فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۷۲۱ تا ۶٬۷۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
در سکونتگاه های غیر رسمی، وجود نابسامانی های فراوان در ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و... سطح زندگی ساکنان را کاهش داده است و مهم ترین هدف توسعة پایدار، یعنی بهبود کیفیت زندگی و رضایتمندی ساکنان را با تهدید جدی روبه رو ساخته است. با توجه به اینکه توسعة پایدار با برآوردن نیازهای بشر، متضمن دستیابی به کیفیت زندگی و رضایتمندی در ابعاد مختلف برای همگان است، به نظر می رسد توجه به ابعاد کیفیت زندگی و ارتقای آن ها، یکی از راه های بازیابی رضایتمندی و تحقق اهداف توسعة پایدار در این سکونتگاه هاست. هدف پژوهش حاضر، تعیین و بررسی ابعاد مختلف کیفیت زندگی مؤثر بر رضایتمندی ساکنان سکونتگاه های غیر رسمی در چارچوب اهداف توسعة پایدار است. روش تحقیق، پیمایشی است و داده ها براساس پرسشنامه گردآوری شده اند. برای ارزیابی پایایی ابزار پژوهش، از روش کرونباخ و درجهت تعیین روایی، از روایی صوری استفاده شده است. جامعة آماری با حجم نمونة 110 نفر، شامل ساکنان سکونتگاه های غیر رسمی محلة فرحزاد تهران است و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss صورت گرفته است. براساس نتایج، رضایتمندی ساکنان از کیفیت زندگی، در حد متوسط 5>72/2>1 با میانة نظری 3 ارزیابی شد. همچنین مطابق یافته ها، رابطة معناداری بین متغیر های مشارکت اجتماعی (467/0r=)، همبستگی اجتماعی (477/0r=)، امنیت اجتماعی (458/0r=)، بهداشت محیط (212/0r=)، ایمنی محیط (247/0r=)، فضاهای گذران اوقات فراغت (209/0r=)، سازماندهی کالبدی فضایی ساختمان ها (211/0r=) و تراکم ساختمانی (205/0r=)، با رضایتمندی ساکنان از کیفیت زندگی وجود دارد. نتایج رگرسیون چندگانه نشان می دهد که متغیر وابسته، به طور مستقیم، از متغیرهای مشارکت اجتماعی، بهداشت محیطی، سیمای کالبدی، تراکم ساختمانی و وجود فضاهای گذران اوقات فراغت تأثیر می پذیرد و درمجموع، این متغیرها توانسته اند مقدار 533/0R2= از تغییرهای متغیر وابسته را تبیین کنند.
بررسی انسجام اجتماعی در حفظ امنیت مرزی با تأکید بر تنوع قومی مذهبی مطالعه موردی: شهرستان زابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استمرار و پایداری حیات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هر جامعه در گرو انسجام و اتحاد اعضای آن جامعه می باشد. ایران کشوری متنوع از نظر قومی است. ویژگی های متمایزکننده ی اقوام از یکدیگر در ایران بیش تر بر مؤلفه های زبانی و مذهبی متمرکز می شود. سکونت قومیت های ایرانی در مناطق مرزی و همجوار با کشور هم زبان خود، زمینه مناسبی را برای وقوع بحران های قومی مذهبی و متأثر ساختن امنیت ملی کشور فراهم می آورد. هدف از این پژوهش بررسی انسجام اجتماعی در حفظ امنیت مرزی با تأکید بر تنوع قومی مذهبی منطقه سیستان می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی بوده و اطلاعات به روش میدانی با استفاده از پرسشنامه گردآوری شده است. جامعه ی آماری 2610 خانوار می باشد و جامعه ی نمونه بر اساس فرمول کوکران 380 خانوار انتخاب گردید که در نهایت اطلاعات جمع آوری شده به وسیله ی نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و برای آزمون فرضیه ها از آزمون T تک نمونه استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که از بین شاخص های بعد انسجام مؤثر بر امنیت مرزها، شاخص های احترام به والدین و بزرگان همدیگر، همدردی در زمان وقوع حادثه ناخوشایند با خانواده عزادار، همیاری در فصل کار، با سطح معناداری صفردرصد، بالاترین رتبه را کسب کرده اند. اما در بین شاخص های امنیت اجتماعی مؤثر بر مرزها، شاخص های میزان رضایت از مسئولان امنیتی (669/6) و اعتماد به مرزنشینان (104/5) در بالاترین رتبه قرار گرفته که از تلاش مسئولان دولتی جهت برقراری امنیت در این منطقه نشأت می گیرد. از بین شاخص های امنیت اقتصادی درصد جمعیت شاغل به کار در بخش کشاورزی (399/7) و درصد جمعیت شاغل به کار در بخش خدمات (282/4) در بالاترین رتبه قرار دارند و این نکته بیانگر آن است که مردم مرزی منطقه سیستان در صورت وجود منابع آبی کافی و حمایت های دولتی، به بخش کشاورزی تمایل بیشتری دارند. شاخص های دسترسی برابر به مناصب و موقعیت های اقتصادی (640/6-) و دسترسی برابر به اطلاعات اقتصادی (982/8-) کمترین رتبه را کسب کرده اند که لزوم سیاست گذاری مطلوبت تر در این حوزه را طلب می نماید.
بررسی خسارت اقتصادی واجتماعی سیلاب و روشﻫﺎی مدیریت آن (مطالعه موردی: حوزه نمرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیل یکی از رایجترین و خسارتبارترین بلایای طبیعی جهان است که زیانﻫﺎ و تلفات انسانی و مادی زیادی را در پی دارد. عوامل زیادی در وقوع سیلاب دخالت دارند. علاوه بر شرایط محیطی، فعالیت های انسانی و عدم برنامه ریزی صحیح نیز باعث ایجاد و افزایش فراوانی و حجم و همچنین خسارات مالی و جانی ناشی از سیلاب می شود. هدف اصلی این پژوهش بررسی خسارات اقتصادی و اجتماعی سیلاب در حوزه نمرود می باشد. حوزه آبخیز نمرود با وسعت 7/812 کیلومتر مربع می باشد. روش تحقیق حاضر روش پیمایشی می باشد. در مورد خسارات اجتماعی و اقتصادی سیل سطح معناداری محاسبه شده در ناحیه آلفای 05/0 برابر با. 000/0 ﻣﻰباشد که بیانگر توافق معنادار در بین نگرشﻫﺎی ساکنین ﻣﻰباشد. در نتیجه با استفاده از یافتهﻫﺎی پژوهش در ارتباط با میزان خسارتﻫﺎی اجتماعی و اقتصادی ﻣﻰتوان نتیجه گیری کرد که وقوع سیلاب در این حوزه پیامدهای منفی اجتماعی و اقتصادی نسبتا بالایی دارد. در بحث مدیریت سیلاب، سطح معناداری محاسبه شده در ناحیه آلفای 05/0 برابر با 000/0 ﻣﻰباشد که بیانگر وجود توافق معنادار در بین ساکنین ﻣﻰباشد. بنابراین بر اساس نتایج، برای کنترل سیل خیزی در این منطقه روش های سازه ای وغیر سازه ای یا شیوهﻫﺎی سنتی- جدید اثرگذار است.
بررسی امکان ایجاد پیاده راه های گردشگری در مراکز شهری موردشناسی: مرکز شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها یادگارهای زمان های گذشته را در دل خود جای داده و میراث دار فرهنگ ها و تمدن تاریخی خود هستند که اکثر این یادمان ها در بخش مرکزی شهرها که اغلب قدیمی ترین بخش شهرند، جای دارند. امروزه این یادمان های تاریخی و تمدنی بشر به همراه سایر جاذبه های شهری؛ مانند مراکز خرید و پذیرایی و...، مجموعه متنوعی از قابلیت های گردشگری را در خود جای داده اند که در صورت توجه و هدایت مناسب می تواند به ارتقای گردشگری و در نتیجه توسعه شهری بینجامد. از جمله این ابزارها، طراحی و ایجاد یا تقویت مسیرهای گردشگری پیاده شهری براساس ضوابط و معیارهای مربوطه است. بخش مرکزی شهر زنجان نیز با دارابودن جاذبه های متنوع تاریخی، فرهنگی، خرید، پذیرایی و... می تواند در صورت برنامه ریزی مناسب، پذیرای گردشگران بسیار بوده و به تقویت گردشگری شهری منجر شود. مقاله حاضر با هدف بررسی امکان احیاء پیاده راه های مرکزی شهر زنجان برای استفاده گردشگران و شهروندان و دستیابی به استراتژی ها و راهکارهای مورد نیاز، به بررسی مبانی نظری موضوع و سابقه آن در سطح جهان و ایران و مزایای ایجاد آن پرداخته و ضمن توصیف بخش مرکزی زنجان از نظر توزیع جاذبه ها و کیفیت معابر و تعریف مسیرهای پیاده گردشگری، نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدیدهای آن را از طریق تحلیل سوات (SWOT) ارزیابی کرده و در نهایت استراتژی های تهاجمی و راهکارهای مورد نیاز ارائه شده است.
تعیین کننده های اجتماعی درون سازمانی مشارکت کشاورزان در تعاونی های تولید روستایی شهرستان بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به تحلیل سازه های اجتماعی درون سازمانی مؤثر بر مشارکت کشاورزان در تعاونی های تولید روستایی می پردازد تا از این رهگذر بتوان برنامه ریزی های توسعه روستایی را بهبود بخشید.
روش: بدین منظور از روش توصیفی-همبستگی بهره گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش، تعاونی های تولید روستایی شهرستان بویراحمد بودند که جمعاً 1809 نفر عضو دارند و با استفاده از جدول پاتن و روش نمونه گیری طبقه ای به صورت متناسب 317 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه است که محقق تهیه نموده است و برای تعیین اعتبار آن از روش تحلیل عاملی و به منظور تعیین پایایی آن از همسانی درونی به روش آلفا کرونباخ استفاده شد. آماره KMO (513/0 تا 834/0) و ضریب آلفای کرونباخ (54/0 تا 91/0) به دست آمده، از بهینگی پرسش نامه حکایت می کند. برای تجزیه تحلیل داده ها از آزمون تی مستقل و رگرسیون لجستیک استفاده شده است.
یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آن است 6/57 درصد از افراد مورد مطالعه مشارکت متوسط به پایین دارند که در گروه کسانی که مشارکت نیمه فعال دارند قرار گرفتند، همچنین 4/42 درصد نیز مشارکت خوب و عالی دارند که در گروه مشارکت کنندگان فعال قرار گرفتند. نتایج رگرسیون لجستیک نشان داد که سازه های میزان رضایت از خدمات ارائه شده از سوی تعاونی، مسئولیت پذیری هیئت مدیره؛ دانش و آگاهی اعضا از اصول و قوانین تعاونی، سرمایه اجتماعی هیئت مدیره و نگرش اعضا به تعاون و کار گروهی، تعیین کننده های مشارکت کشاورزان در تعاونی های تولید شهرستان بویراحمد می باشند.
محدودیت ها/ راهبردها: عمده ترین محدودیت هزینه ی بالای جمع آوری اطلاعات و پر کردن پرسش نامه های موردنیاز و گستردگی منطقه ی موردمطالعه است.
راهکارهای عملی: بنابراین، از نتایج مدل رگرسیون لجستیک چنین استنتاج می گردد که در صورت بهبود وضعیت مؤلفه های مورد بررسی می توان انتظار داشت که مشارکت کشاورزان عضو تعاونی های تولید روستایی بیشتر شود.
بررسی پیامدهای هدفمندسازی یارانه ها در الگوی مصرف خانوار روستایی مورد شناسی: بخش مرکزی شهرستان بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقتصاد بخش روستایی ایران طی دو دهه گذشته، با چالش های متعددی رو به رو بوده است که یکی از پیامدهای آن تفاضل هزینه درآمد خانوار می باشد. در این شرایط اجرای طرح هدفمندی یارانه ها منجر به بروز تغییراتی در هزینه و درآمد خانوار گردیده است و از همین رو بررسی پیامدهای هدفمندی یارانه ها در جهت جلوگیری از رخداد پیامدهای منفی و افزودن بر آثار مثبت آن، امری حیاتی به نظر می رسد. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی– تحلیلی می باشد. داده های مورد نیاز نیز از مطالعات کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. تحقیق حاضر با هدف ارزیابی اثرات هدفمندی یارانه ها بر هزینه خانوار روستایی، با استفاده از رگرسیون چند متغیره، آزمون مقایسه میانگین ها و پویاشناسی سیستمی، به سنجش متغیرهای الگوی مصرف خانوار در سطح روستاهای بخش مرکزی شهرستان بیرجند پرداخته است. جامعه آماری پژوهش، شامل خانوارهای ساکن در 145 روستای بخش مرکزی بیرجند می باشد.متغیر های تحقیق شامل هزینه خوراک، بهداشت و درمان، تفریحات، آموزش، هزینه تولید، مسکن و هزینه حمل و نقل می باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که به لحاظ نرخ تورم و متوسط رشد هزینه ها، سهم کالاهای خوراکی در گروه با درآمد پایین و گروه با درآمد بالا کاهش یافته است. از سوی دیگر، هزینه های تولید در هر سه گروه درآمدی افزایش داشته، به ویژه در گروه با درآمد پایین که سهم هزینه حمل و نقل 64 درصد و هزینه تولید 54 درصد می باشد. به منظورکاهش هزینه تولید و مدیریت الگوی مصرف، پیشنهاد می شود که روش اجرای هدفمندی اصلاح گردد.
ارزیابی آسیب پذیری شبکه معابر شهری در برابر زلزله با رویکرد مدیریت بحران مطالعه موردی: منطقه1 شهرتبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شبکه معابر شهری از مهمترین شریان های حیاتی شهرها محسوب می شوند که مخصوصاً بعد از بحران، در عملیات امداد و نجات، تخلیه ی مجروحان و آسیب دیدگان تأثیر بسزایی دارند. بنابراین ارزیابی آسیب پذیری شبکه معابر شهری و برنامه ریزی برای کاهش این آسیب ها امری ضروری می نماید. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی با هدف ارزیابی شبکه معابر شهری در برابر زلزله با رویکرد مدیریت بحران در منطقه 1 تبریز انجام گرفته است. برای ارزیابی آسیب پذیری شبکه معابر منطقه1 تبریز، 3معیار درجه محصوریت، تراکم و ویژگی های ساختمانی انتخاب شدند که معیار تراکم شامل زیر معیار تراکم جمعیتی و تراکم ساختمانی و معیار ویژگی های ساختمانی شامل پنج زیر معیار قدمت بنا،کیفیت بنا، نوع کاربری، سطح اشغال و نوع مصالح می باشد که هریک از این زیر معیارها، خود نیز دارای چندین زیرمعیار هستند که با روش دلفی ارزش گذاری شدند. در نهایت پس از ارزیابی آسیب پذیری معابر در هر زیر معیار، با روش ارزیابی چندمعیاره (MCE) در قالب نرم افزار IDRISI، معیارها همپوشانی شدند. نتایج نهایی حاکی از این است که، آسیب پذیری شبکه معابر محدوده ی مورد مطالعه (جز در محلات نوساز)، بیشتر از حد متوسط، و عمدتاً زیاد و خیلی زیاد است. آسیب پذیری شبکه معابر در محلات اسکان غیررسمی بیشتر به چشم می خورد که در برنامه ریزی ها باید در اولویت قرار بگیرند.
تبیین عوامل موثر بر ارتقای رفاه اجتماعی در مناطق روستایی (مطالعه موردی: شهرستان مشکین شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تکامل مفهومی توسعه در قالب توسعة پایدار و فصل مشترک آن با رفاه اجتماعی، زمینة تقویت رویکرد جدیدی شده که چالش های فکری ویژه ای را به دنبال داشته است. با این حال، رفاه اجتماعی روستایی را فرایندی مستمر و پویا و پایدار می دانند که از طریق دولت ها و نهادهای مدنی و سازمان های مسئول، به ایجاد مجموعه شرایط و کیفیت در توانمندسازی مردم روستایی منجر می شود تا به صورت مستمر، کیفیت زندگی را بهبود بخشد. هدف این مقاله، تبیین عوامل مؤثر بر ارتقای رفاه اجتماعی در مناطق روستایی شهرستان مشکین شهر است. این تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و به روش پیمایشی انجام گرفته است. برای جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه، به روستاییان ساکن در مناطق روستایی شهرستان مشکین شهر مراجعه شد که جامعة آماری پژوهش را تشکیل می دهند. تعداد کل روستاییان شهرستان مشکین شهر 90,359 نفر است. برای تعیین حجم نمونة ساکنان مناطق روستایی شهرستان مشکین شهر، از فرمول کوکران استفاده شد. درنهایت، حجم نمونه 197 نفر تعیین شد، اما برای افزایش میزان دقت و اعتبار یافته ها، به 200 نفر افزایش یافت. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از مدل تحلیل عاملی استفاده شد. نتایج نشان داد مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر ارتقای رفاه اجتماعی ساکن در منطقة مورد مطالعه شامل شش مؤلفة توانمندسازی اقتصادی و بازتوزیع درآمد، توانمندسازی اجتماعی و تقویت سرمایة اجتماعی، توانمندسازی محیطی، نهادسازی و ارتقای پذیرش اجتماعی، توانمندسازی روان شناختی، تقویت مشارکت اجتماعی و ارائة خدمات ترویجی است که مقدار واریانس و واریانس تجمعی این شش عامل، 5/68 است. همچنین، یافته های استنباطی پژوهش نشان داد جز عامل توانمندسازی روان شناختی، بین عامل توانمندسازی اقتصادی، اجتماعی، محیطی، نهادسازی و تقویت مشارکت اجتماعی با ارتقای رفاه اجتماعی در مناطق روستایی شهرستان مشکین شهر، رابطة معنادار وجود دارد. درنهایت، براساس نتایج پژوهش، پیشنهادهای کاربردی ارائه می شود.
کیفیت سنجی محیط در محله های شهری و برنامه ریزی برای محیط پایدار
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت دولتی مدیریت شهری جامعه شناسی شهری و آسیب شناسی شهری
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی شهری
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری توسعه پایدار شهری
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری فضا و محیط شهری
زیستگاه انسانی هنگامی می تواند بیشترین مطلوبیت را برای انسان دربرداشته باشد که انتظارات وی را در ابعاد مختلف، زیست محیطی، اجتماعی، کالبدی، اقتصادی و... برآورده سازد. چنانچه هریک از این عوامل، در محیط زندگی یک فرد، فاقد کیفیات مطلوب باشند، بر احساس و ادراک وی از فضا و درنتیجه بر سطح رضایت مندی او از محیط زندگی تأثیرگذار خواهد بود. پژوهش حاضر با تأکید بر مشترکات دو مبحث «توسعه پایدار محله ای» و «کیفیت محیط» صورت گرفته است. اهداف این پژوهش شامل ارزیابی نحوه تعامل میان فرد و ادراک او از محیط از یک سو و همچنین وضعیت فیزیکی و عینی محیط از سوی دیگر، تعیین عوامل مؤثر بر کیفیت محیط مسکونی در فضای محله های شهری است. شیوه جمع آوری اطلاعات میدانی، بر پایه بررسی های عینی محقق و تکمیل پرسشنامه از ساکنان و مسئولان بوده است. این پژوهش ازنظر نوع، «کاربردی» و ازنظر روش، «تحلیلی-تطبیقی» با تأکید بر «نگرش سیستمی» است. مدل ارزیابی کیفیت محیط در قالب مؤلفه های کالبدی-فضایی، اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و مدیریتی –حکمروایی به صورت سلسله مراتبی و ایجاد درخت ارزش با رویکرد بالا به پایین ایجاد گردیده است. به منظور تحلیل همزمان شاخص های عینی و ذهنی از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرم افزار expert choice استفاده شد. بر اساس نتایج تکنیک AHP محله های شهرک دانشگاه و شاناز با 383/0 و 277/0 امتیاز ازنظر شاخص های موردمطالعه در بهترین شرایط و محله های بهارستان پایین و تپه مالان با 071/0 و 061/0 در بدترین شرایط و پایین ترین رتبه قرار دارند. درمجموع سهم هریک از مؤلفه ها محاسبه شد که مؤلفه زیست محیطی با سهم 7/35 درصدی در رتبه اول قرار گرفت و مؤلفه های اقتصادی، مدیریتی-حکمروایی به ترتیب با سهم 1/6 و 1/4 درصد در رتبه های آخر قرار دارند که در برنامه ریزی های آتی باید به آن توجه شود.
تحلیل مؤلفه های سرمایه اجتماعی در محله عامری شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر سنجش وضعیت مؤلفه های سرمایه اجتماعی در محله عامری اهواز است که در قالب دو هدف فرعی تشخیص میزان تحقق و اولویت این مؤلفه ها از دیدگاه کارشناسی و ساکنان محله به انجام رسیده است. مؤلفه های مطرح شده برای سنجش و ارزیابی وضعیت سرمایه اجتماعی در محله عامری در سه بعد درون گروهی (سرمایه اجتماعی هم پیوندی)، بین گروهی (سرمایه اجتماعی اتصالی) و فراگروهی (سرمایه اجتماعی مربوط کننده) تنظیم شده اند. در این راستا، روش شناسی پژوهش، «توصیفی – تحلیلی» است که در آن مبنای گردآوری داده ها در قالب روش پیمایشی و به صورت پرسشنامه ای است. بدین صورت که ابتدا از نظرات 15 نفر از کارشناسان برای تعیین میزان تحقق مؤلفه های سرمایه اجتماعی در محله و سپس به صورت تصادفی ساده و بر مبنای جمعیت محله از نظرات 322 نفر از ساکنان محله عامری برای تعیین میزان اولویت این مؤلفه ها در محله عامری استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها متناسب با اهداف یاد شده از مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) برای ارزیابی نظرات کارشناسان و آزمون آماری T برای ارزیابی نظرات ساکنان محله در قالب نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که از دیدگاه کارشناسان شاخص سرمایه اجتماعی هم پیوندی با توجه به میزان 0/474 وزن فازی در مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی نسبت به دیگر ابعاد، در محله بهتر تحقق یافته است. ارزیابی میزان اولویت مؤلفه های سرمایه اجتماعی از دیدگاه شهروندان محله نشان می دهد که بعد سرمایه اجتماعی اتصالی با توجه به مقدار ویژه به دست آمده و میزان اختلاف از میانگین پایین 0/63در آزمون آماری T دارای اولویت بیشتری جهت پرداخت به بهبود وضعیت آن در محله است.
تحلیل اهداف ساخت خانه های دوم در نواحی روستایی و تعیین اثرات آن در مناسبات شهر- روستا (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پیدایش و گسترش خانه های دوم در مناطق روستایی زمینه ساز تحول در روابط شهر و روستا گردیده است؛ بنابراین هدف از این تحقیق، تحلیل عوامل و انگیزه های ساخت خانه های دوم در روستاها و اثرات آن بر روابط شهر- روستا است. منطقه مورد مطالعه روستاهای ییلاقی دهستان استرآباد جنوبی و انجیراب در بخش مرکزی شهرستان گرگان می باشد.
روش: که ابزار اصلی گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده و حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری کوکران 238 نفر انتخاب گردیده اند که از این تعداد، 123 نفر از ساکنان روستاها و 115 نفر از مالکین خانه های دوم انتخاب شده اند. نحوه دسترسی به نمونه ها بصورت تصادفی ساده و سیستماتیک بوده است. همچنین برای تحلیل و آنالیز داده های تحقیق از نرم افزار SPSS استفاده شده است.
یافته ها: نتایج حاکی از آن است که پاسخگویان مهم ترین اثرات مثبت توسعه خانه های دوم در مناسبات شهر - روستا را در بُعد اقتصادی ( ایجاد اشتغال)، در بُعد اجتماعی (افزایش مهاجرت معکوس به روستا - افزایش آگاهی مردمان محلی) و در بعد زیست محیطی- کالبدی (بهره مندی از اقلیم و چشم انداز زیبا استفاده از مصالح بادوام) دانسته اند. از سویی دیگر، مهم ترین اثرات منفی توسعه این پدیده نوظهور را در منطقه مورد مطالعه و در چهارچوب تغییر روابط شهر- روستا در بُعد اقتصادی (افزایش قیمت زمین، رکورد فعالیت کشاورزی و کاهش عرضه محصولات تولیدی به شهر) در بعد اجتماعی (افزایش مصرف-گرایی در روستا و تعارضات فرهنگی روستاییان با مهاجرین ) و در بعد زیست محیطی- کالبدی (تخریب جنگل و تغییر کاربری اراضی زراعی) عنوان کرده اند.
محدودیت ها و راهبردها: عمده ترین محدودیت تحقیق کم بودن سابقه پژوهش مرتبط در زمینه اهداف ساخت خانه های دوم در مناسبات شهر - روستا بوده است.
راهکارهای عملی: برنامه ریزی مسئولین در جهت استفاده از سرمایه مالی- فکری مهاجرین شهری وارد شده به روستا در جهت توسعه روستایی و تقویت مناسبات روستا- شهری و فراهم کردن زمینه افزایش تعامل و گفتگو میان مردمان محلی و مهاجرین شهری با هدف تقویت ارتباطات و جایگاه اجتماعی روستاییان.
اصالت و روش: نوآوری مقاله در بررسی اثرات ساخت خانه های دوم در چگونگی روابط شهر– روستا می باشد.
برنامه ریزی برای درون زاکردن توسعه در فضاهای شهری (مورد مطالعه: بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف از این تحقیق، تبیین مدل های توسعة پیرامونی و درون زا و بررسی آن در شرایط موجود کشور و همچنین بررسی وضعیّت گسترش فیزیکی شهر بجنورد طیّ دهه های اخیر است.
روش: این تحقیق، از نوع کاربردی است و با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است و مطالعة موردی آن، شهر بجنورد است. برای بررسی مدل رشد این شهر، از روش های آنتروپی هلدرن و شانون استفاده شده است. به منظور بررسی و تحلیل فضای شهر، سه دسته شاخص های اجتماعی، اقتصادی و کالبدی انتخاب شده است و برداشت اطّلاعات به صورت پیمایشی از طریق 270 پرسش نامه از واحدهای مسکونی در سه محلّه از سه بافت قدیمی، میانی و جدید انجام شده است و سپس به صورت تصادفی سنجش شده است.
یافته ها/نتایج: بررسی ها نشان می دهد که گسترش شهر بجنورد تا حال حاضر، در تبعیّت کامل از مدل توسعة پراکنده شهری بوده است، این در حالی است که ظرفیّت سنجی فضای شهر حاکی از آن است که فقط اراضی بایر، نظامی و صنعتی به عنوان فضاهای ناکارآمد شهری با 762 هکتار مساحت، با مصوبات طرح جامع شهر و حتّی با تداوم شرایط موجود، ظرفیّت پذیرش جمعیّت اضافی شهر تا افق طرح جامع جدید شهر را دارا است و افزایش تراکم های جمعیّتی و ساختمانی تا استاندارد طرح جامع، حاکی از ظرفیّت های بالای فضای موجود شهر است.
نتیجه گیری: مطالعات نشان می دهد که شهرهای ایران و از جمله بجنورد به دلیل اینکه به شدت با الگوی رشد پراکنده و افقی مواجه هستند، باید رویکرد توسعة درون بافتی را در پیش بگیرند و با توجّه به شرایط اجتماعی و اقتصادی حاکم بر شهرها، برنامه ریزی اجتماع محور با مقیاس محلّه، بهترین رویکرد برای توسعة درون بافتی محسوب می شود.
بررسی انسجام درونی محلات شهری در شهرهای اسلامی و تقابل آن با پروژه های نوسازی شهری ؛ نمونه محله عامل شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده: فضا در شهر اسلامی مجموعه ای درهم تنیده از سه ساحت کالبدی، ذهنی و معنوی است که با اتکال به ساحتهای وجودی انسان به عنوان بازیگر اصلی آن شکل می یابد. درواقع انسجام درونی فضا حاصل همگامی ساحتهای یاد شده با یکدیگر است. ارتباط متقابل فضای ذهنی ساکنین و فضای کالبدی که در درجه اول متاثر از تعالیم و دستورات آسمانی است، شکوفایی فضای معنوی و ارتباط با عالم معنا و ملکوت را به همراه دارد. این رویه، اصل حاکم بر خلق فضا، در شهر اسلامی است. با این حال در حاضر به دلیل ضعف در مبانی نظری، مفاهیم فلسفی اسلامی کمتر با تئوریها برنامه ریزی شهری ارتباط داشته و نهایتا شکل یابی فضا از اصول دیگری پیروی کرده است. این مطالعه به شکل ویژه به بررسی انسجام درونی محلات در قالب ارتباط فضای ذهنی و تغییرات فضای کالبدی در محله عامل شهر مشهد می پردازد که تغییرات گسترده کالبدی در اثر اجرای پروژه مجد که با هدف نوسازی بافت محله انجام شده است از ویژگیهای آن به شمار می آید. برای این منظور ضمن تدوین چارچوبی نظری جهت بررسی انسجام درونی فضا در شهر اسلامی، ضمن تکمیل ۱۴۴ پرسشنامه از خانوارهای ساکن در محله در قالب ۲۴ متغیر و استفاده از آزمونهای آماری ویل کاکسون و رگرسیون ترتیبی، فضای ذهنی ساکنین محله در قبل و بعد از اجرای پروژه مورد سنجش قرار گرفت. نتایج این بررسی نشان داد که با توجه به بهبود کالبد محله، اما به دلیل عدم انطباق فضای ذهنی ساکنین در خصوص ویژگیهای اجتماعی-فرهنگی، امنیتی و بهداشت و سلامت محله با تحولات کالبدی صورت گرفته، میزان انسجام درونی و تمایل به ماندن در محله کاهش یافته است.
ضعف نظام اداری: چالش استراتژیک توسعه منطقه ای (مطالعه موردی خراسان شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حسب چشم انداز بیست ساله کشور در سال 1404 ایران می باید به کشوری با ویژگی های دور بودن از فقر و تبعیض، توزیع عادلانه درآمد و فرصت های برابر برای همگان تبدیل شود. در این راستا سیاستگزاران اقتصادی کشور در تصویب قوانین پایین دستی سند چشم انداز، بر گنجاندن مواد قانونی تسهیل و تسریع کننده دستیابی به اهداف سند چشم انداز به ویژه از حیث ایجاد توسعه متوازن و کاهش شکاف های منطقه ای از طریق بهبود نظام اداری و ارتقاء عملکرد دستگاههای اجرایی تاکید نموده اند. با گذشت بیش از هشت سال از ابلاغ سند چشم انداز ، تحلیل مقایسه ای شاخص های اقتصادی استان ها می تواند ابزار مناسبی برای ارزیابی میزان موفقیت در دستیابی به اهداف سند یاد شده باشد. روش پژوهش این مطالعه توصیفی-تحلیلی و نوع پژوهش توسعه ای باشد. برای جمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای-میدانی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد علی رغم تکالیف قانونی کشور به لزوم برخورداری تمامی استان ها از نظام اداری بهینه و توزیع عادلانه منابع عمومی بین استان ها جهت کاهش شکاف های توسعه ای، استان های محروم کشور همچون خراسان شمالی از سطوح متفاوت و نابرابر نظام اداری و اعتبارات کشوری برخوردار شده اند.
تحلیل عوامل موثر بر ایجاد پراکنده رویی در مناطق شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق، شناخت مهمترین عواملی است که در ایجاد پراکنده رویی در مناطق شهری ایران تاثیر گذار هستند. روش شناسی تحقیق، توصیفی تحلیلی است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که مهمترین عوامل تاثیرگذار بر ایجاد و گسترش پراکنده رویی در مناطق شهری ایران به ترتیب عبارتند از فقدان مدیریت یکپارچه شهری، سکونتگاه های غیررسمی، سیاستهای دولت در بخش زمین و مسکن، طرحهای شهری، رشد جمعیت، سوداگر و بورس بازی زمین شهری، قوانین و مقررات شهری، رشد اقتصادی شهرها، تفرق سیاسی (به ویژه در مناطق کلانشهری)، تغییر سبک زندگی و تقاضا برای حومه نشینی، الگوی نظام کاربری اراضی شهری، ادغام روستاهای پیرامونی در بافت پیوسته شهرها، فرسودگی و زوال بافت مرکزی شهرها و در نهایت توپوگرافی محیط طبیعی شهر. نتایج حاصل از کاربرد روش تحلیل عاملی نشان داد که عامل 14 گانه فوق را می توان در پنج عامل اصلی تر شامل عوامل اقتصادی، سیاستهای شهری دولت، نظام مدیریت شهری، جمعیت و سبک زندگی مورد بررسی قرار داد. این پنج عامل در مجموع بیش از 90 درصد تغییرات متغیر وابسته تحقیق یعنی ایجاد و گسترش پراکنده رویی در شهرهای ایران را تبیین می نمایند.
اثرات اکوتوریسم بر توسعه پایدار روستاهای نواحی بیابانی، مطالعه موردی؛ مجموعه روستایی ده بالا در دهستان شیرکوه، استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی از روستاهای کشور با مشکلات اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی مواجه بوده و در آنها کمتر اثری از توسعه پایدار دیده می شود. با توجه به ماهیت اکوتوریسم و همخوانی و سازگاری آن با توسعه پایدار، این فعالیت می تواند رونق اقتصادی روستا را بدنبال داشته و سلامت اجتماعی و حفظ محیط زیست را تضمین نماید. هدف تحقیق، مطالعه اثرات اکوتوریسم بر توسعه پایدار روستای ده بالا در استان یزد می باشد. سؤال اصلی پژوهش این است که اکوتوریسم چه اثراتی بر روی توسعه پایدار روستاهای مورد مطالعه داشته است. شاخص های مورد استفاده شامل شاخص های اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی می باشد که برای هر کدام با استفاده از نظرات کارشناسان گویه های مرتبط تعریف شده است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل 10 روستا از مجموعه روستایی ده بالا می باشد. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی بوده و داده ها و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از منابع و اسناد کتابخانه ای و انجام مطالعات میدانی جمع آوری و سپس با به کارگیری نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که مهمترین اثر اکوتوریسم بر روستاها، گسترش خانه های دوم بوده است. همچنین جمع بندی نتایج حاصل از تحلیل عاملی نشان داد که اکوتوریسم در بعد اقتصادی موجب ایجاد درآمد و اشتغال زایی برای مردم محلی شده و در دو بعد اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی آسیب های متعددی را به دنبال داشته است.
بررسی عوامل مؤثر بر آگاهی های زیست محیطی روستاییان (مطالعه موردی: دهستان جاغرق در شهرستان بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه با توجه به ضرورت آگاهی زیست محیطی روستاییان، پژوهش حاضر به شناسایی و تبیین عوامل مؤثر بر آگاهی-های زیست محیطی روستاییان ساکن در دهستان جاغرق واقع در شهرستان بینالود پرداخته است.
روش: روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است که با شیوه پیمایشی اطلاعات گردآوری شده است. جامعه آماری تحقیق شامل 1477 نفر از سرپرستان خانوارهای روستایی ساکن در دهستان جاغرق می باشند که براساس فرمول کوکران، نمونه ای به تعداد ۱۶۰ نفر از سرپرستان خانوار انتخاب گردیده اند که نحوه نمونه گیری طبقه ای و دسترسی به نمونه ها، به صورت تصادفی سیستماتیک بوده است.
یافته ها: در تجزیه وتحلیل آماری داده های پژوهش از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری تحلیل همبستگی، کروسکال والیس، یومان ویتنی و رگرسیون گام به گام استفاده گردیده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که میزان آگاهی روستاییان از مسائل زیست محیطی پیرامون خود با (78/2 درصد) در حد متوسطی می باشد. از سویی دیگر نتایج حاصل از آزمون فرضیه های تحقیق بیانگر آن است که بین عوامل اجتماعی ، اقتصادی و محیطی با آگاهی زیست محیطی روستاییان رابطه معناداری در سطح ۹۹ درصد وجود دارد. همچنین بر اساس تحلیل رگرسیون گام به گام، 23 متغیر مستقل مؤثر بر آگاهی های زیست محیطی روستاییان وارد معادله رگرسیون گردیدند که تنها هفت متغیر(پتانسیل های محیطی، ارتباط با نهادها، تعامل با دیگران، دسترسی به عوامل تولید، مخاطرات محیطی و موقعیت جغرافیایی) باقی ماندند که این هفت متغیر بیشترین تأثیر را بر میزان آگاهی زیست محیطی افراد ساکن در منطقه موردمطالعه داشته اند.
محدودیت ها و راهبردها : عمده ترین محدودیت تحقیق کم بودن سابقه پژوهش مرتبط در زمینه آگاهی زیست محیطی در عرصه روستا بوده است.
راهکارهای عملی: به منظور افزایش آگاهی روستاییان باید زمینه های تعامل ، مشارکت، آموزش را برای مردمان محلی در مسائل مربوط به محیط زیست، در همه سطوح، به ویژه در مورد مدیریت، طراحی، اجرا و ارزیابی طرح های مربوط به محیط زیست را فراهم کرد.
اصالت و روش : نوآوری مقاله در بررسی میزان و عوامل تأثیرگذار بر آگاهی های زیست محیطی در چند عامل کلی تر می باشد.
ارزیابی ویژگی های کمی وکیفی مسکن در ایران طی سال های 1390-1345(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، با هدف بررسی روندتحولات 45 ساله مسکن درایران بااستفاده از10 شاخص کمی وکیفی صورت گرفته است. به منظور تأمین داده های موردنیاز، ازنتایج سرشماری های عمومی نفوس ومسکن سال های 1345 تا 1390استفاده شده است. روش تحقیق حاضر ازنوع توصیفی - تحلیلی و ازنظرهدف ،کاربردی است. یافته ها نشان می دهد که بخش دولتی نقش خودرا درساخت مسکن درطول دهه های اخیرکاهش داده وبه سیاستهای حمایتی ازساخت مسکن انبوه و کوچک سازی آن روی آورده است. به لحاظ کمی، نرخ رشدمسکن درطول 45 سال گذشته 5/3 درصدبوده، درحالی که میزان رشدجمعیت بطورمتوسط 5/2 درصدبوده است. بااین حال ، درهمه دوره های موردمطالعه بیش ازیک میلیون واحدمسکونی کمبود مسکن درکشور وجودداشته است.ازنظرکیفی،تعدادواحدهای بادوام از7/11 درصد در1345 به 9/78 درصد در1390 افزایش یافته ومیزان مالکیت مسکن نیزدرایران همواره بالای 67 درصدبوده است. طبق برآوردانجام شده، ایران تاسال 1404 تعداد8/7 میلیون واحدمسکونی نیازداردکه سالانه بطورمتوسط 411 هزارواحد باید ساخته شود.
Economic and social evaluation of Atriplex Lentiformis Plantation and its Effect on the Rural Economy(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ ضمیمه لاتین شماره ۴۱
۱۰۸-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
This paper sought to evaluate cultivation social and economic of Atriplex lentifomis in Golestan rangelands (case study: Chapar Quymeh and Baharmeydan). the present research is conducted in a survey, descriptive and explanatory manner (hypothesis testing) in which field and library researches were used. research population is a number of ranchers in plan region of Chapar Quymeh (93 people) and a number of ranchers in plan region of Baharmeydan (37 people), research sample size for Chapar Quymeh and Baharmeydan was estimated to be 75 and 37 stakeholders according to Krejcie and Morgan formula. Sampling was carried out in systematic random way and tools used in research include researcher made 25-item inventory with Likert scale. The results of factor analysis test and ranking social and economic indices showed that factors affecting Atriplex cultivation in Baharmeydan area are as follow: production, income and capital, entrepreneurship, social welfare, recreational value, hygiene, sense of belonging to place, institution and education respectively. As for Chapar Quymeh this prioritization is: production, income and capital, entrepreneurship, institutional, social welfare, sense of belonging to place, recreational value, hygiene and education. Using one-sample T test, it was found that the outcomes of social and economic indices affected by bush planting are positive in study areas