فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۶۱ تا ۱٬۶۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۸)
1229 - 1247
حوزههای تخصصی:
اگرچه توسعه ْ ابعاد گسترد ه اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، انسانی ، و اکولوژیکی را دربر می گیرد ، توسعه اقتصادی با اثرگذاری و اثرپذیری بر / از سایر ابعاد توسعه به جایگاه ویژه ای در سیاست گذاری ارتقا یافته و با توجه به تحولات و پویایی های نظام بین الملل در عصر ف نا وری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی و به ویژه جهانی شدن باور به نقش تعاملات بین المللی در تحقق اهداف توسعه اقتصادی تقویت شده است. ازاین روی، بررسی بومی سازی شاخص های تعاملات بین المللی در توسعه اقتصادی می تواند نقش م ؤ ثری در تحقق اهداف توسعه اقتصادی کشور ایفا کند. بدین ترتیب، س ؤ ال اصلی این مقاله از دو بخش تشکیل شده است : کدام شاخص ها تبیین کنند ه توسعه اقتصادی و تعاملات بین المللی در کشورهاست و فرایند تأثیرگذاری شاخص های تعاملات بین المللی بر توسعه اقتصادی چگونه است؟ برای پاسخ دهی علمی به پرسش راهبردی این مقاله ابتدا جمع آوری داده های ثانویه و تعیین عناصر توسعه اقتصادی و تعاملات بین المللی، به عنوان متغیر وابسته و مستقل، از طریق مطالعات اسنادی، کتابخانه ای، واکاوی تجربیات سایر کشورها و تنظیم جداول فراوانی شاخص ها انجام شد و در مرحله بعد برای آزمون راستی و پایایی داده ها داده های اولیه (توزیع پرسش نامه میان نخبگان و صاحب نظران جامعه نمونه) جمع آوری شد. برای تجزیه وتحلیل یافته های مرتبط با پرسش نامه ها و آزمون اثرگذاری تعاملات بین المللی بر توسعه اقتصادی، از شیوه تحلیل محتوای کمی و کیفی و تحلیل مسیر استفاده شد. بنا بر یافته های این پژوهش، متغیر توسعه اقتصادی با متغیر تعاملات بین المللی رابطه مستقیم برقرار می کند و نحوه بومی سازی و مدیریت تعاملات با بازیگران نظام بین الملل می تواند نتایج ثمربخشی در توسعه اقتصادی کشور به همراه داشته باشد.
اثر ویژگی خانوار در انتخاب مسکن: واحد مسکونی و کیفیت دسترسی به خدمات (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه «ادوار زندگی» مهم ترین ابزار برای درک صحیح از ویژگی های مسکن و خانوارها است که رفتار خانوارها در سطح شهر را منعکس می کند. در این نظریه، خانوارها براساس ویژگی هایی نظیر بعد خانوار، تعداد فرزندان محصل، وضعیت اشتغال سرپرست، دهک درآمد و ... تعریف می شوند و در نتیجه هر خانوار اولویت های متفاوتی در انتخاب مسکن دارد. هدف این پژوهش تحلیل ویژگی های مؤثر خانوارها بر انتخاب مسکن است که در دو بخش واحد مسکونی و کیفیت دسترسی به خدمات تدوین شد. به منظور سنجش متغیرها، شهر تهران به عنوان نمونه موردی انتخاب شد و داده های پژوهش از طرح هزینه-درآمد مرکز آمار و برداشت کاربری طرح تفصیلی شهر تهران اخذ شده است. در ابتدا و با استفاده از روش مولتی نامینال تک متغیره و تحلیل خوشه ای، از میان دو گروه ویژگی های «واحد مسکونی» و «کیفیت دسترسی به خدمات»، ویژگی های مؤثر در مدل انتخاب مسکن شناسایی شدند، متغیرهای مؤثر در انتخاب «واحد مسکونی» شامل متراژ زیربنا، نوع اسکلت بنا و متغیرهای مؤثر در «دسترسی به خدمات» شامل دسترسی به خدمات آموزشی و سیستم حمل ونقل عمومی بودند که در مجموع 6 حالت برای انتخاب واحد مسکونی و 8 حالت برای دسترسی به خدمات ایجاد شد. سپس ارتباط میان ویژگی خانوار و انتخاب مسکن با استفاده از روش رگرسیونی مولتی نامینال چند متغیره در نرم افزار R اجرا شد. تحلیل نتایج مشخص کرد، (1) واحدهای مسکونی با متراژ 60–90 مترمربع برای خانوارهای دارای محصل بیشترین جذابیت را دارد، هرچند در پیشینه پژوهش، رابطه میان محصلان و متراژ واحد مسکونی اثبات شده است لیکن در این پژوهش مساحت مشخصی برای خانوارهای دارای محصل مشخص شده است و در سایر متراژ زیربناها، این رابطه وجود ندارد. (2) با افزایش دهک درآمدی تمایل خانوارها به سکونت در نزدیکی فضاهای آموزشی و فاصله گرفتن از سیستم حمل ونقل عمومی بیشتر می شود. (3) خانوارهای با وضعیت اشتغال سرپرست در گروه کارگر غیرساده در مقایسه با خانوارها با سرپرست کارگرساده، تمایل بیشتری به انتخاب سکونت در نزدیکی به سیستم حمل ونقل عمومی دارند که نشان دهنده ی اختلاف استطاعت مالی این دو گروه خانوار است. نتیجه ی مهم دیگر در گروه متغیرهای «محل سکونت» و «ویژگی خانوار» آن است که تنها متغیرهای مرتبط با شغل و درآمد در انتخاب محل سکونت مؤثر است و سایر ویژگی های اجتماعی و جمعیتی خانوارها رابطه ی معناداری با محل سکونت خانوار ندارد که خود می تواند بازتابی از شرایط سکونت، نداشتن هویت و پرستیژ محله های شهر، جدایی گزینی اجتماعی در شهر تهران، سیاست گذاری های نادرست در حوزه کالای عمومی و شرایط نامناسب توزیع مسکن در این شهر است.
تبیین مفهوم عدالت فضایی در اجرای طرح های جامع شهری (نمونه موردی: شهر گلپایگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
981 - 1008
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات مشهود در برنامه ریزی شهری در ایران، ارائه نشدن الگوهای مؤثر در زمینه کاهش نابرابری های موجود شهری و ترویج عدالت فضایی است. تبیین مفهوم عدالت فضایی در شهر و کاربردی کردن آن می تواند به برنامه ریزی شهری کمک شایانی داشته باشد. پژوهش حاضر به بررسی عدالت فضایی در اجرای طرح های توسعه در شهر گلپایگان می پردازد. پژوهش از نوع کاربردی است و گردآوری اطلاعات با استفاده از روش میدانی (مصاحبه و پرسشنامه) صورت گرفته است. تجزیه و تحلیل یافته ها با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای و فریدمن انجام شده است. شاخص های عدالت فضایی با استفاده از تحلیل ثانویه در مفاهیم برابری و مساوات، تنوع فضایی، منافع عام، آزادی و مشارکت مردمی، شفافیت، تفاوت، سازش و عمومیت داشتن بررسی شده است. نتایج بررسی طرح ها نشان می دهد معیارهای عدالت فضایی این طرح ها در سطح پایینی قرار دارند و شاخص های عدالت فضایی در طرح جامع شهر گلپایگان دارای اولویت چندانی نسبت به یکدیگر نیستند. همچنین راهکارهای توزیع عادلانه منافع در طرح جامع شهر پیش بینی نشده و در مراجع تصویب نیز به آن ها اشاره نشده است. تحلیل محتوای برنامه ها و سیاست های طرح توسعه شهر گلپایگان، آسیب شناسی وضع موجود و شناسایی کمبودها و نهادهای خدماتی نشانگر تبیین نشدن جایگاه عدالت فضایی در طرح های توسعه شهری و حوزه های تصمیم سازی به خصوص در طرح های توسعه و عمران است.
نقش محیط کالبدی شهر در سلامت عمومی شهروندان (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: فضاهای شهری تأثیر زیادی بر سلامت عمومی شهروندان دارند. تا به امروز، تقریباً همه تحقیقات درباره رابطه محیط کالبدی شهر و سلامت شهروندان تنها بر ارزیابی ادراک شهروندان از محیط شهری متکی بوده است. در مقاله حاضر ارتباط کیفیت سلامت عمومی شهروندان با جنبه های عینی اندازه گیری شده محیط کالبدی شهر با در نظر گرفتن متغیرهای جمعیت بررسی شده است. روش: تحقیق حاضر به لحاظ هدف توسعه ای و به لحاظ روش میدانی می باشد. بدین منظور پس از مرور ادبیات تحقیق در مرحله اول حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی کوکران تعیین و در مرحله دوم با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای سلسله مراتبی و با تکنیک پرسشنامه زمین مرجع، داده های نظرسنجی پرسشنامه کیفیت سلامت عمومی شهروندان کرمانی از 384 نفر پاسخگو در سال 1398 گردآوری گردید. همچنین با تشکیل پایگاه داده بلوک آماری سرشماری عمومی نفوس–مسکن سال 1395 در سیستم اطلاعات جغرافیایی ویژگیهای محیط کالبدی شهر کرمان از جمله؛ متغیرهای تراکم مسکونی، تراکم تجاری همکف، تراکم تقاطع معابر و تراکم فضای سبز و شاخص های نسبت اختلاط کاربری زمین و قابلیت پیاده روی محاسبه شد. در نهایت مقادیر همبستگی جزئی متغیرهای فرم شهری کرمان با مقادیر شاخص کیفیت سلامت عمومی شهروندان برآورد و تحلیل گردید. یافته ها: برآورد همبستگی جزئی بین مقادیر کیفیت سلامت عمومی با سن رابطه مثبت معنادار و با تحصیلات رابطه منفی معنادار داشته است. همچنین مقادیر شاخص کیفیت سلامت عمومی با مقادیر تراکم تجاری همکف، تراکم تقاطع ها و نسبت اختلاط کاربری زمین ارتباط معناداری داشته است. شاخص قابلیت پیاده روی نیز که از ترکیب فاکتورهای شکل شهری بدست آمد ارتباط معناداری با شاخص کیفیت سلامت عمومی داشت. در این میان متغیر تراکم فضای سبز شهری با شاخص کیفیت سلامت عمومی شهر کرمان همبستگی کاملاً معناداری را ارائه نمود. نتایج: تحقیق حاضر مبین این فرضیه است که طراحی محیط کالبدی شهر به طور قابل توجهی با سطح کیفیت سلامت عمومی شهروندان کرمانی مرتبط است. نتایج بر این تأکید دارند که افزایش تراکم فضای تجاری همکف محلی، نسبت اختلاط کاربری زمین، اتصال بیشتر معابر به یکدیگر از جمله مداخلاتی است که می تواند با ارتقاء شاخص قابلیت پیاده روی محلات در کنار توسعه فضای سبز شهری کیفیت سلامت عمومی شهروندان را بهبود بخشد.
تحلیلی بر پیشران های توسعه گردشگری شهر کاشان با تأکید بر عملکرد سرمایه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: مفهوم سرمایه اجتماعی به عنوان یک مفهوم فرا رشته ای در تحلیل های اجتماعی و اقتصادی توسعه جوامع به ویژه توسعه گردشگری مطرح شده است. به این ترتیب پژوهش با هدف بررسی نقش و تأثیر سرمایه اجتماعی بر توسعه گردشگری شهر کاشان انجام شده است. روش: مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی می باشد. جامعه آماری تحقیق، شهروندان شهر کاشان به تعداد 308476 نفر است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 322 نفر محاسبه شده است. گردآوری داده ها به صورت ترکیبی از مطلعات توصیفی و میدانی است. ابزار تحقیق، پرسشنامه ای محقق ساخته با 85 متغیر است. نرم افزارهای مورد استفاده SPSS و AMOS است که با استفاده از آن ها، آزمون های آماری تی، ضریب همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری صورت گرفته است. روایی ابزار تحقیق با بهره گیری از نظر متخصصان و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به به مقدار 0/821 مورد تأیید قرار گرفته است. یافته ها: نتایج آزمون تی با سطح معناداری کمتر از 0/05 وضعیت سرمایه اجتماعی در شهر کاشان را مناسب ارزیابی کرده است.. نتیجه کاربرد مدلسازی معادلات ساختاری برای شناسایی اثرگذارترین عامل در تبیین سرمایه اجتماعی در بین شهروندان کاشان، نشانگر کسب بالاترین بار عاملی به میزان 0/99 برای شاخص آگاهی اجتماعی است. مهمترین عوامل رونق دهنده توسعه گردشگری، شاخص آسایش به مقدار وزن رگرسیونی 0/94 است. کسب ضریب همبستگی 0/34 در سطح اطمینان 99 درصد گویای رابطه مستقیم و مثبت بین سرمایه اجتماعی و توسعه گردشگری است. نتایج: تأیید ارتباط بین بهبود سرمایه اجتماعی با توسعه گردشگری ضرورت برنامه ریزی برای اعتمادسازی به عملکرد کارکنان دولت در بین جوامع محلی و بسترسازی اعتماد مردم به نهادهای اجتماعی را در راستای تقویت سرمایه اجتماعی به عنوان پیشرانی کلیدی در بهبود و توسعه گردشگری شهر کاشان گوشزد می نماید.
طراحی و توسعه سیستم مکان مبنای تخمین آسیب زلزله در منطقه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرعت امدادرسانی در ساعات اولیه پس از یک زلزله بزرگ، نقش بسیار زیادی در کاهش تلفات زلزله در یک منطقه شهری دارد. در این پژوهش طراحی و پیاده سازی یک سیستم تخمین آسیب لرزه ای در محیط GIS به عنوان راهکار پیشنهادی برای تسریع امدادرسانی مطرح شد. مستندات طراحی سیستم مورد نظر شامل دو ماژول تخمین خطر و آسیب زلزله به عنوان ابزاری در محیط ArcGIS ارائه شد و پیاده سازی نیز با استفاده از زبان برنامه نویسی پایتون در این محیط انجام شده است. ماژول خطر بیشینه شتاب و شدت را در یک شبکه از نقاط در اثر زلزله با مدل های تجربی تخمین می زند. با نقشه حاصل از این ماژول می توان شهرها را در یک مقیاس کوچک از لحاظ معرضیت خطر زلزله اولویت بندی کرد. ماژول آسیب با ورود ویژگی های سازه و با استفاده از تابع آسیب پذیری میزان آسیب وارد به سازه را محاسبه می کند. سیستم برای چهار سناریوی محتمل برای منطقه کلان شهری تهران اجرا شد و نتایج نشان داد که با یک پلتفرم با مشخصات سخت افزاری معمولی در کمتر از یک ساعت می توان مناطق آسیب دیده در این منطقه کلان شهری را تشخیص داد. این نقشه ها در دو مرحله اقدامات کاهشی پیش از زلزله و امدادرسانی پس از زلزله کاربرد بسیار مؤثری خواهند داشت.
ارزیابی کیفیت خدمات رسانی به عشایر براساس مدل سروکوال مورد مطالعه: منطقه ییلاقی دیزاب در دهستان چورزق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: زندگی عشایری با الهام از الگوهای طبیعت شکل گرفته که نقش مهمی نیز در تاریخ فرهنگ و اقتصاد کشورمان داشته اند. اما در خصوص مشکلات و سختی زندگی این جوامع، امروزه توجه به رشد و توسعه در سال های اخیر در کشورمان این موضوع به جامعه عشایر نیز تسری یافته است. تأمین و توسعه خدمات اولیه از جمله مهمترین فعالیت های انجام شده در این ارتباط بوده است. اما به نظر می رسد به رغم توسعه این فعالیت ها از سوی سازمان های متولی برای جامعه عشایر، این فعالیت ها هنوز نوپا بوده و بررسی و برنامه ریزی مناسب تری نیاز است.
هدف پژوهش: بررسی کیفیت خدمات رسانی به عشایر منطقه ییلاقی دیزاب در دهستان چورزق، هدف تحقیق است.
روش شناسی تحقیق: تحقیق کاربردی، از نظر بررسی متغیرها توصیفی و از جنبه روش گردآوری اطلاعات، میدانی بود. به دلیل محدودیت هزینه و زمان، از نمونه گیری برای انتخاب نمونه های تحقیق استفاده و 102 نفر به عنوان افراد نمونه انتخاب شد. روش تجزیه و تحلیل نیز براساس مدل سروکوال بود.
قلمروجغرافیایی پژوهش : منطقه ییلاقی دیزاب در دهستان چورزق(استان زنجان) قلمرو جغرافیایی تحقیق بود. این دهستان تنها نواحی است که در شهرستان طارم، گروه های عشایر در آن قرار دارند و به صورت فصلی در مراتع ییلاقی مناطق کوهستانی آن همراه با دام خود کوچ می کنند.
یافته ها و بحث: عشایر مورد مطالعه اهمیت، ادراک و انتظارات متفاوتی نسبت به کیفیت خدمات رسانی دارند. از نظر آنان درک مشکلات و شرایط افراد عشایر، تعدد انواع خدمات ارائه شده و اطمینان از توزیع مناسب خدمات، مهم ترین شاخص های کیفیت خدمات رسانی هستند. بیشترین انتظارات آنان نیز از کیفیت خدمات رسانی در ابعاد ملموس و همدلی بوده که بیشتر در تعداد خدمات و همکاری مناسب سازمان های ارائه دهنده خدمات با افراد بزرگ عشایر است. در سوی دیگر رابطه معنی داری نیز براساس جنسیت و سن افراد عشایر با ادراک و انتظارات آنان از کیفیت خدمات رسانی بود.
نتایج: تأثیر سیاست ها و برنامه های اجرایی بر جامعه عشایری که خدمات رسانی نیز جز یکی از این برنامه ها و سیاست ها بوده، در صورتی آشکار خواهد شد که تمام برنامه ریزی و اجرا با اولویت کامل نیازهای آنان و تأمین منابع کافی انجام گردد. تا مشکلات این جوامع نیز کاهش و از مهاجرت و تخریب پتانسیل های تولیدی آنان اجتناب گردد.
ساماندهی دستفروشان و تاثیر آن بر زیست پذیری شهری (نمونه موردی: محله کن منطقه5 ناحیه2)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستفروشی و عملکرد پیچیده دستفروشان در شهر بواسطه واقعیت چند بعدی مبین ضرورت طراحی ساختار مدیریتی یکپارچه و هماهنگ به منظور سیاست گذاری و برنامه ریزی موضعی و سرانجام مداخله در جهت سازماندهی آن است. مساله اساسی که در این پژوهش با آن روبه رو هستیم ساماندهی متناسب دستفروشان با ایجاد بازارچه های فصلی بر مبنای کیفیات محیطی،کالبدی،زیست پذیری شهری است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش بازارچه های محلی-فصلی و مشارکتی بر توسعه گردشگری و اقتصاد داخلی با مطالعه موردی بازارچه محلی-فصلی کن درمحدوده ناحیه 2 منطقه5 ،حاشیه اتوبان همت می باشد. روش تحقیق، از نوع توصیفی- پیمایشی و از نوع همبستگی است، بدین منظور از آزمون پارامتریک تی تک نمونه ای با ارزش آزمون 3 استفاده می شود. روش گردآوری اطلاعات مبتنی بر روش کتابخانه ای- اسنادی و در بخش مطالعات مربوط به ادبیات و پیشینه تحقیق و برای ارزیابی نظرات شهروندان از روش پیمایشی، با استفاده از ابزار پرسشنامه (سوالات منظم) استفاده شده است. همچنین برای ترسیم نقشه ها نیز از نرم افزار GIS استفاده شده و برای صحت داده های موجود، از منطقه بازدید میدانی به عمل آمده است و در پایان با استفاده از SWOT نقاط ضعف، قوت، فرصت و تهدیدهای ایجاد بازارچه بر زندگی ساکنین محدوده مورد در چهار محور کالبدی، اجتماعی-فرهنگی و اقتصادی، زیست محیطی و طبیعی و نهایتا ً شبکه معابر و ترافیک مطالعه مورد تحلیل قرار گرفته است . اهم و اخص یافته ها عبارت است از این که شاخص احداث بازارچه و پررنگ کردن نقش مشاغل خانگی در جامعه (q6) با بار 0.194 در جهت مثبت، پذیرفته شده است. و با ضریب معنی داری (Sig=.016 ) دارای رابطه معنی دار با مدل است. همچنین ساماندهی دستفروشان و احداث بازارچه می تواند جهت معرفی محصولات منطقه مفید واقع شده و در پایداری منطقه نقش موثری داشته باشد.
بررسی و ارزیابی سواد مالی کارآفرینان روستایی شهرستان سمیرم استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه روستایی بیش از گذشته با پدیده کارآفرینی مرتبط شده است؛ زیرا کارآفرینی با ایجاد فرصت های شغلی و تولید ثروت و بهبود شرایط اقتصادی، نوآوری در فعالیت ها و رقابت پذیری پیش زمینه اساسی برای ارتقای سطح توسعه جامعه است. کارآفرینی فرایندی است که در آن کارآفرین فعالیت های اقتصادی کوچک و جدیدی را با سرمایه خود شروع می کند. اما باید توجه داشت که شکل گیری کارآفرینی نیازمند فراهم بودن بسترها و زمینه هایی مناسب و مورد نیاز کارآفرینی است. از ای ﻦ رو، ﺷ ﻨﺎﺧﺖ ﻋﻮاﻣ ﻞ و ﻓﺮایﻨ ﺪﻫﺎی موثر بر کارآفرینی اجتناب ناپذیر اﺳﺖ و یکی از این عوامل، مهارت های مالی یا سواد مالی است. چرا که یکی از عوامل و توانایی های است که می تواند موفقیت یک کارآفرین را تعیین کند، هر چقدر که کارآفرینان این مهارت را بهتر یاد بگیرند، بهتر می توانند بر زندگی و کسب و کار خود تسلط داشته باشند. این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش مهارت های مالی بر سواد مالی(دانش، رفتار و نگرش) کارآفرینان شهرستان سمیرم اجرا شد. نمونه پژوهش را 32 نفر به صورت در دسترس و به روش گلوله برفی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه الف(گروه آموزش دیده) و ب( آموزش ندیده) گمارده شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته با آلفا کرونباخ 78/0 بود. ﻧﺘﺎیﺞ ﺗﺤﻠیﻞ نشان داد آموزش بر ابعاد مختلف سواد مالی موثر واﻗﻊ ﻣی ﺷﻮد و میانگینﻫﺎی ﻧﻤﺮات کارآفرینان ﮔﺮوه الف ﻧﺴ ﺒﺖ ﺑﻪ کارآفرینانﮔﺮوه ب ﺑﻪ طور معناداری بیشتر بود. در ﻧﻬﺎیﺖ ﭼﻨیﻦ ﻧﺘیﺠﻪ ﮔیﺮی ﻣی ﺷﻮد کﻪ آﻣﻮزش مهارت های مالی بر سواد مالی و ابعاد آن در کارآفرینان تاثیر گذار است.
تحلیلی بر مؤلفه های تبیین کننده حس تعلق مکانی در محلات نوبنیاد شهری (مطالعه موردی: محله ی یاغچیان تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه برنامه ریزی و توسعه ی شهری روندی پایین به بالا بوده که از مقیاس خرد یعنی محله شروع می شود و هدف اولیه ی آن، ایجاد مکان های (محلات) مطلوب برای زندگی از طریق پیوند انسان با مکان و به عبارتی ارتقای حس تعلق مکانی محسوب می گردد. در این راستا، با توجه به اهمیت برنامه ریزی و توسعه ی محله محور در دست یابی به توسعه ی شهری و نقش تأثیرگذار ارتباط و پیوند انسان با محلات و توسعه ی آن، هدف از تحقیق حاضر شناسایی مؤلفه های تبیین کننده ی حس تعلق مکانی در محلات نوبنیاد تبریز(محله ی یاغچیان) می باشد. روش تحقیق در مطالعه ی حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی می باشد که به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل حداقل مجذورات جزئی در نرم افزار Warp-PLS استفاده شده است. جامعه ی آماری تحقیق نیز ساکنان محله ی یاغچیان تبریز (حدود 150000 نفر) می باشد که حجم نمونه بر مبنای فرمول کوکران 384 نفر برآورد گردیده و براساس فرمول اصلاح شده ی کوکران به تعداد 340 نفر تقلیل یافته است. یافته های تحقیق بر مبنای مدل ساختاری حاکی از آن است که در محله ی مورد مطالعه مؤلفه های تبیین کننده ی حس تعلق مکانی در وهله ی اول تعلق کارکردی: انعطاف پذیری، آسایش و جذابیت به ترتیب با ارزش 65/0، 59/0 و 44/0، در وهله ی دوم تعلق حسی و عاطفی: سیمای بصری و اجتماع پذیری به ترتیب با ارزش 41/0 و 38/0 و در وهله ی سوم تعلق مفهومی: هویت و شخصیت مکان، خوانایی و قابلیت ادراک و تصور مکان به ترتیب با ارزش 32/0، 27/0 و 22/0 می باشند.
طراحی و توسعه یک سامانه توصیه گر گردشگری مبتنی براطلاعات جغرافیایی داوطلبانه (VGI) (مطالعه موردی: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
137 - 149
حوزههای تخصصی:
با رشد روزافزون سهم گردشگری در اقتصاد کشورها، امروزه توجه دولت ها و بخش های خصوصی بیش از پیش به سرمایه گذاری، برنامه ریزی و بازنگری مجدد در فعالیت های گردشگری معطوف شده است. برنامه ریزی سفر و تعیین مقاصد گردشگری یکی از مسائل مهم گردشگران محسوب می گردد. اگرچه شبکه جهانی وب و یا شبکه های اجتماعی موجود منبع مناسبی را برای شناسایی جاذبه های گردشگری فراهم می اورند، اما انتخاب یک یا مجموعه ای از مکان های گردشگری برای سفر، بطوریکه بتواند بیشترین شباهت را با علایق و ترجیحات گردشگران داشته باشد، به یک چالش در این زمینه تبدیل شده است. هدف از پژوهش حاضر، طراحی و توسعه یک سامانه توصیه گر گردشگری مبتنی بر وب GIS است که بتواند به صورت هوشمند مکان های گردشگری را به کاربران پیشنهاد و به بهترین شکل به نیازها و علایق آنها پاسخ دهد. این سامانه، با توجه به اطلاعات دموگرافیک گردشگران و مقایسه آن ها با اطلاعات جغرافیایی داوطلبانه (VGI) که گردشگران قبلی از جاذبه های گردشگری گزارش نموده اند، مکان های مناسب گردشگری را به گردشگران جدید پیشنهاد می نماید. سامانه مورد نظر این امکان را فراهم می سازد که گردشگران بتوانند به صورت داوطلبانه میزان علاقه و جذابیت مکان های گردشگری را بر روی نقشهOpenStreetMap مشخص کنند تا در موارد مشابه در اختیار سایر گردشگران قرار بگیرد. اجرای این سامانه در منطقه تاریخی شهر یزد نشان می دهد که بکارگیری آن می تواند نقش بسیار مهمی را در انتخاب جاذبه های گردشگری، مسیریابی و برنامه ریزی سفر، متناسب با علایق، ترجیحات و اطلاعات دموگرافیک گردشگران ایفا کند.
تحلیل عوامل مؤثر بر فقر روستایی در دوران شیوع ویروس کرونا مورد: استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همه گیری ویروس کرونا بزرگ ترین شوک را بر اقتصاد جهان تحمیل کرده و باعث اجرای سیاست های کنترلی برای مهار آن از سوی دولت ها مانند؛ فاصله گذاری اجتماعی، تعطیلی های موقت کسب وکارها، قرنطینه و .. شده که اثرات منفی آن ها در مناطق روستایی به دلایل مختلف بیشتر بوده و به عاملی اثرگذار در تحولات فقر روستایی بدل شده است. هدف از پژوهش حاضر تحلیل عوامل مؤثر بر تحولات فقر روستایی استان آذربایجان شرقی در دوران شیوع کرونا بوده و از حیث هدف کاربردی، از نظر ماهیت و روش توصیفی-تحلیلی است. بنیان فلسفی پژوهش ترکیبی است که در مرحله بررسی تالار گفتمان (Q) رویکرد کیفی و در مرحله تحلیل عاملی جنبه کمی دارد. جامعه گفتمان شامل؛ 24 نفر از مدیران و کارشناسان (فرمانداری، بهداشت و درمان، ادارات دولتی، بخشداری ها، دهیاری ها و ...)، خبرگان محلی و متخصصان حوزه فقر و روستا است. برای انتخاب نمونه آماری از روش گلوله برفی و متواتر نظری استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده های ماتریس های کیو، از تحلیل عاملی به روش اکتشافی (استنفسون) استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان داد، عوامل مؤثر بر تحولات فقر روستایی در دوران شیوع کرونا در استان آذربایجان شرقی عبارت اند از؛ 1) عدم رعایت محدودیت های قانونی، کاهش سواد و دسترسی به خدمات ارتباطی؛ 2) تعطیلی کسب و کارها، افزایش هزینه ها و فشارهای اقتصادی و روانی؛ 3) کاهش درآمد، سرمایه تولید و مدیریت ناکارآمد؛ 4) مشکلات مالی و کاهش جریان های فضایی؛ 5) اعتماد اجتماعی و ضعف خدمات بهداشتی-درمانی؛ 6) بازاریابی و دسترسی به خدمات و جاده های ارتباطی؛ 7) مشخص نبودن برنامه ها و سیاست های کلان، کاهش تولید و افزایش ناهنجاری اجتماعی؛ 8) عوامل سیاسی و اعمال محدودیت های حمل ونقلی. در این میان، عامل عدم رعایت محدودیت های قانونی، کاهش سواد و دسترسی به خدمات ارتباطی با مقدار ویژه 13/3 و درصد واریانس 04/13 بیشترین تأثیر را تحولات فقر روستایی در دوران شیوع ویروس کرونا در محدوده مورد مطالعه داشته است.
تحلیل نقش بازارهای محلی در توانمندسازی زنان روستایی، مورد: شهرستان قائن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های توانمندسازی زنان روستایی فراهم آوردن زمینه حضور آنها در فعالیت های اقتصادی و بخصوص فروش تولیدات و محصولات کشاورزی و صنایع دستی است که نیازمند مهیا نمودن شرایط مطلوب از جمله ایجاد بازارهای مناسب برای این محصولات است. لذا، پژوهش حاضر به دنبال بررسی نقش بازارهای محلی در توانمندسازی زنان روستایی در شهرستان قائن می باشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی؛ با روش شناسی توصیفی و تحلیلی است و برای گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی مبتنی بر ابزار پرسشنامه محقق ساخته بهره گرفته شده است. حجم نمونه این تحقیق شامل 80 زن روستایی از 21 روستای شهرستان قائن است که به صورت تمام شماری در زمان مطالعات میدانی به عنوان فروشنده در بازارهای محلی مورد مطالعه حضور داشته اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های رگرسیون و مقایسه میانگین و برای رتبه بندی روستاهای مورد بررسی از مدل کوکوسو بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که زنان مورد مطالعه در بعد فردی بیشترین تاثیر را از شرایط بازار پذیرفته اند. همچنین بازار های محلی بیشترین تاثیر را بر توانمندسازی زنانی که در روستاهای قومنجان، تیغدر و روم سکونت دارند داشته است.
تبیین نقش ظرفیت نهادی در رقابت پذیری شهرهای میانی ایران (موردمطالعه: شهرهای سنندج و زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش ظرفیت نهادی در رقابت پذیری شهرهای میانی زنجان و سنندج به نگارش درآمده تا، علاوه بر ارزیابی وضعیت این شهرها به لحاظ ظرفیت نهادی در رقابت پذیری شهری، میزان اثرگذاری ظرفیت نهادی بر رقابت پذیری آن ها را تعیین کند. روش پژوهش برحسب هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت توصیفی - تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها به صورت میدانی با استفاده از تکنیک پرسش نامه بوده است؛ بدین ترتیب، داده های تحقیق از دو گروه جامعه آماری یعنی نهادها(مسئولان) و مراجعه کنندگان(مردم) جمع آوری و برای تحلیل داده ها از نرم افزارهایSPSSوLisrelاستفاده شده است. روش نمونه گیری نهادها غیرتصادفی وهدفمند ومردم به صورت تصادفی بوده است. براساس نتایج پژوهش، وضعیت ظرفیت نهادی در رقابت پذیری شهرهای زنجان وسنندج، براساس نظر هردو گروه، وضعیت قابل قبولی نیست؛ به گونه ای که، ازنظر مسئولان، شهرزنجان با ارزش عددی87 / 2 و سنندج با 91 / 2 و از نظر مردم زنجان با ارزش02 / 3 و سنندج با 82 / 2 از لحاظ ظرفیت نهادی در سطح کلی دروضعیت نامناسبی قرار گرفته اند؛ در این میان، در هر دوشهر، شاخص «سرمایه انسانی» بیشترین ارزش را به خود اختصاص داده و مؤلفه«توانایی نهادی» نیز در شهرهای زنجان(02 / 3) و سنندج(08 / 3) به عنوان مؤثرترین مؤلفه ظرفیت نهادی در رقابت پذیری شهری تعیین شده است. درنهایت، ارزیابی میزان تأثیرگذاری متغیر مستقل بر متغیروابسته درمدل معادلات ساختاری، علاوه بر تأیید معناداری رابطه دو متغیر، تأثیر ظرفیت نهادی بر رقابت پذیری شهری را درسطحی بالا با ارزش عددی98 / 11 پذیرفته که این امر نشان دهنده تأثیر «بسیار بالای ظرفیت نهادی بر رقابت پذیری شهری» است. بنابراین، برمبنای نتایج پژوهش حاضر، تأثیر بسیار بالای ظرفیت سازی در امورشهری به طور عام و رقابت پذیری شهری به طور خاص نمایان می شود.
عوامل اجتماعی مرتبط با مشارکت شهروندان تبریز در روند توسعه پایدار شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها در کشورهای درحال توسعه، با مشکلات قابل توجهی از جمله مشارکت اجنماعی پایین ، رشد بدون توسعه ، کنترل نرخ رشد بی رویه مهاجرت ، افزایش شمار فقرا ، نابرابری در فرصت ها و درآمدها مواجه هستند . هدف این بررسی تعیین رابطه برخی عوامل اجتماعی و فرهنگی با مشارکت شهروندان شهر تبریز به منظور کمک به توسعه پایدار شهری بود . روش تحقیق پیمایش و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود . جامعه آماری ، کلیه شهروندان در سنین 45-15 ساکن در نقاط شهری تبریز اعم از زن و مرد به تعداد 820000 نفر و حجم نمونه 680 نفر بود که در سه گروه سنی انتخاب شدند. در این پژوهش، متغیرهای انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی، رضایت از دولت، نوگرایی، جنس و پایگاه اقتصادی اجتماعی شهروندان با متغیر مشارکت رابطه معنی داری داشتند . البته متغیر نوگرایی رابطه معنی دار معکوسی با مشارکت داشت. با توجه به پایین بودن میزان مشارکت شهروندان می توان گفت این وضعیت ناشی از موانع ساختاری در نظام سیاسی و فرهنگی ایران است. پیوند افراد با جامعه و برقراری رابطه با آن و گسستگی آنها از جامعه، همه به محیط اجتماعی و فرهنگی که در آن قرار گرفته اند، برمی گردد. این وضعیت ، در کم و کیف توسعه پایدارشهری نقش دارد . مشارکت به عنوان مهمترین عامل در توسعه شهری به شمار می رود ، بطوری که بدون مشارکت مردم ، برنامه ریزی و توسعه پایدار شهری امکان پذیر نیست.
تحلیلی بر شاخص های زیست پذیری با رویکرد حق به شهر، مطالعه موردی: بندر ماهشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل شاخص های زیست پذیری با رویکرد حق به شهر می تواند نقشی کلیدی در رفع بسیاری از معضلات شهری ایفا نموده و رضایت شهروندان را به همراه داشته باشد. هدف این مطالعه بررسی شاخص های زیست پذیری با رویکرد حق به شهر برای 32 محله مسکونی بندر ماهشهر و تعیین تفاوت های فضایی این حقوق در محله های مختلف شهر است. برای این منظور از ابزار پرسشنامه برای سنجش ابعاد 13 گانه حق به شهر به همراه اطلاعات جمعیتی سازمان آمار استفاده شده است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. برای سنجش تفاوت حق به شهر در محله ها و سطح بندی محلات، نواحی، و مناطق از آزمون های تحلیل واریانس و تحلیل مکانی استفاده شده است. یافته ها نشان داده است که محله های مورد مطالعه از نابرابری فضایی در رضایت شهروندان در ابعاد مختلف حق به شهر رنج می-برند. یافته ها همچنین بیانگر این است که در محله های 2، 29، 35 که تراکم جمعیت پایین تر و امکانات بهتری دارند درجه رضایت از حق به شهر نیز بالاتر اظهار شده و برعکس در محله های 8، 10، 17، 24، و 25 که تراکم جمعیت بیشتر و شرایط نامطلوب تری دارند نارضایتی بیشتری از جانب پاسخگویان اظهار شده است. می توان نتیجه گیری نمود که نابرابری فضایی بندرماهشهر می تواند از یک طرف به دلیل حضور ساکنان غیربومی شاغل در صنایع این شهر و از طرف دیگر به دلیل غلبه دیدگاه نئولیبرال در بین مدیران شهری و استانی در تصمیم گیریهای راهبردی و اجرای برنامه های توسعه شهری باشد. بنابراین، توجه به رویکرد حق به شهر در برنامه ریزی های توسعه اجتماعی، اقتصادی و کالبدی این شهر براساس دیدگاه سیاست گذاری حق محور می تواند نقشی کلیدی در کاهش نابرابری ها و بهبود کیفیت زندگی شهروندان داشته باشد.
تاملی بر سیاست کیفری جمهوری اسلامی ایران نسبت به جرائم زیست محیطی در پرتو آموزه های فقه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قواعد اسلامی به عنوان یکی از مبانی اصلی حقوق ایران نقش نقش انکار ناپذیری در شاکله ی نظام حقوقی کشور دارد. حفظ و استفاده ی بهینه و مشروع از محیط زیست از نظر اسلام جزء حقوق اساسی افراد است که صیانت از آن هم بر عهده حاکم وهم بر عهده اهمه ی آحاد جامعه است. بر همین اساس در این مقاله با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی تلاش شده است ضمن تعیین رویکرد فقه نسبت به جرایم زیست محیطی وهمچنین رویکرد نظام کیفری کشور در واکنش به این جرایم نقاط ضعف و قوت هر دو حوزه فقهی و حقوقی، بیان راهکارهایی برای بهبود و اصلاح آن ارائه شود. با توجه به گستردگی سرزمینی ایران و تنوع اقلیم و تنوع محور ها و موضوعات زیست محیطی و با توجه به عدم کفایت و عدم کارایی قوانین موجود در عرصه داخلی نیازمند اقدام عاجل مقنن در این حوزه می باشیم زیرا تخریب محیط زیست از موانع توسعه پایدار در کشورهای در حال توسعه است. جرم انگاری افتراقی جرایم زیست محیطی و پیش بینی کنش های غیر کیفری و واکنش های کیفری در کنار هم می تواند در برخورد و پیشگیری از جرایم زیست محیطی و در راه رسیدن به اهداف قوانین کیفری مفید واقع شوند.
الگوی مناسب سازی فضاهای گردشگری ویژه معلولین و جانبازان مطالعه موردی: شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
17 - 33
حوزههای تخصصی:
ثبت جهانی شهر یزد و هویت تاریخی فرهنگی آن، نقطه عطفی برای مدیران شهری و متولیان امر گردشگری بوده که با برنامه ریزی های صحیح و مناسب سازی فضاهای گردشگری در راستای گردشگری پایدار، گردشگران را از تمامی اقشار به این شهر جلب کنند. مناسب سازی فضاها به ویژه فضاهای گردشگری برای افراد دارای محدودیت های حرکتی، نمود تأمین عدالت و ایمنی اجتماعی در دسترسی هاست. در پژوهش توصیفی- تحلیلی حاضر، هدف ارائه الگوی مناسب سازی فضاهای گردشگری جهت دسترسی معلولین و جانبازان است که برای این منظور از رویکرد استراوس و کوربین در نظریه برخاسته از داده استفاده گردید. جامعه آماری متشکل از خبرگان، فعالان و متخصصین حوزه گردشگری بوده است. حجم نمونه در حین فرایند پژوهش مشخص و از نمونه گیری تئوریکی استفاده شده است. اشباع نظری تا نمونه 15 تا حدودی شکل گرفت اما روند پژوهش تا 24 ادامه یافت. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار اطلس تی آی استفاده شد و مدل پارادایمی آن ارائه گردیده است. نتیجه حاصل از این تحقیق ارائه مدلی است که در آن روابط مؤلفه ها و مقوله ها با داده های فرآیند تحقیق به تصویر کشیده می شود و در بسترهای موردنیاز در قالب شرایط زمینه ای از قبیل جامعه پذیری، نیروی انسانی، دانش فنی و تجارب گردشگری و شرایط مداخله گر، راهکارهایی ازجمله مشارکت محوری، عملکردگرایی و ارتباطات بیان می گردد. در این بستر چهار دسته از عوامل به ایفای نقش می پردازند که عوامل مدیریتی در کنار عوامل ساختاری، فردی و عملکردی در ارتقای وضعیت مناسب سازی ها تأثیرگذار بوده اند. در الگوی مطلوب مناسب سازی فضاهای گردشگری بر لزوم توجه جدی تر به الگوهای مدیریتی نوین و مشارکتی و لزوم ایفای نقش پررنگ تر بخش خصوصی در کنار نقش تسهیلگری دولت تأکید می شود. به جز نقش حمایتی و نظارتی دولت، باید به عوامل زیرساختی، اقتصادی، آگاهی و شناختی، نگرشی و آموزشی و نیز ویژگی های خاص فضاهای گردشگری نیز توجه نمود.
بررسی تأثیر هوش فرهنگی اصناف و کسبه بازار تبریز بر وفاداری گردشگران داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
51 - 64
حوزههای تخصصی:
شهرها به علت جاذبه های تاریخی، فرهنگی و مراکز خرید متنوع، از مهم ترین مقاصد گردشگری به شمار می آیند. شهر تبریز به دلیل دارا بودن آب وهوای مطبوع و بناها و آثار تاریخی گوناگون یکی از مقاصد موردعلاقه برای گردشگران داخلی به حساب می آید. در میان بناهای تاریخی شهر تبریز، بازار بزرگ تبریز که به ثبت جهانی یونسکو نیز رسیده است، سالانه پذیرای تعداد زیادی گردشگر می باشد. این مهم ضرورت بررسی هوش فرهنگی اصناف و کسبه بازار تبریز و تأثیر آن بر وفاداری گردشگران داخلی را آشکار می نماید. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر هوش فرهنگی اصناف و کسبه بازار تبریز بر وفاداری گردشگران داخلی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق، گردشگران ورودی و بازدیدکننده از بازار تبریز هستند و حجم نمونه به وسیله فرمول کوکران 384 نفر برآورد شد. نمونه گیری به وسیله روش نمونه گیری تصادفی ساده در دسترس و ابزار جمع آوری داده های این تحقیق پرسشنامه می باشد. برای سنجش پایایی، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که با توجه به ضرایب بزرگ تر از عدد 7/0 متغیرها، می توان نتیجه گرفت که پایایی پرسشنامه تحقیق، در سطح بالایی قرار دارد. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق SPSS و AMOS صورت گرفت. همچنین برای بررسی رابطه متغیرها از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان می دهد که در این مدل بعد انگیزشی هوش فرهنگی اصناف و کسبه بازار تبریز با مقدار ضریب مسیر 699/0 بیشترین تأثیر بر وفاداری گردشگران داخلی را دارد.
شناسایی عوامل مؤثر بر آسیب پذیری سیلاب شهری بندرعباس با تاکید بر مدیریت رواناب شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
236 - 246
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه، به بررسی آسیب پذیری سیلاب شهری بندرعباس با استفاده از شاخص های وضعیت اقتصادی اجتماعی، تراکم شهری، تراکم جمعیت و کیفیت ساختمان و روش تاپسیس -سلسله مراتبی پرداخته شد. از این رو در ابتدا وزن و اهمیت شاخص ها براساس نظرات کارشناسی و روش تحلیل سلسله مراتبی تعیین گردید. سپس آسیب پذیری شهر در برابر سیل با استفاده از روش تاپسیس محاسبه گردید. محدوده موردمطالعه به 5 بلوک شهری تفکیک، و سپس ماتریس تصمیم گیری با توجه به 5 بلوک و 4 شاخص تشکیل گردید. در نهایت نقشه نهایی آسیب پذیری سیل شهری بندرعباس در نرم افزار ArcGIS تهیه گردید. نتایج تحلیل آسیب پذیری نشان داد که عامل تراکم جمعیت با وزن 306/0 دارای بیش ترین اهمیت است. در نهایت، تحلیل جامع آسیب پذیری سیل بندرعباس اثبات کرد که بخش های جنوبی و مرکزی این شهر و بلوک شهری شماره 5، دارای آسیب پذیری بالاتری بوده و این بخش ها برای مدیریت رواناب شهری و آبگرفتگی در اولویت بالایی هستند. تراکم جمعیت بالا می تواند از علل آسیب پذیری این منطقه در برابر سیل باشد. توسعه ی فضای سبز و افزایش ظرفیت سیستم جمع آوری رواناب خیابان ها، از جمله اقدامات مهم برای کاهش آب گرفتگی شهری است. هم چنین توزیع مکانی تراکم جمعیتی و تراکم شهری در بندرعباس، نامتوازن بود و این موضوع باید در برنامه های مدیریتی این شهر لحاظ شود تا میزان تمرکز جمعیتی در مناطق دارای آسیب پذیری زیاد کاهش یابد.