. پژوهش حاضر با روش ترکیبی (کمی و کیفی) انجام شد؛ به نحوی که برای بعد کمی از پیمایش و برای بعد کیفی آن از روش گرند تئوری استفاده به عمل آمد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل صاحب نظران و متخصصین آگاه به موضوع پژوهش بودند. روش نمونه گیری در بخش کیفی به صورت هدفمند از نوع گلوله برفی بود، که با تعداد 30 نخبه و صاحب نظر به اجماع نظری رسید. در بخش کمی جامعه آماری شامل شهروندان مناطق مرزی استان کرمانشاه بودند. که تعداد این افراد بر اساس برآوردهای اولیه 540 نفر بودند. ابزار گردآوری اطلاعات؛ مصاحبه های نیمه ساختاریافته و پرسشنامه های محقق ساخته بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها بعد از انجام مصاحبه ها از روش تحلیل کدگذاری برای شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های فرهنگی و امنیت پایدار مرزی استفاده شد. همچنین در قسمت کمی مطالعه از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج حاصل نشان می دهد که امنیت پایدار مرزی از دیدگاه پاسخگویان دارای 19 واحد معنایی می باشد که در شش مقوله مشترک «امنیت اقتصادی»، «امنیت اجتماعی»، «امنیت سیاسی»، «امنیت زیست محیطی»، «امنیت نظامی» و «امنیت فرهنگی» قرار گرفتند. از طرفی ابعاد فرهنگی مرزنشینان مشتمل بر شش بُعد «مشارکت و تعاون»، «انسجام فرهنگی»، «تعامل دوطرفه»، «بصیرت و آگاهی»، «ایدئولوژی» و «غیرت و جوانمردی» قرار گرفتند. ماتریس همبستگی بین مقوله های فرهنگی و امنیت پایدار مرزی نشان می دهند که ارتباط معنادار و مستقیمی بین هر یک از مؤلفه های این ماتریس وجود دارد. می توان گفت دو مقوله هسته ای امنیت پایدار مرزی و مؤلفه های فرهنگی شش گانه مرزنشینان در یک رابطه متقابل با هم قرار دارند؛ به نحوی که در تعامل دوطرفه این مؤلفه ها، سامان اجتماعی در مرزها شکل می گیرد و مرزنشینان شاهد نوعی امنیت پایدار می باشند.
واکاوی روند تغییرات شمار مراکز چرخندی دریای مدیترانه در بازه زمانی (2018- 1979)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال نهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
۲۲۲-۲۱۱
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر از داده های مرکز جوی اروپایی(ECMWF)، از سال 1979 تا پایان سال 2018 تفکیک مکانی 25/. در 25/. به منظور واکاوی تغییرات شمار مراکز چرخندی دریای مدیترانه استفاده شده است. روش های زیادی برای بررسی تغییرات و وجود روند در بین داده های آماری وجود دارد، که به دو دسته آمار پارامتری و ناپارامتری تقسیم می شود. روش رگرسیون خطی از دسته پارامتری است و معمول ترین روش ناپارمتری آزمون من -کندال می باشد. با برازش مدل من کندال و مدل رگرسیون خطی روند مقدار، فراونی مراکز چرخندی حوضه دریای مدیترانه دردو مقیاس فصلی و سالانه ارزیابی شد. با واکاوی روند تغییرات شمار مراکزچرخندی در مقیاس فصلی فصل های بهار، پاییز و تابستان تداوم های پنج روزه دارای روند معنی دار بوده است. اما در مقیاس سالانه در هیچ کدام از تداوم ها روند معنی دار مشاهده نگردید. با برازش مدل رگرسیون در مقیاس فصلی و سالانه تداوم های یک و دو روزه دارای شیب خط رگرسیون مثبت می باشند.
آنالیز زمانی و مکانی طوفان های گردوغبار در شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آنالیز زمانی و مکانی طوفان های گردوغبار طی بازه ی زمانی 2016 تا 2018 در شهر کرمانشاه با بهره گیری از مدل مسیریابی HYSPLIT و پروداکت MCD19A2 سنجنده ی مودیس در سامانه ی تحت وب گوگل ارث انجین انجام گرفت. جهت مسیریابی منشأ ذرات گردوغبار از روش لاگرانژی مدل HYSPLIT در 48 ساعت قبل از وقوع پدیده گردوغبار در کرمانشاه در سه سطح ارتفاعی 200، 1000 و 1500 متری مورد استفاده قرار گرفت. یافته های حاصل از نقشه های ردیابی مدل HYSPLIT حاکی از آن است که مسیر کلی برای انتقال گردوغبار به منطقه مورد مطالعه مسیر شمال غرب- جنوب شرق با منشأ بیابان های عراق و سوریه در سه ارتفاع 200، 1000 و 1500 متری در روز های 17 ژوئن 2016 و 27 اکتبر 2018 و همچنین مسیر جنوب غرب به غرب با منشأ کویت، شمال عربستان و بخشی از عراق در 2 نوامبر 2017 می باشد. نتایج نقشه های حاصل از پروداکت MCD19A2 سنجنده ی مودیس علی الخصوص نقشه های تناوب رخداد، غلظت تجمعی، تغییرات مکانی و نقشه بیشترین میزان AOD نشان از همبستگی بالا با نقشه های مسیریابی شده مستخرج از مدل HYSPLIT دارد. به طورکلی بر اساس یافته های حاصل از نقشه های مستخرج از پروداکت MCD19A2 سنجنده مودیس طی بازه ی زمانی 2016 تا 2018 شهر کرمانشاه، مناطق مرکزی و شرقی همواره بیشتر از دیگر مناطق شهر درگیر طوفان گردوغبار گردیده و در این راستا مناطق فوق به صورت متوسط، نسبت به دیگر مناطق شهر بیشتر با آلودگی ناشی از گردوغبار مواجه بوده اند. در این راستا نتایج نهایی نشان دهنده ی همبستگی بالا بین داده های PM10 واقعی و مقادیر AOD مشتق شده از سنجنده مودیس می باشد.
Political Time in the Iranian Bio-power: Re-approaching the Tanzimat in the Qajar(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
130 - 155
حوزههای تخصصی:
Policy developments over time and the dialectic of time and power in modern Iran have a long fluctuating history. There has not been much research on the foundations of political time in Iran. The birth of a new government in Iran within the Tanzimat system coincides with the birth of a new subjectivity that has been determined in the game with the institutions. Contemporary Iranian timescapes is actually the result of tension between the Antiqui and the Moderni, the Old and the New, on the eve of the transition from medieval Iran to Iranian modernity. This temporal-spatial transition is the sphere of dialectical link between Iranian designers of Tajaddod (modernity) and the conservative body of the royal court. This article tries to apply the theoretical tools of comparative historical analysis to state that “time matters” and “time could not be neglected” in Iranian government studies. Genealogical philosophy of time would be the main approach of research. It is well recognized how useful the Foucauldian genealogy and discourse analysis could be for historical sociology and institutionalism. The creative hermeneutic toolbox will also be used in this hybrid approach. Then combined theoretical concepts from the theoreticians of `timescape`, `political time`, `short-term society`, and socio-historical concepts such as `rhizome`, `territorialization` and `bio-politics` would be used in a hermeneutical way. The main contribution is the application of timescape theory and its integration with genealogy and creative hermeneutics on Iran.
مدیریت ریسک فعالیت دامداری در نواحی روستایی شهرستان گلپایگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷
1 - 19
حوزههای تخصصی:
صنعت دامپروری یکی از فعالیت های اقتصادی در روستاها به شمار می رود که این بخش با امنیت غذایی و سلامت جامعه گره خورده است و یک صنعت پویا و اشتغال زاست که به عنوان یکی از اصلی ترین بخش های تولید مواد پروتئینی و لبنی اهمیت بسزایی در تغذیه انسان ها دارد. و می توان گفت که یکی از مخاطره آمیزترین فعالیت های کشاورزی، زیر بخش دامداری است و بسیاری از عوامل کنترل ناپذیر، مانند عوامل جوی، خشکسالی ها و بیماری ها بر این فعالیت اقتصادی اثر منفی دارند. همچنین مخاطراتی مانند تغییرات قیمت و بی ثباتی عوامل تولید نیز این امر را در کشور تشدید می کند. براین اساس پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با هدف کاربردی به بررسی و شناسایی مدیریت ریسک دامداری در نواحی روستایی شهرستان گلپایگان انجام پذیرفته است. جمع آوری اطلاعات با استفاده از داده های رسمی و مکتوب در ابتدا به صورت کتابخانه ای و سپس براساس پژوهش ها و در مطالعات میدانی از مشاهده همراه با مصاحبه به ره برده شده است. جامعه آماری تحقیق کل خانوارهای دامدار روستاهای مزرعه، قالقان، اسفرنجان و رباط قالقان است که مجموعا 200 خانوار بوده است، و به منظور برآورد حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده گردید، که از این 200خانوار، تعداد 132 خانوار به عنوان جامعه هدف مصاحبه شونده تعیین شده است، و شیوه مصاحبه به صورت نیمه ساختاری بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که نخست ریسک تأمین علوفه و نهاده های دامی در روستاهای مورد مطالعه دارای اهمیت و فراوانی بیشتری است و در مراتب بعدی ریسک عوامل طبیعی (سرمای شدید، هوای بسیار گرم و خشکسالی) و سرقت با سهم و فراوانی برابر دارای اهمیت هستند. و فعالان اقتصاد دام برای کاهش ریسک های موجود نخست اقدام به کاشت علوفه های کم آب بر و ذخیره سازی نهاده ها می کنند؛ همچنین برای کاهش ریسک عوامل طبیعی و سرقت اقدام به ساخت پناهگاه های مسقف مناسب فصل سرد سال و سم پاشی جایگاه دام در فصل گرما و نصب دوربین و دزدگیر در دامداری های خود می کنند.
اولویت بندی خطر سیل در حوضه آبخیز گنجوان استان ایلام با استفاده از مدل الکتره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
1 - 21
حوزههای تخصصی:
امروزه مخاطرات محیطی و مقابله با آن ها ازجمله مهم ترین دغدغه های پژوهشگران در زمینه برنامه ریزی محیطی و مدیریت بحران است. از میان این مخاطرات، پدیده سیل به عنوان یکی از پرخطرترین بلایای طبیعی است که در مدیریت بحران باید نگاه ویژه ای را به آن معطوف داشت؛ بنابراین اولویت بندی زیرحوضه ها جهت اجرای عملیات آبخیزداری با نگاه مقابله با سیل و کنترل آن، امری ضروری به نظر می رسد. در این تحقیق سعی شده تا حوضه های حوضه آبخیز گنجوان در استان ایلام جهت اجرای طرح های آبخیزداری مقابله با سیل خیزی با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره الکتره اولویت بندی شود. برای این منظور حوضه آبخیز موردمطالعه به پنج زیرحوضه ریزه وند، سرچم ده هارون، سرپتک، سرتنگ بیجار و گنجوان تقسیم گردید. معیارهای مورد نظر جهت اولویت بندی شامل سنگ شناسی، شیب، ارتفاع، بارش، کاربری اراضی و تراکم زهکشی می باشد. وزن معیارها بر اساس مدل آنتروپی آن ها به دست آمده و با استفاده از مدل الکتره زیرحوضه های آبخیز در منطقه اولویت بندی، بررسی و سپس نقشه ی اولویت بندی این زیرحوضه ها تهیه شد. نقشه ی اولویت بندی خطر سیل در منطقه ی موردمطالعه نشان می دهد که زیرحوضه ی گنجوان با بیشترین پتانسیل سیل خیزی در اولویت اول و زیرحوضه ی سرتنگ بیجار در اولویت دوم جهت اجرای طرح های آبخیزداری مقابله با سیل قرار دارند. دلیل بالا بودن خطر سیل خیزی این زیرحوضه، ساختار زمین شناسی منطقه است که در قسمت بالادست از سازند گچساران با نفوذپذیری کم و در قسمت پایین دست از سازندهای بسیار حساس به فرسایش رسوبات آبرفتی دوران چهارم زمین شناسی پوشیده شده اند.