فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۲۱ تا ۱٬۴۴۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
توجه به رویکرد معیشت پایدار، یکی از رویکردهای تحلیلی در زمینه توسعه پایدار روستایی است؛ که مورد توجه زیادی از مردم محلی قرار گرفته است. هدف از این پژوهش بررسی عوامل اثرگذار بر تقویت معیشت پایدار روستایی در دهستان مذکوره( شهرستان ساری) است. نوع تحقیق کاربردی، روش مورد استفاده توصیفی و مبتنی برای گرد آوری میدانی( پرسشنامه) است. جامعه آماری این تحقیق بر اساس سرشماری 1395 شامل 30 روستا در دهستان مذکوره و بالغ بر 19488 نفر و طبق فرمول کوکران، و خطای 05/0؛ تعداد 377 پرسشنامه محاسبه و به صورت تصادفی بین مردم محلی توزیع شد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی تحلیل عاملی استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که مقدار KMO برای عوامل مؤثر در تقویت معیشت پایدار 924/0، مقدار بارتلت 279/9764 و در سطح 99% اطمینان، معنادار است. همچنین 15 عامل شناسایی و در مجموع 908/53 درصد واریانس کل متغیرها را تبیین می کنند و 002/47 درصد از واریانس باقی مانده مربوط به سایر عواملی است که پیش بینی آن ها مسیر نشده است. عامل اول، یعنی درآمد و اشتغال زایی با مقدار ویژه 35/15 و بیش از350/15 درصد از کل واریانس ها را به خود اختصاص داد و عامل پانزدهم، کانون فرهنگی با مقدار ویژه 384/1 و مقدار واریانس 908/53 در اخرین عامل قرار دارد. بنابراین می توان بیان کرد که معیشت پایدار در مناطق روستایی، تابع عوامل بسیاری است که درآمد و اشتغال زایی از مهم ترین عوامل تأثیر گذار از دیدگاه مردم محلی است.
تبیین مفهوم عدالت فضایی در اجرای طرح های جامع شهری (نمونه موردی: شهر گلپایگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
981 - 1008
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات مشهود در برنامه ریزی شهری در ایران، ارائه نشدن الگوهای مؤثر در زمینه کاهش نابرابری های موجود شهری و ترویج عدالت فضایی است. تبیین مفهوم عدالت فضایی در شهر و کاربردی کردن آن می تواند به برنامه ریزی شهری کمک شایانی داشته باشد. پژوهش حاضر به بررسی عدالت فضایی در اجرای طرح های توسعه در شهر گلپایگان می پردازد. پژوهش از نوع کاربردی است و گردآوری اطلاعات با استفاده از روش میدانی (مصاحبه و پرسشنامه) صورت گرفته است. تجزیه و تحلیل یافته ها با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای و فریدمن انجام شده است. شاخص های عدالت فضایی با استفاده از تحلیل ثانویه در مفاهیم برابری و مساوات، تنوع فضایی، منافع عام، آزادی و مشارکت مردمی، شفافیت، تفاوت، سازش و عمومیت داشتن بررسی شده است. نتایج بررسی طرح ها نشان می دهد معیارهای عدالت فضایی این طرح ها در سطح پایینی قرار دارند و شاخص های عدالت فضایی در طرح جامع شهر گلپایگان دارای اولویت چندانی نسبت به یکدیگر نیستند. همچنین راهکارهای توزیع عادلانه منافع در طرح جامع شهر پیش بینی نشده و در مراجع تصویب نیز به آن ها اشاره نشده است. تحلیل محتوای برنامه ها و سیاست های طرح توسعه شهر گلپایگان، آسیب شناسی وضع موجود و شناسایی کمبودها و نهادهای خدماتی نشانگر تبیین نشدن جایگاه عدالت فضایی در طرح های توسعه شهری و حوزه های تصمیم سازی به خصوص در طرح های توسعه و عمران است.
Proposing a Structural Equation Model for Feasibility of Rural Tourism Development (Case Study: Gaikan Village of Aligudarz County)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
41 - 58
حوزههای تخصصی:
Purpose- Rural tourism can be considered a country-related experience that includes a wide range of attractions and activities. They can be related to agriculture and might increase opportunities to provide services to local communities. In the same time, they can change the nature of geographical landscapes. Thus, this study aimed to investigate the feasibility of rural tourism development using the structural equation model in Gaikan Village of Aligudarz County. Design/methodology/approach- This is applied study, in terms of purpose, and in terms of method, it is descriptive-analytical. To fulfill the purpose of the study, field study and survey were used. Using Cronbach's alpha test, the reliability for two feasibility components (attractions and capabilities of rural tourism, and obstacles and problems of rural tourism development), were 0.79 and 0.80, respectively, which indicates the good fit of the research tool. The statistical population consisted of three categories of experts, tourists and villagers (270 people in total: 13 experts, 129 tourists and 128 villagers) who were selected by simple random sampling. In order to analyze the data, exploratory factor analysis and structural equation modeling in SPSS20 and AMOS software were used. Findings- The findings showed that the most important attractions and tourism capabilities of Gaikan Village are in four main categories: cultural and religious attractions, use of organic product, rural welfare facilities and services, and natural attractions. Also, the most important restrictions and obstacles of tourism development in this village are: lack of proper investment, avoidance of using agricultural products and related industries, ignorance of local people about the benefits of tourism, lack of amenities, and creating environmental pollution. The last one has a significant relation with tourist development. Research limitations/implications - Lack of proper access to transportation infrastructure, roads, and accommodations in the area of Aligudarz County has created limitations for the development of tourism in the study area. Moreover, access to tourists and key informants of rural issues (statistical population of the study) was one of the problems in the research. Practical implications - Due to the lack of transportation, accommodation, and public infrastructure in Gaikan Village, establishing the accommodations such as hotels as well as camps are suggested in the region. Originality/value- The feasibility of tourism development can lead to understanding the tourism process in accordance with the local systems and finally, designing a suitable local model.
تحلیل ساختاری-کارکردی مورفولوژی شهری تحت تاثیر رانت حاصل از اقتصاد نفتی (مطالعه موردی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
203 - 218
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برنامه ریزی اقتصادی مبتنی بر نفت یکی از عوامل اساسی است که مکانیزم ها و مناسبات اقتصادی و کالبدی شهری را متأثر می سازد. این شیوه مدیریت فضا ممکن است به افزایش فعالیت های سوداگرانه، عدم تخصیص بهینه منابع و بی توجهی به ابعاد اجتماعی-فرهنگی و نگاه صرفا کالبدی و کارکردگرایانه به فضای شهری و مورفولوژی حاصل از آن منجر شود. روش: جا این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی، در پی بررسی میزان تاثیر اقتصاد رانتی در تحولات مورفولوژیکی شهر زنجان است. گردآوری داده ها با مطالعات میدانی و کتابخانه ای انجام شد. جامعه آماری با روش کوکران 384 نمونه است. برای تحلیل داده از آزمون تک نمونه ایT، فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) و رویکرد تحلیل اثرات متقابل تعاملی با نرم افزار SPSS، Expert Choice و Scenario Wizard استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که اقتصاد نفتی در مدیریت متمرکز کشور و تاثیر آن در شهر زنجان در قالب تغییرات کاربری اراضی، نابرابری اقتصادی-اجتماعی و عدم تعادل فضایی، منجر به شکل گیری مورفولوژی شهری ناپایدار شده است. موید این مطلب، ضریب وزنی شاخص های موثر بر تحولات مورفولوژی شهر زنجان برابر 06/24= tبا آزمون T است و شاخص کالبدی با امتیاز (53/25 = t) بیش ترین تاثیرپذیری را داشته است. نتیجه گیری: با استفاده از رویکرد اثرات متقابل تعاملی، سناریوی سوم با ضریب تاثیر17 و ارزش ثبات1، با تاکید بر شاخص خیابان بندی شهری؛ نابرابری فضایی؛ تسهیلات دولت طبق نیاز شهروندان؛ سرمایه گذاری دولت در توسعه کالبدی شهر و وجود کاربری های ناسازگار، بمنظور تحولات سازنده مورفولوژی شهری انتخاب شد.
بررسی فلوریستیک و جغرافیای گیاهی منطقه میاندار در شهرستان گیلانغرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: منطقه میاندار در فاصله 3 کیلومتری شهرستان گیلانغرب قرار دارد.این منطقه در طول 45 درجه و 51 دقیقه تا 46 درجه و37 دقیقه طول شرقی و عرض 33 درجه و 49 دقیقه تا 34 درجه و 28 دقیقه شمالی واقع شده است. میزان متوسط بارندگی سالیانه 384 میلی متر و ارتفاع منطقه810 متر از سطح دریا است. هدف پژوهش: هدف از این تحقیق بررسی فلوریستیک و جغرافیای گیاهی منطقه میاندار در شهرستان گیلانغرب بوده است. روش شناسی تحقیق: پس از تهیه نقشه( مقیاس: 1:25000) و مشاهده عکس ها و تعیین محدوده جغرافیایی منطقه، جمع آوری گیاهان در اواخر زمستان و همچنین تمام ماه های فصول بهار و تابستان 1390 انجام گرفت. نمونه های جمع آوری شده طبق روش مرسوم تحت پرس خشک و روی مقواهای هر باریومی الصاق شدند. نمونه های هر باریومی شناسایی و در هر بار یوم دانشگاه پیام نور گیلانغرب قرار داده شده تیپ رویشی گیاهان بر اساس رانکایر(1934) و انتشار جغرافیایی گونه ها بر اساس تقسیم بندی رویشی توسط (تاختاجان) تعیین شد. قلمروجغرافیایی پژوهش: منطقه میاندار در شهرستان گیلانغرب به عنوان قلمرو جغرافیایی پژوهش حاضر مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. یافته ها و بحث: مجموعه رستنی های این منطقه، بالغ بر 229 گونه گیاهی متعلق به 41 تیره و 148 جنس است. تیره هایAsteraceae(33 گونه، 41/14 درصد)، papilionaceae(22 گونه، 6/9درصد) poaceae(19 گونه، 3/8 درصد) Apiaceae(16 گونه، 99/6درصد)،Lamiaceae (15 گونه، 55/6درصد) و Liliaceae(12گونه،24/5 درصد) بعنوان مهمترین تیره های گیاهی موجود در منطقه هستند که درمجموع09/51 درصد از کل گونه ها را شامل می شوند. از بزرگترین جنس های گیاهی منطقه مورد مطالعه می توان به جنس های Astraglus(10 گونه)، Silene(5 گونه)، Euphorbia(5 گونه) اشاره کرد. از نظر شکل زیستی6/40درصد گونه ها همی کریپتوفیت، 38/35درصد تروفیت،36/11درصد کریپتوفیت،3/8درصد فانروفیت، 94/3 درصد کامفیت و 44/0درصد ژئوفیت هستند. نتایج: بررسی انتشار جغرافیایی فلور منطقه نشان داد که بیشترین پراکنش جغرافیایی به ناحیه ایرانی – تورانی با 122 گونه (27/53درصد) و ایرانی – تورانی /مدیترانه ای با 34 گونه)85/14 درصد) مربوط است.
تبیین الگوی برنامه ریزی راهبردی گردشگری بیوفیلیک مطالعه موردی: کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
65 - 79
حوزههای تخصصی:
گردشگری بیوفیلیک به عنوان شکل نوینی از گردشگری نیز با ماهیت طبیعت محوری خود علاوه بر جنبه های اقتصادی بر محیط طبیعی و حفاظت و توسعه طبیعت و تنوع های زیستی در محیط پیرامون مؤثر است. مقاله حاضر باهدف تبیین و بررسی محورها و راهبردهای اثرگذار بر گردشگری بیوفیلیک و با بهره گیری از روش توصیفی - تحلیلی سعی دارد ضمن شناسایی راهبردهای مناسب و مرتبط به بررسی مهم ترین راهبردهای گردشگری بیوفیلیک پرداخته و با تجزیه وتحلیل روابط درونی میان این راهبردها الگویی از گردشگری بیوفیلیک را برای شهر تهران ارائه دهد تا در این راستا بتوان ضمن حداکثر منافع از صنعت گردشگری، حداقل تأثیرات منفی بر طبیعت را داشت. جامعه آماری پژوهش گروه خبرگان می باشد که به روش در دسترس انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش swara و مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار pls استفاده شده است. نتایج حاصل از روش swara حاکی از آن است راهبرد نهادها و سازمان ها که نقش مدیریتی در الگو ایفا می کند با ضریب امتیاز 00/2 مهم ترین عامل در برنامه ریزی راهبردی و توسعه گردشگری بیوفیلیکی شهر تهران می باشد. نتایج pls نیز بیانگر این است در میان ضرایب به دست آمده تأثیر نهادها و سازمان ها بر زیرساخت ها با کسب امتیاز 892/15 و زیرساخت ها به فعالیت ها با کسب ضریب 289/11 بیشترین امتیاز را دارد. بعدازآن تأثیر فعالیت ها بر نگرش ها با ضریب 913/8 در رتبه سوم قرار دارد. ازنظر تأثیر محورهای اصلی پژوهش بر الگوی گردشگری بیوفیلیک نهادها و سازمان ها با ضریب 342/6 بیشترین تأثیر دارد و بعدازآن زیرساخت ها با ضریب 312/5 در رتبه دوم قرار دارد. نگرش ها و فعالیت نیز با ضریب 314/4 و 120/2 در رتبه سوم و چهارم قرار دارند. ازاین رو نتایج نشان می دهد راهبرد نهادها و سازمان ها سایر راهبردها را تحت الشعاع خود قرار داده و سایر راهبردها و محورها را در راستای توسعه گردشگری بیوفیلیک جهت دهی می نماید.
تأثیر تجربه گردشگری بر خاطرات، رضایتمندی و نیات رفتاری گردشگران مطالعه موردی: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
83 - 97
حوزههای تخصصی:
امروزه مقصدهای گردشگری برای دستیابی به موفقیت، نباید صرفاً بر ارائه خدمات متمرکز شوند، بلکه باید تجربیاتی را شناسایی و ارائه نمایند که آن ها را از مقصدهای دیگر متمایز سازد و به این نحو، یک مزیت رقابتی ارائه دهند. باارزش ترین ابزار بازاریابی مقصدها و کسب وکارهای گردشگری "تجربه"ای است که به گردشگران ارائه می دهند. درصورتی که گردشگران تجربه سفر را در سطح بالایی ارزیابی کنند، مقصدهای گردشگری می توانند انتظار وفاداری و تبلیغات دهان به دهان را برای کمک به فروش محصولات خود داشته باشند. به همین دلیل پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر تجربه گردشگری بر خاطرات، رضایتمندی و نیات رفتاری گردشگران در شهر شیراز انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و با توجه به نحوه گردآوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی همبستگی محسوب می شود. برای نیل به هدف، ۳۸۴ پرسشنامه در بین گردشگران داخلی شیراز، در مکان هایی مانند سعدیه و حافظیه توزیع شد که از میان آن ها ۳۱۸ پرسشنامه قابل استفاده بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری انجام و نتایج به دست آمده حاکی از آن است که: 1- تجربه گردشگری تأثیر مستقیم و معناداری بر خاطرات، رضایتمندی و نیات رفتاری گردشگران دارد، 2- خاطرات گردشگری به صورت معنادار رضایتمندی و نیات رفتاری گردشگران را تحت تأثیر قرار می دهد و 3- رضایتمندی گردشگران تأثیر معناداری بر نیات رفتاری آن ها دارد. این نتایج حاکی از تأثیرات گسترده تجربه گردشگری بر ایجاد پیامدهای گردشگری مثبت برای شهر شیراز هستند.
ساماندهی دستفروشان و تاثیر آن بر زیست پذیری شهری (نمونه موردی: محله کن منطقه5 ناحیه2)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستفروشی و عملکرد پیچیده دستفروشان در شهر بواسطه واقعیت چند بعدی مبین ضرورت طراحی ساختار مدیریتی یکپارچه و هماهنگ به منظور سیاست گذاری و برنامه ریزی موضعی و سرانجام مداخله در جهت سازماندهی آن است. مساله اساسی که در این پژوهش با آن روبه رو هستیم ساماندهی متناسب دستفروشان با ایجاد بازارچه های فصلی بر مبنای کیفیات محیطی،کالبدی،زیست پذیری شهری است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش بازارچه های محلی-فصلی و مشارکتی بر توسعه گردشگری و اقتصاد داخلی با مطالعه موردی بازارچه محلی-فصلی کن درمحدوده ناحیه 2 منطقه5 ،حاشیه اتوبان همت می باشد. روش تحقیق، از نوع توصیفی- پیمایشی و از نوع همبستگی است، بدین منظور از آزمون پارامتریک تی تک نمونه ای با ارزش آزمون 3 استفاده می شود. روش گردآوری اطلاعات مبتنی بر روش کتابخانه ای- اسنادی و در بخش مطالعات مربوط به ادبیات و پیشینه تحقیق و برای ارزیابی نظرات شهروندان از روش پیمایشی، با استفاده از ابزار پرسشنامه (سوالات منظم) استفاده شده است. همچنین برای ترسیم نقشه ها نیز از نرم افزار GIS استفاده شده و برای صحت داده های موجود، از منطقه بازدید میدانی به عمل آمده است و در پایان با استفاده از SWOT نقاط ضعف، قوت، فرصت و تهدیدهای ایجاد بازارچه بر زندگی ساکنین محدوده مورد در چهار محور کالبدی، اجتماعی-فرهنگی و اقتصادی، زیست محیطی و طبیعی و نهایتا ً شبکه معابر و ترافیک مطالعه مورد تحلیل قرار گرفته است . اهم و اخص یافته ها عبارت است از این که شاخص احداث بازارچه و پررنگ کردن نقش مشاغل خانگی در جامعه (q6) با بار 0.194 در جهت مثبت، پذیرفته شده است. و با ضریب معنی داری (Sig=.016 ) دارای رابطه معنی دار با مدل است. همچنین ساماندهی دستفروشان و احداث بازارچه می تواند جهت معرفی محصولات منطقه مفید واقع شده و در پایداری منطقه نقش موثری داشته باشد.
شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر مشارکت مالی بخش خصوصی و نقش آن در توسعه پایدار شهری (مورد مطالعه: شهرداری یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۵
167 - 180
حوزههای تخصصی:
تأمین مالی طرح های توسعه شهری در کشورهای در حال توسعه، بیشتر بر عهده نهادهای بخش عمومی بوده و بخش خصوصی به دلایل مختلف رغبت چندانی برای ارائه این گونه خدمات نداشته است، اما تغییر هزینه ها و منافع اقتصادی طرح های توسعه شهری و افزایش تقاضا برای برخی خدمات شهری، منافع اقتصادی بعضی سرمایه گذاری ها در این طرح ها را چنان افزایش داده که بخش خصوصی را ترغیب می کند تا در کنار بخش عمومی وارد این قبیل پروژه ها شوند. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر مشارکت مالی بخش خصوصی و نقش آن در توسعه پایدار شهری است. این پژوهش براساس هدف، کاربردی و با توجه به نحوه گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش 140 نفر از کارشناسان و متخصصان شرکت های پیمانکاری در امر سرمایه گذاری سازمان های عمومی و غیردولتی شهر یاسوج بوده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر 109 نفر تعیین و روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس انتخاب گردید. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه استاندارد عزیزی و همکاران(1395) با مقیاس پنج گزینه ای طیف لیکرت بوده است. روایی پرسشنامه با استفاده از نظر متخصصان به صورت محتوایی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ برای تمام متغیرها مورد تایید قرار گرفت. برای رتبه بندی عوامل موثر بر مشارکت مالی از آزمون فریدمن و برای بررسی فرضیه های پژوهش از آزمون t تک نمونه ای استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که تأثیر مؤلفه های تأثیر گذار بر مشارکت بخش خصوصی در توسعه پروژه ها به یک اندازه نمی باشد و در این زمینه ارتباط معنی دار بودن هدف در رتبه اول و سازماندهی، نگرش، پیش نگری، خط مشی، اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی و ایجاد انگیزه (مشوق ها) به ترتیب در رتبه های بعدی مؤلفه های تأثیر گذار بر مشارکت بخش خصوصی در توسعه پروژه های شهر یاسوج قرار دارند.
تحلیل ظرفیت نهادی مدیریت محلی جهت حکمروایی خوب زمین شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
15 - 31
حوزههای تخصصی:
دسترسی به زمین برای رفع نیازهای زیستی و سکونتی انسان ها یکی از مهم ترین دغدغه های جوامع امروزی محسوب می گردد. دسترسی که باید مطمئن، پایدار و متضمن حفظ منابع موجود برای نسل های آینده باشد. چنین پایداری در مصرف اراضی کشورهای درحال توسعه کمی کمرنگ تر دیده می شود. سیستم مدیریت اراضی در ایران به عنوان کشوری درحال توسعه ناپایدار و متضرر از مدیریت متمرکز و تصمیم گیری غیر مشارکتی و فاقد ظرفیت نهادی در سطح محلی می باشد. این شرایط منجر به ضعف نهادی شوراها و شهرداری ها به عنوان نهادهای محلی مسئول در مدیریت اراضی شهری شده است. ایجاد و توسعه ظرفیت های مناسب در سطح محلی، نه تنها نهادهای را به سمت پویایی بیشتر در مدیریت زمین شهری سوق می دهد، بلکه توانمندی آن ها را برای تحقق حاکمیت خوب زمین در سطح محلی ارتقا می دهد. در این راستا، پژوهش حاضر بر آن است تا ظرفیت های نهادی را پیشنهاد کند که شوراها و شهرداری ها بتوانند به کمک آن ها توانمندی های خود را برای تحقق حکمروایی خوب زمین در سطح محلی افزایش دهند. این تحقیق ماهیتاً کاربردی و روش آن توصیفی-تحلیلی است، ابزار گرداوری داده های پژوهش مصاحبه و پرسشنامه می باشد و برای سنجش آماری متغیرها از مدل اسپیرمن، رگرسیون خطی و مدل تحلیل مسیر استفاده گشت. نتایج به دست آمده نشان می دهد که نهادهای محلی نیازمند ایجاد و توسعه ظرفیت های نهادی و به تبع آن ارتقای توانایی های خود در حوزه های مالیات، ثبت اسناد و املاک و به روزرسانی بانک های اطلاعاتی خود هستند.
بررسی اثرات شهر هوشمند بر زیست پذیری شهرها (منطقه 9 کلان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها و کلانشهر , نوع جدیدی از مشکلات را تولید می کنند. مدیریت زباله ؛ کمبود منابع ، آلودگی هوا ؛ نگرانی سلامت انسان ؛ ترافیک و کهنگی زیرساخت مشکلاتی در میان پایه فنی ، فیزیکی و مشکلات مواد می باشد.اطمینان از شرایط قابل زندگی در چارچوب چنین رشد سریع جمعیت شهری در سراسر جهان نیاز به درک عمیق تر از مفهوم شهر هوشمند دارد. ضرورت پیرامون این چالش ها باعث شد بسیاری از شهرها در سراسر جهان برای یافتن راه های دقیق برای مدیریت آنها تلاش کنند.لذا در این پژوهش به بررسی تاثیر هوشمند سازی بر زیست پذیری شهر در منطقه 9 شهرداری کلانشهرمشهد پرداخته شده است. در ابتدا اقدام به تهیه پرسشنامه در خصوص شاخص های شهر هوشمند در نواحی منطقه 9 کردیم و در مرحله بعد ویژگی های توصیفی پرسشنامه را در نواحی سه گانه منطقه 9 شهرداری مشهد با توجه به شاخص های شهر هوشمند با استفاده از تحلیل عاملی به بررسی شاخص ها پرداختیم و در قسمت دوم به تشریح و بررسی شاخص های شهر هوشمند با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی به اولویت بندی شاخص کردیم و در قسمت سوم با استفاده از روش تاپسیس و بهره گیری از روش ترکیبی AHP-Topsis مشخص نمودیم که ناحیه 1 از نواحی منطقه 9 شهرداری مشهد نسبت به سایر نواحی هوشمندتر است و در نهایت به ارائه راهکارهایی با تأکید بر شهر زیست پذیر پرداختیم.
سنجش عوامل موثر بر تاب آوری اقلیمی در شهر زابل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳
130 - 146
حوزههای تخصصی:
شهر زابل در شمال استان سیستان و بلوچستان از کانون های پرخطر از نظر تغییرات اقلیمی در ایران است. این مسئله، ضرورت پژوهش راجع به تاب آوری اقلیمی را در این شهر مهم و دوچندان نموده است. پژوهش از نوع مطالعات کاربردی بوده و به روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است. بنابراین، مبتنی بر مطالعات اسنادی و بررسی های میدانی است. پرسشنامه، متناسب با موضوع و بر مبنای طیف پنج گزینه ای لیکرت، برای شهروندان شهر زابل با تعداد 314 نفر تنظیم و توزیع شد. از روش های آماری مثل تی تک نمونه ای و مدلسازی معادلات ساختاریAmos استفاده شده است. براساس نتایج به دست آمده مشخص شد که وضعیت شاخص های اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و نهادی در وضعیتی پایین تر از سطح نرمال یا نامطلوب و شاخص محیطی در وضعیت نسبتاً نامطلوب قرار دارد. شاخص کالبدی (10/18-)، اقتصادی (8/53-)، اجتماعی (6/54-) و نهادی (11/17-) و مقدار شاخص محیطی برابر 1/56- به دست آمد. همچنین، بر اساس نتایج عامل محیطی دارای بیشترین تأثیر بر تاب آوری اقلیمی در شهر زابل با ضریب بتا 0/46 در سطح معناداری 0/007 بود. پس از آن، عامل نهادی (0/049 = P، 0/37 = β) و عامل اجتماعی با ضریب بتا 0/34 و سطح معناداری 0/005 دارای تاثیر مستقیم و معنادار بر تاب آوری اقلیمی در شهر زابل بودند. هم چنین عامل های کالبدی (0/205 = P، 0/20 = β) و اقتصادی (0/461 = P، 0/09 = β) فاقد اثر معنادار بودند.
تبیین ویژگی های موثر بر ارتقاء کارآیی فرایند طراحی معماری برای کودکان (مطالعه موردی: کودکان بازه سنی 8 تا 15 سال)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله اساسی پژوهش، یافتن عوامل مؤثر در ارتقاء کیفیت مشارکت معمار و کودک به منظور نزدیک تر شدن محصول فرآیند طراحی به خواسته های واقعی تر کودکان، از طریق یافت ن پاس خ دو سؤال اص لی است: 1- عوامل مؤثر در ارتق اء کارآیی فرآیند طراحی مشارکتی معمار و کودک کدامند؟ 2- جهت افزایش عمق مشارکت معمار و کودک چه راهکارهایی وجود دارد؟ هدف این پژوهش کیفی، استخ راج و مع رفی ویژگی های اث ربخش در افزایش عمق مشارکت معمار و کودک، در فرآیند طراحی معماری برای کودکان است. جمع آوری داده ها به روش کتابخانه ای، تحلیل محتوا به روش ف راترک یب، دسته بندی داده ها درMAXQDA ، بررسی روایی استنتاج ها با ابزار گل ین، سنجش فراوانی ویژگی های استنتاج شده درExcel ، انجام شد. پایایی نتایج با نظرسنجی از معماران و اعتبارسنجی پاسخ ها با آزمون های تی تک نمونه ای و فریدمن، درSPSS انجام شد. یافته ها نشان داد ارتق اء کارآی ی فرآین د طراح ی مشارک تی وابسته به افزایش عمق مشارکت معمار و کودک است و عم ق مشارک ت وابسته به چهار ویژگ ی اص لی است: فراهم شدن زمینه مشارکت عمیق تر معمار و کودک؛ حضور فعال و مداوم کودکان در ط ول فرآیند ط راحی، درکنار مع مار؛ ایجاد بستر خلاقیت حداک ثری کودکان مشارکت ک ننده؛ و تقویت ویژگی های خاص در طراحان معماری برای کودکان. راهکارهای زیرمجموعه این ویژگی ها، در قالب 22 اصل مختلف استنتاج شد.
تعیین کننده های سطح رفاه و کیفیت زندگی ساکنان روستایی (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان ورزقان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترویج حیات مناطق روستایی هدف اصلی جهاد کشاورزی و سیاست های ملی توسعه کشوری برای رسیدن به توسعه پایدار است. یکی از جنبه های کلیدی برای موفقیت این سیاست ها، امکان نظارت بر کیفیت زندگی در تمام ابعاد آن اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی و نیازمند اجرای ابزارهایی که قادر به شناسایی ابعاد اصلی رضایت انسان هستند اما این بسیار پیچیده است، هدف اصلی تحقیق ارزیابی رفاه و کیفیت زندگی مردم در روستاهای شهرستان ورزقان بر اساس مولفه های اساسی با ارجاع به نظریه قابلیت های "سن" برای جلوگیری از رها شدن روستاها است. تحقیق بصورت تحلیلی توصیفی و مشاهده ای از طریق پرسشنامه می باشد. جامعه آماری تحقیق جمعیت 10 روستای منتخب در شهرستان ورزقان می باشد. حجم نمونه براساس فرمول کوکران 372 نفر بدست آمد. برای تحلیل داده ها از معادلات ساختاری با روش اکتشافی و عاملی مرتبه دوم با استفاده از نرم افزارAmos و Spss انجام شد. نتایج نشان می دهد که عوامل تعیین کننده اصلی رفاه در زمینه ادراکات فردی، شرایط اقتصادی، امنیت، کیفیت محیطی و فرصت های آموزشی هستند. شرایط رفاه در روستاهای خوینرود، ونستان، و چای کندی خیرالدین، بسیار پایین است، در حالی که در مقابل، روستای وردین و کاسین بالاترین سطوح رفاه را در منطقه ورزقان ارائه می دهند. با تمرکز بر روستای خوینرود، می توانیم ببینیم که این ناحیه به مراتب کم ترین مقادیر را برای سه بعد اصلی از چهار بعد اصلی رفاه ارائه می دهد که قابل توجه به نظر می رسد. در نتیجه برای جلوگیری از رها شدن و خالی شدن روستاها باید به سطح رفاه و کیفیت زندگی ساکنان روستاها توجه مضاعف شود
انطباق: راهکار استمرار الگوی فعالیت ها در تغییرات گونه شناسی مسکن روستایی اشکورات گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
590 - 607
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی سازوکار انطباق سیستم فعالیت ها با تغییرات پیکره بندی گونه های مسکن بومی و مهندسی ساز روستایی از طریق دسته بندی فعالیت ها و اندازه گیری داده های نحوی خانه ها بود. بدین منظور تعداد 382 خانه از دو گونه مسکن روستایی اشکور گیلان به صورت تصادفی طبقه بندی با توجه به روش مبتنی بر هدف و ملاحظات انتخاب شد. برای تحلیل فعالیت ها از مصاحبه ساختارمند، مشاهده و ثبت فعالیت ها استفاده گردید. همچنین جهت پیدایی تفاوت و مهم ترین فعالیت و مکان انجام آن آزمون مجذورکای، تحلیل بالونی و خوشه ای استفاده شد. نتایج به طورکلی نشان داد دو گونه مسکن از پیکره بندی های متفاوتی برخوردار هستند که باعث شده دسته بندی فعالیت ها، مکان رخداد آن ها و روابط بین آن ها در این مساکن متفاوت باشد؛ اما باوجود تغییر پیکره بندی فضایی سیستم فعالیت ها تغییر نکرده است و ساکنان خود را با فضاهای موردنظر انطباق داده اند. مشخص شد ساکنان از طریق دسته بندی فعالیت ها، انتخاب مکان خصوصیات مشابه و چند کارکردی کردن فضاها بدون حذف فعالیتی، خود را با تغییرات فضایی انطباق می دهند که این امر ناشی از قانونمندی های فرهنگی و اجتماعی است. توانایی انطباق پذیری ساکنان باعث شده از تمام فضاهای خانه استفاده کنند و به هماهنگی با محیط های مسکونی برای رفع نیازها، ارزش ها و رفتارهای خود بپردازند. یافته ها، ضرورت توجه به انطباق پذیری را در تحلیل های نحوی محیط های مسکونی مورد تائید قرار می دهند.
تحلیلی بر مؤلفه های تبیین کننده حس تعلق مکانی در محلات نوبنیاد شهری (مطالعه موردی: محله ی یاغچیان تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه برنامه ریزی و توسعه ی شهری روندی پایین به بالا بوده که از مقیاس خرد یعنی محله شروع می شود و هدف اولیه ی آن، ایجاد مکان های (محلات) مطلوب برای زندگی از طریق پیوند انسان با مکان و به عبارتی ارتقای حس تعلق مکانی محسوب می گردد. در این راستا، با توجه به اهمیت برنامه ریزی و توسعه ی محله محور در دست یابی به توسعه ی شهری و نقش تأثیرگذار ارتباط و پیوند انسان با محلات و توسعه ی آن، هدف از تحقیق حاضر شناسایی مؤلفه های تبیین کننده ی حس تعلق مکانی در محلات نوبنیاد تبریز(محله ی یاغچیان) می باشد. روش تحقیق در مطالعه ی حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی می باشد که به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل حداقل مجذورات جزئی در نرم افزار Warp-PLS استفاده شده است. جامعه ی آماری تحقیق نیز ساکنان محله ی یاغچیان تبریز (حدود 150000 نفر) می باشد که حجم نمونه بر مبنای فرمول کوکران 384 نفر برآورد گردیده و براساس فرمول اصلاح شده ی کوکران به تعداد 340 نفر تقلیل یافته است. یافته های تحقیق بر مبنای مدل ساختاری حاکی از آن است که در محله ی مورد مطالعه مؤلفه های تبیین کننده ی حس تعلق مکانی در وهله ی اول تعلق کارکردی: انعطاف پذیری، آسایش و جذابیت به ترتیب با ارزش 65/0، 59/0 و 44/0، در وهله ی دوم تعلق حسی و عاطفی: سیمای بصری و اجتماع پذیری به ترتیب با ارزش 41/0 و 38/0 و در وهله ی سوم تعلق مفهومی: هویت و شخصیت مکان، خوانایی و قابلیت ادراک و تصور مکان به ترتیب با ارزش 32/0، 27/0 و 22/0 می باشند.
طراحی و توسعه یک سامانه توصیه گر گردشگری مبتنی براطلاعات جغرافیایی داوطلبانه (VGI) (مطالعه موردی: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
137 - 149
حوزههای تخصصی:
با رشد روزافزون سهم گردشگری در اقتصاد کشورها، امروزه توجه دولت ها و بخش های خصوصی بیش از پیش به سرمایه گذاری، برنامه ریزی و بازنگری مجدد در فعالیت های گردشگری معطوف شده است. برنامه ریزی سفر و تعیین مقاصد گردشگری یکی از مسائل مهم گردشگران محسوب می گردد. اگرچه شبکه جهانی وب و یا شبکه های اجتماعی موجود منبع مناسبی را برای شناسایی جاذبه های گردشگری فراهم می اورند، اما انتخاب یک یا مجموعه ای از مکان های گردشگری برای سفر، بطوریکه بتواند بیشترین شباهت را با علایق و ترجیحات گردشگران داشته باشد، به یک چالش در این زمینه تبدیل شده است. هدف از پژوهش حاضر، طراحی و توسعه یک سامانه توصیه گر گردشگری مبتنی بر وب GIS است که بتواند به صورت هوشمند مکان های گردشگری را به کاربران پیشنهاد و به بهترین شکل به نیازها و علایق آنها پاسخ دهد. این سامانه، با توجه به اطلاعات دموگرافیک گردشگران و مقایسه آن ها با اطلاعات جغرافیایی داوطلبانه (VGI) که گردشگران قبلی از جاذبه های گردشگری گزارش نموده اند، مکان های مناسب گردشگری را به گردشگران جدید پیشنهاد می نماید. سامانه مورد نظر این امکان را فراهم می سازد که گردشگران بتوانند به صورت داوطلبانه میزان علاقه و جذابیت مکان های گردشگری را بر روی نقشهOpenStreetMap مشخص کنند تا در موارد مشابه در اختیار سایر گردشگران قرار بگیرد. اجرای این سامانه در منطقه تاریخی شهر یزد نشان می دهد که بکارگیری آن می تواند نقش بسیار مهمی را در انتخاب جاذبه های گردشگری، مسیریابی و برنامه ریزی سفر، متناسب با علایق، ترجیحات و اطلاعات دموگرافیک گردشگران ایفا کند.
Factors affecting the Sustainability of Rural Businesses Launched by Women Who Are Members of Microcredit Funds in Mazandaran Province(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۵
77 - 99
حوزههای تخصصی:
Purpose - Women as half of the human resources in rural areas play an important role in entrepreneurship development in rural communities. The reinforcement of rural women entrepreneurship is an effective approach for two development indices, that is., increasing employment and reducing unemployment. So, given the significance of the sustainability of small and medium-sized businesses of women in the rural economy and rural development, it is important to identify the factors influencing the sustainability of the entrepreneurship process among them. In this respect, this study aimed to explore the factors affecting the sustainability of the business of the entrepreneur women who were members of rural microcredit funds in Mazandaran province. Design/Methodology/Approach- The research was a descriptive one. The statistical population was composed of 776 entrepreneur women who were members of 26 rural microcredit funds in Mazandaran province, out of whom 260 women were sampled based on Krejcie and Morgan’s table. The main research instrument was a self-constructed questionnaire whose face and content validity were confirmed by a panel of experts. Also, average variance extracted (AVE) and composite reliability (CR) supported the convergent validity and the reliability of the instrument, respectively. Data were analyzed by structural equation modeling using the partial least squares technique in the Smart PLS3 software package. Finding- Based on the results, the sustainable businesses of rural women who are members of rural microcredit funds were positively and significantly affected by the infrastructure, educational-skill, policymaking, economic, and environmental-geographical factors (with coefficients of 0.412, 0.219, 0.175, 0.165, and 0.137, respectively) at the 99% confidence level and by personality and attitude (0.183 and 0.162, respectively) at the 95% confidence level. These factors captured 92.3 percent of the variance in sustainable businesses. Research Limitations- The dispersion of microcredit funds across the counties and the difficulty of identifying entrepreneurs in them, which would constitute the statistical population, were the main limitations and challenges of the research. Practical Implication: The most important approaches to developing sustainable businesses among rural women include identifying motivated entrepreneur women, providing adequate facilities, raw materials, and inputs, creating job opportunities for small home jobs in villages to motivate women businesses, promoting communication between rural women and successful entrepreneurs, arranging visits of successful businesses, holding short-term applied skill development courses, and creating proper conditions for the use of the Internet and cyberspace for marketing their products. Originality/Value- Based on the results, various factors significantly influence sustainable businesses of women who are members of rural microcredit funds. Therefore, organizations and officials can contribute to the development of women’s businesses in rural areas through supporting the women by material and spiritual motivations, encouraging them, and reinforcing their commitment and responsibility.
تبیین نقش ظرفیت نهادی در رقابت پذیری شهرهای میانی ایران (موردمطالعه: شهرهای سنندج و زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش ظرفیت نهادی در رقابت پذیری شهرهای میانی زنجان و سنندج به نگارش درآمده تا، علاوه بر ارزیابی وضعیت این شهرها به لحاظ ظرفیت نهادی در رقابت پذیری شهری، میزان اثرگذاری ظرفیت نهادی بر رقابت پذیری آن ها را تعیین کند. روش پژوهش برحسب هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت توصیفی - تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها به صورت میدانی با استفاده از تکنیک پرسش نامه بوده است؛ بدین ترتیب، داده های تحقیق از دو گروه جامعه آماری یعنی نهادها(مسئولان) و مراجعه کنندگان(مردم) جمع آوری و برای تحلیل داده ها از نرم افزارهایSPSSوLisrelاستفاده شده است. روش نمونه گیری نهادها غیرتصادفی وهدفمند ومردم به صورت تصادفی بوده است. براساس نتایج پژوهش، وضعیت ظرفیت نهادی در رقابت پذیری شهرهای زنجان وسنندج، براساس نظر هردو گروه، وضعیت قابل قبولی نیست؛ به گونه ای که، ازنظر مسئولان، شهرزنجان با ارزش عددی87 / 2 و سنندج با 91 / 2 و از نظر مردم زنجان با ارزش02 / 3 و سنندج با 82 / 2 از لحاظ ظرفیت نهادی در سطح کلی دروضعیت نامناسبی قرار گرفته اند؛ در این میان، در هر دوشهر، شاخص «سرمایه انسانی» بیشترین ارزش را به خود اختصاص داده و مؤلفه«توانایی نهادی» نیز در شهرهای زنجان(02 / 3) و سنندج(08 / 3) به عنوان مؤثرترین مؤلفه ظرفیت نهادی در رقابت پذیری شهری تعیین شده است. درنهایت، ارزیابی میزان تأثیرگذاری متغیر مستقل بر متغیروابسته درمدل معادلات ساختاری، علاوه بر تأیید معناداری رابطه دو متغیر، تأثیر ظرفیت نهادی بر رقابت پذیری شهری را درسطحی بالا با ارزش عددی98 / 11 پذیرفته که این امر نشان دهنده تأثیر «بسیار بالای ظرفیت نهادی بر رقابت پذیری شهری» است. بنابراین، برمبنای نتایج پژوهش حاضر، تأثیر بسیار بالای ظرفیت سازی در امورشهری به طور عام و رقابت پذیری شهری به طور خاص نمایان می شود.
سنجش تأثیرپذیری شهر از نماگرهای شهر هوشمند (مطالعه موردی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال تجدید ساختار اقتصادی و اجتماعی جهانی، تحولی در مفهوم توسعه شهری و پارادایم های آن به وجود آمده است؛ از آن جمله شهر هوشمند پارادایمی برای توسعه شهرها در جامعه اطلاعاتی است. شهرهای هوشمند،به عنوان آینده شهرهای انسانی، شهری فعال در زمینه فناوری، انعطاف پذیری، پایداری، خلاقیت،و قابل زندگی در جهان پیش بینی شده اند و در حال تبدیل شدن به بخشی از چشم انداز دولت های ملی اند، زیرا با هدف افزایش کیفیت زندگی شهروندان ظهور یافته اند. این پژوهش با هدف تدقیق، بومی سازی و اولویت بندی، و همچنین سنجش اثر معیارهای شهر هوشمند در شهر زنجان انجام شده است. جامعه آماری تحقیق کارشناسان آشنا با مفاهیم شهر هوشمند در شهر زنجان است و ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه و مصاحبه است. تحلیل در دو بخش انجام یافته است: بخش اول توسط آزمون های آماری Spssانجام گرفته است و بخش دوم توسط نرم افزار میک مک. نتایج نشان داد معیارهای زیرساخت فناوری، خدمات عمومی- اجتماعی، و دسترسی به ترتیب با وزن های 01657/0، 01636/0، و 01619/0 در اولویت های اول تا سوم برای هوشمندی شهر قرار دارند. همچنین، نتایج تحلیل اثرهای متقابل معیارها نشان دهنده پراکنش نامنظم معیارها در پلان تأثیرگذاری و تأثیر پذیری است. تحلیل نشان داد که متغیرها در بخش تأثیرگذاری و تأثیرپذیری متوسط دارای تراکم زیادی است و سیستم مورد مطالعه دارای ناپایداری است. در نهایت، شش معیار راهبردی، کلیدی، و استراتژیک سیستم شناسایی شدند که برای هوشمندی شهر زنجان بسیار مهم اند؛ این معیارها عبارت اند از 1. زیرساخت های فناوری؛ 2. توانمندی و صلاحیت شهروندان؛ 3. حکمروایی شفاف؛ 4. مشارکت شهروندان؛ 5. امکانات فرهنگی؛ 6. جاذبه های گردشگری.