فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین رویکردهای مطرح در چند دهه اخیر در زمینه حل مشکلات بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری رویکرد بازآفرینی بوده است که سازمان های ذی ربط با مدیریت شهری بهره گیری از آن را مدنظر قرار داده اند. یکی از مهم ترین چالش هایی که در استفاده از رویکرد بازآفرینی در بافت های مسئله دار شهرهای کشور وجود دارد عدم تدوین و پیاده سازی یک الگوی مناسب می باشد. در راستای حل این مسئله فراگیری از تجارب مداخلات بزرگ مقیاس بازآفرینی در شهرها و کشورهای مختلف جهان می تواند آموزه هایی را جهت تدوین یک الگوی مناسب بازآفرینی شهری گردهم آورد. بر همین اساس اصلی ترین هدف پژوهش حاضر تدوین الگوی بازآفرینی محله چوخورلار شهر تبریز بر اساس درس آموخته های مداخلات بزرگ مقیاس بازآفرینی شهری و در تلفیق با هنجارهای جامعه ایرانی– اسلامی می باشد. این محله از بافت های فرسوده شهر تبریز می باشد که مورد توجه مدیریت شهری به منظور بازآفرینی قرار گرفته است که این اقدام چالش ها و مشکلاتی را هم برای ساکنان محله و هم برای مدیریت شهری به وجود آورده است. این پژوهش از نظر هدف در حیطه پژوهش های کاربردی و از نظر روش تحقیق با توجه به موضوع و هدف، از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد. نحوه گردآوری اطلاعات نیز مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای- اسنادی و برداشت های میدانی در قالب مشاهده و مصاحبه می باشد. در الگوی نهایی تدوین شده، شاخص های اثرگذار تبیین شده و عناصر و اجزای مرتبط با هر کدام و روابط حاصل از آن مشخص شده است. در نهایت می توان گفت این الگو و ساختار آن زمانی می تواند نقشی مؤثر در بازآفرینی شهری داشته باشد که با مشارکت واقعی و فعال همه ی ذی نفعان کلیدی اعم از ساکنان و نهادهای ذیربط همراه باشد.
تدوین سناریوها و استراتژی های توسعه روستایی کشور در افق 1414 با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناطق روستایی ایران در زمان حساس از روند تحول و توسعه روستایی-شهری خود قرار دارند . برای رشد و توسعه آینده مناطق روستایی کشور و تقویت چشم انداز اجتماعی و اقتصادی سریع روستایی، تغییرپذیری روستاهای ایران امری ضروری و لازم است که باید مورد توجه مسئولین و تمام بازیگران و دینفعان توسعه روستایی کشور قرار گیرد. به همین دلیل برای توسعه بیشتر روستاهای کشور لازم است محرک ها و استراتژی های آینده توسعه روستایی را تدوین نمود. هدف این پژوهش نیز تدوین و ارائه محرک ها و استراتژی های آینده توسعه روستایی در افق 1414 با رویکرد آینده پژوهی است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش ترکیبی(کمی و کیفی) است. جامعه آماری کارشناسان دانشگاهی و مدیران مرتبط با فرایند روستایی در سطح کشور بوده است. با استفاده از روش نمونه گیری غیراحتمالی و به صوت هدفمند 20 نمونه انتخاب شد. برای گردآوری داده ها و اطلاعات، با توجه به مدل ها و هدف تحقیق از پرسش نامه تاثیرات متقابل آینده پژوهی و مصاحبه استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات از مدل ساختاری و نرم افزار میک مک استفاده شد. نتایج پژوهش گویای آن بود که بهبود ظرفیت مقامات محلی برای رفع نیازهای جمعیت رو به افزایش روستایی، هماهنگی سیاست های روستایی و شهری و همسو کردن زمینه های اصلاح استراتژی ها، مدرن سازی مناطق روستایی با استفاده از روستاهای هوشمند، تامین اعتبارات و سیستم های بانکی در مناطق روستایی/ خدمات اعتباری و مالی، تکامل و بهبود بهره وری از همه عناصر تشکیل دهنده زنجیره ارزش کشاورزی و نهایتا افزایش آموزش فراگیر روستایی و مداخله آنها در سرمایه گذاری و برنامه ریزی روستایی مهم ترین سناریوها و استراتژی های توسعه روستایی در ایران هستند. بیان استراتژی ها و و کاربرد آنها می تواند زمینه ای برای اصلاح سیاست ها و استراتژی های تقویت و توسعه چشم انداز روستایی کشور و راهنمایی برای تعیین مسیر آینده مناطق روستایی کشور باشد.
واکاوی علل شکاف جغرافیای دانشگاهی و نیازهای جامعه با مدل داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانشگاه های کارآفرین به عنوان نسل سوم باهدف تربیت نیروهای انسانی کارآفرین و ارتباط با صنعت در نیمه دوم قرن بیستم پا به عرصه ظهور گذاشتند و بسترسازی جهت اشتغال دانشجویان از رسالت های مهم دانشگاه ها به شمار می آید. با توجه به انتقادهایی که از عدم کارایی لازم فارغ التحصیلان دانشگاهی ازجمله جغرافیا در شرایط واقعی اشتغال و هم راستا نبودن پژوهش های جغرافیایی با نیازهای جامعه و احساس شکافی که در این مورد اظهار می شود، هدف این پژوهش بررسی علل شکاف جغرافیای دانشگاهی و نیازهای جامعه تعیین شد. لذا با استفاده از مدل های داده بنیاد و تریپل هلیکس این هدف دنبال شد. ضمن مصاحبه با 30 تن از اساتید، دانشجویان و فارغ التحصیلان شاغل رشته جغرافیا و کدگذاری آن ها و در نظر گرفتن عناصر مدل پارادایمی (علی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردها، پیامدها)، مقوله ها و زیر مقوله ها به هر یک از این شرایط منتسب و تشریح شد. نتایج نشان داد که از بین 94 مفهوم شناسایی شده در مصاحبه ها، در مراحل مختلف کدگذاری، به 32 مقوله و درنهایت به 10 مقوله اصلی کاهش یافت. مقوله مرکزی یا هسته، به عنوان کالایی شدن دانش شناسایی گردید. کالایی شدن دانش و دانشگاه، در کنار فرایندهای افزایش دهنده تقاضای آموزش و مدرک گرایی در جامعه، کمیت گرایی را تقویت می کند. هم چنین عوامل مداخله گر و زمینه سازی همچون جایگاه نامناسب جغرافیا در ساختار استخدامی کشور، عدم اعتماد و اعتقاد به پژوهش در حوزه اجرایی، به روز نبودن سرفصل ها، ضعف آموزش و مهارت آموزی دانشجویان جغرافیا، باعث کاهش کیفی جریان آموزش و ضعف بازار کار رشته جغرافیا، باعث اقبال بیشتر بخش های دولتی و غیردولتی به رشته های هم جوار با جغرافیا شده است.
تحلیل فضایی سطوح توسعه یافتگی استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران به عنوان یکی از کشورهای درحال توسعه از نظر برخورداری از شاخص های مختلف توسعه دارای عدم تعادل زیادی است. نخستین گام در فرایند برنامه ریزی منطقه ای، شناخت سطوح توسعه مناطق کشور به منظور تشخیص و رفع تنگناها و محدودیت های مناطق می باشد. لذا هدف این پژوهش، تحلیل فضایی سطوح توسعه یافتگی استان های ایران می باشد. بر اساس آمار موجود در سال 1397، 84 شاخص در چهار بعد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیربنایی استفاده شد. روش مورداستفاده در این تحقیق مبتنی بر ساخت شاخص ترکیبی است. به این منظور از روش های تحلیل عاملی، تاکسونومی عددی و روش تاپسیس، برای ساخت شاخص ترکیبی توسعه استان ها، روش تحلیل مؤلفه های اصلی برای وزن دهی به شاخص های انفرادی، تحلیل سلسله مراتبی AHP نیز برای وزن دهی به ابعاد چهارگانه استفاده شد. در نهایت برای طبقه بندی سطح توسعه استان ها از قابلیت سیستم اطلاعات جغرافیایی و تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی استفاده شد. بر اساس نتایج وزن دهی ابعاد توسعه، به ترتیب وزن نسبی بعد اقتصادی 0.536، بعد زیربنایی 0.219، بعد اجتماعی 0.162 و بعد فرهنگی 0.083 به دست آمد. نتایج سطح بندی شاخص ترکیبی کل توسعه نشان می دهد الگوی فضایی ایران شامل مناطق توسعه یافته با شاخص ترکیبی بین 0.344-0.95 (شامل 3 استان)، مناطق با سطح متوسط توسعه یافتگی با شاخص ترکیبی بین 0.15-0.34 (شامل 11 استان) و مناطق توسعه نیافته با شاخص ترکیبی بین 0.011-0.15 (شامل 17 استان) می باشد. نتایج تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی نیز مؤید وجود شکاف توسعه بین استان های ایران است. بنابراین لازم است در هرگونه تخصیص بودجه برای برنامه توسعه، استان های کمتر توسعه یافته و توسعه نیافته موردتوجه برنامه ریزان و متولیان توسعه قرار گیرند.
بررسی اثرات منطقه آزاد تجاری و صنعتی بندرانزلی در بهبود شاخص های توسعه نواحی روستایی، مطالعه موردی: روستاهای دهستان لیچارکی حسن رود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه تجاری آزاد، قلمرو معینی است که غالباً در داخل یا در مجاورت یک بندر واقع گردیده و در آن تجارت آزاد با سایر مناطق جهان مجاز شناخته شده است و می توان در آن کالاها را بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی خارج یا وارد نمود. به این ترتیب مناطق آزاد، راهی برای ورود به بازارهای تجارت جهانی محسوب می شوند. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی و میدانی می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر خانوارهای روستایی پنج روستا در دهستان لیچارکی حسن رود می باشند که بالغ بر 2500 خانوار بوده و جمعیت آن برابر با 7596 می باشد. تعداد نمونه موردنیاز با استفاده فرمول کوکران معادل 312 نفر تعیین گردید و پایایی ابزار تحقیق نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای مؤلفه های موردبررسی تحقیق برابر با 83/0 به دست آمده است. داده های مستخرج از پرسش نامه با بهره گیری از نرم افزار spss و با استفاده از آزمون های مختلف مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل همبستگی کای اسکوئر برای بررسی رابطه شاخص های اقتصادی، اجتماعی و کالبدی با تأسیس منطقه آزاد، رابطه معنادار تا سطح اطمینان 99 درصد را نشان می دهند. نتایج فریدمن نیز نشان دهنده تفاوت معنادار شاخص های بررسی شده می باشند. همچنین آزمون ویلکاکسون و مک نمار برای مقایسه شاخص های بررسی شده در قبل و بعد از تأسیس منطقه آزاد نیز نشان دهنده اختلاف معنادار و 99 درصدی می باشند. بر این اساس می توان نتیجه گرفت پس از شکل گیری منطقه آزاد بیشتر شاخص های اقتصادی، اجتماعی و کالبدی- فیزیکی روستاهای ناحیه موردمطالعه ارتقا یافتند و به تبع آن کیفیت زندگی روستاییان بهبودیافته است.
ارزیابی وضعیت شاخص های حق به شهر (نمونه موردی: مناطق پنچ گانه شهر اردبیل)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
125 - 139
حوزههای تخصصی:
امروزه بحث حق به زندگی شهری و حق خواهی در شهر و یا چنان که هنری لوفور می گوید، حق به شهر مورد توجه قرار گرفته است. با نگاهی اجمالی به وضعیت شهر اردبیل می توان شیوه نظام سرمایه داری و سودطلبی شخصی و کاهش دخالت ارگان های دولتی را به راحتی مشاهده نمود به گونه ای که در بیشتر موارد شهر به حال خود رها شده است و حق به شهر در بحبوحه سود طلبی های شهروندان و ارگان ها به فراموشی سپرده شده است. در این راستا هدف اصلی پژوهش ارزیابی شاخص های حق به شهر در اردبیل و مناطق شهری آن است که جهت جمع آوری داده ها از نظرات شهروندان مناطق (383 نفر) و جهت تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS، Excel و مدل تصمیم گیری چندمتغیره کوپراس (KOPRAS) استفاده شده است. در همین خصوص نتایج تحقیق و آزمون tتک نمونه ای بیانگر این امر است که میانگین امتیاز شاخص های حق به شهر در شهر اردبیل 99/2 به دست آمده که حد متوسط را نشان می دهد. همچنین براساس مدل کوپراس، مناطق یک، سه، پنج و دو و چهار شهری به ترتیب رتبه های اول تا پنجم شاخص های حق به شهر را در مناطق شهری اردبیل را کسب کرده اند. از نظر سطح بندی نیز، مناطق یک و سه شهری در سطح خوب، مناطق دو و پنج شهری در سطح متوسط و منطقه چهار در سطح ضعیف قرار گرفته اند.
بررسی و تجزیه و تحلیل توانمندیهای ژئوتوریستی شهرستان رامیان با استفاده ازمدل های swot وpralong
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
425 - 453
حوزههای تخصصی:
دراین پژوهش به ارزیابی توانمندی های ژئوتوریستی شهرستان رامیان با استفاده از مدل های swot وpralong پرداخته شد. اطلاعات مورد نیاز برای انجام این پژوهش از طریق مطالعات کتابخانه ای، استفاده از نقشه های توپوگرافی000‚1:50 و زمین شناسی1:100٫000 منطقه مورد مطالعه با بهره گیری از نرم افزار های کاربردیGIS ،google earth و بررسی های میدانی به دست آمد. جهت استفاده از مدل swot با مطالعه دقیق و آشنایی به نقاط ضعف٬ قوت٬ تهدیدها و فرصت های منطقه تمامی این موارد لیست بندی و به صورت پرسشنامه ای طراحی گردید و در بین بازدیدکنندگان، مسوولین و کوهنوردان جهت وزن دهی و اولویت بندی پخش شد. با تجزیه و تحلیل نتایج به دست آمده از پرسشنامه ها وزن دهی نقاط صورت گرفت. برای استفاده از مدل pralong نیز پس از شناسایی مکان های ژئومورفولوژیکی منطقه مورد مطالعه، ویژگی هر یک از این مکان ها در برگه هایی با عنوان برگه شناسایی مکان های ژئومورفولوژیکی تنظیم شد. پس از تکمیل برگه های مربوط به هر مکان، برای تعیین میزان عیار گردشگری وعیار بهر وری مکان ها از مدل pralong استفاده شده است. بر اساس نتایج به دست آمده از کاربرد مدل swot، با ترکیب عوامل بیرونی و درونی مهمترین استراتژی مربوط به عامل (so) بوده که این شهرستان را در محیط رقابتی/ تهاجمی قرار دارد و مهمترین نقطه ی قوت آن وجود پدیده های ژئوتوریستی نظیر چشمه و آبشار ها می باشد که با میانگین وزنی 63/4 بالاترین امتیاز را کسب نموده است. بر اساس نتایجی که از کاربرد مدل pralong در این پژوهش حاصل شد، کوه قلعه ماران با امتیاز (67/0) بالاترین عیار گردشگری و نیز با امتیاز(59/0) بیشترین عیار بهره وری را به خود اختصاص داده و گرم چشمه نیز از لحاظ عیار گردشگری با امتیاز(36/0) و از نظر عیار بهره روی با امتیاز (20/0) کمترین میزان را در بین مکان های ژئومورفولوژیکی محدوده مورد مطالعه دارد.
تحلیلی بر نقوش سنگ قبرهای شهرستان الشتر در دوران اسلامی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
580 - 606
حوزههای تخصصی:
قبور و قبرستان ها، بیش از آن که محلی برای تدفین و به خاک سپردن مردگان باشند، بخش اعظمی از اندیشه و زندگی، زندگان را به خود مربوط می سازند. آثار برجای مانده از قدیمی ترین سنگ قبرهای شهرستان الشتر نشان از آداب و رسوم و آئین های خاک سپاری از دوران کهن تا امروز در زندگی مردم این منطقه دارد. می توان گفت، نقش مایه های تزئینی سنگ قبرهای شهرستان الشتر، دریچه ای به دنیای افکار دینی و فرهنگی این منطقه است. هدف از پژوهش حاضر تحلیل و دسته بندی نقوش سنگ قبرهای شهرستان الشتر می باشد. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و همچنین همراه با مطالعات میدانی و کتابخانه ای با رویکرد مردم شناسی، نقوش سنگ قبرهای این منطقه را مورد بررسی و مطالعه قرار داده است. براین اساس سوالات اصلی این پژوهش عبارتنداز:1- مضمون و محتوای نقوش تزئینی سنگ قبرها به چند دسته تقسیم می شوند؟ 2- سنگ قبرهای مورد مطالعه متعلق به چه دوره ای هستند؟ سنگ قبرهای قدیمی شهرستان الشتر دارای، نقوش تزئینی گوناگونی همچون: هندسی، شکار، حیوانی، انسانی و گیاهی می باشند و همچنین دارای مضامینی همچون: شکار و چابک بودن، شایستگی زنانه و شیرزنی، تدین و مذهبی بودن، شادابی و آراستگی، اعتقاد به زایش و جهان هستی و مهمانوازی و مهمانداری هستند. نگارندگان بر این عقیده هستند که نقوش و نشانه های این قبور نشأت گرفته از سبک های اصلی زندگی ساکنان این منطقه است؛ از این رو 15 قبرستان مستندنگاری شده و نقوش تزئینی آن ها مورد مطالعه قرار گرفته است.
تحلیل فضایی - زمانی مهاجرت های معکوس (از شهر به روستا) در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۵)
422 - 443
حوزههای تخصصی:
مهاجرت معکوس یکی از جریان های اصلی پیوندهای روستایی - شهری به حساب می آید. این جریان متأثر از برخی عوامل دافعه شهری مانند بالا بودن هزینه زندگی و آلودگی هوا و همچنین برخی عوامل جاذبه در نواحی روستایی مانند پایین بودن هزینه زندگی، شرایط مطلوب آب و هوایی و امکان گذران اوقات فراغت شکل می گیرد و اثرات متفاوتی را نیز هم در مبدأ و هم در مقصد مهاجرت به جا می گذارد. هدف از مقاله حاضر تحلیل وضعیت مهاجرت های معکوس هم در بعد فضایی و هم به لحاظ زمانی است. این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ روش اکتشافی، توصیفی و تحلیلی است. داده های مورداستفاده در این پژوهش از مرکز آمار ایران تهیه شده و طی دو دوره زمانی 5 ساله 1390-1385 و 1395-1390 مورد تحلیل و مقایسه قرار گرفته است. تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک های آمار فضایی در محیط نرم افزار Arc Map انجام شده است. یافته های پژوهش در سطح ملی نشان دهنده کاهش نسبی مهاجرت های معکوس طی دوره زمانی 5 سال 1390 تا 1395 است. در سطح استانی نیز 28 استان کشور دارای رشد منفی و کاهش نسبی مهاجرت های معکوس مواجه بوده و تنها 3 استان دارای رشد مثبت بوده اند. یافته های تحلیل فضایی در سطح شهرستان های کشور نیز نشان دهنده تمرکز فضایی تعداد بالای مهاجرت های معکوس در پیرامون دو کلان شهر تهران و مشهد است. همچنین محل تمرکز فضایی مقادیر بالای نسبت مهاجرت های معکوس به کل مهاجران واردشده به نواحی روستایی، منطبق با مناطق مرکزی و شمالی ایران است.
عوامل مؤثر در بروز خلاقیت اجتماعی در مکان های شهری؛ مطالعه موردی: کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸۲
۱۵۲-۱۳۹
حوزههای تخصصی:
شهر به عنوان نماد کالبدی اوضاع فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در هر دوره، معیاری است جهت ارزیابی تحولات جامعه در آن دوران و محیط های شهری حیطه ای است کالبدی به عنوان صحنه کنش متقابل که دارای مرزهای معینی است و امکان تمرکز کنش های اجتماعی متعامل را به هر شیوه ای میسر می سازد. تقویت و گسترش محیط های شهری مناسب، فعال و پویا و سرزنده به عنوان یکی از اهداف راهبردی ارتقای کیفیت محیط های شهری همواره در صدر کار طراحان و برنامه ریزان شهری قرار دارد. به خصوص امروز که کیفیت سرزندگی عرصه های عمومی تنزل یافته است و بروز خلاقیت اجتماعی در مکان های شهری کم رنگ شده است؛ شناسایی زمینه ها، عوامل و مؤلفه هایی که به صورت ناآگاهانه می توانند در بروز خلاقیت اجتماعی تأثیرگذار باشند دغدغه ای است که نظر و توجه برنامه ریزان و طراحان شهری را به خود معطوف داشته است. با توجه به این موضوع، شناسایی عوامل ناآگاهانه موجود در محیط و میزان تأثیرگذاری آن ها در بروز خلاقیت های اجتماعی مسئله اصلی پژوهش حاضر است. به منظور نیل به این هدف، استفاده کنندگان از فضای شهری ساکنین سه محله منبع آب، نیوساید و عامری کلان شهر اهواز به عنوان جامعه آماری پژوهش انتخاب شدند و حجم نمونه نیز برابر 380 نفر محاسبه گردید. پرسش نامه پژوهش به روش نمونه گیری تصادفی در بین اعضای جامعه آماری پژوهش توزیع شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز به کمک مدل های تحلیل عاملی و مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزارهای SPSS و Amos انجام پذیرفت. یافته های پژوهش نشان داد، 13 عامل شناسایی شده قادرند بالغ بر54/68 درصد از واریانس متغیر وابسته بروز خلاقیت اجتماعی در مکان های شهری را تبیین نمایند. همچنین عوامل سرمایه اجتماعی و انگیزش بروز استعداد و توانمندی ها، پاسخ دهندگی فضا و تجربه خلق مکان، فرهنگ، سنت و باورهای جامعه، اصالت، تنوع، منحصربه فرد بودن فضا و مبلمان رتبه اول تا چهارم را در بین عوامل مؤثر بر بروز خلاقیت در مکان های شهری به خود اختصاص داده اند.
بررسی تأثیر مؤلفه های اجتماعی - فرهنگی و اعتقاد ی - معنوی بر سیماشناسی بافت سکونتگاه های روستایی (مورد مطالعه: روستاهای بخش کجور شهرستان نوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
286 - 309
حوزههای تخصصی:
د ر نگاه جامع به سیمای سکونتگاه های روستایی بخش کجور می توان به نقش عوامل گوناگون طبیعی، اقلیمی، اقتصاد ی و اجتماعی د ر شکل گیری و مکان گزینی بافت کالبد ی روستاهای این ناحیه پی برد. اینکه این عوامل خود بر یکد یگر تأثیر د ارند، امری واضح است. اما تأثیرپذیری ویژگی های کالبد ی از عوامل اجتماعی - فرهنگی و اعتقاد ی - معنوی موضوع این پژوهش است. هد ف اصلی پژوهش «تبیین میزان اثرگذاری مؤلفه های اجتماعی - فرهنگی و اعتقاد ی - معنوی بر سیماشناسی بافت سکونتگاه های روستایی بخش کجور شهرستان نوشهر» بود ه تا به این پرسش پاسخ د هد که «سیماشناسی بافت سکونتگاه های روستایی بخش کجور تا چه حد تحت تأثیر مؤلفه های اجتماعی - فرهنگی و اعتقاد ی - معنوی قرار د ارد؟». روش تحقیق مورد استفاد ه کاربرد ی - توسعه ای و ازلحاظ شیوه تحلیل د اد ه ها از نوع توصیفی و علّی است. د اد ه های پژوهش با تکیه بر اسناد کتابخانه ای و مطالعات مید انی به روش مشاهد ه مشارکتی گرد آوری گرد ید ه است. یافته های پژوهش نشان می د هد که مؤلفه های اجتماعی - فرهنگی شامل جمعیت، قومیت، تجانس فرهنگی، روابط اجتماعی، امنیت، بهد اشت، آموزش، سبک زند گی و کنش های معیشتی و مؤلفه های اعتقاد ی - معنوی شامل اعتقاد ات مذهبی، مراسم آیینی، محرمیت، وقف، امد اد رسانی و کمک به نیازمند ان و زیارت، عباد ت، نذر و توسل به اهل بیت (ع) بر چهار خصیصه اصلی کالبد ی متشکل از مسکن، کاربری اراضی، شبکه معابر و مراکز محلات تأثیر قابل توجهی د اشته و میان مؤلفه های مطرح شد ه و ساختار کالبد ی روستاهای بخش کجور ارتباطی تنگاتنگ وجود د ارد. این تأثیر به ویژه د ر شکل گیری و مکان گزینی اماکن و فضاهای مذهبی و زیارتی د ر روستاهای این ناحیه قابل توجه است. همچنین انسجام روابط اجتماعی - فرهنگی و اعتقاد ی - معنوی بین ساکنان منجر به هماهنگی کالبد، د ر روستاهای بخش کجور شد ه است.
امنیت غذایی و عوامل مؤثر بر آن در جوامع روستایی استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۵)
444 - 467
حوزههای تخصصی:
امروزه امنیت غذایی یکی از مهم ترین نگرانی های جوامع مختلف است. این نگرانی به ویژه در مناطق روستایی که خود تولیدکننده مواد غذایی هستند، اهمیت بیشتری پیدا می کند. در پژوهش حاضر، به بررسی امنیت غذایی و عوامل مؤثر بر آن در جوامع روستایی استان بوشهر پرداخته شده است. داده های موردنیاز از یک نمونه 380 نفری از خانوارهای موردمطالعه که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان انتخاب شده بودند، جمع آوری شد. تجزیه وتحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار SPSS18 انجام گرفت. نتایج نشان داد که بیش از 60 درصد از خانوارهای روستایی در وضعیت ناامنی غذایی قرار دارند. همچنین بر اساس مدل مکارتی، مشخص شد که عوامل اقتصادی، جغرافیایی و اجتماعی به ترتیب، بیشترین تأثیر را بر امنیت غذایی دارند. نتایج رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که در بین عوامل اقتصادی، متغیرهایی از قبیل میزان اراضی آبی، میزان پس انداز و تعداد دام سبک و سنگین، در میان عوامل اجتماعی، متغیرهایی نظیر سواد همسر خانوار، تعداد فرزندان و بار تکفل و از میان عوامل جغرافیایی، متغیرهایی نظیر میزان فاصله با مراکز فروش محصولات کشاورزی، میزان فروش از طریق واسطه ها و سرمایه گذاری افراد شهری در مناطق روستایی، اثر مثبت و معنی داری بر بهبود امنیت غذایی دارند.
رهیافت فضایی راهبردی در خوشه بندی پیشران های موثر بر توسعه زیست محیطی شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد شهرنشینی درگستره محیطی، مساله محیط زیست و دست یابی به پایداری زیست محیطی شهر امری ضروری است. بنابراین هدف مقاله حاضر شناسایی و خوشه بندی پیشران های موثر بر توسعه زیست محیطی شهر خرم آباد با رویکرد فضایی راهبردی است. روش جمع آوری داده ها به صورت اسنادی- پیمایشی بوده که فرایند تجزیه و تحلیل آنها در دو بخش صورت گرفته است. در بخش اول جهت تحلیل توسعه فضایی شهر، در قالب نرم افزار ArcGIS 10.2 و ENVIتغییرات کاربری اراضی محدوده مورد مطالعه طی یک دوره 31 ساله مورد ارزیابی قرار گرفته و در بخش دوم جهت شناسایی پیشران های توسعه زیست محیطی شهر خرم آباد، از روش پیمایشی (پرسشنامه ای) در قالب نمونه گیری هدفمند استفاده شده که بر اساس آن 62 عامل موثر بر آینده زیست محیطی شهر خرم آباد در 5 بُعد کلی (اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، نهادی و مدیریتی، زیست محیطی و کالبدی) گردآوری گردید. این عوامل در قالب یک ماتریس متاقطع 62 *62 در نرم افزار میک مک مورد تحلیل ساختاری قرار گرفته که از میان آنها 10 پیشران کلیدی با تاثیرگذاری بالا مشخص شد. نتایج این پژوهش نشان داد که ارتقاء میزان پایداری زیست محیطی در شهر خرم آباد و شهر هایی همانند آن با عنایت به گستردگی ابعاد زیست محیطی، در گرو استفاده از تفکر بلندمدت و گذار از ملاحظات زودگذر با نگاه به اصول توسعه پایدار است، تا در قالب یک برنامه ریزی فضایی -راهبردی و مشارکت محور، بتوان به توسعه زیست محیطی مناسب دست یافت.
تدوین کیفی الگوها و شاخص های بازآفرینی اقتصادمبنا با رویکرد رقابت پذیری شهر (شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
34 - 51
حوزههای تخصصی:
مقدمه رقابت پذیری موضوعی مهم و محوری است که از آن به عنوان وسیله ای برای دستیابی به رشد اقتصادی مطلوب و توسعه پایدار یاد می شود. رقابت پذیری یک شهر به مجموعه ای از عوامل بستگی دارد که شامل نوع حاکمیت، ارتباطات جهانی، زیرساخت های اجتماعی و اقتصادی، کیفیت سرمایه انسانی و محیط طبیعی، محیط تجاری و قابلیت مؤسسه های محلی است. طی چند دهه اخیر شهر، سنندج به عنوان مرکز استان کردستان با رشد روزافزون جمعیت و مهاجرت که منجر به ساخت وساز و تغییرات زیاد در ساختار فضایی به ویژه رشد و گسترش کالبدی - فیزیکی شهر در مکان های نامساعد طبیعی شده است. موقعیت بافت قدیم و بازار تاریخی در مرکز ثقل جغرافیایی شهر و بارگذاری پتانسیل های گردشگری- تفریحی به خصوص آبیدر، توجه به پتانسیل رودخانه قشلاق و لبه های طبیعی می تواند با تأکید بر تعیین عوامل و تعیین الگوها و شاخص ها که لزوم توجه به مسائل شهری و به خصوص رقابت پذیری اقتصاد شهری آن را ضروری ساخته است. این پژوهش ضمن مرور مفاهیم، رویکردها و نظریه های رقابت پذیری شهری و بازآفرینی شهری به ارائه الگوها، مضامین و شاخص های رقابت پذیری شهری پایدار با تأکید بر رویه اقتصادمبنا در برنامه های مدیریتی بازآفرینی پایدار خواهد پرداخت. مواد و روش ماهیت روش شناسی پژوهش حاضر بر اساس نتیجه از نوع توسعه ای و بر اساس ماهیت، هدف و روش، از جنس ترکیبی به صورت توصیفی - تحلیلی است. با توجه به مسئله پژوهش حاضر که ضمن بررسی استنادی، شاخص و معیارها، مفاهیم و الگوهای مستخرج از بخش مبانی نظری از طریق تحلیل محتوا و تکنیک تحلیل کیفی (تحلیل مضمون) و بررسی وضع موجود محدوده مورد مطالعه با روش رگرسیون چندگانه در محور اصلی پژوهش با استفاده از تحلیل داده های محتوای و کدگذاری، نرم افزار کتاب شناختی (VOSviewer) و نرم افزاری (SPSS20) در عنوان، چکیده، کلیدواژه، متن و نتایج مقالات که به زبان انگلیسی در ژورنال های معتبر شامل مقاله (article) یا مقاله مروری (review) چاپ شده در نشریات (ScienceDirect) و (Scopus) در مجموع 623 سند حاوی یکی از کلیدواژه های رقابت پذیری شهری، بازآفرینی اقتصادی در این پایگاه های علمی مورد بررسی و مطالعه اولیه قرار گرفته است. همچنین، جامعه آماری 76 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی در دسترس شامل سازمان ها و نهادهای دخیل در امر بازآفرینی شهری و تأثیرگذار بر اقتصاد شهری و همچنین، نهادهای مردمی و خصوصی شهر سنندج در ارتباط با مناطق انتخابی به عنوان نمونه های مورد مطالعه شامل پارک تفریحی و گردشگری کوه آبیدر به عنوان نشانه کلان و شاخص شهری، بازار سنتی به عنوان هویت تاریخی، رودخانه قشلاق و لبه های طبیعی تعیین شده است. یافته ها مرحله اول: بخش کیفی؛ این نتایج بیانگر آن است که (ScienceDirect) 311 سند و (Scopus) با 312 سند در مجموع 623 سند علمی معتبر حاوی یکی از کلیدواژه های رقابت پذیری شهری، بازآفرینی اقتصادی در این پایگاه های علمی مورد بررسی و مطالعه اولیه قرار گرفته است. در نهایت، با بررسی مقالات؛ تعداد 15 مقاله علمی معتبر که بیشترین ارتباط موضوعی و محتوایی را با عنوان پژوهش و مقاله حاضر داشتند، تجزیه و تحلیل نهایی شدند. بیشترین تعداد مقالات و اسناد علمی منتشر شده در این بازه مربوط به سال 2021 و مرتبط به مقالاتی از نوع پژوهشی با 61.1 است. نشریات Sustainability Switzerland بیشترین استناد علمی بر اساس سال انتشار در زمینه بازآفرینی و رقابت پذیری شهری است. بیشترین تعداد مقالات در این زمینه موضوعی به لحاظ قلمروی جغرافیایی به آمریکا با 202 مقاله و پس از آن به انگلستان با 96 و ایالت متحده آمریکا با 90 مقاله اختصاص دارد. بر اساس تحلیل و بررسی محتوایی و کیفی جدول 1 کدگذاری انجام شده نتایج نشان دهنده 55 معیار/شاخص، 12 مضامین (محتوایی و رویه ای) و 5 مؤلفه اصلی «اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، سیاسی و مدیریتی، کالبدی» است. نتایج تحلیل ثانویه و مستخرج از کدگذاری اولیه در جدول 2 بررسی شده است. مرحله دوم: بخش کمی؛ برای تهیه پرسشنامه به منظور بررسی شناسایی الگوها، شاخص ها/معیارها و مفاهیم مؤثر بر رقابت پذیری اقتصادی شهر سنندج و جامعه آماری منتخب از طریق روش دلفی و ابزار پرسشنامه، جامعه آماری 76 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی در دسترس از کارمندان و شاغلان در سازمان ها و و نهادهای دخیل در امر بازآفرینی شهری و تأثیرگذار بر اقتصاد شهری و همچنین، نهادهای مردمی و خصوصی شهر سنندج در ارتباط با مناطق انتخابی به عنوان نمونه های مورد مطالعه شامل پارک تفریحی و گردشگری کوه آبیدر به عنوان نشانه کلان و شاخص شهری، بازار سنتی به عنوان هویت تاریخی، رودخانه قشلاق و لبه های طبیعی هستند. با توجه به روش ترکیبی پژوهش و مشخص کردن مضامین از طریق تحلیل محتوای کیفی، تعداد 12 مورد از مضامین استنباطی از مرحله اول تجزیه وتحلیل برای ادامه در روش کمی مورد بهره برداری و تحلیل نهایی خواهد بود. نتایج جدول 6 و میانه نظری (عدد 3) نیز نشان می دهد اختلاف معناداری وجود دارد (05/0p<). براساس مدل در سطح اول، مضامین متغیر رقابت پذیری شهری اقتصادی شهر مورد بررسی قرار گرفته اند. در مجموع میانگین؛ در مضامین «سرمایه گذاری شهری»، «رقابت پذیری رویدادمحور شهری»، «توسعه رقابتی کاربری های زمین»، «رقابت پذیری گردشگری شهری»، «مسکن و رقابت اقتصادی»، «رقابت در ایجاد دسترسی در شهرها» بالاتر از میانه نظری ارزیابی شده که در جدول 7 به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته و نشان دهنده این مطلب است. نتیجه گیری نتایج حاصل از تحلیل های انجام شده در منابع و نتایج پرسشنامه نشان می دهد مهم ترین مقولات تأثیرگذار بر رقابت پذیری بازآفرینی اقتصادی شهری در قالب پنج مؤلفه (اجتماعی، مدیریتی سیاسی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی) و با بررسی و جمع بندی مبانی نظری و روش پژوهشی ترکیبی شامل تحلیل محتوای کیفی و کمی، 5 کلیدواژه موضوعی به عنوان مفهوم «ایجاد رقابت شهری از طریق برنامه های رویدادمحور، سرمایه گذاری در جذابیت های رقابت پذیر شهر، سرمایه گذاری در صنایع دوستدار محیط زیست، رشد خلاقیت و نوآوری رقابتی در کارآفرینی، رقابت پذیری در سطح مکان و مسکن» 55 کلیدواژه به عنوان شاخص های پژوهش «جذابیت مناطق تاریخی شهری، خلاقیت شهری، جذابیت و رقابت پذیری، ساختار اجتماعی شهر، پویایی شهری، کاهش جنبه های فرهنگی، پراکندگی شهری، نوآوری شهری، تولید دانش، سرمایه فرهنگی، جذابیت اقتصادی شهری، رقابت اقتصادی جهانی، توسعه رقابت اقتصادی، رقابت بین شهرهای کوچک و متوسط، مکانیسم های اقتصادی و مالی، بهبود رقابت شهری، ایجاد اشتغال، جذب سرمایه، قیمت مسکن، ارتقای سلامت عمومی، زیست محیطی، اکوسیستم شهری، سیاست های گسترش شهری، موقعیت مکانی، رویدادهای شهری، حاشیه نشین اقتصادی، رقابتی شدن شهرها، سیاست پولی دولت، مقاصد رقابت پذیر گردشگری، فناوری اطلاعات کسب وکار، نابرابری های منطقه ای و شهری، پیاده راه، توسعه مجدد نواحی تاریخی، دسترسی، بازآفرینی توسعه مجدد زمین، توسعه خودبه خود، تراکم شهری، فاصله رفت و آمد شهری، سرمایه گذاری های زیرساختی، آثار تاریخی، بازار مسکن، نوسازی مسکن، گسترش شهری» و 5 کلیدواژه موضوعی به عنوان الگوهای پژوهش «رقابت در نوآوری شهری، رقابت پذیری گردشگری شهری، سرمایه گذاری شهری، پراکندگی شهری و رقابت شهری، عوامل رقابت پذیری در کارآفرینی، مسکن و رقابت اقتصادی، رقابت پذیری رویدادمحور شهری، رقابت در ایجاد دسترسی در شهرها، توسعه رقابتی کاربری های زمین، رقابت پذیری توسعه سبز، سرمایه گذاری های زیست پذیری بر اساس مزیت رقابتی، تجمع و مکان یابی و تجمع استقرار فعالیت ها» از مطالعات مستخرج شده است و اطلاعات و روند مفهومی به صورت تفصیلی در نمودار چارچوب نظری و مفهومی (شکل 6) ارائه شده است.
کاربرد استراتژی توسعه شهری(CDS) در ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی، مطالعه موردی: شهر مهاباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با آشکارشدن ضعف کارآمدی اجرای طرح های شهرسازی که بدون نگرش راهبردی و جامعه تهیه گردیده، ضرورت ایجاد تغییراتی در فرایند و روش های تهیه این طرح ها احساس گردید. برآیند چنین تغییراتی، تهیه و اجرای استراتژی توسعه شهری(CDS) می باشد که امروزه در بسیاری از شهرها درابعاد مختلف از جمله مقوله ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی استفاده می گردد. این سکونتگاه ها بویژه در کشورهای در حال توسعه از آن جا که توزیع فضایی شهرها و جمعیت در چارچوب یک برنامه جامع که مبتنی بر هماهنگی های بخشی و ناحیه ای باشد، صورت نگرفته است، مشکلات گسترده ای را برای مجموعه شهر بوجود آورده است. از همین رو امروزه کسی بویژه در نگاه برنامه ریزی جامع و سیستماتیک، نمی تواند تأثیرات خرد و کلان سکونتگاه های غیررسمی را که بر مجموعه خود(کل شهر)، را انکار کند. از این رو باتوجه به این که موضوع مورد پژوهش در بسیاری از کشورهای در حال توسعه از موضوعات چالش برانگیز در عرصه مدیریت شهری، امنیت و پایداری شهری به شمار می رود، پژوهش حاضر به مطالعه ابعاد مختلف سکونتگاه های غیررسمی شهر مهاباد می پردازد. روش مطالعه در این تحقیق بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی استوار بوده و مبنای اصلی آن نیز، اجرای طرح مطالعات استراتژی توسعه20 ساله شهر و برنامه پنج ساله شهرداری شهر مهاباد است. نتایج این بخش از مطالعه، نشان از وضعیت نامناسب بخش های مختلف نقاط یازده گانه سکونت گاه غیررسمی شهر مهاباد در ابعاد مختلف اجتماعی، کالبدی، رفتارهای فرهنگی و آسیب ها، مسائل طبیعی، جمعیتی و ... دارد. براین اساس، در هر مرحله با توجه به این که در مطالعات پیمایشی، ویژگی ها و مشکلات مختلف محلات، شناسایی گردید، اهداف کلی، عملیاتی، راهبردها و راه حل های دستیابی به اهداف نیز بر اساس چارچوب تعیین شده در مطالعات استراتژی توسعه شهری(CDS) بیان گردید.
آینده پژوهی همگرایی کشورهای اسلامی به روش سناریوپردازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۳)
169 - 187
حوزههای تخصصی:
جهان اسلام گستره جغرافیایی وسیعی است که شامل منطقه جنوب غرب آسیا، آسیای مرکزی، شمال افریقا و بخشهایی از جنوب و جنوب شرق آسیا می شود. بیشینه ساکنان این محدوده وسیع جغرافیایی، پیروان دین اسلام هستند و بر اساس آموزه قرآنی «امت واحده» یا «امت اسلامی» از سایر مناطق جهان متمایز می شوند. جهان اسلام که در سده های نخستین اسلامی در شکل دولت یکپارچه اسلامی به شکلی همگرا و هم افزا، قدرت و تمدن بزرگ و درخشانی را تجربه کرده بود؛ در سده های اخیر، دچار استعمار، ضعف، انفعال، وابستگی، چند دستگی و افتراق شد و با جریانهای ملی گرایی و قوم گرایی در قالب نظام دولت ملت کاملاً تجزیه و دچار واگرایی و گسیختگی سیاسی فضایی شده است. در دهه های اخیر، برخی اندیشمندان، مصلحان و فعالان سیاسی جهان اسلام بر مبنای نظریه امت واحده به فکر همگرایی و وحدت کشورهای اسلامی بوده اند. مسأله اصلی پژوهش این است که آینده های بدیل و سناریوهای مختلف برای همکاری و همگرایی کشورهای اسلامی چیست؟ پاسخ به این مسأله در چارچوب آینده پژوهی و با روش سناریوپردازی اکتشافی و استفاده از تجمیع آراء نخبگانی انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که چهار سناریو برای کشورهای اسلامی قابل ارائه است که سناریو همگرایی کامل و تشکیل دولت یکپارچه اسلامی به عنوان آینده مطلوب، سناریو همگرایی کشورهای اسلامی در قالب کنفدراسیون اسلامی به عنوان آینده مرجح، سناریو همگرایی و تشکیل اتحادیه کشورهای اسلامی به عنوان آینده محتمل و سناریو ادامه وضع موجود و سازمان همکاری اسلامی به عنوان آینده ممکن خواهد بود.
واکاوی پیشران های کلیدی مؤثر بر توسعه گردشگری خلاق با رویکرد آینده پژوهی، مطالعه موردی: استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۳)
105 - 114
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی توسعه گردشگری که از پیچیده ترین اجزاء و مصدر قوانین جهانی است، اساساً یکی از مهم ترین برنامه های توسعه اقتصادی، شغلی، اجتماعی و افزایش سطح رفاه عمومی مردم در هر کشوری به شمار می رود. از منظر متفکرین و دیدگاه آینده پژوهی، اعتقاد بر این مهم می باشد که اساساً آینده را مخلوط پیچیده ای از روند های غیر قابل تغییر، حوادث تصادفی و اقدامات افراد و مؤسسات کلیدی شکل می دهد و به دلیل این پیچیدگی بهترین روش برای آینده پژوهی، جمع-آوری هرچه بیشتر اطلاعات و استفاده از فرایند های نیمه خودآگاه اطلاعاتی و کشف و مکاشفه شخصی برای به دست آوردن دانش و بینش کافی است. بر همین اساس و با علم به ارتباط منطقی آینده پژوهی با مقوله گردشگری خلاق در آینده، مقاله حاضر که به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی- توسعه ای، از حیث ماهیت، توصیفی - تحلیلی و ازنظر روش، مبتنی بر روش پیمایشی و میدانی می باشد، به بررسی پیشران های کلیدی مؤثر بر توسعه گردشگری خلاق در استان گلستان بپردازند. به منظور آینده پژوهی گردشگری خلاق در استان گلستان، با استفاده از دو تکنیک پویش محیطی و دلفی، 38 شاخص اولیه موردبررسی قرار گرفت و در ادامه با استفاده از ابزار MICMAC به بررسی ابعاد آینده پژوهی گردشگری خلاق پرداخته شد. نتایج حاکی از آن است که از بین عوامل مورد مطالعه، 15 مؤلفه به عنوان پیشران های کلیدی مؤثر در توسعه گردشگری خلاق در محدوده مورد مطالعه می باشند که حفظ منابع طبیعی به عنوان تأثیرگذارترین عامل است. در پایان این مقاله، برگرفته از شناخت جامع ایجاد شده از منطقه، فرصت ها و تهدیدهای موجود، پیشنهاداتی از قبیل توسعه شاخه های مختلف گردشگری با توجه به قابلیت های استان ازقبیل گردشگری صحرا و ورزشی، بهره گیری از نخبگان، برگزاری دوره های آموزشی در زمینه تولید محصول خلاق، توسعه مراکز اقامتی و پذیرایی به ویژه خانه های بوم گردی و ... ارائه گردید.
تحلیل آثار پروژه تعمیم ترسیب کربن (مورد مطالعه: مناطق گل چشمه و بزیجان شهرستان محلات استان مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
240 - 263
حوزههای تخصصی:
پروژه ترسیب کربن تحت حمایت سازمان های مختلف بین المللی و با هدف اساسی کاهش انتشار گازهای گلخانه ای در سطح کشورهای درحال توسعه در حال اجرا است. شهرستان محلات یکی از مناطق پیشرو در ایران برای اجرای این پروژه است. پروژه حاضر علی رغم دستاوردهای عینی، اثرات اکولوژیکی، اقتصادی، اجتماعی و روان شناختی فراوانی در مناطق تحت پوشش به جای گذاشته است. مطالعه حاضر با تکیه بر تکنیک پیمایشی، این اثرات را از دیدگاه 105 نفر از کارشناسان حاضر در منطقه تحلیل کرده است. نتایج نشان داد که پروژه ترسیب توانسته با اجرای عملیات آبخیزداری، مرتع داری و بیابان زدایی خطر رواناب و جاری شدن سیل در منطقه را به میزان قابل توجهی کاهش دهد و از فرسایش خاک در منطقه در حد قابل قبولی جلوگیری کند. با برگزاری 6 دوره آموزش مهارت، سطح مهارت شغلی شرکت کنندگان در دوره در حد مطلوبی افزایش یافت و هم زمان با برگزاری این دوره ها، 5 صندوق اعتبارات خرد نیز تأسیس شد که پشتوانه اقتصادی لازم برای راه اندازی 49 کسب وکار از این طریق فراهم شد. با شکل گیری 22 گروه توسعه، سطح سرمایه اجتماعی اعضای گروه ها به خصوص در بعد اعتماد اجتماعی در حد خوبی بهبود یافت. به علاوه، درنتیجه برگزاری دوره های آموزشی و همچنین سازمان دهی روستائیان در قالب گروه های توسعه، نگرش و رفتار آن ها در قبال منابع طبیعی و محیط زیست بهبود یافت. درمجموع، نتایج مطالعه حاضر بیانگر این است که اقدامات انجام گرفته در فرایند پروژه، در شکل گیری مؤلفه های توسعه پایدار متوازن در کنار محقق شدن هدف ترسیب کربن خاک تأثیر بسزایی داشته اند.
بررسی تأثیر دارایی ها بر پایداری معیشت زنان روستایی در شهرستان گچساران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۵)
554 - 569
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر دارایی های معیشتی بر پایداری معیشت زنان روستایی در شهرستان گچساران انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 300 نفر از زنان روستایی که در طرح های توسعه ای آبادانی و پیشرفت منظومه ذی نفع بوده اند، به صورت تصادفی در شهرستان گچساران بود که به روش تصادفی ساده 139 نفر انتخاب و پیمایش شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بود. روایی ابزار پژوهش توسط اساتید گروه ترویج و توسعه دانشگاه تهران و متخصصان موضوعی تأیید شد، پایایی آن نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ طی توزیع 30 پرسش نامه در مرحله پیش آزمون محاسبه و مقدار آن 73/0 به دست آمد. برای انجام آزمون های آماری از نرم افزارهای LISREL8.8 و SPSS26 استفاده شد. نتایج نشان داد که متغیرهای مستقل موردمطالعه (پنج سرمایه) درمجموع توانستند 13/60 درصد از واریانس متغیر وابسته یعنی معیشت پایدار زنان روستایی را تبیین کردند. همچنین، شاخص های برازندگی نیکویی برازش نیز نشان داد که مدل ساختاری پژوهش از برازش مناسب و قابل قبولی برخوردار است. به علاوه، شاخص سرمایه انسانی به ضریب (61/0= λ) اهمیت و اولویت اول را برای سنجش معیشت پایدار زنان روستایی به خود اختصاص داد. بر این اساس، ازجمله راهکارهای بهبود میزان معیشت زنان روستایی عبارت اند از: 1) سازمان ها و سایر مسئولان برنامه ریز و سیاست گذار به فعالیت های زنان روستایی توجه لازم را مبذول دارند و زمینه ارتقای معیشت آن ها را با توجه به شرایط موجود ارتقا دهند. 2) به منظور کمک به زنان و خانواده های فقیر و آسیب پذیر روستایی، می توانند با ارائه مساعدت-های مالی مناسب مانند راه اندازی صندوق های خرد روستایی اقدام کنند.
طراحی مدل برندسازی شهری مبتنی بر کارآفرینی دیجیتال در صنایع خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
6 - 17
حوزههای تخصصی:
مقدمه در دنیای امروز، برندسازی یکی از عوامل کلیدی در موفقیت بازاریابی و صادرات محصولات و خدمات است. بازار عرصه رقابت محصول نیست، بلکه عرصه ای برای تقابل برندهای تجاری است [1]. در این بین، برندهایی وجود دارند که هویت یک شهر را نشان می دهند [2]. طی صد سال گذشته، شهرها درصد زیادی از جمعیت جهان را به خود جذب کرده اند. سازمان ملل تخمین می زند که تا سال 2030 بیش از 60 درصد جمعیت جهان در شهرها زندگی خواهند کرد و با سرعتی حدود 55 میلیون نفر در سال رشد می کنند [3]. از طرفی، برندسازی امروزه بیش از گذشته در صنعت خدمات مورد توجه قرار گرفته است [4]. برندسازی شهری، مفهومی جدید است و به عنوان فرایندی معرفی می شود که طی آن، ویژگی های فیزیکی منحصربه فرد شهر تعریف می شود و جوهر مکان را در بر می گیرد [5]. یکی از رویکردهای جدید در توسعه پایدار شهرها، برندسازی آن ها است. برندسازی شهر به سرعت در حال تبدیل شدن به یک ابزار سیاست عمومی محبوب برای دولت ها است، چرا که با تصویر شهر و همچنین دستیابی به انواع اهداف توسعه شهری در ارتباط است [6]. برندسازی شهری به یکی از سیاست های اولیه برای دستیابی به پایداری در بسیاری از کشورها تبدیل شده است. به این ترتیب، می توان از استراتژی های بسیاری برای ایجاد برندسازی شهری و مکان استفاده کرد [7]. علاوه بر این، برندسازی شهری نه تنها به ارتقای تصویری مثبت از شهر محدود نمی شود، بلکه با گسترش بیشتر می تواند آن را به یک تجربه شهری تبدیل کند [5]. با توجه به اینکه توسعه سریع منجر به ایجاد استانداردهای جدید در تقاضای بازار شده و این روند تغییر و رشد تقاضا، به شدت محیط رقابتی و استراتژی ها، مدل ها و فرایندهای تجاری سنتی را تغییر داده است. فناوری های دیجیتال تأثیر قابل توجهی بر نحوه تصور از شهر و ایجاد کسب وکارهای جدید در آن دارند [8]. دیجیتالی شدن تنها به پیشرفت های جدید در کارآفرینی خلاصه نمی شود، بلکه مدل های کسب وکار با یک تغییر بزرگ به سمت محیط های دیجیتال روبه رو هستند. علاوه بر کسب وکارهای جدید ایجادشده از فرصت های به وجود آمده به دلیل دیجیتالی سازی، شعبه ها و کسب وکارهای موجود، از کسب وکار آفلاین به کسب وکار آنلاین تغییر کرده و «کارآفرینی دیجیتال» را به عنوان شکل جدیدی از فعالیت های کارآفرینانه ایجاد می کنند [9]. بنابراین، نیاز به توسعه کسب وکار پایدارتر [11]، تقاضاهای رو به رشد برای کسب وکارهای خدماتی با کیفیت بالا [12 و 13] و افزایش رقابت در بازارها، به تقویت اشکال جدیدی از کارآفرینی دیجیتال در صنایع خلاق در شهرها کمک کرده است [14]، توسعه سریع و اخیر فناوری [14]، باعث شده تا کارآفرینان با تمرکز بر فرصت های تجاری جدید در کارآفرینی دیجیتال نوآوری کرده [15] و با توسعه کارآفرینی دیجیتال در صنایع خلاق، اکنون به عنوان یک محرک کلیدی رشد اقتصادی در نظر گرفته شوند و کارآفرینان نوآور بیشتری را جذب کنند [13]. همان طور که مشاهده می شود، برندسازی شهری مبتنی بر کارآفرینی دیجیتال در صنایع خلاق، آن طور که باید مورد توجه قرار نگرفته و احساس نیاز در بررسی و طراحی مدلی به منظور برنامه ریزی و توسعه در این راستا کاملاً مشهود است. با توجه به کلیه موارد مطرح شده، هدف از انجام این پژوهش، طراحی و ارائه مدل یادشده است. مواد و روش ها پژوهش حاضر از نظر فلسفه دارای پارادایم تفسیری، از نظر هدف توسعه ای- کاربردی و از لحاظ روش در دسته پژوهش های توصیفی است. پژوهش جاری با استفاده از استراتژی مطالعه موردی، شهر تهران را مورد بررسی قرار داده ، که در آن از رویکرد تحلیل محتوای کیفی برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. به منظور گردآوری داده ها و مصاحبه با خبرگان، پرسشنامه نیمه ساختار یافته مورد استفاده قرار گرفته است. جامعه آماری شامل خبرگان فعال در حوزه کسب وکارهای صنایع خلاق و کارآفرینان دیجیتال در این حوزه (اساتید و مدیران حوزه صنایع فرهنگی) و همچنین مدیران شهرداری تهران هستند. نمونه گیری زنجیره ای (گلوله برفی) تعداد 23 نفر مورد مصاحبه قرار گرفتند. جهت کدگذاری داده های به دست آمده از مصاحبه ها، از روش کدگذاری سه مرحله ای، کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی استفاده شده است. ضریب پایایی نیز برابر با 0/823 به دست آمد. یافته ها در بخش اول یعنی مرحله کدگذاری باز- بخشی از تحلیل که به طور مشخص به نام گذاری و دسته بندی پدیده از طریق بررسی دقیق داده ها مربوط می شود. به بیان بهتر، در این نوع کدگذاری مفاهیم درون مصاحبه ها و اسناد و مدارک بر اساس ارتباط با موضوعات مشابه طبقه بندی می شوند. به این ترتیب، کدهای اولیه در این بخش استخراج می شوند. کدهای اولیه به دست آمده شامل 172 کد در این مرحله است. در این قسمت به ارائه نمونه ای از کدهای اختصاص یافته به همراه متن مصاحبه مربوطه ذکر شده است. طبق نتایج به دست آمده، در دو مرحله کدگذاری محوری و انتخابی، تعداد 52 کد محوری در ده دسته فرعی (راهبردهای برندسازی، زیرساخت، رقابت پذیری، بازاریابی مکان، زیرساخت ها، عوامل درون سازمانی، عوامل برون سازمانی، اکوسیستم، دانش، خلاقیت و نوآوری و سه دسته اصلی (عوامل برندسازی شهری، عوامل کارآفرینی دیجیتال و عوامل صنایع خلاق) مرتب شدند. بحث و نتیجه گیری نتایج پژوهش جاری نشان داد در هر متغیر، زیرمجموعه ای از عوامل تأثیرگذار وجود دارد. توجه و به کارگیری این عوامل در برنامه ریزی های اقتصادی و توسعه ای، می تواند همچون سکوی پروازی برای آینده برندسازی شهر تهران و البته سایر شهرهای کشور باشد. بنابراین، با توجه شکاف یادشده طراحی مدلی برای برندسازی شهری مبتنی بر کارآفرینی دیجیتال در صنایع خلاق، هدف انجام این پژوهش بیان شده است. برندسازی شهری که خود بر تحرکات سرمایه به شهر اشاره دارد، می تواند در بستر کارآفرینی دیجیتال تقویت شده و با خلاقیت و نوآوری موجود در صنایع خلاق به رشد و توسعه شهری منجر شود و سرمایه های مالی و انسانی بیشتری جذب کند. مقوله زیرساخت در عوامل برندسازی شهری به اهمیت نقش قوانین در ایجاد تصویر احساسی اشاره دارد. قوانین می توانند محدود کننده برخی تبلیغات باشند که از دیدگاه احساسی به تصویر ایجاد شده خدشه وارد کنند. از طرفی، وجود امکانات رفاهی و تفریحی پایه، خدمات و هتل های مناسب برای گردشگران، زیرساخت های شهری همچون حمل ونقل عمومی و ... بر تصویر شهر در ذهن گردشگران به شدت تأثیرگذار است. در مقوله راهبردهای برندسازی نیز تصویر شهری می تواند به تبلیغ دهان به دهان توسط گردشگرانی که به سیاحت در شهر مقصد پرداخته اند، بینجامد. از طرفی، با جذب برندهای مشهور و شناخته شده در صنایع مختلف و به خصوص صنایع خلاق، می توان برند شهر را تقویت کرد و توسعه بخشید. این برندها خود زمینه تبلیغات گسترده برای شهر را فراهم می کنند و هزینه آن را به دوش می گیرند. با حضور این برندها در هر شهری ناخودآگاه تقویت برند شهر روی خواهد داد. در عوامل کارآفرینی دیجیتال در دسته زیرساخت ها، به اهمیت خدمات دیجیتال پایه که بنیان شهری مدرن را تشکیل می دهد و همچنین، نقش مراکز فرهنگی و وابستگی ها بیان شده اند. مراکز فرهنگی زیرساخت فرهنگی را ایجاد می کنند که در نتیجه آن، شهروندان مطالبه گر و مدیران با مسئولیت به تقویت برند شهر می پردازند. از طرفی، توجه به عوامل درون سازمانی در کارآفرینی دیجیتال، می تواند جذب سرمایه های خارج از شهرها را به سمت شهر مقصد به همراه داشته باشد. این مهم نه تنها در مورد سرمایه های مادی، بلکه در سرمایه های دانشی و منابع انسانی نیز صادق است. همچنین، عوامل برون سازمانی می توانند از طریق صنایع پشتیبان کارآفرینانه، از بخش کارآفرینی دیجیتال به توسعه برند شهری کمک کنند. در این مقوله، اقتصاد پویا، تنوع کسب وکارها و حضور کسب وکارهای بین المللی همگی نشانه های توجه به کسب وکار و کارآفرینی به خصوص در بخش دیجیتال و تأثیری که این کسب وکارها می توانند بر توسعه برند شهر داشته باشد، اشاره دارند. عامل خلاقیت و نوآوری در عوامل صنایع خلاق به ایده های متنوعی اشاره می کند که در صورت سرمایه گذاری در آن ها، می تواند در راستای تبدیل شهر تهران به یکی از موفق ترین ابر شهرهای دنیا مؤثر واقع شود. یکی از این عوامل سیلیکون ولی ایرانی است. وجود سیلیکون ولی ایرانی می تواند شرایط توسعه بیشتر این شهر را فراهم آورد.