فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۱۸۱ تا ۷٬۲۰۰ مورد از کل ۱۰٬۱۵۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
پیدایش سکونتگاه های بشری همواره بر پایه ی عوامل طبیعی مانند آب و خاک مناسب استوار بوده است و روستاها به عنوان اولین شکل از حیات جمعی انسان در یک عرصه طبیعی از ویژگی های متعدد طبیعی، اقتصادی و ... تأثیر می پذیرند. عواملی همچون ارتفاع از سطح دریا، شیب، دما و بارش بسترهای طبیعی مؤثر در پراکنش و توزیع سکونتگاه های روستایی می باشند که برخی از آنها نقش موثرتری در این زمینه ایفا می کنند. این پژوهش با هدف بررسی وضعیت استقرار سکونتگاه های روستایی شهرستان سیرجان، بر حسب معیارهای طبیعی صورت گرفته است. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، 5 معیار طبیعی شامل ارتفاع، شیب، جهت شیب و عناصر اقلیمی (بارش و دما) به عنوان عوامل مؤثر در استقرار سکونتگاه ها انتخاب شده و با استفاده از روش های آماری در محیط GIS و شاخص موران مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که 5/48 درصد روستاهای این شهرستان در طبقات ارتفاعی1800- 1581 متر قرار دارند که این امر زمینه ی لازم برای کشاورزی منطقه را فراهم و در تنوع فعالیت های اقتصادی و معیشت ساکنان تأثیر گذاشته است. همچنین با توجه به گرایش مکان گزینی روستاها در مناطق با شیب مناسب، 95 درصد روستاهای این شهرستان در طبقه شیب 10- 0 درصد استقرار یافته اند و به علت وجود شرایط محیطی مناسب بویژه خاک حاصلخیز، شاهد تولید پسته به عنوان کشت غالب در این منطقه می باشیم. در نتیجه با توجه به عدم همبستگی معنادار عوامل طبیعی در مکان گزینی مناطق روستایی، با استفاده از شاخص موران که از توابع خود همبستگی فضایی جهت استخراج الگوی توزیع می باشد، توزیع فضایی نقاط روستایی منطقه مورد مطالعه از نوع خوشه ای است که در این خصوص ضریب موران مثبت و برابر با 35/0 بوده که در سطح اطمینان 1 درصد معنادار می باشد.
ارزیابی اثرات کالبدی- فضایی جابه جایی در سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: دهستان ملاوی، شهرستان پلدختر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقوع سیل و طغیان فصلی رودخانه ها از جمله سوانح طبیعی است که هر ساله خساراتی را بر جوامع انسانی تحمیل می کند. در کشور ما نیز در طی دهه های اخیر خسارات مالی و جانی سیلاب افزایش یافته و قربانیان این سانحه نیز اغلب روستاییان می باشند. از جمله سیاست هایی جدیدی که به منظور مقابله با این سوانح طبیعی اتخاذ می گردد، جابه جایی و اسکان مجدد روستاییان می باشد که قدر مسلم این امر پیامدهای مختلفی را در پی خواهد داشت. سه روستای بابازید، وره زرد و خرسدر علیا از جمله روستاهایی است که به دلیل قرارگیری در حریم رودخانه ی کشکان رود، بارها متحمل خسارات فراوان ناشی از سیل بوده است. لذا به منظور جلوگیری از تکرار این حادثه، در سال 1385 اقداماتی جهت جابجایی این روستاها صورت گرفت. بدین ترتیب، پژوهش حاضر به تعیین پیامدهای کالبدی – فضایی جا به جایی روستاهای مذکور از توابع شهرستان پلدختر پرداخته است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی– تحلیلی بوده، روش جمع آوری اطلاعات مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی با استفاده از روش پیمایشی و تکمیل پرسشنامه بوده است. حجم نمونه شامل 20 درصد از خانوارهای موجود در روستاهای مورد بحث است که برابر با 117خانوار تعیین شد. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های ناپارامتری ویلکاکسون و t مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بیشترین تأثیر اسکان مجدد این روستاها در زمینه کالبدی و زیست محیطی بوده است. در مقابل کمترین پیامد حاصل از جا به جایی روستاهای مذکور در بعد اقتصادی بوده و تفاوت معناداری در قبل و بعد از جابه جایی وجود نداشته است.
تحلیل پایداری حمل ونقل شهر مشهد با استفاده از روش جاپای بوم شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف ارزیابی توان اکولوژیک منابع، برای مصارف حمل ونقل درون شهری شهر مشهد در قیاس با ظرفیت زیستی موجود، تلاش دارد تنگناها و محدودیت های حمل ونقل پایدار را مشخص کند. روش به کار گرفته شده در این پژوهش، «جاپای بوم شناختی » است که رابطه بین «میزان مصرف و تولید ضایعات به وسیله انسان ها» و «تولید منابع و جذب ضایعات به وسیله طبیعت» را نشان می دهد. محاسبه جاپای بوم شناختی برای بخش حمل ونقل در مشهد نشان داد که این شهر با مصرف بیش از 35 میلیون گیگاژول انرژی در سال برای برطرف ساختن نیاز به سوخت مصرفی در حمل ونقل، رقمی معادل 497554 تن کربن تولید می کند و معادل سرانه بوم شناختی آن به ازای هر 100 گیگاژول در یک هکتار 11/0 هکتار برای هر فرد است؛ یعنی در حال حاضر (سال 1391) جمعیت 3 میلیون نفری مشهد 359341.82 هکتار زمین بوم شناختی برای مصرف کنونی انرژی در بخش حمل ونقل استفاده می کنند. این رقم حدود 10 برابر بیش از وسعت کلان شهر مشهد است؛ بنابراین به کارگیری راهکارهایی برای کاهش جاپای بوم شناختی و وسعت اراضی پشتیبان از جمله تقویت گزینه های حمل ونقل عمومی ضروری است.
پیامدهای اجتماعی و اقتصادی تغییر الگوی کشت و نقش آن در توسعه ی روستایی مطالعه موردی: تغییر الگوی کشت برنج به مرکبات در دهستان بالاتجن استان مازندران*(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی کشت به عنوان یکی از اجزای سیستم کشاورزی می تواند نقش مؤثری در دستیابی به اهداف توسعه ی کشاورزی و روستایی که همانا بهبود زندگی کشاورزان و رفاه حال آنان است، داشته باشد. الگوی کشت بیان کننده ی نوع یا ترکیب کشتی است که کشاورز جهت بهره برداری بهینه از اراضی، آن را انتخاب می کند. انتخاب هر الگوی کشت، به دلیل چند بُعدی بودن کشاورزی می تواند پیامدهای مهمی در زندگی کشاورز و جامعه ی روستایی داشته باشد. این پیامدها کدام بخش از حیات اجتماعات روستایی را متأثر می سازد، و نیز جهت و عمق اثرگذاری آن کدام است، پرسش اساسی ما در این تحقیق خواهد بود. برای پاسخ گویی به پرسش تحقیق، مطالعات کتابخانه ای و میدانی صورت پذیرفت. مطالعات میدانی صورت گرفته مربوط به دهستان بالاتجن استان مازندران و سال زراعی 1389
می باشد. به این منظور 250 نفر از کشاورزانی که تولید مرکبات را جایگزین تولید برنج نموده بودند انتخاب و نظر آنان را در ارتباط با آثار اجتماعی و اقتصادی تغییرات صورت گرفته جویا شدیم. یافته های تحقیق حاکی از آن است در این دو بخش تفاوت معناداری در دوره ی قبل و بعد از تغییر الگوی کشت و در سطح آلفا 01/0 وجود داشته است. در شاخص های اجتماعی به جز مؤلفه مشارکت در مؤلفه های ماندگاری و آگاهی کشاورز پیرامون فعالیّت کشاورزی، میانگین ها نشان از رشد شاخص دارند و در شاخص های اقتصادی کیفیت اشتغال، رفاه و امنیت اقتصادی این رشد محسوس تر نیز هست. براین اساس می توان گفت الگوی کشت مرکبات در توسعه ی روستاهای مورد مطالعه نقش مؤثری را ایفا نموده است.
ارزیابی تأثیر قابلیت توسعه فضای سبز با بکارگیری رهیافت پارک های جیبی در ارتقای کیفیت منظر تاریخی شهر(مطالعه موردی: شهر قزوین)
حوزههای تخصصی:
به عنوان یکی از مهمترین آثار و پیامدهای سیاست های توسعه شهری است. این درحالی است که منظر شهری کلیّت شهر را به مثابه یک «متن» آشکار ساخته و امکان «قرائت» و «خوانش» این متن را فراهم می آورد. تصویری روشن از منظر شهر، نقش مهمی در ایجاد احساس امنیّت، افزایش تجربه، حسّ تعلق، حضور در مکان و ... دارد. از سوی دیگر امروزه با توجه به حجم بالای ساخت و سازهای شهری، میزان بهره گیری از الگوهای طبیعی و فضاهای سبز کاهش یافته است. از این رو با توجه به هدف پژوهش که در راستای توسعه توسعه فضای سبز شهری و ارتقای یکفیّت محیط شکل گرفته است؛ بهره گیری از فضای سبز کوچک مقیاس می تواند نقش به سزایی را در ارتقای یک فیّت منظر شهر و خوانایی محیط شهری بازی کند و تأثیر مستقیمی در ادارک شهروندان داشته باشد و سبب گردد اطلاعات بالقوه محیط شهری به درستی به بالفعل تبدیل شوند. در این میان رهیافت پارک های جیبی به عنوان یکی از مؤثرترین روش ها برای ارتقای کیفیت منظر شهری مطرح می باشد. ایجاد پارکهای بسیار کوچک یا جیبی ” POCKET PARK “ راه حلی برای جبران بخشی از کمبود فضای سبز در مراکز شهری به ویژه در بافت تاریخی شهر می باشد. پیشینه مطالعات در خصوص توسعه و بکارگیری این پارک ها در سطح شهر به عنوان فضاهای سبز طراحی شده نشان می دهد که این فضاها می توانند علاوه بر افزایش توزیع عادلانه فضاهای سبز عمومی، به نشانه گذاری محیط شهری کمک نماید. از این رو پژوهش حاضر در ابتدا به دنبال بازشناسی مفهوم منظر شهری به ویژه در بافت تاریخی شهر، مفهوم و نقش پارک های جیبی در توسعه فضای سبز شهری بوده و سپس با استفاده از معیارها و مؤلفه های اثربخش توسعه پارک های جیبی در ارتقای یکفیّت منظر تاریخی شهر به دنبال امکان سنجی و اولویّت بندی معیارها و سرانجام قابلیّت فضاها برای بهره گیری آنان از پارک های جیبی در راستای بهبود کیفیت منظر می باشد. لازم به ذکر است برای رسیدن به این مهم از روش کمّی- توصیفی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) بهره گرفته شد هاست، چرا که با استفاده از این روش امکان مقایسه دودویی معیارها، زیرمعیارها و گزینه های مورد بررسی فراهم می باشد. سپس با استفاده از طیف 5 مقیاسی لکیرت در امتیازدهی به اولویّت بندی نمونه های مورد مطالعه پرداخته شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهند که هرچه فضا بتواند به طبیعت نزدیکتر شود و از فضای سبز در منظر شهر استفاده نماید، به سوی ارتقای یکفیّت محیط قدم برداشته است. همچنین مقایسه تطبیقی محدوده های مورد مطالعه حاکی از آن است که غنی بودن مؤلفه های اجتماعی و فرهنگی نسبت به مؤلفه های فیزیکی مکان یابی و طراحی پارکهای جیبی تأثیر بیشتری در قابلیّت بکارگیری فضای سبز دارد.
ارزیابی و تبیین کارکرد صنایع روستایی در توسعه مورد: دهستان صائین قلعه در شهرستان ابهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت یکی از ارکان مهم اقتصادی هر منطقه به شمار می رود و علاوه بر اینکه سهم عمده ای از متغیرهای اصلی اقتصادی یعنی تولید، اشتغال و سرمایه گذاری را به خود اختصاص می دهد، سهم قابل توجهی در تغییرات اجتماعی و محیطی نیز دارد. در این میان صنعت روستایی به دلایلی چون اشتغال زایی، کمک به حفظ جمعیت روستایی، افزایش سطح بهره وری اقتصادی، تنوع بخشی اقتصادی، تمرکززدایی اقتصادی و استفاده بهینه از منابع دارای اهمیت فراوانی است؛ به گونه ای که وجود صنایع به عنوان شاخصی برای تعیین میزان توسعه یافتگی و یا عدم توسعه جامعه روستایی در نظر گرفته می شود. بر این اساس ارزیابی نتایج کارکردی صنایع روستایی می تواند مدیران و برنامه ریزان را در جهت دستیابی به توسعه پایدار صنعتی در مناطق روستایی یاری رساند. هدف این تحقیق، بررسی و تبیین کارکردی صنایع روستایی با رویکرد توسعه پایدار در دهستان صائین قلعه- شهرستان ابهر می باشد. نوع تحقیق کاربردی، روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی بوده است و برای گرد آوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. حجم نمونه مورد مطالعه منتج از فرمول کوکران 104 خانوار بوده است. نتایج نشان داد که صنایع روستایی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی توسعه ی روستاهای منطقه مورد مطالعه اثر معناداری داشته است. همچنین مقایسه میانگین ها در سطح شاخص ها، حاکی از اثرات نسبی تاثیرگذاری صنعت در توسعه روستایی منطقه است؛ به طوری که ابعاد اقتصادی و ابعاد محیطی بیشترین اثرپذیری را به همراه داشته و کمترین آن نیز مربوط به بعد کالبدی می باشد. در ادامه تحلیل اثرات صنایع روستایی با رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر نشان داد که بیشترین میزان اثرگذاری صنعتی در بعد اقتصادی روستاها بوده است. همچنین اولویت بندی روستاها به لحاظ سطح تغییرات ناشی از توسعه صنعتی، با استفاده از مدل ویکور در منطقه مورد مطالعه انجام گرفت، که روستایی چرگر بیشترین رتبه و روستایی سرو جهان کمترین رتبه را به خود اختصاص داده اند
ارزیابی میزان تناسب ف ضاهای ش هری با معیارهای دسترسی م علولان و رتبه بندی مناطق شهری (مورد مطالعه: شهر دوگنبدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امکان بهره برداری بهینه و برابر از امکانات و مزایای یک زندگی شهری، از حقوق انکارناپذیر کلیه شهروندان و ساکنان یک شهر محسوب می شود. ناتوانان جسمی، معلولان و جانبازان بخشی از افراد جامعه هستند که باید نیازهای آن ها بدون توجه به وضعیت سلامت جسمانی آن ها برآورده شود؛ لذا مناسب سازی انواع فضاها و کارب ری های ش هری جهت استفاده اف راد معلول بسیار حائز اهمیت می باشد. در این پژوهش، با انتخاب 10 درصد جامعه معلولان شهر دوگنبدان و نظر سنجی از آن ها و هم چنین پیمایش میدانی و بهره گیری از 6 معیار و 46 زیر معیار به ارزیابی میزان تناسب انواع فضاها و کاربری های شهری مناطق مختلف شهر دوگنبدان با نیازهای معلولان بر اساس ضوابط و استانداردهای مدون پرداخته شده است. تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری هم چون الگوریتم TOPSIS و آزمون T-test و به کمک نرم افزار SPSS صورت گرفته است. نتایج حاکی از آن است که در زمینه رعایت معیارهای طراحی و برنامه ریزی شهری برای معلولان در سطح شهر دوگنبدان اقدامات مناسب و کافی صورت نگرفته است و هیچ کدام از فضاها و کاربری های مورد سنجش در شهر دوگنبدان از لحاظ مناسب سازی برای معلولان وضعیت مناسبی ندارند که در بین فضاهای مختلف، پارک ها و فضای سبز، فضاهای آموزشی، کتابخانه ها، سالن های ورزشی و معابر و در بین مناطق شهری، منطقه 5 و 4 بدترین وضعیت را دارند. در این راستا، با رتبه بندی مناطق شهری با استفاده از معیارهای مورد بررسی، اولویت هر منطقه شهری جهت مناسب سازی در هر معیار تعیین شده است
نقش عوامل طراحی در ارتقای سلامت و پیاده روی ساکنان مطالعه موردی: محله مطهری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۰
27 - 36
حوزههای تخصصی:
تحولات اخیر در زندگی شهری، مانند افزایش استفاده از خودرو های شخصی و به تبع آن احداث پی در پی بزرگراه های شهری و افزایش آلودگی های زیست محیطی موجبات توجه جامعه جهانی به مقوله سلامت شهروندان در سطح شهر و فضاهای عمومی را فراهم نموده است. به گونه ای که امروزه این مفهوم در شهرها و زندگی شهری به دلیل افزایش جمعیت، به مثابه پیش شرط ابعاد سه گانه توسعه پایدار توسط سازمان بهداشت جهانی ، قلمداد شده و به عنوان یکی از ابعاد مهم طراحی و برنامه ریزی شهری مورد توجه است. این مسئله در سطح شهرهای ایران به ویژه کلانشهرهای تهران، مشهد و تبریز در قالب کمبود فعالیت بدنی و بروز انواع بیماری های قلبی، عروقی و تنفسی نمود یافته است. این مقاله با هدف بررسی ارتباط میان طراحی شهری و پیاده مداری با مقوله های سلامت عمومی و فعالیت بدنی در محله مطهری کلانشهر مشهد، سعی در لزوم برنامه ریزی برای این دیدگاه دارد. روش مورد نظر در جمع آوری و تحلیل داده ها متکی بر روش پیمایشی و همبستگی می باشد. نتایج این مقاله نشان می دهد که رعایت معیارهای اجتماعی _ فرهنگی و فیزیکی _ محیطی در طراحی محله، نقش مهمی در ارتقای پیاده روی و تحرک آن دارد. همچنین عوامل زیباسازی محله، آرام سازی ترافیک، آموزش و اطلاع رسانی به عنوان مهمترین شاخص های تأثیرگذار بر پیاده روی و سلامت عمومی به شمار می روند. در انتها تبیین مدل نحوه ارتباط عوامل محیطی _ فیزیکی و اجتماعی _ فرهنگی با فعالیت بدنی و پیاده روی به عنوان دستاورد اصلی تحقیق قابل ارائه می باشد.
مقایسه ترجیح و ادراک مردم از پارک های شهری طبیعی- ارگانیک و منظم - هندسی مطالعه موردی: پارک لاله و پارک دانشجو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱۳
5 - 16
حوزههای تخصصی:
در دهه های پایانی قرن بیستم تغییر سریعی در نگرش ها نسبت به طبیعت درمحیط شهری به وجود آمده است که نشان می دهد اگاهی بیشتری نسبت به طبیعت در میان عموم مردم و متخصصان ایجاد شده است. مزایا و فواید ارتباط با طبیعت توسط روان شناسان محیطی مورد تحقیق وبررسی قرارگرفته است و میتوان گفت که چنین ارتباطی برای سلامت انسان ضروری است و وجود مناطق باز و طبیعی مزایای زیبایی شناسی و روانی زیادی در بر دارد. برای افزایش استفاده عموم از فضاهای سبز شهری بهتر است این فضاها بر اساس ترجیحات و نیازهای عموم مردم طراحی شوند. پژوهش هایی وجود دارد که نشان می دهد در کشورهای غربی و به ویژه اروپایی برخی از مردم به منظر طبیعی و نامنظم در مناطق شهری اهمیت نمی دهند و آن را نامرتب ، ناهنجار، بی ارزش یا حتی ترسناک میدانند و منظرهای شهری منظم و طراحی شده را ترجیح میدهند. این پژوهش دیدگاه مردم را نسبت به منظرهای ارگانیک شهری در مقایسه با طرح های منظم تر و هندسی بررسی می کند. نظر عموم با استفاده از پرسش نامه با نمونه گیری تصادفی در دو فضای ارگانیک، و منتظم و هندسی مورد سنجش قرار گرفته و این دو شیوه طراحی با هم مقایسه شدند. نتایج نشان میدهد اگرچه استفاده کنندگان از هر دو پارک فواید و ویژگی های مثبت را در هر یک از آنها اشاره می کنند( در جزئیات) اما به طورکلی جامعه مورد مطالعه درک مشخصی از طراحی ارگانیک و طبیعی نداشته، الگوی شطرنجی را برای فضاهای سبز شهری ترجیح می دهند و برای آن فواید و ارزش های بیشتری قائلند. شناخت درک و دریافت مردم از شیوه های طراحی منظر و توجه به ترجیحات و نیازهای آنها در استفاده از فضاهای سبز می تواند به طراحان منظر در طراحی این فضاها و نیز افزایش استفاده از آنها کمک کند.
امکان سنجی استفاده از استراتژی توسعه شهری (CDS) در نظام شهرسازی ایران و ارائه چارچوبی جهت تحقق پذیری آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۳ شماره ۳۴
۲۵۸-۲۳۷
حوزههای تخصصی:
استراتژی توسعه شهری، رویکردی مسأله گرا، با محوریت فقر شهری، حاشیه نشینی، فشارهای زیست محیطی و نابرابری اجتماعی است. این طرح با رویکردی راهبردی در پی حل معضلات نوین شهری در کشورهای کمتر توسعه یافته است. هدف پژوهش حاضر بررسی نظام مدیریت توسعه شهری ایران، جهت سنجش قابلیت آن برای پذیرش و اجرای این طرح هاست. پژوهش کاربردی حاضر، با استفاده از استراتژی تلفیقی قیاسی- استقرایی و رویکرد تحقیق کمی؛ اصول و شاخص های استراتژی توسعه شهری را با ابزار پرسشنامه بسته طی نظرسنجی از تعداد 114 نفر از اساتید دانشگاه ها، صاحبنظران و مدیران شهری در نظام مدیریت توسعه شهری ایران امکان سنجی کرده است. نتایج حاصل از پرسشنامه در نرم افزار SPSS وارد شده و با استفاده از تحلیل عاملی با روش اکتشافی مورد تحلیل قرار گرفته است. سپس با استفاده از تحلیل رگرسیونی، مهمترین حوزه های نیازمند اقدام و راهکارهای عملیاتی جهت تحقق طرح استارتژی توسعه شهری ارائه گردیده است. در مرحله تحلیل، میزان KMO برابر 703/0 بوده که بیانگر تناسب داده ها و رضایت بخش بودن تحلیل عاملی است و سطح معناداری تحلیل نیز که توسط آزمون کرویت بارتلت سنجیده می شود برابر 000/0 بوده که به معنای همبستگی بین متغییرهاست. سپس طی ماتریس چرخش عوامل به روش واریماکس، شش عامل اثرگذار تحقق طرح مشخص گردیده و با استفاده از تحلیل رگرسیونی به روش گام به گام، مهم ترین حوزه های نیازمند اقدام مشخص شده که به ترتیب، ساختار بهره وری اقتصادی با امتیاز 017/1، مسکن با امتیاز 648/0، دسترسی به فناوری پیشرفته با امتیاز 434/0، دسترسی به بازار با امتیاز 408/0 و خدمات اساسی شهری با امتیاز 346/0 بوده است. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند در برنامه ریزی های کلان کشوری مانند برنامه های توسعه پنج ساله و یا طرح های توسعه شهری کاربرد داشته باشد.
برنامه ریزی فضایی راهبردی برای حکمروایی یکپارچه منطقه ای در منطقه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۳ شماره ۳۴
۲۹۶-۲۷۳
حوزههای تخصصی:
از آن جا که شهرها و محیط پیرامون آن ها محیط رشد اقتصادی و کانون فعالیت و موقعیت های اجتماعی فضای سرزمینی کشورها محسوب می شوند، مدیریت شهری و منطقه ای باید دارای مولفه هایی باشد که از تمام شرایط فزاینده شهرنشینی بهره گیرد. حکمروایی به عنوان الگویی مردم سالار از نظام تصمیم گیری و اداره امور شهر و منطقه، در تقابل با مفهوم حکومت به کار می رود که در آن کنترل و هدایت توسعه شهری و منطقه ای در مجموعه سازمان ها و نهادهای نظام رسمی و دولتی خلاصه می شود. منطقه کلان شهری تهران با چالش های بزرگی در اداره و حکمروایی خود رو به روست که یکی از آن ها تفرق سیاسی و حکومتی به معنی وجود تعداد زیادی از عناصر و عوامل تصمیم گیر و اجرایی بدون وجود چارچوب های هماهنگ کننده است و برای چیرگی بر بسیاری از مسائل محتوایی و بهره گیری از توان های کلیه عناصر و عوامل مؤثر، ولی در عین حال پراکنده، باید بر این چالش غلبه کرد. مقاله حاضر در راستای غلبه بر تفرق های موجود در نظام برنامه ریزی و مدیریت منطقه کلان شهری تهران، از مفاهیم برنامه ریزی فضایی راهبردی و حکمروایی منطقه ای استفاده می کند. در این پژوهش، از روش های کمی و کیفی در جمع آوری اطلاعات، تحلیل و تجویز استفاده شده و پرسش نامه ها توسط گروهی از ساکنان، کارکنان بخش خصوصی و عمومی و قدرت های دولتی، برای شناخت مشکلات و امکانات موجود در نظام اداره این منطقه تکمیل گردیده اند. راهبردهای استقرار نظام حکمروایی در منطقه کلان شهری تهران با استفاده از برنامه ریزی فضایی راهبردی در سه مرحله به صورت گام به گام و در زمینه-های مختلف در راستای دستیابی به اهداف، ارائه می شوند. سیاست های اجرایی و سازوکار سازمانی پیشنهادی برای راه اندازی، اجرا و بازبینی برنامه راهبردی در راستای تحقق «حکمروایی یکپارچه منطقه ای در منطقه کلان شهری تهران» علاوه بر رفع نیازهای کمی، می تواند زمینه ارتقای کیفیت محیط و عدالت اجتماعی و هویت ملی و محلی و در یک کلام توسعه پایدار شهری و منطقه ای را فراهم آورد.
بررسی آثار اعتبارات خرد بر توانمندسازی اقتصادی فقرای روستایی مطالعه موردی : دهستان غنی بیگلو، شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکاتب مختلف توسعه، سرمایه گذاری را از اصول بنیادین خود قلمداد می کنند. وجود سرمایه امکان بهره برداری و بهره وری از محیط پیرامون را فراهم می کند و به خصوص در نواحی روستایی، می تواند توسعه ی پایدار را به همراه داشته باشد. امروزه جهت دستیابی به پارادایم توسعه ی پایدار روستایی، برنامه ریزان روستایی بیش از هر چیز بر توانمندسازی گروه های هدف (فقیران، زنان بی سرپرست، کارگران بی زمین و کشاورزان خرده پا و غیره) تاکید و اعتقاد دارند فقر در حال حاضر مهم ترین تهدیدکننده ی محیط زیست می باشد. در طیّ سه دهه اخیر رویکرد اعتبارات خرد با هدف دسترسی فقرای روستایی به منابع مالی در بسیاری از کشورهای در حال توسعه اجرا و نتایج موفقیت آمیزی را به همراه داشته است. مقاله ی حاضر در پی پاسخگویی به این سؤال است که اعطای این اعتبارات تا چه میزان بر توانمندسازی اقتصادی فقرای روستایی مؤثر بوده است. شناسایی میزان تأثیرات این راهبرد بر توانمندسازی اقتصادی فقرای روستایی هدف مقاله ی حاضر می باشد. روش تحقیق به صورت توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه، مصاحبه) می باشد. جامعه ی آماری تحقیق حاضر شامل روستاهای دهستان غنی بیگلو می باشد که از بین 33 روستای این دهستان 4 روستا با استفاده از روش نمونه گیری احتمالی طبقه بندی و ساده انتخاب و پرسشنامه ها از میان تمام خانوارهای دریافت کننده اعتبارات تنظیم گردید. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات هم از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (آماره t تک نمونه ای، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیّره) استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد، این اعتبارات نتوانسته است توانمندسازی اقتصادی فقرای روستایی را در پی داشته باشد، اما رابطه ی معناداری میان افزایش میزان اعتبارات و بهبود شاخص های توانمندسازی اقتصادی وجود دارد.
ارزیابی و سطح بندی دهستانهای شهرستان دالاهو بر اساس توان منابع گردشگری در جذب توریسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه فعالیت توریستی با انگیزه گردشگری غالباً منوط به جاذبه های متنوع طبیعی، فرهنگی، و تاریخی است. کشورهای پیشتاز در بخش گردشگری یا به لحاظ چشم اندازهای طبیعی مانند دریاچه ها، سواحل آفتابی و کوهستان های پر برف، یا به لحاظ قدمت تاریخی خود و یا به لحاظ عناصر دیگر و ایجاد برخی جاذبه های مصنوعی و همچنین ایجاد ساختاری سازمانی و فراهم آوردن بستر سرمایه گذاری های گسترده توانسته اند به تقاضای وسیعی از نیازهای گردشگران پاسخ داده، از تأثیرات و دستاوردهای آن نیز به همان اندازه بهره مند شوند. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و سطح بندی برنحوه توزیع فضایی جاذبه ها و عوامل مؤثر در جذب گردشگر در دهستانهای شهرستان دالاهو در استان کرمانشاه انجام شده است. با شناخت توانمندیها وجاذبه های متعدد طبیعی و محیطی منطقه برنامه ریزی صحیح در زمینه توسعه پایدار گردشگری در منطقه امری ضروری است. در این تحقیق که یک پژوهش توصیفی- تحلیلی وپیمایشی است محقق با به کار بردن روش TOPSIS، یکی از مدل تصمیم گیری چند شاخصه (MADM) به بررسی نحوه توزیع فضایی جاذبه ها و سطح بندی دهستانهای شهرستان در جذب گردشگری پرداخته است. نتایج پژوهش نشان از آن دارد که دهستان بان زرده در منطقه ریجاب بالاترین شاخص ایده آل برابر با +cli 71/ 0 را در جذب گردشگری در میان دیگر دهستانها داشته است.
بررسی سطح توسعه روستایی با تکنیک TOPSIS (مطالعه موردی: بخش اصلاندوز- پارس آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه استفاده از شاخص های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و بهداشتی می تواند معیاری مناسب برای تعیین جایگاه روستا و رفع مشکلات و نارسایی های جهت نیل به رفاه اقتصادی و سلامتی اجتماعی باشد. هدف این تحقیق بررسی توسعه یافتگی سکونتگاه های روستایی بخش اصلاندوز شهرستان پارس آباد می باشد. تعداد سکونتگاه ها 118 مورد و تعداد شاخص 27 مورد اشند. این تحقیق از نوع توصیفی بود. جهت رتبه بندی سکونتگاه های بخش از روشTOPSIS استفاده شد. نتایج نشان داد که بر اساس میزان محاسبه شده، حداقل 083/0 برای قشلاق گدایلو و حداکثر 67/0 برای شهر اصلاندوز می باشد و میانگین آن برابر 16/0 است. دامنه نوسان سطح توسعه یافتگی سکونتگاه های بخش 58/0 برآورد شده است. هم چنین 13 سکونتگاه در حال توسعه و 103 سکونتگاه توسعه نیافته می باشند. تحلیل واریانس نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین های های سطوح توسعه وجود دارد.
سنجش و تدوین راهبرد امنیت اجتماعی پایدار (مورد پژوهی: منطقه یک شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت اجتماعی به عنوان یکی از نیازهای اساسی انسان دارای چند بُعد میباشد. وجود امنیت اجتماعی، نتیجه توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و موقعیت مکانی است. کلان شهر تهران با جمعیتی بالغ بر 8 میلیون نفر، دارای اقوام، فرهنگها و پایگاههای مختلف اقتصادی-اجتماعی میباشد که بحث امنیت اجتماعی، یکی از محوریترین موضوعات مطرح در این کلان شهر است. محدوده مورد مطالعه در این پژوهش، منطقه یک شهرداری تهران میباشد. روش پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی و ماهیت این تحقیق، کاربردی است و با هدف بررسی میزان امنیت اجتماعی و در نهایت تدوین و اولویت بندی راهبردها در منطقه یک انجام شده است. برای رسیدن به این هدف از مدل SWOT-QSPM استفاده و برای امتیازدهی مدل SWOT-QSPM از نظرات جمعی از اساتید دانشگاه و مردم محلی بهره بردهایم. نتایج تحقیق نشان میدهد که مجموع امتیازات موقعیت داخلی منطقه، 2.22 و خارجی 2.98 است، یعنی موقعیت منطقه، محافظه کارانه و در وضعیت متوسطی قرار دارد. در مرحله نهایی پس از تدوین راهبردها به اولویت بندی آنها اقدام کردهایم که نتایج این بخش نیز گویای آن است که مهمترین راهبرد، تقویت اجتماعات محلی و سازمان های مردم محور مانند؛ سرای محله، شورایاری، سازمان های مردم نهاد و CBOها با امتیاز 6.07 میباشد. از پیشنهادهای مطرح شده برای رسیدن به راهبردهای تدوین شده، میتوان به فرهنگسازی و افزایش آگاهی مردم نسبت به عوامل ناامنی اشاره کرد.
نسبت شهر با جرم و آسیب های اجتماعی (مطالعه ای در رتبه بندی جرایم وآسیب های اجتماعی و اقتصادی شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هم زمان با رشد فیزیکی و اجتماعی شهرها و تبدیل آنها به مراکز نامتجانس اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی میزان جرایم و آسیبها بهویژه در مناطق مرکزی و حاشیهای شهرهای بزرگ افزایشمییابد. میزان جرایم و آسیبهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و کالبدی شهری با درجه توسعه شهری رابطه دارد و به موازات افزایش جمعیت شهری میزان جرایم و آسیبها نیز افزایشمییابد. هدف اصلی این مقاله شناسایی آسیبها و جرایم شهری و تعین رتبهبندی آن در شهرها است که بهصورت موردی در شهر گرگان به اجرا درآمدهاست. نوشتار حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی است که به شیوه پیمایشی اجرا شدهاست. جامعه آماری این پژوهش را سه گروه مدیران اجرایی، نخبگان و شهروندان تشکیلدادهاند. از جامعه آماری مدیران 70 نفر، نخبگان 110نفر و شهروندان 381نفر بهعنوان حجم نمونه انتخابشدند. روش نمونهگیری ترکیبی بوده و از روشهای نمونهگیری هدفمند -برای مدیران- و سهمیهای -برای نخبگان و شهروندان- استفاده شدهاست. ابزار غالب گردآوری اطلاعات پرسشنامه بود و از مصاحبه نیز بهعنوان ابزار تکمیلی استفاده شده است. تمامی دادههای بهدستآمده با استفاده از نرمافزار آماری spss تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشانمیدهد که فقر، بیکاری، مشاغل کاذب، مهاجرت، تکدی و مسکن مهمترین آسیبهای اقتصادی شهر و اعتیاد، حاشیهنشینی، طلاق، کودکان خیابانی، سرقت، مزاحمت خیابانی، وندالیسم و خشونت بهعنوان مهمترین آسیبهای اجتماعی شهر و نیز بدحجابی، قومیتگرایی، تعارضهای فرهنگی و ناهنجاری آموزشی مهمترین آسیبهای فرهنگی شهر و ترافیک، آلودگی و نامناسببودن معابر و خیابانها از مهمترین آسیبهای فیزیکی شهر بودهاند.
تحلیل زمینه های توسعه گردشگری در سکونتگاه های روستایی شهرستان ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش نرخ بیکاری و مهاجرت جوانان از سکونتگاه های روستایی، یکی از مهم ترین تهدیدهای دهه های اخیر جوامع روستایی کشور بوده است. در این میان گردشگری به عنوان بستر بالقوه برای تغییر این وضعیت می تواند جریان اقتصادی، اشتغال و جمعیت را به سوی روستاها بازگرداند. توجه به پتانسیل های موجود و سرمایه گذاری هدفمند در گردشگری روستایی یکی از زمینه های مناسبی است که در مقاله حاضر به آن پرداخته شد.هدف از این پژوهش تعیین مناسب ترین زمینه توسعه گردشگری روستایی با در نظر گرفتن قابلیت ها و محدودیت های دهستان رودپی شمالی شهرستان ساری است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی-تحلیلی بوده و در ابتدا با استفاده از تحلیلSWOT، نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید محدوده مورد مطالعه در زمینه گردشگری مورد شناسایی قرار گرفته است. سپس از تلفیق تحلیلSWOT با تکنیکT2 FS-AHP، مناسب ترین زمینه توسعه گردشگری روستایی تعیین شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد اکوتوریسم مناسب ترین زمینه گردشگری دهستان رودپی شمالی شناخته شده، و سپس گردشگری فرهنگی، گردشگری ورزشی و در نهایت گردشگری کشاورزی در رتبه های بعدی جهت توسعه گردشگری روستایی در دهستان رودپی شمالی قرار دارد.
تحلیل نقش گردشگری در اقتصاد روستایی مطالعة موردی: دهستان بان زرده شهرستان دالاهو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش گردشگری در اقتصاد روستایی دهستان بان زرده است. این پژوهش از نوع نظری کاربردی و ازلحاظ روش مطالعه، توصیفی تحلیلی است. داده ها و اطلاعات لازم برای انجام این پژوهش به دو روش کتابخانه ای و پیمایشی جمع آوری گردید. در روش پیمایشی از ابزار پرسشنامه استفاده شد. جامعه نمونه 370 نفر از ساکنان 13 روستای دهستان بان زرده هستند که با روش نمونه گیری تصادفیِ طبقه بندی شده انتخاب شدند و از آنها پرسش شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از آزمون های آماری میانگین پاسخ ها، T تک نمونه ای و ضریب همبستگی پیرسون در قالب نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان می دهند که از دید ساکنان، فعالیت های گردشگری در دو مؤلفه اشتغال و درآمد و همچنین وضعیت اقتصادی محدوده مطالعه شده مؤثرتر بوده اند. نتایج پژوهش نشان می دهند که نقش فعالیت های گردشگری در جذب سرمایه گذاری ها در محدوده مطالعه شده پررنگ است. افزون بر این، فعالیت های گردشگری از دید ساکنان نقش کمتری در مؤلفه قیمت زمین داشته است. بین مؤلفه های درآمد، اشتغال و سرمایه گذاری، و وضعیت اقتصادی در سطح محدوده مطالعه شده رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و فقط بین مؤلفه قیمت زمین و وضعیت اقتصادی رابطه منفی و معنا دار برقرار است.
رویکرد برنامه ریزی وکالتی در برنامه ریزی شهری (موردپژوهی: شهر سبزوار، محله گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه عملکرد شهری نه تنها به برخورداری شهر از سرمایه فیزیکی وابسته است، بلکه به طور فزاینده ای به سرمایه اجتماعی و انسانی بستگی دارد. شهر پدیده ای فراتر از کالبد ظاهری است. ابعاد اجتماعی و فرهنگی هر شهر بعد پنهان در طرح های شهری به شمار می رود که به دلیل ماهیت غیرکالبدی و دشواری شناخت و درک، همواره در عرصه های نظریه پردازی و عملی به آن کم توجهی شده است. در این مقاله سعی شده است با اشاره به سیر تکوینی نظریه های برنامه ریزی شهری، رویکرد برنامه ریزی وکالتی پل دیویدوف به عنوان یکی از اولین مبانی فکری در زمینه طرح مباحث اجتماعی، فرهنگی در زمینه برنامه ریزی شهری بررسی شود. این تحقیق به روش کتابخانه ای، با استفاده از مطالعات میدانی، مصاحبه و پرسش نامه و استفاده از تکنیک swot در پی پاسخ به این سؤالات است: برنامه ریزی وکالتی در سیر تکوینی نظریه های برنامه ریزی شهری از چه جایگاهی برخوردار بوده و اصول و الزامات آن کدام است؟ نحوه عملکرد آن چگونه است و در وادی عمل با چه مشکلاتی مواجه شده است؟ در ادامه، با بررسی نمونه موردی محله گلستان در شهر سبزوار به دنبال پاسخ به این سؤال است که آیا برنامه ریزی وکالتی در این محله می تواند در بهبود وضعیت و کیفیت زندگی ساکنان آن تأثیرگذار باشد؟ در نهایت نتایج این مقاله تنها راه مصالحه میان حرفه مندی (تخصص) و مسئولیت سیاسی را همان مفهوم وکالت دیویدوف معرفی می کند و این دیدگاه را یکی از مهم ترین نظریه های پیشگام در زمینه توجه به مسائل اجتماعی و مشارکت معرفی می کند. از یافته ها می توان نتیجه گرفت که محله گلستان در صورتی می تواند به توسعه پایدار دست یابد که اولاً ساکنان را برای انجام انواع طرح های مشترک، چه از نظر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و چه از نظر کالبدی و زیست محیطی یاری رساند؛ ثانیاً مدیریت شهری فعلی باید دیدگاه های سابق خود را رها کرده، با نگاهی سیستمی به شهر، به سوی مدیریت یکپارچه شهری و واگذاری اختیارات به مدیریت های محلی گام بردارد.
مدیریت بحران و ارزیابی ریسک شهر قاین بر اساس ماتریس ریسک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویدادهای مهم دهه های اخیر جهان از نظر سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، جغرافیایی و انسانی بیانگر این است که جوامع بشری پیوسته دستخوش حوادث طبیعی و تمایلات مخرب انسان ها بوده است و یکی از چالش های بزرگ آدمی در طول تاریخ سکونت خود بر روی کره زمین، مواجهه شدن با حوادث طبیعی و غیر طبیعی و حفاظت از جان و مال خود در مواجهه با آنها بوده است. در این پژوهش ابتدا با توجه به تاریخچه، موقعیت نسبی و اطلاعات موجود ملی و منطقه ای شهر قاین، فهرست 31 نوع مخاطره که شهر را تهدید می کند، شناسایی و بر مبنای دو عامل اصلی احتمال وقوع و آسیب پذیری مخاطرات، با مقادیر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد با استفاده از روش دلفی دسته بندی شد و در ادامه با تشکیل ماتریس ریسک، جهت مدیریت صحیح بحران و بهره گیری از مدل AHP با استفاده از نرم افزار GIS اقدام به تفکیک سطوح خطرپذیر منطقه برای بحران هایی که در قسمت قرمز رنگ ماتریس و با ریسک بالا قرار داشتند، انجام گرفت. نتایج حاصل از خروجی مدل نشان می دهد که 44/47 درصد از محدوده مورد مطالعه دارای وضعیت با ریسک کم تا بسیار کم، 14/26 درصد دارای وضعیت با ریسک متوسط و 4/26 درصد از محدوده مورد مطالعه نیز در شرایط با ریسک بالا تا بسیار بالا قرار دارد. لذا لزوم توجه هر چه بیشتر به امر برنامه ریزی شهری و مدیریت بحران را در مراحل قبل، حین و بعد از وقوع بحران را از طرف مسئولین این شهر طلب می کند.