فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۳۰۱ تا ۶٬۳۲۰ مورد از کل ۱۰٬۱۵۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
چکیده هرچند نسبتِ جمعیت عشایر، کمتر از جمعیت شهر و روستا است؛ لیکن جامعه عشایری ایران به عنوان یک واقعیت اجتماعی اقتصادی، بخشی از ساختار تاریخی سیاسی و فرهنگی و عضو فعال از پیکره جامعه ملی است و نقش آن به ویژه در تأمین مواد پروتئینی و سایر فرآورده های لبنی قابل توجه است. در سده اخیر تحولات وسیعی به لحاظ اسکان و تداوم کوچ، به تبعیت از سیاست ها و رویکردهای مختلف برای این جامعه ایجادشده و موافقان و مخالفانی را با استدلال های متفاوت داشته است. بااین وجود بررسی و مطالعه علمی در خصوص شرایط این جوامع، تصمیم گیری و برنامه ریزی را در جهت توسعه پایدار آسان تر می نماید. در پژوهش حاضر که از نوع مطالعات توصیفی – تحلیلی است، سعی گردید به بررسی و مقایسه شاخص های اقتصادی و اجتماعی در دو گروه جامعه اسکان یافته و اسکان نیافته عشایری پرداخته شود. روش تحقیق از نوع پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است. حجم نمونه از روش کوکران محاسبه (260 نمونه) و روش نمونه گیری از نوع تصادفی بوده است. داده های گردآوری شده با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی شامل فراوانی، درصد و آزمون یومان ویتنی در محیط نرم افزاری SPSS تجزیه وتحلیل شده است. یافته های تحقیق بیانگر تفاوت قابل توجه بین دو گروه در شاخص های اجتماعی مانند مشارکت، آموزش، امنیت اجتماعی، بهداشت و درمان است؛ بااین وجود به لحاظ شاخص های اقتصادی ازجمله درآمد، مالکیت، اشتغال، میزان تولید و... تقریباً مشابه همدیگر هستند و تفاوت قابل ملاحظه ای بین دو گروه اسکان یافته و اسکان نیافته وجود ندارد
بررسی تاثیر نوع و میزان کاربری اراضی شهری در شکل گیری الگوهایی فضایی بزهکاری(مطالعه موردی: محدوده کلانتری 15 منطقه کمپلو)
حوزههای تخصصی:
امروزه در تمامی شهرهای جهان، به ویژه کلان شهرها، افزایش نرخ جرم و جنایت نگران کننده است و به یکی از دغدغه های مهم شهروندان و مدیران شهری تبدیل شده است. به نظر می رسد شکل و نوع کاربری ها و رابطه بین توزیع آن ها در سطح شهر از جمله مواردی است که در رشد آسیب های اجتماعی و جرایم شهری موثر بوده است. از جمله کلان شهرهایی که با این بحران مواجه است، شهر اهواز می باشد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر نوع و میزان کاربری اراضی شهری در شکل گیری الگوهایی فضایی بزهکاری در محدوده کلانتری 15 شهر اهواز انجام شده است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده، و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل های گرافیکی در محیط GIS استفاده گردیده است. نتایج پژوهش نشان داد مرکز متوسط جرایم ارتکابی در منطقه کمپلو با مرکز جغرافیایی محدوده کلانتری (خیابان انقلاب) منطبق است. همچنین جرایم مرتبط با سرقت در کل محدوده پخش گردیده و کانون های اصلی شناسایی شده خیابان های داغری (لشکر)، هاتف (کیان)، بنی هاشم و اطراف بیمارستان آیت الله کرمی و ترمینال غرب (میدان انقلاب) می باشد. نوع و میزان کاربری اراضی در محدوده کلانتری 15 در ایجاد زمینه و شرایط ارتکاب جرایم سرقت تاثیر داشته است. به طوری که بیشترین جرایم سرقت در محدوده این کلانتری در کنار کاربری های مسکونی رخ داده است. در نهایت بر اساس یافته های پژوهش پیشنهادهایی جهت کنترل ناهنجاری های کالبدی و کاهش نرخ بزهکاری در محدوده های مورد مطالعه ارائه گردید.
تمایزهای منطقه ای در بازار کار شایسته مناطق شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان و بازار کار، دو عنصر تعیین کننده تمایز در اقتصاد تلقی می شوند و همچنان که می توان بازار کار را برحسب معیارهایی چون شاخص کار شایسته تحلیل کرد، انواع مکان را می توان برحسب مناطق شهری و روستایی از یکدیگر تفکیک ساخت. بر این اساس، این مقاله با هدف تبیین شاخص کار شایسته در مناطق شهری استان های ایران و در دو مقطع زمانی 1384 و 1388 به عنوان سال های ابتدایی و انتهایی برنامه چهارم، برای سنجش شاخص کار شایسته، از هشت معیار اساسی نرخ مشارکت اقتصادی، نرخ بیکاری، نرخ بیکاری جوانان، نسبت اشتغال به جمعیت، میزان کار با ساعات بیش ازحد، تعداد زنان مزدبگیر در بخش صنعت، تعداد زنان مزدبگیر در بخش کشاورزی و تعداد زنان مزدبگیر در بخش خدمات استفاده شده است. تلفیق شاخص های مذکور نیز با استفاده از روش تاپسیس صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد میانگین کار شایسته در بازار کار مناطق شهری ایران در سال پایانی برنامه چهارم توسعه (1388)، در مقایسه با سال ابتدایی آن (1384) افزایش یافته و علاوه برآن، مناطق شهری از حیث این شاخص با همگرایی در این دوره به سوی همگنی بیشتر پیش رفته اند. با وجود این و براساس نتایج، همگرایی و همگنی رخ داده در مناطق شهری برای تمامی استان ها در روند مذکور از هر حیث، دارای اهمیت است و به عبارتی نگرش منطقه ای در بهبود کار شایسته مناطق شهری از هر جهت امری ضروری است.
تحلیل تناسب کاربری اراضی برای توسعه شهر تبریز با استفاده از مدل AHP-OWA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل تناسب زمین برای توسعه شهری عمل بسیار مهمی است که برنامه ریزان و مدیران شهری با هدف تعیین مناسب ترین الگوی فضایی برای توسعه شهری به کار می گیرند. گسترش کالبدی شهر تبریز طی دهه های اخیر در نواحی نامناسب توسعه، مثل شیب های تند، مجاورت با گسل، مجاورت با صنایع بزرگ، یا در اراضی باغی و زراعی مرغوب اطراف شهرها صورت گرفته است. بنابراین در راستای کاهش آثار منفی گسترش نامناسب توسعه شهری و دستیابی به اصول توسعه پایدار شهری، اتخاذ تدابیری برای تعیین نواحی مناسب برای توسعه آتی شهری که معیارهای زیست محیطی و اقتصادی را لحاظ کند، ضروری است. یکی از روش ها استفاده از روش های ارزیابی های چندمعیاره AHP-OWA است. در این تحقیق پس از مطالعه معیارهای مؤثر در فرایند توسعه شهری، سه نقشه محدودیت (اراضی ساخته شده، صنعتی و 50 متری سطوح آبی) و 12 نقشه فاکتور (ارتفاع، شیب، جهت شیب، فاصله از جاده، فاصله از شهر، فاصله از صنایع، فاصله از اراضی زراعی و باغی، فاصله از اراضی بایر، فاصله از سطوح آبی، قابلیت های کاربری زمین و فاصله از گسل) و وزن دهی به آنها به روش AHP تعیین شده است. سپس، اوزان ترتیبی OWA برای کنترل سطح جبران پذیری و ریسک پذیری تعیین می شود. نتایج نشان دهنده تعیین نواحی برای توسعه شهر در محدوده بین صفر تا 255 است.
تحلیل توزیع فضایی کتابخانه های عمومی سطح شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتابخانه یک مرکز مهم اطلاع رسانی است و نقشی اساسی در ارتقای سطح سواد و آگاهی افراد جامعه ایفا می کند. این که کتابخانه ای مورد استقبال و یا بی مهری مراجعان قرار می گیرد، متأثر از عوامل بیرونی یا درونی است. یکی از مهم رین جنبه های بیرونی موثر بر افزایش میزان مراجعه و استفاده از کتابخانه های عمومی، نحوه استقرار و توزیع جغرافیایی آن ها در بافت شهرهاست. مقاله حاضر به تحلیل توزیع فضایی کتابخانه های عمومی سطح شهر یزد، با استفاده از نرم فزارهای IS، Excel و Spss و در چارچوب روش تحقیق توصیفی- تحلیلی به سنجش درجه توزیع متعادل با استفاده از ضرایب آنتروپی و جینی و نیز تعیین الگوی پراکنش کتابخانه های عمومی با استفاده از ضرایب موران و گری و نحوه تمرکز آن ها از ضریب G عمومی بر اساس تکنیک های مربوط به خودهمبستگی فضایی پرداخته است. جهت تعیین نوع پراکندگی کتابخانه های عمومی از روش ""تحلیل نزدیک ترین همسایگی""و برای بررسی میزان برخورداری نواحی مختلف شهر یزد از این خدمت، از روش تاکسونومی عددی استفاده شده است. داده های مورد نیاز نیز به روش کتابخانه ای و با مراجعه به منابع و سازمان های مربوطه گردآوری شد که داده ها شامل نقشه کتابخانه ها و نواحی هشت گانه شهر یزد و اطلاعات مربوط به آن هاست. نتایج نشان داد: مقداری نابرابری و ناهماهنگی در توزیع کتابخانه ها در سطح شهر یزد وجود دارد و الگوی توزیع و تمرکز آن ها از نوع تصادفی به سمت پراکنده با تمرکز پایین (نقطه سرد) است که بیان گر این واقعیت است که فضاهای با دسترسی پایین در مجاور یکدیگر متمرکز شده اند. هم چنین نواحی مختلف شهر یزد از لحاظ برخورداری از امکانات کتابخانه های عمومی با هم یکسان نیستند و ناحیه 2-3 برخوردارترین و ناحیه 3-1 محروم ترین نواحی شهر را از این نظر تشکیل می دهند.
بررسی شاخص های کیفیت زندگی مؤثر بر میزان رضایتمندی ساکنان سکونتگاه های غیررسمی (مطالعه موردی: محله فرحزاد تهران- فرحزاد شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سکونتگاه های غیر رسمی، وجود نابسامانی های فراوان در ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و... سطح زندگی ساکنان را کاهش داده است و مهم ترین هدف توسعة پایدار، یعنی بهبود کیفیت زندگی و رضایتمندی ساکنان را با تهدید جدی روبه رو ساخته است. با توجه به اینکه توسعة پایدار با برآوردن نیازهای بشر، متضمن دستیابی به کیفیت زندگی و رضایتمندی در ابعاد مختلف برای همگان است، به نظر می رسد توجه به ابعاد کیفیت زندگی و ارتقای آن ها، یکی از راه های بازیابی رضایتمندی و تحقق اهداف توسعة پایدار در این سکونتگاه هاست. هدف پژوهش حاضر، تعیین و بررسی ابعاد مختلف کیفیت زندگی مؤثر بر رضایتمندی ساکنان سکونتگاه های غیر رسمی در چارچوب اهداف توسعة پایدار است. روش تحقیق، پیمایشی است و داده ها براساس پرسشنامه گردآوری شده اند. برای ارزیابی پایایی ابزار پژوهش، از روش کرونباخ و درجهت تعیین روایی، از روایی صوری استفاده شده است. جامعة آماری با حجم نمونة 110 نفر، شامل ساکنان سکونتگاه های غیر رسمی محلة فرحزاد تهران است و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss صورت گرفته است. براساس نتایج، رضایتمندی ساکنان از کیفیت زندگی، در حد متوسط 5>72/2>1 با میانة نظری 3 ارزیابی شد. همچنین مطابق یافته ها، رابطة معناداری بین متغیر های مشارکت اجتماعی (467/0r=)، همبستگی اجتماعی (477/0r=)، امنیت اجتماعی (458/0r=)، بهداشت محیط (212/0r=)، ایمنی محیط (247/0r=)، فضاهای گذران اوقات فراغت (209/0r=)، سازماندهی کالبدی فضایی ساختمان ها (211/0r=) و تراکم ساختمانی (205/0r=)، با رضایتمندی ساکنان از کیفیت زندگی وجود دارد. نتایج رگرسیون چندگانه نشان می دهد که متغیر وابسته، به طور مستقیم، از متغیرهای مشارکت اجتماعی، بهداشت محیطی، سیمای کالبدی، تراکم ساختمانی و وجود فضاهای گذران اوقات فراغت تأثیر می پذیرد و درمجموع، این متغیرها توانسته اند مقدار 533/0R2= از تغییرهای متغیر وابسته را تبیین کنند.
مدیریت بحران و سنجش آسیب پذیری بافت کالبدی شبکه معابر منطقه 21 تهران با استفاده از مدل AHP به کمک GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شواهد نشان از آن دارند که در هنگام وقوع حوادث ظرفیت بروز ناامنی بینظمیهای اجتماعی و بزهکاری افزایشمییابد و وقوع توأمان حوادث با تخلفات و آشوبهای اجتماعی مدیریت ترافیک شهری را با مشکل مواجهمیکند. در این پژوهش 6معیار اصلی شبکه کالبدی –فضایی منطقه 21 تهران تعیین و با استفاده از روش فرایند سلسلهمراتبی(AHP) برای ارزیابی آسیب پذیری شبکه معابر در هنگام وقوع حوادث استفاده شدهاست. این روش شامل 3گام اصلی تولید ماتریس مقایسه دوتایی، محاسبه وزن های معیاری و تعیین نسبت توافق است. 3مرحله یادشده با استفاده از نرم افزارExpert Choice با دقت بالا و نسبت توافق 03/0انجام شده-است. این پژوهش از نوع توصیفی– تحلیلی با هدف کاربردی می باشد. درگردآوری دادهها از روش کتابخانهای-میدانی و پرسشنامه مبتنیبر نظر خبرگان استفاده شده است. در این پژوهش با استفاده از برخی قابلیتهای نرمافزار GIS به تحلیل چند هدف عمده در مدیریت بحران شبکه معابر در منطقه 21 شهرداری تهران پرداخته که میزان ظرفیت آسیبپذیری منطقه براساس شرایط کالبدی نشان داده شده است. براساس نقشههای خروجی و تحلیل آماری به دستآمده محدوده شهرک چیتگر شمالی، شهرک شهرداری، شهرک ویلاشهر، شهرک استقلال، شهرک وردآورد و شهرک 22بهمن پرخطرترین و شهرک دریا، شهرک تهرانسر غربی و شرقی امنترین محدودههای منطقه 21 و سایر شهرکهای منطقه از آسیبپذیری متوسط برخوردارمیباشند.
سنجش نگرش زنان تحصیل کرده به فضاهای بی دفاع شهری (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساس امنیت در فضاهای شهری جزو مسائل مهم زندگی شهری بوده و در صورتی که فضای شهری احساس ترس و ناامنی را در شهروندان القاء کند، تبدیل به فضای بیدفاع می شود. بعضی از فضاهای شهری برای تمام شهروندان میتواند القاء کننده ترس و ناامنی باشد. در این میان احساس ترس در فضاهای شهری برای زنان بیشتر از مردان است. نگرش زنان به فضاهای شهری، متفاوت از نگرش مردان بوده و فضاهای ناامن برای زنان تعریف شده و ویژگیهای خاصی را دارد. مقاله حاضر قصد دارد نگرش دانشجویان دختر دانشگاه تبریز را نسبت به فضاهای ناامن و بیدفاع شهر مورد بررسی و کنکاش قرار دهد. پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی است که دادههای آن از طریق پرسش نامه به دست آمده. جامعه آماری دانشجویان دختر دانشگاه تبریز بوده و تعداد نمونه مورد مطالعه 100 نفر از دانشجویان دختر بودند که به صورت تصادفی انتخاب شدند. تحلیل آماری یافتههای حاصل از پرسش نامه در محیط نرم افزار SPSS و با کمک تحلیل آنوا، آزمون تی تک متغیره، آزمون همبستگی کندال و اسپیرمن صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد که فضاهای شهری کم نور، تاریک، دورافتاده، باریک، فضاهای نیمه کاره و خلوت القاءکننده ترس در زنان هستند و از طرفی بین احساس ترس و سطح تحصیلات رابطه معکوس وجود دارد؛ یعنی افزایش تحصیلات سبب کاهش القای ترس در بین زنان میشود.
ارزیابی فعالیت های گردشگری در شهرستان انزلی و ارائه راهبردهای بهینه در راستای برنامه ریزی گردشگری پایدار منطقه با استفاده از ANP و SWOT
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
137 - 152
حوزههای تخصصی:
فعالیت گردشگری، چنانچه به طور مطلوب طرح ریزی شده باشد، می تواند ضمن حفاظت و مدیریت بهینه طبیعت، منفعت های اضافی نیز برای جوامع بومی و اقتصاد محلی به همراه داشته باشد. در غیر این صورت، چنانچه توسعه آن همراه سیاست گذاری ها و برنامه ریزی منطبق بر نگرش زیست محیطی و با تأکید بر توسعه پایدار نباشد، به طور حتم، تأثیرات منفی زیادی بر محیط زیست خواهد گذاشت. در این تحقیق، در ابتدا به ارزیابی فعالیت های گردشگری شهرستان بندر انزلی با استفاده از SWOT می پردازیم و سپس با تلفیق آن با روش ANP راهبردهای بهینه ای در راستای گردشگری پایدار در شهرستان بندر انزلی ارائه می شود. تحقیق حاضر از نوع کاربردی با روش توصیفی و تحلیلی است. آمار و اطلاعات لازم برای تجزیه و تحلیل از منابع کتابخانه ای و پیمایش به دست آمد. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران و به تعداد 200 نفر مشخص شد و روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. یافته های پژوهش نشان می دهد که تلفیق روش ANP و SWOT فرایند برنامه ریزی را کاملاً مشارکتی و منطبق با خواست مردم و جوامع محلی می کند. همچنین، نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل ماتریس SWOT نشان می دهد که بهترین راهبرد برای توسعه پایدار گردشگری در شهرستان بندر انزلی استفاده از راهبرد تهاجمی است.
برنامه ریزی راهبردی توسعه گردشگری شهرستان بانه
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
167 - 190
حوزههای تخصصی:
گردشگری از عوامل مهم عمران نواحی و فعالیتی ارزآور و متعادل کننده است که موجب توسعه اقتصادی و اجتماعی در سطح منطقه می شود و توسعه آن بر پایه برنامه ریزی صحیح گردشگری همواره عامل مؤثری در بهبود کیفیت زندگی مردم بوده است. با توجه به این مهم، پژوهش حاضر در پی شناسایی پتانسیل های طبیعی و انسانی گردشگری شهرستان بانه و اتخاذ استراتژی هایی برمبنای این پتانسیل ها، جهت توسعه گردشگری این شهرستان است. پژوهش حاضر برحسب هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها نیز مبتنی بر روش های اسنادی و پیمایشی است. بدین ترتیب، داده های تحقیق از دو گروه جامعه آماری (مسئولان و نخبگان) جمع آوری شد. برای تحلیل عوامل داخلی و خارجی مؤثر بر شهرستان بانه و تدوین استراتژی های توسعه، مدل SWOT و برای اولویت بندی استراتژی ها نیز مدل ترکیبی ANP-SWOT و نرم افزار Super Decision به کار رفته است. بر پایه نتایج اولویت بندی، استراتژیِ «تأکید بر توسعه گردشگری تجاری خرید به دلیل 1. موقعیت تجاری ویژه بانه در شمال غرب کشور، 2. داشتن بازارچه مرزی، و 3. توانمند بودن شهرستان برای توسعه این نوع گردشگری جهت افزایش تعداد گردشگران با انگیزه سفر تجاری بازرگانی و خرید» با بالاترین امتیاز (357/0SO1:) به منزله بهترین استراتژی و در واقع استراتژی اصلی توسعه گردشگری شهرستان بانه مشخص شد. همچنین استراتژیِ «برنامه ریزی در راستای جذب گردشگران خارجی از کردستان عراق با توجه به حجم بالای تردد مسافر بین حکومت خودمختار کردستان عراق و جمهوری اسلامی ایران و استفاده از فرصت های تجاری به وجود آمده در اقلیم کردستان عراق» با (336/0SO3:) به منزله استراتژی جایگزین انتخاب شد.
بررسی خسارت اقتصادی واجتماعی سیلاب و روشﻫﺎی مدیریت آن (مطالعه موردی: حوزه نمرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیل یکی از رایجترین و خسارتبارترین بلایای طبیعی جهان است که زیانﻫﺎ و تلفات انسانی و مادی زیادی را در پی دارد. عوامل زیادی در وقوع سیلاب دخالت دارند. علاوه بر شرایط محیطی، فعالیت های انسانی و عدم برنامه ریزی صحیح نیز باعث ایجاد و افزایش فراوانی و حجم و همچنین خسارات مالی و جانی ناشی از سیلاب می شود. هدف اصلی این پژوهش بررسی خسارات اقتصادی و اجتماعی سیلاب در حوزه نمرود می باشد. حوزه آبخیز نمرود با وسعت 7/812 کیلومتر مربع می باشد. روش تحقیق حاضر روش پیمایشی می باشد. در مورد خسارات اجتماعی و اقتصادی سیل سطح معناداری محاسبه شده در ناحیه آلفای 05/0 برابر با. 000/0 ﻣﻰباشد که بیانگر توافق معنادار در بین نگرشﻫﺎی ساکنین ﻣﻰباشد. در نتیجه با استفاده از یافتهﻫﺎی پژوهش در ارتباط با میزان خسارتﻫﺎی اجتماعی و اقتصادی ﻣﻰتوان نتیجه گیری کرد که وقوع سیلاب در این حوزه پیامدهای منفی اجتماعی و اقتصادی نسبتا بالایی دارد. در بحث مدیریت سیلاب، سطح معناداری محاسبه شده در ناحیه آلفای 05/0 برابر با 000/0 ﻣﻰباشد که بیانگر وجود توافق معنادار در بین ساکنین ﻣﻰباشد. بنابراین بر اساس نتایج، برای کنترل سیل خیزی در این منطقه روش های سازه ای وغیر سازه ای یا شیوهﻫﺎی سنتی- جدید اثرگذار است.
شبیه سازی رشد و توسعه آتی شهر تا سال 1410 با استفاده از مدل CA_SLEUTH (نمونه مطالعاتی: شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
به رغم اینکه مفهوم راهبردهای توسعه ی شهری حدود دو دهه است که وارد ادبیات مدیریت شهری شده،اما رویکرد غالب توسعه درسیستم های مدیریت شهری درکشور ما به گونه ای است که تنها درحد هدایت و راهبری طرح های هادی یا جامع شهری ،تغییرات کاربری وگسترش سرمایه های فیزیکی محدود مانده است، به طوری که شهرها به شکلی بی برنامه رشد نموده و محدوده های شهری در مدت کوتاهی به چندین برابر وسعت اولیه ی خود رسیده اند، این معضل به الگوی گسترش افقی معروف گردیده و منشاً بسیاری از مشکلات در شهرهای کشورهای در حال توسعه شده است، لذا بررسی الگوی گسترش شهرها یکی از مسایلی است که می تواند استراتژی توسعه را در افق دوردست جهت توانمندسازی مدیریت شهری فراهم سازد. روش پژوهش، تحلیلی- تطبیقی و به صورت مطالعه ی اسنادی بوده و جهت بررسی بیشتر به مشاهده ی مستقیم و غیرمستقیم، پرداخته شده است. محقق در این پژوهش با در نظر گرفتن شاخص هایی نظیر مساحت، جمعیت، تراکم کلی مسکونی و با بهره گیری از مدل های کمی کاربردی و نوین آنتروپی شانون،هلدرن،ضریب جینی و سلولهای خودکارCA-SLEUTH به صورت ترکیبی، به تحلیل الگوی گسترش فیزیکی شهرهمدان طی سال های 9013-1355 پرداخته و هدف نهایی آن شبیه سازی رشد شهر در راستای توسعه ی پایدار شهری می باشد. نتایج نشان می دهد که شهرهمدان تا سال 1375به صورت پراکنده و از سال 1375 به بعد به صورت عمودی و فشرده رشد نموده است لذا با در نظر گرفتن جمیع جوانب شهرسازی می توان از الگوی پیوسته ی قطاعی با توسعه ی سیستم شبکه ی ارتباطی متقاطع و مورب بهره گرفت تا توسعه ی فیزیکی شهر یک روند معقولانه تری را در راستای نیل به رشد و توسعه ی پایدار شهری طی نماید
بررسی جدایی گزینی اجتماعی-فضایی گروه های تحصیلی و شغلی در کلان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۶
67 - 80
حوزههای تخصصی:
توسعه و شکل گیری سریع و غیر قابل مهار کلانشهرها و همچنین تأثیرگذاری نیروهای جدید اجتماعی_اقتصادی ملی و بین المللی، به طور کلی جغرافیای ملی و به طور خاص خصوصیات کلانشهرها را تغییر داده که نتیجه آن مجموعه ای از خروجی های فضایی و اجتماعی متنوع و تأثیرگذار بر کلا نشهرهاست. از ملموس ترین اثرات عدم برنامه ریزی مناسب برای روبه رو شدن با این تحولات، عدم توزیع مناسب منابع میان گروه ها و اقشار مختلف جامعه و در نتیجه نابرابری ها و جدایی گزینی های اجتماعی_اقتصادی است. کلا نشهر شیراز نیز همچون دیگر کلانشهرهای ایران تغییرات گسترده ای را طی سال های اخیر تجربه نموده است. توسعه ای که علاوه بر دست اندازی به نواحی پیرامونی شهر، موجب جدایی گزینی گروه های مختلف اجتماعی شهر از یکدیگر شده است. از این رو هدف این پژوهش بررسی الگوهای جدایی گزینی اجتماعی_فضایی گروه های اجتماعی کلانشهر شیراز در سال 1390 با روش توصیفی_تحلیلی است. به طوری که بتوان علاوه بر بیان کمی تفرق های اجتماعی موجود، توزیع فضایی گروه های مختلف را نیز بررسی نمود. در واقع ابتدا با استفاده از شاخص های جدایی گزینی، تفرق های اجتماعی به صورت کمی بررسی می شود و سپس با استفاده از شاخص موران محلی انسلین، خوشه های شکل گرفته از این تفرق فضایی در سطح کلانشهر شیراز استخراج می شود. داده های مورد استفاده در این پژوهش از مرکز آمار ایران تهیه شده و مربوط به سرشماری سال 1390 دو شهر شیراز و صدرا و بر مبنای 505 حوزه آماری است. یافته های پژوهش حاکی از جدایی گزینی گروه های تحصیلکرده، طبقات بالا و طبقات متوسط از گروه ها و اقشار کم برخوردار جامعه شیراز است. به طوری که گروه های برخوردارتر (با شاخص جدایی گزینی 0.51 برای گروه های تحصیلی و 0.35 برای گروه های شغلی) در نواحی شمال غربی و غربی و اقشار ضعیف تر (با شاخص جدایی گزینی 0.38 برای گروه های تحصیلی و 0.35 برای گروه های شغلی) نیز در نواحی جنوبی و جنوب شرقی تجمع نموده اند. در واقع در حالی که اقشار ضعیف تر جامعه شیراز به طور قابل توجهی از منظر سطح تحصیلات و طبقه شغلی در نواحی حاشیه ای جنوبی و گاهی خارج از محمدوده خدماتی شهر با سطح خدمات بسیار پایین تر سکنی گزیده اند، اقشار برخوردار جامعه با نسبت بالایی متمایل به سکونت در نواحی گران قیمت تر شمال غربی، با سطح خدمات بالاتر و با آب وهوایی بهتر هستند.
هنجاریابی و تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی پرسشنامه ارتقاء فرهنگ شهروندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۰
۱۰۶-۸۱
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق شناسائی مولفه های کلیدی حاصل از تجارب صاحب نظران و شهروندان شهر تهران که امکان ارتقاء فرهنگ شهروندی محلات را از طریق فرهنگسراها و خانه های فرهنگ محلات شده اند و ارائه مدل مفهومی آن مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری، برمبنای رویکرد آمیخته اکتشافی طراحی مدل بود. این تحقیق به روش آمیخته انجام شد که در بخش کیفی، از روش پدیدارشناسی و در بخش کمی از روش توصیفی، همبستگی مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق در بخش کیفی مشتمل بر صاحب نظران حوزه فرهنگی مدیریت شهری، مدیران فرهنگسراها و خانه های فرهنگ محلات و شهروندان شهر تهران عضو این فرهنگسراها بودند که با مشارکت کنندگان در تحقیق انتخاب شدند و پس از 24 مصاحبه پیش اشباع شده حاصل شد. به منظور بررسی روایی داده های کیفی از روایی سازه، روایی بیرونی، توصیفی و تفسیری استفاده شد و به منظور بررسی قابلیت اعتماد از رویکرد سه گانه رائو و پری (2003) استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق کیفی در قالب 3 گروه مولفه ارتقاء دهنده فرهنگ شهروند، مولفه های تعدیل کننده و پیامدهای حاصل از ارتقاء فرهنگ شهروندی طبقه بندی شدند که عبارت بودند از: مقوله فرهنگ شهروندی، اعتماد اجتماعی، مدیریت آسیبهای اجتماعی، توسعه ارزشهای شهروندی، بهبود رفتار شهروندی، تقویت سبک زندگی، بهبود ارتباط شهروندان با دولت، ارتقاء و توسعه فردی شهروندان، مدیریت شکاف بین نسلی اشاره نمود. پس از استخراج مولفه ها بخش کمی تحقیق بررسی شد که برای بررسی روایی از روایی عاملی و محتوائی استفاده گردید. از سوی دیگر قابلیت اعتماد ابزار با روش آلفای کرونباخ به ترتیب برای عوامل ارتقاء فرهنگ شهروندی، محیطی، جمعیت شناختی و پیامدهای ارتقاء فرهنگ شهروندی 950/0، 758/0، 773/0 و 962/0 برآورد شد و با روش نمونه گیری طبقه ای 1290 نمونه محاسبه گردید. نتایج تجزیه و تحلیل داده های کمی نشان داد که برنامه ریزی امور فرهنگی، آموزش شهروندان، ترویج سمبلها و نمادهای فرهنگی و ارزشهای فرهنگی و مدیریت فرهنگسراها به ترتیب با ضرایب تاثیر 310/0، 338/0، 333/0 و 372/0 بر توسعه اعتماد اجتماعی، تقویت ارزشهای شهروندی، بهبود رفتار شهروندی و تقویت ارزشها و هنجارهای اجتماعی تاثیرگذار است. از سوی دیگر نتایج کمی این تحقیق نشان داد که متغیرهای محیطی بیشترین اثر تعدیلی را بر رابطه بین مولفه های ارتقاء فرهنگ شهروندی با توسعه فرهنگ شهروندی و توسعه اعتماد اجتماعی با ضریب تاثیر 130/0 و 124/0 دارند. در نهایت با توجه به مدل استخراج شده و نحوه ارتباط متغیرها در مدل تحقیق راهکارهایی جهت ارتقاء فرهنگ شهروندی ارائه شده است.
بررسی نقش عوامل مؤثر در میزان مشارکت زنان در توسعه روستایی (مطالعه موردی: بخش لوندویل آستارا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۱
۸۴-۶۷
حوزههای تخصصی:
امروزه در سطح برنامه ریزی های اقتصادی- اجتماعی و توسعه روستایی، میزان مشارکت زنان از اهمیت بالایی برخوردار بوده، به طوری که از آن به عنوان هدف و وسیله توسعه نام می برند. در حال حاضر نقش حیاتی زنان در بسیاری از امور مربوط به توسعه مانند تأمین امنیت غذایی، پایداری محیط زیست، ریشه کنی فقر، کنترل جمعیت و توسعه اجتماعی برای جامعه جهانی روشن گردیده است، در حالی که خود زنان آن را باور داشته و به حساب آورده اند. در این راستا پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، و با توزیع پرسشنامه در بین افراد روستاهای بخش لوندویل آستارا، به بررسی مؤلفه های اثرگذار بر میزان مشارکت زنان در توسعه روستایی پرداخته است. جهت تعیین نمونه آماری از فرمول کوکرن 374 نفر با توجه به حجم جامعه به عنوان نمونه انتخاب شدند و با روش نمونه گیری خوشه ای برگزیده شدند. نتایج نشان داد فعالیت زنان در بخش اجتماعی نسبت به فعالیت زنان در بخشهای کشاورزی، صنایع روستایی و خدمات از تاثیر بیشتری در توسعه یافتگی روستایی بخش لوندویل آستارا برخوردار است.
الگوی پیاده سازی اخلاق حرفه ای در سازمان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۹
۴۰۶-۳۹۳
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر براساس یک مطالعه میدانی تحت عنوان «طراحی الگوی پیاده سازی اخلاق حرفه ای در سازمان های ایران» تدوین گردیده است. پژوهش مزبور به لحاظ هدف؛ کاربردی و از نظر روش اجرا؛ توصیفی پیمایشی است که با توجه به مراحل مدل سازی کمّی انجام شده است. در تحقیق مذکور ابتدا عوامل مؤثر بر اخلاق حرفه ای براساس روش اسنادی از منابع معتبر موجود، استخراج و سپس بر اساس تکنیک دلفی مهم ترین عوامل تأثیرگذار از نظر متخصصین مربوطه پالایش گردیده است. در ادامه نیز میزان تأثیر و اهمیت و اولویت هر یک از عوامل شناسایی شده، تعیین و الگوی مربوطه مبتنی بر یک رویکرد سیستمی طراحی شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که عوامل مؤثر بر پیاده سازی اخلاق حرفه ای در سازمان ها در سه بُعد فردی، سازمانی و محیطی قابل مداقه می باشد.
مدیریت شهری و تعارض ناشی از الحاق نقاط روستایی به محدوده شهرها (نمونه موردی: شهر اسلامشهر و روستای شاطره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از تأثیرهای شهرگرایی شتابان بر ساختار فضایی و جمعیتی کشور، رشد فزایندة شهرها و تبدیل مراکز روستایی به نقاط متصل یا منفصل شهری است که سبب برهم خوردن تعادل توزیع فضایی جمعیت می شود. با توجه به ناهمخوانی عوامل متعدد مانند اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، مدیریتی و... در نقاط شهری و روستایی، الحاق نقاط روستایی به محدودة شهرها، به ایجاد مشکل های عدیده منجر خواهد شد. یکی از مهم ترین عوامل ایجاد تعارض، نبود رویکرد یکسان مدیریتی در نقاط شهری و روستایی است که بر سایر عوامل نیز تأثیرگذار است؛ بنابراین، در مقالة حاضر با موردکاوی الحاق روستای شاطره به محدودة اسلامشهر سعی شده است تأثیر نبود رویکرد مدیریتی یکسان در نقاط روستایی و شهری و همچنین جایگاه مدیریت شهری در حل تعارض های ناشی از الحاق نقاط روستایی به محدودة شهری بررسی شود. این پژوهش از نوع کاربردی و به روش توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از مطالعه های اسنادی و میدانی وسیع و تکمیل 220 پرسشنامه از سوی خانوارهای ساکن در اسلامشهر و روستای شاطره و همچنین اخذ 30 پرسشنامه از مسئولان و کارشناسان سازمان های ذیربط استان تهران انجام شده است. نتایج نشان می دهد که برخلاف نبود تفاوت معنادار بین عوامل مدیریتی اسلامشهر و روستای شاطره، عوامل کالبدی شهر و روستا تفاوت معناداری دارند و ناهمگونی رویکرد مدیریت در نقاط شهری و روستایی، عاملی مؤثر در ایجاد تعارض است. از سویی دیگر، مدیریت شهری در حل این تعارض ها نقشی اساسی دارد.
مکان یابی بهینه فضاهای آموزشی در سکونتگاههای روستایی مورد شناسی: نقاط روستایی شهرستان خواف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه فضاهای آموزشی یکی از مهم ترین کاربری ها در روستاها است و سطوح قابل توجهی از فضای روستایی را به خود اختصاص می دهد. با توجه به فعالیت هایی که در این فضاها صورت می گیرد و به دلیل حساسیت این کاربری و ارتباط مستقیم آن با خانواده ها، نحوه تخصیص فضا برای کاربری آموزشی نسبت به سایر کاربری های خدماتی، از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. در این تحقیق نیز تلاش شده است، با در نظر گرفتن عوامل مؤثر در مکان یابی کاربری های آموزشی، با ارائه الگویی مناسب، به توزیع بهینه فضا های آموزشی در نقاط روستایی نمونه در شهرستان خواف، با استفاده از GISبپردازد. برای نیل به این هدف، از معیارهای واقع شدن در زمین های با کاربری های مناسب مانند زمین های بایر، زراعی، مخروبه، نزدیکی به مراکز آموزشی، فرهنگی و مسکونی، دسترسی به شبکه معابر، شعاع عملکرد کاربری آموزشی موجود و مساحت مناسب استفاده شد. سپس برای هر کدام از این عوامل تأثیرگذار در مکان یابی فضای آموزشی، لایه های اطلاعاتی در محیط GISتهیه گردید و به منظور الگوسازی، به هر یک از لایه های اطلاعاتی بر اساس میزان اهمیت آن ها در مکان یابی فضای آموزشی با استفاده از روش های آنالیز تصمیم گیری چند معیاره (MCDA)؛ همچون استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، وزن مناسبی اختصاص داده شد. نتایج حاصل از تلفیق لایه های اطلاعاتی، زمین های هر روستا برای انتخاب مکان های مناسب برای فضای آموزشی به 4 کلاس طبقه بندی شد. همچنین در مقایسه تطبیقی مکان بهینه با مکان پیشنهادی این کاربری در طرح هادی مصوب روستاها، مشخص شد که تقریباً مکان پیشنهادی و موجود کاربری فضای آموزشی در روستاهای نمونه، منطبق با پهنه های کاملاً مناسب و مناسب می باشد.
تحلیلی بر وضعیت امکانات و تسهیلات گردشگری شهر سمنان از منظر گردشگران با استفاده از آزمون پیرسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه صنعت گردشگری نیازمند آگاهی و شناخت کافی از مسائل و عوامل مؤثر محیطی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در مبدأ و مقصد است، زیرا بدون آگاهی از امکانات موجود در هر منطقه، امکان برنامه ریزی و پیش بینی علمی و اصولی کارکردهای گردشگری وجود نخواهد داشت. مقاله حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است و با هدف یافتن پاسخ به این سوال که چه عواملی باعث شده است تا این شهر با وجود داشتن جاذبه های فراوان و عبور بیشمار گردشگران از آن، از مزایای متعدد گردشگری بی بهره بماند تهیه شده است. جامعه آماری گردشگرانی هستند که در تابستان 1391 به شهر سمنان مسافرت کرده اند. با توجه به نامشخص بودن تعداد گردشگران (جامعه آماری) از نمونه گیری تصادفی قابل دسترس استفاده شده است و مناطق و محل هایی که گردشگران حضور داشته اند، برای جمع آوری داده ها تعیین گردید. یافته های توصیفی با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل و فرضیه های تحقیق نیز با آزمون پیرسون انجام شد. در این تحقیق، علاوه بر شناخت ویژگی های گردشگران و میزان رضایت آنان از امکانات و خدمات گردشگری در شهر، راهبردهایی را نیز بمنظور بهره برداری بهینه از قابلیت ها و امکانات موجود گردشگری در این شهر ارائه گردید. براساس نتایج حاصل از این پژوهش مکان های گردشگری شهر سمنان در اغلب زمینه ها فاقد امکانات و تسهیلات لازم برای جذب گردشگران بوده که بمنظور تحولی سازنده و پویا، ضرورت برنامه ریزی و تهیه و اجرای طرح جامع گردشگری در سطح شهر و استان، نه تنها می تواند امکان جذب گردشگر بیشتر را فراهم آورد، بلکه می تواند آثار زیان بار گردشگری بر محیط زیست و کارکردهای فرهنگی آن را نیز کاهش دهد. در این مقاله با توجه به مبانی نظری گردشگری و برنامه ریزی برای توسعه آن، امکانات و تسهیلات موجود شهر سمنان شناسایی، ارزیابی و بر مبنای نتایج حاصله از آزمون پیرسون فرضیات تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
ارزیابی ترجیحات و برآورد تمایل به پرداخت شهروندان اصفهانی به منظور استفاده از هوای پاک: رویکرد مدلسازی انتخاب و مدل لاجیت شرطی
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با استفاده از رویکرد الگوسازی انتخاب و بهره گیری از مدل لاجیت شرطی، ترجیحات افراد برای ویژگی های مختلف هوای شهر اصفهان را مبتنی بر تئوری ارزش لاکنستر و تئوری تابع مطلوبیت تصادفی مورد ارزیابی قرار می دهد. با استفاده از مقادیر تمایل به پرداخت های برآورد شده برای سطوح ویژگی های مختلف هوای پاک، می توان مقادیر رفاه را برای هر یک از سیاست های پیشنهادی محاسبه کرد. داده های این مطالعه از 500 پرسشنامه آزمون انتخاب که در شش ماه اول سال 1392 در شهر اصفهان تکمیل شد، بطوریکه پس از حذف پرسشنامه های ناقص و مرحله پیش آزمون، 7218 ردیف داده نهایی از تعداد 401 پرسشنامه آزمون انتخاب در قالب 6 پرسشنامه مختلف و 2406 مجموعه انتخاب که هر مجموعه انتخاب دارای دو گزینه (سیاست فرضی) بعلاوه یک گزینه (سیاست فرضی) وضعیت کنونی بود، استخراج شد. نتایج حاکی از آنست که افراد برای سیاست های حفظ و بهبود کیفیت ویژگی های مختلف کالای اکوسیستمی هوای پاک تمایل به پرداخت های نسبتاً بالایی دارند، بطوریکه افراد برای بهبود یک سطح ویژگی های کاهش بوی نامطبوع هوا، کاهش ریزش گرد و غبار سیاه، بهبود میدان دید و کاهش اثرات ضد سلامتی، 7500 تومان تمایل به پرداخت مثبت و معنی دار در یک فصل دارند. متغیرهای اقتصادی– اجتماعی مانند سن، متاهل بودن، فرزنددار بودن، تحصیلات، میزان مخارج ماهیانه خانوار و بومی بودن باعث افزایش تمایل به پرداخت ها شده است.