فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۲۱ تا ۱٬۲۴۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال دوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵)
103 - 114
حوزههای تخصصی:
کسب درآمد در شهرداری ها از اموری است که تأثیر عمده ای در ارائه خدمات شهری به شهروندان دارد. اگر شهرداری ها نتوانند درآمد کافی و پایدار به دست آورند، نخواهند توانست تاسیسات ضروری در شهر را ایجاد و اداره کنند. نکته حائز اهمیت در بحث تامین و اصلاح منابع مالی شهرداری ها، پایداری منابع درآمدی است؛ به طوری که این درآمدها باید علاوه بر داشتن قابلیت اتکاء و استمرار پذیری، تهدیدی برای توسعه پایدار شهری نیز نباشند. این پژوهش، یک تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی تحلیلی است. علت انتخاب تحقیق، دستیابی به اصول و معیارهای تاثیرگذار «تأمین منابع درآمدی پایدار برای شهرداری شهر تهران» است. برای دستیابی به اهدف پژوهش، پس از بررسی ادبیات نظری و مصاحبه های اکتشافی 11مؤلفه اصلی شاخص های تامین مالی پایدار شناسایی شد و پس از مطالعات تطبیقی، جهت بررسی میدانی و اعتباربخشی به وضعیت پایداری درآمدهای مورد مطالعه، پرسشنامه ای تهیه شد و توسط 150 نفر از اساتید و کارشناسان شهرسازی، اعضای شورای شهر، مدیران و معاونان ارشد مالی، مشاوران، کارشناسان و صاحب نظران مالی، اساتید صاحب نظر، مدیران در آمد و کارشناسان تشخیص درآمد شهرداری های 22 گانه مناطق تهران تکمیل شد. نتایج تحقیق نشان داد پایدارترین نوع درآمد برای شهر تهران که قابلیت اجرایی نیز دارد دریافت سهم مناسبی از مالیاتهای دولت چه در قالب مالیات بر ارزش افزوده و چه به صورت انتقال درصدی از مالیات های ملی به عنوان سهم شهرداری می باشد.
تحلیل تطبیقی سیاست های مسکن کم در آمد شهری در کشورهای ایران، چین، استرالیا، انگلستان، و ایالات متحده امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۹)
289 - 315
حوزههای تخصصی:
بررسی پیشینه تحقیقات دهه های گذشته در کشور های جهان نشان می دهد که توجه به مسکن کم درآمد شهری یکی از مهم ترین بخش های اقتصادی وحتی دولت هاست و دراین زمینه با توجه به شعارها واهداف هردولت سیاست های متفاوتی به منظور توسعه مسکن و زیربخش های آن در سطوح مختلف به کار گرفته اند. هدف از این پژوهش تحلیل تطبیقی سیاست های مسکن کم درآمد شهری در کشورهای چین، استرالیا، انگلستان، و ایالات متحده امریکا با کشور ایران است تا از تجربیات این کشورها د ر جهت کاهش نقاط ضعف و بهبود توسعه مسکن کم درآمد شهری کشور بهره گرفته شود. نوع تحقیق توسعه ای، روش مورداستفاده تطبیقی با تحلیل کیفی، و بر اساس شیوه تحلیل محتواست. برای گردآوری اطلاعات از روش اسنادی بهره گرفته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد موفقیت کشورهای چین، استرالیا، انگلستان، و ایالات متحده امریکا از طریق یکپارچگی برنامه ها و سیاست گذاری در سطح ملی، منطقه ای، و محلی بوده است و با دادن اختیار به ایالت های مرکزی و محلی در برنامه های قانونی و سیاست های توسعه مسکن استرتژی های راهبردی را لحاظ کرده اند. اما کشور ایران در سطح ملی به دلیل نگرش و تفکر ساختار متمرکز در برنامه ریزی و نگرش بخشی به برنامه ها با مشکلاتی مواجه است.
واکاوی وضعیت و تبیین کننده های امنیت غذایی در بین خانوارهای روستایی شهرستان بهار، استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
298 - 313
حوزههای تخصصی:
امنیت غذایی، چالش دهه های آتی و ضرورت تحقیقاتی امروز دنیا است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی وضعیت و عوامل مؤثر بر امنیت غذایی خانوارهای روستایی در شهرستان بهار در استان همدان انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمام سرپرستان خانوارهای روستایی شهرستان بهار (1000=N) بودند که با استفاده از جدول مورگان 388 سرپرست خانوار از طریق نمونه گیری طبقه ای با توجه به دو ملاک جمعیت و منطقه جغرافیایی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای سنجش امنیت غذایی نیز از پرسش نامه استاندارد کرنل استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که 8/51 درصد جامعه موردمطالعه در وضعیت امن و 2/48 درصد در وضعیت ناامن غذایی بودند. حدود 3/9 درصد از خانوارهای روستایی ناامنی غذایی همراه با گرسنگی شدید را تجربه می نمودند که اکثریت این خانوارها در روستاهای غربی شهرستان بهار سکونت داشتند. نتایج همبستگی نشان داد که امنیت غذایی با عوامل اقتصادی و فردی مانند سطح تحصیلات، میزان درآمد کشاورزی و غیرکشاورزی، سطح زیرکشت اراضی زراعی و باغی رابطه مثبت و معنی دار اما با عوامل جغرافیایی و اجتماعی مانند فاصله روستا تا شهر و بعد خانوار، رابطه منفی و معنی داری دارد. نتایج رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که درآمد حاصل از فعالیت های کشاورزی، قدرتمندترین پیش بینی کننده امنیت غذایی در بین خانوارهای روستایی شهرستان بهار بود و پس از آن به ترتیب درآمد حاصل از فعالیت های غیر کشاورزی، تعداد افراد شاغل در خانوار و تعداد افراد تحت تکفل، مهم ترین پیش بینی کننده های امنیت غذایی شناخته شدند. در نتیجه، متنوع سازی درآمدها، می تواند یک سازوکار پیشنهادی مناسب برای بهبود امنیت غذایی خانوارهای روستایی باشد.
شناسایی و تحلیل موانع گذار از ساختارهای سنتی به بستر هوشمند در مقاصد گردشگری روستایی بخش بن رود شهرستان اصفهان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی این چالش ها و تلاش در جهت برطرف شدن آن ها شکل گرفته است. روش بررسی: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، نظری- کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش مطالعه، توصیفی- تحلیلی است. در روند تهیه و تولید داده ها ابتدا عوامل موانع گذار از گردشگری سنتی به گردشگری هوشمند با استفاده از نظرات 30 نفر از خبرگان حوزه گردشگری از طریق روش دلفی شناسایی شده است. سپس تجزیه و تحلیل اطلاعات سیزده عامل به عنوان موانع تاثیرگذار قوی بر گردشگری هوشمند بخش بن رود شهرستان اصفهان، از مدلسازی تفسیری-ساختاری ISM و سپس با نرم افزار میک مک بهره گرفته شده است. یافته ها و نتیجه گیری: نتیجه به دست آمده از مدل تفسیر ساختاری نشان داد که اساسی ترین عامل چالش ها و مشکلاتی در خصوص فراهم کردن بستر هوشمند برای مردم محلی و گردشگران در روستاهای بخش بن رود بخش اصفهان مرتبط با سطح اول است که مربوط به عدم اعتقاد کسب و کار به بسترهای انلاین، عدم قابلیت های اقامتگاه های بوم گردی برای رزرو انلاین هستند.این عوامل دارای بالاترین قدرت تاثیر گذاری هستند؛ همچنین نتایج حاصل از تحلیل میک مک می توان بیان کرد همه متغیرهای جزء متغیرهای پیوندی هستند، این متغیرها از وابستگی بالا و قدرت هدایت بالا برخوردارند.
شناسایی پیشران های موثر در بازآفرینی شهری سکونتگاه های غیررسمی با رویکرد آینده پژوهی (نمونه موردی: شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال نهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۹)
127 - 149
حوزههای تخصصی:
توسعه افسارگسیخته شهرنشینی تأثیرات و پیامدهای منفی بر کالبد شهرها به جای گذاشته و موجب برهم خوردن تعادل های اجتماعی و محیطی و درنتیجه ظهور سکونتگاه های غیررسمی و بافتی ناکارآمد شهری گشته است. رویکرد بازآفرینی شهری با ایجاد تغییرات مثبت و پایدار در پی ارتقای این بافته ای ناکارآمد می باشد. ازین رو هدف از این پژوهش شناسایی پیشران های کلیدی مؤثر بر بازآفرینی شهری با رویکرد آینده پژوهی در شهر زاهدان می باشد. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی، از حیث روش ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی در سطح اکتشافی و مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی است که با به کارگیری ترکیبی از مدل های کمی و کیفی صورت گرفته است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل مدیران، کارکنان و اعضای نهادهای فعال است که در بازآفرینی و نیز مدیریت و توسعه امور فرهنگی در این منطقه نقش دارند. روش جمع آوری اطلاعات مطالعات کتابخانه ای و میدانی است. در این تحقیق از روش های تحلیل ساختاری و تکنیک دلفی استفاده شده و نرم افزار مورداستفاده در این تحقیق MIC MAC می باشد. بر اساس نتایج مدل تحلیل ساختاری 10 شاخص به عنوان مهم ترین و کلیدی ترین شاخص های مؤثر بر بازآفرینی شهری در شهر زاهدان انتخاب شد که از میان این 10 شاخص انتخاب شده، هفت شاخص از گروه متغیر مدیرتی – نهادی و قانونی، دو شاخص از گروه متغیر اجتماعی – فرهنگی و یک شاخص هم از گروه متغیر محیطی و کالبدی بوده اند. درنتیجه مهم ترین و کلیدی ترین متغیر در بازآفرینی شهری در شهر زاهدان، متغیر مدیریتی – نهادی و قانونی می باشد و بهبود و ارتقاء توان کارشناسی و تخصصی شهرداری، یکپارچگی سیاست های بخش های مختلف شهری، تأکید بر وجود یک مرکز هماهنگ کننده سیاست ها و برنامه ریزی های شهری، تدوین استانداردهای ارزیابی خدمات مدیریت شهری، ملزم نمودن کلیه نهادهای رسمی و غیررسمی به همکاری و هماهنگی با بازآفرینی شهری از جمله مهمترین پیشنهادات در ارتباط با بازآفرینی شهر زاهدان می باشند.
ارزیابی تحقق پذیری برنامه های میان مدت شهرداری کلانشهرها مطالعه موردی: برنامه 5 ساله راهبردی عملیاتی شیراز (1397- 1392)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۲)
1363 - 1378
حوزههای تخصصی:
برنامه ها و طرح های شهری که اهمیت بالایی نیز در روند توسعه شهری دارد، برنامه های میان مدت شهرداری هاست که در زمینه ارزیابی تحقق پذیری این برنامه ها، تاکنون اقدام جامعی در کشور صورت نگرفته است. ارزیابی این طرح ها ازآن جهت اهمیت دارد که از طریق آن می توان اطلاعات مفید و سودمندی در خصوص چگونگی انجام مؤثر برنامه ها برای تقویت اثرات مثبت، حل مسائل و مشکلات شهری و همچنین حذف برنامه های غیرضروری به دست آورد. لذا تحقیق حاضر تحقق پذیری برنامه 5 ساله راهبردی عملیاتی شهرداری شیراز (1397-1392) را ارزیابی کرده است. ارزیابی از نوع ارزیابی پس از اجرا بوده که با روش توصیفی - تحلیلی انجام گرفته است. جمع آوری داده های تحقیق نیز با استفاده از پرسش نامه ای که توسط 30 متخصص و کارشناس تکمیل گردیده، جمع آوری شده است. ارزیابی چشم انداز برنامه با استفاده از 9 شاخص اصلی انجام پذیرفت. نتایج به دست آمده نشان داد ازجمله مهم ترین عوامل تأثیرگذار در عدم تحقق اهداف برنامه های میان مدت شهرداری شیراز، عدم توجه کافی به ویژگی های اجتماعات محلی و نیازهای آن ها، ناپیوستگی میان مراحل مختلف برنامه ریزی، عدم توجه به زمان بندی برنامه ها، عدم انعطاف پذیری برخی از محورهای برنامه، ناپایداری درآمدی شهرداری و ... است. درنهایت با استفاده از مدل تحلیل عاملی، 5 عامل موثر در تحقق چشم اندازها و اهداف برنامه راهبردی و عملیاتی شهر شیراز مشخص شد. ازجمله مهم ترین پیشنهاد ارائه شده در این پژوهش جهت افزایش تحقق پذیری برنامه های آینده، می توان به برقراری ارتباط منسجم بین قسمت های مختلف برنامه، به طوری که چشم اندازها و اهداف مختلف برنامه، یکدیگر را پوشش دهد اشاره کرد.
تحلیل مقایسه ای رابطه بین حس باهمستان و کیفیت زندگی در شهرها (پژوهش موردی: شهرک ولیعصر و محله پایین در شهر قائن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تحلیل و بررسی مقایسه ای وضعیت حس باهمستان و کیفیت زندگی و رابطه بین این دو متغیر در دو محله متفاوت از هم (شهرک ولیعصر به عنوان محله جدید و محله پایین به عنوان محله قدیمی) در شهر قاین است. رویکرد کلی این تحقیق توصیفی - تحلیلی است و یک تحقیق پیمایشی محسوب می شود. جهت گردآوری داده های میدانی از پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل جمعیت دو محله مذکور است. حجم کل نمونه بر اساس فرمول کوکران 370 نفر تعیین شد و سهم هر محله از این حجم نمونه با توجه به جمعیت آن مشخص گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون T گروه های مستقل و همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که وضعیت کیفیت زندگی و حس باهمستان در هر دو محله مطالعاتی بالاتر از حد متوسط است و از این نظر تفاوت معناداری بین دو محله وجود ندارد. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نیز نشان می دهد که در محدوده مطالعاتی بین «حس باهمستان» و «کیفیت زندگی» رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بنابراین تقویت حس باهمستان در محلات شهری می تواند به افزایش رضایت از زندگی کمک کند.
رتبه بندی نواحی شهر ساری از نظر میزان برخورداری از شاخص های زیست پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۲)
1379 - 1375
حوزههای تخصصی:
ز زیست پذیری، اساساً از اواخر قرن بیستم موردتوجه قرارگرفته است، زیرا فضاهای شهری دچار مسائلی چون کیفیت پایین محیط، آلودگی صوتی و هوا و... شده بودند. هدف این پژوهش رتبه بندی نواحی شهر ساری ازنظر میزان برخورداری از شاخص های زیست پذیری شهری است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی – تحلیلی می باشد. برای جمع آوری داده ها در این تحقیق، از دو روش اسنادی و میدانی و استفاده از پرسشنامه بهره گرفته شده است. که با منطق نمونه گیری گلوله برفی در میان 20 نفر از متخصصان برنامه ریزی شهری انجام گرفته است و مؤلفه های سه شاخص اجتماعی، زیست محیطی و اقتصادی در این راستا به کار گرفته شدند. برای رتبه بندی از روش تصمیم گیری چند معیاره تاپسیس بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان داد که. به این صورت که وضعیت 5 ناحیه برخوردار و محسوب شده و سطح زیست پذیری در آن ها در حد متوسط قرار داشت؛ نواحی 2-1، 5-3، 1-3، 5-2 و 2-3. نظر به نقشه ارائه شده این نواحی در مناطق حاشیه شمالی و جنوبی شهر قرار دارند و شهروندان از رضایت بالای خود را در مورد زیست پذیری ابراز داشته اند. از طرفی 3 ناحیه در دست نواحی محروم قرار داشتند؛ نواحی 4-3، 7-1 و 4-2 در مورد سایر نواحی نیز ضریب اولویت کسب شده به گونه ای بود که می توان آن ها را در دسته نیمه برخوردار جای داد. در کل می توان نتیجه گرفت که 17 ناحیه از 20 ناحیه در وضعیت مطلوبی از زیست پذیری قرار دارند که این امر نشان از وضعیت متوسط زیست پذیری در شهر ساری حکایت دارد. در کل می توان گفت که نواحی مرکزی شهر ساری با توجه به کیفیت کم فضای سبز، بافت فرسوده، تراکم جمعیت و... ازلحاظ کیفیت زیست پذیری در وضعیت نامطلوبی قرار دارند و نیاز به توجه بیشتری دارند.
توسعه سیستم جذب منابع اقتصادی در مدیریت شهری تهران مبتنی بر استراتژی مزیت رقابتی ملل و رویکرد ترکیبی تصمیم سازی چندمعیاره فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
6 - 21
حوزههای تخصصی:
تأمین منابع اقتصادی یکی از چالش های مهم پیش روی سیاست گذاران و برنامه ریزان مدیریت شهری است. با توجه به اهمیت نقش کلان شهر تهران در اقتصاد شهری و ملّی، پژوهش حاضر به شناسایی پیچیدگی سیستم جذب سرمایه اقتصادی مبتنی بر مدل مزیت رقابتی ملل با استفاده از رویکرد ترکیبی تصمیم سازی چندمعیاره فازی پرداخته است. به این منظور، با مشارکت گروهی برنامه ریزان سرمایه گذاری اقتصادی شهری در مناطق بیست و دوگانه شهرداری تهران، عوامل کلیدی زیرسیستم های تولید، شرایط تقاضا، صنایع پشتیبان و ساختار و نیز سیاست های دولت و اتفاقات پیش بینی نشده با استفاده از تکنیک دلفی دو مرحله ای و مقایسات زوجی سلسله مراتبی فازی استخراج شد. در ادامه، مدل شبکه روابط علّی و معلولی سیستم جذب سرمایه اقتصادی با استفاده از رویکرد دیمتل فازی ساختاربندی شد. سپس، مدل سیستم جذب منابع اقتصادی بر مبنای شاخص های مرکزیت درجه ورودی و خروجی و مرکزیت بینابینی منطبق بر رویکرد تحلیل شبکه های اجتماعی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش، استراتژی های توسعه سیستم مدیریت شهری تهران مبتنی بر مزیت رقابتی ملل شامل: توسعه مشارکت حاکمیت و دولت با سازمان شهرداری تهران در جذب فرصت های سرمایه گذاری در مدیریت خدمات شهری؛ هم راستایی سیاست های حاکمیتی در جذب سرمایه و اعمال سیاست های تشویقی بخش خصوصی و جذب سرمایه گذار خارجی؛ حفظ امنیت و ثبات به منظور کاهش ریسک سرمایه گذاری؛ برنامه ریزی در توسعه زیرساخت های شهری؛ تأمین سرمایه از طریق امکانات صنایع تخصصی و تسهیلات بازار سرمایه؛ به کارگیری نیروی انسانی متخصص، توسعه دانش ظرفیت های منطقه ای و توسعه پایگاه های داده های تخصصی فرصت های سرمایه گذاری در مدیریت شهری تهران را پیشنهاد می دهد.
بررسی تطبیقی میزان اثربخشی مؤلفه های جمعیت شناختی بر رضایتمندی سکونتی پژوهش موردی: محلات مقدم، تختی و هاشمی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین اثربخشی مؤلفه های شخصیتی بر رضایتمندی سکونتی در سه محله مقدم، تختی و هاشمی شهر تهران است. نوع پژوهش کاربردی و با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی انجام شده است. از روش تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی و K-Means، برای تعیین محلات نمونه مطالعاتی استفاده شد. جامعه مخاطب در سنجش موضوع رضایتمندی سکونتی، ساکنینی از محلات هستند که خانه هایشان در فاصله سال های 1392-1388 نوسازی شده است. طبق فرمول کوکران 325 پرسشنامه به روش سیستماتیک در محلات تکمیل شد. نتیجه روایی پرسشنامه با آلفای کرونباخ 72/0 در ارتباط با کلیه سؤالات، این روایی را در سطح بالا مورد تأیید قرار داد. از تحلیل عامل اکتشافی جهت تبیین عوامل معرف رضایتمندی سکونتی در محلات و از آزمون های من ویتنی یوتست و آزمون کروسکال والیس جهت بررسی تأثیرگذاری ویژگی های شخصیتی بر رضایتمندی سکونتی است و درنهایت ارتباط ویژگی های شخصیتی با عوامل رضایتمندی سکونتی با تحلیل رگرسیونی مشخص گردید. نوآوری پژوهش حاضر بررسی تأثیرگذاری مؤلفه های شخصیتی بر رضایتمندی سکونتی در عرصه بافت های فرسوده شهری و همچنین در نظر گرفتن مؤلفه وضعیت اقامت ساکنان به عنوان یک مؤلفه جدید در این حوزه است. طبق نتایج حاصل چهار عامل ویژگی های مجتمع مسکونی، شرایط محیطی-اجتماعی محله، خدمات و امکانات محلی و وضعیت واحد مسکونی به عنوان عوامل معرف رضایتمندی سکونتی تعیین شدند. جنسیت، وضعیت اقامت، مالکیت، درآمد و تحصیلات بر مقوله رضایتمندی سکونتی تأثیرگذار است مؤلفه مالکیت و تحصیلات با میزان تأثیرگذاری حدود 5 درصد بیشترین و بعد خانوار با کمتر از 2 درصد کمترین میزان تأثیرگذاری را بر رضایتمندی سکونتی ساکنان دارند.
تبیین علل شکل گیری کانون های جرم خیز در بافت های فرسوده بر اساس نظریه مکان انحرافی در منطقه 12 کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : فرصت ها و موانع مکانی- فضایی، اجتماعی و اقتصادی به عنوان عوامل تشویق کننده یا بازدارنده در مقابل وقوع جرایم عمل می کنند. براساس آمار رسمی، میزان جرایم ارتکابی منطقه 12، بیش از سایر مناطق شهر تهران است. منطقه 12 دارای 17/3 درصد کل جمعیت و 7/2 درصد کل مساحت شهر تهران است، اما 32/9 درصد جرایم شهر تهران در آن رخ داده است. هدف پژوهش حاضر تبیین علل شکل گیری کانون های جرم خیز در منطقه 12 کلانشهر تهران بر اساس مؤلفه های نظریه مکان انحرافی (مشتمل بر فقر، فرسودگی، تراکم، کاربری اراضی و سیالی جمعیت) است.
داده و روش : پژوهش حاضر بر اساس هدف، کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری پژوهش، شامل محدوده قانونی منطقه 12 در سال 1395 است. حجم نمونه شامل 70 نفر از خبرگان، کارشناسان، مدیران، انجمن های مدیریت و مشارکت شهری شهروندی و منطقه شهرداری ۱۲ است که به صورت گلوله برفی انتخاب شده اند. همینطور جرایم به وقوع پیوسته در سال 1395، مبنای تحلیل های آماری قرار گرفته اند. از روش های آماری گرافیک مبنا در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی و آماره T استفاده شده است. از نرم افزارهای Arc GIS و SPSS برای تحلیل داده ها استفاده شده است.
یافته ها : بر اساس یافته های پژوهش، تمرکز جرم در پهنه های ارگ پامنار، فردوسی-لاله زار، بهارستان سعدی، مختاری تختی، ژاله آبسردار قیام، کوثر، دروازه غار شوش و سیروس است. بیشترین درصد جرایم در بلوک های 60 -40، 80-60، 100-80 درصد بی دوام رخ داده است. به ترتیب بیشترین جرم در کاربری های تجاری (55 درصد کل جرایم)، مسکونی (07/21 درصد)، خدماتی (82/9 درصد)، صنعتی و کارگاهی (96/6 درصد)، حمل و نقل و انبارداری (46/4 درصد) و فضای سبز (78/1 درصد) اتفاق افتاده است. سیال بودن جمیعت شب (240 هزار نفر) و روز(2 میلیون نفر) موجب پدیده شب مردگی و جرایم شهری در این منطقه شده است.
نتیجه گیری : بر اساس آزمون t تک نمونه ای، مقدار معناداری مولفه های نظریه مکان انحرافی کمتر از 05/0 است، بنابراین بین آن ها و شکل گیری کانون های جرم خیز در منطقه 12 رابطه معنادرای وجود دارد. عدم مطلوبیت مؤلفه های فقر، فرسودگی، تراکم، کاربری اراضی و سیالی جمعیت (کمتر از 3)، به علت منفی بودن آماره های t، حدهای بالا و پایین و پایین بودن میانگین در منطقه ۱۲ تأیید شده است.
توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی با تأکید بر رویکرد سرمایه اجتماعی ( مطالعه موردی: شهر اسلامشهر)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اسلامشهر یکی از مقاصد اصلی مهاجرین به تهران در دهه های اخیر بوده است ، این مهاجرین که از روستا ها و شهر های دور و نزدیک به اسلامشهر مهاجرت کرده اند. در بسیاری از موارد بدون هر بررسی یا هماهنگی یا سازگاری با محیط جدید به ساخت و ساز غیر مجاز در محدوده شهری و نیز روستا های نزدیک به شهر اقدام نموده و سکونتگاه های غیررسمی را شکل داده اند. شرایط نامناسب بهداشتی، فقدان زیرساخت های مناسب، فقدان خدمات شهری، تراکم بالای جمعیت، اجتماع گروه های کم درآمد، وجود مشاغل غیررسمی و از همه مهم تر بالا بودن ناهنجاری ها و آسیب های اجتماعی مجموعه ویژگی ها و شرایطی هستند که ساکنان محلات اسکان غیررسمی شهر اسلامشهر با آن روبه رو هستند. هدف اصلی پژوهش حاضر تحلیلی بر توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی با تأکید بر رویکرد سرمایه اجتماعی در شهر اسلامشهر می باشد. روش بررسی: این تحقیق به لحاظ هدف جز تحقیقات کاربردی و به لحاظ روش شناسی در رسته تحقیقات توصیفی –تحلیلی قرار می گیرد. جمعیت جامعه آماری که 548620 نفر می باشد و حجم نمونه برابر با 384 نفر می باشد. در تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه از آمار توصیفی همچون میانگین، میانه، فراوانی، درصد فراوانی و... استفاده خواهد شد و در جهت اثبات فرضیات پژوهش نیز از روش های آمار استنباطی همچون ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تی تک نمونه ای و ... استفاده شده است. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد براساس نمرات میانگین مستخرج از پرسشنامه ها و آزمون تی تک نمونه ای، 33 شاخص مورد مطالعه در دو سطح (انطباق نسبی، انطباق پایین) از لحاظ انطباق با الگوی استاندارد یعنی عدد سه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که 12 شاخص در سطح انطباق نسبی و 21شاخص در سطح انطباق پایین قرار دارند. همچنین بین متغیر سرمایه اجتماعی و توانمندسازی سکونتگاه غیررسمی اسلامشهر رابطه معناداری وجود دارد. جهت رابطه بین سرمایه اجتماعی و توانمندسازی مثبت و معنادار است با توجه به عدد همبستگی (0.672)، شدت همبستگی در حد متوسط است. نتایج بیانگر این بوده است که افزایش سرمایه اجتماعی موجب توانمندسازی سکونتگاه غیررسمی شهر اسلامشهر می شود.
بهسازی بافت فرسوده شهری با رویکرد افزایش ایمنی محیطی فضاهای عمومی (مطالعه موردی: محله بریانک منطقه 10 تهران)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بهسازی بافت های فرسوده شهری امروزه از جمله راهکارهایی هست که در راستای بهبود وضعیت زندگی و به ویژه مبحث ایمنی در این بافت ها مطرح شده است. براین اساس در پژوهش حاضر در پی بررسی بهسازی بافت فرسوده شهری با رویکرد افزایش ایمنی محیطی فضاهای عمومی(نمونه موردی؛ محله بریانک منطقه 10 تهران)می باشیم. روش بررسی: روش تحقیق حاضر توصیفی و تحلیلی - پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر ساکنان محله بریانک واقع در منطقه ده شهر تهران می باشند. اطلاعات مورد نیاز آن نیز از دو طریق کتابخانه ایی و میدانی با استفاده از کتابها، مقالات، پایان نامه ها، اسناد و مصاحبه و پرسشنامه و GIS جمع آوری خواهد شد. قلمرو پژوهش محله بریانک منطقه ده تهران می باشد. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و از طریق نمونه گیری تصادفی 384 نفر به عنوان جامعه آماری انتخاب شده و پرسش نامه بین آنان توزیع شده است. داده ها با استفاده از آزمون های آماری در نرم افزار spss و آزمون ضرایب، همبستگی رگرسیون و تی تک نمونه ای مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها و نتیجه گیری: بهسازی و نوسازی بافت فرسوده محله موجبات بهبود اسکلت بندی ساختمان ها، بهبود جنس مصالح آنها، اصلاح تعداد طبقات و درنتیجه افزایش دوام بناها و ایمنی در برابر بحران را در پی خواهد داشت. از این رو بهسازی و نوسازی بافت های مسئله دار محلات به ویژه در محله ی بریانک که بافت فرسوده بسیار زیادی دارد و موجب تنزل کیفیت زندگی برای ساکنانش شده، می تواند موجبات رونق کالبدی، اقتصادی و محیطی در این محله را فراهم نموده و افزایش کیفیت زندگی و رفاه را برای ساکنان آن به ارمغان بیاورد.
تحلیل توسعه تعاملات سیاسی شهری با توجه به ظرفیت های جهانی شدن شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جهان امروز به واسطه پدیده های قدرتمندی نظیر جهانی شدن و توسعه اطلاعاتی-ارتباطی توجه به توسعه ظرفیت های تعاملات سیاسی شهری دارای اهمیت ذاتی است. در همین راستا، در این مقاله به تحلیل توسعه تعاملات سیاسی شهر تهران با توجه به ظرفیت های جهانی شدن پرداخته شده است. در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات و داده های موردنیاز تحقیق به صورت کتابخانه ای با ابزار فیش بردای و همچنین میدانی با مصاحبه و پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل مسئولین حوزه مدیریت شهری تهران و جامعه دانشگاهی است که حجم نمونه 100 نفر و به صورت تصادفی انتخاب شده اند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عامل اکتشافی و آزمون رگرسیون چندمتغیره در محیط نرم افزار SPSS و مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار Amos استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که توسعه تعاملات سیاسی شهری با توجه به ظرفیت های فرهنگی در جهانی شدن شهر تهران با واریانس 18.73 درصد بیشترین درصد از واریانس توسعه تعاملات سیاسی شهری با توجه به ظرفیت های جهانی شدن را به خود اختصاص داده است. هم چنین، با توجه به عوامل شش گانه استخراج شده توسعه تعاملات سیاسی شهری 0.834 درصد از واریانس جهانی شدن تهران در بستر تعاون و شبکه سازی، فرهنگی و اقتصادی ملی و بین المللی به خود اختصاص داده اند و بررسی توسعه تعاملات سیاسی شهری با توجه به ظرفیت های جهانی شدن نیز نشان داد تعاملات سیاسی شهری به میزان 53.7 درصد بر تعاون و شبکه سازی جهانی شدن تهران، 53.7 درصد بر بستر فرهنگی جهانی شدن شهر تهران و 45.6 درصد بر بعد اقتصادی ملی و بین المللی جهانی شدن تهران اثرگذار است.
ارزیابی و سطح بندی فضای عرضه خدمات و تسهیلات گردشگری شهر ساحلی بوشهر با استفاده از GIS و منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۱)
889 - 905
حوزههای تخصصی:
سطح بندی خدمات گردشگری معیاری برای تعیین مرکزیت و زیرساخت های موردنیاز و همچنین تعدیل نابرابری بین نواحی است. گردشگری به صنعت خدماتی در جوامع مختلف بین المللی تبدیل شده است و امروزه با پیشرفت روش های آماری و رایانه ای در مطالعات جغرافیایی، استفاده از شاخص های متنوع در زمینه های گوناگون، متداول ترین روش ها در سطح بندی خدمات گردشگری هستند. هدف پژوهش حاضر سطح بندی فضای دسترسی به خدمات گردشگری شهر بوشهر با استفاده از سیستم های اطلاعات جغرافیایی و با استفاده از منطق فازی است. در این پژوهش از نظرات کارشناسان حوزه گردشگری و خدمات شهری برای اولویت بندی و وزن دهی 10 شاخص مرتبط با خدمات گردشگری شهر ساحلی بوشهر به روش تحلیل سلسله مراتبی در نرم افزار Expert Choice استفاده شد. پس از فازی سازی لایه های اطلاعاتی با استفاده از تابع اجتماع فازی و اعمال وزن های خروجی بر هر یک از لایه های اطلاعاتی در نرم افزار ArcGIS و سپس تلفیق نقشه های مرتبط، نقشه نهایی سطح بندی دسترسی به خدمات گردشگری بوشهر به کمک عملگرهای منطق فازی ایجاد گردید. نقشه تولیدشده نشان می دهد که سطح دسترسی در محدوده بسیار مناسب، 1/19 درصد و محدوده مناسب 56/23 درصد مساحت و برای پهنه های دسترسی متوسط، نامناسب و بسیار نامناسب به ترتیب 84/26، 69/19 و 81/10 درصد از مساحت منطقه را می باشد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در شمال شهر بوشهر و هسته مرکز شهری که عمدتاً در ناحیه 1 شهری است، سطح دسترسی به خدمات گردشگری در وضعیت بسیار مناسبی قرار دارد ولی هرچه از شمال شهر و هسته شهر به طرف جنوب شهر فاصله بیشتر شود، دسترسی به خدمات و تسهیلات شهری برای گردشگر به سمت نامطلوب بودن میل می کند.
برنامه ریزی استراتژیک توسعه گردشگری سلامت در استان کردستان با تاکید بر جذب گردشگران سلامت اقلیم کردستان عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۱)
1083 - 1105
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به تدوین برنامه استراتژیک توسعه گردشگری سلامت استان کردستان با بهره گیری از دیدگاه گروه دلفی (24 نفر از متخصصین) پرداخته شد. این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی و ازلحاظ گردآوری اطلاعات ترکیبی از روش اسنادی- پیمایشی است. قضاوت ها و اجماع نظری گروه دلفی به تعیین عوامل درونی و بیرونی موثر، راهبردها، چشم انداز و راهکارهای عملیاتی منجر گردید. یافته ها، نشان دادند که در استان کردستان جهت جذب گردشگران سلامت عراقی 8 قوت در مقابل 7 ضعف (عوامل درونی) و 8 فرصت در مقابل 8 تهدید (عوامل بیرونی)، قرار دارند. در عامل فرصت ها، تداوم تفاوت نرخ ارز، در عامل تهدیدها، وجود و ظهور رقبای قدرتمند فراستانی فعال در بازار گردشگری سلامت اقلیم کردستان عراق (تهران، کرمانشاه، تبریز، ارومیه)، در عامل ضعف ها، ضعف در مدیریت، برنامه ریزی و نظارت در توسعه گردشگری سلامت استان کردستان و در عامل قوت ها، کمتر بودن هزینه درمان و گردشگری در استان کردستان نسبت به سایر رقبای استانی، دارای بیشترین اهمیت و اثرگذاری در میان دیگر موارد شناسایی شده در عوامل چهارگانه جهت توسعه گردشگری سلامت در استان کردستان به واسطه جذب گردشگران سلامت اقلیم کردستان هستند. همچنین؛ با توجه به مجموع اوزان حاصله، استراتژی های بازنگرانه (wo) هستند که با دارا بودن بیشترین وزن نسبی یا به عبارتی، دارا بودن بیشترین اثرپذیری از عوامل بیرونی و درونی موثر بر گردشگری سلامت استان، می توانند بهینه ترین استراتژی ها جهت توسعه گردشگری سلامت در استان کردستان با جذب گردشگران سلامت اقلیم کردستان عراق باشند. به عبارتی دیگر، توسعه گردشگری سلامت در استان کردستان نیازمند بهره گیری از فرصت ها بیرونی، جهت رفع ضعف های درونی است
ارائه الگوی بهینه چیدمان مجتمع های مسکونی با تاکیر بر کاهش پدیده جزیره گرمایی (نمونه موردی: مجتمع های مسکونی میان مرتبه شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
224 - 239
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر و با افزایش جمعیت شهرها، ساخت و سازهای شهری نیز افزایش یافته و به موجب آن، انواع فعالیت های صنعتی نیز در آنها توسعه یافته است. این موضوع منجربه شکل گیری پدیده ای تحت عنوان خرد اقلیم در شهرها شده است که امروزه به موضوعی قابل توجه در مجامع علمی تبدیل شده است. از آنجا که شکل و فرم سازماندهی فضاها در بلوک های شهری، نقشی قابل توجه در شکل گیری این مهم دارد لذا پژوهش حاضر با بررسی تاثیر فرم و شکل ساختمان های مسکونی به عنوان مهمترین اجزای شکل دهنده کالبد بلوک های شهری، به تاثیر این موضوع بر شکل گیری جزایر حرارتی می پردازد. بنابراین این پژوهش با هدف دستیابی به آسایش حرارتی و کاهش اثرات پدیده جزیره گرمایی در فضای ایجاد شده به واسطه مجتمع های مسکونی میان مرتبه، به دنبال ارائه فرم بهینه مجتمع های مسکونی برای شهر شیراز می باشد. در این راستا، روش تحقیق به کار رفته در این مقاله به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ روش شناسی، روش تحقیق کمی است. لذا تحقیق بر پایه ی دو راهبرد استدلال منطقی تجزیه و تحلیل منابع کتابخانه ای از یک سو و سنجش کمی، بر پایه ی نرم افزار (نسخه Envi-met 4 Basic) از سوی دیگر بنا شده است. این پژوهش به تحلیل و مقایسه شش الگو ی متفاوت فرم در شهر شیراز پرداخته است. از این رو داده های دمایی 12 ظهر 1تیر ماه 1397 به عنوان انقلاب تابستانی مبنای ارزیابی و مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بهترین وضعیت در دمای متوسط تابشی متعلق به پلان مرکزی تک عنصره است.
ارزیابی ظرفیت برد شهری منطقه چهار کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
286 - 301
حوزههای تخصصی:
ظرفیت برد نقش مهمی در پایداری زیست محیطی شهرها دارد، بطوریکه به ایجاد تعادل بین جمعیت و منابع موجود در یک منطقه می پردازد. توجه به مقوله ظرفیت برد در برنامه ریزی برای شهرها از یک طرف به مدیریت بهتر تصمیمات شهری در زمینه ی هزینه ها و امکانات و از طرف دیگر به حفظ منابع با کیفیت مطلوب برای نسل های آینده منجر می شود. با عنایت به این امر در این پژوهش در جهت بررسی ظرفیت برد شهری منطقه 4 تبریز، ظرفیت سه شاخص زباله شهری، شبکه معابر و فضای سبز شهری در پاسخگویی به جمعیت ساکن در منطقه مورد بررسی قرار گرفته است. رویکرد حاکم بر پژوهش توسعه ای_کاربردی و روش تحقیق از نوع توصیفی _تحلیلی می باشد. داده های مورد نیاز به روش اسنادی، میدانی و کتابخانه ای و پیمایشی گردآوری شده است. برای تعیین ظرفیت برد ابتدا پتانسیل بهره وری هرکدام از منابع برآورد و سپس براساس جمعیت، میزان آستانه های مجاز بیان و با استانداردهای زیست محیطی مورد مقایسه و بررسی قرار گرفته است، پس از تلفیق و ترکیب داده ها به تهیه نقشه ها در محیط جی آی اس پرداخته شده است. .نتایج نشان می دهد که فضای سبز شهری با ظرفیت جمعیت پذیری حداقل659617 و حداکثر7420690 نفر در برابر جمعیت 325898 نفر منطقه چهار در وضعیت مطلوب قرار دارد. شاخص زباله با ظرفیت پذیری حداقل150000 نفروحداکثر 240000نفر باتوجه به جمعیت منطقه در وضعیت نامطلوبی بوده همچنین در زمینه شاخص شبکه معابر با ظرفیت جمعیت پذیری حداقل 96384 و حداکثر 112544 نفر در مقابل ظرفیت جمعیتی منطقه در بازه فشار بحرانی قرار دارد.
تحلیلی بر ایجاد شهر هوشمند قابل زندگی در شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
24 - 37
حوزههای تخصصی:
حفاظت از شرایط محیطی برای پایداری در راستای افزایش سریع جمعیت شهری در سراسر جهان، نیازمند دانش گسترده ای از اقدامات ابتکاری شهر هوشمند است. هدف اصلی تحقیق شناسایی تمایل به زندگی در شهر هوشمند با مشخصه های آن براساس ادراک ساکنان جوان شهر با یک مدل توسعه یافته است. رویکرد پژوهش تجربی که در اینجا انجام شد، مبتنی بر یک نظرسنجی بود که شامل یک نمونه 384 تایی از پرسشنامه های معتبر بود. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق رویکرد کمی چندمتغیره با استفاده از مدل سازی معادله ساختاری با برآورد حداقل مربعات جزئی انجام شد. نتایج نشان داد در این مدل انطباق تمام ویژگی های شهرهای هوشمند امکان پذیر بود. ویژگی محیط، موردی بود که بیشترین رابطه را در کمک به کارایی شهر و کاهش اثرات زیست محیطی در کیفیت شهرها را نشان داد و ویژگی اقتصاد، موردی بود که کمترین رابطه را نشان داد. در نهایت، استدلال می شود که به طور کلی کارایی در همه ویژگی ها به تعامل شهروندان در فرایندهای نوآوری زندگی عمومی بستگی دارد. شهر هوشمند به دلیل موفقیت در زمینه نوآوری، اساساً بسته به فرایند مشارکتی که در محیط های توسعه یافته و کشف و خلق ایده را تشویق می کند، از سایر راه حل ها متمایز و مفید است.
فهم معماران از سلیقه شهروندان در طراحی نمای بناهای مسکونی با تأکید بر «نظریه تمایز بوردیو»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قشربندی های اجتماعی باعث به وجود آمدن تفاوت های پیچیده ای در میان اقشار جامعه می شود که ما به تبعیت از پیر بوردیو «تمایز» می گوییم. درنتیجه ی این تمایزها نماهای مختلفی در بناهای مسکونی طراحی می شود که سیمای شهر را تحت تأثیر خود قرار می دهد. تنوع سلیقه ها در طراحی نماهای مسکونی از سوی شهروندان موجب ایجاد ناهمگونی در سیمای شهری شده و گونه ای از عدم یکپارچگی و پیوستگی در مفاهیم مرتبط با معماری در حوزه نماهای شهری را به وجود آورده است. این پژوهش به تبیین فهم معماران در مواجهه با سلیقه شهروندان در طراحی نمای بناهای مسکونی بر اساس نظریه تمایز بوردیو می پردازد. روش تحقیق این پژوهش از حیث هدف، کاربردی، از نوع کیفی و به لحاظ «قصد » از پژوهش، «تفسیری » است و سعی دارد به این پرسش ها پاسخ دهد که « چه عواملی بر شکل دادن سلیقه کارفرما و مصرف کننده در تولید و مصرف نمادین مسکن شهر تهران در بازه زمانی 1384-1398 تأثیرگذار بوده اند؟ و فهم معماران در مواجهه با سلایق مصرف کننده و کارفرما در طراحی نماهای مسکونی در بازه زمانی 1384-1398 چگونه بوده است؟». در تبیین متغیرهای پژوهش، سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی افراد متغیر مستقل و الگوی مصرف معمار را متغیر وابسته تعریف شده است. در این پژوهش با استفاده از مصاحبه با متخصصین، شاخص ها و متغیرهای مؤثر بر تبیین نقش معماران در مواجهه با سلیقه شهروندان تهران در مورد معماری مسکونی از متن مصاحبه های صورت گرفته استخراج گردید، بنابراین «منطق» پژوهش «استقرایی» بوده و روش تحلیل داده ها نیز شامل کدگذاری باز و کدگذاری محوری است. این پژوهش نشان می دهد که دیدگاه اغلب معماران ایرانی در مورد مفهوم «سلیقه شهروندان در مورد بناهای مسکونی» را می توان در چهار صورت «سازه ساختمان»، «سازگاری نما با اقلیم»، «سازگاری نما با عملکرد بنا» و «زیبایی بصری نما» دسته بندی نمود که این الگوی مصرف متأثر از دو دسته ی کلی «سرمایه اقتصادی» و «سرمایه فرهنگی» است.