فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۲۱ تا ۲٬۵۴۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
189 - 208
حوزههای تخصصی:
نحوه پراکنش فضاهای ورزشی در مناطق مختلف شهر می تواند در الگوی مطلوب و کارایی عملکردی شهر تأثیر مستقیم داشته باشد؛ از سوی دیگر، توزیع مناسب کاربری ورزشی باعث افزایش قدرت انتخاب و استفاده از فضاهای ورزشی می شود و د رنتیجه مطلوبیت زندگی افزایش می یابد. با توجه به نقش بنیادی زنان در افزایش بهره وری و توسعه اجتماعی و اقتصادی کشور، حضور زنان در فعالیت های ورزشی اهمیت بیشتری پیدا می کند. ﺷﻬﺮ ایرانشهر با ﺳﺮانه فضای ورزشی 28/0 ﻣﺘﺮﻣﺮﺑﻊ ﺑﺮای ﻫﺮ ﻧﻔﺮ، از ﺗﻮزیﻊ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻓﻀﺎی ورزشی ﺑﺮﺧﻮردار ﻧیﺴﺖ؛ به طوری که تفاضل ﺳرانه فضای ورزشی بین وضع موجود و استاندارد سرانه در ایران و جهان به ترتیب 33/0 و 72/1 مترمربع است. این ﺗﺤﻘیﻖ با ارائه اﻟﮕﻮی ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل اﺳﺘﻘﺮار و ﺗﻮزیﻊ ﺑﻬینه فضاهای ورزشی ایﻦ ﺷﻬر است. اطلاعات مورد نیاز ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ کﻪ به روش ﺗﻮﺻیﻔی- ﺗﺤﻠیﻠی و از نوع کاربردی است، به صورت میدانی و کتابخانه ای جمع آوری شد و با استفاده از آن ها، ﭼﮕﻮﻧﮕی توزیع اماکن ورزشی ﺷﻬﺮ ایرانشهر ﺑﺮرﺳی و ﺗﺤﻠیﻞ ﺷﺪه و ﺿﻤﻦ ﺗﺮﺳیﻢ وﺿﻊ ﻣﻮﺟﻮد، ﭼﮕﻮﻧﮕی وﺿﻊ ﻣﻄﻠﻮب آن ﺑﺎ ﻣکﺎن یاﺑی فضاهای جدید ورزشی اراﺋﻪ شده است. ﺑﺪیﻦ ﻣﻨﻈﻮر اﺑﺘﺪا ﻣﻌیﺎرﻫﺎی ﺗﺄﺛیﺮﮔﺬار در مکان یاﺑی فضاهای ورزشی ﺷﻨﺎﺳﺎیی و پس از گردآوری اطلاعات و آماده سازی لایه های مربوط به هر معیار، نقشه های فاکتور فازی تهیه شد. لایه های اطلاعاتی بر مبنای مدل های هم پوشانی فازی با یکدیگر تلفیق و در نهایت از ترکیب نتایج حاصل از این مرحله، گزینه هایی به عنوان مکان مطلوب پیشنهاد شد که به 5 طبقه بسیارمناسب تا بسیار نامناسب تقسیم بندی شد. مناسب ترین مکان برای ساخت اماکن ورزشی شامل بخش وسیعی از شمال محله زکریای رازی، مرکز محله 3 شهری، قسمتی زیادی از مرکز 4 شهری، جنوب مرکز فردوسی، مرکز 5 شهری و بخشی از مرکز زیباشهر است. بر اساس وسعت، مناطق بسیارمناسب معادل 16/20 درصد و مناطق بسیارنامناسب معادل 59/19 درصد از کل فضای شهر است.
مرور نظامند و فراتحلیل کیفی پژوهش های اکوسیستم کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
1083 - 1102
حوزههای تخصصی:
بررسی تحقیقات انجام شده در حوزه اکوسیستم کارآفرینی نشان می دهد این مطالعات گرفتار برخی ضعف های عمده در ابعاد نظری و روش شناختی است. این مشکلات باعث شده اند تا پژوهشگران به استفاده از مدل های ارائه شده توسط برخی محققان و نهادهای بین المللی روی بیاورند که معمولاً با ماهیت جغرافیایی - منطقه ای تحقیقات متناظر نیستند. در مقاله حاضر تلاش شده است تا ضمن تحلیل کمیت و کیفیت مطالعات انجام گرفته در حوزه اکوسیستم کارآفرینی، بازیگران کلیدی این اکوسیستم و نقش ها و روابط آن ها شناسایی و بررسی شود. تحقیق حاضر از نوع مطالعات توصیفی است و با توجه به روش اجرا، مطالعه سیستماتیک تلقی می شود که با روش فراتحلیل کیفی انجام شده است. از میان مقالات قابل دسترس، هفتاد مورد که دارای شرایط لازم بودند انتخاب شدند و در تحلیل ها استفاده شد. نتایج به دست آمده از بررسی چارچوب نظری و روش شناختی مقالات در تطبیق با اصول پارادایم اکوسیستم کارآفرینی نشان می دهد بیشتر مطالعات انجام گرفته در این حوزه از نظر چارچوب ایدئولوژیک و ابزار و روش مورد استفاده دارای نواقص اساسی است که ریشه این شکاف بیشتر به دلیل عدم درک کافی محققان حوزه کارآفرینی از مفهوم اکوسیستم است. همچنین، نتایج تحلیل کیفی مطالعات بیانگر این است که اکوسیستم کارآفرینی از نُه بازیگر که در دو سطح و شش حوزه عمده فعالیت می کنند تشکیل شده است که حضور و دامنه فعالیت این بازیگران بسته به سطح توسعه مناطق متفاوت است.
تبیین نقش پیکربندی فضا بر نحوه ادراک امنیت محیطی در بافت تاریخی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
631 - 650
حوزههای تخصصی:
نظریه و روش چیدمان فضا یکی از نظریه های مرتبط با رویکرد موضعی است که در فرایند توسعه رویکردهای رفتاری و موضعی به مسائل شهری، به منظور تحلیل مناسبات میان پیکربندی فضا و شیوه های ادراک این پیکربندی ها از سوی مردم ارائه شده است. برای این منظور نیز از شاخص های فضایی مانند اتصال، هم پیوندی، میانگین عمق و کنترل استفاده شده است. پژوهش حاضر با استفاده از این نظریه و همچنین روش های آماری، مانند رگرسیون جغرافیایی موزون و رگرسیون چندمتغیره، میزان اثرگذاری عناصر فضایی شهر را بر ادراک امنیت محیطی ساکنان بافت تاریخی شهر یزد ارزیابی و تبیین کرده است. نتایج پژوهش نشان می دهد ادراک امنیت محیطی مشاهده شده ساکنان بافت پایین تر از حد مدنظر است و این تفاوت به لحاظ آماری معنادار به شمار می آید. افزون بر این، نتایج نشان می دهد شاخص های چیدمان فضا می توانند براساس روش رگرسیون جغرافیایی موزون 36 درصد و براساس روش رگرسیون چندمتغیره معمولی 51 درصد واریانس تغییر در ادراک امنیت محیطی را تبیین کنند. مقدار B در معادله رگرسیون چندمتغیره نشان می دهد شاخص هم پیوندی کلی بیشترین تأثیر را بر امنیت روان شناختی ساکنان دارد؛ به بیان دیگر براساس نظریه چیدمان فضا، هرچه میزان پیوستگی یک خیابان در کل شبکه ارتباطی شهر افزایش یابد، امنیت روان شناختی بهتری از سوی ساکنان بافت تاریخی شهر یزد گزارش می شود.
بررسی عوامل کالبدی مؤثر بر مصرف آب به منظور جلوگیری از بحران آب شهری در مقیاس محلّه (مطالعه موردی: محله الغدیر شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: رشد جمعیت و تغییر شرایط آب و هوایی بر منابع آب تأثیر می گذارد. دو راهبرد برنامه ریزی برای تأمین منابع آب شهری وجود دارد: نخست تأمین منابع تمیز و قابل اطمینان و دوم، مدیریت تقاضای آب. گزینه دوم به دنبال کاهش مصرف آب است. به طور سنتی، برنامه ریزان شهری در مدیریت آب شهرها دخیل نبوده اند. درحالی که نحوه ساخت شهرها به طور مستقیم بر استفاده و تامین آب تأثیر می گذارد. رو ش: هدف این مقاله شناخت رابطه بین شاخص های محیط شهری با چگونگی بهره مندی از آب در سطح محله برای ارتقاء حفاظت از آب شهری است، بر این اساس، 9 شاخص در این زمینه به عنوان عوامل شهرسازانه تأثیرگذار در میزان مدیریت مصرف آب شناسایی گردید، سپس متوسط مصرف آب در هر دسته استخراج شد. همچنین، داده های دسته بندی شده در گروه های مختلف بر حسب شاخص مورد نظر برای تحلیل آماری وارد نرم افزارSPSS گردید. در فرایند تحلیل از روش ANOVA و مقایسه چندگانه برای مشخص کردن میزان اهمیت شاخص ها و سپس آزمون فریدمن برای مشخص کردن میزان تأثیر شاخص ها بر محله الغدیر استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که به ترتیب شاخص های نسبت محیط بر مساحت و چرخش بلوک با بیشترین میزان تأثیر در مصرف آب و شاخص شکل، پیوستگی و مساحت توانسته اند کمترین میزان تأثیر در مصرف آب را در محله الغدیر داشته باشند. نتایج: نتایج نشان می دهد برنامه ریزان شهری با استفاده از استراتژی های برنامه ریزی و طراحی در سطح محله و با شکل دادن به محیط ساخته شده و تنظیم کاربری اراضی، سبب ارتقای حفاظت از آب شهر بشوند و بر نحوه مصرف آب در شهرها تأثیر گذار باشند. نگرش جامع و فراگیر به همه این مقوله ها و ربط منطقی بین آنها و نیز توسعه فراگیر آنها، تنها راه برخورد معقول با مدیریت آب در شهرهاست.
التزامات ناشی از حق توسعه بر سرمایه گذاری خارجی: مطالعه موردی قراردادهای نفتی (IPC دولت جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صلح و امنیت بین المللی یکی از مهمترین اهداف نگارندگان منشور ملل متحد است. همانطوریکه منشور ملل متحد در اهدافش متذکر شده است، تلاش منشور حاضر ترغیب دولت ها به مذاکره و حل و فصل اختلافات از طرق صلح آمیز است، بر همین اساس است که می توان فهمید ابتدایی ترین مرحله برای دستیابی به توسعه همه جانبه ملل در قرن جدید نیازمند برقراری صلح و ترغیب دولتها به حل و فصل اختلافات است. اگر بخواهیم کشورمان را به الگویی امن با ریسک پایین سرمایه گذاری برای کشورهای خارجی تبدیل نماییم، فاکتورهایی همچون نوع حکومت، نظام اداری و اقتصادی و اجرای درست قوانین عاملی برای ارزیابی کشورهای خارجی جهت انجام سرمایه گذاری می شود و زمانی که سرمایه خارجی وارد شود خود بخود تولید کار و اشتغال و افزایش رفاه و دیگر مولفه های اقتصادی و اجتماعی را نیز با خود همراه خواهد داشت. رابطه بین اجرا، احترام و رعایت حقوق بشر است و تعاملی که باید بین این مقوله و بحث حق بر توسعه برقرار شود است. بحثی که در اینجا صورت می گیرد این است که اجرای سیاستهای توسعه ای نوعاً منجر به بهبود وضعیت حقوق بشر و پایبندی دولتها به رعایت حقوق شهروندانشان خواهد شد. باید به این نکته توجه نمود که توسعه اقتصادی و تجارت آزاد جز در سایه رعایت حقوق بشر و حقوق خصوصی افراد جامعه محقق نخواهد شد و این یکی از مهمترین ابزارهای سنجش میزان ریسک پذیری در سرمایه گذاری خارجی دولتها است.
ارزیابی مؤلفه های تأثیرگذار بر پایداری ساختار درآمدی شهرداری ها (مطالعه موردی: کلان شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرداری به عنوان یک سازمان محلی و غیردولتی به منظور اداره ی امور و ارائه ی خدمات شهری بایستی سعی در کم کردن اتکای خود به درآمدهای ناپایدار و افزایش سهم درآمدهای پایدار در منابع درآمدی خود نماید. با توجه به اهمیت موضوع، هدف از این تحقیق ارزیابی پایداری درآمدهای شهرداری اصفهان و همچنین شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار بر پایداری ساختار درآمدی آن می باشد. روش تحقیق در پژوهش حاضر کاربردی با ماهیت توصیفی – تحلیلی است که به منظور جمع آوری داده ها و اطلاعات از روش اسنادی – میدانی (پیمایشی) استفاده گردیده است. جامعه ی آماری تحقیق کلیه ی متخصصان حوزه ی برنامه ریزی و مدیریت شهری در اصفهان می باشد که تعداد 200 نفر به عنوان حجم نمونه بصورت گلوله برفی انتخاب گردیده اند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از روش تحلیل معادلات ساختاری در محیط نرم افزار Amos استفاده شده است. با توجه به نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده های آماری قابل استنتاج است که ساختار درآمدی شهرداری اصفهان ناپایدار بوده است و مواردی که جزو درآمدهای پایدار محسوب می گردند نیز به سختی از طرف شهرداری قابل وصول هستند. یافته های تحقیق نیز حاکی از آن است که بیشترین تأثیرگذاری بر پایداری ساختار درآمدی شهرداری اصفهان مربوط به مؤلفه های برنامه ریزی درآمدها و هزینه ها و طبقه بندی فعالیت های شهرداری در سیستم بودجه بندی و سیستم مالی؛ رجوع به بازارهای مالی و پولی خارجی و تنوع بازارهای پولی شهرداری برای تأمین مالی؛ برنامه و کلاس های آموزشی جهت توجیه کارکنان نظام تشخیص و وصول عوارض شهرداری؛ اصلاح نرخ عوارض و مالیات محلی توسط دولت در سال های متوالی؛ و استفاده از نرم افزارها و سخت افزارهای اداری و رایانه ای هوشمند به ترتیب با ارزش 92/0، 89/0، 86/0، 82/0 و 78/0 می باشد.
بررسی ساز و کار اثرگذاری ویژگی های کالبدی- معنایی تهی بر تعاملات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژرفای مفهوم تهی دامنه تأثیرات آن را از حوزه فلسفه تا علوم مختلف و حتی انواع هنر گسترانیده و غیبت آن، جایگاهی رمزآلود بدان بخشیده است. در معماری به دلیل اهمیت اثر فضا و اجزا معماری بر رفتار، تهی نقش پر رنگ تری می یابد که به نظر می رسد در معماری معاصر کمتر بدان پرداخته شده است. چنانچه از تهی، بدون توجه به معنای پنهانش، به عنوان «فضای خالی» یاد می شود و حال آنکه همه فضاها در معماری خالی هستند و در غیر این صورت توده به حساب می آمدند. تحقیق حاضر، با توجه به مفهوم تهی در معماری و تأثیرات آن بر رفتار، ویژگی های کالبدی و معنایی تهی و اثربخشی آنها بر روابط اجتماعی افراد را مورد تحلیل و بررسی قرار می دهد. اینکه مؤلفه های کالبدی و معنایی تهی چه تأثیری بر مؤلفه های اجتماعی فضا دارند؟ به عنوان اصلی ترین سوال تحقیق مطرح می گردد. دستیابی به الگوی جامع در زمینه چگونگی استفاده از ویژگی های تهی در جهت بهبود کیفیتهای فضایی همچنین افزایش و یاکنترل تعاملات اجتماعی در محلها و موقعیتهای متفاوت، به عنوان هدف تحقیق مد نظر قرار گرفت. بنابراین پیوستگی حاصل از تهی به عنوان متغیر مستقل و تعاملات اجتماعی حاصل از آن به عنوان متغیر وابسته معرفی گردید. به دنبال پی ریزی روش تحقیق ترکیبی کمی – کیفی آمایش اولیه در پنج کاربری مختلف و آمایش اصلی، در سه کاربری مختلف، بصورت توزیع پرسشنامه، مشاهده دقیق و مصاحبه در محل صورت گرفت. اطلاعات بدست آمده به روش کیفی و تحلیل اطلاعات به روش کمی و با استفاده از نرم افزار Smart PLS انجام گرفت. نتایج حاصل از تحلیل ها نشان می دهد، مؤلفه های کالبدی و معنایی تهی، در قالب پیوستگی فضایی، تمایلات اجتماعی میان افراد را در مکان هایی با کاربری غیر رسمی افزایش داده است.
سنجش و ارزیابی پیامدهای جغرافیایی –زیست محیطی خزش شهری در شهرستان شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش شتابان شهرها و رشد فیزیکی ناموزون آنها، که اصطلاحاً "خزش شهری" نامیده می شود، موجب خورندگی روستاها و اراضی پیرامونی آنها، تبدیل بی رویه اراضی کشاورزی و تخریب منابع محیط زیست گردیده است. این وضعیت در شهرستان شهرکرد مرکز استان چهارمحال وبختیاری نیز نمود گسترده ای داشته است. هدف پژوهش توصیفی –پیمایشی حاضر تعیین تحولات کالبدی سکونتگاههای روستایی پیرامون شهرستان شهرکرد با تاکید بر خزش شهری بود. جامعه آماری سرپرستان خانوار روستاهای شهرستان شهرکرد (15000 نفر) بودند. که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 400 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه محقق ساخته در سه بعد پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و محیط زیستی-کالبدی بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمونt تک نمونه ای و فریدمن استفاده شد. نتایج نشان داده که پیامدهای ناشی از خزش شهری به ترتیب عبارتند از:پیامدهای محیط زیستی- کالبدی(3.98)، پیامدهای اقتصادی(3.96 )و اجتماعی –فرهنگی(3.89). مهمترین پیامدهای محیط زیستی-کالبدی افزایش آلودگی محیط زیست، از بین رفتن معماری سنتی، تخریب تنوع زیستی؛ مهترین پیامدهای اقتصادی بورس بازی و افزایش قیمت زمین و مسکن، کاهش رغبت روستاییان به فعالیت های تولیدی (کشاورزی و دامی)، فرار سرمایه از روستاها و پس انداز آنها در شهر و افزایش هزینه های زندگی و در بین پیامدهای اجتماعی-فرهنگی تجمل گرایی و گرایش به مصرف کالاهای لوکس، کاهش همبستگی(ارتباطات انسانی ) و مشارکت، ازدحام و تراکم جمعیت در شهرها، الگو پردازی از زندگی و فرهنگ شهرنشینی بوده است.
تحلیل تاثیر دلبستگی مکانی و سرمایه اجتماعی بر احساس امنیت در محلات شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین شاخصهای کیفیت زندگی شهری ، میزان احساس امنیت در محیط سکونتی است.احساس امنیت در یک محله مسکونی تحت تاثیر عوامل مختلفی است که از آنجمله می توان به دلبستگی مکانی و سرمایه اجتماعی اشاره نمود. دلبستگی مکانی سبب می گردد افراد، نسبت به اتفاقات رخ داده در مکان زندگی خود بی تفاوت نبوده و به این ترتیب نظارت و مراقبت بیشتری از اجتماع و همسایگانشان ایجاد نموده که این امر می تواند به امنیت بیشتر منجر شود. از سوی دیگر تعلق مکانی با تاثیرگذاری بر سرمایه اجتماعی و با میانجیگری آن می تواند احساس امنیت را تحت تاثیر قرار دهد. با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر به بررسی تاثیر تعلق مکانی و سرمایه اجتماعی بر احساس امنیت در محلات شهر سبزوار پرداخته است. این تحقیق از نوع پیمایشی می باشد و برای جمع آوری داده های میدانی از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. حجم نمونه 384 نفر با استفاده از روش کوکران بدست آمد. روش تحلیل داده ها نیز آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون ، آزمون سوبل و الگویابی معادلات ساختاری است. در این تحقیق ابتدا تاثیر دلبستگی مکانی و سرمایه اجتماعی بر احساس امنیت به صورت مستقیم بررسی شده و سپس تاثیر دلبستگی مکانی بر احساس امنیت با میانجیگری سرمایه اجتماعی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که دلبستگی مکانی و سرمایه اجتماعی هر دو تاثیر معنادار بر احساس امنیت دارند. علاوه بر این دلبستگی مکانی به طور معناداری تغییرات سرمایه اجتماعی را پیش بینی می کند و به طور غیر مستقیم و از طریق سرمایه اجتماعی بر احساس امنیت تاثیر می گذارد.
بازاریابی قابلیت های فرهنگی تاریخی، گردشگری شهری مطالعه موردی: استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
21 - 33
حوزههای تخصصی:
در دنیای کنونی یکی از مهم ترین فعالیت هایی که در جوامع مختلف در جریان است، گردشگری است و پیامدهای آن اثرات مستقیم و غیرمستقیم به ارکان جامعه ازجمله اقتصاد، فرهنگ، سیاست، هنر دارد. در این میان استان گیلان نتوانسته آن گونه که باید به نرخ مناسبی از ورود و خروج گردشگران دست یابد. این نقصان و مشکل را می توان در فعالیت های نامناسب بازاریابی در سطح استان و شهرستان های محدوده موردمطالعه بیان کرد. درواقع،به واسطهروش هایبازاریابی،می توانگردشگرانبالقوهراجذبمقاصدموردنظرکرد.ازاین رو پژوهش حاضر باهدف ارائه مدل بازاریابی قابلیت های فرهنگی-تاریخی، گردشگری گیلان صورت پذیرفته است. روش پژوهش حاضر به صورت کیفی و با بهره گیری ازنظریه داده بنیاد و بر اساس گام های پیشنهادی گلیزر و استراوس به اجرا درآمده است. جامعه آماری شامل کلیه مدیران ارشد سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان گیلان و نیز خبرگان رشته های مدیریت بازرگانی و گردشگری و مدیران ارشد سازمان های شهرداری، استانداری و فرمانداری است که در این میان 15 نفر از آنان به روش گلوله برفی به عنوان روشی هدفمند در قالب نمونه آماری جهت مصاحبه از طریق پرسشنامه نیمه ساختاریافته بهره گرفته شده است. به منظور تجزیه وتحلیل مصاحبه ها از نرم افزار مکس کیو دی ای، و سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری انتخابی و کدگذاری محوری استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که بازاریابی قابلیت های فرهنگی و بازاریابی قابلیت های تاریخی در دسته شرایط راهبردی قرار دارد که دراین بین عوامل مربوط به صنعت گردشگری شرایط زمینه حاکم است و شرایط محیطی کشور نقش تعدیل کننده را ایفا می کند. توسعه فرهنگی و اقتصادی گیلان از پیامدهای بازاریابی قابلیت های فرهنگی-تاریخی، گردشگری گیلان می باشد.
ارزیابی سطح مطلوبیت توزیع مکانی ایستگاه های اتوبوس در محیط GIS (مورد شناسی: شهر مراغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
73 - 102
حوزههای تخصصی:
امروزه با گسترش شهرها و افزایش جمعیت شهری و به تناسب آن افزایش ترافیک معابر، مشکلات متعددی برای مردم در زمینه طول و زمان سفرهای شهری به وجود آمده است. در این بین ساماندهی مناسب حمل ونقل عمومی از جمله ایستگاه های اتوبوس می تواند نقش مهمی در کاهش طول و زمان سفرهای شهری ایفا کند. هدف این پژوهش، سنجش سطح مطلوبیت توزیع مکانی فعلی ایستگاه های اتوبوس مراغه و در وهله بعد، تعیین مناسب ترین الگوی مطلوب توزیع مکانی ایستگاه های اتوبوس مراغه است که از حیث هدف، کاربردی- عملی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. در این تحقیق، از مدل تاپسیس برای رتبه بندی شبکه معابر از نظر اولویت استقرار ایستگاه های اتوبوس و مکان های مناسب این ایستگاه ها و از مدل تحلیل شبکه نیز در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) درجهت مشخص کردن مسیرهای بهینه و محاسبه طول و زمان مسیرها بر روی شبکه استفاده شد. از ده معیارِ فاصله از مراکز مسکونی، تجاری، اداری، آموزشی، فرهنگی، تفریحی و فضای سبز، بهداشتی و درمانی، فاصله از تقاطع ، دسترسی و تراکم جمعیت استفاده شد که با روش ANP وزن دهی شدند. در این پژوهش، نتایج مدل تاپسیس نشان داد که ایستگاه های اتوبوس، شبکه معابر را به صورت لازم پوشش نمی دهند و فاصله استاندارد آن ها از همدیگر رعایت نشده است. همچنین نتایج مدل تحلیل شبکه نیز نشان داد که از 8 خط اتوبوس مراغه، 5 خط در مسیرهای رفت و برگشت و 2 خط در مسیر برگشت، تغییر کردند و مجموع طول مسیرهای خطوط اتوبوس رانی پس از اعمال الگوریتم 5724 متر و زمان لازم برای طی مسیرها 20 دقیقه کاهش یافت. نهایتاً نقشه نهایی الگوی مطلوب توزیع مکانی ایستگاه های اتوبوس نشان داد که قسمت های کوچکی از شهرک ولیعصر- فاز 1 و فاز 2، قسمت های زیادی از شهرک سهند و دارایی- طالب خان، مکان هایی کاملاً مطلوب و قسمت های زیادی از شهرک ولیعصر- فاز 1 و قسمت کوچک تری از فاز 2 در حدمطلوب بوده و بقیه قسمت ها نیز به ترتیب دارای مطلوبیت متوسط و پایینی درجهت توزیع بهینه مکانی ایستگاه های اتوبوس مراغه هستند.
تحلیل وضعیت امنیت غذایی و ضایعات مواد غذایی در خانوار های روستایی در شرایط خشکسالی (مورد: شهرستان خرامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای دهه های متمادی، برنامه های مختلفی به منظور ایجاد امنیت غذایی طرح ریزی و اجراشده است، اما شمار افرادی که از ناامنی غذایی رنج می برند رو به افزایش است. این وضعیت در مناطق روستایی کشور های درحال توسعه بیشتر است. افزایش بحران های اقلیمی همچون خشکسالی و کاهش شدید منابع آب نیز دستیابی به امنیت غذایی را دشوارتر ساخته است. بنابراین، واکاوی میزان امنیت غذایی خانوار های روستایی در شرایط خشکسالی ضروری می باشد. از سوی دیگر، برآورد ها نشان می دهند که میزان ضایعات مواد غذایی در حدود یک سوم است و نیمی از این ضایعات در سطح خانوار تولید می شود. باوجوداین، اطلاعات چندانی در خصوص رفتار مدیریت ضایعات غذایی خانوار در شرایط خشکسالی وجود ندارد. این در حالی است که شناخت رفتار مدیریت ضایعات مواد غذایی خانوار و عوامل تعیین کننده آن از حیاتی است. داده های موردنیاز این پژوهش پیمایشی از طریق نمونه گیری طبقه ای تصادفی چندمرحله ای گردآوری شد. در این راستا، نسبت به انجام مصاحبه حضوری با 219 خانوار روستایی شهرستان خرامه از توابع استان فارس اقدام شد. یافته های پژوهش نشان داد که 4/75 درصد از خانوار های روستایی، در طول دوره خشکسالی ناامنی غذایی را تجربه نموده بودند. تحلیل رگرسیون نشانگر آن است که میزان آب کشاورزی، درآمد، قیمت غذا، تولیدات کشاورزی، نرخ اشتغال و دارایی های سرمایه ای از سازه های مهم تعیین کننده امنیت غذایی خانوار روستایی بودند. از سوی دیگر، بروز خشکسالی نقش مهمی در شکل گیری رفتار مدیریت ضایعات غذایی خانوار داشت. به نحوی که میزان تولید ضایعات غذایی خانوار های دارای ناامنی غذایی با گرسنگی متوسط و شدید کمتر از سایر خانوار ها بود. علاوه بر کم آبی، میزان دانش و آگاهی، نگرش، دسترسی به غذای ادراک شده، کیفیت غذای ادراک شده، میزان درآمد و قیمت غذا نیز در تبیین رفتار مدیریت ضایعات غذایی خانوار تأثیرگذار بودند. بر مبنای یافته های پژوهش، توصیه هایی برای ایجاد امنیت غذایی و کاهش ضایعات غذا در شرایط خشکسالی ارائه شده است .
تحلیل عوامل موثر بر کاهش فقر در نواحی روستایی شهرستان میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقر قدمتی به طول تاریخ بشر داشته و به عنوان یکی از مهم ترین آسیب های اجتماعی، اقتصادی و جغرافیائی شناخته می شود. بین فقر وزندگی روستایی ضریب ارتباط زیادی وجود دارد، زیرا بیش از سه چهارم فقرا در مناطق روستایی زندگی می کنند. به همین جهت بررسی راهکار های کاهش فقر روستایی از اهمیت زیادی برخوردار است. لذا، هدف تحقیق حاضر بررسی راهکار های کاهش فقر با تأکید بر متنوع سازی اقتصاد روستایی در شهرستان میاندوآب می باشد، که ازلحاظ هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی- تحلیلی است. جهت جمع آوری داده ها و اطلاعات از مطالعات میدانی و کتابخانه ای استفاده گردید. این تحقیق به دو بخش کمی و کیفی تقسیم می شود که در قسمت کیفی با انجام 24 مصاحبه نیمه ساختاریافته اشباع نظری حاصل شد و در قسمت کمی نیز 120 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. سطح پایایی پرسشنامه تحقیق با استفاده از روش آلفای کرونباخ 701/0 به دست آمد که بیانگر قابلیت اعتماد آن می باشد. برای انتخاب نمونه آماری از روش های هدفمند (گلوله برفی و روش متواتر نظری) استفاده گردید. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از نظریه مبنایی (روش زمینه ای) رگرسیون، تحلیل مسیر و نمودار اثر بهره گرفته شد. نتایج نشان داد، مهم ترین راهکار های کاهش فقر در این محدوده عبارت اند از: اعطای اعتبارت خرد، بیمه و حمایت مالی دولت، تنوع بخشی اقتصاد روستایی و غیره. همچنین نتایج تحلیل های کمی نشان داد، شاخص تنوع بخشی غیرکشاورزی (غیرزراعی) با مقدار تأثیر 826/0 در رتبه اول اهمیت و شاخص بهبود زیرساخت های تولیدی و رفاهی با مقدار تأثیر 451/0 در رتبه دوم اهمیت به ترتیب بیشترین میزان تأثیر را در کاهش میزان فقر روستایی در محدوده موردمطالعه داشته اند و تنوع بخشی از طریق تحریک بخش های درآمدی (کشاورزی، صنعت، گردشگری و خدمات) موجب کاهش فقر روستایی می شود.
مدل سازی یکپارچه حمل و نقل و کاربری زمین در کلانشهر شیراز با رویکرد مبتنی بر فعالیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جدا بودن فرآیند تصمیم گیری حمل و نقل و کاربری زمین و در نتیجه آن افزایش مالکیت خودرو، افزایش مسافت سفر، افزایش آلودگی هوا و آلودگی صوتی، مسایل و مشکلات زیست محیطی و ... از مسایل اساسی شهرسازی در ایران می باشد. بر این اساس، مقاله حاضر به بررسی مدل سازی یکپارچه حمل و نقل و کاربری زمین پرداخته است. در این راستا ابتدا فرآیند و سیر تحول برنامه ریزی حمل و نقل و کاربری زمین مورد مطالعه قرار گرفته و رویکردهای سفر بررسی شده است. در ادامه چارچوب مدل اوربانسیم برای بخش هایی از مناطق 1 و 6 کلان شهر شیراز به عنوان نمونه مورد مطالعه معرفی و مدل اوربانسیم تغییر یافته به عنوان مدل مورد مطالعه این پژوهش انتخاب شده است. در جهت دستیابی به داده ها و اطلاعات مورد نیاز برای مدل سازی از سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395، مطالعات طرح جامع حمل و نقل شیراز، نقشه های GIS طرح تفصیلی شیراز و تکمیل پرسشنامه استفاده شده است. پس از مطالعه الگوهای فعالیتی خانوارهای ساکن در محدوده مورد مطالعه به مدل سازی انتخاب محل سکونت خانوارها و دسترسی مبتنی بر فعالیت خانوارها پرداخته شده است. مدل شبه فعالیت محور مورد بحث در این پژوهش، این شاخص را در قالب خصوصیات الگوی فعالیت خانوار، شامل در دسترس بودن وسیله سفر و تعاملات خانوار در نظر می گیرد. اندازه گیری این شاخص ها در سطح خانوار انجام می شود و زنجیره سفر و انتخاب وسیله سفر در تسهیل میکروشبیه سازی ها نقش دارند.
ارزیابی مولفه های کالبدی در خانه های سنتی و مدرن با رویکرد توسعه پایدار(مطالعه ی موردی شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در رابطه با مطالعات تطبیقی معماری مساکن معاصر ایران)دوران بعد از انقلاب) با معیارهای سنتی (دوران پهلوی) با رویکرد پایداری در شهر تبریز می باشد. سوال اصلی تحقیق این است که آیا بین طراحی مساکن معاصر شهر تبریز با معماری سنتی تضادهای از نظر پایداری وجود دارد؟ در عصر معاصر، همه چیز به نوعی در حال دگرگون شدن است، از سبک زندگی انسانها گرفته تا سبک معماری. این روزها معماری اصیل و سنتی ایرانی و شهر تبریز به خاطر برخی مسایل از جمله تهاجم فرهنگ غربی بیش از پیش کم رنگ و کم رنگ تر می شود. در حالی که در معماری نوع طراحی در هر محله و منطقه ای بر اساس اقلیم و آب و هوا، اعتقادات، باورها، ارزش های دینی، معنوی و مادی صورت گرفته که بیانگر هویت، تاریخ و فرهنگ آن منطقه و محله است. توسعه پایدار تغییری محیط مدارانه در استفاده از منابع طبیعی و سمت گیری توسعه فناوری است تا با نیازهای حال و آینده سازگار باشد. در معماری پایدار که در برگیرنده مفاهیم و اصول توسعه پایدار در حوزه معماری است ساختمان نه تنها خود را با شرایط اقلیمی منطقه تطبیق می دهد، بلکه با بهره گیری از بوم شناسی ساختمان که تاکید بر قابلیت تلفیق ساختمان با عوامل محیطی دارد، سعی در نیل به کیفیات فضایی، کالبد و فرم مناسب در طراحی معماری دارد.
ارزیابی کیفیت محیط زندگی شهری در باقرشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله ارزیابی کیفیت محیط زندگی شهری در باقرشهر تهران می باشد. نوع تحقیق، تلفیقی از روش های عینی و ذهنی بوده است. ابزار گردآوری داده ها، اسناد، آمارنامه ها و گزارش های سازمان ها و دستگاه های مرتبط بوده اند. کیفیت محیط زندگی با 23 سنجه در قالب شاخص های آلودگی، اکولوژیک، زیرساخت ها و امکانات شهری در 5 درجه، مورد ارزیابی قرار گرفتند. با توجه به اهمیت ناهمسان شاخص ها و سنجه ها، از مدل AHP، برای تعیین وزن شاخص ها استفاده گردید. نوآوری تحقیق حاضر، تلفیق داده های اسنادی با داده های ذهنی، ابداع یک مدل ریاضی ضمن تعیین وزن برای سنجه ها و بیان نتیجه نهایی ارزیابی به صورت کمی و به عنوان نسبتی از وضعیت آرمانی، می باشد. نتایج تحقیق نشان داد که 4 سنجه در طیف خیلی خوب، 4 سنجه در طیف خوب، 4 سنجه در طیف متوسط، 8 سنجه در طیف ضعیف و 3 سنجه در طیف بد قرار دارند. با لحاظ امتیازات 1 تا 5 برای 5 طیف مورد ارزیابی، میانگین وزنی سنجه ها در شرایط اعمال وزن برای سنجه ها، 31/3 و بدون آن 91/2 به دست آمد. نتایج تحقیق نشان داد که محدوده مطالعاتی از 1/66 درصد حد مطلوب کیفیت زندگی برخوردار می باشد؛ بنابراین وضعیت کیفیت محیط زندگی باقرشهر، در سطح متوسط، ارزیابی گردید. سرانه بالای فضای سبز شهری و میزان بهره مندی اماکن از شبکه های آب لوله کشی و گاز شهری از نقاط قوت و آلودگی هوای ناشی از صنعتی بودن منطقه و مجاورت با تهران و وجود بیابان در اطراف، عدم وجود شبکه لوله کشی فاضلاب و سرانه های پایین فرهنگی، ورزشی، بهداشتی درمانی و آموزشی از جمله کاستی های مهمی بودند که در این بررسی مشاهده گردید.
آسیب شناسی موانع تحقق حکمروایی خوب شهری در شهرهای میانی مطالعه موردی: شهر نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
43 - 57
حوزههای تخصصی:
علیرغم گذشت بیش از پنج دهه از زمان مطرح شدن حکمروایی خوب شهری به عنوان شیوه برتر اداره امور شهری، این الگو در شهرهای ایران به خصوص در شهرهای میانی و کوچک، تحقق نیافته است. از همین رو در پژوهش حاضر به آسیب شناسی حکمروایی خوب شهری از منظر نهادینه سازی آن در شهرهای میانی بامطالعه موردی شهر نیشابور پرداخته شده است. رویکرد روش شناختی پژوهش از نوع کیفی مبتنی بر مصاحبه نیمه ساخت یافته از خبرگان و متخصصان آشنا به موضوع در شهر نیشابور است که از طریق انجام 30 مصاحبه پیاده سازی شده است. روش تجزیه وتحلیل داده ها، بر مبنای تکنیک های تحلیل محتوای کیفی ازجمله کدگذاری مرحله ای است که در پایان از طریق روش اسنادی و مطابقت و ارجاع دهی به پژوهش های موجود، تکمیل شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، عوامل مؤثر بر عدم تحقق حکمروایی خوب شهری در شهر نیشابور شامل 87 مقوله اولیه، 11 کد تفسیری و 4 کد تبیینی است. کدهای تبیینی، در چهار حوزه عمده یعنی «موانع ساختاری»، «موانع فردی»، «موانع کنش ارتباطی» و «موانع زیرساختی» طبقه بندی شدند. درنهایت این نتیجه به دست آمد که تحقق حکمروایی خوب شهری ابتدا نیازمند الزاماتی است که این الزامات بیشتر در حوزه ساختاری قرار دارند تا با تأثیرگذاری بر روی ابعاد دیگر از ناکارآمدی مدیریت شهری، بتوانند الگوی حکمروایی خوب شهری را در شهرهای میانی نهادینه کنند.
گونه شناسی شیوه های پهنه بندی و تعیین تراکم ساختمانی مسکونی در طرح های جامع شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
105 - 118
حوزههای تخصصی:
نظام شهرسازی کشور در دهه های معاصر بسیار دستخوش تغییر و تحول قرارگرفته است. یکی از موضوعاتی که در این تغییر و تحول اثرات شایانی بر توسعه شهرهای ایران بر جای گذاشته، موضوع تراکم ساختمانی در طرح های توسعه شهری بوده است. به منظور رسیدگی به این موضوع، هدف مقاله پیش رو، بررسی چگونگی تعیین تراکم ساختمانی مسکونی در طرح های جامع شهرهای مراکز استان های ایران از زمان تهیه نخستین طرح تاکنون و ارائه یک گونه شناسی از آنها و تشریح ویژگی های آن است. نوع تحقیق از حیث روش توصیفی_تحلیلی و از حیث محتوای اطلاعات یک مقاله اصیل است. روش جمع آوری داده ها اسنادی و مراجعه مستقیم برای دسترسی به آنها بوده است. تجزیه وتحلیل داده ها نیز از طریق تشریح ساده روابط میان آنها صورت گرفته است. یافته های مقاله نشان داده است که می توان پنج گونه مختلف از روش تعیین تراکم ساختمانی مسکونی را شناسایی نمود. گونه نخست روش سنتی (که خود به سه زیرگونه کاهشی، افزایشی و سه سطحی تقسیم می شود)، گونه دوم روش شناور، گونه سوم روش راهبردی_ساختاری، گونه چهارم روش ترکیبی و گونه پنجم سایر روش ها. بر این اساس یک روند تاریخی در گونه شناسی ارائه شده مشخص گردید. به طوری که هر یک از گونه ها و زیرگونه ها در مقطع زمانی خاصی از تاریخ چند دهه ای تهیه طرح های توسعه شهری کشور، بیشترین تأثیر خود را بر چگونگی تعیین تراکم ساختمانی مسکونی در شهرها بر جای گذاشته اند. همچنین بررسی سیر تحول تاریخی این گونه ها نیز نشان داد که قوانین و مقررات مصوب فرادستی در خصوص موضوع تراکم ساختمانی نقطه عطف تعیین و به کارگیری این روش ها در طرح های جامع شهری ایران بوده است.
تحلیل ساختار تاب آوری نهادی برای گذار از مدیریت بحران به مدیریت شهری تاب آور در برابر زلزله مطالعه موردی: شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
69 - 84
حوزههای تخصصی:
با جدی تر شدن موضوع تاب آوری شهری از سال 2005 میلادی (اجلاس هیوگو)، پژوهش در زمینه توانمندسازی مدیریت شهرها برای عملکرد مطلوب تر در زمان بروز حادثه، به طور ویژه مورد توجه قرار گرفت. این مسئله در شهرهایی که در آنها خطر زمین لرزه وجود دارد (مانند شهر قزوین) اهمیت دو چندانی پیدا کرده است. از آنجا که ساختار ستاد مدیریت بحران در شهر قزوین مشابه شهرهایی است که در سال های اخیر عملکرد ناموفقی در برخورد با زلزله داشته اند (مانند ورزقان، قصر شیرین و غیره)، مسئله اصلی (با توجه به خطر بالقوه زلزله در شهر قزوین) این است که ساختار این ستاد باید به چه صورت باشد تا بتواند عملکرد مطلوب تری نسبت به زمین لرزه داشته باشد. مقاله حاضر از نظر نوع روش توصیفی_تحلیلی است که ساختار ستاد مدیریت بحران شهر قزوین را مورد ارزیابی قرار می دهد. لازم به توضیح است که شهر قزوین به دلیل نزدیکی به گسل های فشاری، همواره در معرض خطر زمین لرزه با شدت بسیار بالا قرار دارد. در بخش مبانی نظری با مطالعه اسناد مختلف، متغیرها و شاخص های مطرح در تاب آوری نهادی شناسایی گردیدند. سپس به تشریح ساختار ستاد مدیریت بحران شهر قزوین و الگوهای پیشنهادی در اسناد سازمان ملل متحد و سایر کشورهای موفق در برخورد با حوادث (همچون ژاپن و ایالات متحده امریکا) پرداخته شد. در بخش تحلیل یافته ها، ابتدا با ارزیابی متغیرها و شاخص ها به روش CVR (نسبت روایی محتوایی) موارد ضروری با توجه به شرایط شهر قزوین شناسایی گردیدند. در این بخش از 30 کارشناس شهرسازی نظرسنجی به عمل آمد که در مجموع نُه متغیر و نُه شاخص با توجه به شرایط قزوین برای دستیابی به تاب آوری نهادی برگزیده شدند. سپس پرسشنامه ای در قالب طیف لیکرت تنظیم گردید که سئوالات این پرسشنامه براساس وظایفی است که قانون برای کارگروه های مختلف این ستاد مشخص کرده است. سئوالات به تفکیک کارگروه های مختلف دسته بندی شده و در هر سئوال متغیر و شاخص مورد هدف تعیین گردیده است. پس از نظرسنجی از 110 کارشناس حوزه شهرسازی، داده ها با کمک نرم افزار spss تحلیل شدند. با استفاده از آزمون T.Student وضعیت موجود متغیرها در شاخص های مختلف برای این ستاد در شهر قزوین مورد سنجش قرار گرفت. برآیند نتایج نشان دهنده عدم توجه به متغیرهای نُه گانه اثرگذار بود. همچنین مقایسه ساختار ستاد مدیریت بحران شهر قزوین با الگوهای مطرح در دنیا، نشان دهنده آن بود که بر خلاف الگوهای موفق که از چهار بخش اصلی تشکیل شده بودند، ساختار این ستاد در شهر قزوین تنها از دو بخش نیروهای عملیاتی و اداری تشکیل شده است، که البته این دو بخش نیز نیازمند اصلاح سازمانی می باشند. در نتیجه ستاد مورد نظر برای تحقق تاب آوری نهادی لازم است حول سه محور اقدام نماید. نخست، اصلاح ساختار ستاد برای رفع نواقص موجود، دوم، تغییر نگرش در نحوه مدیریت امور از حکومت به حکمروایی و سوم، مجهز شدن به فناوری های نوین سخت افزاری و نرم افزاری در راستای آمادگی و پیشگیری. اقدامات لازم حول سه محور فوق باید به صورت همزمان پیگیری شود تا اثربخشی لازم را نشان دهد.
تحلیل عوامل مؤثر بر افزایش تاب آوری اجتماعی شهرها (مطالعه موردی: شهر نجف آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: تاب آوری اجتماعی در جهت بهبود و حفظ عملکرد شهر به عنوان یکی از راهبردهای اساسی به منظور کاهش بلایا در برابر مخاطرات به تشکیل گروه های اجتماعی و ارتقای سرمایه اجتماعی و افزایش مشارکت بین ساکنین تاکید ویژه دارد؛ بنابراین شناسایی عوامل تاثیرگذار بر ارتقای تاب آوری اجتماعی می تواند موجب کاهش آسیب پذیری در برابر مخاطرات طبیعی گردد؛ از اینرو این پژوهش، با هدف شناسایی شاخص ها و عوامل موثر بر تاب آوری اجتماعی، تحلیل رابطه بین شاخص های اجتماعی، به سنجش و مقایسه زیرمعیار های اجتماعی تاب آوری در شهر نجف آباد می پردازد. روش: مقاله حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی–تحلیلی می باشد. جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی و پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه می باشد. به منظور تحلیل و پردازش داده ها از مدل معادلات ساختاری ایموس استفاده شده است. یافته ها: طبق نتایج بدست آمده تاثیرگذارترین شاخص در ارتقای سطح تاب آوری اجتماعی در برابر مخاطرات طبیعی شهرنجف آباد، شاخص سرمایه اجتماعی با ضریب مسیر 0.82 می باشد. نتایج: در صورت تلاش جهت بهبود روابط همسایگی می توان امیدوار بود که در هنگام وقوع مخاطرات، افراد با واکنش و رفتار مناسب و به موقع، جان خود و اطرافیان شان را حفظ کنند و کمتر دچار آسیب های روحی، مالی و جانی شوند. به طورکلی ارتقای سرمایه اجتماعی و مشارکت و همکاری بین شهروندان می تواند موجب افزایش تاب آوری اجتماعی در شهر نجف آباد و کاهش آسیب پذیری در زمان وقوع مخاطرات شود.