فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۴۱ تا ۱٬۷۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴
55-68
حوزههای تخصصی:
در بسیاری از کشورهای توسعه یافته تغییر نگرش در نوع برنامه ریزی جهت دستیابی به نتایج مطلوب به کار گرفته شده است. از جمله نگرش های جدید به امر برنامه ریزی، رویکرد آینده پژوهی است که امروز در برنامه ریزی شهری و همچنین برنامه ریزی مسکن مطر ح است و ب ه امری ضروری تبدیل شده است. پژوهش حاضر، بر اساس هدف کاربردی، از نظر نوع تحقیق پیمایشی و اسنادی کتابخانه ای است و بر اساس نوع ماهیت توصیفی تحلیلی است. هدف پژوهش شناسایی عوامل مؤثر در برنامه ریزی مسکن کلان شهر تهران می باشد تا در روند بهبود و نتایج مطلوب در آینده برنامه ریزی ها مثمر ثمر واقع گردد. بدین ترتیب 26 عامل اثرگذار از منابع و طرح های معتبر استخراج شد و به وسیله پرسشنامه و مصاحبه از کارشناسان ( 30 نفر خبره در ارتباط با برنامه ریزی مسکن)، میزان اهمیت و ارزش هرکدام از عوامل معین شد و درنهایت 18 عامل به عنوان مهم ترین عوامل در چهار دسته اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی طبقه بندی شد و با استفاده از پرسشنامه دلفی توسط کارشناسان ارزش گذاری شد و درنهایت مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته های پژوهش Mic Mac میانگین آن ها به عنوان ارزش نهایی با استفاده از تحلیل ساختاری و نرم افزار نشان می دهد که عواملی چون زمین، توسعه عمودی، کیفیت و استحکام مساکن، منابع آب، بحران های طبیعی و دسترسی ها جزء عوامل اثرگذار می باشند که برای هرکدام از عوامل راهبردها و سیاست هایی پیشنهاد داده شده است.
پیامدهای تئوریک خوانش بازیگران سیاسی از فضای جغرافیایی در چارچوب دیدگاه پدیدارشناسی هرمنوتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۷)
887 - 901
حوزههای تخصصی:
پدیدارشناسی هرمنوتیک از جمله رویکردهایی است که در چارچوب آن نقش فرد در تفسیر و خوانش پدیده ها از جایگاه ویژه ای برخوردار است. برخلاف هرمنوتیک کلاسیک، که در آن متن فعال و ذهن غیرفعال است، در پدیدارشناسی هرمنوتیک ذهن انسان و جامعه فعال است و به متن اجتماعی - فضایی معنا می دهد. در این رویکرد همچنین فضای جغرافیایی فاقد معنای کشف شدنی است و این فرد یا جامعه خوانشگر است که با ذهن سرشار از معنای خود واقعیتی را به فضا منتقل می نماید. در این راستا در مطالعه رابطه سیاست و فضای جغرافیایی لحاظ کردن قرائت بازیگر سیاسی از فرم ها و فرایندهای فضایی دارای پیامدهای تئوریک مهمی خواهد بود که بدان کمتر پرداخته شده است. در این پژوهش کوشش شده با اتکا به روش توصیفی - تحلیلی و در چارچوب پدیدارشناسی هرمنوتیک پیامدهای تئوریک خوانش «اگوی سیاسی» نسبت به فضای جغرافیایی ارائه شود. یافته های تحقیق مؤید آن است که خوانش بازیگران سیاسی از فضا عاملیت مهمی در تولید الگوهای بین الاذهانی و زیست جهان شهروندان نسبت به فضا خواهد داشت. ضمن اینکه با قرارگیری بازیگران سیاسی جدید در مصدر قدرت امکان ظهور درک متفاوتی از فضاشناسی و فضاسازی در یک قلمرو سیاسی وجود دارد و این فرایند موجب تحول مداوم در مفاهیم مورد مطالعه در جغرافیای سیاسی می شود. از این رو، به کارگیری روش های مشاهده، مصاحبه، و مراجعه به مونوگرافی های اجتماعی و روان شناختی می تواند در شناخت اثرگذاری سیاست بر فضا مورد توجه قرار گیرد.
بررسی نقش پیاده راه های شهری در ارتقای شاخص های سرزندگی شهری و تعاملات اجتماعی (مطالعه موردی: پیاده راه مرکز رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
881 - 908
حوزههای تخصصی:
فضاهای عمومی شهر یکی از کلیدی ترین نقش ها را برای خلق محیط هایی سرزنده و پویا دارند. در این میان، پیاده راه های شهری از مهم ترین عرصه های عمومی یک شهر شناخته می شوند و تأثیر بسزایی در بهبود شاخص های سرزندگی شهری، کیفیت زندگی، مراودات و فعالیت های اجتماعی میان شهروندان در یک فضا و حتی در کل شهر دارند . پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر کیفیت پیاده راه ها بر سطح سرزندگی و تعاملات اجتماعی میان شهروندان صورت پذیرفته است. پژوهش توصیفی-کمی است و برای جمع آوری اطلاعات، 422 پرسشنامه در میان ساکنان شهر رشت توزیع و تکمیل شد. به منظور تحلیل داده ها از آزمون های دوجمله ای، همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی و تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد پایین ترین سطح رضایت شهروندان رشت از شاخص کیفیت پیاده راه (تنوع پایین دسترسی و کمبود خدمات شهری به پیاده راه) نسبت به دو شاخص دیگر یعنی سرزندگی و تعاملات اجتماعی است. همچنین نتایج بیانگر همبستگی و تأثیرگذاری کیفیت پیاده راه بر سرزندگی شهری است. از سوی دیگر شاخص تعاملات اجتماعی بیشترین تأثیرپذیری را از شاخص سرزندگی شهری دارد که این امر خود گواه درهم تنیدگی و پیوستگی این سه شاخص و تأثیر متقابل آن ها بر یکدیگر است. درنهایت به دلیل همین ارتباط و همبستگی شاخص های پژوهش، مدیریت شهری رشت می تواند با اولویت دادن به بهبود کیفیت کالبدی پیاده راه، تشویق شهروندان به استفاده از دوچرخه، افزایش دسترسی به این پیاده راه و برگزاری جشن ها و مراسم های مختلف سبب ارتقای شاخص های سرزندگی شهری و تعاملات اجتماعی در این پیاده راه شود.
آمایش سرزمین، محیط زیست پایدار با تاکید برکشاورزی مدرن و امنیت غذائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشاورزی هوشمند یکی از راه حل های مقابله با تقاضای فزاینده مواد غذایی و حفظ پایداری محیط زیستی است. در کش اورزی هوشمن د ، نقش جمع آوری داده ه ای جغرافی ایی و تکنی کی، و تولید اطلاعات مبتنی بر مدل های ریاضی در حال افزایش است. جمع آوری داده، پردازش و تولید اطلاعات در مورد شرایط آب و هوایی ، خاک، بیماری، حشرات ، بذر ، کود و غیره نقش مهمی در تصمیم گیری های مبتنی بر برنامه ریزی آماری و در نتیجه توسعه اقتصادی و پایداری محیط زیستی دارد. مدیریت هوشمند ش امل جمع آوری ، انتق ال ، انتخ اب و تجزیه و تحلی ل داده ه ا است. هر چ ه حجم داده های کشاورزی افزایش می یابد ، تکنیک های تحلیلی قوی قادر به پردازش و تجزیه و تحلیل های بیشتری هستند در نتیجه پیش بینی های بسیار دقیق امکان پذیر می شوند. فناوری نوین کشاورزی امیدوار است که دو هدف مهم یعنی اقتصاد مقاوم و سودآور و تولید بهتر را محق ق کند. در شرایط تغییر اقلیم، کشاورزی و تامین غذای جمعیت در کشوری که با تنش آبی و کم آبی روبرو است، بدون شک نیازمند هوشمندسازی مدیریت و فن آوری هوشمند است تا گذاری باشد از در حال توسعه بودن به توسعه یافتگی . در این مقاله با معرفی روشهای مرسوم و متداول در کشورهای توسعه یافته ، از روش توصیفی تحلیلی، بر پایه مطالعات کتابخانه ای و اینترنتی استفاده شده است.
تحلیل توزیع فضایی شاخص های ترکیبی کیفیت زندگی شهری (مطالعه موردی: شهر چابهار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر و شهرنشینی خود یکی از مهم ترین شاخص های رفاه و توسعه اجتماعی و اقتصادی محسوب می شود، اما رشد شتابان آن می تواند سرانه برخورداری از بسیاری امکانات اجتماعی و اقتصادی را کاهش دهد و از این طریق پیامدهای آن به صورت کاهش سطح کیفیت زندگی در عرصه های مختلف شهری نمایان شود که این مسأله در شهرهای کشورهای در حال توسعه از جمله ایران که افزایش جمعیت شهرها که در بیشتر مواقع ناخواسته و بدون برنامه ریزی به وقوع پیوسته است بسیار مشهود است. در این راستا، هدف پژوهش حاضر تحلیل توزیع فضایی شاخص های ترکیبی کیفیت زندگی شهری چابهار، می باشد. رویکرد حاکم بر فضای تحقیق کیفی و کمی و نوع تحقیق کاربردی است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از تکنیک ها و مدل های (DIMTEL و VIKOR) استفاده شد. نتایج مدل DIMTEL نشان داد که همه شاخص های بعد اقتصادی، تاثیرگذار هستند. از بین چهار شاخص، بعد اجتماعی 3 شاخص تأثیرگذار و فقط یک شاخص (خدمات آموزشی) با امتیاز (0.016-) تأثیرپذیر می باشد، همچنین از بین 3 شاخص، بعد زیست محیطی همگی تأثیرپذیر و از بین شاخص های کالبدی فقط شاخص (مسکن) با امتیاز (0.242)، تأثیرگذار و بقیه تأثیرپذیر می باشد. نتایج نهایی اولویت بندی نواحی شهر چابهار با تاکید بر توزیع فضایی شاخص های ترکیبی کیفیت زندگی با استفاده از مدل ویکور نشان می دهد، بیشترین عددQ متعلق به ناحیه 1 شهر چابهار با وزن (0.760)، و کمترین وزن متعلق به ناحیه 4 شهر چابهار با (0.574) می باشد.
تحلیل نقش گردشگری مذهبی اربعین در توسعه ی پایدار شهرهای گذرگاهی- مرزی (مطالعه ی موردی: شهر مهران)
حوزههای تخصصی:
گردشگری مذهبی عامل بسیار مهمی در توسعه ی شهرها محسوب می شود؛ زیرا توان بالایی برای جذب گردشگران دارد و یکی از مهم ترین و پررونق ترین گونه های گردشگری است که اثرات قابل توجهی را در ابعاد مختلف جوامع برجای گذاشته است. امروزه در اقتصاد بسیاری از کشورها که با صادرات تک محصولی مانند نفت مواجه هستند، گردشگری مذهبی می تواند درآمدهای بسیاری برای مناطق گردشگری داشته باشد. شهر مهران یکی از مناسب ترین شهرهای گذرگاهی- مرزی برای فعالیت های گردشگری - زیارتی؛ به ویژه به عنوان گذرگاه مرزیِ کنگره ی عظیم اربعین و تردد عمده ی زائران عتبات عالیات و از مطمئن ترین مناطق غرب کشور برای فعالیت های تجاری و اقتصادی است؛ بنابراین ضرورت دارد توسعه ی آن در بستر برنامه ریزی صحیح و مدیریت اصولی قرار بگیرد تا توسعه ی پایدار شهری در آن نمود فضایی پیدا کند. هدف پژوهش حاضر سنجش و ارزیابی نقش گردشگری مذهبی در توسعه ی پایدار شهر مهران است، نوع پژوهش کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است که در آن از روش های پیمایشی و اسنادی استفاده شده است. جامعه ی آماری این پژوهش 17435 نفر ساکن در شهر مهران و تعداد 376 نمونه است که با استفاده از فرمول کوکران برآورد شده است. برای انتخاب نمونه های آماری از روش نمونه گیری تصادفی ساده و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون T تَک نمونه ای و آزمون فریدمن با نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته ها و نتایج پژوهش بیانگر رابطه ی مثبت و معنادار بین گردشگری مذهبی و توسعه ی پایدار شهری مهران است؛ چنان که با سطح معنا داری 000/0 و اطمینان 99 درصد؛ به ترتیب و به طور میانگین در شاخص های کالبدی- فضایی (56/3)، اجتماعی- فرهنگی (27/3) و اقتصادی (25/3) بیش ترین تأثیر مثبت و مطلوب، اما در بُعد زیست محیطی (30/3) با عنایت به این که گویه های مورد بررسی، توابع منفی از شاخص یاد شده اند، تأثیر منفی و نامطلوب داشته و شهر را با چالش ناپایداری زیست محیطی مواجه ساخته است.
قابلیت ها و سرمایه های مؤثر در توسعه کارآفرینی و فقرزدایی روستایی مورد: شهرستان گلپایگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به وضعیت بیکاری جوانان در روستاهای کشور و نیز واقعیت وجود قابلیت ها و ظرفیت های انسانی و مادی فراوان در مناطق روستایی، ضرورت اتخاذ تصمیم های لازم برای توسعه خوداشتغالی و بهره گیری از فرصت های موجود در این مناطق احساس می شود. این پژوهش به دنبال آن است تا به بررسی نقش قابلیت های کارآفرینی و سرمایه نهادی در رشد کمی و کیفی کارآفرینی کشاورزی و فقر زدایی در بین جوانان روستایی و به خصوص در دهستان های شهرستان گلپایگان بپردازد. در واقع می توان با بررسی دلایل مختلف و نیز بررسی نگرش جوانان روستا به قابلیت های موجود در رابطه با کارآفرینی و نیز تقویت آن در ذهن ایشان قدمی در راستای رشد و شکوفایی روستا برداشت. از طریق کارآفرینی روستایی به ویژه در بخش کشاورزی، می توان با شناسایی سرمایه های نهادی و نیز قابلیت های موجود در جوامع روستایی، با رشد کارآفرینی روستایی و تقویت و گسترش آنچه از لحاظ کمی و چه از لحاظ کیفی در کنار سایر ابعاد کمک کرد و بر این اساس، پرسش کلیدی عبارت است از آنکه "آیا سرمایه های نهادی و قابلیت های کارآفرینی بر رشد کمی و کیفی کارآفرینی کشاورزی و نیز فقر زدایی روستایی تاثیر گذار است یا خیر؟"بدین منظور، پژوهش حاضر با استفاده از روش پیمایشی و توصیفی و از نظر مبنای هدف نیز از روش کاربردی به بررسی این تاثیرات می پردازد. نتایج نشان می دهد که به دلیل وجود آب و هوا و نیز خاک مناسب و همین طور نیروی انسانی کافی در دهستان های شهرستان گلپایگان، در اکثریت موارد این سرمایه ها و قابلیت ها در کارآفرینی کشاورزی و نیز فقر زدایی روستایی تاثیرات به سزایی خواهد داشت و نیاز هر چه بیشتر به تقویت آنها در بخش کشاورزی دیده می شود.
بررسی تأثیر تغییرات نظام فضایی خانه های مشهد بر سبک زندگی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که سبک زندگی ناشی از رفتارها و فعالیت ها است، پژوهش در این زمینه تغییراتی را که در طول زمان رخ داده اند و همچنین فاصله میان آنچه نظام ارزشی در گذشته یاد می شد با آنچه امروزه تحقق می یابد را آشکار می سازد. بدین منظور این پژوهش تلاش می کند تا با استفاده از روش نحو فضا در خانه های برداشت شده از شهر مشهد در سده اخیر، به تحلیل نتایج حاصل بپردازد تا از این طریق تاثیر تداوم و تغییر در نظام کالبدی فضایی خانه های مشهد بر سبک زندگی مردم را مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش با استفاده از روش ترکیبی شامل روش های توصیفی، تحلیلی و در نهایت استدلال منطقی با بهره گیری از ابزار مشاهده، برداشت، مطالعات کتابخانه ای و شبیه سازی به کمک نرم افزار تخصصی نحو فضا (UCL Depthmap) صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد در دوره پهلوی اول و نیمه اول پهلوی دوم، در هر دو سازماندهی مرکزی و محوری بیشترین تغییرات در فضای باز (حیاط و تراس-ایوان) و کمترین تغییرات در این دوره مربوط به فضای نشیمن و اتاق بوده است؛ لیکن از دوره نیمه دوم پهلوی دوم تاکنون، توجه از فضای باز و بیرون به فضای درون به خصوص فضای عمومی و نیمه عمومی مانند نشیمن و پذیرایی معطوف می گردد. بنابراین در خانه های قبل از سال1340ه.ش، عملکرد حیاط به عنوان فضایی که بخشی از فعالیت های فرهنگی، اعتقادی، رسوم سنتی و فعالیت اجتماعی، تفریحی و سرگرمی در آن رخ می داد تغییر کرده و همان طور که نتایج حاصل از پرسشنامه ها نشان می دهند، از نیمه دوم پهلوی دوم به بعد این فعالیت ها در فضاهای دیگر خانه مانند پذیرایی- مهمان خانه و نشیمن رخ می دهند. از سال 1340ه.ش به بعد با ایجاد فضایی بعنوان اتاق کار، فضایی مختص فعالیت های معیشتی در خانه ها ایجاد گردید که این فضا در خانه های قبل از سال 1340ه.ش مشاهده نمی شود. همچنین در خانه های بعد از سال 1340ه.ش به بعد فضایی بعنوان نهارخوری نیز به خانه ها افزوده می شود که قسمتی از فعالیت های زیستی در آن رخ می دهد.
تدوین رهنمودهای طراحی باغ شفابخش با تاکید بر ارتقای سلامت سالمندان مبتلا به آلزایمر-مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
117-134
حوزههای تخصصی:
جمعیت جهانی سالمندان با نرخ هشدار دهنده ای روبه رشد است، یکی از معضلات اصلی سالمندان بیماری زوال عقل است و علت اصلی آن، بیماری آلزایمر است؛ علائم رفتاری، روانشناختی زوال عقل، در بیشتر مبتلایان وجود دارد، از انجایی که تاکنون هیچ داروی قطعی برای بیماران الزایمری تایید نشده است، اتخاذ درمان غیردارویی، از طریق انواع مداخلات-بویژه مواردی که با طبیعت عجین هستند-امتیازات درمانی ارائه می دهند که برای مبتلایان به آلزایمر حیاتی است. این مرور نظام مند، با پیروی از دستورالعمل هایPRISMA ، و ارزیابی کیفیت منابع از طریقMMAT، درجستجوی رهنمودهای طراحی باغ شفابخش با تاکید بر ارتقای سلامت سالمندان مبتلا به الزایمر است. با جستجوی کلید واژه های تعریف شده در پایگاه های داده Google Scholar وPubMed، 31 منبع واجد شرایط انتخاب شد. نتایج در قالب رهنمودهای طراحی باغ شفابخش شامل مکان یابی(ارتباط بصری، نور)، ایمنی(محصوریت، نورپردازی، خوانایی)، سایه، دسترسی و مسیرهای حرکتی-مکث، فرهنگ مکان و باغبانی-درمانی است. همچنین ارتباط رهنمودهای طراحی باغ شفابخش با علایم رفتاری و روانشناختی سالمندان مبتلا به آلزیمر مشخص شد. فعالیت باغبانی، توجه به مسیر و دسترسی و ملاحظات فرهنگی، از مهمترین مولفه های طراحی باغ شفابخش برای سالمندان مبتلا به الزایمر است. بیشترین آثار سلامت بخش باغ شفابخش از طریق کاهش رفتارهای اشفته است.
شناخت و بررسی تاثیر بازار بر ساختارشهری ، در راستای حفظ بافت تاریخی شهرها (نمونه موردی: شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
83 - 89
حوزههای تخصصی:
یکی از بارزترین نمودهای عینی معماری و شهرسازی سنتی ایران مجموعه های بازار شهری است که به عنوان ستون فقرات و قلب تپنده شهر ایفای نقش می کند. در واقع ؛ بازار پدیده ای است شهری و در عین حال عاملی است برای شهرنشینی که همواره به صورت بافت تغذیه کننده اصلی شهر عمل نموده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای به شناخت پیرامون نقش و شکل گیری بازار در شهرسازی و تبیین محتوایی و کارآمدی و کارآیی بازار قزوین و تاثیر آن در شهرسازی این شهر می پردازد و با استفاده از تکنیک SWOT به تحلیل نمونه ی مذکور در راستای اهداف پژوهش گام برمی دارد؛ اهمیت پژوهش حاضر از آن جهت است که علاوه بر بیان نقش بازار در شکل گیری شهرها و... به بررسی موقعیت بازار و عناصرآن در شهر نیز می پردازد، به طور کلی از نتایج پژوهش میتوان بیان نمود که؛ عموما شهرهای تاریخی ما حول محوری به نام بازار شکل کالبدی به خودگرفته اند تا جایی که میتوان گفت بازار یکی از شریان های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و کالبدی شهر است، همچنین با بررسی نمونه موردی مذکور در میابیم که بازار قزوین برخلاف بیشتربازارها که شکل خطی دارند و در راستای یک راسته ی اصلی شکل گرفته اند ؛ دارای تناسبات مرکزی می باشد و راسته هایی مستقیم به شکل شطرنجی دارد که نشانگر آن است که آگاهانه ایجاد شده اند که کاروانسراهای بزرگ و فضای خیابان از عناصر هویتی آن به حساب می آیند.
تحلیل عوامل مؤثر بر زیست پذیری روستایی در قلمرو کوچ نشینان(مورد مطالعه: استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: زیست پذیری روستایی به عنوان بستری برای توسعه جوامع روستایی است و می تواند زمینه حفظ و مهاجرت معکوس را برای سکونتگاه های روستایی به دنبال داشته باشد. در راستای تحقق این موضوع می بایستی با نگاه جامع نگر به توسعه روستایی پرداخت و اگر اقدامی در این راستا صورت می گیرد، همه سویه های زندگی روستایی را شامل شود. هدف پژوهش: این پژوهش با هدف، استخراج عوامل اثرگذار و میزان تاثیر آنها بر وضعیت زیست پذیری روستایی در استان لرستان تدوین شده است. روش شناسی تحقیق: نوع تحقیق کاربردی، روش بکارگرفته تحلیلی- کمی، جامعه آماری روستاهای بالای 20خانوار در لرستان می باشد که بر اساس رو نمونه گیری فضایی 55 روستا به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل عوامل علی اثر گذار بر زیست پذیری روستاهای مورد مطالعه از تکنیک دیماتل فازی استفاده شده است. قلمروجغرافیایی پژوهش: محدوده مکانی مورد مطالعه در این پژوهش روستاهای بالای 20خانوار در استان لرستان می باشند که بر اساس روش نمونه گیری فضایی 55 روستا به عنوان مکان های مورد مطالعه انتخاب شدند. یافته ها و بحث: یافته های این تحقیق شامل تحلیل اثرگذاری عوامل اقتصادی، کالبدی، اجتماعی، مدیریتی و...... بر سطح زیست پذیری سکونتگاه های روستایی استان لرستان می باشد که این عوامل با زیر معیارهایی سنجیده شدند و میزان اثرگذاری آنها به تفکیک آورده شده است. نتایج: از اثرگذارترین عوامل بر شرایط زیست پذیری در لرستان، عوامل کالبدی-زیرساختی و اقتصادی می باشد. که می بایستی در راستای برنامه های توسعه ای و اقدامات عملیاتی این دو عامل را در الویت قرار دهند.
تحلیل عوامل توزیع فضایی فقر و محرومیت شهری در سکونتگاه های غیر رسمی، مطالعه موردی: محلات شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
53 - 72
حوزههای تخصصی:
فقر، نابرابری و ناتوانی گروه هایی از اجتماع در تأمین مسکن مناسب در ایجاد زمینه های لازم جهت برخوردار شدن گروه های فقیر از مسکن مناسب باعث شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی و محلات فقیرنشین گردید. هدف از این پژوهش، تحلیل عوامل توزیع فضایی فقر و محرومیت شهری با تأکید بر سکونتگاه های غیررسمی شهر می باشد. به منظور گردآوری اطلاعات برای کسب بینش نظری لازم و بررسی ادبیات موضوع از شیوه اسنادی و کتابخانه ای و برای دیگر داده ها از اطلاعات 12389 بلوک برگرفته از داده های مرکز آمار ایران در سال 1395 استفاده شده است. بیشترین درصد از بلوک های شهر را با 4/44 درصد در طبقه متوسط و کم ترین آن با 1/8 درصد در طبقه خیلی فقیر قرارگرفته است. بیشترین درصد مساحت شهر به ترتیب با 28/36 و 28/34 درصد در خوشه متوسط و فقیر جای دارد. با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش، محلات سکونتگاه های غیررسمی ازنظر ویژگی های عمدتاً کالبدی با سایر محلات شهرها تفاوت داشته و در مابقی خصوصیات تفاوت ها بارز نیست مگر در زمینه فقر و دسترسی ها. نرخ بی سوادی بالا نسبت به سایر محلات (09/6) که بیشترین سطح تحصیلات در میان مردان ساکن در سکونتگاه های غیررسمی مربوط به دوره ابتدایی، سوادآموزی و دیپلم است و درصد افراد با تحصیلات عالیه در این مناطق بسیار پایین است. ساکنین سکونتگاه های غیررسمی به مثابه سرمایه های جامعه نیاز به تقویت دارند. ضمن این که تأکید بیش ازحد بر تقویت سرمایه اقتصادی، درواقع به محرومیت، ناتوانی و عدم انسجام بیشتر این سکونتگاه ها انجامیده است. بنابراین در این گونه محلات با گذر از برنامه ریزی بخشی به برنامه ریزی موضوعی اثربخش می توان سیاست ها و برنامه ریزی شهری و شهرسازی حامی فقر و کم درآمدها را در سکونتگاه های غیررسمی شهر اهواز پیاده نمود.
بررسی اثر زمینه گرایی بر تاب آوری فضایی در بازار تاریخی تبریز با تمرکز بر قابلیت های فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
107 - 120
حوزههای تخصصی:
عدم تاب آوری برخی از فضاهای معاصر و رهاسازی در برابر تحولات به عنوان معضل جدی در ساختار شهرهای معاصر مطرح است که تبعات فراوانی را در عرصه حیات شهرها به دنبال داشته است. به نظر می رسد عمر کوتاه فضاها به واسطه همخوانی با زمینه و برخورداری از ویژگی های محیطی قابل اصلاح و بهبود باشد تا در برخورد با اختلالات، تاب آوری لازم را در پی داشته باشند. ازاین رو هدف تحقیق حاضر که به منظور ارتقای پایداری و هویت شهری انجام یافته، بررسی تأثیر مؤلفه های زمینه ای و قابلیت های فضایی بر تاب آوری فضایی بازار تاریخی تبریز است. مطالعه حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع توصیفی_تحلیلی مبتنی بر تحلیل پرسشنامه ها به روش همبستگی است. در این مطالعه متغیرهای زمینه ای و قابلیت های فضایی به عنوان متغیرهای مستقل و متغیرهای تاب آوری به عنوان متغیرهای وابسته مورد سنجش قرار گرفت. با استفاده از فرمول کوکران تعداد 357 نفر از مراجعان بازار تاریخی تبریز به عنوان نمونه آماری انتخاب و ضریب آلفای کرونباخ برای سئوالات پرسشنامه 899/0 محاسبه شد که بیانگر پایایی مناسب ابزار تحقیق است. برای تحلیل داده ها و سنجش وضعیت موجود از آزمون t مستقل و برای بررسی روابط همزمانی و میزان اثرگذاری میان متغیرها از آزمون همبستگی و رگرسیون استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد، رابطه معنی داری بین مؤلفه های زمینه ای (کالبدی، تاریخی، فرهنگی و اقلیمی_محیطی) و قابلیت های فضایی (انعطاف پذیری، تطبیق پذیری، تغییرپذیری و واکنش پذیری) با تاب آوری فضایی برقرار است و بیشترین اثرگذاری به ترتیب مربوط به قابلیت های تطبیق پذیری و واکنش پذیری و سپس مؤلفه های اقلیمی و تاریخی زمینه ای است؛ در حالی که قابلیت تطبیق پذیری و زمینه اقلیمی دارای کمترین امتیاز هستند. همچنین یافته ها حاکی از آن است که زمینه فرهنگی و اقلیمی از نظر میزان برخورداری از قابلیت های فضایی در وضعیت مطلوبی قرار دارند. در نتیجه بازار تاریخی تبریز از لحاظ تاب آوری بیشتر تحت تأثیر قابلیت های فضایی و سپس مؤلفه های زمینه ای قرار دارد؛ یعنی علاوه بر توانایی های فضایی باید به مؤلفه های زمینه ای نیز توجه گردد. تأکید توأم به هر دو ویژگی در کاهش آسیب پذیری و افزایش تاب آوری مؤثر واقع خواهد شد و رسیدن به تاب آوری مستلزم همخوانی فضا با زمینه است که توانایی مقابله فضا با اختلالات، با ارتقای قابلیت فضایی از طریق پتانسیل ذاتی زمینه تحقق می یابد.
شناسایی و اولویت بندی پیشران های توسعه کارآفرینی در مناطق روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشران ها نیروها و روندهای مهمی هستند که نقش بازساخت آینده فضاهای زندگی را بازی می کنند. بر همین اساس پیشران ها به عنوان تسهیل کننده در دستیابی به اهداف و بهبود شرایط زندگی به خصوص در نواحی روستایی نقش به سزایی دارند. در این مقاله سعی شده مهم ترین پیشران های توسعه کارآفرینی روستایی در ایران که منجر به بهبود و توسعه هرچه بیشتر و بهتر کارآفرینی روستایی می گردد، شناسایی و اولویت بندی گردد. توسعه کارآفرینی روستایی پتانسیلی برای کمک به تنوع بخشی به منابع درآمد و اشتغال روستایی است که فرصت های مناسبی را برای کاهش مخاطرات معیشتی و ماندگاری در مناطق روستایی فراهم می کند. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع پژوهش های کاربردی و به لحاظ محتوا از نوع پژوهش های توصیفی- تحلیلی است. جهت گردآوری اطلاعات مورد نیاز و تجزیه و تحلیل آن ها از روش فراتحلیل و روش کیو استفاده شده است. در این راستا پیشران های توسعه کارآفرینی در مناطق روستایی از طریق مرور ساختار یافته 50 مقاله داخلی و خارجی در حوزه کارآفرینی روستایی شناسایی، و با استفاده از روش کیو اولویت بندی شده اند . نتایج فراتحلیل شناسایی شش گروه از پیشران های توسعه کارآفرینی روستایی شامل پیشران های حمایتی، پیشران های اقتصادی، پیشران های آموزشی و فناورانه، پیشران های اجتماعی، پیشران های رفتاری، پیشران های محیطی و زیرساختی را نشان می دهد. که در این میان فراوانی و تکرار پیشران های رفتاری بیشتر از سایر پیشران ها بوده است. همچنین شناسایی 7 دیدگاه در مورد پیشران های توسعه کارآفرینی روستایی را نشان می دهد. بر اساس این دیدگاه ها به ترتیب بیشترین تاکید بر روی پیشران های رفتاری، آموزشی، اقتصادی، حمایتی و زیرساختی بوده است.
تبیین رفتار آکوستیکی و کیفیت منظر صوتی راسته های بازار تبریز مبتنی بر ارزیابی های عینی و ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
83 - 98
حوزههای تخصصی:
منظر صوتی حوزه ای از مطالعات شهری است که به کیفیت صدای شنیده شده در فضاهای شهری می پردازد و متأثر از شاخصه های متعددی است. یکی از این شاخصه ها رفتار آکوستیکی فضاست که وابسته به ویژگی های محیطی فضاست. تراز فشار صوت و زمان واخنش(پایداری صدا پس از تولید صدا) دو مؤلفه ای هستند که روشن کننده رفتار آکوستیکی فضاها هستند. کیفیت ادراکی مناظر صوتی نیز با ارزیابی های ذهنی مشخص می گردد. چگونگی اثرگذاری ویژگی های محیطی در رفتار آکوستیکی راسته بازارهای بازار تبریز و تأثیر آن در کیفیت مناظر صوتی راسته بازارها، مسئله ای است که پژوهش پیشِ رو به آن می پردازد. در این تحقیق با اتخاذ روش کمی_کیفی براساس ارزیابی های عینی، رفتار آکوستیکی راسته بازارها و عوامل مؤثر بر آن مشخص شده و با ارزیابی های ذهنی، مطلوبیت مناظر صوتی راسته بازارها روشن شده است. ارزیابی های عینی بر مبنای اندازه گیری تراز فشار صوت و زمان واخنش و ارزیابی ذهنی بر اساس پرسشنامه توصیفی منظر صوتی انجام پذیرفته است. نتایج نشان داد، فضاهایی مانند راسته بازارها که در طول آنها فرم کالبدی و مصالح یکسان است، رفتار آکوستیکی ثابتی بروز می دهند. در صورتی که این تجانس با تغییرات کالبدی از قبیل تغییر در محور فضا و الحاق فضایی به مثابه کاواک همراه باشد، رفتار آکوستیکی و صدای شنیده شده دستخوش تغییر می گردد. همچنین با کاهش شدت صدا، آسایش صوتی الزاماً افزایش پیدا نمی کند. حتی در فضاهای آرام شهری که تراز فشار صوت پایین است، با بروز پدیده اختلاف تراز فشار صوت، آرامش و کیفیت منظر صوتی افت پیدا می کند. در واقع تبعیت صرف از مقادیر استاندارد برای آرامش صوتی کافی نیست. مقادیر تراز فشار صوت و زمان واخنش که نشان دهنده رفتار آکوستیکی فضا هستند، می توانند به نحوی در ارزیابی افراد از منظر صوتی دخیل باشند، ولی به تنهایی نمی توانند مبنای سنجش کیفیت منظر صوتی باشند. ویژگی ها و کیفیات محیطی فضاها از قبیل نورپردازی، میزان ازدحام و جذابیت کالاهای عرضه شده در راسته بازار تأثیر مستقیم در خوشایندی منظر صوتی دارد.
تبیین مدل رفتار هم آفرینی ارزش مشتری در توسعه صنعت گردشگری پزشکی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
141 - 159
حوزههای تخصصی:
امروزه با گسترش فنون ارتباطی همراه با انتقال دانش پزشکی شکل جدیدی از گردشگری به نام پزشکی مطرح گردیده است که یکی از بازارهای جذاب و پررونق خدماتی حوزه گردشگری محسوب می شود. هم آفرینی ارزش شکل جدیدی از استراتژی کسب وکار است که بر ایجاد و تشخیص مستمر ارزش های مشترک سازمان ها و مشتریانشان تأکید دارد. پژوهش حاضر باهدف ارائه مدل رفتار هم آفرینی ارزش مشتری در توسعه صنعت گردشگری پزشکی استان گیلان، از نوع کاربردی و ترکیبی و در دو مرحله کیفی و کمی انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق در فاز کیفی شامل خبرگان حوزه گردشگری پزشکی و گردشگران پزشکی و در فاز کمی شامل رؤسای بیمارستان ها و گردشگران پزشکی استان گیلان بودند. حجم نمونه در فاز کیفی 16 نفر به روش نمونه گیری هدفمند و در فاز کمی شامل 50 نفر رؤسای بیمارستان های استان گیلان و 250 نفر گردشگران پزشکی آن بیمارستان ها، به روش غیر احتمالی در دسترس انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها در فاز کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته و در فاز کمی از ابزار پرسشنامه استفاده شد. تحلیل داده های کیفی با کمک نرم افزار MAXQDA10 و داده های کمی با نرم افزار PLS انجام گرفت. یافته بخش کیفی پس از پیاده سازی مصاحبه ها و حذف هم پوشانی ها تعداد 59 مفهوم اولیه، 13 مفهوم اصلی و در نهایت، 5 مقوله در قالب یک الگوی پارادایمی شامل راهبردهای هم آفرینی ارزش سازمانی و قابلیت های گردشگری پزشکی، هم آفرینی ارزش و رفتار هم آفرینی ارزش استخراج شد. نتایج بخش کمی نشان داد هم آفرینی ارزش سازمانی می توانند در جهت ایجاد هم آفرینی ارزش مشتری نقش به سزایی داشته باشد.
بررسی تأثیر ادراک از ریسک ابتلا به کووید-19 بر نیت رفتاری گردشگران نسبت به گردشگری بدون تماس، مطالعه موردی: بازدیدکنندگان از جاذبه های گردشگری شهرستان آمل در موج دوم شیوع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
15 - 31
حوزههای تخصصی:
این پژوهش گردشگری بدون تماس را به عنوان یک رفتار محافظت کننده سلامتی ناشی از ادراک گردشگران از ریسک ابتلا به کووید- 19 برجسته می کند. بر اساس چارچوب های مدل باور سلامتی و نظریه رفتار برنامه ریزی شده، این پژوهش به بررسی تأثیر ادراک از ریسک ابتلا به کووید -19 بر نیت رفتاری نسبت به گردشگری بدون تماس می پردازد. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، نمونه ای از 246 گردشگری که در طی شیوع موج دوم کووید-19 در شهریور و مهرماه 1399 اقدام به بازدید از جاذبه های گردشگری شهر آمل کردند به روش در دسترس انتخاب شد و با استفاده از پرسشنامه آنلاین که در شبکه های اجتماعی مرتبط با گردشگری توزیع شد نسبت به جمع آوری اطلاعات اقدام شد. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی، شیوه جمع آوری اطلاعات پیمایشی و به لحاظ بررسی روابط بین متغیرها، همبستگی با تأکید بر مدل سازی معادلات ساختاری است. نتایج آزمون فرضیه ها با به کارگیری نرم افزارهای SPSS و Smart PLS 3.0 حاکی از آن است که ادراک از ریسک ابتلا به کووید- 19 بر نگرش نسبت به گردشگری بدون تماس، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری درک شده گردشگران تأثیر مثبت دارد. همچنین، نگرش نسبت به گردشگری بدون تماس، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری درک شده گردشگران بر نیت رفتاری گردشگران نسبت به گردشگری بدون تماس نیز تأثیر مثبتی دارد. بینش به دست آمده از این پژوهش مکانیسمی را برای رفتارهای محافظت کننده سلامتی ناشی از ادراک افراد از ریسک در مواقع بحران های بهداشت جهانی و پیامدهای آن برای مقاصد گردشگری فراهم می کند تا استراتژی های مناسبی را برای مقابله با اثرات همه گیری در پیش گیرند.
اثرات توسعه یافتگی بر جایگاه زنان در فرآیند توسعه روستایی (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه روستایی مفهومی جامع و چند بعدی بوده که در برگیرنده رشد کشاورزی و فعالیت های وابسته به آن (صنایع دستی و صنایع روستایی)، زیربناهای اقتصادی اجتماعی، خدمات اجتماعی و تسهیلات مربوطه و مهمتر از همه توسعه منابع انسانی در مناطق روستایی است. بدین ترتیب زنان روستایی با توجه به نقش و مسئولیت هایی که در محیط مزرعه و منزل دارند عهده دار وظایف تولیدی و خدماتی مختلفی بوده که مسلما نیل به توسعه روستایی بسیار موثر است. در تحقیق حاضر به بررسی اثرات توسعه یافتگی بر جایگاه و نقش زنان در فرآیند توسعه روستایی به صورت مطالعه موردی در روستاهای کرمانشاه پرداخته شده است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر روش پیمایشی است. جامعه آماری مشتمل بر 81345 نفر از زنان در مناطق روستایی شهرستان کرمانشاه بود که با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان تعداد 382 نفر به عنوان نمونه تعیین و به طور تصادفی انتخاب شد. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری داده ها پرسشنامه بود که روایی محتوایی آن توسط اساتید و متخصصین، بررسی و تأیید شد و جهت تعیین پایایی پرسشنامه نیز تعداد 30 پرسشنامه توسط زنان روستایی در فرآیند پیش آزمون تکمیل و ضریب آلفای کرونباخ88/0 α = به طور میانگین برای بخش های مختلف پرسشنامه بدست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون های آماری آنالیز واریانس دو طرفه و آزمون T-Test استفاده شد. یافته ها نشان داد توسعه روستایی اثر مثبت بر افزایش دسترسی به اعتبارات، مشارکت در کلاس های ترویجی و همچنین منجر به کاهش مشارکت زنان در فعالیت های دامی و فعالیت های کشاورزی داشته است؛ همچنین توسعه روستایی بر مشارکت زنان در تصمیم گیری، مشارکت در تولید و فعالیت های خانگی بدون اثرگذاری بوده است.
تحلیل همبستگی تحرکات فضایی جمعیت و چالش های زیست محیطی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برقراری توازن بین منابع طبیعی و محیط زیستی و رشد جمعیت و به دنبال آن افزایش نیازهای انسانی، موضوعی است که باید در کانون توجه سیاست گذاران و برنامه ریزانِ جمعیت قرار گیرد تا بتوان بر مبنای آن ها پایداری توسعه در کشور را تضمین کند. جمعیت انسانی، هم بر تغییرات اقلیمی مؤثر است و هم از آن متأثر می شود؛ درنتیجه شناسایی رابطه بین جمعیت و محیط زیست در درجه اول به دلیل گستردگی اثرات جمعیت بر محیط زیست از اهمیت بالایی برخوردار است؛ بنابراین پژوهش حاضر درصدد است تا بتواند با استفاده از کشف روابط متقابل بین تحرکات جمعیت و شاخص های زیست محیطی، ضمن تبیین شرایط حاکم بر کشور، راهکارهایی ارائه دهد تا با اجرای این راهکارها، امکان دستیابی هرچه بیشتر به پایداری در ایران فراهم آید. روش تحقیق پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی مبتنی بر داده های ثانویه است. در راستای هدف پژوهش از 5 مؤلفه (اقلیم، آب، خاک، هوا و مخاطرات طبیعی) و 9 شاخص بهره گرفته شده است. در مرحله ورود و مرتب سازی داده ها از نرم افزار Microsoft Excel و در مرحله تحلیل داده از نرم افزار SPSS و ضریب هم بستگی پیرسون برای در نظر گرفتن همبستگی بین داده های زیست محیطی و تحرکات جمعیتی استفاده شده است. همچنین در بخشی از کار برای تحلیل داده ها از نرم افزار GIS استفاده شده است و خروجی داده ها در قالب نقشه، جدول و نمودار نمایش داده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که تحرکات جمعیتی در ایران منشأ زیست محیطی نداشته اند، اما این تحرکات و مهاجرپذیری برخی از استان ها در طول دوران مورد مطالعه (1365-1395)، سبب ایجاد بحران های زیست محیطی متعددی شده است؛ ازجمله این بحران ها می توان به برداشت بی رویه از آب های زیرزمینی و بحران آب و همچنین در تداوم این مسئله، وقوع پدیده فرونشست اشاره کرد. همچنین فعالیت های انسانی در اثر افزایش جمعیت و از بین بردن پوشش گیاهی در شهرها و اطراف آن سبب تشدید مخاطرات طبیعی ازجمله سیل و زلزله شده است.
تحلیل نوع بهره برداری آب و پیامدهای آن بر ساختار سکونتگاه روستایی (مورد مطالعه: روستای عبدالله آباد- شهرستان دامغان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کمبود آب و بهره برداری ناصحیح از منابع یکی از معضلاتی است که در دهه های اخیر گریبان گیر جامعه و تغییرات اساسی در سکونتگاه های روستایی شده است. این پژوهش به اثرات بلندمدت تغییر در نوع بهره برداری از آب بر ساختار سکونتگاه روستایی، جمعیت، مهاجرت و کشاورزی به عنوان اشتغال اصلی روستاییان در روستای عبدالله آباد دامغان به عنوان یکی از روستاهای آسیب دیده و در معرض نابودی پرداخته شده است. با شناسایی و تحلیل منابع تامین آب شهر دامغان و روستای مذکور در بازه زمانی 50 سال، ترسیم نمودار پیزومتریک چاه های منطقه، شناسایی تغییرات نوع بهره برداری ازآب، تحلیل ساختار بافت و اراضی کشاورزی روستا با تصاویرهوایی سال های 1345، 1366، 1397و تحلیل نتایج آماری جمعیت و مهاجرت، به اثرات محلی و منطقه ای تغییر در نوع بهره برداری آب پرداخته شده است. رویکرد عمده پژوهش به جهت محدودیت منابع مبتنی بر تحلیل و مشاهدات میدانی است شیوه گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و مصاحبه های میدانی است که به روش توصیفی - تحلیلی به نگارش در آمده است. در نتیجه پژوهش، تغییر در نوع بهره برداری از قنات (بهره برداری پایدار) به چاه (بهره برداری ناپایدار) سبب ایجاد سه دوره، با شرایط کالبدی، ساختاری و جمعیتی متفاوت در روستا گردید که در پایان به جهت بهره برداری بهینه از اراضی کشاورزی و منابع آب موجود در روستا و همچنین اصلاح زنجیره پیوسته عناصر حیاتی محلی و منطقه ای، طرح پیشنهادی ارائه گردید.