فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۵۴۱ تا ۶٬۵۶۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
تحلیل عوامل موثر بر ایجاد پراکنده رویی در مناطق شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق، شناخت مهمترین عواملی است که در ایجاد پراکنده رویی در مناطق شهری ایران تاثیر گذار هستند. روش شناسی تحقیق، توصیفی تحلیلی است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که مهمترین عوامل تاثیرگذار بر ایجاد و گسترش پراکنده رویی در مناطق شهری ایران به ترتیب عبارتند از فقدان مدیریت یکپارچه شهری، سکونتگاه های غیررسمی، سیاستهای دولت در بخش زمین و مسکن، طرحهای شهری، رشد جمعیت، سوداگر و بورس بازی زمین شهری، قوانین و مقررات شهری، رشد اقتصادی شهرها، تفرق سیاسی (به ویژه در مناطق کلانشهری)، تغییر سبک زندگی و تقاضا برای حومه نشینی، الگوی نظام کاربری اراضی شهری، ادغام روستاهای پیرامونی در بافت پیوسته شهرها، فرسودگی و زوال بافت مرکزی شهرها و در نهایت توپوگرافی محیط طبیعی شهر. نتایج حاصل از کاربرد روش تحلیل عاملی نشان داد که عامل 14 گانه فوق را می توان در پنج عامل اصلی تر شامل عوامل اقتصادی، سیاستهای شهری دولت، نظام مدیریت شهری، جمعیت و سبک زندگی مورد بررسی قرار داد. این پنج عامل در مجموع بیش از 90 درصد تغییرات متغیر وابسته تحقیق یعنی ایجاد و گسترش پراکنده رویی در شهرهای ایران را تبیین می نمایند.
مقایسه مؤلفه های سرمایه اجتماعی اعضای تعاونیهای تولیدی و کشاورزان غیر عضو تعاونیهای تولیدی در مناطق روستایی، مطالعه موردی: شهرستان پارسآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعاونی های تولید روستایی در واقع سازمان های مردمی هستند که قادرند ناهنجاری های ناشی از وجود قطعات کوچک، پراکنده و نامتجانس زمین و هم چنین نارسایی های وسایل تولید را بر طرف ساخته و کشاورزان خرده پا را از خطر ورشکستگی و سقوط برهاند و روحیه کمک متقابل را بین آنان تقویت نماید. هدف این مقاله بررسی مقایسه تطبیقی مولفه های سرمایه اجتماعی اعضای تعاونی های تولیدی و کشاورزان غیر عضو تعاونی در مناطق روستایی می باشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش تحقیق آن، از نوع تحقیقات تحلیلی-توصیفی است. ابزار تحقیق پرسش نامه است. جامعه آماری این تحقیق در برگیرنده روستاییان عضو شرکت های تعاونی تولید و روستاییان غیر عضو ساکن در روستاهای تحت پوشش تعاونی های تولید در شهرستان پارس آباد می باشد گفتنی است که پارس آباد یکی از شهرهای استان اردبیل در شمال غربی ایران است. این شهر بزرگ ترین شهر منطقه مغان و نیز، مرکز شهرستان پارس آباد می باشد.بر اساس سرشماری جمعیت سال 1390 جمعیت این شهر 88924 نفر ذکر شده است که از این جمعیت 46 درصد ساکن شهرها و بقیه در مناطق روستایی ساکن بوده اند. جلگه پارس آباد مستعدترین خاک و مطلوب ترین شرایط آب و هوایی را برای زراعت، دامپروری و باغداری داراست. شرکت بزرگ کشت و صنعت و دامپروری مغان بزرگ ترین شرکت در نوع خود در کشور و در خاورمیانه با حجم عملیات زراعی، دامی و صنعتی در همین شهرستان دایر است هم چنین وجود کارخانه قند، کمپوت سازی، مرباسازی، پنبه پاک کنی و کارگاه تولید لبنیات رونق خاصی به این شهرستان داده است. بر اساس فرمول کوکران، تعداد نمونه مناسب برای این تحقیق 145بدست آمد، و برای بالاتر بردن میزان دقت و اعتبار یافته ها، حجم اعضای به 150 افزایش یافت. هم چنین 150 نفر از کشاورزان غیر عضو تعاونی های تولیدی انتخاب شدند. متغیرهای مستقل این تحقیق شامل مولفه های سرمایه اجتماعی و متغیر وابسته این تحقیق عضویت در تعاونی های تولید می باشد. افزون بر این در تحقیق حاضر جهت تعیین روایی پرسش نامه تهیه شده، از نظرات تنی چند از هم کاران دانشگاهی و کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی در حیطه موضوع مورد مطالعه استفاده شده است. هم چنین برای تعیین پایایی کمی پرسش نامه نیز از ضریب آلفای کرونباخ و نرم افزار SPSS، استفاده شده است و در این تحقیق مقدار آلفای مذکور بخش های مختلف پرسش نامه تحقیق 70/0 الی 81/0 محاسبه شد. نتایج عمده این مطالعات نشان داد به جز یک مولفه بین تمامی مولفه های سرمایه اجتماعی با شکل گیری تعاونی های تولید در مناطق روستایی شهرستان پارس آباد رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد.
ارزیابی تأثیرات کیفیت زندگی بر شهروندان در شهرهای متوسط مورد شناسی: شهرهای بروجرد و کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی شهری یکی از مهمترین زمینه های مورد مطالعه در حوزة برنامه ریزی شهری در کشورهای مختلف است کهتحت تأثیر مؤلفه هایی چون زمان و مکان، ارزش های فردی و اجتماعی، مفهومی پیچیده و چندبُعدی داشتهو اغلب با استفاده از شاخص های عینی یا ذهنی و به ندرت با استفاده از هر دو شاخص، اندازه گیری می شود. شهرها در مقیاس های متفاوت، از این شاخص، بهره ای کاملاً متفاوت برده اند؛ به ویژه شهرهایی که در پی موج انبوه مهاجرت به رغم جمعیت پذیری بالا و پیوستن به رده های بالاتر نظام شهری، فاصله بسیاری از شهرهای هم ردة خود در شاخص های کیفیت زندگی دارند. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی کیفیت زندگی در شهرهای متوسط بروجرد و کوهدشت است که با وجود یکسانی رتبه، تفاوت های بارزی با یکدیگر دارند. این پژوهش با روش توصیفی از نوع علی- مقایسه ای، صورت گرفته است. داده های مورد نیاز پژوهش با روش اسنادی- کتابخانه ای و روش پیمایش میدانی، از نوع پرسشگری صورت گرفته است. در این راستا، 643 نفر از شهروندان بالای 15 سال دو شهر بروجرد و کوهدشت به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج این پژوهش نشان داد که میزان رضایت شهروندان بروجرد از کیفیت زندگی، نسبت به شهروندان کوهدشت در شرایط بهتری قرار دارد که هم رضایت از شاخص های عینی و هم رضایت از شاخص های ذهنی کیفیت زندگی را شامل می شود. این میزان رضایت می تواند به دلایل عمده ای از جمله میزان جمعیت، سطح سواد، میزان درآمد خانوار، عملکرد مسئولین شهری و زیرساخت های آن شامل حمل و نقل، امکانات آموزشی، بهداشت و درمان و ... باشد. از دیگر یافته های این پژوهش می توان به این نکته اشاره کرد که میزان رضایت شهروندان از کیفیت زندگی در شهر بروجرد بالاتر از شهر کوهدشت است. بر خلاف شاخص های عینی، در بُعد شاخص ذهنی در شهر کوهدشت، بیشترین میزان رضایت مربوط به تأمین نیازهای اساسی و روزمره (مواد غذایی و پوشاک و ...) و احساس راحتی از زندگی در این شهر است که به تفکر قناعت گونه مردم این شهر برمی گردد. به طور کلی فاصله زیاد شاخص کیفیت زندگی شهر کوهدشت تا شهر بالای ردة متوسط استان، گویای این واقعیت است که شتابزدگی کوهدشت در جمعیت پذیری و پیوستن آن به جرگة شهرهای میانی استان، به منزلة توسعة شاخص های زندگی در این شهر نبوده است. همان طور که از بررسی وضعیت شاخص های کیفیت زندگی مشخص است، کمبود امکانات شهری و حاکمیت فرهنگ روستایی در کنار مشکلات ناشی از مهاجرپذیری شهر کوهدشت، سطوح این شاخص را تا حد بسیاری پایین نگه داشته است.
سنجش توسعه یافتگی شهرستان های استان اردبیل با استفاده از مدل های آنالیز تاکسونومی عددی و سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نابرابری در کشورهای جهان، در برخی از شاخص ها، روند رو به رشدی داشته است. این امر در کشورهای جهان سوم، ملموس تر می باشد و موجب رشد فزاینده کلا ن شهرها و عقب ماندگی تدریجی برخی از نواحی گردیده است. از جمله مباحث مطرح شده و قابل بررسی در این زمینه، فرایند توسعه و عدالت اجتماعی در سکونتگاه های انسانی می باشد. هدف پژوهش حاضر، سنجش توسعه یافتگی شهرستان های استان اردبیل با به کارگیری شاخص های ترکیبی امور زیربنایی، اجتماعی، اقتصادی، بهداشتی و درمانی است. با استفاده از مدل آنالیز تاکسونومی عددی و سلسله مراتبی، نتایج تحقیق نشان دادند در بین شهرستان های این استان از لحاظ سطح توسعه یافتگی، نابرابری وجود دارد؛ به گونه ای که شهرستان اردبیل دارای برخورداری بیشتری می باشد و از شهرستان های دیگر، فاصله زیادی دارد. طبق تجزیه و تحلیل های به دست آمده از مدل های تاکسونومی عددی و AHP، شهرستان مشکین شهر بعد از اردبیل، در سطح اول توسعه و با درجه توسعه به ترتیب مد ل ها، 19/0 و 2/18درصد و شهرستان خلخال در سطح دوم توسعه و با درجه توسعه به ترتیب مدل ها، 71/0 و 8/13درصد می باشد.
بررسی رویکرد سنتی تهیه ی طرح های توسعه ی شهری در ایران با استفاده از مدل SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی رغم تلاش های بسیار در تهیه و اجرای طرح های توسعه ی شهری در ایران، این طرح ها موفق نبوده و نتوانسته اند به اهداف تعیین شده به ویژه تحقق مراکز خدماتی و ارتقای سطوح و سرانه های کاربری های عمومی دست یابند. با توجه به این که این طرح ها از جایگاه بالایی در نظام برنامه ریزی شهری ایران برخوردارند، عدم تحقق و موفقیت آن ها اثرات نامطلوب زیاد و بعضاً جبران پذیری در شهرها ایجاد کرده است. این مسایل باعث شده است بی توجه به مزایای تهیه ی این طرح ها، مطالعات و بررسی های انتقادی زیادی در این زمینه انجام شود. در این مقاله سعی شده است با استفاده از مدل کابردی (SWOT) امکانات و محدودیت های دو حوزه ""تهیه ی طرح"" و ""اجرای طرح"" بررسی و در نهایت به ارائه ی راهبردهایی برای افزایش اثربخشی طرح های توسعه ی شهری مبادرت شود. در این مدل که یک ابزار استراتژیک محسوب می شود، ابتدا عوامل مؤثر در موضوع برنامه ریزی به عوامل محیط درونی شامل نقاط قوّت و نقاط ضعف، و عوامل بیرونی شامل فرصت ها و تهدیدها تقسیم می شود و سپس بر اساس بررسی های اولیه راهبردهای تهاجمی، تنوع، بازنگری و تدافعی تعیین و ارائه می شود. نتایج ناشی از این تحقیق نشان می دهد که باید در نحوه ی تهیه و اجرای طرح ها تغییرات اساسی ایجاد نمود. سر فصل این تغییرات اهمیت دادن به مردم و نهادهای محلی در تهیه و اجرای طرح های توسعه ی شهری است.
تحلیلی بر پدیده دستفروشی در شهر و تاثیرات آن در حجم ترافیک پیاده و سواره شهری (مطالعه موردی شهر لنگرود)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت دولتی مدیریت شهری جامعه شناسی شهری و آسیب شناسی شهری
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت دولتی مدیریت شهری مدیریت ترافیک
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری جغرافیای اقتصادی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی شهری
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری حمل و نقل شهری
امروزه پدیده دستفروشی که از جمله مشاغل بخش غیررسمی شهر می باشد، پدیده ای شناخته شده و در عین حال پیچیده به نظر می رسد. گذشته از مسائل و مشکلات به وجود آمده توسط دستفروشان، این دسته از فروشندگان فرصت های ارزشمندی را نیز برای شهر و شهروندان مهیا می سازند. ایجاد اشتغال هرچند موقت برای افراد بیکار جامعه و به تبع آن کاهش انحرافات اجتماعی، کاستن فشار اقتصادی بر اقشار کم درآمد جامعه و ... نمونه هایی از این فرصت ها می باشند. اما مهم ترین مسئله ای که بسیاری از شهرها در این رابطه با آن مواجه هستند، مشکل حضور دستفروشان در پیاده روهای مراکز شهرهاست که موجبات ترافیک پیاده و سواره و ازدحام جمعیت در بخش مرکزی شهر را فراهم می نمایند. از همین رو در بسیاری از شهرها - از جمله شهر لنگرود - مکان هایی ویژه در قالب طرح های ساماندهی دستفروشان شهری جهت حضور این دسته از فروشندگان در نظر گرفته شده است. این تحقیق به دنبال آن است که علاوه بر برررسی پدیده دستفروشی در شهر، تأثیرات حضور یا عدم حضور دستفروشان در شهر را بر ترافیک پیاده و سواره شهری مورد بررسی قرار دهد. روش تحقیق از نوع مطالعات توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر دو روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی می باشد. برای بررسی روابط بین متغیرهای مورد مطالعه نیز از آزمون های همبستگی پیرسون و همبستگی جزیی استفاده شده است. نتایج این تحقیق حکایت از رابطه همبستگی مستقیم بین تعداد دستفروشان در مرکز شهر و حجم ترافیک پیاده و سواره در مرکز شهر و نیز رابطه همبستگی مستقیم بین تعداد دستفروشان در بازارهای حاشیه شهر و حجم ترافیک پیاده و سواره در حاشیه شهر و از سوی دیگر رابطه همبستگی معکوس میان تعداد دستفروشان در بازارهای حاشیه شهر و حجم ترافیک پیاده در مرکز شهر و درنهایت عدم رابطه همبستگی معنادار بین تعداد دستفروشان در بازارهای حاشیه شهر و حجم ترافیک سواره در مرکز شهر دارد.
ارزیابی ترجیحات و برآورد تمایل به پرداخت شهروندان اصفهانی به منظور استفاده از هوای پاک: رویکرد مدلسازی انتخاب و مدل لاجیت شرطی
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با استفاده از رویکرد الگوسازی انتخاب و بهره گیری از مدل لاجیت شرطی، ترجیحات افراد برای ویژگی های مختلف هوای شهر اصفهان را مبتنی بر تئوری ارزش لاکنستر و تئوری تابع مطلوبیت تصادفی مورد ارزیابی قرار می دهد. با استفاده از مقادیر تمایل به پرداخت های برآورد شده برای سطوح ویژگی های مختلف هوای پاک، می توان مقادیر رفاه را برای هر یک از سیاست های پیشنهادی محاسبه کرد. داده های این مطالعه از 500 پرسشنامه آزمون انتخاب که در شش ماه اول سال 1392 در شهر اصفهان تکمیل شد، بطوریکه پس از حذف پرسشنامه های ناقص و مرحله پیش آزمون، 7218 ردیف داده نهایی از تعداد 401 پرسشنامه آزمون انتخاب در قالب 6 پرسشنامه مختلف و 2406 مجموعه انتخاب که هر مجموعه انتخاب دارای دو گزینه (سیاست فرضی) بعلاوه یک گزینه (سیاست فرضی) وضعیت کنونی بود، استخراج شد. نتایج حاکی از آنست که افراد برای سیاست های حفظ و بهبود کیفیت ویژگی های مختلف کالای اکوسیستمی هوای پاک تمایل به پرداخت های نسبتاً بالایی دارند، بطوریکه افراد برای بهبود یک سطح ویژگی های کاهش بوی نامطبوع هوا، کاهش ریزش گرد و غبار سیاه، بهبود میدان دید و کاهش اثرات ضد سلامتی، 7500 تومان تمایل به پرداخت مثبت و معنی دار در یک فصل دارند. متغیرهای اقتصادی– اجتماعی مانند سن، متاهل بودن، فرزنددار بودن، تحصیلات، میزان مخارج ماهیانه خانوار و بومی بودن باعث افزایش تمایل به پرداخت ها شده است.
تحلیلی بر وضعیت امکانات و تسهیلات گردشگری شهر سمنان از منظر گردشگران با استفاده از آزمون پیرسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه صنعت گردشگری نیازمند آگاهی و شناخت کافی از مسائل و عوامل مؤثر محیطی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در مبدأ و مقصد است، زیرا بدون آگاهی از امکانات موجود در هر منطقه، امکان برنامه ریزی و پیش بینی علمی و اصولی کارکردهای گردشگری وجود نخواهد داشت. مقاله حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است و با هدف یافتن پاسخ به این سوال که چه عواملی باعث شده است تا این شهر با وجود داشتن جاذبه های فراوان و عبور بیشمار گردشگران از آن، از مزایای متعدد گردشگری بی بهره بماند تهیه شده است. جامعه آماری گردشگرانی هستند که در تابستان 1391 به شهر سمنان مسافرت کرده اند. با توجه به نامشخص بودن تعداد گردشگران (جامعه آماری) از نمونه گیری تصادفی قابل دسترس استفاده شده است و مناطق و محل هایی که گردشگران حضور داشته اند، برای جمع آوری داده ها تعیین گردید. یافته های توصیفی با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل و فرضیه های تحقیق نیز با آزمون پیرسون انجام شد. در این تحقیق، علاوه بر شناخت ویژگی های گردشگران و میزان رضایت آنان از امکانات و خدمات گردشگری در شهر، راهبردهایی را نیز بمنظور بهره برداری بهینه از قابلیت ها و امکانات موجود گردشگری در این شهر ارائه گردید. براساس نتایج حاصل از این پژوهش مکان های گردشگری شهر سمنان در اغلب زمینه ها فاقد امکانات و تسهیلات لازم برای جذب گردشگران بوده که بمنظور تحولی سازنده و پویا، ضرورت برنامه ریزی و تهیه و اجرای طرح جامع گردشگری در سطح شهر و استان، نه تنها می تواند امکان جذب گردشگر بیشتر را فراهم آورد، بلکه می تواند آثار زیان بار گردشگری بر محیط زیست و کارکردهای فرهنگی آن را نیز کاهش دهد. در این مقاله با توجه به مبانی نظری گردشگری و برنامه ریزی برای توسعه آن، امکانات و تسهیلات موجود شهر سمنان شناسایی، ارزیابی و بر مبنای نتایج حاصله از آزمون پیرسون فرضیات تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
ارزیابی شاخص های شهر دوستدار سالمند در شهر مشهد با تأکید بر شاخص های فرهنگی- اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متفکران علوم انسانی، علوم زیستی و... ، همواره به سالمندی، به عنوان آخرین دورة زندگی انسان توجه کرده اند. تعداد افراد سالخورده جوامع روبه ازدیاد است و جمعیت ها به پیری می گرایند. درحال حاضر، جمعیت ایران از نظر ساختاری سالخورده نیست، اما با توجه به عوامل مختلفی چون کاهش میزان موالید و افزایش امید به زندگی، به نظر می رسد که در آینده ای نزدیک، جمعیت سالمندان در ایران، بخش شایان توجهی از ساختار جمعیتی کشور را تشکیل خواهد داد. هدف این پژوهش، بررسی وضعیت شهر مشهد در راستای شاخص های شهر دوستدار سالمند با تأکید بر شاخص های اجتماعی، فرهنگی- تفریحی و بهداشتی- درمانی است. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی و پژوهش از نوع کاربردی است. در آزمون فرضیه ها، از آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای بررسی نرمال بودن داده ها و از آزمون t برای مقایسة میانگین شاخص ها استفاده شده است. با توجه به میدانی بودن پژوهش، برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد سازمان بهداشت جهانی استفاده شد و بنابراین، روایی آن مورد تأیید است. در سنجش پایایی، ضریب آلفای کرونباخ 78 درصد به دست آمد که میزانی مورد قبول است. جامعه آماری، شامل تمامی ساکنان 65 سال به بالای شهر مشهد هستند. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج بیانگر آن است که تمامی شاخص های اجتماعی، فرهنگی و تفریحی در شهر مشهد، وضعیتی نسبتاً مناسب و تقریباً مطابق استاندارد دارند؛ البته شاخص های بهداشتی- درمانی، تا حدودی با وضعیت ایده آل فاصله دارند.
بررسی میزان مشارکت شهروندان در مدیریت پسماند خانگی مورد شناسی: شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر مشارکت شهروندان در امور شهری تا حدودی به دلیل ضعف قوانین مدیریتی و عدم آشنایی مردم در اداره امور شهرها هنوز نتوانسته چندان خودنمایی نماید. بر این اساس، هدف از انجام این پژوهش، شناسایی میزان مشارکت شهروندان در مدیریت پسماندهای خانگی است. در راستای اجرای این هدف، از روش تحقیق توصیفی و تحلیلی استفاده و اطلاعات به روش اسنادی و میدانی گردآوری شده است. جامعه آماری پژوهش را شهروندان شهر مشهد در سال 1392 تشکیل می دهند که از میان آن ها و بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران، نمونه ای به حجم 322 نفر سرپرست خانوار به روش تصادفی ساده انتخاب و با توجه به تعداد خانوارها در هر یک از نواحی شش گانه، اقدام به توزیع پرسشنامه شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان داد که بین پایگاه اجتماعی– اقتصادی شهروندان و میزان مشارکت در مدیریت پسماندهای خانگی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج آزمون آماری کروسکال والیس نشان داد که بین نواحی مختلف شهر از نظر میزان مشارکت در مدیریت پسماندهای خانگی تفاوت معناداری وجود دارد، به طوری که بیشترین میزان مشارکت شهروندان در مدیریت پسماند خانگی در تمامی مؤلفه ها مربوط به ناحیه دو از منطقه یک و کمترین میزان مشارکت مربوط به ناحیه دو از منطقه پنج است. نتایج بررسی ها به منظور شناسایی عوامل مؤثر بر مشارکت نشان داد که عواملی از جمله رضایت، اعتماد، آگاهی، تعلق خاطر به مکان باعث تفاوت ناحیه دو منطقه یک با سایر نواحی مورد مطالعه از نظر میزان مشارکت شده است. نتایج نشان می دهد که بین متغیرهایی مانند نوع شغل، سطح تحصیلات، میزان هزینه خانوارها، جنسیت و نوع مالکیت با میزان مشارکت در مدیریت پسماندهای خانگی رابطه معنادار وجود دارد. همچنین رابطه گروه های سنی با میزان مشارکت شهروندان در مدیریت پسماندهای خانگی با استفاده از آزمون اسپیرمن معنادار نشد.
شناسایی موانع و مشکلات توسعه گردشگری در نواحی روستایی هدف گردشگری غرب شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل وضعیت گردشگری روستاهای هدف گردشگری غرب شهرستان مریوان با رویکردی جامع می باشد تا بدین وسیله شناختی جامع از موانع، مشکلات و محدودیت هایی که موجب عدم توسعه و گسترش مطلوب گردشگری در میان روستاهای هدف گردشگری منطقه علی رغم پتانسیل های فراوان گشته اند، حاصل آید و این شناخت همه جانبه وضع موجود، زمینه ساز اتخاذ برنامه های هدفمند جهت رفع موانع و توسعه صنعت گردشگری در میان روستاهای موردمطالعه گردد.
روش تحقیق: تحقیق کمی –کیفی حاضر به لحاظ نوع کاربردی بوده و به لحاظ روش توصیفی -تحلیلی است. داده های حاصل از مشاهده مستقیم و مصاحبه نیمه ساختاریافته با چهار گروه مسئولین، آگاهان روستایی، گردشگران و صاحبان خدمات مرتبط با گردشگری که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی گردآوری شدند، با استفاده از تکنیک تئوری بنیانی تجزیه وتحلیل گردیده است. در مرحله بعدی موانع و مشکلات توسعه گردشگری منطقه شناسایی شدند سپس جهت تأیید و تعمیم نتایج و تهیه مدل نهایی پژوهش پرسشنامه هایی در میان 30 نفر از مسئولین، 261 نفر از ساکنین محلی (فرمول کوکران) و 100 نفر از گردشگران توزیع و داده های حاصله با آزمون های کمی t تک نمونه ای و تحلیل مسیر تجزیه وتحلیل گردیدند.
یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهند که کیفیت پایین خدمات رسانی، امکانات موجود و ضعف در زیرساخت ها، ضعف ساختارهای حمل ونقل، کمبود تبلیغات، اطلاع رسانی و آموزش در کنار معضلات مربوط به جاذبه های منطقه در بخش عرضه، تمایل و انگیزه کم بازدیدکنندگان برای توقف چندروزه در بخش تقاضا و در بخش عوامل خارجی تأثیرگذار، عدم مشارکت مردم و نارسایی هایی که از سوی سازمان های دولتی عنوان شده، مهم ترین موانع و مشکلات پیش روی پویایی روستاهای هدف گردشگری منطقه هستند. تمامی این موانع و محدودیت ها مورد تائید گروه های نمونه قرار گرفته و مدل نهایی پژوهش نشان می دهد که عدم توجه و نظارت مطلوب دولت بیشترین تأثیر را در عدم توسعه و پویایی گردشگری روستاها دارد.
محدودیت ها: در منطقه موردمطالعه هنوز به مفهوم گردشگری به عنوان مجموعه ای متشکل از عناصر و بازیگران مختلف توجه نشده است. همین عامل موجب گردیده که تنها به جنبه هایی از مجموعه گردشگری توجه گردد و سایر عناصر، اجزا و ارتباطات آن ها فراموش شوند که نتیجه این امر هم عدم پویایی و توسعه مطلوب گردشگری در میان روستاهای مورد مطالعه بوده است.
راهکارهای عملی: اتخاذ دیدی سیستمی و همه جانبه نگرانی در مدیریت گردشگری روستاها و تشکیل نهادی واحد مرکب از تمامی مسئولین و نهادهای مرتبط با توسعه روستایی و گردشگری منطقه.
اصالت و ارزش: این مطالعه به دلیل اینکه دارای رویکردی جامع و سیستمی در تحلیل وضعیت گردشگری روستاها بوده است؛ جدید می باشد و محققان دیگر می توانند از روش طی شده و یافته های آن استفاده نمایند.
بررسی جدایی گزینی اجتماعی-فضایی گروه های تحصیلی و شغلی در کلان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۶
67 - 80
حوزههای تخصصی:
توسعه و شکل گیری سریع و غیر قابل مهار کلانشهرها و همچنین تأثیرگذاری نیروهای جدید اجتماعی_اقتصادی ملی و بین المللی، به طور کلی جغرافیای ملی و به طور خاص خصوصیات کلانشهرها را تغییر داده که نتیجه آن مجموعه ای از خروجی های فضایی و اجتماعی متنوع و تأثیرگذار بر کلا نشهرهاست. از ملموس ترین اثرات عدم برنامه ریزی مناسب برای روبه رو شدن با این تحولات، عدم توزیع مناسب منابع میان گروه ها و اقشار مختلف جامعه و در نتیجه نابرابری ها و جدایی گزینی های اجتماعی_اقتصادی است. کلا نشهر شیراز نیز همچون دیگر کلانشهرهای ایران تغییرات گسترده ای را طی سال های اخیر تجربه نموده است. توسعه ای که علاوه بر دست اندازی به نواحی پیرامونی شهر، موجب جدایی گزینی گروه های مختلف اجتماعی شهر از یکدیگر شده است. از این رو هدف این پژوهش بررسی الگوهای جدایی گزینی اجتماعی_فضایی گروه های اجتماعی کلانشهر شیراز در سال 1390 با روش توصیفی_تحلیلی است. به طوری که بتوان علاوه بر بیان کمی تفرق های اجتماعی موجود، توزیع فضایی گروه های مختلف را نیز بررسی نمود. در واقع ابتدا با استفاده از شاخص های جدایی گزینی، تفرق های اجتماعی به صورت کمی بررسی می شود و سپس با استفاده از شاخص موران محلی انسلین، خوشه های شکل گرفته از این تفرق فضایی در سطح کلانشهر شیراز استخراج می شود. داده های مورد استفاده در این پژوهش از مرکز آمار ایران تهیه شده و مربوط به سرشماری سال 1390 دو شهر شیراز و صدرا و بر مبنای 505 حوزه آماری است. یافته های پژوهش حاکی از جدایی گزینی گروه های تحصیلکرده، طبقات بالا و طبقات متوسط از گروه ها و اقشار کم برخوردار جامعه شیراز است. به طوری که گروه های برخوردارتر (با شاخص جدایی گزینی 0.51 برای گروه های تحصیلی و 0.35 برای گروه های شغلی) در نواحی شمال غربی و غربی و اقشار ضعیف تر (با شاخص جدایی گزینی 0.38 برای گروه های تحصیلی و 0.35 برای گروه های شغلی) نیز در نواحی جنوبی و جنوب شرقی تجمع نموده اند. در واقع در حالی که اقشار ضعیف تر جامعه شیراز به طور قابل توجهی از منظر سطح تحصیلات و طبقه شغلی در نواحی حاشیه ای جنوبی و گاهی خارج از محمدوده خدماتی شهر با سطح خدمات بسیار پایین تر سکنی گزیده اند، اقشار برخوردار جامعه با نسبت بالایی متمایل به سکونت در نواحی گران قیمت تر شمال غربی، با سطح خدمات بالاتر و با آب وهوایی بهتر هستند.
بررسی و اولویت بندی توان ها و زیرساخت های توسعه گردشگری با روش های تصمیم گیری چند معیاره (مورد مطالعه: شهرستان های استان کردستان)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
17 - 31
حوزههای تخصصی:
در جهان امروز، صنعت گردشگری توسعه فراوانی پیدا کرده است. بسیاری از کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه جهان توانسته اند وضعیت گردشگری و توریسم خود را بهبود بخشند و با ایجاد مشاغل خدماتی برای گردشگران ، بسیاری از مشکلات شهری، از قبیل بیکاری و پایین بودن سطح درآمد را رفع کنند. با توجه به اهمیت صنعت گردشگری و وجود پتانسیل های گردشگری در استان کردستان، اولویت بندی مناطق مختلف این استان جهت برنامه ریزی های مناسب و کارا به منظور خدمات رسانی بهتر و عدالت اجتماعی و اقتصادی در سطوح مناطق مختلف ضروری می نماید. روش پژوهش توصیفی مقایسه ای و نوع آن کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات نیز کتابخانه ای اسنادی است. در این پژوهش، با استفاده از مدل Topsis و Vikor به اولویت بندی شهرستان های استان کردستان بر اساس 12 معیار اصلی در 4 سطح (فرابرخوردار، برخوردار، نیمه برخوردار، فرو برخوردار) پرداخته ایم. با توجه به نتایج به دست آمده، شهرستان سنندج در سطح فرابرخوردار و شهرستان های دهگلان و دیواندره در سطح فرو برخوردار (محروم) به لحاظ شاخص های زیرساختی گردشگری قرار گرفته اند. همچنین، طبق نتایج روش ضریب پراکندگی نیز معیارهای: تعداد فروشگاه های صنایع دستی و تعداد دفاتر خدمات مسافرتی و گردشگری و شرکت های حمل و نقل و مسافرتی به طور نابرابری در میان شهرستان های این استان توزیع شده است که توجه مسئولان و مدیران شهرها جهت تقویت و احداث این اماکن در شهرستان های این استان و پیشرفت این صنعت ارزشمند را می طلبد.
رتبه بندی مناطق شهری مشهد براساس شاخص تلفیقی رشد هوشمند شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف از مقالة حاضر رتبه بندی و تعیین سطوح برخورداری مناطق دوازده گانة شهر مشهد از شاخص های رشد هوشمند شهری بر مبنای کاربرد منطق فازی است.
روش: در این پژوهش با ماهیت توصیفی- تحلیلی، شاخص های رشد هوشمند شهری در سطح مناطق دوازده گانة شهر مشهد با استفاده از روش تحلیل فازی تحلیل شد.
یافته ها/ نتایج: نتایج نشان داد که از بین مناطق دوازده گانة شهر مشهد، منطقة 8 شهری با امتیاز فازی 517/0 و منطقة 5 شهری با امتیاز فازی 207/0 به ترتیب از بالاترین و پایین-ترین سطح ایده آل شاخص رشد هوشمند شهری و همچنین دیگر مناطق شهری تنها از کمتر از نیمی از سطح ایده آل شاخص ها در سطح منطقه برخوردارند.
نتیجه گیری: امتیاز فازی به دست آمده برای شاخص تلفیقی رشد هوشمند شهری نشان می-دهد که تمامی مناطق شهری مشهد در وضعیّت بحرانی قرار دارند. از این رو نیاز است که استراتژی رشد هوشمند در رأس راهبردهای توسعة شهری قرار گیرد.
بررسی خسارت اقتصادی واجتماعی سیلاب و روشﻫﺎی مدیریت آن (مطالعه موردی: حوزه نمرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیل یکی از رایجترین و خسارتبارترین بلایای طبیعی جهان است که زیانﻫﺎ و تلفات انسانی و مادی زیادی را در پی دارد. عوامل زیادی در وقوع سیلاب دخالت دارند. علاوه بر شرایط محیطی، فعالیت های انسانی و عدم برنامه ریزی صحیح نیز باعث ایجاد و افزایش فراوانی و حجم و همچنین خسارات مالی و جانی ناشی از سیلاب می شود. هدف اصلی این پژوهش بررسی خسارات اقتصادی و اجتماعی سیلاب در حوزه نمرود می باشد. حوزه آبخیز نمرود با وسعت 7/812 کیلومتر مربع می باشد. روش تحقیق حاضر روش پیمایشی می باشد. در مورد خسارات اجتماعی و اقتصادی سیل سطح معناداری محاسبه شده در ناحیه آلفای 05/0 برابر با. 000/0 ﻣﻰباشد که بیانگر توافق معنادار در بین نگرشﻫﺎی ساکنین ﻣﻰباشد. در نتیجه با استفاده از یافتهﻫﺎی پژوهش در ارتباط با میزان خسارتﻫﺎی اجتماعی و اقتصادی ﻣﻰتوان نتیجه گیری کرد که وقوع سیلاب در این حوزه پیامدهای منفی اجتماعی و اقتصادی نسبتا بالایی دارد. در بحث مدیریت سیلاب، سطح معناداری محاسبه شده در ناحیه آلفای 05/0 برابر با 000/0 ﻣﻰباشد که بیانگر وجود توافق معنادار در بین ساکنین ﻣﻰباشد. بنابراین بر اساس نتایج، برای کنترل سیل خیزی در این منطقه روش های سازه ای وغیر سازه ای یا شیوهﻫﺎی سنتی- جدید اثرگذار است.
بررسی نقش منطقه ی ویژه اقتصادی در توسعه نواحی روستایی (مطالعه موردی: منطقه ویژه اقتصادی سلفچگان- استان قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناطق ویژه اقتصادی امروزه نقش و جایگاه ویژه ای در توسعه اقتصادی منطقه ای دارند. به طوری که با توجه به آمارها و ارقام در داخل و خارج از کشور این مناطق در توسعه اقتصادی و در قالب شاخص های مختلفی چون درآمد افراد، اشتغال، تثبیت و ماندگاری افراد در محل سکونت خود و جلوگیری از مهاجرت به شهر، ایجاد زیرساخت های ارتباطی و خدمات زندگی و.... تأثیر به سزایی دارند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش منطقه ویژه اقتصادی سلفچگانِ استان قم در توسعه اقتصادی و اجتماعی منطقه ای به اجرا درآمد. روش تحقیق در پیمایشی می باشد. جامعه آماری کلیه روستاییان شهرستان سلفچگان در سال 1393 می باشد که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران، حجم نمونه 110 نفر برآورد شد و از طریق روش نمونه گیری چند مرحله ای شناسایی و پرسشنامه های تحقیق تکمیل شدند. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات صاحب نظران و پایایی آن با استفاده از آزمون کرونباخ آلفا برای مقیاس های مختلف مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. از آزمون کای اسکوئر به منظور بررسی اختلاف نسبت افراد موافق یا مخالف در زمینه مؤلفه های پژوهش استفاده شد. نتایج نشان داد که پاسخ دهندگان به جز گویه تثبیت جمعیت در مؤلفه تثبیت جمعیت، با سطح اطمینان 99 درصد اثرات مثبت همه مؤلفه ها و گویه ها را تأیید نمودند. نتایج آزمون t نیز با سطح اطمینان 99 درصد نشان داد که منطقه ویژه اقتصادی سلفچگان سبب بهبود مؤلفه های اشتغال، درآمد، تثبیت جمعیت، خدمات رسانی و توسعه زیرساخت های حمل و نقل شده است.
تحلیلی بر عوامل مؤثر در قطعه قطعه شدن اراضی زراعی در شهرستان خمین (نمونه موردی: روستای میشیجان علیا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قطعه قطعه شدن اراضی زراعی یکی از مسائلی است که در دهه های اخیر در نظام های مکانی فضایی سکونتگاه های روستایی بروز عینی یافته است. برنامه ریزان و کارشناسان توسعه روستایی نیز هر یک با رویکردی متفاوت به دنبال رفع این مسأله و گاهاً ارائه یک رویکرد برای تمامی این نظام ها بوده اند. این مقاله بدنبال شناخت و تحلیل علل قطعه قطعه شدن اراضی زراعی با ویژگی های ساختاری کارکردی خاص روستای میشیجان علیا است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و برای جمع آوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی و ابزارهایی نظیر پرسشنامه و نقشه استفاده گردید. همچنین از آزمون T تک نمونه ای برای سنجش اینکه کدام یک از عوامل قطعه قطعه شدن دارای تأثیر بیشتری می باشند استفاده شده است. جامعه آماری مورد بررسی، بهره برداران روستای میشیجان علیا می باشد که در سال 1392 بنابر اطلاعات محلی جمع آوری شده 170 بهره بردار بوده است.حجم نمونه 80 بهره بهره بردار می باشد. شاخص هایی که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته شامل: ساختار مالکیت، ساختار جمعیت، اصلاحات ارضی، ساختار کالبدی، قوانین ارث، نظام اجاره داری، سطح زیرکشت می باشد. نتایج نشان می دهد که عوامل و روندهایی چون قوانین ارث (5/46 درصد اراضی چند سهمی هستند)، ساختار مالکیت (افزایش مالکین از 6 به 170مالک)، نظام اجاره داری (5/21 درصد اراضی به صورت اجاره اداره می شوند) از جمله نیروهای درونی و اطلاحات ارضی (افزایش تعداد قطعات) به صورت یک نیروی بیرونی در نظام فضایی روستای میشیجان علیا تأثیر گذار بوده اند. در بین این عوامل تأثیرگذار نیز در روستا، قوانین ارث، ساختار مالکیت و اصلاحات ارضی از عوامل تعیین کننده در قطعه قطعه شدن اراضی
دیدگاه بهره برداران در مورد تأثیر طرح های مرتع داری بر متنوع سازی راهبردهای معیشت خانوارهای روستایی در شهرستان ماهنشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهره برداری پایدار از منابع طبیعی نقش مهمی در تأمین رفاه و معیشت جوامع روستایی دارد. امروزه بهره برداری بی رویه از منابع طبیعی موجب شده است که سیاست گذاران تمهیداتی را در جهت مدیریت پایدار آنها اتخاذ کنند که پیامدهایی در ابعاد مختلف معیشت بهره برداران از جمله راهبردهای معیشت خواهد داشت. هدف پژوهش حاضر بررسی دیدگاه بهره برداران درخصوص تأثیر طرح های مرتع داری بر راهبردهای معیشت خانوارهای روستایی در شهرستان ماهنشان با استفاده از روش شناسی پیمایشی است. با کمک روش نمونه گیری تصادفی، 204 خانوار از 1280 خانوار بهره بردار انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه ای که روایی آن از طریق پانلی از متخصصان دانشگاهی و اجرایی و پایایی آن از طریق مطالعة اولیه با حدود ۲۰ بهره بردار و تحلیل آزمون کرونباخ آلفا تأیید شده بود، گردآوری شدند. نتایج نشان دادند که این طرح ها بیشتر رویکرد حفاظتی داشتند و تأثیر چندانی بر راهبردهای معیشت خانوارها و متنوع سازی آنها نداشتند. درحالی که نتایج این اقدامات ضمن آنکه موجب افزایش دانش و اقدامات بهره برداران می شود، از طریق متنوع سازی معیشت از فشار بر مراتع نیز کم می کند. براساس تحلیل رگرسیونی گام به گام، پنج متغیر دانش در زمینة متنوع سازی راهبردهای معیشت، تعداد کندوی زنبور عسل، اقدامات اصلاحی/احیایی، میزان دریافت اطلاعات از برنامه های رادیویی و مشاهدة فیلم و DVD، 5/29 درصد از تغییرات واریانس اقدامات متنوع سازی راهبردهای معیشت خانوارها را تبیین می کنند.
تحلیل فضایی شاخص های توسعه در راستای تحقق امنیت پایدار در مناطق مرزی (مورد مطالعه: شهرستان های مرزی کلان منطقه آذربایجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه دست یابی به توسعه پایدار، یکی از مباحث عمده کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه است. وقتی تفاوت مکانی توسعه زیاد باشد و ساکنان مناطق مرزی نسبت به این تفاوتها آگاهی یابند، این مسئله سبب ایجاد بحران در این مناطق می شود؛ بنابراین کشورها به منظور جبران عقب ماندگی ها، رهایی از فقر سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و غیره و برای رسیدن به توسعهای معتدل و همه جانبه که بتواند به بهبود وضع زندگی همه مردم منجر شود، به شناخت صحیح قابلیت ها، توان ها و محدودیت ها در تمامی زمینه ها و مناطق خود نیاز دارند. این پژوهش با هدف تحلیل شاخص های توسعه در راستای تحقق امنیت پایدار در مناطق مرزی کلان منطقه آذربایجان انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی با هدف کاربردی است. جامعه آماری شامل 16 شهرستان مرزی کلان منطقه آذربایجان بر پایه آمارگیری سال 1390 است. برای ارزیابی از4 مؤلفه آموزشی، فرهنگی، اقتصادی و بهداشتی- درمانی در قالب 40 شاخص استفاده شده است. برای بیان اهمیت نسبی هریک از شاخص ها از مدل ANP استفاده شده است. مدل به کار برده شده برای تجزیه وتحلیل داده ها، مدل تصمیم گیری چند معیاره پرومته است. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد که شهرستانهای ماکو، نمین و جلفا با Phi (469/0)، Phi(425/0) و Phi(413/0) در رتبه اول تا سوم و شهرستان پلدشت و سردشت با (-301/0) Phi و Phi(-390/0) در رتبه آخر قرار دارد. در کل از بین 16شهرستان منطقه آذربایجان 3 شهرستان کاملاً برخوردار، 2 شهرستان برخوردار، 3 شهرستان نیمهبرخوردار، 6 شهرستان نابرخوردار و 2 شهرستان کاملاً نابرخوردار از شاخصهای توسعه هستند.