فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۶۱ تا ۴٬۶۸۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
الگوهای نوین توسعه، بر مدار توسعه گردشگری و بهره گیری از تنوع های مکانی –فضایی استوار هستند. بنابراین، شناسایی ظرفیت ها و توانمندی های مختلف فضاهای جغرافیایی در کانون توجه برنامه ریزان توسعه برای جذب سرمایه و سرمایه گذاری قرار دارد. در این راستا، هدف پژوهش حاضر امکان سنجی برد سرمایه گذاری عرصه های گردشگری با تأکید بر استان آذربایجان غربی است. نوع تحقیق، کاربردی و روش بررسی آن توصیفی– تحلیلی است و برای تجزیه و تحلیل فضایی داده ها از فرایند تحلیل سلسله مراتبی، GIS و شاخص تایل استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که از کل عرصه های گردشگری، حدود 45/12 درصد دارای برد سرمایه گذاری ملی و بین المللی و حدود 68/18 درصد دارای برد سرمایه گذاری ملی و محلی است. همچنین حدود 45/17 درصد از کل عرصه های گردشگری نیز نسبتاً مناسب بوده و دارای برد محلی سرمایه گذاری است. همچنین از نظر کارشناسان، عوامل مؤثر در برد سرمایه گذاری منابع گردشگری اهمیت متفاوتی (شاخص تایل برابر با 55/0) دارند و عرصه هایی که با معیارهایی همچون شهر، زیرساخت ها و خدمات شهری همجوار هستند، برد بیشتری در مقایسه با سایر عرصه ها دارند .
ارزیابی رابطه مدیریت محلات با حکمروایی شهری در کلانشهر تهران (مطالعه موردی: مناطق 1، 12 و 16 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گسترش شهرنشینی و رشد لجام گسیخته شهرها در طی دهه های اخیر، مشکلات و نارسائی های فزاینده ای در حیطه مدیریت شهری به وجود آمده است. یکی از رویکردهای مورد تأکید برای بهبود عملکرد مدیریت شهرها و حل مسائل و مشکلات شهری به کارگیری طرح مدیریت محله ای یا همان رویکرد نوین ""خود مدیریتی"" شهروندان در امور متنوع مدیریت شهری می باشد. در سال های اخیر مدیریت شهری تهران برای مدیریت هرچه بهتر این شهر و کاهش مشکلات و نارسائی های خدمات ارائه شده به شهروندان تهرانی اقدام به پیاده سازی طرح مدیریت محلات در سطح محلات شهر تهران کرده است. با این توصیف، مقاله حاضر به دنبال این موضوع می باشد که اولاً مدیریت محلات در دستیابی به هدف خود تاکنون موفق عمل کرده است؟ ثانیاً مدیریت شهری مناطق مورد مطالعه نسبت به شاخص های حکمروایی مطلوب شهری در چه وضعیتی قرار دارد؟ و در نهایت این که آیا اجرای طرح مدیریت محلات می تواند زمینه و بستری برای تحقق رهیافت حکمروایی مطلوب شهری در مدیریت شهری مناطق مورد مطالعه ایجاد کند؟ نوع تحقیق کاربردی و روش مطالعه توصیفی- تحلیلی می باشد. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و پیمایشی با استفاده از پرسشنامه بوده و تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفته است. حجم نمونه تحقیق با استفاده از فرمول کوکران 400 نفر محاسبه گردید. نتایج به دست آمده از تحقیق نشان داد که مدیریت محلات در دست یابی به اهداف خود تاکنون موفق عمل نکرده است؛ هم چنین مدیریت شهری مناطق مورد مطالعه نسبت به شاخص های حکمروایی مطلوب شهری در وضعیت مطلوبی قرار ندارد؛ و این که همبستگی بالایی بین طرح مدیریت محلات و زمینه سازی برای تحقق حکمروایی مطلوب شهری در مدیریت شهری مناطق مورد مطالعه وجود دارد.
ارزیابی کمی و کیفی کاربری های شهر سعدآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین و چگونگی استفاده از آن همواره موضوع و بستر اصلی برنامه ریزی شهری بوده و در حقیقت سرنوشت نهایی طرح توسعه شهری وچگونگی مداخله و نظارت بر نحوه استفاده از زمین را مشخص می کنند و همواره یکی از مسایل اجتماعی، اقتصادی و کالبدی در شهرنشینی معاصر را این مقوله تشکیل داده است. در مقاله حاضر به بررسی وضعیت کاربری اراضی شهر سعد آباد پرداخته شده است. به این منظور ابتدا وضع موجود کاربری ها مورد بررسی قرار گرفته است سپس به برنامه ریزی برای آینده پرداخته شده است. روش بکار گرفته شده در این مقاله به صورت توصیفی-تحلیلی است. چارچوب نظری تحقیق با استفاده از روش کتابخانه ای و سایر اطلاعات با روش میدانی گردآوری شده اند. تحلیل کیفی کاربری ها با استفاده از مدل SWOT و برای ترسیم و تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای GIS و AUTO CAD استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که در اکثر کاربری ها کمبود وجود دارد و بعضی از کاربری ها نیز از وضعیت مطلوبی برخوردارند که این امر نشاندهنده عدم تعادل در وضعیت کاربری هاست که باید با برنامه ریزی دقیق به سمت تعادل هدایت شود.
خشکسالی و بازتاب های اقتصادی آن در نواحی روستایی مورد: دهستان دودانگه در شهرستان بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشکسالی به عنوان پیچیده ترین بلای طبیعی، تعداد زیادی از ساکنان مناطق روستایی دارای اقتصاد متکی بر کشاورزی را تحت تأثیر قرار می دهد. از آنجا که شدت و گستره خشکسالی در مناطق خشک و نیمه خشک افزایش یافته است، شناخت و درک این پدیده طبیعی و تبعات ناشی از آن ضروری می باشد. این پژوهش با هدف بررسی اثرات اقتصادی خشکسالی سال های اخیر و عوامل اثرگذار بر آن در دهستان دودانگه شهرستان بهبهان انجام پذیرفته است. داده های مورد نیاز برای انجام پژوهش، از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده جمع آوری گردید. در این راستا نسبت به انجام مصاحبه حضوری و تکمیل پرسشنامه از 339 تن از کشاورزانی که در سال های اخیر خشکسالی را تجربه نموده اند، اقدام شد. روایی صوری ابزار پژوهش توسط متخصصان موضوعی مورد تأیید قرار گرفت و برای تعیین پایایی از مطالعه راهنما استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد خشکسالی صورت گرفته در سال آبی 88-1387، شدیدترین خشکسالی منطقه در دهه های اخیر بوده است. این پدیده موجب کاهش عملکرد محصولات دیم، تعداد دام، میزان اراضی آبی و دیم و درآمد خانوار گردیده است. همچنین میزان توانایی مالی، سن، اشتغال غیرکشاورزی، توانایی در بازپرداخت تسهیلات بانکی، مخارج خانوار و میزان اراضی آبی و دیم مهم ترین عوامل تعیین کننده آسیب پذیری اقتصادی کشاورزان از خشکسالی بوده است. بر اساس یافته های پژوهش، توصیه هایی برای کاهش اثرات اقتصادی خشکسالی و بهبود سیاست گذاری و مدیریت این پدیده ارائه گردیده است.
راهبردهای اقتصادی بهبود شاخص های مسکن در نواحی روستایی شهرستان کهگیلویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز مسکن بسیاری از جنبه های زندگی انسانی را تحت الشعاع قرار داده است و از مهم ترین عواملی است که می تواند بر عدالت اثر مستقیم داشته باشد. تغییر سبک زندگی، پیشرفت فناوری و تکنولوژی باعث شده تا مسکن مناسب به عنوان یکی از نیازهای اولیه و اساسی انسان شناخته شود. تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی بوده که به دنبال راهبردهای بهبود شاخص های کمی و کیفی مسکن در دهستان بهمئی سرحدی غربی با استفاده از ماتریس برنامه ریزی راهبردهای کمی بوده است. بدین منظور ابتدا وضعیت برخورداری روستاهای دهستان با تکنیک تاپسیس و آنتروپی شانون تحلیل شده است. برای گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای و پیمایشی و مصاحبه با کارشناسان و نخبگان در امر برنامه ریزی روستایی و تهیه پرسشنامه در قالب دلفی صورت گرفته سپس نظرات گروه دلفی در ماتریس عوامل درونی و بیرونی و همچنین ماتریس برنامه ریزی راهبردهای کمی به کار گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که به لحاظ برخورداری از شاخص های کمی و کیفی مسکن روستای درغک دارای بهترین و روستای سرهنگ دارای بدترین وضعیت بوده است. نتایج حاصل از برنامه راهبردهای کمی نشان داد ایجاد و گسترش اشتغال در بخش کشاورزی و خدمات، زنده سازی فضاهای همگن و پویای روستایی و تقویت معیارهای ساخت مسکن روستایی اعم از فناوری، شیوه ساخت، ابعاد مقیاس و تناسب با ویژگی های طبیعی روستا و کالبد آن، در اختیار گذاشتن مصالح با قیمت مناسب به روستاییان از طریق تشکیل تعاونی ها و یا اتحادیه های پخش و فروش مواد و مصالح و توجه به مسکن روستایی می تواند به عنوان اولویت دارترین راهبردها موجب بهبود شاخص های کمی و کیفی مسکن روستایی در این دهستان شود.
پژوهشی بر توسعه یافتگی و نابرابری های آن در استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله ویژگی های کشورهای جهان سوم تمرکز شدید و عدم تعادل در مناطق جغرافیایی است که از نتایج سیاست های رشد قطبی به شمار می آید. در نتیجه این سیاست، تعداد محدودی از مناطق نقش کلیدی داشته و سایر مناطق به صورت حاشیه ای عمل می نمایند. برای ایجاد تعادل و به منظور شکل دادن فضاهای مناسب و همگون، بحث برنامه ریزی منطقه ای مطرح شده و اولین گام در برنامه ریزی منطقه ای شناخت نابرابری های اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی نواحیِ مختلف می باشد. هدف از تحقیق حاضر سنجش وضعیت توسعه یافتگی و نابرابری های آن در بین شهرستان های استان لرستان است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف توسعه ای و از سنخ تحقیقات توصیفی– تحلیلی است. به منظور گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای استفاده شده است. در راستای انجام تحقیق از 15 شاخص در قالب 4 متغیر بهداشتی، کشاورزی، آموزشی و جمعیت بهره گرفته شده است و تکنیک اصلی پژوهش شاخص ناموزون موریس بوده است. نتایج بدست آمده نشان دهنده ی عدم توزیع هماهنگ امکانات و خدمات در شهرستان های این استان می باشد. به شکلی که شهرستان های خرم اباد و بروجرد از لحاظ برخورداری از جمیع امکانات و خدمات با امتیاز 92.83 و 48.42 نسبت به دیگر شهرستان های استان در رتبه های نخست و شهرستان های پلدختر و کوهدشت با امتیاز 5.23 و 4.36 در رتبه های آخر قرار دارند. امکانات محیطی و محورهای توسعه و محدوده های صنعتی و شبکه های زیربنایی عمده، نقش مؤثری در سطوح برخورداری شهرستان های استان دارد. در نهایت نیز با تأکید بر تقویت بخش های حاشیه ای استان به ویژه محور غربی استان، پیشنهادهایی جهت کاهش عدم تعادل توسعه در این منطقه ارائه شده است.
تبیین عوامل موثر بر ارتقای رفاه اجتماعی در مناطق روستایی (مطالعه موردی: شهرستان مشکین شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تکامل مفهومی توسعه در قالب توسعة پایدار و فصل مشترک آن با رفاه اجتماعی، زمینة تقویت رویکرد جدیدی شده که چالش های فکری ویژه ای را به دنبال داشته است. با این حال، رفاه اجتماعی روستایی را فرایندی مستمر و پویا و پایدار می دانند که از طریق دولت ها و نهادهای مدنی و سازمان های مسئول، به ایجاد مجموعه شرایط و کیفیت در توانمندسازی مردم روستایی منجر می شود تا به صورت مستمر، کیفیت زندگی را بهبود بخشد. هدف این مقاله، تبیین عوامل مؤثر بر ارتقای رفاه اجتماعی در مناطق روستایی شهرستان مشکین شهر است. این تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و به روش پیمایشی انجام گرفته است. برای جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه، به روستاییان ساکن در مناطق روستایی شهرستان مشکین شهر مراجعه شد که جامعة آماری پژوهش را تشکیل می دهند. تعداد کل روستاییان شهرستان مشکین شهر 90,359 نفر است. برای تعیین حجم نمونة ساکنان مناطق روستایی شهرستان مشکین شهر، از فرمول کوکران استفاده شد. درنهایت، حجم نمونه 197 نفر تعیین شد، اما برای افزایش میزان دقت و اعتبار یافته ها، به 200 نفر افزایش یافت. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از مدل تحلیل عاملی استفاده شد. نتایج نشان داد مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر ارتقای رفاه اجتماعی ساکن در منطقة مورد مطالعه شامل شش مؤلفة توانمندسازی اقتصادی و بازتوزیع درآمد، توانمندسازی اجتماعی و تقویت سرمایة اجتماعی، توانمندسازی محیطی، نهادسازی و ارتقای پذیرش اجتماعی، توانمندسازی روان شناختی، تقویت مشارکت اجتماعی و ارائة خدمات ترویجی است که مقدار واریانس و واریانس تجمعی این شش عامل، 5/68 است. همچنین، یافته های استنباطی پژوهش نشان داد جز عامل توانمندسازی روان شناختی، بین عامل توانمندسازی اقتصادی، اجتماعی، محیطی، نهادسازی و تقویت مشارکت اجتماعی با ارتقای رفاه اجتماعی در مناطق روستایی شهرستان مشکین شهر، رابطة معنادار وجود دارد. درنهایت، براساس نتایج پژوهش، پیشنهادهای کاربردی ارائه می شود.
تحلیل عوامل مؤثر بر بازآفرینی بافت های تاریخی از منظر توسعه گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رهیافت بازآفرینی رجوع معناداری به هویت بافت تاریخی دارد که دستیابی به آن تنها در گرو توجه به گردشگری خلاقانه شهری است. توجه به بافت فرسوده و رفع ناپایداری آن ها به موضوع محوری در شهرها بدل شده به گونه ای که بازآفرینی شهری با رویکرد توسعه گردشگری به عنوان چاره ای برای حفظ این گونه بافت های ارزشمند توصیه می گردد. ازاین رو پژوهش حاضر باهدف شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر بازآفرینی بافت های تاریخی از منظر توسعه گردشگری انجام شد. تحقیق حاضر با توجه به هدف، کاربردی و بر اساس روش از نوع توصیفی- تحلیلی است. مؤلفه های مورد مطالعه در این تحقیق در 7عامل اجتماعی، کالبدی و زیرساختی، اقتصادی، سیاسی، ضوابط، فرهنگی و بافت فرسوده تقسیم بندی شدند. برای دستیابی به اهداف پژوهش، از روش دیمتل فازی بهره گرفته شد. نتایج پژوهش در مقدار (Di+Ri) نشان داد که بعد اقتصادی با امتیاز نهایی 159/3 با اهمیت ترین مؤلفه در بین مؤلفه های مورد مطالعه جهت توسعه گردشگری در بافت های قدیمی شهر اهواز می باشد. همچنین نتایج در مقدار (Di-Ri) نشان داد که در گروه علّی مؤلفه های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و سیاسی قرار دارد و اثرگذارترین آن ها بعد اجتماعی با امتیاز نهایی 615/0 و در گروه معلول مؤلفه های فرهنگی، بافت فرسوده و ضوابط قرار دارد که اثرپذیرترین آن ها بافت فرسوده با امتیاز نهایی 4723/0- شناسایی شد.
بررسی و اولویت بندی جاذبه های گردشگری ورزشی استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
81 - 98
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی و اولویت بندی جاذبه های گردشگری ورزشی استان اصفهان از دیدگاه مدیران و کارشناسان حوزه ورزش و گردشگری استان بود. روش تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و براساس نحوه گردآوری داده ها، توصیفی پیمایشی بود. جامعه آماری شامل مدیران ادارات استان در دو حوزه ورزش و گردشگری و روسای هیات های ورزشی استان به عنوان مدیر و اعضای هیات علمی و دانشجویان دکتری و کارشناسی ارشد در دانشگاه های سطح استان به عنوان کارشناس، بودند که تعداد 137 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند (39 کارشناس و مدیر گردشگری و 98 کارشناس و مدیر ورزشی). ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود که شامل ویژگی های جمعیت شناختی (11گویه) و جاذبه های گردشگری مقصد، با 24 گویه که روایی صوری و محتوایی آن را تعداد نه نفر از اساتید آگاه و آشنا با جاذبه های گردشگری استان اصفهان تایید و روایی سازه با استفاده از تحلیل عامل اکتشافی مورد تایید قرار گرفت، اعتبار درونی آن با آلفای کرونباخ سنجیده شد(α=0/84) ، برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آزمون K-S برای تعیین نرمال بودن داده ها، t تک متغیره برای مقایسه وضع موجود با وضع پیش بین و آزمون فریدمن جهت اولویت بندی عوامل استفاده گردید. نتایج نشان داد جاذبه های مقصد شامل جاذبه های غیرورزشی (تاریخی و فرهنگی)، جاذبه های طبیعی– ورزشی و جاذبه های ورزشی (رشته ها و قهرمانان ورزشی) استان اصفهان برای جذب و توسعه گردشگری این استان در حد مطلوبی قرار دارند و در جذب گردشگران ورزشی نقش مثبتی دارند و نتایج آزمون فریدمن برای اولویت بندی جاذبه های گردشگری (ورزشی/غیرورزشی) حاکی از آن بود که، جاذبه های طبیعی- ورزشی در رتبه اول، جاذبه های غیرورزشی (تاریخی و میراث فرهنگی) در رتبه دوم و جاذبه های ورزشی در رتبه سوم اهمیت برای توسعه گردشگری ورزشی و جذب گردشگر قرار دارند. بنابراین لازم است مدیران، برنامه های منسجم تر و گسترده تری برای توسعه گردشگری استان اصفهان به ویژه در حوزه جاذبه های طبیعی-ورزشی برنامه ریزی نمایند.
تحلیل عوامل مؤثر بر افزایش تاب آوری اجتماعی شهرها (مطالعه موردی: شهر نجف آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: تاب آوری اجتماعی در جهت بهبود و حفظ عملکرد شهر به عنوان یکی از راهبردهای اساسی به منظور کاهش بلایا در برابر مخاطرات به تشکیل گروه های اجتماعی و ارتقای سرمایه اجتماعی و افزایش مشارکت بین ساکنین تاکید ویژه دارد؛ بنابراین شناسایی عوامل تاثیرگذار بر ارتقای تاب آوری اجتماعی می تواند موجب کاهش آسیب پذیری در برابر مخاطرات طبیعی گردد؛ از اینرو این پژوهش، با هدف شناسایی شاخص ها و عوامل موثر بر تاب آوری اجتماعی، تحلیل رابطه بین شاخص های اجتماعی، به سنجش و مقایسه زیرمعیار های اجتماعی تاب آوری در شهر نجف آباد می پردازد. روش: مقاله حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی–تحلیلی می باشد. جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی و پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه می باشد. به منظور تحلیل و پردازش داده ها از مدل معادلات ساختاری ایموس استفاده شده است. یافته ها: طبق نتایج بدست آمده تاثیرگذارترین شاخص در ارتقای سطح تاب آوری اجتماعی در برابر مخاطرات طبیعی شهرنجف آباد، شاخص سرمایه اجتماعی با ضریب مسیر 0.82 می باشد. نتایج: در صورت تلاش جهت بهبود روابط همسایگی می توان امیدوار بود که در هنگام وقوع مخاطرات، افراد با واکنش و رفتار مناسب و به موقع، جان خود و اطرافیان شان را حفظ کنند و کمتر دچار آسیب های روحی، مالی و جانی شوند. به طورکلی ارتقای سرمایه اجتماعی و مشارکت و همکاری بین شهروندان می تواند موجب افزایش تاب آوری اجتماعی در شهر نجف آباد و کاهش آسیب پذیری در زمان وقوع مخاطرات شود.
برنامه ریزی سبزراه های شهری (مطالعه موردی: منطقه یازده شهری کلان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه صاحب نظران در عرصه محیط زیست شهری از کارشناسان جنگل داری شهری و فضای سبز گرفته تا معماران منظر و محیط زیست هر کدام سعی خود را بر این نهاده اند تا با ارائه راهکارهای جدید، میزان فضاهای سبز شهری را افزایش داده و در جهت واردکردن فضای سبز به شهرها، به عنوان بخش جاندار محیط شهری، بهترین راه حل ها را ارائه دهند. در این میان، سبزراه ها علاوه بر تأمین نیاز شهرها به فضای سبز می توانند در عرصه حمل ونقل پاک شهری ایفای نقش کنند. در این پژوهش سعی شده جهت چگونگی برنامه ریزی سبزراه های شهری بر اساس فرمول جاذبه کالیبره شده و به کمک روش تحلیلی سلسله مراتبی AHP و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) راهکاری ارائه شود. استفاده از این روش در منطقه یازده شهری کلان شهر مشهد منجر به پیشنهاد سبزراهی به طولی حدود ۵/۱۱ کیلومتر شد. استفاده از این روش در کلان شهرهایی که دارای قطعات طبیعی در میان بافت مصنوعی شهر نیستند و در عین حال خواهان تغییر در فرم شهر و ایجاد ارتباط و تعامل بیشتر انسان به صورت پیاده با فضای شهر هستند، مناسب و انجام پذیر است.
سنجش وضعیت مؤلفه های پایداری محله ساغریسازان شهر رشت با استفاده از تحلیل پستل (PESTEL)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
21 - 36
حوزههای تخصصی:
در ایده های نوین شهرسازی، توجه به نقش ساکنان در برنامه ریزی در مقیاس خرد افزایش یافته و در راستای تحقق اهداف توسعه شهری پایدار، رویکرد توسعه محله ای، مورد توصیه قرار گرفته است. سنجش توسعه شهری پایدار در مقیاس محلی با عدم قطعیت و ذهنی گرایی مواجه است و متاثر از تعریف شاخص های اندازه گیری و میزان شناخت سنجش کننده از شرایط محلی ست. بهر حال، سنجش شاخص های توسعه پایدار، یکی از اقدام های نخستین برای برنامه ریزی و طراحی هدفمند می باشد. هدف اصلی این مقاله، سنجش وضعیت موجود شاخص های توسعه پایدار شهری در محله ساغریسازان از شهر رشت است. این پژوهش در رسته پژوهش های کاربردی می باشد که با روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است. روش جمع آوری داده ها، پیمایش میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه است. جامعه آماری شامل ساکنان محله ساغریسازان بوده که تعداد 362 مورد به عنوان نمونه تصادفی انتخاب شده و مورد مشاهده قرار گرفته اند. از مدل تعیین محرک های تغییر در محیط در حوزه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فنی، محیطی و قانونی موسوم به مدل پستل (PESTEL) برای دسته بندی شاخص ها و امتیازدهی بر اساس پاسخ های دریافت شده از ساکنان منتخب استفاده شده است. سپس راهبردهای پیشنهادی با کمک تکنیک QSPM الویت بندی شده است. نتایج حاصل از تحلیل نشان می دهد که محله ساغریسازان در ابعاد چهارگانه کالبدی (4/2)، اجتماعی (6/2)، اقتصادی (9/1) و زیست محیطی (5/2) با پایداری اندکی مواجه بوده و در این میان پایین ترین امتیاز، به پایداری در دو بعد اقتصادی و کالبدی تعلق گرفته است. در این راستا، توسعه گردشگری محله ای برای تقویت وضعیت درآمدی ساکنان و شاغلان و کمک به بهبود پایداری اقتصادی پیشنهاد می شود. همچنین برای ارتقا پایداری کالبدی، تقویت دسترسی به خدمات ضروری و ارتقا کمی و کیفی خدمات مذکور توصیه می شود.
سطح بندی و تحلیل تطبیقی درجه توسعه یافتگی مورد شناسی: شهرستان های استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای تخصیص بهینه منابع بایستی وضعیت توسعه یافتگی نواحی مختلف تبیین گردد. این پژوهش می کوشد تادرجه توسعه یافتگیشهرستان هایاستان کرمانشاه به لحاظ شاخص های مختلف توسعه را با روش توصیفی – تحلیلی و با بهره گیری از مدل HDIو شاخص موریس تعیین نماید. در راستای تحلیل بهتر فضایی توسعه، نتایج محاسبات با استفاده از نرم افزار Arcgis به ترسیم نقشه ها منجر شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 14 واحد اداری استان کرمانشاه می شود. 55 متغیر مورداستفادهدراینپژوهش،طوری انتخاب شده اند که بر تمام جنبه های توسعه شهرستان ها تاکید دارند. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که شهرستان های استان به لحاظ توسعه در وضعیت مناسبی به سر نمی برند، زیرا به لحاظ مجموع شاخص ها در سطح استان هیچ شهرستانی نمره بالای 5/0 را کسب نکرده است که این امر لزوم هدفمندی برنامه ها را به منظور توسعه متوازن استان ضروری می نماید. همچنین نتیجه کلی تحقیق بیانگر آن است که، شاخص موریس کارآیی بیشتری نسبت به شاخص توسعه انسانی در تبیین وضعیت توسعه یافتگی مناطق محدوده مورد مطالعه را داراست.
اثرگذاری آموزش محیط زیست شهری بر ارزش گذاری و رفتار زیست محیطی دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی ناحیه 5 استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین میزان اثرگذاری آموزش محیط زیست شهری بر ارزش گذای و رفتار زیست محیطی دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی ناحیه 5 استان اصفهان است. نوع تحقیق مطرح شده بر اساس اهداف از نوع تحقیقات کاربردی می باشد. روش تحقیق حاضر نیمه تجربی یا طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل است. برای دستیابی به هدف پژوهش، از بین مدارس راهنمایی ناحیه 5 استان اصفهان به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای، دو کلاس 25 نفره در دو مدرسه راهنمایی، یکی به عنوان گروه کنترل و دیگری به عنوان گروه آزمایش انتخاب شدند. و سپس به مدت ده جلسه آموزشی (هر جلسه به مدت 75 دقیقه)، گروه آزمایش تحت آموزش محیط زیست شهری قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که، آموزش های محیط زیست شهری بر رفتار دانش آموزان در گروه آزمایش در سه مبحث حفاظت فضای سبز، مدیریت زباله های شهری و مدیریت مصرف انرژی به طور مشهودی تأثیرگذار است. همچنین آموزش های محیط زیست شهری بر ارزش گذاری دانش آموزان در گروه ازمایش در دو مبحث حفاظت فضای سبز و مدیریت مصرف انرژی به طور مشهودی تأثیرگذار است. و بر روی ارزش گذاری دانش آموزان گروه آزمایش در زمینه مدیریت زباله های شهری بی تأثیر است.
تبیین شاخص های محک پایداری در ارزیابی آثار الگوهای گردشگری در نواحی روستایی پیرامون کلان شهرها (مطالعه ی موردی: نواحی روستایی پیرامون کلان شهرتهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با مطرح شدن پارادایم توسعه ی پایدار در حوزه ی گردشگری، ارزیابی توسعه ی پایدارگرشگری روستایی مورد توجّه قرار گرفته شد، اما موضوعی که بدان توجّه چندانی نشده، ارزیابی پایداری الگوهای متنوّع گردشگری در نواحی روستایی است، به دلیل آنکه هر یک از الگوها آثار و پیامدهای متفاوتی را برجای می گذارند. بنابراین ارزیابی پایداری الگوهای گردشگری روستایی و ارائه ی راه کارهای مناسب توسعه ی پایدار آنها الزامی است. تاکنون شاخص ها و نماگرهای بی شماری از سوی سازمان ها و صاحب نظران حوزه ی گرشگری ارائه شده، اما موضوع قابل اهمّیّت، بومی سازی، مستندسازی و عملیاتی کردن این شاخص ها است، چرا که مجموعه شاخص های مناسب برای یک مقصد گردشگری، برای منطقه ای دیگر مناسب نیست. بر همین اساس این پژوهش با هدف تبیین شاخص ها و نماگرهای مناسب محک پایداری برای ارزیابی آثار الگوهای گردشگری در نواحی روستایی پیرامون کلان شهر تهران گردآوری شده است. روش پژوهش تحلیلی توصیفی بوده و با مرور اسناد و مدارک و تحلیل محتوای آنها و نیز با بهره مندی از دیدگاه متخصّصان (روش دلفی) و دیدگاه های جامعه ی آماری شاخص ها و نماگرهای ارزیابی پایداری الگوهای گردشگری طرّاحی شده است. نتایج حاصل از این مطالعه، طرّاحی 15 شاخص و 88 نماگر در ابعاد سه گانه ی توسعه ی پایدار گردشگری است. از این تعداد نماگر ، 26 نماگر اقتصادی، 41 نماگر اجتماعی فرهنگی و 21 نماگر زیست محیطی از دیدگاه متخصّصان به عنوان نماگرهای مناسب محک پایداری در ارزیابی آثار الگوهای گردشگری در نواحی روستایی پیرامون کلان شهرها طرّاحی شده است.
سنجش میزان امنیت فضایی شهروندی با استفاده از مدل های تصمیم گیری چندمعیاره (مطالعه موردی: مناطق سیزده گانه شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه برقراری امنیت در فضاهای شهری یکی از دغدغه های عمده مدیران شهری است. امنیت شهری ممکن است بازتابی از ویژگی های مختلف فضای شهری نظیر کالبد، اجتماع، اقتصاد و سیاست باشد. با توجه به جرایم و پیچیدگی های در حال افزایش فضاهای شهری، تلاش برای دستیابی به شهر پایدار، سالم و خوب در گرو برقراری امنیت شهروندان معنا می یابد و این به معنای ساماندهی و چینش مطلوب کالبد، فضاهای اقتصادی، علل اجتماعی و نهادی برای کنترل فضاست. شهر مشهد یکی از کلان شهرهایی است که در سال های اخیر، شکوفایی اش در ابعاد مختلف مدیریت شهری نظیر زیرساخت ها، کالبد، منظر شهری و غیره، اعتبار ویژه ای بدان بخشیده است. مقاله حاضر به دنبال بررسی سطح امنیت فضایی شهروندان در مناطق مختلف شهر و رتبه بندی مناطق سیزده گانه براساس مهم ترین شاخص های مؤثر در شکل گیری امنیت فضایی در این مناطق است. برای این منظور با استفاده از روش تحلیلی توصیفی، و با ابزار پرسش نامه به گردآوری داده و تحلیل آن ها با نرم افزارهای SPSS و Excel اقدام شده و همچنین رتبه بندی مناطق با استفاده از تکنیک PROMETTE به عنوان یکی از تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره انجام شده است. نتایج حاکی از آن است که میزان امنیت فضایی از نظر شهروندان در مناطق ۱۲، ۱۱ و ۹ بیش از سایر مناطق شهر مشهد است که می شود دلیل آن را بافت کالبدی منظم، خوانایی بیشتر فضا، گشودگی و تراکم بافت، همگونی نسبی جمعیت به لحاظ اقتصادی و اجتماعی دانست.
مفهوم فضا و تحدید آن در مطالعات منظر شهری تصویرپذیر: از ماهیّت و هستی شناسی تا کاربست آن
حوزههای تخصصی:
در هر مطالعه ای و به تبع آن در مطالعات منظر شهری عدم توجه به مفاهیم و تحدید نکردن جنبه های مختلف آنها می تواند منجر به برداشت های ناصحیح گردد. آنچه که مسلم است، این است که تأکید صرف بر هر یک از فلسفی اندیشی ها، می تواند منجر به سردرگمی در مطالعات مربوط به فضا باشد. ولی در این میان لازم است تا هر علمی و به تبع آن هر مطالعه ای که در زمینه ی فضا انجام می گیرد، بسته به حیطه ی خود فلسفی اندیشی خاص خود را برگزیند. فضا به عنوان بخشی از محیط می تواند بر رفتار اثر گذارد و نسبت به رفتار نقش کنترل کننده ای داشته باشد. یعنی رفتارهایی را تضعیف و رفتارهایی را تشویق نماید. در صورتی که در مورد فعّالیّت ها، فضا می تواند تنها امکان یا عدم امکان یک فعّالیّت را فراهم آورد. لذا تأثیر فضا بر رفتار بسیار مستقیم تر و قطعی تر می باشد. در این میان در پژوهش هایی که منظر شهری را از بعد تصویرپذیری آن مورد مطالعه و کنکاش قرار می دهد، آن فضایی مد نظر است که، عمدتاً مربوط به فضای رابطه ای- ادراکی شهروندان در شهر است. هر چند که گونه های دیگر فضا نیز در آن دخیل هستند، مانند فضای روزمره و عملی که پیش شرط فضای ادراکی است، یا فضای وجودی- جغرافیایی که در ارتباط با نیازها و تجربه های شهروندان است، یا فضای معمارانه و برنامه ریزی که اندیشه و عمل بازنمایی را به هم پیوند می دهد و در پایان فضای شناختی و انتزاعی که به عنوان پایه ای برای این فضاها عمل می کنند. آنچه مسلم است اینکه نمی توان صرفاً از یک بعد به مقوله ی فضا نگریست و باید ابعاد و جنبه های مختلف را در هر مطالعه ای در نظر گرفت.
بررسی عوامل موثر بر امنیت زنان در بافت فرسوده محله طرشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
1 - 17
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر، بافت فرسوده شهری و چالش هایی که به دنبال آن شکل گرفته، تبدیل به یکی از مسائل اساسی کشورها شده است. یکی از معضلات جدی بافت های فرسوده شهری، افزایش جرائم شهری در این بافت ها است. احساس ناامنی در جامعه باعث می شود که افراد از حوزه عمومی کناره گیری کرده و زندگی و فعالیت های خود را در انزوا ادامه دهند و درازمدت اثرات نامطلوبی بر کیفیت زندگی، بهره وری اقتصادی و اجتماعی افراد خواهد داشت. زنان نیمی از جمعیت جامعه را به خود اختصاص می دهند و به عنوان مهم ترین و تأثیرگذارترین گروه های اجتماعی، که دارای نقش کلیدی در خانواده و تربیت نسل آینده هستند، می باشند. یکی از عواملی که مانع حضور مؤثر و فعالانه زنان می باشد موضوع امنیت به ویژه در بافت های فرسوده است. بر همین اساس ضروری است تا به مسائل زنان به عنوان سرمایه های اجتماعی و انسانی پرداخته شود. پژوهش حاضر به دنبال کشف عوامل اصلی مؤثر در امنیت زنان بافت فرسوده محلات شهری و سپس تحلیل تأثیر و میزان تأثیر هر یک از عوامل بر امنیت زنان بافت فرسوده محله طرشت می باشد. روش تحقیق پژوهش توصیفی – تحلیلی است و برای کشف عوامل اصلی از تحلیل عامل اکتشافی و نرم افزار Spss؛ سپس برای تحلیل میزان تأثیر هرکدام از عوامل کشف شده از نرم افزار Smart pls بهره گرفته شد. در نهایت یافته های تحقیق نشان دهنده آن است که عوامل کالبدی، نظارتی و اجتماعی به ترتیب بیشترین تأثیر را در زمینه ارتقای امنیت زنان در بافت فرسوده محله طرشت دارا می باشند، نکته حائز اهمیتی که در یافته ها به چشم می خورد جای گیری عامل نظارتی در رتبه دوم و بالاتر از عامل اجتماعی می باشد که خود دلالت بر اهمیت این عامل در بین زنان محله طرشت دارد.
بررسی تاثیر رشد پراکنده بر نابودی اراضی کشاورزی صفاشهر و راهبردهای تعدیل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی خصایص برجسته و مهم فرایند شهرنشینی در ایران، گسترش سریع فیزیکی شهرها بویژه طی چند دهه اخیر آنهم بصورت پراکنده است که با آثار متعدد از جمله اتلاف منابع محیطی و ارضی شهرها توام است. شهر صفاشهر نمونه ای است که آسیب های متعددی را از رشد شتابان و پراکنده متحمل شده که مهمترین آنها نابودی اراضی مزروعی و باغی حاشیه این شهر است. پژوهش حاضر، به دنبال تبیین این پدیده با استفاده از برخی شاخص های کمّی مربوط و نیز بررسی تاثیر زیست محیطی آن در رابطه با نابودی اراضی کشاورزی و بالطبع تغییر اقلیم صفاشهر است. تحقیق با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به مطالعات کتابخانه ای- اسنادی، همچنین بهره گیری از سیستم سنجش از دور در تهیه نقشه های مورد نیاز انجام شده است. مهمترین یافته های پژوهش عبارتند از: صفاشهر طی چند دهه اخیر دچار رشد پراکنده شهری شده و این پدیده زمینه نابودی 78 هکتار از اراضی کشاورزی را در طی سال های 1369 – 1381 فراهم کرده است. علاوه بر این، طی همین دوره از میزان اراضی کشاورزی کلاس های خیلی خوب، خوب و متوسط شهر به شدت کاسته شده و در مقابل به میزان قابل ملاحظه ای بر مساحت اراضی کلاس ضیعف افزوده شده است. سرانجام اینکه، از مساحت اختصاص یافته به کلاس حرارتی خیلی خنک و خنک شهر کاسته شده و در مقابل بر کلاس حرارتی گرم و به ویژه خیلی گرم افزوده شده است.
مدیریت محلی و نقش آن در توسعة کالبدی سکونتگاههای روستایی (مورد مطالعه: شهرستان چناران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیش از دو دهه از عرصه ورود عوامل مدیریت روستایی در قالب دهیاری و شورای اسلامی می گذرد. این نهادها در عرصه فعالیت خود در سطح روستاها در فرآیند توسعه روستایی نقش آفرینی کرده اند. توجه و بررسی میزان دخالت و فعالیت این مدیران در زمینه مسائل توسعه و عمران روستایی از جمله مواردی است که جای بحث و تحقیق دارد. مقالة پیش رو به بررسی نقش و عملکرد مدیریت روستایی در توسعه کالبدی سکونتگاه های روستایی پرداخته است. تحقیق حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و با استفاده از روش پیمایشی است. محدوده مطالعاتی این تحقیق ده روستای دارای طرح هادی و جمعیت بیش از 50 خانوار از شهرستان چناران می باشد. جامعه آماری در گروه اول شامل دو نفر از اعضای مدیریت روستایی (یک نفر دهیار و یک نفر شورای اسلامی) و در گروه دوم 354 نفر از سرپرستان خانوارهای ساکن در این روستاها می باشند. روایی ابزار پرسشنامه توسط اعضای هیأت علمی دانشگاه و صاحب نظران توسعه روستایی مورد تأیید واقع شده است. سنجش پایایی نیز، با استفاده از روش آلفای کرونباخ، برای پرسشنامة ساکنان محلی معادل 87/0 و برای مدیران روستایی معادل 91/0 محاسبه شد. یافته های تحقیق نقش موثر و کارآمد مدیریت محلی در توسعة کالبدی روستایی را تأیید کرده است. بر اساس یافته های تحقیق به جز در معیار وضعیت اقتصادی، در معیارهای مورد بررسی بین دیدگاه دو جامعة آماری تفاوتی معنادار وجود دارد.